«Prev
|
1 |
2 |
3 |
...|
12 |
13 |
14 |...|
42 |
43 |
44 |
Next»
با تو Ùˆ/ ØÙ‚یقتی Ú©Ù‡ ا زجا Ù† کود Ú©ÛŒ ا ت
تبا ه می شود
بر لبا ن سوخته ا ت / نا م چه وطنی د وبا ره می خوا ند !
»
ادامه مطلب
که من وخواهران وبرادران شاعرم
این دود را
در آسمان تل آویو وَ واشنگتن
با رنگ های ماندگاری
»
ادامه مطلب
سپید رود را
بر لبانت
می نشانم.
خزر را
بر زبانت.
من هم
ولایتی دارم
»
ادامه مطلب
اگر از اين Ø³ÙØ± دور دست برداري
پياده مي شوم از روزهاي تکراري
براي بردن لرزان نام Ú©Ù… ØØ¬Ù…ت
»
ادامه مطلب
بر چلیپا می چکد چون چامه ای
گلگون بلند آواز
از شعور٠شعله ی شوقی به پرواز
»
ادامه مطلب
همین جا می‌خواهم
برای ÙØ±Ø´ØªÙ‡â€ŒÛŒ اولین Ùˆ آخرین
خواب خود را با شعری غلط‌انداز
مانند جانی کم‌بها پیشکش کنم:
»
ادامه مطلب
می گویم رنگ چشمهای مانو * بود
قبل از Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø± تاریخ Ù†ÙØ±Øª ها
و بی زبان مثل دختران اسیدی
در دادگاههای بی قانون
»
ادامه مطلب
مگرجهان به هم نخورده و
بالا نیاورده است چنان
که ازاین بد خوری ها
دهان تو بوی گوساله ÛŒ سامری Ú¯Ø±ÙØªÙ‡
»
ادامه مطلب
من اینجا در خانه ÛŒ ارواØ
چشمان زنی را دیدم
Ú©Ù‡ از ابر ÙØ±ÙˆØ¯ آمده
و سجاده اش
رو بسوی عنکبوتی ست
که روزی بر چشمان او
تار تنیده
»
ادامه مطلب
كمر كوهستان را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ام
و مي بينم
كه در ك٠دره مي Ø§ÙØªØ¯ تاريكي
»
ادامه مطلب
Ø±ÙØªÙ‡ ام بر باد
هر چه بادا / باد
»
ادامه مطلب
ا نا رها ÛŒ پا ییزی / ØØ±ÙÛŒ نمی گویند
تما م می شوند و/ د رختا ن نیز
ا ز خطوط ÙØ§ صله ها / بر Ù…ÛŒ گرد نند
»
ادامه مطلب
به یاد بیژن
---
سرزمینی ست که در آن
خون و زندگی و همه چیز،
شیشه ای ست، و سرخ
و آدم ها در سرخی می رقصند
»
ادامه مطلب
آنچه به گوش می رسد
صدای باران است
نگرانم که باد، گل ها را برده باشد.
»
ادامه مطلب
تمام شب
در جستجوي ات بودم
تمام شب،
»
ادامه مطلب
«Prev
|
1 |
2 |
3 |
...|
12 |
13 |
14 |...|
42 |
43 |
44 |
Next»