media.canada.com

که من وخواهران وبرادران شاعرم
این دود را
در آسمان تل آویو وَ واشنگتن
با رنگ های ماندگاری




باید همه بدانند!

برای به خون کشیدگان غزه


می شود که از توها چندشم نشود

که گورهای دست جمعی را

به خانه های بی چراغ می برید

تا رویای تار اسباب بازی کودکان

روی بازوی سوخته ی مادرانشان

دود هوا شود!

می شود توها را بالا نیاورم

که با استخوان سوخته ی

بر الواح عقیم

انسان وَ دلش را اینگونه " وتو" می کنید؟!

وچه باک

که من وخواهران وبرادران شاعرم

این دود را

در آسمان تل آویو وَ واشنگتن

با رنگ های ماندگاری

چنان می پراکنیم

که آبی دریا

از چشمانتان بپرد

وگورستانی ازخاک ِ کشته های نابرابر

پشت ِپلک هایتان کمانه کند.

آه که توفیردارد وَچقدر

رنگ رویاهای شما

که از بمب ْبند ِجت ها پاشیده می شود

با رویاهای روسپیان و قوادان

که رنگین کمان ِ دلشان

به دست های تاریک ِ آدمی نزدیک تراست.

پس درود برنشمه گانی

که بر کرسی های ناخواسته هم

رنگ ِرویاهای شما را تصویب نمی کنند.

پس درود بر قوادانی

که دور از میز ِقمار ِشما

شوکت ِبیشتری دارند!

نصرت الله مسعودی

16/10/87