دو شعر از ري را عباسي
دوشعر از ري را عباسي
ري را عباسي
(1) ما هم ماهي معروÙÙŠ داريم
ياشارجان
روزي ماهي ها شناي Ù†Ùس گير ما را
بر آبها خواهند نوشت
آزادي تورباÙته پيرزنان نيست
ياران ما در دريا رژه مي روند
پسرم
بگو نيشكرها چه وقت عروس مي شوند
من پوتين ها را خيسانده ام
سربازي با كلاه برادرم
Ùردا كيك سيب مي پزم
پسرم هميشه Ùكر مي كنم
شعرهايم با كلاه كج برادري به دنيا آمده اند
نگو چيزي را به چيزي سنجاق كرده ام
شايد تو نداني
ما هم ماهي معروÙÙŠ داريم
به نام ماهي سياه كوچولو.
(2) گوشواره
رؤياي ديوانه اي
مثل من
كاغذي است كه آسمان را شاد مي كند
لطÙاً گوشواره ام را قيچي نكنيد
ري را عباسي
(1) ما هم ماهي معروÙÙŠ داريم
ياشارجان
روزي ماهي ها شناي Ù†Ùس گير ما را
بر آبها خواهند نوشت
آزادي تورباÙته پيرزنان نيست
ياران ما در دريا رژه مي روند
پسرم
بگو نيشكرها چه وقت عروس مي شوند
من پوتين ها را خيسانده ام
سربازي با كلاه برادرم
Ùردا كيك سيب مي پزم
پسرم هميشه Ùكر مي كنم
شعرهايم با كلاه كج برادري به دنيا آمده اند
نگو چيزي را به چيزي سنجاق كرده ام
شايد تو نداني
ما هم ماهي معروÙÙŠ داريم
به نام ماهي سياه كوچولو.
(2) گوشواره
رؤياي ديوانه اي
مثل من
كاغذي است كه آسمان را شاد مي كند
لطÙاً گوشواره ام را قيچي نكنيد
علي رسولي نوشت
خصوصا اين شعرش را خيلي دوست دارم
گمان ميكنم براي Ùرمانده Ú†Ù‡ گوارا باشد
درود بر تمام ماهيان معروÙ
درود بر شهيدان ØÙ‚ Ùˆ Øقيقت