خوش Ø¨ØØ§Ù„ غنچه های نیمه باز= ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† مشیریMoshiri
بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اينک بهار
خوش به ØØ§Ù„ روزگار
خوش به ØØ§Ù„ چشمه ‌ها Ùˆ دشتها
خوش به ØØ§Ù„ دانه‌ها Ùˆ سبزه‌ها
خوش به ØØ§Ù„ غنچه‌های نيمه‌باز
خوش به ØØ§Ù„ دختر ميخک Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خندد به ناز
خوش به ØØ§Ù„ جام لبريز از شراب
خوش به ØØ§Ù„ Ø¢ÙØªØ§Ø¨
ای دل من گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمی‌ پوشی بکام
باده رنگين نمی ‌بينی به جام
نقل Ùˆ سبزه در ميان Ø³ÙØ±Ù‡ نيست
جامت از آن می که می ‌بايد تهی است
ای دريغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از من اگر مستم نسازد Ø¢ÙØªØ§Ø¨
ای دريغ از ما اگر کامی نگيريم از بهار
گر نکوبی شيشه غم را به سنگ
Ù‡ÙØª رنگش می‌شود Ù‡ÙØªØ§Ø¯ رنگ
شاخه‌های شسته، باران خورده، پاک
آسمان آبی و ابر سپيد
برگهای سبز بيد
عطر نرگس، رقص باد
نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اينک بهار
خوش به ØØ§Ù„ روزگار
خوش به ØØ§Ù„ چشمه ‌ها Ùˆ دشتها
خوش به ØØ§Ù„ دانه‌ها Ùˆ سبزه‌ها
خوش به ØØ§Ù„ غنچه‌های نيمه‌باز
خوش به ØØ§Ù„ دختر ميخک Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خندد به ناز
خوش به ØØ§Ù„ جام لبريز از شراب
خوش به ØØ§Ù„ Ø¢ÙØªØ§Ø¨
ای دل من گرچه در اين روزگار
جامه رنگين نمی‌ پوشی بکام
باده رنگين نمی ‌بينی به جام
نقل Ùˆ سبزه در ميان Ø³ÙØ±Ù‡ نيست
جامت از آن می که می ‌بايد تهی است
ای دريغ از تو اگر چون گل نرقصی با نسيم
ای دريغ از من اگر مستم نسازد Ø¢ÙØªØ§Ø¨
ای دريغ از ما اگر کامی نگيريم از بهار
گر نکوبی شيشه غم را به سنگ
Ù‡ÙØª رنگش می‌شود Ù‡ÙØªØ§Ø¯ رنگ
rahil نوشت