شعر تازه از میثم ریاØÛŒ
کلاغ
در چاه
ستاره را
در چشم می آورم / ایستاده پلک / زخم می زند روز / بر تمام صخره ها
از Ùرزندم / Ùاصله Ù…ÛŒ گیرم / از طاعون / خیال در بر٠/ Ùˆ Ø´Ú©Ù„ÛŒ خاکستر
این
نه یک پازل / در کلمه است / نه راهی پشت به ثانیه / در قطره
نه اتÙاق Ù…ÛŒ اÙتد / نه اتÙاق Ùاصله دارد / از Ùرسنگ ها سنگ
در تنم / مادر / با پلنگی / پا به ماه گذاشته / در چاله / در تنها یک چشم / با گَلّه ای گوزن در پنجه و٠/ هجومی اَسب گونه در آهوان
مادر شدم / به جان Ùجنگ در زیتون
پادزهر در زنبور و٠نیش Ù†Ú¯Ùته اش به آسمان
جا نمانده ام در پروانه
جا هنوز در راه است / راه راه / می آید از راه
راهرو / Ù¾Ùر از آتش / ÙˆÚ¯Ù„ هایی با زبان گاو / در Øنجره اش کلاغ دارد Ùˆ دام
نگران نباش پَرَکزاده ی٠ماه !
مزار / پَر نمی زند تا پرپر شود طایÙÙ‡ ÛŒ Ùتا به انتها
تابوتم آنقدر خیس خورده Ú©Ù‡ Øتا / یک گیسو / بلند نمی شود
تیره ام از تابش٠آب و تارم از خواب / تا سکون / سایه ندارم
دست هایم / چاره در چنگال٠گوشه ای در دایره دارد
نمی خواهد برگ / نمی خواهد جرعه را / با قدم / تا کاروان / تا زنجیر / با قایقی در انگور و٠شاید پنجره ای دَربÙÙ‡ دَر / با دَری با آغوش٠هر Ú†Ù‡ تا خوش باشد ماه
شایعه ی٠شاهزاده در دیوار / در جذبه های Ùمار / Ú¯Ùت از هَر ÙˆÙ Ú†Ù‡ را با Ú†Ù‡ ها Ùراموش کرد
بوسه / در دانه ای ست Ú©Ù‡ خورد مرغ ÙˆÙ Ù‡ÙدهÙد از Øاشیه رانده شد تا باد با باران / شبانه در ماهی / در چاه / بنشیند / شب در چراغ باشد و٠اتÙاق در بند
راه / ناگهان / اوج گرÙت در پا / گام برداشت گودال / نبارید در مرگ / Ùکر / آن را / در دیوار کرد / آویخت / Ùˆ کهنه بر دعا / آوار شد
قلعه
با گلبرگ / و سازش در تاک
در لابه لای٠نور
با لایه های Ùدر زمستان
در تن ها / Ùˆ تنها با تنم / در انتهای Ùمادر
اینجا / با ابتدای Ùکوه / در انتهای Ùخاک / Ù…ÛŒ نشینم / زایش دارد چشم / زانو / دیگر جهان است و٠جاده / در چاه / Ù…ÛŒ آید ØŸ
سوشیانت گلچین Ùر نوشت
شعر بسیا زیباییی است.
بهتر است Ú©Ù‡ شعرهایتان را همراه با تÙسیرش باشد تا خواننده بتواند Ù…Ùاهیم عمیق آ«را بهتر درک کند Ùˆ دچار سردرگمی نشود