Soufi-سوÙÛŒ
سوÙÙŠ
« كازرون »
كودكي را ديدم
قاب مي Ùروخت
زني را ديدم
بارمي كشيد
مردي را ديدم
بنزنديده بود
نخلهائي را ديدم درميان كوير
طاووس بودند
ديوارهايي را ديدم
دركنارردپاي جاز
مذهب مي سرودند
جاده اي را ديدم چهاررنگ
پنهان در آن
گندم زاري بي رنگ
پيرمردي را ديدم
مي Ùروخت دعا
از براي دردهاي بي انتها
و من
درهجوم تÙاوت
خيره به اين پراكندگي عظيم
درسرزميني كه مي گويند
هست سرزمين كوروش كبير
Ùراموش كردم غمهاي خودم را
زيرا كه ديدم
بي نهايت غمهاي بزرگتري را !
2006/06/24 00:24:50
« كازرون »
كودكي را ديدم
قاب مي Ùروخت
زني را ديدم
بارمي كشيد
مردي را ديدم
بنزنديده بود
نخلهائي را ديدم درميان كوير
طاووس بودند
ديوارهايي را ديدم
دركنارردپاي جاز
مذهب مي سرودند
جاده اي را ديدم چهاررنگ
پنهان در آن
گندم زاري بي رنگ
پيرمردي را ديدم
مي Ùروخت دعا
از براي دردهاي بي انتها
و من
درهجوم تÙاوت
خيره به اين پراكندگي عظيم
درسرزميني كه مي گويند
هست سرزمين كوروش كبير
Ùراموش كردم غمهاي خودم را
زيرا كه ديدم
بي نهايت غمهاي بزرگتري را !
2006/06/24 00:24:50
سوÙÛŒ نوشت
E- Goushegir - نقد "صدای رباب شعری داشت" -مجموعه شعر از مهناخ..
سلام ماه مگ عزيز
دراين چندوقت اطلاعات Ùˆ Ù…Ùاهيم جديدي Ùˆ قابل تأملي را از سايت Ù…Ùيد Ùˆ باارزش « ماه Ù…Ú¯ » آموختم ... به همه شمادست اندركاران خسته نباشيد مي گويم Ùˆ اميدوارم كه هميشه برقرارو بردوام باشيد Ùˆ ما نيز از وطنمان «ايران » با شما همراه باشيم... ضمنا مابقي شعرم را مي Ùرستم ... براي اينكه بخوانيدش Ùˆ از نظر ارزشمند شما بهره مند شوم Ùˆ اگر ØµÙ„Ø§Ø Ù…ÙŠ دانيد آن را درقسمت « شعر » قراردهيد كه موجب اÙتخار من خواهدشد .
بادرودÙراوان : سوÙÙŠ
«