فرزند اولش کوچک برای بار قبل از اولش هم کوچک
از شيشه کف می زند به لوله در قطع روبان نمی شنوم
جير می کشد روی صورتم نمی ميرم
ضعفِ لثه می ما لی لا نَدم
لا لا يی برای موی تخت طلايی
لا لا يی برای جشن تولدت و لخته های خرمايی
روی خط ِسينه بندت راست می کند


مالاريا تا بند آخر انگشت / از پشت
شرتِ خيس ِ خرسی ليز می خورد
هاچين و بطری خردل اضافه کنم
با پماد فيروزه ای در کلوچه هندی
تا دانه استخوانی بعدی به شرط اينکه / يادم هست با کفش ِ راحتی
و رديف جلو/ از سقف
با لباس زنانه می چرخيد
خيلی روغن قهوه ای می ريخت
خيلی دست خودش نبود / می سوخت
کجا بوديد
دستم رو نمی شود / با دهان ِ گشاد
آهنگ مورد علاقه ات را درآوردم / روی خامه با قلمو
پيغام ِ بعد از صدای خاج شديد
نه اتفاقا شما کجا بوديد
زیرا نمی توانستم / دراز تر باشم
بی آنکه کشته باشمش / پدر ژپتو



2


یک مشت داشتم از هر در
حرف می زدم در حرف
پرتم / در پر پلا شده بودم | پُر
برنامه گاه / به گاهی می شوم
از نوار خونی خالی | پُر و خالی
لاشه اش زیر با لِش بود
بالِش | تا به خودش بال می گرفت / بالا / مگس
شعاع آبی زد/ کمر به پایین
افتاد
کنار نامه دریافتی مرتب شد
برای برنامه امشب | تمام
به طور مثال در محل اختفای یک نماد جنایی را در موقعیت یک پاندول یا سونات تدریجی
دوتا در آب
بعد از هر وعده نمایش در معرض ملاقات | بعید به نظر می رسد
نور باید متوسط تا زیاد باشد
و شیرهای نقره ای / کمی / قطعه ای می شود
مثل اینکه بخواهم / باریتون / در /می آورم / با
وزن گیره های سینه بند زن
درگیر می شوم
هر وقت حاضر شدم
| تشویق / پا گیر می کند به پا
| تشویق
پس می شود و پیش | می رود عقب دو قدم
بازدم نمی دهد
| تشویق
درمن سقوط بند بازی از طناب بازیچه می شود – منظومه دراسنا – اروکاریا سیکاس
ایالت چیاپاس | زیر آتش سنگین ارتش فدرال
ضمنا مارتینی هم اندازه ای دارد
برای خاطر ژست توهین آمیز دخترم
اینجا میز کوچکی ترتیب داده ایم