دوشعر از یاور بذر اÙÚ©Ù†Y.Bazrafkan
ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ اولش Ú©ÙˆÚ†Ú© برای بار قبل از اولش هم Ú©ÙˆÚ†Ú©
از شيشه ک٠می زند به لوله در قطع روبان نمی شنوم
جير می کشد روی صورتم نمی ميرم
ضعÙ٠لثه Ù…ÛŒ ما Ù„ÛŒ لا نَدم
لا لا يی برای موی تخت طلايی
لا لا يی برای جشن تولدت و لخته های خرمايی
روی خط ÙØ³ÙŠÙ†Ù‡ بندت راست Ù…ÛŒ کند
مالاريا تا بند آخر انگشت / از پشت
شرت٠خيس ٠خرسی ليز می خورد
هاچين Ùˆ بطری خردل اضاÙÙ‡ کنم
با پماد Ùيروزه ای در کلوچه هندی
تا دانه استخوانی بعدی به شرط اينکه / يادم هست با Ú©ÙØ´ Ù Ø±Ø§ØØªÛŒ
Ùˆ ردي٠جلو/ از سقÙ
با لباس زنانه می چرخيد
خيلی روغن قهوه ای می ريخت
خيلی دست خودش نبود / می سوخت
کجا بوديد
دستم رو نمی شود / با دهان ٠گشاد
آهنگ مورد علاقه ات را درآوردم / روی خامه با قلمو
پيغام ٠بعد از صدای خاج شديد
نه Ø§ØªÙØ§Ù‚ا شما کجا بوديد
زیرا نمی توانستم / دراز تر باشم
بی آنکه کشته باشمش / پدر ژپتو
2
یک مشت داشتم از هر در
ØØ±Ù Ù…ÛŒ زدم در ØØ±Ù
پرتم / در پر پلا شده بودم | Ù¾ÙØ±
برنامه گاه / به گاهی می شوم
از نوار خونی خالی | Ù¾ÙØ± Ùˆ خالی
لاشه اش زیر با Ù„ÙØ´ بود
Ø¨Ø§Ù„ÙØ´ | تا به خودش بال Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª / بالا / مگس
شعاع آبی زد/ کمر به پایین
Ø§ÙØªØ§Ø¯
کنار نامه Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÛŒ مرتب شد
برای برنامه امشب | تمام
به طور مثال در Ù…ØÙ„ Ø§Ø®ØªÙØ§ÛŒ یک نماد جنایی را در موقعیت یک پاندول یا سونات تدریجی
دوتا در آب
بعد از هر وعده نمایش در معرض ملاقات | بعید به نظر می رسد
نور باید متوسط تا زیاد باشد
و شیرهای نقره ای / کمی / قطعه ای می شود
مثل اینکه بخواهم / باریتون / در /می آورم / با
وزن گیره های سینه بند زن
درگیر می شوم
هر وقت ØØ§Ø¶Ø± شدم
| تشویق / پا گیر می کند به پا
| تشویق
پس می شود و پیش | می رود عقب دو قدم
بازدم نمی دهد
| تشویق
درمن سقوط بند بازی از طناب بازیچه می شود – منظومه دراسنا – اروکاریا سیکاس
ایالت چیاپاس | زیر آتش سنگین ارتش ÙØ¯Ø±Ø§Ù„
ضمنا مارتینی هم اندازه ای دارد
برای خاطر ژست توهین آمیز دخترم
اینجا میز کوچکی ترتیب داده ایم
zeinab hassan pour نوشت