شعرهای تازه از رباب Ù…ØØ¨ R.Moheb
بالهاي گسترده َ سايبرتنيک ليبرال شده اند
براي بردن ٠استخوان هايم دستمال ترمه اي
بيارم و ٠بالا بگيرم از ديوار
â–¡
مايلم – تنگي ٠جاست
خنده – Ù…Ø§Ù†ÙŠÙØ³Øª Ù Ú¯Ù… ٠روي ٠لب ها
قدم – جاي پاي ٠بيقواره َ مينياتور هاي ايراني
اشک با آواز ٠قورباغه مي آيد پاي چشم ٠تمساØ
Ù‡ÙØ¯Ù‡Ùدم ØØ§Ù„ا بيا Ùˆ ٠دروغ Ù…Ú¯Ùˆ!
â–¡
سÙيد صورت ٠بيگانه ÙŽ غنچه هاي پيراهنم -
بي رنگ
خنده َ رسواي ٠پسته اي بي مغز
مغز٠عکس ٠دلقکي بي قا ب
تابيدن نمي گيرد خورشيد قاب هاي من
ØØ§Ù„ا درخت به غنچه بيايد
به نام ٠کدام برگ برگردم
توي ٠سياهي شناسنامه ام –
با چند غلط املائي
â–¡
نقا ب به چهره ندارم
بيرون ٠گود پشت ٠عينک Ø¢ÙØªØ§Ø¨ÙŠ
سراغ ٠ترس ٠خورشيد را مي گيرم
از برگهاي ٠خيس Ù Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ روي دامنم
â–¡
چهره هاي ÙØ±Ø§Ù…وشي همين قطره است
Ú©Ù‡ روي ٠دامنم Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ از تو-
باقي
باقي ... نيش ٠زبان Ù Ù„ØØ¸Ù‡ هاي با تو بودن بود
در آينه هاي بي هم روبروي Ùهم
استکهلم
بيست و پنجم دوهزارو شش