شعری از نسرین رنجبر ایرانی Nasrin Ranjbar Irani
شمارش

امروز روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است.
شش بار ماه
بر گرد من
ـ که ثقل زمینم این روزهاـ
طوا٠کرده است
و امروز
روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است.
و جای پنج دایره رقصان
که سر در پی انگشتان تو
پوست مرا در می نوردیدند،
چه بیقرار می تپد امروز
بر سراسر اندامم.
امروز روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است
و سوسوی ستاره ای که گه گاه
تراشه های الماس را
بر شب نگاه تو می بارید،
خیالم را
از چهارسو
Ø§ØØ§Ø·Ù‡ کرده است امروز،
امروز Ú©Ù‡ روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است.
امروز روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است.
که من و سه پاره جانم
بر دو قاره روشن و تاریک
پراکنده ایم هنوز.
امروز روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است
و یک پرنده تنها
در گریبان من
آواز های تلخ می خواند، امروز.
امروز Ú©Ù‡ روز Ù‡ÙØªÙ… دلتنگی است!
مریلند 1997
mahmag نوشت