چند شعر از سوده نگين تاج
قلاب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ ای Ø³ÙØª
Ú©Ù‡ کجا به کجا Ù†ÛŒÙØªÙ…ØŸ
.
وقتی سایه بازی ها
سرعت خنده را به باد ÙØ®Ø± Ù…ÛŒÙØ±ÙˆØ´Ù†Ø¯
من کجای گشادی دهان
به پهلوی تیک
تا تاکیدن درخت ØØ¨Ø³ Ù…!
انگار سوا ل به لبه ی زیاد ساکت این کوچه می خزد
سگ ی کجاست که نقطه را پر کند از قصه
ناتمام چاک می خورد
پای لنگ سگ اگر نباشد!
بالا بیار
خس خس سینه
هستی
سنگین به سستی ران
کش ش یده
بارور شود .
عبور کن
مور مور شو !
پولک بچین از جایی ام برای درخت ات
قلاب اب
تاب اب
تاب اب
که خم شوی به پوست
بگذار قوس قلابی ات
دعا شود
به چسپیدن م !
شاید
ره ا
شوم.
2
هست آیا؟
های و هوی بر آمدن چیزی
پنهان پشت ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ØŸ
گیرم نباشی.
دستم گلویت را بوسید؟
چشم ام لیزاست
لبه ی دیوار را بگیر.
ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ در زمان جای نمی گیرد
گاه ی!
من هنوز میتوانم
عاشق
تر
باشم
Ù€ نه Ùقط بی ØÙˆØµÙ„Ù‡
تر ام.
میشمارم .
یک
دو
هنوز Ù†ÙØ³ زیاد ØØ¨Ø³ Ù…ÛŒ کند سینه ات را؟
ـنه Ùقط عصبانی
تر ام
Ù…ÛŒ ÙØ´Ø§Ø±Ù….
سه
چهار
Ù…ØØ§Ú©Ù…Ù‡ خرخر میکند؟
قه قه
ـنه Ùقط
تر ام...
پنج
شش
گریز بهتر از هیجان نیست
دیسک کمرکج م میکند
Ùقط یک Ù„ØØ¸Ù‡
ØÙˆØ§Ø³Ù‡Ø§ÛŒÙ… میپرد!
در سرعت ÙØ±Ø§ همه چیز
به زیر ناخن هایم زندگی می کنی
انگار وقتی گیج ام به پیچ رسید
جایی تو شاخک هایت به خواب لگد زد !
قلقلکم میدهد ÙØ¹Ù„های ثابت Ú©Ù‡ تمام میکردند
همه چیزرا
دهه های متوالی
دست Ú©Ù‡ ÙØ¹Ù„ نبود!
ا م ا
بر گلویت تمام کرد Ø§ØªÙØ§Ù‚ را !
مهره ها یم به هم چسپیده اند
مهم
تر هم هست؟؟
آآهاا!!
میز Ù…ØØ§Ú©Ù…Ù‡ چوب گردوست!
وهیات منصÙÙ‡
در ØªÙ†ÙØ³ ها ÛŒ بی موقع
گوشهایشان را لا به لای دندان
نخ میکشند.
سوت می زنم
هوا به کرکره ی لب قتل را اعلام میکند
شماره ها به چند رسید؟؟
زیاد دوستت داشته ام؟
هنوز هم ...
داشت ی ؟
3
خالی می جویم
باد خالي است.
هزار ميخ مي كنم تنم را
دايره وار
بي گوشه
پشت به پشتش
نمناك می شود تن
پر می شود خالی.
شاید..
اینجا کمی خالی است.
از من عبور كنيد...
بگذارید
گوشتهاتان
بي استخوان
بر آرواره بچرخد.
Ùˆ ØÙ†Ø¬Ø±Ù‡ هاتان
در ريش ريش تار ها
سوهان كشيده
ترمز بگيرد
در Ø§Ø³ÙØ§Ù„ت پر چاله ÙŠ تنم.
Ùˆ صدايي شبيه گوسÙند سیر
بعد چرا
در بارور ترين زمين آبادي...
بايد مو به من سيخ شود
چيزي نمي شود اما!!
التهاب گود گوشهايم
زياد مي شود .
جای Ù‚ÙÙ„ کردن دندان
در هر سلام
در وقت گذر از تن
التهاب زیاد می شود
گوشهایم...
گازم بگيريد .
شهوت دندان دارم.
رگهايم پر چيز است .
گازم بگيريد.
وقتي كه باد سكته كند
پرت خاك مي شوم
خاک خالی است.
شاید..
نمناك تر ...
شاید..
هر شب
پشت به پشت هر خالی.
شمارش دندان
و ارضا..
بر تورم پوست
ت٠مي مالم
مثل بزاق سگ
ترميم مي كند...
خالي مي جويد.
نمناك مي شوم.
براي شهوتي.
شمارشي
Ùˆ
سكته اي.....
mina aghakhani نوشت