ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی در ....عمران صلاØÙŠ
ØµÙ„Ø§Ø Ø§Ø®Ù… ها نبود
عمران لبخندهايت...
نوشته ÛŒ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی
اين يادداشت در جلسه نكوداشت عمران صلاØÙŠ Ùˆ مديا كاشيگر كه سال 80 در اردبيل برگزار شد در جلسه نقد Ùˆ بررسي آثار اين عزيز توسط ØÙ‚ير قرائت گرديده. عمران مهربانتر از آن بود كه جز پذيرش Ùˆ لبخند چيز ديگري بگويد...
« پلنگي كه مي خواست آهو شود, نقاش شد!»
.يا.
« توي پارانتزهاي يك يادداشت»
يادداشتي بر شعرهاي طنزآميز عمران صلاØÙŠ
«طنز يعني گريه كردن قاه قاه
طنز يعني خنده كردن آه آه»
"شعرهاي عمران صلاØÙŠ Ø±Ø§ مي توان به دو دسته تقسيم كرد" : شهرهاي قدمائي , شهرهاي نيمائي Ùˆ در اين كتاب كه بر خلا٠نوگرائي آن چندتائي شبيه رباعي Ùˆ دوبيتي هم دارد اين اشعار به سه دسته تقسيم مي شوند.
شعرهاي كوتاه ( كه Ù†Ùوذ با ا... بعضي شبيه هايكو هستند) Ùˆ جزو زيباترين اشعار Ú†Ù‡ از بابت ساختار ميني مال Ùˆ Ú†Ù‡ Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… عميق آن, مي باشند. شعرهاي جدي« كه ممكن است خواننده ÙŠ زبلي بگويد: من كه خنده ام Ù†Ú¯Ø±ÙØª!» Ùˆ اشعار بلندي كه به اعلاميه ÙŠ جهاني ØÙ‚وق طبيعت بيشتر مي خورد! شخص نام برده ÙŠ Ùوق علاوه بر اين ها مقدار زيادي طنز منظوم دارد. البته معني طنز پدر نگارنده را در آورده است! در كتب كلاسيك Ùˆ تعاري٠آنها طنز به نقد كشيدن Ù…ÙØ§Ø³Ø¯ Ùˆ معايب اجتماعي را در بر مي گيرد مثل موش Ùˆ گربه, Ùˆ در Ø§Ù†ØØ±Ø§ÙÙŠ ترين مايه ها در شعرو نثر صوÙيه به عتابي بر ØÙ‚ تبديل مي شود Ùˆ بقول سيما داد ÙلسÙÙŠ مابانه مي شود! اما اينكه در مجموعه اي كه به نام طنز آميز ناميده شود Ùˆ درصد اين مايه اشعار كمتر از : لوله ÙŠ قليان Ùˆ بازي نسيم Ùˆ مستي Ùˆ راستي ها باشد يا جاي ØªØ¹ØØ¨ دارد يا بر مي گردد به بي سوادي ما در باب تعري٠جديد طنز: ما بر ØØ³Ø¨ داده هاي پيشين بر برخي از اين آثار نام آيروني, Ùكاهه Ùˆ گاه نقطه چين را مي گذاريم! Ùˆ شايد بعضي ها تصور كنند شعر طنز يعني همين قبيل آثار! در مجموع, اين كتاب بيشتر ØÙƒØ§ÙŠØª پلنگي است با دل آهو كه از انعكاس اين تضاد درآينه, خود- شايد قهقهه مي زند- Ùˆ خواننده را نيز بيشتر از خنده به تÙكر وا مي دارد! چون مايه هاي ÙلسÙÙŠ, Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ùˆ عشقي Ùˆ غيره ÙŠ برخي اشعار خيلي بيشتر از خنده ناكي يا ØØªÙŠ ØªØ¨Ø³Ù… ناكي براي اوست! در يك تصوير كلي اين شاعر است كه با پيش رو قراردادن اشعارش تلخ خنده اي مي زند Ùˆ تا Ú†Ù‡ ØØ¯ همين Ø§ØØ³Ø§Ø³ در خواننده به وجود آيد جاي سوال دارد!
باز خدا پدرع. شكرچيان را بيامرزد كه در يك يادداشت ÙØ±Ù…وده اند كه« بعضي مايه هائي از شوخ طبعي را دارند Ùˆ اين براي ØÙظ روØÙŠÙ‡ ÙŠ خوب است!»
اما اشعار: سروته همه ÙŠ اشعار را بخواني شايد در همين چند جمله خلاصه شوند: شاعر مضاميني ÙˆØ§ØØ¯ را به كاربرده با قالب هاي مختلÙ
الÙ) نامي كه زبانزد ابرو باد Ùˆ مه Ùˆ خورشيد Ùˆ Ùلك است!
« اين نام كه با Ù„ÙØ¸ تو اطلاق مي شود هميشه ÙˆØ§ØØ¯ نيست! گاهي به شخص دلالت دارد گاه به شاعر نزديك مي شود اما يك چيز مسلم است شاعر بسيار زيبا Ù„ØØ¸Ø§Øª با تو بودن را به تصوير مي كشد Ùˆ از دو جهت به ØØ§Ùظ شبيه است:
1- رندانه سخن Ú¯ÙØªÙ† 2- اهل نظر بودن !«ببينيم Ùˆ تعري٠كنيم»!
ب) لوله توپ Ùˆ تÙÙ†Ú¯ÙŠ كه شاعر دودشان را تا ته ÙØ±Ùˆ مي برد Ùˆ به قل قل كردن مي Ø§ÙØªØ¯!
در اين مورد اشعار بعد از سال 74 از اين مايه كمتر دارند. گرچه شاعر در درياي Ø·ÙˆÙØ§Ù†ÙŠ Ù„Ø°Øª : آغوش كشيدن تخته پاره را به نجات خود ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است!
Ø) آدمهائي كه به آن جاي شاعر وصله زده شده اند( ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡ تا وقتي سرپا تماشا شان مي كند زير ذره بين نظر اويند اما وقتي Ù…ØÙˆ جمال مي شود هر كجا باشد وصله ها زير مي مانند!
و) و طبيعت كه جلو چشم او خيمه زده است و هر چه مي بيند از پشت همين پرده است!
نكته ÙŠ آخر اينكه اشعار كوتاه او چنان به سادگي روايت مي شوند كه Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در ذهن مي ماند Ùˆ اين قدرت Ù†Ùوذ كلام مختص به همين شاعر است. آقاي ع. شكرچيان خوب Ú¯ÙØªÙ‡ اند كه , معايب اين اشعار Ù…ØØ§Ø³Ù† آنها Ùˆ Ù…ØØ§Ø³Ù† شان معايب آن است؟!!
هميشه برقرار طنز استوار باشيد.
با اندوهي جاودانه
ÙˆØÙŠØ¯ ضيائي / اردبيل/مهر 85
عمران لبخندهايت...
نوشته ÛŒ ÙˆØÛŒØ¯ ضیایی
اين يادداشت در جلسه نكوداشت عمران صلاØÙŠ Ùˆ مديا كاشيگر كه سال 80 در اردبيل برگزار شد در جلسه نقد Ùˆ بررسي آثار اين عزيز توسط ØÙ‚ير قرائت گرديده. عمران مهربانتر از آن بود كه جز پذيرش Ùˆ لبخند چيز ديگري بگويد...
« پلنگي كه مي خواست آهو شود, نقاش شد!»
.يا.
« توي پارانتزهاي يك يادداشت»
يادداشتي بر شعرهاي طنزآميز عمران صلاØÙŠ
«طنز يعني گريه كردن قاه قاه
طنز يعني خنده كردن آه آه»
"شعرهاي عمران صلاØÙŠ Ø±Ø§ مي توان به دو دسته تقسيم كرد" : شهرهاي قدمائي , شهرهاي نيمائي Ùˆ در اين كتاب كه بر خلا٠نوگرائي آن چندتائي شبيه رباعي Ùˆ دوبيتي هم دارد اين اشعار به سه دسته تقسيم مي شوند.
شعرهاي كوتاه ( كه Ù†Ùوذ با ا... بعضي شبيه هايكو هستند) Ùˆ جزو زيباترين اشعار Ú†Ù‡ از بابت ساختار ميني مال Ùˆ Ú†Ù‡ Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… عميق آن, مي باشند. شعرهاي جدي« كه ممكن است خواننده ÙŠ زبلي بگويد: من كه خنده ام Ù†Ú¯Ø±ÙØª!» Ùˆ اشعار بلندي كه به اعلاميه ÙŠ جهاني ØÙ‚وق طبيعت بيشتر مي خورد! شخص نام برده ÙŠ Ùوق علاوه بر اين ها مقدار زيادي طنز منظوم دارد. البته معني طنز پدر نگارنده را در آورده است! در كتب كلاسيك Ùˆ تعاري٠آنها طنز به نقد كشيدن Ù…ÙØ§Ø³Ø¯ Ùˆ معايب اجتماعي را در بر مي گيرد مثل موش Ùˆ گربه, Ùˆ در Ø§Ù†ØØ±Ø§ÙÙŠ ترين مايه ها در شعرو نثر صوÙيه به عتابي بر ØÙ‚ تبديل مي شود Ùˆ بقول سيما داد ÙلسÙÙŠ مابانه مي شود! اما اينكه در مجموعه اي كه به نام طنز آميز ناميده شود Ùˆ درصد اين مايه اشعار كمتر از : لوله ÙŠ قليان Ùˆ بازي نسيم Ùˆ مستي Ùˆ راستي ها باشد يا جاي ØªØ¹ØØ¨ دارد يا بر مي گردد به بي سوادي ما در باب تعري٠جديد طنز: ما بر ØØ³Ø¨ داده هاي پيشين بر برخي از اين آثار نام آيروني, Ùكاهه Ùˆ گاه نقطه چين را مي گذاريم! Ùˆ شايد بعضي ها تصور كنند شعر طنز يعني همين قبيل آثار! در مجموع, اين كتاب بيشتر ØÙƒØ§ÙŠØª پلنگي است با دل آهو كه از انعكاس اين تضاد درآينه, خود- شايد قهقهه مي زند- Ùˆ خواننده را نيز بيشتر از خنده به تÙكر وا مي دارد! چون مايه هاي ÙلسÙÙŠ, Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ùˆ عشقي Ùˆ غيره ÙŠ برخي اشعار خيلي بيشتر از خنده ناكي يا ØØªÙŠ ØªØ¨Ø³Ù… ناكي براي اوست! در يك تصوير كلي اين شاعر است كه با پيش رو قراردادن اشعارش تلخ خنده اي مي زند Ùˆ تا Ú†Ù‡ ØØ¯ همين Ø§ØØ³Ø§Ø³ در خواننده به وجود آيد جاي سوال دارد!
باز خدا پدرع. شكرچيان را بيامرزد كه در يك يادداشت ÙØ±Ù…وده اند كه« بعضي مايه هائي از شوخ طبعي را دارند Ùˆ اين براي ØÙظ روØÙŠÙ‡ ÙŠ خوب است!»
اما اشعار: سروته همه ÙŠ اشعار را بخواني شايد در همين چند جمله خلاصه شوند: شاعر مضاميني ÙˆØ§ØØ¯ را به كاربرده با قالب هاي مختلÙ
الÙ) نامي كه زبانزد ابرو باد Ùˆ مه Ùˆ خورشيد Ùˆ Ùلك است!
« اين نام كه با Ù„ÙØ¸ تو اطلاق مي شود هميشه ÙˆØ§ØØ¯ نيست! گاهي به شخص دلالت دارد گاه به شاعر نزديك مي شود اما يك چيز مسلم است شاعر بسيار زيبا Ù„ØØ¸Ø§Øª با تو بودن را به تصوير مي كشد Ùˆ از دو جهت به ØØ§Ùظ شبيه است:
1- رندانه سخن Ú¯ÙØªÙ† 2- اهل نظر بودن !«ببينيم Ùˆ تعري٠كنيم»!
ب) لوله توپ Ùˆ تÙÙ†Ú¯ÙŠ كه شاعر دودشان را تا ته ÙØ±Ùˆ مي برد Ùˆ به قل قل كردن مي Ø§ÙØªØ¯!
در اين مورد اشعار بعد از سال 74 از اين مايه كمتر دارند. گرچه شاعر در درياي Ø·ÙˆÙØ§Ù†ÙŠ Ù„Ø°Øª : آغوش كشيدن تخته پاره را به نجات خود ØªØ±Ø¬ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است!
Ø) آدمهائي كه به آن جاي شاعر وصله زده شده اند( ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡ تا وقتي سرپا تماشا شان مي كند زير ذره بين نظر اويند اما وقتي Ù…ØÙˆ جمال مي شود هر كجا باشد وصله ها زير مي مانند!
و) و طبيعت كه جلو چشم او خيمه زده است و هر چه مي بيند از پشت همين پرده است!
نكته ÙŠ آخر اينكه اشعار كوتاه او چنان به سادگي روايت مي شوند كه Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در ذهن مي ماند Ùˆ اين قدرت Ù†Ùوذ كلام مختص به همين شاعر است. آقاي ع. شكرچيان خوب Ú¯ÙØªÙ‡ اند كه , معايب اين اشعار Ù…ØØ§Ø³Ù† آنها Ùˆ Ù…ØØ§Ø³Ù† شان معايب آن است؟!!
هميشه برقرار طنز استوار باشيد.
با اندوهي جاودانه
ÙˆØÙŠØ¯ ضيائي / اردبيل/مهر 85