Ù…Øمود معتقدی
برای : " شبنم آ ذ ر "و روزگا ر خواب ها یش
پنجره ای به سمت سرزمین ها ی شعله و
باد
1
چه می گذ رد
میا Ù† سÙرها Ùˆ
Ùاصله خواب ها ÛŒ تو
اینجا
_برداشت اول
_
2
آبی و
زرد
تو
ا ز چشم کدا م پرند ه
به روز ها ی کوچه بر می گرد ی
_برداشت د وم_
3
ا ز Ø·Ø±Ø Ú¯Ù†Ø¯ Ù… Ùˆ
طعم این همه سکوت
شکل کدام " دوستت دارم"
با خاطره دست ها ی تو
زیبا می شود
_برداشت سوم_
4
پروازی کوچک و
Ù†Ùسی برای کبوتران
تا کهکشان پله ها ی انار و
آینه
کسی به خلوت خواب ها ی تو
پا می نهد
_برداشت چهارم_
5
زنی تما م و
نا م کودکی
به هزاره عشق
د م و
بازد م
کمی مانده
به ظهرها ی پاییزی و
دختری که هنوز
با گیسوانی برید ه
پیش می راند
پس
این طنا ب مرگ را
با وی
Ú†Ù‡ کسی Ù…ÛŒ باÙد
_برداشت پنجم_
6
دینا و
همه رنگ ها ÛŒ مه گرÙته
تصویر روزگاری
د رانتها ی باران
آغازی برای بوسه و
بدرود
انگا ر
پنجره ای به سمت سرزمین ها ی شعله و
باد
لطÙا
تا دوراهی قلب تا ن
کمی و
تا اندکی
به قاب های چپ جا د ه
سÙر کنید
با
شب نم ها و
شبی که آسا ن
د را ز می شود
راستی
این" علی شا ه"
یا
همین " لورکا"
شاید
کمی هم " زهره قد وسی"
( یاغی دلپذ یر ساعت 5 مرگ)
هرگز Ùرقی نمی کنند
د م و
بازد م
همین کاÙÛŒ ست
تا
ما وشما
به با Ù„ ها ÛŒ زنبقی بنÙØ´
دوباره برگردیم
آن سوی Øا Ùظه ها ÛŒ با د را
Ù…ÛŒ Ú¯Ùتم
دیگر
چه کسی
به تما م قصه ها ی تو
بر می گرد د
_برداشت ششم_
7
کوتاه
مثل کسی که
جهان را
به سهمی عاشقانه
می میرد
پلک هایت را
تو
چگونه می بند ی
زیرا :
ا ز جنس خواب ها ی تو
اینک
" دریا
هنوز
ساکت و
آبی ست"
_ برداشت Ù‡Ùتم _
8
این سطرها و
زاویه ها
دیگر غریبه نیستند
جغراÙیا ÛŒ روایتی
ا زشب تصویر ها ی تو
اینک
راستی
پرواز
به قهوه ای شبانه هم
بد نیست
_برداشت ناتمام_
Ù…Øمود معتقدی
پاییز85
--------
درچشم های زلال تو
روزی که تو باز می آیی
جهان یاد ها و
خاطره ها
به Øس رویایی دوباره
برمی گردند
اینجا
دروازه ای روشن
در صدای تو
پیش می راند
باری
تمام دریچه های Ùردا
از چشم های زلال تو
پر وخالی می شوند
آبی های این خانه
هنوز
به Ùرصتی عاشقانه
می رسد
سرخ
مثل پرچمی در Øوالی باران
سقوط آسمان را
دیگر
چگونه به یاد
می آوری
Ù…Øمود معتقدی
دوازدهم تیر85
پنجره ای به سمت سرزمین ها ی شعله و
باد
1
چه می گذ رد
میا Ù† سÙرها Ùˆ
Ùاصله خواب ها ÛŒ تو
اینجا
_برداشت اول
_
2
آبی و
زرد
تو
ا ز چشم کدا م پرند ه
به روز ها ی کوچه بر می گرد ی
_برداشت د وم_
3
ا ز Ø·Ø±Ø Ú¯Ù†Ø¯ Ù… Ùˆ
طعم این همه سکوت
شکل کدام " دوستت دارم"
با خاطره دست ها ی تو
زیبا می شود
_برداشت سوم_
4
پروازی کوچک و
Ù†Ùسی برای کبوتران
تا کهکشان پله ها ی انار و
آینه
کسی به خلوت خواب ها ی تو
پا می نهد
_برداشت چهارم_
5
زنی تما م و
نا م کودکی
به هزاره عشق
د م و
بازد م
کمی مانده
به ظهرها ی پاییزی و
دختری که هنوز
با گیسوانی برید ه
پیش می راند
پس
این طنا ب مرگ را
با وی
Ú†Ù‡ کسی Ù…ÛŒ باÙد
_برداشت پنجم_
6
دینا و
همه رنگ ها ÛŒ مه گرÙته
تصویر روزگاری
د رانتها ی باران
آغازی برای بوسه و
بدرود
انگا ر
پنجره ای به سمت سرزمین ها ی شعله و
باد
لطÙا
تا دوراهی قلب تا ن
کمی و
تا اندکی
به قاب های چپ جا د ه
سÙر کنید
با
شب نم ها و
شبی که آسا ن
د را ز می شود
راستی
این" علی شا ه"
یا
همین " لورکا"
شاید
کمی هم " زهره قد وسی"
( یاغی دلپذ یر ساعت 5 مرگ)
هرگز Ùرقی نمی کنند
د م و
بازد م
همین کاÙÛŒ ست
تا
ما وشما
به با Ù„ ها ÛŒ زنبقی بنÙØ´
دوباره برگردیم
آن سوی Øا Ùظه ها ÛŒ با د را
Ù…ÛŒ Ú¯Ùتم
دیگر
چه کسی
به تما م قصه ها ی تو
بر می گرد د
_برداشت ششم_
7
کوتاه
مثل کسی که
جهان را
به سهمی عاشقانه
می میرد
پلک هایت را
تو
چگونه می بند ی
زیرا :
ا ز جنس خواب ها ی تو
اینک
" دریا
هنوز
ساکت و
آبی ست"
_ برداشت Ù‡Ùتم _
8
این سطرها و
زاویه ها
دیگر غریبه نیستند
جغراÙیا ÛŒ روایتی
ا زشب تصویر ها ی تو
اینک
راستی
پرواز
به قهوه ای شبانه هم
بد نیست
_برداشت ناتمام_
Ù…Øمود معتقدی
پاییز85
--------
درچشم های زلال تو
روزی که تو باز می آیی
جهان یاد ها و
خاطره ها
به Øس رویایی دوباره
برمی گردند
اینجا
دروازه ای روشن
در صدای تو
پیش می راند
باری
تمام دریچه های Ùردا
از چشم های زلال تو
پر وخالی می شوند
آبی های این خانه
هنوز
به Ùرصتی عاشقانه
می رسد
سرخ
مثل پرچمی در Øوالی باران
سقوط آسمان را
دیگر
چگونه به یاد
می آوری
Ù…Øمود معتقدی
دوازدهم تیر85
KOROSH-HAMEKHANI نوشت
SHAGERDE SHOMA KOROSH-H
https://www.sibeabi.8k.com