شعر تازه از شیما کلباسی
ساندیسها که برنده شدند
من و برادرم با دمپایی و دست در دست پدر
دوطر٠او پیاده Ù…ÛŒ رÙتیم
تا از بقالی Ù…ØÙ„ ساندیس بخریم
نه مثل Øالا Ú©Ù‡ سگ صاØبش را نمی شناسد Ùˆ بچه پدرش را!
Ú©Ù‡ دست دخترت در دست، صاØب ماشین بلندش Ù…ÛŒ کند
Ùˆ Øالا کووووووو .... پدر Ùˆ مادر پیدا کند
تکه پاره های Ùرزند!
دیروز شنیدم که ساندیسها بردند... بیچاره مردم!
Fariba Shadkohan نوشت
cheghadr chehreye shrin va ghashangi dari Shima.