شعر - Mahnaz Badihian
دیوانه
دیوانه برخیز!
ØµØ¨Ø Ø¯Ù…ÛŒØ¯Ù‡ است.
بوسه بارانم کن.
بگذار خنده هایم طلوع کند
در چشمان سیاه تو
و شب گم شود زیر مینای دندان تو.
شب رÙته است Ùˆ من
در لابلای تار موی تو
ستاره چین شب شدم.
اگر...
اگر کمی بیندیشی
Ù…ÛŒ Ùهمی Ú©Ù‡ بد بخت ها
همه غمگین نیستند
و همه ی آدمهای بزرگ
از ریشه ی درخت تناور نبوده اند.
من از همه لیلا ترم
بی آنکه Ù…Ø¬Ø±ÙˆØ Ù…Ø¬Ù†ÙˆÙ†ÛŒ باشم.
Ùˆ راه رÙته ام پیاده، سواره
در این جاده های سنگلاخی جهان
بی پشتوانه ای
بی آنکه برد ه ی کسی باشم...
و اگر.........
-------
و اگر در این صدای سکوت
آوایی نبود.
Ùˆ اگر در این تاریکی Øضور
روزنی نبود.
و من بودم و و این میراث
دربدری.
من و این غوغای بی صدایی درون.
و اگر نبود ستاره ای پشت این آسمان بیرنگ
در جوار این دیوار شکسته.
آنگاه جهان بی اشاره میشد.
بی اشاره به ماندگاری جهان.
دیوانه برخیز!
ØµØ¨Ø Ø¯Ù…ÛŒØ¯Ù‡ است.
بوسه بارانم کن.
بگذار خنده هایم طلوع کند
در چشمان سیاه تو
و شب گم شود زیر مینای دندان تو.
شب رÙته است Ùˆ من
در لابلای تار موی تو
ستاره چین شب شدم.
اگر...
اگر کمی بیندیشی
Ù…ÛŒ Ùهمی Ú©Ù‡ بد بخت ها
همه غمگین نیستند
و همه ی آدمهای بزرگ
از ریشه ی درخت تناور نبوده اند.
من از همه لیلا ترم
بی آنکه Ù…Ø¬Ø±ÙˆØ Ù…Ø¬Ù†ÙˆÙ†ÛŒ باشم.
Ùˆ راه رÙته ام پیاده، سواره
در این جاده های سنگلاخی جهان
بی پشتوانه ای
بی آنکه برد ه ی کسی باشم...
و اگر.........
-------
و اگر در این صدای سکوت
آوایی نبود.
Ùˆ اگر در این تاریکی Øضور
روزنی نبود.
و من بودم و و این میراث
دربدری.
من و این غوغای بی صدایی درون.
و اگر نبود ستاره ای پشت این آسمان بیرنگ
در جوار این دیوار شکسته.
آنگاه جهان بی اشاره میشد.
بی اشاره به ماندگاری جهان.
farzad نوشت
شعرهای زیبائی سروده اید امادرکاراول Ú©Ù‡ کوتاه بوددرآخرباآوردن Ùاعل توومن Ú©Ù…ÛŒ اززیبائی آن کاسته اید مثلا :درچشمان سیاه تو-درچشمان زیبایت ویاشب رÙته است ومن درلابلای موی توستاره چین شب شدم-شب رÙت Ùˆ/درلابلای تارمویت /ستاره چین شدم البته درشعردوم تصاویرزیباترند اما سبک Ú©Ù…ÛŒ قدیمی است. بااØترام به شما Ùرزاد شجاع