شعری از ر.رخشانی
"آوای عصیان"
برای نادیا شاعرÙقید Ø§ÙØºØ§Ù†ÛŒ Ùˆ برای شعر ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ بی آوا
صدای٠گام های٠سرد٠عصیان است.
به اینجا می رسیم از راه اینک
خستگانی چند
دامن از تشویش آورده
چه دردآلود
دل هامان
خراب، Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ نالان
گام ها
عاصی و خواب آلود.
به اینجا می رسیم از راه اینک
مردمانی
درد پرورد، خاطر آزرده
گمان
از Ù†ÙØ³ هامان رخت بسته
قلب ها
ضایع، ترک خورده.
نه در قاموس٠رویامان رهایی نقش می بندد
نه ØØªÛŒ برق٠شکی Ù…ÛŒ زند
از کور ابر٠ذهن مان بیرون
خداوندا
ندانم می رسد
آوای این عصیان مان
تا گرد
تا گردون؟
صدای٠گام های٠سرد٠عصیان است
شیوا از برکلی نوشت
اوریجینال جا زد.