Øسین شکر بیگی ---ØŸ
(ØŸ)
بروم برای عاشقیت دخترم
پسری
دست و پا کنم
بروم پیاده رویی
برای پسرم
بخورد
به خیابان ولی عصر بوتیک خانم شاهوردی
(( خانم شاهوردی را Ùعلا داشته باشید))
بروم برای خودم
خودم نه خدا را شکر وضعم خوبست
بروم برای زنم
خداوند اموات همه را بیامرزد
پس می ماند همان دو تای اول
بروم برای عاشقیت دخترم پسری
مخاطب Ù…Øترم چرا اینجور نگاهم Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ ØŸ
دیوث خودتی و پدر جدت
خب نیاز دارد
خودم که نمی توانم پسر مردم شوم
می توانم؟
پدر سگ جوابمو بده
می توانم؟
می توانم؟
بله من Øسین شکر بیگی هستم
شاعر شعر معروÙ
و کیرم کیرم برای تو همسر خوبم
که چی؟
کم بیاورم؟
من ادامه می دهم
دخترم: بابا دارند تیکه تیکه تیکه هایم را از زیر آوار می کشند بیرون خسته شدم پس پسر کو ؟ می میرما!
مخاطب عزیز هر چی های دو چشم توی کله ات هست را با هم قاطی کن در پاره ی بعدی لازم خواهد شد
ÙاتØÙ‡
هسم الله ههمهابه ههیم
الان از خودت چه صدایی میشنوی؟
قبول می کنم کمی خنده دار است
پسرم: بابا چرا شما همپای من می خورید به
خیابان ولی عصر بو تیک خانم شاهوردی؟
نکند شما هم ....
(( مخاطب عزیز خانم شاهوردی را Ú©Ù‡ Ùعلا دارید)) ØŸ خب
Ù…ÛŒ خواهم به پسرم بگویم وقتی عرض خیابان را Ù…ÛŒ پیماید تا بوتیک خانم شاهوردی همیشه راننده ای هست Ú©Ù‡ دخترش زیر آوار مانده پا در Ú©ÙØ´ پسرش کرده Ù…ÛŒ خواهد بخورد به بوتیک Ù…ÛŒ خورد به تو Ùˆ من تا Ù…ÛŒ آیم بگویم : پسرم
رÙته
خیابان پسرم را تمام کرده
خانم شاهوردی: آقای شکر بیگی من واقعا....
من: آه چه می شود کرد من جوجه ای هستم بیرون از لانه
جوجه ای بیرون
مخاطبان عزیز به سوالات زیر پاسخ دهید:
۱- چرا این همه مدت خانم شاهوردی را داشتید و آیا واقعا خانم شاهوردی را داشتید؟
۲ـ آوار مربوط به کدام زلزله است؟
۳- آیا خیابانی هست ولی عصر باشد؟
۴ـ چرا وقتی رسیدم به بروم برای زنم خداوند اموات همه را بیامرزد؟
۵ـ آیا مرجان غایب بود؟
۶-کدام پاراگرا٠عاشقتان کرد؟
Û·Ù€ آیا دخترم Ùˆ پسرم نکته هایی انØراÙÛŒ بودند؟
۸ـ نقطه چین هارا با کلمات پر کنید .......................................................
بروم برای عاشقیت دخترم
پسری
دست و پا کنم
بروم پیاده رویی
برای پسرم
بخورد
به خیابان ولی عصر بوتیک خانم شاهوردی
(( خانم شاهوردی را Ùعلا داشته باشید))
بروم برای خودم
خودم نه خدا را شکر وضعم خوبست
بروم برای زنم
خداوند اموات همه را بیامرزد
پس می ماند همان دو تای اول
بروم برای عاشقیت دخترم پسری
مخاطب Ù…Øترم چرا اینجور نگاهم Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ ØŸ
دیوث خودتی و پدر جدت
خب نیاز دارد
خودم که نمی توانم پسر مردم شوم
می توانم؟
پدر سگ جوابمو بده
می توانم؟
می توانم؟
بله من Øسین شکر بیگی هستم
شاعر شعر معروÙ
و کیرم کیرم برای تو همسر خوبم
که چی؟
کم بیاورم؟
من ادامه می دهم
دخترم: بابا دارند تیکه تیکه تیکه هایم را از زیر آوار می کشند بیرون خسته شدم پس پسر کو ؟ می میرما!
مخاطب عزیز هر چی های دو چشم توی کله ات هست را با هم قاطی کن در پاره ی بعدی لازم خواهد شد
ÙاتØÙ‡
هسم الله ههمهابه ههیم
الان از خودت چه صدایی میشنوی؟
قبول می کنم کمی خنده دار است
پسرم: بابا چرا شما همپای من می خورید به
خیابان ولی عصر بو تیک خانم شاهوردی؟
نکند شما هم ....
(( مخاطب عزیز خانم شاهوردی را Ú©Ù‡ Ùعلا دارید)) ØŸ خب
Ù…ÛŒ خواهم به پسرم بگویم وقتی عرض خیابان را Ù…ÛŒ پیماید تا بوتیک خانم شاهوردی همیشه راننده ای هست Ú©Ù‡ دخترش زیر آوار مانده پا در Ú©ÙØ´ پسرش کرده Ù…ÛŒ خواهد بخورد به بوتیک Ù…ÛŒ خورد به تو Ùˆ من تا Ù…ÛŒ آیم بگویم : پسرم
رÙته
خیابان پسرم را تمام کرده
خانم شاهوردی: آقای شکر بیگی من واقعا....
من: آه چه می شود کرد من جوجه ای هستم بیرون از لانه
جوجه ای بیرون
مخاطبان عزیز به سوالات زیر پاسخ دهید:
۱- چرا این همه مدت خانم شاهوردی را داشتید و آیا واقعا خانم شاهوردی را داشتید؟
۲ـ آوار مربوط به کدام زلزله است؟
۳- آیا خیابانی هست ولی عصر باشد؟
۴ـ چرا وقتی رسیدم به بروم برای زنم خداوند اموات همه را بیامرزد؟
۵ـ آیا مرجان غایب بود؟
۶-کدام پاراگرا٠عاشقتان کرد؟
Û·Ù€ آیا دخترم Ùˆ پسرم نکته هایی انØراÙÛŒ بودند؟
۸ـ نقطه چین هارا با کلمات پر کنید .......................................................
mahmag نوشت