باغ ِ وهم محصور به چهره هایی نابود

شعری از فؤاد آل عواد شاعر عراقی
ترجمه : حمزه کوتی

باغ ِ وهم

باغ ِ وهم محصور به چهره هایی نابود . خوان کنار کلبه ی شب ــ بیدار ماندگان است در جنگل ِ کوچ ، بر تپه ماهور فلاسفه . چقدر با چوب سندیان ، دیوارهایی گرد خود ساختیم در باغ ِ وهم . چقدر به خواب ، بی سر بازگشتیم و به یاد آوردیم که از پژواک جدا نمی شویم . اساطیر چون درختان پیر می شوند و با آنها ما پیر می شویم در باغ ِ وهم . دیگر انتظار را در جنگل کوچ تاب بر نمی توانیم آورد ؛ و تپه ماهور فلاسفه بالا نمی رود ؛ و در اطراف ِ آن خرناسه می کشند فلسفه بافان .
ــــــــــــــــــــــــ