ونوس شعری از خالد بن ØµØ§Ù„Ø Ø´Ø§Ø¹Ø± الجزایری / ترجمه : ØÙ…زه کوتی
تصویر ، تمامی شعر نیست
نوشتن ØŒ ÙˆØØ¯Øª در کثرت ٠اشیاء است .
ونوس
شعری از خالد بن ØµØ§Ù„Ø Ø´Ø§Ø¹Ø±ÛŒ از الجزایر
ترجمه : ØÙ…زه کوتی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
در آینه پستانی است
Ú©Ù‡ ØÚ©Ù…ت را ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند
پستان ٠تندیسی بی بازو
بریده ساق هاش
با لذّتی رقیق
که سر ٠خود را
بر کت٠تهینا می گذارد .
نیمی از جام ٠شراب هواست
Ùˆ نیم Ù Ù¾ÙØ± ٠من اندیشه .
هیاهو و خشونت
دهان ٠تلویزیون را Ù¾ÙØ± Ù…ÛŒ کنند
در عصر ٠شکسته .
Ùولکنر را به یاد Ù…ÛŒ آرم
و برای او
ØÚ©Ø§ÛŒØª ٠سندباد ٠دریا نورد را باز خواهم Ú¯ÙØª
وقتی که برهنه به اتاق وارد می شود .
تخمی بزرگ
دو بال
برق ، بر پسین ٠چراغ می خوابد .
ظلمات ، شمایل ٠جهل است .
و از اوست :
ظلمت گرایی ، ظلمت و ظلم .
صلØÛŒ وجود ندارد
Ùˆ جنگ ØŒ ÙØ§ØØ´Ù‡ ای ست
که سترونی تاریخ را بر ملا می سازد .
بگو چه کسی با دیگری همبستر می شود ؟
خدا نمی خوابد
و من در آغوش سیگار
ÙلسÙÙ‡ باÙÛŒ Ù…ÛŒ کنم
Ùˆ هر دوی ما Ø®Ùّه Ù…ÛŒ شویم .
تنها شمع است Ú©Ù‡ Ù†ÙØ³ Ù†ÙØ³ Ù…ÛŒ زند
و کنار آن چهره ام روشنی می گیرد
چون ورق ٠آلومینیومی مجعّد .
تصویر ، تمامی شعر نیست
نوشتن ØŒ ÙˆØØ¯Øª در کثرت ٠اشیاء است .
تندیس ، اشکی نمی ریزد
و از نوک پستانش
هیچ آرزویی بر نمی Ø§ÙØªØ¯ .
ـــــــــــــــــــــــــــــ
نوشتن ØŒ ÙˆØØ¯Øª در کثرت ٠اشیاء است .
ونوس
شعری از خالد بن ØµØ§Ù„Ø Ø´Ø§Ø¹Ø±ÛŒ از الجزایر
ترجمه : ØÙ…زه کوتی
ـــــــــــــــــــــــــــــ
در آینه پستانی است
Ú©Ù‡ ØÚ©Ù…ت را ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ Ù…ÛŒ زند
پستان ٠تندیسی بی بازو
بریده ساق هاش
با لذّتی رقیق
که سر ٠خود را
بر کت٠تهینا می گذارد .
نیمی از جام ٠شراب هواست
Ùˆ نیم Ù Ù¾ÙØ± ٠من اندیشه .
هیاهو و خشونت
دهان ٠تلویزیون را Ù¾ÙØ± Ù…ÛŒ کنند
در عصر ٠شکسته .
Ùولکنر را به یاد Ù…ÛŒ آرم
و برای او
ØÚ©Ø§ÛŒØª ٠سندباد ٠دریا نورد را باز خواهم Ú¯ÙØª
وقتی که برهنه به اتاق وارد می شود .
تخمی بزرگ
دو بال
برق ، بر پسین ٠چراغ می خوابد .
ظلمات ، شمایل ٠جهل است .
و از اوست :
ظلمت گرایی ، ظلمت و ظلم .
صلØÛŒ وجود ندارد
Ùˆ جنگ ØŒ ÙØ§ØØ´Ù‡ ای ست
که سترونی تاریخ را بر ملا می سازد .
بگو چه کسی با دیگری همبستر می شود ؟
خدا نمی خوابد
و من در آغوش سیگار
ÙلسÙÙ‡ باÙÛŒ Ù…ÛŒ کنم
Ùˆ هر دوی ما Ø®Ùّه Ù…ÛŒ شویم .
تنها شمع است Ú©Ù‡ Ù†ÙØ³ Ù†ÙØ³ Ù…ÛŒ زند
و کنار آن چهره ام روشنی می گیرد
چون ورق ٠آلومینیومی مجعّد .
تصویر ، تمامی شعر نیست
نوشتن ØŒ ÙˆØØ¯Øª در کثرت ٠اشیاء است .
تندیس ، اشکی نمی ریزد
و از نوک پستانش
هیچ آرزویی بر نمی Ø§ÙØªØ¯ .
ـــــــــــــــــــــــــــــ