تو را دوست دارم ــ ادیب کمال الدین شاعر عراقی / ترجمه : Øمزه کوتی
چرا که دوستت دارم
همانگونه که ال٠یگانه بودن اش را
و نون نقطه اش را دوست دارد .
تو را دوست دارم همانگونه که دوست دارم
شعر : ادیب کمال الدین
ترجمه : Øمزه کوتی
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که سلاخی ، دار را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
که من تو را دوست دارم
همانگونه Ú©Ù‡ نوØ
سÙینه ÛŒ رازگون اش را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوست دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که ابراهیم خلیل
آتشی را Ú©Ù‡ در آن اÙکنده شد
دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
هرگاه که سر به آتش پیری
شعله ور می شد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که ال٠یگانه بودن اش را
و نون نقطه اش را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
به رغم وعده هات که تبدیل شد
به اسطوره ای Ú©Ù‡ با طوÙان
تخت مرا تهدید می کند .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
همانگونه که یکی ولی راهی را می شناسد
که می داند در نهایت
به نابودی اش Ù…ÛŒ Ùرجامد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که کودک
ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² عید را دوست Ù…ÛŒ دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که مرگ ، جَسَد جمیل را دوست می دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه که بهار دوست می دارد
نخستین زنبوری را که به او می گوید :
« ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ خیر ای مرد Ø¢Ùتابی » .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
همانگونه که خزان دوست می دارد
آخرین برگی را که از درخت بزرگ اش می اندازد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه که طبیب به بیمار می گوید
Ú©Ù‡ وضعیت اش را Ø´Ùایی نیست .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه Ú©Ù‡ گلوله ØŒ شاعر را غاÙÙ„ گیر Ù…ÛŒ کند
هنگامی که شعر مخاطره انگیزش را می نویسد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که قاتل را
گرÙتار جنایت Ùˆ آغشته به خون قربانی
می یابند .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که به عاشق عریان
یورش می آرند
هنگامی که در برابر معشوق خویش
خمیده می گوید :
« دوستت دارم » .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که به تاجر
خبر ورشکستگی اش را می دهند
و به رود ، خبر تکه تکه شدن تن اش را
Ùˆ به پل ØŒ خبر از بین رÙتن پاهای ÙرورÙته اش در آب را
Ùˆ به پرنده ØŒ خبر Ùروش تخم هایش در بازار را
و به نابینا ، خبر گم شدن عصایش را
و به ولی ، کشتار تمامی مریدانش را .
ـــــــــــــــــــ
همانگونه که ال٠یگانه بودن اش را
و نون نقطه اش را دوست دارد .
تو را دوست دارم همانگونه که دوست دارم
شعر : ادیب کمال الدین
ترجمه : Øمزه کوتی
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که سلاخی ، دار را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
که من تو را دوست دارم
همانگونه Ú©Ù‡ نوØ
سÙینه ÛŒ رازگون اش را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوست دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که ابراهیم خلیل
آتشی را Ú©Ù‡ در آن اÙکنده شد
دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
هرگاه که سر به آتش پیری
شعله ور می شد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که ال٠یگانه بودن اش را
و نون نقطه اش را دوست دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
به رغم وعده هات که تبدیل شد
به اسطوره ای Ú©Ù‡ با طوÙان
تخت مرا تهدید می کند .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
همانگونه که یکی ولی راهی را می شناسد
که می داند در نهایت
به نابودی اش Ù…ÛŒ Ùرجامد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که کودک
ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² عید را دوست Ù…ÛŒ دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که مرگ ، جَسَد جمیل را دوست می دارد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه که بهار دوست می دارد
نخستین زنبوری را که به او می گوید :
« ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ خیر ای مرد Ø¢Ùتابی » .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
همانگونه که خزان دوست می دارد
آخرین برگی را که از درخت بزرگ اش می اندازد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه که طبیب به بیمار می گوید
Ú©Ù‡ وضعیت اش را Ø´Ùایی نیست .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که من دوستت دارم
همانگونه Ú©Ù‡ گلوله ØŒ شاعر را غاÙÙ„ گیر Ù…ÛŒ کند
هنگامی که شعر مخاطره انگیزش را می نویسد .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که قاتل را
گرÙتار جنایت Ùˆ آغشته به خون قربانی
می یابند .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که به عاشق عریان
یورش می آرند
هنگامی که در برابر معشوق خویش
خمیده می گوید :
« دوستت دارم » .
***
از Ø´Ú¯Ùتی است Ú©Ù‡ من تو را دوست دارم
همانگونه که دوستت دارم
چرا که دوستت دارم
همانگونه که به تاجر
خبر ورشکستگی اش را می دهند
و به رود ، خبر تکه تکه شدن تن اش را
Ùˆ به پل ØŒ خبر از بین رÙتن پاهای ÙرورÙته اش در آب را
Ùˆ به پرنده ØŒ خبر Ùروش تخم هایش در بازار را
و به نابینا ، خبر گم شدن عصایش را
و به ولی ، کشتار تمامی مریدانش را .
ـــــــــــــــــــ