درمیکده ÛŒ قدیمی ØŒ شعر : مظÙر النواب شاعر عراقی / ترجمه : Øمزه کوتی
تو چقدر شراب و زبان عربی و دنیا را دوست داری
در میکده ی قدیمی
شعر : مظÙّر النوّاب ـــ شاعر عراقی
ترجمه : Øمزه کوتی
ـــــــــــــــــــ
مقدمه ی مترجم :
مظÙّر النواب شاعر عراقی ØŒ از مشهورترین شاعران امروز عرب است . اگر Ú†Ù‡ او در ایران Ùˆ Øتی در Øوزه ÛŒ زبان های دیگر جهانی شناخته شده نیست ØŒ اما تجربه ÛŒ شعر او ØŒ تجربه ای ست سخت تاثیر گذار در روند شعر Ùˆ اندیشه Ùˆ زبان عربی .
شعر مظÙر النواب را از چند جهت Øایز اهمیت Ù…ÛŒ دانم :
1 : Øالات وجد صوÙیانه
2 : انقلاب
3 : استÙاده از تمام امکانات زبان .
در مورد نکته ÛŒ اول Ù…ÛŒ توانم این را بگویم Ú©Ù‡ شاعر در هنگامه ÛŒ سرایش ØŒ دچار آن شعور Ùˆ آگاهی نبوت Ù…ÛŒ شود به تعبیر مهدی اخوان ثالث . یعنی در Øالتی از وجد Ùˆ طرب قرار Ù…ÛŒ گیرد Ø› Ùˆ این وجد Ùˆ طرب صوÙیانه سبب Ù…ÛŒ شود ØŒ او تمام موانع را بشکند Ùˆ با خود به یگانگی برسد . درست همان گونه Ú©Ù‡ در مثنوی مولوی Ùˆ یا دقیق تر ØŒ در غزلیات شمس اتÙاق Ù…ÛŒ اÙتد . آن هایی Ú©Ù‡ با عروض کلاسیک آشنایی دارند Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ بØر رمل ( Ùاعلاتن Ùاعلاتن ) Ú©Ù‡ مثنوی بر اساس آن سروده شده برابر است با بØر متدارک یعنی ( Ùع لن Ùع لن ) . از آنجا Ú©Ù‡ بØر متدارک در شعر Ùارسی کاربردی ندارد . اما ایقاع* Ùˆ آهنگ شعرهایی Ú©Ù‡ بر اساس این دو بØر عروضی سروده Ù…ÛŒ شوند بسیار به هم نزدیک اند . لازم است بگویم Ú©Ù‡ شعر مظÙر النواب کلاسیک نیست . بلکه شعر نیمایی است . یعنی شعر تÙعیله ÛŒ عربی .
شعر مظÙر النواب تا Øدودی نزدیک است به شعر مهدی اخوان ثالث ( Ù… . امید ) . اگر Ú†Ù‡ پرداختن به شعر این دو شاعر در این مقدمه آسان نیست ØŒ اما به اختصار باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ موارد Ùˆ Ùضاهایی Ú©Ù‡ اخوان بدان ها Ù…ÛŒ پردازد ØŒ تا Øدودی نزدیک است به جهان ها Ùˆ Ùضاهایی Ú©Ù‡ مظÙر بدان ها مشغول است . یکی تاثیر گرÙتن از تاریخ با شکوه ایران Ùˆ عرب ØŒ Ùˆ دیگری تاس٠خوردن بر وضعیتی Ú©Ù‡ ملت ها دچار آن شده اند . اگر Ú†Ù‡ مظÙر تا Øدودی اباØÙ‡ ÛŒ زبانی دارد . اما رؤیا Ùˆ رؤیت این دو شاعر یکی است ØŒ هم این Ú©Ù‡ هر دو هم نسل اند Ùˆ هم گرÙتار Ùˆ سرگردان ØŒ در جهانی در هم شکسته .
اما درباره ÛŒ انقلاب باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ در شعر مظÙر این انقلاب دو گونه کاربرد دارد : یکی انقلاب زبانی ØŒ Ú©Ù‡ نشات گرÙته از همان وجد است Ø› Ùˆ دیگری انقلاب در مضامین . انقلاب زبانی Ùˆ دگرگونی در شعر مظÙر النواب تا آنجا پیش Ù…ÛŒ رود Ú©Ù‡ ابایی ندارد رهبران را این گونه مورد خطاب قرار دهد Ú©Ù‡ :
مادر Ù‚Øبه ها !
براستی که بیشه ی خوک
از پاک ترین ٠شمایان پاک تر است .
یا :
من بر تمام وزرا و پارلمان ها می شاشم
و اگر اعتراضی کردند
دوباره می شاشم .
Ùˆ در Ú©Ù„ باید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ مظÙر النواب ØŒ خود یک انقلابی است به Ù…Ùهوم سیاسی آن .
(( به کار گیری این گونه Ù…Ùاهیم از یأس Ùˆ تراژدی نشات Ù…ÛŒ گیرد . شاعران معاصر عرب این کلمات را از سر یاس Ùˆ نا امیدی به کار Ù…ÛŒ بردند . چرا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینند هیچ آینده ای پیش رو ندارند . این Ù…Ùاهیم مثلا Ù‹ در شعر اØمد مطر شاعر عراقی نیز وجود دارد . اØمد مطر شاعر طنز پرداز عراقی این Ù…Ùاهیم را گسترش داده ØŒ ابداع Ùˆ خلاقیتی در Ø´Ú©Ù„ Ùˆ Ù…Øتوای شعر طنز آلود Ùˆ سیاسی عرب به وجود آورده ØŒ Ú©Ù‡ در Ú©Ù„ تاریخ شعر عرب بی نظیر است . مصدرهایی مثل گوزیدن ØŒ ترکیدن ØŒ سرÙیدن Ùˆ گوزیدن ØŒ آروغ زدن ØŒ ( .. ) مالیدن Ú©Ù‡ همگی متوجه رهبران عرب ØŒ توده های عربی ØŒ نوچه های کاسه لیس Ùˆ مطبوعات دروغ گوست ØŒ از جمله ÛŒ آن هاست .
یأس به Ø´Ú©Ù„ÛŒ دیگر Ùˆ Ùاجعه بارتر رخ Ù…ÛŒ دهد ØŒ هنگامی Ú©Ù‡ شاعر Ùقید عراقی عقیل علی Ù…ÛŒ گوید :
می گوزم / می گوزم
من با تمام قوای بشری ام
بر زندگی ام می گوزم . ))
درباره ÛŒ نکته ÛŒ سوم ØŒ من باور خاصی دارم Ùˆ آن اینکه زبان شعر ØŒ در طول تاریخ صÙات گوناگونی داشته . شعر صوÙیانه ØŒ غزل ØŒ طنز ØŒ هجو ØŒ ایروتیک Ùˆ غیره . مظÙر از تمام این امکانات به تمامی استÙاده Ù…ÛŒ کند . یعنی شعر او را در یک Ù…Øدوده نمی توان قرار داد Ùˆ نمی توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ مظÙر شعر زبانی یا ایروتیک یا صوÙیانه Ùˆ یا طنز Ù…ÛŒ نویسد . بلکه شعرش دارای همه ÛŒ این صÙات است Ùˆ همه گونه Ú¯Ùتمانی در آن Øضور دارد . برای اینکه شاعر از زندگی Ùˆ درد زیستن سرشار است .
نقد تاریخ شاید مهم ترین ویژگی شعر مظÙر النواب باشد .
ـــــــــــــــــــــــــــــ
دور نبوده آبخورد
امّا Ùایده Ú†Ù‡ .
تو مثل ٠اسÙنج Ù…ÛŒ Ù…Ú©ÛŒ میکده ها را Ùˆ Ù
مست نمی شوی .
Ù…Øزون Ù…ÛŒ کند تو را دÙرد ٠عمر ٠شب
در جام های مست شدگان .
برای چه ترک شان کردند ؟
آیا عاشق بودند ؟
آیا خود خواسته هم جنس گرا بودند
هم چون دیدارهای قلّه .
آیا ÙاØشه ای هست
که کسی را ندارد در این دنیای ٠دون .
اگر اینجا بودی
در سÙÙتره ÛŒ تاریخی ت
خواهش او را پنهان می کردی
و در ریه های سردش
به گرمی زمزمه می کردی :
آیا سرما کشنده است ؟
مرا نیمی از گرما و نیمی از موضع
می کشد .
بانوی من
ما نیز مثل ٠تو ÙاØشگان ایم .
سرکوبی ،
دین دروغین ، نان دروغین
اندیشه ی دروغین و اشعار
با ما زناکاری می کنند .
رنگ خون در سوگ واری هم
خاکستر را دیدار می کند
Ùˆ تمام ملت تواÙÙ‚ Ù…ÛŒ کنند
Ú©Ù‡ Øاکم کور نیست .
بانوی من !
انسان چگونه می تواند شری٠باشد
در زمان ای که سیستم های امنیتی به هر مکانی
دست رسی دارند
و آنچه پیش می آید خطرناک تر است .
ما را در اÙشره Ù…ÛŒ نهند
تا Ù†Ùت بیرون بکشند
به سلامتی تو . به سلامتی تو بانو
چیزی جز گوشت Ùانی ات آلوده نمی شود
Ú©Ù‡ برخی تر Ùˆ خشک را Ù…ÛŒ Ùروشند
Ùˆ از همه ÛŒ مسائل جهان دÙاع Ù…ÛŒ کنند
و از مسئله ی خود می گریزند
من بر آنها می شاشم و مست می شوم
می شاشم و مست می شوم
و تو می شاشی و مست می شوی .
آبخورد گرÙتار نسلی شد Ú©Ù‡ نمی شناسی
گرÙتار سرزمینی شد Ú©Ù‡ نمی شناسی
زبانی
قهقهه ای
و مسائلی که جز شراب نمی شناسدشان .
بعد از جام اوّل به مسائل خود می پردازی
ساق های سردت را گرم می کند
و نمی دانی که در چه زمانی
با او آشنا شدی .
سر تو میان دست هایت
هذیان گوی چیزی ست
چون Ú¯ÙÙ„ ٠سکوت
و سکوت در هذیان گویی
با تو مشارکت می کند
و در تمام ٠ساغرهای عمر می نگرد
که همگی خالی شده اند
و مهمان دار چراغ میکده را
چندین بار خاموش کرد
تا تو بروی .
تو چقدر شراب و زبان عربی و دنیا را دوست داری
تا میان عشق و انار توازن برقرار کنی .
Ùقط این جام
مهمان دار میکده سØر انگیزت را ترک Ú©Ù†
خشمگین نشو که این عاشق سرمست است
Ù¾Ùرَش Ú©Ù† تا بر این چوب های قهوه ای رنگ
بریزد .
تو Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ دانی Ú©Ù‡ چرا این لوØ
بهر شراب است
و آن برای نعشگی و دیگری برای جار زدن .
آشکارا Ù¾Ùرَش Ú©Ù† مولای من
که من از میکده ی بزرگ تو
بیرون نمی آیم مگر که
خراب و سرمست شده باشم .
Ú©ÙˆÚ†Ú© ترین چیز در Ø¢Ùرینش
مرا مست می کند
چه برسد به انسان .
سبØانک / ـــ
من خواستار ٠همه چیزی بودم جز ذلّت
و که قلب من
در Ù‚Ùسی در خانه ÛŒ سلطان قرار نباشد
و رضا دادم که بهره ی من در دنیا
هم چون بهره ÛŒ Ù…Ùرغان باشد .
لاکن / سبØانک
Øتی Ù…Ùرغان هم آشیان دارند (1)
که بدان باز می گردند
و من هنوز پرواز می کنم
که این وطن ٠گسترده از دریا تا دریا
زندان هایی پیوسته است
و زندان بانی که
زندان بان دیگری را می گیرد .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* : ایقاع : در علم عروض Ùˆ قاÙیه به مدت زمانی Ú©Ù‡ برای خواندن یک بیت شعر صر٠می شود ØŒ ایقاع Ù…ÛŒ گویند . در شعر معاصر عرب ØŒ ایقاع یکی از مترادÙات کلماتی چون ساز ØŒ آهنگ Ùˆ Ù„ØÙ† است . این کلمه بعضا Ù‹ به معنای عروضی اش در شعر آورده Ù…ÛŒ شود . Ù…
1 : در متن عربی کلمه ی « أوطان » ـــ جمع وطن و مکان ـــ آمده ، که مترجم برابر نهاده ی « آشیان » را برگزیده است . م