پوزش از Ø·Ùولیت شعری از ØÙ…ده خمیس شاعر Ø¨ØØ±ÛŒÙ†ÛŒ / ترجمه : Ù…ØÙ…د جواد Ù…Ø¯ØØ¬ÛŒ

صدای واژه هایم می لرزد
از آن رو که شمشیر آخته
بر ÙØ±Ù‚ ٠واژه ها ÙØ±ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ آید
پوزش از Ø·Ùولیت
شعر : ØÙ…ده خمیس شاعر Ø¨ØØ±ÛŒÙ†ÛŒ
ترجمه : Ù…ØÙ…د جواد Ù…Ø¯ØØ¬ÛŒ
ـــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه : ØÙ…ده خمیس از شاعران Ø¨ØØ±ÛŒÙ†ÛŒ است . او در سال 1946 در Ø¨ØØ±ÛŒÙ† متولد شد . معلم بود ØŒ Ùˆ بعد از زمان بازنشستگی تاکنون در امارات Ù…ØªØØ¯Ù‡ ÛŒ عربی زندگی Ù…ÛŒ کند Ùˆ در آنجا به کار روزنامه نگاری مشغول است . مجموعه شعرهای او عبارتند از : پوزش از Ø·Ùولیت ØŒ سروده ها Ùˆ راه ها است . شعر زیر را Ù…ØÙ…د جواد Ù…Ø¯ØØ¬ÛŒ از کتاب پوزش از Ø·Ùولیت انتخاب Ùˆ ترجمه کرده است .
چه ژر٠است بی گناهی کودکان جهان
پوستم جامه ی گرمی است برای شما
مرا ببخشید ...
جز پوست پاره پاره ام
چیزی در اختیار ندارم .
در شکا٠های سکوت
جز سکوتی که
سردی زمان را گرم کرده است
چیزی در اختیار ندارم
مرا ببخشید ...
صدای واژه هایم می لرزد
از آن رو که شمشیر ٠آخته
بر ÙØ±Ù‚ ٠واژه ها ÙØ±ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ آید
از آن رو که زندان دهان باز کرده است
مرا می ترساند ... مرا می ترساند .
ای کودکان ٠جهان
ای کودکان ٠وطنم
ای کودک ام
اگر صدای عشق بر گذرگاه می بارد
و گرمتان نمی کند
اگر لبانم را تازیانه ی جلاد می درد
و صدا به گوشتان نمی رسد
ترانه ی باران اگر مدام ببارد
و سرود خورشید
مرا ببخشید ...
آیا Ú©ÙØ§ÛŒØª Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ قلبم را
به شما ببخشم
Ùˆ این جسم ÙØ§Ù†ÛŒ را
پلی سازم برای این زمان ؟
ـــــــــ