دو شعر از Ù…Øمد علی ÙرØات شاعر لبنانی / ترجمه : Øمزه کوتی
روستا در " ØÙره " سقوط Ù…ÛŒ کند Ø› Ùˆ ما در ØÙره ÛŒ اندیشه ها .
دو شعر از Ù…Øمد علی ÙرØات شاعر لبنانی
ترجمه : Øمزه کوتی
.............................
.............................
اشاره : Ù…Øمد علی ÙرØات شاعر لبنانی در عنقون ( صیدای لبنان ) در سال 1945 متولد شد . در سال 1970 در رشته ÛŒ ÙلسÙÙ‡ Ùارغ التØصیل شد . در مطبوعات Ùرهنگی خصوصا Ù‹ در روزنامه ÛŒ السÙیر به مدت 12 سال کار کرد واز سال 1995 تاکنون در روزنامه های الØیاة Ùˆ الوسط مشغول به کار است .
تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسانده Ú©Ù‡ عبارت اند از : بابل روزگار 1978 ØŒ کتاب اقامت 1982 Ùˆ Ú¯Ùتمان ترس 1984 . شعرهای او بیشتر شعرهایی منثور است . یعنی متن هایی شاعرانه . طبیعت لبنان ØŒ سیاست Ùˆ Ùرهنگ شرق وغرب Ùˆ خصوصا Ù‹ غزل غزل های سلیمان تأثیر خود را بر شعر Ù…Øمد علی ÙرØات گذاشته است Ùˆ آنچه به دست Ù…ÛŒ دهد نثری ست متÙاوت Ùˆ مقاوم در برابر Øوادث .
.........
نمک سنبله ها
خورشیدی متÙاوت در بهاری رسیده . سنبله های زرد ØŒ خود ٠گستره اند Ø› ودرخت هایی اندک این جا وآن جا . جایگاه هایی برای نگاه Ùˆ هندسه ÛŒ تابلو .
یکی درازگوش ØŒ سه گاو وسایه ÛŒ درخت امرود . در Øین راه رÙتن صدای کاه Ù…ÛŒ رسد Ùˆ صدای Øیواناتی Ú©Ù‡ گیاهی بی طراوت نشخوار Ù…ÛŒ کنند .
زرد Øقیقی . زرد ØŒ پوسته ای Ú©Ù‡ اندرون رسیده را پنهان Ù…ÛŒ کند . Ø¢Ùرینگان ØŒ نوزادان خود را Øمل Ù…ÛŒ کنند Ø› Ùˆ پسرک سبک ØŒ بر تل ØŒ آن جا Ú©Ù‡ شیب ها شروع Ù…ÛŒ شوند ØŒ [ ایستاده ] است .
پسرکی سبک ، یکی درازگوش ، سه گاو و صداهای خش خش وشکستن .
هوا زاییده Ù…ÛŒ شد . Ùقط زیردرخت زاییده Ù…ÛŒ شد . او چتر رطوبت است Ùˆ پسرک از روی زمان Ù…ÛŒ پرد . چقدر درباره ÛŒ چوپان در کتاب های Ùرانسوی خواند ! اما این مکان لال است . دهی است Ú©Ù‡ سخن را پنهان Ù…ÛŒ کند .
تنها سنبله هاست که نقص جمله ها را می گویند و نه می گویند .
درخت و سایه ی درخت ، و بر شاخساران ، گنجشک هایی پناه گیر وبی زبان .
یکی پسرک و کمی پنیر شور . اندکی آب و بانگ گاوان .
جزیره ÛŒ سایه Ùˆ رنگ زردی Ú©Ù‡ از هم اش Ù…ÛŒ درند ØŒ Ø¢Ùرینگانی Ú©Ù‡ به پوییدن در Ùصل ها عادت کرده اند .
.............................
ØÙره
روزنی در زمین به نزدیکای دهان وادی . دریچه ای سنگی تا بطن زمین ØŒ جایی Ú©Ù‡ تک ٠ژر٠شنیده Ù…ÛŒ شود . پاره سنگ Ù Ùرو اوÙتاده با چیزی شبیه ٠آب ØŒ برخورد Ù…ÛŒ کند .
دریچه ÛŒ ترس ØŒ خود Ù ØÙره است .
Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ Ø§Ø´Ø¨Ø§Ø Ø´Ø¨ بدان وارد Ù…ÛŒ شوند Ø› ÙˆÚ¯Ùتند Ú©Ù‡ پناه گاه نیاکان بود در جنگ های پیشین .
سنگ در ØÙره Ù…ÛŒ اÙکنیم . آنان خم پاره بر روستا Ù…ÛŒ اÙکنند . Ù…ÛŒ اÙکنیم Ú©Ù‡ بازی کنیم . آنان Ù…ÛŒ اÙکنند تا بمیریم .
روستا در " ØÙره " سقوط Ù…ÛŒ کند Ø› Ùˆ ما در ØÙره ÛŒ اندیشه ها .
.............................
دو شعر از Ù…Øمد علی ÙرØات شاعر لبنانی
ترجمه : Øمزه کوتی
.............................
.............................
اشاره : Ù…Øمد علی ÙرØات شاعر لبنانی در عنقون ( صیدای لبنان ) در سال 1945 متولد شد . در سال 1970 در رشته ÛŒ ÙلسÙÙ‡ Ùارغ التØصیل شد . در مطبوعات Ùرهنگی خصوصا Ù‹ در روزنامه ÛŒ السÙیر به مدت 12 سال کار کرد واز سال 1995 تاکنون در روزنامه های الØیاة Ùˆ الوسط مشغول به کار است .
تاکنون سه مجموعه شعر به چاپ رسانده Ú©Ù‡ عبارت اند از : بابل روزگار 1978 ØŒ کتاب اقامت 1982 Ùˆ Ú¯Ùتمان ترس 1984 . شعرهای او بیشتر شعرهایی منثور است . یعنی متن هایی شاعرانه . طبیعت لبنان ØŒ سیاست Ùˆ Ùرهنگ شرق وغرب Ùˆ خصوصا Ù‹ غزل غزل های سلیمان تأثیر خود را بر شعر Ù…Øمد علی ÙرØات گذاشته است Ùˆ آنچه به دست Ù…ÛŒ دهد نثری ست متÙاوت Ùˆ مقاوم در برابر Øوادث .
.........
نمک سنبله ها
خورشیدی متÙاوت در بهاری رسیده . سنبله های زرد ØŒ خود ٠گستره اند Ø› ودرخت هایی اندک این جا وآن جا . جایگاه هایی برای نگاه Ùˆ هندسه ÛŒ تابلو .
یکی درازگوش ØŒ سه گاو وسایه ÛŒ درخت امرود . در Øین راه رÙتن صدای کاه Ù…ÛŒ رسد Ùˆ صدای Øیواناتی Ú©Ù‡ گیاهی بی طراوت نشخوار Ù…ÛŒ کنند .
زرد Øقیقی . زرد ØŒ پوسته ای Ú©Ù‡ اندرون رسیده را پنهان Ù…ÛŒ کند . Ø¢Ùرینگان ØŒ نوزادان خود را Øمل Ù…ÛŒ کنند Ø› Ùˆ پسرک سبک ØŒ بر تل ØŒ آن جا Ú©Ù‡ شیب ها شروع Ù…ÛŒ شوند ØŒ [ ایستاده ] است .
پسرکی سبک ، یکی درازگوش ، سه گاو و صداهای خش خش وشکستن .
هوا زاییده Ù…ÛŒ شد . Ùقط زیردرخت زاییده Ù…ÛŒ شد . او چتر رطوبت است Ùˆ پسرک از روی زمان Ù…ÛŒ پرد . چقدر درباره ÛŒ چوپان در کتاب های Ùرانسوی خواند ! اما این مکان لال است . دهی است Ú©Ù‡ سخن را پنهان Ù…ÛŒ کند .
تنها سنبله هاست که نقص جمله ها را می گویند و نه می گویند .
درخت و سایه ی درخت ، و بر شاخساران ، گنجشک هایی پناه گیر وبی زبان .
یکی پسرک و کمی پنیر شور . اندکی آب و بانگ گاوان .
جزیره ÛŒ سایه Ùˆ رنگ زردی Ú©Ù‡ از هم اش Ù…ÛŒ درند ØŒ Ø¢Ùرینگانی Ú©Ù‡ به پوییدن در Ùصل ها عادت کرده اند .
.............................
ØÙره
روزنی در زمین به نزدیکای دهان وادی . دریچه ای سنگی تا بطن زمین ØŒ جایی Ú©Ù‡ تک ٠ژر٠شنیده Ù…ÛŒ شود . پاره سنگ Ù Ùرو اوÙتاده با چیزی شبیه ٠آب ØŒ برخورد Ù…ÛŒ کند .
دریچه ÛŒ ترس ØŒ خود Ù ØÙره است .
Ú¯Ùتند Ú©Ù‡ Ø§Ø´Ø¨Ø§Ø Ø´Ø¨ بدان وارد Ù…ÛŒ شوند Ø› ÙˆÚ¯Ùتند Ú©Ù‡ پناه گاه نیاکان بود در جنگ های پیشین .
سنگ در ØÙره Ù…ÛŒ اÙکنیم . آنان خم پاره بر روستا Ù…ÛŒ اÙکنند . Ù…ÛŒ اÙکنیم Ú©Ù‡ بازی کنیم . آنان Ù…ÛŒ اÙکنند تا بمیریم .
روستا در " ØÙره " سقوط Ù…ÛŒ کند Ø› Ùˆ ما در ØÙره ÛŒ اندیشه ها .
.............................