نظریه:خلاقیت یعنی اتصال به بی نهایت!-ناتاشا امیری

Ù†Ú© مداد برای ØÚ© کردن کلمات داستان روی سÙیدی کاغذ تیز، سکوت برهمه جا ØÚ©Ù… ÙØ±Ù…ا Ùˆ موضوع مورد نظر کاملا" روشن است؛ ØªØµØ§Ø¯ÙØŒ خیانت، قتل......اماچند Ù„ØØ¸Ù‡ نگذشته، باوجود Ú©Ù…Ú© Ú¯Ø±ÙØªÙ† از تمام قوای ذهنی برای نوشتن، کلمات بی مایه Ùˆ سرد Ù…ÛŒ شوند وهیچ چیز درست درنمی آید؛ نه صØÙ†Ù‡ ها Ùˆ نه شخصیت ها ونه زبان...روند نگارش وآن Ú†Ù‡ دردرون رخ Ù…ÛŒ دهد انگار اتصالی یا نارسائی هایی دارد چیزی Ú©Ù‡ به درستی آشکار نیست از کجاست از عدم آرامش، اÙکار Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ØŒ Ùقدان اطلاعات...اگر بایگانی ذهن انباشته ازموضوعات کتاب های آموزشی ورمان های بزرگ تاریخ وخط Ùکری مان تکمیل شده باشد Ú†Ù‡ مانعی درراه نگارش وجود دارد؟ چرا آن Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ نویسیم، آن نیست Ú©Ù‡ خیال Ù…ÛŒ کردیم ØŸ چیزی Ú©Ù‡ برای نوشتن Ú©Ù… داریم واقعا "چیست واز کجا Ù…ÛŒ توان به دستش آورد ØŸ اثر هنري Ù…ØØµÙˆÙ„ تÙكر است يا عامل ناشناخته ای دیگر ØŸ
*
برای بررسی روند درونی نگارش Ú©Ù‡ خود متشکل از مراØÙ„ مختلÙÛŒ است باید قبل تر بدانیم مولÙÙ‡ های لازم داستان نویسی کدامند:
1- استعداد
2- تلاش و پشت کار ومداومت در نوشتن
3- بینش قوی
4- ØªÙØØµ در خلق Ùˆ خوی مردم جامعه
5- آموختن اصول تئوریک
6- کالبد شکاÙÛŒ آثار ادبی Ùˆ برجسته ÛŒ تاریخ ادبیات (بررسی دقیق Ùˆ چگونگی نگارش آثار )
7- خلاقیت و نوآوری
8- هنجار گریزی
9- جرات خطر پذیری ونترسیدن از شکست (اگر خواهان نوآوری هستیم باید خطر پذیر باشیم Ùˆ اگر در صدد ØÙ…ايت از خطر پذیری باشیم باید به ناگزیر بودن اشتباه تن بدهیم. )
10- مبارزه با شرطی شدگی و چارچوب های ذهنی
11- مبارزه با توهم دانایی Ú©Ù‡ براساس مطالعات زیاد ØØ§ØµÙ„ Ù…ÛŒ شود.
اما کدام مولÙÙ‡ در نگارش تاثیر گذارتر است ØŸ
خلاقیت
کلمه ÛŒ خلاقيت يادآور آثار برجسته ÛŒ هنرمندان است اما هر کس در کار روزمره ÛŒ خود امکان دارد آن را نشان دهد هرچند ميزان Ø´ÙƒÙˆÙØ§Ø¨ÙˆØ¯Ù† اين توانايي در Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مختل٠و پشتکار در به کار گيري این استعداد، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª به نظر Ù…ÛŒ رسد.
تÙکر کانالیزه شدن Ùکر Ù…ÛŒ باشد ولی هرچه قدر هم انباشته ازایده های ÙلسÙÛŒ ناب وبه ظاهر بکر باشد ابزاری این جهانی است Ùˆ نمی توان Ùقط با تÙکر داستان نوشت دراین صورت هر متÙکری داستان نویس هم Ù…ÛŒ شد. ØªÙØ§ÙˆØª نویسنده با متÙکر در بازسازى جهان با Ø§Ø¨Ø²Ø§Ø±ØŒÙ…Ø¹Ø±ÙØª علمى، آگاهي وتجربه ای مختل٠است. تÙکر Ùˆ داشتن بینش وجهان بینی قوی برای نوشتن لازم Ù…ÛŒ باشداما کاÙÛŒ نیست چون دراین جایگاه خبری از ناشناخته های اعماق روان به چشم نمی خورد اما خلاقیت Ú©Ù‡ بالاترین توانمندی تÙکر Ùˆ Ù…ØØµÙˆÙ„ نهایی ذهن Ùˆ اندیشه Ùˆ ابزاراصلی نویسنده است، ØÙˆØ²Ù‡â€ŒØ§ÙŠ Ù†Ø§Ø´Ù†Ø§Ø®ØªÙ‡ از نوع تجارب Ø§ØØ³Ø§Ø³ÙŠ Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø± ناخودآگاه Ú©Ù‡ Ù…Ùهومی اسرار آمیزدارد Ùˆ آن را پیش تر ناشی از نیروی اسطوره ایی Ùˆ ماورایی Ù…ÛŒ پنداشتند، ÙØ±Ø¢ÙŠÙ†Ø¯ÙŠ Ú©Ù‡ نه غيرعقلاني كه Ùوق‌ عقلاني‌است، نیروی انگیزشی ناشناخته Ùˆ ناخود آگاه Ú©Ù‡ سلطه بران بسیار اندک وقابلیت برنامه ریزی Ùˆ سازمان دهی از پیش تعیین شده ندارد. خلاقيت توانايي ايجاد ايده‌هاي تازه از طريق ترکيب، تغيير يا دوباره Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کردن از ايده‌هاي موجود است. عد Ù‡ ای اعتقاد دارند هرداستانی Ùقط درصورتی Ú©Ù‡ تقلیدی نباشد دارای خلاقیت است. خلاقيت موجب ارائه ÛŒ كيÙيت‌هاي تازه Ø§Ø²Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… Ùˆ معاني Ùˆ گذار از روش هنجارین Ù…ÛŒ شود. معروÙ‌ترين شاخصه های يك كارخلاق، نو Ùˆ تازه بودن Ùˆ توانايي "نوع ديگر ديدن" است كه تنها به يك ØØ§Ù„ت، يك ØªØ¹Ø±ÙŠÙØŒ يك گونه از رويدادها بسنده نشود یا طوری به موضوعی تکراری نگاه شود انگار بار اول است روایت Ù…ÛŒ شود. با تمرین Ùˆ آموزش وایجاد پروسه ÛŒ تÙکر خلاق Ú©Ù‡ سوال" دیگر Ú†Ù‡" از سوال های بنیادین Ù…ÛŒ شود، را Ù‡ ØÙ„ ها Ùˆ ايده هاي خلاق بسياري كه ØØ§ÙˆÙŠ Ù¾Ø§Ø³Ø® هاي ما هستند به ذهن مان متبادر خواهند شد وگذر ازشناخته شده ها Ùˆ مواجهه با ناشناخته‌ها صورت مي گیرد. این آموزش جنبه ÛŒ عام دارد اما مطابق با تعری٠اشو خلاقیت، مرØÙ„Ù‡ ÛŒ جهش‌های غیر منتظره است. Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ واجد استعداد خلاقیت برای این Ú©Ù‡ ذهنشان را آزاد کنند، زمانی را برای "هیچ کار نکردن" ‌می‌گذرانند Ùˆ در آن کاری کاملاً Ù…ØªÙØ§ÙˆØª مثل گوش دادن به موسیقی یا دوچرخه سواری انجام می‌دهند تا چيزي از طريق شان آشكار‌شود كه هر Ú†Ù‡ كمرنگ‌تر باشند پر رنگ‌تر مي‌گردد. به تعبیری به تسخير خداوند درآمدن، يعني خلاقيت Ú©Ù‡ از طريق کانال شهود انجام مي‌گيرد .
شهود
به ادعای بسیاری از اندیشمندان، دانشمندان Ùˆ هنرمندان خصوصاً Ø¹Ø±ÙØ§ØŒ شهود ارزشمندترین راه برای خلق آثار هنری جاویدان است. وقتی تعقل مثل یک رشته Ú©Ø´ یا Ùنر تا ØØ¯ÛŒ کشیده شود Ú©Ù‡ بیشتر از آن ممکن نباشد ،جریان Ù…Ø¹Ø±ÙØª شهودي؛ داده هایی بی واسطه ازدرون؛ نکته ÛŒ تاریک یا معمایی را Ú©Ù‡ به مدد تØÙ„یل روشن نشده بود، ØÙ„ خواهد کرد. مهمترین ویژگی آن توصی٠ناپذیرى است Ùˆ در برابر عقل نظري قرارمي‌گيرد Ú©Ù‡ مستلزم Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… طبقه بندی شده Ùˆ شیوه ÛŒ الگوريتم ( عمل قانونمند روشن Ùˆ مشخص براي رسيدن به جواب) است ولی اكتشا٠راه معين زمانمند Ùˆ از پيش تعيين شده‌اي ندارد Ùˆ از رهگذر ماوراءالطبيعه Ùˆ قلمرو اسطوره والهام تبیین Ù…ÛŒ یابد..
انواع نگارش داستان
ØØ§Ù„ بااین ØªÙˆØµÛŒÙØ§Øª نگارش را درسه دسته بررسی Ù…ÛŒ کنم :
1- غریزی
این دسته از نویسندگان استعداد پایه ÛŒ داستان نویسی را دارند اما آثارشان ÙØ§Ù‚د اصول تئوریک یا قواعد Ù†ØÙˆÛŒ یا تÙکری Ù…ØÚ©Ù… Ùˆ ترÙند های ابداعی Ù…ÛŒ باشد تولید این دسته بیشتر داستان های «مخاطب Ù…ØÙˆØ±Â»Ø¹Ø§Ù…Ù‡ پسند Ùˆ آثار نازل پاررقی Ù…ÛŒ باشد كه ØµØ±ÙØ§Ù‹ سرگرم کننده اند اما دربرخی موارد اثار درخور توجهی ازاین طریق ایجاد Ù…ÛŒ شود .
2- کوششی
داستان نویس در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ اطلاعات دانش خارجی والگوهايي سازماندهي شده Ùˆ تئوری های مختل٠می نویسد . ولی چون داستان از لایه های سطØÛŒ ذهن ومØÙوظات همان جا Ú©Ù‡ اÙکار مزاØÙ… هم ذهن را درگیر Ù…ÛŒ کند تراوش Ù…ÛŒ شوند، نمی توانند چاشنی موثر Ùˆ لازم برای نوشتن را بدهند بنابراین اغلب آثار تقلیدی هستند از ابداعاتی Ú©Ù‡ دیگر نویسند گان پیش ازآن ها به رشته ÛŒ ØªØØ±ÛŒØ± دراورده اند اما گاه به خاطر اهتمام نویسنده آثاری درخورهم ارائه داد Ù‡ Ù…ÛŒ شوند.
یكي از خصوصيات بارز آثاردرنوع اول خام وناپختگی Ùˆ در نوع دوم تصنعی بودن است. البته گاه درهر دو دسته، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ Ø¯Ø±Ø³Ø·Ø Ø§ÛŒØ¯Ù‡ ÛŒ اولیه، رگه هایی خلاقانه به چشم Ù…ÛŒ خورد اما ذهن بر اساس تجربيات گذشته خود مملو از موانع دروني Ùˆ مقابله کننده با اØÙŠØ§ÙŠ Ù…Ø¬Ø¯Ø¯ توانايي خلاقيت است مثل چاهی Ú©Ù‡ اگر از آب زیرزمینی تغذیه نشود پس از مدتی خشک خواهد شد.
3- شهودی
نویسند Ù‡ نه برمبنای تÙکر Ú©Ù‡ براساس شهود از پتانسيل خلاقش به بهترين شكل Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کند. تخيل Ùˆ ØØ³ÛŒ ناشناخته وارد ÙØ¶Ø§ÛŒ ساختاری قصه ها Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ادراکی تازه ازموضوع ارائه Ù…ÛŒ دهد نه این Ú©Ù‡ تکرار معناهای پیشین باشد. دانش تئوریک Ùˆ بیرونی بعد از نگارش داستان آن جاکه پای مهندسی آگاهانه ÛŒ کار Ùˆ باز نویسی Ùˆ ویرایش وسط کشیده Ù…ÛŒ شود کارآیی Ù…ÛŒ یابد. بنابراین شهود Ùˆ تعقل در طول یکدیگر قرار Ù…ÛŒ گیرند نه برخلا٠هم. بزرگترین آثار ادبی جها Ù† با قابلیت ÙØ±Ø§Ø±ÙˆÛŒ از زمان دراین دسته قرار دارند Ùˆ درك برخی از آن ها بدون آموزش برای مخاطب مبهم Ù…ÛŒ ماند.
این تقسیم بندی به Ø´Ú©Ù„ Ú©Ù„ÛŒ است اما انواع ادغام شد Ù‡ Ø¨Ø±ÙØ±Ø¶ شهودی- کوششی، غریزی – کوششی، غریزی- شهودی Ùˆ...نیز برای آن قابل Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØª است .
روند خلاقه ی داستا ن نویسی
اگر مراØÙ„ پیچیده ÛŒ سوخت رسانی Ùˆ هماهنگی اجزا ÛŒ ماشین را ازیاد ببریم، وقت رانندگی درجاده، گمان Ù…ÛŒ کنیم نقش مهمی درراندن آن داریم. هنگامی Ú©Ù‡ نقصی دریکی از اجزا ØØ§ØµÙ„ میشود Ùˆ ناگزیریم Ø¯Ø±ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ ÛŒ راه متوق٠شویم تازه به خود Ù…ÛŒ اییم Ú©Ù‡ ما Ùقط یک مجری درهدایت ان بودیم Ùˆ اگر نقص برطر٠نشود توانایی ما دررانندگی دردی را دوا نمی کند.
همه ÛŒ ما قادریم چیزهایی بنویسیم اما این دلیل نمی شود عامل دیگری، هرچند هم نتوانیم ماهیتش را به درستی درک کنیم، در این کار به ما Ú©Ù…Ú© نکرده باشد. داستان گذر واقعیت از صاÙÛŒ تخیل نویسنده به مدد دانش Ù†Ø§Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ شهودی Ùˆ بازسازی مجدد جهان مادی بیرون در قالب واژگان است.
اما ماهیت درونی این امر به راستی چیست؟
وقتی تÙکر درباره ÛŒ موضوعی مشخص به قدری پیچیده است Ú©Ù‡ نتوان تÙکیک شده بیانش کرد، وضعیت دشوار ایجاد مراØÙ„ منطقی Ùˆ ÙØ§Ø² بندی شده برای روند ناشناخته ÛŒ نگارش داستان برمبنای خلاقیت Ùˆ شهود، بیشتر آشکارمی شود. هرچند درمواجهه با وقایعی Ú©Ù‡ علتشان هم پا درناشناخته ها دارد نمی توان به تبعیت از منطق ØØ§Ú©Ù… برشناخته ها رابطه ا ÛŒ علی را کش٠کرد اما میتوان از الگوی علیت برای توجیه وقابل Ùهم تر کردنش بهره جست Ùˆ زیر میکروسکوپ اجزایش را با درشت نمایی زیاد بررسی کرد .
اغلب کسانی Ú©Ù‡ اکتشاÙÛŒ کرده اند از ندایی درونی Ú©Ù‡ به آن هاالقاشده Ú¯ÙØªÙ‡ اند. دراساطیرکه تلاشی به منظور ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§Ø³Ø±Ø§Ø± زندگی Ùˆ واقعیت‌های پیرامون توسط امور ÙØ±Ø§Ø·Ø¨ÛŒØ¹ÛŒ است به ایزد بانوو الهه های نه گانه ÛŒ هنر، دختران زئوس یا muse ها برمی خوریم Ú©Ù‡ الهام بخش جویند گان هنر بودند. نویسند گان هم درمواجهه با صداها، نداها یا ارتعاشاتی الهام بخش Ú©Ù‡ درامر نوشتن به کمکشان Ù…ÛŒ آمد به میوس ها متوسل Ù…ÛŒ شدند Ùˆ به آن ها صورتی انسانی اما ماورایی Ù…ÛŒ بخشیدند Ú©Ù‡ در جایی Ø¨Ø±ÙØ±Ø¶ کوه هلیکون ØØ¶ÙˆØ± دارند Ùˆ با این توجیهات تخیلی Ù…ÛŒ کوشیدند برای ØØ³ ناشناخته شان داستانی توجیه پذیر بسازند.
نباید از یاد برد Ú©Ù‡ رد پای کالبد انرژیک( بیوپلاسمیک) را به Ø´Ú©Ù„ هاله گرد سر انسان ها درنقاشی های روم، یونان Ùˆ مصر باستان Ù…ÛŒ توان ÛŒØ§ÙØª. این کالبد یا ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ انرژیکی انسان، متشکل از 7لایه، 7مرکزمدور Ùˆ3 نادی ست Ú©Ù‡ کالبد Ùیزیکی را Ø§ØØ§Ø·Ù‡ کرده است. دراغلب مردم سه یا چهار مرکز انرژی مدورو پایینی ÙØ¹Ø§Ù„ است اما با گسترش علم، مراکز بالاتر مثل پنجم Ùˆ ششم Ú©Ù‡ با منبع الهام، خلاقیت، Ú©Ø´Ù Ùˆ شهود در ارتباط اند، ÙØ¹Ø§Ù„ Ù…ÛŒ شود.
خلاقیت به مثابه ی ابر
برای روشن شدن Ú©ÛŒÙیت نیروی خلاقه ومثالی ملموس ازآن از تمثیل ابرنوراني Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنم :" Ø±ÙˆØ Ø®Ù„Ø§Ù‚ را در انسان مانند توده متراکمي از ابر غليظ تصور Ú©Ù†. اين ابر، چشمه قدرت Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÙŠ Ø§Ø³Øª...هر چيزي Ú©Ù‡ به هر Ù†ØÙˆ در ارتباط با اين ابرخلاق قرار گيرد Ùˆ با قدرت Ø¢ÙØ±ÙŠÙ†Ù†Ø¯Ù‡ آن در تماس باشد، بارور Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„ Ùˆ دگرگون مي¬شود. "
به زعم نگارنده ابر نورانی را Ù…ÛŒ توان در مرکز خلاقیت کالبد انرژیک متصور شد Ú©Ù‡ با ضمیر ناهشیار روان ارتباط دارد ( Ø¨Ø±ÙØ±Ø¶ اعتقاد به اصالت ذهن Ú©Ù‡ یک واقعیت روانی متمایز از واقعیت مادی Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یت های مغزی است Ùˆ تقسیم روان به سه شعبه ÛŒ هشیار، آستانه ÛŒ هشیاری Ùˆ ناهشیار).
اما آیا این مرکز خلاقه منشایی بیرونی نیز ندارد ؟نمی توان آن را همچون گیرند Ù‡ ای دردرون ÙØ±Ø¶ کرد Ú©Ù‡ از ÙØ±Ø³ØªÙ†Ø¯ Ù‡ ای بیرونی هم تغذیه شده باشد ØŸ
از دید عمیق تر باطنی دو جريان شعور Ùˆ انرژي، جهان را در بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡. يكي جريان شعور خلاق Ùˆ ديگري جريان مخرب. يكي از نوع سازنده، Ø´ÙƒÙˆÙØ§ كننده...Ùˆ به طور كلي جريان خوب Ùˆ تعالي بخش ...ديگري جرياني منÙÙŠØŒ ويرانگر...
Ùیزیک کوانتوم انرژی ØÛŒØ§ØªÛŒ را تایید Ù…ÛŒ کند وارتعاشات ØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ انرژی بیرونی Ù…ÛŒ تواند برØÙˆØ²Ù‡ ÛŒ انرژی انسان تاثیر بگذارد. بنابراین Ù…ÛŒ شود این طور نتیجه Ú¯Ø±ÙØª خلاقیت ازشعور خلاق جاری در هستی ،ارتعاشات خردی برتر یا بی نهایتی ناشناخته (∞) در کائنات، تغذیه شود. این انتقال Ù…ÛŒ تواند ازطریق دو نادی موجود درکالبد انرژیایی انسان (Ú©Ù‡ یکی با جهان درون ذهن ارتباط دارد ودیگری با جهان بیرون Ùˆ مدام انرژی ØÛŒØ§ØªÛŒ را مثل جریان خون دررگ ها دربدن Ù…ÛŒ گرداند )،صورت گیرد. این نادی ها را چون کانال شهود Ù…ÛŒ توان ÙØ±Ø¶ کرد Ú©Ù‡ پلی ارتباطی است میا Ù† این جریان خلاق بیرونی Ùˆ ابرخلاقه ÛŒ انسان تا پیام ها به نویسنده منتقل شود. خلاقیت اشعه ای از شعور خلاق بیرونی است، بعدی از ابعاد آن، جریان ÙØ±Ø¹ÛŒ از جریان رودخانه، یک رشته نور از شعاع های مختل٠آن. وقتی ارتعاشات الهام بخش شعور خلاق از طریق کانال شهود در مرکزخلاقیت(ابرنورانی ) متمرکز شود، موجب ÙØ¹Ø§Ù„ شدن Ùˆ شارژ آن Ù…ÛŒ گردد مثل لامپی خاموش Ú©Ù‡ روشن شود Ùˆ اجازه ÛŒ نگارش تخیلی صادرمیشود.
ÙØ±Ø¶ رابراین Ù…ÛŒ گیریم نویسنده پیش تر همچون مشاهده گری دقیق جهان هستی را بررسی کرده وبا دید خود جهان را دیده Ùˆ کالبد شکاÙÛŒ آثار ادبی Ùˆ برجسته ÛŒ تاریخ ادبیات را نیز انجام داده Ùˆ برمبنای موضوعی عناصری مبهم Ùˆ طرØÛŒ اولیه را در ذهن خود پایه ریزی کرده است هرچند وقت هشیاری، آگاه است ولی نمی تواند به نو Ùˆ ناشناخته دست یابد. هنگامی Ú©Ù‡ Ùواصل بین اÙکار ازهم گسیخته زیاد شود طوری Ú©Ù‡ بتوان در خلا میا Ù† اندیشه ها تامل کرد، امکان تجلی ناشناخته ناگهانی Ùˆ بی مقدمه برذهن وجود دارد. ازاین جاست Ú©Ù‡ اشو هیچ کار نکردن را برای خلاقیت لازم Ù…ÛŒ داند.درپروسه ÛŒ نگارش از این طریق، نوعی عمل از طریق بی عملی نویسنده واقع Ù…ÛŒ شود. ناخود آگاه بودن،آگاهی واقعی است نه خود آگاهی انباشته از Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª منÙÛŒ Ùˆ برداشت های بعضا" نادرست. جرقه ای ذهن را روشن Ù…ÛŒ کند Ùˆ تصوری را دربرابرش قرار Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند سرنوشت نوشته را دگرگون کند هرچند ممکن است ØØªÛŒ با Ø·Ø±Ø Ùˆ ساختار کار، سازگاری نداشته باشد یا هم سو Ùˆ تشدید کنند Ù‡ ÛŒ آن باشد. گاه از توان Ùکری نویسنده خارج است Ùˆ گاه ØØªÛŒ با Ùکرش مغایرت دارد. نویسنده تابع گونه ای ادراک شهودی، داده هایی خاص یا Ú©Ø´Ù Ù„ØØ¸Ù‡ ای یا برانگیخته شدن ØØ³ÛŒ خاص Ù…ÛŒ شود؛ چیزهایی ازیاد Ø±ÙØªÙ‡ØŒ خاطرات Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ سیل بی پایان کلمات Ùˆ تصاویری ناب Ùوران Ù…ÛŒ کنند گاه با تصاویری مواجه Ù…ÛŒ شودکه Ø§ØØªÙ…ال وقوعشان درجهان بیرون مساوی ØµÙØ± است؛ مثلا" کور شدن اهالی یک شهر در" کوری "ساراماگو، سوسک شدن یک انسان در" مسخ" کاÙکا، چهارسال Ùˆ یازده ماه Ùˆ دوروز باران باریدن در" صد سال تنهایی" گابریل گارسیا مارکز، بازگشت Ø±ÙˆØ Ø¯Ø±"بیلاود" تونی موریسون، دیدن دنیا از دریچه ÛŒ چشم یک عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ در"خشم Ùˆ هیاهوی" ÙØ§Ú©Ù†Ø±...گاهی هم همه چیز از اصول علی تبعیت Ù…ÛŒ کند مثل ØØ§Ù„ت تبعیض گرایانه ÛŒ مادری نسبت به پسر Ú©ÙˆÚ†Ú©Ø´ در" دلشکسته " ÛŒ بالزاک، کسالت زندگی Ùˆ هیجان خواهی شخصیت زن" مادام بواری " گوستاو Ùلوبر، رخداد های جنگ در"جنگ Ùˆ ØµÙ„Ø " تولستوی ...
این تصاویر بعد از گذر از آستانه ÛŒ هشیاری، از طریق خود آگاه به میان اÙکار سامان داده ÛŒ نویسنده درØÛŒÙ† نگارش Ù…ÛŒ ریزند ونویسنده Ùˆ دستش گذرگاهی Ù…ÛŒ شوند تا جریان بی پایان تخیل راعبور دهند تا کاملا" Ø´Ú©Ù„ ناظری را به خود بگیرد Ú©Ù‡ شاهد عبور جریان تخیل است. هم Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ نویسد وهم نمی داند این سیل بÙÛŒ پایان از کجا Ù…ÛŒ اید. تجربه ثابت کرده بهتر است دراین ØØ§Ù„ت از سیلان جریان ممانعت به عمل نیاورد ØØªÛŒ اگر آن Ú†Ù‡ نوشته Ù…ÛŒ شود یکسره به نظر بی ربط بیاید Ùˆ Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ø§Øª را برهم زند Ùˆ ناگزیرازانتخاب کند؛ اعتماد به نا خود آگاه یا خود آگاه ØŸ چنین انتخابی نویسندگان را از هم متمایز Ù…ÛŒ کند. نویسنده قصد ØªØ´Ø±ÛŒØ Ù‚ØªÙ„ÛŒ راداشت Ùˆ درعوض تخیل اسبی Ú©Ù‡ درمرتع چرا Ù…ÛŒ کند را ایجاد Ù…ÛŒ کند. اما رازی دراین صØÙ†Ù‡ Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است Ú©Ù‡ اگر بهآن بیشتر از اÙکار خود اعتماد کند برایش آشکارمی کند قتل دربرابر شاهدی مثل اسب Ù…ÛŒ تواند چقدرجذاب تراز شاهدی باشد Ú©Ù‡ شها د ت دروغ Ù…ÛŒ دهد !
شهود
↓↓↓
پردازش داده های شهود (روندخلاقه و ناخود آگاه )
↓↓↓
خود آگاهی وتÙکر خلاق
بنابراین براساس روند خود انگیخته ÛŒ شهودی اولین ومهم ترین وجه ماهیتی ماورایی دارد ( ارتعاشات الهام بخش ) جریانی مداوم Ùˆ همیشگی هم نیست اما وقوعش به Ø´Ú©Ù„ متناوب درست مثل مخزنی Ú©Ù‡ سوخت لازم برای ØØ±Ú©Øª را تامین Ù…ÛŒ کند؛ با سیل بی پایان کلما ت برای نگارش همراه است ودرمقاطع مختل٠نوشتن هم تجلی Ù…ÛŒ یاد نه ØµØ±ÙØ§" در آغازآن. وجه بعدی وابسته به نویسنده است اما درکالبد انرژیایی Ùˆ ابر خلاقه Ùˆ ناخود آگاه او جا دارد. مهم ترین کار Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØª چیزی است Ú©Ù‡ پا درناشناخته دارد Ùˆ پردازش ذهنی آن Ùˆ برگردان شهود به واقعیت داستانی Ù…ÛŒ باشد تا از داده Ù‡ ها ÛŒ شهودی، آگاهی درستی به دست آید Ùˆ پردازش شده ÛŒ آن به Ø´Ú©Ù„ نوشتار تولید شود.روان درخلال نگارش با عرق ریزی Ø±ÙˆØ Ø¨Ù†Ø§ به ایدئولوژی خاصش، باید پیام شهودی را به علائم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ تبدیل کند Ùˆ دوباره سازمان دهد، دراین مسیر قاعد Ù‡ های آشنا دگرگون Ùˆ تصاویرو وقایعی جدید Ù…ÛŒ سازد Ùˆ روی کاغذ مکتوب Ù…ÛŒ شود.
مدل سازی تبادل کدها
این روند درون پویی به قدری سریع رخ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ØØ³ نمی شود، اما باید مثل Ùیلمی با دور کند نمایش داد Ù‡ شود تا بتوان Ùهمید Ú†Ù‡ وقایعی در آن Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. Ú©Ù„ تبادلات به عینیت درآمدن ØØ³ شهودی را Ù…ÛŒ توان با صورت بندی ملموس در ÙØ§Ø²Ù‡Ø§ÛŒ زیر خلاصه کرد :
کد های شهودی ↠کد های ذهنی خلاقه ↠کدهای واژگان ↠ارزش گذاری و مهندسی نهایی واژگان
کد های شهودی
چیزی را Ú©Ù‡ نویسنده از جنس ارتعاشات الهام بخش با کش٠وشهود ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است،اگر روی کاغد نیاوردش مثل آهنگی است Ú©Ù‡ نت هایش نوشته نشده باشد اما گرچه به قالب کلمات درآوردنش دشواراست اما باید راهی برای تبیین آن درقالب کلمات پیدا کند. پیام شهودی به مثابه ÛŒ علائم راهنمایی رانندگی عمل Ù…ÛŒ کنند، تابلوی توق٠ممنوع یعنی نباید آن جا ماشین پارک شود اما این اندیشه هیچ ربطی به آن علامت ندارد. چون این علامت را به آن تعبیر Ù…ÛŒ شناسیم متوجه Ù…Ùهوم Ù…ÛŒ شویم Ùˆ این Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ است Ú©Ù‡ در روند نگارش باید Ø¨ÛŒÙØªØ¯ .
کد های ذهنی خلاقه
در مرکزخلاقیت(ابرنورانی ) کالبد انرژیک پردازش Ùˆ تبدیل شهود به نوشتاروقتی صورت Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ کد تابلوی راهنمایی رانندگی رمز گشایی شود تا براساس تاویل پذیری بعدی قابل Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØª باشد. دراین مرØÙ„Ù‡ ÙˆØ§ØØ¯ های نشانه ای Ùˆ دلالت های Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ درپیام های شهودی Ú©Ù‡ تبعی، سایه وار Ùˆ به Ù„ØØ§Ø¸ علت Ùˆ معلولی عقیم اند، به پیام تصویری یا به قالب کلمات Ùˆ به Ø´Ú©Ù„ معنا ÛŒ متمایز در زبان ذهن برگردان Ù…ÛŒ شوند. تصورات ناشناخته Ùˆ ایماژهای خلاقانه، ازیاد Ø±ÙØªÙ‡ ها، خاطرات Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ سیل بی پایان کلمات Ùˆ تصاویری ناب، ترجمه ÛŒ کد شهودی به خلاقه هستند ÙˆØØ³ به کلمه یا تصویریا پیام ذهنی بدل Ù…ÛŒ شود.
کدهای واژگان
این واسط مادی برای دگردیسی است تا علائم ملموس تری ایجاد شود Ùˆ عمل گذر از صاÙÛŒ ذهن نویسنده صورت گیرد. وجود ذهنی مستقل از هویت موجود Ø´ÛŒ درجهان بیرون Ù…ÛŒ باشد Ùˆ نویسنده باید ساخته هاى ذهنى یا رمزگان تصویری را Ú©Ù‡ در ذهن Ù…ÛŒ بیند با رمزگانی Ú©Ù‡ دیگران Ù…ÛŒ شناسند یعنی کلمات هم خوان کند به این ترتیب نخست تجسم آن واژه درذهن نویسنده استقرار یابد. (ÛŒØ§ÙØªÙ† کلمات متناسب Ú©Ù‡ ذاتی گذرا Ùˆ مهار نشدنی دارند باموضوع مورد نظر) این مرØÙ„Ù‡ رابطه ای تنگا تنگ با سبک نویسند Ù‡ دارد Ùˆ ازاین Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØª پیام تخیلی در قالب کلمات Ù…ØªØ¹Ø§Ø±ÙØŒ شناخته شد Ù‡ Ùˆ قرار دادی؛ به Ø´Ú©Ù„ نوشتار روی کاغذ قرارمی گیرد ØªØ§Ù…ØØµÙˆÙ„ نهایی به جنس کلمات Ùˆ کاغذ Ùˆ مرکب عینیت یابد Ùˆ زمینه ÛŒ مناسبات درونی رمزگان ÙØ±Ø§Ù‡Ù… Ù…ÛŒ شود. اگر چیزی این روند را مختل نکند، شهود کاملا" منتقل خواهد شد اما گاه نویسنده کد لازم برای ØªØ´Ø±ÛŒØ Ú†ÛŒØ²ÛŒ را Ú©Ù‡ از طریق شهود Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª کرده نمی داند Ùˆ درنتیجه چید مان واژگان به سختی صورت خواهد Ú¯Ø±ÙØª. گاه او نمی تواند کلمات لازم یا ساختار منطقى علامات برای انتقال معنی را بیابد. گاه هم اصلا" کلمه ای شناخته شده Ùˆ متعار٠و معادل برای بیان ØØ³ وجود ندارد. درنتیجه جملات متن مبهم ونماد های اثر پیچیده Ù…ÛŒ شوند، نشانه هایی Ú©Ù‡ درتاویل باید رمزگشایی شوند. گاه به همین ترتیب تخیل میان ما Ùˆ واقعیت ÙØ§ØµÙ„Ù‡ Ù…ÛŒ اندازد Ùˆ قاعد Ù‡ های شناخته شده ÛŒ جهان بیرون را دگرگون Ù…ÛŒ کند. تصاویر Ùˆ رخداد های نگاشته شده ÛŒ داستان شبیه به واقعیت هستند اما ارتباطی با جهان بیرون ندارند ازاین نظرکه عبارات به شكل تركيب هاى خاصى از علائم ظاهر مى شوند وواقعیتی را بازسازی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ شبیه جهان بیرون اما از جنس آن ها نیست.
ارزش گذاری و مهندسی نهایی واژگان
Ú©Ù„ اثر هنری براساس خودانگیختگی شهود تبیین نخواهد ÛŒØ§ÙØª چون آن Ú†Ù‡ ابلاغ شده درون تجربه ÛŒ نویسنده Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد مثل آبی Ú©Ù‡ در ظر٠ریخته شود پس باید شهود باعبارات Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§ØªÙ‰ كه به كار Ø±ÙØªÙ‡ کاتالوگ وار خارج از متن نماند Ùˆ با تØÙ„يل منطقى قابل صورت بندى باشد. بنابراین درپایان نویسنده، بادانش بیرونی Ùˆ برپایه ÛŒ تÙکر استنتاجی، عقلانیت، قواعد معناشناختى، قراردادهاى Ù†ØÙˆØŒ ارزش گذاری جملات Ùˆ توصيÙهاى خاص ( Ú©Ù‡ ØªØØª Ú†Ù‡ شرايطى يك جمله بايد Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙØªÙ‡ يا ØØ°Ù شود یا بامشابه جایگزین یا به Ù„ØØ§Ø¸ موسیقیایی با ضرباهنگ دیگرجملات همخوان باشد)اصول Ùˆ مبانی تئوریک دربازنویسی های مکرر، نواقص ÙÙ†ÛŒ را پیرایش، تعدیل Ùˆ Ø±ÙØ¹ Ù…ÛŒ کند Ùˆ موجب ارتقا Ø³Ø·Ø Ú©ÛŒÙÛŒ متن Ù…ÛŒ شود. شخصیت ها در کنش بررسی وممکن است چیدمان توالی ØÙˆØ§Ø¯Ø« تغییر یابد. اهمیت این پروسه ÛŒ آگاهانه ÛŒ بازسازی نظام مند از مرØÙ„Ù‡ ÛŒ ناخودآگاه نوشتن کمتر نیست چون دراین مرØÙ„Ù‡ دیگر مولÙÙ‡ های داستان نویسی نیز مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ قرار Ù…ÛŒ گیرد، پشت کار ومداومت در نوشتن، ØªÙØØµ در خلق Ùˆ خوی مردم جامعه، کش٠راه هایی برای هنجار گریزی Ùˆ جرات خطر پذیری ونترسیدن از شکست Ùˆ مبارزه با شرطی شدگی Ùˆ توهم دانایی چراکه گرچه لازمه ÛŒ خلاقيت ØØªÙ…ا" نبوغ نيست اما خلاقيتي Ú©Ù‡ در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÙŠ قابل Ø·Ø±Ø Ø¨Ø§Ø´Ø¯ اغلب با نبوغ همراه است Ùˆ داستان مثل یک ارکستر Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ از هم نوایی سازهای مختل٠ایجاد Ù…ÛŒ گردد.
کد های شهودی
↓↓↓
کد های ذهنی خلاقه
↓↓↓
کدهای واژگان
↓↓↓
ارزش گذاری و مهندسی نهایی واژگان
↓↓↓
اثر خلاقه
به مرور زمان Ùˆ با نگارش مداوم انگار مناطق متروک روان گردگیری Ùˆ ارتباط با نیروی انگیزش خود جوش، مستØÚ©Ù… ترمیشوداما این Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ ØØ¬Ù… خودآگاه را بی چون Ùˆ چرا مرهون آن جنبه ÛŒ نادیدنی هستیم وتازگی تجربه ÛŒ خلاقه همیشه باقی Ù…ÛŒ ماند. هر بار Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کنیم آن Ø§ØªÙØ§Ù‚ خواهد Ø§ÙØªØ§Ø¯ چون بار قبل هم رخ داده است، اما اندکی هراس Ùˆ ÙˆØØ´Øª هم داریم مبادا دیگر ارتباط با آن منبع برقرارنشود. گاهی این Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯...وقتی Ú©Ù‡ بیش از ØØ¯ به خود اعتماد میکنیم Ùˆ ازیاد Ù…ÛŒ بریم Ú©Ù‡ جریان دیگری هم درکاربوده است ...دراین ØØ§Ù„ت با نویسنده ÛŒ غریزی یاکوششی ØªÙØ§ÙˆØª چندانی نداریم.
ØØ§Ù„ به آغاز مقاله برمی گردیم، آیا تلاش Ùˆ کوشش تعمدی Ùˆ کلنجار ذهن برای نوشتن چند سطر اضاÙÙ‡ تر روی کاغذ مانع از نوشتن بیشتر نمی شود ØŸ
به نظر Ù…ÛŒ رسد هرچه بیشتر با موضوع درگیر شویم، هرچه بیشتر به خود Ùˆ اÙکار ÙØ´Ø§Ø± آورده شود، دیوار Ù†Ùوذ ناپذیرتری میا Ù† نویسنده Ùˆ شعور خلاق کشیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ بی آن Ú©Ù‡ بداند دچار عارضه ای Ù…ÛŒ شود به نام «سندوم مازوخیستی ازنوع کوششی »!ØŒ درست مثل مادری Ú©Ù‡ تعمد دارد در شش ماهگی ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´ را با هر سختی Ùˆ مشقتی به دنیا بیاورد Ú©Ù‡ برخلا٠زمان معهود Ùˆ تعیین شده است. ثمره ÛŒ چنین تولدی کودکی نارس است. گاهی پیش Ù…ÛŒ آید واقعا " نمی تواند چیزی بنویسد. بهترین کار Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ† این امر است Ú©Ù‡ به خود مهلت دهد، مانع ایجاد نکند Ùˆ اجازه دهد آن Ú†Ù‡ قرار است واقع شود، واقع شود. نیازی به شکنجه Ùˆ ÙØ´Ø§Ø±Ùˆ عذاب واتکای صر٠به دانسته های خود Ùˆ تلاش با شیوه ای کاملا" کوششی یا ناگزیری مثل انجام تکلیÙÛŒ (خلق کردن با ادای تکلی٠بسیار Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است) ازسراجبارنیست. شهود درهرزمان Ù…ÛŒ تواند رخ دهد. مهم عدم ایجاد تداخل درکار آن است تا انرژی بی ØØ¯ Ùˆ ØØµØ±Ø´ جاری شود Ùˆ Ø´Ú©Ù„ÛŒ جدید وجلوه ای نوظهور به اثر ببخشد طوری Ú©Ù‡ ØØªÛŒ درصورت تکراری بودن مضمون، به نظر برسد برای نخستین بار رخ داده است. لزوم پیدایش پدیداری چون خلاقیت ناشی از ضرورت راهیابی به چیزی ناب، Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ نوین است با تجربه ای Ú©Ù‡ مثل آذرخش رخ دهد. دست اورد، اهمیتی ندارد لذت نوشتن در ناشناختگی اش است Ùˆ خود نوشتن اوج شاد کامی...وهمین معجزه ÛŒ ادبیات است.
منابع :
ï‚§ Ø§Ø³ÙØ§Ø± اربعه
ï‚§ کتاب تعالیم ØÙ‚ جلد دوم
 آمین خدا بامن است
ï‚§ مقالات نشریه ÛŒ تÙکر متعالی
 پزشکی مکمل و درمان های موازی
 هنرنویسندگی خلاق
ï‚§ شهود دردرک Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ اثر هنری طلایه رویایی
 سهروردی نامه
 نظرات کالینگوود وکروچه
 قصه ی روانشناختی نو
 مبانی نقد ادبی
 مدرنیته و اندیشه ی انتقادی
ï‚§ كتاب استعدادها Ùˆ مهارت‌هاي خلاقيت Ùˆ راه‌هاي آزمون Ùˆ پرورش آنها از دكتر ئي پال تورنس، ترجمه دكتر ØØ³Ù† قاسم زاده.
ï‚§ كتاب ماهيت خلاقيت Ùˆ شيوه‌هاي پرورش آن از دكتر Ø§ÙØ¶Ù„ السادات ØØ³ÙŠÙ†ÙŠ
ï‚§ كتاب خلاقيت اشو ترجمه خانم مرجان ÙØ±Ø¬ÙŠ