غربت کتاب در بازار نشر ایران

در آستانه‌ی برگزاری نمایشگاه به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨ÛŒÙ†â€ŒØ§Ù„Ù…Ù„Ù„ÛŒ کتاب Ú©Ù‡ هر سال در اردیبهشت ماه برگزار می‌شود Ùˆ بسیاری آن را مهم‌ترین رویداد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ کشور تلقی می‌کنند Ùˆ با این‌همه بعد از دولت نهم به یک Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ بزرگ بیشتر شباهت دارد، کار خبررسانی کتاب تقریباً تعطیل شده است.
در آستانه‌ی برگزاری نمایشگاه به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨ÛŒÙ†â€ŒØ§Ù„Ù…Ù„Ù„ÛŒ کتاب Ú©Ù‡ هر سال در اردیبهشت ماه برگزار می‌شود Ùˆ بسیاری آن را مهم‌ترین رویداد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ کشور تلقی می‌کنند Ùˆ با این‌همه بعد از دولت نهم به یک Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ بزرگ بیشتر شباهت دارد، کار خبررسانی کتاب تقریباً تعطیل شده است.
مجوز کتاب چشمه Ú©Ù‡ تا پیش از عید جلساتی را در رونمایی، نقد Ùˆ معرÙÛŒ کتاب برگزاری می‌کرد، لغو شد. در چنین شرایطی، در آستانه‌ی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران از میان Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯ÙˆÙ‡Ø§ Ùˆ نقدهایی Ú©Ù‡ در روزنامه‌ی اعتماد منتشر شده بود، Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯ÙˆÛŒ عباس Ù…ØØ¨Ø¹Ù„ÛŒ با خانم دکتر ناهید توسلی را برگزیدیم.
دکتر ناهید توسلی، پژوهشگر جنبش زنان Ùˆ مدیر مسئول نشریه‌ی ادبی «ناÙه»، از اندک ÙØµÙ„‌نامه‌های مستقل باقی‌مانده در ایران است. او در این Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯Ùˆ به جدایی نمایشگاه مطبوعات از نمایشگاه کتاب Ùˆ به مشکلات نشریه‌های ادبی مستقل اشاراتی Ù…Ùید دارد Ùˆ همچنین درباره‌ی ادبیات معاصر به نکات مهمی اشاره می‌کند:
دکتر ناهید توسلی، پژوهشگر جنبش زنان Ùˆ مدیر مسئول نشریه‌ی ادبی «ناÙه»
چند سال است نمايشگاه مطبوعات از نمايشگاه کتاب جدا شده است. برخی اين Ø§ØªÙØ§Ù‚ را رويکرد مثبت دولت نسبت به نشريات می‌دانند Ùˆ برخی آن را به بی‌توجهی رسانه‌ها به کتاب نسبت می‌دهند. با توجه به اينکه نشريات تخصصی عمدتاً کارکردی روشنگرانه دارند تا رسانه‌ای Ùˆ در روزهای نمايشگاه از ØØ¶ÙˆØ± در کنار غرÙه‌های کتاب Ù…ØØ±ÙˆÙ… هستند، شما اين Ø§ØªÙØ§Ù‚ را چطور ارزيابی مي کنيد؟
نمايشگاه سالانه کتاب در ايران، Ú©Ù‡ سابقه‌ای چندان طولانی در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ کتابخوانی ما ندارد، پايگاه بسيار Ù…Ùيد Ùˆ ارزنده‌ی اعلام، ابلاغ Ùˆ تعامل انديشه Ùˆ کردار ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است. پايگاهی Ú©Ù‡ Ù…ØÙ„ ديدار Ùˆ Ú¯ÙØª ÙˆÚ¯Ùˆ با پديدآورندگان (نويسندگان)ØŒ توليدکنندگان (ناشران) Ùˆ نيز ÙØ±ÙˆØ´Ù†Ø¯Ú¯Ø§Ù† (يعني Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´Ø§Ù†)ØŒ Ùˆ ديگر دست اندرکاران ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ کتاب Ùˆ کتابخوانی است.
در کنار اين توليدات ادبي مسلماً ØØ¶ÙˆØ± نشريات ادبی Ùˆ تخصصی Ú©Ù‡ بيش از هرچيز توانايی معرÙÙŠ Ùˆ نقد Ùˆ بررسی Ùˆ تØÙ„يل اين Ù…ØØµÙˆÙ„ات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را دارند Ùˆ به نوعی کار اين گروه با آنان همپوشانی دارد، ارزنده Ùˆ اساساً بسيار لازم است. من Ùکر می‌کنم - ØØ¯Ø§Ù‚Ù„- ØØ¶ÙˆØ± نشريات تخصصی- موضوعی کتاب‌ها در نمايشگاه کتاب به شدت Ø§ØØ³Ø§Ø³ می‌شود.
به عبارتی ديگر اين نوع نشريات تخصصی Ú©Ù‡ کارکرد وجودی‌شان ارائه Ùˆ نقد Ùˆ بررسی‌های تØÙ„يلی Ùˆ تأويلی در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ شعر Ùˆ داستان Ùˆ نقد Ùˆ مقاله Ùˆ نيز معرÙÛŒ آنها به جامعه‌ی کتابخوان است (اعم از کتاب‌های ادبی، علمی، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ اقتصادی، سياسی، اجتماعی Ùˆ...) بايد ØØªÙ…اً در توازی با نمايشگاه کتاب Ùˆ در کنار آن در نمايشگاه ØØ¶ÙˆØ± داشته باشند.
ما سه سال است اين جدايی را تجربه می‌کنيم. جداسازی نمايشگاه کتاب از نمايشگاه مطبوعات به ويژه مطبوعات تخصصی ادبی، به هيچ عنوان قابل پذيرش Ùˆ در هيچ منطقی قابل Ø¯ÙØ§Ø¹ نيست. بسياری از مطبوعات، مانند مطبوعات خبری، ورزشی، سياسی، اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، کامپيوتری Ùˆ ØØªÛŒ سينمايی Ùˆ... Ú©Ù‡ مخاطبان عام دارند می‌توانند جدا از نمايشگاه کتاب، تنها در نمايشگاه مطبوعات ØØ¶ÙˆØ± داشته باشند.
اما نشريات ادبی Ùˆ تخصصی به دليل مخاطبان خاص خود Ú©Ù‡ همه اهل کتاب، به ويژه در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ شعر Ùˆ داستان Ùˆ نقد Ùˆ تئوری‌های ادبی هستند Ùˆ کارکردشان «وابسته» Ùˆ در امتداد Ùˆ ادامه به همين مخاطبان خاص کتاب است، عدم ØØ¶ÙˆØ± توازی Ùˆ توأمان‌شان در نمايشگاه کتاب بسيار Ù…ØØ³ÙˆØ³ است. به اين معنا Ú©Ù‡ اين Ù‡ÙØª - هشت نشريه ادبی باقيمانده Ùˆ ÙØ¹Ù„اً رهيده از ØªÙˆÙ‚ÙŠÙØŒ در اين دو سه سالی Ú©Ù‡ جدا از نمايشگاه کتاب، تنها در نمايشگاه مطبوعات شرکت می‌کردند، در غربتی غم‌انگيز از مخاطب قرار داشتند زيرا نويسنده، شاعر، مترجم Ùˆ منتقدی Ú©Ù‡ اين روزها به نمايشگاه کتاب می‌رود، در زمره تنها گروه مخاطبان نشريات ادبی در نمايشگاه مطبوعات است. اگر اين دو نمايشگاه در کنار هم باشند، به مراتب بهره گيری ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ غنی‌تر Ùˆ بيشتری از نشريات تخصصی خواهند برد. بسيارند نويسندگان، شاعران، مترجمان Ùˆ منتقدانی Ú©Ù‡ يا علاقه يا تمايل يا از همه مهم‌تر، ÙØ±ØµØª ØØ¶ÙˆØ± در نمايشگاه مطبوعات را ØµØ±ÙØ§Ù‹ برای ديدن يا مشترک شدن يا خريدن چند نشريه ادبی ندارند.
نمايشگاه کتاب در ايران بيشتر به ÙŠÚ© ÙØ±ÙˆØ´Ú¯Ø§Ù‡ بزرگ شبيه است Ùˆ اين نشان از خلاء بزرگی در بازار کتاب کشور دارد. Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù† پخش کتاب‌های ادبی به دست دلالان Ùˆ پخش‌کنندگان سودجو، عدم اطلاع رسانی دقيق ناشران، رواج کتاب سازی برای بالا بردن عناوين کتاب‌ها Ùˆ بهره بردن از کمک‌های دولتی از جمله اين مشکلات است Ú©Ù‡ مردم را به ØØ¶ÙˆØ± در نمايشگاه ترغيب می‌کند. ØØ§Ù„ سؤال اينجاست Ú©Ù‡ جايگاه نشريات ادبی Ùˆ بهاء دادن به ØØ¶ÙˆØ± پررنگ‌تر آنها در Ø³Ø·Ø Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ برای اطلاع رسانی کجاست؟
خلأ در بازار کتاب (Ú©Ù‡ من آن را دو گونه می‌Ùهمم)ØŒ ÙŠÚ©ÙŠ خلاء Ú©Ù…ÛŒ کتاب است Ùˆ ديگری خلاء بازار (به معنای اقتصادی‌اش، يعنی کمبود Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒâ€ŒÙ‡Ø§)ØŒ Ú©Ù‡ از قضا هر دو درست است. خلاء Ú©Ù…ÛŒ کتاب، به دليل ماندن در اداره کتاب ارشاد برای کسب مجوز، کاملاً Ù…ØØ³ÙˆØ³ است، به ويژه کتاب‌هايی Ú©Ù‡ ده دوازده بار چاپ شده اما ØØ§Ù„ا ناگهان ممنوع شده‌اند. چرا؟ هيچ دليل منطقی Ùˆ به قول معرو٠مØÚ©Ù…ه‌پسندی نمی‌توان بر آن برشمرد، خلاء بازار کتاب هم Ú©Ù‡ امری کاملاً بديهی است.
بهتر است سری به نمايشگاه‌های کتاب Ùˆ مطبوعات کشورهای باتجربه بزنيم Ùˆ ببينيم چرا نمايشگاه کتاب در ايران به ÙØ±ÙˆØ´Ú¯Ø§Ù‡ کتاب تبديل شده است؟ اگر تمام ناشران يا Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒâ€ŒÙ‡Ø§ آثار خود را هميشه با تخÙي٠عرضه کنند، باز مردم تنها برای خريد کتاب به نمايشگاه خواهند Ø±ÙØªØŸ
مدت هاست می‌بينيم Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒâ€ŒÙ‡Ø§ مغازه‌های خود را تعطيل کرده Ùˆ به شغل‌های ديگری (ØºÙŠØ±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ بعضاً اقتصادی Ùˆ درآمدزا) رو می‌آورند. من ÙŠÚ© بار در سرمقاله‌ی «ناÙه» نوشته بودم در Ù…ØÙ„Ù‡ ما در پاسداران ÙŠÚ©ÛŒ از Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒ خوب مغازه‌اش را ÙØ±ÙˆØ®Øª Ùˆ لباس ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ «هنگ تن» به جايش باز شد.
در مورد پخش کتاب نيز مانند پخش نشريات، از جمله «ناÙه» گرچه شرکت هاي معتبر پخش، مي توانند مانع دلال بازي شوند اما Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ درصد بالاي ØÙ‚ توزيع، ضررهاي بسيار زيادي را به نشريات تØÙ…يل مي کند. Û´Û° درصد ØÙ‚ توزيع در تهران Ùˆ Û´Ûµ درصد ØÙ‚ توزيع در شهرستان ها براي نشريه يي تخصصي/ ادبي مانند «ناÙه» نيز Ú©Ù‡ هر شماره اش بالغ بر چهار هزار تومان هزينه مي شود Ùˆ قيمت روي جلد آن تنها دوهزار تومان درصد بالايي است، در ØØ§Ù„ÙŠ Ú©Ù‡ مجلاتي مانند «ناÙه» Ùقط از طريق معرÙÙŠ Ùˆ اعلام ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ توزيع آن، در روزنامه هاي ØµØ¨Ø Ùˆ سايت هاي ادبي امکان اعلام خبررساني دارند Ú©Ù‡ آن هم معمولاً با بي مهري يا مشغله زياد دبيران بخش ادب Ùˆ هنر روبه رو هستند.
من Ùکر می‌کنم برای Ú©Ù…Ú© به توزيع نشريات به ويژه نشريات تخصصی Ùˆ ادبی، وزارت ارشاد بايد Ùکری کند اگر واقعاً مساله ادبيات Ùˆ نقد ادبی برايش مساله‌ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ جدی است. چرا ما بايد برای توزيع ÙŠÚ© شماره «ناÙه» چهل درصد ØÙ‚ توزيع بدهيم، تازه اگر از ÙŠÚ© ميزانی کمتر ÙØ±ÙˆØ´ برود، بابت هر شماره بايد هزينه‌ای- مثلاً صدتومان- به شرکت توزيع کننده غرامت بپردازيم.
می‌دانم پخش کتاب کاری سخت‌تر از پخش نشريات است. به ويژه کتاب‌هايی Ú©Ù‡ با وجود چند بار تجديد چاپ، ناگهان از سوی ارشاد لغو امتياز می‌شوند. اين وضعيت موجب توزيع زيرزمينی کتاب با قيمت بسيار زياد Ùˆ Ø¨ÛŒâ€ŒØ§Ù†ØµØ§ÙØ§Ù†Ù‡ می‌شود Ú©Ù‡ تنها جيب دلالان اين Ù…ØØµÙˆÙ„ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را به جای آنکه مغز Ùˆ انديشه جوانان را غنی سازد، پر می‌کند.
مسأله‌ی دردناک‌تر ديگری Ú©Ù‡ مانع اطلاع رسانی انتشار ÙŠÚ© نشريه (يا کتاب) در Ø³Ø·Ø Ú©Ø´ÙˆØ± می‌شود Ùˆ عملاً مانع ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ همچنین مانع در دسترس بودن مخاطب این نوع نشریات است (Ú©Ù‡ خود به نوعی Ú©Ù…Ú© به بی‌اطلاعی خواهنده آن نیز تلقی Ù…ÛŒ شود) عدم خرید کتاب Ùˆ نشریات از جمله همین Ù‡ÙØª هشت نشریه‌ی ادبی از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است Ú©Ù‡ معلوم نیست ماهیت وجودی‌اش ØªØØª این نام چیست Ùˆ چگونه این نام را یدک Ù…ÛŒ کشد؟ البته خرید کتاب یا مجله برای کتابخانه های عمومی کشور متوق٠نشده، بلکه گزینشی شده است. باید پرسید این گزینش ها بر اساس Ú†Ù‡ معیارهایی صورت Ù…ÛŒ گیرد؟
از آغاز سال Û¸Ûµ Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یت دولت نهم با یک تلÙÙ† از سوی همین نهاد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ - Ú©Ù‡ کارش خرید نشریات ادبی با Û³Û· درصد تخÙی٠بود- دستور رسید Ú©Ù‡ نشریات تان را تا اطلاع ثانوی به انبار نهاد کتابخانه‌های عمومی Ù†ÙØ±Ø³ØªÛŒØ¯. من همان موقع با خبرگزاری‌های ایسنا Ùˆ مهر Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ Ùˆ به شدت به این توق٠اعتراض کردم. یکی دو Ù†ÙØ± از نهاد مزبور ØµØØ¨Øªâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒÛŒ کردند، Ú©Ù‡ بعضاً ضد Ùˆ نقیض بود Ùˆ بی آنکه ما بÙهمیم Ú†Ù‡ شد، موضوع خاتمه ÛŒØ§ÙØª. البته «اطلاع ثانوی» هم هنوز زمانش نرسیده است، این یعنی هم عدم دسترسی شهروندان علاقه‌مند Ùˆ خوانندگانی Ú©Ù‡ در تهران Ùˆ دیگر شهرستان های Ø¯ÙˆØ±Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ توانایی پرداخت هزینه اشتراک یا خرید این نشریات را ندارند (در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ می‌توانستند از طریق کتابخانه‌های عمومی در شهر Ùˆ روستاهای خود امکان ØØ¶ÙˆØ± در ÙØ¶Ø§ÛŒ ادبی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را داشته باشند) Ùˆ هم پایین آوردن Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´ ادبی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ خواهندگان به ویژه جوانان در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ ادب Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ Ú©Ù‡ هیچ کانالی برای در جریان بودن مسائل ادبی ندارند.
من دو بار در این چهار سال با نهاد کتابخانه های عمومی کشور جهت ادامه خرید نشریه «ناÙه» مکاتبه کرده‌ام؛ یک بار خودم Ùˆ یک بار هم همراه با درخواستم از طریق وزارت ارشاد. هر دو بار پاسخ این بوده است Ú©Ù‡ نشریه شما شرایط لازم جهت خرید برای کتابخانه های عمومی کشور را ندارد. (نقل به Ù…Ùهوم، چون Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ ابلاغ شده است.)
آیا شما Ùکر نمی کنید ØØ¶ÙˆØ± همزمان این نوع نشریات ادبی در کنار نمایشگاه کتاب، Ú©Ù…Ú© بیشتری به آشنایی شاعران Ùˆ نویسندگان گمنام شهرهای Ø¯ÙˆØ±Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ با نشریاتی Ù…ÛŒ کند تا آنان بتوانند جایی برای انتشار Ù…ØØµÙˆÙ„ات ادبی - ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ خود داشته باشند؟ آیا این رواست Ú©Ù‡ نهادی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ وابسته به وزارت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ارشاد اسلامی، شهروندان خود را از دستیابی به اینچنین نشریاتی، با عدم خرید آنها برای کتابخانه‌های عمومی کشور (Ú©Ù‡ اساساً ÙلسÙÙ‡ وجودی Ùˆ کارش همین است) Ùˆ با عدم امکان ØØ¶ÙˆØ± همزمان آنان در نمایشگاه کتاب Ù…ØØ±ÙˆÙ… سازد؟ آیا این کور کردن ذهن خلاق جوانانی نیست Ú©Ù‡ با این استعدادهای درخشان در Ø¯ÙˆØ±Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡â€ŒØªØ±ÛŒÙ† نقاط ایران شعر Ùˆ قصه Ùˆ نقد Ù…ÛŒ نویسند؟ آن وقت Ù…ÛŒ خواهیم «جهانی» هم بشویم؟
در مورد جایگاه اطلاع‌رسانی برای ØØ¶ÙˆØ± پررنگ نشریات ادبی است Ú©Ù‡ من نسبت به عدم خرید این نوع نشریات از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی گلایه دارم. هزینه‌ی کتابخانه‌های عمومی کشور از بودجه دولت Ú©Ù‡ از بیت‌المال است، تأمین می‌شود Ùˆ مردم این ØÙ‚ را دارند Ú©Ù‡ در این کتابخانه‌ها دنبال نشریات مطلوب خود بگردند. من بر اساس تقاضای اشتراک از سوی نویسندگان، شاعران Ùˆ مشترکین نقاط Ø¯ÙˆØ±Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ این تجربه رادارم. آنها به دلیل بضاعت ناچیز اقتصادی، مشترک شدن یک نشریه ادبی برایشان خالی از اشکال نیست زیرا علاوه بر قیمت نشریه Ú©Ù‡ ناگزیر هرازگاهی به دلیل وضعیت اقتصادی Ùˆ گران شدن هزینه کاغذ Ùˆ چاپ بالا Ù…ÛŒ رود، هزینه پست نیز سرسام آور شده است.
به نظر من انگیزه برگزاری نمایشگاه کتاب Ùˆ نمایشگاه مطبوعات، یکی ارائه Ù…ØØµÙˆÙ„ات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تازه Ùˆ جدید است تا اهل کتاب Ùˆ مطبوعات بتوانند ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ اطلاع رسانی بدین گونه- ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ از طریق کتابخانه های عمومی کشور- ØØ°Ù Ù…ÛŒ شود، در جایی بتوانند مجموعه کتاب ها Ùˆ نشریات جدید را Ú©Ù‡ منتشر شده، ببینند Ùˆ با آن آشنا شوند. دیگر اینکه انگیزه‌ی برگزاری نمایشگاه کتاب، همان طور Ú©Ù‡ در همه‌ی جهان معمول است، باید ØØ¶ÙˆØ± نویسندگان Ùˆ شاعران Ùˆ اهالی ادب Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ در آنجا باشد تا مردم بتوانند با آنان Ú¯ÙØª ÙˆÚ¯Ùˆ کنند Ùˆ از نزدیک با آنان آشنا شوند. این امر معمولاً در نمایشگاه کتاب در ایران صورت Ù…ÛŒ گیرد ولی این هماهنگی‌ها باید از سوی متولیان وزارت ارشاد Ùˆ غیرگزینشی صورت بگیرد.
ناÙÙ‡ با اینکه از Ú©ÛŒÙیت مطلب بالایی برخوردار است اما تقریباً ØØ¶ÙˆØ± کمرنگی در ادبیات معاصر دارد Ùˆ چندان هم جریان‌ساز نیست، البته مثل بیشتر نشریات ادبی دیگر. علت این قضیه چیست؟
از رودربایستی نسبت به تعار٠تان در مورد بالا بودن Ú©ÛŒÙیت مطالب ناÙÙ‡ سپاسگزارم، اما باید بگویم در طول این نه سال هنوز Ú©ÛŒÙیت مطالب هیچ یک از شماره های «ناÙه»، ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ خود من را هم به عنوان یک نویسنده Ùˆ هم به عنوان مدیرمسئول Ùˆ سردبیر، راضی نکرده است. به همین دلیل از تعارÙ‌تان سپاسگزاری کردم، مدیرمسئول نشریه‌ی ادبی Ú©Ù‡ از روز انتشار مجله تا چند Ù‡ÙØªÙ‡ هر شب از ترس Ùˆ دلهره‌ی اینکه مبادا ارشاد انگشت روی نقطه‌ای گذاشته Ùˆ عبور از خط قرمز را در یک پاکت ممهور به آرم وزارت ارشاد Ú©Ù‡ از صندوق پستی تØÙˆÛŒÙ„ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ به اطلاع او برساند، تا ØµØ¨Ø Ø¯Ù‡ بار از خواب Ù…ÛŒ پرد Ùˆ اضطراب همه‌ی وجودش را ÙØ±Ø§ می‌گیرد، چگونه می‌تواند مطالبی با Ú©ÛŒÙیت بالا را Ú©Ù‡ با موازین قانون مطبوعات همخوان باشد، چاپ کند؟ Ú†Ù‡ بسیار مطالبی Ú©Ù‡ از داخل ایران یا از خارج از ایران (به ویژه از طریق ای میل) به «ناÙه» رسید Ù‡ است Ú©Ù‡ در «ممیزی مدیرمسئول» از Ú¯Ø±ÙØªÙ† مجوز Ù…ØØ±ÙˆÙ… مانده است.
اشاره کرده اید Ú©Ù‡ «ناÙه» ØØ¶ÙˆØ± کمرنگی در ادبیات معاصر دارد Ùˆ چندان هم جریان ساز نیست. انگار شما در این کشور زندگی نمی‌کنید. گاهی اوقات انسان Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کند بعضی مسائل در شأن اش نیست Ú©Ù‡ به آنها اشاره کند. بهتر است یک بار دیگر به مقدمه‌ی Ú¯ÙØª ÙˆÚ¯Ùˆ نگاه کنید؛ آنجا Ú©Ù‡ به نقل از اریک ÙØ±ÙˆÙ… می‌گویم همان گونه Ú©Ù‡ انسان ها جامعه را می‌سازند، جامعه نیز آنها را می‌سازد، تا متوجه شوید بیهوده این مقدمه را نیاورده‌ام، کار کردن در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ ادبیات Ú©Ù‡ بخش عظیم آن استعاری Ùˆ نمادین است، مانند نوشتن Ùˆ خلق اثری هنری، آن هم در جامعه‌ای Ú©Ù‡ دچار Ø¨ØØ±Ø§Ù†â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ گوناگون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ اجتماعی، اقتصادی Ùˆ... هست، راه Ø±ÙØªÙ† روی لبه تیغ است.
نشریات ادبی، زمانی جایگاه Ùˆ ØØ¶ÙˆØ± پررنگ خود را پیدا Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ در دسترس عموم خوانندگان خود در کتابخانه‌های کشور دیده شوند.
نمایشگاه مطبوعات در کنار نمایشگاه کتاب ÙØ±ØµØª بسیار مناسبی برای آشنا شدن خوانندگان این نوع نشریات است اما ØÛŒÙ Ú©Ù‡ وزارت ارشاد Ú©Ù‡ متولی مطبوعات است Ùˆ باید خود، در این مورد نقش مؤثری در اطلاع‌رسانی داشته باشد، با کمال بی‌میلی Ùˆ Ø¨ÛŒâ€ŒØªÙØ§ÙˆØªÛŒ نسبت به این مسأله برخورد Ù…ÛŒ کند.
مدت‌هاست مشغول نوشتن کتابی درباره خاطراتم از «ناÙه» هستم چون به دلیل نگرانی از عدم Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª مجوز، مجموعه داستان‌هایی Ú©Ù‡ نوشته‌ام در بایگانی Ù‚ÙØ³Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ خاک می‌خورد، بنابراین Ùکر کردم شاید این یکی را بتوانم به چاپ Ùˆ پخش برسانم. اگر آن کتاب را بخوانید متوجه می‌شوید هیچ چیز سخت‌تر Ùˆ کشنده‌تر از کار کردن با برخی از هنرمندان (آن هم در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ نقد) نیست، همه با تو دوست هستند Ùˆ بسیار مهربان، اما اگر نقدی چاپ Ú©Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ گوشه‌اش اشاره‌ای به مطلبی داشته باشد Ú©Ù‡ شاعر یا نویسنده عزیز از آن خوشش نیاید، باید دیگر قطع رابطه با او را ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ù‡ÛŒ Ùˆ در گوش‌هایت پنبه ÙØ±Ùˆ Ú©Ù†ÛŒ تا هر Ú†Ù‡ را از تو Ùˆ «ناÙه» Ù…ÛŒ گوید نشنوی. اگر هم لازم شد چشم‌ها را نیز ببندی، زیرا ما هنوز نمی دانیم «نقد» در جامعه ادبی ایران با تعری٠و تمجید یا با عیب Ùˆ ایراد Ú¯Ø±ÙØªÙ† یکی نیست.
اگر به زعم شما، ناÙÙ‡ ØØ¶ÙˆØ± کمرنگی دارد، دلیلش (شاید ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ یکی از دلایلش) بده بستان‌های تبلیغاتی باشد Ú©Ù‡ نشریات ادبی باید با هم داشته باشند ولی Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ این تبادل به طور جدی صورت نمی گیرد. ما بچه یتیمی هستیم Ú©Ù‡ باید بند ناÙ‌مان را خودمان ببریم. ما نشریات ادبی به جای تعامل Ùˆ همکاری با هم، (همان گونه Ú©Ù‡ سنت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانی‌مان ما را Â«ÙØ±Ø¯Ú¯Ø±Ø§Â» بار آورده است) همه چیز را برای خود می‌خواهیم Ùˆ دوست داریم همه چیز به نام Ùˆ به یاد ما مصادره شود. آنچه این میان Ù…Ø·Ø±Ø Ù†ÛŒØ³Øª Â«Ù†ÙØ³Â» ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ادبیات است.
اگر بخواهم به نمونه‌ای از مدعایم اشاره کنم، مطمئن هستم بی‌شک با برخوردی نامهربانانه از سوی همکاران Ùˆ دوستان خوبم روبه رو خواهم شد؛ دوستانی Ú©Ù‡ مسلماً دوستی‌شان برایم باارزش‌تر از گلایه است. اما چون نسبت به «ادبیات» Ùˆ «نشریات ادبی» بسیار متعهد Ùˆ جدی هستم Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ø¨ÛŒâ€ŒØªÙØ§ÙˆØªÛŒ نمی‌کنم، ناگزیر از اشاره‌ای کوتاه Ùˆ ضمنی به یکی از آن موارد هستم.
چندی پیش از سوی نشریه‌ای بسیار معتبر با مدیرمسئولی بسیار توانا Ùˆ نویسنده Ùˆ مترجمی بسیار دانشمند، گروهی از مسوولان نشریات ادبی ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ به ایران آمدند Ùˆ درباره ادبیات Ùˆ نشریات ادبی نشستی داشتند. آیا می‌دانید هیچیک از مدیران مسئول نشریات ادبی Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± منتشر می‌شوند به این نشست دعوت نشده بودند تا ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ آن گروه ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ بداند در ایران چند نشریه ادبی وجود دارد Ú©Ù‡ سردبیرشان «زن» هستند Ùˆ با Ú†Ù‡ همت Ùˆ خون دلی نشریه‌شان را منتشر می‌کنند؟ آیا این آماری درست برای ارائه به کشوری دیگر است؟ آیا این- امیدوارم ÙØ±Ø§Ù…وش کردن‌ها Ùˆ نه ØØ°Ù‌ها- امکان ØØ¶ÙˆØ± کمرنگ «ناÙه» Ùˆ دیگر نشریات ادبی را توجیه نمی کند؟ اینکه Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ù…ایید در ادبیات معاصر ØØ¶ÙˆØ± Ú©Ù… رنگی داریم، یعنی چه؟ شما تعریÙÛŒ از ادبیات معاصر بدهید تا ما هم بگوییم در کجایش ایستاده‌ایم. آیا اساساً ادبیات معاصر می‌تواند در جامعه‌ای Ú©Ù‡ هر بخش‌اش در زمان تاریخی خود می‌اندیشد Ùˆ می‌زید وجود داشته باشد؟ «عصریت»، عنصری «هم زمانی» است. چگونه می‌شود ادبیات را Ú©Ù‡ جوهرش «هم زمانی» است Ùˆ ÙØ±Ø§Ø²Ù…ان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù…کان است، در جامعه‌ای Ú©Ù‡ هنوز به زمان ØØ§Ù„ خود- به معنای تاریخی Ùˆ نیز علمی‌اش - نرسیده معاصر تلقی کرد؟ شاید این موضوع به Ø¨ØØ« Ùˆ تبادل نظر Ùˆ مقالاتی جامع تر Ùˆ در ÙØ±ØµØªÛŒ دیگر نیاز داشته باشد.
ÙØ±Ø§Ù…وش نکنیم هیچ نشریه ادبی در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± نمی تواند ادعا کند ادبیات معاصر را نمایندگی می‌کند، مگر اینکه نخست ادبیات معاصر تعری٠و سپس موجودیت‌اش در این جامعه اثبات شود تا ببینیم آیا نشریه‌ای آن را نمایندگی می‌کند یا خیر. شاید به روایتی Ùˆ آن هم با قید Ø§ØØªÛŒØ§Ø· بتوان Ú¯ÙØª تمام نشریاتی Ú©Ù‡ به طور جدی به ادبیات می‌پردازند، همه به نوعی ادبیات معاصر را به زعم من ادبیات «در زمانی» مقطعی نمایندگی Ù…ÛŒ کنند.
چقدر در نشریه ناÙÙ‡ دنبال جریان‌های ادبی را Ù…ÛŒ گیرید Ùˆ از آنها انتقاد Ù…ÛŒ کنید. به نظر Ù…ÛŒ رسد در چند سال گذشته نشریات ادبی کشور به جای اینکه بار انتقادی داشته باشند بیشتر به سمت بازخوانی Ùˆ تØÙ„یل آثار غربی Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù†Ø¯ØŒ چرا؟
نمی‌دانم منظورتان از جریان های ادبی چیست. ادبیات نمی‌تواند کوتاه مدت باشد تا جریان‌سازی کند. ادبیات سیاست نیست Ú©Ù‡ جریان‌ساز Ùˆ Ù…ÙˆØ¬â€ŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ† باشد. ادبیات، همان گونه Ú©Ù‡ در آغاز این Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ اشاره کردم از درون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ یک جامعه بیرون می‌زند Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ریشه‌ای سخت عمیق در درون جامعه دارد. جریان‌سازی در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ ادبیات کار نشریه‌ی ادبی نیست. اگر هم برخی به جریان‌سازی ادبی باورمند باشند، این جریان‌سازی باید از درون Ù…ØØµÙˆÙ„ ادبی Ùˆ ژانر ادبی بیرون بیاید نه از سوی نشریه‌ی ادبی Ú©Ù‡ کارش ارائه Ùˆ اطلاع‌رسانی انواع جدید ژانرها Ùˆ تئوری‌های ادبی Ùˆ آثار پدیدآورندگان آن است.
من به جریان‌های ادبی با عنوان جریان‌سازی، به گونه‌ای Ú©Ù‡ امروزه از این Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ùهوم می‌شود باورمند نیستم. آنچه «ناÙه» باورمند Ùˆ متعهد به انجام آن است، همان «بار انتقادی» است Ú©Ù‡ به آن اشاره کردید Ú©Ù‡ درباره‌ی آن هم باز ارجاع‌تان می‌دهم به مطلبی Ú©Ù‡ Ú©Ù…ÛŒ پیشتر در بالا به آن اشاره کردم Ùˆ آن مسأله نقد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دیرینه‌ی استبدادزده ایران است. نقد یا انتقاد ادبی، بی‌آنکه اساساً در جامعه‌ی ادبی ما تعری٠دقیق علمی Ùˆ آکادمیک داشته باشد، مقوله‌ای (با پوزش از به کارگیری این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª) در ØØ¯ ØØ§Ù„ طر٠را Ú¯Ø±ÙØªÙ†ØŒ روی کسی را Ú©Ù… کردن، خرده ØØ³Ø§Ø¨â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ شخصی Ùˆ سیاسی را رسیدن، وارد عرصه‌های شخصی Ùˆ عقیدتی دیگران شدن، اتهامات روا Ùˆ ناروا نثار کردن Ùˆ... بسیاری دیگر از این مقولات شناخته شده است.
من بعید Ù…ÛŒ دانم «ناÙه» تاکنون تن به چاپ Ùˆ انتشار این گونه نقدها داده باشد. جامعه‌ی ایران در هیچ زمینه‌ای ظرÙیت «نقد» به معنای علمی‌اش را نداشته Ùˆ ندارد، دلیل آن هم این است Ú©Ù‡ اساساً «نقد» را نمی‌شناسد.
نشریات ما در هدایت جریان های ادبی در دو دهه گذشته چه نقشی بازی کرده اند؟
باز هم ناچارم تکرار کنم Ùˆ بگویم از جریان‌های ادبی (Ú©Ù‡ مورد نظر شماست)ØŒ چیزی سر درنمی‌آورم Ùˆ نمی‌Ùهمم زیرا من در ØÙˆØ²Ù‡ ادبیات در ایران پدیده‌ای به عنوان جریان ادبی- اگر هم با تعری٠خودم Ú©Ù‡ شاید با تعری٠شما Ù…ØªÙØ§ÙˆØª باشد، بگنجد- نمی‌بینم. من Ø§ØØ³Ø§Ø³ می‌کنم این اندیشه Ùˆ این گمان Ú©Ù‡ می‌خواهد با اصرار، برای ادبیات «جریان سازی» قائل باشد، قویاً متأثر از وضعیت سیاسی در کشور است. البته از سیاسی منظور سیاسی ندارم، بلکه ÙØ¶Ø§ÛŒÛŒ را Ú©Ù‡ در جامعه ایران به وجود آمده، Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از این نگاه Ùˆ گمان می‌بینم. اگر اشتباه هم می‌کنم، می‌توانم با ØªÙˆØ¶ÛŒØØ§Øª کسانی Ú©Ù‡ به این دو مساله باورمند هستند، توجیه Ùˆ تصØÛŒØ شوم.
«جریان های ادبی» Ùˆ هم «ادبیات پیشرو» به این صورت بیشتر جنبه اجباری Ùˆ تØÙ…یلی پیدا می‌کند. هر دو مورد بیان شده باید در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ ادبیات Ùˆ در روند خلاقیت اثر هنری Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø¨ÛŒÙØªØ¯. هیچ کدام پدیده‌ای نیستند Ú©Ù‡ به زور Ùˆ ادا وارد ادبیات شوند. ببینید، هیچ نویسنده‌ای هنگام نوشتن تصمیم نمی‌گیرد پیشرو بودن یا جریان‌سازی را الگو کند Ùˆ جلوی خود بگذارد. ادبیات، همان گونه Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ… Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ Ùˆ خلاقیت است Ùˆ این، در روند Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ اثر هنری خود را نشان می‌دهد. مانند گرامر یا دستور زبان. ما هیچ وقت اول دستور زبان نمی‌نویسیم Ùˆ بعد از روی آن ØØ±Ù بزنیم. ما زبان را به کار می‌گیریم، یعنی ØØ±Ù می‌زنیم، می‌نویسیم Ùˆ در روند به کارگیری زبان، گرامر یا دستور زبان خود، Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ Ù…ÛŒ شود Ùˆ ما Ú©Ø´Ù‌اش می‌کنیم.
این نشریات چقدر توانسته‌اند نیازهای واقعی مخاطبان را برآورده کنند Ùˆ شما کدامیک از این نشریات را در این ØÙˆØ²Ù‡ موÙÙ‚ می‌دانید؟
نیازهای مخاطبان ادبیات، در وهله ÛŒ اول بستگی به درک Ùˆ لذتی دارد Ú©Ù‡ هر اهل ادبی از ادبیات می‌Ùهمد Ùˆ درک می‌کند. بسیاری هستند Ú©Ù‡ ادبیات برایشان تÙنن است، بسیاری برایشان آرمان است، بسیاری برایشان ایدئولوژی است، بسیاری برایشان شغل است، بسیاری برایشان عشق است، بسیاری برایشان نام است، همان طور Ú©Ù‡ برای برخی نان، Ùˆ... اما.... اما بسیاری هستند Ú©Ù‡ ادبیات برایشان زندگی است، زیستن است، Ù†ÙØ³ کشیدن است، ØªÙ†ÙØ³ در هوای آزاد است، هستی‌شان است، آب ØÛŒØ§Øªâ€ŒØ´Ø§Ù† است. این مخاطبان، مسلماً به سختی Ù…ÛŒ توانند نیازهای خود را از این چند نشریه ادبی Ú©Ù‡ باید در چارچوب های از پیش تعیین شده Ùˆ با ضوابطی Ú©Ù‡ ادبیات نمی تواند خود را در آن تعری٠کند ÙØ¹Ø§Ù„یت Ù…ÛŒ کنند، نیازهای خود را برآورده کنند.
ادبیات زمان Ùˆ مکان ندارد. ادبیات ÙØ±Ø§Ø²Ù…انی Ùˆ ÙØ±Ø§Ù…کانی است Ùˆ در هیچ زمان Ùˆ مکانی قرار Ùˆ آرام ندارد. ادبیات باید در همه جا Ùˆ در همه وقت آزادانه ØØ¶ÙˆØ± خود را اعلام کند. بنابراین با این تعری٠و ØØ±Ù…تی Ú©Ù‡ من برای ادبیات قائلم، هیچ یک از نشریات ادبی موجود نیاز مخاطبی این گونه شیدای ادبیات را برآورده نمی تواند بکند Ú©Ù‡ من نام یکی از آنها را ببرم.
به نظر شما آیا در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± در کشورمان جریانی به نام جریان ادبی پیشرو وجود دارد؟
من منظورتان از «ادبیات پیشرو» را هم خوب نمی‌Ùهمم زیرا از نگاه من، اساساً ادبیات یعنی پدیده‌ای پیشرو. در غیر این صورت ادبیات چگونه Ù…ÛŒ تواند خود را در ظر٠زمانی - مکانی خود تعری٠و توجیه کند؟ اگر پیشرو نباشد چگونه می‌تواند ادبیات خوانده شود؟ شاید منظور شما این است Ú©Ù‡ چیزکی پسرو هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد خود را ادبیات بنامد؟ اگر چنین است باید بگویم «خیر». زیرا پیشرو بودن در ذات ادبیات Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ است.
اگر منظورتان ژانرهای جدید ادبی است Ú©Ù‡ باید بگویم Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ ادبیات ما در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± بیشتر گرته‌برداری از ادبیات قبلاً پیشرو غربی است یا ادبیاتی گرته‌برداری شده از سبک نوشتاری چند تن از نویسندگانی Ú©Ù‡ کلاس‌های ادبی Ùˆ داستان‌نویسی داشته‌اند Ùˆ شاگردان آنان اکنون پایشان را جای پای استادان‌شان می‌گذارند. البته در این میان ادبیاتی ابداعی Ùˆ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª هم داریم Ú©Ù‡ برخی نویسندگان به آن رو آورده‌اند، اما اینکه بشود نام پیشرو بر آن نهاد یا نه، نمی‌دانم.
چقدر وجود یک جریان ادبی پیشرو برای ادبیات ما لازم است؟
Ùکر Ù…ÛŒ کنم «ادبیات پیشرو» باید تعری٠شود. شکر خدا در این Û³Û° سال، ما همه به دام «تئوری»ها Ùˆ «ایسم»های گوناگون- Ú†Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ های ادبی Ùˆ Ú†Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ ÙلسÙی، Ùکری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی Ùˆ... - Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ ایم (Ùˆ با عرض پوزشی دیگر) برای عقب نماندن از قاÙله‌ی «جریان‌ها» Ùˆ «پیشرو» Ùˆ «پسرو» Ùˆ... امثال اینها خودمان هم راستی راستی به ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ کارکرد این بدعت‌ها (البته در جامعه خودمان) باورمند شده‌ایم، بی‌آنکه اصلاً شرایط خودمان را در جهان هزاره‌ی سوم بدانیم Ùˆ بی‌آنکه جایگاه سنتی، دینی، سیاسی خود را (Ú©Ù‡ واقعیتی غیرقابل‌انکار است) در این جهان مدرن Ùˆ ØØªÛŒ پسامدرن بشناسیم، Ùˆ بدانیم در کجای تاریخ امروز این جهان Ùˆ با Ú†Ù‡ ابزار ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایستاده‌ایم؟
ادبیات، سیاست نیست Ú©Ù‡ Ù…ÙˆØ¬â€ŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ کند Ùˆ ما هم سوار موج شده Ùˆ به هر جا Ú©Ù‡ موج Ù…ÛŒ خواهد ما را ببرد همراه شویم. ما در درون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ سخت غنی Ùˆ ریشه‌دار می‌زییم Ú©Ù‡ شعر از سرزمین ما، یعنی ایران بزرگ برخاسته است. گاه زرتشت در اوستا تماماً شعر است با عروض Ùˆ قاÙیه. در این مورد به کتاب «شعر در ایران باستان» دکتر Ù…ØØ³Ù† ابوالقاسمی رجوع کنید. دیگر ژانرهای هنری نیز. ما چرا باید خود تولیدکننده ژانر ادبی نباشیم Ùˆ همیشه منتظر بمانیم ژانری از بیرون برایمان برسد.
ما «الینه» این نوع «بی‌اعتماد به Ù†ÙØ³ بودن» نسبت به خود Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود شده‌ایم Ùˆ نباید بگذاریم این الیناسیون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ تØÙ…یل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ادبیات غنی ما شود. اشتباه نشود، من هرگز به هیچ پدیده‌ای Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡â€ŒÛŒ ادبیات ظهور می‌کند پشت نمی‌کنم Ùˆ از قضا همیشه آمادگی رودررو شدن با آن را دارم، ولی نکته‌ی بسیار مهم ØÙظ «هویت» ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی‌مان است. جهان ما را با مولانا Ùˆ سعدی Ùˆ ØØ§Ùظ می‌شناسد.
ما باید با این پشتوانه قوی سوار بر موج‌هایی Ú©Ù‡ بعضاً سوار شدن بر آنان اجتناب ناپذیر است Ùˆ Ù†Ùی‌شان به اندیشه Ùˆ ذهنیت نواندیش ما لطمه Ù…ÛŒ زند- شویم. موج‌هایی Ú©Ù‡ خود گزینش Ùˆ در صورت لزوم آن را اگر نه «بومی» (Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« بر سر آن بسیار است)ØŒ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ «ایرانیزه» می‌کنیم.
اگر ادبیات پیشرو در این ØÙˆØ²Ù‡ تعری٠شود Ú©Ù‡ برساخته از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود ما باشد، یا اگر عاریتی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دیگری است، ما آن را با ابزار ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود بازسازی کنیم، آن وقت ادبیات پیشرو می‌تواند معنا پیدا کند. ادبیات پیشروی Ú©Ù‡ ما سوارش باشیم نه اینکه آن را سوار ما کنند.