Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با جهانگیر هدایت درباره صادق هدایت

جهانگیر هدایت Ù…ÛŒ گوید در نمایشگاه کتاب هر جا پوستری از عکس صادق هدایت بوده، روی آن کاغذ سÙیدی چسبانده شده تا مردم او را نبینند. او Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ این کار شاید خیلی هم بد نباشد چون با این اوضاع ØŒ بهتر است هدایت این وضعیت را نبیند.
الهه خسروی یگانه
Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ با جهانگیر هدایت درباره صادق هدایت
جهانگیر هدایت Ù…ÛŒ گوید در نمایشگاه کتاب هر جا پوستری از عکس صادق هدایت بوده، روی آن کاغذ سÙیدی چسبانده شده تا مردم او را نبینند. او Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ این کار شاید خیلی هم بد نباشد چون با این اوضاع ØŒ بهتر است هدایت این وضعیت را نبیند.
همین چند جمله کوتاه شاید بهتر از هر تعری٠دیگری بتواند وضعیت صادق هدایت Ùˆ آثارش را در جامعه ÙØ¹Ù„ÛŒ ایران مشخص کند. نویسنده ای Ú©Ù‡ هیچ وقت آثارش به طور کامل در سرزمین مادری اش چاپ نشد Ùˆ در عوض اÙکارش هر روز بیشتر از پیش منتشر Ù…ÛŒ شود.
اما Ø¯ÙØªØ± کار جهانگیر هدایت را عکس های عمویش Ù…ØØ§ØµØ±Ù‡ کرده اند. به هر طر٠که سر برگردانی چهره 'صادق خان' را Ù…ÛŒ بینی Ú©Ù‡ یا با آن نگاه کاونده اش به تو زل زده Ùˆ دارد همه چیز را مسخره Ù…ÛŒ کند یا خیره شده به جایی دور Ú©Ù‡ تو نمی دانی کجاست.
در Ù…ØØ§ØµØ±Ù‡ همین نگاه ها Ùˆ عکس ها بود Ú©Ù‡ Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ من با جهانگیر هدایت Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØª. درباره همه چیز، از وضعیت آثار Ùˆ خانه پدری اش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا مروری بر شخصیت او. شخصیتی Ú©Ù‡ هنوز هم مثل رازی سر به مهر در بطن ادبیات معاصر ایران، ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ جاودانه دارد. این Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ پس از اهدای ششمین دوره جوایز ادبی هدایت انجام شد.
آقای هدایت ظاهرا شما تا Ù„ØØ¸Ø§Øª آخر هم نتوانستید مکانی برای برگزاری مراسم این جایزه ادبی پیدا کنید.
بله، امسال ششمین سالی است که مسابقه ادبی داستان کوتاه نویسی صادق
هدایت برگزار شد. در ۵ سال گذشته یعنی از سال ۱۳۸۱ که مصاد٠بود با یکصد سالگی صادق هدایت این برنامه در خانه هنرمندان ایران برگزار شد و
امسال هم طبق قراری Ú©Ù‡ با مدیر قبلی این مرکز داشتیم قرار بود مراسم در سالن بتهوون اجرا شود. ولی رئیس این مرکز تغییر پیدا کرد Ùˆ شخص دیگری متصدی این کار شد. من البته ØØ¯ÙˆØ¯ دو ماه مرتب با Ø¯ÙØªØ± این شخص تماس داشتم Ùˆ Ù…ÛŒ خواستم ببینم با این تغییراتی Ú©Ù‡ ØØ§ØµÙ„ شده تکلی٠برنامه صادق هدایت Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ شود.
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ یکی از مشکلات جدی در عرصه مدیریت در کشور ما این است Ú©Ù‡ با تغییرات Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ØŒ سیستم مدیریت هم تغییر پیدا Ù…ÛŒ کند. نتیجه کار این شد Ú©Ù‡ بعد از دو ماه تلÙÙ† کردن Ùˆ مذاکره کردن خود این آقای رئیس به من Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ اگر از قبل این قرار تنظیم شده، پابرجا خواهد بود ولی منشی ایشان به من اطلاع دادند Ú©Ù‡ خیر، این سالن Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø± است Ùˆ به هر ترتیب با آوردن یک بهانه هایی این برنامه را لغو کردند.
البته من یک نامه ای هم برای رئیس این مرکز نوشتم Ùˆ از او ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø®ÙˆØ§Ø³ØªÙ… Ú©Ù‡ علت چیست؟ ولی ایشان جوابی ندادند. در نتیجه دیدم باید به دنبال جای جدیدی باشیم. سعی کردم با مراکزی مثل خانه معلم ارتباط برقرار کنم ولی در نهایت دیدم آنها هم جایی برای صادق هدایت ندارند. Ùˆ چنین بود Ú©Ù‡ مطمئن شدم امسال صادق هدایت را به بارگاه سالن های ادبی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ راه نمی دهند Ùˆ از تعقیب این کار منصر٠شدم. البته در نامه ام به رئیس خانه هنرمندان متذکر شدم Ú©Ù‡ این، باعث Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± شما بود Ú©Ù‡ در این Ûµ سال توانستید برنامه صادق هدایت را برگزار کنید Ùˆ ØØ§Ù„ا هم اصلا مهم نیست، چون صادق هدایت از چنان جایگاهی در جهان برخوردار است Ú©Ù‡ اختصاص دادن یا ندادن یک سالن به او هیچ اثری بر اعتبار Ùˆ شهرت او نخواهد داشت.
نهایتا تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÛŒÙ… این برنامه را به طور خصوصی اجرا کنیم. البته Ù…ÛŒ دانید Ú©Ù‡ خانه پدری صادق هدایت در خیابان کوشک مصادره شده است. اگر این خانه آزاد بود این برنامه باید در آنجا برگزار Ù…ÛŒ شد ولی Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ آن خانه هم توسط بیمارستان امیراعلم Ú©Ù‡ در مجاورتش قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ "تصرÙ" شده Ùˆ طبق آخرین اطلاعات Ùˆ عکس هایی Ú©Ù‡ به دست من رسیده به یک نوع انبار برای لوازم بیمارستان تبدیل شده است. Ø¨Ù‡Ø±ØØ§Ù„ ما این برنامه را به طور خصوصی اجرا کردیم. توجه داشته باشید Ú©Ù‡ امسال Û·ÛµÛ° Ù†ÙØ± از نویسندگان ایرانی ØŒ Ø§ÙØºØ§Ù†ÛŒ Ùˆ تاجیکی Ùˆ نویسندگان مقیم خارج از کشور در این مسابقه شرکت کردند Ùˆ ما باید تکلی٠اینها را معین Ù…ÛŒ کردیم Ùˆ جایزه برندگان را هم Ù…ÛŒ دادیم ØŒ بنابراین ناگزیر بودیم برنامه Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÛŒ داشته باشیم.
Ú©ÛŒÙیت آثار ادبی امسال به Ú†Ù‡ صورت بود؟
ما آن کاری را انجام دادیم که صادق هدایت می خواست. در این شش سال
گذشته کاری کردیم Ú©Ù‡ چهار هزار نویسنده ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ زبان برانگیخته شدند تا
داستان کوتاه بنویسند Ùˆ از این جهت به کار خود Ø§ÙØªØ®Ø§Ø± Ù…ÛŒ کنیم.
امسال، هم تعداد شرکت کنندگان بیشتر بود Ùˆ هم بر خلا٠سال گذشته تعداد شرکت کنندگان مرد بیشتر از خانم ها بود. به طور Ú©Ù„ÛŒ ÙØ¶Ø§ÛŒ داستان هایی Ú©Ù‡ نوشته شده Ùˆ برای ما ارسال شد جالب نیست. البته از نظر ادبی شاهد Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª هستیم ولی برآورد Ú©Ù„ÛŒ ما نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ از Û·ÛµÛ° داستان ØŒ تنها Ûµ درصد آن داستان های شاد بودند. Ûµ درصد به داستان های اجتماعی اختصاص داشت Ùˆ ده درصد نیز مختص به داستان های اروتیک بود. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ بقیه داستان ها ØŒ تراژیک بودند. داستان هایی Ú©Ù‡ از مرگ ØŒ غم، شکست Ùˆ مصائب زندگی Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ این نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ جوانان نویسنده ما دارای روØÛŒÙ‡ شادی نیستند.
هیات داوران متشکل از چه کسانی بود؟
میترا الیاتی، ØØ³ÛŒÙ† قدیمی Ùˆ مدیا کاشیگر.
این جایزه هیچ منبع مالی خاصی ندارد؟
خیر، ما در این شش سالی که این جایزه را برگزار کردیم یک قران نه از
داخل کشور Ùˆ نه از خارج کشور Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª نکردیم چون به یاد داشتیم Ú©Ù‡ صادق هدایت در تمام عمر خود دو چیز را قبول نکرد؛ یکی پول Ùˆ دیگری مقام. او وقتی خودش را کشت، کارمند Ø¯ÙØªØ± دانشکده هنرهای زیبا بود. یک شغل کارمندی بسیار نازل، چرا؟ چون نخواست شخصیت Ùˆ وجود خود را به پول Ùˆ مقام Ø¨ÙØ±ÙˆØ´Ø¯. ما هم از این کار هدایت تبعیت کردیم Ùˆ بدون اینکه هیچ Ú©Ù…Ú©ÛŒ از هیچ مقامی Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª داشته باشیم، با Ú©Ù…Ú© سایت سخن Ùˆ خاندان هدایت این جایزه را پیش بردیم.
وضعیت کتاب های صادق هدایت همیشه با مشکلات بسیار زیادی روبرو بوده است. از یکسو عدم صدور مجوز رسمی برای این کتاب ها باعث شده آثار او به صورت بسیار نازل Ùˆ Ø§ÙØ³ØªÛŒ در گوشه Ùˆ کنار خیابان به ÙØ±ÙˆØ´ برسد Ùˆ از سوی دیگر همین آثار هم معمولا با کاستی ها Ùˆ نقصان های بسیاری روبرو هستند. چرا Ø·ÛŒ چند سال گذشته دوباره صادق هدایت به Ø´Ú©Ù„ یک تابو Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ Ùˆ این چنین با چاپ رسمی آثارش Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ù…ÛŒ شود؟
ببینید چاپ آثار صادق هدایت همیشه مشکل زا بوده، در رژیم قبلی هم با
چاپ یک تعدادی از آثار او به شدت Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ù…ÛŒ شد چون باید به خاطر داشته
باشیم Ú©Ù‡ صادق هدایت یکی از Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØ§Ù† سرسخت رژیم پهلوی بود Ùˆ ØØªÛŒ بعد از
شهریور Û±Û³Û²Û° در بعضی از آثار او مثل "ØØ§Ø¬ÛŒ آقا" Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ اعتراضات بسیار شدیدی نسبت به رژیم Ùˆ خاندان پهلوی شده است.
ØØ§Ù„ا هم دوباره ما با همان مسئله روبرو هستیم، منتها به Ø´Ú©Ù„ دیگری. بعد از انقلاب اسلامی ØØ¯ÙˆØ¯ Û±Û´ سال اصولا صادق هدایت از هر جهت ممنوع بود به طوری Ú©Ù‡ اگر اسم او را هم Ù…ÛŒ بردیم با نوعی بازخواست روبرو Ù…ÛŒ شدیم به طوری Ú©Ù‡ یک بار من در یکی از Ø¨ØØ« هایم با مسئولان وزارت ارشاد نهایتا Ú¯ÙØªÙ… ØØªÛŒ اسم شیطان هم در قرآن آمده، ØØ§Ù„ا چطور است Ú©Ù‡ ما نمی توانیم ØØªÛŒ اسم هدایت را هم بیاوریم؟ خلاصه بعد از این دوره سرانجام گشایشی ØØ§ØµÙ„ شد Ùˆ آثار هدایت چاپ شدند. ولی در ابتدای کار Ú©Ù‡ این آثار به چاپ Ù…ÛŒ رسید با سانسورهای بسیار شدید روبرو بود. سانسورهایی Ú©Ù‡ اصولا این آثار را مسخ Ù…ÛŒ کرد. مثلا یک ناشری برای اولین بار بعد از این ایام بو٠کور را با Û¶Û´ مورد ØØ°Ù Ùˆ تغییر Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ چاپ کرد. ولی بعد از چند سالی این برخورد مقداری تعدیل شد.
البته در این زمینه من مکاتبات بسیاری با وزارت ارشاد داشتم، ØØªÛŒ مجبور
شدم برای این کار وکیل بگیرم و به این نتیجه رسیدیم با این وضعیت بهتر
است آثار اصلا چاپ نشوند. چون آثاری که منتشر می شد دیگر آثار صادق هدایت نبود، اثر آن ممیز و بررسی است که این کار را انجام داده. ولی در دو سال گذشته نه تنها به هیچ چاپ جدیدی از آثار هدایت مجوز نداده اند بلکه آثاری را که قبلا چاپ شده را هم اجازه تجدید چاپ نمی دهند.
بعضی از این آثار را مثل "ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عامیانه مردم ایران" را خود من تدوین کرده ام. در واقع این کتاب نوشته هدایت نیست بلکه آنها را گردآوری کرده. این کتاب Ù‡ÙØª بار چاپ شده اما ØØ§Ù„ا برای بار هشتم آن را غیرقابل چاپ Ù…ÛŒ دانند. Ø¨Ù‡Ø±ØØ§Ù„ ما مردمی داریم Ú©Ù‡ دارای یک نوع ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عامیانه اند. اینکه ما بگوییم ترانه زیبایی مثل "ای یار مبارک بادا" Ú©Ù‡ میلیون ها دختر این مملکت با این ترانه زیبا به خانه بخت Ø±ÙØªÙ†Ø¯ØŒ قدغن است اصلا Ù…Ùهومی ندارد. این از نظر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ غیرقابل قبول است.
Ø¨Ù‡Ø±ØØ§Ù„ هیچ کدام از آن کتبی Ú©Ù‡ قبلا چاپ شده بود Ùˆ طبعا ØªØØª ممیزی هم قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ بود اجازه تجدید چاپ ندارد. کتب جدید هم Ú©Ù‡ مطلقا چاپ نمی شود. مثلا داستان "تاریکخانه" را Ú©Ù‡ من خودم روی آن زØÙ…ت بسیار کشیدم ØŒ ترتیبی دادیم تا به زبان های انگلیسی ØŒ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ ØŒ ترکی Ùˆ ارمنی هم ترجمه شود. این داستان در عرض Ù‡ÙØªØŒ هشت سال گذشته چهارده بار چاپ شده ولی الان "تاریکخانه" مطلقا نباید چاپ شود Ùˆ چیزی Ú©Ù‡ خیلی عجیب است این است Ú©Ù‡ ترجمه های آن هم نباید چاپ شود. این قدری غیرعادی است Ú©Ù‡ شما دیگر باید برای ترک ها Ùˆ ارمنی ها Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ùˆ انگلیسی ها هم تعیین تکلی٠بکنید؟
در واقع این مسئله از آن روال منطقی خودش خارج شده Ùˆ چنین است Ú©Ù‡ آثار هدایت هیچ کدام در ایران چاپ نمی شود. ولی هدایت نویسنده ای است Ú©Ù‡ از ذهن مردم دنیا پاک نمی شود. به همین خاطر اخیرا همین مشکل باعث شده یک عده ای در اروپا Ùˆ آمریکا جمع شدند Ùˆ به این Ùکر Ø¨ÛŒÙØªÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ کلیه آثار او را به زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ چاپ کنند. Ú©Ù‡ ما با آنها همکاری داریم Ùˆ قرار است تمام آثار در یک مجموعه Ûµ جلدی در قطع وزیری منتشر شود.
چون تعداد ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ زبان ها در اروپا Ùˆ آمریکا به قدری زیاد است Ú©Ù‡ هیچ ناشری از چاپ آثار هدایت ضرر نخواهد کرد. خود من زمانی Ú©Ù‡ به آمریکا Ø³ÙØ± کرده بودم در لس آنجلس به خیابان وست وود یعنی مرکز Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ ها Ùˆ ناشرین ایرانی در آمریکا Ø±ÙØªÙ… Ùˆ تمام آنها را دیدم. وارد هر Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ شدم دیدم از نظر ØØ¬Ù… بزرگترین ÙØ¶Ø§ را اول از همه مولانا به خود اختصاص داده بود Ùˆ بعد هدایت.
ولی این چیزی است Ú©Ù‡ شما Ùقط در خارج از کشور به آن بر Ù…ÛŒ خورید وگرنه همین ØØ§Ù„ا اگر به یکی از Ú©ØªØ§Ø¨ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ های روبروی دانشگاه تهران بروید Ùˆ از او سراغ آثار صادق هدایت را بگیرید به شما خواهد Ú¯ÙØª ما نداریم اما آن Ø¯Ø³ØªÙØ±ÙˆØ´ÛŒ Ú©Ù‡ گوشه خیابان ایستاده دارد. من درباره این Ø¯Ø³ØªÙØ±ÙˆØ´ ها هم Ù…ÛŒ خواهم مطلبی را بگویم. درست است Ú©Ù‡ از نظر چاپی این کتاب ها خوب نیست ولی من برای این Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùوق العاده Ø§ØØªØ±Ø§Ù… قائل هستم. چون در همین ØØ¯ توانسته اند نه تنها صادق هدایت بلکه خیلی از نویسندگان دیگر را زنده Ù†Ú¯Ù‡ دارند. همت آن جوانی Ú©Ù‡ این کتاب ها را کول Ù…ÛŒ کند Ùˆ به شیراز Ù…ÛŒ رود تا این کتاب ها را Ø¨ÙØ±ÙˆØ´Ø¯ برای من خیلی ارزش دارد زیرا به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ادبیات ایران Ú©Ù…Ú© واقعی Ù…ÛŒ کند. اما درباره اصالت این کتاب ها باید بگویم Ø§ØªÙØ§Ù‚ا اغلب اینها اصیل اند چون بیشترشان از روی کتاب های انتشارات امیر کبیر سابق Ùˆ نشر جاویدان Ø§ÙØ³Øª Ù…ÛŒ شوند.
این کتاب ها را خاندان هدایت در اختیار این دو ناشر قرار داده Ùˆ ØØªÛŒ در مورد نشر جاویدان باید بگویم تمام کتاب ها به امضای خود من به عنوان نماینده وراث هدایت رسیده است. این کتاب ها بدون سانسورند Ùˆ هیچ اشکالی ندارند. Ø¨Ù‡Ø±ØØ§Ù„ کتاب های هدایت با تمام این سختی ها در تمام ایران در دسترس است وعلاقمندان از این کتاب ها Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کنند.
Ø§ØªÙØ§Ù‚ا سئوال بعدی من این بود Ú©Ù‡ معتبرترین چاپ آثار هدایت کدام چاپ
است؟ تا جایی Ú©Ù‡ من اطلاع دارم انتشارات امیرکبیر با تواÙÙ‚ پدربزرگ شما Ùˆ
از روی دستنوشته ها آثار را به چاپ رساند؟ آیا امیرکبیر و جاویدان تنها
ناشرانی هستند که چاپ های معتبری از آثار هدایت منتشر کرده اند؟
دقیقا. کتاب هایی که موسسه امیرکبیر قبل از انقلاب چاپ کرد کتاب هایی
بود که آقای اعتضادالملک، پدر صادق هدایت به آنها داد. بنابراین کتبی بودند اصیل. کتبی که نشر جاویدان چاپ کرد آثاری بودند که باز توسط خاندان
هدایت Ùˆ به واسطه من در اختیار آنها قرار Ú¯Ø±ÙØª.
الان دستنوشته های صادق هدایت در اختیار خانواده است یا ناشران؟
دستنوشته ای وجود ندارد. چون سابقا سیستم ØØ±ÙˆÙچینی، سربی بود. دستنوشته را Ù…ÛŒ دادند به چاپخانه تا ØØ±ÙˆÙچینی شود Ùˆ در این ÙØ±Ø§ÛŒÙ†Ø¯ دستنوشته از بین Ù…ÛŒ Ø±ÙØª.
البته دستنوشته بو٠کور در تملک خانواده است Ùˆ همچنین تمام نامه ها Ùˆ کارت پستال ها هم خوشبختانه در خانواده سالم مانده ولی بقیه همه در چاپخانه از بین Ø±ÙØªÙ‡ است. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ بعد از آن Û±Û´ سال اول انقلاب، وقتی ناشران شروع به چاپ آثار هدایت کردند با چنان مشکلی روبرو شدیم Ú©Ù‡ من مجبور شدم وکیل بگیرم Ùˆ علیه بعضی از این ناشران اقدام کنم. چون شروع کردند به چاپ آثار او با جلد ÙØ±ÛŒØ¨Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ شکیل، ولی از نظر سانسور Ùˆ ØØ°Ù به هیچ عنوان کوتاهی نکردند.
نتیجه این شد Ú©Ù‡ ما مجبور شدیم در سایت خود صادق هدایت تمام این آثار ØªØØ±ÛŒÙ شده را معرÙÛŒ کنیم. ØØªÛŒ عکس پشت جلد این کتاب های نامعتبر را هم چاپ کردیم. چون این تجاوز به ØÙ‚وق مردم این مملکت است. کسی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهد "سه قطره خون" را بخرد، "سه قطره خون واقعی" را Ù…ÛŒ خواهد نه آن کتابی را Ú©Ù‡ Ùلان ناشر برای Ù†ÙØ¹ خودش آن را منتشر کرده. البته بعد از اقدام قانونی توانستیم جلوی این به هم ریختگی بگیریم.
ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ وضع چنین است چرا لااقل بخشی از داستان های هدایت را در این سایت نمی گذارید؟
ما تعدادی از این داستان ها را گذاشتیم ولی طبق آنچه که وزارت ارشاد
رسما اعلام کرده یک مقداری از این داستان ها رسما ممنوع است.
ببینید در ایران نمایشگاه کتاب تشکیل Ù…ÛŒ شود. یعنی تمام کتابهایی Ú©Ù‡ در ایران هست باید به نمایش گذاشته شود ولی ماموران Ù…ÛŒ ریزند تمام کتاب های صادق هدایت را جمع آوری Ù…ÛŒ کنند. کار دیگری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کنند این است Ú©Ù‡ روی تمام پوسترهایی Ú©Ù‡ عکس صادق هدایت چاپ شده یک کاغذ سÙید Ù…ÛŒ چسبانند. من نمی دانم ولی ظاهرا منظور آنها این است Ú©Ù‡ مردم صادق هدایت را نبینند. راستش من Ùکر Ù…ÛŒ کنم این کار خیلی هم بد نیست چون بهتر است صادق هدایت این وضع را نبیند. در چنین شرایطی ما اگر بیاییم داستان های ممنوع هدایت را روی سایت بگذاریم بهترین بهانه را در اختیار مسئولان قرار داده ایم تا این سایت را تعطیل کنند.
خانه هدایت الان در چه وضعیتی قرار دارد؟
Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ این خانه Ú©Ù‡ باید قاعدتا Ù…ØÙ„ÛŒ باشد برای بازدید نه تنها مردم ایران بلکه تمام دوستداران هدایت از سراسر جهان به Ù…ØÙ„ÛŒ تبدیل شده Ú©Ù‡ اصلا در شان هدایت نیست.
این خانه در ØØ§Ù„ ØØ§Ø¶Ø± انبار بیمارستانی است Ùˆ هر چقدر هم ما در این مورد اقدام Ù…ÛŒ کنیم هیچ کس پاسخگو نیست. جالب اینجاست Ú©Ù‡ اصلا این اثر باید ثبت ملی شود چون خانه ای بازمانده از دوران قاجار است Ùˆ جزو میراث ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است اما هیچ کدام این Ø§ØªÙØ§Ù‚ ها نمی Ø§ÙØªØ¯. این خانه را قبل از انقلاب Ø¯ÙØªØ± ÙØ±Ø پهلوی خرید تا آن را به مرکز ادبی هدایت تبدیل کند ،طبعا تعمیر Ùˆ آماده شد Ùˆ بعد هم آمدند تمام لوازمی Ú©Ù‡ نزد وراث هدایت مانده بود را Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا موزه درست کنند. تنها کسی Ú©Ù‡ لوازم را نداد من بودم Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ… این مال عموی من است Ùˆ نمی دهم Ùˆ Ú†Ù‡ کار خوبی کردم .
باقی لوازم سرنوشت بسیار نابسامانی پیدا کردند چون بعد از دست به دست
چرخیدن بالاخره تØÙˆÛŒÙ„ داده شد به موزه رضا عباسی Ùˆ موزه هم تمام اینها را
در زیرزمین انبار کرد. آثاری که دنیا تشنه دیدن آنهاست.
از جمله همان میز معرو٠؟
آن میز در دانشکده علوم اجتماعی است و نسبتا وضعیت خوبی دارد. ولی
آن لوازمی که در انبار و زیرزمین موزه رضا عباسی نگه داری می شود وضع
خوبی ندارند. مقداری از آن لوازم Ú©Ù‡ از بین Ø±ÙØªÙ‡ است. به عنوان مثال در
زمان ØÛŒØ§Øª صادق هدایت یک قالیبا٠معرو٠تصویر او را روی قالیچه در آورد Ú©Ù‡ خیلی زیبا بود Ùˆ آن را به خود هدایت تقدیم کرد. ما هم آن را به Ø¯ÙØªØ±
ÙØ±Ø پهلوی تØÙˆÛŒÙ„ دادیم. اما وقتی شما یک قالیچه را Ù…ÛŒ برید بیست سال در
یک Ù…ØÛŒØ· نامناسب دÙÙ† Ù…ÛŒ کنید از بین Ù…ÛŒ رود. یا مثلا یک هزاربیشه ای بود
Ú©Ù‡ عکسش هم روی میز ØªØØ±ÛŒØ± هدایت بود ولی ØØ§Ù„ا دارد از بین Ù…ÛŒ رود. البته
در یکصد سالگی صادق هدایت این وسایل را به مدت کوتاهی به نمایش گذاشتند Ùˆ با توجه به اینکه Ùهرست کامل این لوازم پیش من است دقیقا Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ کدام یک از اینها هست Ùˆ کدام Ù…Ùقود شده.
یک چنین Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒÛŒ به نظر من اصلا به صادق هدایت ارتباط ندارد. این به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ملیت ما ارتباط دارد. صادق هدایت نویسنده ای بوده Ú©Ù‡ آمده Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡ ولی الان اگر یک قلم خودنویس از این آقا باقی مانده ارزش دارد برای اینکه آن قلم آثار ماندگاری را به وجود آورده . ما نباید این قلم را چون مال صادق هدایت بوده مردود بدانیم. من بارها به آقایان Ú¯ÙØªÙ‡ ام مال بد بیخ ریش ØµØ§ØØ¨Ø´ اگر اینها به درد نمی خورد به خود ما برگردانید. کما اینکه آنچه Ú©Ù‡ در نزد من مانده بود به صورت آلبوم چاپ شد. از کارت پستال Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا نقاشی ها.
خانه در چه وضعی قرار دارد؟
وضع خانه بسیار بد است. اولا علی رغم تمام مقرراتی که هست در این خانه
تا توانسته اند تغییرات دادند. و بعد هم می گویند ما برای این خانه خیلی
خرج کردیم. خانه را اول تبدیل کردند به مهد کودک برای کارمندان ØØ§Ù„ا هم
که ظاهرا تبدیل شده به کتابخانه دانشگاه اما دانشجو پایش را آنجا نمی گذارد.
بعد هم اگر یک خبرنگاری بخواهد این خانه را ببیند باید از Ù‡ÙØª خوان رستم رد شود. اول باید نامه بنویسد به دانشکده پزشکی تهران Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ مورد بازخواست قرار بگیرد. یعنی یک ایرانی ØÙ‚ ندارد خانه بازمانده از یک نویسنده معاصر خود را ببیند Ùˆ باید به متصدیان پزشکی Ù‡ÛŒ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯.
بعد هم Ú©Ù‡ از این Ù‡ÙØª خوان رد شدید ØÙ‚ عکسبرداری ندارید. چرا؟ اگر این
خانه را درست Ùˆ سالم Ù†Ú¯Ù‡ داشتید باید Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ باشید Ú©Ù‡ تصویرش منتشر هم
شود ولی ØØªÙ…ا عکس این ماجرا صادق است Ú©Ù‡ اجازه عکسبرداری به کسی داده نمی شود. Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ این خانه در وضع بسیار نابسامانی به سر Ù…ÛŒ برد Ùˆ یکی از کوته کاری های میراث ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است.
برسیم به خود هدایت. آنقدر در مورد او ØØ±Ù زده شده Ùˆ کتاب نوشته شده Ùˆ اختلا٠نظر در موردش وجود دارد Ú©Ù‡ ظاهرا ØµØØ¨Øª کردن از هر جنبه ای Ú©Ù‡ بخواهیم به آن بپردازیم ممکن است تکراری به نظر برسد. اول Ù…ÛŒ خواهم درمورد شخص شما Ùˆ صادق هدایت ØµØØ¨Øª کنیم Ú©Ù‡ برداشت شما از او به عنوان یک نویسنده چیست. Ùˆ اولین چیزی Ú©Ù‡ از او به خاطر Ù…ÛŒ آورید چیست؟
مادر صادق هدایت خانم زیور الملوک که مادربزرگ من بود علاقه خاصی به
من داشت. از هر بهانه ای یاری می جست که مرا به خانه خودش ببرد و مدتی
آنجا Ù†Ú¯Ù‡ دارد. بنابراین من در خانه ای بودم Ú©Ù‡ صادق هدایت هم در آن ØØ¶ÙˆØ±
داشت Ùˆ خب این خاطراتی را سبب Ù…ÛŒ شود. او زندگی خاصی داشت. یعنی یک اتاق داشت Ú©Ù‡ هنوز هم هست Ùˆ نمی دانم به Ú†Ù‡ وضعی درآمده. او اغلب در اتاق خودش بود Ùˆ ØØªÛŒ موقع صر٠ناهار Ùˆ شام هم از اتاق بیرون نمی آمد Ùˆ با سایرین در برنامه شرکت نمی کرد. غذای او هم غذای خاصی بود چون گیاهخوار بود Ùˆ برای او به طور جداگانه طبخ Ù…ÛŒ شد Ùˆ مادرش باید با دقت غذای صادق خان را آماده Ù…ÛŒ کرد Ùˆ Ù…ÛŒ ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯ به اتاقش.
ایشان در اتاقش یا Ù…ÛŒ خواند یا Ù…ÛŒ نوشت. کسی هم ØÙ‚ نداشت به اتاق او برود. به خود من Ú©Ù‡ پسربچه ای بیش نبودم مادربزرگم تذکر Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ شما به اتاق صادق خان کار نداشته باش. ما در آن خانه هم سگ داشتیم Ùˆ هم گربه Ùˆ هم مرغ Ùˆ خروس. علت اصلی وجود مرغ Ùˆ خروس، غذای صادق هدایت بود چون از تخم مرغ ها برای او غذا درست Ù…ÛŒ کردند. هدایت به آن گربه خیلی علاقه داشت Ùˆ گاه در وسط خواندن Ùˆ نوشتن هایش هوس Ù…ÛŒ کرد با این گربه بازی کند. لای در را باز Ù…ÛŒ کرد Ùˆ مرا صدا Ù…ÛŒ کرد. ØØ¯ÙˆØ¯Ø§ Ûµ ساله بودم. از من Ù…ÛŒ خواست گربه را بیاورم. خب من هم دقیقا Ù…ÛŒ دانستم Ú©Ù‡ سگ Ùˆ گربه کجا هستند. گربه را Ù…ÛŒ آوردم Ùˆ پشت در اتاق هدایت رها Ù…ÛŒ کردم. او هم گربه را Ù…ÛŒ برد به اتاقش Ùˆ من Ù…ÛŒ شنیدم Ú©Ù‡ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ بازی شروع Ù…ÛŒ شد. یعنی هدایت به عنوان یک زنگ ØªÙØ±ÛŒØ با این گربه بازی Ù…ÛŒ کرد. صدای خنده هدایت Ùˆ جست Ùˆ خیزهای گربه ادامه داشت Ùˆ بعد از مدتی گربه را از اتاق بیرون Ù…ÛŒ کرد.
من تنها بچه در آن خانه بودم یادم هست یک بار داشتم در باغ شیطنت Ù…ÛŒ کردم پدربزرگم برای این Ú©Ù‡ قدری آرام بگیرم یک تÙÙ†Ú¯ قدیمی را به من داد تا با آن بازی کنم. منم خیلی Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ شدم. من در هشتی خانه مشغول بازی بودم Ú©Ù‡ صادق خان وارد شد Ùˆ دید Ú©Ù‡ من مشغول بازی با تÙÙ†Ú¯ هستم. Ú¯ÙØª: "گلوله هم داره؟" من Ú¯ÙØªÙ…: " بله!" البته دروغ Ú¯ÙØªÙ… ولی دوست داشتم Ùکر کنم این تÙÙ†Ú¯ واقعی است. هدایت دستهایش را به ØØ§Ù„ت تسلیم بالا برد Ùˆ Ú¯ÙØª: "من تسلیمم."
منم خب طبعا کاری به کارش نداشتم Ùˆ او راهش را Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ Ø±ÙØª به اتاق خودش. یک خرده Ú©Ù‡ بزرگتر شده بودم خانه ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ‡ شد Ùˆ اعتضاد الملک یک خانه اجاره کرد پشت دانشسرای عالی. ما Ø±ÙØªÛŒÙ… آنجا. شب های گرم تهران من در پشه بند توی ØÛŒØ§Ø· Ù…ÛŒ خوابیدم Ùˆ تنها صادق هدایت بود Ú©Ù‡ به جز من در پشه بند Ù…ÛŒ خوابید. خب او شب ها دیر Ù…ÛŒ آمد. یک شب من خوابم نبرد Ùˆ صادق هدایت آمد. اولا این مرد به قدری Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ کار بود Ú©Ù‡ ØØªÛŒ مراعات مرا Ú©Ù‡ جای بچه اش بودم را هم Ù…ÛŒ کرد. به قدری با تک پا Ùˆ آرام Ù…ÛŒ آمد Ú©Ù‡ مبادا من بیدار شوم.خلاصه آمد Ùˆ خواست Ú©Ù‡ بخوابد غاÙÙ„ از این Ú©Ù‡ یک لامپ در ØÛŒØ§Ø· روشن است Ùˆ نور آن نمی گذاشت هدایت بخوابد. باز خیلی آرام از پشه بند بیرون آمد Ùˆ دنبال کلید لامپ گشت. غاÙÙ„ از این Ú©Ù‡ کلید این لامپ داخل خانه است نه در ØÛŒØ§Ø·. هر چقدر گشت پیدا نکرد. خسته شد. آمد Ùˆ چوب پشه بند را برداشت Ùˆ زد لامپ را شکست، از دست روشنایی لامپ Ø±Ø§ØØª شد Ùˆ Ú¯Ø±ÙØª خوابید.
وقتی یک کتاب جدیدی چاپ Ù…ÛŒ کرد خودش یک جلد از آن را بر Ù…ÛŒ داشت Ùˆ به خانه ما Ù…ÛŒ آمد Ùˆ دستی آن را Ù…ÛŒ داد به پدر من. سیستم این بود. من هم کشیک Ù…ÛŒ کشیدم چون یک خرده سوادی هم پیدا کرده بودم Ú©Ù‡ تا پدرم غاÙÙ„ Ù…ÛŒ شد آن را بخوانم. آدم عجیبی بود. Ù…ÛŒ دانید در خانه های قدیمی بزرگتری کوچکتری خیلی Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª. پدر من هم برادر بزرگتر بود. هدایت Ù…ÛŒ آمد Ùˆ با یک نوع خضوع Ùˆ خشوعی این کتاب را دو دستی Ù…ÛŒ داد به پدر من Ùˆ همیشه Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª: "این دسته Ú¯Ù„ جدیدی است Ú©Ù‡ من به آب داده ام " Ùˆ من همیشه Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ بودم Ú©Ù‡ دوباره یک کتاب جدید به دست آورده ام Ùˆ علی رغم این Ú©Ù‡ سوادم به آن کتاب ها قد نمی داد ولی آنها را Ù…ÛŒ خواندم. چند سال بعد وقتی نسبتا بزرگ شده بودم Ùˆ دیگر اواخر کار بود ØØ¯ÙˆØ¯ سال های Û²Û· – Û²Û¸ ØŒ عمه من خانم انورالملوک همسر سپهبد رزم آرای معرو٠مهمانی داده بود. من به Ù…ØØ¶ اینکه وارد شدم Ø±ÙØªÙ… Ùˆ کنار هدایت نشستم. او Ùوری Ùهمید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهم با او ØµØØ¨Øª کنم. به ما Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ø·ÙÙ„ معصوم. Ú¯ÙØª: "خب Ø·ÙÙ„ معصوم چیکار Ù…ÛŒ کنی؟" Ú¯ÙØªÙ…: "انگلیسی Ù…ÛŒ خوانم." Ú¯ÙØª: "اه ،انگلیسی Ù…ÛŒ خونی، خیلی خوب، پس کارمون درست شد دیگه، ما به زودی یک شکسپیر در خانواده خودمان خواهیم داشت. خب بعدش Ù…ÛŒ خواهی چیکار کنی؟" من Ú¯ÙØªÙ…: "Ù…ÛŒ خواهم نویسنده شوم."
Ùˆ واقعا هم من از بچگی Ù…ÛŒ خواستم نویسنده شوم. صادق هدایت وقتی چیزی Ù…ÛŒ شنید Ú©Ù‡ خیلی بدش Ù…ÛŒ آمد Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª مرده شور! Ú¯ÙØª: "مرده شور! Ù…Ú¯Ù‡ دیوونه ای، نه این دنیا را داری نه آن دنیا را. اگر Ù…ÛŒ خواهی این دنیا را داشته باشی باید قلمت را به ØÚ©ÙˆÙ…ت اجاره بدی در غیر این صورت هیچی گیرت نمیاد. با کار نویسندگی در این مملکت نمیشه نان خورد."
ØØ§Ù„ا این Ù†ØµÛŒØØª نویسنده ای است Ú©Ù‡ به Ø³Ø·Ø Ø¨Ø§Ù„Ø§ÛŒÛŒ رسیده Ùˆ کتاب هایش در تمام دنیا Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª. بعد هم ادامه داد: "نه جان من،اولین کاری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ باید درست را به یک مقطع دانشگاهی برسانی Ùˆ مدرک بگیری. بعد از این Ú©Ù‡ مدرک Ú¯Ø±ÙØªÛŒ باید یک کار درست Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ÛŒ برای خودت دست Ùˆ پا Ú©Ù†ÛŒ بعد از همه اینها اگر خواستی چیزی هم بنویسی، بنویس. اما تمام کارها را به نویسندگی موکول Ù†Ú©Ù† چون صد در صد از گرسنگی خواهی مرد."
البته بعد پدرم آمد Ùˆ طبعا ما هر دو دیگر نمی خواستیم راجع به این مسائل ØµØØ¨Øª کنیم. ولی این Ù†ØµÛŒØØªÛŒ بود Ú©Ù‡ او به من کرد چون خودش هم Ùهمیده بود Ú©Ù‡ Ùقط نویسنده بودن در این مملکت از هر نظری چقدر زجر آور است.
در مورد هدایت خیلی ها ØØ±Ù زده اند. از دوستانش Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا دشمنان او، ولی در سال های گذشته Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ رویکردهای تازه ای به آثار او شده Ú©Ù‡ از آن جمله Ù…ÛŒ توان به رویکرد روانشناختی دکتر صنعتی به بو٠کور اشاره
کرد. چرا این قدر ØØ±Ù ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ زندگی Ùˆ شخصیت او وجود دارد؟
مسئله بغرنجی نیست. اولا کتاب "بو٠کور" در ادبیات ایران یک انقلاب بود.
تا به امروز درباره بو٠کور Û¶Û° جلد کتاب نوشته شده است. آخرین مقاله ای Ú©Ù‡ من Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª کردم از آقایی ایرانی است به نام ایرج بشیری در آمریکا Ú©Ù‡ مقاله ای نوشته با عنوان نماد زن در بو٠کور. پس بو٠کور داستانی شد Ú©Ù‡ همین طور لاینØÙ„ باقی ماند Ùˆ بالاخره کسی نتوانست به جایی برسد Ú©Ù‡ بگوید بو٠کور دیگر این است Ùˆ لاغیر.
هر کسی توانست چهره ای از بو٠کور را نمایان بسازد.مثلا دکتر صنعتی بو٠کور را از منظر روانشناختی بررسی کرد Ùˆ یا شاید دکتر شمیسا هم از نظر روانشناسی Ùˆ هم ادبی. البته این قدر Ú©Ù‡ از نظر روانشناسی به بو٠کور توجه شده شاید از منظر دیگر توجه نشده Ùˆ این شاید به نوعی مشکل زا شده چون دوستان روانپزشک ما مسئله را دیگر زیادی در قالب روانکاوی Ù…ÛŒ بینند. بعد زندگی هدایت بود. شخصی از یک خانواده اشراÙÛŒ این مملکت آمد Ùˆ به تمام امتیازات خودش پشت کرد Ùˆ Ùقط این اسم را برای خودش Ù†Ú¯Ù‡ داشت. اگر او خودش را در اختیار خانواده اش گذاشته بود مثل بقیه هدایت ها یا وزیر Ùˆ وکیل Ù…ÛŒ شد یا سÙیر کبیر Ùˆ به یک مقامی Ù…ÛŒ رسید اما او هرگز این کار را نکرد. همین، خیلی Ø¨ØØ« برانگیز است. ببینید Ú¯ÙØªÙ† اش ساده است. انسان دارای نقاط ضعÙÛŒ است Ú©Ù‡ در برابر پول Ùˆ مقام بالاخره تسلیم Ù…ÛŒ شود ولی این مرد دارای آنچنان شخصیت پر قدرتی بود Ú©Ù‡ تمام اینها را رد کرد.
هدایت کسی بود Ú©Ù‡ اصلا قیم قبول نمی کرد ØØªÛŒ اگر این قیم خانواده اش باشند. خب اینها مسائلی هستند Ú©Ù‡ کنجکاوی آدمها را بر Ù…ÛŒ انگیزد Ùˆ بالاخره ضربه نهایی خودکشی هدایت است. یعنی کاری کرد Ú©Ù‡ همه ØÛŒØ±Ø§Ù† شدند Ú©Ù‡ چرا هدایت Û´Û¸ ساله Ø±ÙØª پاریس Ùˆ با یک برنامه ریزی خیلی دقیق خودش را از بین برد. نتیجه همین شد Ú©Ù‡ Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ Ù…ÛŒ ÙØ±Ù…ایید. هنوز بر سر این Ú©Ù‡ او چرا خودش را کشت Ø¨ØØ« است.
ØØªÛŒ یک ÙØ±Ø¯ÛŒ آمده بود Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª او را کشتند Ú©Ù‡ البته بیخود Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª چون یک عده از قوم Ùˆ خویش های ما در پاریس ØØ¶ÙˆØ± داشتند Ùˆ شاهد Ùˆ ناظر آنچه Ú©Ù‡ Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯ بودند. نتیجه این کارها آن شد Ú©Ù‡ هدایت ماند. یعنی در ذهن ها ماند. Ùˆ همین طور هر نسلی Ú©Ù‡ آمد جلو از خواندن آثار او لذت برد. نویسندگان هم دوره هدایت Ú©Ù… نیستند ولی الان هیچ کس نه درباره آنها Ùˆ نه داستان هایشان ØµØØ¨Øª نمی کند ولی درباره داستان های هدایت ما دائم Ø¨ØØ« داریم. او داستانی را ننوشت مگراین Ú©Ù‡ در ماورای داستان ØØ±Ù داشته باشد. الان مردم دنبال آن ØØ±Ù ها Ù…ÛŒ گردند Ùˆ چون هنوز به نظر من ÛµÛ° درصد از آن ØØ±Ù ها هم کش٠نشده بنابراین پژوهش درباره هدایت ادامه خواهد داشت.
خودکشی هدایت چه تاثیری روی خانواده و خود شما گذاشت؟
Ù…ÛŒ شود Ú¯ÙØª ÙˆØØ´ØªÙ†Ø§Ú© بود. چون ما قبل از این Ú©Ù‡ هدایت دست به خودکشی
بزند با ترور سپهبد رزم آرا روبرو بودیم و طبعا ترور او برای خانواده
هدایت Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ کننده نبود. Ùˆ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در یک ÙØ§ØµÙ„Ù‡ کوتاهی صادق هدایت در پاریس خودش را کشت. ØØ§Ù„ا مسائلی Ú©Ù‡ اینجا پیش آمد این بود Ú©Ù‡ اولا چطور باید این را به پدر Ùˆ مادرش Ú¯ÙØª. چون مادر هدایت عاشق او بود Ùˆ چون صادق خان تا آخر عمردر خانه پدری زندگی Ù…ÛŒ کرد مادرش به او به چشم بچه ای Ú©Ù‡ خیلی هم باید تر Ùˆ خشکش کرد نگاه Ù…ÛŒ کرد.
مسئله دیگر این بود Ú©Ù‡ به برادرها چطور بگوییم؟ برای مثال شاید ذکر یک مورد Ú©Ù‡ من خودم شاهد بودم بی ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ نباشد. خب طبعا روزنامه های ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ این خبر را نوشته بودند Ùˆ خبربه سرعت به روزنامه های ایران رسید. پس باید تا قبل از این Ú©Ù‡ پدر من مثلا روزنامه اطلاعات را بردارد Ùˆ خبر را بخواند این Ø§ØªÙØ§Ù‚ را به او Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÛŒÙ…. دایی من عبدالله هدایت در جریان این مشکل قرار Ú¯Ø±ÙØª. مادرم هم به من Ú¯ÙØª. وقتی من این خبر را شنیدم شوکه شده بودم منتها مادرم مرا در موقعیت سختی قرار داد Ùˆ Ú¯ÙØª باید خودت را طوری اداره Ú©Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ پدرت زیاد لطمه نبیند. بنابراین من اینجا یک مشکل دیگر هم پیدا کرده بودم Ùˆ آن پنهان کردن ØØ§Ù„ Ùˆ اØÙˆØ§Ù„Ù… از پدرم بود.
خلاصه عبدالله خان ما را به خانه اش دعوت کرد Ùˆ با اوقاتی تلخ پذیرای ما شد. عبدالله خان از پدر من پرسید Ú©Ù‡ "راستی عیسی خان از صادق Ú†Ù‡ خبر؟" پدر من خیلی عادی Ú¯ÙØª: "ØØ§Ù„Ø´ بد نیست، گاهی اوقات کارتی هم Ù…ÛŒ ÙØ±Ø³ØªØ¯." عبدالله خان Ú¯ÙØª: "راستی آن بار اول Ú©Ù‡ خودکشی کرد شما هم پاریس بودید؟" پدرم Ú¯ÙØª: "بله من آنجا بودم." عبدالله خان پرسید: "خب، چطور شد؟" Ùˆ پدرم تعری٠کرد Ú©Ù‡ از آب صادق هدایت را Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ نجات دادند. باز عبدالله خان از او پرسید: "ببینم در این مدت شما نشانه ای ØŒ چیزی در او ندیده اید Ú©Ù‡ نشان دهد باز Ù…ÛŒ خواهد خودکشی کند یا نه؟| پدر من اینجا Ú©Ù…ÛŒ مشکوک شد. دید برادر زنش قضیه را ول نمی کند Ùˆ مدام دارد ØÙˆÙ„ Ùˆ ØÙˆØ´ خودکشی ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کند. Ú¯ÙØª: "چطور مگر؟" با Ú¯ÙØªÙ† این ØØ±Ù تقریبا همه سکوت کردند. Ùهمید خبری است.
پرسید: "عبدالله خان Ú†ÛŒ شده" Ùˆ خلاصه با Ú¯Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ زیادی ØØ§Ù„ÛŒ پدرم کردند Ú©Ù‡ برادرت چنین کاری کرده است. از همان جا گریه Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒ آغاز شد Ùˆ ما
Ø±ÙØªÛŒÙ… منزل Ùˆ این غم دیگر ما را رها نکرد. Ùˆ درباره مادرش باید یک چیزی را بگویم. خانم زیورالملوک، پیرزن سر ØØ§Ù„ÛŒ بود Ú©Ù‡ تمام امور خانه را بر عهده داشت. از روزی Ú©Ù‡ این خبر را شنید Ø±ÙØª در رختخوابش خوابید Ùˆ دیگر بلند نشد. یعنی آنقدر در این رختخواب ماند تا از دنیا Ø±ÙØª. چون دیگر نتوانست این ضربه را تØÙ…Ù„ کند. ØØ§Ù„ا پدر به این شدت متاثر نبود ولی به طور Ú©Ù„ÛŒ برای Ú©Ù„ خانواده این واقعه دردآوری بود. این Ø§ØªÙØ§Ù‚ØŒ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ای برای خانواده هدایت بود.
صادق هدایت ظاهرا Ø±ÙØª چون ØÚ©Ø§ÛŒØª همچنان باقی است.
---
مارس 2008 - 22 اسÙند 1386
BBC
اریوبرزن نوشت
این طایÙÙ‡ زنده Ú©Ø´ مرده پرست
در روزگاری Ú©Ù‡ مردم در میان باورهای پوسیده خود سر به گریبان بودند اندیشه های نوین صادق هدایت پا به عرصه گذاشت Ùˆ راه را بر Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª پوچ Ùˆ بی اساس بست .اما بینش هدایت زودتر از خودش با دست های کهنه پرست مردم ایران دÙÙ† شد.هدایت خودکشی نکرد بلکه نادانی روزگارش گلویش را ÙØ´Ø±Ø¯ Ùˆ او را در اغوش پرلاشز هم ØµØØ¨Øª خاک کرد
با Ø§ØØªØ±Ø§Ù… ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† اریوبرزن