سارا مو یدی /داستانک در قلمرو سبک کمین
داستانک دریک Ù„ØØ¸Ù‡ از زمان Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ دیگر تمام Ù…ÛŒ شود.
--
برای خواندن کوتاهترین داستانک Ù…Ø·Ø±Ø Ø¯Ù†ÛŒØ§ ...
داستانک در قلمرو سبک کمینه
سارا مو یدی
داستانک دریک Ù„ØØ¸Ù‡ از زمان Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ دیگر تمام Ù…ÛŒ شود.
در داستانک همه چیز ØÙˆÙ„ ماجرا Ù…ÛŒ چرخد Ùˆ شخصیت مورد بررسی Ùˆ عرضه قرار نمی گیرد چراکه مجالی برای معرÙÛŒ شخصیت نیست. بازیگرانی Ú©Ù‡ تنها تک نقشی بازی کرده Ùˆ پنهان Ù…ÛŒ شوند تنها برای عرضه ÛŒ Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ است Ú©Ù‡ قرار است یک Ù„ØØ¸Ù‡ سایه وار بیاید Ùˆ برود . بن مایه ÛŒ داستانک آنقدر قوی است Ú©Ù‡ شاید در ده خط ویا کمتر آنچنان Ù…Ùهومی را به خواننده Ù…ÛŒ رساند Ú©Ù‡ تکلی٠او را خیلی سریع مشخص Ù…ÛŒ کند . یعنی این است Ùˆ دیگر هیچ Ùˆ تو Ù…ÛŒ توانی قضاوتی داشته باشی Ùˆ یا اصلا هیچ قضاوتی Ù†Ú©Ù†ÛŒ .
به واقع داستانک به تصویر کشیدن یک ایده است .ایده ای Ú©Ù‡ با یک بن مایه ÛŒ قوی نیاز به Ø´Ø±Ø Ùˆ توصی٠و چرایی ندارد. چیزی دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ در ØØ§Ù„ شدن است .این رویداد در Ù¾ÛŒ کش٠مدلول های گوناگون نیست Ùˆ مجالی برای ایجاد مدلول های جدید ندارد بلکه یک دال موجب یک مدلول شده است Ú©Ù‡ در این سیر قابل Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª .
کلیدهای نشانه ای در داستانک راه عبور به عمق رویداد Ùˆ پدیده های کش٠نشده هستند . نشانه هایی Ú©Ù‡ از این پس با آن مواجه Ù…ÛŒ شویم هرچند جزیی Ùˆ Ú©Ù… , کار بسیاری از جملات نیامده Ùˆ استدلالات نشده Ùˆ نتیجه گیری های به پایان نرسیده را انجام Ù…ÛŒ دهند . درواقع داستانک ØØ¬Ù…ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú© را از عناصر بسیار ساده Ùˆ Ú©ÙˆÚ†Ú© به
خود اختصاص داده Ùˆ با ساختار زبانی درگیر Ù…ÛŒ شود . بطوریکه به داستان های 55 کلمه ای * داستان های کوتاه کوتاه Ù…ÛŒ گویند . داستانک ها نیز در قلمرو سبک مینیمالیسم قرار Ù…ÛŒ گیرند . Ú©Ù‡ این قلمرو شامل تمامی آثار هنرهای تجسمی Ùˆ غیرتجسمی است Ú©Ù‡ با ابزاری ساده وهرچند جزیی به ظهور Ù…ÛŒ رسند . تصویر یک آهو با چند خط , یک پرنده با 2 منØÙ†ÛŒ , اندام ساده انسان با چند برش خطی , هایکوها , کاریکلماتورها , قطعه های Ú©ÙˆÚ†Ú© ادبی Ùˆ داستانک های کوتاه در این قلمرو قرار دارند .
بنابراین قلمرو مینیمال شامل کلیه آثار هنری قوطی کبریتی است . Ùˆ ایجاز Ú©Ù‡ یکی از خصیصه های هنر مدرن به شمار Ù…ÛŒ رود در این قلمرو شرط اساسی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود Ùˆ به هنرمند اجازه ورود به آن جهان را Ù…ÛŒ دهد
عرصه ÛŒ داستانک عرصه ÛŒ متن مدرن است . در متن مدرن Ú†Ù‡ نظریه Ú†Ù‡ داستان Ùˆ Ú†Ù‡ داستانک بی ریشگی شرط اساسی ورود به قلمرو آن است . ابتدا Ùˆ انتهای یک متن مدرن تنها بر پایه ÛŒ خودش استوار است Ùˆ هرگونه قضاوتی را Ù…ÛŒ تواند بدون هیچ پشتوانه Ùکری استناد شده اجرا نمود Ùˆ خواننده را با موجی از تازه ها ØŒ ابهامات ØŒ ایده های جدید وپدیده های هیجان انگیز مواجه کند . اما این بدان معنا نیست Ú©Ù‡ متن مدرن Ú†Ù‡ در قلمرو داستان Ú†Ù‡ نظریه بر هیچ اصولی استوار نباشد . بلکه وقتی در این قلمرو قرار Ù…ÛŒ گیرید ØŒ به شما خواهد Ú¯ÙØª برای " گویه " Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ به هیچ " واگویه " ای نخواهید داشت . ما هیچ منطق ارائه شده را Ú©Ù‡ منتقدین ØŒ داستان نویسان Ùˆ شاعران پیش از ما Ú¯ÙØªÙ‡ اند Ùˆ انجام داده اند را به قلمرو خود وارد نمی کنیم بلکه ما روش کار خود را داریم Ùˆ روش کار ما بر پایه ÛŒ پدیده Ù…ØÙˆØ±ÛŒ استوار Ù…ÛŒ باشد . ما پدیده ها را خلق Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ خلق یک پدیده ÛŒ نادر Ùˆ نو، ریشه اش را تنها در زمانی Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ گذر است Ù…ÛŒ توان ÛŒØ§ÙØª
خصوصیت دیگر یک داستانک پیچیده نبودن آن است . در یک داستانک ساختارشکنی Ùˆ Ù†ØÙˆØ´Ú©Ù†ÛŒ به Ù…Ùهوم بغرنج بودن نیست . بلکه ÙØ±Ù… Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ دو لایه Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ هستند Ú©Ù‡ نویسنده ناچار Ù…ÛŒ شود ÙØ±Ù… را برای ÙØ±ÙˆØ¯ ماجرا بکار بگیرد Ùˆ او آنقدر خود را در این عرصه آزاد Ù…ÛŒ بیند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند ساختار را در هم بریزد Ùˆ ØØªÛŒ یک کلمه را بعنوان یک ماجرا دنبال کند Ùˆ یا اصلا خلق یک کلمه یا ÙØ¹Ù„ ØŒ Ù…ØÙˆØ± داستان باشد . با وجود اینکه Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ رشد یک داستانک در چند خط خلاصه Ù…ÛŒ شود اما نویسنده آنقدر آزاد است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند از هر چیز برای داستانش Ú©Ù…Ú© بگیرد . این چیز میتواند یک شئ بی ارزش ØŒ یک ØØ±Ù Ø› یک آدم یا یک کره ÛŒ خاکی دیگر باشد .
داستانک دارای سه مشخصی اصلی است :
Ùیزیولوژی ØØ±Ú©Øª
Ùیزیولوژی رویداد Ùˆ بی رویدادی
Ùیزیولوژی بی زمانی در زمانی
Ùیزیولوژی ØØ±Ú©Øª:
جریان در داستانک نوع خاص در ØØ§Ù„ شدن Ùˆ پرتاب شدن است . جنبش Ùˆ ØØ±Ú©Øª از عناصر Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ùˆ پیش زمینه Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود . این ØØ±Ú©Øª گاهی ماÙوق تصور است Ùˆ قابل اندازه گیری نیست . داده ها آنچنان سریع Ùˆ بی مجال به سوی نویسنده Ùˆ خواننده Ù…ÛŒ تازند Ú©Ù‡ متاÙیزک داستان را ØªØØª الشعاع قرار Ù…ÛŒ دهند . این خصوصیت از داستانک پیش زمینه Ùˆ پدید آورنده ÛŒ دو خصوصیت دیگر داستانک است Ø› رویداد Ùˆ بی رویدادی Ùˆ بی زمانی در زمانی .
Ùیزیولوژی رویداد Ùˆ بی رویدادی :
در داستانک Ù…ÛŒ تواند رویدادی Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø¨ÛŒØ§ÙØªØ¯ Ùˆ Ù…ÛŒ تواند Ú©Ù‡ نه !
چرا Ú©Ù‡ Ø´Ø±Ø Ø±ÙˆÛŒØ¯Ø§Ø¯ با وقوع رویداد دو چیز Ù…ØªÙØ§ÙˆØª هستند . گاه رویداد در ØØ§Ù„ شدن است Ùˆ در ØÛŒÙ†ÛŒ Ú©Ù‡ دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ ØŒ ارائه Ù…ÛŒ شود Ùˆ گاه رویداد از قبل Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است Ùˆ کسی دارد با آن بازی ذهنی میکند . پرداختن به موضوع داستانک از نوع اول بسیار مشکل تر از نوع دوم است زیرا نویسنده باید آنقدر تردست باشد Ùˆ بر ایدئولوژی اثر آگاهی داشته باشد Ú©Ù‡ بتواند آن را به چالش ده خطی* Ùˆ در Ù„ØØ¸Ù‡ ای درآورد.
Ùیزیولوژی بی زمانی در زمانی
زمان از نظر Ù…Ùهومی در اثر مدرن معنای خاصی ندارد . زمان تنها یک ابزار برای دیواره ÛŒ تشخیص Ùˆ تÙکیک است آنهم به طور Ù†Ø§Ù…ØØ³ÙˆØ³ÛŒ Ú©Ù‡ خواننده نیازی به درگیری زمانی آنهم از نوع متعار٠نداشته باشد . در جایی شاید تیک تاک ساعت ØŒ اعداد ØŒ Ùˆ نشانه های بیرامون در خط زمانی دیده شوند اما ماجرا در داستانک آنچنان وزنه ای سنگین به خود داده است Ú©Ù‡ زمان در متن جایی برای نمود نخواهد داشت . چرا Ú©Ù‡ تا هنوز آخرین کلمه در " اثر " به پایین Ùˆ ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ متن پرتاب نشده است زمان داستانک در ØØ§Ù„ شدن است Ùˆ پایان Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است .
بعنوان نمونه با هم داستانک زیر را مرور می کنیم :
ونونا , سر کوچه ی سوم خونه داره !
ویونا , در ردی٠سوم کوچه ی سوم خونه داره !
درست روی خونه ونونا یه علامت گنده سبز می شه که ویونا در پنجرش رو می بنده
علامت گنده هی گنده و گنده تر می شه جوری که تموم کوچه ی سوم رو داره می گیره
ونونا کمک می خواد!
اما ویونا توی خونشه Ùˆ هیچ خبر نداره ونونا Ø®ÙÙ‡ شده واونم داره Ù…ÛŒ ره Ú©Ù‡ Ú©Ù… Ú©Ù… Ø®ÙÙ‡ بشه ! *
در داستانک بالا ویونا متوجه Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ این Ø§ØªÙØ§Ù‚ دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯. ونونا کسی است Ú©Ù‡ در یک سیر خطی در کنار ویونا Ùˆ Ú©Ù…ÛŒ Ø¢Ù†Ø·Ø±ÙØªØ± قرار دارد. ویونا از وقوع ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ چشم پوشی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این چشم پوشی موجب معدوم شدن خود Ùˆ دیگری است .
در اینجا نه ویونا از وقوع ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ توضیØÛŒ دارد اما چیستی Ùˆ چرایی ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ مورد سوال قرار Ù…ÛŒ گیرد .
تنها دو عنصراو – و– دیگری در یک برش زمانی در Ù„ØØ¸Ù‡ ای معدوم Ù…ÛŒ شوند Ùˆ پس از پایان ازهیچ کدام هیچ اثری نمی ماند .
زمانی که در این چرخه می گذرد زمان اکنون است و علامت گنده نشانه ای از چیزی است که قابل بیان نیست و یا نخواسته که باشد .
ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† داستانک همراه با ÙلسÙÙ‡ انتخاب سبک مینیمال در این روایت قابل ØªØ´Ø±ÛŒØ Ùˆ روشن انگاری است . همان اندازه Ú©Ù‡ برای ویونا Ø§ØªÙØ§Ù‚ در ØØ§Ù„ شدن هیچ اهمیتی ندارد به همان اندازه معدوم شدن ونونا نیز اهمیتی ندارد . از سویی دیگر دنیای غالب ویونا همانند سبک انتخاب روایت , کوتاه , Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ قوطی کبریتی است . شاید این قوطی کبریت پر از دانه های باروتی است Ú©Ù‡ با هم به آتش کشیده Ù…ÛŒ شوند Ùˆ شعله ای به ÙØ±Ø§ØªØ± بیش از یک چوب کبریت خواهند داشت .
در واقع این سبک به نوعی مجال اندیشیدن به خواننده اثر را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کرده Ùˆ نیز قادر است پایگاه قدرتمند Ùکری نویسنده را در یک چشم برهم زدن متبلور کند .
در این مجال اگرچه جای پرداختن به ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ایجاد سبک مینیمال Ùˆ انتخاب آن از سوی هنرمندان در پیش است اما اشاراتی جزیی به ÙلسÙÙ‡ ÛŒ معنی دار این سبک Ùˆ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از پایگاه Ùکری مونادولوژی خواهد شد .
روند شکل گیری ادبیات کمینه
هنر مینیمال در سال 1950 بوجود آمد Ú©Ù‡ این جنبش تا دهه 60 Ùˆ 70 ادامه پیدا کرد . این نمود بیشتر در عرصه هنرهای تجسمی , معماری Ùˆ موسیقی کاربرد ÛŒØ§ÙØª Ùˆ پس از آن مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ادبیات قرار Ú¯Ø±ÙØª . Ùˆ موÙÙ‚ به ایجاد سادگی در ÙØ±Ù… Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ گردید. این سبک در جستجوی ØØ°Ù هرگونه پیشگویی های شخصی از سوی نویسنده بود . درواقع هد٠مینیمالیسم این است Ú©Ù‡ به خواننده Ùˆ یا تماشاگر اجازه دهد نا با اشتیاق زیاد اثر هنری را تجربه کند بدون آنکه باعث عدم درک Ùˆ Ù…Ùهوم از ترکیب Ùˆ موضوع اثر شود .ادبیات مینیمال با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کمینه از کلمات به ظهور میرسد Ùˆ از بکارگیری قیدها اجتناب نموده Ùˆ متن ارائه شده خود موظ٠است Ù…Ùهوم Ùˆ معنا را به خواننده برساند .
این جنبش با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ ØªÙˆØµÛŒÙ ÙØ±Ù… های گوناگون هنری نمود پیدا کرد. وهر جا Ú©Ù‡ اثری کوتاه ارائه Ù…ÛŒ شد , وارد آن ØÙˆØ²Ù‡ قرار Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª .
قابل ذکر است , ارنست همینگوی در ارائه داستان های کوتاه , ساموئل بکت در عرصه خلق آثار نمایشی کوتاه Ùˆ داستان , Ùیلم سازی چون روبرت برسون Ùˆ ØØªÛŒ Ø·Ø±Ø§ØØ§Ù† اتومبیلی چون کولین چاپمن در این میان Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ باشند .
که پس از آن نویسندگان جوانی وارد این عرصه گردیدندو توانستند ژانرهای جدیدی را وارد این عرصه نمایند . چنانکه امروزه در قلمرو مینیمالیسم شاهد ظهور مکاتب وابسته به این ژانر چون مینیمالیسنم پست مدرن
Ù…ÛŒ باشیم . از سویی دیگر دنیای الکترونیک به بسط این ژانر هنری دامن زد Ùˆ عبور ÙØ±Ø¯ را از میان خیل بی پایان کلمه ها رهانید Ùˆ موجب خلق بایت های داستانی شد .
بایت های داستانی به وسیله Ùˆ برای اینترنت پدید آمدند. آنها در Ø§Ø²Ø¯ØØ§Ù… داستان های خیلی کوتاه دارای هسته های ÙلسÙÛŒ شدند*.
ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ادامه ÛŒ این روند Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از داستان های 55 کلمه ای , داستان های صد کلمه ایfast fictions Ùˆ ... موجب Ø´Ú©Ø§ÙØªÙ† مرزهای داستانک در خلق ÙلسÙÙ‡ ÛŒ مینیمالیسم پست مدرن گردید .
مینیمالیسم پست مدرن, Ø´Ø±Ø Ùˆ نقد تمامی دانسته های مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ کش٠شده موجز ما Ú©Ù‡ شامل تمامی اÙوریسم ها * Ùˆ مقال های کوتاه ما است Ù…ÛŒ باشد. در واقع ÙلسÙÙ‡ ÛŒ مدرن وابسته به جهان هنر مینیمال , شامل کلیه ÛŒ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ÛŒ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ما در پیش رو داشته Ùˆ یا خواهیم داشت .
در ادامه روشن است در ایجاد Ùˆ تØÙˆÙ„ این سبک دیدگاه ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù†ÛŒ چون لایبنیتز Ùˆ ادموند هوسرل قابل Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ باشد ....
-----------------------------
1- داستان مورد اشاره از سوی نویسنده نوشته شده است.
Fiction 55 2-
تولد داستان های 55 کلمه ای در سال1986توسط مجله ÛŒ New Times Ú©Ø§Ù„ÛŒÙØ±Ù†ÛŒØ§ صورت Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ این مجله برای اولین بار مسابقات داستان های کوتاه کوتاه 55 کلمه ای را برگزار نمود Ú©Ù‡ پس از آن این مسابقات سالیانه برگزار Ù…ÛŒ گردید Ùˆ ژانر جدیدی را وارد عرصه ÛŒ داستان کوتاه کرد.
3- کوتاه ترین داستان / استنلی بابین / مهران رضایی
--
بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از سایت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ هنر
* aphorism4-
--
برای خواندن کوتاهترین داستانک Ù…Ø·Ø±Ø Ø¯Ù†ÛŒØ§ ...
داستانک در قلمرو سبک کمینه
سارا مو یدی
داستانک دریک Ù„ØØ¸Ù‡ از زمان Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ دیگر تمام Ù…ÛŒ شود.
در داستانک همه چیز ØÙˆÙ„ ماجرا Ù…ÛŒ چرخد Ùˆ شخصیت مورد بررسی Ùˆ عرضه قرار نمی گیرد چراکه مجالی برای معرÙÛŒ شخصیت نیست. بازیگرانی Ú©Ù‡ تنها تک نقشی بازی کرده Ùˆ پنهان Ù…ÛŒ شوند تنها برای عرضه ÛŒ Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ است Ú©Ù‡ قرار است یک Ù„ØØ¸Ù‡ سایه وار بیاید Ùˆ برود . بن مایه ÛŒ داستانک آنقدر قوی است Ú©Ù‡ شاید در ده خط ویا کمتر آنچنان Ù…Ùهومی را به خواننده Ù…ÛŒ رساند Ú©Ù‡ تکلی٠او را خیلی سریع مشخص Ù…ÛŒ کند . یعنی این است Ùˆ دیگر هیچ Ùˆ تو Ù…ÛŒ توانی قضاوتی داشته باشی Ùˆ یا اصلا هیچ قضاوتی Ù†Ú©Ù†ÛŒ .
به واقع داستانک به تصویر کشیدن یک ایده است .ایده ای Ú©Ù‡ با یک بن مایه ÛŒ قوی نیاز به Ø´Ø±Ø Ùˆ توصی٠و چرایی ندارد. چیزی دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ Ùˆ در ØØ§Ù„ شدن است .این رویداد در Ù¾ÛŒ کش٠مدلول های گوناگون نیست Ùˆ مجالی برای ایجاد مدلول های جدید ندارد بلکه یک دال موجب یک مدلول شده است Ú©Ù‡ در این سیر قابل Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª .
کلیدهای نشانه ای در داستانک راه عبور به عمق رویداد Ùˆ پدیده های کش٠نشده هستند . نشانه هایی Ú©Ù‡ از این پس با آن مواجه Ù…ÛŒ شویم هرچند جزیی Ùˆ Ú©Ù… , کار بسیاری از جملات نیامده Ùˆ استدلالات نشده Ùˆ نتیجه گیری های به پایان نرسیده را انجام Ù…ÛŒ دهند . درواقع داستانک ØØ¬Ù…ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú© را از عناصر بسیار ساده Ùˆ Ú©ÙˆÚ†Ú© به
خود اختصاص داده Ùˆ با ساختار زبانی درگیر Ù…ÛŒ شود . بطوریکه به داستان های 55 کلمه ای * داستان های کوتاه کوتاه Ù…ÛŒ گویند . داستانک ها نیز در قلمرو سبک مینیمالیسم قرار Ù…ÛŒ گیرند . Ú©Ù‡ این قلمرو شامل تمامی آثار هنرهای تجسمی Ùˆ غیرتجسمی است Ú©Ù‡ با ابزاری ساده وهرچند جزیی به ظهور Ù…ÛŒ رسند . تصویر یک آهو با چند خط , یک پرنده با 2 منØÙ†ÛŒ , اندام ساده انسان با چند برش خطی , هایکوها , کاریکلماتورها , قطعه های Ú©ÙˆÚ†Ú© ادبی Ùˆ داستانک های کوتاه در این قلمرو قرار دارند .
بنابراین قلمرو مینیمال شامل کلیه آثار هنری قوطی کبریتی است . Ùˆ ایجاز Ú©Ù‡ یکی از خصیصه های هنر مدرن به شمار Ù…ÛŒ رود در این قلمرو شرط اساسی Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود Ùˆ به هنرمند اجازه ورود به آن جهان را Ù…ÛŒ دهد
عرصه ÛŒ داستانک عرصه ÛŒ متن مدرن است . در متن مدرن Ú†Ù‡ نظریه Ú†Ù‡ داستان Ùˆ Ú†Ù‡ داستانک بی ریشگی شرط اساسی ورود به قلمرو آن است . ابتدا Ùˆ انتهای یک متن مدرن تنها بر پایه ÛŒ خودش استوار است Ùˆ هرگونه قضاوتی را Ù…ÛŒ تواند بدون هیچ پشتوانه Ùکری استناد شده اجرا نمود Ùˆ خواننده را با موجی از تازه ها ØŒ ابهامات ØŒ ایده های جدید وپدیده های هیجان انگیز مواجه کند . اما این بدان معنا نیست Ú©Ù‡ متن مدرن Ú†Ù‡ در قلمرو داستان Ú†Ù‡ نظریه بر هیچ اصولی استوار نباشد . بلکه وقتی در این قلمرو قرار Ù…ÛŒ گیرید ØŒ به شما خواهد Ú¯ÙØª برای " گویه " Ø§ØØªÛŒØ§Ø¬ به هیچ " واگویه " ای نخواهید داشت . ما هیچ منطق ارائه شده را Ú©Ù‡ منتقدین ØŒ داستان نویسان Ùˆ شاعران پیش از ما Ú¯ÙØªÙ‡ اند Ùˆ انجام داده اند را به قلمرو خود وارد نمی کنیم بلکه ما روش کار خود را داریم Ùˆ روش کار ما بر پایه ÛŒ پدیده Ù…ØÙˆØ±ÛŒ استوار Ù…ÛŒ باشد . ما پدیده ها را خلق Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ خلق یک پدیده ÛŒ نادر Ùˆ نو، ریشه اش را تنها در زمانی Ú©Ù‡ در ØØ§Ù„ گذر است Ù…ÛŒ توان ÛŒØ§ÙØª
خصوصیت دیگر یک داستانک پیچیده نبودن آن است . در یک داستانک ساختارشکنی Ùˆ Ù†ØÙˆØ´Ú©Ù†ÛŒ به Ù…Ùهوم بغرنج بودن نیست . بلکه ÙØ±Ù… Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ دو لایه Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ هستند Ú©Ù‡ نویسنده ناچار Ù…ÛŒ شود ÙØ±Ù… را برای ÙØ±ÙˆØ¯ ماجرا بکار بگیرد Ùˆ او آنقدر خود را در این عرصه آزاد Ù…ÛŒ بیند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند ساختار را در هم بریزد Ùˆ ØØªÛŒ یک کلمه را بعنوان یک ماجرا دنبال کند Ùˆ یا اصلا خلق یک کلمه یا ÙØ¹Ù„ ØŒ Ù…ØÙˆØ± داستان باشد . با وجود اینکه Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ ÛŒ رشد یک داستانک در چند خط خلاصه Ù…ÛŒ شود اما نویسنده آنقدر آزاد است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند از هر چیز برای داستانش Ú©Ù…Ú© بگیرد . این چیز میتواند یک شئ بی ارزش ØŒ یک ØØ±Ù Ø› یک آدم یا یک کره ÛŒ خاکی دیگر باشد .
داستانک دارای سه مشخصی اصلی است :
Ùیزیولوژی ØØ±Ú©Øª
Ùیزیولوژی رویداد Ùˆ بی رویدادی
Ùیزیولوژی بی زمانی در زمانی
Ùیزیولوژی ØØ±Ú©Øª:
جریان در داستانک نوع خاص در ØØ§Ù„ شدن Ùˆ پرتاب شدن است . جنبش Ùˆ ØØ±Ú©Øª از عناصر Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ùˆ پیش زمینه Ù…ØØ³ÙˆØ¨ Ù…ÛŒ شود . این ØØ±Ú©Øª گاهی ماÙوق تصور است Ùˆ قابل اندازه گیری نیست . داده ها آنچنان سریع Ùˆ بی مجال به سوی نویسنده Ùˆ خواننده Ù…ÛŒ تازند Ú©Ù‡ متاÙیزک داستان را ØªØØª الشعاع قرار Ù…ÛŒ دهند . این خصوصیت از داستانک پیش زمینه Ùˆ پدید آورنده ÛŒ دو خصوصیت دیگر داستانک است Ø› رویداد Ùˆ بی رویدادی Ùˆ بی زمانی در زمانی .
Ùیزیولوژی رویداد Ùˆ بی رویدادی :
در داستانک Ù…ÛŒ تواند رویدادی Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø¨ÛŒØ§ÙØªØ¯ Ùˆ Ù…ÛŒ تواند Ú©Ù‡ نه !
چرا Ú©Ù‡ Ø´Ø±Ø Ø±ÙˆÛŒØ¯Ø§Ø¯ با وقوع رویداد دو چیز Ù…ØªÙØ§ÙˆØª هستند . گاه رویداد در ØØ§Ù„ شدن است Ùˆ در ØÛŒÙ†ÛŒ Ú©Ù‡ دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯ ØŒ ارائه Ù…ÛŒ شود Ùˆ گاه رویداد از قبل Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است Ùˆ کسی دارد با آن بازی ذهنی میکند . پرداختن به موضوع داستانک از نوع اول بسیار مشکل تر از نوع دوم است زیرا نویسنده باید آنقدر تردست باشد Ùˆ بر ایدئولوژی اثر آگاهی داشته باشد Ú©Ù‡ بتواند آن را به چالش ده خطی* Ùˆ در Ù„ØØ¸Ù‡ ای درآورد.
Ùیزیولوژی بی زمانی در زمانی
زمان از نظر Ù…Ùهومی در اثر مدرن معنای خاصی ندارد . زمان تنها یک ابزار برای دیواره ÛŒ تشخیص Ùˆ تÙکیک است آنهم به طور Ù†Ø§Ù…ØØ³ÙˆØ³ÛŒ Ú©Ù‡ خواننده نیازی به درگیری زمانی آنهم از نوع متعار٠نداشته باشد . در جایی شاید تیک تاک ساعت ØŒ اعداد ØŒ Ùˆ نشانه های بیرامون در خط زمانی دیده شوند اما ماجرا در داستانک آنچنان وزنه ای سنگین به خود داده است Ú©Ù‡ زمان در متن جایی برای نمود نخواهد داشت . چرا Ú©Ù‡ تا هنوز آخرین کلمه در " اثر " به پایین Ùˆ ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ متن پرتاب نشده است زمان داستانک در ØØ§Ù„ شدن است Ùˆ پایان Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است .
بعنوان نمونه با هم داستانک زیر را مرور می کنیم :
ونونا , سر کوچه ی سوم خونه داره !
ویونا , در ردی٠سوم کوچه ی سوم خونه داره !
درست روی خونه ونونا یه علامت گنده سبز می شه که ویونا در پنجرش رو می بنده
علامت گنده هی گنده و گنده تر می شه جوری که تموم کوچه ی سوم رو داره می گیره
ونونا کمک می خواد!
اما ویونا توی خونشه Ùˆ هیچ خبر نداره ونونا Ø®ÙÙ‡ شده واونم داره Ù…ÛŒ ره Ú©Ù‡ Ú©Ù… Ú©Ù… Ø®ÙÙ‡ بشه ! *
در داستانک بالا ویونا متوجه Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ این Ø§ØªÙØ§Ù‚ دارد Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ù…ÛŒ Ø§ÙØªØ¯. ونونا کسی است Ú©Ù‡ در یک سیر خطی در کنار ویونا Ùˆ Ú©Ù…ÛŒ Ø¢Ù†Ø·Ø±ÙØªØ± قرار دارد. ویونا از وقوع ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ چشم پوشی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این چشم پوشی موجب معدوم شدن خود Ùˆ دیگری است .
در اینجا نه ویونا از وقوع ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ توضیØÛŒ دارد اما چیستی Ùˆ چرایی ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ مورد سوال قرار Ù…ÛŒ گیرد .
تنها دو عنصراو – و– دیگری در یک برش زمانی در Ù„ØØ¸Ù‡ ای معدوم Ù…ÛŒ شوند Ùˆ پس از پایان ازهیچ کدام هیچ اثری نمی ماند .
زمانی که در این چرخه می گذرد زمان اکنون است و علامت گنده نشانه ای از چیزی است که قابل بیان نیست و یا نخواسته که باشد .
ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† داستانک همراه با ÙلسÙÙ‡ انتخاب سبک مینیمال در این روایت قابل ØªØ´Ø±ÛŒØ Ùˆ روشن انگاری است . همان اندازه Ú©Ù‡ برای ویونا Ø§ØªÙØ§Ù‚ در ØØ§Ù„ شدن هیچ اهمیتی ندارد به همان اندازه معدوم شدن ونونا نیز اهمیتی ندارد . از سویی دیگر دنیای غالب ویونا همانند سبک انتخاب روایت , کوتاه , Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ قوطی کبریتی است . شاید این قوطی کبریت پر از دانه های باروتی است Ú©Ù‡ با هم به آتش کشیده Ù…ÛŒ شوند Ùˆ شعله ای به ÙØ±Ø§ØªØ± بیش از یک چوب کبریت خواهند داشت .
در واقع این سبک به نوعی مجال اندیشیدن به خواننده اثر را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… کرده Ùˆ نیز قادر است پایگاه قدرتمند Ùکری نویسنده را در یک چشم برهم زدن متبلور کند .
در این مجال اگرچه جای پرداختن به ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ایجاد سبک مینیمال Ùˆ انتخاب آن از سوی هنرمندان در پیش است اما اشاراتی جزیی به ÙلسÙÙ‡ ÛŒ معنی دار این سبک Ùˆ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از پایگاه Ùکری مونادولوژی خواهد شد .
روند شکل گیری ادبیات کمینه
هنر مینیمال در سال 1950 بوجود آمد Ú©Ù‡ این جنبش تا دهه 60 Ùˆ 70 ادامه پیدا کرد . این نمود بیشتر در عرصه هنرهای تجسمی , معماری Ùˆ موسیقی کاربرد ÛŒØ§ÙØª Ùˆ پس از آن مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ ادبیات قرار Ú¯Ø±ÙØª . Ùˆ موÙÙ‚ به ایجاد سادگی در ÙØ±Ù… Ùˆ Ù…ØØªÙˆØ§ گردید. این سبک در جستجوی ØØ°Ù هرگونه پیشگویی های شخصی از سوی نویسنده بود . درواقع هد٠مینیمالیسم این است Ú©Ù‡ به خواننده Ùˆ یا تماشاگر اجازه دهد نا با اشتیاق زیاد اثر هنری را تجربه کند بدون آنکه باعث عدم درک Ùˆ Ù…Ùهوم از ترکیب Ùˆ موضوع اثر شود .ادبیات مینیمال با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کمینه از کلمات به ظهور میرسد Ùˆ از بکارگیری قیدها اجتناب نموده Ùˆ متن ارائه شده خود موظ٠است Ù…Ùهوم Ùˆ معنا را به خواننده برساند .
این جنبش با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ ØªÙˆØµÛŒÙ ÙØ±Ù… های گوناگون هنری نمود پیدا کرد. وهر جا Ú©Ù‡ اثری کوتاه ارائه Ù…ÛŒ شد , وارد آن ØÙˆØ²Ù‡ قرار Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØª .
قابل ذکر است , ارنست همینگوی در ارائه داستان های کوتاه , ساموئل بکت در عرصه خلق آثار نمایشی کوتاه Ùˆ داستان , Ùیلم سازی چون روبرت برسون Ùˆ ØØªÛŒ Ø·Ø±Ø§ØØ§Ù† اتومبیلی چون کولین چاپمن در این میان Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ باشند .
که پس از آن نویسندگان جوانی وارد این عرصه گردیدندو توانستند ژانرهای جدیدی را وارد این عرصه نمایند . چنانکه امروزه در قلمرو مینیمالیسم شاهد ظهور مکاتب وابسته به این ژانر چون مینیمالیسنم پست مدرن
Ù…ÛŒ باشیم . از سویی دیگر دنیای الکترونیک به بسط این ژانر هنری دامن زد Ùˆ عبور ÙØ±Ø¯ را از میان خیل بی پایان کلمه ها رهانید Ùˆ موجب خلق بایت های داستانی شد .
بایت های داستانی به وسیله Ùˆ برای اینترنت پدید آمدند. آنها در Ø§Ø²Ø¯ØØ§Ù… داستان های خیلی کوتاه دارای هسته های ÙلسÙÛŒ شدند*.
ÙلسÙÙ‡ ÛŒ ادامه ÛŒ این روند Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از داستان های 55 کلمه ای , داستان های صد کلمه ایfast fictions Ùˆ ... موجب Ø´Ú©Ø§ÙØªÙ† مرزهای داستانک در خلق ÙلسÙÙ‡ ÛŒ مینیمالیسم پست مدرن گردید .
مینیمالیسم پست مدرن, Ø´Ø±Ø Ùˆ نقد تمامی دانسته های مورد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ùˆ کش٠شده موجز ما Ú©Ù‡ شامل تمامی اÙوریسم ها * Ùˆ مقال های کوتاه ما است Ù…ÛŒ باشد. در واقع ÙلسÙÙ‡ ÛŒ مدرن وابسته به جهان هنر مینیمال , شامل کلیه ÛŒ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ…ÛŒ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ما در پیش رو داشته Ùˆ یا خواهیم داشت .
در ادامه روشن است در ایجاد Ùˆ تØÙˆÙ„ این سبک دیدگاه ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù†ÛŒ چون لایبنیتز Ùˆ ادموند هوسرل قابل Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ باشد ....
-----------------------------
1- داستان مورد اشاره از سوی نویسنده نوشته شده است.
Fiction 55 2-
تولد داستان های 55 کلمه ای در سال1986توسط مجله ÛŒ New Times Ú©Ø§Ù„ÛŒÙØ±Ù†ÛŒØ§ صورت Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ این مجله برای اولین بار مسابقات داستان های کوتاه کوتاه 55 کلمه ای را برگزار نمود Ú©Ù‡ پس از آن این مسابقات سالیانه برگزار Ù…ÛŒ گردید Ùˆ ژانر جدیدی را وارد عرصه ÛŒ داستان کوتاه کرد.
3- کوتاه ترین داستان / استنلی بابین / مهران رضایی
--
بر Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از سایت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ هنر
* aphorism4-
Ù…ØÙ…د نوشت