مجموعه ای از Ù‡ÛŒÙØ¯Ù‡ قصه با ساختار ها Ùˆ زبان Ù…ØªÙØ§ÙˆØª/هژبر

... بابام چون دیگه نمی تونست نون بده ازخونه مون Ø±ÙØª. دنبالش Ø±ÙØªÙ… تا پیداش کنم. اما نمی دونستم کجا. توی کتابای ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ دنبالش گشتم اما رد پای بابام زیر چرخ Ø¯ÙØ±Ø´Ú©Ù‡ والدوله ها Ùˆ ØÙˆØ¶ السلطنه ها Ú¯Ù… شده بود Ùˆ هیچ اثری ازش نبود. پس کجا Ø±ÙØªÙ‡ بود؟
مامانم Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ برو از سروانتس بپرس. پیش سروانتس Ø±ÙØªÙ… زیرسایه ÛŒ آسیابی ازکار Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ داشت نقاشی ای Ú©Ù‡ از بابام کشیده بود به پرده ÛŒ آسیابی آویزون Ù…ÛŒ کرد. پرسیدم: بابام کجاست؟
Ú¯ÙØª: Ú©Ù‡ از اینجا Ø±ÙØªÙ‡.
پرسیدم: کجا؟
Ú¯ÙØª"به هیچستان.
........
مجموعه ای از Ù‡ÛŒÙØ¯Ù‡ قصه با ساختار ها Ùˆ زبان Ù…ØªÙØ§ÙˆØª
انتشار : نشر دنا روتردام
چاپ: گردون برلین
برای Ø³ÙØ±Ø´ اینجا را کلیک کنید