شاهرخ تندرو ØµØ§Ù„Ø Ø¯Ø± ایسنا S. Tondro Saleh
برخي نظرها درباره‌ي شعر معاصر ايران، از Ùرو اÙتادن اين عرصه به Ù…Øاق بي‌اعتباري Ùˆ بي‌مخاطبي Øكايت دارد.
شاهرخ ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø - شاعر - با بيان اين مطلب در Ú¯Ùت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)ØŒ Ú¯Ùت: سرمنشأ اين تلقي‌ها هر Ú†Ù‡ كه باشد، از آسيبي قابل توجه نشان دارد كه زبان Ùˆ شعر Ùارسي با آن روبه‌رو شده است. اما در صورت كلي، معتقدم كه شعر در عصر Øاضر قابليت Ú¯Ùتماني خودش را به نسبت ساير Ù†Øله‌هاي ادبي هنري مثل ادبيات داستاني يا سينما از دست داده است Ùˆ همين مساله Ùرو اÙتادنش در Ù…Øاق را باعث شده است؛ البته اين به Ù…Ùهوم ساقط شدن زبان شعر در ارتباط با مخاطبانش نيست.
وي با يادآوري اين نكته كه شعر خوب نيز هم‌چنان مخاطب خود را دارد، اÙزود: چند جور به اين مساله مي‌شود نگاه كرد Ùˆ اين نگاه، به نظر من، بر اين پرسش قايم است كه اصولا Ú†Ù‡ كاركردي براي شعر مي‌توان قايل شد؟ Ùˆ به‌طور كل، توقع ما از شعر چيست؟
او در ادامه اين بØØ« ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯: تنوع نگاه شاعران به جهان Ùˆ مسائلش از يك سو، Ùˆ تØول بيان ديدگاه‌هاي شاعرانه از سويي ديگرâ€ØŒ اين عرصه را به تØول‌هاي ساختاري، Ù…Ùهومي Ùˆ درون‌مايه‌يي متوجه ساخته است. از اين زاويه، شعر امروز ايران، اÙقي گسترده‌تر از شعر دهه‌هاي 30ØŒ 40 Ùˆ 50 دارد؛ با اين تÙاوت شگر٠كه در دهه‌هاي يادشده، شاعر با التÙات به واقعيت تاريخي خود Ùˆ شناختش از مسائل بومي، كاش٠بياني شاعرانه مي‌شد كه شعر اتÙاق‌اÙتاده در زمينه آن، در Ù…Øك‌سراي مخاطب خود نيز آزموده مي‌شد Ùˆ سپس، عموميت مي‌ياÙت.
وي با اعتقاد بر اين‌كه شاعر در مواجهه با جهان Ùˆ واقعيت‌هاي مكشو٠خودش، از جامعه نيز نوعي سÙارش درياÙت مي‌كرد كه بر آرزوهاي عمومي Ùˆ اÙÙ‚ آينده جامعه منطبق بود، ØªØµØ±ÙŠØ ÙƒØ±Ø¯: اين نوع رÙتار شاعران با زبان، مخاطب، موضوع Ùˆ مسائل Øاشيه‌يي شعر، بازار شعر را نيز تعري٠مي‌كرد.
او ادامه داد: به‌نظرم، همين چند دليل است كه ارتÙاع قله‌هاي شعري ما را در دوره‌هاي گذشته مشخص Ùˆ تعري٠مي‌كند Ùˆ اگر امروز قله‌هايي از شعر Ùارسي ديده مي‌شوند Ùˆ چيزهايي نيز ديده نمي‌شوند، به تÙاوت‌هايي باز مي‌گردد كه زمينه‌هاي قله‌زايي ادبيات شعري ما با آن روبه‌رو شده است؛ همين تÙاوت‌هايي كه در نظر مخاطبان چند دهه‌ي گذشته شعر Ùارسي، اختلا٠ارتÙاع قابل ملاØظه، بين وضع موجود Ùˆ قله‌هاي شعري‌مان را تعري٠كرده است. با اين اوصاÙØŒ چگونه مي‌توان از مخاطب امروز - Øالا Ù…Øترمانه Ùˆ با خواهش Ùˆ تمنا - خواست كه مثلا شعر نيما يوشيج، مهدي اخوان ثالث، اØمد شاملو، Ùروغ Ùرخزاد، هوشنگ ابتهاج Ùˆ Ù…Øمدرضا Ø´Ùيعي كدكني را نبيند Ùˆ به‌جاي آن، شعرهاي سري‌باÙ‌شده را مصر٠كند؟ Øال آن كه همين مخاطب، شعر قله‌نشين Ùارسي را جست‌وجو مي‌كند Ùˆ مي‌يابد Ùˆ مي‌خواندش.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ú¯Ùت: شعر قله‌نشين شاعراني كه نامشان آمد، با تجربه‌هايي كه در ضرورت‌هايي نه چندان ضروري Ùˆ معتبر قد كشيده‌اند، تÙاوت ماهوي دارد Ùˆ اصلا از يك جنس نيستند Ùˆ هر كس هم بخواهد اين‌ها را در كنار هم مقايسه كند، از اساس، به اشتباهي جبران‌ناپذير دچار شده است Ùˆ ما، متاسÙانه، در درنگ‌مان بر وضعيت شعر به اين مقايسه دچار شده‌ايم Ùˆ گمان كنم يكي از راه‌هاي بيرون زدن از اين دام‌چاله، بي‌اعتنايي به شعارزدگي Ùˆ سÙارش‌پذيرهايي است كه Øوصله مخاطب شعر را سربرده‌اند.
به Ú¯Ùته‌ي اين شاعر، شعر Ùارسي در دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 با تغيير اÙÙ‚ Ù…Ùهومي روبه‌رو شد Ùˆ اين تغيير اÙÙ‚ØŒ بر درهم ريختگي اركاني ناظر بود كه زيربناي مسائل اجتماعي Ùرهنگي ما را تشكيل مي‌دادند. انديشمندان به‌طور عموم Ùˆ شاعران به‌طور خاص، از رويارويي با Ùضاي نوآمده، به سكوت Ùˆ تأمل رسيدند كه سكوت انديشه شاعرانه در برابر اين تØول‌ها Ùˆ دگرگوني‌ها نه به منزله‌ي انكار، كه ريشه‌شناسي واقعيت‌هايي دگرشده بود. اما اين تلقي متأسÙانه به تجربه‌اي نخ‌نما شده در ادبيات Øزبي - ايديولوژيكي گره خورد: سÙارشي‌نويسي. شعر كه در اين گرداب اÙتاد، مخاطب نيز اعتماد خود را به آن از ك٠داد.
وي يادآور شد: براي تجزيه Ùˆ تØليل بهتر اين مساله 10 شب شعرخواني شاعران معاصرمان را مي‌توانيم به ياد بياوريم؛ در نيمه دوم دهه‌ي 50. كشاكش دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 Ùرصتي شد براي عبور شاعران از انسداد زبان شعر؛ مخاطب اين دهه‌ها، آن Ú†Ù‡ را از شعر مي‌خواست نمي‌ديد Ùˆ آن Ú†Ù‡ را كه مي‌ديد، نمي‌پسنديد Ùˆ نمي‌خواست.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ù‡Ù…â€ŒÚ†Ù†ÙŠÙ† معتقد است: رويكرد شاعران جوان در سال‌هاي پاياني دهه 60 Ùˆ عرصه‌نوردي‌هاي دهه‌ي 70 ايشان به جايگاه جابه‌جاشده شعر از موقعيتي كه در آن به سر مي‌بردند تا عهدي مثل عهد دقيانوس بازمي‌گردد. پس شاعر دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 تلاش اصلي‌اش را گذاشت روي اين مسأله كه از Ùضاي Øاكم‌شده بر شعر به سمت كش٠Ùضايي ديگر برود؛ Ùضايي كه شناسه‌هاي كلاسيسيسم شعري ما Ùˆ اÙÙ‚ نوگرايي Ùˆ نوانديشي را توأمان در خود داشته باشد.
وي بØراني به نام بØران مخاطب را نه برآمده اين تلاش براي برون رÙتن از انسداد زبان Ùˆ قابليت شعر، بلكه آن‌را بØراني عمومي دانست.
او ادامه داد: از طرÙÙŠ ديگر شاعر Ùˆ مخاطب در گام نخست به‌دنبال شدت تأثير بخشيدن به شعر Ùˆ درياÙت‌هايش از شعر نيست؛ بلكه اين خود اثر است كه اين چنين زمينه‌هايي را متجلي مي‌سازد. درخصوص شعر دهه‌هاي 60 Ùˆ 70ØŒ Ú¯Ùتمان شعر، قدري ترميم شد Ùˆ از موضع انÙعال Ùˆ سكوت بيرون آمد؛ منتها به سمت چيزي به‌نام ترانه رÙت. سيل ترانه‌هايي كه نام شاعراني تجربه‌گرا را در اين دو دهه بر خود دارند، شاهدي بر اين مثال است.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ø±Ø§Ù‡ بيرون رÙتن از موقعيتي را به‌نام انسداد شعر، به ضرورت ترسيم دقيق رابطه شعر، شاعر Ùˆ مخاطب ذكر كرد Ùˆ اظهار داشت: دو راه‌كار عمومي Ùˆ كاربردي شايد اين مسير را قدري بتواند كوتاه كند: ابتدا، راه اÙتادن جريان نقد سالم، پويا، بي‌غرض Ùˆ بلندنظر به شكل گسترده در مطبوعات Ùˆ ساير رسانه‌هاي جمعي Ùˆ ديگر، توجه بيش از پيش شاعران اين دو دهه به آثار Ùˆ درياÙت‌هاي شاعران هم‌نسل خود. اين دو راه‌كار به‌نظرم كمك مي‌كند كه با موضوع شعر Ùˆ جايگاهش در ادبيات امروز ايران به صورت علمي رÙتار شود.
شاهرخ ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø - شاعر - با بيان اين مطلب در Ú¯Ùت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)ØŒ Ú¯Ùت: سرمنشأ اين تلقي‌ها هر Ú†Ù‡ كه باشد، از آسيبي قابل توجه نشان دارد كه زبان Ùˆ شعر Ùارسي با آن روبه‌رو شده است. اما در صورت كلي، معتقدم كه شعر در عصر Øاضر قابليت Ú¯Ùتماني خودش را به نسبت ساير Ù†Øله‌هاي ادبي هنري مثل ادبيات داستاني يا سينما از دست داده است Ùˆ همين مساله Ùرو اÙتادنش در Ù…Øاق را باعث شده است؛ البته اين به Ù…Ùهوم ساقط شدن زبان شعر در ارتباط با مخاطبانش نيست.
وي با يادآوري اين نكته كه شعر خوب نيز هم‌چنان مخاطب خود را دارد، اÙزود: چند جور به اين مساله مي‌شود نگاه كرد Ùˆ اين نگاه، به نظر من، بر اين پرسش قايم است كه اصولا Ú†Ù‡ كاركردي براي شعر مي‌توان قايل شد؟ Ùˆ به‌طور كل، توقع ما از شعر چيست؟
او در ادامه اين بØØ« ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯: تنوع نگاه شاعران به جهان Ùˆ مسائلش از يك سو، Ùˆ تØول بيان ديدگاه‌هاي شاعرانه از سويي ديگرâ€ØŒ اين عرصه را به تØول‌هاي ساختاري، Ù…Ùهومي Ùˆ درون‌مايه‌يي متوجه ساخته است. از اين زاويه، شعر امروز ايران، اÙقي گسترده‌تر از شعر دهه‌هاي 30ØŒ 40 Ùˆ 50 دارد؛ با اين تÙاوت شگر٠كه در دهه‌هاي يادشده، شاعر با التÙات به واقعيت تاريخي خود Ùˆ شناختش از مسائل بومي، كاش٠بياني شاعرانه مي‌شد كه شعر اتÙاق‌اÙتاده در زمينه آن، در Ù…Øك‌سراي مخاطب خود نيز آزموده مي‌شد Ùˆ سپس، عموميت مي‌ياÙت.
وي با اعتقاد بر اين‌كه شاعر در مواجهه با جهان Ùˆ واقعيت‌هاي مكشو٠خودش، از جامعه نيز نوعي سÙارش درياÙت مي‌كرد كه بر آرزوهاي عمومي Ùˆ اÙÙ‚ آينده جامعه منطبق بود، ØªØµØ±ÙŠØ ÙƒØ±Ø¯: اين نوع رÙتار شاعران با زبان، مخاطب، موضوع Ùˆ مسائل Øاشيه‌يي شعر، بازار شعر را نيز تعري٠مي‌كرد.
او ادامه داد: به‌نظرم، همين چند دليل است كه ارتÙاع قله‌هاي شعري ما را در دوره‌هاي گذشته مشخص Ùˆ تعري٠مي‌كند Ùˆ اگر امروز قله‌هايي از شعر Ùارسي ديده مي‌شوند Ùˆ چيزهايي نيز ديده نمي‌شوند، به تÙاوت‌هايي باز مي‌گردد كه زمينه‌هاي قله‌زايي ادبيات شعري ما با آن روبه‌رو شده است؛ همين تÙاوت‌هايي كه در نظر مخاطبان چند دهه‌ي گذشته شعر Ùارسي، اختلا٠ارتÙاع قابل ملاØظه، بين وضع موجود Ùˆ قله‌هاي شعري‌مان را تعري٠كرده است. با اين اوصاÙØŒ چگونه مي‌توان از مخاطب امروز - Øالا Ù…Øترمانه Ùˆ با خواهش Ùˆ تمنا - خواست كه مثلا شعر نيما يوشيج، مهدي اخوان ثالث، اØمد شاملو، Ùروغ Ùرخزاد، هوشنگ ابتهاج Ùˆ Ù…Øمدرضا Ø´Ùيعي كدكني را نبيند Ùˆ به‌جاي آن، شعرهاي سري‌باÙ‌شده را مصر٠كند؟ Øال آن كه همين مخاطب، شعر قله‌نشين Ùارسي را جست‌وجو مي‌كند Ùˆ مي‌يابد Ùˆ مي‌خواندش.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ú¯Ùت: شعر قله‌نشين شاعراني كه نامشان آمد، با تجربه‌هايي كه در ضرورت‌هايي نه چندان ضروري Ùˆ معتبر قد كشيده‌اند، تÙاوت ماهوي دارد Ùˆ اصلا از يك جنس نيستند Ùˆ هر كس هم بخواهد اين‌ها را در كنار هم مقايسه كند، از اساس، به اشتباهي جبران‌ناپذير دچار شده است Ùˆ ما، متاسÙانه، در درنگ‌مان بر وضعيت شعر به اين مقايسه دچار شده‌ايم Ùˆ گمان كنم يكي از راه‌هاي بيرون زدن از اين دام‌چاله، بي‌اعتنايي به شعارزدگي Ùˆ سÙارش‌پذيرهايي است كه Øوصله مخاطب شعر را سربرده‌اند.
به Ú¯Ùته‌ي اين شاعر، شعر Ùارسي در دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 با تغيير اÙÙ‚ Ù…Ùهومي روبه‌رو شد Ùˆ اين تغيير اÙÙ‚ØŒ بر درهم ريختگي اركاني ناظر بود كه زيربناي مسائل اجتماعي Ùرهنگي ما را تشكيل مي‌دادند. انديشمندان به‌طور عموم Ùˆ شاعران به‌طور خاص، از رويارويي با Ùضاي نوآمده، به سكوت Ùˆ تأمل رسيدند كه سكوت انديشه شاعرانه در برابر اين تØول‌ها Ùˆ دگرگوني‌ها نه به منزله‌ي انكار، كه ريشه‌شناسي واقعيت‌هايي دگرشده بود. اما اين تلقي متأسÙانه به تجربه‌اي نخ‌نما شده در ادبيات Øزبي - ايديولوژيكي گره خورد: سÙارشي‌نويسي. شعر كه در اين گرداب اÙتاد، مخاطب نيز اعتماد خود را به آن از ك٠داد.
وي يادآور شد: براي تجزيه Ùˆ تØليل بهتر اين مساله 10 شب شعرخواني شاعران معاصرمان را مي‌توانيم به ياد بياوريم؛ در نيمه دوم دهه‌ي 50. كشاكش دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 Ùرصتي شد براي عبور شاعران از انسداد زبان شعر؛ مخاطب اين دهه‌ها، آن Ú†Ù‡ را از شعر مي‌خواست نمي‌ديد Ùˆ آن Ú†Ù‡ را كه مي‌ديد، نمي‌پسنديد Ùˆ نمي‌خواست.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ù‡Ù…â€ŒÚ†Ù†ÙŠÙ† معتقد است: رويكرد شاعران جوان در سال‌هاي پاياني دهه 60 Ùˆ عرصه‌نوردي‌هاي دهه‌ي 70 ايشان به جايگاه جابه‌جاشده شعر از موقعيتي كه در آن به سر مي‌بردند تا عهدي مثل عهد دقيانوس بازمي‌گردد. پس شاعر دهه‌هاي 60 Ùˆ 70 تلاش اصلي‌اش را گذاشت روي اين مسأله كه از Ùضاي Øاكم‌شده بر شعر به سمت كش٠Ùضايي ديگر برود؛ Ùضايي كه شناسه‌هاي كلاسيسيسم شعري ما Ùˆ اÙÙ‚ نوگرايي Ùˆ نوانديشي را توأمان در خود داشته باشد.
وي بØراني به نام بØران مخاطب را نه برآمده اين تلاش براي برون رÙتن از انسداد زبان Ùˆ قابليت شعر، بلكه آن‌را بØراني عمومي دانست.
او ادامه داد: از طرÙÙŠ ديگر شاعر Ùˆ مخاطب در گام نخست به‌دنبال شدت تأثير بخشيدن به شعر Ùˆ درياÙت‌هايش از شعر نيست؛ بلكه اين خود اثر است كه اين چنين زمينه‌هايي را متجلي مي‌سازد. درخصوص شعر دهه‌هاي 60 Ùˆ 70ØŒ Ú¯Ùتمان شعر، قدري ترميم شد Ùˆ از موضع انÙعال Ùˆ سكوت بيرون آمد؛ منتها به سمت چيزي به‌نام ترانه رÙت. سيل ترانه‌هايي كه نام شاعراني تجربه‌گرا را در اين دو دهه بر خود دارند، شاهدي بر اين مثال است.
ØªÙ†Ø¯Ø±ÙˆØµØ§Ù„Ø Ø±Ø§Ù‡ بيرون رÙتن از موقعيتي را به‌نام انسداد شعر، به ضرورت ترسيم دقيق رابطه شعر، شاعر Ùˆ مخاطب ذكر كرد Ùˆ اظهار داشت: دو راه‌كار عمومي Ùˆ كاربردي شايد اين مسير را قدري بتواند كوتاه كند: ابتدا، راه اÙتادن جريان نقد سالم، پويا، بي‌غرض Ùˆ بلندنظر به شكل گسترده در مطبوعات Ùˆ ساير رسانه‌هاي جمعي Ùˆ ديگر، توجه بيش از پيش شاعران اين دو دهه به آثار Ùˆ درياÙت‌هاي شاعران هم‌نسل خود. اين دو راه‌كار به‌نظرم كمك مي‌كند كه با موضوع شعر Ùˆ جايگاهش در ادبيات امروز ايران به صورت علمي رÙتار شود.