« Ùرانک ØŒ زنی Ú©Ù‡ ضØاک را سرنگون ساخت » / منوچهرجمالی
کاوه ÙˆÙریدون وضØاک را همه میشناسند ØŒ ولی« Ùرانک» را Ú©Ù‡ بزرگترین جنبش ضد ستم را درایران ØŒ به راه انداخته وسامان داده Ùˆ به پیروزی رسانده ØŒ کسی نمیشناسد ØŒ Ùˆ ازاو هم هیچگاه، Øتا زنان آزادی خواه ایران ØŒ یادی نمیکنند .
....
منوچهرجمالی
Ùـرانک، زنـی Ú©Ù‡
ضØاک راسـرنگون کرد
جشن مهرگان ØŒ جشن Ùرانک است، نه جشن Ùریدون
جشن مهرگان،
جشنی برضدÙ«عید قربان» است
جشن مهرگان ØŒ استوار براین Ù…Øتواهست Ú©Ù‡
هیچکس ØŒ ØÙ‚ ندارد Ú©Ù‡ :
«کشتن وآزردن جان وخردانسان»رامقدس سازد
کاوه ÙˆÙریدون وضØاک را همه میشناسند ØŒ ولی« Ùرانک» را Ú©Ù‡ بزرگترین جنبش ضد ستم را درایران ØŒ به راه انداخته وسامان داده Ùˆ به پیروزی رسانده ØŒ کسی نمیشناسد ØŒ Ùˆ ازاو هم هیچگاه، Øتا زنان آزادی خواه ایران ØŒ یادی نمیکنند .
چرا ØŸ برای اینکه نقش بزرگ زن را ØŒ درتاریخ Ùآزادیخواهی ودادخواهی ØŒ تاریک ومجهول ساخته اند . در روایت شاهنامه ازکاوه ÙˆÙریدون ØŒ درست موبدان زرتشتی ØŒ Ùرانک را Ú©Ù‡ نخستین وبرترین نقش را دراین خیزش جامعه داشته ØŒ کمرنگ ساخته وازدید ØŒ اÙکنده اند . Ùرانک Ú©Ù‡ Ùقط درشاهنامه ØŒ درنقش مادری Ùریدون ØŒ به مادری دلسوز کاسته میشود ØŒ زنیست Ú©Ù‡ دراوج بزرگترین Ùاجعه های دراجتماع ایران ØŒ بنیاد گذارومبدع وسازمان دهنده بزرگترین جنبش دادخواهی درÙرهنگ ایران میگردد . او درØقیقت وبه معنای بسیار گسترده ØŒ مادر، یا سرچشمه پیدایش Ùرزندانی میشود Ú©Ù‡ خطررا به خود میخرند Ùˆ با سرپیچی وطغیان ØŒ ضØاک زمانه را سرنگون میسازند. او بنیاد گذار Ù«ØÙ‚ سرکشی وسرپیچی درÙرهنگ ایران ØŒ دربرابرهرقدرتی میشود Ú©Ù‡ جان وخرد انسانها را بیازارد ØŒ Ùˆ طبعا گزندی به قداست جان وخرد انسان بزند » . هرچند نیزکه این قدرت ØŒ خدا باشد ØŒ یا آنکه به خدائی نسبت داده شود . این Ùاجعه ٠درد آور ٠بزرگ Ú©Ù‡ همیشه درتاریخ ØŒ تکرارمیشود ØŒ آنست Ú©Ù‡ « ترس Ùˆ ÙˆØشت انگیزی Ùˆ شکنجه دادن جان Ùˆ آزردن وخÙÙ‡ کردن خرد، Ùˆ سلب آزادی دراندیشیدن ØŒ مقدس ساخته میشود » .
Ùرانک ØŒ Ùمبدع وبنیاد گذار Ùخیزش، برضد این مستبد یا آن دیکتاتور، نبود Ù‡ است Ú©Ù‡ جان وخرد انسانهارا میآزارند . او با دلیری بی نظیر خود ØŒ ØÙ‚ خیزش Ùˆ استقامت وطغیان را، برضد هرگونه «آزارنده جان وخرد انسانی را Ú©Ù‡ خود را به نام خدائی ØŒ مقدس میسازد » ØŒ درÙرهنگ ایران تاءسیس Ùˆ پایدارساخته است .
وقتی « ترساندن جان وخرد انسانی » ØŒ کاری خدائی شد ØŒ عملی مقدس میشود ØŒ وطبعا بسیاری را سØرواÙسون میکند . هنگامی Ú©Ù‡ خدا ØŒ چنین کاری را دوست میدارد Ùˆ انسان را برای کشتن وعذاب دادن به امرخود ØŒ امتیازمیدهد ØŒ پس باید کارهای خدائی کرد Ùˆ به Ø°Ø¨Ø Ù…Ù‚Ø¯Ø³ انسانها شتاÙت . با این جاذبه واÙسونست Ú©Ù‡ مردمان ØŒ در کشتاروشکنجه دهی Ùˆ آزردن جان وخرد همدیگر، غرق شادی میشوند ØŒ Ùˆ کشتن وعذاب دادن Ùˆ شکنجه کردن جانها وخردها را ØŒ به کردار« بزرگترین جشن » در زندگی خود درمی یابند .
آنها ØŒ انسانها را برای خدایشان وبه امرخدایشان میکشند ØŒ وبه Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø®ÙˆØ¯Ø´Ø§Ù† ØŒ آنهارا برای خدایشان ØŒ « قربانی میکنند » . Ú©Ùشتن وآزردن Ùˆ شکنجه کردن ØŒ یا « طرد اصل قداست جان وخرد » ØŒ مقدس ساخته میشود . آنها درعذاب دادن وشکنجه دادن جانها Ùˆ Ø®ÙÙ‡ کردن خردها ØŒ هرروز ØŒ « عید قربان » دارند . عید قربان،عید همیشگی آنها میشود . آنها هرروز وهرساعت وهرآن، با آزردن وکشتن وخدعه ومکر کردن ودروغ Ú¯Ùتن Ùˆ ریا کردن Ùˆ امرونهی کردن Ùˆ تØقیرکردن ØŒ غرق درشادی هستند ØŒ چون نه تنها همه ØŒ بلکه خودرا نیز قربانی خدا میکنند . درآزردن ØŒ قربانی میکنند . خودآزاری Ú©Ù‡ همان عداوت با Ù†Ùس اماره وطرد خوشیها درزندگی این دنیا باشد، همان عیدقربان میشود . درخود آزاری هم ØŒ جشن دارند !
اکنون این Ùرانک است Ú©Ù‡ برضد چنین گونه شادیها وجشن ها Ú©Ù‡ با عذاب الیم انسانها ØŒ درتاریخ Ùراهم میشود ØŒ بپا میخیزد ØŒ Ùˆ بنیاد چنین گونه جشنی را ازریشه میکند ØŒ Ùˆ Ù…Ùهوم ومØتوای جشن وشادی را تØول میدهد . این یک انقلاب٠بزرگ ØŒ درمÙهوم ومØتوای جشن وشادی انسان است . جشن وشادی ،« مردمی» ساخته میشود . این جانÙزائی واین موسیقی واین رقص واین زندگی درگیتی هست Ú©Ù‡ انسان را شاد میسازد ØŒ نه « جان آزاری وخرد آزاری » به امر خدائی مقتدریا قدرتی مقدس .
مهرگان ØŒ درست جشنی هست Ú©Ù‡ برضد « عید قربان » بنیاد نهاده شده است . این جشنی است Ú©Ù‡ ازشاد ساختن Ùˆ پروردن وپرستاری جانها، از نواختن موسیقی برای همه ØŒ از به رقص آوردن انسانها ØŒ از آزادی اندیشیدن پیدایش Ù…ÛŒ یابد ØŒ نه ازکشتاروجهاد ØŒ نه ازدوزخ ساختن گیتی Ùˆ زندگی در دنیا برای مردمان ØŒ Ùˆ دلخوش کردن مردمکشان Ùˆ آزارندگان ØŒ به بهشتی درآخرت ÙˆÙراسوی زمان .
Ú†Ù‡ شد Ú©Ù‡ این Ùرانک ØŒ دراین داستان ØŒ شخصیتی ناپیدا وگمنام درسایه مانده است ØŸ چرا این جشن Ùرام ( بغ رام = بَگرام = بَیرام ) ØŒ یا جشن زنخدا میترا ( میترا+ گانا = دوشیزه میترا ) ØŒ یا جشن Ùرانک ØŒ به Ùریدون نسبت داده شده است ØŸ Ùرانک Ùˆ رام ومیترا، چنانچه دیده خواهد شد ØŒ هرسه نام یک شخص هستند .
آنچه درشاهنامه، دراثردستکاریها وتØریÙات موبدان زرتشتی در دوره ساسانیان ØŒ ازجلوه انداخته شده است ØŒ همین Ø´Øصیت Ùرانک ØŒ مادرÙریدون است ØŒ Ú©Ù‡ درواقع برخیزاننده Ùˆ Ø¢Ùریننده Ùˆ آراینده جنبش مردمی برضد ضØاک یا برضد « هرگونه جان آزاری وخرد Ú©ÙØ´ÛŒ » هست .
یزدانشناسی زرتشتی با سه خدایا Ù† مهم ایران Ú©Ù‡ «1- ارتاÙرود Ú©Ù‡ سیمرغ است ØŒ Ùˆ2- بهرام ØŒ Ùˆ3- رام » باشند ØŒ درگیری شدید داشتند ØŒ چون درست این سه خدا ،« سه تایکتائی بودند ØŒ Ú©Ù‡ درÙرهنگ ایران ØŒ بÙÙ† پیدایش ٠جهان Ø¢Ùرینش شمرده میشدند » ØŒ Ùˆ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با تصویراهورامزدای زرتشت بودند Ú©Ù‡ خود را Ø¢Ùریننده جهان میدانست ØŒ واین سه را از اصالت میانداخت .
این سه باهم ØŒ پیکریابی ٠همان « اصل جÙتی یا همزادی یا جÙت گوهری بودند » Ú©Ù‡ زرتشت برضد آن برخاسته بود . درشاهنامه ( دراثر دستکاری موبدان زرتشتی ) چنین وانمود میشود Ú©Ù‡ جشن مهرگان ØŒ جشن Ùریدون است ØŒ وکوشیده میشود Ú©Ù‡ شخصیت Ùرانک ØŒ Ù…ØÙˆ Ùˆ Ùرعی ÙˆØاشیه ای ساخته شود. درØالیکه Ùرانک ØŒ نه تنها مبتکروبرانگیزنده بلکه سامان دهنده جنبش ملت برضد ضØاک هست . بهترین گواه نیز درخود شاهنامه موجود هست . چون جشن پیروزی برضØاک را ØŒ Ùرانک مادرÙریدون میگیرد ØŒ Ùˆ درواقع ØŒ اوهست Ú©Ù‡ بنیاد این جشن را میگذارد .
این Ùرانک هست Ú©Ù‡ « جشن ساز» هست . ازاین رو نیز این جشن ØŒ مهرگان نامیده میشود ØŒ چون « مهر» ØŒ نام دیگراوهست . این خدای ایران هست Ú©Ù‡ درجشن سازی ØŒ غایت زندگی در گیتی ودرزمان را معین میسازد.
جشن مهرگان ØŒ درواقع Ù‡Ùته سوم ماه مهر است ( از16 مهر تا 21 ) روز 21 ماه مهر است Ú©Ù‡ روز « رام » میباشد . درآثارالباقیه میآید Ú©Ù‡ : « روزبیست ویکم ØŒ رام روز است Ú©Ù‡ مهرگان بزرگ باشد » . Ùˆ مهرگان Ú©Ù‡ « میترا گانا یا میترا کانا» باشد، به معنای « دوشیزه میترا » هست . گانا ØŒ گانیا ØŒ کانا ØŒ کانیا ØŒ هم به معنای « Ù†ÛŒ » وهم به معنای « دوشیزه » هستند Ùˆ رام، رام جیت ( رام Ù†ÛŒ نواز) میباشد Ú©Ù‡ زنخدای زمان وزندگی ( زندگی = جی ØŒ یکی ازنامهای رام ) وموسیقی ورقص وشناخت است . بنا برابوریØان ØŒ مغان خوارزم ØŒ رام روزرا ØŒ « جی روز» مینامیده اند . جی Ú©Ù‡ هم به معنای زندگی وهم به معنای یوغ وهم به معنای شاهین ترازو هست ØŒ نام رام میباشد . او خودش هست ØŒ اصل زندگی ( جی = Ú˜ÛŒ ) درهمه زندگانست . درسÙغدی نیز، مهرگان « بغه کنیز= kaanichÙ†ÛŒ « دوشیزه خدا = زنخدا»
نامیده میشود ودرواقع میتراگانا ØŒ به معنای « دوشیزه میترا » هست . پس Ùرانک ومیترا ØŒ هردو نامهای دیگر رام هستند . بستن کمربند ( کستی یا زنار) Ú©Ù‡ یک رسم بسیارکهن ایرانست ØŒ دراین روز،به میان بسته میشد .
بستن کمربند ، درست قبول تعهد برای طغیان وسرپیچی دربرابر هرقدرتیست که جان وخرد مردمان را بیازارد یا به به عبارت دیگر، تعهد هرایرانی برای گزند ناپذیری ( قداست ) جان وخرد انسانها ، بدون هیچ تبعیضی بود .
همین کمربند را جوانمردان به کمرمی بستند .
این کمربند ( کستی ØŒ زنار ) دارای سی وسه رشته بود Ú©Ù‡ خدایان زمان ایران باشند ØŒ Ú©Ù‡ « مَـر = امر » نیزنامیده میشوند ØŒ Ùˆ درست پیشوند٠نام انسان ( مردم = مر+ تخم ) هستند . انسان ØŒ تخم یا Ùرزند سی وسه خدای زمان است. اهمیت Ùوق العاده جشن مهرگان ØŒ به معنای ویژه ای ایست Ú©Ù‡ درÙرهنگ ایران ØŒ بدان داده میشد . این Ù‡Ùته سوم ØŒ گاهنباراست Ùˆ پنج روز از آن
ØŒ « تخمی » هست Ú©Ù‡ انسان ØŒ ازآن ØŒ درهÙتاد رور ØŒ پیدایش Ù…ÛŒ یابد . به عبارت دیگر،اهورامزدای زرتشت ØŒ مردم را نمی Ø¢Ùریند ØŒ بلکه مردم ØŒ ازاین تخم میروید . این تخم یا اصل انسان ØŒ عبارت از پنج خداهستند . به عبارت دیگر، این پنج خدا باهم ØŒ در Ùطرت وطبیعت هرانسانی هستند . این پنج خدا ØŒ عبارتند از سروش ( روز17 ) ØŒ رشن ( روز18 ) ÙˆÙروردین ( سیمرغ ØŒ روز 19 ) وبهرام (روز20 ) ورام ( روز 21 ) Ùˆ رام ØŒ نقطه آغاز پیدایش انسان ( مردم ) هست .
به عبارت دیگر،با چیرگی برضØاک ،یعنی براصل خشم وآزارو تهدید وتعدی هست Ú©Ù‡ انسان ØŒ شروع به پیدایش میکند . انسان ØŒ هنگامی درجهان،بهروز وپیروز است Ú©Ù‡ درجهان ØŒ آزارنده Ùˆ قهرورزو پرخاشگرو ÙˆØشت انگیزو بیم کننده نباشد . این تخم انسان ØŒ درواقع ØŒ مرکب از « اصل جÙتی یا همزادی یا یوغی » هست Ú©Ù‡ 1- Ùروردین ( سیمرغ ) Ùˆ2- بهرام Ùˆ3- رام باشند ،وسروش ورشن ØŒ نقش ماما وپدیدارسازنده این تخم را دارند . ازاینجا بود Ú©Ù‡ نماد مهرگان ØŒ یا نماد این سه تای یکتا ØŒ یکی ترنج بود Ùˆ دیگری زمرد یا زبرجد . «زمرد» Ú©Ù‡ به نظرمن ØŒ میبایسی « زَم + روت » باشد به معنای « Ùرزند رام » هست . زمرد وزبرجدکه درواقع هردو به قول بیرونی درالجماهر، دونامند برای یک معنی » ØŒ نماد « سبزی » هستند Ú©Ù‡ دراصل « سا پیزه » ØŒ یا « سه اصل وسه بÙÙ† » باشد Ùˆ درست نام این سه خدا باهم بوده است . « سبز= ساپیزه » نام این اصل انسان وجهان بوده است . معنای ژر٠سبز، ازاین اندیشه کهن برمیخیزد Ú©Ù‡ Ùراموش ساخته شده است .
این سه خدا Ú©Ù‡ گوهر ÙˆÙطرت هرانسانی هستند ØŒ « سبز» میباشند . گوهر ÙˆÙطرت هرانسانی ØŒ سبز هست . سبز، درÙرهنگ ایران برآینده های گوناگون دارد Ùˆ یک معنای مهم
سبز درÙرهنگ ایران ØŒ مهروعشق هست . چون بیان عشق خدایان به هم ØŒ دربÙÙ† هستی انسان وگیتی هست .
نماد دیگر، ترنج هست Ú©Ù‡ به معنای « دورنگ جÙت باهم = توی رنگ » باهمست . ازاین رو ترنج ØŒ Ú©Ù‡ نماد سه تایکتائی ( سیمرغ + بهرام + رام ) واصل پیدایش انسان وجهان میاشد، نقش Ùوق العاده مهم درایران داشته است . این رستمست Ú©Ù‡ دربرابر اسÙندیار ترنج را دردست میگیرد ØŒ یعنی ما هستیم Ú©Ù‡ تاج بخشیم ØŒ وشاهی شما ØŒ ازما تضمین واستوار میگردد .
بدینسان دیده میشود رام یا Ùرانک یا میترا یا جی Ú©Ù‡ در داستان ØŒ مادرÙریدون شمرده میشود ØŒ همان مادرهمه انسانهاست . Ùریدون ØŒ نقش نمادین همه انسانها یا اجتماع وملت را بازی میکند ØŒ چون رام یا جی ( بغ رام = بیرام ) اصل زندگی Ùˆ تخم همه انسانها میباشد . Ùرانک ØŒ هنگامیکه زندگی وخرد انسانها ØŒ در زیروØشت انگیزی ضØاکی ØŒ به اوج اضطراب وپریشانی رسیده ØŒ با دلیری ØŒ جنبش تازه ای را برای Ø¢Ùریدن زندگی شاد سازمان میدهد Ùˆ ضØاک را با استقامت ØŒ سرنگون میسازد .
چگونه ÙˆØشت انگیزی ØŒ جاذبه پیدا میکند ØŸ
چرا مردم ØŒ مسØور Ù«انگیزنده ÙˆØشت» میگردند ØŸ
تÙاوت میان آموزه زرتشت وروایت شاهنامه
پس ازبه دونیمه ارّه کردن جمشید به وسیله ضØاک ØŒ Ú©Ù‡ عملی Ùوق العاده ÙˆØشتناکست ØŒ دیده میشود Ú©Ù‡ درایران ØŒ اغتشاش وآشوب میشود،ودراین اثناء ØŒ همه سپاهیان از « ضØاک » Ú©Ù‡ پیکریابی ØŒ اژدها ÛŒ هولناکست ØŒ دل ازمهرجمشید Ù…ÛŒ برند Ùˆ مسØور٠اصل ÙˆØشت انگیزنده وترور میشوند . این سپاهیان Ú©Ù‡ دنبال شاهی ورهبری بودند درست Ø´ÛŒÙته این پیکرهولناک میگردند . به عبارت دیگر، ÙˆØشت انگیزی وترور، برای آنها ØŒ کاری بسیارپسندیده ودوست داشتنی میگردد . سپاهیانی Ú©Ù‡ ازجمشید روبرتاÙته بودند ØŒ جمشید Ú©Ù‡ با خرد مهرورزش ØŒ جهان را بهشت برین ساخته بود ØŒ Ùقط برای آنکه ادعای خدائی کرده بود ( باید درپیش چشم داشت Ú©Ù‡ درآن روزگار، همه مردمان ØŒ Ùرزندان خدا یا سیمرغ شمرده میشدند ØŒ Ùˆ این ادعا ØŒ یکی از بدیهیات٠روزمره هرانسانی بود ) ØŒ روبرتاÙته ØŒ Ùˆ به « اصل ÙˆØشت انگیز، Ú©Ù‡ اصل خشم وقهرو تهدید Ùˆ کشتاروآزردن » است روی میآورند Ùˆ درست اورا به عنوان شاه خود Ù…ÛŒ پذیرند . همه آنان ØŒ عاشق اصل ÙˆØشت انگیزی ØŒ یعنی قهروتعدی وتجاوزوتهدید میشوند . این « اژدها پیکری Ú©Ù‡ پرازهول » هست ØŒ باید جاذبه ای داشته باشد Ú©Ù‡ آنها ازسازنده بهشت باخردمهرورزمیگزیزند،ودل، به پیکرهولناکی Ú©Ù‡ هرانسانی باید ازآن بگریزد ØŒ میدهند . بنا برشاهنامه، پس ازجمشید :
پدید آمد ازهرسوئی خسروی یکی نامداری زهرپهلوی
سپه کرده و جنگ را ساخته دل، ازمهرچمشید، پرداخته
یکایک ازایران برآمد سپاه سوی تازیان برگرÙتند راه
شنیدند کانجا یکی مهتراست پرازهول شاه ، اژدهاپیکراست
بشاهی برو Ø¢Ùرین خواندند ورا شاه ایران زمین خواندند
با آنکه همه میدانند Ú©Ù‡ ضØاک هولناکست ØŒ همه سپاهیان یا نگهبانان ایران ( Ú©Ù‡ باید با خرد ØŒ نگهبانی کنند ) ØŒ به او روی میآوردند Ùˆ چنین شاهی را میجویند Ú©Ù‡ درواقع باید ازاو ترسید وگریخت .
با پیدایش این Ùاجعه بزرگ Ú©Ù‡ چیرگی ضØاک باشد ØŒ ÙˆØشت انگیزی ØŒ وشکنجه دادن جان Ùˆ آزردن خرد ØŒ نزدمردم، سØرانگیزو مقدس ساخته میشود ØŒ Ùˆ درست Ùرانک ØŒ برضد این پدیده تازه است ØŒ Ú©Ù‡ با دلیری میایستد . ضØاک Ú©Ù‡ « اژی + دهاک » باشد ومتضاد با « Ú˜ÛŒ = زندگی » میباشد ØŒ پیکریابی همان « اژی = ضد زندگی ØŒ نازندگی » است Ú©Ù‡ بنیاد آموزه زرتشت است .
با سنجش اندیشه زرتشت درگاتا Ùˆ روایت ضØاک یا « اژی » درشاهنامه ØŒ وتÙاوت Ø´Ú¯Ùت انگیزآن دو ،به نکات بسیارارزشمند درÙرهنگ ایران راه Ù…ÛŒ یابیم . میان « اژی » درآموزه زرتشت و« اژی» درشاهنامه ØŒ تÙاوت بسیارژرÙÛŒ هست . درگاتا ØŒ « Ú˜ÛŒ » Ùˆ « اژی » ØŒ دربÙÙ† ØŒ ازهم جدا Ùˆ بریده Ùˆ متضاد باهم و«تØول ناپذیر به همند » ØŒ ولی درشاهنامه،« اژی » Ú©Ù‡ ضØاک باشد ØŒ درآغاز، « Ú˜ÛŒ یا اصل زندگی » است ØŒ ودر روند زندگی ØŒ به « اژی » ØŒ تØول Ù…ÛŒ یابد . این اصل زندگی هست Ú©Ù‡ خودش ØŒ تØول به اصل ضد زندگی Ù…ÛŒ یابد . ودرست مسئله Øقیقی ØŒ این اندیشه بنیادی درÙرهنگ ایران بوده است ØŒ Ú©Ù‡ Ú˜ÛŒ واژی باهم رابطه پیچیده تری دارند Ú©Ù‡ زرتشت ترسیم کرده است .
ضØاک ØŒ Ú©Ù‡ دراصل گیاهخواراست ( یعنی هیچ جانی را نمی آزارد Ùˆ ازکشتن Ù…ÛŒ پرهیزد ØŒ وبه عبارت دیگر، زندگی را مقدس میداند وبدان مهر میورزد ) ØŒ Ùرزند پدریست Ú©Ù‡ «نقش دایه مهربان » را بازی میکند . البته پدرضØاک مرداس درشاهنامه Ú©Ù‡ همان میتراس باشد ØŒ دراصل مادراوست ØŒ نه پدراو ØŒ ولی دراین داستان ØŒ بنا برضرورت مردسالاری ØŒ نرینه ساخته شده است ØŒ وازآنجا Ú©Ù‡ پدر، شیردهنده نیست ØŒ دارنده گله های گاوان شیرده شمرده شده است Ú©Ù‡ به رایگان به نیازمندان شیرمی بخشد .
بدینسان مادینه ØŒ نرینه ساخته میشود. نرینه است ولی نقش دایه ومادر را بازی میکند . مرداس نیز همان نقش دایه مهربان را ØÙظ میکند . البته « ضÙØاک » درپهلوی ØŒ به معنای Ùرزند هست . اکنو Ù† Ú†Ù‡ روی میدهد Ú©Ù‡ این Ú˜ÛŒ ØŒ تبدیل به اژی ØŒ یا به اصل کام بردن آزاروکشتارمیشود ( زدارکامه= اهریمن میشود ) . کشتن وخونریختن برای او جشن میگردد .
درآموزه زرتشت ØŒ Ú˜ÛŒ به اژی ØŒ تØول ناپذیر، وباهم پیوند ناپذیرند . هرچند زرتشت ØŒ Ú˜ÛŒ واژی را ازهم بریده وجدا ومتضاد باهم میداند ولی آنها را « همزاد » یعنی « جÙت » هم میداند . به عبارت دیگر، این دواصل متضاد، برغم ازهم بریدگی ØŒ به شیوه ای دیگر به هم بسته میمانند Ùˆ همیشه باهم « Ú¯Ù€Ùمیخته اند » . درواقع این دو، دراثرهمان همزادیا جÙت بودن ØŒ ازهم بریده ولی همیشه به هم زنجیرشده اند . « اژی » Ú©Ù‡ درواقع تاریک است ØŒ در درون « Ú˜ÛŒ » Ú©Ù‡ روشن است ØŒ پنهان ونهÙته است . ازسوئی با اژی درتاریکی نمیتوان جنگید Ùˆ ازسوی دیگر، تاریکی برعکس اندیشه زرتشت ØŒ با اصل Ø¢Ùرینندگی کار داشته است . تاریکی ØŒ آبستن به راز است وازاین رو ØŒ آنچه اهریمن خوانده میشود ØŒ درتاریکی میکشد وجذب میکند . اهریمن ØŒ همیشه ماسک خوبی وزیبائی وروشنی ومهر به خود میزند وطبعا Ùریبنده وگمراه کننده میماند Ùˆ نمیتوان آنرا نابودساخت . چون با هرشکلی ازاو Ú©Ù‡ بجنگند ØŒ Ùوری اوبه Ø´Ú©Ù„ دیگر درمی آید .
درشاهنامه ØŒ پدرضØاک Ú©Ù‡ مرداس ( میتراس = میترا+ آس = میترای جÙت گوهر) نام دارد همان « مهر» است ØŒ هرچنداورا نرینه ساخته اند Ùˆ گاوان شیرده بیشمار به او داده اند تا نقش دایگی ومهررا بازی کند . این اصل مهر، Ùرزندی ( ضÙØاک) پیدامیکند Ú©Ù‡ دراصل گیاهخوارهست وجانی را نمی آزارد . این داستان درشاهنامه ØŒ درچهارچوبه تÙکرزرتشتی ØŒ بازسازی شده است . تØول « Ú˜ÛŒ به اژی » درخود ضØاک روی نمیدهد ØŒ بلکه « اهریمن » Ú©Ù‡ پیکری ساخته دین زرتشتی است ØŒ نقش Ùریبنده وگمراه کننده را بازی میکند Ùˆ ضØاک گیاهخواررا باÙریب ØŒ ضØاک خونخوارمیسازد Ú©Ù‡ از آزردن جان وخرد ØŒ کام ببرد . ولی اندیشه تØول Ú˜ÛŒ به اژی ØŒ برغم این دست کاری به جای باقی میماند، درØالیکه چنین تØولی برضد آموزه زرتشت هست . یزدانشناسی زرتشتی نیز ملغمه یا گمیخته ای از Ùرهنگ ارتائی سیمرغی Ùˆ آموزه زرتشت میباشد.
درÙرهنگ ارتائی ØŒ Ú˜ÛŒ = جی ØŒ خودش « یوغ = همزاد= جÙت » هست Ùˆ نیازی به « اژی » ندارد . با اختلال واغتشاش وناهم آهنگ شدن ØŒ این Ú˜ÛŒ ( یوغ ) ØŒ ØŒ اژی پیدایش Ù…ÛŒ یابد Ú©Ù‡ میتوان ازسر، با ایجاد همآهنگی درزندگی ØŒ اژی را برطر٠ساخت واژی ØŒ موجودیتی Ùراسوی « Ú˜ÛŒ » ندارد . درÙرهنگ اصیل ایران، اصل شرّ وجود ندارد ØŒ بلکه Ùقط نوعی اختلال درخود اصل زندگیست Ùˆ قابل رÙع کردنست .
Ú˜ÛŒ Ú©Ù‡ اصل تواÙÙ‚ وآشتی ومهرهم هست ØŒ دراثراختلال ØŒ بی مهری وکین ورزی وترس انگیزی وخشم میشود . ازآنجا Ú©Ù‡ خود این Ú˜ÛŒ ØŒ تØول به اژی Ù…ÛŒ یابد ØŒ این گوهرمهراست Ú©Ù‡ کین وترس وخشم وقهرشده است . پس ØŒ مهروزندگی ØŒ درکین وترس وخشم ØŒ بطورپوشیده میماند Ùˆ همین نکته است Ú©Ù‡ درخشم وقهروترس انگیزی ØŒ مهرنیزهست ØŒ واین معجون است Ú©Ù‡ ÙˆØشت انگیزی وخشم را مقدس وجذاب میسازد . در نقوش میتراس درغرب نیز دیده میشود Ú©Ù‡ وقتی میتراس ØŒ تیغ به شاهرگ گاو میزند Ùˆ این عمل ÙˆØشت آمیزرا میکند ØŒ سرش را برمیگرداند تا خودش آن را نبیند . به عبارت دیگر، مهر درضدش، بطورپوشیده آمیخته است . بدین ترتیب « دروغ مقدس یا Øکمت » پیدایش Ù…ÛŒ یابد . ÙˆØشت انگیزی Ùˆ کین ورزی Ùˆ کشتار، Ùریبنده میشود وسØرمیکند . دروØشت انگیختن وتهدید وخشم کردن ØŒ تجربه مهر میگردد . درگÙتن دروغ ومکرکردن Ùˆ دوروئی ØŒ Øقیقت،تجربه میگردد . برای رسیدن به خیر، میتوان عمل شرّ کرد . شرّکردن ØŒ همان تØول تجربه خیرکردنست .
این ترکیب مهر( کشش) وترس باهم ØŒ گوهر تجربه قداست دینی درهمه ادیان ابراهیمی است . درØالیکه تجربه قداست درÙرهنگ ایران ØŒ دیدن زیبائی خدا ومست شدن ،وجذبه ÙˆØال پیدا کردن ازاین زیبائیست . خدا ØŒ در آهنگها ÛŒ شادی آور Ùارکستری نموارمیشود Ùˆ انسانهارا به شورورقص میانگیزد واین تجربه قداست خدا هست . تجربه قداست ØŒ تجربه خدا درجشن سازی برای زندگی کردن درگیتی هست .
Ùرانک درست برای ازنو زنده Ùˆ پایدارساختن این تجربه قداست دینی هست Ú©Ù‡ برضد « تجربه قداست درآمیغ مهروترس باهمست » . درÙرانک ØŒ یک تجربه قداست دینی ØŒ رویارو با تجربه دیگرقداست دینی میایستند .
پایان بخش نخست مقاله Ù« Ùرانک ØŒ
زنی Ú©Ù‡ ضØاک را سرنگون ساخت »
گلناز نوشت