زبان / دکتر بیژن باران
آیا Ù…ÛŒ توان با این ترجمه های Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ یک متن ادبی غربی از داستایوسکی، کاÙکا، مارکز را Ø¨ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سره ترجمه کرد؟ یا یک یک متن علمی از آینشتاین، هاوکینز، یا اخبار سیاسی روزانه را به پارسی سره ترجمه کرد؟ تازه برای Ú©ÛŒ Ùˆ کدام خواننده؟
...
زبان
دکتر بیژن باران
در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهانی امروزی زبان 2 گونه است: طبیعی برای انسانها Ùˆ ماشینی برای رایانه ها. در این جستار مراد زبان طبیعی است. زبان وسیله ارتباط بین موجودات است Ú©Ù‡ شامل ماشینهای هوشمند هم Ù…ÛŒ شود.
زبان مهارتی در مغز Ùˆ عضلات است. این مهارت بر بنمایه های ارثی، از 2 میلیون سال پیش در انسانماها، در تکامل مغز Ùˆ تارهای صوتی برای ایجاد ارتباط اجتماعی پدید آمد. در روال تکامل زبان Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ برای ترابری اطلاعات 2 شبکه عصب کورتکس کلامی/ لغتی در نمیکره مغز Ú†Ù¾ Ùˆ عاطÙÛŒ/ معنایی در نیمکره مغز راست Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯.
قبل از بروز زبان در جامعه انسانی، مغز انسان به مرØÙ„Ù‡ اندیشیدن نمادی/ سمبولیک از 100 هزار سال پیش رسیده بود. اندیشیدن نمادی کاربرد یک چیز برای بیان چیز دیگر Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ انسان را از انسانما جدا Ù…ÛŒ کند. آثار عتیق از 60 هزار سال پیش در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ای جنوبی بر تکه های پوست تخم شتر مرغ با ØÚ© خطوط موازی Ùˆ متقاطع بدست آمده اند. این نقوش بمنظور شناسنامه ÙØ±Ø¯ÛŒ یا گروهی نشان از نمادگرایی دارند.
ØØ³Ø§Ø¨ØŒ طنز، استعاره چند نمونه اندیشه نمادی اند. در ØØ³Ø§Ø¨ عدد 2 شمارش 2 شیی را Ù…ÛŒ نمایاند. استعاره هم چیزی را برای بیان چیز دیگر بکار Ù…ÛŒ برد. داس به هلال ماه تشبیه Ù…ÛŒ شود. ØØ§Ùظ: مزرع سبز ÙÙ„Ú© دیدم Ùˆ داس مه نو./ یادم از کشته خویش آمد Ùˆ وقت درو. رابطه این 2 شیی مجزا/ گسسته در استعاره قرار Ù…ÛŒ گیرد. اگر این 2 شیی پیوسته باشند قیاس بین آن 2 آرایه ادبی مجاز/ متونیم نامیده Ù…ÛŒ شود. معمولا تعمیم جزء به Ú©Ù„ نمونه مجاز مرسل Synecdoche است. تقابلهای سوسور Ù…ØÙˆØ±Ù‡Ø§ÛŒ همنشینی - جانشینی، همزمانی – درزمانی، Ú¯ÙØªØ§Ø±- نوشتار، دال-مدلول مداقه شود. https:// از همان ابتدای اسکان انسانها در غارهای کوهپایه ها، کناره رودها، ساختن کپر/ سنگچین های باامنیت بیشتر، اÙÙ‚ دیدشان تغییر کرد. درختان Ùˆ جانوران جدید در زندگیشان پیدا شدند. بخاطر Ú©ÙˆÚ† از شرق Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا بدنبال Ø¢ÙØªØ§Ø¨ به خاور در آسیا Ùˆ سپس به قاره آمریکا رسیدند. در ÙØµÙ„ گرما با دور شدن از استوا به اروپای جنوبی رسیدند.
این Ú©ÙˆÚ† سترگ منجر به پیدایش اÙقهای نوین با گیاهان، جانوران، تپه ها، نهرهای غریب در اذهان ساکنان شد. متناظر با این اجسام اسمها، ØµÙØªÙ‡Ø§ØŒ ÙØ¹Ù„های جدیدی مطابق اوضاع Ù…ØÙ„ÛŒ به زبان Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ شدند. این Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ کلمات، Ø¹ÙˆØ§Ø·ÙØŒ خلاقیت مغزی به اشتقاق زبان آنها انجامید- چون Ù…ØÛŒØ·Ù‡Ø§ÛŒ جدید Ù…ØªÙØ§ÙˆØª بودند.
بعلاوه نسل جدید در اقلیم جدید هم ØªÙ„ÙØ¸ کلمات قدیمی را تغییر دادند. این اشتقاق زبان را در Ú©ÙˆÚ† آریاییها از شمال دریای خزر Ùˆ مصب ولگا به شرق/ شبه قاره هند، جنوب/ Ùلات ایران، غرب/ جزایر یونان در 4 هزار سال پیش هم میتوان در قرابت زبانهای متقدم ودیک هندی، گاتیک ایرانی، الاییک Ellas یونان دید. نمونه: مادر، ستاره، ماه در هر 3 زبان مشترک اند.
**
بررسی زبان را Ù…ÛŒ توان در 2 بخش اجتماعی Ùˆ مغزی انجام داد. در دهه گذشته Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ Ø´Ú¯ÙØªÛŒ در بخش شبکه های عصب با ابزار رایانه ای تصویری مانند fMRI انجام شده. این دانش عصبشناسی با کاربرد ابزار دیجیتال تصویرگر ÙØ¹Ø§Ù„یتهای کورتکس مغز را در تبادل زبانی خواندن، شنیدن، Ú¯ÙØªÙ†ØŒ اندیشیدن، ترجمه، Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ØŒ خلاقیت ادبی
با بیرون از ذهن ÙØ±Ø¯ مداقه کرده است. نمونه: از زبان تاتی دوران مادها در گستره آذربایجان، مازندران، روستاهای دامنه البرز – اکنون گویشورانی بجا نمانده اند.
بررسی اجتماعی زبان در جهان پس از عصر روشنگری سده های میانی هزاره 2Ù… این روال را تصدیق Ù…ÛŒ کند: تعداد زبانها در جهان رو به تقلیل است. در نیمه 2Ù… هزاره گذشته، 2500 گویش سرخپوستان در قاره آمریکا متروک شدند. همین الگو در هند، چین، قاره Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا تکرار Ù…ÛŒ شود. در خاور میانه هم تعداد زبانها از 100 سال پیش رو به تقلیل است.
هوش اجتماعی برای تعامل با دیگران، رابطه بین این 2 عنصر لغتی Ùˆ عاطÙÛŒ را برای درک نیت دیگران ضروری Ù…ÛŒ کند. پس زبان شامل معنی، ØªÙ„ÙØ¸ØŒ دستور، منطق در نیمکره مغز Ú†Ù¾ بوده؛ Ù…ØØ±Ú©Ø§ØªØŒ استعاره، طنز، Ù„ØÙ† در نیمکره مغز راست Ù…ÛŒ باشد. همین روال تکاملی را Ù…ÛŒ توان در رشد جنین تا بلوغ هم مشاهده کرد. در سیر رشد کودک نخست پرورش تارهای صوتی Ùˆ سخنگویی ساده Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡Ø› سپس Ù„ØÙ†ØŒ عاطÙÙ‡ Ùˆ سواد آموزی برآن اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ شود. آیا طنز زنانه با مردانه ØªÙØ§ÙˆØª دارد؟
آشنایی با جرقه ای در چشم طرÙین، شیمی بین 2 تن، درد دل کردن برای هم آغاز Ù…ÛŒ شود. در اینجا شیمی بمعنی ØªØ±Ø´Ø Ù‡ÙˆØ±Ù…ÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒ درون ریز است Ú©Ù‡ بر Ø¨Ø±Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÚ¯ÛŒ پوست، ضربان قلب Ùˆ ØªÙ†ÙØ³ØŒ ØªØØ±ÛŒÚ© غدد از جمله تعریق، Ùˆ تارهای صوتی اثر Ù…ÛŒ گذارد.
بهنگام بدرود دست دادن، بغل کردن، بوسیدن روی لب یا گونه این آشنایی شدت انتیم بودن را نشان میدهد. پس از جدایی، بهم Ùکر کردن، بازآوری تکه هایی از Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ØŒ ØØ±Ú©Ø§Øª Ø·Ø±ÙØŒ لبخند، Ù†ØÙˆÙ‡ نشستن در ØØ§Ùظه مرور Ù…ÛŒ شود. در مغز، یک ÙØ±Ø¯ بخصوص با Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ دیگر سنجیده شده؛ نکات مثبت Ùˆ منÙÛŒ او در ذهن مرور Ù…ÛŒ شوند. تا ÙØ±Ø¯ به نتیجه برسد Ú©Ù‡ وعده ملاقات بعدی را با طر٠در میان بگذارد.
در ایران هم ظر٠3 هزار سال تاریخ 10 ها زبان، 100 ها گویش Ùˆ لهجه پیدا شده؛ برخی هم متروک شدند. در سده 20Ù… مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر رشد ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ کرد. نیز با پیدایش رسانه های ماهواره ای، همه گیری ابزار دیجیتال ارتباطی، Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ گروهی هوایی Ùˆ دریایی بسیاری واژه های Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دیگر داخل شدند.
در عهد هخامنشیان، بویژه داریوش اول، زبان آرامی با دبیران 2زبانه دربار Ùˆ ساتراپها برای زبان رسمی تخت جمشید بکار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. البته خط میخی با ØØ¬Ø§Ø±ÛŒ در سنگهای مانا وسیله بهتری برای تاریخ Ùˆ تبلیغ بود. بسیاری از واژه های ایکه در لغتنامه های ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ هزار سال گذشته عربی انگاشته شده اند؛ واژه های آرامیک مشترک در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ میانه، عبری، عربی اند.
این لغتنامه نویسان این دسته از واژه های کهن را با واژه های وارد شده بÙلات در سده 7Ù… مخلوط کرده؛ هر دو دسته را بنام عربی ØØ¬Ø§Ø² نوشته اند؛ بنادرستی بنام واژه های تازی قلمداد کرده اند. خود واژه کهن/ کاهن بمعنای آخوند/ موبد از جمع کوهنیم عبری است Ú©Ù‡ شاید با یهودیان همراه کوروش پس از ÙØªØ بابل به Ùلات آمد.
Ø¯Ø±ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ این واژه ها از 2500 سال پیش در Ùلات ایران در Ø³Ø·Ø Ø±Ø³Ù…ÛŒ بکار Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯. نمونه: کاتب، ملک، شمس، جمل/ شتر، بیت، عین، رب، کاهن واژه های آرامیک اند Ú©Ù‡ اول بزبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ در 2000 سال پیش Ùˆ بعد به زبان عربی در سده های 6-7 Ù… وارد شده اند؛ از طریق ØÙ…له اعراب به Ùلات 2باره بزبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ دری Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ شده اند.
پس بسیاری واژه های Ú©Ù‡ در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ اکنون عربی خوانده Ù…ÛŒ شوند؛ آرامیک بوده. این واژه ها از زمان شاید مادهها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان – یعنی از 3 هزار سال پیش تا ورود تازیان در سده 7Ù… کمینه در میان دولتیان کاربرد داشته اند. عربی در سده های 7-8 وارد ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شد؛ آنهم Ùقط در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ رایج در شهرهای بزرگ با لهجه های Ù…ØÙ„ÛŒ پیرامونی. از اینرو ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ زبانان عربیگو را عجم بخاطر لهجه ÙØ§Ø±Ø³ÛŒØ´Ø§Ù† Ù…ÛŒ نامیدند.
روشن است Ú©Ù‡ با رشد ایرانی گری در عصر سامانیان Ùˆ بعد، واژه های بومی جای واژه های مرکزی آرامیک را Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. نمونه: شاه، خورشید، شتر، خانه، چشم در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ همه گیر شدند؛ واژهای باستانی آرامیک ملک، شمس، جمل، بیت، عین یا متروک شده؛ یا در متون کتبی بجای ماندند. البته برخی از این واژه ها با استیلای تازیان بر Ùلات ایران جان 2باره ÛŒØ§ÙØªÙ‡ در زبان دیوانی Ùˆ ادبی بازسازی شدند. ورنه توده های ایرانی بزبانهای Ù…ØÙ„ÛŒ باهم ارتباط Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯.
این Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ با معیار زبان خراسانی، هراتی، دری ØªØØª عنوان پارسی کتابش را نوشت دلیل نمی شود Ú©Ù‡ در عراق، خوزستان، بلوچستان، گیلان، آذربایجان، کردستان زبان خراسانی در 1000 سال پیش بین مردم رواج میداشته است. مردم این ایالات بزبانهای بومی خود داد Ùˆ ستد Ù…ÛŒ کردند.
این شمای Ú©Ù„ÛŒ زبانی باید آویزه گوش پان ایرانیستها قرار گیرد. آنها چند متن دبیرستانی با Ø¨ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سره ترجمه کرده؛ این متون را با مترادÙهای رایج به مردم ایمیل Ù…ÛŒ زنند. آیا Ù…ÛŒ توان با این ترجمه های Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ یک متن ادبی غربی از داستایوسکی، کاÙکا، مارکز را Ø¨ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سره ترجمه کرد؟ یا یک یک متن علمی از آینشتاین، هاوکینز، یا اخبار سیاسی روزانه را به پارسی سره ترجمه کرد؟ تازه برای Ú©ÛŒ Ùˆ کدام خواننده؟
بهرجت این تجرید Ùˆ تقلیل گرایی است Ú©Ù‡ زبان خراسان هزار سال پیش را به تمام Ùلات تعمیم داده اند. این سطØÛŒÚ¯Ø±ÛŒ Ùˆ تقلید از هم سنت بدی در Ùلات ایران بوده Ùˆ Ù…ÛŒ باشد. بعید است Ú©Ù‡ یک کاشانی، یزدی، خلخالی، بوشهری، همدانی، لر، کرد، ساروی/ اهل ساری، رازی / اهل ری، از کتاب ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ در 1000 سال پیش سر در Ù…ÛŒ آوردند. کما اینکه کسانی Ú©Ù‡ بتاتی در ساوجبلاغ تا 50 سال پیش تکلم میکردند؛ کتاب ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ برایشان Ùهم پذیر نبود.
زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ در رسانه ها هم براساس بخشی از ادبیات هزاره گذشته Ùˆ عمدتا لهجه شمال تهرانی است. تهران بزرگ از 100 سال گذشته لهجه های رازی، شمرونی، ØØ³Ù† آبادی، چاله میدونی، آخوندی، ÙØ±Ù†Ú¯ÛŒ مآباب دارد. کلاچ واژه ای تاتی/ مادی بر وزن گلاب نوعی گویش آمیخته از 2 زبان است. این واژه اکنون در روستاهای کوهستانی دماوند تا خلخال Ùˆ قزوین بکار Ù…ÛŒ رود.
بگذریم Ú©Ù‡ گویشهای کلاچی- آمیخته ای از زبانهای ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ با آذری، کلیمی، کردی، ارمنی، بلوچی، آشوری، لری، قزوینی – در تهران بزرگ تا ØÙˆÙ„ ÙˆØÙˆØ´ انقلاب جمهوری رایج بودند. اکنون در کلونیهای ایراینهای مقیم لس آنجلس، استهکلم، لندن، پاریس – گویش کلاچی ملغمه ÛŒ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ زبان Ù…ØÙ„ÛŒ مهاجران کاملا مشهود است.
نمونه زبان کلاچی 2 سویه در لوس انجلس: بین ایرانیان: ویکند تو پارک هاتداگ کباب Ù…ÛŒ کنیم. Weekend تعطیل ته Ù‡ÙØªÙ‡ یعنی شنبه Ùˆ یکشنبه Ùˆ hot dog نوعی گوشت پخته نمکدار در روده گوسÙند. بین آمریکایها: We ate kebab with tarragon; bought pistachios and sherbet in the bazaar. ما ترخان Ùˆ کباب خوردیم؛ پسته شور Ùˆ شربت از بازار خریدیم.
در خارج از ایران، زبان کلاچی بین ایرانیان مهاجر از آمیختن واژه ها Ùˆ دستور زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ زبان Ù…ØÙ„ سکونت تولید Ù…ÛŒ شود. نمونه های زبان کلاچی در کلونی ایرانیان در آمریکا ØØªÛŒ در رسانه های گروهی وجود دارند. تاثیر این واژه ها انیرانی روی Ùکر Ùˆ دستور زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ نیاز به جستاری جدا دارد.
البته نوع رقیقتر زبان کلاچی در دوره های قدیم هم وجود داشته. پس از ØÙ…له اسکندر، واژه های یونانی مانند زنبق، پیاله؛ پس از ورود تازیان کلماتی مانند الله، صلات؛ با وررد تاتارها لغات آقا، خان؛ با ورود استعمار به خلیج نامهای پرتغال، لنج/ نوعی قایق موتوری، Ùˆ در شمال پوتین، استکان رایج شدند.
در عصر ناصری در سده 19Ù… تهران شاهد ورود واژه های ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ در جملات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شد. در سده 20Ù… واژه های تخصصی غربی در علوم به 10ها هزار رسید. همین دهه گذشته، 100 ها واژه مربوط به اینترنت، دیجیتال، هارد دیسک، هوستینگ، سرور وارد زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شدند. تا جاییکه زبان Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ در Ú©ÙˆÛŒ Ùˆ برزن تهران پر از ترکیبات کلاچی شده.
ایجاد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³ØªØ§Ù† هم با بودجه ناچیز Ùˆ بوروکراسی ØØ¬ÛŒÙ…ØŒ کندی لاک پشت را در جهان امروز دارد. استادان، Ù…Ø³Ø§ÙØ±Ø§Ù†ØŒ نویسندگان، هنرمندان، Ø³ÛŒØ§ØØ§Ù†ØŒ مترجمان Ú†Ù¾ Ùˆ راست واژه های غربی را وارد زبان Ù…ÛŒ کنند. در هنر Ùیلمسازی سکانس، پلان، سناریو، کات، اپیزود، درام، کمدی واژه های یومیه شده اند.
اعضای Ø§ØªØØ§Ø¯ÛŒÙ‡ اروپا به 40 زبان تکلم Ù…ÛŒ کنند؛ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ تنها چند زبان رسمی دارند. ترجمه ÛŒ بین زبانها بسیار مهم بوده؛ زیرا بنمایه مناسبات مالی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است. در میان اعضای Ø§ØªØØ§Ø¯ÛŒÙ‡ هستند کشورهایی Ú©Ù‡ 2-3 زبان رسمی دارند. نمونه: سویس با 3 زبان ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ØŒ آلمانی، ایتالیایی. البته هر کشور چند زبان، گویش Ùˆ لهجه های دیگری غیر از زبان رسمی هم دارد.
https://bejanbaran.blogfa.com/
...
زبان
دکتر بیژن باران
در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جهانی امروزی زبان 2 گونه است: طبیعی برای انسانها Ùˆ ماشینی برای رایانه ها. در این جستار مراد زبان طبیعی است. زبان وسیله ارتباط بین موجودات است Ú©Ù‡ شامل ماشینهای هوشمند هم Ù…ÛŒ شود.
زبان مهارتی در مغز Ùˆ عضلات است. این مهارت بر بنمایه های ارثی، از 2 میلیون سال پیش در انسانماها، در تکامل مغز Ùˆ تارهای صوتی برای ایجاد ارتباط اجتماعی پدید آمد. در روال تکامل زبان Ø´ÙØ§Ù‡ÛŒ برای ترابری اطلاعات 2 شبکه عصب کورتکس کلامی/ لغتی در نمیکره مغز Ú†Ù¾ Ùˆ عاطÙÛŒ/ معنایی در نیمکره مغز راست Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯.
قبل از بروز زبان در جامعه انسانی، مغز انسان به مرØÙ„Ù‡ اندیشیدن نمادی/ سمبولیک از 100 هزار سال پیش رسیده بود. اندیشیدن نمادی کاربرد یک چیز برای بیان چیز دیگر Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ انسان را از انسانما جدا Ù…ÛŒ کند. آثار عتیق از 60 هزار سال پیش در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ای جنوبی بر تکه های پوست تخم شتر مرغ با ØÚ© خطوط موازی Ùˆ متقاطع بدست آمده اند. این نقوش بمنظور شناسنامه ÙØ±Ø¯ÛŒ یا گروهی نشان از نمادگرایی دارند.
ØØ³Ø§Ø¨ØŒ طنز، استعاره چند نمونه اندیشه نمادی اند. در ØØ³Ø§Ø¨ عدد 2 شمارش 2 شیی را Ù…ÛŒ نمایاند. استعاره هم چیزی را برای بیان چیز دیگر بکار Ù…ÛŒ برد. داس به هلال ماه تشبیه Ù…ÛŒ شود. ØØ§Ùظ: مزرع سبز ÙÙ„Ú© دیدم Ùˆ داس مه نو./ یادم از کشته خویش آمد Ùˆ وقت درو. رابطه این 2 شیی مجزا/ گسسته در استعاره قرار Ù…ÛŒ گیرد. اگر این 2 شیی پیوسته باشند قیاس بین آن 2 آرایه ادبی مجاز/ متونیم نامیده Ù…ÛŒ شود. معمولا تعمیم جزء به Ú©Ù„ نمونه مجاز مرسل Synecdoche است. تقابلهای سوسور Ù…ØÙˆØ±Ù‡Ø§ÛŒ همنشینی - جانشینی، همزمانی – درزمانی، Ú¯ÙØªØ§Ø±- نوشتار، دال-مدلول مداقه شود. https:// از همان ابتدای اسکان انسانها در غارهای کوهپایه ها، کناره رودها، ساختن کپر/ سنگچین های باامنیت بیشتر، اÙÙ‚ دیدشان تغییر کرد. درختان Ùˆ جانوران جدید در زندگیشان پیدا شدند. بخاطر Ú©ÙˆÚ† از شرق Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا بدنبال Ø¢ÙØªØ§Ø¨ به خاور در آسیا Ùˆ سپس به قاره آمریکا رسیدند. در ÙØµÙ„ گرما با دور شدن از استوا به اروپای جنوبی رسیدند.
این Ú©ÙˆÚ† سترگ منجر به پیدایش اÙقهای نوین با گیاهان، جانوران، تپه ها، نهرهای غریب در اذهان ساکنان شد. متناظر با این اجسام اسمها، ØµÙØªÙ‡Ø§ØŒ ÙØ¹Ù„های جدیدی مطابق اوضاع Ù…ØÙ„ÛŒ به زبان Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ شدند. این Ø§ÙØ²Ø§ÛŒØ´ کلمات، Ø¹ÙˆØ§Ø·ÙØŒ خلاقیت مغزی به اشتقاق زبان آنها انجامید- چون Ù…ØÛŒØ·Ù‡Ø§ÛŒ جدید Ù…ØªÙØ§ÙˆØª بودند.
بعلاوه نسل جدید در اقلیم جدید هم ØªÙ„ÙØ¸ کلمات قدیمی را تغییر دادند. این اشتقاق زبان را در Ú©ÙˆÚ† آریاییها از شمال دریای خزر Ùˆ مصب ولگا به شرق/ شبه قاره هند، جنوب/ Ùلات ایران، غرب/ جزایر یونان در 4 هزار سال پیش هم میتوان در قرابت زبانهای متقدم ودیک هندی، گاتیک ایرانی، الاییک Ellas یونان دید. نمونه: مادر، ستاره، ماه در هر 3 زبان مشترک اند.
**
بررسی زبان را Ù…ÛŒ توان در 2 بخش اجتماعی Ùˆ مغزی انجام داد. در دهه گذشته Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡Ø§ÛŒ Ø´Ú¯ÙØªÛŒ در بخش شبکه های عصب با ابزار رایانه ای تصویری مانند fMRI انجام شده. این دانش عصبشناسی با کاربرد ابزار دیجیتال تصویرگر ÙØ¹Ø§Ù„یتهای کورتکس مغز را در تبادل زبانی خواندن، شنیدن، Ú¯ÙØªÙ†ØŒ اندیشیدن، ترجمه، Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡ØŒ خلاقیت ادبی
با بیرون از ذهن ÙØ±Ø¯ مداقه کرده است. نمونه: از زبان تاتی دوران مادها در گستره آذربایجان، مازندران، روستاهای دامنه البرز – اکنون گویشورانی بجا نمانده اند.
بررسی اجتماعی زبان در جهان پس از عصر روشنگری سده های میانی هزاره 2Ù… این روال را تصدیق Ù…ÛŒ کند: تعداد زبانها در جهان رو به تقلیل است. در نیمه 2Ù… هزاره گذشته، 2500 گویش سرخپوستان در قاره آمریکا متروک شدند. همین الگو در هند، چین، قاره Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا تکرار Ù…ÛŒ شود. در خاور میانه هم تعداد زبانها از 100 سال پیش رو به تقلیل است.
هوش اجتماعی برای تعامل با دیگران، رابطه بین این 2 عنصر لغتی Ùˆ عاطÙÛŒ را برای درک نیت دیگران ضروری Ù…ÛŒ کند. پس زبان شامل معنی، ØªÙ„ÙØ¸ØŒ دستور، منطق در نیمکره مغز Ú†Ù¾ بوده؛ Ù…ØØ±Ú©Ø§ØªØŒ استعاره، طنز، Ù„ØÙ† در نیمکره مغز راست Ù…ÛŒ باشد. همین روال تکاملی را Ù…ÛŒ توان در رشد جنین تا بلوغ هم مشاهده کرد. در سیر رشد کودک نخست پرورش تارهای صوتی Ùˆ سخنگویی ساده Ø§ØªÙØ§Ù‚ Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡Ø› سپس Ù„ØÙ†ØŒ عاطÙÙ‡ Ùˆ سواد آموزی برآن اضاÙÙ‡ Ù…ÛŒ شود. آیا طنز زنانه با مردانه ØªÙØ§ÙˆØª دارد؟
آشنایی با جرقه ای در چشم طرÙین، شیمی بین 2 تن، درد دل کردن برای هم آغاز Ù…ÛŒ شود. در اینجا شیمی بمعنی ØªØ±Ø´Ø Ù‡ÙˆØ±Ù…ÙˆÙ†Ù‡Ø§ÛŒ درون ریز است Ú©Ù‡ بر Ø¨Ø±Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÚ¯ÛŒ پوست، ضربان قلب Ùˆ ØªÙ†ÙØ³ØŒ ØªØØ±ÛŒÚ© غدد از جمله تعریق، Ùˆ تارهای صوتی اثر Ù…ÛŒ گذارد.
بهنگام بدرود دست دادن، بغل کردن، بوسیدن روی لب یا گونه این آشنایی شدت انتیم بودن را نشان میدهد. پس از جدایی، بهم Ùکر کردن، بازآوری تکه هایی از Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ØŒ ØØ±Ú©Ø§Øª Ø·Ø±ÙØŒ لبخند، Ù†ØÙˆÙ‡ نشستن در ØØ§Ùظه مرور Ù…ÛŒ شود. در مغز، یک ÙØ±Ø¯ بخصوص با Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ دیگر سنجیده شده؛ نکات مثبت Ùˆ منÙÛŒ او در ذهن مرور Ù…ÛŒ شوند. تا ÙØ±Ø¯ به نتیجه برسد Ú©Ù‡ وعده ملاقات بعدی را با طر٠در میان بگذارد.
در ایران هم ظر٠3 هزار سال تاریخ 10 ها زبان، 100 ها گویش Ùˆ لهجه پیدا شده؛ برخی هم متروک شدند. در سده 20Ù… مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر رشد ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ کرد. نیز با پیدایش رسانه های ماهواره ای، همه گیری ابزار دیجیتال ارتباطی، Ø³ÙØ±Ù‡Ø§ÛŒ گروهی هوایی Ùˆ دریایی بسیاری واژه های Ùˆ Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دیگر داخل شدند.
در عهد هخامنشیان، بویژه داریوش اول، زبان آرامی با دبیران 2زبانه دربار Ùˆ ساتراپها برای زبان رسمی تخت جمشید بکار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. البته خط میخی با ØØ¬Ø§Ø±ÛŒ در سنگهای مانا وسیله بهتری برای تاریخ Ùˆ تبلیغ بود. بسیاری از واژه های ایکه در لغتنامه های ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ هزار سال گذشته عربی انگاشته شده اند؛ واژه های آرامیک مشترک در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ میانه، عبری، عربی اند.
این لغتنامه نویسان این دسته از واژه های کهن را با واژه های وارد شده بÙلات در سده 7Ù… مخلوط کرده؛ هر دو دسته را بنام عربی ØØ¬Ø§Ø² نوشته اند؛ بنادرستی بنام واژه های تازی قلمداد کرده اند. خود واژه کهن/ کاهن بمعنای آخوند/ موبد از جمع کوهنیم عبری است Ú©Ù‡ شاید با یهودیان همراه کوروش پس از ÙØªØ بابل به Ùلات آمد.
Ø¯Ø±ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ این واژه ها از 2500 سال پیش در Ùلات ایران در Ø³Ø·Ø Ø±Ø³Ù…ÛŒ بکار Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯. نمونه: کاتب، ملک، شمس، جمل/ شتر، بیت، عین، رب، کاهن واژه های آرامیک اند Ú©Ù‡ اول بزبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ در 2000 سال پیش Ùˆ بعد به زبان عربی در سده های 6-7 Ù… وارد شده اند؛ از طریق ØÙ…له اعراب به Ùلات 2باره بزبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ دری Ø§ÙØ²ÙˆØ¯Ù‡ شده اند.
پس بسیاری واژه های Ú©Ù‡ در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ اکنون عربی خوانده Ù…ÛŒ شوند؛ آرامیک بوده. این واژه ها از زمان شاید مادهها، هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان – یعنی از 3 هزار سال پیش تا ورود تازیان در سده 7Ù… کمینه در میان دولتیان کاربرد داشته اند. عربی در سده های 7-8 وارد ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شد؛ آنهم Ùقط در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ رایج در شهرهای بزرگ با لهجه های Ù…ØÙ„ÛŒ پیرامونی. از اینرو ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ زبانان عربیگو را عجم بخاطر لهجه ÙØ§Ø±Ø³ÛŒØ´Ø§Ù† Ù…ÛŒ نامیدند.
روشن است Ú©Ù‡ با رشد ایرانی گری در عصر سامانیان Ùˆ بعد، واژه های بومی جای واژه های مرکزی آرامیک را Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. نمونه: شاه، خورشید، شتر، خانه، چشم در ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ همه گیر شدند؛ واژهای باستانی آرامیک ملک، شمس، جمل، بیت، عین یا متروک شده؛ یا در متون کتبی بجای ماندند. البته برخی از این واژه ها با استیلای تازیان بر Ùلات ایران جان 2باره ÛŒØ§ÙØªÙ‡ در زبان دیوانی Ùˆ ادبی بازسازی شدند. ورنه توده های ایرانی بزبانهای Ù…ØÙ„ÛŒ باهم ارتباط Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯.
این Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ با معیار زبان خراسانی، هراتی، دری ØªØØª عنوان پارسی کتابش را نوشت دلیل نمی شود Ú©Ù‡ در عراق، خوزستان، بلوچستان، گیلان، آذربایجان، کردستان زبان خراسانی در 1000 سال پیش بین مردم رواج میداشته است. مردم این ایالات بزبانهای بومی خود داد Ùˆ ستد Ù…ÛŒ کردند.
این شمای Ú©Ù„ÛŒ زبانی باید آویزه گوش پان ایرانیستها قرار گیرد. آنها چند متن دبیرستانی با Ø¨ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سره ترجمه کرده؛ این متون را با مترادÙهای رایج به مردم ایمیل Ù…ÛŒ زنند. آیا Ù…ÛŒ توان با این ترجمه های Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ یک متن ادبی غربی از داستایوسکی، کاÙکا، مارکز را Ø¨ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سره ترجمه کرد؟ یا یک یک متن علمی از آینشتاین، هاوکینز، یا اخبار سیاسی روزانه را به پارسی سره ترجمه کرد؟ تازه برای Ú©ÛŒ Ùˆ کدام خواننده؟
بهرجت این تجرید Ùˆ تقلیل گرایی است Ú©Ù‡ زبان خراسان هزار سال پیش را به تمام Ùلات تعمیم داده اند. این سطØÛŒÚ¯Ø±ÛŒ Ùˆ تقلید از هم سنت بدی در Ùلات ایران بوده Ùˆ Ù…ÛŒ باشد. بعید است Ú©Ù‡ یک کاشانی، یزدی، خلخالی، بوشهری، همدانی، لر، کرد، ساروی/ اهل ساری، رازی / اهل ری، از کتاب ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ در 1000 سال پیش سر در Ù…ÛŒ آوردند. کما اینکه کسانی Ú©Ù‡ بتاتی در ساوجبلاغ تا 50 سال پیش تکلم میکردند؛ کتاب ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ برایشان Ùهم پذیر نبود.
زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ در رسانه ها هم براساس بخشی از ادبیات هزاره گذشته Ùˆ عمدتا لهجه شمال تهرانی است. تهران بزرگ از 100 سال گذشته لهجه های رازی، شمرونی، ØØ³Ù† آبادی، چاله میدونی، آخوندی، ÙØ±Ù†Ú¯ÛŒ مآباب دارد. کلاچ واژه ای تاتی/ مادی بر وزن گلاب نوعی گویش آمیخته از 2 زبان است. این واژه اکنون در روستاهای کوهستانی دماوند تا خلخال Ùˆ قزوین بکار Ù…ÛŒ رود.
بگذریم Ú©Ù‡ گویشهای کلاچی- آمیخته ای از زبانهای ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ با آذری، کلیمی، کردی، ارمنی، بلوچی، آشوری، لری، قزوینی – در تهران بزرگ تا ØÙˆÙ„ ÙˆØÙˆØ´ انقلاب جمهوری رایج بودند. اکنون در کلونیهای ایراینهای مقیم لس آنجلس، استهکلم، لندن، پاریس – گویش کلاچی ملغمه ÛŒ ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ زبان Ù…ØÙ„ÛŒ مهاجران کاملا مشهود است.
نمونه زبان کلاچی 2 سویه در لوس انجلس: بین ایرانیان: ویکند تو پارک هاتداگ کباب Ù…ÛŒ کنیم. Weekend تعطیل ته Ù‡ÙØªÙ‡ یعنی شنبه Ùˆ یکشنبه Ùˆ hot dog نوعی گوشت پخته نمکدار در روده گوسÙند. بین آمریکایها: We ate kebab with tarragon; bought pistachios and sherbet in the bazaar. ما ترخان Ùˆ کباب خوردیم؛ پسته شور Ùˆ شربت از بازار خریدیم.
در خارج از ایران، زبان کلاچی بین ایرانیان مهاجر از آمیختن واژه ها Ùˆ دستور زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ Ùˆ زبان Ù…ØÙ„ سکونت تولید Ù…ÛŒ شود. نمونه های زبان کلاچی در کلونی ایرانیان در آمریکا ØØªÛŒ در رسانه های گروهی وجود دارند. تاثیر این واژه ها انیرانی روی Ùکر Ùˆ دستور زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ نیاز به جستاری جدا دارد.
البته نوع رقیقتر زبان کلاچی در دوره های قدیم هم وجود داشته. پس از ØÙ…له اسکندر، واژه های یونانی مانند زنبق، پیاله؛ پس از ورود تازیان کلماتی مانند الله، صلات؛ با وررد تاتارها لغات آقا، خان؛ با ورود استعمار به خلیج نامهای پرتغال، لنج/ نوعی قایق موتوری، Ùˆ در شمال پوتین، استکان رایج شدند.
در عصر ناصری در سده 19Ù… تهران شاهد ورود واژه های ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ در جملات ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شد. در سده 20Ù… واژه های تخصصی غربی در علوم به 10ها هزار رسید. همین دهه گذشته، 100 ها واژه مربوط به اینترنت، دیجیتال، هارد دیسک، هوستینگ، سرور وارد زبان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ شدند. تا جاییکه زبان Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ در Ú©ÙˆÛŒ Ùˆ برزن تهران پر از ترکیبات کلاچی شده.
ایجاد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³ØªØ§Ù† هم با بودجه ناچیز Ùˆ بوروکراسی ØØ¬ÛŒÙ…ØŒ کندی لاک پشت را در جهان امروز دارد. استادان، Ù…Ø³Ø§ÙØ±Ø§Ù†ØŒ نویسندگان، هنرمندان، Ø³ÛŒØ§ØØ§Ù†ØŒ مترجمان Ú†Ù¾ Ùˆ راست واژه های غربی را وارد زبان Ù…ÛŒ کنند. در هنر Ùیلمسازی سکانس، پلان، سناریو، کات، اپیزود، درام، کمدی واژه های یومیه شده اند.
اعضای Ø§ØªØØ§Ø¯ÛŒÙ‡ اروپا به 40 زبان تکلم Ù…ÛŒ کنند؛ در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ تنها چند زبان رسمی دارند. ترجمه ÛŒ بین زبانها بسیار مهم بوده؛ زیرا بنمایه مناسبات مالی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است. در میان اعضای Ø§ØªØØ§Ø¯ÛŒÙ‡ هستند کشورهایی Ú©Ù‡ 2-3 زبان رسمی دارند. نمونه: سویس با 3 زبان ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ØŒ آلمانی، ایتالیایی. البته هر کشور چند زبان، گویش Ùˆ لهجه های دیگری غیر از زبان رسمی هم دارد.
https://bejanbaran.blogfa.com/