-منوچهر جمالی / آوردن سکولاریته به ایران، مانند آوردن زیره به کرمانست
همانطور Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØŒ از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه امیرمبارزالدین متعصب Ùˆ خونخوارکه شاه معاصرش هست ØŒ یا همانطور Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ØŒ ازپیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه سلطان Ù…ØÙ…ود متعصب، یا همانطور Ú©Ù‡ مزدک وبزرگمهر، از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست ØŒ نه شاهان ساسانی وموبدان زرتشتی ØŒ این تضاد ØŒ همیشه میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» بوده است
........
خــرد
سرمایه٠ÙلسÙÛŒ ایران
جـلـد یکـم
منـوچهـرجـمـالی
Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران
« خدا»،«اصل Ùگیتی»هست،
نه خالق Ùگیتی
خدا، « نخستین عنصر» یا « آخشیج » یا « تـخـم»
دربـÙـن هرموجودی هست
خدا، تن ( جسم ) میشود ، ونخست درجسم شدن، خدا میشود
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ چند علت دارد . یا اینکه برپایه « اصالتی Ú©Ù‡ امروزه به تاریخ، Ùˆ آگاهبود تاریخی میدهند » ØŒ ØŒ میخواهند « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را در لابلای تاریخ ایران ØŒ بجویندو بیابند، Ùˆ طبعا جزگلاویزی قدرتها ØŒ چیزی نمی یابند . دیگر آنکه با « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات رایج »، به سراغ درک Â«Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن» میروند، Ùˆ نا آگانه این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ومقولات رایج را ØŒ چیره بر درک آن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن میسازند . مثلا ØŒ « دروغ » ØŒ معنای دیگری داشته است Ú©Ù‡ ما امروزه ازآن داریم . مثلا « جÙÙ€Ùـت، Ú©Ù‡ همان واژه یوغ ویوج Ùˆ یوش » است ØŒ ودرمعنا، اینهمانی با واژه های « سنگ وهمزاد» داشته، Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ú©Ù„ÛŒØ¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ Ùˆ « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ را درجهان هستی ØŒ درپیوند یابی باهم » بیان میکرده است. Â«Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ بطورکلی درسراسرجهان هستی Ú©Ù‡ شامل خدایان هم میشود ØŒ از« پـیـونـد »، سرچشمه میگیرد ØŒ نه ازیک « الاه ٠خالق » .
میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران »، ورطه ای ژر٠هست . میان تاریخ، Ú©Ù‡ میدان گلاویری قدرتهای دینی Ùˆ سیاسی Ùˆ اجتماعی بوده است، Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ú©Ù‡ ازهمان آغاز، « ضد قدرت Ùˆ قهرو تجاوزخواهی » بوده است ØŒ نه تنها تنـش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ØŒ بلکه تضاد همیشگیست . جامعه ایران، Ú©Ù‡ سرچشمه٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù ضد قهری» بوده است ØŒ متضاد با همه ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù…Ù‡ دینی بوده است Ùˆ هنوز نیز هست .
همانطور Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØŒ از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه امیرمبارزالدین متعصب Ùˆ خونخوارکه شاه معاصرش هست ØŒ یا همانطور Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ØŒ ازپیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه سلطان Ù…ØÙ…ود متعصب، یا همانطور Ú©Ù‡ مزدک وبزرگمهر، از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست ØŒ نه شاهان ساسانی وموبدان زرتشتی ØŒ این تضاد ØŒ همیشه میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» بوده است . « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » ØŒ Ú©Ù‡ نام « کاریز ٠دریای ØÙ‚یقت (خدا ) به درون « هرانسانی» است ØŒ گواه بر پیوند مستقیم هرانسانی با ØÙ‚یقت است، Ú©Ù‡ ایستادن رویاروی هرقدرت دینی Ùˆ سیاسی را، ØÙ‚ مسلم Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ میداند . خردبهمنی ØŒ یا به سخنی دیگر، خرد ضد٠خشم (= ضد قهرو تجاوزخواهی Ùˆ غلبه خواهی Ùˆ جان آزاری ) Ú©Ù‡ بÙÙ† هرانسانی بوده است، بنیاد این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Øª Ú©Ù‡ ازخود ÙØ¬Ø§Ù…عه ÙØ±Ø§Ù…یجوشد ØŒ Ùˆ درست ØŒ درتاریخ ØŒ آنچه Ú©Ù‡ مانده ØŒ چیزی جز قهرو خشونت Ùˆ جان آزاری Ùˆ خرد آزاری Ùˆ قاهریت ( غلبه خواهی)ØŒ Ùˆ بالاخره ØŒ ضدیت با این اصالت انسان نیست .
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نیز ازآنجا میآید Ú©Ù‡ ما « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØØ§Ú©Ù… بر ذهن جامعه Ùˆ رایج Ùˆ متداول را » ØŒ معیارومیزان پژوهشها قرارمیدهیم ØŒ Ùˆ با معانی این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª ØŒ به سراغ شناخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران میرویم Ùˆ طبعا سراسر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را ØŒ بطور روشی( متدیک ) مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکنیم ØŒ Ùˆ آنرا، « علمی » هم میشماریم .
درگذشته، با معیار قراردادن Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… اسلامی، به شاهنامه یا Ø¢Ø«Ø§Ø±ØØ§Ùظ ومولوی Ùˆ عطارمی نگریستیم وبدینسان ØŒ همه را مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکردیم ØŒ Ùˆ اکنون ØŒ با معیار قرار دادن « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… زرتشتی » Ú©Ù‡ دراین اواخر، با« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» اینهمانی داده میشود ØŒ یا با مقولاتی Ú©Ù‡ ازÙلسÙÙ‡ آمریکا یا اروپا وام میکنیم ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را نظم وسامان میدهیم ØŒ Ùˆ بدینسان ØŒ مسخ میکنیم، ومی پنداریم Ú©Ù‡ با دید علمی بدانها نگریسته ایم . یزدانشناسی ( الهیات ) زرتشتی، ØºÛŒØ±Ø§Ø²ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . معانی Ú©Ù‡ یزدانشناسی زرتشتی به این واژه ها Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª میدهد ØŒ معانی اصلی نیستند Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران به این واژه ها میداده است . « بهمن » در الهیات زرتشتی ØŒ با « بهمن » Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نه تنها باهم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ØŒ بلکه باهم متضادند. خرد، در الهیات زرتشتی ØŒ با خرد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ،دو پدیده Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ .« ایزد » در الهیات زرتشتی ØŒ با ایزد ( یزدان ) در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . ایزد، Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران « جشن سازومطرب Ùˆ Ù†ÛŒ نواز» است. همه جشن های ایران، جشن های زنخدائی- خرّمدینی بوده اند ØŒ نه جشنهای زرتشتی ØŒ ازاین رو، پذیرش این جشنها از زرتشتیان، با طرد معانی Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª اصیل این جشن ها همراه بوده است . نام بزرگترین خدای ایران ØŒ «جشن ساز» میباشد . به عبارت دیگر، غایت زندگی درگیتی ØŒ جشن است، Ú©Ù‡ اینهمانی با Ù…Ùهوم « جامعه گشوده » دارد . با شرکت کردن درجشنهای زندگی است Ú©Ù‡ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ ØŒ عضو جامعه میگردد . به عبارت دیگر، جشن زندگی ØŒ جامعه میسازد ØŒ نه «ایمان» به دینی ومسلکی Ùˆ ایدئولوژی . این گرانیگاه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در الهیات زرتشتی ØŒ نابود ساخته شده است .ازسوی دیگر، معیارقراردادن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª Ùˆ مقولات روانکاوی Ùˆ جامعه شناسی وانسان شناسی غرب ØŒ منش ٠ویژه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران را از بین میبرد . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ویژگیهای استثنائی Ùˆ بی نظیرخود را داشته است ØŒ Ùˆ «این استثناء بودن ها» ست Ú©Ù‡ « منش ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را مشخص میسازد. ÙØ´Ø±Ø¯Ù† Ùˆ چپاندن پدیده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ø¯Ø±Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª علوم انسانی غرب،که چیزی جزگسترش تÙکر ÙلسÙÛŒ هرکدام از آنها نیست ØŒ بریدن Ùˆ دور ریختن همین « استثنا بودن ها » است .امروزه ØŒ تصویر زرتشتی از« اهورامزداه » ØŒ معیاروسنجه « تصویرخدا » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . امروزه ØŒ Ù…Ùهوم « دین » از ادیان ابراهیمی Ùˆ دین زرتشتی ØŒ معیار شناخت ما از« دین » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . اهورامزدای زرتشت ØŒ « خوشه » نیست ØŒ Ùˆ ازاین رو، اصل جهان نمی باشد، بلکه جهان را Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . نام اهورامزدا ØŒ Ùقط نام خدا در آموزه زرتشت نبوده است . « اهورا » Ùˆ « مز+ داه » ØŒ دراصل نام سیمرغ میباشد Ùˆ معانیشان درست گواه بر ØŒ اصل Ùˆ نخستین عنصر جهان هستی بودن است ØŒ Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با تصویراهورامزدای زرتشت است . ØØªØ§ مانی ØŒ نخستین انسان را « اهورامزدا » مینامد . « خدا » Ú©Ù‡ « خوا+ دای » باشد، «xva خوا هست Ú©Ù‡ همان uva=تخم باشد . به عبارت دیگر، خدا ØŒ اصل هست . اصل بودن ØŒ با Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ بودن یا خالق بودن ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . تخمی Ú©Ù‡ گیاه Ùˆ درخت ازآن میروید Ùˆ میگسترد ØŒ اصل درخت است .آنچه بالقوه درتخمست، درشاخ وبرگ Ùˆ میوه وبر، میگسترد Ùˆ پهن میشود Ùˆ میگشاید . ÙØ±ÙˆØ¹ ØŒ همسرشت Ùˆ همگوهر، اصل هستند . ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ میان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ( تخم) Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ( تنه وشاخ وبرگ وبر) نیست . ازتخم Ùˆ بزر، درخت یا گیاه میروید . درتخم ØŒ همه درخت هست.
گیتی Ùˆ زمان ØŒ از تخم (= خدا ) ØŒ ازاصل ØŒ از « انـد » ØŒ از « چیترا یا چهره »، از « بون » ØŒ از« ارکه » میروید . خدا، مستقیما ØŒ گیتی وجانوروانسان میشود. خدا، خودش ØŒ زمان Ùˆ گشتن ( گذرو ØØ±Ú©Øª ) میشود . او، گیتی را خلق نمیکند . او، زمان را Ù†Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . او عقل یا خرد را خلق نمیکند . اوخودش ØŒ تØÙˆÙ„ به خرد هرانسانی Ù…ÛŒ یابد . گیتی وزمان Ùˆ انسان، تØÙˆÙ„ Ùˆ تکامل خدا ØŒ یعنی تخم ØŒ یعنی ارکه ØŒ یعنی بÙÙ† ØŒ یعنی چهره ØŒ یعنی « اصل » هست . خدا ØŒ بغ هست . خدا، بگ ØŒ بخ ØŒ بک، امـرو ( مـر) هست ØŒ به سخنی دیگرخدا، « آنچه پخـش میشود » هست . خدا ØŒ لنبک ( لن + بغ ) است . لن ولان هم به معنای « انچه پخش ÙˆØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ میشود » هست . خدا ØŒ همین واژه « پخش شوندگی = بغ = لن » هست . این اصل پخش شوندگی گوهرخدا ØŒ سپس بنام « جوانمردی » ØŒ مشهور گردید Ú©Ù‡ اساسا با « مردی یا نرینگی » کاری ندارد، بلکه با « مـر+ دی » کار دارد، Ú©Ù‡ در کردی « مـر + دایتی » است. ولی این خدا یا بغ ØŒ درپخش شدن ازهم ØŒ ازهم پاره پاره Ùˆ ازهم بریده Ùˆ جدا نمیشود ØŒ بلکه مثل شاخه های درخت وبرگهایش، ازهم ÙØ±Ø§ میروید . اینست Ú©Ù‡ بختن baxtan Ú©Ù‡ به معنای پخش کردنست درشکل بختیک baxtik به معنای Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متÙÙ‚ است .
این خدای خوشه Ùˆ « Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù† » ØŒ درهرمنطقه ای درخونیروس ( خوان + راته =گستره ارتا ) Ú©Ù‡ ایران امروزه هم جزوش بود ØŒ به نام دیگر، نامیده میشد، ولی برغم ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú©ØŒ یک جهان بینی بود . درهمان منطقه پارس Ú©Ù‡ سپس هخامنشی ها برآن ØÚ©ÙˆÙ…ت کردند، این خدا، نامهای گوناگون داشت . مثلا یکی deva Lan میباشد، « لن خدا » ØŒ خدائیست Ú©Ù‡ خود را Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ØŒ Ùˆ Ø§Ø²Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒØ´ØŒ جهان وانسان پدیدارمیشود. تصویر این خدا ØŒ درشاهنامه ØŒ در لنبک ( لن + بغ ) آبکش باقی مانده است . « ابر» ØŒ مَشکیست Ú©Ù‡ آب Ú©Ø´ÛŒ میکند. سیمرغ هم درشاهنامه، ابــر آبکش (ابـر سیاه ) است . هرچند این داستان به بهرام گورساسانی، نسبت داده شده است، ولی درØÙ‚یقت ØŒ منسوب به « بهرام » خدای ایرانست Ú©Ù‡ همتا ÙˆØ¬ÙØª همین « لن» یا ارتا بوده است ØŒ Ùˆ ازپیوند آنها در«یک اصل» هست Ú©Ù‡ جهان هستی، ÙØ±Ø§Ù…یروئیده است .
یکی از نامهای دیگر این خدا ØŒ زوش یا زاوش =Zavoush Dyaoush بوده است . زوش ØŒ به معنای « دوست Ùˆ Ù…ØØ¨ÙˆØ¨Ù‡ ومعشوقه » است . « دی+ یوش » به معنای « خدای دوست Ùˆ رÙیق ویار » است. یوش ( یوشیج ) مانند یوج ØŒ یوغ ( Ø¬ÙØª ) به معنای یار Ùˆ Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متصل Ùˆ رÙیق است .
انسان وجانورو گیتی وزمان ØŒ همه ØŒ گسترش یک تخم هستند، Ú©Ù‡ به هم پیوسته اند ØŒ وهمه، دوست هم Ùˆ رÙیق هم هستند. میان خدا Ùˆ انسان Ùˆ گیتی، رابطه بستگی Ùˆ یاری Ùˆ دوستی هست . انسان، امتداد خداست . انسان، تکامل خداهست . درانسان Ùˆ درگیتی Ùˆ درزمان ØŒ خدا ØŒ گشوده Ùˆ بازو Ø´Ú©ÙØªÙ‡ میشود Ùˆ به کمال میرسد . همین اندیشه است Ú©Ù‡ بنیاد ÙلسÙÙ‡ Ù‡Ú¯Ù„ شده است .
میان خدا وانسان، بریدگی نیست ØŒ ترس وبیم نیست ØŒ ØØ§Ú©Ù…یت وتابعیت نیست . خود٠این خدا Ú©Ù‡ اصل است ØŒ Ú©Ù‡ تخم است، درگوهرش، پیوستگی است. اصل، Ú©Ù‡ خدا نامیده میشود، « پیوستگی= مهر» است . خدا ØŒ نمیتواند Ø¨Ø¨ÙØ±Ø¯ ( Ø¨Ú©Ù€ÙØ´Ø¯) ØŒ ازخود، ببرد ØŒ جهان را ازهم ببرد . « توم » ØŒ Ú©Ù‡ همان « تخم » باشد، درعبری Ùˆ آرامی ØŒ به معنای « همزاد» است ،که دراصل دوقلوی به هم چسبیده بوده اند . نام توماس درغرب، ازهمین ریشه است. همزاد به هم چسبیده ØŒ مانند یوغ ( Ø¬ÙØª ) Ú©Ù‡ دواسب باهم یک گردونه را میکشند، « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ » شمرده میشدند .
خدا، یا اصل، گوهرش، « پیوند» است. خدا یا تخم ØŒ Ú©Ù‡ اصل دوستی Ùˆ Ø±ÙØ§Ù‚ت Ùˆ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ اتصال ومهرباشد، اصلیست Ú©Ù‡ همه انسانها بدون تبعیض ازآن میرویند . درچنین جهان بینی، ترس وبیم Ùˆ ارهاب ÙˆÙˆØØ´Øª انگیری، شومترین چیزبود Ùˆ جائی نداشت . درزرتشتیگری، دراثر همان Ù…Ùهوم « همزاد ازهم جدا Ùˆ متضاد باهم ÙØ®ÙˆØ¯Ù زرتشت » ØŒ اهورامزدای زرتشت ØŒ دیگر ØŒ خوشه Ùˆ تخم نبود، دیگر، اصل نبود . وبا انکارخدا، به کردار« اصل جهان هستی»، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیاسی Ùˆ اجتماعی Ùˆ دینی ایران ØŒ دچار بزرگترین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ها گردید .
انکار ٠اصل بودن خدا ØŒ انکار ٠پیوستگی Ùگوهری Ùهمه٠بشریت است . انکار اصل بودن خدا ØŒ انکار« اصالت انسان » است Ú©Ù‡ به معنای « همسرشتی با اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ جهان » است . ØµÙØª ویژه «ارتای خوشه » ØŒ Ú©Ù‡ « ارتا خوشت » باشد وخدای اهل ÙØ§Ø±Ø³ ( بنا Ø¨Ø±Ø§Ø¨ÙˆØ±ÛŒØØ§Ù† بیرونی ) بوده است، Ùˆ زرتشت، نام آنرا به اردیبهشت ØŒ تغییر داده است تا « خوشه بودن خدا ÛŒ ایران » را انکارکند، « هوچیتره = تخم نیک = اصل نیک » بوده است Ú©Ù‡ همه ملل واقوام Ùˆ مذاهب ونژادها ØŒ ازآن میروئیده اند ( هوچیتره = هژیر ) .
خــرد
سرمایه٠ÙلسÙÛŒ ایران
جـلـد یکـم
منـوچهـرجـمـالی
Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران
« خدا»،«اصل Ùگیتی»هست،
نه خالق Ùگیتی
خدا، « نخستین عنصر» یا « آخشیج » یا « تـخـم»
دربـÙـن هرموجودی هست
خدا، تن ( جسم ) میشود ، ونخست درجسم شدن، خدا میشود
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ چند علت دارد . یا اینکه برپایه « اصالتی Ú©Ù‡ امروزه به تاریخ، Ùˆ آگاهبود تاریخی میدهند » ØŒ ØŒ میخواهند « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را در لابلای تاریخ ایران ØŒ بجویندو بیابند، Ùˆ طبعا جزگلاویزی قدرتها ØŒ چیزی نمی یابند . دیگر آنکه با « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات رایج »، به سراغ درک Â«Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن» میروند، Ùˆ نا آگانه این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ومقولات رایج را ØŒ چیره بر درک آن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن میسازند . مثلا ØŒ « دروغ » ØŒ معنای دیگری داشته است Ú©Ù‡ ما امروزه ازآن داریم . مثلا « جÙÙ€Ùـت، Ú©Ù‡ همان واژه یوغ ویوج Ùˆ یوش » است ØŒ ودرمعنا، اینهمانی با واژه های « سنگ وهمزاد» داشته، Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ú©Ù„ÛŒØ¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ Ùˆ « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ را درجهان هستی ØŒ درپیوند یابی باهم » بیان میکرده است. Â«Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ بطورکلی درسراسرجهان هستی Ú©Ù‡ شامل خدایان هم میشود ØŒ از« پـیـونـد »، سرچشمه میگیرد ØŒ نه ازیک « الاه ٠خالق » .
میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران »، ورطه ای ژر٠هست . میان تاریخ، Ú©Ù‡ میدان گلاویری قدرتهای دینی Ùˆ سیاسی Ùˆ اجتماعی بوده است، Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ú©Ù‡ ازهمان آغاز، « ضد قدرت Ùˆ قهرو تجاوزخواهی » بوده است ØŒ نه تنها تنـش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ØŒ بلکه تضاد همیشگیست . جامعه ایران، Ú©Ù‡ سرچشمه٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù ضد قهری» بوده است ØŒ متضاد با همه ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù…Ù‡ دینی بوده است Ùˆ هنوز نیز هست .
همانطور Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØŒ از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه امیرمبارزالدین متعصب Ùˆ خونخوارکه شاه معاصرش هست ØŒ یا همانطور Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ØŒ ازپیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه سلطان Ù…ØÙ…ود متعصب، یا همانطور Ú©Ù‡ مزدک وبزرگمهر، از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست ØŒ نه شاهان ساسانی وموبدان زرتشتی ØŒ این تضاد ØŒ همیشه میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» بوده است . « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » ØŒ Ú©Ù‡ نام « کاریز ٠دریای ØÙ‚یقت (خدا ) به درون « هرانسانی» است ØŒ گواه بر پیوند مستقیم هرانسانی با ØÙ‚یقت است، Ú©Ù‡ ایستادن رویاروی هرقدرت دینی Ùˆ سیاسی را، ØÙ‚ مسلم Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ میداند . خردبهمنی ØŒ یا به سخنی دیگر، خرد ضد٠خشم (= ضد قهرو تجاوزخواهی Ùˆ غلبه خواهی Ùˆ جان آزاری ) Ú©Ù‡ بÙÙ† هرانسانی بوده است، بنیاد این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Øª Ú©Ù‡ ازخود ÙØ¬Ø§Ù…عه ÙØ±Ø§Ù…یجوشد ØŒ Ùˆ درست ØŒ درتاریخ ØŒ آنچه Ú©Ù‡ مانده ØŒ چیزی جز قهرو خشونت Ùˆ جان آزاری Ùˆ خرد آزاری Ùˆ قاهریت ( غلبه خواهی)ØŒ Ùˆ بالاخره ØŒ ضدیت با این اصالت انسان نیست .
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نیز ازآنجا میآید Ú©Ù‡ ما « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØØ§Ú©Ù… بر ذهن جامعه Ùˆ رایج Ùˆ متداول را » ØŒ معیارومیزان پژوهشها قرارمیدهیم ØŒ Ùˆ با معانی این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª ØŒ به سراغ شناخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران میرویم Ùˆ طبعا سراسر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را ØŒ بطور روشی( متدیک ) مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکنیم ØŒ Ùˆ آنرا، « علمی » هم میشماریم .
درگذشته، با معیار قراردادن Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… اسلامی، به شاهنامه یا Ø¢Ø«Ø§Ø±ØØ§Ùظ ومولوی Ùˆ عطارمی نگریستیم وبدینسان ØŒ همه را مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکردیم ØŒ Ùˆ اکنون ØŒ با معیار قرار دادن « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… زرتشتی » Ú©Ù‡ دراین اواخر، با« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» اینهمانی داده میشود ØŒ یا با مقولاتی Ú©Ù‡ ازÙلسÙÙ‡ آمریکا یا اروپا وام میکنیم ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را نظم وسامان میدهیم ØŒ Ùˆ بدینسان ØŒ مسخ میکنیم، ومی پنداریم Ú©Ù‡ با دید علمی بدانها نگریسته ایم . یزدانشناسی ( الهیات ) زرتشتی، ØºÛŒØ±Ø§Ø²ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . معانی Ú©Ù‡ یزدانشناسی زرتشتی به این واژه ها Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª میدهد ØŒ معانی اصلی نیستند Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران به این واژه ها میداده است . « بهمن » در الهیات زرتشتی ØŒ با « بهمن » Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نه تنها باهم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ØŒ بلکه باهم متضادند. خرد، در الهیات زرتشتی ØŒ با خرد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ،دو پدیده Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ .« ایزد » در الهیات زرتشتی ØŒ با ایزد ( یزدان ) در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . ایزد، Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران « جشن سازومطرب Ùˆ Ù†ÛŒ نواز» است. همه جشن های ایران، جشن های زنخدائی- خرّمدینی بوده اند ØŒ نه جشنهای زرتشتی ØŒ ازاین رو، پذیرش این جشنها از زرتشتیان، با طرد معانی Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª اصیل این جشن ها همراه بوده است . نام بزرگترین خدای ایران ØŒ «جشن ساز» میباشد . به عبارت دیگر، غایت زندگی درگیتی ØŒ جشن است، Ú©Ù‡ اینهمانی با Ù…Ùهوم « جامعه گشوده » دارد . با شرکت کردن درجشنهای زندگی است Ú©Ù‡ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ ØŒ عضو جامعه میگردد . به عبارت دیگر، جشن زندگی ØŒ جامعه میسازد ØŒ نه «ایمان» به دینی ومسلکی Ùˆ ایدئولوژی . این گرانیگاه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در الهیات زرتشتی ØŒ نابود ساخته شده است .ازسوی دیگر، معیارقراردادن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª Ùˆ مقولات روانکاوی Ùˆ جامعه شناسی وانسان شناسی غرب ØŒ منش ٠ویژه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران را از بین میبرد . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ویژگیهای استثنائی Ùˆ بی نظیرخود را داشته است ØŒ Ùˆ «این استثناء بودن ها» ست Ú©Ù‡ « منش ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را مشخص میسازد. ÙØ´Ø±Ø¯Ù† Ùˆ چپاندن پدیده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ø¯Ø±Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª علوم انسانی غرب،که چیزی جزگسترش تÙکر ÙلسÙÛŒ هرکدام از آنها نیست ØŒ بریدن Ùˆ دور ریختن همین « استثنا بودن ها » است .امروزه ØŒ تصویر زرتشتی از« اهورامزداه » ØŒ معیاروسنجه « تصویرخدا » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . امروزه ØŒ Ù…Ùهوم « دین » از ادیان ابراهیمی Ùˆ دین زرتشتی ØŒ معیار شناخت ما از« دین » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . اهورامزدای زرتشت ØŒ « خوشه » نیست ØŒ Ùˆ ازاین رو، اصل جهان نمی باشد، بلکه جهان را Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . نام اهورامزدا ØŒ Ùقط نام خدا در آموزه زرتشت نبوده است . « اهورا » Ùˆ « مز+ داه » ØŒ دراصل نام سیمرغ میباشد Ùˆ معانیشان درست گواه بر ØŒ اصل Ùˆ نخستین عنصر جهان هستی بودن است ØŒ Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با تصویراهورامزدای زرتشت است . ØØªØ§ مانی ØŒ نخستین انسان را « اهورامزدا » مینامد . « خدا » Ú©Ù‡ « خوا+ دای » باشد، «xva خوا هست Ú©Ù‡ همان uva=تخم باشد . به عبارت دیگر، خدا ØŒ اصل هست . اصل بودن ØŒ با Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ بودن یا خالق بودن ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . تخمی Ú©Ù‡ گیاه Ùˆ درخت ازآن میروید Ùˆ میگسترد ØŒ اصل درخت است .آنچه بالقوه درتخمست، درشاخ وبرگ Ùˆ میوه وبر، میگسترد Ùˆ پهن میشود Ùˆ میگشاید . ÙØ±ÙˆØ¹ ØŒ همسرشت Ùˆ همگوهر، اصل هستند . ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ میان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ( تخم) Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ( تنه وشاخ وبرگ وبر) نیست . ازتخم Ùˆ بزر، درخت یا گیاه میروید . درتخم ØŒ همه درخت هست.
گیتی Ùˆ زمان ØŒ از تخم (= خدا ) ØŒ ازاصل ØŒ از « انـد » ØŒ از « چیترا یا چهره »، از « بون » ØŒ از« ارکه » میروید . خدا، مستقیما ØŒ گیتی وجانوروانسان میشود. خدا، خودش ØŒ زمان Ùˆ گشتن ( گذرو ØØ±Ú©Øª ) میشود . او، گیتی را خلق نمیکند . او، زمان را Ù†Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . او عقل یا خرد را خلق نمیکند . اوخودش ØŒ تØÙˆÙ„ به خرد هرانسانی Ù…ÛŒ یابد . گیتی وزمان Ùˆ انسان، تØÙˆÙ„ Ùˆ تکامل خدا ØŒ یعنی تخم ØŒ یعنی ارکه ØŒ یعنی بÙÙ† ØŒ یعنی چهره ØŒ یعنی « اصل » هست . خدا ØŒ بغ هست . خدا، بگ ØŒ بخ ØŒ بک، امـرو ( مـر) هست ØŒ به سخنی دیگرخدا، « آنچه پخـش میشود » هست . خدا ØŒ لنبک ( لن + بغ ) است . لن ولان هم به معنای « انچه پخش ÙˆØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ میشود » هست . خدا ØŒ همین واژه « پخش شوندگی = بغ = لن » هست . این اصل پخش شوندگی گوهرخدا ØŒ سپس بنام « جوانمردی » ØŒ مشهور گردید Ú©Ù‡ اساسا با « مردی یا نرینگی » کاری ندارد، بلکه با « مـر+ دی » کار دارد، Ú©Ù‡ در کردی « مـر + دایتی » است. ولی این خدا یا بغ ØŒ درپخش شدن ازهم ØŒ ازهم پاره پاره Ùˆ ازهم بریده Ùˆ جدا نمیشود ØŒ بلکه مثل شاخه های درخت وبرگهایش، ازهم ÙØ±Ø§ میروید . اینست Ú©Ù‡ بختن baxtan Ú©Ù‡ به معنای پخش کردنست درشکل بختیک baxtik به معنای Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متÙÙ‚ است .
این خدای خوشه Ùˆ « Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù† » ØŒ درهرمنطقه ای درخونیروس ( خوان + راته =گستره ارتا ) Ú©Ù‡ ایران امروزه هم جزوش بود ØŒ به نام دیگر، نامیده میشد، ولی برغم ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú©ØŒ یک جهان بینی بود . درهمان منطقه پارس Ú©Ù‡ سپس هخامنشی ها برآن ØÚ©ÙˆÙ…ت کردند، این خدا، نامهای گوناگون داشت . مثلا یکی deva Lan میباشد، « لن خدا » ØŒ خدائیست Ú©Ù‡ خود را Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ØŒ Ùˆ Ø§Ø²Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒØ´ØŒ جهان وانسان پدیدارمیشود. تصویر این خدا ØŒ درشاهنامه ØŒ در لنبک ( لن + بغ ) آبکش باقی مانده است . « ابر» ØŒ مَشکیست Ú©Ù‡ آب Ú©Ø´ÛŒ میکند. سیمرغ هم درشاهنامه، ابــر آبکش (ابـر سیاه ) است . هرچند این داستان به بهرام گورساسانی، نسبت داده شده است، ولی درØÙ‚یقت ØŒ منسوب به « بهرام » خدای ایرانست Ú©Ù‡ همتا ÙˆØ¬ÙØª همین « لن» یا ارتا بوده است ØŒ Ùˆ ازپیوند آنها در«یک اصل» هست Ú©Ù‡ جهان هستی، ÙØ±Ø§Ù…یروئیده است .
یکی از نامهای دیگر این خدا ØŒ زوش یا زاوش =Zavoush Dyaoush بوده است . زوش ØŒ به معنای « دوست Ùˆ Ù…ØØ¨ÙˆØ¨Ù‡ ومعشوقه » است . « دی+ یوش » به معنای « خدای دوست Ùˆ رÙیق ویار » است. یوش ( یوشیج ) مانند یوج ØŒ یوغ ( Ø¬ÙØª ) به معنای یار Ùˆ Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متصل Ùˆ رÙیق است .
انسان وجانورو گیتی وزمان ØŒ همه ØŒ گسترش یک تخم هستند، Ú©Ù‡ به هم پیوسته اند ØŒ وهمه، دوست هم Ùˆ رÙیق هم هستند. میان خدا Ùˆ انسان Ùˆ گیتی، رابطه بستگی Ùˆ یاری Ùˆ دوستی هست . انسان، امتداد خداست . انسان، تکامل خداهست . درانسان Ùˆ درگیتی Ùˆ درزمان ØŒ خدا ØŒ گشوده Ùˆ بازو Ø´Ú©ÙØªÙ‡ میشود Ùˆ به کمال میرسد . همین اندیشه است Ú©Ù‡ بنیاد ÙلسÙÙ‡ Ù‡Ú¯Ù„ شده است .
میان خدا وانسان، بریدگی نیست ØŒ ترس وبیم نیست ØŒ ØØ§Ú©Ù…یت وتابعیت نیست . خود٠این خدا Ú©Ù‡ اصل است ØŒ Ú©Ù‡ تخم است، درگوهرش، پیوستگی است. اصل، Ú©Ù‡ خدا نامیده میشود، « پیوستگی= مهر» است . خدا ØŒ نمیتواند Ø¨Ø¨ÙØ±Ø¯ ( Ø¨Ú©Ù€ÙØ´Ø¯) ØŒ ازخود، ببرد ØŒ جهان را ازهم ببرد . « توم » ØŒ Ú©Ù‡ همان « تخم » باشد، درعبری Ùˆ آرامی ØŒ به معنای « همزاد» است ،که دراصل دوقلوی به هم چسبیده بوده اند . نام توماس درغرب، ازهمین ریشه است. همزاد به هم چسبیده ØŒ مانند یوغ ( Ø¬ÙØª ) Ú©Ù‡ دواسب باهم یک گردونه را میکشند، « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ » شمرده میشدند .
خدا، یا اصل، گوهرش، « پیوند» است. خدا یا تخم ØŒ Ú©Ù‡ اصل دوستی Ùˆ Ø±ÙØ§Ù‚ت Ùˆ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ اتصال ومهرباشد، اصلیست Ú©Ù‡ همه انسانها بدون تبعیض ازآن میرویند . درچنین جهان بینی، ترس وبیم Ùˆ ارهاب ÙˆÙˆØØ´Øª انگیری، شومترین چیزبود Ùˆ جائی نداشت . درزرتشتیگری، دراثر همان Ù…Ùهوم « همزاد ازهم جدا Ùˆ متضاد باهم ÙØ®ÙˆØ¯Ù زرتشت » ØŒ اهورامزدای زرتشت ØŒ دیگر ØŒ خوشه Ùˆ تخم نبود، دیگر، اصل نبود . وبا انکارخدا، به کردار« اصل جهان هستی»، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیاسی Ùˆ اجتماعی Ùˆ دینی ایران ØŒ دچار بزرگترین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ها گردید .
انکار ٠اصل بودن خدا ØŒ انکار ٠پیوستگی Ùگوهری Ùهمه٠بشریت است . انکار اصل بودن خدا ØŒ انکار« اصالت انسان » است Ú©Ù‡ به معنای « همسرشتی با اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ جهان » است . ØµÙØª ویژه «ارتای خوشه » ØŒ Ú©Ù‡ « ارتا خوشت » باشد وخدای اهل ÙØ§Ø±Ø³ ( بنا Ø¨Ø±Ø§Ø¨ÙˆØ±ÛŒØØ§Ù† بیرونی ) بوده است، Ùˆ زرتشت، نام آنرا به اردیبهشت ØŒ تغییر داده است تا « خوشه بودن خدا ÛŒ ایران » را انکارکند، « هوچیتره = تخم نیک = اصل نیک » بوده است Ú©Ù‡ همه ملل واقوام Ùˆ مذاهب ونژادها ØŒ ازآن میروئیده اند ( هوچیتره = هژیر ) .
........
خــرد
سرمایه٠ÙلسÙÛŒ ایران
جـلـد یکـم
منـوچهـرجـمـالی
Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران
« خدا»،«اصل Ùگیتی»هست،
نه خالق Ùگیتی
خدا، « نخستین عنصر» یا « آخشیج » یا « تـخـم»
دربـÙـن هرموجودی هست
خدا، تن ( جسم ) میشود ، ونخست درجسم شدن، خدا میشود
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ چند علت دارد . یا اینکه برپایه « اصالتی Ú©Ù‡ امروزه به تاریخ، Ùˆ آگاهبود تاریخی میدهند » ØŒ ØŒ میخواهند « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را در لابلای تاریخ ایران ØŒ بجویندو بیابند، Ùˆ طبعا جزگلاویزی قدرتها ØŒ چیزی نمی یابند . دیگر آنکه با « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات رایج »، به سراغ درک Â«Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن» میروند، Ùˆ نا آگانه این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ومقولات رایج را ØŒ چیره بر درک آن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن میسازند . مثلا ØŒ « دروغ » ØŒ معنای دیگری داشته است Ú©Ù‡ ما امروزه ازآن داریم . مثلا « جÙÙ€Ùـت، Ú©Ù‡ همان واژه یوغ ویوج Ùˆ یوش » است ØŒ ودرمعنا، اینهمانی با واژه های « سنگ وهمزاد» داشته، Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ú©Ù„ÛŒØ¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ Ùˆ « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ را درجهان هستی ØŒ درپیوند یابی باهم » بیان میکرده است. Â«Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ بطورکلی درسراسرجهان هستی Ú©Ù‡ شامل خدایان هم میشود ØŒ از« پـیـونـد »، سرچشمه میگیرد ØŒ نه ازیک « الاه ٠خالق » .
میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران »، ورطه ای ژر٠هست . میان تاریخ، Ú©Ù‡ میدان گلاویری قدرتهای دینی Ùˆ سیاسی Ùˆ اجتماعی بوده است، Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ú©Ù‡ ازهمان آغاز، « ضد قدرت Ùˆ قهرو تجاوزخواهی » بوده است ØŒ نه تنها تنـش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ØŒ بلکه تضاد همیشگیست . جامعه ایران، Ú©Ù‡ سرچشمه٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù ضد قهری» بوده است ØŒ متضاد با همه ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù…Ù‡ دینی بوده است Ùˆ هنوز نیز هست .
همانطور Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØŒ از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه امیرمبارزالدین متعصب Ùˆ خونخوارکه شاه معاصرش هست ØŒ یا همانطور Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ØŒ ازپیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه سلطان Ù…ØÙ…ود متعصب، یا همانطور Ú©Ù‡ مزدک وبزرگمهر، از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست ØŒ نه شاهان ساسانی وموبدان زرتشتی ØŒ این تضاد ØŒ همیشه میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» بوده است . « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » ØŒ Ú©Ù‡ نام « کاریز ٠دریای ØÙ‚یقت (خدا ) به درون « هرانسانی» است ØŒ گواه بر پیوند مستقیم هرانسانی با ØÙ‚یقت است، Ú©Ù‡ ایستادن رویاروی هرقدرت دینی Ùˆ سیاسی را، ØÙ‚ مسلم Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ میداند . خردبهمنی ØŒ یا به سخنی دیگر، خرد ضد٠خشم (= ضد قهرو تجاوزخواهی Ùˆ غلبه خواهی Ùˆ جان آزاری ) Ú©Ù‡ بÙÙ† هرانسانی بوده است، بنیاد این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Øª Ú©Ù‡ ازخود ÙØ¬Ø§Ù…عه ÙØ±Ø§Ù…یجوشد ØŒ Ùˆ درست ØŒ درتاریخ ØŒ آنچه Ú©Ù‡ مانده ØŒ چیزی جز قهرو خشونت Ùˆ جان آزاری Ùˆ خرد آزاری Ùˆ قاهریت ( غلبه خواهی)ØŒ Ùˆ بالاخره ØŒ ضدیت با این اصالت انسان نیست .
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نیز ازآنجا میآید Ú©Ù‡ ما « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØØ§Ú©Ù… بر ذهن جامعه Ùˆ رایج Ùˆ متداول را » ØŒ معیارومیزان پژوهشها قرارمیدهیم ØŒ Ùˆ با معانی این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª ØŒ به سراغ شناخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران میرویم Ùˆ طبعا سراسر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را ØŒ بطور روشی( متدیک ) مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکنیم ØŒ Ùˆ آنرا، « علمی » هم میشماریم .
درگذشته، با معیار قراردادن Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… اسلامی، به شاهنامه یا Ø¢Ø«Ø§Ø±ØØ§Ùظ ومولوی Ùˆ عطارمی نگریستیم وبدینسان ØŒ همه را مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکردیم ØŒ Ùˆ اکنون ØŒ با معیار قرار دادن « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… زرتشتی » Ú©Ù‡ دراین اواخر، با« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» اینهمانی داده میشود ØŒ یا با مقولاتی Ú©Ù‡ ازÙلسÙÙ‡ آمریکا یا اروپا وام میکنیم ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را نظم وسامان میدهیم ØŒ Ùˆ بدینسان ØŒ مسخ میکنیم، ومی پنداریم Ú©Ù‡ با دید علمی بدانها نگریسته ایم . یزدانشناسی ( الهیات ) زرتشتی، ØºÛŒØ±Ø§Ø²ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . معانی Ú©Ù‡ یزدانشناسی زرتشتی به این واژه ها Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª میدهد ØŒ معانی اصلی نیستند Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران به این واژه ها میداده است . « بهمن » در الهیات زرتشتی ØŒ با « بهمن » Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نه تنها باهم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ØŒ بلکه باهم متضادند. خرد، در الهیات زرتشتی ØŒ با خرد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ،دو پدیده Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ .« ایزد » در الهیات زرتشتی ØŒ با ایزد ( یزدان ) در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . ایزد، Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران « جشن سازومطرب Ùˆ Ù†ÛŒ نواز» است. همه جشن های ایران، جشن های زنخدائی- خرّمدینی بوده اند ØŒ نه جشنهای زرتشتی ØŒ ازاین رو، پذیرش این جشنها از زرتشتیان، با طرد معانی Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª اصیل این جشن ها همراه بوده است . نام بزرگترین خدای ایران ØŒ «جشن ساز» میباشد . به عبارت دیگر، غایت زندگی درگیتی ØŒ جشن است، Ú©Ù‡ اینهمانی با Ù…Ùهوم « جامعه گشوده » دارد . با شرکت کردن درجشنهای زندگی است Ú©Ù‡ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ ØŒ عضو جامعه میگردد . به عبارت دیگر، جشن زندگی ØŒ جامعه میسازد ØŒ نه «ایمان» به دینی ومسلکی Ùˆ ایدئولوژی . این گرانیگاه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در الهیات زرتشتی ØŒ نابود ساخته شده است .ازسوی دیگر، معیارقراردادن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª Ùˆ مقولات روانکاوی Ùˆ جامعه شناسی وانسان شناسی غرب ØŒ منش ٠ویژه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران را از بین میبرد . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ویژگیهای استثنائی Ùˆ بی نظیرخود را داشته است ØŒ Ùˆ «این استثناء بودن ها» ست Ú©Ù‡ « منش ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را مشخص میسازد. ÙØ´Ø±Ø¯Ù† Ùˆ چپاندن پدیده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ø¯Ø±Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª علوم انسانی غرب،که چیزی جزگسترش تÙکر ÙلسÙÛŒ هرکدام از آنها نیست ØŒ بریدن Ùˆ دور ریختن همین « استثنا بودن ها » است .امروزه ØŒ تصویر زرتشتی از« اهورامزداه » ØŒ معیاروسنجه « تصویرخدا » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . امروزه ØŒ Ù…Ùهوم « دین » از ادیان ابراهیمی Ùˆ دین زرتشتی ØŒ معیار شناخت ما از« دین » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . اهورامزدای زرتشت ØŒ « خوشه » نیست ØŒ Ùˆ ازاین رو، اصل جهان نمی باشد، بلکه جهان را Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . نام اهورامزدا ØŒ Ùقط نام خدا در آموزه زرتشت نبوده است . « اهورا » Ùˆ « مز+ داه » ØŒ دراصل نام سیمرغ میباشد Ùˆ معانیشان درست گواه بر ØŒ اصل Ùˆ نخستین عنصر جهان هستی بودن است ØŒ Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با تصویراهورامزدای زرتشت است . ØØªØ§ مانی ØŒ نخستین انسان را « اهورامزدا » مینامد . « خدا » Ú©Ù‡ « خوا+ دای » باشد، «xva خوا هست Ú©Ù‡ همان uva=تخم باشد . به عبارت دیگر، خدا ØŒ اصل هست . اصل بودن ØŒ با Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ بودن یا خالق بودن ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . تخمی Ú©Ù‡ گیاه Ùˆ درخت ازآن میروید Ùˆ میگسترد ØŒ اصل درخت است .آنچه بالقوه درتخمست، درشاخ وبرگ Ùˆ میوه وبر، میگسترد Ùˆ پهن میشود Ùˆ میگشاید . ÙØ±ÙˆØ¹ ØŒ همسرشت Ùˆ همگوهر، اصل هستند . ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ میان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ( تخم) Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ( تنه وشاخ وبرگ وبر) نیست . ازتخم Ùˆ بزر، درخت یا گیاه میروید . درتخم ØŒ همه درخت هست.
گیتی Ùˆ زمان ØŒ از تخم (= خدا ) ØŒ ازاصل ØŒ از « انـد » ØŒ از « چیترا یا چهره »، از « بون » ØŒ از« ارکه » میروید . خدا، مستقیما ØŒ گیتی وجانوروانسان میشود. خدا، خودش ØŒ زمان Ùˆ گشتن ( گذرو ØØ±Ú©Øª ) میشود . او، گیتی را خلق نمیکند . او، زمان را Ù†Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . او عقل یا خرد را خلق نمیکند . اوخودش ØŒ تØÙˆÙ„ به خرد هرانسانی Ù…ÛŒ یابد . گیتی وزمان Ùˆ انسان، تØÙˆÙ„ Ùˆ تکامل خدا ØŒ یعنی تخم ØŒ یعنی ارکه ØŒ یعنی بÙÙ† ØŒ یعنی چهره ØŒ یعنی « اصل » هست . خدا ØŒ بغ هست . خدا، بگ ØŒ بخ ØŒ بک، امـرو ( مـر) هست ØŒ به سخنی دیگرخدا، « آنچه پخـش میشود » هست . خدا ØŒ لنبک ( لن + بغ ) است . لن ولان هم به معنای « انچه پخش ÙˆØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ میشود » هست . خدا ØŒ همین واژه « پخش شوندگی = بغ = لن » هست . این اصل پخش شوندگی گوهرخدا ØŒ سپس بنام « جوانمردی » ØŒ مشهور گردید Ú©Ù‡ اساسا با « مردی یا نرینگی » کاری ندارد، بلکه با « مـر+ دی » کار دارد، Ú©Ù‡ در کردی « مـر + دایتی » است. ولی این خدا یا بغ ØŒ درپخش شدن ازهم ØŒ ازهم پاره پاره Ùˆ ازهم بریده Ùˆ جدا نمیشود ØŒ بلکه مثل شاخه های درخت وبرگهایش، ازهم ÙØ±Ø§ میروید . اینست Ú©Ù‡ بختن baxtan Ú©Ù‡ به معنای پخش کردنست درشکل بختیک baxtik به معنای Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متÙÙ‚ است .
این خدای خوشه Ùˆ « Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù† » ØŒ درهرمنطقه ای درخونیروس ( خوان + راته =گستره ارتا ) Ú©Ù‡ ایران امروزه هم جزوش بود ØŒ به نام دیگر، نامیده میشد، ولی برغم ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú©ØŒ یک جهان بینی بود . درهمان منطقه پارس Ú©Ù‡ سپس هخامنشی ها برآن ØÚ©ÙˆÙ…ت کردند، این خدا، نامهای گوناگون داشت . مثلا یکی deva Lan میباشد، « لن خدا » ØŒ خدائیست Ú©Ù‡ خود را Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ØŒ Ùˆ Ø§Ø²Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒØ´ØŒ جهان وانسان پدیدارمیشود. تصویر این خدا ØŒ درشاهنامه ØŒ در لنبک ( لن + بغ ) آبکش باقی مانده است . « ابر» ØŒ مَشکیست Ú©Ù‡ آب Ú©Ø´ÛŒ میکند. سیمرغ هم درشاهنامه، ابــر آبکش (ابـر سیاه ) است . هرچند این داستان به بهرام گورساسانی، نسبت داده شده است، ولی درØÙ‚یقت ØŒ منسوب به « بهرام » خدای ایرانست Ú©Ù‡ همتا ÙˆØ¬ÙØª همین « لن» یا ارتا بوده است ØŒ Ùˆ ازپیوند آنها در«یک اصل» هست Ú©Ù‡ جهان هستی، ÙØ±Ø§Ù…یروئیده است .
یکی از نامهای دیگر این خدا ØŒ زوش یا زاوش =Zavoush Dyaoush بوده است . زوش ØŒ به معنای « دوست Ùˆ Ù…ØØ¨ÙˆØ¨Ù‡ ومعشوقه » است . « دی+ یوش » به معنای « خدای دوست Ùˆ رÙیق ویار » است. یوش ( یوشیج ) مانند یوج ØŒ یوغ ( Ø¬ÙØª ) به معنای یار Ùˆ Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متصل Ùˆ رÙیق است .
انسان وجانورو گیتی وزمان ØŒ همه ØŒ گسترش یک تخم هستند، Ú©Ù‡ به هم پیوسته اند ØŒ وهمه، دوست هم Ùˆ رÙیق هم هستند. میان خدا Ùˆ انسان Ùˆ گیتی، رابطه بستگی Ùˆ یاری Ùˆ دوستی هست . انسان، امتداد خداست . انسان، تکامل خداهست . درانسان Ùˆ درگیتی Ùˆ درزمان ØŒ خدا ØŒ گشوده Ùˆ بازو Ø´Ú©ÙØªÙ‡ میشود Ùˆ به کمال میرسد . همین اندیشه است Ú©Ù‡ بنیاد ÙلسÙÙ‡ Ù‡Ú¯Ù„ شده است .
میان خدا وانسان، بریدگی نیست ØŒ ترس وبیم نیست ØŒ ØØ§Ú©Ù…یت وتابعیت نیست . خود٠این خدا Ú©Ù‡ اصل است ØŒ Ú©Ù‡ تخم است، درگوهرش، پیوستگی است. اصل، Ú©Ù‡ خدا نامیده میشود، « پیوستگی= مهر» است . خدا ØŒ نمیتواند Ø¨Ø¨ÙØ±Ø¯ ( Ø¨Ú©Ù€ÙØ´Ø¯) ØŒ ازخود، ببرد ØŒ جهان را ازهم ببرد . « توم » ØŒ Ú©Ù‡ همان « تخم » باشد، درعبری Ùˆ آرامی ØŒ به معنای « همزاد» است ،که دراصل دوقلوی به هم چسبیده بوده اند . نام توماس درغرب، ازهمین ریشه است. همزاد به هم چسبیده ØŒ مانند یوغ ( Ø¬ÙØª ) Ú©Ù‡ دواسب باهم یک گردونه را میکشند، « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ » شمرده میشدند .
خدا، یا اصل، گوهرش، « پیوند» است. خدا یا تخم ØŒ Ú©Ù‡ اصل دوستی Ùˆ Ø±ÙØ§Ù‚ت Ùˆ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ اتصال ومهرباشد، اصلیست Ú©Ù‡ همه انسانها بدون تبعیض ازآن میرویند . درچنین جهان بینی، ترس وبیم Ùˆ ارهاب ÙˆÙˆØØ´Øª انگیری، شومترین چیزبود Ùˆ جائی نداشت . درزرتشتیگری، دراثر همان Ù…Ùهوم « همزاد ازهم جدا Ùˆ متضاد باهم ÙØ®ÙˆØ¯Ù زرتشت » ØŒ اهورامزدای زرتشت ØŒ دیگر ØŒ خوشه Ùˆ تخم نبود، دیگر، اصل نبود . وبا انکارخدا، به کردار« اصل جهان هستی»، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیاسی Ùˆ اجتماعی Ùˆ دینی ایران ØŒ دچار بزرگترین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ها گردید .
انکار ٠اصل بودن خدا ØŒ انکار ٠پیوستگی Ùگوهری Ùهمه٠بشریت است . انکار اصل بودن خدا ØŒ انکار« اصالت انسان » است Ú©Ù‡ به معنای « همسرشتی با اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ جهان » است . ØµÙØª ویژه «ارتای خوشه » ØŒ Ú©Ù‡ « ارتا خوشت » باشد وخدای اهل ÙØ§Ø±Ø³ ( بنا Ø¨Ø±Ø§Ø¨ÙˆØ±ÛŒØØ§Ù† بیرونی ) بوده است، Ùˆ زرتشت، نام آنرا به اردیبهشت ØŒ تغییر داده است تا « خوشه بودن خدا ÛŒ ایران » را انکارکند، « هوچیتره = تخم نیک = اصل نیک » بوده است Ú©Ù‡ همه ملل واقوام Ùˆ مذاهب ونژادها ØŒ ازآن میروئیده اند ( هوچیتره = هژیر ) .
خــرد
سرمایه٠ÙلسÙÛŒ ایران
جـلـد یکـم
منـوچهـرجـمـالی
Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران
« خدا»،«اصل Ùگیتی»هست،
نه خالق Ùگیتی
خدا، « نخستین عنصر» یا « آخشیج » یا « تـخـم»
دربـÙـن هرموجودی هست
خدا، تن ( جسم ) میشود ، ونخست درجسم شدن، خدا میشود
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ چند علت دارد . یا اینکه برپایه « اصالتی Ú©Ù‡ امروزه به تاریخ، Ùˆ آگاهبود تاریخی میدهند » ØŒ ØŒ میخواهند « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را در لابلای تاریخ ایران ØŒ بجویندو بیابند، Ùˆ طبعا جزگلاویزی قدرتها ØŒ چیزی نمی یابند . دیگر آنکه با « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات رایج »، به سراغ درک Â«Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن» میروند، Ùˆ نا آگانه این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ومقولات رایج را ØŒ چیره بر درک آن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª کهن میسازند . مثلا ØŒ « دروغ » ØŒ معنای دیگری داشته است Ú©Ù‡ ما امروزه ازآن داریم . مثلا « جÙÙ€Ùـت، Ú©Ù‡ همان واژه یوغ ویوج Ùˆ یوش » است ØŒ ودرمعنا، اینهمانی با واژه های « سنگ وهمزاد» داشته، Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ú©Ù„ÛŒØ¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ Ùˆ « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ را درجهان هستی ØŒ درپیوند یابی باهم » بیان میکرده است. Â«Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ بطورکلی درسراسرجهان هستی Ú©Ù‡ شامل خدایان هم میشود ØŒ از« پـیـونـد »، سرچشمه میگیرد ØŒ نه ازیک « الاه ٠خالق » .
میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران »، ورطه ای ژر٠هست . میان تاریخ، Ú©Ù‡ میدان گلاویری قدرتهای دینی Ùˆ سیاسی Ùˆ اجتماعی بوده است، Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ú©Ù‡ ازهمان آغاز، « ضد قدرت Ùˆ قهرو تجاوزخواهی » بوده است ØŒ نه تنها تنـش ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù† ØŒ بلکه تضاد همیشگیست . جامعه ایران، Ú©Ù‡ سرچشمه٠« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù ضد قهری» بوده است ØŒ متضاد با همه ØÚ©ÙˆÙ…تها Ùˆ قدرتهای ØØ§Ú©Ù…Ù‡ دینی بوده است Ùˆ هنوز نیز هست .
همانطور Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØŒ از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه امیرمبارزالدین متعصب Ùˆ خونخوارکه شاه معاصرش هست ØŒ یا همانطور Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ ØŒ ازپیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران است ØŒ نه سلطان Ù…ØÙ…ود متعصب، یا همانطور Ú©Ù‡ مزدک وبزرگمهر، از پیکریابی های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست ØŒ نه شاهان ساسانی وموبدان زرتشتی ØŒ این تضاد ØŒ همیشه میان « تاریخ ایران » Ùˆ « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» بوده است . « ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » ØŒ Ú©Ù‡ نام « کاریز ٠دریای ØÙ‚یقت (خدا ) به درون « هرانسانی» است ØŒ گواه بر پیوند مستقیم هرانسانی با ØÙ‚یقت است، Ú©Ù‡ ایستادن رویاروی هرقدرت دینی Ùˆ سیاسی را، ØÙ‚ مسلم Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ میداند . خردبهمنی ØŒ یا به سخنی دیگر، خرد ضد٠خشم (= ضد قهرو تجاوزخواهی Ùˆ غلبه خواهی Ùˆ جان آزاری ) Ú©Ù‡ بÙÙ† هرانسانی بوده است، بنیاد این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø³Øª Ú©Ù‡ ازخود ÙØ¬Ø§Ù…عه ÙØ±Ø§Ù…یجوشد ØŒ Ùˆ درست ØŒ درتاریخ ØŒ آنچه Ú©Ù‡ مانده ØŒ چیزی جز قهرو خشونت Ùˆ جان آزاری Ùˆ خرد آزاری Ùˆ قاهریت ( غلبه خواهی)ØŒ Ùˆ بالاخره ØŒ ضدیت با این اصالت انسان نیست .
بد بینی Ùˆ Ù†ÙØ±Øª Ùˆ دشمنی با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نیز ازآنجا میآید Ú©Ù‡ ما « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… ØØ§Ú©Ù… بر ذهن جامعه Ùˆ رایج Ùˆ متداول را » ØŒ معیارومیزان پژوهشها قرارمیدهیم ØŒ Ùˆ با معانی این Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª ØŒ به سراغ شناخت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران میرویم Ùˆ طبعا سراسر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را ØŒ بطور روشی( متدیک ) مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکنیم ØŒ Ùˆ آنرا، « علمی » هم میشماریم .
درگذشته، با معیار قراردادن Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… اسلامی، به شاهنامه یا Ø¢Ø«Ø§Ø±ØØ§Ùظ ومولوی Ùˆ عطارمی نگریستیم وبدینسان ØŒ همه را مسخ Ùˆ ØªØØ±ÛŒÙ میکردیم ØŒ Ùˆ اکنون ØŒ با معیار قرار دادن « Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… زرتشتی » Ú©Ù‡ دراین اواخر، با« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران» اینهمانی داده میشود ØŒ یا با مقولاتی Ú©Ù‡ ازÙلسÙÙ‡ آمریکا یا اروپا وام میکنیم ØŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خود را نظم وسامان میدهیم ØŒ Ùˆ بدینسان ØŒ مسخ میکنیم، ومی پنداریم Ú©Ù‡ با دید علمی بدانها نگریسته ایم . یزدانشناسی ( الهیات ) زرتشتی، ØºÛŒØ±Ø§Ø²ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . معانی Ú©Ù‡ یزدانشناسی زرتشتی به این واژه ها Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª میدهد ØŒ معانی اصلی نیستند Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران به این واژه ها میداده است . « بهمن » در الهیات زرتشتی ØŒ با « بهمن » Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، نه تنها باهم Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ØŒ بلکه باهم متضادند. خرد، در الهیات زرتشتی ØŒ با خرد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ،دو پدیده Ù…ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ .« ایزد » در الهیات زرتشتی ØŒ با ایزد ( یزدان ) در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . ایزد، Ø¯Ø±ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران « جشن سازومطرب Ùˆ Ù†ÛŒ نواز» است. همه جشن های ایران، جشن های زنخدائی- خرّمدینی بوده اند ØŒ نه جشنهای زرتشتی ØŒ ازاین رو، پذیرش این جشنها از زرتشتیان، با طرد معانی Ùˆ Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª اصیل این جشن ها همراه بوده است . نام بزرگترین خدای ایران ØŒ «جشن ساز» میباشد . به عبارت دیگر، غایت زندگی درگیتی ØŒ جشن است، Ú©Ù‡ اینهمانی با Ù…Ùهوم « جامعه گشوده » دارد . با شرکت کردن درجشنهای زندگی است Ú©Ù‡ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒ ØŒ عضو جامعه میگردد . به عبارت دیگر، جشن زندگی ØŒ جامعه میسازد ØŒ نه «ایمان» به دینی ومسلکی Ùˆ ایدئولوژی . این گرانیگاه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در الهیات زرتشتی ØŒ نابود ساخته شده است .ازسوی دیگر، معیارقراردادن Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª Ùˆ مقولات روانکاوی Ùˆ جامعه شناسی وانسان شناسی غرب ØŒ منش ٠ویژه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران را از بین میبرد . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ ویژگیهای استثنائی Ùˆ بی نظیرخود را داشته است ØŒ Ùˆ «این استثناء بودن ها» ست Ú©Ù‡ « منش ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران » را مشخص میسازد. ÙØ´Ø±Ø¯Ù† Ùˆ چپاندن پدیده های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ø¯Ø±Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ùˆ مقولات Ùˆ Ø§ØµØ·Ù„Ø§ØØ§Øª علوم انسانی غرب،که چیزی جزگسترش تÙکر ÙلسÙÛŒ هرکدام از آنها نیست ØŒ بریدن Ùˆ دور ریختن همین « استثنا بودن ها » است .امروزه ØŒ تصویر زرتشتی از« اهورامزداه » ØŒ معیاروسنجه « تصویرخدا » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . امروزه ØŒ Ù…Ùهوم « دین » از ادیان ابراهیمی Ùˆ دین زرتشتی ØŒ معیار شناخت ما از« دین » Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . اهورامزدای زرتشت ØŒ « خوشه » نیست ØŒ Ùˆ ازاین رو، اصل جهان نمی باشد، بلکه جهان را Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . نام اهورامزدا ØŒ Ùقط نام خدا در آموزه زرتشت نبوده است . « اهورا » Ùˆ « مز+ داه » ØŒ دراصل نام سیمرغ میباشد Ùˆ معانیشان درست گواه بر ØŒ اصل Ùˆ نخستین عنصر جهان هستی بودن است ØŒ Ú©Ù‡ به Ú©Ù„ÛŒ درتضاد با تصویراهورامزدای زرتشت است . ØØªØ§ مانی ØŒ نخستین انسان را « اهورامزدا » مینامد . « خدا » Ú©Ù‡ « خوا+ دای » باشد، «xva خوا هست Ú©Ù‡ همان uva=تخم باشد . به عبارت دیگر، خدا ØŒ اصل هست . اصل بودن ØŒ با Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ بودن یا خالق بودن ØŒ ÙØ±Ù‚ Ú©Ù„ÛŒ دارد . تخمی Ú©Ù‡ گیاه Ùˆ درخت ازآن میروید Ùˆ میگسترد ØŒ اصل درخت است .آنچه بالقوه درتخمست، درشاخ وبرگ Ùˆ میوه وبر، میگسترد Ùˆ پهن میشود Ùˆ میگشاید . ÙØ±ÙˆØ¹ ØŒ همسرشت Ùˆ همگوهر، اصل هستند . ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ میان Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ( تخم) Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ ( تنه وشاخ وبرگ وبر) نیست . ازتخم Ùˆ بزر، درخت یا گیاه میروید . درتخم ØŒ همه درخت هست.
گیتی Ùˆ زمان ØŒ از تخم (= خدا ) ØŒ ازاصل ØŒ از « انـد » ØŒ از « چیترا یا چهره »، از « بون » ØŒ از« ارکه » میروید . خدا، مستقیما ØŒ گیتی وجانوروانسان میشود. خدا، خودش ØŒ زمان Ùˆ گشتن ( گذرو ØØ±Ú©Øª ) میشود . او، گیتی را خلق نمیکند . او، زمان را Ù†Ù…ÛŒØ¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯ . او عقل یا خرد را خلق نمیکند . اوخودش ØŒ تØÙˆÙ„ به خرد هرانسانی Ù…ÛŒ یابد . گیتی وزمان Ùˆ انسان، تØÙˆÙ„ Ùˆ تکامل خدا ØŒ یعنی تخم ØŒ یعنی ارکه ØŒ یعنی بÙÙ† ØŒ یعنی چهره ØŒ یعنی « اصل » هست . خدا ØŒ بغ هست . خدا، بگ ØŒ بخ ØŒ بک، امـرو ( مـر) هست ØŒ به سخنی دیگرخدا، « آنچه پخـش میشود » هست . خدا ØŒ لنبک ( لن + بغ ) است . لن ولان هم به معنای « انچه پخش ÙˆØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯Ù‡ میشود » هست . خدا ØŒ همین واژه « پخش شوندگی = بغ = لن » هست . این اصل پخش شوندگی گوهرخدا ØŒ سپس بنام « جوانمردی » ØŒ مشهور گردید Ú©Ù‡ اساسا با « مردی یا نرینگی » کاری ندارد، بلکه با « مـر+ دی » کار دارد، Ú©Ù‡ در کردی « مـر + دایتی » است. ولی این خدا یا بغ ØŒ درپخش شدن ازهم ØŒ ازهم پاره پاره Ùˆ ازهم بریده Ùˆ جدا نمیشود ØŒ بلکه مثل شاخه های درخت وبرگهایش، ازهم ÙØ±Ø§ میروید . اینست Ú©Ù‡ بختن baxtan Ú©Ù‡ به معنای پخش کردنست درشکل بختیک baxtik به معنای Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متÙÙ‚ است .
این خدای خوشه Ùˆ « Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù† » ØŒ درهرمنطقه ای درخونیروس ( خوان + راته =گستره ارتا ) Ú©Ù‡ ایران امروزه هم جزوش بود ØŒ به نام دیگر، نامیده میشد، ولی برغم ØªÙØ§ÙˆØªÙ‡Ø§ÛŒ Ú©ÙˆÚ†Ú©ØŒ یک جهان بینی بود . درهمان منطقه پارس Ú©Ù‡ سپس هخامنشی ها برآن ØÚ©ÙˆÙ…ت کردند، این خدا، نامهای گوناگون داشت . مثلا یکی deva Lan میباشد، « لن خدا » ØŒ خدائیست Ú©Ù‡ خود را Ù…ÛŒØ§ÙØ´Ø§Ù†Ø¯ ØŒ Ùˆ Ø§Ø²Ø®ÙˆØ¯Ø§ÙØ´Ø§Ù†ÛŒØ´ØŒ جهان وانسان پدیدارمیشود. تصویر این خدا ØŒ درشاهنامه ØŒ در لنبک ( لن + بغ ) آبکش باقی مانده است . « ابر» ØŒ مَشکیست Ú©Ù‡ آب Ú©Ø´ÛŒ میکند. سیمرغ هم درشاهنامه، ابــر آبکش (ابـر سیاه ) است . هرچند این داستان به بهرام گورساسانی، نسبت داده شده است، ولی درØÙ‚یقت ØŒ منسوب به « بهرام » خدای ایرانست Ú©Ù‡ همتا ÙˆØ¬ÙØª همین « لن» یا ارتا بوده است ØŒ Ùˆ ازپیوند آنها در«یک اصل» هست Ú©Ù‡ جهان هستی، ÙØ±Ø§Ù…یروئیده است .
یکی از نامهای دیگر این خدا ØŒ زوش یا زاوش =Zavoush Dyaoush بوده است . زوش ØŒ به معنای « دوست Ùˆ Ù…ØØ¨ÙˆØ¨Ù‡ ومعشوقه » است . « دی+ یوش » به معنای « خدای دوست Ùˆ رÙیق ویار » است. یوش ( یوشیج ) مانند یوج ØŒ یوغ ( Ø¬ÙØª ) به معنای یار Ùˆ Ù…ØªØØ¯ Ùˆ متصل Ùˆ رÙیق است .
انسان وجانورو گیتی وزمان ØŒ همه ØŒ گسترش یک تخم هستند، Ú©Ù‡ به هم پیوسته اند ØŒ وهمه، دوست هم Ùˆ رÙیق هم هستند. میان خدا Ùˆ انسان Ùˆ گیتی، رابطه بستگی Ùˆ یاری Ùˆ دوستی هست . انسان، امتداد خداست . انسان، تکامل خداهست . درانسان Ùˆ درگیتی Ùˆ درزمان ØŒ خدا ØŒ گشوده Ùˆ بازو Ø´Ú©ÙØªÙ‡ میشود Ùˆ به کمال میرسد . همین اندیشه است Ú©Ù‡ بنیاد ÙلسÙÙ‡ Ù‡Ú¯Ù„ شده است .
میان خدا وانسان، بریدگی نیست ØŒ ترس وبیم نیست ØŒ ØØ§Ú©Ù…یت وتابعیت نیست . خود٠این خدا Ú©Ù‡ اصل است ØŒ Ú©Ù‡ تخم است، درگوهرش، پیوستگی است. اصل، Ú©Ù‡ خدا نامیده میشود، « پیوستگی= مهر» است . خدا ØŒ نمیتواند Ø¨Ø¨ÙØ±Ø¯ ( Ø¨Ú©Ù€ÙØ´Ø¯) ØŒ ازخود، ببرد ØŒ جهان را ازهم ببرد . « توم » ØŒ Ú©Ù‡ همان « تخم » باشد، درعبری Ùˆ آرامی ØŒ به معنای « همزاد» است ،که دراصل دوقلوی به هم چسبیده بوده اند . نام توماس درغرب، ازهمین ریشه است. همزاد به هم چسبیده ØŒ مانند یوغ ( Ø¬ÙØª ) Ú©Ù‡ دواسب باهم یک گردونه را میکشند، « اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ú¯ÛŒ » شمرده میشدند .
خدا، یا اصل، گوهرش، « پیوند» است. خدا یا تخم ØŒ Ú©Ù‡ اصل دوستی Ùˆ Ø±ÙØ§Ù‚ت Ùˆ Ø§ØªØØ§Ø¯ Ùˆ اتصال ومهرباشد، اصلیست Ú©Ù‡ همه انسانها بدون تبعیض ازآن میرویند . درچنین جهان بینی، ترس وبیم Ùˆ ارهاب ÙˆÙˆØØ´Øª انگیری، شومترین چیزبود Ùˆ جائی نداشت . درزرتشتیگری، دراثر همان Ù…Ùهوم « همزاد ازهم جدا Ùˆ متضاد باهم ÙØ®ÙˆØ¯Ù زرتشت » ØŒ اهورامزدای زرتشت ØŒ دیگر ØŒ خوشه Ùˆ تخم نبود، دیگر، اصل نبود . وبا انکارخدا، به کردار« اصل جهان هستی»، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیاسی Ùˆ اجتماعی Ùˆ دینی ایران ØŒ دچار بزرگترین ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ها گردید .
انکار ٠اصل بودن خدا ØŒ انکار ٠پیوستگی Ùگوهری Ùهمه٠بشریت است . انکار اصل بودن خدا ØŒ انکار« اصالت انسان » است Ú©Ù‡ به معنای « همسرشتی با اصل Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ جهان » است . ØµÙØª ویژه «ارتای خوشه » ØŒ Ú©Ù‡ « ارتا خوشت » باشد وخدای اهل ÙØ§Ø±Ø³ ( بنا Ø¨Ø±Ø§Ø¨ÙˆØ±ÛŒØØ§Ù† بیرونی ) بوده است، Ùˆ زرتشت، نام آنرا به اردیبهشت ØŒ تغییر داده است تا « خوشه بودن خدا ÛŒ ایران » را انکارکند، « هوچیتره = تخم نیک = اصل نیک » بوده است Ú©Ù‡ همه ملل واقوام Ùˆ مذاهب ونژادها ØŒ ازآن میروئیده اند ( هوچیتره = هژیر ) .