بهمنگان شادمان شاد باد / اØمد پناهنده
نه نه سیاهی را دشمن می داشتند و به روشنایی و سپیدی ستایشی بی همتا نثار می کردند
...
بهمنگان شادمان شاد باد
اØمد پناهنده
نه نه قرار نیست، ایرانیان Øتی در زمستان سیاه Ùˆ سرد، اÙسرده و٠ماتم زده سر در گریبان Ùرو ببرند Ùˆ بر خود بپیچند Ùˆ زاری کنند.
نه نه ماتم و مصیبت و شیون و ناله با نیاکانمان، میانه ای نداشته است و با آنها بیگانه بودند بیگانه، اما یگانه با شادی و٠سرور و٠شادمانی و٠شادخواری
نه نه نیاکانمان با تیرگی و تاریکی در ستیز بودند و رنگهای روشن و شاداب را عاشقانه، عاشق
نه نه آنها شب را خوار Ù…ÛŒ خواستند، روز Ùˆ نور را بی دریغ بی تاب بودند Ùˆ آتش در دلشان Ù…ÛŒ اÙروختند Ùˆ به خورشید درودی همه روزه Ù…ÛŒ Ùرستادند
نه نه سیاهی را دشمن می داشتند و به روشنایی و سپیدی ستایشی بی همتا نثار می کردند
آری
شادی Ùˆ شادمانی Ùˆ شور و٠سرور، در ژرÙای جان و٠جهان جوانشان، چون گلهای همیشه بهار، Ù…ÛŒ Ø´Ú©ÙÙت Ùˆ لبخند شاداب را در چهره ÛŒ طبیعت شادباشان Ù…ÛŒ نشاند.
آغاز سال را با طبیعت نوزاد، به شادی و٠سرور، سبز Ù…ÛŒ شدند Ùˆ جشنی بی همتا بر پا Ù…ÛŒ داشتند Ùˆ تداومش را در نوروز بزرگتر در تولد پیامبر ٠خرد، آشو زرتشت به اوج Ù…ÛŒ رساندند Ùˆ با پای سر در طبیعت سبز عریان، کنار جویباران با کبوتران Ùˆ پرندگان، سیزده ÛŒ خود را بدری جانانه Ù…ÛŒ کردند Ùˆ آنگاه به یاد عزیزان از دست رÙته شان با لباس سÙید، شادمانی Ùˆ سرور Ùرو Ø®Ùته ÛŒ آنها را ترانه Ù…ÛŒ خواندند.
هنوز Ùروردین ماه را تمام نکرده، در اردیبهشت، سپس در خرداد Ùˆ همین طور در تیر Ùˆ امرداد Ùˆ شهریور Ùˆ مهر Ùˆ آبان Ùˆ آذر ماه، جشن های ماهانه را با بی همتایی ٠سزاوار برگزار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ شاداب Ùˆ شاداب تر Ù…ÛŒ شدند.
اولین روز زمستان را با نام اهورامزدا آغاز می کردند و جشنی شادمانی گستر را در پهن دشت بی کرانسرای ایرانزمین با نام دیگان، برگزار می کردند تا تداوم آن را در جشن های ٠دی به آذر سپس دی به مهر و دی به دین ادامه دهند و با گرمای این جشن ها، برودت و سرما را در سختی و سیاهی زمستان، ذوب کنند.
در همین گرمای ٠جشن های ٠چهارگانه ی دی ماه بسر می بردند که بهمن ماه نم نمک از راه می رسید تا پس از پاکی خرد و پالودگی منش در دوم بهمن ماه، بهمنگان را جشن دیگری برپا سازند.
Ùˆ Ú†Ù‡ عبث Ú¯Ùتار، زشت پندار Ùˆ Ù‚Ø¨ÛŒØ Ú©Ø±Ø¯Ø§Ø±ÛŒ است Ú©Ù‡ کسانی پیدا Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ تکرار Ùˆ واگویی این اعیاد Ùˆ جشنها را توهین به ØاÙظه تاریخ برداشت Ù…ÛŒ کنند اما نمی دانند Ú©Ù‡ هر عید باز گشتی است به اصل ٠خویش اما نه در جا زدن در گذشته بلکه در مداری والاتر Ùˆ بالا بلندتر Ùˆ نزدیک شدن به منتهای انتهای ÛŒ یگانگی خویشتن.
از این دیدگاه هر عیدی و یا جشنی نه اینکه تکرار نیست بلکه همواره یک پدیده نوی است جهت ٠تازه شدن و تازه تر گردیدن.
Ùˆ این رمزی است Ú©Ù‡ نیاکانمان بر ما گشودند Ùˆ در گذرگاه تاریخ آنجا Ú©Ù‡ همه ÛŒ تمدنها Ùˆ Ùرهنگ ها به تندبادی، نابود Ùˆ از خود بی خود شدند اما ما ایرانیان با تمدن Ùˆ Ùرهنگ ٠گوهر Ø¢Ùرینمان در طول تاریخ با چنین پشتوانه ای ماندگار ماندیم Ùˆ ماندگارتر بر پا خواهیم ماند.
آری
هنوز در چله ÛŒ بزرگ، با سرما Ùˆ برودت در ستیزیم Ú©Ù‡ بهمن ماه از راه Ù…ÛŒ رسد Ùˆ با خود بستر سپید را چون عروسان ٠سپید پوش، در جان Ùˆ دلمان Ùرش Ù…ÛŒ کند Ùˆ ما را مژده ÛŒ Ùرا رسیدن ٠جشن ٠سالاری دیگر از آتش را Ùرا Ù…ÛŒ خواند. تا گرمای ٠آن را در دل بهمن شعله ور کنیم.
Ùˆ این بهمن ماه است Ú©Ù‡ سده را در برودت ٠چله ÛŒ بزرگ، آتش اÙشان Ù…ÛŒ کند Ùˆ جشنی سزاوار از این عنصر ٠بی همتای ٠طبیعت را به ارمغان Ù…ÛŒ آورد.
می دانیم که دومین روز ٠هرماه، بهمن نام دارد، و چون با نام ٠ماه ٠بهمن یکی می گردد. پس این روز جشن است و بهمنگان نامش گذاشته اند.
به عبارت دیگر، بهمنگان، بهمن روز از ماه ٠بهمن است که در دوم ٠بهمن ماه ٠زرتشتی برگزار می شود.
اما امروز این جشن نه در دوم ٠بهمن ماه، بلکه در بیست و ششم دی ماه ٠کنونی برگزار می گردد. دلیل این اختلا٠٠زمان ٠بر گزاری ٠دیروز با امروز، تغییر سال شمار ٠نیاکانمان در امروز است. زیرا در دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم می شد. اما امروز شش ماه اول ٠سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و نه روز واگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم می گردد. به همین دلیل، جشن ٠بهمنگان، نسبت به سال شمار ٠دیروز، شش روز جلوتر، یعنی بیست و ششم دی ماه برگزار می گردد که این روز منطبق با روز ٠دوم ٠بهمن ماه، در دوران ٠نیاکانمان است.
بهمنگان جشنی در ستایش خرد پاک Ùˆ منش نیک است Ùˆ در این روز آشی بنام " بهمنگان " در دیگی بنام بهمنجنه از Øبوبات Ùˆ انواع گوشتها Ù…ÛŒ پزند Ùˆ به شادی Ùˆ شادمانی Ù…ÛŒ پردازند.
بطوریکه ابوریØان بیرونی در کتاب «التÙهیم» درباره‌ی بهمنجنه می‌نویسد :
" بهمنجنه بهمن روز است از بهمن ماه، ایرانیان در این روز بهمن سÙید (نام گیاهی است Ú©Ù‡ در کرانه‌ی خراسان Ùˆ جاهای دیگر ایران می‌روید) با شیر خالص پاک می‌خورند Ùˆ می‌گویند ØاÙظه را زیاد می‌کند Ùˆ Ùراموشی را از بین می‌برد، ولی در خراسان هنگام این جشن مهمانی می‌کنند Ùˆ بر دیگی Ú©Ù‡ در آن از هر دانه‌ی خوردنی Ùˆ گوشت Øیوان Øلال گوشت Ùˆ تره Ùˆ سبزی‌ها پدیدار است، خوراک می‌پزند Ùˆ به مهمانان خود می‌دهند Ùˆ برای هریک از داده‌های خدا سپاس به جای می‌آورند ".
در آثارالباقیه نیز آورده است :
" بهمن ماه روز دوم آن روز بهمن، عید است Ú©Ù‡ براى تواÙÙ‚ دو نام آن را بهمنجه نامیده‌اند، بهمن نام Ùرشته‌ی موکل بر بهایم است Ú©Ù‡ بشر به آن‌ها براى عمارت زمین Ùˆ رÙع Øوایج نیازمند است Ùˆ مردم Ùارس در دیگ‌هایى از جمیع دانه‌هاى ماکول با گوشت غذایى مى‌پزند Ùˆ آن را با شیر خالص مى‌خورند Ùˆ مى‌گویند Ú©Ù‡ ØاÙظه را این غذا زیاد مى‌کند Ùˆ این روز را در چیدن گیاهان Ùˆ کنار رودخانه‌ها Ùˆ جوى‌ها Ùˆ روغن گرÙتن Ùˆ تهیه‌ی بخور Ùˆ سوزاندنى‌ها خاصیتى مخصوص است Ùˆ بر این گمانند Ú©Ù‡ جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام مى‌داد Ùˆ سود این اشیا در این روز بیشتر از دیگر روزهاست ".
در ترجمه‌ی خرده اوستا نیز بر موکل بودن بهمن بر چهارپایان اشاره‌ای شده است بدینÛگونه Ú©Ù‡ : " در جشن بهمنگان، برای اینکه امشاسپند٠بهمن در جهان ٠مادى نگهبان ٠چارپایان سودمند است، از خوردن گوشت پرهیز مى‌کنند. ایرانیان ٠قدیم این روز را به اØترام ٠آن جشن Ù…ÛŒ گرÙتند Ùˆ شادی Ù…ÛŒ کردند Ùˆ خود را برای ٠پیروی از صÙات ٠پسندیده ÛŒ آن Ú©Ù‡ راهنمای ٠پیشرÙت Ùˆ سعادت است، آماده Ù…ÛŒ ساختند ".
در پایان ٠این جشن ٠سزاوار شادمانی، خلاصه ی چکامه های چند تن از شعرای ٠نامدار ٠ایرانزمین را به همین مناسبت، آذین بخش ٠دیده و دل همزبانان می کنیم.
Ùرخش باد Ùˆ خداوند Ùرخنده کناد
عید Ùرخنده Ùˆ بهمنجه Ùˆ بهمن ماه
Ùرخی سیستانی
انوری گوید :
بعد ما کز سر عشرت همه روز اÙکندی
سخن رÙتن Ùˆ نا رÙتن ما در اÙواه
اندر آمد ز در Øجره‌ی من صبØدمی
روز بهمنجه یعنی دوم بهمن ماه
عثمان مختاری شاعر سده‌ی ششم نیز می‌سراید :
بهمنجه است خیز و می آرای چراغ ری
تا برچینیم گوهر شادی ز گنج می
این یک دومه سپاه طرق را مدد کنیم
تا بگذرد ز صØرا Ùوج سپاه دی
a_panahan@yahoo.de
...
بهمنگان شادمان شاد باد
اØمد پناهنده
نه نه قرار نیست، ایرانیان Øتی در زمستان سیاه Ùˆ سرد، اÙسرده و٠ماتم زده سر در گریبان Ùرو ببرند Ùˆ بر خود بپیچند Ùˆ زاری کنند.
نه نه ماتم و مصیبت و شیون و ناله با نیاکانمان، میانه ای نداشته است و با آنها بیگانه بودند بیگانه، اما یگانه با شادی و٠سرور و٠شادمانی و٠شادخواری
نه نه نیاکانمان با تیرگی و تاریکی در ستیز بودند و رنگهای روشن و شاداب را عاشقانه، عاشق
نه نه آنها شب را خوار Ù…ÛŒ خواستند، روز Ùˆ نور را بی دریغ بی تاب بودند Ùˆ آتش در دلشان Ù…ÛŒ اÙروختند Ùˆ به خورشید درودی همه روزه Ù…ÛŒ Ùرستادند
نه نه سیاهی را دشمن می داشتند و به روشنایی و سپیدی ستایشی بی همتا نثار می کردند
آری
شادی Ùˆ شادمانی Ùˆ شور و٠سرور، در ژرÙای جان و٠جهان جوانشان، چون گلهای همیشه بهار، Ù…ÛŒ Ø´Ú©ÙÙت Ùˆ لبخند شاداب را در چهره ÛŒ طبیعت شادباشان Ù…ÛŒ نشاند.
آغاز سال را با طبیعت نوزاد، به شادی و٠سرور، سبز Ù…ÛŒ شدند Ùˆ جشنی بی همتا بر پا Ù…ÛŒ داشتند Ùˆ تداومش را در نوروز بزرگتر در تولد پیامبر ٠خرد، آشو زرتشت به اوج Ù…ÛŒ رساندند Ùˆ با پای سر در طبیعت سبز عریان، کنار جویباران با کبوتران Ùˆ پرندگان، سیزده ÛŒ خود را بدری جانانه Ù…ÛŒ کردند Ùˆ آنگاه به یاد عزیزان از دست رÙته شان با لباس سÙید، شادمانی Ùˆ سرور Ùرو Ø®Ùته ÛŒ آنها را ترانه Ù…ÛŒ خواندند.
هنوز Ùروردین ماه را تمام نکرده، در اردیبهشت، سپس در خرداد Ùˆ همین طور در تیر Ùˆ امرداد Ùˆ شهریور Ùˆ مهر Ùˆ آبان Ùˆ آذر ماه، جشن های ماهانه را با بی همتایی ٠سزاوار برگزار Ù…ÛŒ کردند Ùˆ شاداب Ùˆ شاداب تر Ù…ÛŒ شدند.
اولین روز زمستان را با نام اهورامزدا آغاز می کردند و جشنی شادمانی گستر را در پهن دشت بی کرانسرای ایرانزمین با نام دیگان، برگزار می کردند تا تداوم آن را در جشن های ٠دی به آذر سپس دی به مهر و دی به دین ادامه دهند و با گرمای این جشن ها، برودت و سرما را در سختی و سیاهی زمستان، ذوب کنند.
در همین گرمای ٠جشن های ٠چهارگانه ی دی ماه بسر می بردند که بهمن ماه نم نمک از راه می رسید تا پس از پاکی خرد و پالودگی منش در دوم بهمن ماه، بهمنگان را جشن دیگری برپا سازند.
Ùˆ Ú†Ù‡ عبث Ú¯Ùتار، زشت پندار Ùˆ Ù‚Ø¨ÛŒØ Ú©Ø±Ø¯Ø§Ø±ÛŒ است Ú©Ù‡ کسانی پیدا Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ تکرار Ùˆ واگویی این اعیاد Ùˆ جشنها را توهین به ØاÙظه تاریخ برداشت Ù…ÛŒ کنند اما نمی دانند Ú©Ù‡ هر عید باز گشتی است به اصل ٠خویش اما نه در جا زدن در گذشته بلکه در مداری والاتر Ùˆ بالا بلندتر Ùˆ نزدیک شدن به منتهای انتهای ÛŒ یگانگی خویشتن.
از این دیدگاه هر عیدی و یا جشنی نه اینکه تکرار نیست بلکه همواره یک پدیده نوی است جهت ٠تازه شدن و تازه تر گردیدن.
Ùˆ این رمزی است Ú©Ù‡ نیاکانمان بر ما گشودند Ùˆ در گذرگاه تاریخ آنجا Ú©Ù‡ همه ÛŒ تمدنها Ùˆ Ùرهنگ ها به تندبادی، نابود Ùˆ از خود بی خود شدند اما ما ایرانیان با تمدن Ùˆ Ùرهنگ ٠گوهر Ø¢Ùرینمان در طول تاریخ با چنین پشتوانه ای ماندگار ماندیم Ùˆ ماندگارتر بر پا خواهیم ماند.
آری
هنوز در چله ÛŒ بزرگ، با سرما Ùˆ برودت در ستیزیم Ú©Ù‡ بهمن ماه از راه Ù…ÛŒ رسد Ùˆ با خود بستر سپید را چون عروسان ٠سپید پوش، در جان Ùˆ دلمان Ùرش Ù…ÛŒ کند Ùˆ ما را مژده ÛŒ Ùرا رسیدن ٠جشن ٠سالاری دیگر از آتش را Ùرا Ù…ÛŒ خواند. تا گرمای ٠آن را در دل بهمن شعله ور کنیم.
Ùˆ این بهمن ماه است Ú©Ù‡ سده را در برودت ٠چله ÛŒ بزرگ، آتش اÙشان Ù…ÛŒ کند Ùˆ جشنی سزاوار از این عنصر ٠بی همتای ٠طبیعت را به ارمغان Ù…ÛŒ آورد.
می دانیم که دومین روز ٠هرماه، بهمن نام دارد، و چون با نام ٠ماه ٠بهمن یکی می گردد. پس این روز جشن است و بهمنگان نامش گذاشته اند.
به عبارت دیگر، بهمنگان، بهمن روز از ماه ٠بهمن است که در دوم ٠بهمن ماه ٠زرتشتی برگزار می شود.
اما امروز این جشن نه در دوم ٠بهمن ماه، بلکه در بیست و ششم دی ماه ٠کنونی برگزار می گردد. دلیل این اختلا٠٠زمان ٠بر گزاری ٠دیروز با امروز، تغییر سال شمار ٠نیاکانمان در امروز است. زیرا در دوره ی باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم می شد. اما امروز شش ماه اول ٠سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و نه روز واگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم می گردد. به همین دلیل، جشن ٠بهمنگان، نسبت به سال شمار ٠دیروز، شش روز جلوتر، یعنی بیست و ششم دی ماه برگزار می گردد که این روز منطبق با روز ٠دوم ٠بهمن ماه، در دوران ٠نیاکانمان است.
بهمنگان جشنی در ستایش خرد پاک Ùˆ منش نیک است Ùˆ در این روز آشی بنام " بهمنگان " در دیگی بنام بهمنجنه از Øبوبات Ùˆ انواع گوشتها Ù…ÛŒ پزند Ùˆ به شادی Ùˆ شادمانی Ù…ÛŒ پردازند.
بطوریکه ابوریØان بیرونی در کتاب «التÙهیم» درباره‌ی بهمنجنه می‌نویسد :
" بهمنجنه بهمن روز است از بهمن ماه، ایرانیان در این روز بهمن سÙید (نام گیاهی است Ú©Ù‡ در کرانه‌ی خراسان Ùˆ جاهای دیگر ایران می‌روید) با شیر خالص پاک می‌خورند Ùˆ می‌گویند ØاÙظه را زیاد می‌کند Ùˆ Ùراموشی را از بین می‌برد، ولی در خراسان هنگام این جشن مهمانی می‌کنند Ùˆ بر دیگی Ú©Ù‡ در آن از هر دانه‌ی خوردنی Ùˆ گوشت Øیوان Øلال گوشت Ùˆ تره Ùˆ سبزی‌ها پدیدار است، خوراک می‌پزند Ùˆ به مهمانان خود می‌دهند Ùˆ برای هریک از داده‌های خدا سپاس به جای می‌آورند ".
در آثارالباقیه نیز آورده است :
" بهمن ماه روز دوم آن روز بهمن، عید است Ú©Ù‡ براى تواÙÙ‚ دو نام آن را بهمنجه نامیده‌اند، بهمن نام Ùرشته‌ی موکل بر بهایم است Ú©Ù‡ بشر به آن‌ها براى عمارت زمین Ùˆ رÙع Øوایج نیازمند است Ùˆ مردم Ùارس در دیگ‌هایى از جمیع دانه‌هاى ماکول با گوشت غذایى مى‌پزند Ùˆ آن را با شیر خالص مى‌خورند Ùˆ مى‌گویند Ú©Ù‡ ØاÙظه را این غذا زیاد مى‌کند Ùˆ این روز را در چیدن گیاهان Ùˆ کنار رودخانه‌ها Ùˆ جوى‌ها Ùˆ روغن گرÙتن Ùˆ تهیه‌ی بخور Ùˆ سوزاندنى‌ها خاصیتى مخصوص است Ùˆ بر این گمانند Ú©Ù‡ جاماسب وزیر گشتاسب این کارها را در این روز انجام مى‌داد Ùˆ سود این اشیا در این روز بیشتر از دیگر روزهاست ".
در ترجمه‌ی خرده اوستا نیز بر موکل بودن بهمن بر چهارپایان اشاره‌ای شده است بدینÛگونه Ú©Ù‡ : " در جشن بهمنگان، برای اینکه امشاسپند٠بهمن در جهان ٠مادى نگهبان ٠چارپایان سودمند است، از خوردن گوشت پرهیز مى‌کنند. ایرانیان ٠قدیم این روز را به اØترام ٠آن جشن Ù…ÛŒ گرÙتند Ùˆ شادی Ù…ÛŒ کردند Ùˆ خود را برای ٠پیروی از صÙات ٠پسندیده ÛŒ آن Ú©Ù‡ راهنمای ٠پیشرÙت Ùˆ سعادت است، آماده Ù…ÛŒ ساختند ".
در پایان ٠این جشن ٠سزاوار شادمانی، خلاصه ی چکامه های چند تن از شعرای ٠نامدار ٠ایرانزمین را به همین مناسبت، آذین بخش ٠دیده و دل همزبانان می کنیم.
Ùرخش باد Ùˆ خداوند Ùرخنده کناد
عید Ùرخنده Ùˆ بهمنجه Ùˆ بهمن ماه
Ùرخی سیستانی
انوری گوید :
بعد ما کز سر عشرت همه روز اÙکندی
سخن رÙتن Ùˆ نا رÙتن ما در اÙواه
اندر آمد ز در Øجره‌ی من صبØدمی
روز بهمنجه یعنی دوم بهمن ماه
عثمان مختاری شاعر سده‌ی ششم نیز می‌سراید :
بهمنجه است خیز و می آرای چراغ ری
تا برچینیم گوهر شادی ز گنج می
این یک دومه سپاه طرق را مدد کنیم
تا بگذرد ز صØرا Ùوج سپاه دی
a_panahan@yahoo.de