جنبش زنان Ùˆ مشروعيت زدایی از Øکومت اسلامی* - شکوه میرزادگی
آيا Ù…ÛŒ توانم بگويم Ú©Ù‡ چرا ديه من نص٠ديه ÙŠÚ© مرد است Ùˆ چرا ارث من ÙŠÚ© دوم است Ùˆ چرا من ØÙ‚ سرپرستی Ùˆ قيموميت بچه هايم را ندارم Ùˆ چرا من ÙŠÚ© ناقص العقل شناخته Ù…ÛŒ شوم Ùˆ چرا نمی توانم شهادت دهم Ùˆ قضاوت کنم؟ چرا من به عنوان ÙŠÚ© زن اگر عاشق بشوم، اگر بخواهم مردی را ببوسم Ùˆ اگر بخواهم همان کار شوهرم را بکنم Ùˆ مردی را صيغه کنم تا Øد مرگ شلاق Ù…ÛŒ خورم Ùˆ Ù…Øکوم به سنگسار Ù…ÛŒ شوم؟
....
جنبش زنان Ùˆ مشروعيت زدایی از Øکومت اسلامی*
شکوه میرزادگی
در ماه های اخير، به خصوص پس از کشتاری Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی در Ù¾ÛŒ تظاهرات ØÙ‚ طلبانه Ùˆ آزادی خواهانه ÛŒ مردم ايران داشته است، بارها شنیده ايم Ú©Ù‡ Ú¯Ùته شده: «جمهوری اسلامی مشروعيت خود را از دست داده است».
اين سخن از زبان خيلی ها، Ùˆ البته بيشتر از زبان بخشی از اپوزيسيون تازه ÛŒ جمهوری اسلامی، شنيده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ معتقد است جمهوری اسلامی تا قبل از خرداد 1388 Ùˆ ناديده گرÙتن رای مردم Ùˆ ريختن آن به Øساب اØمدی نژاد، مشروعیت داشته Ùˆ تقلب در انتخابات Ùˆ سرکوب معترضین موجب سلب مشروعيت از آن شده است.
در مقابل اين جماعت، خيلی ها نيز، به خصوص در ميان اپوزيسيون سی ساله ÛŒ جمهوری اسلامی، یا Ù…ÛŒ گويند Ú©Ù‡ اين Øکومت از روز اول مشروعيت نداشته Ùˆ يا معتقدند Ú©Ù‡ مشروعيت خود را در بزنگاه هايي از تاريخ سی ساله Ùˆ خيلی پيش از خرداد 88 از دست داده است. اين ها، به اعتراض، از اپوزيسيون تازه Ù…ÛŒ پرسند Ú©Ù‡: «چرا تا به Øال صدايتان در نيامده است؟ چرا وقتی Ú©Ù‡ در آغاز انقلاب اسلامی وزير Ùˆ وکيل Ùˆ ارتشيان دوره قبل را بدون دادگاه هايي عادل Ùˆ بر اساس قوانين بين المللی Øقوق بشر Ùˆ به جرم طاغوتی بودن Ùˆ Ù…Ùسد ÙÛŒ الارض بودن اعدام کردند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی ÙŠÚ©ÛŒ دو ماه پس از انقلاب مبارزين Ú†Ù¾ را به جرم Ù…Øارب با خدا به جوخه های اعدام Ùرستادند، صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی Ú©Ù‡ در گوشه Ùˆ کنار سرزمين مان اين همه زن Ùˆ مرد را شلاق زدند، سنگسار کردند، به دار آويختند، صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی گروه های قومی Ùˆ مذهبی را دسته دسته کشتند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی زن ها را به زور زير چادر Ùˆ روسری پنهان کردند صدایتان در نيامد؟ چرا وقتی مردها از قانون چهار زنه بودن استÙاده کردند Ùˆ وکيل Ùˆ وزير جمهوری اسلامی چند زنه شدند صدايتان در نیامد؟ چرا وقتی کودکان نه ساله Ùˆ ده ساله را به صيغه دادند صدایتان در نيامد؟ چرا وقتی زن ها را از قضاوت منع کردند، او را نصÙÙ‡ به Øساب آوردند، همه ÛŒ Øقوق قانونی او را Ú©Ù‡ تا قبل از انقلاب از نظر قانونی تقريبا شبيه همه ÛŒ قوانين موجود جهان بود گرÙتند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی در دهه شصت انبوه انبوه جوانان سرزمين تان را از Ú†Ù¾ Ùˆ راست Ùˆ مذهبی به جوخه های مرگ سپردند Ùˆ دسته دسته در گودال Ùرو ريختند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی میراث Ùرهنگی Ùˆ تاریخی مان را ويران کردند Ùˆ Ù…Øيط زيست مان را به نابودی کشاندند صدایتان درنيامد، چرا..؟»
Ù…ÛŒ شود روزی Ùˆ روزهايي را نشست Ùˆ بلاهایی را Ú©Ù‡ در اين سی Ùˆ ÙŠÚ© سال، مادی Ùˆ معنوی، بر سر مردمان آمده Ùˆ بر اساس قوانين Øقوق بشر هر کدامش جرم شناخته Ù…ÛŒ شود Ùˆ به تنهایی Ù…ÛŒ تواند مشروعيت ÙŠÚ© Øکومت را به خطر اندازد Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯ Ùˆ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی مشروعيت خود را سال هاست Ú©Ù‡ از دست داده است. Ù…ÛŒ توان به اپوزيسیون تازه ÛŒ جمهوری اسلامی، به آقای کروبی، به آقای موسوی، به خانم رهنورد، آقای خاتمی، Ùˆ به همه ÛŒ طرÙداران آنهایی Ú©Ù‡ اکنون با شجاعت تمام در مقابل Øکومت اسلامی ايستاده اند Ú¯Ùت خانم ها، آقايان، چرا در تمام سی سال گذشته ساکت بوده ايد؟ چرا قبلاً نمی Ú¯Ùتيد Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت خود را از دست داده است؟ Ùˆ چرا اکنون به اين واقعيت رسيده ايد؟
اما، در اين ميان، بد نيست مروری داشته باشیم بر خود Ù…Ùهوم مشروعیت Ùˆ ببنيم اينکه Øکومتی مشروعیت دارد یا ندارد یعنی Ú†Ù‡.
مشروعيت، غير از ريشه ÛŒ مذهبی اش Ú©Ù‡ به معنای شرعی بودن Ùˆ از نظر شرعی «درست بودن» است، کلمه ای است معادل « Legitimacy » Ú©Ù‡ از ريشه «Legal» لاتين گرÙته شده Ùˆ به معنی قانونی بودن، Ùˆ قانونيت Ù…ÛŒ باشد. Ùˆ همانگونه Ú©Ù‡ پدر Ùˆ مادرها سرپرستان ليگال Ùˆ قانونی Ùرزندانشان هستند، رهیران مدرن هم بايد رهبران قانونی باشند تا رهبری شان مشروعيت داشته باشد.
پس وقتی Ù…ÛŒ گوييم Ú©Ù‡ Øکومتی مشروعيت دارد به اين معنی است Ú©Ù‡ Øکومتی Øقانيت دارد، قانونی است، يعنی Ú©Ù‡ این Øکومت بر اساس ØÙ‚ÛŒ Ú©Ù‡ از طرق مختل٠به او داده شده Ù…ÛŒ تواند بر مردمان ÙŠÚ© کشور Øکومت کند Ùˆ آن کشور را اداره کند.
در گذشته Øکومت ها به Ø´Ú©Ù„ های مختلÙÛŒ به مشروعيت Ù…ÛŒ رسيدند؛ از طریق ارث Ùˆ يا از طريق سنت ها Ùˆ يا مذاهب. مثلاً، امام های شيعی مشروعيت خود را از ارتباط خونی خود با دختر پيامبر به دست آورده بودند Ùˆ Ù…ÛŒ توانستند هر امری را Øرام Ùˆ Øلال کنند. Ùˆ يا تمامی امپراتورها Ùˆ سلاطینی Ú©Ù‡ در طول تاريخ در کشورهای مختل٠Øکومت کرده اند مشروعیت خود را از طريق خون Ùˆ از پدر ها Ùˆ يا مادرهای خود گرÙته بودند. همه ÛŒ اين ها تا وقتی بر اساس قوانينی Ú©Ù‡ مشروعيت Øکومت را برايشان تأمين Ù…ÛŒ ساخت عمل Ù…ÛŒ کردند مشروعيت داشتند.
در دوران مدرن هم مشروعيت يا Øقانيت يا قانونيت همچنان نقشی Ù…Øوری دارد. در تعري٠های سياسی اين روزگار Ù…ÛŒ توانيم به دو نوع Ø´Ú©Ù„ از Øکومت «قانونی» بگوييم: Øکومت های ارثی Ùˆ Øکومت های انتخابی. مثلاً، Øکومت هايي داريم Ú©Ù‡ همچنان مشروعيت خود را از توارث خونی گرÙته اند، يعنی Øاکميت از طريق ارث Ùˆ از پدر به پسر يا مادر به پسر رسيده است؛ مشروعيتی Ú©Ù‡ نوع سنتی Ùˆ ابتدايي اش را، مثلاً، در Øکومت عربستان سعودی Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ شاه در رأ س Øکومت قدرتی مطلق دارد Ùˆ قوانين Øکومتی اش هم برگرÙته Ùˆ مخلوطی است از قوانين مذهبی Ùˆ زمینی؛ Ùˆ نوع پيشرÙته اش را در انگلستان Ùˆ سوئد Ù…ÛŒ يابيم Ú©Ù‡ شاه يا ملکه همچنان از طريق خون Ùˆ ارث Øکومت را در دست Ù…ÛŒ گيرند اما جایگاهی تشريÙاتی دارند Ùˆ Ú©Ù„ سيستم از طريق مردم Ùˆ انتخاباتی Ú©Ù‡ آن ها انجام Ù…ÛŒ دهند اداره Ù…ÛŒ شود Ùˆ همه قوانين جامعه نيز برگرÙته از قوانينی انسان ساخته Ùˆ زمينی است .
نوع دوم Øکومت مدرن قانونی جمهوری است Ú©Ù‡ در Øکومت نه از طريق خون Ùˆ ارث Ú©Ù‡ مستقيما از سوی مردم Ùˆ از طريق انتخابات تعيين شده Ùˆ Øاکم مشروعيت خود را صرÙا از قوانينی Ù…ÛŒ گيرد Ú©Ù‡ ساخته ÛŒ نمايندگان مردم اند. يعنی در واقع ما با «Øاکميت ملی» سر Ùˆ کار داريم Ú©Ù‡ در آن رييس جمهور برگزيده Ùˆ پاسخگوي به مردم است؛ مثل آمريکا، Ùرانسه، آلمان Ùˆ يا کشورهايي اين چنين.
در هر نوع از اين Øکومت ها، تا وقتی Ú©Ù‡ شاه، يا سلطان، يا رييس جمهور، يا نخست وزير به آنچه Ú©Ù‡ قانون در Ø´Ø±Ø ÙˆØ¸Ø§ÙŠÙ Ø´Ø§Ù† قرار داده عمل کنند مشروعيت دارند Ùˆ هر گاه Ú©Ù‡ اعمال Ùˆ رÙتارشان خلا٠آن قوانين باشد مشروعيت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ùˆ ØÙ‚ اداره يا Øکومت بر مردمان را نخواهند داشت Ùˆ ديگر اطاعت از چنين Øکومتی امری قانونی نیست؛ Ùˆ Ù…ÛŒ تواند ناشی از ترس باشد Ùˆ يا مناÙعی Ú©Ù‡ Øکومت در ازای بی قانونی های خود در اختيار آن ها Ù…ÛŒ گذارد.
Øال، در کنار همه اين Øکومت ها Ùˆ در آخر قرن بيستم ناگهان ÙŠÚ© نوع Øکومت ديگر نيز به ليست Øکومت های زمانه اضاÙÙ‡ شده به نام جمهوری اسلامی Ú©Ù‡ Ùرزند Øيرت انگيز درآميختگی جمهوری (Ú©Ù‡ Øکومت مردم است) Ùˆ خلاÙت (Ú©Ù‡ جانشينی Øکومت خدا است) بوده و، اگرچه Ø±ÙˆØ Ø¬Ù‡Ø§Ù† مدرن قابل به درک Ùˆ شناخت Ùˆ پذيرش آن نيست، خود اين Øکومت به دلايلی (Ú©Ù‡ مهمترينش داشتن رای 98 در صد مردمان ÙŠÚ© سرزمين است) ادعای مشروعيت دارد. يعنی مدعی است Ú©Ù‡ ØÙ‚ آن را دارد Ú©Ù‡ قانوناً بر Ù‡Ùتاد ميليون مردمی Ú©Ù‡ به او Ùˆ قانون اساسی Øکومت اسلامی او رای داده اند Øکومت کند.
به اين ترتيب، بنا بر تعري٠مشروعيت، نمی توان جمهوری اسلامی را از ابتدا بدون مشروعيت دانست. جمهوری اسلامی Øاکميت خود را با مشروعيتی شروع کرده است Ú©Ù‡ از رای مردمان به دست آورد.
به این ترتیب اکنون، پس از سی Ùˆ ÙŠÚ© سال Ú©Ù‡ از عمر Øکومت اسلامی ايران Ù…ÛŒ گذرد، در مورد وجود يا نبود مشروعيت تنها Ù…ÛŒ توانيم به قانون مصوب مردم توجه کنيم تا ببنيم Ú©Ù‡ آيا جمهوری اسلامی با توجه به قانون اساسی خودش اعمال Ùˆ رÙتاری داشته است Ú©Ù‡ مشروعيتش را از دست بدهد Ùˆ يا تنها در خرداد 1388 Ú©Ù‡ رای مردمان را دزديده، Ùˆ معترضين را به دست شکنجه Ùˆ تجاوز Ùˆ اعدام سپرده مشروعيت خود را از دست داده است. یعنی بيائيد Ùکر کنيم Ú©Ù‡ در دادگاهی عادل نشسته ايم Ùˆ Ù…ÛŒ خواهيم Øکومت جمهوری اسلامی را به Ù…Øاکمه کشيده Ùˆ تصميم بگيريم Ú©Ù‡ آيا این Øکومت مشروعيت دارد يا ندارد Ùˆ اگر ندارد از Ú†Ù‡ زمانی مشروعيت خود را از دست داده است. در اين دادگاه Øتما Øقوقدان هايي هم Øضور دارند Ùˆ Ù…ÛŒ توانند در مورد ادعای دو طر٠قضاوت کنند.
دادگاه تشکيل Ù…ÛŒ شود Ùˆ ÙŠÚ©ÛŒ از مدعیان به نمايندگی دسته ای Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ اين Øکومت هيچوقت مشروعيت نداشته است. نماينده ÛŒ دسته ديگری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند آقای موسوی يا خانم رهنورد Ùˆ يا آقای کروبی Ùˆ خاتمی Ùˆ طرÙدارانشان باشد Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ نه، اين Øکومت تا قبل از خرداد اخير مشروعيت داشته Ùˆ Øالا ندارد.
دادگاه Ùˆ وکلای دو طر٠برای رسیدگی چاره ای ندارند جز اين Ú©Ù‡ قانون اساسی موجود در ايران را مقابلشان بگذارند Ùˆ بر اساس آن Ùˆ بر اساس عملکردهای جمهوری اسلامی بگويند Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی به اين قانون ÙˆÙادار بوده يا خلا٠قانون عمل کرده است. Ùˆ اگر خلا٠قانون عمل کرده است رای به عدم مشروعيتش بدهند.
اما در اين جا لازم نيست Ú©Ù„ قانون اساسی را مقابل مان بگذارÙیم Ùˆ من Ù…ÛŒ خواهم Ùقط دو تکه از مواد اين قانون را عينا برايتان بخوانم.
بر پيشانی قانون اساسی جمهورسی اسلامی ايران نوشته شده Ú©Ù‡: «Øكومت†ايران†جمهوري†اسلامي†است†كه†ملت†ايرانâ€ØŒ بر اساس†اعتقاد ديرينه†اش†به†Øكومت†Øق†و عدل†قرآنâ€ØŒ در پي†انقلاب†پيروزمند خود به†رهبري†مرجع عاليقدر تقليد آيت†الله†العظمي†امام†خمينيâ€ØŒ در همه†پرسي†دهم†و يازدهم†Ùروردين†ماه†يكهزار Ùˆ سيصد Ùˆ پنجاه†و هشت†هجري†شمسي†برابر با اول†و دوم†جمادي†الاولي†سال†يكهزار Ùˆ سيصد Ùˆ نود Ùˆ نه†هجري†قمري†با اكثريت†2 ر 98 درصد كليه ی†كساني†كه†Øق†راي†داشتند، به†آن†راي†مثبت†داد.»
در اصل 2 اين قانون به صراØت جمهوری اسلامی را ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است:
«جمهوری اسلاميâ€ØŒ نظامي†است†بر پايه†ايمان†بهâ€: 1- خداي†يكتا ( لااله†الاالله†) Ùˆ اختصاص†Øاكميت†و تشريع به†او Ùˆ لزوم†تسليم†در برابر امر او. 2 - ÙˆØي†الهي†و نقش†بنيادي†آن†در بيان†قوانين»â€.
Ùˆ بالاخره در اصل چهارم به روشنی Ùˆ با کلامی Ú©Ù‡ درش هيچ پيچ قانونی Ùˆ الکنی وجود ندارد Ú©Ù‡ من آدم معمولی Ù†Ùهمم Ùˆ آن خانم يا آقای Øقوقدان بÙهمد Ù…ÛŒ گويد:
«كليه†قوانين†و مقررات†مدنيâ€ØŒ جزاييâ€ØŒ ماليâ€ØŒ اقتصاديâ€ØŒ اداريâ€ØŒ Ùرهنگيâ€ØŒ نظاميâ€ØŒ سياسي†و غير اينها بايد بر اساس†موازين†اسلامي†باشد.» †استâ€.
Øالا من Ù…ÛŒ خواهم همه ÛŒ مسايل مختل٠را کنار بگذارم Ùˆ Ùقط به به عنوان ÙŠÚ©ÛŒ از اÙراد آن سرزمين Ùˆ به عنوان ÙŠÚ© زن ببينم Ú©Ù‡ آيا Ù…ÛŒ توانم بگويم Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی در ارتباط با Øقوق زن ها خلا٠قانون اساسی خود عمل کرده است ØŸ
آيا من Ù…ÛŒ توانم بگويم Øکومت اسلامی برای اين Ú©Ù‡ به زور Øجاب اسلامی را بر سر من کرده است کاری خلا٠قوانین موجود Ùˆ قانون اساسی اش انجام داده Ùˆ مشروعيت خود را از دست داده است؟ آيا در قانون اسلامی Øجاب جزو قوانين نيست؟
آيا می توانم بگويم که چرا جمهوری اسلامی به همسر من اجازه می دهد که زن دوم و سوم و چهارم بگيرد؟
می توانم بگويم که چرا شوهر من هر وقت دلش بخواهد می تواند برود و يک زن صيغه کند و به قول معرو٠خوش باشد؟
آيا Ù…ÛŒ توانم بگويم Ú©Ù‡ چرا ديه من نص٠ديه ÙŠÚ© مرد است Ùˆ چرا ارث من ÙŠÚ© دوم است Ùˆ چرا من ØÙ‚ سرپرستی Ùˆ قيموميت بچه هايم را ندارم Ùˆ چرا من ÙŠÚ© ناقص العقل شناخته Ù…ÛŒ شوم Ùˆ چرا نمی توانم شهادت دهم Ùˆ قضاوت کنم؟ چرا من به عنوان ÙŠÚ© زن اگر عاشق بشوم، اگر بخواهم مردی را ببوسم Ùˆ اگر بخواهم همان کار شوهرم را بکنم Ùˆ مردی را صيغه کنم تا Øد مرگ شلاق Ù…ÛŒ خورم Ùˆ Ù…Øکوم به سنگسار Ù…ÛŒ شوم؟
آيا ÙŠÚ© وکيل درخشان در سراسر دنيا پيدا Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به من بگويد جمهوری اسلامی در اين Ú©Ù‡ بچه های مرا از من گرÙته، در اين Ú©Ù‡ چادر اجباری بر سر من انداخته، در اين Ú©Ù‡ به همسرم اجازه هر نوع بی اخلاقی (با معيارهای جهان مدرن Ùˆ Øقوق بشری) را داده Ùˆ مرا بابت هر نوع خوشی سنگسار کرده کدام عمل غير قانونی را (بر اساس قوانين موجود در ايران) انجام داده است، تا من بتوانم بگويم Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت خود را از دست داده است؟
Ù…ÛŒ خواهم بگويم Ú©Ù‡ خانم ها Ùˆ آقايان تازه به اپوزيسيون پيوسته به درستی سی سال صدایشان خاموش بوده است Ùˆ Ù†Ú¯Ùته اند Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی مشروعيت ندارد زيرا با معيارهای آن ها Ú©Ù‡ همسان Ùˆ هم قد Ùˆ هم اندازه قانون اساسی جمهوری اسلامی است جمهوری اسلامی کار خلاÙÛŒ انجام نداده است.
در واقع ما تنها بر اساس قوانين جهان پيشرÙته Ùˆ بر اساس اعلاميه Øقوق بشر Ù…ÛŒ توانيم بگوييم Ú©Ù‡ هر کاری Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون کرده جرم است اما اگر زنی يا مردی به جمهوری اسلامی رای داده باشد Ùˆ اگر زیر قانون اساسی ايران را Ú©Ù‡ بر اساس قوانین برگرÙته از اسلام است امضا کرده باشد Øتماً نمی تواند در اين موارد به آن معترض باشد Ú†Ù‡ برسد به اين Ú©Ù‡ بگويد Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت ندارد. چرا Ú©Ù‡ برای چنين اظهار نظری نخست بايد رای خودش به Øکومت پس بگيرد Ùˆ اعلام کند Ú©Ù‡ ديگر به نظام جمهوری اسلامی باور Ùˆ اعتقاد ندارد Ùˆ سپس به او اعتراض کند.
Ùˆ چنين است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ خانم زهرا رهنورد، آقایان خاتمی Ùˆ موسوی Ùˆ کروبی Ùˆ همه ÛŒ کسانی Ú©Ù‡ به Øکومت اسلامی Ù€ Ú†Ù‡ چسبيده به جمهوري Ùˆ Ú†Ù‡ جدا از جمهوری Ù€ رای داده اند Ùˆ همچنان قبول دارند Ú©Ù‡ اين نظامی است Ú©Ù‡ بايد بر ايران Øکومت کند نمی توانند به هيچ کدام از آنچه Ú©Ù‡ در بالا ذکر کردم اعتراضی داشته باشند Ùˆ بابت آن به مشروعيت Øکومت Ø´Ú© کنند.
پس اگز اعتراضی جنبه ÛŒ قابل دÙاعی داشته باشد از آن کسانی خواهد بود Ú©Ù‡ در اساس به قانون اساسی Øکومت اسلامی رأی نداده Ùˆ آن را مشروع ندانسته اند. در عين Øال، Ùˆ در کنار اعتراضات اين عده، Ù…ÛŒ توان به اتÙاق ديگری نيز اشاره کرد Ú©Ù‡ در ارتباط با جنبش زنان است Ùˆ به باور من اهميتی بسيار Øياتی Ùˆ اساسی دارد Ùˆ من Ù…ÛŒ خواهم آن را Ù€ پس از توضيØÛŒ سريع در مورد وضعيت جنبش زنان در سی سال گذشته Ù€ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù….
جنبش زنان Ùˆ Øکومت اسلامی
بدون ترديد Ùˆ متاسÙانه زنان در بوجود آمدن Øکومت اسلامی، Øکومتی Ú©Ù‡ اکنون بر ايران Ùرمان Ù…ÛŒ راند، سهم بسيار بالايي داشته اند. آنها از يکسو به عنوان اکثريتی در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خيابان به Øمايت از انقلابيون اسلامی برخاستند Ùˆ شعار آزادی Ùˆ استقلال را با خواستاری جمهوری اسلامی درآميخته Ùˆ به برآمدن Øکومتی استبدادی Ùˆ سراپا تبعيض Ùˆ نابرابری Ú©Ù…Ú© کردند و، از سوی ديگر، به عنوان اکثريتی تاثير گذار در رÙراندومی به برقراری Øکومت اسلامی رای دادند. نگوييد نه. اگر زن ها به اين Øکومت آری Ù†Ú¯Ùته بودند نمی شد ادعا کرد Ú©Ù‡ تعداد رای دهندگان به برقراری Øکومت اسلامی در صد بسيار بالایی بوده است.
در واقع، ÙŠÚ©ÛŒ از دردناک ترين Ù„Øظه های تاريخ معاصر جهان در ارتباط با زن ها، روزی بود Ú©Ù‡ زنان کشور ما به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. يعنی در جهانی Ú©Ù‡ بر پيشانی اش اعلاميه Øقوق بشر با همه ÛŒ کنوانسيون های رÙع تبعيض اش در مورد زنان Ù…ÛŒ درخشد، زنان ÙŠÚ© کشور در انقلابی شرکت کردند Ú©Ù‡ تنها انقلاب ضد زن جهان بود Ùˆ در رÙراندومی شرکت کردند Ú©Ù‡ پيروزمند آن دشمن ترين دشمن آزادی، برابری Ùˆ Øقوق زن بود؛ آن هم زنانی Ú©Ù‡ پس از صد سال مبارزه به بسياری از خواست های خود رسيده Ùˆ صاØب بيش از نود در صد قوانينی شده بودند Ú©Ù‡ در پيشرÙته ترين کشورهای جهان وجود داشت.
اگر در گذشته، Ùˆ Øتی تا همین چند سال پیش، نمی شد ادعا کرد Ú©Ù‡ انقلاب سال پنجاه Ùˆ Ù‡Ùت ایران زندگی زنان این سرزمین را به ویرانی کشانده است امروزه به جرات Ù…ÛŒ شود Ú¯Ùت Ùˆ ثابت کرد Ú©Ù‡ این انقلاب «اسلامی» اولین Ùˆ تنها انقلاب در جهان است Ú©Ù‡ بیشترین ضایعات را در زندگی زنان یک سرزمین ایجاد کرده و، در واقع، علیه زنان یک سرزمین دست به کار شده Ùˆ روز به روز زندگی Ùˆ پیشرÙت Ùˆ آینده آن ها را مورد تهدید قرار داده است. اگر انقلاب های دیگر جهان را در نظر بگیریم، خواهیم دید Ú©Ù‡ هر کدام ضایعات مادی Ùˆ معنوی زیادی داشته و، در عین Øال، اثرات مثبت زیادی را هم با خود آورده اند. در واقع، همه ÛŒ انقلاب ها در ابتدا همه چیز را به هم Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ در هرج Ùˆ مرج ناشی از آن زندگی مردمان را دستخوش مشکلاتی Ù…ÛŒ سازند اما، آن گونه Ú©Ù‡ تجربه های تاریخی نشان Ù…ÛŒ دهند، در Ù¾ÛŒ این تغییرات Ùˆ مشکلات معمولاً دو نتیجه به دست آمده است: برخی از انقلاب ها جامعه را به سوی پیشرÙت و، مهم تر از همه چیز، آزادی Ùˆ دموکراسی کشانده اند Ùˆ برخی نیز تنها در امور اقتصادی پیشرÙتی داشته اند اما از نظر اجتماعی به مراتب بسته تر Ùˆ غیر دموکرات تر از قبل خود شده Ùˆ دیکتاتوری جدید را، با Ø´Ú©Ù„ Ùˆ شمایلی دیگر، قوی تر Ùˆ سنگین تر، در جامعه استوار کرده اند. این انقلاب ها یا همچون انقلاب آمریکا Ùˆ Ùرانسه بوده اند Ú©Ù‡ عاقبت از دل شان Ù…Ùهوم Øقوق بشر Ùˆ آزادی طلوع کرده Ùˆ یا همچون انقلاب شوروی عمل کرده Ùˆ از دلشان هیولای دیکتاتوری استالینستی سر برکشیده است؛ یا همچون انقلاب صنعتی اروپا جهان را تکان داده Ùˆ Øرکتی عظیم Ùˆ درخشان به سوی جلو داشته اند Ùˆ یا همچون انقلاب مشروطه ÛŒ خودمان کشوری را از قرون وسطای خود بیرون کشیده Ùˆ به قرن بیستم آورده اند. اما آنچه در همه این انقلاب ها (با هر نظری Ú©Ù‡ درباره نتایج کنونی اش داشته باشیم) رخ داده بدون استثنا اثر مثبتی است Ú©Ù‡ در زندگی زنان داشته اند. به هر کدام از این انقلاب ها Ú©Ù‡ نگاه کنید Ù…ÛŒ بینید Ú©Ù‡ زنان در Ù¾ÛŒ هر ÙŠÚ© از آنها به Øقوق بیشتری رسیده اند Ùˆ قدمی به پیش برداشته اند؛ اینگونه دستاوردها را در انقلاب مشروطه ÛŒ خودمان هم Ù…ÛŒ توانیم ببنیم؛ انقلابی که، با وجود همه ÛŒ Ùشارهای مذهبی Ùˆ با همه ÛŒ عقب اÙتادگی های جامعه ÛŒ آن زمان، موجب شد تا از دامنش زنانی سربر کشند Ùˆ قد علم کنند و، در هر گوشه ÛŒ سرزمین بدبخت Ùˆ تقریبا قرون وسطایی آن روز ما، ده ها انجمن سری Ùˆ غیر سری بوجود آورند Ú©Ù‡ ویژگی هایی امروزی Ùˆ مدرن داشتند، Ùˆ الگوهاشان جهانی Ùˆ مدرن بود و، به همین دلیل، از همان اولین دولت مدرنی Ú©Ù‡ در ایران تشکیل شد خواستار آزادی ها Ùˆ برابری های اجتماعی شدند Ùˆ ظر٠Ùقط چند دهه توانستند از نظر Øقوقی Ùˆ قانونی با زنان کشورهای پیشرÙته همسان شوند.
اما انقلاب اسلامی نه تنها زنان را از پیشرÙت باز داشت بلکه آنها را قرنی به عقب راند.
انقلاب سال پنجاه Ùˆ Ù‡Ùت به طور قطع اولین Ùˆ تنها انقلاب جهانی است Ú©Ù‡ بیشترین اثر منÙÛŒ را بر زندگی زنان یک سرزمین گذاشته است. به عقیده من، زیان های این انقلاب برای زنان آنقدر وسیع Ùˆ آنقدر عمیق Ùˆ جدی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آنرا به مراتب سنگین تر Ùˆ ویرانگر تر از، مثلاً، Øمله ÛŒ مغول Ùˆ Øمله ÛŒ اعراب به ایران دانست.
اما اتÙاقی Ú©Ù‡ به نظر من بسيار مهم بوده Øرکتی است Ú©Ù‡ بخشی از جنبش زنان ايران نزديک به چهار سال است آن را با نام "کمپين ÙŠÚ© ميليون امضا" آغاز کرده اند. زنان جنبش در اين کمپين همه ÛŒ هم خود را بر آن گذاشتند Ú©Ù‡ ابتدا به آگاه سازی زنان جوانی بپردازند Ú©Ù‡ در جمهوری اسلامی بدنيا آمده يا بزرگ شده بودند Ùˆ سپس، در کنار آن Ùˆ به موازات آن، به Øقوق نداشته ÛŒ زنان در جمهوری اسلامی اعتراض کنند. يعنی، ضمن اين Ú©Ù‡ مثلا به زنان Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند تو هم به اندازه ÛŒ ÙŠÚ© مرد، Ú†Ù‡ از نظر جنسی Ùˆ Ú†Ù‡ از نظر اجتماعی، ØÙ‚ داری Ùˆ همسرت نمی تواند با اين بهانه ÛŒ پوسيده Ú©Ù‡ چون مرد است از نظر جنسی يا عقلی از تو قوی تر است صاØب زنان متعدد باشد، به "مراجع قانونی" نيز شکايت Ù…ÛŒ کردند تا چند زنه بودن را از قانون Øذ٠کنند.
اما در سال جاری Ùˆ Ø·ÛŒ انتخابات اخير، گروهی از Ùعالان جنبش زنان Ù€ Ú©Ù‡ اتÙاقا بسیاری شان در کمپين هم عضو بودند Ù€ با براه انداختن جريانی با عنوان "همگرايي زنان" در انتخابات شرکت کردند. در واقع، در ششم ارديبهشت ماه گذشته، عده ای از زنان Ùعال ايرانی به معرÙÛŒ خود بعنوان «بخشی از جنبش زنان ايران»، در ÙŠÚ© Ú©Ù†Ùرانس مطبوعاتی شرکت کرده Ùˆ نيز Ø·ÛŒ بيانيه ÛŒ جداگانه ای تØت عنوان «همگرایی جنبش زنان برای Ø·Ø±Ø Ù…Ø·Ø§Ù„Ø¨Ø§Øª در انتخابات» از ائتلا٠جديدی خبر دادند. آنها، اگر Ú†Ù‡ نه به طور مستقيم، Ùˆ در Ú¯Ùتاری پيچيده، اعلام داشتند Ú©Ù‡ اگر کانديدايي به خواست های برابری خواهانه زن ها توجه کند مورد Øمايت اين گروه از زنان قرار Ù…ÛŒ گيرد.
ÙŠÚ©ÛŒ از آن خواست ها از کانديداهای رياست جمهوری عبارت بود از رÙع تبعيض از زنان و، در نتيجه، کوشش برای به تصويب رساندن کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان: «[طرØ] پیوستن دولت ایران به "کنوانسیون رÙع هرگونه تبعیض علیه زنان" توسط دولت Ù‡Ùتم به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، اما متاسÙانه پس از آن Ú©Ù‡ این لایØÙ‡ در مجلس ششم به تصویب رسید، شورای نگهبان آن را رد کرد Ùˆ مجلس این لایØÙ‡ را برای تصمیم گیری به مجمع تشخیص مصلØت نظام، Ú©Ù‡ رئیس جمهور هم یکی از اعضای آن است، ارجاع داد. از این رو، از رئیس جمهور آینده Ù…ÛŒ خواهیم با اØترام به اصل برابری، عدم تبعیض Ùˆ عدالت جنسیتی، پیگیری مجدانه ÛŒ پیوستن ایران به کنوانسیون رÙع هرگونه تبعیض علیه زنان را در صدر اولویت های خود قرار دهد».
در آن زمان من هم در بØØ« هايي Ú©Ù‡ در اين ارتباط بين گروه همگرايی ها Ùˆ گروه مخالÙين پيوستن زنان به Øرکت های انتخاباتی برقرار شد شرکت کرده Ùˆ نوشتم Ú©Ù‡ «به دليل ساختار Øکومتی Ùˆ قوانين مذهبی مسلط بر اين ساختار، هيچ Ùردی در Øکومت جمهوری اسلامی، از Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨ گرÙته تا اصولگرا، از Ú†Ù¾ ترين تا راست ترين، قادر نيست Ú©Ù‡ کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان را بپذيرد Ùˆ امکان اجرايي پيش بينی های کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان در Øکومت اسلامی وجود ندارد. در نتيجه، هر ÙŠÚ© از نامزدهای انتخاباتی که، به هر دليل Ùˆ قصد Ùˆ بهانه ای، بگويد Ú©Ù‡ اين کار را خواهد کرد، يا بيهوده Ùˆ يا دروغ Ú¯Ùته است».
بØØ« اين دو گروه بسيار بالا گرÙت Ùˆ Øتی گاه به تلخی گراييد اما به باور من ÙŠÚ©ÛŒ از Øرکت های مهم را در وضعيت زنان بوجود آورد يعنی وضعيت انتخابات Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ ها Ùˆ مسايلی Ú©Ù‡ اتقا٠اÙتاد همانگونه Ú©Ù‡ مشروعیت جمهوری اسلامی را مورد ترديد Ùˆ پرسش قرار داد به زن ها نيز ثابت کرد Ú©Ù‡ در Øکومت اسلامی امکان رسيدن به هيچ ÙŠÚ© از قوانين پيشرÙته Ùˆ امروزين در مورد زنان وجود ندارد؛ Ùˆ هر نوع سازشی با ÙŠÚ© Øکومت مذهبی به دليل تبعيض روشن Ùˆ آشکاری Ú©Ù‡ در قوانین مذاهب در مورد زنان وجود دارد جز نابودی Øقوق زنان چيزی برايشان به بار نخواهد آورد.
Ùˆ اکنون نيز با وضعيتی روبرو هستيم Ú©Ù‡ در آن Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† اسلامی منتظرند تا Øکومت با قبول پذيرش رای آن ها يا Ùراهم ساختن امکان «انتخاباتی واقعی Ùˆ عادلانه» در چارچوب قوانين جمهوری اسلامی ايران «مشروعيت را به جمهوری اسلامی بازگرداند». اما اين اعاده ÛŒ مشروعيت چيزی جز ØÙظ هرچه بيشتر Øکومت اسلامی نيست Ùˆ در آن صورت بايد پرسيد Ú©Ù‡ آيا ما زن ها Ù…ÛŒ توانيم Øتی با داشتن انتخاباتی آزاد در چارچوب جمهوری اسلامی ايران به خواست های دموکراتيک Ùˆ Øقوق بشری خود برسيم؟
بنظر من، اکنون Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی ايران به دلايل مختلÙØŒ Ùˆ Øتی به تصديق طرÙداران اش، مشروعيت خود را از دست داده است، Ù…Ùيدترين اقدام آن است Ú©Ù‡ اعلام کنيم ديگر Øاضر نيستيم تØت هيچ شرايطی در انتخابات چنان Øکومتی شرکت کنيم Ú©Ù‡ قانون اساسی اش بر اساس اعلاميه Øقوق بشر نوشته نشده باشد. در واقع اکنون زمانه ای است Ú©Ù‡ زن ها Ù…ÛŒ توانند نقش تاريخی خود را بازی کرده Ùˆ دوباره تن به شرايطی ندهند Ú©Ù‡ جماعتی بی اعتنا به Øقوق زنان Ùˆ صرÙاً به دلايل مربوط به خودشان بدنبال برقراری آن هستند. اکنون آن Ù„Øطه ÛŒ تاريخی است Ú©Ù‡ زن ها با Ú¯Ùتار Ùˆ کردارشان عدم مشروعيت Øکومت اسلامی را نه بر اساس قانون اساسی موجود Ú©Ù‡ بر اساس اعلامیه Øقوق بشر اعلام کنند.
اسلام Ùˆ مسيØيت Ùˆ يهوديت Ùˆ هر دين Ùˆ مذهبی وقتی Ù…ÛŒ تواند با Øقوق بشر در تضاد نباشد Ú©Ù‡ در خانه های ما Ùˆ در مسجد Ùˆ کنشت Ùˆ کليسا بماند نه اينکه بر صندلی های سياست Ùˆ قانون گذاری Ùˆ آموزش Ùˆ غيره تکيه زند. در غير اين صورت ما به نابودی Øقوق خود رآی داده ايم Ùˆ ديگرباره زير بار اين اشتباه تاريخی رÙته ايم Ú©Ù‡ چيزی به نام Øقوق بشر اسلامی هم وجود دارد Ùˆ اسلام سياستی Ùˆ Øکومتی با Øقوق بشر در تضاد نيست.
ما با هر راي Ú©Ù‡ به جمهوری اسلامی بدهيم، Øتی اگر بزرگترين قهرمانان آزادی خواه کنارش ايستاده باشند، رای به برقراری زنجيرهايي داده ايم Ú©Ù‡ قوانين مذهبی آن را به دست Ùˆ پای ما بسته است.
18 Ùوريه 2010
* برگرÙته از سخنرانی در سالن اجتماعات نورت يورک (تورنتو Ù€ کانادا) Ùˆ به دعوت گروه ندای ØµÙ„Ø Ùˆ آزادی
https://newsecul.ipower.com/
....
جنبش زنان Ùˆ مشروعيت زدایی از Øکومت اسلامی*
شکوه میرزادگی
در ماه های اخير، به خصوص پس از کشتاری Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی در Ù¾ÛŒ تظاهرات ØÙ‚ طلبانه Ùˆ آزادی خواهانه ÛŒ مردم ايران داشته است، بارها شنیده ايم Ú©Ù‡ Ú¯Ùته شده: «جمهوری اسلامی مشروعيت خود را از دست داده است».
اين سخن از زبان خيلی ها، Ùˆ البته بيشتر از زبان بخشی از اپوزيسيون تازه ÛŒ جمهوری اسلامی، شنيده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ معتقد است جمهوری اسلامی تا قبل از خرداد 1388 Ùˆ ناديده گرÙتن رای مردم Ùˆ ريختن آن به Øساب اØمدی نژاد، مشروعیت داشته Ùˆ تقلب در انتخابات Ùˆ سرکوب معترضین موجب سلب مشروعيت از آن شده است.
در مقابل اين جماعت، خيلی ها نيز، به خصوص در ميان اپوزيسيون سی ساله ÛŒ جمهوری اسلامی، یا Ù…ÛŒ گويند Ú©Ù‡ اين Øکومت از روز اول مشروعيت نداشته Ùˆ يا معتقدند Ú©Ù‡ مشروعيت خود را در بزنگاه هايي از تاريخ سی ساله Ùˆ خيلی پيش از خرداد 88 از دست داده است. اين ها، به اعتراض، از اپوزيسيون تازه Ù…ÛŒ پرسند Ú©Ù‡: «چرا تا به Øال صدايتان در نيامده است؟ چرا وقتی Ú©Ù‡ در آغاز انقلاب اسلامی وزير Ùˆ وکيل Ùˆ ارتشيان دوره قبل را بدون دادگاه هايي عادل Ùˆ بر اساس قوانين بين المللی Øقوق بشر Ùˆ به جرم طاغوتی بودن Ùˆ Ù…Ùسد ÙÛŒ الارض بودن اعدام کردند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی ÙŠÚ©ÛŒ دو ماه پس از انقلاب مبارزين Ú†Ù¾ را به جرم Ù…Øارب با خدا به جوخه های اعدام Ùرستادند، صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی Ú©Ù‡ در گوشه Ùˆ کنار سرزمين مان اين همه زن Ùˆ مرد را شلاق زدند، سنگسار کردند، به دار آويختند، صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی گروه های قومی Ùˆ مذهبی را دسته دسته کشتند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی زن ها را به زور زير چادر Ùˆ روسری پنهان کردند صدایتان در نيامد؟ چرا وقتی مردها از قانون چهار زنه بودن استÙاده کردند Ùˆ وکيل Ùˆ وزير جمهوری اسلامی چند زنه شدند صدايتان در نیامد؟ چرا وقتی کودکان نه ساله Ùˆ ده ساله را به صيغه دادند صدایتان در نيامد؟ چرا وقتی زن ها را از قضاوت منع کردند، او را نصÙÙ‡ به Øساب آوردند، همه ÛŒ Øقوق قانونی او را Ú©Ù‡ تا قبل از انقلاب از نظر قانونی تقريبا شبيه همه ÛŒ قوانين موجود جهان بود گرÙتند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی در دهه شصت انبوه انبوه جوانان سرزمين تان را از Ú†Ù¾ Ùˆ راست Ùˆ مذهبی به جوخه های مرگ سپردند Ùˆ دسته دسته در گودال Ùرو ريختند صدايتان در نيامد؟ چرا وقتی میراث Ùرهنگی Ùˆ تاریخی مان را ويران کردند Ùˆ Ù…Øيط زيست مان را به نابودی کشاندند صدایتان درنيامد، چرا..؟»
Ù…ÛŒ شود روزی Ùˆ روزهايي را نشست Ùˆ بلاهایی را Ú©Ù‡ در اين سی Ùˆ ÙŠÚ© سال، مادی Ùˆ معنوی، بر سر مردمان آمده Ùˆ بر اساس قوانين Øقوق بشر هر کدامش جرم شناخته Ù…ÛŒ شود Ùˆ به تنهایی Ù…ÛŒ تواند مشروعيت ÙŠÚ© Øکومت را به خطر اندازد Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯ Ùˆ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی مشروعيت خود را سال هاست Ú©Ù‡ از دست داده است. Ù…ÛŒ توان به اپوزيسیون تازه ÛŒ جمهوری اسلامی، به آقای کروبی، به آقای موسوی، به خانم رهنورد، آقای خاتمی، Ùˆ به همه ÛŒ طرÙداران آنهایی Ú©Ù‡ اکنون با شجاعت تمام در مقابل Øکومت اسلامی ايستاده اند Ú¯Ùت خانم ها، آقايان، چرا در تمام سی سال گذشته ساکت بوده ايد؟ چرا قبلاً نمی Ú¯Ùتيد Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت خود را از دست داده است؟ Ùˆ چرا اکنون به اين واقعيت رسيده ايد؟
اما، در اين ميان، بد نيست مروری داشته باشیم بر خود Ù…Ùهوم مشروعیت Ùˆ ببنيم اينکه Øکومتی مشروعیت دارد یا ندارد یعنی Ú†Ù‡.
مشروعيت، غير از ريشه ÛŒ مذهبی اش Ú©Ù‡ به معنای شرعی بودن Ùˆ از نظر شرعی «درست بودن» است، کلمه ای است معادل « Legitimacy » Ú©Ù‡ از ريشه «Legal» لاتين گرÙته شده Ùˆ به معنی قانونی بودن، Ùˆ قانونيت Ù…ÛŒ باشد. Ùˆ همانگونه Ú©Ù‡ پدر Ùˆ مادرها سرپرستان ليگال Ùˆ قانونی Ùرزندانشان هستند، رهیران مدرن هم بايد رهبران قانونی باشند تا رهبری شان مشروعيت داشته باشد.
پس وقتی Ù…ÛŒ گوييم Ú©Ù‡ Øکومتی مشروعيت دارد به اين معنی است Ú©Ù‡ Øکومتی Øقانيت دارد، قانونی است، يعنی Ú©Ù‡ این Øکومت بر اساس ØÙ‚ÛŒ Ú©Ù‡ از طرق مختل٠به او داده شده Ù…ÛŒ تواند بر مردمان ÙŠÚ© کشور Øکومت کند Ùˆ آن کشور را اداره کند.
در گذشته Øکومت ها به Ø´Ú©Ù„ های مختلÙÛŒ به مشروعيت Ù…ÛŒ رسيدند؛ از طریق ارث Ùˆ يا از طريق سنت ها Ùˆ يا مذاهب. مثلاً، امام های شيعی مشروعيت خود را از ارتباط خونی خود با دختر پيامبر به دست آورده بودند Ùˆ Ù…ÛŒ توانستند هر امری را Øرام Ùˆ Øلال کنند. Ùˆ يا تمامی امپراتورها Ùˆ سلاطینی Ú©Ù‡ در طول تاريخ در کشورهای مختل٠Øکومت کرده اند مشروعیت خود را از طريق خون Ùˆ از پدر ها Ùˆ يا مادرهای خود گرÙته بودند. همه ÛŒ اين ها تا وقتی بر اساس قوانينی Ú©Ù‡ مشروعيت Øکومت را برايشان تأمين Ù…ÛŒ ساخت عمل Ù…ÛŒ کردند مشروعيت داشتند.
در دوران مدرن هم مشروعيت يا Øقانيت يا قانونيت همچنان نقشی Ù…Øوری دارد. در تعري٠های سياسی اين روزگار Ù…ÛŒ توانيم به دو نوع Ø´Ú©Ù„ از Øکومت «قانونی» بگوييم: Øکومت های ارثی Ùˆ Øکومت های انتخابی. مثلاً، Øکومت هايي داريم Ú©Ù‡ همچنان مشروعيت خود را از توارث خونی گرÙته اند، يعنی Øاکميت از طريق ارث Ùˆ از پدر به پسر يا مادر به پسر رسيده است؛ مشروعيتی Ú©Ù‡ نوع سنتی Ùˆ ابتدايي اش را، مثلاً، در Øکومت عربستان سعودی Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ شاه در رأ س Øکومت قدرتی مطلق دارد Ùˆ قوانين Øکومتی اش هم برگرÙته Ùˆ مخلوطی است از قوانين مذهبی Ùˆ زمینی؛ Ùˆ نوع پيشرÙته اش را در انگلستان Ùˆ سوئد Ù…ÛŒ يابيم Ú©Ù‡ شاه يا ملکه همچنان از طريق خون Ùˆ ارث Øکومت را در دست Ù…ÛŒ گيرند اما جایگاهی تشريÙاتی دارند Ùˆ Ú©Ù„ سيستم از طريق مردم Ùˆ انتخاباتی Ú©Ù‡ آن ها انجام Ù…ÛŒ دهند اداره Ù…ÛŒ شود Ùˆ همه قوانين جامعه نيز برگرÙته از قوانينی انسان ساخته Ùˆ زمينی است .
نوع دوم Øکومت مدرن قانونی جمهوری است Ú©Ù‡ در Øکومت نه از طريق خون Ùˆ ارث Ú©Ù‡ مستقيما از سوی مردم Ùˆ از طريق انتخابات تعيين شده Ùˆ Øاکم مشروعيت خود را صرÙا از قوانينی Ù…ÛŒ گيرد Ú©Ù‡ ساخته ÛŒ نمايندگان مردم اند. يعنی در واقع ما با «Øاکميت ملی» سر Ùˆ کار داريم Ú©Ù‡ در آن رييس جمهور برگزيده Ùˆ پاسخگوي به مردم است؛ مثل آمريکا، Ùرانسه، آلمان Ùˆ يا کشورهايي اين چنين.
در هر نوع از اين Øکومت ها، تا وقتی Ú©Ù‡ شاه، يا سلطان، يا رييس جمهور، يا نخست وزير به آنچه Ú©Ù‡ قانون در Ø´Ø±Ø ÙˆØ¸Ø§ÙŠÙ Ø´Ø§Ù† قرار داده عمل کنند مشروعيت دارند Ùˆ هر گاه Ú©Ù‡ اعمال Ùˆ رÙتارشان خلا٠آن قوانين باشد مشروعيت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ùˆ ØÙ‚ اداره يا Øکومت بر مردمان را نخواهند داشت Ùˆ ديگر اطاعت از چنين Øکومتی امری قانونی نیست؛ Ùˆ Ù…ÛŒ تواند ناشی از ترس باشد Ùˆ يا مناÙعی Ú©Ù‡ Øکومت در ازای بی قانونی های خود در اختيار آن ها Ù…ÛŒ گذارد.
Øال، در کنار همه اين Øکومت ها Ùˆ در آخر قرن بيستم ناگهان ÙŠÚ© نوع Øکومت ديگر نيز به ليست Øکومت های زمانه اضاÙÙ‡ شده به نام جمهوری اسلامی Ú©Ù‡ Ùرزند Øيرت انگيز درآميختگی جمهوری (Ú©Ù‡ Øکومت مردم است) Ùˆ خلاÙت (Ú©Ù‡ جانشينی Øکومت خدا است) بوده و، اگرچه Ø±ÙˆØ Ø¬Ù‡Ø§Ù† مدرن قابل به درک Ùˆ شناخت Ùˆ پذيرش آن نيست، خود اين Øکومت به دلايلی (Ú©Ù‡ مهمترينش داشتن رای 98 در صد مردمان ÙŠÚ© سرزمين است) ادعای مشروعيت دارد. يعنی مدعی است Ú©Ù‡ ØÙ‚ آن را دارد Ú©Ù‡ قانوناً بر Ù‡Ùتاد ميليون مردمی Ú©Ù‡ به او Ùˆ قانون اساسی Øکومت اسلامی او رای داده اند Øکومت کند.
به اين ترتيب، بنا بر تعري٠مشروعيت، نمی توان جمهوری اسلامی را از ابتدا بدون مشروعيت دانست. جمهوری اسلامی Øاکميت خود را با مشروعيتی شروع کرده است Ú©Ù‡ از رای مردمان به دست آورد.
به این ترتیب اکنون، پس از سی Ùˆ ÙŠÚ© سال Ú©Ù‡ از عمر Øکومت اسلامی ايران Ù…ÛŒ گذرد، در مورد وجود يا نبود مشروعيت تنها Ù…ÛŒ توانيم به قانون مصوب مردم توجه کنيم تا ببنيم Ú©Ù‡ آيا جمهوری اسلامی با توجه به قانون اساسی خودش اعمال Ùˆ رÙتاری داشته است Ú©Ù‡ مشروعيتش را از دست بدهد Ùˆ يا تنها در خرداد 1388 Ú©Ù‡ رای مردمان را دزديده، Ùˆ معترضين را به دست شکنجه Ùˆ تجاوز Ùˆ اعدام سپرده مشروعيت خود را از دست داده است. یعنی بيائيد Ùکر کنيم Ú©Ù‡ در دادگاهی عادل نشسته ايم Ùˆ Ù…ÛŒ خواهيم Øکومت جمهوری اسلامی را به Ù…Øاکمه کشيده Ùˆ تصميم بگيريم Ú©Ù‡ آيا این Øکومت مشروعيت دارد يا ندارد Ùˆ اگر ندارد از Ú†Ù‡ زمانی مشروعيت خود را از دست داده است. در اين دادگاه Øتما Øقوقدان هايي هم Øضور دارند Ùˆ Ù…ÛŒ توانند در مورد ادعای دو طر٠قضاوت کنند.
دادگاه تشکيل Ù…ÛŒ شود Ùˆ ÙŠÚ©ÛŒ از مدعیان به نمايندگی دسته ای Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ اين Øکومت هيچوقت مشروعيت نداشته است. نماينده ÛŒ دسته ديگری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند آقای موسوی يا خانم رهنورد Ùˆ يا آقای کروبی Ùˆ خاتمی Ùˆ طرÙدارانشان باشد Ù…ÛŒ گويد Ú©Ù‡ نه، اين Øکومت تا قبل از خرداد اخير مشروعيت داشته Ùˆ Øالا ندارد.
دادگاه Ùˆ وکلای دو طر٠برای رسیدگی چاره ای ندارند جز اين Ú©Ù‡ قانون اساسی موجود در ايران را مقابلشان بگذارند Ùˆ بر اساس آن Ùˆ بر اساس عملکردهای جمهوری اسلامی بگويند Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی به اين قانون ÙˆÙادار بوده يا خلا٠قانون عمل کرده است. Ùˆ اگر خلا٠قانون عمل کرده است رای به عدم مشروعيتش بدهند.
اما در اين جا لازم نيست Ú©Ù„ قانون اساسی را مقابل مان بگذارÙیم Ùˆ من Ù…ÛŒ خواهم Ùقط دو تکه از مواد اين قانون را عينا برايتان بخوانم.
بر پيشانی قانون اساسی جمهورسی اسلامی ايران نوشته شده Ú©Ù‡: «Øكومت†ايران†جمهوري†اسلامي†است†كه†ملت†ايرانâ€ØŒ بر اساس†اعتقاد ديرينه†اش†به†Øكومت†Øق†و عدل†قرآنâ€ØŒ در پي†انقلاب†پيروزمند خود به†رهبري†مرجع عاليقدر تقليد آيت†الله†العظمي†امام†خمينيâ€ØŒ در همه†پرسي†دهم†و يازدهم†Ùروردين†ماه†يكهزار Ùˆ سيصد Ùˆ پنجاه†و هشت†هجري†شمسي†برابر با اول†و دوم†جمادي†الاولي†سال†يكهزار Ùˆ سيصد Ùˆ نود Ùˆ نه†هجري†قمري†با اكثريت†2 ر 98 درصد كليه ی†كساني†كه†Øق†راي†داشتند، به†آن†راي†مثبت†داد.»
در اصل 2 اين قانون به صراØت جمهوری اسلامی را ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است:
«جمهوری اسلاميâ€ØŒ نظامي†است†بر پايه†ايمان†بهâ€: 1- خداي†يكتا ( لااله†الاالله†) Ùˆ اختصاص†Øاكميت†و تشريع به†او Ùˆ لزوم†تسليم†در برابر امر او. 2 - ÙˆØي†الهي†و نقش†بنيادي†آن†در بيان†قوانين»â€.
Ùˆ بالاخره در اصل چهارم به روشنی Ùˆ با کلامی Ú©Ù‡ درش هيچ پيچ قانونی Ùˆ الکنی وجود ندارد Ú©Ù‡ من آدم معمولی Ù†Ùهمم Ùˆ آن خانم يا آقای Øقوقدان بÙهمد Ù…ÛŒ گويد:
«كليه†قوانين†و مقررات†مدنيâ€ØŒ جزاييâ€ØŒ ماليâ€ØŒ اقتصاديâ€ØŒ اداريâ€ØŒ Ùرهنگيâ€ØŒ نظاميâ€ØŒ سياسي†و غير اينها بايد بر اساس†موازين†اسلامي†باشد.» †استâ€.
Øالا من Ù…ÛŒ خواهم همه ÛŒ مسايل مختل٠را کنار بگذارم Ùˆ Ùقط به به عنوان ÙŠÚ©ÛŒ از اÙراد آن سرزمين Ùˆ به عنوان ÙŠÚ© زن ببينم Ú©Ù‡ آيا Ù…ÛŒ توانم بگويم Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی در ارتباط با Øقوق زن ها خلا٠قانون اساسی خود عمل کرده است ØŸ
آيا من Ù…ÛŒ توانم بگويم Øکومت اسلامی برای اين Ú©Ù‡ به زور Øجاب اسلامی را بر سر من کرده است کاری خلا٠قوانین موجود Ùˆ قانون اساسی اش انجام داده Ùˆ مشروعيت خود را از دست داده است؟ آيا در قانون اسلامی Øجاب جزو قوانين نيست؟
آيا می توانم بگويم که چرا جمهوری اسلامی به همسر من اجازه می دهد که زن دوم و سوم و چهارم بگيرد؟
می توانم بگويم که چرا شوهر من هر وقت دلش بخواهد می تواند برود و يک زن صيغه کند و به قول معرو٠خوش باشد؟
آيا Ù…ÛŒ توانم بگويم Ú©Ù‡ چرا ديه من نص٠ديه ÙŠÚ© مرد است Ùˆ چرا ارث من ÙŠÚ© دوم است Ùˆ چرا من ØÙ‚ سرپرستی Ùˆ قيموميت بچه هايم را ندارم Ùˆ چرا من ÙŠÚ© ناقص العقل شناخته Ù…ÛŒ شوم Ùˆ چرا نمی توانم شهادت دهم Ùˆ قضاوت کنم؟ چرا من به عنوان ÙŠÚ© زن اگر عاشق بشوم، اگر بخواهم مردی را ببوسم Ùˆ اگر بخواهم همان کار شوهرم را بکنم Ùˆ مردی را صيغه کنم تا Øد مرگ شلاق Ù…ÛŒ خورم Ùˆ Ù…Øکوم به سنگسار Ù…ÛŒ شوم؟
آيا ÙŠÚ© وکيل درخشان در سراسر دنيا پيدا Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ به من بگويد جمهوری اسلامی در اين Ú©Ù‡ بچه های مرا از من گرÙته، در اين Ú©Ù‡ چادر اجباری بر سر من انداخته، در اين Ú©Ù‡ به همسرم اجازه هر نوع بی اخلاقی (با معيارهای جهان مدرن Ùˆ Øقوق بشری) را داده Ùˆ مرا بابت هر نوع خوشی سنگسار کرده کدام عمل غير قانونی را (بر اساس قوانين موجود در ايران) انجام داده است، تا من بتوانم بگويم Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت خود را از دست داده است؟
Ù…ÛŒ خواهم بگويم Ú©Ù‡ خانم ها Ùˆ آقايان تازه به اپوزيسيون پيوسته به درستی سی سال صدایشان خاموش بوده است Ùˆ Ù†Ú¯Ùته اند Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی مشروعيت ندارد زيرا با معيارهای آن ها Ú©Ù‡ همسان Ùˆ هم قد Ùˆ هم اندازه قانون اساسی جمهوری اسلامی است جمهوری اسلامی کار خلاÙÛŒ انجام نداده است.
در واقع ما تنها بر اساس قوانين جهان پيشرÙته Ùˆ بر اساس اعلاميه Øقوق بشر Ù…ÛŒ توانيم بگوييم Ú©Ù‡ هر کاری Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون کرده جرم است اما اگر زنی يا مردی به جمهوری اسلامی رای داده باشد Ùˆ اگر زیر قانون اساسی ايران را Ú©Ù‡ بر اساس قوانین برگرÙته از اسلام است امضا کرده باشد Øتماً نمی تواند در اين موارد به آن معترض باشد Ú†Ù‡ برسد به اين Ú©Ù‡ بگويد Ú©Ù‡ اين Øکومت مشروعيت ندارد. چرا Ú©Ù‡ برای چنين اظهار نظری نخست بايد رای خودش به Øکومت پس بگيرد Ùˆ اعلام کند Ú©Ù‡ ديگر به نظام جمهوری اسلامی باور Ùˆ اعتقاد ندارد Ùˆ سپس به او اعتراض کند.
Ùˆ چنين است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بينيم Ú©Ù‡ خانم زهرا رهنورد، آقایان خاتمی Ùˆ موسوی Ùˆ کروبی Ùˆ همه ÛŒ کسانی Ú©Ù‡ به Øکومت اسلامی Ù€ Ú†Ù‡ چسبيده به جمهوري Ùˆ Ú†Ù‡ جدا از جمهوری Ù€ رای داده اند Ùˆ همچنان قبول دارند Ú©Ù‡ اين نظامی است Ú©Ù‡ بايد بر ايران Øکومت کند نمی توانند به هيچ کدام از آنچه Ú©Ù‡ در بالا ذکر کردم اعتراضی داشته باشند Ùˆ بابت آن به مشروعيت Øکومت Ø´Ú© کنند.
پس اگز اعتراضی جنبه ÛŒ قابل دÙاعی داشته باشد از آن کسانی خواهد بود Ú©Ù‡ در اساس به قانون اساسی Øکومت اسلامی رأی نداده Ùˆ آن را مشروع ندانسته اند. در عين Øال، Ùˆ در کنار اعتراضات اين عده، Ù…ÛŒ توان به اتÙاق ديگری نيز اشاره کرد Ú©Ù‡ در ارتباط با جنبش زنان است Ùˆ به باور من اهميتی بسيار Øياتی Ùˆ اساسی دارد Ùˆ من Ù…ÛŒ خواهم آن را Ù€ پس از توضيØÛŒ سريع در مورد وضعيت جنبش زنان در سی سال گذشته Ù€ Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù….
جنبش زنان Ùˆ Øکومت اسلامی
بدون ترديد Ùˆ متاسÙانه زنان در بوجود آمدن Øکومت اسلامی، Øکومتی Ú©Ù‡ اکنون بر ايران Ùرمان Ù…ÛŒ راند، سهم بسيار بالايي داشته اند. آنها از يکسو به عنوان اکثريتی در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ خيابان به Øمايت از انقلابيون اسلامی برخاستند Ùˆ شعار آزادی Ùˆ استقلال را با خواستاری جمهوری اسلامی درآميخته Ùˆ به برآمدن Øکومتی استبدادی Ùˆ سراپا تبعيض Ùˆ نابرابری Ú©Ù…Ú© کردند و، از سوی ديگر، به عنوان اکثريتی تاثير گذار در رÙراندومی به برقراری Øکومت اسلامی رای دادند. نگوييد نه. اگر زن ها به اين Øکومت آری Ù†Ú¯Ùته بودند نمی شد ادعا کرد Ú©Ù‡ تعداد رای دهندگان به برقراری Øکومت اسلامی در صد بسيار بالایی بوده است.
در واقع، ÙŠÚ©ÛŒ از دردناک ترين Ù„Øظه های تاريخ معاصر جهان در ارتباط با زن ها، روزی بود Ú©Ù‡ زنان کشور ما به جمهوری اسلامی رای مثبت دادند. يعنی در جهانی Ú©Ù‡ بر پيشانی اش اعلاميه Øقوق بشر با همه ÛŒ کنوانسيون های رÙع تبعيض اش در مورد زنان Ù…ÛŒ درخشد، زنان ÙŠÚ© کشور در انقلابی شرکت کردند Ú©Ù‡ تنها انقلاب ضد زن جهان بود Ùˆ در رÙراندومی شرکت کردند Ú©Ù‡ پيروزمند آن دشمن ترين دشمن آزادی، برابری Ùˆ Øقوق زن بود؛ آن هم زنانی Ú©Ù‡ پس از صد سال مبارزه به بسياری از خواست های خود رسيده Ùˆ صاØب بيش از نود در صد قوانينی شده بودند Ú©Ù‡ در پيشرÙته ترين کشورهای جهان وجود داشت.
اگر در گذشته، Ùˆ Øتی تا همین چند سال پیش، نمی شد ادعا کرد Ú©Ù‡ انقلاب سال پنجاه Ùˆ Ù‡Ùت ایران زندگی زنان این سرزمین را به ویرانی کشانده است امروزه به جرات Ù…ÛŒ شود Ú¯Ùت Ùˆ ثابت کرد Ú©Ù‡ این انقلاب «اسلامی» اولین Ùˆ تنها انقلاب در جهان است Ú©Ù‡ بیشترین ضایعات را در زندگی زنان یک سرزمین ایجاد کرده و، در واقع، علیه زنان یک سرزمین دست به کار شده Ùˆ روز به روز زندگی Ùˆ پیشرÙت Ùˆ آینده آن ها را مورد تهدید قرار داده است. اگر انقلاب های دیگر جهان را در نظر بگیریم، خواهیم دید Ú©Ù‡ هر کدام ضایعات مادی Ùˆ معنوی زیادی داشته و، در عین Øال، اثرات مثبت زیادی را هم با خود آورده اند. در واقع، همه ÛŒ انقلاب ها در ابتدا همه چیز را به هم Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ در هرج Ùˆ مرج ناشی از آن زندگی مردمان را دستخوش مشکلاتی Ù…ÛŒ سازند اما، آن گونه Ú©Ù‡ تجربه های تاریخی نشان Ù…ÛŒ دهند، در Ù¾ÛŒ این تغییرات Ùˆ مشکلات معمولاً دو نتیجه به دست آمده است: برخی از انقلاب ها جامعه را به سوی پیشرÙت و، مهم تر از همه چیز، آزادی Ùˆ دموکراسی کشانده اند Ùˆ برخی نیز تنها در امور اقتصادی پیشرÙتی داشته اند اما از نظر اجتماعی به مراتب بسته تر Ùˆ غیر دموکرات تر از قبل خود شده Ùˆ دیکتاتوری جدید را، با Ø´Ú©Ù„ Ùˆ شمایلی دیگر، قوی تر Ùˆ سنگین تر، در جامعه استوار کرده اند. این انقلاب ها یا همچون انقلاب آمریکا Ùˆ Ùرانسه بوده اند Ú©Ù‡ عاقبت از دل شان Ù…Ùهوم Øقوق بشر Ùˆ آزادی طلوع کرده Ùˆ یا همچون انقلاب شوروی عمل کرده Ùˆ از دلشان هیولای دیکتاتوری استالینستی سر برکشیده است؛ یا همچون انقلاب صنعتی اروپا جهان را تکان داده Ùˆ Øرکتی عظیم Ùˆ درخشان به سوی جلو داشته اند Ùˆ یا همچون انقلاب مشروطه ÛŒ خودمان کشوری را از قرون وسطای خود بیرون کشیده Ùˆ به قرن بیستم آورده اند. اما آنچه در همه این انقلاب ها (با هر نظری Ú©Ù‡ درباره نتایج کنونی اش داشته باشیم) رخ داده بدون استثنا اثر مثبتی است Ú©Ù‡ در زندگی زنان داشته اند. به هر کدام از این انقلاب ها Ú©Ù‡ نگاه کنید Ù…ÛŒ بینید Ú©Ù‡ زنان در Ù¾ÛŒ هر ÙŠÚ© از آنها به Øقوق بیشتری رسیده اند Ùˆ قدمی به پیش برداشته اند؛ اینگونه دستاوردها را در انقلاب مشروطه ÛŒ خودمان هم Ù…ÛŒ توانیم ببنیم؛ انقلابی که، با وجود همه ÛŒ Ùشارهای مذهبی Ùˆ با همه ÛŒ عقب اÙتادگی های جامعه ÛŒ آن زمان، موجب شد تا از دامنش زنانی سربر کشند Ùˆ قد علم کنند و، در هر گوشه ÛŒ سرزمین بدبخت Ùˆ تقریبا قرون وسطایی آن روز ما، ده ها انجمن سری Ùˆ غیر سری بوجود آورند Ú©Ù‡ ویژگی هایی امروزی Ùˆ مدرن داشتند، Ùˆ الگوهاشان جهانی Ùˆ مدرن بود و، به همین دلیل، از همان اولین دولت مدرنی Ú©Ù‡ در ایران تشکیل شد خواستار آزادی ها Ùˆ برابری های اجتماعی شدند Ùˆ ظر٠Ùقط چند دهه توانستند از نظر Øقوقی Ùˆ قانونی با زنان کشورهای پیشرÙته همسان شوند.
اما انقلاب اسلامی نه تنها زنان را از پیشرÙت باز داشت بلکه آنها را قرنی به عقب راند.
انقلاب سال پنجاه Ùˆ Ù‡Ùت به طور قطع اولین Ùˆ تنها انقلاب جهانی است Ú©Ù‡ بیشترین اثر منÙÛŒ را بر زندگی زنان یک سرزمین گذاشته است. به عقیده من، زیان های این انقلاب برای زنان آنقدر وسیع Ùˆ آنقدر عمیق Ùˆ جدی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آنرا به مراتب سنگین تر Ùˆ ویرانگر تر از، مثلاً، Øمله ÛŒ مغول Ùˆ Øمله ÛŒ اعراب به ایران دانست.
اما اتÙاقی Ú©Ù‡ به نظر من بسيار مهم بوده Øرکتی است Ú©Ù‡ بخشی از جنبش زنان ايران نزديک به چهار سال است آن را با نام "کمپين ÙŠÚ© ميليون امضا" آغاز کرده اند. زنان جنبش در اين کمپين همه ÛŒ هم خود را بر آن گذاشتند Ú©Ù‡ ابتدا به آگاه سازی زنان جوانی بپردازند Ú©Ù‡ در جمهوری اسلامی بدنيا آمده يا بزرگ شده بودند Ùˆ سپس، در کنار آن Ùˆ به موازات آن، به Øقوق نداشته ÛŒ زنان در جمهوری اسلامی اعتراض کنند. يعنی، ضمن اين Ú©Ù‡ مثلا به زنان Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند تو هم به اندازه ÛŒ ÙŠÚ© مرد، Ú†Ù‡ از نظر جنسی Ùˆ Ú†Ù‡ از نظر اجتماعی، ØÙ‚ داری Ùˆ همسرت نمی تواند با اين بهانه ÛŒ پوسيده Ú©Ù‡ چون مرد است از نظر جنسی يا عقلی از تو قوی تر است صاØب زنان متعدد باشد، به "مراجع قانونی" نيز شکايت Ù…ÛŒ کردند تا چند زنه بودن را از قانون Øذ٠کنند.
اما در سال جاری Ùˆ Ø·ÛŒ انتخابات اخير، گروهی از Ùعالان جنبش زنان Ù€ Ú©Ù‡ اتÙاقا بسیاری شان در کمپين هم عضو بودند Ù€ با براه انداختن جريانی با عنوان "همگرايي زنان" در انتخابات شرکت کردند. در واقع، در ششم ارديبهشت ماه گذشته، عده ای از زنان Ùعال ايرانی به معرÙÛŒ خود بعنوان «بخشی از جنبش زنان ايران»، در ÙŠÚ© Ú©Ù†Ùرانس مطبوعاتی شرکت کرده Ùˆ نيز Ø·ÛŒ بيانيه ÛŒ جداگانه ای تØت عنوان «همگرایی جنبش زنان برای Ø·Ø±Ø Ù…Ø·Ø§Ù„Ø¨Ø§Øª در انتخابات» از ائتلا٠جديدی خبر دادند. آنها، اگر Ú†Ù‡ نه به طور مستقيم، Ùˆ در Ú¯Ùتاری پيچيده، اعلام داشتند Ú©Ù‡ اگر کانديدايي به خواست های برابری خواهانه زن ها توجه کند مورد Øمايت اين گروه از زنان قرار Ù…ÛŒ گيرد.
ÙŠÚ©ÛŒ از آن خواست ها از کانديداهای رياست جمهوری عبارت بود از رÙع تبعيض از زنان و، در نتيجه، کوشش برای به تصويب رساندن کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان: «[طرØ] پیوستن دولت ایران به "کنوانسیون رÙع هرگونه تبعیض علیه زنان" توسط دولت Ù‡Ùتم به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد، اما متاسÙانه پس از آن Ú©Ù‡ این لایØÙ‡ در مجلس ششم به تصویب رسید، شورای نگهبان آن را رد کرد Ùˆ مجلس این لایØÙ‡ را برای تصمیم گیری به مجمع تشخیص مصلØت نظام، Ú©Ù‡ رئیس جمهور هم یکی از اعضای آن است، ارجاع داد. از این رو، از رئیس جمهور آینده Ù…ÛŒ خواهیم با اØترام به اصل برابری، عدم تبعیض Ùˆ عدالت جنسیتی، پیگیری مجدانه ÛŒ پیوستن ایران به کنوانسیون رÙع هرگونه تبعیض علیه زنان را در صدر اولویت های خود قرار دهد».
در آن زمان من هم در بØØ« هايي Ú©Ù‡ در اين ارتباط بين گروه همگرايی ها Ùˆ گروه مخالÙين پيوستن زنان به Øرکت های انتخاباتی برقرار شد شرکت کرده Ùˆ نوشتم Ú©Ù‡ «به دليل ساختار Øکومتی Ùˆ قوانين مذهبی مسلط بر اين ساختار، هيچ Ùردی در Øکومت جمهوری اسلامی، از Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨ گرÙته تا اصولگرا، از Ú†Ù¾ ترين تا راست ترين، قادر نيست Ú©Ù‡ کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان را بپذيرد Ùˆ امکان اجرايي پيش بينی های کنوانسيون رÙع تبعيض از زنان در Øکومت اسلامی وجود ندارد. در نتيجه، هر ÙŠÚ© از نامزدهای انتخاباتی که، به هر دليل Ùˆ قصد Ùˆ بهانه ای، بگويد Ú©Ù‡ اين کار را خواهد کرد، يا بيهوده Ùˆ يا دروغ Ú¯Ùته است».
بØØ« اين دو گروه بسيار بالا گرÙت Ùˆ Øتی گاه به تلخی گراييد اما به باور من ÙŠÚ©ÛŒ از Øرکت های مهم را در وضعيت زنان بوجود آورد يعنی وضعيت انتخابات Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ ها Ùˆ مسايلی Ú©Ù‡ اتقا٠اÙتاد همانگونه Ú©Ù‡ مشروعیت جمهوری اسلامی را مورد ترديد Ùˆ پرسش قرار داد به زن ها نيز ثابت کرد Ú©Ù‡ در Øکومت اسلامی امکان رسيدن به هيچ ÙŠÚ© از قوانين پيشرÙته Ùˆ امروزين در مورد زنان وجود ندارد؛ Ùˆ هر نوع سازشی با ÙŠÚ© Øکومت مذهبی به دليل تبعيض روشن Ùˆ آشکاری Ú©Ù‡ در قوانین مذاهب در مورد زنان وجود دارد جز نابودی Øقوق زنان چيزی برايشان به بار نخواهد آورد.
Ùˆ اکنون نيز با وضعيتی روبرو هستيم Ú©Ù‡ در آن Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† اسلامی منتظرند تا Øکومت با قبول پذيرش رای آن ها يا Ùراهم ساختن امکان «انتخاباتی واقعی Ùˆ عادلانه» در چارچوب قوانين جمهوری اسلامی ايران «مشروعيت را به جمهوری اسلامی بازگرداند». اما اين اعاده ÛŒ مشروعيت چيزی جز ØÙظ هرچه بيشتر Øکومت اسلامی نيست Ùˆ در آن صورت بايد پرسيد Ú©Ù‡ آيا ما زن ها Ù…ÛŒ توانيم Øتی با داشتن انتخاباتی آزاد در چارچوب جمهوری اسلامی ايران به خواست های دموکراتيک Ùˆ Øقوق بشری خود برسيم؟
بنظر من، اکنون Ú©Ù‡ جمهوری اسلامی ايران به دلايل مختلÙØŒ Ùˆ Øتی به تصديق طرÙداران اش، مشروعيت خود را از دست داده است، Ù…Ùيدترين اقدام آن است Ú©Ù‡ اعلام کنيم ديگر Øاضر نيستيم تØت هيچ شرايطی در انتخابات چنان Øکومتی شرکت کنيم Ú©Ù‡ قانون اساسی اش بر اساس اعلاميه Øقوق بشر نوشته نشده باشد. در واقع اکنون زمانه ای است Ú©Ù‡ زن ها Ù…ÛŒ توانند نقش تاريخی خود را بازی کرده Ùˆ دوباره تن به شرايطی ندهند Ú©Ù‡ جماعتی بی اعتنا به Øقوق زنان Ùˆ صرÙاً به دلايل مربوط به خودشان بدنبال برقراری آن هستند. اکنون آن Ù„Øطه ÛŒ تاريخی است Ú©Ù‡ زن ها با Ú¯Ùتار Ùˆ کردارشان عدم مشروعيت Øکومت اسلامی را نه بر اساس قانون اساسی موجود Ú©Ù‡ بر اساس اعلامیه Øقوق بشر اعلام کنند.
اسلام Ùˆ مسيØيت Ùˆ يهوديت Ùˆ هر دين Ùˆ مذهبی وقتی Ù…ÛŒ تواند با Øقوق بشر در تضاد نباشد Ú©Ù‡ در خانه های ما Ùˆ در مسجد Ùˆ کنشت Ùˆ کليسا بماند نه اينکه بر صندلی های سياست Ùˆ قانون گذاری Ùˆ آموزش Ùˆ غيره تکيه زند. در غير اين صورت ما به نابودی Øقوق خود رآی داده ايم Ùˆ ديگرباره زير بار اين اشتباه تاريخی رÙته ايم Ú©Ù‡ چيزی به نام Øقوق بشر اسلامی هم وجود دارد Ùˆ اسلام سياستی Ùˆ Øکومتی با Øقوق بشر در تضاد نيست.
ما با هر راي Ú©Ù‡ به جمهوری اسلامی بدهيم، Øتی اگر بزرگترين قهرمانان آزادی خواه کنارش ايستاده باشند، رای به برقراری زنجيرهايي داده ايم Ú©Ù‡ قوانين مذهبی آن را به دست Ùˆ پای ما بسته است.
18 Ùوريه 2010
* برگرÙته از سخنرانی در سالن اجتماعات نورت يورک (تورنتو Ù€ کانادا) Ùˆ به دعوت گروه ندای ØµÙ„Ø Ùˆ آزادی
https://newsecul.ipower.com/