در پاسخ به پرسش: روشنگری چیست؟ نوشتۀ ایمانوئل کانت ترجمۀ یدالله موقن
روشنگری خروج انسان از صغارتی است Ú©Ù‡ خود بر خویش تØمیل کرده است. صغارت، ناتوانی در به کاربردن Ùهم خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت خود- تØمیلی است اگر علت آن نه در سÙیه بودن بلکه در Ùقدان عزم Ùˆ شهامت در به کارگیری Ùهم خود بدون راهنمایی دیگری باشد. شعار روشنگری این است : Sapere Aude «در به کار گیری Ùهم خود شهامت داشته باش»!
در پاسخ به پرسش: روشنگری چیست؟ نوشتۀ ایمانوئل کانت ترجمۀ یدالله موقن
Imanuel Kant ,An Answer to the Question;What Is Enlightenment?(1784) Translated into Persian by Yadollah Moughen
یادداشت مترجم
ترجمه های متعددی به زبان انگلیسی از مقالۀ مشهور کانت « در پاسخ به پرسش: روشنگری چیست؟» موجودند. مترجم این ترجمه ها را در اختیار داشته Ùˆ از آنها سود برده است. علاوه بر اینها متن آلمانی مقالۀ کانت را در مجموعه آثار کانت (ویراستۀ ارنست کاسیرر Ùˆ همکارانش) نیز مد نظرداشته است. کاسیرر مدعی است Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ کانت قلۀ ÙلسÙÛ€ روشنگری است Ùˆ در نقدی Ú©Ù‡ بر کتاب هایدگر : «کانت Ùˆ مسالۀ متاÙیزیک» نوشته Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ کانت Ùیلسو٠روشنگری بود Ùˆ Ùیلسو٠روشنگری باقی Ù…ÛŒ ماند.اگر این طور باشد پس دانستن نظر کانت در بارۀ روشنگری اهمیت بسیار دارد. در این مقاله کانت به روشن ترین وجه رویۀ قاطع عقلی٠ÙلسÙÛ€ روشنگری Ùˆ نیز خصوصیت تاریخی آن Ùˆ ماموریتش را بیان Ù…ÛŒ کند.ÙلسÙÛ€ روشنگری در برابر بینش قرون وسطایی، Ú©Ù‡ ادعا Ù…ÛŒ کرد قدرت خود را از اعتقاد به ÙˆØÛŒ انبیای بنی اسراییل وعیسی بن مریم به دست Ù…ÛŒ آورد Ùˆ عمدتاً از طریق سنت Ùˆ Øکومتهای تئوکراتیک پشتیبانی Ù…ÛŒ شد، بینش دیگری را Ù…ÛŒ گذارد Ú©Ù‡ بر خرد Ùˆ قدرتهای Ùهم استوار است.اندیشۀاساسی Ú©Ù‡ زیر ساخت همۀ گرایشهای روشنگری است این اعتقاد است Ú©Ù‡ Ùهم بشر بر پایۀ قدرت خود Ùˆ بدون Ú©Ù…Ú©Ù Ùوق طبیعی، توانایی٠درک سیستم٠جهان را دارد Ùˆ این شیوۀ تازۀ Ùهم٠جهان به شیوۀ تازه ای برای سلطۀ بر جهان Ù…ÛŒ انجامد.روشنگری برای شناخت٠جهانشمول این اصل( یعنی توانایی Ùهم بشر برای درک جهان طبیعی Ùˆ جهان انسانی)در قلمرو های علوم طبیعی Ùˆ عقلی یعنی در قلمرو Ùیزیک Ùˆ اخلاق ØŒ در ÙلسÙÛ€ دین ØŒ تاریخ ØŒØقوق Ùˆ سیاست به پژوهش Ù…ÛŒ پردازد. مطالعۀ کتاب: ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن( تهران،انتشارات نیلوÙر،چاپ اول 1370،چاپ دوم 1382) برای Ùهم این مقاله ونیز درک Ú©Ù„ جنبش روشنگری ضروری است. مطالعۀ مصاØبۀ من با عنوان :«مبانی ÙلسÙÛ€ روشنگری» Ú©Ù‡ در همین سایت نیزآمده است شاید برای Ùهم مقالۀ کانت Ù…Ùید باشد.
.
در پاسخ به پرسش: روشنگری چیست؟ نوشتۀ ایمانوئل کانت ترجمۀ یدالله موقن
Beantwortung der Frage : Was Ist Aufklaerung ? I. Kant,
روشنگری خروج انسان از صغارتی است Ú©Ù‡ خود بر خویش تØمیل کرده است. صغارت، ناتوانی در به کاربردن Ùهم خود بدون راهنمایی دیگری است. این صغارت خود- تØمیلی است اگر علت آن نه در سÙیه بودن بلکه در Ùقدان عزم Ùˆ شهامت در به کارگیری Ùهم خود بدون راهنمایی دیگری باشد. شعار روشنگری این است : Sapere Aude «در به کار گیری Ùهم خود شهامت داشته باش»!
تنبلی وبزدلی دلایلی هستند بر این که چرا بخش بزرگی از انسانها، زمانی طولانی پس از آن که طیبعت، آنان را به بلوغ جسمی رسانده و از یوغ قیمومت دیگران آزاد کرده است همچنان با خرسندی در همۀ عمر صغیر می مانند؛و نیز به همین دلایل است که چرا برای دیگران چنان آسان است که خود را قیم آنان کنند.
Ú†Ù‡ راØت است صغیر بودن! [ آدم صغیر پیش خود چنین استدلال Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ] اگر کتابی داشته باشم [ منظور کتاب مقدس است] Ú©Ù‡ به جای Ùهمم عمل کند، اگر کشیشی داشته باشم Ú©Ù‡ به جای وجدانم عمل کند Ùˆ اگر پزشکی داشته باشم Ú©Ù‡ به من بگوید Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزهایی بخورم Ùˆ Ú†Ù‡ چیزهایی نخورم Ùˆ... در این صورت نیازی ندارم Ú©Ù‡ به خود زØمت دهم. اصلاً اØتیاجی ندارم Ú©Ù‡ بیندیشم؛ تا وقتی پول دارم دیگران جور مرا Ù…ÛŒ کشند. قیم هایی Ú©Ù‡ از سر خیرخواهی، سرپرستی انسانهای صغیر را بر عهده گرÙته اند زود در Ù…ÛŒ یابند Ú©Ù‡ بخش اعظم نوع بشر (شامل تمامی جنس لطیÙ) برداشتن گام به سوی بلوغ ذهنی را نه تنها دشوار بلکه بسیار خطرناک Ù…ÛŒ دانند.
قیم ها پس از آن Ú©Ù‡ گاوان خود را رام کردند Ùˆ مطمئن شدند Ú©Ù‡ این زبان بسته های مطیع Ùˆ سر به راه بدون یوغی Ú©Ù‡ بر گردن دارند گامی بر نخواهند داشت ØŒ آنان را برØذر Ù…ÛŒ دارند Ú©Ù‡ مبادا این یوغ را از گردن خود بیÙکنند Ùˆ آزادانه گام بردارند Ø› چون در آن صورت، خطر آنان را تهدید خواهد کرد. اما این خطر واقعاً چندان بزرگ نیست؛ زیرا پس از آن Ú©Ù‡ آنان چند بار بر زمین خوردند قطعاً سرانجام راه رÙتن را Ùرا Ù…ÛŒ گیرند ØŒ اما یک بار زمین خوردن، انسانها را چنان ترسو Ùˆ ÙˆØشت زده Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ دیگر نمی کوشند تا بر پای خود بایستند Ùˆ بی Ú©Ù…Ú© دیگران گام بردارند.
از این رو برای Ùرد دشوار است Ú©Ù‡ از صغیربودن Ú©Ù‡ Ùطرت او شده است خود را بیرون آورد. او از صغیربودن خویش خرسند است Ùˆ در وضع کنونی اش از به کار بردن Ùهم خود واقعاً ناتوان است؛ زیرا تاکنون هیچ کس اجازۀ چنین کاری را به او نداده است.
قوانین Ùˆ اعتقادات جزمی Ú©Ù‡ ابزارهای مکانیکی برای استÙاده (یا بیشتر سوء استÙادۀ ) عقلانی از مواهب طبیعی بشرند، بندهایی هستند Ú©Ù‡ صغیربودن Ùرد را دائمی Ù…ÛŒ کنند. Øتی اگر کسی بتواند این بندها را بگسلد در آن صورت هنوز هم در پریدن از روی گودالی بسیار باریک مردد است، چون Ú©Ù‡ او به این نوع آزادی خو نگرÙته است، در نتیجه Ùقط معدودی از انسانها موÙÙ‚ شده اند Ú©Ù‡ ذهن خود را بپرورند Ùˆ از صغارت بیرون آیند Ùˆ راهی مطمئن در پیش گیرند.
اما اØتمال این Ú©Ù‡ عامۀ مردم خود را روشن اندیش کنند بسیار است Ø› در Øقیقت ØŒ اگر آزادی داده شود، روشنگری تقریباً گریز ناپذیر Ù…ÛŒ شود.چون Øتی در میان کسانی Ú©Ù‡ به عنوان نگهبانان توده های عوام برگزیده شده اند همیشه متÙکرانی مستقل اندیش هستند Ú©Ù‡ یوغ صغارت را از گردن خود به دور Ù…ÛŒ اÙکنند Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø¯Ø±Ú© عقلانی را در خصوص منزلت Ùˆ Øیثیت خویش Ùˆ نیزدر مورد وظیÙÛ€ هر انسانی Ú©Ù‡ دیگر صغیر نباشد Ùˆ مستقل بیندیشد Ù…ÛŒ گسترند.
اما به ویژه این موضوع را باید در نظر داشت Ú©Ù‡ توده ها راکه برای نخستین بار قیم ها زیر یوغ برده اند ممکن است آن قیم هایی تØریکشان کنند Ú©Ù‡ ابداً توانایی روشن شدن را ندارند Ùˆ توده ها نیز همۀ قیم ها را نا گزیر سازند Ú©Ù‡ زیر یوغ بمانند Ø› زیرا ابداع خراÙات چنان اثر زیان آوری دارد Ú©Ù‡ ممکن است خراÙات از ابداع کنندگان خود یا از اعقاب آنان انتقام بگیرد. از این رو توده ها را Ùقط به کندی Ù…ÛŒ توان روشن کرد. شاید یک انقلاب به خودکامگی Ùردی یا به رژیمی ستمگر یاچپاولگر پایان دهد Ø› اما انقلاب هرگز نمی تواند در شیوه های اندیشه، Ø§ØµÙ„Ø§Ø ÙˆØ§Ù‚Ø¹ÛŒ به وجود آورد Ø› بلکه بر عکس، خراÙات جدیدی Ú©Ù‡ جای خراÙات پیشین را Ù…ÛŒ گیرند، ØŒ برای کنترل تودۀ بی Ùکر، یوغ٠عبودیت تازه ای را به گردن او Ù…ÛŒ اÙکنند.
برای روشنگری از آن نوعی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتم Ùقط نیاز به آزادی است ØŒ آن هم آن نوع آزادی Ú©Ù‡ از همۀ انواع آزادیها، کمترین خطر را دارد Ø› یعنی آزادی در به کارگیری عمومی خرد خود در همۀ امور.
اما از همه سو این Ùریاد را Ù…ÛŒ شنویم Ú©Ù‡ : چون Ùˆ چرا Ù…Ú©Ù†! اÙسر به زیردست خود Ù…ÛŒ گوید: چون Ùˆ چرا Ù…Ú©Ù† ! مشق کن؛ مأمور مالیات Ù…ÛŒ گوید: چون Ùˆ چرا Ù…Ú©Ù†! مالیات را بپرداز Ø› کشیش Ù…ÛŒ گوید : چون Ùˆ چرا Ù…Ú©Ù†! ایمان داشته باش.( اما در جهان، Ùرمانروایی هست Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید تا Ù…ÛŒ توانی دربارۀ هر Ú†Ù‡ دلت Ù…ÛŒ خواهد چون Ùˆ چرا کن؛ ولی Ùقط Ùرمانبردار باش). همۀ اینها به معنای Ù…Øدودیت هایی هستند Ú©Ù‡ همه جا بر آزادی تØمیل Ù…ÛŒ شوند. اما کدام Ù…Øدودیت سدّ Ùˆ مانع روشنگری Ù…ÛŒ شود Ùˆ کدام Ù…Øدودیت نه تنها در راه روشنگری سدّ Ùˆ مانع ایجاد نمی کند بلکه موجب پیشرÙت روشنگری نیز Ù…ÛŒ شود؟
پاسخ من این است: به کارگیری عمومی از خرد خود باید همیشه آزاد باشد Ùˆ Ùقط همین نوع به کارگیری خرد است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند روشنگری را به میان مردم ببرد.
اما از سوی دیگر ØŒ دامنۀ به کارگیری خصوصی خرد را اغلب Ù…ÛŒ توان خیلی Ù…Øدود کرد بی آن Ú©Ù‡ مانع پیشرÙت روشنگری شود. منظور من از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨Ù‡ کارگیری عمومی خرد ØŒ به کارگیری یی است Ú©Ù‡ یک پژوهشگر از خرد خود Ù…ÛŒ کند تا با مردمان با سواد سخن گوید. Ùˆ مقصود من از Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¨Ù‡ کارگیری خصوصی خرد، آن نوع به کارگیری خرد است Ú©Ù‡ یک شخص مثلاً در مقام کارمند اداره یا شاغل در یک مؤسسه در امور شغلی خود از خرد خویش Ù…ÛŒ کند.
اکنون در بسیاری امور Ú©Ù‡ در خدمت مناÙع اجتماعی انجام Ù…ÛŒ گیرندوجود نوعی مکانیسم ضروری شده است Ú©Ù‡ از طریق آن بعضی از اعضای اجتماع به شیوه ای کاملاً منÙعلانه رÙتار کنند، به طوری Ú©Ù‡ Øکومت بتواند از طریق این هم رأیی مصنوعی ØŒ آنان را به سوی مقاصد عمومی هدایت کند یا لااقل از نابودکردن این مقاصد بازشان دارد. مسلماً در اینجا نباید چون Ùˆ چرا کرد بلکه برعکس، باید Ùرمانبردار بود. اما تا آنجا Ú©Ù‡ این Ùرد یا آن Ùرد ،که بخشی از این ماشین٠اداری است، خود را عضوی از اجتماع، به منزلۀ یک Ú©Ù„ØŒ Ù…ÛŒ شناسد تا Øتی خود را عضوی از جامعۀ جهانی Ù…ÛŒ داند، پس Ù…ÛŒ تواند در مقام یک پژوهشگر، به معنای اخص آن ØŒ از طریق نوشتن با عموم مردم سخن گوید Ùˆ در این مقام مسلماً Ù…ÛŒ تواند در امور چون Ùˆ چرا کند بی آن Ú©Ù‡ با این کار به آن اموری زیان برساند Ú©Ù‡ به عنوان عضوی منÙعل در ماشین اداری مسئولش است. بنابراین Ùاجعه بار خواهد بود اگر اÙسری در Øین انجام وظیÙÙ‡ در درست یا Ù…Ùید بودن Ùرمان بالادستی خود چون Ùˆ چرا کند. او باید از Ùرمان اطاعت کند اما عادلانه نخواهد بود اگر او را، در مقام یک پژوهشگر، از بازگو کردن خطاهایی Ú©Ù‡ در ارتش وجود دارند باز داشت یا مانع از قرارگرÙتن این خطاها در برابر عموم مردم برای داوری شد.
.
شهروند نمی تواند از پرداخت مالیات هایی Ú©Ù‡ بر او بسته اند سرباز زند، در Øقیقت، وقتی Ú©Ù‡ او باید این مالیاتها را بپردازد انتقاد از اخذ آنها موضوع بی ربطی است Ùˆ نپرداختن آنها Ù…ÛŒ تواند جرم تلقی شود Ùˆ او مجازات شود (زیرا نپرداختن مالیاتها Ù…ÛŒ تواند به ناÙرمانی عمومی بینجامد). اما همین شخص در مقام یک پژوهشگر Ù…ÛŒ تواند نظر خود را دربارۀ ناروا یا Øتی ناعادلانه بودن اخذ چنین مالیاتهایی به گوش عموم٠مردم برساند Ùˆ او با این کار به هیچ وجه برخلا٠وظیÙÛ€ مدنی خود عمل نکرده است. همین طور نیز کشیش مقید است Ú©Ù‡ طبق اعتقادات٠همان کلیسایی Ú©Ù‡ در استخدامش است به طلبه ها Ùˆ مؤمنان Øوزۀ کلیسای خود تعلیم دهد، زیرا براساس همین سرسپردگی، او را برای تعلیم دادن Ùˆ وعظ کردن استخدام کرده اند. اما او در مقام یک پژوهشگر، آزادی کامل دارد، Ùˆ در Øقیقت وظیÙÙ‡ دارد ،که همۀ آن اندیشه هایی را Ú©Ù‡ با نیت خیر دقیقاً بررسی کرده Ùˆ نتایجی Ú©Ù‡ دربارۀ جنبه های غلط اعتقادات کلیسایش بدانها رسیده است Ùˆ نیز پیشنهادهای خود را برای بهترکردن امور دینی Ùˆ کلیسایی به اطلاع مردم برساند. در این باره هیچ چیز نمی تواند بار سنگینی بر وجدانش بگذارد.زیرا آنچه را او به دلیل مقامش به عنوان خادم کلیسا وعظ Ù…ÛŒ کند یا تعلیم Ù…ÛŒ دهد چیزهایی هستند Ú©Ù‡ او در گزینش آنها هیچ اختیاری ندارد Ø› بلکه تØت راهنمایی دیگران Ùˆ به نام دیگران، آنها را تعلیم Ù…ÛŒ دهد یا وعظ Ù…ÛŒ کند. مثلاً او در وعظ های خود خواهد Ú¯Ùت Ú©Ù‡ : «کلیسای ما به این دلایل به این تعالیم یا آن تعالیم اعتقاد دارد Ùˆ آنها را به کار Ù…ÛŒ بندد». او بدین وسیله برای مؤمنان عضو کلیسایش همۀ کاربردهای عملی اØکام را برمی شمارد Ú©Ù‡ شاید خود او کاملاً به آنها اعتقاد نداشته باشد ØŒ با این وص٠می تواند این کاربردهای عملی را باز Ú¯Ùˆ کند Ø› زیرا کاملاً غیرممکن نیست Ú©Ù‡ در آنها Øقیقتی نهÙته باشد Ùˆ چیزی مغایر با ذات٠دین در آنها پیدا نشود.
اما چنانچه او معتقد باشد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند در آنها چیز هایی بیابد Ú©Ù‡ مغایر با ذات٠دین اند در آن صورت دیگر نمی تواند با وجدانی آسوده در مقام خویش باقی بماند بلکه باید از مقام خود کناره گیری کند. بنابراین واعظی Ú©Ù‡ استخدام شده تا در جمع مؤمنان وعظ کند صرÙاً خرد خود را به طور خصوصی به کار Ù…ÛŒ گیرد، زیرا هرقدر هم Ú©Ù‡ جمع مؤمنان زیاد باشد ØŒ باز هم در اینجا به کارگیری خرد جنبۀ خانگی [ Ùˆ خصوصی دارد نه عمومی ] . از این Ù„Øاظ، او در مقام یک کشیش آزاد نیست Ùˆ نمی تواند هم باشد Ø› زیرا او طبق مقررات٠کس دیگری عمل Ù…ÛŒ کند.
اما برعکس، همین کشیش به عنوان پژوهشگری Ú©Ù‡ از طریق نوشته های خود با عموم سخن Ù…ÛŒ گوید ØŒ Ú©Ù‡ این عموم Ù…ÛŒ تواند Øتی مردم Ú©Ù„ جهان نیز باشد. در به کارگیری خرد خود به طور عمومی از آزادی نامØدودی برخوردار است تا بتواند تواناییهای عقلانی خود را به کار برد Ùˆ هر آنچه را در ذهن دارد بیان کند. زیرا Øتی اگر قیم های دینی٠مردم ØŒ خود بخواهند Ú©Ù‡ صغیر بمانند ØŒ بیهوده است Ùˆ این خواست آنان Ùقط امور بیهوده را تداوم Ù…ÛŒ بخشد.
اما آیا انجمنی از کشیشان یا مجمعی کلیسایی Ùˆ یا دستۀ کشیشان مقدس پرسبیتری (Presbytery)( Ú©Ù‡ در هلند چنین عنوانی دارند) Ù…ÛŒ تواند با مقیدکردن خود به تعالیمی تغییرناپذیر Ùˆ از طریق سوگند خوردن، مشروعیت پیدا کند تا قیمومت بر اعضای خود Ùˆ از طریق آنان، قیمومت بر همۀ مردم را برای همیشه تضمین کند؟ پاسخ من این است Ú©Ù‡ این کار غیرممکن است. زیرا هد٠چنین قراردادی Ú©Ù‡ مسدودکردن همیشگی راه روشنگری٠بیشتر نژاد بشراست، مطلقاً پوچ Ùˆ باطل است Ø› Øتی اگر این قرارداد را عالیترین مقام کشور ØŒ شورای سلطنت Ùˆ Ù…Øکمترین پیمان نامه های ØµÙ„Ø ØªØ£ÛŒÛŒØ¯ Ùˆ تصویب کرده باشند. چون هیچ عصری نمی تواند خود را در بند کند تا Ú†Ù‡ رسد به آن Ú©Ù‡ برای اعصار بعدی مقرر بدارد Ú©Ù‡ بایددر شرایطی گذاشته شوند Ú©Ù‡ بر ایشان ناممکن شود Ú©Ù‡ دامنۀ شناخت خود را وسیعتر کنند (به ویژه در جایی Ú©Ù‡ موضوع مهمی مانند روشنگری در میان است)Ø› یعنی رهایی بشر از خطاها یا به طور Ú©Ù„ÛŒ اÙزایش روشن شدن او. در بند کردن اعصار بعدی جنایتی بر ضد بشریت است Ú©Ù‡ سرنوشت اساسی او دقیقاً در چنین پیشرÙتی قرار دارد؛ در نتیجه نسلهای بعدی کاملاً ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ چنین تواÙÙ‚ نامه هایی را نامعتبر Ùˆ جنایتکارانه بشناسند Ùˆ آنها را باطل اعلام کنند. معیار چیزی Ú©Ù‡ مردم بتوانند بر سر آن، به منزلۀ قانون، به تواÙÙ‚ برسند در این پرسش است : آیا آنان Ù…ÛŒ توانند چنین قانونی را بر خود تØمیل کنند؟ البته ممکن است Ú©Ù‡ برای به جلو انداختن وضع بهتری از امور ،نظم دینی موقتی را برای مدت زمانی کوتاه Ùˆ معین در بعضی جماعتهای کلیسایی برقرار کنند، ولی باید به همۀ شهروندان ،و به ویژه به روØانیان، Ú©Ù‡ مقام پژوهشگر را دارند، آزادی خرده گیری عمومی از نارسایی های نهادهای دینی موجود را از طریق نوشتن بدهند. این نظم دینی موقت Ù…ÛŒ تواند تا وقتی ادامه پیدا کند Ú©Ù‡ بصیرت دربارۀ سرشت٠این امور چنان آشکار Ùˆ گسترده شده باشد Ú©Ù‡ مردم (اگر نه متÙقاً) لااقل با ÙˆÙاق٠عمومی صدای خود را به گوش شهریار برسانند Ú©Ù‡ او این جماعتهای دینی را در Ú©Ù†Ù Øمایت خود بگیرد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند طبق بصیرت جدیدی Ú©Ù‡ به دست آورده اند نهادهای دینی جدیدی بر پادارند Ùˆ خود را مجدداً سازمان دهند. ولی در مقابل نیز ،جماعتهای دینی جدید ØÙ‚ مداخله در امور آن گروه از جماعتهای دینی را ندارند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند همچون پیش امور خود را اداره کنند. اما آنچه در این میان اکیداً ممنوع است این است Ú©Ù‡ اجازه داده شود Ú©Ù‡ این جماعتهای دینی جدید در یک سازمان دینی متشکل شوند Ú©Ù‡ اساسنامه دایمی اش این باشد Ú©Ù‡ هیچ کس ØÙ‚ ندارد Ú©Ù‡ به طور علنی Ùˆ عمومی این اساسنامه را مورد چون Ùˆ چرا قرار دهد؛ Øتی اگر مدت این اجازه ،از طول Øیات یک شخص بیشتر نباشد. چون اگر چنین شود ØŒ در پیشرÙت انسانیت به سوی اصلاØØŒ دوره ای از زمان عاطل Ù…ÛŒ شود Ùˆ این، به زیان نسل های آینده است. بنابراین تشکل سازمانی دینی بر پایۀ چنین اساسنامه ای باید ممنوع باشد. شخصی ممکن است (برای مدت زمان کوتاهی) آنچه را باید بداند،،یعنی روشنگری را، برای خود به عقب اندازد، اما اگر روشنگری را برای آیندگان Ùˆ Øتی برای خود به طور دایمی مردود بداند Øقوق مقدس نوع بشررا نقض Ùˆ پایمال کرده است. Ùرمان این نوعی را Ú©Ù‡ مردم نمی توانند برای خود وضع کنند مسلماً شهریار نیز نمی تواند آن را بر مردم تØمیل کند؛ زیرا مرجعیت قانونگذاری او بر پایۀ ارادۀ جمعی٠مردم است Ùˆ این اراده در شخص او تمرکز یاÙته است.
اگر شهریار در این اراده، بهبودی Øقیقی یا مورد نظر را در اوضاع اجتماعی ببیند Ú©Ù‡ همگام با نظم مدنی است : پس Ù…ÛŒ تواند اتباع خود را آزاد بگذارد تا آنچه را برای رستگاری خود ضروری Ù…ÛŒ دانند انجام دهند ØŒ زیرا مداخله در امور وجدانی اتباع کار Ùرمانروا نیست. اما Ùرمانروا باید از مداخلۀ زورگویانۀ هر Ùردی در امور وجدانی دیگراÙراد ممانعت به عمل آورد ØŒ او باید تا آنجا Ú©Ù‡ در توان دارد شرایطی را به وجود آورد Ú©Ù‡ اتباع بتوانند آنچه را برای رستگاری خود بهترین Ù…ÛŒ دانند در یابند Ùˆ انجام دهند.اگر Ùرمانروایی در امور وجدانی اتباعش مداخله کند از Ùر Ùˆ شکوهش کاسته Ù…ÛŒ شود ØŒ زیرا در نوشته های اتباعش Ú©Ù‡ نظرات خود رابیان Ù…ÛŒ کنند او Ù…ÛŒ تواند میزان Ù…Øبوبیت Øکومتش را بسنجد. اما اگر او در چنین اموری مداخله کند Ùˆ نوشته های اتباعش را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کوشند اندیشه های دینی خود رابیان کنند تØت نظارت Øکومت قرار دهد ویا این کار را زیر نظر خود انجام دهد، در آن صورت او این سرزنش را به جان خریده است Ú©Ù‡: «امپراتور بالاتر از دستور زبان دانان نیست»؛ Ùˆ Øتی از این بد تر ØŒ اگر او در کشور خود ازاستبداد٠دینی چند روØانی مستبد بر دیگر اتباعش پشتیبانی کند ØŒ مرجعیت خود را به عنوان عالی ترین ØÙŽÚ©ÙŽÙ… بر باد Ù…ÛŒ دهد.
اگر اکنون بپرسند Ú©Ù‡ : «آیا ما در Øال Øاضر در عصری روشن اندیش زندگی Ù…ÛŒ کنیم؟ » پاسخ آن این است : «نه، اما در عصر روشنگری به سر Ù…ÛŒ بریم». اما در اوضاع کنونی بسیار چیزها Ú©Ù‡ وجودشان لازم اند Ú©Ù‡ انسانها، به منزلۀ یک Ú©Ù„ ØŒ بتوانند یا Øتی خود را در وضعیتی قرار دهند Ú©Ù‡ به آسانی بتوانند بدون راهنمایی٠بیرونی Ùˆ با اعتماد به Ù†Ùس، Ùهم خود را در موضوعهای دینی به کار برند، وجود ندارند. اما نشانه های روشنی در دست اند Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ دهند راه برای انسانها گشوده شده است Ú©Ù‡ آزادانه در این جهت به پیش روند. موانع در راه روشنگری عمومی – یعنی در راه رهایی انسانها از صغارت٠خود – تØمیلی ØŒ بتدریج از میان برداشته Ù…ÛŒ شوند. از این Ù„Øاظ ØŒ این عصر، عصر روشنگری Ùˆ قرن Ùردریک است.
شاهزاده ای Ú©Ù‡ کسرشأن خود نمی داند Ú©Ù‡ بگوید وظیÙÙ‡ اش این نیست Ú©Ù‡ در امور دینی اتباعش مداخله کند بلکه وظیÙÙ‡ اش این است Ú©Ù‡ به آنان در امور دینی شان آزادی کامل بدهد – او Øتی عنوان٠غرور آمیز تولرانت (مداراگر دینی) را نپذیرÙته است – چون این شاهزاده، خودش روشن اندیش است Ùˆ شایستۀ این است Ú©Ù‡ نسل کنونی Ùˆ نسل های آینده او را به عنوان شخصی بستایند Ú©Ù‡ برای نخستین بار- لااقل تا آنجا Ú©Ù‡ به Øکومت او ارتباط Ù…ÛŒ یابد– نوع بشر را از صغارت آزاد ساخته Ùˆ همه را آزاد گذاشته است تا خرد خود را در همۀ امور وجدانی، آزادانه به کار گیرند. تØت Ùرمانروایی این شاهزاده، کشیشان مقدس در مقام خودشان، به عنوان پژوهشگر، توانسته اند به دور از هر گونه تعصب Ùˆ پیشداوری نسبت به وظای٠رسمی کلیسایی شان ØŒ آزادانه Ùˆ علنی نظرات Ùˆ نتایج تØقیقات خود را – Øتی در مواردی Ú©Ù‡ پژوهشهایشان با تعالیم پذیرÙته شده در کلیسایشان گهگاه مغایرتهایی داشته اند – برای بررسی دقیق در برابر چشم جهانیان بگذارند. به کسانی Ú©Ù‡ اشتغالشان Ù…Øدودیتی در پژوهشهایشان ایجاد نمی کند Øتی آزادی٠بیشتری داده Ù…ÛŒ شود. این روØ٠آزادی Øتی به خارج از مرز ها نیز گسترش یاÙته است، Øتی در جاهایی Ú©Ù‡ باید در برابر موانع بیرونی ،که Øکومتها بر اثر درک نادرستشان از وظایÙشان برپا داشته اند، مبارزه کند. به چنین Øکومتهایی Ù…ÛŒ توان Ùرمانروایی این شاهزاده را به عنوان گواهی درخشان نشان داد Ùˆ به آنها تÙهیم کرد Ú©Ù‡ چگونه وجود آزادی به هیچ وجه سبب به هم خوردن نظم Ùˆ هماهنگی عمومی نمی شود. اگرموانع بازدارندۀ عمدی برای نگاه داشتن انسانها در وضع توØØ´ به کار گرÙته نشوند، آنان به تدریج از Øالت توØØ´ بیرون خواهند آمد.
من کانون روشنگری را امور دینی دانسته ام؛ یعنی روشنگری را خروج انسان از صغارتی دانسته ام Ú©Ù‡ خود بر خویش ،بیش از همه در امور دینی، تØمیل کرده است Ø› زیرا ØŒ نخست این Ú©Ù‡ Ùرمانروایان ما هیچ علاقه ای ندارند Ú©Ù‡ در امور هنری Ùˆ علوم، نقش قیم٠اتباعشان را بر عهده بگیرند.
دوم این Ú©Ù‡ صغارت دینی هم زیان بارترین Ùˆ هم ننگین ترین نوع صغارت است . اما شیوۀ تÙکر آن شخصی Ú©Ù‡ اکنون در رأس دولت قرار دارد مایل به روشنگری در مباØØ« دینی نیز هست. همچنان Ú©Ù‡ خواهان آزادی در قلمرو های علم Ùˆ هنر است Ùˆ Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ این آزادی ها Øتی از این قلمرو ها Ùرا تر روند؛ زیرا در یاÙته است Ú©Ù‡ آزادی هیچ خطری برای قانون گذاریش ندارد. بنابر این اجازه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ اتباعش خرد خود را به طور عمومی به کار برند Ùˆ اندیشه های خود را در بارۀ وضع قوانین بهتر در برابر جهانیان بگذارند؛ Øتی اگر این کار مستلزم انتقاد ØµØ±ÛŒØ Ùˆ بی پرده از قوانین جاری باشد ØŒ ما در برابر خود چنین نمونۀ درخشانی را داریم. از این Ù„Øاظ هیچ شهریاری سربلندتر از او نیست Ùˆ از همین روست Ú©Ù‡ به او اÙتخار Ù…ÛŒ کنیم.
اما Ùقط Ùرمانروا یی Ú©Ù‡ خودش روشن اندیش است Ùˆ از توهمات ÙˆØشتی ندارد- چون ارتشی بزرگ Ùˆ منضبط زیر Ùرمان دارد Ú©Ù‡ آرامش عمومی را تضمین Ù…ÛŒ کند- Ù…ÛŒ تواند سخنی بگوید Ú©Ù‡ هیچ Øکومت جمهوری جرأت Ú¯Ùتنش را ندارد: «دربارۀ هر آنچه دلت Ù…ÛŒ خواهد تا Ù…ÛŒ توانی چون Ùˆ چرا Ú©Ù† اما Ùرمانبردار باش». در اینجا نیز مانند دیگر جاها هنگامی Ú©Ù‡ امور را از چشم اندازی وسیع Ù…ÛŒ نگریم انگاره ای غریب Ùˆ نامنتظره در امور بشری نمایان Ù…ÛŒ شود Ø› انگاره ای Ú©Ù‡ در آن همه چیز تقریباً Øالت پارادوکسی دارد . به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ آزادی٠مدنی٠گسترده ØŒ برای آزادی٠اندیشه مناسب تر باشد Ø› اما آزادی٠مدنی گسترده، موانعی بر طر٠ناشدنی برای آزادی اندیشه ایجاد Ù…ÛŒ کند. برعکس، آزادی مدنی٠مØدود، جای کاÙÛŒ به آزادی اندیشه Ù…ÛŒ دهد تا بتواند دامنۀ خود را کاملاً ًگسترش دهد. همان گونه Ú©Ù‡ طبیعت، مغز را،که دلسوزانه از آن مراقبت Ù…ÛŒ کرده است، زیر پوستۀ سخت Ù…ÛŒ پروراند ØŒ همین طور نیز دلبستگی به اندیشیدن٠آزاد Ùˆ خواست٠آزاد اندیشی Ù…ÛŒ بالد Ùˆ به تدریج بر ذهنیت مردم اثر Ù…ÛŒ گذارد (Ùˆ از این طریق، بیش از پیش، آنان را توانا Ù…ÛŒ سازد Ú©Ù‡ آزادانه عمل کنند). . این آزادی Øتی اصول Øکومتها را نیز تØت تأثیر قرار خواهد داد؛ زیرا Øکومتها در خواهند یاÙت Ú©Ù‡ به Ù†Ùع آنهاست Ú©Ù‡ با انسانها، Ú©Ù‡ اکنون بیش از ماشین شده اند، با Øرمت رÙتار کنند.
ایمانوئل کانت، کنیگز برگ درپروس ، سی ام سپتامبر 1784