در پاسخ ایراد های آقای دکتر سید جواد طباطبایی
در پاسخ ایراد های آقای دکتر سید جواد طباطبایی
یدالله موقن
چاپ شده در مجله « Ùرهنگ » امروز ( شماره 8 ØŒ آبان 94) صÙØات 6 ØŒ 7 Ùˆ 8
آقای دکتر طباطبایی مقاله ای نوشته اند در نقد ترجمه های موجود در زبان Ùارسی از آثار جان لاک Ú©Ù‡ در مجله « Ùرهنگ امروز» (شماره 7 ØŒ شهریور 1394 ØŒ صÙØات 68-74 ) به چاپ رسیده است. در پانوشت شماه 17 نیز اشاره ای گذرا به بنده کرده اند Ùˆ نگاهشان طبق روال همیشگیشان نگاه عاقل در سÙیه بوده است. Ú¯Ùته اند Ú©Ù‡ من در ترجمه کتاب « ÙلسÙÙ‡ روشنگری» در مقابل republique آورده ام « مشترک المناÙع » ولی در این مورد خاص انصا٠را از دست نداده اند Ùˆ اضاÙÙ‡ کرده اند چون مترجم انگلیسی عنوان کتاب بودن را « Commomwealth » ترجمه کرده است Ùˆ این عنوان هم به کار Ù…ÛŒ رود شاید بشود از گناه مترجم Ùارسی گذشت. ولی بنده را متهم کرده اند Ú©Ù‡ آثار بودن را به چشم ندیده ام. این دیگر خیلی بی انصاÙÛŒ است .
. مگر شما کتابخانه شخصی مرا دیده اید Ú©Ù‡ چنین قضاوتی Ù…ÛŒ کنید؟ هم اکنون سه کتاب از بودن روی میز من است. یکی « شش کتاب در باره دولت » Ú©Ù‡ در دو جلد است Ùˆ به ترجمه آلمانی است.. را به صورت Ùتوکپی دارم. کتاب Method for the easy comprehension of History. اما کتاب
Colloquium of the Seven about Secrets of the Sublime,( Princeton: Princeton University Press, 1975.) .
به نظر من مهمتر از آن دوی دیگراست ؛چون از تولرانس یا مدارا Ùˆ تØمل عقاید مخال٠سخن Ù…ÛŒ گوید. مسلم بدانید Ú©Ù‡ این کتاب را Øدود سی سال پیش خوانده ام. در آنجا Ù‡Ùت Ù†Ùر نشسته اند Ùˆ در باره دین Ùˆ اعتقادات دینی بØØ« Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ شامل یک کاتولیک ØŒ یک کلونی ØŒ یک لوتری ،یک یهودی ØŒ یک آدم مذهبی Ú©Ù‡ همه ادیان را قبول دارد Ùˆ نیز یک کاتولیک است Ú©Ù‡ مسلمان شده است. چرا شما در باره این گونه آثار متÙکران غربی سخن نمی گویید؟ اگر Øر٠های شما را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گویید : « اسلام از آغاز سکولار بوده است » بی معنی Ù…ÛŒ دانم برای این است Ú©Ù‡ من این نوع کتاب ها را خوانده ام Ø› ولی شما نه خوانده اید Ùˆ نه دارید. در مورد تلÙظ نام بودن ایراد گرÙته اید Ú©Ù‡ چرا نوشته ام« بودین». البته Ù…ÛŒ پذیرم Ú©Ù‡ اگر نوشته بودم بودن بهتر بود چون او Ùرانسوی است. ولی تلÙظ نام های خاص در زبان های اروپایی تغییر Ù…ÛŒ کنند . طبق نظر شما مثلا به جای سیسرون باید Ú¯Ùت چیجرو . انگلیسی ها به اینشتاین Ù…ÛŒ گویند اینستاین. یعنی شین را سین تلÙظ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ بودن را بودین Ù…ÛŒ خوانند . پس خطایی آن چنان Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ پندارید در کار نیست. Ú¯Ùته اید گروسیوس را گروتیوس نوشته ام. متاسÙانه شما به بیماری Ùراموشی دچار شده اید. برمن خرده Ù…ÛŒ گیرید Ú©Ù‡ چرا «گروسیوس » را گروتیوس نوشته ام؛ ولی خودتان در کتابتان « نظام های نو آئین در اندیشه سیاسی » ØŒ گروتییوس نوشته اید. با نگاهی به Ùهرست اعلام کتابتان (صÙØÙ‡ 598) بیش از Ù‡Ùده بار گروتییوس آمده است. آلبته با دو «ی». )
آدم Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ به شماچه بگوید! Ù…Øمد علی Ùروغی در :کتاب «سیر Øکمت در اروپا» ( چاپ هرمس صÙØÙ‡ 120» تلÙظ گروت را درست Ù…ÛŒ داند Ùˆ گروسیوس را در گیومه گذاشته است یعنی گروسیوس مورد تایید او نیست. شاید هلندی ها او را گروت Ù…ÛŒ گویند. در دائرالمعار٠ها آمده است Ú©Ù‡ نام او
بود.(Huig De Groot)
در همان پانوشت ترجمه عباراتی از اÙلاطون را Ú©Ù‡ من از صÙØÙ‡ 78 متن انگلیسی «اسطوره دولت» ترجمه کرده ام با ترجمه مرØوم Ùواد روØانی مقایسه کرده اید . ترجمه Ùواد روØانی آن چنان Ú©Ù‡ شما آورده اید هست : «شاید نمونه آن در آسمان باشد تا هرکس بخواهد بتواند آن را مشاهده کند Ùˆ در استقرار Ù†Ùس خود از آن سرمشق گیرد. در هرØال ÙˆÛŒ تنها از اصول چنین Øکومتی (پولیتیا ) پیروی خواهد کرد. » نمونه آن در آسمان باشد یعنی Ú†Ù‡ ØŸ نمونه Ú†Ù‡ چیزی ØŸ پیش از این Ú©Ù‡ ترجمه خودم را از عبارت اÙلاطون بیاورم یک پرسش اساسی از آقای طباطبایی دارم. هر منتقدی موظ٠است Ú©Ù‡ یایبند اصول اخلاق باشد. چراشما متن انگلیسی را نیاورده اید؟ پس خواننده بر Ú†Ù‡ اساسی داوری کند Ú©Ù‡ آیا شما راست Ù…ÛŒ گویید یا نه؟آقای طباطبایی خواننده را هالو نپندارید! در زبان انگلیسی بهترین ترجمه از « جمهوری » اÙلاطون از کونÙورد یونان شناس Ùقید انگلیسی است Ùˆ کاسیرر نیزاز ترجمه او نقل کرده است.در زیر متن انگلیسی کتاب کاسیرر را Ù…ÛŒ آورم
"There is a pattern set up in the heavens:' said Plato in the Republic.
"for one who desires to see it and, seeing it, to found one
in himself. But whether it exists anywhere or ever will exist is no
matter; for this is the only commonwealth in whose politics he
can ever take part." 1
ترجمه من : « انگاره ای {از مدینه Ùاضله } در آسمان وجود دارد تا هر کس بخواهد آن را ببیند Ùˆ با دیدن آن ØŒ همان انگاره را در خویش ایجاد کند. اما این Ú©Ù‡ چنین انگاره ای در جایی وجود دارد یا هرگز وجود خواهد داشت مهم نیست Ø› زیرا این یگانه مشترک المناÙعی است Ú©Ù‡ Ùیلسو٠می تواند در سیاست آن شرکت کند. » (اسطوره دولت صÙØÙ‡156 )
آقای طباطبایی چنین اظهارنظر کرده اند Ú©Ù‡ « این جمله معنایی دارد Ùˆ از اÙلاطون است » یعنی ترجمه Ùواد روØانی Ùˆ سپس اÙزوده اند « اما آن جمله نخست را مترجم باÙته Ùˆ تØویل خواننده داده است با Ùاصله شش دهه. » یعنی ترجمه من مهملاتی است Ú©Ù‡ من به هم باÙته ام Ùˆ ارتباطی با اÙلاطون ندارد. کجای این ترجمه غلط است ØŸ باز هم Ù…ÛŒ پرسم چرا در انتقاد خود متن انگلیسی را نیاورده اید ØŸ چون خواننده در Ù…ÛŒ یاÙت Ú©Ù‡ ترجمه من دقیق است . نخست این Ú©Ù‡ من « عبارت « از مدینه Ùاضله » را در کروشه گذاشته ام Ú©Ù‡ به معنی این است Ú©Ù‡ این عبارت در متن نیست Ùˆ اÙزوده مترجم است. دوم این Ú©Ù‡ آیا تا کنون در سخنان مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â« مدینه Ùاضله » را نشنیده اید ØŸ در اینجا اÙلاطون دقیقا از «مدینه Ùاضله» سخن Ù…ÛŒ گوید. امیدوارم ایراد هایی Ú©Ù‡ به ترجمه های دیگران گرÙته اید از این قماش نباشند.
Ù…ÛŒ آیید برای خلÙای راشدین Ùˆ خلÙای اموی وزیر درست Ù…ÛŒ کنید Ùˆ بر پایه این دروغ بزرگ تئوری باÙÛŒ Ù…ÛŒ کنید. در کتابتان :"خواجه نظام الملک طوسی ،گÙتار در تداوم Ùرهنگی ایران ". ( صÙØÙ‡ 43 ) نوشته اید : «در Ùقره ای Ú©Ù‡ در زیر Ù…ÛŒ آوریم خواجه ضمن تاکید بر نیکواعتقادی وزیر ØŒ به خلا٠سنت وزارت دوره اسلامی ØŒ بویژه عهد خلÙای راشدین Ú©Ù‡ به ظاهر با دیدگاه او سازگار تر Ù…ÛŒ نمود ،مورد وزارت ساسانیان را پیش Ù…ÛŒ کشد.» مدعی هستید Ú©Ù‡ متÙکران اسلامی موجد رنسانس در اروپا بوده اند. اسلام را از آغاز سکولار Ù…ÛŒ کنید Ùˆ بر پایه آن نظریه پردازی Ù…ÛŒ کنید. این ادعاهای بی اساس برای چیست ØŸ مثلا Ù…ÛŒ گویید « اسلام به خلا٠مسیØیت دین دنیا هم بود. Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کوشش برای سکولار کردن اسلام ØŒ Ú©Ù‡ دست Ú©Ù… صد ساله است ØŒ اگر بتوان Ú¯Ùت « سالبه به انتÙا موضوع »است . زیرا سکولار کردن اسلام در درون اوست Ùˆ اسلام نیازی به آن نداشته است. این دین « دنیا » Ùˆ قلمرو «عر٠» را به رسمیت شناخته است . اسلام از همان آغاز سکولار بوده است» از آقای طباطبایی Ù…ÛŒ پرسم مگر دین ÙˆØیانی Ù…ÛŒ تواند سکولار باشد ØŸ اگر دین ÙˆØیانی Ù…ÛŒ توانست سکولار باشد Ú†Ù‡ نیازی بود Ú©Ù‡ " دین طبیعی " را کسانی مانند دیدرو ابداع کنند؟ دین ÙˆØیانی یعنی دینی Ú©Ù‡ مبتنی بر عقل نیست؛ پس سکولار نیست. آقای سید جواد طباطبایی معتقد است Ú©Ù‡ همه جوامع اسلامی سکولار بوده Ùˆ هستند ،مثلا عربستان سعودی سکولار بوده وهست ØŒ Ùˆ غربیان به پیروی از جوامع اسلامی به Ùکر سکولار شدن اÙتاده ا ند. ( در این باره اگر عمری بود Ù…Ùصل تر سخن خواهم Ú¯Ùت .)
در زیر نقل قولی را از کانت Ù…ÛŒ آورم Ú©Ù‡ قبلا در کتاب " ÙلسÙÙ‡ روشنگری " ترجمه کرده ام Ùˆ آقای سید جواد طباطبایی هم در کتاب اخیرشان ترجمه کرده اند. نخست متن آلمانی عبارات کانت :
»Newton sah zu allererst Ordnung und Regelmassigkeit mit grosser Einfachheit verbunden, wo vor ihm Unordnung und schlimm gepaarte Mannigfaltigkeit anzutreffen waren, und seitdem laufen Kometen in geometrischen Bahnen. Rousseau entdeckte zu allererst unter der Mannigfaltigkeit der menschlichen angenommenen Gestalten die tief verborgene Natur des Menschen und das versteckte Gesetz, nach welchem die Vorsehung durch seine Beobachtungen gerechtfertigt wird.»
و ترجمه انگلیسی آن:
"Newton was the first to see order and regularity combined with great simplicity where hitherto dis order and multiplicity had reined, and since then comets move in geometric paths. Rousseau first discovered beneath the diversity of human shapes the deeply hidden nature of man and the latent law according to which Providence is justified by Rousseau' s obsevations. Sincs Newton and Rousseau God has been justified" ( The Philosophy of the Enlightenment , pp. 153-4 )
آقای طباطبایی در کتاب " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " ( تهران ØŒ انتشارات مینوی خرد ØŒ 1393 ) پانوشت شماره 3 صÙØات 544-543 عبارات Ùوق را چنین ترجمه کرده اند:
« نخستین بار نیوتن آن جا Ú©Ù‡ پیش از این جز بی نظمی Ùˆ امر متنوع پراکنده دیده نمی شد، نظم Ùˆ قانونمندی توام با نهایت ÙˆØدت را دید Ùˆ از آن پس اجرام سماوی در مدار های هندسی Øرکت Ù…ÛŒ کنند. روسو نیز پیش از همه زیر تنوع صورت های ظاهری امور انسانی طبیعت عمیق آدمی Ùˆ قانون نهÙته آن را کش٠کرد Ùˆ از آن پس مشیت از مجرای مشاهدات قابل توجیه شد. ... پس از نیوتن Ùˆ روسو خداوند توجیهی دارد.»
ترجمه من از متن بالا : « نیوتن نخستین کسی بود Ú©Ù‡ نظم Ùˆ ترتیب را Ú©Ù‡ همراه سادگی است در جایی دید Ú©Ù‡ تا آن وقت بی نظمی Ùˆ چند گانگی Øاکم بود. از آن پس ستارگان دنباله دار در مدار های هندسی Øرکت Ù…ÛŒ کنند. روسو نخستین کسی است Ú©Ù‡ در ورای گوناگونی هیئت های انسانی ØŒ طبیعت عمیقا نهÙته انسان Ùˆ نیز قانونی پنهان را کش٠کرد Ú©Ù‡ رØمت الهی بر اثر مشاهدات روسو توجیه Ù…ÛŒ شود. (...) از زمان نیوتن Ùˆ روسو خدا توجیه شده است .» ( ÙلسÙÙ‡ روشنگری » اثر ارنست کاسیرر ترجمه یدالله موقن ( تهران ØŒ انتشارات نیلوÙر ØŒ چاپ اول، 1370) صÙØÙ‡ 232 .
برای روشن تر شدن موضوع ترجمه همین عبارات را از ترجمه انگلیسی « مسئله ژان ژاک روسو » Ù…ÛŒ آورم . (صÙØÙ‡ 72)
»Newton was the first to see order and regularity combined with great simplicity where disorder and ill-matched variety had reigned before. Since then comets have been moving in geometric orbits. Rousseau was the first to discover in the variety of shapes that man assume the deeply concealed nature of man and to obseve the hidden law that justifies Providence . «
آقای طباطبایی COMETS به معنای ستارگان دنباله دار است نه اجرام سماوی. چرا کانت از ستارگان دنباله دار سخن Ù…ÛŒ گوید ØŸ چون مردم اروپا بر این عتقاد بود ند Ú©Ù‡ ستارگان دنباله دار علت جنگ ØŒ Ù‚ØØ·ÛŒ Ùˆ خشکسالی Ùˆ بیماری Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ امور شوم هستند. پس نتیجه Ù…ÛŒ گرÙتند Ú©Ù‡ خدا منشا شر است . کانت Ù…ÛŒ گوید وقتی نیوتن اثبات کرد Ú©Ù‡ Øرکت ستارگان دنباله دار منظم Ùˆ بر مدار هندسی است ØŒ این اتهام بی پایه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ خدا ستارگان دنباله دار را Ù…ÛŒ Ùرستد تا برای بشر شور بختی بیاÙرینند. اما ترجمه عبارتی Ú©Ù‡ به روسو ارتباط Ù…ÛŒ یابد.
«قانون پنهانی »که کانت مدعی است روسو کش٠کرده است به طبیعت انسان باز نمی گردد . منظور کانت از «قانون پنهان» این است Ú©Ù‡ روسو علت وجود شر را اجتماع Ù…ÛŒ داند. چون روسو خدا را مسئول وجود شر ندانسته است ØŒ پس از نظر کانت عدل الهی توجیه Ù…ÛŒ شود. به نظر من آقای طباطبایی متن را اصلا Ù†Ùهمیده اید. ایشان بیست Ùˆ دو سال پس از ترجمه من این ترجمه مغلوط را ارئه داده اند!
ایشان بر پایه همین ترجمه غلط است Ú©Ù‡ در متن اصلی کتاب " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " نوشته اند : « روسو ØŒ مانند نیوتن Ú©Ù‡ نظم Ùˆ قاعده اجرام آسمانی را اثبات کرد ØŒ نوانست قانون های نامکشو٠اعماق وجود آدمی را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯.» صÙØÙ‡ 543.
خوانندگان خودشان در باره زبان دانی Ùˆ درجه Ùهم ایشان از متون ÙلسÙÛŒ قضاوت کنند.
موضوع دیگری Ú©Ù‡ ایشان در موردش تجاهل کرده اند یا واقعا بی اطلاع هستند این است Ú©Ù‡ ترجمه هر متنی نوعی تÙسیر یا بر داشت مترجم از متن است. خیلی از ایراد های ایشان، البته نه همه آنها ØŒ این است Ú©Ù‡ چرا Ùلان مترجم برداشتش از متن مانند برداشت ایشان نیست. متنی راکه مترجمی ترجمه Ù…ÛŒ کند شاید متعلق به چند قرن پیش باشد. البته این مسئله مهمی است Ú©Ù‡ در آن موقع Ú†Ù‡ بØØ« هایی در Ù…Øیط مول٠در جریان بوده Ú©Ù‡ او در پاسخ آن ها کتاب نوشته است Ø› ولی از سوی دیگر اگر آن کتاب Ùقط در پاسخ به مسائل مطروØÙ‡ آن زمان نگاشته شده باشد اعتبارش خیلی خیلی Ù…Øدود Ù…ÛŒ شود ÙˆÙقط به درد زمان خودش Ù…ÛŒ خورد. ولی اگر آن اثر ØرÙÛŒ برای Ú¯Ùتن در زمانه ما دارد از آنروست Ú©Ù‡ تÙسیری تازه در ارتباط با مسائل کنونی از آن ارائه Ù…ÛŒ شود. Ùˆ این نکته را آقای طباطبایی در نظر نمی گیرند. همه مترجمان آثار ÙلسÙÛŒ از جمله خود آقای طباطبای Ùˆ خود من برای ارائه اندیشه غربی زبانی جعلی یا تصنعی را Ú©Ù‡ از زمان انقلاب مشروطه بتدریج ساخته Ùˆ پرداخته شده است به کار Ù…ÛŒ بریم. ایشان از سر خود بینی مدعی هستند Ú©Ù‡ Ùقط اصطلاØات جعلی ایشان درست هستند نه اصطلاØات جعلی Ú©Ù‡ از زمان مشروطیت ببعد ساخته شده اند. ایشان با تØÚ©Ù… Ù…ÛŒ Ùرمایند ای خیل مترجمان Ú©Ù‡ همگی از دم نادان Ùˆ سÙیه هستید! بیایید Ùˆ طوق عبودیت مرا به گردن اÙکنید. به شما امر Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ این اصطلاØات جعلی سراسر غلط را به دور بریزید Ùˆ اصطلاØاتی را Ú©Ù‡ من جعل کرده ام بپذیرید! پاسخ من به ایشان این است Ú©Ù‡ واژه هایی Ú©Ù‡ از زمان مشروطیت برای انتقال اندیشه غربی جعل شده اند بر سرشان اجماع Øاصل شده است ولی اصطلاØاتی Ú©Ù‡ شما جعل کرده اید بر سرشان اجماع به دست نیامده است. دیگر این Ú©Ù‡ واژگان شما همان قدر Ùاقد شناسنامه Ùˆ بی ریشه در زبان Ùارسی هستند Ú©Ù‡ واژگان دیگر مترجمان. اصطلاØات شما هم مانند اصطلاØات دیگر مترجمان ساختگی Ùˆ نارسا هستند ولی در توهمات ذهنی شما ÙˆØÛŒ منزل دانسته Ù…ÛŒ شوند. آقای طباطبایی بر اساس Ú†Ù‡ معیاری چنین ادعا هایی Ù…ÛŒ کنید ØŸ هر زبانی نوعی جهان بینی ویژه خود را دارد. هر ترجمه ای از زبانی به زبان دیگر ØŒ Øتی از یک زبان اروپایی به یک زبان اروپایی دیگر ØŒ Ùقط به طور نسبی موÙقیت آمیز است. وای به وقتی Ú©Ù‡ کتابی از یک زبان اروپایی مثلا به زبان چینی یا Ùارسی ترجمه شود.
آقای طباطبایی در ادامه بØØ« شان از تاثیر روسو بر کانت عبارات زیر را از کتاب « مسئله ژان ژان روسو » نوشته « ارنست کانت » ØŸ! ( Ú©Ù‡ البته منظور ارنست کاسیرر است) Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ گیرند:
Es ist Rousseauische Gesinnung und Denkart, wenn Kant als das grosste Problem für die Menschengattung die Errichtung einer allgemein das Recht verwaltenden bürgerlichen Gesellschaft bezeichnet und wenn er die Geschichte der Menschengattung im grossen als die Vollziehung eines verborgenen Planes der Natur ansieht, um eine innerlich und, zu diesem Zwecke, auch ausserlich vollkommene Staatsverfassung zustande zu bringen.
ترجمه انگلیسی (صÙØÙ‡ 82) متن Ùوق :
Kan t displays a Rousseauist outlook and mentality when he describes as mankind's greatest problem the establishment of a society of citizens which administers law universally , and when he regards the history of mankind in general as the fulfillment of a hidden plan of nature , desiged to achieve an internally , and for this purpose externally perfect constitution.
ترجمه آقای طباطبایی از این عبارت :
«آن گاه Ú©Ù‡ کانت بزرگترین مشکل نوع بشر را بر قراری یک اجتماع سیاسی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ قانون بر آن Ùرمان Ù…ÛŒ راند. Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ تاریخ بشریت را تØقق Ø·Ø±Ø Ù¾Ù†Ù‡Ø§Ù† طبیعت Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ غایت درونی آن تØقق نظام Øکومت است ØŒ از تصور Ùˆ شیوه اندیشیدن روسویی پیروی Ù…ÛŒ کند. »( " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " ) پانوشت صÙØÙ‡ 544.
ترجمه Ùوق اشتباهاتی دارد به این ترتیب 1- « قانون بر آن Ùرمان Ù…ÛŒ راند » غلط است باید Ú¯Ùت : « Ùرمان براند » 2- اما Ú†Ù‡ نوع قانونی بر آن Ùرمان براند؟ مسئله همین جاست. قانون جهان شمول Ú©Ù‡ Øقوق بشر نیز در زمره آنهاست. 3- « غایت درونی »غلط است. جامعه در درون خود به سوی غایت یا هدÙÛŒ به پیش Ù…ÛŒ رود. این غایت چیست ØŸ دستیابی به یک قانون اساسی بی نقص ( یعنی مبتنی بر Øقوق بشر) . آقای طباطبایی وسط ترجمه Ùرو مانده اند Ùˆ نتوانسته اند دنباله عبارت را ترجمه کنند. از لجاظ درونی هرجامعه ای Ù…ÛŒ خواهد به قانون اساسی کاملی برسد. اما Ø·Ø±Ø Ø·Ø¨ÛŒØ¹Øª از Ù„Øاظ «برونی» Ú†Ù‡ هدÙÛŒ دارد ØŸ تØقق یک جکومت جهانی یا سازمان جهانی Ú©Ù‡ مبتنی بر Øقوق بشر Ùˆ قوانین بین المللی باشد. سازمان ملل متØد Ú©Ù‡ منشور Øقوق بشر را پذیرÙته Ùˆ همه اعضای آن نیز منشور Øقوق بشر را تایید Ùˆ امضا کرده اندو همچنین وجود خود قوانین بین المللی Ùˆ نیز دادگاه بین المللی تØقق این ایده کانت هستند .
ترجمه من از عبارت Ùوق :
« هنگامی Ú©Ù‡ کانت Ù…ÛŒ گوید بزرگترین معضل نوع انسان برپایی جامعه ای متشکل از شهروندان است Ú©Ù‡ بر آن قوانین جهان شمول Øاکم باشد ( Ú©Ù‡ Øقوق جهان شمول بشر نیز در زمره آنهاست ) Ùˆ نیز هنگامی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید تاریخ نوع بشر ØŒ به طور Ú©Ù„ÛŒ ØŒ تØقق Ø·Ø±Ø Ù¾Ù†Ù‡Ø§Ù† طبیعت است Ú©Ù‡ درون هر جامعه ای هدÙØ´ متØقق ساختن یک قانون اساسی بی نقص Ùˆ برون از آن ( یعنی در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ ) هدÙØ´ تشکیل سازمانی جهانی مبتنی بر قوانین المللی است او دیدگاه Ùˆ ذهنیتی روسویی از خود نشان Ù…ÛŒ دهد . »
در زیر برای تایید ترجمه خودم مطلب زیر را از ترجمه انگلیسی کتاب « زندگی Ùˆ اندیشه کانت » نوشته ارنست کاسیرر (صÙØÙ‡ 407) Ù…ÛŒ آورم Ú©Ù‡ در ارتباط با همین موضوع است .(در متن آلمانی آن این مطلب در صÙØÙ‡ 434 آمده است) : .
»Now it is shown that the ideal of the state, as the great social
theoreticians have regarded it-as the the ideal of a constitution concordant
with the natural rights of man-is no empty chimera, but
rather the standard for every civil constitution in general. And with
this insight "perpetual peace" ceases to be a mere dream: for the
establishment within a nation of a constitution strictly democratic and
republican in spirit also offers the external guarantee-as the book
Perpetual Peace had already put forward-that the intent of unjustly
oppressing one nation by another, and likewise the means of realizing
this intent, are progressively weakened, so that approximation to
the "cosmopolitan" condition is also progressively fulfilled in the
history of nations «.
شما در همان پانوشت Ùˆ در جا های دیگر «مشیت الهی » را به جای «عدل الهی » به کار برده اید Ú©Ù‡ غلط است. مشیت الهی به معنی خواست یا اراده خداوند است . مسئله ای Ú©Ù‡ موضوع بØØ« است عدل الهی است. در بعضی جا ها هم Ùقط «مشیت» نوشته اید Ùˆ « الهی» را جا انداخته اید Ú©Ù‡ درست نیست. من Ùقط یک پانوشت از کتاب شما را بررسی کردم Ùˆ این همه لغزش در آن یاÙتم. در کتاب کسی Ú©Ù‡ پرخاشگرانه همه را مورد خطاب Ùˆ عتاب قرار Ù…ÛŒ دهد Ùˆ هتک Øرمت Ù…ÛŒ کند وجود چنین لغزش هایی آن هم Ùقط در یک پانوشت پذیرÙتنی نیست.
یدالله موقن
چاپ شده در مجله « Ùرهنگ » امروز ( شماره 8 ØŒ آبان 94) صÙØات 6 ØŒ 7 Ùˆ 8
آقای دکتر طباطبایی مقاله ای نوشته اند در نقد ترجمه های موجود در زبان Ùارسی از آثار جان لاک Ú©Ù‡ در مجله « Ùرهنگ امروز» (شماره 7 ØŒ شهریور 1394 ØŒ صÙØات 68-74 ) به چاپ رسیده است. در پانوشت شماه 17 نیز اشاره ای گذرا به بنده کرده اند Ùˆ نگاهشان طبق روال همیشگیشان نگاه عاقل در سÙیه بوده است. Ú¯Ùته اند Ú©Ù‡ من در ترجمه کتاب « ÙلسÙÙ‡ روشنگری» در مقابل republique آورده ام « مشترک المناÙع » ولی در این مورد خاص انصا٠را از دست نداده اند Ùˆ اضاÙÙ‡ کرده اند چون مترجم انگلیسی عنوان کتاب بودن را « Commomwealth » ترجمه کرده است Ùˆ این عنوان هم به کار Ù…ÛŒ رود شاید بشود از گناه مترجم Ùارسی گذشت. ولی بنده را متهم کرده اند Ú©Ù‡ آثار بودن را به چشم ندیده ام. این دیگر خیلی بی انصاÙÛŒ است .
. مگر شما کتابخانه شخصی مرا دیده اید Ú©Ù‡ چنین قضاوتی Ù…ÛŒ کنید؟ هم اکنون سه کتاب از بودن روی میز من است. یکی « شش کتاب در باره دولت » Ú©Ù‡ در دو جلد است Ùˆ به ترجمه آلمانی است.. را به صورت Ùتوکپی دارم. کتاب Method for the easy comprehension of History. اما کتاب
Colloquium of the Seven about Secrets of the Sublime,( Princeton: Princeton University Press, 1975.) .
به نظر من مهمتر از آن دوی دیگراست ؛چون از تولرانس یا مدارا Ùˆ تØمل عقاید مخال٠سخن Ù…ÛŒ گوید. مسلم بدانید Ú©Ù‡ این کتاب را Øدود سی سال پیش خوانده ام. در آنجا Ù‡Ùت Ù†Ùر نشسته اند Ùˆ در باره دین Ùˆ اعتقادات دینی بØØ« Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ شامل یک کاتولیک ØŒ یک کلونی ØŒ یک لوتری ،یک یهودی ØŒ یک آدم مذهبی Ú©Ù‡ همه ادیان را قبول دارد Ùˆ نیز یک کاتولیک است Ú©Ù‡ مسلمان شده است. چرا شما در باره این گونه آثار متÙکران غربی سخن نمی گویید؟ اگر Øر٠های شما را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گویید : « اسلام از آغاز سکولار بوده است » بی معنی Ù…ÛŒ دانم برای این است Ú©Ù‡ من این نوع کتاب ها را خوانده ام Ø› ولی شما نه خوانده اید Ùˆ نه دارید. در مورد تلÙظ نام بودن ایراد گرÙته اید Ú©Ù‡ چرا نوشته ام« بودین». البته Ù…ÛŒ پذیرم Ú©Ù‡ اگر نوشته بودم بودن بهتر بود چون او Ùرانسوی است. ولی تلÙظ نام های خاص در زبان های اروپایی تغییر Ù…ÛŒ کنند . طبق نظر شما مثلا به جای سیسرون باید Ú¯Ùت چیجرو . انگلیسی ها به اینشتاین Ù…ÛŒ گویند اینستاین. یعنی شین را سین تلÙظ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ بودن را بودین Ù…ÛŒ خوانند . پس خطایی آن چنان Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ پندارید در کار نیست. Ú¯Ùته اید گروسیوس را گروتیوس نوشته ام. متاسÙانه شما به بیماری Ùراموشی دچار شده اید. برمن خرده Ù…ÛŒ گیرید Ú©Ù‡ چرا «گروسیوس » را گروتیوس نوشته ام؛ ولی خودتان در کتابتان « نظام های نو آئین در اندیشه سیاسی » ØŒ گروتییوس نوشته اید. با نگاهی به Ùهرست اعلام کتابتان (صÙØÙ‡ 598) بیش از Ù‡Ùده بار گروتییوس آمده است. آلبته با دو «ی». )
آدم Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ به شماچه بگوید! Ù…Øمد علی Ùروغی در :کتاب «سیر Øکمت در اروپا» ( چاپ هرمس صÙØÙ‡ 120» تلÙظ گروت را درست Ù…ÛŒ داند Ùˆ گروسیوس را در گیومه گذاشته است یعنی گروسیوس مورد تایید او نیست. شاید هلندی ها او را گروت Ù…ÛŒ گویند. در دائرالمعار٠ها آمده است Ú©Ù‡ نام او
بود.(Huig De Groot)
در همان پانوشت ترجمه عباراتی از اÙلاطون را Ú©Ù‡ من از صÙØÙ‡ 78 متن انگلیسی «اسطوره دولت» ترجمه کرده ام با ترجمه مرØوم Ùواد روØانی مقایسه کرده اید . ترجمه Ùواد روØانی آن چنان Ú©Ù‡ شما آورده اید هست : «شاید نمونه آن در آسمان باشد تا هرکس بخواهد بتواند آن را مشاهده کند Ùˆ در استقرار Ù†Ùس خود از آن سرمشق گیرد. در هرØال ÙˆÛŒ تنها از اصول چنین Øکومتی (پولیتیا ) پیروی خواهد کرد. » نمونه آن در آسمان باشد یعنی Ú†Ù‡ ØŸ نمونه Ú†Ù‡ چیزی ØŸ پیش از این Ú©Ù‡ ترجمه خودم را از عبارت اÙلاطون بیاورم یک پرسش اساسی از آقای طباطبایی دارم. هر منتقدی موظ٠است Ú©Ù‡ یایبند اصول اخلاق باشد. چراشما متن انگلیسی را نیاورده اید؟ پس خواننده بر Ú†Ù‡ اساسی داوری کند Ú©Ù‡ آیا شما راست Ù…ÛŒ گویید یا نه؟آقای طباطبایی خواننده را هالو نپندارید! در زبان انگلیسی بهترین ترجمه از « جمهوری » اÙلاطون از کونÙورد یونان شناس Ùقید انگلیسی است Ùˆ کاسیرر نیزاز ترجمه او نقل کرده است.در زیر متن انگلیسی کتاب کاسیرر را Ù…ÛŒ آورم
"There is a pattern set up in the heavens:' said Plato in the Republic.
"for one who desires to see it and, seeing it, to found one
in himself. But whether it exists anywhere or ever will exist is no
matter; for this is the only commonwealth in whose politics he
can ever take part." 1
ترجمه من : « انگاره ای {از مدینه Ùاضله } در آسمان وجود دارد تا هر کس بخواهد آن را ببیند Ùˆ با دیدن آن ØŒ همان انگاره را در خویش ایجاد کند. اما این Ú©Ù‡ چنین انگاره ای در جایی وجود دارد یا هرگز وجود خواهد داشت مهم نیست Ø› زیرا این یگانه مشترک المناÙعی است Ú©Ù‡ Ùیلسو٠می تواند در سیاست آن شرکت کند. » (اسطوره دولت صÙØÙ‡156 )
آقای طباطبایی چنین اظهارنظر کرده اند Ú©Ù‡ « این جمله معنایی دارد Ùˆ از اÙلاطون است » یعنی ترجمه Ùواد روØانی Ùˆ سپس اÙزوده اند « اما آن جمله نخست را مترجم باÙته Ùˆ تØویل خواننده داده است با Ùاصله شش دهه. » یعنی ترجمه من مهملاتی است Ú©Ù‡ من به هم باÙته ام Ùˆ ارتباطی با اÙلاطون ندارد. کجای این ترجمه غلط است ØŸ باز هم Ù…ÛŒ پرسم چرا در انتقاد خود متن انگلیسی را نیاورده اید ØŸ چون خواننده در Ù…ÛŒ یاÙت Ú©Ù‡ ترجمه من دقیق است . نخست این Ú©Ù‡ من « عبارت « از مدینه Ùاضله » را در کروشه گذاشته ام Ú©Ù‡ به معنی این است Ú©Ù‡ این عبارت در متن نیست Ùˆ اÙزوده مترجم است. دوم این Ú©Ù‡ آیا تا کنون در سخنان مردم Ú©ÙˆÚ†Ù‡ Ùˆ بازار Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â« مدینه Ùاضله » را نشنیده اید ØŸ در اینجا اÙلاطون دقیقا از «مدینه Ùاضله» سخن Ù…ÛŒ گوید. امیدوارم ایراد هایی Ú©Ù‡ به ترجمه های دیگران گرÙته اید از این قماش نباشند.
Ù…ÛŒ آیید برای خلÙای راشدین Ùˆ خلÙای اموی وزیر درست Ù…ÛŒ کنید Ùˆ بر پایه این دروغ بزرگ تئوری باÙÛŒ Ù…ÛŒ کنید. در کتابتان :"خواجه نظام الملک طوسی ،گÙتار در تداوم Ùرهنگی ایران ". ( صÙØÙ‡ 43 ) نوشته اید : «در Ùقره ای Ú©Ù‡ در زیر Ù…ÛŒ آوریم خواجه ضمن تاکید بر نیکواعتقادی وزیر ØŒ به خلا٠سنت وزارت دوره اسلامی ØŒ بویژه عهد خلÙای راشدین Ú©Ù‡ به ظاهر با دیدگاه او سازگار تر Ù…ÛŒ نمود ،مورد وزارت ساسانیان را پیش Ù…ÛŒ کشد.» مدعی هستید Ú©Ù‡ متÙکران اسلامی موجد رنسانس در اروپا بوده اند. اسلام را از آغاز سکولار Ù…ÛŒ کنید Ùˆ بر پایه آن نظریه پردازی Ù…ÛŒ کنید. این ادعاهای بی اساس برای چیست ØŸ مثلا Ù…ÛŒ گویید « اسلام به خلا٠مسیØیت دین دنیا هم بود. Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کوشش برای سکولار کردن اسلام ØŒ Ú©Ù‡ دست Ú©Ù… صد ساله است ØŒ اگر بتوان Ú¯Ùت « سالبه به انتÙا موضوع »است . زیرا سکولار کردن اسلام در درون اوست Ùˆ اسلام نیازی به آن نداشته است. این دین « دنیا » Ùˆ قلمرو «عر٠» را به رسمیت شناخته است . اسلام از همان آغاز سکولار بوده است» از آقای طباطبایی Ù…ÛŒ پرسم مگر دین ÙˆØیانی Ù…ÛŒ تواند سکولار باشد ØŸ اگر دین ÙˆØیانی Ù…ÛŒ توانست سکولار باشد Ú†Ù‡ نیازی بود Ú©Ù‡ " دین طبیعی " را کسانی مانند دیدرو ابداع کنند؟ دین ÙˆØیانی یعنی دینی Ú©Ù‡ مبتنی بر عقل نیست؛ پس سکولار نیست. آقای سید جواد طباطبایی معتقد است Ú©Ù‡ همه جوامع اسلامی سکولار بوده Ùˆ هستند ،مثلا عربستان سعودی سکولار بوده وهست ØŒ Ùˆ غربیان به پیروی از جوامع اسلامی به Ùکر سکولار شدن اÙتاده ا ند. ( در این باره اگر عمری بود Ù…Ùصل تر سخن خواهم Ú¯Ùت .)
در زیر نقل قولی را از کانت Ù…ÛŒ آورم Ú©Ù‡ قبلا در کتاب " ÙلسÙÙ‡ روشنگری " ترجمه کرده ام Ùˆ آقای سید جواد طباطبایی هم در کتاب اخیرشان ترجمه کرده اند. نخست متن آلمانی عبارات کانت :
»Newton sah zu allererst Ordnung und Regelmassigkeit mit grosser Einfachheit verbunden, wo vor ihm Unordnung und schlimm gepaarte Mannigfaltigkeit anzutreffen waren, und seitdem laufen Kometen in geometrischen Bahnen. Rousseau entdeckte zu allererst unter der Mannigfaltigkeit der menschlichen angenommenen Gestalten die tief verborgene Natur des Menschen und das versteckte Gesetz, nach welchem die Vorsehung durch seine Beobachtungen gerechtfertigt wird.»
و ترجمه انگلیسی آن:
"Newton was the first to see order and regularity combined with great simplicity where hitherto dis order and multiplicity had reined, and since then comets move in geometric paths. Rousseau first discovered beneath the diversity of human shapes the deeply hidden nature of man and the latent law according to which Providence is justified by Rousseau' s obsevations. Sincs Newton and Rousseau God has been justified" ( The Philosophy of the Enlightenment , pp. 153-4 )
آقای طباطبایی در کتاب " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " ( تهران ØŒ انتشارات مینوی خرد ØŒ 1393 ) پانوشت شماره 3 صÙØات 544-543 عبارات Ùوق را چنین ترجمه کرده اند:
« نخستین بار نیوتن آن جا Ú©Ù‡ پیش از این جز بی نظمی Ùˆ امر متنوع پراکنده دیده نمی شد، نظم Ùˆ قانونمندی توام با نهایت ÙˆØدت را دید Ùˆ از آن پس اجرام سماوی در مدار های هندسی Øرکت Ù…ÛŒ کنند. روسو نیز پیش از همه زیر تنوع صورت های ظاهری امور انسانی طبیعت عمیق آدمی Ùˆ قانون نهÙته آن را کش٠کرد Ùˆ از آن پس مشیت از مجرای مشاهدات قابل توجیه شد. ... پس از نیوتن Ùˆ روسو خداوند توجیهی دارد.»
ترجمه من از متن بالا : « نیوتن نخستین کسی بود Ú©Ù‡ نظم Ùˆ ترتیب را Ú©Ù‡ همراه سادگی است در جایی دید Ú©Ù‡ تا آن وقت بی نظمی Ùˆ چند گانگی Øاکم بود. از آن پس ستارگان دنباله دار در مدار های هندسی Øرکت Ù…ÛŒ کنند. روسو نخستین کسی است Ú©Ù‡ در ورای گوناگونی هیئت های انسانی ØŒ طبیعت عمیقا نهÙته انسان Ùˆ نیز قانونی پنهان را کش٠کرد Ú©Ù‡ رØمت الهی بر اثر مشاهدات روسو توجیه Ù…ÛŒ شود. (...) از زمان نیوتن Ùˆ روسو خدا توجیه شده است .» ( ÙلسÙÙ‡ روشنگری » اثر ارنست کاسیرر ترجمه یدالله موقن ( تهران ØŒ انتشارات نیلوÙر ØŒ چاپ اول، 1370) صÙØÙ‡ 232 .
برای روشن تر شدن موضوع ترجمه همین عبارات را از ترجمه انگلیسی « مسئله ژان ژاک روسو » Ù…ÛŒ آورم . (صÙØÙ‡ 72)
»Newton was the first to see order and regularity combined with great simplicity where disorder and ill-matched variety had reigned before. Since then comets have been moving in geometric orbits. Rousseau was the first to discover in the variety of shapes that man assume the deeply concealed nature of man and to obseve the hidden law that justifies Providence . «
آقای طباطبایی COMETS به معنای ستارگان دنباله دار است نه اجرام سماوی. چرا کانت از ستارگان دنباله دار سخن Ù…ÛŒ گوید ØŸ چون مردم اروپا بر این عتقاد بود ند Ú©Ù‡ ستارگان دنباله دار علت جنگ ØŒ Ù‚ØØ·ÛŒ Ùˆ خشکسالی Ùˆ بیماری Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ امور شوم هستند. پس نتیجه Ù…ÛŒ گرÙتند Ú©Ù‡ خدا منشا شر است . کانت Ù…ÛŒ گوید وقتی نیوتن اثبات کرد Ú©Ù‡ Øرکت ستارگان دنباله دار منظم Ùˆ بر مدار هندسی است ØŒ این اتهام بی پایه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ خدا ستارگان دنباله دار را Ù…ÛŒ Ùرستد تا برای بشر شور بختی بیاÙرینند. اما ترجمه عبارتی Ú©Ù‡ به روسو ارتباط Ù…ÛŒ یابد.
«قانون پنهانی »که کانت مدعی است روسو کش٠کرده است به طبیعت انسان باز نمی گردد . منظور کانت از «قانون پنهان» این است Ú©Ù‡ روسو علت وجود شر را اجتماع Ù…ÛŒ داند. چون روسو خدا را مسئول وجود شر ندانسته است ØŒ پس از نظر کانت عدل الهی توجیه Ù…ÛŒ شود. به نظر من آقای طباطبایی متن را اصلا Ù†Ùهمیده اید. ایشان بیست Ùˆ دو سال پس از ترجمه من این ترجمه مغلوط را ارئه داده اند!
ایشان بر پایه همین ترجمه غلط است Ú©Ù‡ در متن اصلی کتاب " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " نوشته اند : « روسو ØŒ مانند نیوتن Ú©Ù‡ نظم Ùˆ قاعده اجرام آسمانی را اثبات کرد ØŒ نوانست قانون های نامکشو٠اعماق وجود آدمی را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯.» صÙØÙ‡ 543.
خوانندگان خودشان در باره زبان دانی Ùˆ درجه Ùهم ایشان از متون ÙلسÙÛŒ قضاوت کنند.
موضوع دیگری Ú©Ù‡ ایشان در موردش تجاهل کرده اند یا واقعا بی اطلاع هستند این است Ú©Ù‡ ترجمه هر متنی نوعی تÙسیر یا بر داشت مترجم از متن است. خیلی از ایراد های ایشان، البته نه همه آنها ØŒ این است Ú©Ù‡ چرا Ùلان مترجم برداشتش از متن مانند برداشت ایشان نیست. متنی راکه مترجمی ترجمه Ù…ÛŒ کند شاید متعلق به چند قرن پیش باشد. البته این مسئله مهمی است Ú©Ù‡ در آن موقع Ú†Ù‡ بØØ« هایی در Ù…Øیط مول٠در جریان بوده Ú©Ù‡ او در پاسخ آن ها کتاب نوشته است Ø› ولی از سوی دیگر اگر آن کتاب Ùقط در پاسخ به مسائل مطروØÙ‡ آن زمان نگاشته شده باشد اعتبارش خیلی خیلی Ù…Øدود Ù…ÛŒ شود ÙˆÙقط به درد زمان خودش Ù…ÛŒ خورد. ولی اگر آن اثر ØرÙÛŒ برای Ú¯Ùتن در زمانه ما دارد از آنروست Ú©Ù‡ تÙسیری تازه در ارتباط با مسائل کنونی از آن ارائه Ù…ÛŒ شود. Ùˆ این نکته را آقای طباطبایی در نظر نمی گیرند. همه مترجمان آثار ÙلسÙÛŒ از جمله خود آقای طباطبای Ùˆ خود من برای ارائه اندیشه غربی زبانی جعلی یا تصنعی را Ú©Ù‡ از زمان انقلاب مشروطه بتدریج ساخته Ùˆ پرداخته شده است به کار Ù…ÛŒ بریم. ایشان از سر خود بینی مدعی هستند Ú©Ù‡ Ùقط اصطلاØات جعلی ایشان درست هستند نه اصطلاØات جعلی Ú©Ù‡ از زمان مشروطیت ببعد ساخته شده اند. ایشان با تØÚ©Ù… Ù…ÛŒ Ùرمایند ای خیل مترجمان Ú©Ù‡ همگی از دم نادان Ùˆ سÙیه هستید! بیایید Ùˆ طوق عبودیت مرا به گردن اÙکنید. به شما امر Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ این اصطلاØات جعلی سراسر غلط را به دور بریزید Ùˆ اصطلاØاتی را Ú©Ù‡ من جعل کرده ام بپذیرید! پاسخ من به ایشان این است Ú©Ù‡ واژه هایی Ú©Ù‡ از زمان مشروطیت برای انتقال اندیشه غربی جعل شده اند بر سرشان اجماع Øاصل شده است ولی اصطلاØاتی Ú©Ù‡ شما جعل کرده اید بر سرشان اجماع به دست نیامده است. دیگر این Ú©Ù‡ واژگان شما همان قدر Ùاقد شناسنامه Ùˆ بی ریشه در زبان Ùارسی هستند Ú©Ù‡ واژگان دیگر مترجمان. اصطلاØات شما هم مانند اصطلاØات دیگر مترجمان ساختگی Ùˆ نارسا هستند ولی در توهمات ذهنی شما ÙˆØÛŒ منزل دانسته Ù…ÛŒ شوند. آقای طباطبایی بر اساس Ú†Ù‡ معیاری چنین ادعا هایی Ù…ÛŒ کنید ØŸ هر زبانی نوعی جهان بینی ویژه خود را دارد. هر ترجمه ای از زبانی به زبان دیگر ØŒ Øتی از یک زبان اروپایی به یک زبان اروپایی دیگر ØŒ Ùقط به طور نسبی موÙقیت آمیز است. وای به وقتی Ú©Ù‡ کتابی از یک زبان اروپایی مثلا به زبان چینی یا Ùارسی ترجمه شود.
آقای طباطبایی در ادامه بØØ« شان از تاثیر روسو بر کانت عبارات زیر را از کتاب « مسئله ژان ژان روسو » نوشته « ارنست کانت » ØŸ! ( Ú©Ù‡ البته منظور ارنست کاسیرر است) Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ گیرند:
Es ist Rousseauische Gesinnung und Denkart, wenn Kant als das grosste Problem für die Menschengattung die Errichtung einer allgemein das Recht verwaltenden bürgerlichen Gesellschaft bezeichnet und wenn er die Geschichte der Menschengattung im grossen als die Vollziehung eines verborgenen Planes der Natur ansieht, um eine innerlich und, zu diesem Zwecke, auch ausserlich vollkommene Staatsverfassung zustande zu bringen.
ترجمه انگلیسی (صÙØÙ‡ 82) متن Ùوق :
Kan t displays a Rousseauist outlook and mentality when he describes as mankind's greatest problem the establishment of a society of citizens which administers law universally , and when he regards the history of mankind in general as the fulfillment of a hidden plan of nature , desiged to achieve an internally , and for this purpose externally perfect constitution.
ترجمه آقای طباطبایی از این عبارت :
«آن گاه Ú©Ù‡ کانت بزرگترین مشکل نوع بشر را بر قراری یک اجتماع سیاسی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ قانون بر آن Ùرمان Ù…ÛŒ راند. Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ تاریخ بشریت را تØقق Ø·Ø±Ø Ù¾Ù†Ù‡Ø§Ù† طبیعت Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ غایت درونی آن تØقق نظام Øکومت است ØŒ از تصور Ùˆ شیوه اندیشیدن روسویی پیروی Ù…ÛŒ کند. »( " نظام های نو آئین دراندیشه سیاسی " ) پانوشت صÙØÙ‡ 544.
ترجمه Ùوق اشتباهاتی دارد به این ترتیب 1- « قانون بر آن Ùرمان Ù…ÛŒ راند » غلط است باید Ú¯Ùت : « Ùرمان براند » 2- اما Ú†Ù‡ نوع قانونی بر آن Ùرمان براند؟ مسئله همین جاست. قانون جهان شمول Ú©Ù‡ Øقوق بشر نیز در زمره آنهاست. 3- « غایت درونی »غلط است. جامعه در درون خود به سوی غایت یا هدÙÛŒ به پیش Ù…ÛŒ رود. این غایت چیست ØŸ دستیابی به یک قانون اساسی بی نقص ( یعنی مبتنی بر Øقوق بشر) . آقای طباطبایی وسط ترجمه Ùرو مانده اند Ùˆ نتوانسته اند دنباله عبارت را ترجمه کنند. از لجاظ درونی هرجامعه ای Ù…ÛŒ خواهد به قانون اساسی کاملی برسد. اما Ø·Ø±Ø Ø·Ø¨ÛŒØ¹Øª از Ù„Øاظ «برونی» Ú†Ù‡ هدÙÛŒ دارد ØŸ تØقق یک جکومت جهانی یا سازمان جهانی Ú©Ù‡ مبتنی بر Øقوق بشر Ùˆ قوانین بین المللی باشد. سازمان ملل متØد Ú©Ù‡ منشور Øقوق بشر را پذیرÙته Ùˆ همه اعضای آن نیز منشور Øقوق بشر را تایید Ùˆ امضا کرده اندو همچنین وجود خود قوانین بین المللی Ùˆ نیز دادگاه بین المللی تØقق این ایده کانت هستند .
ترجمه من از عبارت Ùوق :
« هنگامی Ú©Ù‡ کانت Ù…ÛŒ گوید بزرگترین معضل نوع انسان برپایی جامعه ای متشکل از شهروندان است Ú©Ù‡ بر آن قوانین جهان شمول Øاکم باشد ( Ú©Ù‡ Øقوق جهان شمول بشر نیز در زمره آنهاست ) Ùˆ نیز هنگامی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید تاریخ نوع بشر ØŒ به طور Ú©Ù„ÛŒ ØŒ تØقق Ø·Ø±Ø Ù¾Ù†Ù‡Ø§Ù† طبیعت است Ú©Ù‡ درون هر جامعه ای هدÙØ´ متØقق ساختن یک قانون اساسی بی نقص Ùˆ برون از آن ( یعنی در Ø³Ø·Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù†ÛŒ ) هدÙØ´ تشکیل سازمانی جهانی مبتنی بر قوانین المللی است او دیدگاه Ùˆ ذهنیتی روسویی از خود نشان Ù…ÛŒ دهد . »
در زیر برای تایید ترجمه خودم مطلب زیر را از ترجمه انگلیسی کتاب « زندگی Ùˆ اندیشه کانت » نوشته ارنست کاسیرر (صÙØÙ‡ 407) Ù…ÛŒ آورم Ú©Ù‡ در ارتباط با همین موضوع است .(در متن آلمانی آن این مطلب در صÙØÙ‡ 434 آمده است) : .
»Now it is shown that the ideal of the state, as the great social
theoreticians have regarded it-as the the ideal of a constitution concordant
with the natural rights of man-is no empty chimera, but
rather the standard for every civil constitution in general. And with
this insight "perpetual peace" ceases to be a mere dream: for the
establishment within a nation of a constitution strictly democratic and
republican in spirit also offers the external guarantee-as the book
Perpetual Peace had already put forward-that the intent of unjustly
oppressing one nation by another, and likewise the means of realizing
this intent, are progressively weakened, so that approximation to
the "cosmopolitan" condition is also progressively fulfilled in the
history of nations «.
شما در همان پانوشت Ùˆ در جا های دیگر «مشیت الهی » را به جای «عدل الهی » به کار برده اید Ú©Ù‡ غلط است. مشیت الهی به معنی خواست یا اراده خداوند است . مسئله ای Ú©Ù‡ موضوع بØØ« است عدل الهی است. در بعضی جا ها هم Ùقط «مشیت» نوشته اید Ùˆ « الهی» را جا انداخته اید Ú©Ù‡ درست نیست. من Ùقط یک پانوشت از کتاب شما را بررسی کردم Ùˆ این همه لغزش در آن یاÙتم. در کتاب کسی Ú©Ù‡ پرخاشگرانه همه را مورد خطاب Ùˆ عتاب قرار Ù…ÛŒ دهد Ùˆ هتک Øرمت Ù…ÛŒ کند وجود چنین لغزش هایی آن هم Ùقط در یک پانوشت پذیرÙتنی نیست.