دولت ممتنع یدالله موقن
این نقد در مجله ÛŒ قلمیاران (شماره ÛŒ 4 مرداد ماه 1396) صÙØات 34- 27 به چاپ رسیده است.
نسخه Ù¾ÛŒ.دی.اÙ. این مقاله را در کانل تلگرامم بیابید :https://t.me/moughen
یدالله موقن
"دولت ممتنع"
وائل بن Øلاق: دولت ممتنع1 ترجمه¬ی دکتر مهدی رضایی( تهران، نشر خرسندی، چاپ اول، 1395).262صÙØÙ‡ ØŒ 21000 تومان.
وائل بن Øلاق(متولد 1955 میلادی) استاد بنیاد اوالون (Avalon Foundation) در بخش علوم انسانی دانشگاه کالیÙرنیا است. او را در میان پانصد مسلمانی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ بیشترین تأثیر را داشته اند. (گرچه او را مسیØÛŒ Ù…ÛŒ دانند ولی کتاب هایش همه در ستایش Ùقه سنی است .Øتی Ù…ÛŒ توان او را بنیادگرای سنی دانست.)Øلاق چندین کتاب Ùˆ تعداد زیادی مقاله ÛŒ تØقیقی در زمینه ÛŒ Ùقه (سنی) نگاشته است. دو کتاب از او به Ùارسی ترجمه شده است یکی "تاریخ تئوری های Øقوقی اسلامی" ترجمه ÛŒ Ù…Øمد راسخ ( تهران ØŒ نشر نی، چاپ اول 1386ØŒ چاپ سوم 1393) Ùˆ دیگری "دولت ممتنع" Ú©Ù‡ عنوان ترجمه ÛŒ کتاب اخیر به عربی هست: "دولت مستØیله". Øلاق در مقدمه ÛŒ کتاب Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ده سال از عمر خود را صر٠نوشتن این کتاب کرده است. (دولت ممتنع، ترجمه ÛŒ Ùارسی، ص 13).
مقدمه ÛŒ کتاب با این سخنان آغاز Ù…ÛŒ شود: «بØØ« این کتاب نسبتاً ساده است: دولت اسلامی، اگر با هر تعری٠استانداردی از آنچه دولت مدرن نامیده Ù…ÛŒ شود داوری شود، وجودش ناممکن Ùˆ اصطلاØÛŒ است با خود در تناقض» (ترجمه ÛŒ Ùارسی، صÙØÙ‡ ÛŒ 15) البته نگارنده در این مقاله دربعضی جاها ترجمه ÛŒ Ùارسی را اندکی تغییر داده است.) اما چرا "دولت اسلامی" از نظر Øلاق وجودش ممتنع است؟ Øلاق Ù…ÛŒ نویسد:«هرگز یک دولت اسلامی وجود نداشته است. دولت [یک پدیده ÛŒ] مدرن است Ú©Ù‡ مدرنیسم آن را به وجود آورده است. من مدرن را واØد زمانی خاصی در نقطه ای از تاریخ انسان نمی دانم Ø› بلکه مدرن را ساختاری ویژه از روابطی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ خود را به عنوان یک پدیده ÛŒ بی مانند متمایز Ù…ÛŒ کند. مدرن Ú©ÛŒÙیت ویژه ای است. بنابراین به کارگیری Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø "دولت اسلامی" یعنی چیزی Ú©Ù‡ در تاریخ وجود داشته است نه تنها غلطیدن به مغالطه ÛŒ تاریخی است بلکه همچنین Ù†Ùهمیدن تÙاوت های ساختاری Ùˆ Ú©ÛŒÙÛŒ میان دولت مدرن Ùˆ "پیشینیانش" است؛ به ویژه درک نکردن تÙاوت ساختاری Ùˆ Ú©ÛŒÙÛŒ میان دولت مدرن است با آنچه Øکمرانی اسلامی Ù…ÛŒ نامم.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87)
ایرادی Ú©Ù‡ منتقدان به Øلاق گرÙته اند این است Ú©Ù‡ اگر Øکمرانی اسلامی را با Øکومت های سنتی یا Øکومت های قرون وسطایی مقایسه Ù…ÛŒ کرد شباهت های زیادی میان آن ها آشکار Ù…ÛŒ شد. Øلاق Ù…ÛŒ نویسد:«پارادایم [یا الگوی] قانون مدرن ØŒ قانون موضوعه است Ú©Ù‡ [مترجم Ùارسی به اشتباه Positive Law را قانون اثباتی ترجمه کرده است Ú©Ù‡ درستش قانون موضوعه است.] ØÚ©Ù… اÙسانه ای Øاکمیت اراده ÛŒ [مردم] است . اما قانون اسلامی، قانون موضوعه نیست، بلکه قانون ماهوی است. (...) امروزه برای مسلمانان پذیرش قانون موضوعه ÛŒ دولت Ùˆ Øاکمیتش قطعاً به معنی پذیرÙتن قانونی است Ú©Ù‡ از اراده ÛŒ سیاسی [مردم] ناشی شده است، قانونی Ú©Ù‡ انسان وضع کرده است. انسانی Ú©Ù‡ اخلاق Ùˆ خلق Ùˆ خویش طبق شرایط مدرن تغییر Ù…ÛŒ کند.» (دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 135).
چرا به ادعای Øلاق مسلمانان نمی توانند دولت مدرن Ùˆ قوانین موضوعه ÛŒ آن را بپذیرند؟ پاسخ Øلاق این است: «اگر جهان Ùیزیکی، در تمامیتش، اشتقاقی است، پس نمی تواند Ùرم واقعی آغازینی داشته باشد، شامل داشتن یک قانون یا Ú©Ùد اخلاقی. بنابراین خداست Ú©Ù‡ یگانه قانونگذار است. Ùˆ او Ùˆ تنها اوست Ú©Ù‡ Øاکم است ÙˆØاکم خواهد ماند. اگر Øاکمیت دولت مدرن در [وضع] قانون تجلی پیدا Ù…ÛŒ کند، Øاکمیت خدا نیز [در وضع قانون] تجلی Ù…ÛŒ یابد. قانون خدای مسلمانان شریعت است، ساده Ùˆ بی پیرایه.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 89)
از نظر Øلاق Øکمرانی اسلامی یک تئوکراسی است Ùˆ شدیداً با سکولاریسم Øاکم بر دولت مدرن در تقابل است. وقتی Øلاق مدعی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ مسلمانان نمی توانند قوانین موضوعه را بپذیرند از آن روست Ú©Ù‡ قانون موضوعه قانونی است Ú©Ù‡ اعضای پارلمان ها وضع کرده اند. این قانون ØŒ قانونی Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ عقلانی است . قوانین موضوعه سکولارند. بنابراین مسلمانان نمی توانند قوانین سکولار را بپذیرند. Ùقط خدا Ù…ÛŒ تواند قانون وضع کند نه انسان. قوانینی Ú©Ù‡ خدا وضع کرده قوانین شرع هستند.
1-تقابل اندیشه یونانی با اندیشه یهودی بر سر منشا قانون و اخلاق
اگر Øلاق با تاریخ ÙلسÙه¬ی غرب آشنایی بیشتری می¬داشت می¬توانست نه تنها تعارض میان دولت مدرن Ùˆ Øکمرانی اسلامی بلکه تعارض میان برداشت یونانی از قانون Ùˆ اخلاق با برداشت پیامبران یهودی از این دو را نیز متذکر شود. گویی، ÙیلسوÙان یونانی Ùˆ پیامبران یهودی به دو قطب متقابل عالم تÙکر تعلق دارند. کاسیرر در Ùصل Ù‡Ùتم کتاب« اسطوره¬ی دولت» Ú©Ù‡ عنوانش هست: زمینه¬ی دینی Ùˆ مابعدالطبیعی نظریه¬ی قرون وسطایی دولت، می¬نویسد: «(...) میان اندیشه¬ی اÙلاطون Ùˆ شیوه¬ی عمومی اندیشه Ùˆ Ùرهنگ یونانی، همنوایی Ùˆ هماهنگی کاملی وجود دارد. ÙˆÛŒ به زبان ÙلسÙÛŒ خود همان اعتقادی را بیان می¬کند Ú©Ù‡ شاعران بزرگ تراژدی¬سرای یونانی اسخیلوس Ùˆ سوÙوکلس بیان می¬داشتند. "قوانین نامدون"ØŒ قوانین عدالت، آغازی در زمان ندارند، آن¬ها را هیچ قدرت بشری یا آسمانی نیاÙریده است.
این قوانین ازآن امروز Ùˆ دیروز نیستند هیچکس آغازشان را نمی¬داند آن¬ها جاودانه¬اند. (سوÙوکلس: آنتیگون)
در نظر متÙکران مسیØÛŒ قرون وسطی، این برداشت یونانی از قانون جاودانه Ùˆ غیرشخصی ØŒ پذیرÙتنی Ùˆ قابل Ùهم نبود. (...)
برداشت موسوی از قانون را نمی¬توان با برداشت اÙلاطون از قانون هم تراز دانست. این دو برداشت نه تنها متÙاوت بلکه سازش ناپذیرند. قانون موسوی از پیش قانون¬گذاری را تصور می¬کند Ú©Ù‡ بدون او، Ú©Ù‡ قانون را [بر پیامبر]نازل می¬کند Ùˆ Øقیقت Ùˆ اعتبار Ùˆ مرجعیت آن را تضمین می¬نماید، قانون بی¬معنی می¬شود. این تصور بسیار دور از آن چیزی است Ú©Ù‡ در ÙلسÙه¬ی یونان می¬یابیم. همه¬ی نظام¬های اخلاقی¬ای Ú©Ù‡ متÙکران یونانی مانند سقراط Ùˆ دموکریتوس، اÙلاطون Ùˆ ارسطو، رواقیان Ùˆ اپیکوریان پروردند وجه مشترکی دارند. آن¬ها همه بیانگر یک [جریان] Ùˆ همان عقل¬گرایی intellectualism) )بنیادی٠اندیشه¬ی یونانی¬اند. این اندیشه¬ی عقلانی است Ú©Ù‡ باید موازین٠سلوک اخلاقی را بیابد، Ùˆ این خرد است Ùˆ Ùقط خرد Ú©Ù‡ می¬تواند بدین موازین، اعتبار ببخشد. برخلا٠این عقل¬گرایی یونانی، دین مرسل با اراده¬گرایی Voluntarism)) عمیق Ùˆ راسخ خود مشخص می¬شود. خدا یک شخص است Ùˆ این بدین معنی است Ú©Ù‡ خدا، اراده است. هیچ¬گونه روش منطقی Ùˆ استدلالی نمی¬تواند ما را به Ùهم این اراده قادر سازد. خدا باید خود را به ما متجلی کند Ùˆ Ùرمان¬های خود را بشناساند. پیامبران، دیگر انواع ارتباط با الوهیت را مردود می¬دانستند. آدمی نمی¬تواند با اجرای اعمال بدنی Ùˆ شعایر Ùˆ مناسک با ملکوت الاهی تماس برقرار کند. راه شناخت خدا اجرای Ùرایض اوست. راه ارتباط با او Ùقط از طریق خواندن دعاها یا تقدیم قربانی¬ها نیست بلکه Ùرمانبرداری از اراده¬ی اوست.
ارمیا نبی گوید: این است عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسراییل خواهم بست. شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت. (Jeremiah, 31.33.)
Ùˆ میکای نبی گوید: ای مرد از آنچه نیکوست تو را اخبار نموده¬ام Ùˆ خداوند از تو Ú†Ù‡ می¬خواهد غیر از این Ú©Ù‡ انصا٠را به جا آوری Ùˆ رØمت او را دوست بداری Ùˆ در Øضور خدای خویش با Ùروتنی سلوک نمایی. (Micah, 6.8.)
در اینجا خدا آن گونه نیست Ú©Ù‡ در اندیشه¬ی یونانی توصی٠شده است: قله¬ی جهان معقول، عالی¬ترین موضوع شناخت یعنی شناخت ایده¬ی نیک. در اندیشه¬ی یهودی انسان باید از خود خدا یعنی از طریق ÙˆØÛŒ اراده¬ی او [ Ú©Ù‡ به پیامبران یهود نازل شده است] خوب Ùˆ بد را بیاموزد Ùˆ نه مانند اندیشه¬ی یونانی از طریق دیالکتیک.
تعارض میان اندیشه¬ی یونانی Ùˆ اندیشه¬ی یهودی به Ú©Ù„ ÙلسÙه¬ی اسکولاستیک سرایت کرد؛ Ùˆ سیرش را از میان قرون، از سنت آگوستین تا توماس آکویناس، معین نمود.» 2
در اینجا با دو ذهنیت متمایز روبروییم یکی ذهنیت یونانی و دیگری ذهنیت یهودی که زیر مجموعه ی ذهنیت اقوام سامی است یا به قول کاسیرر با دو جهان سمبلیک روبروییم یکی جهان سمبلیک منطقی - علمی و دیگری جهان سمبلیک اسطوره ای – دینی.
آنچه Øلاق در کتاب دولت ممتنع می¬خواهد بگوید این است Ú©Ù‡ تÙسیر Ù…Øتویات Ùقه سنی با پدیده¬هایی Ú©Ù‡ از خردگرایی مدرن غربی ناشی شده اند همخوانی ندارند؛ همچنان Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒ پیامبران بنی¬اسراییل با عقل¬گرایی یونانی در تعارض بود.
2-Øکمرانی اسلامی Ùˆ ارتباطش با عصبیت قبیله ای اعراب
Øلاق همه چیز را در آسمان می¬بیند. باید او را از عالم لاهوت به عالم ناسوت پایین آورد Ùˆ پرسش¬های اساسی زمینی از او کرد. Øکمرانی اسلامی در Ú†Ù‡ نوع جامعه¬ای برقرار بوده است؟ در این باره Øلاق کاملاً سکوت کرده است. پاسخ این است Ú©Ù‡ اسلام در میان قبایل عرب ظهور کرد Ùˆ Øکمرانی اسلامی هم در جامعه¬ای قبیله¬ای یا ملوک¬الطوایÙÛŒ استمرار داشته است. Øکومت بر جامعه¬ای متشکل از قبایل را مسلماً نمی¬توان با دولت-های مدرن غربی مقایسه کرد. میان Øکمرانی اسلامی Ùˆ قبایل عرب Ú†Ù‡ نسبتی برقراربوده است؟ مسلم است Ú©Ù‡ در جوامع ملوک¬الطوایÙÛŒ هر قبیله¬ای Ú©Ù‡ قوی¬تر باشد Ùˆ به قول ابن¬خلدون عصبیتی بیشتر از خود نشان دهد او Øکومت را تصاØب خواهد کرد. در همین رابطه ابن¬خلدون در کتاب مقدمه می¬نویسد:
«(...) ریاست جز به وسیله¬ی قدرت Ùˆ غلبه به دست نمی¬آید Ùˆ غلبه هم ،چنان Ú©Ù‡ یاد کردیم ØŒ تنها از راه عصبیت Øاصل می¬شود. از این رو ناچار باید ریاست بر یک قوم از عصبیتی برخیزد Ú©Ù‡ بر یکایک عصبیت¬های دیگر همان قوم مسلط باشد؛ زیرا همین Ú©Ù‡ دیگر عصبیت¬های آن خاندان ØŒ قدرت Ùˆ غلبه¬ی عصبیت خاندان آن رییس را اØساس کنند سر Ùرود می¬آورند Ùˆ ریاست او را اذعان می¬کنند Ùˆ پیروی از ÙˆÛŒ را بر خود لازم Ù…ÛŒ-شمارند.»3
و نیز در همان کتاب می¬خوانیم:
«(...) پس به ثبوت می¬رسد Ú©Ù‡ در هر امری انسان بخواهد مردم را بدان وادارد از قبیل نبوت یا تأسیس سلطنت یا هر تبلیغ Ùˆ دعوت دیگری به طریق اولی Ù…Øتاج یاری Ùˆ همراهی دیگران است؛ زیرا به علت سرکشی Ùˆ عصیانی Ú©Ù‡ در نهاد بشر نهÙته است، رسیدن به هد٠در همه¬ی اینها بی¬شک از راه جنگ Ùˆ خونریزی Øاصل می¬شود؛ Ùˆ همچنان Ú©Ù‡ در سطور پیش یاد کردیم ØŒ عصبیت، به ویژه در نبرد Ùˆ زد Ùˆ خورد Ùˆ کشتار ضرورت کامل دارد.» 4
ابن¬خلدون صراØتاً می¬گوید Ú©Ù‡ اگر عصبیتی نباشد قبیله انسجام خود را از دست می¬دهد، تعصب یا عصبیت Øتی برای پیشبردامر نبوی نیز ضروری است. Ùˆ باز در همین ارتباط می¬خوانیم:
«پس معنی Øسب به اصل Ùˆ نسب باز می¬گردد Ùˆ ما در صÙØات پیش این اصل را روشن کردیم Ú©Ù‡ نتیجه¬ی Ùˆ Ùایده¬ی خاندان Ùˆ نسب، عصبیت است؛ Ú†Ù‡ غرور قومی Ùˆ یاری کردن به یکدیگر در پرتو آن Øاصل می¬شود. پس هرگاه عصبیت قبیله مایه¬ی بیم Ùˆ هراس دشمنان باشد Ùˆ خاندان¬های آن پاکدامن ومصون از تعرض باشند، سود نسب در آن آشکارتر Ùˆ نتیجه¬ی آن نیرومندتر خواهد بود Ùˆ شمردن نیاکان بلندپایه هم بر سود آن خواهد اÙزود. بنابراین Øسب Ùˆ بزرگی در میان خداوندان عصبیت ریشه دارد Ùˆ Øقیقی است؛ زیرا آنان از نتایج دودمان Ùˆ نسب بهره¬مند می¬شوند. Ùˆ میزان برخورداری خانواده از ثمرات بزرگی به نسبت٠اختلاÙ٠عصبیت¬ها، با یکدیگر متÙاوت است؛ Ú†Ù‡ تنها راز این گونه بزرگواری¬ها در همان عصبیت است.» 5
آیا در میان اعراب با گذشت زمان این عصبیت قبیله¬ای از میان رÙته است؟ به هیچ وجه. پتای در کتاب: " ذهنیت عرب" می¬نویسد:
«نه تنها شهرنشینان عرب بلکه کل جهان عرب به بدویان٠عرب به منزله¬ی تصاویر و شکل¬هایی از دوران گذشته، نیاکان زنده، میراث آخرین روزها و شواهد شکوه باستانی عصر قهرمانی می¬نگرند. از این رو خلق و خوی بدوی و نیز رسوم اخلاقی اریستوکراتیک بدویان برای جهان عرب، به طور عام، اهمیت به سزایی دارد.»6
ونیز می گوید :
"خصوصیات جنگجویان صØرانورد عرب، الگوی اعراب¬اند؛ نمونه¬ی بارز Ùضیلت Ùˆ شر٠شناخته می¬شوند Ùˆ "ایده¬آل های " اعراب هستند. ممکن است عربی در Øاشیه¬ی شهرها یا روستاها زندگی کند اما برایش صØرانشینان عرب Ùˆ بدویان عرب هنوز، هم در ایدئولوژی وهم در درجه¬بندی ارزش¬ها خیلی بزرگ Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ در Øقیقت نخستین مقام را دارند. این وضع با این عمل بسیاری از Ùقهای (سنی) تقویت شد Ú©Ù‡ آنان در تصمیم¬گیری¬های Øقوقی خود اغلب به پیشینه¬ی بدوی اØکام رجوع می¬کردند Ùˆ لغت-شناسان عرب نیز با درنظرگرÙتن کاربرد واژه¬ها توسط بدویان درباره¬ی مسائل بسیار ظری٠دستور زبانی تصمیم می¬گرÙتند. اگر اتکای به صØرانشینان Ùˆ بدویان عرب، برای اجتماع، به طور عام، عملی پسندیده بود برای گروه¬های اجتماعی کوچک¬تر به طریق اولی عملی پسندیده تر بود.(...) در بسیاری از خانواده¬ها ØÙظ سنت ¬های قبیله¬ای با این ادعای بیشتر عرب¬ها Ú©Ù‡ اجدادشان متعلق به Ùلان قبیله بوده¬اند نوستالژی عمومی برای خصائل عرب بدوی را نشان Ù…ÛŒ دهد (...) کسانی Ú©Ù‡ در رده¬های پایین اجتماع هستند مانند پیشه¬وران Ùˆ کارگران سنت اجداد بدوی¬شان را به دقت Ùˆ غیرتمندانه ØÙظ می¬کنند؛ زیرا سنت اجداد بدوی¬شان بدان¬ها این ادعا Ùˆ Ùقط این ادعا را می¬دهد Ú©Ù‡ آنان مقام Ùˆ وضعیت مهمی داشته¬اند.»7
البته پتای در باره شیوه ÛŒ اندیشیدن اعراب Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ غیرتاریخی است Ùˆ گذشته ،از هر نوعی، برایشان قدسی است. این شیوه تÙکر را کاسیرر اسطوره ای Ù…ÛŒ نامد.
3- پاتریمونیالیسم شرقی
الÙ- Øکومت های سنتی
Øلاق برای توصی٠نظام Øاکم بر کشور های خاور میانه از اصطلاØات جامعه شناسی غربی استÙاده نمی کند. چون اصولا علوم غربی را – Ú†Ù‡ طبیعی Ùˆ Ú†Ù‡ اجتماعی – قبول ندارد.زیرا علوم غربی را زاییده ÛŒ مدرنیته Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مانند مدرنیته سرشتی سکولار دارند. آنچه بر کشور های خاور میانه Øاکم بوده Ùˆ هست پاتریمونیالیسم است نه سرمایه داری Ùˆ نه نئولیبرالیسم. این شعار های تو خالی بعضی Ú†Ù¾ هاست Ú©Ù‡ نمی دانند سرمایه داری برای رشد خود به وجود Ú†Ù‡ چیز هایی نیازمند است Ø› مانند : Øکومت عقلانی ØŒ نظام قضایی عقلانی Ùˆ جامعه عقلانی شده Ú©Ù‡ هیچ کدام از این ها در هیچ کشور خاور میانه ای تØقق نیاÙته است. پاتریمونیالیسم این گونه تعری٠می شود :
"وبر Ù…Ùهوم پاتریمونیالیسم را در مورد همه شکلهای سلطه سنتی به کار Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ بر پایه تمایز نقش سیاسی از سایر نقشها استور باشد Ùˆ نیز براساس سازمانی در پهنه سرزمینی با Øدود جغراÙیایی معلوم Ùˆ مشخص موجودیت یاÙته باشد. برخلا٠سلطۀ پدرسالار، سلطۀ پاتریمونیال دارای دستگاه اجرایی Ùˆ کادر نظامی است Ú©Ù‡ سرسپردۀ شخص Ùرمانروا هستند. پاتریمونیالیسم ،کم Ùˆ بیش، در چارچوب سنت عمل Ù…ÛŒ کند Ùˆ منقاد آن است. در نظر وبر جامعۀ سنتی پیوستاری است Ú©Ù‡ Ùئودالیسم Ùˆ پاتریمونیالیسم دو قطب اÙراطی آن هستند. البته پیداکردن تیپ ایده آل برای پاتریمونیالیسم امری Ù…Øال است. در هر نوع جامعۀ سنتی معمولاً انواع سلطۀ سنتی وجود دارند؛ اما Ùقط یک نوع سلطه ØŒ غالب تر از دیگر انواع سلطه هاست . نوع اÙراطی پاتریمونیالیسم ØŒ Øکومت سلطانی است Ú©Ù‡ در آن اختیارات سلطان Ùزون از Øد است. برخلا٠آنچه در چند دهۀ اخیر گروهی از مارکسیست ها ،به پیروی از مورخان روسی ØŒ Ù…ÛŒ Ú¯Ùته اند نظام Øاکم بر ایران نه Ùئودایسم بلکه پاتریمونیالیسم بوده Ùˆ هست .
شباهت پاتریمونیالیسم به بوروکراسی از آن روست Ú©Ù‡ هر دو، سلطه ÛŒ کاریزمایی را Ù†ÙÛŒ Ù…ÛŒ کنند. سلطه سنتی نهادی پایدار Ùˆ بادوام است Ùˆ هنجارهایش برای همه ÛŒ امور پیشاپیش مستقر شده اند ØŒ یعنی هنجارهای آن عقلانی Ùˆ ÙÙ†ÛŒ نیستند بلکه ماهیتی عملی دارند. این هنجارها، رسوم Ùˆ سنت هستند Ú©Ù‡ بر پایه اعتقاد به قداست شان، نقض ناشدنی Ùˆ تغییر ناپذیرند. در واقع آنچه سلطه ÛŒ سنتی به عنوان معیار Ùˆ هنجار Ù…ÛŒ شناسد «دیروز جاویدان» است Ú©Ù‡ همواره همین است Ú©Ù‡ بوده است Ùˆ همیشه نیز همین خواهد بود. جامعه سنتی Ùاقد قانون اساسی است. بنابراین ÙˆØدت آن به شخص Ùرمانروا وابسته است Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ اش ØÙظ Ùˆ Øراست «دیروز جاویدان» Ùˆ تداوم آن است. اطاعت از Ùرمانهای Ùرمانروا ØŒ گردن نهادن به یک اصل Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ براساس انضباط Ùˆ انجام وظیÙÙ‡ باشد نیست بلکه Ø´Ú©Ù„ تعبد Ùˆ بندگی را دارد. Ù‡Ú¯Ù„ نیز دریاÙته بود Ú©Ù‡ نوع Øکومت کشورهای آسیایی تئوکراتیک است. یعنی خدا Ùرمانروای زمینی است Ùˆ Ùرمانروای زمینی، خداست. Ùرمانروا همزمان هر دوی آنهاست. خدا Ú©Ù‡ در Ùرمانروا Øلول کرده است بر دولت Øاکم است.
تاریخ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ Øاکمیت پاتریمونیالیسم Ùاقد دستگاه اداری به معنای جدید بوده است ØŒ شاه خلیÙÙ‡ یا سلطان دستیاران خود را از میان خدمه خود یا متنÙذین Ù…ØÙ„ÛŒ بر Ù…ÛŒ گزیده Ùˆ اگر خارج از قلمرو پاتریمونیالیسم از وجود اشخاص استÙاده Ù…ÛŒ کرده ØŒ کسانی را برمی گزیده Ú©Ù‡ مزدور Ùˆ غلام Øلقه به گوش او باشند. در واقع، Øکومت پاتریمونیال، به رغم ظاهر آن، نوعی Øکومت خان خانی Ùˆ ملوک الطوایÙÛŒ است Ùˆ در آن چیزی به نام دولت وجود پیدا نکرده است گرچه ظاهراً نظام پاتریمونیال ناگزیر به برپایی دستگاه اداری Ù…ÛŒ شود، اما تÙاوت این دستگاه با بوروکراسی جدید در این است Ú©Ù‡ در نظام پاتریمونیال صاØب منصبان معمولاً منصب خود را از شخص سلطان Ù…ÛŒ خرند Ùˆ بدین طریق مالک منصب خود Ù…ÛŒ شوند. آنها مالک وسایل اداری منصب خود نیز هستند، به ویژه هنگامی Ú©Ù‡ در ایالات از سوی خلیÙÙ‡ یا سلطان Øکومت Ù…ÛŒ کنند. آنچه در نظام پاتریمونیال معنایی ندارد تÙکیک Øوزه امور خصوصی از Øوزه امور عمومی است یعنی میان مناÙع شخصی صاØب منصب Ùˆ مناÙع عمومی Ú©Ù‡ به Ù†ØÙˆÛŒ با منصب او ارتباط داشته باشد تمایزی وجود ندارد. در گزینش صاØب منصبان به ندرت توانایی آنان در رتق Ùˆ Ùتق امور در نظر گرÙته Ù…ÛŒ شد. یگانه معیاری Ú©Ù‡ برای انتخاب آنان وجود داشت این بود Ú©Ù‡ مورد الطا٠سلطان قرار گرÙته باشند. به سخن دیگر نظام پاتریمونیال درکی از تخصص Ùˆ کاردانی ندارد بلکه Ùقط نسب Ùˆ سرسپردگی اÙراد به شخص سلطان معیار رسیدن آنان به مناصب بوده است. بنابراین در نظام پاتریمونیال به جای کارمندان، صاØب منصبان Ùˆ به جای شهروندان، رعایا Ùˆ بندگان وجود دارند. چون قدرت در وجود شخص سلطان یا خلیÙÙ‡ تجسم Ù…ÛŒ یاÙت بنابراین ارتش به شخص او ÙˆÙادار بود نه به نظام Øکومت."8
ب- Øکومت سلطانی
Øلاق خواهان باز گشت Øکمرانی اسلامی است. ببینیم Ú©Ù‡ سلطانیسم Ú©Ù‡ بخشی از نظام Øکمرانی اسلامی بوده است نیروی نظامی خود را برای جنگ با Ú©Ùار یا دیگر رقبای سیاسی ØŒ Ú©Ù‡ مسلمان هم بوده اند ØŒ چگونه تهیه Ù…ÛŒ کرده است. Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
"سلطانیسم اجرایی، Ùˆ مشخصا شاخه ÛŒ نظامی آن، به برده- سربازهایی متکی بود Ú©Ù‡ زندگی Ùˆ شغل آنها وق٠جنگ Ùˆ خشونت بود.این سرباز ها را از خانواده هایشان Ù…ÛŒ خریدند یا آنها را Ù…ÛŒ ربودند. آنها با توجه به توانایی های Ùردی شان به عنوان سرباز پیاده ØŒ سواره نظام ØŒ منشی یا Ùرمانده تعلیم Ù…ÛŒ دیدند Ùˆ زندگی خود را در ازای دریاÙت مزد ( به Ø´Ú©Ù„ مواجب ØŒ زمین Ùˆ غیره ) در خدمت سلطان Ù…ÛŒ گذاشتند.آنان دور از جمعیت غیر نظامی زندگی Ù…ÛŒ کردند ،سبک زندگی متÙاوتی داشتند Ø› Ùˆ بسیاری از آنان نمی توانستند به زبان Ù…ØÙ„ÛŒ صØبت کنند.از سوی دیگر ØŒ یک مسلمان عادی به طور معمول در جنگ شرکت نمی کرد Ø› او طبق شریعت تنها از طریق جهاد مجاز در جنگ بود . " دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ141.
پس Øلاق در تخیلات شیرین خود در Ù¾ÛŒ اØیای نظام برده داری است Ùˆ این بردگان وظیÙÙ‡ ÛŒ جهاد را بر عهده خواهند داشت.9
پ-دولت مدرن
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
"زمانی کانت بیان کرد Ú©Ù‡ Øتی گروهی از شیاطین نیز Ù…ÛŒ توانند به تشکیل یک دولت بپردازند، البته به شرط آنکه دارای هوش لازم باشند. علی رغم تاکید موجه کانت در خصوص این Ú©Ù‡ این شیاطین عقل داشته باشند، اما Ù…ÛŒ توان طبق شواهد تجربی در قلمرو سیاست، هم در دوره ÛŒ جدید Ùˆ هم در دوران تاریخی، نظر کانت را تصØÛŒØ Ú©Ø±Ø¯. چون دولتی با این سرشت Øداقلی Ú†Ù‡ به وسیله ÛŒ گروهی گمراه رهبری شود Ú†Ù‡ به وسیله ÛŒ دسته ای از شیاطین این دولت ØŒ در معنای واقعی کلمه، نمی تواند دولتی «مدرن» باشد. این دولت نمی تواند الگو قرار بگیرد، Øتی اگر رهبرانش دارای هوش Ùˆ ذکاوت باشند، زیرا Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù…Ø¯Ø±Ù†Â»ØŒ هر معنایی Ú©Ù‡ به آن بدهیم، در بردارنده ÛŒ ساختار های پیچیده ای است به ویژه دولت مدرن." دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 47".
پرسش این است که چه چیزهایی پدیده های دولت مدرن را تشکیل می دهند؟
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
" دولت Ù…Øصول تاریخی خاصی است. همه ÛŒ چیزهای جهان، دارای تاریخ اند،(...) دولت مدرن Ùرایندی در Øال تغییر است. گویی ،داستانی است Ú©Ù‡ به پیش Ù…ÛŒ رود، دارای تنظیمات خاص سیاسی Ùˆ Ùرهنگی – تاریخی است Ú©Ù‡ در اروپا ظهور کرده است. در هیچ جای دیگر جهان ،دولت چنین تنظیمات سیاسی خاص را به دست نیاورده است. اروپا، اگر در قالب اصطلاØات جغراÙیایی Ùˆ انسانی تعری٠شود، آزمایشگاه ( تقریبا منØصر به Ùردی) بوده است Ú©Ù‡ اولین دولت در آنجا تاسیس شده Ùˆ سپس گسترش یاÙته است. اروپا Ùˆ آمریکا تا به امروز نمایشگاه دولت پارادیمی باقی مانده اند." دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 53".
ونیز :
" این دولت مدرن است Ú©Ù‡ هویت آن ØŒ تبعه ÛŒ منØصر به Ùرد تاریخی یعنی شهروند را به نمایش Ù…ÛŒ گذارد. این نتیجه گیریی است Ú©Ù‡ نمی توانیم به قدر کاÙÛŒ بر اهمیت آن تاکید ورزیم Ùˆ آن را تایید کنیم (...) Øکمرانی اسلامی ØŒ Ú©Ù‡ با ارزش های شریعت تعری٠می شود ØŒ هویتی کاملا متÙاوت برای این تبعه قا یل است." ( دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 143).
وبر تÙاوت میان Øکومت های سنتی Ùˆ دولت مدرن غربی را در این Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ :
"Ùقط با پیدایش دستگاه قانون گذاری جدید Ùˆ دستگاه قضایی مدرن است Ú©Ù‡ دژ Ùرمانروایی Ùردی Ùرو Ù…ÛŒ ریزد. این دژ هم در برگیرنده Ùرمانروایی سنتی Ùˆ تئوکراتیک (= Øکومت روØانیون) Ùˆ هم Ùرمانروایی پاتریمونیال Ùˆ Øاکم شرع (کلانتر – قاضی) است. همۀ این قدرتهای اقتدارطلب بر ÙˆÙاداری Ùˆ بیعت اتکا دارند. اینها، شکلهای مختل٠یک Ø´Ú©Ù„ اجتماعی اساسی تری هستند یعنی سرسپردگی اشخاص به Ùردی واØد. با تØول Ø´Ú©Ù„ Ùرمانروایی Ùردی به Ø´Ú©Ù„ دولت مدرن، این شکلهای Ùرمانروایی از میان Ù…ÛŒ روند Ùˆ جای شان را دولت مبتنی بر قانون Ù…ÛŒ گیرد. یعنی به مرØله تØولی رسیده ایم Ú©Ù‡ سلطه بر «اصول» انتزاعی Ùˆ جهان شمول متکی است Ùˆ چارچوب تازه ای برای تاثیر متقابل عقلانی شدن قانون٠شکلی Ùˆ عقلانی شدن٠قانون ماهوی ارائه Ù…ÛŒ دهد.
به نظر وبر عقلانی شدن قانون ماهوی نه تنها نمی تواند اصل راهنمایی کننده ای برای قانونی بودن رژیم باشد ØŒ بلکه برعکس در جهت مخال٠آن عمل Ù…ÛŒ کند. زیرا عقلانی شدن قانون ماهوی به معنی رخنه یابی دستورات اخلاقی، مصلØت اندیشی های بهره جویانه یا قواعد سیاسی به Øوزه استقلال قانون Ùˆ دستگاه قضایی است Ú©Ù‡ به مثابه یک «ماشین عقلانی» کار Ù…ÛŒ کند Ùˆ از این طریق برای شهروندان «Øداکثر آزادی نسبی را Ùراهم Ù…ÛŒ نماید Ùˆ امکان پیش بینی پیامدهای قانونی اعمالشان را به طور Ùوق العاده ای اÙزایش Ù…ÛŒ دهد» (811) اما عقلانی شدن قانون ماهوی، این ماشین را از کار Ù…ÛŒ اندازد زیرا امکان Ù…Øاسبه یا پیش بینی پیامدهای قانونی اعمال شهروندان را از میان Ù…ÛŒ برد Ùˆ سرانجام موجب سیر «قهقرایی» دستگاه قضایی Ù…ÛŒ شود."10
اما Øلاق Ù…ÛŒ گوید :
"همزمان هیچ دولت مدرنی نمی تواند بدون " Øاکمیت مستقل"{ یعنی مستقل از دین Ùˆ قوانین شرعی Ùˆ اخلاق دینی } وبدون " Øاکمیت اراده ÛŒ {ملت } " وجود داشته باشد. اگر همه ÛŒ این Ùرض ها به عنوان یک امر ناگزیر درست باشند، پس همان گونه Ú©Ù‡ دولت اسلامی نمی تواند مدرن باشد، دولت مدرن نیز نمی تواند اسلامی باشد".
( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ 90)
ت- امت / ملت
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد : " در اسلام این جامعه ØŒ «امت » است Ú©Ù‡ جایش را "ملت " در دولت مدرن گرÙته است."( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87."
ببینیم نظر اسلام شناسان در باره شکلگیری "امت" چیست. البته نگارنده صلاØیت داوری در باره درستی یا نادرستی نظر اسلام شناسان را ندارد Ùˆ Ùقط در اینجا نظر آنان را نقل Ù…ÛŒ کند.
لپیدوس می گوید :
"از Ù„Øاظ تاریخی Ù…Ùهوم امت با Ù…Ùهوم اتØاد قبایل پیوند داشت، تصویر یک رهبر دینی (اهل سنت( با تصویر شیخ طایÙÙ‡ سنتی یکی بود. Ù…Ùهوم امت در اوایل ] ظهور اسلام[ برپایه ÛŒ هئیت نا متمایز قبیله ÛŒ سیاسی- دینی Ùˆ رهبری نا متمایز دینی- سیاسی Ø´Ú©Ù„ گرÙت. "11
وتیبی می گوید :
" امت اسلامی را Ù…ÛŒ توان سوپر قبیله ای دانست Ú©Ù‡ از Ùدراسیون قبایل تØول یاÙته است."12
و پیرس- تون معتقد است که :
" در Ø³Ø·Ø Ø¹Ø§Ø·ÙÛŒ یکی شدن هویت اسلامی با رسوم قبیله ای به دÙاع این دو از یکدیگر انجامید. ÙˆÙاداری به قبیله Ùˆ اسلام (سنی) ØŒ عرب Ùˆ مسلمان (سنی) را ملتزم Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نه تنها بر ضد Ùهم Ùˆ پذیرش خارجی Ùˆ غیر مسلمان بشورد Ùˆ آنان را مطرود Ùˆ نجس بداند، بلکه همچنین اندیشه ها Ùˆ ارزش ها Ùˆ نیز اعمال غیر مسلمانان را مردود بداند."13
شاید نپذیرÙتن مدرنیته از سوی مسلمانان خاورمیانه Ùˆ Ù†Ùرتی Ú©Ù‡ از آن دارند از همین جا ناشی شود.
عر٠قبیله ای بر قبیله Øاکمیت دارد. از نظر بدویان عرب هیچ انسانی نمی تواند عر٠را وضع کند. اسلام" هیچ Øاکمیتی برای انسان قائل نیست" هیچ انسانی نمی تواند قانون وضع کند" آنچه عر٠( customary law) دستور میدهد همان چیزی است Ú©Ù‡ سنت ( پیامبر(ص)) دستور Ù…ÛŒ دهد. نسبت سنت به عر٠مانند نسبت ÙˆØÛŒ با سنت اسلامی است.
پاتریشیا کرون در مقاله ÛŒ " قبیله Ùˆ دولت " Ù…ÛŒ نویسد: Ú©Ù‡ خلÙا بخاطر درآمد سرشاری Ú©Ù‡ داشتند Ùˆ نیروی نظامی Ú©Ù‡ در اختیارشان بود خواسته های مساوات طلبانه ÛŒ قبایل را در هم شکستند Ùˆ دیکتاتوری Ùردی خود را بنیاد نهادند. بنابراین:
" Ù…ÛŒ توان انتظار داشت Ú©Ù‡ اعضای قبایل سنت مساوات طلبانه ÛŒ خود را Ùراموش کنند . اما مسلمانان ( عرب) Ùقط وارث گذشته ÛŒ قبیله ای خود نبودند، آنان همچنین یکتاپرست بودند Ùˆ پیرو دینی ذاتا مساوات طلبانه Ùˆ چون پیامبر یکتا پرستشان ]Øضرت Ù…Øمد(ص)[ در میان قبایل به سر میبرد ارزش های قبیله ای Ùˆ دینی شان یکدیگر را تقویت Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به یکدیگر اعتبار Ù…ÛŒ بخشیدند. چنین چیزی اصلا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ ارزش های قبیله ای را به Ù†Ùع دینشان Ùراموش کنند یا دینشان را به خاطر ارزش های قبیله ای شان از خاطر ببرند."14
کرون در جای دیگری در همان مقاله می نویسد:
" این امید مخلصانه ÛŒ بعضی از دانشمندان سیاسی Ú©Ù‡ وجود قبایل را در خاورمیانه Ú©Ù…Ú©ÛŒ به شکلگیری دموکراسی Ù…ÛŒ دانند تØقق پذیر نیست. زیرا با Ùروریختن سازمان قبیله ای، خود قبیله نیز از میان Ù…ÛŒ رود. ارزش های قبیله ای ÙاتØان عرب نیز از میان Ù…ÛŒ رÙتند اگر آن ارزش ها را قبایل عرب وارد اسلام نکرده بودند Ùˆ از این طریق اعتبار جهانی Ùˆ والا بدان ها نبخشیده بودند. اما این موضوع Ú©Ù‡ این ارزش ها وارد دینی جهانی شده اند قطعا Øائز اهمیت تاریخی عظیم Ùˆ امروزی است."15
البته نظریات پاتریشیا کرون همیشه جدلی Ùˆ بØØ« برانگیز بوده اند Ùˆ مناقشه های زیادی را در میان اسلام شناسان دامن زده اند، از جمله این سخن ÙˆÛŒ Ú©Ù‡: " Ùقه ( سنی ) کد قبیله ای است."
ایکاش Øلاق به این گونه اظهار نظرها از سوی اسلام شناسان پاسخ Ù…ÛŒ داد. البته Øلاق در مورد بعضی اظهارات کرون، شاخت Ùˆ گلدزیهر پاسخ هایی داده است، ولی در همان خصوص در جاهای دیگر زیر Øر٠خود زده Ùˆ نظر آنان را تایید کرده است. موضع گیری های Øلاق یکدست نیست Ùˆ نظرش بستگی به این دارد Ú©Ù‡ مخاطبش کیست.
4-Ùقه( سنی) چیست؟
کتابی هست با عنوان: قانون اسلامی Ùˆ چالش های مدرنیته16 Ú©Ù‡ نخستین مقاله ÛŒ آن از Øلاق است با عنوان : " آیا قوانین شرع را Ù…ÛŒ توان اØیاء Ùˆ اجرا کرد؟"
Øلاق در آن مقاله Ù…ÛŒ نویسد :
" چون شریعت سنتی مسلما از میان رÙته است Ùˆ Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ دیگر باز نمی گردد. بنابراین این پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ آیا قانون اسلامی را Ù…ÛŒ توان از درون یا برون ویرانه های نظام کهن Ø¢Ùرید؟"( صÙØÙ‡ ÛŒ 12. البته ترتیب شماره ÛŒ صÙØات این مقاله با شماره صÙØات کتاب : قانون اسلامی Ùˆ چالش های مدرنیته یکی نیست.)
در این باره Øلاق به نقل قولی از مقاله ÛŒ ژوز٠شاخت : "مسائل قانون گذاری مدرن اسلامی" Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ Ù…ÛŒ نویسد :" شاخت یکبار استدلال کرد Ú©Ù‡ مسائلی Ú©Ù‡ مسلمان مدرن با آنها روبرو است همانند همان مسائلی هستند Ú©Ù‡ در آغاز Ø´Ú©Ù„ گیری قانون اسلامی یعنی در دو قرن اول تاریخ اسلام Øاکم بودند ØŒ شاخت Ù…ÛŒ نویسد:
" موضوع قانون اسلامی تا Øدود زیادی منشا اسلامی ندارد تا Ú†Ù‡ رسد به منشا قرآنی Ø› قانون Ùقط از طریق تØمیل مقولات رویه ÛŒ قضایی اسلامی بر آن ØŒ قانون اسلامی Ù…ÛŒ شود. رویه ÛŒ قضایی اسلامی رویه بنیادی خود را از قرآن به دست آورد Ùˆ آن را توسعه داد Ùˆ پرورد ØŒ Ùˆ بدین ترتیب اصل متØد کننده ای Ø¢Ùرید Ú©Ù‡ از توده ÛŒ عناصر گوناگون یک پدیده ÛŒ یگانه ÛŒ خودزایی Ø¢Ùریده شد. " 17
Øلاق نظر شاخت را این گونه تÙسیر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ به عقیده شاخت قوانین شرع همیشه روی کاغذ بوده اند Ùˆ جنبه عملی نداشته اند Ùˆ این شکا٠میان نظریه Ùˆ عمل در سراسر تاریخ اسلام بوده است . Ùˆ نیز همان طور Ú©Ù‡ مسلمانان در دو قرن اول اسلامی نهاد های قضایی Ùˆ Ù…Ùاهیم Øقوقی یهودی ØŒ رمی Ùˆ... راکه برخاور نزدیک Øاکم بودند جذب کردند ØŒ اکنون هم مسلمانان همین کار را با هنجار ها Ùˆ نهاد های Øقوقی غربی بکنند.
ایرادی Ú©Ù‡ Øلاق به شاخت Ù…ÛŒ گیرد این است Ú©Ù‡ شاخت تÙاوت این دوره را در نظر نمی گیرد. در دو قرن اول اسلامی اعراب مسلمان کشور های خاور نزدیک Ùˆ خاور میانه Ùˆ شمال Ø¢Ùریقا را یکی پس از دیگری ÙØªØ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ در مقام ÙØ§ØªØ Ù†Ù‡Ø§Ø¯ های قضایی Ùˆ Ù…Ùاهیم Øقوقی ساکنان سوریه Ùˆ بین النهرین را Ú©Ù‡ میراث امپراتوری بیزانس بودند اخذ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به نام قوانین اسلامی ثبت Ù…ÛŒ کردند. در آن موقع قوانین اسلامی هنوز پیشینه Ùˆ سابقه ای نداشتند Ùˆ این گونه اقتباس ها مشکل چندانی ایجاد نمی کردند اما اکنون مسلمانان خاور میانه در مقام ÙØ§ØªØ Ù‚Ø±Ø§Ø± ندارند Ùˆ مغلوب کشورهای غربی هستند Ùˆ اگر دست به اقتباس قوانین Ùˆ نهاد های قضایی کشور های غربی بزنند از موضع ضع٠و درماندگی است Ùˆ دیگر این Ú©Ù‡ قوانین جدید به خاطر پیشینه ÛŒ هزار Ùˆ چهارصد ساله قوانین اسلامی ناقض آنها Ù…ÛŒ شوند. اگر واقعا Øلاق نظر شاخت Ùˆ کرون Ùˆ بعضی دیگر از اسلام شناسان را Ù…ÛŒ پذیرد Ú©Ù‡ همه قوانین شرع منشا اسلامی ندارند بلکه بعضی از آن ها از دیگر اقوام اقتباس شده اند موضع او را در دÙاع از منشا ما بعد الطبیعی Ùقه (سنی) تضعی٠می کند.
کریستیان سنوک -اورک رونج اسلام شناس Ùˆ خاورشناس هلندی در مورد Ùقه (سنی) چنین اظهار نظر کرده است:
" Ùقه از قانون مدرن Ùˆ قانون رمی متمایز است. چون آموزه ای درباره ÛŒ تکالیÙØŒ به گسترده ترین معنای واژه، است Ùˆ نمی توان آن را به مولÙÙ‡ های دینی، اخلاقی Ùˆ Øقوقی تجزیه کرد. Ùقه با تکالیÙ"برونی" سرو کار دارد، تکالیÙÛŒ Ú©Ù‡ از سوی انسان قابل عمل است Ùˆ خدا آن هارا نهادینه کرده است. اما این تکالیÙØŒ بدون استثناء، تکالی٠نسبت به خدا هستند Ùˆ متکی به اراده ÛŒ لایزال او. همه ÛŒ تکالیÙÛŒ Ú©Ù‡ انسان Ù…ÛŒ تواند تصور اجرایشان را بکند در نظر گرÙته شده اند، همه تکالی٠انسان در هر شرایطی Ùˆ در ارتباط با هر کسی."18
ماکس وبر تیپ های جامعه شناسی قانون را گسترش داد تا عقلانیت Ø´Ú©Ù„ÛŒ نظام های قانونی Ùˆ ظرÙیتشان برای ایجاد انواع تغییرات اجتماعی را مطالعه کند Ú©Ù‡ به ظهور سرمایه داری مدرن در اروپا انجامیده بود. او بر پایه ÛŒ نتایجی Ú©Ù‡ از پژوهش های خاورشناسان در زمینه قانون اسلامی بدست آمده بودند، به ویژه بر اثر پژوهش های Ù…Øقق هلندی کریستیان سنوک اوگ رونج به این نتیجه رسید Ú©Ù‡ قانون اسلامی، در میان دیگر کمبودهایی Ú©Ù‡ دارد، به اندازه ÛŒ کاÙÛŒ به عقلانیت Ø´Ú©Ù„ÛŒ تن در نداده است، چیزی Ú©Ù‡ از لوازم ظهور سرمایه داری مدرن است. این نقصان از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ قانون (سنی) اسلامی مقام یک قانون دینی را دارد Ú©Ù‡ صرÙاَ با عقلانیت ماهوی سر Ùˆ کار دارد. ( Øلاق خود اذعان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برخلا٠قانون موضوعه ØŒ قوانین شرع قوانین ماهوی هستند. دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 135) نه قوانین Ø´Ú©Ù„ÛŒ. دیگر اینکه قوانین اسلامی در مقام قوانین شرع نمی خواستند یا نمی توانستند Ú©Ù‡ خود را با شرایط اجتماعی در Øال تغییر منطبق کنند، به ویژه پس از آنکه دوره اجتهاد به پایان رسید. نتیجه این شد Ú©Ù‡ قوانین سنی اسلامی در بیشتر Øوزه های اجتماعی غیر عملی شدند، Ùˆ به جای آنها بر جوامع اسلامی یک رشته ملاØظات اخلاقی، رسم Ùˆ عر٠یا ملاØظات عملی Øاکم بوده است Ùˆ این ملاØظات در بستر نظامی بود Ú©Ù‡ تصمیمات خود سرانه آن را اداره Ù…ÛŒ کرد Ùˆ همه ÛŒ اینها سبب Ù…ÛŒ شدند Ú©Ù‡ ظهور سرمایه داری مدرن در آنها غیر ممکن شود. ماکس وبر نتیجه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ قوانین شرع (سنی ) چندان به درد Øکمرانی عملی نمی خوردند بلکه ایده آلی دست نیاÙتنی بودند Ú©Ù‡ مناسب Øکمرانی نبودند، نتیجه این بود Ú©Ù‡ جوامع اسلامی(سنی ) عملا جوامعی بی قانون باشند.
وبر درباره ÛŒ Øقوق در تسنن Ù…ÛŒ گوید:" مذهب مالکی برای زمانی دراز در Ø¢Ùریقا Ùˆ عربستان غلبه داشته است Ùˆ چون در مدینه Ú©Ù‡ قدیمی ترین مرکز اسلام است ظهور کرد، همچنان Ú©Ù‡ انتطار میرود، برای تلÙیق قوانین پیش-اسلامی مدینه با قوانین اسلامی مانعی در برابر خود نمی دید. (...) مذهب ØÙ†ÙÛŒ در عراق ظهور کرد Ùˆ به همین سبب عمیقا از Øقوق بیزانسی متاثر است. نقش مذهب ØÙ†ÙÛŒ به ویژه در دربار خلÙای عباسی Øائز اهمیت بود Ùˆ هنوز هم مذهب رسمی ترکیه Ùˆ مذهب غالب در مصر است. (...) در واقع در عصر Øاضر در همه ÛŒ امپراتوری های بزرگ اسلامی دو نظام قضایی دوشادوش یکدیگر وجود دارند، یکی شرعی Ùˆ دیگری سکولار، هم Øاکم شرع وجود دارد Ùˆ هم دادستان، Ùˆ اØکام شرعی در جوار قوانین سکولار قرار دارند.(...) دادگاه های سکولار به هیچ وجه طبق منهیات قانون مقدس قضاوت نمی کنند بلکه طبق عر٠مØÙ„ ØÚ©Ù… میکنند، زیربر اثر مداخله ÛŒ مداوم موازین شرعی Øتی از تدوین Ùˆ تنظیم قوانین سکولار ممانعت به عمل آمده است. از اینرو، تدوین قوانین ترکیه Ú©Ù‡ در سال 1869 آغاز شد، تدوین قوانین به معنای واقعی نیست بلکه Ùقط گردآوری موازین Ùقه ØÙ†ÙÛŒ است."19
"اسلام به منزلۀ اعتقادی شخصی مانعی در راه Ùعالیت اقتصادی نیست ....اما دولتی Ú©Ù‡ در چارچوب اسلام Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ تشکیلات آن Ùˆ نیز نظام قضایی Ù…Øصور در قوانین شرع Ùˆ اجرای اØکام Ùˆ Øدود ØŒ سبب ایجاد نوعی پاتریمونیالیسم شرقی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ این پاتریمونیالیسم مانع پیدایش Ùˆ رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی ودر نتیجه پیدایش جامعۀ مدرن Ù…ÛŒ شود."
البته همۀ اسلام شناسان نظریات ماکس وبر را نپذیرÙته اند.
پس به نظر وبر مذهب مالکی بسیاری از عرÙیات مدینه پیش از اسلام را جزو Ùقه مالکی کرده است Ùˆ مذهب ØÙ†Ùی، Øقوق بیزانسی را جزو Ùقه ØÙ†ÙÛŒ کرده است. Ùˆ Ù…Øتویات Ùقه ØÙ†ÙÛŒ از نظر وبر Øقوق نیست.
این پرسش را اسلام¬شناسان از Øدود دو قرن پیش Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡Â¬Ø§Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ میان اØکام Ùقهی (سنی) با رسوم Ùˆ عادات قبایل عرب Ú†Ù‡ ارتباطی هست؟ آیا مجتهدان (سنی) Ú©Ù‡ از میان قبایل مختل٠برآمده بودند بر اثر عصبیت قبیله¬ای ،عرÙیات Ùˆ رسوم خود را وارد اØکام Ùˆ اصول Ùقه (سنی) نکرده¬اند؟
Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ این موضوع در انسان شناسی اجتماعی به اثبات رسیده است Ú©Ù‡ هر قبیله-ای ،در هر گوشه¬ای از جهان ØŒ عرÙیات Ùˆ رسوم خود را قدسی می¬داند Ùˆ تخطی از آن¬ها را جرم می¬شمارد! مثلا امیل دورکم جامعه¬شناس مشهور Ùرانسوی در کتاب خود: " Ø´Ú©Ù„-های ابتدایی زندگی دینی" می¬نویسد: «به شیوه¬ای عام، بی¬شک اجتماع همه¬ی آن چیزهایی را دارد Ú©Ù‡ برای برانگیختن Øس کردن خدا در ذهن اÙراد لازم¬اند. این برانگیختن ØŒ قدرتی است Ú©Ù‡ Ùقط اجتماع می¬تواند بر ذهن اÙراد داشته باشد. اجتماع همان قدرتی را بر اعضایش دارد Ú©Ù‡ خدا بر پیروانش دارد.» 20
دورکم اعتقاد داشت Ú©Ù‡ اعضای قبیله به هنگام اجرای شعایر Ùˆ مناسک نیرویی Ùوق بشری را بر خود اØساس می¬کنند. به نظر دورکم این نیروی Ùوق بشری یا مابعدالطبیعی Ú©Ù‡ خدا یان نامیده می¬شود، در واقع، اجتماع است. اجتماع خالق خدایان است. رسوم Ùˆ عرÙیات قبیله بر اثر اجرای شعایر Ùˆ مناسک خصلتی Ùوق بشری یا قدسی پیدا می¬کنند. قداست بخشیدن به امور نیز کار اجتماع است. بنابراین هر قبیله¬ای، رسوم Ùˆ عادات خود را قدسی می¬داند Ùˆ برایشان منشأ مابعدالطبیعی قایل است.
روبن لوی در کتابش "ساختار اجتماعی اسلام" می¬نویسد: «قوانین نانوشته (...) رسم Ùˆ عمل Ù…ØÙ„ÛŒ Ú©Ù‡ به طور جمعی عر٠دانسته می¬شود (آن چیزهایی Ú©Ù‡ به طور مشترک دانسته Ùˆ پذیرÙته¬ شده اند) یا عادات ØŒ به طور عموم، Ù…Øصول قراردادهایی دراز مدت هستند Ú©Ù‡ یا به طور عمدی پذیرÙته شده¬اند یا نتیجه¬ی انطباق ناآگاهانه با شرایط [اجتماعی] هستند. از این رو هرجا Ú©Ù‡ ملاØظات عملی دست بالا را داشته باشند اجرا می¬شوند. کوشش¬هایی نیز در این جهت صورت گرÙته Ú©Ù‡ عرÙیات Ù…ØÙ„ÛŒ را "ریشه¬های" Ùقه بدانند؛ اما غیر از آثار مجتهدان (سنی) دوران اولیه، قوانین سنتی را Ùقها، به طور عام به منزله¬ی قوانین Ùقهی ثبت نکرده¬اند؛ اما قوانین سنتی ناشناخته نیز نبوده¬اند.».21
طبق نظر Ùقها اØکام Ùقهی دو دسته¬اند. یک دسته از اØکام هستند Ú©Ù‡ ادعا می¬شود به پیامبر (ص) ÙˆØÛŒ شده¬اند Ùˆ تأسیسی نامیده می¬شوند؛ ولی دسته¬ی دیگری از اØکام هستند Ú©Ù‡ پیش از اسلام نیز وجود داشته¬اند ولی به درون اØکام Ùقهی اسلام پذیرÙته شده¬اند Ú©Ù‡ این دسته از اØکام را اØکام امضایی می¬گویند.
Øلاق در مقاله «آیا Ù…ÛŒ توان شریعت را اØیا Ùˆ اجرا کرد ؟» Ù…ÛŒ نویسد:
«امروز استدلال بعضی از روشنÙکران مسلمان این است Ú©Ù‡ علت ناکامی در به کار گیری قوانین شرع از میان رÙتن اخلاق دینی است.آنان بر این عقیده اند Ú©Ù‡ با اØیای اخلاق دینی Ùˆ به دست آوردن دو باره ÛŒ Ø±ÙˆØ Ø¯ÛŒÙ†ÛŒ ØŒ Ø¢Ùرینش واقعیتی تضمین Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در آن مسلمانان همه ÛŒ آنچه را Ú©Ù‡ مغایر با اخلاق Ùقهی است ترک Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در این Ùرایند همه ÛŒ شر های مدرنیته نیز از میان Ù…ÛŒ روند.به دیگر سخن ØŒ استدلال آنان این ادعا را در بر دارد Ú©Ù‡ اØیای اخلاق دینی Ù…ÛŒ تواند واقعیات روی زمین را تغییر دهد. واقعیات در اینجا همۀ آن چیز هایی را معنی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ با ملت- دولت ØŒ تکنولوژی ØŒ شیوۀ های تولید اقتصادی ØŒ امور مالی ØŒ مصر٠گرایی Ùˆ غیره در ارتباط اند.اما عقیدۀ راقم این سطور جز این است. Øتی اگر چنین اخلاق دینی اØیا Ù…ÛŒ شد این مسئله باقی Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ چگونه Ù…ÛŒ توان واقعیت مادی مدرنیست را با پارامتر های ارزش های اسلامی سازگار کرد. »(صÙØÙ‡ ÛŒ 18 پانوشت60 .)
.البته Øلاق خود تا مغز استخوان مرتجع است. در کتاب « دولت ممتنع» هر نقل قولی از هر غربی دشمن مدرنیته را آورده است ØŒ از راست اÙراطی گرÙته تا Ú†Ù¾ اÙراطی. گویی انسان خاور میانه ای ضد مدرنیته زاییده Ù…ÛŒ شود! گرچه Ù…ÛŒ رود غرب Ùˆ درس Ù…ÛŒ خواند Ùˆ به مقامی Ù…ÛŒ رسد ودیگر Øاضر نیست به موطنش در خاور میانه باز گردد. ولی همچنان نوستالژی شرق را در دل دارد Ùˆ ضد غربی است. مخاطب نقل قول زیر اسلام گرایان سنی هستند.
ترجمۀ Ùارسی آخرین عبارت مقاله ÛŒ «آیا Ù…ÛŒ توان Ùقه سنی را اØیا Ùˆ اجرا کرد ؟»:
«البته تئوری ( یعنی قوانین شرع ) یک چیز است Ùˆ واقعیت چیزی دیگر. Ù…Øوری ترین Ùˆ آزرده ترین مسئله ای Ú©Ù‡ وجود دارد Ùˆ تا کنون راه ØÙ„ÛŒ برای آن پیدا نشده این پرسش است ØŒ پرسشی Ú©Ù‡ مسلمانان باید امروز به آن پاسخ دهند : آنان تا Ú†Ù‡ Øد Ù…ÛŒ خواهند در مدرنیته مشارکت داشته باشند ØŸ رد کامل مدرنیته اصلا امکان پذیر نیست.
Ú¯Ùتیم Ú©Ù‡ مدرنیته صرÙا یک پدیده ÛŒ مادی نیست. مدرنیته در وهله ÛŒ نخست چیزی است Ú©Ù‡ در بازسازی روانشناسی Ùˆ شناخت شناسی Ùˆ نیز دیگر امور تاثیر داشته است. بنابراین اگر مسلمانان Ù…ÛŒ خواهند چیزهایی از مدرنیته را بگیرند ( باید پرسید ) Ú†Ù‡ چیز هایی مناسب Øال آنان است ÙˆÚ†Ù‡ چیز هایی را باید بپذیرند ØŸ اگر مقررات تجاری شرکت های بازرگانی را بپذیرند ØŒ Ú©Ù‡ ناگزیرند بپذیرند ØŒ در آن صورت آیا مسلمانان Ù…ÛŒ توانند از مضرات بهره پول دوری جویند؟ اگر آنان ناگزیر باشند Ú©Ù‡ میثاق های Øقوق بشر را امضا کنند ØŒ Ú©Ù‡ باید هم بکنند ØŒ در آن صورت آیا Øاضرند Ú©Ù‡ قوانین دینی یی را به اجرا در آورند Ú©Ù‡ برای اقلیت های دینی همان Øقوقی را قائل Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ برای مسلمانان ØŸ اگر آموزش زنان خصوصیت اساسی جامعه آنان شده باشد آیا Ù…ÛŒ توانند از Ù„Øاظ شرعی به زن مسلمان مقامی متناسب با نقش جدیدش بدهند ØŸ Ùˆ اگر این مقام برای زن مسلمان مسجل شد آیا قانون مربوطه ØŒ در Øالی Ú©Ù‡ انسجام Ùکری Ùˆ دینی اش را نگاه داشته باشد ØŒ Ù…ÛŒ تواند الزامات Ùˆ Ù¾ÛŒ آمد های این نقش جدید را بررسی کند؟ Ùˆ اگر همۀ این ها متØقق شدند در آن صورت متون ÙˆØÛŒ شده را چگونه Ù…ÛŒ توان تÙسیر
کرد ؟»(صÙØÙ‡ ÛŒ 15.)
بنابراین Øلاق به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تاسیس دولت مدرن بر پایۀ اصول Ùقه سنی ناممکن است. Øلاق در عین Øال اذعان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ مدرنیته همه ÛŒ جوامع سنتی را ØŒ Øتی در دور ترین نقاط جهان، چنان در هم کوبیده است Ú©Ù‡ باز سازی آنها از ویرانه هایشان Ù…Øال است.
ماکس وبر در اثر بزرگ خود: اقتصاد و جامعه می نویسد :
"این موضوع درست است Ú©Ù‡ قانون مدرن غربی از Ù„Øاظ روش قانونگذاری Ùˆ وضع قانون مشابه قانون شرع است اما اختلاÙØ´ با قانون شرع در این است Ú©Ù‡ تشریÙات Ùˆ روشهای وضع قانون یا قانونگذاری، انتزاعی Ùˆ منطقی است. این روشها با Ù…Øتوا عجین اند . بدون این روشها، قانون Ùاقد قدرت قانونی است. قانون مدرن تا Øدود زیادی خود را از مراجع خارجی مانند سنت ØŒ شرع Ùˆ اخلاق رها ساخته است Ùˆ به خاطر عقلانیت روش قانونگذاری Ùˆ وضع قانون، تا میزان زیادی منسجم Ùˆ بی تناقض شده است . تمایز کارکردی قانون Ùˆ اخلاق بر این پیش Ùرض متکی است Ú©Ù‡ هر دوی آنها ساختار خودشان را دارند Ú©Ù‡ این ساختار، لااقل تا Øدودی ØŒ اجازه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ آنها آزادانه وابستگی خود را به یکدیگر برگزیند. اما چنین رابطه ای میان قانون Ùˆ اخلاق وقتی امکان پذیر است Ú©Ù‡ اخلاق، از اخلاق متکی بر اعتقادات دینی به اخلاق مبتنی به مسئولیت شناسی Ùˆ قانون نیز از قانون شرع به قانون موضوعه تØول یاÙته باشد. البته چنین رابطه ای نمی تواند میان اخلاق مبتنی بر اعتقادات دینی Ùˆ قانون موضوعه به وجود آید؛ زیرا اخلاق مبتنی بر اعتقاد دینی ØŒ آزادی عقیده را Ùقط برای خودش Ù…ÛŒ خواهد نه برای دگر اندیشان ØŒ به ویژه اگر دگر اندیشان در اقلیت یا Ùاقد قدرت باشند اخلاق مبتنی بر اعتقاد دینی خود را موظ٠می داند Ú©Ù‡ از اصل خود در برابر خطرات Ù…ØاÙظت کند Ùˆ بزرگترین خطر را از سوی دگر اندیشان Ù…ÛŒ داند. برعکس، اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی باید آزادی عقیده را به طور نامشروط بپذیرد Ú©Ù‡ متضمن «آزادی عقیده برای دیگران» است. (1209)
اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی نیاز به ساختار نهادینه شده Ùوق العاده پیچیده ای دارد. جنبشهای کاریزمایی Ú©Ù‡ ناقل اخلاق متکی بر اعتقاد هستند به آسانی بر ساختار اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی آسیب Ù…ÛŒ رسانند Ùˆ به هیچ وجه نمی توانند به طور خلاق اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی را گسترش دهند.
بنا بر نظر ماکس وبر قوانین جدید غربی ØŒ تا Øدودی بر اثر Ù†Ùوذ قانون طبیعی ØŒ دیگر بر هنجارهای امور انضمامی (کانکریت) Ùˆ خاص متکی نیستند بلکه «نظامی منسجم Ùˆ بی تناقض از قواعد انتزاعی هستند Ú©Ù‡ آگاهانه وضع شده اند. (217)
اما برای آنکه چنین تØولی در قلمرو قانون صورت گیرد باید Ùرمانهای Ùرمانروا تبدیل شود به «دولت مدرن Ú©Ù‡ قدرت ØŒ میان ارگانها ÛŒ مختل٠آن تقسیم شده است » (652) . Ù†Ùع مقامهای سیاسی Ùˆ اتباع در این است Ú©Ù‡ قوانین دقیق Ùˆ Ù…Øاسبه پذیر Ùˆ قابل پیش بینی (...) (calculable laws)باشند Ùˆ دستگاه قضایی عقلانی شده باشد.
بنابراین وبر Ù…ÛŒ توانست بگوید Ú©Ù‡ دولت مدرن غربی برخلا٠Øکومت شخصی Ùرمانروا ØŒ «سلطه قانونی» را عرضه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از طریق آن «اتباع از نظم قانونی مستقر Ú©Ù‡ خصلتش غیرشخصی بودن آن است اطاعت Ù…ÛŒ کنند. این Ùرمانبرداری شامل مدیران نیز Ù…ÛŒ شود ØŒ زیرا گرچه دستورات آنان جنبه قانونی دارد اما از این دستورات Ùقط در Ù…Øدود همان اداره اطاعت Ù…ÛŒ شود» (215) اما دیگر این Ù…Øدوده را Øقوق شخصی صاØب منصب تعیین نمی کند بلکه قانون عمومی ØŒ Øیطۀ اطاعت از آن دستورات را تعیین Ù…ÛŒ نماید.
در تاریخ تØولی غرب نیروی انقلابی خلاق کاریزما برای آخرین بار به صورت کاریزمای خرد ظاهر شد. «روبسپیر ØŒ "کاریزمای خرد" را به مرتبه خدایی رساند Ùˆ این آخرین Ø´Ú©Ù„ÛŒ است Ú©Ù‡ کاریزما در سیر تاریخی سرنوشت ساز خود پیدا کرده است (1209) . آشکارترین بیان این کاریزما، Ù…Ùهوم انقلابی قانون طبیعی Ùˆ اعتقاد روشنگری به خرد است این اعتقاد ØŒ اصلی لائیک را عرضه Ù…ÛŒ کند. این اصل، «مجموعه ÛŒ همه ÛŒ آن هنجارهایی است Ú©Ù‡ اعتبارشان از هر قانون موضوعه ای مستقل است Ùˆ از هر قانون موضوعه ای نیز بالاتر Ùˆ برتر است Ùˆ اعتبار آنها به وضع قانونی دل خواسته وابسته نیست ØŒ بلکه برعکس، این هنجارها، شالوده مشروعیتی را ارائه Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ براساس آن باید از قانون موضوعه اطاعت کرد. بنابراین قانون طبیعی ØŒ اصطلاØÛŒ است برای آن نوع هنجارهایی Ú©Ù‡ مشروعیت شان را نه از منشا قانون گذاری شان بلکه از Ú©ÛŒÙیات درونی شان کسب Ù…ÛŒ کنند.
به نظر وبر وقتی Ú©Ù‡ قانون ÙˆØÛŒ شده Ùˆ تقدس یک سنت اقتدارطلب Ùˆ Øاملان آن، نیروی خود را از دست داده باشند قانون طبیعی ØŒ یک نظام قانونی منسجم Ùˆ بی تناقضی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند جانشین آنها شود (867). بدین ترتیب نظام قانونی Ú©Ù‡ بدین شیوه برپا Ù…ÛŒ شود براساس اخلاق مبتنی بر اعتقاد است Ùˆ این نوع قانون طبیعی ØŒ انتزاعی Ùˆ صوری است. Ø´Ú©Ù„ برجسته این اعتقاد، نظریه قرارداد Ùردگرایانه است Ú©Ù‡ در قرنهای Ù‡Ùدهم Ùˆ هجدهم ارائه شد.
این نظریه مدعی است Ú©Ù‡ بر خرد استوار است ØŒ زیرا این نظریه از این تصور ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ «شناختی Ú©Ù‡ "خرد" انسانی به دست آورده با "طبیعت اشیاء " یا "منطق اشیا" یکی است» (869) . نظریه پردازان قرارداد اجتماعی معتقدند Ú©Ù‡ «این هنجارها Ú©Ù‡ از طریق تØلیل منطقی Ù…Ùاهیم قانون Ùˆ اخلاق به دست آمده اند مانند "قوانین طبیعت" عموماً به آن قواعد الزامی تعلق دارند Ú©Ù‡ "Øتی خود خدا نیز نمی تواند آنها را تغییر دهد" Ùˆ هیچ نظام قانونگذاری Ùˆ قضایی نباید در تخال٠با این هنجارها قرار گیرد» (869) . به Ú¯Ùته کانت «خرد بشر توانایی قانونگذاری دارد ØŒ Ùˆ این توانایی، نیرویی است Ú©Ù‡ نه Ùقط در مقابل طبیعت بلکه در مقابل خیره سری بشر نیز باید به Øساب آید. قانون طبیعی ØŒ یک بار Ùˆ برای همیشه در سرنگونی جهان بینی مسیØÛŒ Ùˆ نظام سلسله مراتبی "Ùئودالی" نقش خود را ایÙا نمود Ùˆ بر ویرانه های آنها ØŒ جهان بینی لائیک را مستقر کرد. وبر تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ Ùرسایش قانون طبیعی Ú©Ù‡ زمانی مبنای قانون مدرن بود امری بازگشت ناپذیر است، Ùˆ معتقد است Ú©Ù‡ در شرایط مدرنیته غربی قانون دیگر Øرمت Ùˆ اعتبار Ùوق طبیعی ندارد Ùˆ به ابزاری ÙÙ†ÛŒ برای رسیدن به تواÙÙ‚ میان مناÙع متنازع تقلیل یاÙته است. بنابراین چنانچه معتقد باشیم Ú©Ù‡ «بدون دستاوردهای عصر Øقوق بشر، هر یک از ما، از جمله Ù…ØاÙظه کاران، Ù…ÛŒ توانند به زندگی خود ادامه دهند دچار خود Ùریبی بزرگی شده ایم. (403)
5- تشریÙات «وضع» قانون در جامعۀ ابتدایی Ùˆ سنتی
در جامعه ابتدایی «وضع» قانون امری بود در Øوزه غیب گویی Ùˆ تÙأل. بنابراین Ùالگیر Ùˆ جادوگر وظیÙÙ‡ اعلان قوانین را بر عهده داشتند، یا به قول ماکس وبر «وضع» قانون خصلتی کاریزمایی داشت. در میان یهودیان نیز پیامبران مرسل وظیÙÛ€ اعلان قوانین را بر عهده داشتند Ùˆ قوانین را تجلی ارادۀ یهوه، (خدای یهود)Ù…ÛŒ دانستند.بنابراین وضع قوانین Ùˆ تغییر آنها در اختیار بشر نبود بلکه به ارادۀ یهوه وابسته بود. ترس از یهوه نیرویی بود Ú©Ù‡ پذیرش اØکام را بی چون Ùˆ چرا Ù…ÛŒ کرد. اما آنچه به نام قوانین یهوه در تورات آمده اند نظیرش در قوانین Øمورابی نیز پیدا Ù…ÛŒ شوند.در Øقیقت، هم قوانین یهود Ùˆ هم قوانین Øمورابی رسوم Ùˆ عرÙیات اقوام سامی هستند."22
6-مسلمانان متÙاوت با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند
هنگامی Ú©Ù‡ لوسین لوی-برول نظریه ÛŒ ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی را در برابر ذهنیت منطقی- علمی قرار داد Ùˆ آن دو را با یکدیگر مقایسه Ùˆ اعلام کرد Ú©Ù‡ بومیان مانند غربیان نمی اندیشند. این موضوع موجب شد Ú©Ù‡ از نظریه ÛŒ او انتقاد شود. زیرا آنان معتقد بودند شیوه ÛŒ اندیشیدن انسان ها در همه ÛŒ زمان ها Ùˆ مکان ها یکی است، Ùˆ اگر Ùرهنگ های غیر غربی را به Øال خود بگذارند از همان مراØÙ„ÛŒ گذر خواهند کرد Ú©Ù‡ Ùرهنگ های غربی گذر کرده اند.23
اما اکنون Øتی اسلام شناس Ù…ØاÙظه کاری مانند برنارد لوئیس نیز به همراه بعضی دیگر از اسلام شناسان با اکراه پذیرÙته است Ú©Ù‡ مسلمانان طور دیگری Ù…ÛŒ اندیشند. برنارد لوئیس خود در همین باره در کتابش: «اسلام در تاریخ: اندیشه ها، مردم، Ùˆ رویدادها در خاورمیانه» اعلام میکند Ú©Ù‡ این پیشداوری را باید غرب لیبرال کنار بگذارد Ú©Ù‡ مانند غربیان اندیشیدن خوب است Ùˆ همانند آنان نیندیشیدن بد. بعضی از مسلمانان نیز این را اهانتی به خود Ù…ÛŒ دانند اگر به آن ها Ú¯Ùته شود Ú©Ù‡ همانند غربیان نمی اندیشند. ولی اسلام گرایان با اÙتخار اعلام میکنند Ú©Ù‡ آنان در تقابل با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند Ùˆ آن را برتری اخلاقی Ùˆ دینی خود بر کاÙران ماده گرا Ùˆ منØØ· جهان غرب Ù…ÛŒ دانند."24
البته آگوست کنت در زمینه ÛŒ مراØÙ„ تØول ذهن پیشگام لوی-برول Ùˆ ارنست کاسیرر بود. کنت Ù…ÛŒ نویسد:
" طبق سرشت تÙکر انسان هر شاخه ای از دانش ما باید ضرورتا در سیر پیشرÙتش Ùˆ در سیر تØولش از سه مرØله ÛŒ تئوریک بگذرد:1- مرØله ÛŒ خداشناختی یا مرØله ÛŒ اÙسانه ای، 2- مرØله ÛŒ متاÙیزیکی یا مرØله ÛŒ تجریدی Ùˆ سرانجام 3- مرØله ÛŒ علمی یا پوزیتیو."
کنت "خداشناسی" یا " الهیات" را نظامی عمومی از برداشت هایی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مربوط به پدیدارهای Ú©Ù„ÛŒ است. این نظام عمومی تÙکر وقوع هر پدیداری را بر اثر اراده ÛŒ خدا یا یکی از خدایان Ù…ÛŒ داند. منظور این است Ú©Ù‡ در مرØله ÛŒ خداشناختی تÙسیر پدیدارهای طبیعی از طریق علل Ùوق طبیعی یا علل دلبخواهی صورت Ù…ÛŒ گیرد. این مرØله همان شیوه ÛŒ تÙکری است Ú©Ù‡ کاسیرر اسطوره ای Ùˆ لوی-برول عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی Ù…ÛŒ نامند. این مرØله انسان گونه پنداری است. خدا یا خدایان مانند انسان ها هستند. برای تبیین هر پدیده ای – خواه اجتماعی خواه Ùیزیکی- باید به جستجوی اراده ÛŒ یکی از خدایان یا یکی از جادوگران دشمن برآمد. این نوع اندیشه همچنان Øاکم بر ذهن مردم خاورمیانه Ùˆ از جمله Øلاق نیز هست.25
7-اسلام از مسیØیت متÙاوت است
با مطالعه ÛŒ کتاب هایی مانند " دولت ممتنع" Øلاق نتیجه گیری Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ اسلام دینی مانند مسیØیت نیست. اسلام برای مسلمانان یعنی همه چیز. شیوه ÛŒ زندگی، شیوه تÙکر، شیوه ÛŒ رÙتار، جهان بینی Ùˆ ... اما مسیØیت برای یک مسیØÛŒ امروزی Ùقط جزئی از جهان بینی او را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. مسیØیت Ùقط اعتقاد شخصی اوست. برنارد لوئیس Ù…ÛŒ نویسد:" هنگامی Ú©Ù‡ ما در جهان غرب، Ú©Ù‡ در سنت غربی پرورش یاÙته ایم، واژه های اسلام Ùˆ اسلامی را به کار Ù…ÛŒ بریم، نا خواسته Ùرض Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ دین همان معنایی را برای مسلمانان دارد Ú©Ù‡ برای غربیان داشته است، Øتی در قرون وسطی. به این معنی Ú©Ù‡ برای انسان غربی دین بخش Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ یا جزئی از زندگی اوست Ú©Ù‡ برای امور مشخصی در نظر گرÙته شده است، Ùˆ جدا – یا لااقل جداشدنی – از دیگر بخش های زندگی است Ú©Ù‡ برای امور دیگری اختصاص یاÙته اند. اما در جهان اسلام دین چنین وضعی ندارد Ùˆ در گذشته هم هرگز نداشته است، Ùˆ کوشش هایی هم Ú©Ù‡ در دوران جدید برای تعین بخشیدن به Øدود دین صورت گرÙته اند شاید از چشم انداز طولانی تر تاریخ نوعی انØرا٠غیر طبیعی دیده شود Ú©Ù‡ در ایران به پایان رسیده Ùˆ شاید در بعضی از کشورهای اسلامی نیز به پایان رسد."26
8- جدایی دین از Øکومت در مسیØیت
اسلام همه چیز مسلمانان را متعین Ù…ÛŒ کند از شیوه ÛŒ تÙکرشان گرÙته تا طرز لباس پوشیدن، از جهان بینی شان گرÙته تا نوع خوراک هایی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خورند Ùˆ امور مربوط به طهارت. نمونه ÛŒ بارز تÙاوت مسیØیت Ùˆ اسلام در ارتباطشان با سیاست مشخص Ù…ÛŒ شود. در مسیØیت به ویژه از قرن های Ù‡Ùدهم Ùˆ هجدهم کلیسا Ùˆ دولت از هم جدا شدند Ú©Ù‡ این جدایی را سکولاریسم Ù…ÛŒ نامند. البته قانون های اساسی آمریکا Ùˆ Ùرانسه لائیک هستند.27
برنارد لوئیس در کتاب: Ú†Ù‡ چیزی به Ú©Ú˜ راهه رÙت؟ ]به Ùارسی ترجمه شده است: مشکل از کجا آغاز شد؟[ Ù…ÛŒ گوید: "در روند سکولار شدن غرب خدا دوبار از عرش به زیر کشیده شد: یکی زمانی Ú©Ù‡ قدرت سیاسی از او گرÙته شد Ùˆ به مردم داده شد Ùˆ دیگری زمانی Ú©Ù‡ به جای او ملت پرستیده شد."28
بنابراین مسیØیان در قالب نظر Ùˆ عمل آموختند Ú©Ù‡ بین خدا Ùˆ قیصر Ùˆ بین وظای٠متÙاوتی Ú©Ù‡ هریک از آن دو بر عهده دارند، تمایز قائل شوند. اما مسلمانان چنین آموزشی ندیده بودند.
9-آیا اسلام یک تئوکراسی است ؟
خلاق می نویسد :
"درØالیکه دولت- ملت غایت در خود است Ùˆ تنها خود را Ù…ÛŒ شناسد، Ùˆ از Øیث متاÙیزیکی مبنای نهایی اراده ÛŒ Øاکم است، در Øکمرانی اسلامی جامعه Ùˆ اÙراد تشکیل دهنده ÛŒ آن وسیله ای برای نیل به هد٠بزرگتری هستند. این بدان معنی است Ú©Ù‡ در اسلام ØŒ جامعه به خودی خود نه دارای Øاکمیت است Ùˆ نه واجد یک اراده ÛŒ سیاسی٠ØقوقیÙ٠مستقل، زیرا Øاکم خداوند است Ùˆ Ùقط خداوند." (دولت ممتنع صÙØات 8-87.)
برنارد لوئیس نیز این پرسش را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند:
" آیا دولت کلاسیک اسلامی یک تئوکراسی ]= Øکومت دینی[ بود؟(...) پاسخ قطعا مثبت است. یعنی این Ú©Ù‡ به اعتقاد مسلمانان، خداوند Øکمران Øقیقی است، سرچشمه ÛŒ غایی قدرت Ùˆ یگانه منبع قانونگذاری است . در نخستین سند گزارش گونه ÛŒ مسلمانان از مجلس عوام انگلیس، به قلم دیدار کننده ای Ú©Ù‡ در پایان قرن هجدهم به آنجا رÙته بود] Ù…ÛŒ خوانیم Ú©Ù‡ [ او از سرنوشت مردمی که، بر خلا٠مسلمانان، قانون ÙˆØÛŒ شده ÛŒ الهی ندارند Ùˆ بنابراین خود را به این تنزل داده اند Ú©Ù‡ از سر ترØÙ… Ùˆ مصلØت برای خود قانون وضع کنند اظهار Ø´Ú¯Ùتی Ù…ÛŒ کند."29
Ùˆ در جای دیگری لوئیس Ù…ÛŒ نویسد:" اسلام در اصل، اگرنه در عمل، به معنایی دیگر Ùˆ عمیق تر تئوکراسی است. تئوکراسی به طور تØت اللÙظی به معنای Øاکمیت خداست. Ùˆ در این معنا در تئوری، اسلام همیشه یک تئوکراسی بوده است. در رم باستان سزار، خدا بود، در مسیØیت هم سزار وجود دارد وهم خدا. ولی در اسلام خدا هم خداست Ùˆ هم سزار، به این معنی Ú©Ù‡ خدا عالی ترین مقام در دولت است، منبع Øاکمیت است، Ùˆ از اینرو منبع قدرت Ùˆ قانون. دولت، دولت خداست، قانون، قانون خداست، ارتش، ارتش خداست Ùˆ البته دشمن هم ØŒ دشمن خداست."30
هم چنین کاسیرر در Ùصل ششم کتاب ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری Ú©Ù‡ عنوانش هست: قانون، دولت، جامعه Ù…ÛŒ نویسد:" اندیشه ÛŒ روسو در این مورد هیچ تزلزلی نشان نمی دهد، زیرا Øتی در نخستین Ø·Ø±Ø Ù‚Ø±Ø§Ø±Ø¯Ø§Ø¯ اجتماعی، قانون را والاترین نهاد انسانی Ùˆ هدیه آسمانی Ù…ÛŒ نامد Ú©Ù‡ انسان بر پایه ÛŒ آن آموخته است تا در زندگی زمینی خود به تقلید از Ùرامین نقض ناشدنی الهی قوانینی وضع Ùˆ تدوین کند." (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری، چاپ چهارم، صÙØÙ‡ ÛŒ 402)
در روشنگری یا مدرنیته ÛŒ برخاسته از روشنگری انسان قانون گذار شده است. Øتی در کشورهای اسلامی نیز مجالس قانون وضع Ù…ÛŒ کنند، یعنی آن ها هم کار سکولار Ù…ÛŒ کنند.
کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ù…ÛŒ نویسد:" کانت Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ Ùهم انسانی، قوانین طبیعت را نمی یابد بلکه خود Ùهم انسانی منبع قوانین طبیعت است. "Ùهم، قوانین ( ازپیشی) خود را از طبیعت نمی گیرد بلکه آنها را به طبیعت تجویز Ù…ÛŒ کند." از نظر کانت همین اصل در مورد اخلاق نیز صادق است. در اینجا انسان آن قوانینی را Ú©Ù‡ اراده ÛŒ خداوند یا هر مرجع ] مذهبی یا سیاسی[ دیگری به ÙˆÛŒ تØمیل کرده باشد نمی پذیرد. اراده ÛŒ هر موجود بخردی " به طور Ú©Ù„ÛŒ اراده ÛŒ قانونگذاری" است. یک موجود بخرد از هیچ قانونی اطاعت نمی کند مگر آنکه خود او نیز همان قانون را وضع کرده باشد. در نظام ÙلسÙÛŒ Ùیخته این خود مختاری اراده ÛŒ انسان بخرد عالی ترین اصل ما بعد الطبیعی است.( صÙØÙ‡391). Ùˆ نیز " آن انسانی به معنای اخلاقی عاملی آزاد است Ú©Ù‡ انگیزه ÛŒ عملش وابسته باشد به آنچه طبق داوری او Ùˆ بنابر اعتقاد او تکلی٠اخلاقی است. بنابر نظر کانت، آزادی متراد٠است با اختیار. اختیار به معنی " عدم جبر" نیست بلکه به معنای نوع خاصی از جبر است. آزادی یا اختیار به این معنی است Ú©Ù‡ قانونی Ú©Ù‡ ما در اعمال خود از آن اطاعت Ù…ÛŒ کنیم از بیرون ] یعنی از طریق کتاب مقدس، پاپ Ùˆ Ùرمانروا...[ بر ما تØمیل نشده باشد بلکه شخص اخلاقی، این قانون را خود برای خویش وضع کرده باشد. (اسطوره ÛŒ دولت صÙØات 2-411.)
10- در روشنگری اخلاق از دین Ùˆ دین از ÙˆØÛŒ مستقل شد
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
" هسته تÙکر روشنگری، جایگزین کردن اخلاقیات سنتی، عرÙÛŒ Ùˆ بومی شده Ùˆ همه ÛŒ Ø´Ú©Ù„ های ایمان متعالی با یک " اخلاق" عقلایی یا " انتقادی" است، Ú©Ù‡ به مثابه ÛŒ یک " تمدن جهانی" Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ است. این سیره ÛŒ اخلاقی جدیدکه سکولار Ùˆ اومانیست است تمام بشریت را ملزم Ùˆ مقید به تشخیص Ùˆ ارزیابی ارزش های جهانی کرده است. سرانجام ( اندیشه ÛŒ روشنگری ) تØت امر منطق انسانی، اصول سنتی اخلاق رامنسوخ نمود Ùˆ یک تمدن جهانی را ایجاد کرد. ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 33)
اما او مدعی است که اسلام نمی تواند دستاورد های روشنگری را بپذیرد.زیرا :
" اسلام نمی تواند بدون یک نظام اخلاقی – Øقوقی (= شریعت )Ú©Ù‡ در متاÙیزیک ریشه دارد وجود داشته باشد. چنین نظام اخلاقی بدون یا بیرون از Øاکمیت الهی نمی تواند وجود داشته باشد." (دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 90)
کاسیرر در مقاله ای Ú©Ù‡ درباره روشنگری برای دائرالمعار٠علوم اجتماعی چاپ آمریکا نوشته است Ù…ÛŒ گوید: " کوشش روشنگری در Ùروکاستن Ú©Ù„ Ù…Øتوای تجربه ÛŒ دینی به تجربه ÛŒ اخلاقی مستلزم این پیش Ùرض است Ú©Ù‡ تجربه اخلاقی پیشاپیش خودبسنده ودر قلمرو خودش کامل است. اگر موازین اخلاقی متقن Ùˆ متعین نبودند نمی توانستند شالوده ÛŒ دین قرار گیرند بنابر روشنگری هرچه بیشتر به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ خود بسندگی اخلاقی را اصل بنیادی اش قرار دهد. ( ...) گروسیوس صریØا میان استنتاج طبیعی اخلاق از استنتاج دینی آن تمایز قائل Ù…ÛŒ شود. اعتبار گزاره های ØÙ‚ طبیعی به پیش Ùرض دینی وابسته نیستند آنها معنا Ùˆ اتقان خود را – Øتی اگر خدایی نباشد- ØÙظ Ù…ÛŒ کنند. در آلمان لسینگ برای اصل استقلال اخلاق ] از دین[ جنگید Øتی پیش از آن Ú©Ù‡ شالوده اکیدا سیستماتیک آن در کتاب کانت: نقد خرد عملی به دست آید." (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری ،چاپ چهارم ،صÙØات 33-35 .)
11- آیا زبان عربی توانایی بیان دقیق زمان های گذشته و آینده را دارد ؟
علاوه بر اینها زبان عربی هم در نشان دادن دقیق زمان مشکل دارد. عبری باستان هم مانند زبان عربی امروز در بیان زمان دقیق وقوع رویدادها مشکل داشته است Ú©Ù‡ امروز اسراییلیان Ù…ÛŒ کوشند Ú©Ù‡ این مشکل زبانی را با اقتباس الگوی های زمانی زبان های اروپایی رÙع کنند. شاید یکی از علل تØجر Ùکری عرب ها نیز همین مشکل زبانی باشد Ú©Ù‡ گذشته Ùˆ آینده را نمی تواند دقیق بیان کند. پتای بر پایه ÛŒ نظریه نسبیت زبانی ساپیر- ور٠این نظر را درباره ÛŒ زبان عبری باستان Ùˆ زبان عربی Ù…ÛŒ دهد.31
12 – آیا علت ظهور قرون وسطی در اروپا اعراب بودند ؟
( 1862-1935) ( Henre Pirenne) هانری پیرن
مورخ بلژیکی مدعی شد Ú©Ù‡ علت ظهور قرون وسطی در اروپا Ùˆ قدرت گرÙتن کلیسا اعراب بوده اند. آنان به سواØÙ„ جنوبی اروپا شبیخون Ù…ÛŒ زدند Ùˆ زنان Ùˆ کودکان را Ù…ÛŒ ربودند Ùˆ اموال ساکنان آنجا ها را غارت Ù…ÛŒ کردند. این وضع سبب شد Ú©Ù‡ اهالی جنوب اروپا شهر Ùˆ روستاهای خود را ترک کنند Ùˆ به ارتÙاعات بروند تا از دسترس اعراب دور باشند. Ùˆ همین باعث گسستن نظام امپراتوری روم شد Ùˆ براثر تضعی٠امپراتوری Ùˆ تشکیلاتش، کلیسا قوت گرÙت Ùˆ عصر تاریکی اندیشی در اروپا استقرار یاÙت.
13-غلبه ÛŒ اشعریان بر اعتزالیان درجهان سنی وبه دنبال آن نابودی عقل Ùˆ ÙلسÙÙ‡ در اسلام سنی.
رایلی در کتاب خود :« بسته شدن ذهن مسلمانان32 ادعا Ù…ÛŒ کندکه با پیروزی اشعریان بر اعتزالیان ÙلسÙÙ‡ ÛŒ یونانی Ùˆ عقل از اسلام ( سنی ) رخت بر بست. در آموزه های اشعریان جایی برای اظهار وجود عقل نیست.اشعریان به علل ثانوی اعتقاد ندارند. از اینرو جایی برای علوم اجتماعی Ùˆ علوم طبیعی نمی ماند.33
کاسیرر در Ùصل نهم کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ú©Ù‡ عنوان آن هست: طبیعت Ùˆ Ùیض الهی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ قرون وسطی Ù…ÛŒ نویسد :
" ]در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ توماس آکونیاس[ دو قلمرو ÙˆØÛŒ Ùˆ خرد به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø§Ø² یکدیگر متمایز Ù…ÛŒ شوند. میان Øوزه ÛŒ طبیعت ]= خرد[ Ùˆ Øوزه ÛŒ Ùیض الهی ]=ÙˆØÛŒ[ اختلاط Ùˆ در هم آمیختگی نیست. هر Øوزه ای موضوع های خاص خود را دارد Ùˆ Øقوق ویژه خویش را: اختلاط Øوزه ÛŒ علم Ùˆ ایمان ناممکن است. (...) بر اثر این اصل عمومی، Ùیزیک استقلال Ù…ÛŒ یابد Ùˆ Ù…ÛŒ تواند راه خود را دنبال کند، علم Ùیزیک دیگر زیر سیطره ÛŒ الهیات نیست(...) تبیین هر پدیدار طبیعی خاصی از راه رجوع به براهین کلامی یا توسل جستن به اراده خداوند کاری عبث Ùˆ بیهوده است. توماس آکونیاس در رساله های خود به نام : جامع الهیات Ùˆ نیز جامع ضد زنادقه با این تعری٠ارسطو شروع Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ موضوع
ما بعدالطبیعه یا " ÙلسÙÙ‡ اولی" مطالعه ÛŒ علل نخستین چیزهاست. اما از سوی دیگر خطای عظیمی خواهد بود چنانچه علت نخستین را یگانه علت بشناسیم. چنانچه خدا عمل نماید، صرÙا برای نشان دادن اراده اش عمل نکرده است، بلکه به شیوه ای منظم Ùˆ طبق قاعده Ùˆ از طریق علل میانجی عمل کرده است. وظیÙÙ‡ ÛŒ علم Ùیزیک است Ú©Ù‡ این علل میانجی را مطالعه کند. بدون بصیرتی در مورد علل ثانوی، جهان Ùیزیکی Ùهم ناپذیر Ùˆ معجزه ای پایدار خواهد بود. انکار علل ثانوی یا Ú©ÙˆÚ†Ú© شمردن آن ها به معنی ستایش جلال Ùˆ شکوه خداوندی نیست، بلکه بر عکس از عظمت او Ù…ÛŒ کاهد. " اسطوره دولت ØŒ صÙØات 8-197)
14- ØÚ©Ù… شرعی در باره سنیانی Ú©Ù‡ در دارالØرب اقامت دارند چیست ØŸ
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
«قلمرو " دارالاسلام" یک دامنه ÛŒ اسلامی به شمار Ù…ÛŒ رود، هرکجا Ú©Ù‡ شریعت عمل نمی کند یا در هر قلمرویی Ú©Ù‡ به یک امر ثانویه تنزل داده شده است ( وضعیت درجه دوم)ØŒ آن قلمرو " دارالØرب" به شمار Ù…ÛŒ رود. قلمروی Ú©Ù‡ با ØµÙ„Ø ÛŒØ§ با جنگ موضوع " تغییر " است. هد٠این تغییر ØŒ مجاب کردن غیر مسلمانان به پذیرش شریعت اسلام است Ú©Ù‡ در درجه اول مجموعه ای از اصول اخلاقی است Ú©Ù‡ با Ù…Ùاهیم Øقوقی تقویت شده اند. به این ترتیب شریعت ØŒ مرزها Ùˆ Ù…Ùهوم جامعه راتعیین Ù…ÛŒ کند. زیرا اسلام استوار، Ùˆ Ù…Øدود به شریعت است.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87 .)
اما ØÚ©Ù… شرعی کسانی Ú©Ù‡ در دارالØرب اقامت Ù…ÛŒ کنند، چیست؟ از جمله پروÙسور Øلاق؟ در این باره برنارد لوییس Ù…ÛŒ نویسد: Ùقه اهل سنت زمانی Ø´Ú©Ù„ گرÙت Ú©Ù‡ مسلمانان کشورهای غیر مسلمان را ÙØªØ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ دار الاسلام رو به گسترش بود. از اینرو این مسئله Ú©Ù‡ تکلی٠مسلمانانی Ú©Ù‡ تØت Øاکمیت غیر مسلمانان زندگی Ù…ÛŒ کنند اصلا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÛŒ شد. مسئله وقتی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ در سرزمین Ú©Ùار، غیر مسلمانی به اسلام Ù…ÛŒ گروید. اکنون این تازه مسلمان تکلیÙØ´ Ú†Ù‡ بود؟ آیا باید در دارالØرب بماند یا به دارالاسلام مهاجرت کند؟ به نظر Ùقهای مالکی تکلی٠این تازه مسلمان این بود Ú©Ù‡ در اولین Ùرصت ممکن از سرزمین Ú©Ùر خارج Ùˆ به دارالاسلام وارد شود. در غیر اینصورت اگر کشوری Ú©Ù‡ او در آن میزیست به تصر٠لشگریان اسلام در Ù…ÛŒ آمد، اموالش غارت Ù…ÛŒ شد Ùˆ خود Ùˆ خانواده اش اسیر. در میان Ùقهای پیرو مذهب مالکی در شمال Ø¢Ùریقا بر سر این موضوع نیز بØØ« Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ اگر آذوقه در بلاد اسلامی کمیاب شود آیا مجاز است Ú©Ù‡ مسلمانان برای تهیه آذوقه به اروپا بروند؟ بعضی از Ùقها Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند مجاز است Ùˆ برخی Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند: نه. چون معتقد بودند خرج پول در دیار Ú©Ùر باعث تقویت مالی Ú©Ùار Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در جنگ مسلمانان با آنان به ضرر مسلمین تمام Ù…ÛŒ شود Ùˆ اما Ùقهای شیعه بر خلا٠Ùقهای سنی، با اقامت شیعیان در دیار Ú©Ùر مخالÙتی نداشتند.34
ترجمه Ùارسی کتاب: دولت ممتنع Ù…ÛŒ توانست خیلی بهتر ازاین باشد. البته نثر Øلاق به زبان انگلیسی نامÙهوم است. گویا نخست به عربی Ùکر Ù…ÛŒ کند سپس به انگلیسی Ù…ÛŒ نویسد. ناهمخوانی Ùکر عربی با زبان انگلیسی سبب نامÙهوم شدن عبارات متن انگلیسی شده است. غلط هایی در ترجمه Ùارسی هست مانند قانون اثباتی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتیم باید قانون موضوعه باشد. چند جا مثلا در صÙØÙ‡ ÛŒ 127 Ùوکالتی باید Ùوکویی باشد. ترجمه ÛŒ Ùارسی در چاپ بعدی باید باز نویسی Ùˆ ویرایش شود. پایان.
منابع :
مشخصات متن انگلیسی کتاب وائل بن Øلاق :
1-
Wael Hallaq :The Impossible State: Islam, Politics, and Modernity's Moral Predicament , 272 pages
Publisher: Columbia University Press (November 20, 2012
کتاب Øلاق هنوز به دست نگارنده نرسیده است. متن انگلیسی Ú©Ù‡ در اختیارنگارنده بود Ù¾ÛŒ. دی. اÙ. ÛŒ بود Ú©Ù‡ شماره صÙØاتش منطبق با شماره صÙØات متن کتاب نبود. از اینرو شماره صÙØات انگلیسی کتاب ذکر نشده است.نگارنده امیدواراست Ú©Ù‡ وقتی کتاب به دستش رسید این نقیصه را بر طر٠کند.
2- ارنست کاسیرر، اسطوره¬ی دولت، ترجمه¬ی یدالله موقن( تهران، نشر هرمس، چاپ اول 1377ØŒ چاپ سوم 1393 ØŒ صÙØات 159-161.
3-ابن¬خلدون: مقدمه، ترجمه¬ی Ù…Øمدپروین گنابادی ( تهران ØŒ چاپ دوم 1345) جلد اول، صÙØه¬ی .249
4-مقدمه، صÙØÙ‡ ÛŒ 241.
5-مقدمه، صÙØه¬ ÛŒ 4-253.
6 -Raphael Patai, The Arab Mind, New York, Charles Scribner’s Sons, 1973, p. 73.
.7-Ibid., PP.79-80
8- برای آگاهی بیشتر از تÙاوت Øکومت های سنتی Ùˆ دولت مدرن بنگرید به :یدالله موقن : آزادی Ùˆ عقلانیت، مقالاتی از ماکس وبر Ùˆ در باره ÛŒ ماکس وبر ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ اول1378 ØŒ چاپ چهارم1392 )صÙØات37-1. همچنین به مقاله ÛŒ یدالله موقن : تÙاوت تمدن های شرق Ùˆ غرب از دیگاه ماکس وبر در تلگرامم : .telegram.me/moughen
9- برای آگاهی بیشتر از موضوع نژاد و برده داری در کشور های اسلامی خاور میانه بنگرید به :
Bernard Lewis:Race and Slavery in the Middle East ,Oxford University Press , 1990.
10- ماخذ شماره ÛŒ 7. شماره های داخل پرانتز ها شماره ÛŒ صÙØÙ‡ ÛŒ ترجمه انگلیسی کتاب ماکس وبر : اقتصاد Ùˆ جامعه است Ú©Ù‡ از روی چاپ چهارم آن (توبینگن، 1956) صورت گرÙته است مشخصات آن:
Max weber , Economy and society , eds . Guenther Roth and Claus Wittich ; trans . E. Fischoffetal . New York : Bedminster Press , 1968 ; reissued Berkeley and Los Angeles : University of California Press , 1978
11 - Ira M. Lapidus, Tribes and State Formation in Islamic History,
در کتاب:
Tribes and State Formation in the Middle East, University Of California Press, P.30.
12- Tibi, Bassam, The simultaneity of the Unsimultaneus:Old Tribes and Imposed Nation,
در کتاب :
Tribes and State Formation in the Middle East, P.134.
13- Pryce-Tones, The Closed Circle, P.33.
14- Patricia Crone :â€The Tribe and the Stateâ€
در کتاب :
T.A.Hall,ed., State in History, Oxford, Oxford University Press, 1989, P.460.
15- I bid.,p.461.
16- Barbara Freyer Stowasser(Editor) Yvonne Yazbeck Haddad (Editor) Islamic Law and the Challenges of Modernity, AltaMira Press, 2004.
17- Joseph Schacht, “problems of Modern Islamic Legislationâ€, Studia Islamica 12(1960) , 1001-101.
18- Snouck Hurgronjie, Christian, Selected Works,ed. J.Schacht and G.H. Bausqet, Leiden, 1957.P.261.
19- ماکس وبر: جامعه شناسی Øقوق] Ùقط بخش قانون چینی، قانون اسلامی، قوانین ایران Ùˆ قانون یهودی[ ترجمه ÛŒ یدالله موقن، مجله ÛŒ ناقد ( تهران، سال اول، شماره ÛŒ چهارم شهریور- آبان 1383) صÙØات 34-13 . علاقمندان Ù…ÛŒ توانند این نوشته را در کانال تلگرامم نیز بیابند: telegram.me/moughen
20- Emile Durkheim, Formes Elementaires de la vie religieuse, Paris, 1912,p.295.
,ودر ترجمه ی انگلیسی آن:
Elementary Forms of Religious Life,1915,206.
21-Reuben Levy , "Usage,Custom and Secular Law under Islam"
در کتاب:
The Social Structure of Islam, London & New York, Routledge, P.274.
22- یدالله موقن: تÙاوت Ùرهنگ های شرق Ùˆ غرب از دیدگاه ماکس وبر صÙØات 6-7
Ùˆ نیز 18-16. در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ Ùˆ نیز کانال .telegram.me/moughen تلگرامم .
23- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : لوسین لوی-برول: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده، ترجمه ی یدالله موقن( تهران ، نشر هرمس،چاپ اول 1389، چاپ سوم 1393)
Ùˆ نیز بنگرید به :یدالله موقن : لوسین لوی-برول Ùˆ مسئله ÛŒ ذهنیت ها( تهران، دÙتر پژوهش های Ùرهنگی، 1389.)
Ùˆ نیز بنگرید به : ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورتهای سمبلیک جلد دوم : اندیشه ÛŒ اسطوره ای، ترجمه یدالله موقن ( تهران، نشر هرمس، چاپ 1378ØŒ چاپ چهارم 1393)
Ùˆ نیز بنگرید به : یدالله موقن : ارنست کاسیرر Ùیلسو٠Ùرهنگ ( تهران، Ø°Ùتر پژوهش های Ùرهنگی، 1389.
24- Bernard Lewis, Islam in Histroy: Ideas, People and Events in the Middle East, New edition, Revised and Expanded, Open Court Publishing Company,1993,p.298.
25- برای Ø´Ø±Ø Ø¨ÛŒØ´ØªØ± بنگرید به : یدالله موقن: (( متÙکران Ùرانسوی Ùˆ مسئله ÛŒ تØول ذهن انسان: جامعه شناسی شناخت یا جامعه شناسی آگاهی)) ( Ù‡Ùته نامه ÛŒ صدا، شماره ÛŒ 58 آبان 1394). صÙØات 9-38.) Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم Telegram.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ.
26- Bernard Lewis: From Babel to Dragomans: Interpreting the Middle East, Oxford , 2004,P.302.
27- برای Ø´Ø±Ø Ø¨ÛŒØ´ØªØ± بنگرید به : Ú¯ÛŒ آرشه : لائیسیته ترجمه ÛŒ عبدالوهاب اØمدی ( تهران، موسسه انتشارات آگاه، 1385) Ùˆ نیز موریس باربیه: مدرنیته ÛŒ سیاسی ترجمه ÛŒ عبدالوهاب اØمدی ( تهران، نشر آگه، چاپ یکم 1383ØŒ چاپ سوم 1392) بخش دوم، Ùصل دوم: پیدایش مدرنیته ÛŒ سیاسی در ایالات متØده Ùˆ Ùرانسه صÙØات 183-159.
28- Bernard Lewis, What Went Wrong? Oxford University Press,2002,P.106
برنارد لوئیس : مشکل از کجا آغاز شد؟ ترجمه ÛŒ شهریار خواجیان، (تهران، نشر اختران،1383) صÙØات 5-154.[
29- Ibid.,P.103.
Ùˆ در ترجمه Ùارسی آن صÙØÙ‡ 151.[
- Ibid.,PP.113-4. 30
Ùˆ در ترجمه ÛŒ Ùارسی صÙØات 6-165.
31 – برای آگاهی بیشتر بنگرید به : Baphael Patai: The Arab Mind, revised edition, New York, 2002, PP. 72-5.
برای آگاهی از نظریه ساپیر- ور٠بنگرید به مقاله ÛŒ « زبان ØŒ اندیشه Ùˆ Ùرهنگ » در کتاب زیر :
یدالله موقن: زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ، مقالات ترجمه شده Ùˆ تالیÙÛŒ ( تهران، نشر هرمس، 1378 ) صÙØات 30-1 Ùˆ نیز در کانال تلگرامم به آدرس Telegram.me/moughen Ùˆ همچنین در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ[
32- Robert R. Reilly The Closing of the Muslim Mind: How Intellectual Suicide Created the Modern Islamist Crisis, Intercollegiate Studies Institute; 1 edition 2011
33- لوسین لوی-برول در کتاب زیر نشان داده است که ذهنیت ابتدائی از درک " علل ثانوی" عاجز است:
Lucien Levy-Bruhl : La Mentalite Primitive , P.u.F . 1992.
و ترجمه ی انگلیسی آن :
Lucien Levy – Bruhl: Primitive Mentality Translate by Lilian A. Clore, George Allen & unwin Limited, 1993.
34- Bernard Lewis, Islam in History, PP.366-7.
نسخه Ù¾ÛŒ.دی.اÙ. این مقاله را در کانل تلگرامم بیابید :https://t.me/moughen
یدالله موقن
"دولت ممتنع"
وائل بن Øلاق: دولت ممتنع1 ترجمه¬ی دکتر مهدی رضایی( تهران، نشر خرسندی، چاپ اول، 1395).262صÙØÙ‡ ØŒ 21000 تومان.
وائل بن Øلاق(متولد 1955 میلادی) استاد بنیاد اوالون (Avalon Foundation) در بخش علوم انسانی دانشگاه کالیÙرنیا است. او را در میان پانصد مسلمانی Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ بیشترین تأثیر را داشته اند. (گرچه او را مسیØÛŒ Ù…ÛŒ دانند ولی کتاب هایش همه در ستایش Ùقه سنی است .Øتی Ù…ÛŒ توان او را بنیادگرای سنی دانست.)Øلاق چندین کتاب Ùˆ تعداد زیادی مقاله ÛŒ تØقیقی در زمینه ÛŒ Ùقه (سنی) نگاشته است. دو کتاب از او به Ùارسی ترجمه شده است یکی "تاریخ تئوری های Øقوقی اسلامی" ترجمه ÛŒ Ù…Øمد راسخ ( تهران ØŒ نشر نی، چاپ اول 1386ØŒ چاپ سوم 1393) Ùˆ دیگری "دولت ممتنع" Ú©Ù‡ عنوان ترجمه ÛŒ کتاب اخیر به عربی هست: "دولت مستØیله". Øلاق در مقدمه ÛŒ کتاب Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ده سال از عمر خود را صر٠نوشتن این کتاب کرده است. (دولت ممتنع، ترجمه ÛŒ Ùارسی، ص 13).
مقدمه ÛŒ کتاب با این سخنان آغاز Ù…ÛŒ شود: «بØØ« این کتاب نسبتاً ساده است: دولت اسلامی، اگر با هر تعری٠استانداردی از آنچه دولت مدرن نامیده Ù…ÛŒ شود داوری شود، وجودش ناممکن Ùˆ اصطلاØÛŒ است با خود در تناقض» (ترجمه ÛŒ Ùارسی، صÙØÙ‡ ÛŒ 15) البته نگارنده در این مقاله دربعضی جاها ترجمه ÛŒ Ùارسی را اندکی تغییر داده است.) اما چرا "دولت اسلامی" از نظر Øلاق وجودش ممتنع است؟ Øلاق Ù…ÛŒ نویسد:«هرگز یک دولت اسلامی وجود نداشته است. دولت [یک پدیده ÛŒ] مدرن است Ú©Ù‡ مدرنیسم آن را به وجود آورده است. من مدرن را واØد زمانی خاصی در نقطه ای از تاریخ انسان نمی دانم Ø› بلکه مدرن را ساختاری ویژه از روابطی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ خود را به عنوان یک پدیده ÛŒ بی مانند متمایز Ù…ÛŒ کند. مدرن Ú©ÛŒÙیت ویژه ای است. بنابراین به کارگیری Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø "دولت اسلامی" یعنی چیزی Ú©Ù‡ در تاریخ وجود داشته است نه تنها غلطیدن به مغالطه ÛŒ تاریخی است بلکه همچنین Ù†Ùهمیدن تÙاوت های ساختاری Ùˆ Ú©ÛŒÙÛŒ میان دولت مدرن Ùˆ "پیشینیانش" است؛ به ویژه درک نکردن تÙاوت ساختاری Ùˆ Ú©ÛŒÙÛŒ میان دولت مدرن است با آنچه Øکمرانی اسلامی Ù…ÛŒ نامم.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87)
ایرادی Ú©Ù‡ منتقدان به Øلاق گرÙته اند این است Ú©Ù‡ اگر Øکمرانی اسلامی را با Øکومت های سنتی یا Øکومت های قرون وسطایی مقایسه Ù…ÛŒ کرد شباهت های زیادی میان آن ها آشکار Ù…ÛŒ شد. Øلاق Ù…ÛŒ نویسد:«پارادایم [یا الگوی] قانون مدرن ØŒ قانون موضوعه است Ú©Ù‡ [مترجم Ùارسی به اشتباه Positive Law را قانون اثباتی ترجمه کرده است Ú©Ù‡ درستش قانون موضوعه است.] ØÚ©Ù… اÙسانه ای Øاکمیت اراده ÛŒ [مردم] است . اما قانون اسلامی، قانون موضوعه نیست، بلکه قانون ماهوی است. (...) امروزه برای مسلمانان پذیرش قانون موضوعه ÛŒ دولت Ùˆ Øاکمیتش قطعاً به معنی پذیرÙتن قانونی است Ú©Ù‡ از اراده ÛŒ سیاسی [مردم] ناشی شده است، قانونی Ú©Ù‡ انسان وضع کرده است. انسانی Ú©Ù‡ اخلاق Ùˆ خلق Ùˆ خویش طبق شرایط مدرن تغییر Ù…ÛŒ کند.» (دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 135).
چرا به ادعای Øلاق مسلمانان نمی توانند دولت مدرن Ùˆ قوانین موضوعه ÛŒ آن را بپذیرند؟ پاسخ Øلاق این است: «اگر جهان Ùیزیکی، در تمامیتش، اشتقاقی است، پس نمی تواند Ùرم واقعی آغازینی داشته باشد، شامل داشتن یک قانون یا Ú©Ùد اخلاقی. بنابراین خداست Ú©Ù‡ یگانه قانونگذار است. Ùˆ او Ùˆ تنها اوست Ú©Ù‡ Øاکم است ÙˆØاکم خواهد ماند. اگر Øاکمیت دولت مدرن در [وضع] قانون تجلی پیدا Ù…ÛŒ کند، Øاکمیت خدا نیز [در وضع قانون] تجلی Ù…ÛŒ یابد. قانون خدای مسلمانان شریعت است، ساده Ùˆ بی پیرایه.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 89)
از نظر Øلاق Øکمرانی اسلامی یک تئوکراسی است Ùˆ شدیداً با سکولاریسم Øاکم بر دولت مدرن در تقابل است. وقتی Øلاق مدعی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ مسلمانان نمی توانند قوانین موضوعه را بپذیرند از آن روست Ú©Ù‡ قانون موضوعه قانونی است Ú©Ù‡ اعضای پارلمان ها وضع کرده اند. این قانون ØŒ قانونی Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ عقلانی است . قوانین موضوعه سکولارند. بنابراین مسلمانان نمی توانند قوانین سکولار را بپذیرند. Ùقط خدا Ù…ÛŒ تواند قانون وضع کند نه انسان. قوانینی Ú©Ù‡ خدا وضع کرده قوانین شرع هستند.
1-تقابل اندیشه یونانی با اندیشه یهودی بر سر منشا قانون و اخلاق
اگر Øلاق با تاریخ ÙلسÙه¬ی غرب آشنایی بیشتری می¬داشت می¬توانست نه تنها تعارض میان دولت مدرن Ùˆ Øکمرانی اسلامی بلکه تعارض میان برداشت یونانی از قانون Ùˆ اخلاق با برداشت پیامبران یهودی از این دو را نیز متذکر شود. گویی، ÙیلسوÙان یونانی Ùˆ پیامبران یهودی به دو قطب متقابل عالم تÙکر تعلق دارند. کاسیرر در Ùصل Ù‡Ùتم کتاب« اسطوره¬ی دولت» Ú©Ù‡ عنوانش هست: زمینه¬ی دینی Ùˆ مابعدالطبیعی نظریه¬ی قرون وسطایی دولت، می¬نویسد: «(...) میان اندیشه¬ی اÙلاطون Ùˆ شیوه¬ی عمومی اندیشه Ùˆ Ùرهنگ یونانی، همنوایی Ùˆ هماهنگی کاملی وجود دارد. ÙˆÛŒ به زبان ÙلسÙÛŒ خود همان اعتقادی را بیان می¬کند Ú©Ù‡ شاعران بزرگ تراژدی¬سرای یونانی اسخیلوس Ùˆ سوÙوکلس بیان می¬داشتند. "قوانین نامدون"ØŒ قوانین عدالت، آغازی در زمان ندارند، آن¬ها را هیچ قدرت بشری یا آسمانی نیاÙریده است.
این قوانین ازآن امروز Ùˆ دیروز نیستند هیچکس آغازشان را نمی¬داند آن¬ها جاودانه¬اند. (سوÙوکلس: آنتیگون)
در نظر متÙکران مسیØÛŒ قرون وسطی، این برداشت یونانی از قانون جاودانه Ùˆ غیرشخصی ØŒ پذیرÙتنی Ùˆ قابل Ùهم نبود. (...)
برداشت موسوی از قانون را نمی¬توان با برداشت اÙلاطون از قانون هم تراز دانست. این دو برداشت نه تنها متÙاوت بلکه سازش ناپذیرند. قانون موسوی از پیش قانون¬گذاری را تصور می¬کند Ú©Ù‡ بدون او، Ú©Ù‡ قانون را [بر پیامبر]نازل می¬کند Ùˆ Øقیقت Ùˆ اعتبار Ùˆ مرجعیت آن را تضمین می¬نماید، قانون بی¬معنی می¬شود. این تصور بسیار دور از آن چیزی است Ú©Ù‡ در ÙلسÙه¬ی یونان می¬یابیم. همه¬ی نظام¬های اخلاقی¬ای Ú©Ù‡ متÙکران یونانی مانند سقراط Ùˆ دموکریتوس، اÙلاطون Ùˆ ارسطو، رواقیان Ùˆ اپیکوریان پروردند وجه مشترکی دارند. آن¬ها همه بیانگر یک [جریان] Ùˆ همان عقل¬گرایی intellectualism) )بنیادی٠اندیشه¬ی یونانی¬اند. این اندیشه¬ی عقلانی است Ú©Ù‡ باید موازین٠سلوک اخلاقی را بیابد، Ùˆ این خرد است Ùˆ Ùقط خرد Ú©Ù‡ می¬تواند بدین موازین، اعتبار ببخشد. برخلا٠این عقل¬گرایی یونانی، دین مرسل با اراده¬گرایی Voluntarism)) عمیق Ùˆ راسخ خود مشخص می¬شود. خدا یک شخص است Ùˆ این بدین معنی است Ú©Ù‡ خدا، اراده است. هیچ¬گونه روش منطقی Ùˆ استدلالی نمی¬تواند ما را به Ùهم این اراده قادر سازد. خدا باید خود را به ما متجلی کند Ùˆ Ùرمان¬های خود را بشناساند. پیامبران، دیگر انواع ارتباط با الوهیت را مردود می¬دانستند. آدمی نمی¬تواند با اجرای اعمال بدنی Ùˆ شعایر Ùˆ مناسک با ملکوت الاهی تماس برقرار کند. راه شناخت خدا اجرای Ùرایض اوست. راه ارتباط با او Ùقط از طریق خواندن دعاها یا تقدیم قربانی¬ها نیست بلکه Ùرمانبرداری از اراده¬ی اوست.
ارمیا نبی گوید: این است عهدی که بعد از این ایام با خاندان اسراییل خواهم بست. شریعت خود را در باطن ایشان خواهم نهاد و آن را بر دل ایشان خواهم نوشت. (Jeremiah, 31.33.)
Ùˆ میکای نبی گوید: ای مرد از آنچه نیکوست تو را اخبار نموده¬ام Ùˆ خداوند از تو Ú†Ù‡ می¬خواهد غیر از این Ú©Ù‡ انصا٠را به جا آوری Ùˆ رØمت او را دوست بداری Ùˆ در Øضور خدای خویش با Ùروتنی سلوک نمایی. (Micah, 6.8.)
در اینجا خدا آن گونه نیست Ú©Ù‡ در اندیشه¬ی یونانی توصی٠شده است: قله¬ی جهان معقول، عالی¬ترین موضوع شناخت یعنی شناخت ایده¬ی نیک. در اندیشه¬ی یهودی انسان باید از خود خدا یعنی از طریق ÙˆØÛŒ اراده¬ی او [ Ú©Ù‡ به پیامبران یهود نازل شده است] خوب Ùˆ بد را بیاموزد Ùˆ نه مانند اندیشه¬ی یونانی از طریق دیالکتیک.
تعارض میان اندیشه¬ی یونانی Ùˆ اندیشه¬ی یهودی به Ú©Ù„ ÙلسÙه¬ی اسکولاستیک سرایت کرد؛ Ùˆ سیرش را از میان قرون، از سنت آگوستین تا توماس آکویناس، معین نمود.» 2
در اینجا با دو ذهنیت متمایز روبروییم یکی ذهنیت یونانی و دیگری ذهنیت یهودی که زیر مجموعه ی ذهنیت اقوام سامی است یا به قول کاسیرر با دو جهان سمبلیک روبروییم یکی جهان سمبلیک منطقی - علمی و دیگری جهان سمبلیک اسطوره ای – دینی.
آنچه Øلاق در کتاب دولت ممتنع می¬خواهد بگوید این است Ú©Ù‡ تÙسیر Ù…Øتویات Ùقه سنی با پدیده¬هایی Ú©Ù‡ از خردگرایی مدرن غربی ناشی شده اند همخوانی ندارند؛ همچنان Ú©Ù‡ ÙˆØÛŒ پیامبران بنی¬اسراییل با عقل¬گرایی یونانی در تعارض بود.
2-Øکمرانی اسلامی Ùˆ ارتباطش با عصبیت قبیله ای اعراب
Øلاق همه چیز را در آسمان می¬بیند. باید او را از عالم لاهوت به عالم ناسوت پایین آورد Ùˆ پرسش¬های اساسی زمینی از او کرد. Øکمرانی اسلامی در Ú†Ù‡ نوع جامعه¬ای برقرار بوده است؟ در این باره Øلاق کاملاً سکوت کرده است. پاسخ این است Ú©Ù‡ اسلام در میان قبایل عرب ظهور کرد Ùˆ Øکمرانی اسلامی هم در جامعه¬ای قبیله¬ای یا ملوک¬الطوایÙÛŒ استمرار داشته است. Øکومت بر جامعه¬ای متشکل از قبایل را مسلماً نمی¬توان با دولت-های مدرن غربی مقایسه کرد. میان Øکمرانی اسلامی Ùˆ قبایل عرب Ú†Ù‡ نسبتی برقراربوده است؟ مسلم است Ú©Ù‡ در جوامع ملوک¬الطوایÙÛŒ هر قبیله¬ای Ú©Ù‡ قوی¬تر باشد Ùˆ به قول ابن¬خلدون عصبیتی بیشتر از خود نشان دهد او Øکومت را تصاØب خواهد کرد. در همین رابطه ابن¬خلدون در کتاب مقدمه می¬نویسد:
«(...) ریاست جز به وسیله¬ی قدرت Ùˆ غلبه به دست نمی¬آید Ùˆ غلبه هم ،چنان Ú©Ù‡ یاد کردیم ØŒ تنها از راه عصبیت Øاصل می¬شود. از این رو ناچار باید ریاست بر یک قوم از عصبیتی برخیزد Ú©Ù‡ بر یکایک عصبیت¬های دیگر همان قوم مسلط باشد؛ زیرا همین Ú©Ù‡ دیگر عصبیت¬های آن خاندان ØŒ قدرت Ùˆ غلبه¬ی عصبیت خاندان آن رییس را اØساس کنند سر Ùرود می¬آورند Ùˆ ریاست او را اذعان می¬کنند Ùˆ پیروی از ÙˆÛŒ را بر خود لازم Ù…ÛŒ-شمارند.»3
و نیز در همان کتاب می¬خوانیم:
«(...) پس به ثبوت می¬رسد Ú©Ù‡ در هر امری انسان بخواهد مردم را بدان وادارد از قبیل نبوت یا تأسیس سلطنت یا هر تبلیغ Ùˆ دعوت دیگری به طریق اولی Ù…Øتاج یاری Ùˆ همراهی دیگران است؛ زیرا به علت سرکشی Ùˆ عصیانی Ú©Ù‡ در نهاد بشر نهÙته است، رسیدن به هد٠در همه¬ی اینها بی¬شک از راه جنگ Ùˆ خونریزی Øاصل می¬شود؛ Ùˆ همچنان Ú©Ù‡ در سطور پیش یاد کردیم ØŒ عصبیت، به ویژه در نبرد Ùˆ زد Ùˆ خورد Ùˆ کشتار ضرورت کامل دارد.» 4
ابن¬خلدون صراØتاً می¬گوید Ú©Ù‡ اگر عصبیتی نباشد قبیله انسجام خود را از دست می¬دهد، تعصب یا عصبیت Øتی برای پیشبردامر نبوی نیز ضروری است. Ùˆ باز در همین ارتباط می¬خوانیم:
«پس معنی Øسب به اصل Ùˆ نسب باز می¬گردد Ùˆ ما در صÙØات پیش این اصل را روشن کردیم Ú©Ù‡ نتیجه¬ی Ùˆ Ùایده¬ی خاندان Ùˆ نسب، عصبیت است؛ Ú†Ù‡ غرور قومی Ùˆ یاری کردن به یکدیگر در پرتو آن Øاصل می¬شود. پس هرگاه عصبیت قبیله مایه¬ی بیم Ùˆ هراس دشمنان باشد Ùˆ خاندان¬های آن پاکدامن ومصون از تعرض باشند، سود نسب در آن آشکارتر Ùˆ نتیجه¬ی آن نیرومندتر خواهد بود Ùˆ شمردن نیاکان بلندپایه هم بر سود آن خواهد اÙزود. بنابراین Øسب Ùˆ بزرگی در میان خداوندان عصبیت ریشه دارد Ùˆ Øقیقی است؛ زیرا آنان از نتایج دودمان Ùˆ نسب بهره¬مند می¬شوند. Ùˆ میزان برخورداری خانواده از ثمرات بزرگی به نسبت٠اختلاÙ٠عصبیت¬ها، با یکدیگر متÙاوت است؛ Ú†Ù‡ تنها راز این گونه بزرگواری¬ها در همان عصبیت است.» 5
آیا در میان اعراب با گذشت زمان این عصبیت قبیله¬ای از میان رÙته است؟ به هیچ وجه. پتای در کتاب: " ذهنیت عرب" می¬نویسد:
«نه تنها شهرنشینان عرب بلکه کل جهان عرب به بدویان٠عرب به منزله¬ی تصاویر و شکل¬هایی از دوران گذشته، نیاکان زنده، میراث آخرین روزها و شواهد شکوه باستانی عصر قهرمانی می¬نگرند. از این رو خلق و خوی بدوی و نیز رسوم اخلاقی اریستوکراتیک بدویان برای جهان عرب، به طور عام، اهمیت به سزایی دارد.»6
ونیز می گوید :
"خصوصیات جنگجویان صØرانورد عرب، الگوی اعراب¬اند؛ نمونه¬ی بارز Ùضیلت Ùˆ شر٠شناخته می¬شوند Ùˆ "ایده¬آل های " اعراب هستند. ممکن است عربی در Øاشیه¬ی شهرها یا روستاها زندگی کند اما برایش صØرانشینان عرب Ùˆ بدویان عرب هنوز، هم در ایدئولوژی وهم در درجه¬بندی ارزش¬ها خیلی بزرگ Ù…ÛŒ نمایند Ùˆ در Øقیقت نخستین مقام را دارند. این وضع با این عمل بسیاری از Ùقهای (سنی) تقویت شد Ú©Ù‡ آنان در تصمیم¬گیری¬های Øقوقی خود اغلب به پیشینه¬ی بدوی اØکام رجوع می¬کردند Ùˆ لغت-شناسان عرب نیز با درنظرگرÙتن کاربرد واژه¬ها توسط بدویان درباره¬ی مسائل بسیار ظری٠دستور زبانی تصمیم می¬گرÙتند. اگر اتکای به صØرانشینان Ùˆ بدویان عرب، برای اجتماع، به طور عام، عملی پسندیده بود برای گروه¬های اجتماعی کوچک¬تر به طریق اولی عملی پسندیده تر بود.(...) در بسیاری از خانواده¬ها ØÙظ سنت ¬های قبیله¬ای با این ادعای بیشتر عرب¬ها Ú©Ù‡ اجدادشان متعلق به Ùلان قبیله بوده¬اند نوستالژی عمومی برای خصائل عرب بدوی را نشان Ù…ÛŒ دهد (...) کسانی Ú©Ù‡ در رده¬های پایین اجتماع هستند مانند پیشه¬وران Ùˆ کارگران سنت اجداد بدوی¬شان را به دقت Ùˆ غیرتمندانه ØÙظ می¬کنند؛ زیرا سنت اجداد بدوی¬شان بدان¬ها این ادعا Ùˆ Ùقط این ادعا را می¬دهد Ú©Ù‡ آنان مقام Ùˆ وضعیت مهمی داشته¬اند.»7
البته پتای در باره شیوه ÛŒ اندیشیدن اعراب Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ غیرتاریخی است Ùˆ گذشته ،از هر نوعی، برایشان قدسی است. این شیوه تÙکر را کاسیرر اسطوره ای Ù…ÛŒ نامد.
3- پاتریمونیالیسم شرقی
الÙ- Øکومت های سنتی
Øلاق برای توصی٠نظام Øاکم بر کشور های خاور میانه از اصطلاØات جامعه شناسی غربی استÙاده نمی کند. چون اصولا علوم غربی را – Ú†Ù‡ طبیعی Ùˆ Ú†Ù‡ اجتماعی – قبول ندارد.زیرا علوم غربی را زاییده ÛŒ مدرنیته Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مانند مدرنیته سرشتی سکولار دارند. آنچه بر کشور های خاور میانه Øاکم بوده Ùˆ هست پاتریمونیالیسم است نه سرمایه داری Ùˆ نه نئولیبرالیسم. این شعار های تو خالی بعضی Ú†Ù¾ هاست Ú©Ù‡ نمی دانند سرمایه داری برای رشد خود به وجود Ú†Ù‡ چیز هایی نیازمند است Ø› مانند : Øکومت عقلانی ØŒ نظام قضایی عقلانی Ùˆ جامعه عقلانی شده Ú©Ù‡ هیچ کدام از این ها در هیچ کشور خاور میانه ای تØقق نیاÙته است. پاتریمونیالیسم این گونه تعری٠می شود :
"وبر Ù…Ùهوم پاتریمونیالیسم را در مورد همه شکلهای سلطه سنتی به کار Ù…ÛŒ برد Ú©Ù‡ بر پایه تمایز نقش سیاسی از سایر نقشها استور باشد Ùˆ نیز براساس سازمانی در پهنه سرزمینی با Øدود جغراÙیایی معلوم Ùˆ مشخص موجودیت یاÙته باشد. برخلا٠سلطۀ پدرسالار، سلطۀ پاتریمونیال دارای دستگاه اجرایی Ùˆ کادر نظامی است Ú©Ù‡ سرسپردۀ شخص Ùرمانروا هستند. پاتریمونیالیسم ،کم Ùˆ بیش، در چارچوب سنت عمل Ù…ÛŒ کند Ùˆ منقاد آن است. در نظر وبر جامعۀ سنتی پیوستاری است Ú©Ù‡ Ùئودالیسم Ùˆ پاتریمونیالیسم دو قطب اÙراطی آن هستند. البته پیداکردن تیپ ایده آل برای پاتریمونیالیسم امری Ù…Øال است. در هر نوع جامعۀ سنتی معمولاً انواع سلطۀ سنتی وجود دارند؛ اما Ùقط یک نوع سلطه ØŒ غالب تر از دیگر انواع سلطه هاست . نوع اÙراطی پاتریمونیالیسم ØŒ Øکومت سلطانی است Ú©Ù‡ در آن اختیارات سلطان Ùزون از Øد است. برخلا٠آنچه در چند دهۀ اخیر گروهی از مارکسیست ها ،به پیروی از مورخان روسی ØŒ Ù…ÛŒ Ú¯Ùته اند نظام Øاکم بر ایران نه Ùئودایسم بلکه پاتریمونیالیسم بوده Ùˆ هست .
شباهت پاتریمونیالیسم به بوروکراسی از آن روست Ú©Ù‡ هر دو، سلطه ÛŒ کاریزمایی را Ù†ÙÛŒ Ù…ÛŒ کنند. سلطه سنتی نهادی پایدار Ùˆ بادوام است Ùˆ هنجارهایش برای همه ÛŒ امور پیشاپیش مستقر شده اند ØŒ یعنی هنجارهای آن عقلانی Ùˆ ÙÙ†ÛŒ نیستند بلکه ماهیتی عملی دارند. این هنجارها، رسوم Ùˆ سنت هستند Ú©Ù‡ بر پایه اعتقاد به قداست شان، نقض ناشدنی Ùˆ تغییر ناپذیرند. در واقع آنچه سلطه ÛŒ سنتی به عنوان معیار Ùˆ هنجار Ù…ÛŒ شناسد «دیروز جاویدان» است Ú©Ù‡ همواره همین است Ú©Ù‡ بوده است Ùˆ همیشه نیز همین خواهد بود. جامعه سنتی Ùاقد قانون اساسی است. بنابراین ÙˆØدت آن به شخص Ùرمانروا وابسته است Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ اش ØÙظ Ùˆ Øراست «دیروز جاویدان» Ùˆ تداوم آن است. اطاعت از Ùرمانهای Ùرمانروا ØŒ گردن نهادن به یک اصل Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ براساس انضباط Ùˆ انجام وظیÙÙ‡ باشد نیست بلکه Ø´Ú©Ù„ تعبد Ùˆ بندگی را دارد. Ù‡Ú¯Ù„ نیز دریاÙته بود Ú©Ù‡ نوع Øکومت کشورهای آسیایی تئوکراتیک است. یعنی خدا Ùرمانروای زمینی است Ùˆ Ùرمانروای زمینی، خداست. Ùرمانروا همزمان هر دوی آنهاست. خدا Ú©Ù‡ در Ùرمانروا Øلول کرده است بر دولت Øاکم است.
تاریخ نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ Øاکمیت پاتریمونیالیسم Ùاقد دستگاه اداری به معنای جدید بوده است ØŒ شاه خلیÙÙ‡ یا سلطان دستیاران خود را از میان خدمه خود یا متنÙذین Ù…ØÙ„ÛŒ بر Ù…ÛŒ گزیده Ùˆ اگر خارج از قلمرو پاتریمونیالیسم از وجود اشخاص استÙاده Ù…ÛŒ کرده ØŒ کسانی را برمی گزیده Ú©Ù‡ مزدور Ùˆ غلام Øلقه به گوش او باشند. در واقع، Øکومت پاتریمونیال، به رغم ظاهر آن، نوعی Øکومت خان خانی Ùˆ ملوک الطوایÙÛŒ است Ùˆ در آن چیزی به نام دولت وجود پیدا نکرده است گرچه ظاهراً نظام پاتریمونیال ناگزیر به برپایی دستگاه اداری Ù…ÛŒ شود، اما تÙاوت این دستگاه با بوروکراسی جدید در این است Ú©Ù‡ در نظام پاتریمونیال صاØب منصبان معمولاً منصب خود را از شخص سلطان Ù…ÛŒ خرند Ùˆ بدین طریق مالک منصب خود Ù…ÛŒ شوند. آنها مالک وسایل اداری منصب خود نیز هستند، به ویژه هنگامی Ú©Ù‡ در ایالات از سوی خلیÙÙ‡ یا سلطان Øکومت Ù…ÛŒ کنند. آنچه در نظام پاتریمونیال معنایی ندارد تÙکیک Øوزه امور خصوصی از Øوزه امور عمومی است یعنی میان مناÙع شخصی صاØب منصب Ùˆ مناÙع عمومی Ú©Ù‡ به Ù†ØÙˆÛŒ با منصب او ارتباط داشته باشد تمایزی وجود ندارد. در گزینش صاØب منصبان به ندرت توانایی آنان در رتق Ùˆ Ùتق امور در نظر گرÙته Ù…ÛŒ شد. یگانه معیاری Ú©Ù‡ برای انتخاب آنان وجود داشت این بود Ú©Ù‡ مورد الطا٠سلطان قرار گرÙته باشند. به سخن دیگر نظام پاتریمونیال درکی از تخصص Ùˆ کاردانی ندارد بلکه Ùقط نسب Ùˆ سرسپردگی اÙراد به شخص سلطان معیار رسیدن آنان به مناصب بوده است. بنابراین در نظام پاتریمونیال به جای کارمندان، صاØب منصبان Ùˆ به جای شهروندان، رعایا Ùˆ بندگان وجود دارند. چون قدرت در وجود شخص سلطان یا خلیÙÙ‡ تجسم Ù…ÛŒ یاÙت بنابراین ارتش به شخص او ÙˆÙادار بود نه به نظام Øکومت."8
ب- Øکومت سلطانی
Øلاق خواهان باز گشت Øکمرانی اسلامی است. ببینیم Ú©Ù‡ سلطانیسم Ú©Ù‡ بخشی از نظام Øکمرانی اسلامی بوده است نیروی نظامی خود را برای جنگ با Ú©Ùار یا دیگر رقبای سیاسی ØŒ Ú©Ù‡ مسلمان هم بوده اند ØŒ چگونه تهیه Ù…ÛŒ کرده است. Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
"سلطانیسم اجرایی، Ùˆ مشخصا شاخه ÛŒ نظامی آن، به برده- سربازهایی متکی بود Ú©Ù‡ زندگی Ùˆ شغل آنها وق٠جنگ Ùˆ خشونت بود.این سرباز ها را از خانواده هایشان Ù…ÛŒ خریدند یا آنها را Ù…ÛŒ ربودند. آنها با توجه به توانایی های Ùردی شان به عنوان سرباز پیاده ØŒ سواره نظام ØŒ منشی یا Ùرمانده تعلیم Ù…ÛŒ دیدند Ùˆ زندگی خود را در ازای دریاÙت مزد ( به Ø´Ú©Ù„ مواجب ØŒ زمین Ùˆ غیره ) در خدمت سلطان Ù…ÛŒ گذاشتند.آنان دور از جمعیت غیر نظامی زندگی Ù…ÛŒ کردند ،سبک زندگی متÙاوتی داشتند Ø› Ùˆ بسیاری از آنان نمی توانستند به زبان Ù…ØÙ„ÛŒ صØبت کنند.از سوی دیگر ØŒ یک مسلمان عادی به طور معمول در جنگ شرکت نمی کرد Ø› او طبق شریعت تنها از طریق جهاد مجاز در جنگ بود . " دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ141.
پس Øلاق در تخیلات شیرین خود در Ù¾ÛŒ اØیای نظام برده داری است Ùˆ این بردگان وظیÙÙ‡ ÛŒ جهاد را بر عهده خواهند داشت.9
پ-دولت مدرن
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
"زمانی کانت بیان کرد Ú©Ù‡ Øتی گروهی از شیاطین نیز Ù…ÛŒ توانند به تشکیل یک دولت بپردازند، البته به شرط آنکه دارای هوش لازم باشند. علی رغم تاکید موجه کانت در خصوص این Ú©Ù‡ این شیاطین عقل داشته باشند، اما Ù…ÛŒ توان طبق شواهد تجربی در قلمرو سیاست، هم در دوره ÛŒ جدید Ùˆ هم در دوران تاریخی، نظر کانت را تصØÛŒØ Ú©Ø±Ø¯. چون دولتی با این سرشت Øداقلی Ú†Ù‡ به وسیله ÛŒ گروهی گمراه رهبری شود Ú†Ù‡ به وسیله ÛŒ دسته ای از شیاطین این دولت ØŒ در معنای واقعی کلمه، نمی تواند دولتی «مدرن» باشد. این دولت نمی تواند الگو قرار بگیرد، Øتی اگر رهبرانش دارای هوش Ùˆ ذکاوت باشند، زیرا Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ù…Ø¯Ø±Ù†Â»ØŒ هر معنایی Ú©Ù‡ به آن بدهیم، در بردارنده ÛŒ ساختار های پیچیده ای است به ویژه دولت مدرن." دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 47".
پرسش این است که چه چیزهایی پدیده های دولت مدرن را تشکیل می دهند؟
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
" دولت Ù…Øصول تاریخی خاصی است. همه ÛŒ چیزهای جهان، دارای تاریخ اند،(...) دولت مدرن Ùرایندی در Øال تغییر است. گویی ،داستانی است Ú©Ù‡ به پیش Ù…ÛŒ رود، دارای تنظیمات خاص سیاسی Ùˆ Ùرهنگی – تاریخی است Ú©Ù‡ در اروپا ظهور کرده است. در هیچ جای دیگر جهان ،دولت چنین تنظیمات سیاسی خاص را به دست نیاورده است. اروپا، اگر در قالب اصطلاØات جغراÙیایی Ùˆ انسانی تعری٠شود، آزمایشگاه ( تقریبا منØصر به Ùردی) بوده است Ú©Ù‡ اولین دولت در آنجا تاسیس شده Ùˆ سپس گسترش یاÙته است. اروپا Ùˆ آمریکا تا به امروز نمایشگاه دولت پارادیمی باقی مانده اند." دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 53".
ونیز :
" این دولت مدرن است Ú©Ù‡ هویت آن ØŒ تبعه ÛŒ منØصر به Ùرد تاریخی یعنی شهروند را به نمایش Ù…ÛŒ گذارد. این نتیجه گیریی است Ú©Ù‡ نمی توانیم به قدر کاÙÛŒ بر اهمیت آن تاکید ورزیم Ùˆ آن را تایید کنیم (...) Øکمرانی اسلامی ØŒ Ú©Ù‡ با ارزش های شریعت تعری٠می شود ØŒ هویتی کاملا متÙاوت برای این تبعه قا یل است." ( دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 143).
وبر تÙاوت میان Øکومت های سنتی Ùˆ دولت مدرن غربی را در این Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ :
"Ùقط با پیدایش دستگاه قانون گذاری جدید Ùˆ دستگاه قضایی مدرن است Ú©Ù‡ دژ Ùرمانروایی Ùردی Ùرو Ù…ÛŒ ریزد. این دژ هم در برگیرنده Ùرمانروایی سنتی Ùˆ تئوکراتیک (= Øکومت روØانیون) Ùˆ هم Ùرمانروایی پاتریمونیال Ùˆ Øاکم شرع (کلانتر – قاضی) است. همۀ این قدرتهای اقتدارطلب بر ÙˆÙاداری Ùˆ بیعت اتکا دارند. اینها، شکلهای مختل٠یک Ø´Ú©Ù„ اجتماعی اساسی تری هستند یعنی سرسپردگی اشخاص به Ùردی واØد. با تØول Ø´Ú©Ù„ Ùرمانروایی Ùردی به Ø´Ú©Ù„ دولت مدرن، این شکلهای Ùرمانروایی از میان Ù…ÛŒ روند Ùˆ جای شان را دولت مبتنی بر قانون Ù…ÛŒ گیرد. یعنی به مرØله تØولی رسیده ایم Ú©Ù‡ سلطه بر «اصول» انتزاعی Ùˆ جهان شمول متکی است Ùˆ چارچوب تازه ای برای تاثیر متقابل عقلانی شدن قانون٠شکلی Ùˆ عقلانی شدن٠قانون ماهوی ارائه Ù…ÛŒ دهد.
به نظر وبر عقلانی شدن قانون ماهوی نه تنها نمی تواند اصل راهنمایی کننده ای برای قانونی بودن رژیم باشد ØŒ بلکه برعکس در جهت مخال٠آن عمل Ù…ÛŒ کند. زیرا عقلانی شدن قانون ماهوی به معنی رخنه یابی دستورات اخلاقی، مصلØت اندیشی های بهره جویانه یا قواعد سیاسی به Øوزه استقلال قانون Ùˆ دستگاه قضایی است Ú©Ù‡ به مثابه یک «ماشین عقلانی» کار Ù…ÛŒ کند Ùˆ از این طریق برای شهروندان «Øداکثر آزادی نسبی را Ùراهم Ù…ÛŒ نماید Ùˆ امکان پیش بینی پیامدهای قانونی اعمالشان را به طور Ùوق العاده ای اÙزایش Ù…ÛŒ دهد» (811) اما عقلانی شدن قانون ماهوی، این ماشین را از کار Ù…ÛŒ اندازد زیرا امکان Ù…Øاسبه یا پیش بینی پیامدهای قانونی اعمال شهروندان را از میان Ù…ÛŒ برد Ùˆ سرانجام موجب سیر «قهقرایی» دستگاه قضایی Ù…ÛŒ شود."10
اما Øلاق Ù…ÛŒ گوید :
"همزمان هیچ دولت مدرنی نمی تواند بدون " Øاکمیت مستقل"{ یعنی مستقل از دین Ùˆ قوانین شرعی Ùˆ اخلاق دینی } وبدون " Øاکمیت اراده ÛŒ {ملت } " وجود داشته باشد. اگر همه ÛŒ این Ùرض ها به عنوان یک امر ناگزیر درست باشند، پس همان گونه Ú©Ù‡ دولت اسلامی نمی تواند مدرن باشد، دولت مدرن نیز نمی تواند اسلامی باشد".
( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ 90)
ت- امت / ملت
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد : " در اسلام این جامعه ØŒ «امت » است Ú©Ù‡ جایش را "ملت " در دولت مدرن گرÙته است."( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87."
ببینیم نظر اسلام شناسان در باره شکلگیری "امت" چیست. البته نگارنده صلاØیت داوری در باره درستی یا نادرستی نظر اسلام شناسان را ندارد Ùˆ Ùقط در اینجا نظر آنان را نقل Ù…ÛŒ کند.
لپیدوس می گوید :
"از Ù„Øاظ تاریخی Ù…Ùهوم امت با Ù…Ùهوم اتØاد قبایل پیوند داشت، تصویر یک رهبر دینی (اهل سنت( با تصویر شیخ طایÙÙ‡ سنتی یکی بود. Ù…Ùهوم امت در اوایل ] ظهور اسلام[ برپایه ÛŒ هئیت نا متمایز قبیله ÛŒ سیاسی- دینی Ùˆ رهبری نا متمایز دینی- سیاسی Ø´Ú©Ù„ گرÙت. "11
وتیبی می گوید :
" امت اسلامی را Ù…ÛŒ توان سوپر قبیله ای دانست Ú©Ù‡ از Ùدراسیون قبایل تØول یاÙته است."12
و پیرس- تون معتقد است که :
" در Ø³Ø·Ø Ø¹Ø§Ø·ÙÛŒ یکی شدن هویت اسلامی با رسوم قبیله ای به دÙاع این دو از یکدیگر انجامید. ÙˆÙاداری به قبیله Ùˆ اسلام (سنی) ØŒ عرب Ùˆ مسلمان (سنی) را ملتزم Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نه تنها بر ضد Ùهم Ùˆ پذیرش خارجی Ùˆ غیر مسلمان بشورد Ùˆ آنان را مطرود Ùˆ نجس بداند، بلکه همچنین اندیشه ها Ùˆ ارزش ها Ùˆ نیز اعمال غیر مسلمانان را مردود بداند."13
شاید نپذیرÙتن مدرنیته از سوی مسلمانان خاورمیانه Ùˆ Ù†Ùرتی Ú©Ù‡ از آن دارند از همین جا ناشی شود.
عر٠قبیله ای بر قبیله Øاکمیت دارد. از نظر بدویان عرب هیچ انسانی نمی تواند عر٠را وضع کند. اسلام" هیچ Øاکمیتی برای انسان قائل نیست" هیچ انسانی نمی تواند قانون وضع کند" آنچه عر٠( customary law) دستور میدهد همان چیزی است Ú©Ù‡ سنت ( پیامبر(ص)) دستور Ù…ÛŒ دهد. نسبت سنت به عر٠مانند نسبت ÙˆØÛŒ با سنت اسلامی است.
پاتریشیا کرون در مقاله ÛŒ " قبیله Ùˆ دولت " Ù…ÛŒ نویسد: Ú©Ù‡ خلÙا بخاطر درآمد سرشاری Ú©Ù‡ داشتند Ùˆ نیروی نظامی Ú©Ù‡ در اختیارشان بود خواسته های مساوات طلبانه ÛŒ قبایل را در هم شکستند Ùˆ دیکتاتوری Ùردی خود را بنیاد نهادند. بنابراین:
" Ù…ÛŒ توان انتظار داشت Ú©Ù‡ اعضای قبایل سنت مساوات طلبانه ÛŒ خود را Ùراموش کنند . اما مسلمانان ( عرب) Ùقط وارث گذشته ÛŒ قبیله ای خود نبودند، آنان همچنین یکتاپرست بودند Ùˆ پیرو دینی ذاتا مساوات طلبانه Ùˆ چون پیامبر یکتا پرستشان ]Øضرت Ù…Øمد(ص)[ در میان قبایل به سر میبرد ارزش های قبیله ای Ùˆ دینی شان یکدیگر را تقویت Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به یکدیگر اعتبار Ù…ÛŒ بخشیدند. چنین چیزی اصلا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø¨ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ ارزش های قبیله ای را به Ù†Ùع دینشان Ùراموش کنند یا دینشان را به خاطر ارزش های قبیله ای شان از خاطر ببرند."14
کرون در جای دیگری در همان مقاله می نویسد:
" این امید مخلصانه ÛŒ بعضی از دانشمندان سیاسی Ú©Ù‡ وجود قبایل را در خاورمیانه Ú©Ù…Ú©ÛŒ به شکلگیری دموکراسی Ù…ÛŒ دانند تØقق پذیر نیست. زیرا با Ùروریختن سازمان قبیله ای، خود قبیله نیز از میان Ù…ÛŒ رود. ارزش های قبیله ای ÙاتØان عرب نیز از میان Ù…ÛŒ رÙتند اگر آن ارزش ها را قبایل عرب وارد اسلام نکرده بودند Ùˆ از این طریق اعتبار جهانی Ùˆ والا بدان ها نبخشیده بودند. اما این موضوع Ú©Ù‡ این ارزش ها وارد دینی جهانی شده اند قطعا Øائز اهمیت تاریخی عظیم Ùˆ امروزی است."15
البته نظریات پاتریشیا کرون همیشه جدلی Ùˆ بØØ« برانگیز بوده اند Ùˆ مناقشه های زیادی را در میان اسلام شناسان دامن زده اند، از جمله این سخن ÙˆÛŒ Ú©Ù‡: " Ùقه ( سنی ) کد قبیله ای است."
ایکاش Øلاق به این گونه اظهار نظرها از سوی اسلام شناسان پاسخ Ù…ÛŒ داد. البته Øلاق در مورد بعضی اظهارات کرون، شاخت Ùˆ گلدزیهر پاسخ هایی داده است، ولی در همان خصوص در جاهای دیگر زیر Øر٠خود زده Ùˆ نظر آنان را تایید کرده است. موضع گیری های Øلاق یکدست نیست Ùˆ نظرش بستگی به این دارد Ú©Ù‡ مخاطبش کیست.
4-Ùقه( سنی) چیست؟
کتابی هست با عنوان: قانون اسلامی Ùˆ چالش های مدرنیته16 Ú©Ù‡ نخستین مقاله ÛŒ آن از Øلاق است با عنوان : " آیا قوانین شرع را Ù…ÛŒ توان اØیاء Ùˆ اجرا کرد؟"
Øلاق در آن مقاله Ù…ÛŒ نویسد :
" چون شریعت سنتی مسلما از میان رÙته است Ùˆ Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ دیگر باز نمی گردد. بنابراین این پرسش Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ آیا قانون اسلامی را Ù…ÛŒ توان از درون یا برون ویرانه های نظام کهن Ø¢Ùرید؟"( صÙØÙ‡ ÛŒ 12. البته ترتیب شماره ÛŒ صÙØات این مقاله با شماره صÙØات کتاب : قانون اسلامی Ùˆ چالش های مدرنیته یکی نیست.)
در این باره Øلاق به نقل قولی از مقاله ÛŒ ژوز٠شاخت : "مسائل قانون گذاری مدرن اسلامی" Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ Ù…ÛŒ نویسد :" شاخت یکبار استدلال کرد Ú©Ù‡ مسائلی Ú©Ù‡ مسلمان مدرن با آنها روبرو است همانند همان مسائلی هستند Ú©Ù‡ در آغاز Ø´Ú©Ù„ گیری قانون اسلامی یعنی در دو قرن اول تاریخ اسلام Øاکم بودند ØŒ شاخت Ù…ÛŒ نویسد:
" موضوع قانون اسلامی تا Øدود زیادی منشا اسلامی ندارد تا Ú†Ù‡ رسد به منشا قرآنی Ø› قانون Ùقط از طریق تØمیل مقولات رویه ÛŒ قضایی اسلامی بر آن ØŒ قانون اسلامی Ù…ÛŒ شود. رویه ÛŒ قضایی اسلامی رویه بنیادی خود را از قرآن به دست آورد Ùˆ آن را توسعه داد Ùˆ پرورد ØŒ Ùˆ بدین ترتیب اصل متØد کننده ای Ø¢Ùرید Ú©Ù‡ از توده ÛŒ عناصر گوناگون یک پدیده ÛŒ یگانه ÛŒ خودزایی Ø¢Ùریده شد. " 17
Øلاق نظر شاخت را این گونه تÙسیر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ به عقیده شاخت قوانین شرع همیشه روی کاغذ بوده اند Ùˆ جنبه عملی نداشته اند Ùˆ این شکا٠میان نظریه Ùˆ عمل در سراسر تاریخ اسلام بوده است . Ùˆ نیز همان طور Ú©Ù‡ مسلمانان در دو قرن اول اسلامی نهاد های قضایی Ùˆ Ù…Ùاهیم Øقوقی یهودی ØŒ رمی Ùˆ... راکه برخاور نزدیک Øاکم بودند جذب کردند ØŒ اکنون هم مسلمانان همین کار را با هنجار ها Ùˆ نهاد های Øقوقی غربی بکنند.
ایرادی Ú©Ù‡ Øلاق به شاخت Ù…ÛŒ گیرد این است Ú©Ù‡ شاخت تÙاوت این دوره را در نظر نمی گیرد. در دو قرن اول اسلامی اعراب مسلمان کشور های خاور نزدیک Ùˆ خاور میانه Ùˆ شمال Ø¢Ùریقا را یکی پس از دیگری ÙØªØ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ در مقام ÙØ§ØªØ Ù†Ù‡Ø§Ø¯ های قضایی Ùˆ Ù…Ùاهیم Øقوقی ساکنان سوریه Ùˆ بین النهرین را Ú©Ù‡ میراث امپراتوری بیزانس بودند اخذ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ به نام قوانین اسلامی ثبت Ù…ÛŒ کردند. در آن موقع قوانین اسلامی هنوز پیشینه Ùˆ سابقه ای نداشتند Ùˆ این گونه اقتباس ها مشکل چندانی ایجاد نمی کردند اما اکنون مسلمانان خاور میانه در مقام ÙØ§ØªØ Ù‚Ø±Ø§Ø± ندارند Ùˆ مغلوب کشورهای غربی هستند Ùˆ اگر دست به اقتباس قوانین Ùˆ نهاد های قضایی کشور های غربی بزنند از موضع ضع٠و درماندگی است Ùˆ دیگر این Ú©Ù‡ قوانین جدید به خاطر پیشینه ÛŒ هزار Ùˆ چهارصد ساله قوانین اسلامی ناقض آنها Ù…ÛŒ شوند. اگر واقعا Øلاق نظر شاخت Ùˆ کرون Ùˆ بعضی دیگر از اسلام شناسان را Ù…ÛŒ پذیرد Ú©Ù‡ همه قوانین شرع منشا اسلامی ندارند بلکه بعضی از آن ها از دیگر اقوام اقتباس شده اند موضع او را در دÙاع از منشا ما بعد الطبیعی Ùقه (سنی) تضعی٠می کند.
کریستیان سنوک -اورک رونج اسلام شناس Ùˆ خاورشناس هلندی در مورد Ùقه (سنی) چنین اظهار نظر کرده است:
" Ùقه از قانون مدرن Ùˆ قانون رمی متمایز است. چون آموزه ای درباره ÛŒ تکالیÙØŒ به گسترده ترین معنای واژه، است Ùˆ نمی توان آن را به مولÙÙ‡ های دینی، اخلاقی Ùˆ Øقوقی تجزیه کرد. Ùقه با تکالیÙ"برونی" سرو کار دارد، تکالیÙÛŒ Ú©Ù‡ از سوی انسان قابل عمل است Ùˆ خدا آن هارا نهادینه کرده است. اما این تکالیÙØŒ بدون استثناء، تکالی٠نسبت به خدا هستند Ùˆ متکی به اراده ÛŒ لایزال او. همه ÛŒ تکالیÙÛŒ Ú©Ù‡ انسان Ù…ÛŒ تواند تصور اجرایشان را بکند در نظر گرÙته شده اند، همه تکالی٠انسان در هر شرایطی Ùˆ در ارتباط با هر کسی."18
ماکس وبر تیپ های جامعه شناسی قانون را گسترش داد تا عقلانیت Ø´Ú©Ù„ÛŒ نظام های قانونی Ùˆ ظرÙیتشان برای ایجاد انواع تغییرات اجتماعی را مطالعه کند Ú©Ù‡ به ظهور سرمایه داری مدرن در اروپا انجامیده بود. او بر پایه ÛŒ نتایجی Ú©Ù‡ از پژوهش های خاورشناسان در زمینه قانون اسلامی بدست آمده بودند، به ویژه بر اثر پژوهش های Ù…Øقق هلندی کریستیان سنوک اوگ رونج به این نتیجه رسید Ú©Ù‡ قانون اسلامی، در میان دیگر کمبودهایی Ú©Ù‡ دارد، به اندازه ÛŒ کاÙÛŒ به عقلانیت Ø´Ú©Ù„ÛŒ تن در نداده است، چیزی Ú©Ù‡ از لوازم ظهور سرمایه داری مدرن است. این نقصان از آنجا ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ قانون (سنی) اسلامی مقام یک قانون دینی را دارد Ú©Ù‡ صرÙاَ با عقلانیت ماهوی سر Ùˆ کار دارد. ( Øلاق خود اذعان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برخلا٠قانون موضوعه ØŒ قوانین شرع قوانین ماهوی هستند. دولت ممتنع صÙØÙ‡ ÛŒ 135) نه قوانین Ø´Ú©Ù„ÛŒ. دیگر اینکه قوانین اسلامی در مقام قوانین شرع نمی خواستند یا نمی توانستند Ú©Ù‡ خود را با شرایط اجتماعی در Øال تغییر منطبق کنند، به ویژه پس از آنکه دوره اجتهاد به پایان رسید. نتیجه این شد Ú©Ù‡ قوانین سنی اسلامی در بیشتر Øوزه های اجتماعی غیر عملی شدند، Ùˆ به جای آنها بر جوامع اسلامی یک رشته ملاØظات اخلاقی، رسم Ùˆ عر٠یا ملاØظات عملی Øاکم بوده است Ùˆ این ملاØظات در بستر نظامی بود Ú©Ù‡ تصمیمات خود سرانه آن را اداره Ù…ÛŒ کرد Ùˆ همه ÛŒ اینها سبب Ù…ÛŒ شدند Ú©Ù‡ ظهور سرمایه داری مدرن در آنها غیر ممکن شود. ماکس وبر نتیجه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ قوانین شرع (سنی ) چندان به درد Øکمرانی عملی نمی خوردند بلکه ایده آلی دست نیاÙتنی بودند Ú©Ù‡ مناسب Øکمرانی نبودند، نتیجه این بود Ú©Ù‡ جوامع اسلامی(سنی ) عملا جوامعی بی قانون باشند.
وبر درباره ÛŒ Øقوق در تسنن Ù…ÛŒ گوید:" مذهب مالکی برای زمانی دراز در Ø¢Ùریقا Ùˆ عربستان غلبه داشته است Ùˆ چون در مدینه Ú©Ù‡ قدیمی ترین مرکز اسلام است ظهور کرد، همچنان Ú©Ù‡ انتطار میرود، برای تلÙیق قوانین پیش-اسلامی مدینه با قوانین اسلامی مانعی در برابر خود نمی دید. (...) مذهب ØÙ†ÙÛŒ در عراق ظهور کرد Ùˆ به همین سبب عمیقا از Øقوق بیزانسی متاثر است. نقش مذهب ØÙ†ÙÛŒ به ویژه در دربار خلÙای عباسی Øائز اهمیت بود Ùˆ هنوز هم مذهب رسمی ترکیه Ùˆ مذهب غالب در مصر است. (...) در واقع در عصر Øاضر در همه ÛŒ امپراتوری های بزرگ اسلامی دو نظام قضایی دوشادوش یکدیگر وجود دارند، یکی شرعی Ùˆ دیگری سکولار، هم Øاکم شرع وجود دارد Ùˆ هم دادستان، Ùˆ اØکام شرعی در جوار قوانین سکولار قرار دارند.(...) دادگاه های سکولار به هیچ وجه طبق منهیات قانون مقدس قضاوت نمی کنند بلکه طبق عر٠مØÙ„ ØÚ©Ù… میکنند، زیربر اثر مداخله ÛŒ مداوم موازین شرعی Øتی از تدوین Ùˆ تنظیم قوانین سکولار ممانعت به عمل آمده است. از اینرو، تدوین قوانین ترکیه Ú©Ù‡ در سال 1869 آغاز شد، تدوین قوانین به معنای واقعی نیست بلکه Ùقط گردآوری موازین Ùقه ØÙ†ÙÛŒ است."19
"اسلام به منزلۀ اعتقادی شخصی مانعی در راه Ùعالیت اقتصادی نیست ....اما دولتی Ú©Ù‡ در چارچوب اسلام Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ تشکیلات آن Ùˆ نیز نظام قضایی Ù…Øصور در قوانین شرع Ùˆ اجرای اØکام Ùˆ Øدود ØŒ سبب ایجاد نوعی پاتریمونیالیسم شرقی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ این پاتریمونیالیسم مانع پیدایش Ùˆ رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی ودر نتیجه پیدایش جامعۀ مدرن Ù…ÛŒ شود."
البته همۀ اسلام شناسان نظریات ماکس وبر را نپذیرÙته اند.
پس به نظر وبر مذهب مالکی بسیاری از عرÙیات مدینه پیش از اسلام را جزو Ùقه مالکی کرده است Ùˆ مذهب ØÙ†Ùی، Øقوق بیزانسی را جزو Ùقه ØÙ†ÙÛŒ کرده است. Ùˆ Ù…Øتویات Ùقه ØÙ†ÙÛŒ از نظر وبر Øقوق نیست.
این پرسش را اسلام¬شناسان از Øدود دو قرن پیش Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡Â¬Ø§Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ میان اØکام Ùقهی (سنی) با رسوم Ùˆ عادات قبایل عرب Ú†Ù‡ ارتباطی هست؟ آیا مجتهدان (سنی) Ú©Ù‡ از میان قبایل مختل٠برآمده بودند بر اثر عصبیت قبیله¬ای ،عرÙیات Ùˆ رسوم خود را وارد اØکام Ùˆ اصول Ùقه (سنی) نکرده¬اند؟
Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ این موضوع در انسان شناسی اجتماعی به اثبات رسیده است Ú©Ù‡ هر قبیله-ای ،در هر گوشه¬ای از جهان ØŒ عرÙیات Ùˆ رسوم خود را قدسی می¬داند Ùˆ تخطی از آن¬ها را جرم می¬شمارد! مثلا امیل دورکم جامعه¬شناس مشهور Ùرانسوی در کتاب خود: " Ø´Ú©Ù„-های ابتدایی زندگی دینی" می¬نویسد: «به شیوه¬ای عام، بی¬شک اجتماع همه¬ی آن چیزهایی را دارد Ú©Ù‡ برای برانگیختن Øس کردن خدا در ذهن اÙراد لازم¬اند. این برانگیختن ØŒ قدرتی است Ú©Ù‡ Ùقط اجتماع می¬تواند بر ذهن اÙراد داشته باشد. اجتماع همان قدرتی را بر اعضایش دارد Ú©Ù‡ خدا بر پیروانش دارد.» 20
دورکم اعتقاد داشت Ú©Ù‡ اعضای قبیله به هنگام اجرای شعایر Ùˆ مناسک نیرویی Ùوق بشری را بر خود اØساس می¬کنند. به نظر دورکم این نیروی Ùوق بشری یا مابعدالطبیعی Ú©Ù‡ خدا یان نامیده می¬شود، در واقع، اجتماع است. اجتماع خالق خدایان است. رسوم Ùˆ عرÙیات قبیله بر اثر اجرای شعایر Ùˆ مناسک خصلتی Ùوق بشری یا قدسی پیدا می¬کنند. قداست بخشیدن به امور نیز کار اجتماع است. بنابراین هر قبیله¬ای، رسوم Ùˆ عادات خود را قدسی می¬داند Ùˆ برایشان منشأ مابعدالطبیعی قایل است.
روبن لوی در کتابش "ساختار اجتماعی اسلام" می¬نویسد: «قوانین نانوشته (...) رسم Ùˆ عمل Ù…ØÙ„ÛŒ Ú©Ù‡ به طور جمعی عر٠دانسته می¬شود (آن چیزهایی Ú©Ù‡ به طور مشترک دانسته Ùˆ پذیرÙته¬ شده اند) یا عادات ØŒ به طور عموم، Ù…Øصول قراردادهایی دراز مدت هستند Ú©Ù‡ یا به طور عمدی پذیرÙته شده¬اند یا نتیجه¬ی انطباق ناآگاهانه با شرایط [اجتماعی] هستند. از این رو هرجا Ú©Ù‡ ملاØظات عملی دست بالا را داشته باشند اجرا می¬شوند. کوشش¬هایی نیز در این جهت صورت گرÙته Ú©Ù‡ عرÙیات Ù…ØÙ„ÛŒ را "ریشه¬های" Ùقه بدانند؛ اما غیر از آثار مجتهدان (سنی) دوران اولیه، قوانین سنتی را Ùقها، به طور عام به منزله¬ی قوانین Ùقهی ثبت نکرده¬اند؛ اما قوانین سنتی ناشناخته نیز نبوده¬اند.».21
طبق نظر Ùقها اØکام Ùقهی دو دسته¬اند. یک دسته از اØکام هستند Ú©Ù‡ ادعا می¬شود به پیامبر (ص) ÙˆØÛŒ شده¬اند Ùˆ تأسیسی نامیده می¬شوند؛ ولی دسته¬ی دیگری از اØکام هستند Ú©Ù‡ پیش از اسلام نیز وجود داشته¬اند ولی به درون اØکام Ùقهی اسلام پذیرÙته شده¬اند Ú©Ù‡ این دسته از اØکام را اØکام امضایی می¬گویند.
Øلاق در مقاله «آیا Ù…ÛŒ توان شریعت را اØیا Ùˆ اجرا کرد ؟» Ù…ÛŒ نویسد:
«امروز استدلال بعضی از روشنÙکران مسلمان این است Ú©Ù‡ علت ناکامی در به کار گیری قوانین شرع از میان رÙتن اخلاق دینی است.آنان بر این عقیده اند Ú©Ù‡ با اØیای اخلاق دینی Ùˆ به دست آوردن دو باره ÛŒ Ø±ÙˆØ Ø¯ÛŒÙ†ÛŒ ØŒ Ø¢Ùرینش واقعیتی تضمین Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در آن مسلمانان همه ÛŒ آنچه را Ú©Ù‡ مغایر با اخلاق Ùقهی است ترک Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در این Ùرایند همه ÛŒ شر های مدرنیته نیز از میان Ù…ÛŒ روند.به دیگر سخن ØŒ استدلال آنان این ادعا را در بر دارد Ú©Ù‡ اØیای اخلاق دینی Ù…ÛŒ تواند واقعیات روی زمین را تغییر دهد. واقعیات در اینجا همۀ آن چیز هایی را معنی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ با ملت- دولت ØŒ تکنولوژی ØŒ شیوۀ های تولید اقتصادی ØŒ امور مالی ØŒ مصر٠گرایی Ùˆ غیره در ارتباط اند.اما عقیدۀ راقم این سطور جز این است. Øتی اگر چنین اخلاق دینی اØیا Ù…ÛŒ شد این مسئله باقی Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ چگونه Ù…ÛŒ توان واقعیت مادی مدرنیست را با پارامتر های ارزش های اسلامی سازگار کرد. »(صÙØÙ‡ ÛŒ 18 پانوشت60 .)
.البته Øلاق خود تا مغز استخوان مرتجع است. در کتاب « دولت ممتنع» هر نقل قولی از هر غربی دشمن مدرنیته را آورده است ØŒ از راست اÙراطی گرÙته تا Ú†Ù¾ اÙراطی. گویی انسان خاور میانه ای ضد مدرنیته زاییده Ù…ÛŒ شود! گرچه Ù…ÛŒ رود غرب Ùˆ درس Ù…ÛŒ خواند Ùˆ به مقامی Ù…ÛŒ رسد ودیگر Øاضر نیست به موطنش در خاور میانه باز گردد. ولی همچنان نوستالژی شرق را در دل دارد Ùˆ ضد غربی است. مخاطب نقل قول زیر اسلام گرایان سنی هستند.
ترجمۀ Ùارسی آخرین عبارت مقاله ÛŒ «آیا Ù…ÛŒ توان Ùقه سنی را اØیا Ùˆ اجرا کرد ؟»:
«البته تئوری ( یعنی قوانین شرع ) یک چیز است Ùˆ واقعیت چیزی دیگر. Ù…Øوری ترین Ùˆ آزرده ترین مسئله ای Ú©Ù‡ وجود دارد Ùˆ تا کنون راه ØÙ„ÛŒ برای آن پیدا نشده این پرسش است ØŒ پرسشی Ú©Ù‡ مسلمانان باید امروز به آن پاسخ دهند : آنان تا Ú†Ù‡ Øد Ù…ÛŒ خواهند در مدرنیته مشارکت داشته باشند ØŸ رد کامل مدرنیته اصلا امکان پذیر نیست.
Ú¯Ùتیم Ú©Ù‡ مدرنیته صرÙا یک پدیده ÛŒ مادی نیست. مدرنیته در وهله ÛŒ نخست چیزی است Ú©Ù‡ در بازسازی روانشناسی Ùˆ شناخت شناسی Ùˆ نیز دیگر امور تاثیر داشته است. بنابراین اگر مسلمانان Ù…ÛŒ خواهند چیزهایی از مدرنیته را بگیرند ( باید پرسید ) Ú†Ù‡ چیز هایی مناسب Øال آنان است ÙˆÚ†Ù‡ چیز هایی را باید بپذیرند ØŸ اگر مقررات تجاری شرکت های بازرگانی را بپذیرند ØŒ Ú©Ù‡ ناگزیرند بپذیرند ØŒ در آن صورت آیا مسلمانان Ù…ÛŒ توانند از مضرات بهره پول دوری جویند؟ اگر آنان ناگزیر باشند Ú©Ù‡ میثاق های Øقوق بشر را امضا کنند ØŒ Ú©Ù‡ باید هم بکنند ØŒ در آن صورت آیا Øاضرند Ú©Ù‡ قوانین دینی یی را به اجرا در آورند Ú©Ù‡ برای اقلیت های دینی همان Øقوقی را قائل Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ برای مسلمانان ØŸ اگر آموزش زنان خصوصیت اساسی جامعه آنان شده باشد آیا Ù…ÛŒ توانند از Ù„Øاظ شرعی به زن مسلمان مقامی متناسب با نقش جدیدش بدهند ØŸ Ùˆ اگر این مقام برای زن مسلمان مسجل شد آیا قانون مربوطه ØŒ در Øالی Ú©Ù‡ انسجام Ùکری Ùˆ دینی اش را نگاه داشته باشد ØŒ Ù…ÛŒ تواند الزامات Ùˆ Ù¾ÛŒ آمد های این نقش جدید را بررسی کند؟ Ùˆ اگر همۀ این ها متØقق شدند در آن صورت متون ÙˆØÛŒ شده را چگونه Ù…ÛŒ توان تÙسیر
کرد ؟»(صÙØÙ‡ ÛŒ 15.)
بنابراین Øلاق به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ تاسیس دولت مدرن بر پایۀ اصول Ùقه سنی ناممکن است. Øلاق در عین Øال اذعان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ مدرنیته همه ÛŒ جوامع سنتی را ØŒ Øتی در دور ترین نقاط جهان، چنان در هم کوبیده است Ú©Ù‡ باز سازی آنها از ویرانه هایشان Ù…Øال است.
ماکس وبر در اثر بزرگ خود: اقتصاد و جامعه می نویسد :
"این موضوع درست است Ú©Ù‡ قانون مدرن غربی از Ù„Øاظ روش قانونگذاری Ùˆ وضع قانون مشابه قانون شرع است اما اختلاÙØ´ با قانون شرع در این است Ú©Ù‡ تشریÙات Ùˆ روشهای وضع قانون یا قانونگذاری، انتزاعی Ùˆ منطقی است. این روشها با Ù…Øتوا عجین اند . بدون این روشها، قانون Ùاقد قدرت قانونی است. قانون مدرن تا Øدود زیادی خود را از مراجع خارجی مانند سنت ØŒ شرع Ùˆ اخلاق رها ساخته است Ùˆ به خاطر عقلانیت روش قانونگذاری Ùˆ وضع قانون، تا میزان زیادی منسجم Ùˆ بی تناقض شده است . تمایز کارکردی قانون Ùˆ اخلاق بر این پیش Ùرض متکی است Ú©Ù‡ هر دوی آنها ساختار خودشان را دارند Ú©Ù‡ این ساختار، لااقل تا Øدودی ØŒ اجازه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ آنها آزادانه وابستگی خود را به یکدیگر برگزیند. اما چنین رابطه ای میان قانون Ùˆ اخلاق وقتی امکان پذیر است Ú©Ù‡ اخلاق، از اخلاق متکی بر اعتقادات دینی به اخلاق مبتنی به مسئولیت شناسی Ùˆ قانون نیز از قانون شرع به قانون موضوعه تØول یاÙته باشد. البته چنین رابطه ای نمی تواند میان اخلاق مبتنی بر اعتقادات دینی Ùˆ قانون موضوعه به وجود آید؛ زیرا اخلاق مبتنی بر اعتقاد دینی ØŒ آزادی عقیده را Ùقط برای خودش Ù…ÛŒ خواهد نه برای دگر اندیشان ØŒ به ویژه اگر دگر اندیشان در اقلیت یا Ùاقد قدرت باشند اخلاق مبتنی بر اعتقاد دینی خود را موظ٠می داند Ú©Ù‡ از اصل خود در برابر خطرات Ù…ØاÙظت کند Ùˆ بزرگترین خطر را از سوی دگر اندیشان Ù…ÛŒ داند. برعکس، اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی باید آزادی عقیده را به طور نامشروط بپذیرد Ú©Ù‡ متضمن «آزادی عقیده برای دیگران» است. (1209)
اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی نیاز به ساختار نهادینه شده Ùوق العاده پیچیده ای دارد. جنبشهای کاریزمایی Ú©Ù‡ ناقل اخلاق متکی بر اعتقاد هستند به آسانی بر ساختار اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی آسیب Ù…ÛŒ رسانند Ùˆ به هیچ وجه نمی توانند به طور خلاق اخلاق مبتنی بر مسئولیت شناسی را گسترش دهند.
بنا بر نظر ماکس وبر قوانین جدید غربی ØŒ تا Øدودی بر اثر Ù†Ùوذ قانون طبیعی ØŒ دیگر بر هنجارهای امور انضمامی (کانکریت) Ùˆ خاص متکی نیستند بلکه «نظامی منسجم Ùˆ بی تناقض از قواعد انتزاعی هستند Ú©Ù‡ آگاهانه وضع شده اند. (217)
اما برای آنکه چنین تØولی در قلمرو قانون صورت گیرد باید Ùرمانهای Ùرمانروا تبدیل شود به «دولت مدرن Ú©Ù‡ قدرت ØŒ میان ارگانها ÛŒ مختل٠آن تقسیم شده است » (652) . Ù†Ùع مقامهای سیاسی Ùˆ اتباع در این است Ú©Ù‡ قوانین دقیق Ùˆ Ù…Øاسبه پذیر Ùˆ قابل پیش بینی (...) (calculable laws)باشند Ùˆ دستگاه قضایی عقلانی شده باشد.
بنابراین وبر Ù…ÛŒ توانست بگوید Ú©Ù‡ دولت مدرن غربی برخلا٠Øکومت شخصی Ùرمانروا ØŒ «سلطه قانونی» را عرضه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از طریق آن «اتباع از نظم قانونی مستقر Ú©Ù‡ خصلتش غیرشخصی بودن آن است اطاعت Ù…ÛŒ کنند. این Ùرمانبرداری شامل مدیران نیز Ù…ÛŒ شود ØŒ زیرا گرچه دستورات آنان جنبه قانونی دارد اما از این دستورات Ùقط در Ù…Øدود همان اداره اطاعت Ù…ÛŒ شود» (215) اما دیگر این Ù…Øدوده را Øقوق شخصی صاØب منصب تعیین نمی کند بلکه قانون عمومی ØŒ Øیطۀ اطاعت از آن دستورات را تعیین Ù…ÛŒ نماید.
در تاریخ تØولی غرب نیروی انقلابی خلاق کاریزما برای آخرین بار به صورت کاریزمای خرد ظاهر شد. «روبسپیر ØŒ "کاریزمای خرد" را به مرتبه خدایی رساند Ùˆ این آخرین Ø´Ú©Ù„ÛŒ است Ú©Ù‡ کاریزما در سیر تاریخی سرنوشت ساز خود پیدا کرده است (1209) . آشکارترین بیان این کاریزما، Ù…Ùهوم انقلابی قانون طبیعی Ùˆ اعتقاد روشنگری به خرد است این اعتقاد ØŒ اصلی لائیک را عرضه Ù…ÛŒ کند. این اصل، «مجموعه ÛŒ همه ÛŒ آن هنجارهایی است Ú©Ù‡ اعتبارشان از هر قانون موضوعه ای مستقل است Ùˆ از هر قانون موضوعه ای نیز بالاتر Ùˆ برتر است Ùˆ اعتبار آنها به وضع قانونی دل خواسته وابسته نیست ØŒ بلکه برعکس، این هنجارها، شالوده مشروعیتی را ارائه Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ براساس آن باید از قانون موضوعه اطاعت کرد. بنابراین قانون طبیعی ØŒ اصطلاØÛŒ است برای آن نوع هنجارهایی Ú©Ù‡ مشروعیت شان را نه از منشا قانون گذاری شان بلکه از Ú©ÛŒÙیات درونی شان کسب Ù…ÛŒ کنند.
به نظر وبر وقتی Ú©Ù‡ قانون ÙˆØÛŒ شده Ùˆ تقدس یک سنت اقتدارطلب Ùˆ Øاملان آن، نیروی خود را از دست داده باشند قانون طبیعی ØŒ یک نظام قانونی منسجم Ùˆ بی تناقضی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند جانشین آنها شود (867). بدین ترتیب نظام قانونی Ú©Ù‡ بدین شیوه برپا Ù…ÛŒ شود براساس اخلاق مبتنی بر اعتقاد است Ùˆ این نوع قانون طبیعی ØŒ انتزاعی Ùˆ صوری است. Ø´Ú©Ù„ برجسته این اعتقاد، نظریه قرارداد Ùردگرایانه است Ú©Ù‡ در قرنهای Ù‡Ùدهم Ùˆ هجدهم ارائه شد.
این نظریه مدعی است Ú©Ù‡ بر خرد استوار است ØŒ زیرا این نظریه از این تصور ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ «شناختی Ú©Ù‡ "خرد" انسانی به دست آورده با "طبیعت اشیاء " یا "منطق اشیا" یکی است» (869) . نظریه پردازان قرارداد اجتماعی معتقدند Ú©Ù‡ «این هنجارها Ú©Ù‡ از طریق تØلیل منطقی Ù…Ùاهیم قانون Ùˆ اخلاق به دست آمده اند مانند "قوانین طبیعت" عموماً به آن قواعد الزامی تعلق دارند Ú©Ù‡ "Øتی خود خدا نیز نمی تواند آنها را تغییر دهد" Ùˆ هیچ نظام قانونگذاری Ùˆ قضایی نباید در تخال٠با این هنجارها قرار گیرد» (869) . به Ú¯Ùته کانت «خرد بشر توانایی قانونگذاری دارد ØŒ Ùˆ این توانایی، نیرویی است Ú©Ù‡ نه Ùقط در مقابل طبیعت بلکه در مقابل خیره سری بشر نیز باید به Øساب آید. قانون طبیعی ØŒ یک بار Ùˆ برای همیشه در سرنگونی جهان بینی مسیØÛŒ Ùˆ نظام سلسله مراتبی "Ùئودالی" نقش خود را ایÙا نمود Ùˆ بر ویرانه های آنها ØŒ جهان بینی لائیک را مستقر کرد. وبر تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ Ùرسایش قانون طبیعی Ú©Ù‡ زمانی مبنای قانون مدرن بود امری بازگشت ناپذیر است، Ùˆ معتقد است Ú©Ù‡ در شرایط مدرنیته غربی قانون دیگر Øرمت Ùˆ اعتبار Ùوق طبیعی ندارد Ùˆ به ابزاری ÙÙ†ÛŒ برای رسیدن به تواÙÙ‚ میان مناÙع متنازع تقلیل یاÙته است. بنابراین چنانچه معتقد باشیم Ú©Ù‡ «بدون دستاوردهای عصر Øقوق بشر، هر یک از ما، از جمله Ù…ØاÙظه کاران، Ù…ÛŒ توانند به زندگی خود ادامه دهند دچار خود Ùریبی بزرگی شده ایم. (403)
5- تشریÙات «وضع» قانون در جامعۀ ابتدایی Ùˆ سنتی
در جامعه ابتدایی «وضع» قانون امری بود در Øوزه غیب گویی Ùˆ تÙأل. بنابراین Ùالگیر Ùˆ جادوگر وظیÙÙ‡ اعلان قوانین را بر عهده داشتند، یا به قول ماکس وبر «وضع» قانون خصلتی کاریزمایی داشت. در میان یهودیان نیز پیامبران مرسل وظیÙÛ€ اعلان قوانین را بر عهده داشتند Ùˆ قوانین را تجلی ارادۀ یهوه، (خدای یهود)Ù…ÛŒ دانستند.بنابراین وضع قوانین Ùˆ تغییر آنها در اختیار بشر نبود بلکه به ارادۀ یهوه وابسته بود. ترس از یهوه نیرویی بود Ú©Ù‡ پذیرش اØکام را بی چون Ùˆ چرا Ù…ÛŒ کرد. اما آنچه به نام قوانین یهوه در تورات آمده اند نظیرش در قوانین Øمورابی نیز پیدا Ù…ÛŒ شوند.در Øقیقت، هم قوانین یهود Ùˆ هم قوانین Øمورابی رسوم Ùˆ عرÙیات اقوام سامی هستند."22
6-مسلمانان متÙاوت با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند
هنگامی Ú©Ù‡ لوسین لوی-برول نظریه ÛŒ ذهنیت عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی را در برابر ذهنیت منطقی- علمی قرار داد Ùˆ آن دو را با یکدیگر مقایسه Ùˆ اعلام کرد Ú©Ù‡ بومیان مانند غربیان نمی اندیشند. این موضوع موجب شد Ú©Ù‡ از نظریه ÛŒ او انتقاد شود. زیرا آنان معتقد بودند شیوه ÛŒ اندیشیدن انسان ها در همه ÛŒ زمان ها Ùˆ مکان ها یکی است، Ùˆ اگر Ùرهنگ های غیر غربی را به Øال خود بگذارند از همان مراØÙ„ÛŒ گذر خواهند کرد Ú©Ù‡ Ùرهنگ های غربی گذر کرده اند.23
اما اکنون Øتی اسلام شناس Ù…ØاÙظه کاری مانند برنارد لوئیس نیز به همراه بعضی دیگر از اسلام شناسان با اکراه پذیرÙته است Ú©Ù‡ مسلمانان طور دیگری Ù…ÛŒ اندیشند. برنارد لوئیس خود در همین باره در کتابش: «اسلام در تاریخ: اندیشه ها، مردم، Ùˆ رویدادها در خاورمیانه» اعلام میکند Ú©Ù‡ این پیشداوری را باید غرب لیبرال کنار بگذارد Ú©Ù‡ مانند غربیان اندیشیدن خوب است Ùˆ همانند آنان نیندیشیدن بد. بعضی از مسلمانان نیز این را اهانتی به خود Ù…ÛŒ دانند اگر به آن ها Ú¯Ùته شود Ú©Ù‡ همانند غربیان نمی اندیشند. ولی اسلام گرایان با اÙتخار اعلام میکنند Ú©Ù‡ آنان در تقابل با غربیان Ù…ÛŒ اندیشند Ùˆ آن را برتری اخلاقی Ùˆ دینی خود بر کاÙران ماده گرا Ùˆ منØØ· جهان غرب Ù…ÛŒ دانند."24
البته آگوست کنت در زمینه ÛŒ مراØÙ„ تØول ذهن پیشگام لوی-برول Ùˆ ارنست کاسیرر بود. کنت Ù…ÛŒ نویسد:
" طبق سرشت تÙکر انسان هر شاخه ای از دانش ما باید ضرورتا در سیر پیشرÙتش Ùˆ در سیر تØولش از سه مرØله ÛŒ تئوریک بگذرد:1- مرØله ÛŒ خداشناختی یا مرØله ÛŒ اÙسانه ای، 2- مرØله ÛŒ متاÙیزیکی یا مرØله ÛŒ تجریدی Ùˆ سرانجام 3- مرØله ÛŒ علمی یا پوزیتیو."
کنت "خداشناسی" یا " الهیات" را نظامی عمومی از برداشت هایی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مربوط به پدیدارهای Ú©Ù„ÛŒ است. این نظام عمومی تÙکر وقوع هر پدیداری را بر اثر اراده ÛŒ خدا یا یکی از خدایان Ù…ÛŒ داند. منظور این است Ú©Ù‡ در مرØله ÛŒ خداشناختی تÙسیر پدیدارهای طبیعی از طریق علل Ùوق طبیعی یا علل دلبخواهی صورت Ù…ÛŒ گیرد. این مرØله همان شیوه ÛŒ تÙکری است Ú©Ù‡ کاسیرر اسطوره ای Ùˆ لوی-برول عرÙانی Ùˆ پیش- منطقی Ù…ÛŒ نامند. این مرØله انسان گونه پنداری است. خدا یا خدایان مانند انسان ها هستند. برای تبیین هر پدیده ای – خواه اجتماعی خواه Ùیزیکی- باید به جستجوی اراده ÛŒ یکی از خدایان یا یکی از جادوگران دشمن برآمد. این نوع اندیشه همچنان Øاکم بر ذهن مردم خاورمیانه Ùˆ از جمله Øلاق نیز هست.25
7-اسلام از مسیØیت متÙاوت است
با مطالعه ÛŒ کتاب هایی مانند " دولت ممتنع" Øلاق نتیجه گیری Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ اسلام دینی مانند مسیØیت نیست. اسلام برای مسلمانان یعنی همه چیز. شیوه ÛŒ زندگی، شیوه تÙکر، شیوه ÛŒ رÙتار، جهان بینی Ùˆ ... اما مسیØیت برای یک مسیØÛŒ امروزی Ùقط جزئی از جهان بینی او را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. مسیØیت Ùقط اعتقاد شخصی اوست. برنارد لوئیس Ù…ÛŒ نویسد:" هنگامی Ú©Ù‡ ما در جهان غرب، Ú©Ù‡ در سنت غربی پرورش یاÙته ایم، واژه های اسلام Ùˆ اسلامی را به کار Ù…ÛŒ بریم، نا خواسته Ùرض Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ دین همان معنایی را برای مسلمانان دارد Ú©Ù‡ برای غربیان داشته است، Øتی در قرون وسطی. به این معنی Ú©Ù‡ برای انسان غربی دین بخش Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ یا جزئی از زندگی اوست Ú©Ù‡ برای امور مشخصی در نظر گرÙته شده است، Ùˆ جدا – یا لااقل جداشدنی – از دیگر بخش های زندگی است Ú©Ù‡ برای امور دیگری اختصاص یاÙته اند. اما در جهان اسلام دین چنین وضعی ندارد Ùˆ در گذشته هم هرگز نداشته است، Ùˆ کوشش هایی هم Ú©Ù‡ در دوران جدید برای تعین بخشیدن به Øدود دین صورت گرÙته اند شاید از چشم انداز طولانی تر تاریخ نوعی انØرا٠غیر طبیعی دیده شود Ú©Ù‡ در ایران به پایان رسیده Ùˆ شاید در بعضی از کشورهای اسلامی نیز به پایان رسد."26
8- جدایی دین از Øکومت در مسیØیت
اسلام همه چیز مسلمانان را متعین Ù…ÛŒ کند از شیوه ÛŒ تÙکرشان گرÙته تا طرز لباس پوشیدن، از جهان بینی شان گرÙته تا نوع خوراک هایی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خورند Ùˆ امور مربوط به طهارت. نمونه ÛŒ بارز تÙاوت مسیØیت Ùˆ اسلام در ارتباطشان با سیاست مشخص Ù…ÛŒ شود. در مسیØیت به ویژه از قرن های Ù‡Ùدهم Ùˆ هجدهم کلیسا Ùˆ دولت از هم جدا شدند Ú©Ù‡ این جدایی را سکولاریسم Ù…ÛŒ نامند. البته قانون های اساسی آمریکا Ùˆ Ùرانسه لائیک هستند.27
برنارد لوئیس در کتاب: Ú†Ù‡ چیزی به Ú©Ú˜ راهه رÙت؟ ]به Ùارسی ترجمه شده است: مشکل از کجا آغاز شد؟[ Ù…ÛŒ گوید: "در روند سکولار شدن غرب خدا دوبار از عرش به زیر کشیده شد: یکی زمانی Ú©Ù‡ قدرت سیاسی از او گرÙته شد Ùˆ به مردم داده شد Ùˆ دیگری زمانی Ú©Ù‡ به جای او ملت پرستیده شد."28
بنابراین مسیØیان در قالب نظر Ùˆ عمل آموختند Ú©Ù‡ بین خدا Ùˆ قیصر Ùˆ بین وظای٠متÙاوتی Ú©Ù‡ هریک از آن دو بر عهده دارند، تمایز قائل شوند. اما مسلمانان چنین آموزشی ندیده بودند.
9-آیا اسلام یک تئوکراسی است ؟
خلاق می نویسد :
"درØالیکه دولت- ملت غایت در خود است Ùˆ تنها خود را Ù…ÛŒ شناسد، Ùˆ از Øیث متاÙیزیکی مبنای نهایی اراده ÛŒ Øاکم است، در Øکمرانی اسلامی جامعه Ùˆ اÙراد تشکیل دهنده ÛŒ آن وسیله ای برای نیل به هد٠بزرگتری هستند. این بدان معنی است Ú©Ù‡ در اسلام ØŒ جامعه به خودی خود نه دارای Øاکمیت است Ùˆ نه واجد یک اراده ÛŒ سیاسی٠ØقوقیÙ٠مستقل، زیرا Øاکم خداوند است Ùˆ Ùقط خداوند." (دولت ممتنع صÙØات 8-87.)
برنارد لوئیس نیز این پرسش را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند:
" آیا دولت کلاسیک اسلامی یک تئوکراسی ]= Øکومت دینی[ بود؟(...) پاسخ قطعا مثبت است. یعنی این Ú©Ù‡ به اعتقاد مسلمانان، خداوند Øکمران Øقیقی است، سرچشمه ÛŒ غایی قدرت Ùˆ یگانه منبع قانونگذاری است . در نخستین سند گزارش گونه ÛŒ مسلمانان از مجلس عوام انگلیس، به قلم دیدار کننده ای Ú©Ù‡ در پایان قرن هجدهم به آنجا رÙته بود] Ù…ÛŒ خوانیم Ú©Ù‡ [ او از سرنوشت مردمی که، بر خلا٠مسلمانان، قانون ÙˆØÛŒ شده ÛŒ الهی ندارند Ùˆ بنابراین خود را به این تنزل داده اند Ú©Ù‡ از سر ترØÙ… Ùˆ مصلØت برای خود قانون وضع کنند اظهار Ø´Ú¯Ùتی Ù…ÛŒ کند."29
Ùˆ در جای دیگری لوئیس Ù…ÛŒ نویسد:" اسلام در اصل، اگرنه در عمل، به معنایی دیگر Ùˆ عمیق تر تئوکراسی است. تئوکراسی به طور تØت اللÙظی به معنای Øاکمیت خداست. Ùˆ در این معنا در تئوری، اسلام همیشه یک تئوکراسی بوده است. در رم باستان سزار، خدا بود، در مسیØیت هم سزار وجود دارد وهم خدا. ولی در اسلام خدا هم خداست Ùˆ هم سزار، به این معنی Ú©Ù‡ خدا عالی ترین مقام در دولت است، منبع Øاکمیت است، Ùˆ از اینرو منبع قدرت Ùˆ قانون. دولت، دولت خداست، قانون، قانون خداست، ارتش، ارتش خداست Ùˆ البته دشمن هم ØŒ دشمن خداست."30
هم چنین کاسیرر در Ùصل ششم کتاب ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری Ú©Ù‡ عنوانش هست: قانون، دولت، جامعه Ù…ÛŒ نویسد:" اندیشه ÛŒ روسو در این مورد هیچ تزلزلی نشان نمی دهد، زیرا Øتی در نخستین Ø·Ø±Ø Ù‚Ø±Ø§Ø±Ø¯Ø§Ø¯ اجتماعی، قانون را والاترین نهاد انسانی Ùˆ هدیه آسمانی Ù…ÛŒ نامد Ú©Ù‡ انسان بر پایه ÛŒ آن آموخته است تا در زندگی زمینی خود به تقلید از Ùرامین نقض ناشدنی الهی قوانینی وضع Ùˆ تدوین کند." (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری، چاپ چهارم، صÙØÙ‡ ÛŒ 402)
در روشنگری یا مدرنیته ÛŒ برخاسته از روشنگری انسان قانون گذار شده است. Øتی در کشورهای اسلامی نیز مجالس قانون وضع Ù…ÛŒ کنند، یعنی آن ها هم کار سکولار Ù…ÛŒ کنند.
کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ù…ÛŒ نویسد:" کانت Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ Ùهم انسانی، قوانین طبیعت را نمی یابد بلکه خود Ùهم انسانی منبع قوانین طبیعت است. "Ùهم، قوانین ( ازپیشی) خود را از طبیعت نمی گیرد بلکه آنها را به طبیعت تجویز Ù…ÛŒ کند." از نظر کانت همین اصل در مورد اخلاق نیز صادق است. در اینجا انسان آن قوانینی را Ú©Ù‡ اراده ÛŒ خداوند یا هر مرجع ] مذهبی یا سیاسی[ دیگری به ÙˆÛŒ تØمیل کرده باشد نمی پذیرد. اراده ÛŒ هر موجود بخردی " به طور Ú©Ù„ÛŒ اراده ÛŒ قانونگذاری" است. یک موجود بخرد از هیچ قانونی اطاعت نمی کند مگر آنکه خود او نیز همان قانون را وضع کرده باشد. در نظام ÙلسÙÛŒ Ùیخته این خود مختاری اراده ÛŒ انسان بخرد عالی ترین اصل ما بعد الطبیعی است.( صÙØÙ‡391). Ùˆ نیز " آن انسانی به معنای اخلاقی عاملی آزاد است Ú©Ù‡ انگیزه ÛŒ عملش وابسته باشد به آنچه طبق داوری او Ùˆ بنابر اعتقاد او تکلی٠اخلاقی است. بنابر نظر کانت، آزادی متراد٠است با اختیار. اختیار به معنی " عدم جبر" نیست بلکه به معنای نوع خاصی از جبر است. آزادی یا اختیار به این معنی است Ú©Ù‡ قانونی Ú©Ù‡ ما در اعمال خود از آن اطاعت Ù…ÛŒ کنیم از بیرون ] یعنی از طریق کتاب مقدس، پاپ Ùˆ Ùرمانروا...[ بر ما تØمیل نشده باشد بلکه شخص اخلاقی، این قانون را خود برای خویش وضع کرده باشد. (اسطوره ÛŒ دولت صÙØات 2-411.)
10- در روشنگری اخلاق از دین Ùˆ دین از ÙˆØÛŒ مستقل شد
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
" هسته تÙکر روشنگری، جایگزین کردن اخلاقیات سنتی، عرÙÛŒ Ùˆ بومی شده Ùˆ همه ÛŒ Ø´Ú©Ù„ های ایمان متعالی با یک " اخلاق" عقلایی یا " انتقادی" است، Ú©Ù‡ به مثابه ÛŒ یک " تمدن جهانی" Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ است. این سیره ÛŒ اخلاقی جدیدکه سکولار Ùˆ اومانیست است تمام بشریت را ملزم Ùˆ مقید به تشخیص Ùˆ ارزیابی ارزش های جهانی کرده است. سرانجام ( اندیشه ÛŒ روشنگری ) تØت امر منطق انسانی، اصول سنتی اخلاق رامنسوخ نمود Ùˆ یک تمدن جهانی را ایجاد کرد. ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 33)
اما او مدعی است که اسلام نمی تواند دستاورد های روشنگری را بپذیرد.زیرا :
" اسلام نمی تواند بدون یک نظام اخلاقی – Øقوقی (= شریعت )Ú©Ù‡ در متاÙیزیک ریشه دارد وجود داشته باشد. چنین نظام اخلاقی بدون یا بیرون از Øاکمیت الهی نمی تواند وجود داشته باشد." (دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 90)
کاسیرر در مقاله ای Ú©Ù‡ درباره روشنگری برای دائرالمعار٠علوم اجتماعی چاپ آمریکا نوشته است Ù…ÛŒ گوید: " کوشش روشنگری در Ùروکاستن Ú©Ù„ Ù…Øتوای تجربه ÛŒ دینی به تجربه ÛŒ اخلاقی مستلزم این پیش Ùرض است Ú©Ù‡ تجربه اخلاقی پیشاپیش خودبسنده ودر قلمرو خودش کامل است. اگر موازین اخلاقی متقن Ùˆ متعین نبودند نمی توانستند شالوده ÛŒ دین قرار گیرند بنابر روشنگری هرچه بیشتر به این نتیجه Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ خود بسندگی اخلاقی را اصل بنیادی اش قرار دهد. ( ...) گروسیوس صریØا میان استنتاج طبیعی اخلاق از استنتاج دینی آن تمایز قائل Ù…ÛŒ شود. اعتبار گزاره های ØÙ‚ طبیعی به پیش Ùرض دینی وابسته نیستند آنها معنا Ùˆ اتقان خود را – Øتی اگر خدایی نباشد- ØÙظ Ù…ÛŒ کنند. در آلمان لسینگ برای اصل استقلال اخلاق ] از دین[ جنگید Øتی پیش از آن Ú©Ù‡ شالوده اکیدا سیستماتیک آن در کتاب کانت: نقد خرد عملی به دست آید." (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری ،چاپ چهارم ،صÙØات 33-35 .)
11- آیا زبان عربی توانایی بیان دقیق زمان های گذشته و آینده را دارد ؟
علاوه بر اینها زبان عربی هم در نشان دادن دقیق زمان مشکل دارد. عبری باستان هم مانند زبان عربی امروز در بیان زمان دقیق وقوع رویدادها مشکل داشته است Ú©Ù‡ امروز اسراییلیان Ù…ÛŒ کوشند Ú©Ù‡ این مشکل زبانی را با اقتباس الگوی های زمانی زبان های اروپایی رÙع کنند. شاید یکی از علل تØجر Ùکری عرب ها نیز همین مشکل زبانی باشد Ú©Ù‡ گذشته Ùˆ آینده را نمی تواند دقیق بیان کند. پتای بر پایه ÛŒ نظریه نسبیت زبانی ساپیر- ور٠این نظر را درباره ÛŒ زبان عبری باستان Ùˆ زبان عربی Ù…ÛŒ دهد.31
12 – آیا علت ظهور قرون وسطی در اروپا اعراب بودند ؟
( 1862-1935) ( Henre Pirenne) هانری پیرن
مورخ بلژیکی مدعی شد Ú©Ù‡ علت ظهور قرون وسطی در اروپا Ùˆ قدرت گرÙتن کلیسا اعراب بوده اند. آنان به سواØÙ„ جنوبی اروپا شبیخون Ù…ÛŒ زدند Ùˆ زنان Ùˆ کودکان را Ù…ÛŒ ربودند Ùˆ اموال ساکنان آنجا ها را غارت Ù…ÛŒ کردند. این وضع سبب شد Ú©Ù‡ اهالی جنوب اروپا شهر Ùˆ روستاهای خود را ترک کنند Ùˆ به ارتÙاعات بروند تا از دسترس اعراب دور باشند. Ùˆ همین باعث گسستن نظام امپراتوری روم شد Ùˆ براثر تضعی٠امپراتوری Ùˆ تشکیلاتش، کلیسا قوت گرÙت Ùˆ عصر تاریکی اندیشی در اروپا استقرار یاÙت.
13-غلبه ÛŒ اشعریان بر اعتزالیان درجهان سنی وبه دنبال آن نابودی عقل Ùˆ ÙلسÙÙ‡ در اسلام سنی.
رایلی در کتاب خود :« بسته شدن ذهن مسلمانان32 ادعا Ù…ÛŒ کندکه با پیروزی اشعریان بر اعتزالیان ÙلسÙÙ‡ ÛŒ یونانی Ùˆ عقل از اسلام ( سنی ) رخت بر بست. در آموزه های اشعریان جایی برای اظهار وجود عقل نیست.اشعریان به علل ثانوی اعتقاد ندارند. از اینرو جایی برای علوم اجتماعی Ùˆ علوم طبیعی نمی ماند.33
کاسیرر در Ùصل نهم کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ú©Ù‡ عنوان آن هست: طبیعت Ùˆ Ùیض الهی در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ قرون وسطی Ù…ÛŒ نویسد :
" ]در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ توماس آکونیاس[ دو قلمرو ÙˆØÛŒ Ùˆ خرد به ÙˆØ¶ÙˆØ Ø§Ø² یکدیگر متمایز Ù…ÛŒ شوند. میان Øوزه ÛŒ طبیعت ]= خرد[ Ùˆ Øوزه ÛŒ Ùیض الهی ]=ÙˆØÛŒ[ اختلاط Ùˆ در هم آمیختگی نیست. هر Øوزه ای موضوع های خاص خود را دارد Ùˆ Øقوق ویژه خویش را: اختلاط Øوزه ÛŒ علم Ùˆ ایمان ناممکن است. (...) بر اثر این اصل عمومی، Ùیزیک استقلال Ù…ÛŒ یابد Ùˆ Ù…ÛŒ تواند راه خود را دنبال کند، علم Ùیزیک دیگر زیر سیطره ÛŒ الهیات نیست(...) تبیین هر پدیدار طبیعی خاصی از راه رجوع به براهین کلامی یا توسل جستن به اراده خداوند کاری عبث Ùˆ بیهوده است. توماس آکونیاس در رساله های خود به نام : جامع الهیات Ùˆ نیز جامع ضد زنادقه با این تعری٠ارسطو شروع Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ موضوع
ما بعدالطبیعه یا " ÙلسÙÙ‡ اولی" مطالعه ÛŒ علل نخستین چیزهاست. اما از سوی دیگر خطای عظیمی خواهد بود چنانچه علت نخستین را یگانه علت بشناسیم. چنانچه خدا عمل نماید، صرÙا برای نشان دادن اراده اش عمل نکرده است، بلکه به شیوه ای منظم Ùˆ طبق قاعده Ùˆ از طریق علل میانجی عمل کرده است. وظیÙÙ‡ ÛŒ علم Ùیزیک است Ú©Ù‡ این علل میانجی را مطالعه کند. بدون بصیرتی در مورد علل ثانوی، جهان Ùیزیکی Ùهم ناپذیر Ùˆ معجزه ای پایدار خواهد بود. انکار علل ثانوی یا Ú©ÙˆÚ†Ú© شمردن آن ها به معنی ستایش جلال Ùˆ شکوه خداوندی نیست، بلکه بر عکس از عظمت او Ù…ÛŒ کاهد. " اسطوره دولت ØŒ صÙØات 8-197)
14- ØÚ©Ù… شرعی در باره سنیانی Ú©Ù‡ در دارالØرب اقامت دارند چیست ØŸ
Øلاق Ù…ÛŒ نویسد :
«قلمرو " دارالاسلام" یک دامنه ÛŒ اسلامی به شمار Ù…ÛŒ رود، هرکجا Ú©Ù‡ شریعت عمل نمی کند یا در هر قلمرویی Ú©Ù‡ به یک امر ثانویه تنزل داده شده است ( وضعیت درجه دوم)ØŒ آن قلمرو " دارالØرب" به شمار Ù…ÛŒ رود. قلمروی Ú©Ù‡ با ØµÙ„Ø ÛŒØ§ با جنگ موضوع " تغییر " است. هد٠این تغییر ØŒ مجاب کردن غیر مسلمانان به پذیرش شریعت اسلام است Ú©Ù‡ در درجه اول مجموعه ای از اصول اخلاقی است Ú©Ù‡ با Ù…Ùاهیم Øقوقی تقویت شده اند. به این ترتیب شریعت ØŒ مرزها Ùˆ Ù…Ùهوم جامعه راتعیین Ù…ÛŒ کند. زیرا اسلام استوار، Ùˆ Ù…Øدود به شریعت است.» ( دولت ممتنع ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 87 .)
اما ØÚ©Ù… شرعی کسانی Ú©Ù‡ در دارالØرب اقامت Ù…ÛŒ کنند، چیست؟ از جمله پروÙسور Øلاق؟ در این باره برنارد لوییس Ù…ÛŒ نویسد: Ùقه اهل سنت زمانی Ø´Ú©Ù„ گرÙت Ú©Ù‡ مسلمانان کشورهای غیر مسلمان را ÙØªØ Ù…ÛŒ کردند Ùˆ دار الاسلام رو به گسترش بود. از اینرو این مسئله Ú©Ù‡ تکلی٠مسلمانانی Ú©Ù‡ تØت Øاکمیت غیر مسلمانان زندگی Ù…ÛŒ کنند اصلا Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÛŒ شد. مسئله وقتی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ در سرزمین Ú©Ùار، غیر مسلمانی به اسلام Ù…ÛŒ گروید. اکنون این تازه مسلمان تکلیÙØ´ Ú†Ù‡ بود؟ آیا باید در دارالØرب بماند یا به دارالاسلام مهاجرت کند؟ به نظر Ùقهای مالکی تکلی٠این تازه مسلمان این بود Ú©Ù‡ در اولین Ùرصت ممکن از سرزمین Ú©Ùر خارج Ùˆ به دارالاسلام وارد شود. در غیر اینصورت اگر کشوری Ú©Ù‡ او در آن میزیست به تصر٠لشگریان اسلام در Ù…ÛŒ آمد، اموالش غارت Ù…ÛŒ شد Ùˆ خود Ùˆ خانواده اش اسیر. در میان Ùقهای پیرو مذهب مالکی در شمال Ø¢Ùریقا بر سر این موضوع نیز بØØ« Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ اگر آذوقه در بلاد اسلامی کمیاب شود آیا مجاز است Ú©Ù‡ مسلمانان برای تهیه آذوقه به اروپا بروند؟ بعضی از Ùقها Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند مجاز است Ùˆ برخی Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند: نه. چون معتقد بودند خرج پول در دیار Ú©Ùر باعث تقویت مالی Ú©Ùار Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در جنگ مسلمانان با آنان به ضرر مسلمین تمام Ù…ÛŒ شود Ùˆ اما Ùقهای شیعه بر خلا٠Ùقهای سنی، با اقامت شیعیان در دیار Ú©Ùر مخالÙتی نداشتند.34
ترجمه Ùارسی کتاب: دولت ممتنع Ù…ÛŒ توانست خیلی بهتر ازاین باشد. البته نثر Øلاق به زبان انگلیسی نامÙهوم است. گویا نخست به عربی Ùکر Ù…ÛŒ کند سپس به انگلیسی Ù…ÛŒ نویسد. ناهمخوانی Ùکر عربی با زبان انگلیسی سبب نامÙهوم شدن عبارات متن انگلیسی شده است. غلط هایی در ترجمه Ùارسی هست مانند قانون اثباتی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتیم باید قانون موضوعه باشد. چند جا مثلا در صÙØÙ‡ ÛŒ 127 Ùوکالتی باید Ùوکویی باشد. ترجمه ÛŒ Ùارسی در چاپ بعدی باید باز نویسی Ùˆ ویرایش شود. پایان.
منابع :
مشخصات متن انگلیسی کتاب وائل بن Øلاق :
1-
Wael Hallaq :The Impossible State: Islam, Politics, and Modernity's Moral Predicament , 272 pages
Publisher: Columbia University Press (November 20, 2012
کتاب Øلاق هنوز به دست نگارنده نرسیده است. متن انگلیسی Ú©Ù‡ در اختیارنگارنده بود Ù¾ÛŒ. دی. اÙ. ÛŒ بود Ú©Ù‡ شماره صÙØاتش منطبق با شماره صÙØات متن کتاب نبود. از اینرو شماره صÙØات انگلیسی کتاب ذکر نشده است.نگارنده امیدواراست Ú©Ù‡ وقتی کتاب به دستش رسید این نقیصه را بر طر٠کند.
2- ارنست کاسیرر، اسطوره¬ی دولت، ترجمه¬ی یدالله موقن( تهران، نشر هرمس، چاپ اول 1377ØŒ چاپ سوم 1393 ØŒ صÙØات 159-161.
3-ابن¬خلدون: مقدمه، ترجمه¬ی Ù…Øمدپروین گنابادی ( تهران ØŒ چاپ دوم 1345) جلد اول، صÙØه¬ی .249
4-مقدمه، صÙØÙ‡ ÛŒ 241.
5-مقدمه، صÙØه¬ ÛŒ 4-253.
6 -Raphael Patai, The Arab Mind, New York, Charles Scribner’s Sons, 1973, p. 73.
.7-Ibid., PP.79-80
8- برای آگاهی بیشتر از تÙاوت Øکومت های سنتی Ùˆ دولت مدرن بنگرید به :یدالله موقن : آزادی Ùˆ عقلانیت، مقالاتی از ماکس وبر Ùˆ در باره ÛŒ ماکس وبر ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ اول1378 ØŒ چاپ چهارم1392 )صÙØات37-1. همچنین به مقاله ÛŒ یدالله موقن : تÙاوت تمدن های شرق Ùˆ غرب از دیگاه ماکس وبر در تلگرامم : .telegram.me/moughen
9- برای آگاهی بیشتر از موضوع نژاد و برده داری در کشور های اسلامی خاور میانه بنگرید به :
Bernard Lewis:Race and Slavery in the Middle East ,Oxford University Press , 1990.
10- ماخذ شماره ÛŒ 7. شماره های داخل پرانتز ها شماره ÛŒ صÙØÙ‡ ÛŒ ترجمه انگلیسی کتاب ماکس وبر : اقتصاد Ùˆ جامعه است Ú©Ù‡ از روی چاپ چهارم آن (توبینگن، 1956) صورت گرÙته است مشخصات آن:
Max weber , Economy and society , eds . Guenther Roth and Claus Wittich ; trans . E. Fischoffetal . New York : Bedminster Press , 1968 ; reissued Berkeley and Los Angeles : University of California Press , 1978
11 - Ira M. Lapidus, Tribes and State Formation in Islamic History,
در کتاب:
Tribes and State Formation in the Middle East, University Of California Press, P.30.
12- Tibi, Bassam, The simultaneity of the Unsimultaneus:Old Tribes and Imposed Nation,
در کتاب :
Tribes and State Formation in the Middle East, P.134.
13- Pryce-Tones, The Closed Circle, P.33.
14- Patricia Crone :â€The Tribe and the Stateâ€
در کتاب :
T.A.Hall,ed., State in History, Oxford, Oxford University Press, 1989, P.460.
15- I bid.,p.461.
16- Barbara Freyer Stowasser(Editor) Yvonne Yazbeck Haddad (Editor) Islamic Law and the Challenges of Modernity, AltaMira Press, 2004.
17- Joseph Schacht, “problems of Modern Islamic Legislationâ€, Studia Islamica 12(1960) , 1001-101.
18- Snouck Hurgronjie, Christian, Selected Works,ed. J.Schacht and G.H. Bausqet, Leiden, 1957.P.261.
19- ماکس وبر: جامعه شناسی Øقوق] Ùقط بخش قانون چینی، قانون اسلامی، قوانین ایران Ùˆ قانون یهودی[ ترجمه ÛŒ یدالله موقن، مجله ÛŒ ناقد ( تهران، سال اول، شماره ÛŒ چهارم شهریور- آبان 1383) صÙØات 34-13 . علاقمندان Ù…ÛŒ توانند این نوشته را در کانال تلگرامم نیز بیابند: telegram.me/moughen
20- Emile Durkheim, Formes Elementaires de la vie religieuse, Paris, 1912,p.295.
,ودر ترجمه ی انگلیسی آن:
Elementary Forms of Religious Life,1915,206.
21-Reuben Levy , "Usage,Custom and Secular Law under Islam"
در کتاب:
The Social Structure of Islam, London & New York, Routledge, P.274.
22- یدالله موقن: تÙاوت Ùرهنگ های شرق Ùˆ غرب از دیدگاه ماکس وبر صÙØات 6-7
Ùˆ نیز 18-16. در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ Ùˆ نیز کانال .telegram.me/moughen تلگرامم .
23- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : لوسین لوی-برول: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده، ترجمه ی یدالله موقن( تهران ، نشر هرمس،چاپ اول 1389، چاپ سوم 1393)
Ùˆ نیز بنگرید به :یدالله موقن : لوسین لوی-برول Ùˆ مسئله ÛŒ ذهنیت ها( تهران، دÙتر پژوهش های Ùرهنگی، 1389.)
Ùˆ نیز بنگرید به : ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورتهای سمبلیک جلد دوم : اندیشه ÛŒ اسطوره ای، ترجمه یدالله موقن ( تهران، نشر هرمس، چاپ 1378ØŒ چاپ چهارم 1393)
Ùˆ نیز بنگرید به : یدالله موقن : ارنست کاسیرر Ùیلسو٠Ùرهنگ ( تهران، Ø°Ùتر پژوهش های Ùرهنگی، 1389.
24- Bernard Lewis, Islam in Histroy: Ideas, People and Events in the Middle East, New edition, Revised and Expanded, Open Court Publishing Company,1993,p.298.
25- برای Ø´Ø±Ø Ø¨ÛŒØ´ØªØ± بنگرید به : یدالله موقن: (( متÙکران Ùرانسوی Ùˆ مسئله ÛŒ تØول ذهن انسان: جامعه شناسی شناخت یا جامعه شناسی آگاهی)) ( Ù‡Ùته نامه ÛŒ صدا، شماره ÛŒ 58 آبان 1394). صÙØات 9-38.) Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم Telegram.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ.
26- Bernard Lewis: From Babel to Dragomans: Interpreting the Middle East, Oxford , 2004,P.302.
27- برای Ø´Ø±Ø Ø¨ÛŒØ´ØªØ± بنگرید به : Ú¯ÛŒ آرشه : لائیسیته ترجمه ÛŒ عبدالوهاب اØمدی ( تهران، موسسه انتشارات آگاه، 1385) Ùˆ نیز موریس باربیه: مدرنیته ÛŒ سیاسی ترجمه ÛŒ عبدالوهاب اØمدی ( تهران، نشر آگه، چاپ یکم 1383ØŒ چاپ سوم 1392) بخش دوم، Ùصل دوم: پیدایش مدرنیته ÛŒ سیاسی در ایالات متØده Ùˆ Ùرانسه صÙØات 183-159.
28- Bernard Lewis, What Went Wrong? Oxford University Press,2002,P.106
برنارد لوئیس : مشکل از کجا آغاز شد؟ ترجمه ÛŒ شهریار خواجیان، (تهران، نشر اختران،1383) صÙØات 5-154.[
29- Ibid.,P.103.
Ùˆ در ترجمه Ùارسی آن صÙØÙ‡ 151.[
- Ibid.,PP.113-4. 30
Ùˆ در ترجمه ÛŒ Ùارسی صÙØات 6-165.
31 – برای آگاهی بیشتر بنگرید به : Baphael Patai: The Arab Mind, revised edition, New York, 2002, PP. 72-5.
برای آگاهی از نظریه ساپیر- ور٠بنگرید به مقاله ÛŒ « زبان ØŒ اندیشه Ùˆ Ùرهنگ » در کتاب زیر :
یدالله موقن: زبان، اندیشه Ùˆ Ùرهنگ، مقالات ترجمه شده Ùˆ تالیÙÛŒ ( تهران، نشر هرمس، 1378 ) صÙØات 30-1 Ùˆ نیز در کانال تلگرامم به آدرس Telegram.me/moughen Ùˆ همچنین در سایت ماه Ù…Ú¯ بخش پژوهش ÙلسÙÛŒ[
32- Robert R. Reilly The Closing of the Muslim Mind: How Intellectual Suicide Created the Modern Islamist Crisis, Intercollegiate Studies Institute; 1 edition 2011
33- لوسین لوی-برول در کتاب زیر نشان داده است که ذهنیت ابتدائی از درک " علل ثانوی" عاجز است:
Lucien Levy-Bruhl : La Mentalite Primitive , P.u.F . 1992.
و ترجمه ی انگلیسی آن :
Lucien Levy – Bruhl: Primitive Mentality Translate by Lilian A. Clore, George Allen & unwin Limited, 1993.
34- Bernard Lewis, Islam in History, PP.366-7.