جان مایکل کرویز1 بازنگری کاسیرر در برنامه روشنگری2 ترجمه یدالله موقن
نگارنده در مقدمه خود بر ترجمه اش از کتاب اسطوره دولت کاسیرر در سال 1377 نوشت :
"کتاب اسطوره ÙŠ دولت از Ù„Øاظي ادامه ÙŠ کتاب ÙلسÙÙ‡ ÙŠ روشنگري Ùˆ از Ù„Øاظي دنباله ÙŠ جلد دوم ÙلسÙÙ‡ ÙŠ Ùرم هاي سبمليک : انديشه ÙŠ اسطوره اي است. موضوع کتاب ÙلسÙÙ‡ ÙŠ روشنگري تولد سوژه يا Ùرديت انساني است Ú©Ù‡ زنجير خراÙات Ùˆ اعتقادات تعبدي را پاره کرده Ùˆ خرد خود را Ú©Ù‡ Ù…Øبوس پيشداوري ها بود آزاد ساخته است. ÙلسÙÙ‡ ÙŠ روشنگري استقلال Ùرد Ùˆ Øقوق سلب ناشدني Ùˆ تÙويض ناپذير او را اعلام مي کند Ùˆ استقلال خرد Ùˆ علم را در همه ÙŠ Øوزه ها تأمين Ùˆ تضمين مي نمايد. اما ØŒ گويي، اين روند رهايي بخش Ùرد از زنجير سنت ها Ùˆ پيشداوري ها هنوز به کمال نرسيده بود Ú©Ù‡ سير معکوس در پيش گرÙت Ùˆ انساني Ú©Ù‡ تازه از سيطره ÙŠ اسطوره هاي کهن رهايي ياÙته بود در چنگال اسطوره هاي سياسي اÙتاد Ùˆ مجدداً به بند کشيده شد. موضوع کتاب اسطوره ÙŠ دولت نيز مانند کتاب ÙلسÙÙ‡ ÙŠ روشنگري نبرد با اسطوره است. ولي در اين جا ميدان رزم، قلمرو سياست است . پس از اين Ù„Øاظ کتاب اسطوره ÙŠ دولت مکمل کتاب ÙلسÙÙ‡ ÙŠ روشنگري است. در جلد دوم کتاب ÙلسÙØ© Ùرمهاي سمبليک: انديشه ÙŠ اسطوره اي ØŒ کاسيرر Ùقط به بررسي Ùˆ تØليل مقولات انديشه ÙŠ اسطوره اي پرداخته Ùˆ آنها را با مقولات نظيرش در قلمرو علم مقابله Ùˆ مقايسه کرده بود ولي به نقش اجتماعي اسطوره در زندگي Ùردي Ùˆ اجتماعي بشر Ùˆ به ويژه در قلمرو انديشه ÙŠ سياسي کاري نداشته بود. ولي درکتاب اسطوره ÙŠ دولت به مسئله ÙŠ نقش اجتماعي اسطوره توجه بيشتري کرده است .در کتاب انديشه ÙŠ اسطوره ا ÙŠ ØŒ سوژه ØŒ Ùرد پرسشگر Ùˆ جستجوکننده غايب است ØŒ زيرا ذهنيتي از آن خود Ùˆ مستقل از قوم Ùˆ قبيله خويش ندارد Ùˆ وجود او مستØيل در قوم است. در کتاب اسطوره ÙŠ دولت نيز مجدداً شاهد Ù…ØÙˆ شدن سوژه يا شخص پرسشگر Ùˆ جستجوگر هستيم.
جامعه ÙŠ زير سلطه ÙŠ اسطوره ØŒ جامعه اي بسته است Ùˆ بر جامعه ÙŠ بسته يا سنتي تÙکر اسطوره اي يا ذهنيت پيش- منطقي Øاکم است. Ùˆ اين موضوعي است Ú©Ù‡ روان شناس برجسته ژان پياژه نيز تصديق کرده Ùˆ در دÙاع از نظريات لوي - برول اظهار داشته است وي مي گويد:
"نظريه ÙŠ لوي - برول در مورد جوامع بسته Ùˆ تئوکراتيک نيز کاملاً درست است ." زيرا به نظر ژان پياژه در اين جوامع نيز در قلمرو علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ØŒ Ùˆ به طور کلي تÙکر ØŒ از خلاقيت هاي Ùردي اثري مشهود نيست." "
جان مایکل کرویز در مقاله زیر " باز نگری کاسیرر در برنامه روشنگری " که در سال 1977 میلادی (تقریبا همزمان با نگارش مقدمه من ) نوشته است می گوید:
برای Ùهم تاکید کاسیرر بر زیبایی شناسی Ùˆ هنر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری باید کتاب اسطورۀ دولت او را نیز به دقت خواند. کاسیرر در کتاب اسطورۀ دولت Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ اندیشۀ اسطوره ای را Ùقط تا وقتی Ù…ÛŒ توان مهار کرد Ú©Ù‡ نیروهای برتر آن را منقاد کرده باشند؛ Ùˆ این نیروها، نیروهای تخیل Ùˆ هنر Ùˆ نیروهای عقلانی Ùˆ اخلاقی هستند. («نیروهای برتر جلو قدرت های اسطوره ای را گرÙته اند Ùˆ آن ها رام Ùˆ مطیع ساخته اند. تا وقتی Ú©Ù‡ این نیروهای برتر یعنی نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری با همه توان خود وجود دارند اسطوره رام Ùˆ مطیع است. اما همین Ú©Ù‡ این نیروهای برتر سستی گیرند آشÙتگی Ùˆ آشوب دوباره بر Ù…ÛŒ گردد Ùˆ اندیشۀ اسطوره ای خیزش Ù…ÛŒ کند Ùˆ بر همه Ø´Ú©Ù„ های Øیات Ùرهنگی Ùˆ اجتماعی بشر چیره Ù…ÛŒ شود.») (ترجمه Ùارسی اسطورۀ دولت صÙØÙ‡ 424)
روشنگری تاریخی نخستین دوره ای در ÙلسÙÙ‡ بود Ú©Ù‡ بر استقلال قلمرو زیبایی شناسی Ùˆ هنرتاکید ورزید؛ اما پیش- Ùرض های عقلانی آن اجازه ندادند Ú©Ù‡ دامنۀ تاثیر تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ را بر چگونگی کارهای ذهن بشناسد، تا Ú†Ù‡ رسد به این Ú©Ù‡ نیاز به Ùهم اندیشۀ اسطوره ای را دریابد. تکنولوژی های Ùرهنگی از سده هجدهم ،بدین سو، به طوررادیکال تغییر کرده اند، اما انسان ها تغییر نکرده اند. کاسیرر Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ تکنولوژی مدرن را Ù…ÛŒ شود برای ساختن اندیشۀ اسطوره ای به کار برد Ùˆ او دشواری هایی را دید Ú©Ù‡ خردگرایی تنگ نظرانه در راه رویایی با مخالÙÛŒ Ú©Ù‡ استدلال های عقلی بر آن بی اثرند، ایجاد کرده است. Ùهم٠سرشت٠اندیشۀ اسطوره ای مستلزم بررسی دقیق تر تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ است؛ اما خیلی بیشتر از آنچه ÙیلسوÙان قرن هجدهم قادر به درکشان بودند. در (جلد دوم) ÙلسÙÙ‡ صورتهای سمبلیک (:اندیشه اسطوره ای) کاسیر نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ کارکردهای شناختی خاص خود را دارند Ùˆ به سادگی غیرعقلانی نیستند. کاسیرر در کتاب اسطورۀ دولت نیاز به تÙکر مجدد در این باره را دریاÙت Ú©Ù‡ چگونه قلمروهای زیبایی شناسی Ùˆ هنر به روشنگری یاری Ù…ÛŒ رسانند.37 شناخت این نیاز یکی از وظای٠ناتمام در ÙلسÙۀکاسیرر بود Ùˆ مهمترین وظیÙÛ€ ناتمام٠برنامۀ روشنگری باقی Ù…ÛŒ ماند."
او هم در سراسر مقاله اش سه کتاب کاسیرر ا- ÙلسÙÛ€ روشنگری 2- ÙلسÙÛ€ صورت های سمبلیک : اندیشۀ اسطوره Ùˆ 3- اسطورۀ دولت را وابستۀ به هم Ùˆ مکمل یکدیگر Ù…ÛŒ داند.
جان مایکل کرویز1 بازنگری کاسیرر در برنامه روشنگری2 ترجمه یدالله موقن
«وظیÙÙ‡ ÙلسÙÙ‡ سیستماتیک- Ú©Ù‡ دامنه اش بسیار
Ùراخ تر از دامنه نظریه شناخت است- این است Ú©Ù‡
تصویر جهان را از یکسونگری رها سازد.»3
https://telegram.me/moughen
هنگامی Ú©Ù‡ تاریخ نگاران از «عصر روشنگری» سخن Ù…ÛŒ گویند، معمولا منظورشان تØولات قرن هجدهم اروپاست، در آن دوره ایده های ÙلسÙÛŒ تاثیر چنان عظیمی بر مردم Ùˆ سیاست داشتند Ú©Ù‡ تا آن هنگام بی سابقه بود. بخشی از این تاثیر به اختراع چاپ Ùˆ ظهور ناشران وابسته بود. وجود «دائره المعارÙ» (دیدرو Ùˆ دالامبر) Ùˆ آثار روسو Ùˆ ولتر Ú©Ù‡ کتاب های این دو Ùیلسو٠پرÙروش ترین کتاب ها بودند Ùˆ نیز ظهور تعداد زیادی مجلات ادبی نیز این جنبه از روشنگری را نشان Ù…ÛŒ دهند. اندیشه هایی Ú©Ù‡ متعلق به آن عصر هستند هنوز هم مجادله آمیز Ùˆ الهام بخش Ùˆ نیز خشم انگیزند.4
این اندیشه ها شامل Ù…Ùهوم Øقوق جهانی Ùˆ سلب ناشدنی (بشر) (از جمله ØÙ‚ Ùˆ آزادی بیان) ØÙ‚ Øاکمیت مردم (نه ØÙ‚ الهی پادشاهان) بØØ« بر رد ÙˆØÛŒ Ùˆ خرد Ù…Øض به منزله سرچشمه های شناخت- Ú©Ù‡ نتیجه این انتقادها درخواست برای مدارا با اعتقادات دینی مختل٠و جدایی کلیسا از دولت بود. اینها صرÙا Ù…Ùاهیم Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ برداشت های تئوریک نیستند، بلکه Ùراخوان به عمل اند. از این روست Ú©Ù‡ آنها را ایده های Ù…Øض نمی دانند بلکه از «برنامه روشنگری» سخن Ù…ÛŒ گویند. مردم نسبت به این برنامه نه در گذشته بی تÙاوت بودند Ùˆ نه اکنون بی تÙاوتند. این برنامه آنان- Øتی متÙکری خردمند مانند ارنست کاسیرر- را تکان داده است. در Øقیقت، به خصوص Ù…ÛŒ توان تمامی ÙلسÙÙ‡ کاسیرر را به عنوان «بازنگری در برنامه روشنگری» خلاصه کرد.
گزارش مشهور کاسیرر از ÙلسÙÙ‡ روشنگری (1932)5 بی Ø´Ú© اثری کلاسیک است Ùˆ بیش از هر کتاب دیگری Ú©Ù‡ درباره تاریخ ÙلسÙÙ‡ عصر روشنگری نوشته شده است مورد استناد بوده Ùˆ مشهورترین Ùˆ شناخته شده ترین کتاب کاسیرر درباره تاریخ ÙلسÙÙ‡ است. اما ÙلسÙÙ‡ روشنگری واقعا پژوهشی تاریخی به معنای معمولی نیست. کاسیرر کتاب را با ذکر این نکته آغاز Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری «Øاصل جمع» Ùˆ «تمامی» اندیشه ها Ùˆ تعالیم متÙکران برجسته قرن هجدهم نیست Ùˆ نیزط Ø´Ø±Ø Ø¢Ù…ÙˆØ²Ù‡ های خاصی نیست Ú©Ù‡ تصور Ù…ÛŒ شود «سرشت» یا «هستۀ» ÙلسÙÙ‡ روشنگری را تشکیل Ù…ÛŒ دهند. کاسیرر مدعی است Ú©Ù‡ خصوصیت بارز ÙلسÙÙ‡ روشنگری «درهم شکستن موانع صلب سیستمی» است (همین کتاب صÙØÙ‡ 50) Ùˆ درآمدن به Ø´Ú©Ù„ یک «نیروی عقلی» است. خصلت عمدۀ عصر روشنگری این است Ú©Ù‡ ÙیلسوÙان اندیشه را دیگر شیوۀ تعمق٠نظری ندانستند بلکه آغاز به این کردند Ú©Ù‡ به اندیشه «توان Ùˆ وظیÙÛ€ Ø´Ú©Ù„ بخشیدن دوباره به زندگی» را نسبت دهند. (همین کتاب صÙØÙ‡ 50)
این نظر در تقابل با این اتهام همیشگی است Ú©Ù‡ روشنگری را عصر انتقاد Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ Ùقط ویران Ù…ÛŒ کرد اما چیزی نداشت Ú©Ù‡ به جای آن آنچه از میان برده بود بگذارد. اگر بپرسیم Ú©Ù‡ منظور کاسیرر از «توان Ùˆ وظیÙÛ€ Ø´Ú©Ù„ بخشیدن به زندگی» چیست به این نتیجه Ù…ÛŒ رسیم Ú©Ù‡ کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری Ùقط پژوهش گذشته نیست بلکه واقعا از دیدگاه ÙلسÙÛŒ خود کاسیرر جدا ناشدنی است.
تمامی ÙلسÙÛ€ کاسیرر واقعا متکی بر این برنهاد (تز) است Ú©Ù‡ قدرت Ø´Ú©Ù„ بخشیدن به زندگی از توانایی در Ùهم٠سمبلیسم Ùˆ به کارگیری آن ناشی Ù…ÛŒ شود؛ Ùˆ Ùهم٠سمبلیسم Ùˆ به کارگیری آن خصلت مشخص زندگی انسان است.6 کاسیرر بر این باور نیست Ú©Ù‡ آزادی داده Ù…ÛŒ شود؛ او از Ùرایند «خود- آزادی» انسان از طریق Ùرم های سمبلیک سخن Ù…ÛŒ گوید: آزادی٠از ترس، از سرکوب Ùˆ از نادانی. این دیدگاه، ÙلسÙÛ€ روشنگری قرن هجدهم را با برداشت کاسیرر از هوش خلاق مزدوج Ù…ÛŒ کند، اما این ازدواج مستلزم این است Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ روشنگری خلوص خرد را کنار بگذارد. مورخان مایلند Ú©Ù‡ قرن هجدهم را «عصر خرد» بنامند؛ اما در ÙلسÙÛ€ کاسیرر خرد دیگر مرجع٠نهایی نیست. وجود خرد واقعیت٠سمبلیسم را پیش Ùرض Ù…ÛŒ گیرد، نه برعکس. کاسیرر Ù…Ùهوم سمبلیسم را جایگزین Ù…Ùهوم خرد Ù…ÛŒ کند این کار کاسیرر بازنگری Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ در سنت ÙلسÙÛŒ غرب نبود. مسئلۀ کاسیرر با سنت ÙلسÙÛŒ این نبود Ú©Ù‡ ÙیلسوÙان برای خرد Øرمت قائل بودند بلکه مسئلۀ او این بود Ú©Ù‡ آنان کالبد را نادیده Ù…ÛŒ گرÙتند Ùˆ به همین خاطر خرد را از عمل Ùˆ عواط٠جدا Ù…ÛŒ انگاشتند. نوآوری کاسیرر در مقام Ùیلسو٠را Ù…ÛŒ توان در این Øقیقت دید Ú©Ù‡ او نه تنها آن چیزی را پذیرÙت Ú©Ù‡ بعدها در ÙلسÙÙ‡ به «چرخش زبانی» مشهور شد؛بلکه او با پذیرش زبان در آن متوق٠نماند. او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ سمبلیسم را Ù…ÛŒ توان در Ø´Ú©Ù„ های غیرزبانی Ùˆ غیرگزاره ای٠معنا نیز یاÙت مانند: بیان٠با چهره، بیان٠با ایما Ùˆ اشاره Ùˆ بیانÙ٠با انجام شعائر Ùˆ مناسک، Ú©Ù‡ همۀ این نوع بیان ها برای ادای٠خود به کالبد وابسته اند. کاسیرر اظهار Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ «سرنمونه Ùˆ مدل برای یک رابطۀ سمبلیک» را رابطۀ «کالبد Ùˆ روان» Ù…ÛŒ داند Ùˆ این رابطه برای او یک اصل است. رابطۀ «کالبد Ùˆ روان» رابطه ای Øالت نما (expressive) است نه مرجع (referential) Ø› با این وص٠این رابطه سمبلیک است.7 این رابطۀ سمبلیک میان «کالبد Ùˆ روان» را Ú©Ù‡ بیان با چهره، بیان٠با ایما Ùˆ اشاره Ùˆ بیان٠با رÙتار مناسکی نشان Ù…ÛŒ دهند وابسته به Øرکت های جسمانی برای بیان معنا هستند. این بیان ها سمبلیک اند؛ اما در مرز میان زیست شناسی Ùˆ روانشناسی، در مرز میان رÙتار جانوری Ùˆ Ùرهنگ انسانی قرار دارند.
کاسیرر این نوع بیان را در انبوهی از نوشته هایش Ú©Ù‡ به بررسی معنای Øالت نما (Audruck) Ù…ÛŒ پردازند، به ویژه با آنچه او «اندیشۀ اسطوره ای» Ù…ÛŒ نامد، ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù‡ است. از نظر کاسیرر اندیشۀ اسطوره ای صرÙا موضوع داستان ها (یا روایاتی) نیست Ú©Ù‡ آنها را اسطوره ها Ù…ÛŒ نامیم.
کاسیرر Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ "روایت داستان اسطوره ای" هیچ کلیدی برای Ùهم مناسک ارائه نمی دهد. این مناسک است Ú©Ù‡ مرØÙ„Û€ نخستین Ùˆ شالودۀ اسطوره را تشکیل Ù…ÛŒ دهد.»8 کاسیرر با بازآÙرینی مشروØ٠شیوۀ های درک٠اسطوره ای Ùˆ مقوله بندی های اسطوره ای نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ اسطوره نخست Ùˆ بیش از هر چیز Ø´Ú©Ù„ÛŒ از زندگی است Ú©Ù‡ به معنی عمل است نه بینشی تئوریک از جهان. با این وص٠اندیشۀ اسطوره ای پیش- منطقی نیست؛ زیرا اندیشۀ اسطوره ای بر Ø´Ú©Ù„ خاصی از Ù…Ùهوم سازی متکی است. کاسیرر در مقالۀ «شکل Ù…Ùهوم در اندیشۀ اسطوره ای»9 Ùˆ نیز در دیگر نوشته های خود منطق اندیشۀ اسطوره ای را به طور Ù…Ø´Ø±ÙˆØ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ تاکید Ù…ÛŒ کند اسطوره، علم ابتدائی یا دین اولیه نیست بلکه شیوه ای بی همتا Ùˆ Ùرو ناکاستنی٠از Ùهم است. این Øقیقت Ú©Ù‡ کاسیرر ضروری دانست Ú©Ù‡ این طور گسترده به بررسی اسطوره بپردازد روشن ترین نشانه بر این موضوع است Ú©Ù‡ او Ù…ÛŒ کوشید تا روشنگری را بازاندیشی کند.
این بازاندیشی از زمان مرگ کاسیرر در سال 1945 تاکنون واقعا جذب ÙلسÙÙ‡ نشده است. برای ÙیلسوÙان آسان نبوده است Ú©Ù‡ «چرخش سمبلیک» کاسیرر را بپذیرند یا Øتی بÙهمند. کاسیرر زبان را Ùقط یک Ùرم سمبلیک در میان Ùرم های سمبلیک بسیار Ù…ÛŒ دانست نه آن Ú©Ù‡ آن را شالودۀ همۀ Ùرم های سمبلیک بداند. امروزه عقیدۀ مشترک ÙیلسوÙان این شده است Ú©Ù‡ تصور کننده Ú©Ù‡ اندیشیدن بدون زبان کاری Ù…Øال است؛ از این رو معتقدند Ú©Ù‡ زبان مقدم بر هرگونه اندیشه ای است Ú©Ù‡ ما بپروریم. اما نظر کاسیرر این است Ú©Ù‡ وجود زبان مستلزم وجود سخن گویان است. Ùˆ آنان پیش از آن Ú©Ù‡ زبانی را Ùرا بگیرند Ù…ÛŒ توانند بÙهمند Ùˆ یا یکدیگر تبادل نظر کنند Ùˆ با جهان در کنش Ùˆ واکنش باشند Ùˆ این کارها را از طریق بیان٠با چهره، بیان٠با ایما Ùˆ اشاره Ùˆ بیان با Ø´Ú©Ù„ های تقلیدی٠رÙتار انجام Ù…ÛŒ دهند. این اعتقاد کاسیرر Ú©Ù‡ سمبلیسم٠Øالت نما مقدم٠(بر بیان از طریق زبان) بوده است او را به پژوهش در اندیشۀ اسطوره ای هدایت کرد Ùˆ تاکید او بر اسطوره بسیاری از ÙیلسوÙان را برآشÙته است از جمله نلسون گودمن (Nelson Goodman) را، Ú©Ù‡ از جهات دیگر در تاکید بر سمبلیسم با کاسیرر مواÙÙ‚ است. گودمن مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ برای ÙلسÙÛ€ تئوریک مهم است Ú©Ù‡ هنر را به منزلۀ Ùرمی از سمبلیسم بررسی کند، اما هنر مانند علم، Ùرهنگی پیشرÙته است. گودمن تاکید کاسیرر بر اندیشۀ اسطوره ای را رد Ù…ÛŒ کند Ùˆ مدعی است Ú©Ù‡ (اندیشۀ اسطوره ای) به تاریک اندیشی Ù…ÛŒ انجامد Ùˆ رویه ای ضد علمی دارد. گودمن به سنت٠روشنگری٠تاریخی تعلق خاطر دارد، برای (روشنگری٠کلاسیک) اسطوره به طور ساده «غیر- عقل» است ØŒ یعنی ÙÛŒ Ù†Ùسه غیرعقلانی است. همین برداشت روشنگری (از اندیشه اسطوره ای بود) Ú©Ù‡ کاسیرر در آن بازنگری کرد.
II)
بازنگری به معنای رد کردن نیست. کاسیرر عصر٠روشنگری٠قرن٠هجدهمی را با تØستین آشکار بررسی Ù…ÛŒ کند، برخلا٠نظری Ú©Ù‡ کاسیرر آن را «اتهام نهضت رومانتیک بر روشنگری» Ù…ÛŒ نامد Ùˆ در میان طرÙداران این اتهام کسانی مانند کلاگس (Klages) Ùˆ هایدگر نیز قرار دارند.10 کاسیرر در کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری مدعی است Ú©Ù‡ روشنگری تاریخی Ù…ÛŒ تواند Ùˆ بایسته است Ú©Ù‡ به منزلۀ مدل برای ÙلسÙÛ€ امروز باشد: «آن قرنی Ú©Ù‡ برای خرد Ùˆ علم، به عنوان عالیترین قوای٠شناخت انسانی، Øرمت قائل بود نمی تواند Ùˆ نمی باید Øتی برای ما به دست Ùراموشی سپرده شود.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 54)Ø› اما کاسیرر تÙسیر خود از ÙلسÙÙ‡ روشنگری را با تÙسیرهای (مرسوم از ) ÙلسÙÛ€ قرن هجدهمی هم هویت نمی داند Ùˆ دربررسی خود از آن عصر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری به شیوه ای تازه تÙسیری نو از گنجینۀ روشنگری ارائه Ù…ÛŒ دهد.
«تاریخ» (ÙلسÙÛ€ روشنگری) کاسیرر از بسیاری جهات متÙاوت با نظر دیگر Ù…Ùسران روشنگری است Ú©Ù‡ نظرشان ،به طورگسترده، پذیرÙته شده اند.
در همان آغاز کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری کاسیرر دربارۀ تÙاوت نظر خود از روشنگری تاریخی (با نظر دیگر Ù…Ùسران روشنگری) صریØا Ù…ÛŒ گوید: «برای ما Øتی اگر با هدÙهای بنیادی ÙلسÙÙ‡ روشنگری مواÙقت اصولی دلاشته باشیم واژه "خرد" مدتهاست Ú©Ù‡ سادگی Ùˆ روشنی خود را از دست داده است.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 59). کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ù…Ùهوم٠خرد «مبهم» است Ùˆ مانند واژۀ «عقلانیت» نمی تواند آنچه را ویژگی موجودات انسانی است مشخص کند. کاسیرر در تعری٠کلاسیک موجودات انسانی به منزلۀ «جانور عقلانی» بازنگری Ù…ÛŒ کند Ùˆ به جایش «جانور سمبل ساز» را Ù…ÛŒ گذارد.11
واژه های «خرد» Ùˆ «عقلانیت» بندرت در نوشته های کاسیرر پیدا Ù…ÛŒ شوند مگر هنگامی Ú©Ù‡ درباره نظر دیگر ÙیلسوÙانی بØØ« کند Ú©Ù‡ این دو Ù…Ùهوم را به کار برده اند.12 با این وص٠او تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ بازنگری او در تعری٠نوع انسان به منزله جانور سمبل ساز به معنی رد اعتبار هنجارگذار (normative valuer) Ù…Ùهوم عقلانیت نیست. متوسل شدن به خرد بÙعدی اخلاقی نیز دارد Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آن را نگاهداشت Ø› در Øالی Ú©Ù‡ نابسندگی Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Â«Ø®Ø±Ø¯Â» به منزلۀ شیوه Ùهم موجودات انسانی Ùˆ Ùرهنگ انسانی را نیز باید شناخت. مناسک، ایماها Ùˆ اشاره ها، سخن٠شعری، تصویرگری، هنر، دین، روایات تاریخی Ùˆ دیگر جنبه های Ùرهنگ انسانی را نمی توان به طور بسنده به منزلۀ (Ø¢Ùرینش های) «خرد» تبیین کرد؛ اما Ù…ÛŒ توان آنها را انواع گوناگون سمبلیسم دانست.
سمبلیسم نه تنها در تقابل با خرد یا علم نیست بلکه این دو را ممکن Ù…ÛŒ سازد. کاسیرر مایل بود Ú©Ù‡ این ادعای دیوید هیلبرت را نقل کند Ú©Ù‡ ریاضیات با به کارگیری نشانه ها وابسته است: «در آغاز نشانه ها بودند.»13 مقدم بر علم Ùˆ سواد، اندیشۀ اسطوره ای بوده است Ú©Ù‡ دربردارندۀ نشانه های غیرزبانی Ùˆ سمبل هاست. نظریۀ Ùرمهای سمبلیک کاسیرر سیستم های نشانه ای صورت بندی شده ØŒ زبان Ùˆ معانی غیرزبانی را در دریاÙتی واØد جمع Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ سمبلیسم، «خرد» Ùˆ علم را ممکن Ù…ÛŒ سازند، اما سمبلیسم چیزی بیش از این دو است. بازنگری کاسیرر از برنامه روشنگری مانند عمل هاملت بود Ú©Ù‡ دوست خود هوراشیو (Horatio) را به خاطر آن Ú©Ù‡ نمی توانست ظهور Ø§Ø´Ø¨Ø§Ø Ø±Ø§ به هنگام شب در اÙلسینور (Elsinore) دریابد او را تنبیه کرد. تÙکر روشنگری Ù…ÛŒ باید با این Øقیقت روبرو شود Ú©Ù‡ منØصرا آن چیزهایی Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ روشنگری ارائه Ù…ÛŒ داد وجود ندارند بلکه چیزهای دیگری هم در واقعیت Øضور دارند.14 از نظر کاسیرر برنامۀ روشنگری به خاطر ناتوانیش در Ùهم آنچه به عنوان امور «غیرعقلانی» Ù…ÛŒ شناخت Ùˆ مردودشان Ù…ÛŒ دانست از Øرکت بازماند. ÙلسÙÛ€ کانت بر استقلال خرد تاکید Ù…ÛŒ ورزید؛ اما کاسیرر بر استقلال گوناگونی٠Ùرمهای٠سمبلیک تاکید Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ نمی توان همه آنها را تØت Ù…Ùهوم خرد قرار داد. شناختن این کمبود نه Ùقط برای Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø¨Ø±Ù†Ø§Ù…Û€ روشنگری Øیاتی بود، بلکه برای نجات آن نیز ضروررت داشت.
بسیاری از ÙیلسوÙان تÙسیر خود از برنامۀ روشنگری را ارائه داده اند. هنگامی Ú©Ù‡ متÙکران Øلقۀ وین بیانیۀ خود را با عنوان «جهان بینی علمی» منتشر کردند، اهدا٠خود برای Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø¬Ù‡Ø§Ù† از طریق علم را با آنچه Â«Ø±ÙˆØ Ø±ÙˆØ´Ù†Ú¯Ø±ÛŒÂ» Ù…ÛŒ نامیدند یکی دانستند. همین طور بنیان گزاران مکتب ÙرانکÙورت، آدورنو Ùˆ هورکهایمر نیز شرØÛŒ ایده آلی شده از «روشنگری»، به رغم ارزیابی منÙÛŒ شان، ارائه دادند Ùˆ روشنگری را این طور نشان دادند Ú©Ù‡ به خاطر تاکیدش بر علم Ùˆ اندیشۀ ابزاری به انقیاد {انسان} انجامیده است، در Øالی Ú©Ù‡ وعده آزادی Ù…ÛŒ داد. نیکلاس کپالدی در کتابی نسبتا قطور15 با اسناد Ùˆ مدارک نشان داده است Ú©Ù‡ چگونه ÙیلسوÙان تØلیلی به طور منسجم Ùˆ Ù¾ÛŒ گیر مواضع روشنگری تاریخی را اتخاذ کرده اند. تعری٠کپالدی از برنامه روشنگری Ú©Ù‡ او پیش Ùرض شده در ÙلسÙÙ‡ تØلیلی Ù…ÛŒ یابد همچنین Ù…ÛŒ تواند Ù…Ùاهیم Øلقه وین Ùˆ نیز مکتب ÙرانکÙورت را، به رغم ارزیابی های متقابل شان از برنامه روشنگری، توصی٠کند؛ کپالدی Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ برنامه روشنگری «کوشش در جهت تعری٠وضع انسان Ùˆ تبیین آن از طریق علم Ùˆ نیز چیره شدن بر آن از طریق به کار بردن تکنولوژی اجتماعی» است.16 نیوراث (Neurath) Ùˆ آدورنو Ù…ÛŒ توانستند چنین تعریÙÛŒ از روشنگری را بپذیرÙتند؛ اما کاسیرر برنامه روشنگری را بدین شیوه نمی دید.
این موضوع انکار ناشدنی است Ú©Ù‡ روشنگری تاریخی از ظهور علم مدرن الهام Ù…ÛŒ گرÙت، Ùˆ کاسیرر اغلب این شعر الکساندر پوپ را به منزلۀ بهترین بیان اشتیاق روشنگری برای علم نقل Ù…ÛŒ کرد: «طبیعت Ùˆ قوانین آن در تاریکی نهÙته بودند. خدا Ú¯Ùت: بگذاریم نیوتن بیاید Ùˆ همه چیز روشن شد.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 112). از دیدگاه تاریخی، بسیاری از متÙکران روشنگری اعتقاد داشتند Ú©Ù‡ علم طبیعی جهان نوی را وعده Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در آن طبیعت را Ù…ÛŒ توان کنترل کرد، خراÙات را از اعتقادات دینی پاک کرد Ùˆ Øتی هنر Ù…ÛŒ تواند از قواعد بی زمانی پیروی کند Ú©Ù‡ قابل مقایسه با قوانین طبیعت باشند. بیکن، ولتر Ùˆ بوآلو (Boileau) چنین ادعایی Ù…ÛŒ کردند. اما کاسیرر در کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری خود دلیل Ù…ÛŒ آورد Ú©Ù‡ این برداشت ها آنچه را مهمترین چیز در ÙلسÙÛ€ روشنگری بود نادیده Ù…ÛŒ گیرند.
کاسیرر روش Ùهرست کردن آثار نویسندگانی مانند ولتر، هیوم، دالامبر را به منزله رشته ای از سیستم های (ÙلسÙÛŒ) Ú©Ù‡ از آنها Ù…ÛŒ توان پیکرۀ آموزه های کلیدی را به عنوان جوهرۀ ÙلسÙÛ€ روشنگری انتزاع کرد مردود Ù…ÛŒ داند. برعکس، کاسیرر مدعی است Ú©Ù‡ روشنگری با Â«Ø±ÙˆØ Ø³ÛŒØ³ØªÙ…Â» (ÙلسÙÛŒ) قطع رابطه Ù…ÛŒ کند Ùˆ رضایت مندانه Ù…ÛŒ کوشد «تا از انضباط سخت سیستماتیک بگریزد.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 50). کاسیرر مدعی است Ú©Ù‡ به جای آغاز کردن با Ù…Ùاهیمی بنیادی، اصول از پیشی، مقولات اسکولاستیکی یا Øتی متقن های ریاضی (همان گونه Ú©Ù‡ دکارت کرد) Ùˆ ØÙظ آنها، ÙلسÙÛ€ روشنگری Ù…ÛŒ کوشد Ú©Ù‡ «منطق امور واقع» (Ùاکتها) را بیابد. (همین کتاب صÙØÙ‡ 63) کاسیرر این Ù…Ùهوم را از Â«Ø±ÙˆØ Ø±ÛŒØ§Ø¶ÛŒÂ» متمایز Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نقش خود را یگانه کردن تÙسیر Ù…ÛŒ کند. (همین کتاب صÙØÙ‡ 84). «منطق امور واقع» انتظام امر کانکریت را تبیین Ù…ÛŒ کند، بی آن Ú©Ù‡ یگانگی را با یکسانی یکی بگیرد.17 کاسیرر در ÙلسÙÛ€ لایب نیتس تبیین «منطق Ùاکت ها» را Ù…ÛŒ دید Ú©Ù‡ به جای یک بنی سپینوزا Ùˆ دو بنی دکارت ،«جهانی چند بنی» را گذاشته است. (همین کتاب صÙØÙ‡ 93) Ú©Ù‡ در آن Øتی مونادها «دینامیک» هستند. این دینامیسم به این معنی بود Ú©Ù‡ انگیزۀ بنیادینی Ú©Ù‡ بر ÙلسÙÛ€ لایب نیتس Øاکم است «Ùقط به ظاهر اصل این همانی است، اما در واقع اصل "پیوستگی" است. کاسیرر تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ "پیوستگی" یعنی یگانگی در چندگانگی، بودن در شدن، ثبات در تغییر.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 94). این مطلب تکرار ادعای کاسیرر است Ú©Ù‡ سی سال پیشتر از آن در کتابش: سیستم لایب نیتس اظهار کرده بود، مبنی بر این Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ لایب نیتس از یک Ùردیت Ú©ÛŒÙÛŒ دÙاع Ù…ÛŒ کند. با لایب نیتس Ù…Ùهوم خشک Ùˆ انعطا٠ناپذیر Ùرم از میان رÙت Ùˆ به جایش ایدۀ «تØول» (یا تکامل) نشست. (همین کتاب صÙØÙ‡ 100) «Ùرم» به معنی «پیوستگی در تØول» است. بنابراین Ùردیت Ùˆ عمومیت دیگر با یکدیگر در تقابل نیستند.
در همۀ این سخنان کاسیرر همان قدر خصلت ÙلسÙÙ‡ لایب نیتس یا خصلت ÙلسÙÛ€ قرن هجدهم را بیان Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ خصلت ÙلسÙÛ€ خودش. بر اثر این دیدگاه خصلت بخشیدن به روشنگری تاریخی از سوی کاسیرر با بسیاری از عقاید متداول درباره روشنگری تاریخی، Øتی در مورد تÙسیر علم، تباعد پیدا Ù…ÛŒ کند.
ارائۀ علم در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری با ارائه علم در دیگر کتاب های متداول درباره روشنگری تاریخی همانند نیست؛ زیرا کاسیرر منکر این موضوع Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ خصلت علم در دوره روشنگری مکانیستی بود. کاسیرر در Ùصل دوم کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری با عنوان: «طبیعت Ùˆ شناخت طبیعت در اندیشۀ ÙلسÙÛ€ روشنگری» بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ های مکانیستی هولباخ Ùˆ لامتری، Ú©Ù‡ اغلب به منزلۀ ÙلسÙÛ€ نوعی٠روشنگری شناخته Ù…ÛŒ شدند، ابدا خصلت مهمی ندارند. آنها پسرÙت به نوعی دگماتیسم را نشان Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ روشنگری Ù…ÛŒ کوشید تا آن را از میان بردارد. به جای آن، کاسیرر ÙلسÙÙ‡ های هولباخ Ùˆ لامتری را مردود Ù…ÛŒ داند Ùˆ به سود برداشت اصیل نیوتنی از سوی دالامبر موضع گیری Ù…ÛŒ کند Ùˆ آن را برجسته Ù…ÛŒ کند. این برداشت، Ù…Ùهوم آنالیز ریاضی را شامل است Ùˆ آن را Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد Ùˆ هرگونه اصل گروی foudationalism)) ÙلسÙÛŒ را مردود Ù…ÛŒ داند. آنالیز ریاضی هیچ امر مطلقی نمی شناسد Ùقط توق٠های نسبی Ùˆ موقت را Ù…ÛŒ پذیرد. بنابراین، کاسیرر Ù…ÛŒ گوید جاذبه، گرچه پدیدۀ جهانی طبیعت است اما تبیین اش نهایی نیست، Ùقط نیوتن در جاذبه توق٠کرده است. (همین کتاب صÙØÙ‡ 124). در توصی٠کاسیرر از تئوری طبیعت در ÙلسÙÙ‡ روشنگری او Øر٠آخر را- از میان همه روشنگران- از قول دیدرو Ù…ÛŒ زند. دیدرو نه Ùقط دائره المعار٠را با دالامبر سردبیری Ù…ÛŒ کرد، بلکه با تاکید دالامبر بر آنالیز ریاضی به منزلۀ امری غیرمکانیستی مواÙÙ‚ یود. کاسیرر این Ú¯Ùته دیدرو را تایید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نادرست است اگر بپنداریم Ú©Ù‡ جهان همیشه همین گونه Ú©Ù‡ اکنون هست باید باشد. (همین کتاب صÙØÙ‡ 177). او با این اعتقاد دیدرو مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ مهمترین اصل در کیهان نوآوری است، کاسیرر توجه ما را به این ادعای دیدرو در رویای دالامبر جلب Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡: شعار کیهان این است: «نظمی نو از اشیا Ø¢Ùریده Ù…ÛŒ شود.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 177).
البته کاسیرر این Øقیقت را نادیده Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ جبر مکانیستی چنان کانت را نگران کرده بود Ú©Ù‡ او ناچار شد تا امر پدیداری را از امر ذاتی جدا کند تا آزادی را نجات دهد. از نظر کاسیرر این کار غیرضرور ÛŒ بود. لازم نبود تا برای ظهورتئوری کوانتوم صبر کنیم، کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ دریاÙت های خود سازمان یاÙته را در نظر بگیریم تا Ù…Øقق شود Ú©Ù‡ طبیعت در واقعیت، مکانیکی یا جبری نیست. به طور ساده باید روش های ریاضی علم جدید را Ùهمید Ùˆ کورکورانه اصل دلیل کاÙÛŒ را نگاه نداشت. کاسیرر اصل دلیل کاÙÛŒ را بیشتر یک اصل متاÙیزیکی Ù…ÛŒ داند تا یک اصل علمی.
III)
کاسیرر زنده نبود Ú©Ù‡ گزارش آدورنو Ùˆ هورکهایمر از تاریخ را در کتابشان: دیالکتیک روشنگری18 بخواند. اگر کاسیرر کتاب را Ù…ÛŒ خواند آن را نمونۀ چنین تÙکر متاÙیزیکی Ù…ÛŒ دانست (یعنی اعتقاد به جبر یا دترمینیسم مکانیستی). روایت بزرگ تک سونگری٠(unitary) تاریخی٠دیالکتیک روشنگری کتاب انØطاط باختر اشپنگلر را به یاد کاسیرر Ù…ÛŒ آورد، کتابی Ú©Ù‡ او به خوبی Ù…ÛŒ شناخت؛19 Ùˆ بی Ø´Ú© کتاب دیالکتیک روشنگری را به همان شیوه ای توصی٠می کرد Ú©Ù‡ کتاب اشپنگلر را توصی٠کرده بود، به این معنی Ú©Ù‡ دیالکتیک روشنگری را ÙلسÙÙ‡ ای Ù…ÛŒ یاÙت Ú©Ù‡ درگیر Ùال گویی است.
مانند کتاب اشپنگلر، کتاب آدورنو Ùˆ هورکهایمر نیز این Øقیقت را نادیده Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡ تاریخ، مانند Ùرهنگ، به Ùرایندهای سمبلیک وابسته است، بنابراین پیش بینی تØول تاریخی نیازمند پیش بینی Ùرایندهای سمبلیکی است. البته به شرطی Ú©Ù‡ این Ùرایندها را مانند Ùرایندهای مکانیستی در طبیعت نپنداریم (همچنان Ú©Ù‡ آدورنو Ùˆ هورکهایمر پنداشته اند.) برخلا٠این برداشت مکانیستی٠آدورنو Ùˆ هورکهایمر از تاریخ، کاسیرر در Ùصل پنجم کتاب ÙلسÙÛ€ روشنگری با عنوان: «تسخیر جهان تاریخ» Ù…ÛŒ گوید متÙکران قرن هجدهم دریاÙتند Ú©Ù‡ مطالعۀ تاریخ شیوه ای به آنها ارائه Ù…ÛŒ دهد تا تÙاوت های پیش بینی ناشدنی Ùرهنگی Ùˆ Ùردیتی (رویداد های تاریخی) را بÙهمند. هردر در مقام کسی دیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تئوری لایب نیستی تاریخ را عرضه Ù…ÛŒ کند؛ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ هردر «طلسم اصل اینهمانی را شکست». هردر اعصار تاریخی را به طور انÙرادی Ù…ÛŒ گیرد نه این Ú©Ù‡ آنها را به زور درون یک الگوی یکنواخت Ùˆ قالب گونه بریزد. (همین کتاب صÙØÙ‡ 360). نسلی از دانشجویان از کتاب دیالکتیک روشنگری آدورنو Ùˆ هورکهایمر Ù…ØÙوظ شده اند. این دو، داستان انØطاط باختر را به شیوه ای ÙˆØÛŒ گونه Ù…ÛŒ گویند، بی آن Ú©Ù‡ کوچکترین دلیل Ùˆ مدرکی برای پشتیبانی نظر خود ارائه دهند، اما استقبال زیادی Ú©Ù‡ از این کتاب Ù…ÛŒ شود، مانند استقبال از کتاب اشپنگلر ،که بالاترین Ùروش را داشت، آسان Ùهم است. ÙلسÙÙ‡ به منزلۀ Ùال گویی جذاب است، زیرا Ùال گویی مطلب هیجان انگیزی است. Ùال گویی به عمیق ترین برداشت اسطوره ای توسل Ù…ÛŒ جوید: سرنوشت20 Øتی آن انسان هایی Ú©Ù‡ آموخته اند Ú©Ù‡ عقلانی بیندیشند، هرگز مصون از Ùرم های اسطوره ای اندیشه نیستند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید انسان ها، جانوران اسطوره ای باقی Ù…ÛŒ مانند. کاسیرر نقل Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه خود او شاهد چنین چیزی بوده است: «در نخستین روزها، Ú©Ù…ÛŒ پس از به قدرت رسیدن هیتلر، اغلب از میان دهان مردم Ùرهیخته، پژوهشگران یا ÙیلسوÙان، این کلمات شوم را Ù…ÛŒ شیندم «تاریخ سخن Ú¯Ùته است» این کلمات مشمئزکننده بارها Ùˆ بارها تکرار Ù…ÛŒ شدند. کسانی Ú©Ù‡ به هیچ وجه طرÙدار Øزب ناسیونال سوسیالیست نبودند ناگهان تغییر عقیده دادند. از نظر آنان پیروزی سیاسی Øزب ناسیونال سویالیست دلیل ابطال ناپذیری بر «Øقیقت» Ùˆ «درستی» آن Øزب بود، ØÚ©Ù… نقص ناشدنی تاریخ بود، Ùرمان سرنوشت بود.»21
کاسیرر در مقام Ùیلسو٠روشنگری Ù…ÛŒ دانست Ú©Ù‡ تاریخ سخن Ù†Ú¯Ùت Ùˆ سخن هم نمی گوید. هرآنچه اتÙاق Ù…ÛŒ اÙتد از ترکیب علل عمدی Ùˆ غیرعمدی Ùˆ عوامل اتÙاقی است . مزاج رای دهندگان دمدمی است Ùˆ نتیجه انتخابات به بسیاری چیزها وابسته است جز Ùرمان سرنوشت. این آمادگی Ú©Ù‡ به «تاریخ سخن Ú¯Ùته است» اعتقاد پیدا کنند نشان Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ در سیاست چیزهای دیگری هم غیر از تصمیم گیری دخالت دارند؛ Ùˆ همین موضوع Ù…Øدودیت های برداشت تنگ نظرانه روشنگری را نمایان Ù…ÛŒ کند. کاسیرر از سیاستمداران جمهوری وایمار برای این نوع عقلانیت تنگ نظرانه انتقاد Ù…ÛŒ کند. در متنی Ú©Ù‡ در زمان Øیاتش منتشر نشد (اما اکنون منتشر شده است)22 Ù…ÛŒ نویسد: «دشمنان٠سیاستمداران٠جمهوری٠وایمار آنان را متهم Ù…ÛŒ کردند Ú©Ù‡ دچار "خردورزی" اÙراطی بودند. این اتهام بارها Ùˆ بارها تکرار Ùˆ شعار سیاسی رایجی شد Ù‡ بود. اما من اØساس Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ متمایل به این هستم Ú©Ù‡ این اتهام را وراونه کنم. از نظر من تنگ نظری خاصی در آموزه های رهبران جمهوری وایمار وجود داشت، پیشداوری دگماتیک Ú©Ù‡ آنان را از دیدن٠دیدگاه٠مخالÙانشان باز Ù…ÛŒ داشت. قصور آنان به خاطر خردورزی اÙراطی نبود؛ برعکس، به خاطر Ùقدان شناخت بود: تÙسیر نابسنده آنان از وضعیت سیاسی بود. در مبارزۀ سیاسی همیشه این موضوع اهمیت Øیاتی دارد Ú©Ù‡ مخال٠را بشناسیم و، تا Øدودی، به نظرات او واق٠شویم: شیوه تÙکر Ùˆ Ù†Øوه استدلال او را بÙهمیم.»23
نکتۀ کلیدی در این انتقاد رد٠«پیشداوری دگماتیکی است Ú©Ù‡ آنان را از دیدن دیگاه مخالÙانشان باز Ù…ÛŒ داشت.» رهبران جمهوری وایمار تا آنجا دگماتیک بودند Ú©Ù‡ قلمرو سیاسی را Ùقط در قالب مقولات عینی اقتصادی Ù…ÛŒ شناختند؛ آنان در مقابل توسل جستن (مخالÙان) به سرنوشت ناتوان بودند.
در کتاب اسطوره دولت 24کاسیرر هشدار Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ اندیشه اسطوره ای را Ùقط هنگامی Ù…ÛŒ توان مهار کرد Ú©Ù‡ «نیروهای انقادی Ùرهنگ» آن قدر قوی باشند Ú©Ù‡ بتوانند آن را خنثی کنند. او سه نوع نیرو: عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری را ذکر Ù…ÛŒ کند. این ها یک سه پایه ÙلسÙÛŒ کلاسیک هستند. مطالب بسیار زیادی درباره دو تای نخست در آثار کاسیرر نوشته شده اند. اما بازنگری کاسیرر در برنامه روشنگری را به بهرتین وجه در Ùهم او از نوع سوم نیروهای انتقادی Ù…ÛŒ توان دید چیزی Ú©Ù‡ او نیروی «هنری» Ù…ÛŒ نامد.
کاسیرر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری خطوط Ú©Ù„ÛŒ بینش روشنگری را از یک جامعۀ بدون خراÙه، مدارا مدار Ùˆ هوشمند ارائه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ بر پایه قراردادهای (اجتماعی Ùˆ Øاکمیت) Ùˆ Øقوق (سلب ناشدنی بشر) متکی باشد Ú©Ù‡ در Ùصل ششم کتاب با عنوان: «قانون، دولت، جامعه» به Ø´Ø±Ø Ø¬Ø²Ø¦ÛŒØ§Øª آنها Ù…ÛŒ پردازد. کاسیرر این موضوع را بارها Ùˆ بارها بیان Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ برای او اخلاق، هنجارگذار واقعی است Ùˆ ادعاهای اخلاقی اعتباری جهانی دارند Ùˆ صرÙا قراردادی Ùˆ دلبخواهی نیستند.25 اما کاسیرر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری صÙØات خیلی بیشتری را به بØØ« درباره دین اختصاص Ù…ÛŒ دهد تا درباره قانون طبیعی. تنها موضوع دینی Ú©Ù‡ در Ùصل چهارم کتاب با عنوان: «ایدۀ دین» بررسی Ù…ÛŒ شود گناه نخستین است؛ Ú©Ù‡ آشکارا تاثیرات عملی اجتماعی دارد. اما کانون اصلی Ùصل٠«ایدۀ دین» مدارای٠دینی است Ú©Ù‡ عملی کلیدی برای برنامۀ روشنگری است. کاسیرر در این Ùصل تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ برای دین بزرگترین دشمن نه Ø´Ú© بلکه دگماتیسم است. (همین کتاب صÙØÙ‡ 268) تقابل رادیکال با ایمان، Ø´Ú© نیست بلکه خراÙات است. او در این باره از قول دیدرو تکرار Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ خراÙات «توهین زننده تری» نسبت به خداست تا الØاد. نادانی به Øقیقت نزدیکتر است تا پیشداوری» (همین کتاب صÙØÙ‡ 270). کاسیرر اعلام Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ مدارا، سهل انگاری یا بی تÙاوتی نیست بلکه نشانه Ùروتنی است، Ùˆ این مدارا در تقابل با کسی است Ú©Ù‡ «جز عقیدۀ خود دیگر عقاید را تØمل نمی کند Ùˆ آنها را سرکوب Ù…ÛŒ کند.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 272). کاسیرر در این مورد Ø´Ú©ÛŒ باقی نمی گذارد Ú©Ù‡ کجا ایستاده است. او صریØا با نظر بل مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ «هر معنای تØت اللÙظی کتاب مقدس Ú©Ù‡ انسان را ملزم به ارتکاب جنایت کند نادرست است.» Ùˆ کاسیرر به مطلب بل Ù…ÛŒ اÙزاید: «اصل Øاکم بر همه تÙسیرهای کتاب مقدس باید این باشد Ú©Ù‡ هر تÙسیری Ú©Ù‡ قطعی ترین اصول عالی اخلاقی را نقض نماید Ùˆ ارتکاب جنایت را توصیه Ùˆ توجیه کند نادرست است.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 277).
داستان توراتی Øاضر بودن ابراهیم Ú©Ù‡ Ùرزند خود اسØاق را به Ùرمان خدا قربانی کند اغلب به منزلۀ خط ممیزی میان ÙلسÙÙ‡ Ùˆ دین شناخته شده است. این ادعای کاسیرر Ú©Ù‡ هیچ وظیÙÛ€ شرعی نباید وجود داشته باشد Ú©Ù‡ ارتکاب جنایت را ضروری بداند از دست یازیدن او به هنجارهای عقلانی در تقابل با هنجارهای دینی نیست بلکه از Ùهم او از دین ناشی شده است. کاسیرر مدعی است Ú©Ù‡ دین آن چیزی است Ú©Ù‡ سبب شد تا ÙلسÙÛ€ روشنگری به کش٠اهمیت تاریخ Ù¾ÛŒ ببرد. (همین کتاب صÙØÙ‡ 297). دین، امر داده شده ای نیست. دین از اسطوره سر بر Ù…ÛŒ کشد. اعمال قربانی کردن، از جمله داستان توراتی ابراهیم، نه به دین بلکه متعلق به اندیشۀ اسطوره ای است. طولانی ترین بØØ« در کتاب اندیشۀ اسطوره ای26 در ارتباط با اعمال قربانی کردن است. در دین کشتن مناسکی مبدل به شعائر صرÙا سمبلیک بدون خونریزی Ù…ÛŒ شود. مسخ تاریخی اندیشۀ اسطوره ای هرگز به پایان نمی رسد؛ هرچند Ú©Ù‡ اندیشۀ اسطوره ای Øتی یکبار هم Ú©Ù‡ مغلوب شده باشد Ù…ÛŒ تواند دوباره سر بلند کند از این Ù„Øاظ کاسیرر Ù…Ùهوم پیشرÙت را Ú©Ù‡ اغلب با روشنگری مرتبط Ù…ÛŒ دانند کنار Ù…ÛŒ نهد. برداشت کاسیرر از «خود- رهایی پیشرونده» به معنی «Øرکت مداوم تاریخ» به جلو نیست. در «جهان چندبنی» کاسیرر از این برداشت این طور استنباط Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ «خود- رهایی پیشرونده» انسان کار پایان ناپذیری است Ú©Ù‡ کوشش همیشگی Ùرد را Ù…ÛŒ طلبد Ú©Ù‡ در آن معکوس شدن «پیشرÙت» نیز همیشه امکان پذیر است.
کاسیرر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری به طور بسیار گسترده به بررسی مسائل زیبایی شناسی Ùˆ هنر Ù…ÛŒ پردازد. بررسی طولانی Ùصل٠زیبایی شناسی در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری Ú©Ù‡ در قیاس با دیگر Ùصلها اندازه اش نامتناسب است خیلی از شارØان کتاب را Øیرت زده کرده است، به ویژه اگر به یاد آوریم Ú©Ù‡ بØØ« های مربوط به علم در روشنگری قرن هجدهمی مورد تاکید بیشتری قرار Ù…ÛŒ گیرد (تا هنر). بخشی از این تاکید بر زیبایی شناسی Ùˆ هنر ناشی از این Øقیقت است Ú©Ù‡ «جهان چندبنی» Ùرهنگ از ÙلسÙÙ‡ Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ زیبایی شناسی Ùˆ هنر را به عنوان های قلمروی مستقل به رسمیت بشناسد. این تقاضا از ÙلسÙÙ‡ برای نخستین بار در ÙلسÙÙ‡ روشنگری اتÙاق اÙتاد، هنگامی Ú©Ù‡ باوم گارتن، لسینگ، کانت Ùˆ دیگر ÙیلسوÙان روشنگری زیبایی شناسی را به منزلۀ رشته ای مستقل بررسی کردند. طولانی بودن Ùصل زیبایی شناسی تا Øدود زیادی به خاطر همکاری کاسیرر با آبی واربورگ Ùˆ دیگر مورخان هنر در «کتابخانۀ Ùرهنگی تاریخی» است. بررسی های کاسیرر درباره اهمیت سمبلیسم٠Øالت نما (expressive) متکی به منابع کتابخانه واربورگ Ùˆ نیز وابستگان به آن کتابخانه است. اما دلایل سیستماتیک دیگری نیز برای تاکید کاسیرر بر زیبایی شناسی Ùˆ هنر وجود دارد. قهرمان Ùصل زیبایی شناسی Ùˆ هنر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری لسینگ است؛ زیرا بنا بر ادعای کاسیرر ÙلسÙÙ‡ روشنگری «بر اثر کوششهای او بود» Ú©Ù‡ طعمۀ نقش منÙÛŒ نقد نشد Ùˆ توانست نقد را به Ùعالیت خلاق مبدل کند Ùˆ آن را به منزلۀ ابزاری ضروری برای زندگی Ø±ÙˆØ Ùˆ پرورش Ùˆ تجدید قوای آن Ø´Ú©Ù„ دهد Ùˆ به کار برد.» (همین کتاب صÙØÙ‡ 529) لسینگ به شیوه ای تازه نقد را برای تبدیل دستاوردهای گذشته به چیزهای نو کرد. از نظر کاسیرر هنر، به طور عام، قلمروی است Ú©Ù‡ در آن، آن گونه Ú©Ù‡ کاسیرر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری ادعا Ù…ÛŒ کند، قانون دلیل کاÙÛŒ هیچ Øکمیتی ندارد. («آنچه برای علم عالی ترین مرØله کمال است برای هنر نابودکننده است. زیرا هنر راز تمامی Ù…Øتوای ملموس Ùˆ Øسی پدیدار خالی Ù…ÛŒ کند.») (همین کتاب صÙØÙ‡ 516). به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ کاسیرر تاکید قرن بیستم بر نوآوری Ùˆ خلاقیت را، Ú©Ù‡ به طور متمایزی قرن بیستمی است ØŒ به زیبایی شناسی قرن هجدهم ÙراÙÚ©Ù†ÛŒ کرده باشد. این تمایل را در سراسر کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری Ù…ÛŒ یابیم. در هر چرخشی، او Ù…ÛŒ کوشد تا نشان دهد Ú©Ù‡ روشنگری ØŒ دگماتیسم را مردود Ù…ÛŒ دانست Ùˆ آماده بود تا انتقاد، تغییر، چشم اندازهای گوناگون، نوآوری Ùˆ Ùردیت را بپذیرد. این تمایل کاسیرر مستلزم این بود Ú©Ù‡ توسل جستن قرن هجدهم به «خرد» Ùˆ بینش مکانیکی از طبیعت را Ú©Ù‡ معمولا با روشنگری تاریخی مرتبط Ù…ÛŒ دانستند بازبینی کند. عصر روشنگری Ú©Ù‡ کاسیرر را ارائه Ù…ÛŒ دهد طبیعت Ùˆ Ùرهنگ را بر پایۀ مدل کار ساعت نمی بیند بلکه با تÙاوت های Ùردی Ùˆ نوآوری های نوظهور اشباع شده است. از این رو Ø´Ú¯Ùتی آور نیست Ú©Ù‡ در بازنگری کاسیرر از برنامه روشنگری هنر چنین مکان مهمی را اشغال کند.27
IV)
از بازنگری کاسیرر در روشنگری دو نگرۀ جدید Øاصل Ù…ÛŒ شوند: یکی مرتبط Ù…ÛŒ شود با قدرت های سازندۀ اندیشه Ùˆ دیگری با قدرت های انتقادی آن. نگرۀ نخست را Ù…ÛŒ توان با تقابل Ù…Ùهوم کاسیرر از ذهن (به منزله «سمبلیک») با برداشت های خردورزانه تر از آن نشان داد. برداشت خردورزانه را اخیرا دانشمند زبان شناس Ùˆ علم شناختی به نام ستیون پینکر در کتابش: چگونه ذهن کار Ù…ÛŒ کند نیز تکرار کرده است. در بØØ«ÛŒ درباره زبان او موسیقی را نوعی »کیک پنیری٠شنیداری» Ù…ÛŒ داند. کیک٠پنیری خوشمزه است زیرا شکر Ùˆ چربی دارد اما Ùاقد ارزش غذایی است. در مقابل کاسیرر مانند ویکو، روسو Ùˆ هردر- بر این نظر است Ú©Ù‡ موسیقی Ùˆ رقص اساسی برای Ø¢Ùرینش زبان ارائه Ù…ÛŒ دهند؛ زیرا توانایی درک الگوها Ùˆ چیزها به Ø´Ú©Ù„ گروهی با سمبلیسم های پیش- زبانی آغاز Ù…ÛŒ شود Ùˆ این سمبلیسم ها Ùرایندهای عاطÙÛŒ Ùˆ Ù…Øرک را دارا هستند.28
دریاÙت کاسیرر از سمبولیسم او را از نارسایی های دریاÙت های خردگرایانه از Ùرهنگ آگاه کرد. ماکس وبر مدعی بود Ú©Ù‡ عصر مدرن از جهان اÙسون زدایی کرده است.29
بنا بر نظر وبر عقلانی کردن به این اعتقاد انجامیده است Ú©Ù‡ قدرت های مرموز Ùˆ Ù…Øاسبه ناپذیری (در طبیعت) وجود ندارند Ú©Ù‡ نتوان آنها را مهار کرد. در Øالی Ú©Ù‡ انسان های اولیه Ù…ÛŒ بایست بکوشند تا دیوها را با وسایل جادویی ( مانند :خواندن اوراد Ùˆ درست کردن طلسمات Ùˆ قربانی کردن Ùˆ غیره) آرام کنند، اما اکنون کنترل طبیعت با وسایل ÙÙ†ÛŒ انجام Ù…ÛŒ گیرد. کاسیرر با این نظر وبر مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ تکنولوژی از بسیاری جهات جانشین اندیشۀ اسطوره ای شده است؛ اما با این وص٠کاسیرر معتقد نیست Ú©Ù‡ این Ùرایند جایگزینی هرگز کامل شود یا روند معکوس در پیش نگیرد. هنوز هم وضعیت های استثنایی پیش Ù…ÛŒ آیند: خطرات هنوز هم در کمین جامعه نشسته اند، همیشه مرگ وجود دارد. دستاورد عمدۀ اندیشۀ اسطوره ای این بود Ú©Ù‡ مرگ را تبیین Ù…ÛŒ کرد، یا آن گونه Ú©Ù‡ کاسیرر بیان Ù…ÛŒ کند، اسطوره، مرگ را «تاویل Ù…ÛŒ کند.» (اسطورۀ دولت صÙØÙ‡ 122). این واقعیت های اجتماعی Ùˆ شخصی طبیعتا سرشار از عواط٠شدیدند. همان گونه Ú©Ù‡ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید: «اندیشۀ اسطوره ای عاطÙÛŒ است: Ùˆ اندیشۀ عاطÙÛŒ خیلی آسان تر با Ù…Øالات Ù…ÛŒ تواند تØریک شود تا با ممکنات٠مØض. اندیشۀ اسطوره ای واقعیاتۀ تجربی را نمی سنجد Ùˆ تاثیراتۀ ممکن را متوازن نمی کند. اندیشۀ اسطوره ای کورکورانه در Ù¾ÛŒ چیزی Ùراسوی سیر عادی رویداد ها Ùˆ شیوه های پیش اÙتادۀ زندگی معمولی است.»30
بنابراین به جای اندیشه اسطوره ای هرگز نمی توان (بتمامی) عقلانیت را جایگزین کرد. هنگامی که عواط٠در اوج خود هستند، اندیشۀ اسطوره ای چیره می شود. کاسیرر همین نکته را در مورد وضعیت آلمان پس از جنگ جهانی اول به کار می برد:
«زندگی آلمانی پس از جنگ (جهانی اول) به مرØله بØرانی رسیده بود Ùˆ در بالاترین Øالت تنش قرار داشت. Ú©Ù„ گسترۀ عواط٠انسانی، از پایین ترین تا عالی ترین آنها، در غلیان بودند. همۀ این عواطÙØŒ عشق Ùˆ Ù†Ùرت، خود- Ø´ÛŒÙتگی Ùˆ دل شکستگی، غرور Ùˆ نومیدی سهم خود را در پیدایش «اسطورۀ قرن بیستم»31 داشتنند. عمیق ترین سرخوردگی به ناگهان جایش را به واهی ترین امیدها داد. دیگر کاÙÛŒ نبود Ú©Ù‡ آلمان رÙاه اقتصادی خود یا مکان پیشین خود را در میان ملت های اروپایی به دست آورد. آلمان Ù…ÛŒ بایست Ú©Ù„ جهان را مسخر خویش Ù…ÛŒ کرد Ùˆ بر آن Ùرمان Ù…ÛŒ راند. چنین انتظاری به تمامی در سرشت Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ø¯ÛŒØ´Û€ اسطوره ای بود.»32
کاسیرر در کتاب اسطورۀ دولت ادعا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡: «اسطوره از Ù„Øاظی آسیب ناپذیر است: استدلال های عقلی بر آن بی اثرند Ùˆ نمی توان آن را با قیاس منطقی ابطال کرد.» (ترجمه Ùارسی اسطوره دولت صÙØÙ‡ 422). اعتقادات اسطوره ای تناقض را تØمل نمی کنند؛ زیرا آنها شیوه های خاص Ùˆ معینی از عمل Ùˆ باور را، ÙÛŒ Ù†Ùسه، خوب Ù…ÛŒ دانند.33 طبقه بندی های اسطوره ای بر پایه ارزش های عاطÙÛŒ اند Ùˆ نمی توان عاطÙÙ‡ را ابطال کرد. همین موضوع سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ اسطوره راه را بر هرگونه استدلال عقلی ببندد؛ هر نظری Ú©Ù‡ با دگم های اسطوره ای متناقض باشد نه Ùقط غلط بلکه «شرّ» است.
در نتیجه گیری کتاب اسطورۀ دولت (Ú©Ù‡ در کتاب یاد شده) چاپ نشده است کاسیرر اعلام Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ موضوع Ùقط این نیست Ú©Ù‡ این عواط٠را بشناسیم یا بر ضدشان استدلال عقلی کنیم، بلکه موضوع نبرد با آنها از طریق دیگر عواط٠است. کاسیرر مطلب را این گونه بیان Ù…ÛŒ کند: «یک عاطÙÙ‡ را تنها Ù…ÛŒ توان با عاطÙÙ‡ ای قوی تر از میان برد.»34 کاسیرر با سپینوزا مواÙÙ‚ است Ú©Ù‡ علاوه بر عواط٠غیرÙعال ØŒ دو عاطÙÛ€ Ùعال نیز وجود دارند: بردباری Ùˆ بخشایندگی. او Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ در قدرت ماست Ú©Ù‡ استقامت کنیم Ùˆ بخشاینده باشیم؛ Ùˆ این دو عاطÙÙ‡ ما را «از همۀ انواع پیشداوری ها Ùˆ خراÙات» آزاد Ù…ÛŒ کنند.35 بردباری Ùˆ بخشایندگی عواطÙÛŒ هستند Ú©Ù‡ در تقابل با عواطÙÛŒ هستند Ú©Ù‡ اندیشۀ اسطوره ای را اشباع کرده اند. شخصی Ú©Ù‡ اعتقاد اسطوره ای دارد از روی ترس Ùˆ امید تسلیم اندیشۀ اسطوره ای Ù…ÛŒ شود. قدرت اعتقادات اسطوره ای از قدرت این عواط٠ناشی Ù…ÛŒ شود Ùˆ ایثاری Ú©Ù‡ این عواط٠می طلبد: باورمندان باید کاملا عاری از Ø´Ú© Ùˆ به تمامی در اعتقادشان راسخ باشند. اعتقادات اسطوره ای قوی هستند به این سبب Ú©Ù‡ اØساساتی Ú©Ù‡ همراه آنها هستند باورمند را تسخیر Ù…ÛŒ کنند. اما اعتقادات اسطوره ای در عین Øال ضعی٠هستند چون آزاد نیستند.
ترکیب عواط٠Ùعال٠بردباری Ùˆ بخشایندگی رهایی بخش است چون Øاصلش گونه ای از اصل خیرخواهی است. ما در بخشایندگی خود استقامت Ù…ÛŒ کنیم Ùˆ به اعمالی Ú©Ù‡ Øتی در نظرمان غیرعقلانی Ùˆ بیگانه با ما هستند معنا Ù…ÛŒ دهیم. امروزه هنگامی Ú©Ù‡ ÙیلسوÙان٠زبان به اصل٠خیرخواهی متوسل Ù…ÛŒ شوند منظورشان کوشش در تÙسیر دیگری از کلمات شخص به شیوه ای است Ú©Ù‡ برای ما با معنی باشد. کاسیرر از ما Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ اصل خیرخواهی را به شیوه های تÙکر Ùˆ عملی Ú©Ù‡ با ما کاملا بیگانه اند به کار ببریم، Øتی هنگامی Ú©Ù‡ این خیرخواهی نمی تواند دو سویه باشد.
عواطÙÛŒ Ú©Ù‡ همراه اعتقادات اسطوره ای هستند بارومند را از این Ú©Ù‡ نسبت به دیدن چیزها به شیوه ای دیگر خیرخواه باشد باز Ù…ÛŒ دارند. این بازدارندگی Ù…ÛŒ تواند به ÙˆØØ´ÛŒ ترین انواع عواط٠و رÙتارها بینجامد. اما از یک Ù„Øاظ، کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ عواط٠بردباری Ùˆ بخشایندگی «Øتی قوی تر» ند: آنها Øالت آزاد را نشان Ù…ÛŒ دهند. نوع انسان، برخلا٠جانوران، ضرورتا در جهان واØد (سمبلیکی) زندانی نیست. هرچه مردم توانایی های مختل٠خود را بیشتر به کار گیرند، Ù…ÛŒ توانند هزاران عاطÙÙ‡ بیشتری ایجاد کنند Ùˆ کمتر در معرض یکنواختی ترس Ùˆ تسلیم قرار گیرند.36
زیبایی شناسان معمولا تراژدی را Ùرم عالی تری از هنر Ù…ÛŒ دانند تا کمدی را؛ چون در تراژدی عواط٠والاترند. اما به نظر کاسیرر ترکیب این دو Ùرم هنری از Ùرم تراژدی هم عالی تر Ù…ÛŒ شود. «تطابق تقابلها» ÛŒ عاطÙÛŒ قوی ترین نوع عاطÙÙ‡ است، درست همانند انجام دادن عمل ممنوعه Ú©Ù‡ خیلی هیجان انگیز است. چون انجام عمل ممنوعه هم جاذبه دارد Ùˆ هم داÙعه؛ همین طور نیز دیدن همزمان چشم اندازهای متÙاوت ما را از Ù…Øدودیت ها Ùˆ هیبت دیدگاه واØد رها Ù…ÛŒ سازد. عوامل عاطÙی٠درگیر Ùقط یکدیگر را Øذ٠نمی کنند بلکه رهایی علی السویه Ùˆ طعن را بر جای Ù…ÛŒ گذارند. در مقابل، ما آگاهی والایش یاÙته تری را اØساس Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ به سبب٠«Øرکت درونیÙ» جاذبه های شناخته شدۀ همزمان٠این چشم اندازهای متÙاوت دست Ù…ÛŒ دهد. این چنین کاسیرر عاطÙÛŒ بودن را در آخرین مقالات خود دربارۀ زیبایی شناسی، خصلت بخشی Ù…ÛŒ کند. (مثلا بنگرید به : مقالۀ او دربارۀ تصویر گوته اثر توماس مان). تطابق تقابلهای٠عاطÙÛŒ از ØÙظ چشم اندازهای متÙاوت ناشی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ تاثیری رهایی بخش دارد. یک چنین رهایی در قلمرو اندیشۀ اسطوره ای وجود ندارد.
یکی از بزرگترین نقص های- آنچه به اندیشۀ Ù¾Ùست- مدرن مشهور است- نادیده گرÙتن عاطÙÙ‡ است، Øذ٠عاطÙÙ‡ در ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ مرگ سوژه (=من بنیاد، شخص آگاه Ùˆ دارای اراده) را اعلام Ù…ÛŒ کند Ùهم پذیر است.
اما برای ÙلسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ هدÙØ´ بررسی Øیات سیاسی است نادیده گرÙتن عواط٠اشتباهی مهلک است. برای Ùهم تاکید کاسیرر بر زیبایی شناسی Ùˆ هنر در کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری باید کتاب اسطورۀ دولت او را نیز به دقت خواند. کاسیرر در کتاب اسطورۀ دولت Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ اندیشۀ اسطوره ای را Ùقط تا وقتی Ù…ÛŒ توان مهار کرد Ú©Ù‡ نیروهای برتر آن را منقاد کرده باشند؛ Ùˆ این نیروها، نیروهای تخیل Ùˆ هنر Ùˆ نیروهای عقلانی Ùˆ اخلاقی هستند. («نیروهای برتر جلو قدرت های اسطوره ای را گرÙته اند Ùˆ آن ها را رام Ùˆ مطیع ساخته اند. تا وقتی Ú©Ù‡ این نیروهای برتر یعنی نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری با همه توان خود وجود دارند اسطوره رام Ùˆ مطیع است. اما همین Ú©Ù‡ این نیروهای برتر سستی گیرند آشÙتگی Ùˆ آشوب دوباره بر Ù…ÛŒ گردد Ùˆ اندیشۀ اسطوره ای خیزش Ù…ÛŒ کند Ùˆ بر همه Ø´Ú©Ù„ های Øیات Ùرهنگی Ùˆ اجتماعی بشر چیره Ù…ÛŒ شود.») (ترجمه Ùارسی اسطورۀ دولت صÙØÙ‡ 424)
روشنگری تاریخی نخستین دوره ای در ÙلسÙÙ‡ بود Ú©Ù‡ بر استقلال قلمرو زیبایی شناسی Ùˆ هنرتاکید ورزید؛ اما پیش- Ùرض های عقلانی آن اجازه ندادند Ú©Ù‡ دامنۀ تاثیر تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ را بر چگونگی کارهای ذهن بشناسد، تا Ú†Ù‡ رسد به این Ú©Ù‡ نیاز به Ùهم اندیشۀ اسطوره ای را دریابد. تکنولوژی های Ùرهنگی از سده هجدهم ،بدین سو، به طوررادیکال تغییر کرده اند، اما انسان ها تغییر نکرده اند. کاسیرر Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ تکنولوژی مدرن را Ù…ÛŒ شود برای ساختن اندیشۀ اسطوره ای به کار برد Ùˆ او دشورای هایی را دید Ú©Ù‡ خردگرایی تنگ نظرانه در راه رویایی با مخالÙÛŒ Ú©Ù‡ استدلال های عقلی بر آن بی اثرند، ایجاد کرده است. Ùهم٠سرشت٠اندیشۀ اسطوره ای مستلزم بررسی دقیق تر تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ است؛ اما خیلی بیشتر از آنچه ÙیلسوÙان قرن هجدهم قادر به درکشان بودند. در (جلد دوم) ÙلسÙÙ‡ صورتهای سمبلیک (:اندیشه اسطوره ای) کاسیر نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ تخیل Ùˆ عاطÙÙ‡ کارکردهای شناختی خاص خود را دارند Ùˆ به سادگی غیرعقلانی نیستند. کاسیرر در کتاب اسطورۀ دولت نیاز به تÙکر مجدد در این باره را دریاÙت Ú©Ù‡ چگونه قلمروهای زیبایی شناسی Ùˆ هنر به روشنگری یاری Ù…ÛŒ رسانند.37 شناخت این نیاز یکی از وظای٠ناتمام در ÙلسÙۀکاسیرر بود Ùˆ مهمترین وظیÙÛ€ ناتمام٠برنامۀ روشنگری باقی Ù…ÛŒ ماند.
پانوشت ها:
1- جان مایکل کرویز (2010-1943) John Michael Krois))او Ùیلسو٠آمریکایی Ú©Ù‡ در راه اØیای ÙلسÙÙ‡ کاسیرر نقش مهمی داشت Ùˆ تلاش بسیار کرد. کتابی با عنوان : ارنست کاسیرر ØŒ صورتهای سمبلیک Ùˆ تاریخ ( چاپ دانشگاه ییۀ ØŒ1987 ) نوشت. او در ویرایش Ùˆ چاپ دست نوشته های کاسیرر نقش عمده ای داشت Ùˆ مقالات زیادی نیز در باره جنبه های مختل٠ÙلسÙÙ‡ کاسیرر نگاشته است.
2-این مقاله در جلد پانزدهم(Cassirer – Forschungen)
« کاسیرر- پژوهی » به چاپ رسیده است. مشخصات آن :
John Michael Krois : Cassirer 's Revision of the Enlighenment Project ,
در:
Birgit Recki (Hg. ) : Philosophie der Kultur- Kultur des Philosophieren , Ernst Cassirer im 20 und 21,Jahrhundert, Felix Verlag , Hamburg 2012 , S.89-105.
3- Ernst Cassirer: Zur Einsteinschen Relativitatstheorie. Erkenntnistheoretische Betrachtungen (1921), in: Ernst Cassirer: Gesammelte Werke. Hamburger Ausgabe, hg. Von Birgit Recki, Humburg 1997 ff., (E C W) Bd. 10,113.
4- برای Ùهمیدن ادامه مجادله پیرامون برنامه روشنگری، کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ مورد ایان هرسی علی (Hyaan Hirsi Ali) را در نظر بگیریم. او خود را پیرو روشنگری قرن هجدهمی Ù…ÛŒ داند. اما یان بوروما در کتاب خود: قتل در آمستردام، مرگ تئو وان Ú¯ÙˆÚ¯ Ùˆ Øدود مدارا، خانم هرسی را یک «بنیادگرای روشنگری» Ù…ÛŒ نامد.
Ian Buruma: Murder in Amesterdam. The Death of Theo Van Gogh and the Limits of Tolerance, New York 2003.
5- ترجمه عالی انگلیسی کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری Ú©Ù‡ در سال 1951 دانشگاه پرینستون منتشر کرده این جمله را دانشجوی سابق کاسیرر Ùریتس. کوئلن (Fritz C. Koelln) Ùˆ جیمز پترگرو (James P.Pettgrove) Ú©Ù‡ در دانشگاه آکسÙورد هنگام اقامت کاسیرر در آنجا از نزدیک با او کار Ù…ÛŒ کرد انجام داده اند.
6- در سراسر این مقاله منظور از همین کتاب ترجمه Ùارسی ÙلسÙÙ‡ روشنگری است. مترجم
7- نظر کاسیرر در این باره زمان درازی است Ú©Ù‡ تایید شده است. اکنون در علوم تجربیÙ٠اجتماعی Ùˆ Ùرهنگی ØŒ سمبل Ùˆ Ùرایند های نشانه ØŒ به طور عام ØŒ برای Ùرهنگ Øیاتی دانسته شده اند.متÙکران تاثیر گذاری مانند بوردیو(Bourdieu)ØŒ اکو (ÙEcco) Ùˆ گیرتس(Geertz) تاثیر کاسیرر را بر خود تایید کرده اند. امروز ØŒ Øتی عصب شناسان آماده اند Ú©Ù‡ انسان ها را به منزله جانور نوع سمبلیک تعری٠کنند. بنگرید به :
Terrence Deacon : The Symbolic Species . The Co- Evolution of Language and the Brain ,New York 1997.
8- کاسیرر در جلد سوم «ÙلسÙÙ‡ صورتهای سمبلیک: پدیدارشناسی شناخت» Ù…ÛŒ نویسد: «رابطه کالبد Ùˆ روان (Leib und Seele) سرنمونه Ùˆ مدل یک رابطه صرÙا سمبلیک را ارائه Ù…ÛŒ دهد، رابطه ای Ú©Ù‡ نمی توان آن را به رابطه ای میان اشیا یا به رابطه ای علّی تبدیل کرد.»
Ernst Cassirer: The Phenomenology of Knowledge, trans. By Ralph Mannheim, New York, 1957, 100.
و در مجموعه آثار کاسیرر:
ECW, 13, 113.
9- ارنست کاسیرر: «ÙلسÙÙ‡ صورتهای سمبلیک» جلد دوم: «اندیشه اسطوره ای» ترجمه یدالله موقن (تهران، نشر هرمس، چاپ چهارم 1393) صÙØÙ‡ 330.
10- Die Begriffsform in mythischen Denken.
11- (برای آگاهی از اتهام رومانتیک بر روشنگری بنگرید به: کتاب ÙلسÙÙ‡ روشنگری صÙØات 317-315. مترجم)
12- Ernst Cassirer: An Essay on Man. An Introduction to a Philosophy of Human Culture (1944),
و در مجموعه آثار کاسیرر:
ECW 23,31.
و نیز در:
Nachgelassene Manuskripte und Texte, hg. Von John Michael Krois und Oswald Schwemmer (ECN), Bd. 6: Vorlesungen und Studien zur philosophischen Anthropologie, hg. Von Gerald Hartung und Herbert Kopp-Oberstebrink, Hamburg 2005, 411
13- کاسیرر خود همه جا واژه «روØ» «Geist» را به کار Ù…ÛŒ برد نه «خرد» یا «عقلانیت» را.
14- Cassirer: Philosophie der symbolischen Formen, Dritter Teil, ECW 13, 437.
15- «چیزهای بیشتری در آسمان Ùˆ زمین اند... بیشتر از آنچه تو در ÙلسÙÙ‡ ات خوابشان را دیده ای» (ویلیام شکسپیر: هاملت پرده یکم، صØنه پنجم).
16- Nicolas Capaldi: The Enlightenment Project in the Analytic Conversation, Dordrecht 1998.
17-Loc. Cit. 17.
18- مشتبه کردن٠«یگانگی» (Einheit) با یکسانی (Einerleiheit) موضوعی است که کاسیرر بررسی کرده است بنگرید به:
Ernst Cassirer: Aufsatze und Kleine Schriften, in: ECW 17, 354-355.
19- کتاب دیالکتیک روشنگری در سال 1947 در آمستردام منتشر شد.
20- Oswald Spengler: Der Untergang des Abendlandes, Umrisse einer Morpholohie der Weltgeschichte, 2 Bande, Wien/Munchen 1992.
21- کاسیرر Ù…ÛŒ نویسد: «شاید هیچ Ù…Ùهوم اسطوره ای دیگری کهن تر، عمیق تر Ùˆ عمومی تر از Ù…Ùهوم سرنوشت نباشد.»
Ernst Cassirer: The Myth of the State, its origin and Meaning. Third Part, The Myth of the twentieth century, in:
ECN 9.217.
(این عبارات در کتاب اسطوره دولت ترجمه یدالله موقن (تهران، نشر هرمس، چاپ اول 1377، چاپ سوم1393 ) پیدا نشدند. تصور می کنم مربوط به نسخه ویرایش نشده کتاب باشند که اکنون چاپ شده اند. مترجم)
22- Loc, cit, 219, note B.
23- (کتاب اسطورۀ دولت پس از مرگ کاسیرر منتشر شد. دست نوشته اسطورۀ دولت Ù…Ùصل تر از متن ویرایش شده است. بنابراین مطالبی را Ú©Ù‡ در ویرایش کتاب Øذ٠شده اند اکنون در جلد نهم آثاری Ú©Ù‡ در زمان Øیات کاسیرر منتشر نشده اند به چاپ رسیده اند. مترجم)
24- Loc. Cit, 201.
25- Loc, cit, 222
( در ترجمه Ùارسی اسطوره دولتصÙØÛ€424 )
26- بنگرید به بØØ« درباره این موضوع در مقاله جÙری آندریو بارش با عنوان «سمبل چیست؟» ملاØظاتی درباره مواضع انتقادی پل ریکور درباره Ù…Ùهوم سمبل در ÙلسÙÙ‡ ارنست کاسیرر:
Jeffrey Andrew Barash: (Was ist ein Symbol?)
در مجله:
Internationales Jahrbuch fur Hermeneutik 6: , 2007, esp. 272
27- (اندیشه اسطوره ای جلد دوم ÙلسÙÙ‡ صورتهای سمبلیک ترجمه یدالله موقن تهران، نشر هرمس، چاپ اول 1378ØŒ چاپ چهارم 1393ØŒ مترجم)
28- هنر در ÙلسÙÙ‡ کاسیرر نقش بس مهمتری دارد تا آنچه عموما شناخته شده است. این موضوع به طور Ù…Ø´Ø±ÙˆØ Ø¯Ø± کتاب زیر نشان داده شده است:
Marion Lauschke : Ästhetik im Zeichen des Menschen: Die ästhetische Vorgeschichte der Symbolphilosophie Ernst Cassirers und die symbolische Form der Kunst ,Hamburg 2007.
29- Steven Pinker: How the Mind Works, New York, 1997, 534.
30-برای آگاهی از ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ú©Ø§Ø³ÛŒØ±Ø± درباره شالوده زیست شناختی سمبلیسم بنگرید به:
Ernst Cassirer: (The Problem of the Symbol as the Fundamental Problem of Philosophical Anthropology).
در کتاب:
Ernst Cassirer: The Philosophy of Symbolic Forms, vol, 4, The Metaphysics of Symbolic Forms, New Havan 1996, 34-111,
یا:
Ernst Cassirer: Zur Metaphysik der symbolischen Formen.
در:
ECN,Bd.1, 32-109.
30- ماکس وبر در مقاله «علم به منزله ØرÙه» Ù…ÛŒ گوید: بنابراین اÙزایش اندیشه ورزانه Ùˆ خردورزانه کردن نشانه اÙزایش شناخت عمومی از شرایطی Ú©Ù‡ تØت آنها زندگی Ù…ÛŒ کنیم نیست. این اÙزایش چیز دیگری معنی Ù…ÛŒ دهد، این اÙزایش به این معنی است Ú©Ù‡ این آگاهی یا این اعتقاد وجود دارد Ú©Ù‡ هرگاه کسی بخواهد Ù…ÛŒ تواند هر چیزی را در هر زمان Ùرا بگیرد. از این رو این سخن به این معنی است Ú©Ù‡ اصولا هیچ نیروی مرموز Ùˆ Ù…Øاسبه ناپذیری وجود ندارد Ú©Ù‡ در امور بشری دخالت کند؛ بلکه برعکس؛ هرکس Ù…ÛŒ تواند، در اصل، با Ù…Øاسبه بر همه چیز چیره شود. این موضوع به این معنی است Ú©Ù‡ از جهان اÙسون زدایی شده است. دیگر به وسایل جادویی برای چیره شدن بر Ø§Ø±ÙˆØ§Ø ÛŒØ§ التماس کردن به آنها، نیازی نیست، آن چنان Ú©Ù‡ انسان ÙˆØشی، Ú©Ù‡ برایش چنین قدرت های مرموزی وجود داشتند، انجام Ù…ÛŒ داد. اکنون وسایل ÙÙ†ÛŒ Ùˆ Ù…Øاسبات (ÙÙ†ÛŒ) این خدمت را انجام Ù…ÛŒ دهند. این وضع بیش از همه نتیجه آن چیزی است Ú©Ù‡ اندیشه ورزانه کردن معنی Ù…ÛŒ دهد.» در:
Max Weber: Wissenschaft als Beruf.
در کتاب:
Gesammelte Aufsatze zur Wissenschaft, hg. Von Johannes Winckelmann, Tubingen 1985, 594).
مترجم از ترجمۀ انگلیسی عبارات Ùوق در کتاب زیر نیز استÙاده کرده است:
Max Weber:From Max Weber : Eassays in socoiology, London 1948, p. 139.
27-Ernst Cassirer: The Myth of the State, its origin and Meaning. Third Part, The Myth of the twentieth century, in:
ECN 9,196.
31- (اسطوره قرن بیستم عنوان کتاب آلÙرد روزنبرگ ایدئولوگ Øزب نازی است. مترجم)
32- Loc, cit, 196f.
33- مترجم این ارزیابی کرویز از اندیشه اسطوره ای را نمی پذیرد. ذهنیت ابتدایی و اندیشه اسطوره ای اصل امتناع تناقض را نقض می کنند.
34- Loc. Cit., 224.
35- Loc. Cit., 223.
36- بنگرید به:
Willard Van Orman Quine: Ontological ,
در:
Relativity Ontological Relativity and Other Essays, New York/ London 1969, 46.
37- برای آگاهی از این موضوع در ÙلسÙÙ‡ رنسانس Ú©Ù‡ در پس این برداشت است بنگرید
به بØØ« کاسیرر از «شور قهرمانی» («Heroici Furori») در جوردانو برونو در سخنرانیش در مرگ واربورگ:
Nachruf auf Aby Warburg: Ernst Cassirer: Aufsatze und kleine Schriften (1927-1931), in: ECW 17, 373f.
(همچنین بنگرید به ارنست کاسیرر: Ùرد Ùˆ کیهان در ÙلسÙÙ‡ رنسانس ترجمه یدالله موقن. تهران، نشر ماهی، چاپ اول 1391ØŒ چاپ دوم 1393ØŒ صÙØÙ‡ 270. مترجم).
38- کاسیرر در مقاله «ارزش آموزشی هنر» خاطر نشان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ آنچه را Ù…ÛŒ بینیم Ùˆ اØساس Ù…ÛŒ کنیم «Ùقط Øالت ها (ÛŒ روانی) نیستند بلکه اعمال خود من اند» کاسیرر نتیجه Ù…ÛŒ گیرد Ú©Ù‡: توانایی این Ú©Ù‡ ما عواط٠شدید را اØساس کنیم Ùˆ در عین Øال با آنها Ùاصله بگیریم کار بی نظیر هنر است Ú©Ù‡ «ذهن انسان را رهایی Ù…ÛŒ بخشد.» در:
Donald Philip Verene (ed.) Symbol, Myth, and Culture, Essays and Lectures of Ernst Cassirer, 1935-1945, New Haven/ London 1979, 215.