یدالله موقن ذهنیت جهادی علی شریعتی
این مقاله در مجلۀ قلمیاران( سال اول ØŒ شماره 3 ØŒ ØµÙØØ§Øª 7-10) به چاپ رسیده است.
نسخه Ù¾ÛŒ.دی.اÙ. این مقاله را در کانل تلگرامم بیابید :https://t.me/moughen
مقدمه
خرداد امسال چهلمین سالگرد درگذشت مرØÙˆÙ… علی شریعتی (تولد1312- ÙˆÙØ§Øª 1356) بود. به همین مناسبت Ù…ÛŒ خواستم مقاله ای درباره ÛŒ اندیشه ÛŒ شریعتی بنویسم، ولی وقت تنگ بود. از این رو تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ… چند ØµÙØÙ‡ ای از کتاب لورنت موراویک: «ذهنیت مجاهد» را ترجمه کنم. البته موراویک یک Ù†ÙˆÙ…ØØ§Ùظه - کار است Ùˆ دیدگاه Ù†ÙˆÙ…ØØ§Ùظه - کاران مشخص است Ú©Ù‡ چیست. موراویک منتقد سرسخت سیاست امریکا نسبت به عربستان سعودی بود. او کتابی نوشت با عنوان «شاهزادگان تاریکی: ØÙ…له ÛŒ عربستان سعودی به غرب». او شاهزادگان سعودی را ØØ§Ù…یان تروریسم Ù…ÛŒ دانست. او به خاطر موضع گیری های شدیداً ضد سعودی اش از کار برکنار شد. موراویک چند ماه پس از انتشار کتاب «ذهنیت مجاهد» (چاپ دانشگاه کمبریج ØŒ 2008) به علت ابتلا به سرطان استخوان در واشنگتن در گذشت. مول٠می خواهد نشان دهد Ú©Ù‡ چگونه مرØÙˆÙ… علی شریعتی Â«ØªÙØ³ÛŒØ± گنوسی خود از تشیع را با ایدئولوژی های توتالیتاریستی قرن بیستم در هم آمیخت .» مسلماً نظر مؤل٠نظر مترجم نیست.
«علی شریعتی در سال 1312هجری شمسی متولد شد. او « خشن ترین انقلابی در میان ایدئولوگ‌های انقلاب بود. در پاریس رساله‌ ÛŒ دکتری خود را از اسلام شناس ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ««لویی ماسینیون»» Ú©Ù‡ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ رومانتیک تشیع Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† صوÙیانه بود در ÛŒØ§ÙØª کرد. مبدا مارکسیسم اسلامی شریعتی رد کامل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ارزش های اروپایی (غربی ) بود.
« بیایید دوستان بگذارید این اروپا را رها کنیم. بگذارید از این تقلید تهوع آور Ùˆ میمون وار از اروپا دست برداریم. بگذارید این اروپا را پشت سر بگذاریم Ú©Ù‡ همواره از انسانیت سخن می‌گوید اما هر جا انسان‌ها را می‌یابد نابودشان می‌کند.» این عبارات از ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† است Ú©Ù‡ شریعتی آن‌ها را تکرار می‌کرد .بینش شریعتی بر پایه شبه-تاریخ مانوی گونه‌ای از جهان بود Ú©Ù‡ از زمان هابیل Ùˆ قابیل میان دو اصل نیک Ùˆ بد تقسیم شده بود. به زعم شریعتی پیامبر (ص) Ùˆ نیز شخصیت‌های نیمه خدایی شده‌ی تشیع (ØØ¶Ø±Øª) علی Ùˆ (امام ) ØØ³ÛŒÙ† ØŒ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† سرکوب شدگان ØŒ توده ÛŒ نامتمایز قربانیان ØŒ Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† Ùˆ استعمار شدگان بودند.
اسطوره باÙÛŒ شریعتی بر پایه‌ی نظریه‌ی خشونت رهایی بخش ÙØ§Ù†ÙˆÙ† صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. ÙØ§Ù†ÙˆÙ† نظریه‌ی خشونت رهایی بخش را به ویژه در کتاب Â«Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین» ارائه داده Ùˆ ژان پل سارتر با نوشتن Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ بر آن به کتاب شهرتی جهانی بخشیده است. ژان پل سارتر در Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ به سال 1961 بر کتاب : « Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین» نوشت
Ù…ÛŒ گوید برای انسان استعمار شده، کشتن یک سÙیدپوست رهایی دوگانه ای دربردارد. قتل سبب آزادی انسان استعمار شده از طریق Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØªÙ† هویت خود، Ú©Ù‡ استعمارگر از او ربوده بود ØŒ Ù…ÛŒ شود. از [دیگرسو] استعمارگر نیز [با مرگش] از هویت خویش Ú©Ù‡ هویت یک استعمارگر بود آزاد Ù…ÛŒ شود.{ ترجمه ÛŒ علی شریعتی از عبارات Ùوق: Â«Ø³Ù„Ø§Ø Ù…Ø¬Ø§Ù‡Ø¯ [الجزایری] انسانیت اوست، چون در اولین مرØÙ„Ù‡ ÛŒ قیام باید کشت. کشتن یک اروپایی با یک تیر دو نشان زدن است. انهدام ستمگر Ùˆ ستمدیده. مردی مرده Ùˆ انسانی آزاد به جا می‌ماند.» (دوزخیان زمین، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 10)}.
آموزه های ÙØ§Ù†ÙˆÙ†-سارتر را همه ÛŒ روشنÙکران جهان سوم Ùˆ نیز استادان "ضد امپریالیست" دانشگاه های غرب Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ†Ø¯. نظریه ÛŒ از خود بیگانگی هربرت مارکوزه نیز الهام بخش شریعتی بود. او با نظری تأییدآمیز از کتاب " انسان یک بعدی" مارکوزه Ùˆ نیز از نظریات رنه گنون غیب باور Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ú©Ù‡ به اسلام گرویده بود مطالبی را نقل می‌کرد. ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ها Ùˆ مارکسیست های اروپایی در اثبات این موضوع Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ جامعه ÛŒ غربی مسموم کننده اند سنگ تمام گذاشته بودند. از این رو شریعتی Ù…ÛŒ توانست داروی همه ÛŒ این بیماری ها را ارائه دهد. به همین خاطر شهرنشین‌ های ایرانی پیش از انقلاب Ú©Ù‡ ØªØØµÛŒÙ„ات متوسطی داشتند نظریات او را Ù…ÛŒ بلعیدند Ùˆ شریعتی برایشان بت شده بود.
شهادت راه نجات بود. پرولتاریای مارکس، Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین ÙØ§Ù†ÙˆÙ†ØŒ Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† شریعتی همه از یک گونه بودند، Ùˆ Ùقط در مرگ به رهایی Ù…ÛŒ رسیدند. در نظر علی شریعتی [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùقط یک شهید نبود، او یک شهید انقلابی بود. بدین ترتیب «تشیع ÛŒ سرخ» Ú©Ù‡ تشیع ÛŒ علوی» هم نامیده Ù…ÛŒ شود در تقابل با تشیع ÛŒ رسمی [یا صÙÙˆÛŒ] Ú©Ù‡ در قرن شانزدهم میلادی دین دولتی شده بود ابداع گردید. در تشیع ÛŒ سرخ ØŒ رنگ سرخ همان اندازه به سنت شیعی کالبدهای خونین [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ Ù‡ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دو تن از یارانش اشاره دارد Ú©Ù‡ به «رنگ سرخ» گروه های Ú†Ù¾. شریعتی Ù…ÛŒ نویسد Ú©Ù‡ [امام] ØØ³ÛŒÙ† «تجلی انقلاب خونین» است.
شریعتی برپایه ÛŒ میراث عملیات تروریستی مریدان ØØ³Ù† ØµØ¨Ø§Ø Ùˆ میراث مبارزه ÛŒ قرمطیان گنوسی، قیام مردمی در Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ایرانی را شبیه شورش های دهقانان اروپایی Ù…ÛŒ داند: «مردم تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند، آن ها را یکجا بکشند. Ùˆ چون Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ دیگر راه بازگشت نیست Ùˆ مرگ را انتخاب کرده اند، تردید ندارند. انتخاب مرگ به آنان قدرتی Ù…ÛŒ بخشد Ú©Ù‡ یک ده را در برابر یک رژیم خون آشام به قیام وا Ù…ÛŒ دارد Ùˆ پیروز Ù…ÛŒ کند!» (تشیع سرخ، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 16)
شریعتی اسطوره ÛŒ قیام خود را به توده ها منتسب Ù…ÛŒ کند، قیام شریعتی یک داستان تخیلی- اخلاقی است، Â«ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ شهادت» او پرستش مرگ است : «یک شهید را نمی بینی Ú©Ù‡ شیرین Ùˆ آرام Ù…ÛŒ میرد؟»
شهید مسیØÛŒ با تأیید پیام الهی Ù…ÛŒ میرد، اما شهید در نظر شریعتی با کشتن دیگران Ù…ÛŒ میرد.
شریعتی ادامه می دهد :
« برای آنها Ú©Ù‡ به روزمرگی خو کرده‌اند Ùˆ با خود ماندگارند، مرگ ØŒ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ا ÛŒ هولناک Ùˆ شوم ٠زوال است ØŒ Ú¯Ù… شدن در نیستی است.آن‌که آهنگ هجرت از خویش کرده است ØŒ با مرگ ØŒ آغاز می‌شود. Ú†Ù‡ عظیم‌اند مردانی Ú©Ù‡ عظمت این ÙØ±Ù…ان Ø´Ú¯ÙØª را شنیده‌اند Ùˆ بدان کار بسته‌اند Ú©Ù‡: بمیرید پیش از آن Ú©Ù‡ بمیرید !ØŸ.» ( کویر - نامه ای به دوستم .)
در یک پارادوی) (parodyØ¢Ø´ÙØªÙ‡ از «تزهایی درباره ÛŒ Ùوئرباخ» مارکس، شریعتی Ù…ÛŒ گوید: «هم‌چنان Ú©Ù‡ کسی Ùقط هنگامی می¬تواند یک گلوله ÛŒ آتشین را درک کند، Ú©Ù‡ گلوله به او اصابت کرده باشد، همین طور کسی Ù…ÛŒ تواند یک Ù…Ùهوم را بÙهمد Ú©Ù‡ در مسیر کاربرد آن Ù…Ùهوم قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد. در عمل است Ú©Ù‡ ØÙ‚یقت خود را نشان می¬دهد.»
در متنی Ú©Ù‡ به « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ شهادت» اختصاص ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ شریعتی رزمنده ÛŒ مجاهد را Ù…ÛŒ ستاید: مرگ شهید تصادÙÛŒ نیست، بلکه طراØÛŒ شده است: « رسیدن به امر مطلق از طریق مرگ خویشتن است.» « شهادت « ØØ¶ÙˆØ± درصØÙ†Û€ ØÙ‚ Ùˆ باطل ٠تاریخ است.»
« شهید نشان می‌دهد ØŒ Ùˆ می‌آموزد Ùˆ پیام می‌دهد ØŒ Ú©Ù‡ در برابر ظلم Ùˆ ستم ØŒ ای کسانی Ú©Ù‡ می‌پندارید : « نتوانستن ØŒ از جهاد معا٠می‌کند » ØŒ Ùˆ ای کسانی Ú©Ù‡ می‌گویید : « پیروزی بر خصم هنگامی تØÙ‚Ù‚ دارد Ú©Ù‡ بر خصم غلبه شود » نه! شهید انسانی است Ú©Ù‡ در عصر نتوانستن Ùˆ غلبه Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ† ØŒ با مرگ خویش بر دشمن پیروز می‌شود، Ùˆ اگر دشمنش را نمی‌شکند رسوا می‌کند. Ùˆ شهید قلب٠تاریخ است ،؛ هم چنان Ú©Ù‡ قلب به رگ‌های خشک اندام ØŒ خون ØŒ ØÛŒØ§Øª Ùˆ زندگی می‌دهد . » ( شهادت ØµÙØÙ‡ 5) «خون یک شهید قایق نجات است.» و«خون شهید نور شمعی است Ú©Ù‡ بینایی می¬دهد.»
چکیده ÛŒ نظر شریعتی درباره ÛŒ شهادت این است: شهادت دعوتی است به همه‌ی عصر ها Ùˆ به همه ÛŒ نسل ها: «اگر Ù…ÛŒ توانی بمیران! Ùˆ اگر نمی توانی بمیر!.» ( مجموعه آثار جلد 19 ØŒ ØØ³ÛŒÙ† وارث آدم ØµÙØÙ‡ ÛŒ 242 . )
بازسازی شریعتی از تاریخ بشر نمونه ÛŒ کامل بینش گنوستیک اوست. شریعتی در "آری این چنین بود ای برادر " Ùˆ نیز در «تشیع سرخ» ØŒ Ú©Ù‡ اصطلاØÛŒ عاریتی است، Ù…Ùهوم مارکس از مبارزه ÛŒ طبقاتی را به منزله ÛŒ موتور تاریخ به کار Ù…ÛŒ برد تا تابلویی بزرگ از تاریخ جهان ترسیم کند. ØÙ…اسه ÛŒ تخیلی او شباهت زیادی به "الهیات رهایی بخش" گروه های مسیØÛŒ مدرن [در آمریکای لاتین] دارد. نتیجه ÛŒ التقاط٠شکل های مسیØÛŒ وسوسه ÛŒ [مسیØ] Ùˆ قربانی شدن [Ù…Ø³ÛŒØ Ø¨Ø±Ø§ÛŒ بخشش گناهان انسان] Ùˆ رنج کشیدن او [بر صلیب] Ùˆ نیز Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª مارکسیستی با چاشنی ÙلسÙÙ‡ ÛŒ پست¬مدرنیستی ØŒ اعتقادنامه ای Ù…ÛŒ شود کاملاً گنوستیک. او "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" را به منزله ÛŒ مقوله ای غیر تاریخی ارائه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نقش پرولتاریای مارکس را دارد؛ "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" گاهی اوقات بردگانی هستند Ú©Ù‡ اهرام مصر را ساخته اند Ùˆ گاهی اوقات شیعیان قرن‌های Ù‡ÙØªÙ… Ùˆ هشتم میلادی Ùˆ گاهی هم توده‌های مستعمرات اروپایی اواسط قرن بیستم هستند. "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" خوب هستند Ùˆ ØØ§Ù…Ù„ اصل نیک اند؛ به این سبب Ú©Ù‡ رنج Ù…ÛŒ کشند. "مستکبران" نیز مقوله ای غیر تاریخی اند Ùˆ ØØ§Ù…لان اصل شر هستند. تشیع همچنان Ú©Ù‡ پیشتر دیدیم، نماینده ÛŒ قربانیان است؛ Ùˆ [امام] ØØ³ÛŒÙ†Ù شهید مظهر آنان است: شریعتی از [امام] ØØ³ÛŒÙ† یک انقلابی Ù…ÛŒ سازد. او [امام] ØØ³ÛŒÙ† را کاراکتری توصی٠می¬کند Ú©Ù‡ بیش از هرچیز آرزو دارد Ú©Ù‡ مبارزه ÛŒ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† هابیل، Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† امر نیک را در برابر هوادران قابیل یعنی هواداران امر بد تداوم ببخشد.
بینش سید قطب از تاریخ نیز همین گونه بود. او معتقد بود Ú©Ù‡ ذات های جاودانی وجود دارند Ú©Ù‡ همیشه با هم در کشاکش اند: «یک عنصری در این جا هست Ú©Ù‡ [همواره وجود دارد مثلاً] Ø±ÙˆØ ØµÙ„ÛŒØ¨ÛŒ (...) Ú©Ù‡ در خون همه ÛŒ غربیان هست.»
از نظر سید قطب غربیان ذاتاً همانی هستند Ú©Ù‡ در سال 1099 میلادی بودند (یعنی صلیبیون). از نظر او تاریخ ÙØ±Ø¢ÛŒÙ†Ø¯ نیست Ùˆ همچون ØªØ§ÙØªÙ‡ ای باز Ùˆ گشوده نمی شود. تاریخ ØµØ±ÙØ§Ù‹ یک تکرار ابدی است؛ تاریخ [در ذهن قطب] به مبارزه ÛŒ مانوی میان دو اصل نیک Ùˆ بد ÙØ±ÙˆÚ©Ø§Ø³ØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود. تاریخ جایش را به یک نمایش گنوسی-مانوی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در آن انسان ها عروسکان خیمه شب بازی در دست های این دو اصل اند.
برای شریعتی نیز تاریخ، غیر تاریخ است؛ تاریخ Ùقط تکرار ابدی یک چیز است، تاریخ یک نمایش کیهانی است Ú©Ù‡ بارها روی صØÙ†Ù‡ Ù…ÛŒ آید، ستمکاران ستم می‌کنند Ùˆ ستم دیدگان ستم می‌کشند، مگر هنگامی Ú©Ù‡ یک رهبر پیامبر گونه یا امام گونه ظهورکند Ùˆ موانع را در هم شکند Ùˆ به رنج Ùˆ Ù…ØÙ†ØªØŒ ستم Ùˆ بی‌عدالتی پایان دهد. ÙˆØÛŒ را نگاه دارد [ØØ±Ù…ت] شهادت [ØØ¶Ø±Øª] علی، [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ [امام] ØØ³Ù† را نگاه دارد، هنگامی Ú©Ù‡ سلطنت [خدا] در زمین کامل شد Ùˆ عدالت ØØ§Ú©Ù… گشت رستگاری رخ خواهد داد Ùˆ پس از آن دیگر هیچ Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ در تاریخ روی نمی دهد
شریعتی Ù…ÛŒ نویسد : « زمان، در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تاریخ ما با جنگ آغاز می‌شود Ùˆ با جنگ پایان می‌یابد ØŒ از هابیل تا امام زمان (ع). Ùˆ این است Ú©Ù‡ تاریخ سر گذشت خونخواهی هابیل است Ùˆ هر دوران تاریخی صØÙ†Ù‡â€ŒØ§ÛŒ است از این نبرد مستمر.» ( مجموعه آثار علی شریعتی جلد 2 « خود سازی انقلابی ». ØµÙØÙ‡ 235.)
ساخت اسطوره ای ذهن شریعتی ناتوان از تمایز شخصیت های تاریخی ازشخصیت های اسطوره ای است. هابیل و قابیل شخصیت های اسطوره ای هستند نه تاریخی.
شریعتی مستقیماً به Â«Ù†ÙØ±ÛŒÙ†Â¬Ø´Ø¯Ú¯Ø§Ù† زمین» ÙØ§Ù†ÙˆÙ† به عنوان نجات¬دهندگان ارجاع Ù…ÛŒ-کند. شیوه¬ی بیان شریعتی به Ø´Ú©Ù„ غیب گویان قرون وسطی یا روشنÙکران مدرن مارکسیست است Ú©Ù‡ پایان تاریخ را می¬دانند.
شریعتی خود را سخنگوی خیل عظیم ستمدیدگان بی¬نام و نشان می¬داند. او آنان را به سخن درمی‌آورد:
«دیگر بار در کام ناامیدی بودیم Ú©Ù‡ امیدی به ماندنمان خواند. پیامبران بزرگ برخواستند، زرتشت بزرگ، مانی بزرگ، بودای بزرگ، Ú©Ù†Ùوسیوس ØÚ©ÛŒÙ…ØŒ لائوتستوی عمیق... . روزنه ای به نجات گشوده شده بود. خدایان برای نجات ما از ذلت Ùˆ بردگی، پیامبران منجی خویش را بسیج کرده بودند تا ایمان Ùˆ پرستش را جانشین ستم Ùˆ بردگی کنند. اما برادر، این مبعوثین خدایان از خانه ÛŒ بعثتشان ÙØ±ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ بی هیچ اعتنایی به ما Ùˆ هیچ نام Ùˆ یادی از ما راهی کاخ Ùˆ قصر می¬شدند. (...) یقین کردم Ú©Ù‡ ما برای بردگی به دنیا آمده¬ایم Ùˆ جز این سرنوشتی نداریم، Ùˆ سرنوشت مقدرمان باربری Ùˆ ستم Ú©Ø´ÛŒ Ùˆ تازیانه خوردن Ùˆ تØÙ‚یر شدن Ùˆ نجس تلقی شدن Ùˆ بردگی است، Ùˆ جز این دیگر هیچ. اما برادر، ناگهان خبر ÛŒØ§ÙØªÙ… مردی از کوه ÙØ±ÙˆØ¯ آمده است Ùˆ در کنار معبدی ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ زده است Ú©Ù‡: من از جانب خدا آمده¬ام. Ùˆ من باز بر خود لرزیدم Ú©Ù‡ باز ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ تازه برای ستمی تازه. اما چون زبان به Ú¯ÙØªÙ† گشود باورم نشد: Ù…ÛŒÂ¬Ú¯ÙØª من از جانب خدا آمده¬ام Ú©Ù‡ خدا اراده کرده است تا بر همه ÛŒ بردگان Ùˆ بیچارگان زمین منت بگذارد Ùˆ آنان را پیشوای جهان Ùˆ وارثان زمین قرار دهد. باورم نشد. Ú¯ÙØªÙ…: او نیز همچون پیامبران دیگر در ایران Ùˆ چین Ùˆ هند شاهزاده ای است Ú©Ù‡ به نبوت مبعوث شده است تا با قدرتمندی هم¬پیمان شود Ùˆ قدرتی تازه Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. اما Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: نه، او یتیم بوده است Ùˆ همه او را دیده¬اند Ú©Ù‡ در پشت همین کوه گوسÙندان را می¬چرانیده است. Ú¯ÙØªÙ… عجبا! چگونه است Ú©Ù‡ خداوند ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù‡-اش را از میان چوپانان برگزیده است؟ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: او آخرین سلسله¬ای است Ú©Ù‡ در آن سلسله اجدادش همه چوپان بودند، با هراسی Ú¯Ù†Ú¯ بر خود لرزیدم Ú©Ù‡ برای نخستین بار از میان ما پیامبری برخاسته است. (...) باور کردم Ùˆ ایمان آوردم. چرا Ú©Ù‡ کاخش چند اتاق Ú¯Ù„ÛŒ بود، Ùˆ بارگاهش Ùˆ تختش تکه چوبی بود انباشته از برگ¬های خرما.» (علی شریعتی،« آری این چنین بود ای برادر» ØŒ ØµÙØØ§Øª 6-7)
شریعتی مدعی است Ú©Ù‡ زرتشت، بودا، Ú©Ù†Ùوسیوس پیامبرانی خائن بودند. شبه-تاریخ مقدسی Ú©Ù‡ شریعتی ساخته است Ù…ÛŒ توان آن را اولیاالله شناسی نامید؛ این شبه-تاریخ، بی زمان است، داستان تخیلی- اخلاقی است، همچون تخت پروکوستی است Ú©Ù‡ باید سر Ùˆ ته هر واقعه ای را زد تا به‌اندازه¬ی ابعاد آن تخت درآید، ØØªÛŒ اگر با این کار آن واقعه ÙØ§Ù‚د واقعیت شود. شریعتی در ادامه¬ی مطلب بالا Ù…ÛŒ گوید: Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ پس از مرگ پیامبر، جانشینان اموی او به ستمگری بازگشنتد، سنیان جهان را برده کردند. Ùقط [ØØ¶Ø±Øª] علی Ùˆ علویان Ùˆ هوادارانشان به دین ØÙ‚یقی ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± ماندند. Ú©Ù„ جهان در جاهلیت تازه ای غوطه ور شد. پیام پیامبر بی Ø±ÙˆØ Ùˆ واژگونه شد. کسانی Ú©Ù‡ به نامش ØÚ©ÙˆÙ…ت می‌کردند ستمگران بودند: «تاریخ اسلام مسیر Ø´Ú¯ÙØªÛŒ را دنبال کرد. مسیری Ú©Ù‡ در آن همه¬ی قلدران Ùˆ قداره¬بندان Ùˆ خاندان¬ها Ùˆ خان های عرب Ùˆ عجم Ùˆ ترک Ùˆ تاتار Ùˆ مغول، ØÙ‚ رهبری امت اسلام Ùˆ Ø®Ù„Ø§ÙØª پیامبر را داشتند، جز خاندان پیامبر Ùˆ ائمه¬ی راستین اسلام! Ùˆ تشیع -Ú©Ù‡ با "نه" آغاز شد، "نه" در قبال مسیری Ú©Ù‡ تاریخ انتخاب می¬کرد- عصیانی علیه تاریخ بود. تاریخی Ú©Ù‡ بنام قرآن، مسیر جاهلیت کسری Ùˆ قیصر را دنبال می¬کرد Ùˆ بنام سنت پیش از همه، پروردگار خانه¬ی قرآن Ùˆ سنت را قربانی ساخت!» (مجموعه¬ی آثار علی شریعتی، جلد 9ØŒ تشیع علوی Ùˆ تشیع صÙوی، ØµÙØØ§Øª 5-6)
در اینجا Ø±ÙˆØ Ù†ÙÛŒ-نیهیلیسم- سخن می¬گوید. تشیع [از نظر شریعتی] چیست؟
Ù…Ùیستو Ùلس در [ÙØ§ÙˆØ³Øª] گوته می¬گوید: «من روØÛŒ هستم Ú©Ù‡ همواره Ù†ÙÛŒ می¬کند.»
شریعتی ادامه میدهد: «شیعه ÛŒ سرخ تاریخ را Ù†Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªØŒ رهبری Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یت آنهایی را Ú©Ù‡ بر تاریخ تسلط ÛŒØ§ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ در جامه ÛŒ جانشینی رسول Ùˆ ØÙ…ایت اسلام Ùˆ جهاد علیه Ú©ÙØ±ØŒ اکثریت خلق را ÙØ±ÛŒÙتند Ù†ÙÛŒ کرد Ùˆ پشت به مسجدهای مجلل Ùˆ کاخ¬های پرشکوه امام Ùˆ خلیÙه¬ی اسلام، رو به خانه¬ی گلین Ùˆ متروک ÙØ§Ø·Ù…Ù‡ نهاد. شیعه – Ú©Ù‡ نماینده ÛŒ طبقه ÛŒ ستمدیده Ùˆ عدالتخواه در نظام Ø®Ù„Ø§ÙØª بود- در این "خانه" هرچه را Ùˆ هرکه را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست، Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØª.» (همان، ØµÙØÙ‡Â¬ÛŒ 6)
گنوسیسم به جنبش توده¬ای یعنی به انقلاب تبدیل می¬شود:
« شیعه¬ی علوی، در طول هشت قرن (تا صÙویه)ØŒ نه تنها یک نهضت انقلابی در تاریخ است Ùˆ در برابر همه¬ی رژیم های استبدادی Ùˆ طبقاتی Ø®Ù„Ø§ÙØª اموی Ùˆ عباسی Ùˆ سلطنت غزنوی Ùˆ سلجوقی Ùˆ مغولی Ùˆ تیموری Ùˆ ایلخانی –که مذهب تسنن دولتی را مذهب رسمی خود ساخته بودند- جهادی مستمر در Ùکر Ùˆ عمل بوده است، بلکه همچون یک ØØ²Ø¨ انقلابی مجهز، آگاه Ùˆ دارای ایدئولوژی بسیار عمیق Ùˆ روشن، شعارهای قاطع Ùˆ ØµØ±ÛŒØ Ùˆ تشکیلات Ùˆ انضباط دقیق Ùˆ منظم، رهبری اکثریت ØØ±Ú©Øª های آزادی خواه Ùˆ عدالت طلب توده های Ù…ØØ±ÙˆÙ… Ùˆ ستمدیده را به دست داشته Ùˆ کانون خواست ها Ùˆ درد Ùˆ سرکشی های روشنÙکران ØÙ‚ طلب Ùˆ مردم عدالت طلب به شمار آمده است.» (مجموعه ÛŒ آثار، جلد 9ØŒ تشیع علوی Ùˆ تشیع صÙوی، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 8)
شبه-¬تاریخ شریعتی، به صورت داستانی نشئه آور درمی¬آید Ùˆ تشیع [شریعتی] به طور جادویی ØŒ ØØ²Ø¨ÛŒ لنینی می¬شود. پرستش خون Ùˆ Ø®Ø´ÙˆÙ†ØªÙ Ø´ÙØ§Ø¨Ø®Ø´ ØŒ نشانه¬ی تمام¬عیار "اسلام مارکسیستی" شریعتی است Ø› یعنی آموزه¬ی "تشیع سرخ" او اسطوره¬ی مدرن انقلاب یا Ø´Ú©Ù„ مدرن اعتقادات هزاره¬ای "millenarian" است.
پیش از شریعتی مودودی ØŒ ایدئولوگ بنیادگرای اسلامی، هندی-پاکستانی ØŒ به سیاسی کردن اسلام پرداخته بود. او هم زیر سیطره¬ی اسطوره ÛŒ قدرتمند قرن بیستم یعنی اسطوره ÛŒ انقلاب بود. او در سال 1939 نوشت: «"مسلمانان"ØŒ عنوان یک ØØ²Ø¨ انترناسیونالیستی انقلابی است Ú©Ù‡ اسلام سازمان دهی کرده است تا برنامه¬ای انقلابی پیاده کند.» مودودی ØØ²Ø¨ جماعت اسلامی را براساس مدل لنینی-استالینی تأسیس کرد. ولی شباهت¬ها به مدل شوروی Ùقط Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ به شباهت های سازمانی نبود. مودودی همواره از Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ جنبش های توتالیتاریستی مانند Ø§ØØ²Ø§Ø¨ کمونیست Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ستایش Ù…ÛŒ کرد. او Ù…ÛŒ گقت ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی مانند ØÚ©ÙˆÙ…ت های کمونیستی Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³ØªÛŒ خواهد بود نه ØÚ©ÙˆÙ…ت های لیبرالی. از نظر مودودی Ùˆ سید قطب Ùˆ علی شریعتی در اسلام، «مسجد Ùˆ دولت» از هم جدا نیستندو مودودی می¬نویسد: «از این رو ØØ²Ø¨ الله (= مسلمانان ) هیچ گزینه¬ای در پیش رو ندارد جز به Ú†Ù†Ú¯ آوردن قدرت٠دولت.»
گویی، مودودی، سید قطب Ùˆ شریعتی شب ها پیش از خواب کتاب لنین : "دولت Ùˆ انقلاب" را Ù…ÛŒ خوانده اند. البته پیوند میان بنیادگرایان اسلامی Ùˆ بلشویک ها دو سویه بوده است. در سال 1920 (میلادی) دومین کنگره ÛŒ انترناسیونالیست کمونیست به رهبری لنین ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†ÛŒ داد تا همه¬ی بنیادگرایان اسلامی به باکو بیایند Ùˆ بر ضد امپریالیست¬های انگلیس Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ جنگ مقدس (جهاد) را آغاز کنند. زینووی٠در نطق Ø§ÙØªØªØ§ØÛŒÙ‡Â¬ÛŒ خود در جمع اسلام¬گرایانی Ú©Ù‡ به باکو آمده بودند پنج بار Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ù†Ú¯ مقدس ( جهاد ) را به کار برد. Ùˆ در اعلامیه ÛŒ پایانی جلسه ÛŒ باکو پانزده بار از جنگ مقدس (جهاد) مسلمانان بر ضد امپریالیست ها سخن Ø±ÙØªÙ‡ است. شاید با توجه به نوشته های بنیادگرایان اسلامی مانند مودودی Ùˆ همین اعلامیه ها باشد Ú©Ù‡ برتراند راسل Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª: «هیچ چیز مانند بلشویسم Ùˆ اسلام شبیه به هم نیستند.»
یکی از بنیادگرایان اسلامی مشهور می¬گوید: «ما مارکسیسم را در جام اسلام می¬ریزیم و می¬نوشیم.» و مارکسیست¬های به ظاهر بی¬دین کشورهای اسلامی نیز اسلام را در جام مارکسیسم می¬ریزند و می‌نوشند.
آشنایی شریعتی با جریان های Ùکری غرب سطØÛŒ بود. دانش او در جامعه شناسی در ØØ¯ یک دانشجوی سال دوم دانشگاه بود Ùˆ پژوهشگری او به طور خجلت آوری ضعیÙ. او ایدئولوگی بود Ú©Ù‡ به هر تکه پاره ای از تاریخ، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ جامعه شناسی نوکی زده بود. همانندی شریعتی Ùˆ برداشتی Ú©Ù‡ او از خودش داشت با غیب گویان قرون وسطای اروپا تکان دهنده است. او روشنÙکری بود Ú©Ù‡ ÙØ±Ù…ول رستگاری شوربختان جهان را Ù…ÛŒ دانست Ùˆ Ù…ÛŒ توانست پیشگویی کند Ú©Ù‡ سیر تاریخ جهان در آینده Ú†Ù‡ خواهد بود.
البته مناسبتر است Ú©Ù‡ او را نیمه روشنÙکر بدانیم. گوته در
"die wahlverwandtschaft" [=ترکیب Ù…Ø±Ø¬Ø Ø¹Ù†Ø§ØµØ± شیمیایی] می¬گوید: «اØÙ…Ù‚ ها Ùˆ دانشوران هر دو به یکسان بی زیانند. اما این نیمه- اØÙ…ق¬ها هستند Ú©Ù‡ واقعاً خطرناکند.»
"بین¬الملل سوم" با روسیه یکی شد، "رم سوم"، "رایش سوم" با "عصر سوم"
(عصر روØ) یا پارودی parody)) گنوسی - مسیØÛŒ یکی شد؛ همین طور نیز شریعتی مانند یک کیمیاگر، مهدویت٠شیعی را با هزاره ی٠(millenarian) مارکسی در هم آمیخت.عصاره ÛŒ مطالب همه ÛŒ ØµÙØØ§Øª کتاب ÙØ§Ù†ÙˆÙ†ØŒ "Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین" را شریعتی در یک جمله خلاصه کرد: «من از مدرنیته Ù…ØªÙ†ÙØ±Ù….» او از تأثیر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مدرن غرب بر ایران Ù†ÙØ±Øª داشت Ùˆ به پیروی از جلال آل¬اØÙ…د آن را "غربزدگی" Ù…ÛŒ نامید. ذهن شریعتی Ùˆ آل اØÙ…د ذهنی پیش-مدرن Ùˆ متعلق به سده های میانی بودند. همچنان Ú©Ù‡ شریعتی خود اعترا٠می کند : «ما شرقی ها همه « گذشته پرستیم » ØŒ نه «گذشته گرا » Ú©Ù‡ برای ما ØµÙØª بی رمقی است. Ùˆ آنچه ما Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کنیم با آنچه اروپایی ها کلاسیسم Ù…ÛŒ نامند یکی نیست. از این است Ú©Ù‡ همواره « دوران طلایی » ما در گذشته قرار دارد.» ( کویر ØµÙØÙ‡ ÛŒ 12.)
اندیشه ÛŒ اسطوره ای زندانی گذشته است. به همین سبب مسلمانان در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ مدرنیته هیچ سهمی نداشته اند Ùˆ از آن Ù…ØªÙ†ÙØ± نیز بوده اند . چون با اعتقاداتشان سازگار نیست. ولی برعکس، هر ایدئولوژی ضد مدرنیته را با آغوش باز Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ اند؛ مانند نازیسم، ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…ØŒ بلشویسم Ùˆ پست¬مدرنیسم.
شریعتی مسیØÛŒØª را "دین ÙØ±Ø¯ÛŒ" Ù…ÛŒ دانست Ùˆ از همین رو از آن Ù…ØªÙ†ÙØ± بود، ولی اسلام را "دین جمعی" (کلکتیویسم) Ù…ÛŒ پنداشت Ùˆ به همین خاطر آن را ستایش Ù…ÛŒ کرد. شریعتی در دهه ÛŒ 1950 عضو "نهضت خداپرستان سوسیالیست" -بود. شریعتی مانند پیشگامان بلشویکش ØŒ درست مانند "تسخیر شدگان" داستایوسکی، خدا Ùˆ مردم را با هم برابر Ù…ÛŒ دانست. از نظر او توØÛŒØ¯ (اسلام) Ùˆ شرک (پرستش خدایان چندگانه) -Ú©Ù‡ این شرک شامل یهودیت Ùˆ مسیØÛŒØª نیز Ù…ÛŒ شد بیانهای مبارزه ÛŒ طبقاتی بودند Ùˆ نیز منطبق با آن دوتایی بودند Ú©Ù‡ شریعتی اختراع کرده بود: Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† Ùˆ مستکبران. شریعتی مردم را به مقام خدایی رساند. «جهاد در راه خدا، جهاد در راه مردم است.» این نظریهای کاملاً پوپولیستی Ùˆ کاملاً رادیکال از انقلاب بود. انسان شریعتی خدا-مانند است؛ اخلاق این انسان، اخلاق انسان کامل است. او غیب گویی بود Ú©Ù‡ متقاعد شده بود Ú©Ù‡ هیچ کس در سرزمین او به اندازه ÛŒ او نور (الهی) را ندیده است. او خود را منورالÙکر بزرگی Ù…ÛŒ دانست Ú©Ù‡ رسالتی قدسی برعهده دارد Ú©Ù‡ ایرانیان را از "ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ استعماری" رهایی بخشد، Ùˆ به این طریق ایرانیان سرشت ØÙ‚یقی خود را بازیابند. اما چگونه؟
گنوسیسم در ØØ±Ú©ØªÛŒ دوگانه، امر مطلق را متØÙ‚Ù‚ Ù…ÛŒ سازد: 1- با برقراری کمال در امر متناهی Ùˆ انسان ناکامل؛ 2- اما برای Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª این کمال Ùˆ امر مطلق باید مردم را بسیج کرد. آنچه در این ÙØ±Ø¢ÛŒÙ†Ø¯ دوگانه، گنوسی است این ادعا ست Ú©Ù‡ انسان Ù…ÛŒ تواند از شرایط [اجتماعیش] بگریزد Ùˆ سرشت متناهی خود را از میان ببرد. به دیگر سخن سرشت خود را تغییر دهد. تغییردادن سرشت انسان را هر دینی وظیÙÙ‡ ÛŒ خود Ù…ÛŒ داند Ùˆ همین اعتقاد دینی ØŒ اسطوره ÛŒ همه ÛŒ انقلاب ها شده است Ùˆ در اعتقاد به هزاره ÛŒ ÙØ±Ø¬Ø§Ù… شناختی (یا آخرالزمانی) تجسد ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. هر اتوپیایی اساساً پوج Ùˆ تهی است. اتوپیا Ùقط دربردارنده ÛŒ آرزوهای باورمندانی است Ú©Ù‡ آرزوهای خود را به اتوپیا ÙØ±Ø§ÙÚ©Ù†ÛŒ کرده اند. اتوپیای انقلاب روسیه ØŒ اتوپیای انقلاب نازی ها واتوپیای انقلاب چینی ها Ùˆ ....همه چنین بوده اند.
برداشت شریعتی از تشیع Ú©Ù‡ آن را ØØ²Ø¨ÛŒ مانند ØØ²Ø¨ بلشویک Ù…ÛŒ پنداشت، برداشتی لنینی بود. ØØ²Ø¨ ابزار انقلاب بود؛ کانونی بود Ú©Ù‡ ایمان Ùˆ عمل انقلابی (جهاد) در آن به هم Ù…ÛŒ پیوستند. شعار "شهید قلب تاریخ است" شعاری است Ú©Ù‡ شریعتی رایج کرد Ú©Ù‡ در سال های اول انقلاب اسلامی، مکرراً سرداده Ù…ÛŒ شد Ùˆ هنوز هم ،کم Ùˆ بیش ØŒ سرداده Ù…ÛŒ-شود. شریعتی: «موÙÙ‚ شد تا جوانانی را Ú©Ù‡ به رهبران دینی اعتنایی نمی کردند، دوباره اسلامی شان کند (...) جوانانی را Ú©Ù‡ غربی شده بودند به جهادگران اسلامی تبدیل کند؛ Ùˆ این تبدیل روانی Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒØŒ خود را در رد Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† مدل غربی نشان داد (...) شریعتی خود را "پلی" ساخت Ú©Ù‡ عناصر ÙØ¹Ø§Ù„ طبقه¬ی متوسط اسلام گرا، با جوانان ØªØØµÛŒÙ„ کرده Ùˆ با مردم سنتی Ú©Ù‡ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙˆÙ† رهبری Ù…ÛŒ کردند، به هم متصل Ù…ÛŒ شدند. این "مثلث" انقلاب اسلامی هزار Ùˆ سیصد Ùˆ پنجاه Ùˆ Ù‡ÙØª را پدید آورد.»
نسخه Ù¾ÛŒ.دی.اÙ. این مقاله را در کانل تلگرامم بیابید :https://t.me/moughen
مقدمه
خرداد امسال چهلمین سالگرد درگذشت مرØÙˆÙ… علی شریعتی (تولد1312- ÙˆÙØ§Øª 1356) بود. به همین مناسبت Ù…ÛŒ خواستم مقاله ای درباره ÛŒ اندیشه ÛŒ شریعتی بنویسم، ولی وقت تنگ بود. از این رو تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ… چند ØµÙØÙ‡ ای از کتاب لورنت موراویک: «ذهنیت مجاهد» را ترجمه کنم. البته موراویک یک Ù†ÙˆÙ…ØØ§Ùظه - کار است Ùˆ دیدگاه Ù†ÙˆÙ…ØØ§Ùظه - کاران مشخص است Ú©Ù‡ چیست. موراویک منتقد سرسخت سیاست امریکا نسبت به عربستان سعودی بود. او کتابی نوشت با عنوان «شاهزادگان تاریکی: ØÙ…له ÛŒ عربستان سعودی به غرب». او شاهزادگان سعودی را ØØ§Ù…یان تروریسم Ù…ÛŒ دانست. او به خاطر موضع گیری های شدیداً ضد سعودی اش از کار برکنار شد. موراویک چند ماه پس از انتشار کتاب «ذهنیت مجاهد» (چاپ دانشگاه کمبریج ØŒ 2008) به علت ابتلا به سرطان استخوان در واشنگتن در گذشت. مول٠می خواهد نشان دهد Ú©Ù‡ چگونه مرØÙˆÙ… علی شریعتی Â«ØªÙØ³ÛŒØ± گنوسی خود از تشیع را با ایدئولوژی های توتالیتاریستی قرن بیستم در هم آمیخت .» مسلماً نظر مؤل٠نظر مترجم نیست.
«علی شریعتی در سال 1312هجری شمسی متولد شد. او « خشن ترین انقلابی در میان ایدئولوگ‌های انقلاب بود. در پاریس رساله‌ ÛŒ دکتری خود را از اسلام شناس ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ««لویی ماسینیون»» Ú©Ù‡ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ رومانتیک تشیع Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† صوÙیانه بود در ÛŒØ§ÙØª کرد. مبدا مارکسیسم اسلامی شریعتی رد کامل ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ ارزش های اروپایی (غربی ) بود.
« بیایید دوستان بگذارید این اروپا را رها کنیم. بگذارید از این تقلید تهوع آور Ùˆ میمون وار از اروپا دست برداریم. بگذارید این اروپا را پشت سر بگذاریم Ú©Ù‡ همواره از انسانیت سخن می‌گوید اما هر جا انسان‌ها را می‌یابد نابودشان می‌کند.» این عبارات از ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† است Ú©Ù‡ شریعتی آن‌ها را تکرار می‌کرد .بینش شریعتی بر پایه شبه-تاریخ مانوی گونه‌ای از جهان بود Ú©Ù‡ از زمان هابیل Ùˆ قابیل میان دو اصل نیک Ùˆ بد تقسیم شده بود. به زعم شریعتی پیامبر (ص) Ùˆ نیز شخصیت‌های نیمه خدایی شده‌ی تشیع (ØØ¶Ø±Øª) علی Ùˆ (امام ) ØØ³ÛŒÙ† ØŒ Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹Ø§Ù† سرکوب شدگان ØŒ توده ÛŒ نامتمایز قربانیان ØŒ Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† Ùˆ استعمار شدگان بودند.
اسطوره باÙÛŒ شریعتی بر پایه‌ی نظریه‌ی خشونت رهایی بخش ÙØ§Ù†ÙˆÙ† صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. ÙØ§Ù†ÙˆÙ† نظریه‌ی خشونت رهایی بخش را به ویژه در کتاب Â«Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین» ارائه داده Ùˆ ژان پل سارتر با نوشتن Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ بر آن به کتاب شهرتی جهانی بخشیده است. ژان پل سارتر در Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø±ÛŒ Ú©Ù‡ به سال 1961 بر کتاب : « Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین» نوشت
Ù…ÛŒ گوید برای انسان استعمار شده، کشتن یک سÙیدپوست رهایی دوگانه ای دربردارد. قتل سبب آزادی انسان استعمار شده از طریق Ø¨Ø§Ø²ÛŒØ§ÙØªÙ† هویت خود، Ú©Ù‡ استعمارگر از او ربوده بود ØŒ Ù…ÛŒ شود. از [دیگرسو] استعمارگر نیز [با مرگش] از هویت خویش Ú©Ù‡ هویت یک استعمارگر بود آزاد Ù…ÛŒ شود.{ ترجمه ÛŒ علی شریعتی از عبارات Ùوق: Â«Ø³Ù„Ø§Ø Ù…Ø¬Ø§Ù‡Ø¯ [الجزایری] انسانیت اوست، چون در اولین مرØÙ„Ù‡ ÛŒ قیام باید کشت. کشتن یک اروپایی با یک تیر دو نشان زدن است. انهدام ستمگر Ùˆ ستمدیده. مردی مرده Ùˆ انسانی آزاد به جا می‌ماند.» (دوزخیان زمین، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 10)}.
آموزه های ÙØ§Ù†ÙˆÙ†-سارتر را همه ÛŒ روشنÙکران جهان سوم Ùˆ نیز استادان "ضد امپریالیست" دانشگاه های غرب Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ†Ø¯. نظریه ÛŒ از خود بیگانگی هربرت مارکوزه نیز الهام بخش شریعتی بود. او با نظری تأییدآمیز از کتاب " انسان یک بعدی" مارکوزه Ùˆ نیز از نظریات رنه گنون غیب باور Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ú©Ù‡ به اسلام گرویده بود مطالبی را نقل می‌کرد. ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ها Ùˆ مارکسیست های اروپایی در اثبات این موضوع Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ جامعه ÛŒ غربی مسموم کننده اند سنگ تمام گذاشته بودند. از این رو شریعتی Ù…ÛŒ توانست داروی همه ÛŒ این بیماری ها را ارائه دهد. به همین خاطر شهرنشین‌ های ایرانی پیش از انقلاب Ú©Ù‡ ØªØØµÛŒÙ„ات متوسطی داشتند نظریات او را Ù…ÛŒ بلعیدند Ùˆ شریعتی برایشان بت شده بود.
شهادت راه نجات بود. پرولتاریای مارکس، Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین ÙØ§Ù†ÙˆÙ†ØŒ Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† شریعتی همه از یک گونه بودند، Ùˆ Ùقط در مرگ به رهایی Ù…ÛŒ رسیدند. در نظر علی شریعتی [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùقط یک شهید نبود، او یک شهید انقلابی بود. بدین ترتیب «تشیع ÛŒ سرخ» Ú©Ù‡ تشیع ÛŒ علوی» هم نامیده Ù…ÛŒ شود در تقابل با تشیع ÛŒ رسمی [یا صÙÙˆÛŒ] Ú©Ù‡ در قرن شانزدهم میلادی دین دولتی شده بود ابداع گردید. در تشیع ÛŒ سرخ ØŒ رنگ سرخ همان اندازه به سنت شیعی کالبدهای خونین [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ Ù‡ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دو تن از یارانش اشاره دارد Ú©Ù‡ به «رنگ سرخ» گروه های Ú†Ù¾. شریعتی Ù…ÛŒ نویسد Ú©Ù‡ [امام] ØØ³ÛŒÙ† «تجلی انقلاب خونین» است.
شریعتی برپایه ÛŒ میراث عملیات تروریستی مریدان ØØ³Ù† ØµØ¨Ø§Ø Ùˆ میراث مبارزه ÛŒ قرمطیان گنوسی، قیام مردمی در Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ ایرانی را شبیه شورش های دهقانان اروپایی Ù…ÛŒ داند: «مردم تصمیم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند، آن ها را یکجا بکشند. Ùˆ چون Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ دیگر راه بازگشت نیست Ùˆ مرگ را انتخاب کرده اند، تردید ندارند. انتخاب مرگ به آنان قدرتی Ù…ÛŒ بخشد Ú©Ù‡ یک ده را در برابر یک رژیم خون آشام به قیام وا Ù…ÛŒ دارد Ùˆ پیروز Ù…ÛŒ کند!» (تشیع سرخ، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 16)
شریعتی اسطوره ÛŒ قیام خود را به توده ها منتسب Ù…ÛŒ کند، قیام شریعتی یک داستان تخیلی- اخلاقی است، Â«ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ شهادت» او پرستش مرگ است : «یک شهید را نمی بینی Ú©Ù‡ شیرین Ùˆ آرام Ù…ÛŒ میرد؟»
شهید مسیØÛŒ با تأیید پیام الهی Ù…ÛŒ میرد، اما شهید در نظر شریعتی با کشتن دیگران Ù…ÛŒ میرد.
شریعتی ادامه می دهد :
« برای آنها Ú©Ù‡ به روزمرگی خو کرده‌اند Ùˆ با خود ماندگارند، مرگ ØŒ ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ا ÛŒ هولناک Ùˆ شوم ٠زوال است ØŒ Ú¯Ù… شدن در نیستی است.آن‌که آهنگ هجرت از خویش کرده است ØŒ با مرگ ØŒ آغاز می‌شود. Ú†Ù‡ عظیم‌اند مردانی Ú©Ù‡ عظمت این ÙØ±Ù…ان Ø´Ú¯ÙØª را شنیده‌اند Ùˆ بدان کار بسته‌اند Ú©Ù‡: بمیرید پیش از آن Ú©Ù‡ بمیرید !ØŸ.» ( کویر - نامه ای به دوستم .)
در یک پارادوی) (parodyØ¢Ø´ÙØªÙ‡ از «تزهایی درباره ÛŒ Ùوئرباخ» مارکس، شریعتی Ù…ÛŒ گوید: «هم‌چنان Ú©Ù‡ کسی Ùقط هنگامی می¬تواند یک گلوله ÛŒ آتشین را درک کند، Ú©Ù‡ گلوله به او اصابت کرده باشد، همین طور کسی Ù…ÛŒ تواند یک Ù…Ùهوم را بÙهمد Ú©Ù‡ در مسیر کاربرد آن Ù…Ùهوم قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد. در عمل است Ú©Ù‡ ØÙ‚یقت خود را نشان می¬دهد.»
در متنی Ú©Ù‡ به « ÙلسÙÙ‡ ÛŒ شهادت» اختصاص ÛŒØ§ÙØªÙ‡ØŒ شریعتی رزمنده ÛŒ مجاهد را Ù…ÛŒ ستاید: مرگ شهید تصادÙÛŒ نیست، بلکه طراØÛŒ شده است: « رسیدن به امر مطلق از طریق مرگ خویشتن است.» « شهادت « ØØ¶ÙˆØ± درصØÙ†Û€ ØÙ‚ Ùˆ باطل ٠تاریخ است.»
« شهید نشان می‌دهد ØŒ Ùˆ می‌آموزد Ùˆ پیام می‌دهد ØŒ Ú©Ù‡ در برابر ظلم Ùˆ ستم ØŒ ای کسانی Ú©Ù‡ می‌پندارید : « نتوانستن ØŒ از جهاد معا٠می‌کند » ØŒ Ùˆ ای کسانی Ú©Ù‡ می‌گویید : « پیروزی بر خصم هنگامی تØÙ‚Ù‚ دارد Ú©Ù‡ بر خصم غلبه شود » نه! شهید انسانی است Ú©Ù‡ در عصر نتوانستن Ùˆ غلبه Ù†ÛŒØ§ÙØªÙ† ØŒ با مرگ خویش بر دشمن پیروز می‌شود، Ùˆ اگر دشمنش را نمی‌شکند رسوا می‌کند. Ùˆ شهید قلب٠تاریخ است ،؛ هم چنان Ú©Ù‡ قلب به رگ‌های خشک اندام ØŒ خون ØŒ ØÛŒØ§Øª Ùˆ زندگی می‌دهد . » ( شهادت ØµÙØÙ‡ 5) «خون یک شهید قایق نجات است.» و«خون شهید نور شمعی است Ú©Ù‡ بینایی می¬دهد.»
چکیده ÛŒ نظر شریعتی درباره ÛŒ شهادت این است: شهادت دعوتی است به همه‌ی عصر ها Ùˆ به همه ÛŒ نسل ها: «اگر Ù…ÛŒ توانی بمیران! Ùˆ اگر نمی توانی بمیر!.» ( مجموعه آثار جلد 19 ØŒ ØØ³ÛŒÙ† وارث آدم ØµÙØÙ‡ ÛŒ 242 . )
بازسازی شریعتی از تاریخ بشر نمونه ÛŒ کامل بینش گنوستیک اوست. شریعتی در "آری این چنین بود ای برادر " Ùˆ نیز در «تشیع سرخ» ØŒ Ú©Ù‡ اصطلاØÛŒ عاریتی است، Ù…Ùهوم مارکس از مبارزه ÛŒ طبقاتی را به منزله ÛŒ موتور تاریخ به کار Ù…ÛŒ برد تا تابلویی بزرگ از تاریخ جهان ترسیم کند. ØÙ…اسه ÛŒ تخیلی او شباهت زیادی به "الهیات رهایی بخش" گروه های مسیØÛŒ مدرن [در آمریکای لاتین] دارد. نتیجه ÛŒ التقاط٠شکل های مسیØÛŒ وسوسه ÛŒ [مسیØ] Ùˆ قربانی شدن [Ù…Ø³ÛŒØ Ø¨Ø±Ø§ÛŒ بخشش گناهان انسان] Ùˆ رنج کشیدن او [بر صلیب] Ùˆ نیز Ù…ØØªÙˆÛŒØ§Øª مارکسیستی با چاشنی ÙلسÙÙ‡ ÛŒ پست¬مدرنیستی ØŒ اعتقادنامه ای Ù…ÛŒ شود کاملاً گنوستیک. او "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" را به منزله ÛŒ مقوله ای غیر تاریخی ارائه Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ نقش پرولتاریای مارکس را دارد؛ "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" گاهی اوقات بردگانی هستند Ú©Ù‡ اهرام مصر را ساخته اند Ùˆ گاهی اوقات شیعیان قرن‌های Ù‡ÙØªÙ… Ùˆ هشتم میلادی Ùˆ گاهی هم توده‌های مستعمرات اروپایی اواسط قرن بیستم هستند. "Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù†" خوب هستند Ùˆ ØØ§Ù…Ù„ اصل نیک اند؛ به این سبب Ú©Ù‡ رنج Ù…ÛŒ کشند. "مستکبران" نیز مقوله ای غیر تاریخی اند Ùˆ ØØ§Ù…لان اصل شر هستند. تشیع همچنان Ú©Ù‡ پیشتر دیدیم، نماینده ÛŒ قربانیان است؛ Ùˆ [امام] ØØ³ÛŒÙ†Ù شهید مظهر آنان است: شریعتی از [امام] ØØ³ÛŒÙ† یک انقلابی Ù…ÛŒ سازد. او [امام] ØØ³ÛŒÙ† را کاراکتری توصی٠می¬کند Ú©Ù‡ بیش از هرچیز آرزو دارد Ú©Ù‡ مبارزه ÛŒ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† هابیل، Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† امر نیک را در برابر هوادران قابیل یعنی هواداران امر بد تداوم ببخشد.
بینش سید قطب از تاریخ نیز همین گونه بود. او معتقد بود Ú©Ù‡ ذات های جاودانی وجود دارند Ú©Ù‡ همیشه با هم در کشاکش اند: «یک عنصری در این جا هست Ú©Ù‡ [همواره وجود دارد مثلاً] Ø±ÙˆØ ØµÙ„ÛŒØ¨ÛŒ (...) Ú©Ù‡ در خون همه ÛŒ غربیان هست.»
از نظر سید قطب غربیان ذاتاً همانی هستند Ú©Ù‡ در سال 1099 میلادی بودند (یعنی صلیبیون). از نظر او تاریخ ÙØ±Ø¢ÛŒÙ†Ø¯ نیست Ùˆ همچون ØªØ§ÙØªÙ‡ ای باز Ùˆ گشوده نمی شود. تاریخ ØµØ±ÙØ§Ù‹ یک تکرار ابدی است؛ تاریخ [در ذهن قطب] به مبارزه ÛŒ مانوی میان دو اصل نیک Ùˆ بد ÙØ±ÙˆÚ©Ø§Ø³ØªÙ‡ Ù…ÛŒ شود. تاریخ جایش را به یک نمایش گنوسی-مانوی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ در آن انسان ها عروسکان خیمه شب بازی در دست های این دو اصل اند.
برای شریعتی نیز تاریخ، غیر تاریخ است؛ تاریخ Ùقط تکرار ابدی یک چیز است، تاریخ یک نمایش کیهانی است Ú©Ù‡ بارها روی صØÙ†Ù‡ Ù…ÛŒ آید، ستمکاران ستم می‌کنند Ùˆ ستم دیدگان ستم می‌کشند، مگر هنگامی Ú©Ù‡ یک رهبر پیامبر گونه یا امام گونه ظهورکند Ùˆ موانع را در هم شکند Ùˆ به رنج Ùˆ Ù…ØÙ†ØªØŒ ستم Ùˆ بی‌عدالتی پایان دهد. ÙˆØÛŒ را نگاه دارد [ØØ±Ù…ت] شهادت [ØØ¶Ø±Øª] علی، [امام] ØØ³ÛŒÙ† Ùˆ [امام] ØØ³Ù† را نگاه دارد، هنگامی Ú©Ù‡ سلطنت [خدا] در زمین کامل شد Ùˆ عدالت ØØ§Ú©Ù… گشت رستگاری رخ خواهد داد Ùˆ پس از آن دیگر هیچ Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ در تاریخ روی نمی دهد
شریعتی Ù…ÛŒ نویسد : « زمان، در ÙلسÙÙ‡ ÛŒ تاریخ ما با جنگ آغاز می‌شود Ùˆ با جنگ پایان می‌یابد ØŒ از هابیل تا امام زمان (ع). Ùˆ این است Ú©Ù‡ تاریخ سر گذشت خونخواهی هابیل است Ùˆ هر دوران تاریخی صØÙ†Ù‡â€ŒØ§ÛŒ است از این نبرد مستمر.» ( مجموعه آثار علی شریعتی جلد 2 « خود سازی انقلابی ». ØµÙØÙ‡ 235.)
ساخت اسطوره ای ذهن شریعتی ناتوان از تمایز شخصیت های تاریخی ازشخصیت های اسطوره ای است. هابیل و قابیل شخصیت های اسطوره ای هستند نه تاریخی.
شریعتی مستقیماً به Â«Ù†ÙØ±ÛŒÙ†Â¬Ø´Ø¯Ú¯Ø§Ù† زمین» ÙØ§Ù†ÙˆÙ† به عنوان نجات¬دهندگان ارجاع Ù…ÛŒ-کند. شیوه¬ی بیان شریعتی به Ø´Ú©Ù„ غیب گویان قرون وسطی یا روشنÙکران مدرن مارکسیست است Ú©Ù‡ پایان تاریخ را می¬دانند.
شریعتی خود را سخنگوی خیل عظیم ستمدیدگان بی¬نام و نشان می¬داند. او آنان را به سخن درمی‌آورد:
«دیگر بار در کام ناامیدی بودیم Ú©Ù‡ امیدی به ماندنمان خواند. پیامبران بزرگ برخواستند، زرتشت بزرگ، مانی بزرگ، بودای بزرگ، Ú©Ù†Ùوسیوس ØÚ©ÛŒÙ…ØŒ لائوتستوی عمیق... . روزنه ای به نجات گشوده شده بود. خدایان برای نجات ما از ذلت Ùˆ بردگی، پیامبران منجی خویش را بسیج کرده بودند تا ایمان Ùˆ پرستش را جانشین ستم Ùˆ بردگی کنند. اما برادر، این مبعوثین خدایان از خانه ÛŒ بعثتشان ÙØ±ÙˆØ¯ Ù…ÛŒ آمدند Ùˆ بی هیچ اعتنایی به ما Ùˆ هیچ نام Ùˆ یادی از ما راهی کاخ Ùˆ قصر می¬شدند. (...) یقین کردم Ú©Ù‡ ما برای بردگی به دنیا آمده¬ایم Ùˆ جز این سرنوشتی نداریم، Ùˆ سرنوشت مقدرمان باربری Ùˆ ستم Ú©Ø´ÛŒ Ùˆ تازیانه خوردن Ùˆ تØÙ‚یر شدن Ùˆ نجس تلقی شدن Ùˆ بردگی است، Ùˆ جز این دیگر هیچ. اما برادر، ناگهان خبر ÛŒØ§ÙØªÙ… مردی از کوه ÙØ±ÙˆØ¯ آمده است Ùˆ در کنار معبدی ÙØ±ÛŒØ§Ø¯ زده است Ú©Ù‡: من از جانب خدا آمده¬ام. Ùˆ من باز بر خود لرزیدم Ú©Ù‡ باز ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ تازه برای ستمی تازه. اما چون زبان به Ú¯ÙØªÙ† گشود باورم نشد: Ù…ÛŒÂ¬Ú¯ÙØª من از جانب خدا آمده¬ام Ú©Ù‡ خدا اراده کرده است تا بر همه ÛŒ بردگان Ùˆ بیچارگان زمین منت بگذارد Ùˆ آنان را پیشوای جهان Ùˆ وارثان زمین قرار دهد. باورم نشد. Ú¯ÙØªÙ…: او نیز همچون پیامبران دیگر در ایران Ùˆ چین Ùˆ هند شاهزاده ای است Ú©Ù‡ به نبوت مبعوث شده است تا با قدرتمندی هم¬پیمان شود Ùˆ قدرتی تازه Ø¨ÛŒØ§ÙØ±ÛŒÙ†Ø¯. اما Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: نه، او یتیم بوده است Ùˆ همه او را دیده¬اند Ú©Ù‡ در پشت همین کوه گوسÙندان را می¬چرانیده است. Ú¯ÙØªÙ… عجبا! چگونه است Ú©Ù‡ خداوند ÙØ±Ø³ØªØ§Ø¯Ù‡-اش را از میان چوپانان برگزیده است؟ Ú¯ÙØªÙ†Ø¯: او آخرین سلسله¬ای است Ú©Ù‡ در آن سلسله اجدادش همه چوپان بودند، با هراسی Ú¯Ù†Ú¯ بر خود لرزیدم Ú©Ù‡ برای نخستین بار از میان ما پیامبری برخاسته است. (...) باور کردم Ùˆ ایمان آوردم. چرا Ú©Ù‡ کاخش چند اتاق Ú¯Ù„ÛŒ بود، Ùˆ بارگاهش Ùˆ تختش تکه چوبی بود انباشته از برگ¬های خرما.» (علی شریعتی،« آری این چنین بود ای برادر» ØŒ ØµÙØØ§Øª 6-7)
شریعتی مدعی است Ú©Ù‡ زرتشت، بودا، Ú©Ù†Ùوسیوس پیامبرانی خائن بودند. شبه-تاریخ مقدسی Ú©Ù‡ شریعتی ساخته است Ù…ÛŒ توان آن را اولیاالله شناسی نامید؛ این شبه-تاریخ، بی زمان است، داستان تخیلی- اخلاقی است، همچون تخت پروکوستی است Ú©Ù‡ باید سر Ùˆ ته هر واقعه ای را زد تا به‌اندازه¬ی ابعاد آن تخت درآید، ØØªÛŒ اگر با این کار آن واقعه ÙØ§Ù‚د واقعیت شود. شریعتی در ادامه¬ی مطلب بالا Ù…ÛŒ گوید: Ù…ØªØ£Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ پس از مرگ پیامبر، جانشینان اموی او به ستمگری بازگشنتد، سنیان جهان را برده کردند. Ùقط [ØØ¶Ø±Øª] علی Ùˆ علویان Ùˆ هوادارانشان به دین ØÙ‚یقی ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± ماندند. Ú©Ù„ جهان در جاهلیت تازه ای غوطه ور شد. پیام پیامبر بی Ø±ÙˆØ Ùˆ واژگونه شد. کسانی Ú©Ù‡ به نامش ØÚ©ÙˆÙ…ت می‌کردند ستمگران بودند: «تاریخ اسلام مسیر Ø´Ú¯ÙØªÛŒ را دنبال کرد. مسیری Ú©Ù‡ در آن همه¬ی قلدران Ùˆ قداره¬بندان Ùˆ خاندان¬ها Ùˆ خان های عرب Ùˆ عجم Ùˆ ترک Ùˆ تاتار Ùˆ مغول، ØÙ‚ رهبری امت اسلام Ùˆ Ø®Ù„Ø§ÙØª پیامبر را داشتند، جز خاندان پیامبر Ùˆ ائمه¬ی راستین اسلام! Ùˆ تشیع -Ú©Ù‡ با "نه" آغاز شد، "نه" در قبال مسیری Ú©Ù‡ تاریخ انتخاب می¬کرد- عصیانی علیه تاریخ بود. تاریخی Ú©Ù‡ بنام قرآن، مسیر جاهلیت کسری Ùˆ قیصر را دنبال می¬کرد Ùˆ بنام سنت پیش از همه، پروردگار خانه¬ی قرآن Ùˆ سنت را قربانی ساخت!» (مجموعه¬ی آثار علی شریعتی، جلد 9ØŒ تشیع علوی Ùˆ تشیع صÙوی، ØµÙØØ§Øª 5-6)
در اینجا Ø±ÙˆØ Ù†ÙÛŒ-نیهیلیسم- سخن می¬گوید. تشیع [از نظر شریعتی] چیست؟
Ù…Ùیستو Ùلس در [ÙØ§ÙˆØ³Øª] گوته می¬گوید: «من روØÛŒ هستم Ú©Ù‡ همواره Ù†ÙÛŒ می¬کند.»
شریعتی ادامه میدهد: «شیعه ÛŒ سرخ تاریخ را Ù†Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªØŒ رهبری Ùˆ ØØ§Ú©Ù…یت آنهایی را Ú©Ù‡ بر تاریخ تسلط ÛŒØ§ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ در جامه ÛŒ جانشینی رسول Ùˆ ØÙ…ایت اسلام Ùˆ جهاد علیه Ú©ÙØ±ØŒ اکثریت خلق را ÙØ±ÛŒÙتند Ù†ÙÛŒ کرد Ùˆ پشت به مسجدهای مجلل Ùˆ کاخ¬های پرشکوه امام Ùˆ خلیÙه¬ی اسلام، رو به خانه¬ی گلین Ùˆ متروک ÙØ§Ø·Ù…Ù‡ نهاد. شیعه – Ú©Ù‡ نماینده ÛŒ طبقه ÛŒ ستمدیده Ùˆ عدالتخواه در نظام Ø®Ù„Ø§ÙØª بود- در این "خانه" هرچه را Ùˆ هرکه را Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خواست، Ù…ÛŒ ÛŒØ§ÙØª.» (همان، ØµÙØÙ‡Â¬ÛŒ 6)
گنوسیسم به جنبش توده¬ای یعنی به انقلاب تبدیل می¬شود:
« شیعه¬ی علوی، در طول هشت قرن (تا صÙویه)ØŒ نه تنها یک نهضت انقلابی در تاریخ است Ùˆ در برابر همه¬ی رژیم های استبدادی Ùˆ طبقاتی Ø®Ù„Ø§ÙØª اموی Ùˆ عباسی Ùˆ سلطنت غزنوی Ùˆ سلجوقی Ùˆ مغولی Ùˆ تیموری Ùˆ ایلخانی –که مذهب تسنن دولتی را مذهب رسمی خود ساخته بودند- جهادی مستمر در Ùکر Ùˆ عمل بوده است، بلکه همچون یک ØØ²Ø¨ انقلابی مجهز، آگاه Ùˆ دارای ایدئولوژی بسیار عمیق Ùˆ روشن، شعارهای قاطع Ùˆ ØµØ±ÛŒØ Ùˆ تشکیلات Ùˆ انضباط دقیق Ùˆ منظم، رهبری اکثریت ØØ±Ú©Øª های آزادی خواه Ùˆ عدالت طلب توده های Ù…ØØ±ÙˆÙ… Ùˆ ستمدیده را به دست داشته Ùˆ کانون خواست ها Ùˆ درد Ùˆ سرکشی های روشنÙکران ØÙ‚ طلب Ùˆ مردم عدالت طلب به شمار آمده است.» (مجموعه ÛŒ آثار، جلد 9ØŒ تشیع علوی Ùˆ تشیع صÙوی، ØµÙØÙ‡ ÛŒ 8)
شبه-¬تاریخ شریعتی، به صورت داستانی نشئه آور درمی¬آید Ùˆ تشیع [شریعتی] به طور جادویی ØŒ ØØ²Ø¨ÛŒ لنینی می¬شود. پرستش خون Ùˆ Ø®Ø´ÙˆÙ†ØªÙ Ø´ÙØ§Ø¨Ø®Ø´ ØŒ نشانه¬ی تمام¬عیار "اسلام مارکسیستی" شریعتی است Ø› یعنی آموزه¬ی "تشیع سرخ" او اسطوره¬ی مدرن انقلاب یا Ø´Ú©Ù„ مدرن اعتقادات هزاره¬ای "millenarian" است.
پیش از شریعتی مودودی ØŒ ایدئولوگ بنیادگرای اسلامی، هندی-پاکستانی ØŒ به سیاسی کردن اسلام پرداخته بود. او هم زیر سیطره¬ی اسطوره ÛŒ قدرتمند قرن بیستم یعنی اسطوره ÛŒ انقلاب بود. او در سال 1939 نوشت: «"مسلمانان"ØŒ عنوان یک ØØ²Ø¨ انترناسیونالیستی انقلابی است Ú©Ù‡ اسلام سازمان دهی کرده است تا برنامه¬ای انقلابی پیاده کند.» مودودی ØØ²Ø¨ جماعت اسلامی را براساس مدل لنینی-استالینی تأسیس کرد. ولی شباهت¬ها به مدل شوروی Ùقط Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ به شباهت های سازمانی نبود. مودودی همواره از Ø§ØØ²Ø§Ø¨ Ùˆ جنبش های توتالیتاریستی مانند Ø§ØØ²Ø§Ø¨ کمونیست Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª ستایش Ù…ÛŒ کرد. او Ù…ÛŒ گقت ØÚ©ÙˆÙ…ت اسلامی مانند ØÚ©ÙˆÙ…ت های کمونیستی Ùˆ ÙØ§Ø´ÛŒØ³ØªÛŒ خواهد بود نه ØÚ©ÙˆÙ…ت های لیبرالی. از نظر مودودی Ùˆ سید قطب Ùˆ علی شریعتی در اسلام، «مسجد Ùˆ دولت» از هم جدا نیستندو مودودی می¬نویسد: «از این رو ØØ²Ø¨ الله (= مسلمانان ) هیچ گزینه¬ای در پیش رو ندارد جز به Ú†Ù†Ú¯ آوردن قدرت٠دولت.»
گویی، مودودی، سید قطب Ùˆ شریعتی شب ها پیش از خواب کتاب لنین : "دولت Ùˆ انقلاب" را Ù…ÛŒ خوانده اند. البته پیوند میان بنیادگرایان اسلامی Ùˆ بلشویک ها دو سویه بوده است. در سال 1920 (میلادی) دومین کنگره ÛŒ انترناسیونالیست کمونیست به رهبری لنین ÙØ±Ø§Ø®ÙˆØ§Ù†ÛŒ داد تا همه¬ی بنیادگرایان اسلامی به باکو بیایند Ùˆ بر ضد امپریالیست¬های انگلیس Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ جنگ مقدس (جهاد) را آغاز کنند. زینووی٠در نطق Ø§ÙØªØªØ§ØÛŒÙ‡Â¬ÛŒ خود در جمع اسلام¬گرایانی Ú©Ù‡ به باکو آمده بودند پنج بار Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬Ù†Ú¯ مقدس ( جهاد ) را به کار برد. Ùˆ در اعلامیه ÛŒ پایانی جلسه ÛŒ باکو پانزده بار از جنگ مقدس (جهاد) مسلمانان بر ضد امپریالیست ها سخن Ø±ÙØªÙ‡ است. شاید با توجه به نوشته های بنیادگرایان اسلامی مانند مودودی Ùˆ همین اعلامیه ها باشد Ú©Ù‡ برتراند راسل Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª: «هیچ چیز مانند بلشویسم Ùˆ اسلام شبیه به هم نیستند.»
یکی از بنیادگرایان اسلامی مشهور می¬گوید: «ما مارکسیسم را در جام اسلام می¬ریزیم و می¬نوشیم.» و مارکسیست¬های به ظاهر بی¬دین کشورهای اسلامی نیز اسلام را در جام مارکسیسم می¬ریزند و می‌نوشند.
آشنایی شریعتی با جریان های Ùکری غرب سطØÛŒ بود. دانش او در جامعه شناسی در ØØ¯ یک دانشجوی سال دوم دانشگاه بود Ùˆ پژوهشگری او به طور خجلت آوری ضعیÙ. او ایدئولوگی بود Ú©Ù‡ به هر تکه پاره ای از تاریخ، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ جامعه شناسی نوکی زده بود. همانندی شریعتی Ùˆ برداشتی Ú©Ù‡ او از خودش داشت با غیب گویان قرون وسطای اروپا تکان دهنده است. او روشنÙکری بود Ú©Ù‡ ÙØ±Ù…ول رستگاری شوربختان جهان را Ù…ÛŒ دانست Ùˆ Ù…ÛŒ توانست پیشگویی کند Ú©Ù‡ سیر تاریخ جهان در آینده Ú†Ù‡ خواهد بود.
البته مناسبتر است Ú©Ù‡ او را نیمه روشنÙکر بدانیم. گوته در
"die wahlverwandtschaft" [=ترکیب Ù…Ø±Ø¬Ø Ø¹Ù†Ø§ØµØ± شیمیایی] می¬گوید: «اØÙ…Ù‚ ها Ùˆ دانشوران هر دو به یکسان بی زیانند. اما این نیمه- اØÙ…ق¬ها هستند Ú©Ù‡ واقعاً خطرناکند.»
"بین¬الملل سوم" با روسیه یکی شد، "رم سوم"، "رایش سوم" با "عصر سوم"
(عصر روØ) یا پارودی parody)) گنوسی - مسیØÛŒ یکی شد؛ همین طور نیز شریعتی مانند یک کیمیاگر، مهدویت٠شیعی را با هزاره ی٠(millenarian) مارکسی در هم آمیخت.عصاره ÛŒ مطالب همه ÛŒ ØµÙØØ§Øª کتاب ÙØ§Ù†ÙˆÙ†ØŒ "Ù†ÙØ±ÛŒÙ† شدگان زمین" را شریعتی در یک جمله خلاصه کرد: «من از مدرنیته Ù…ØªÙ†ÙØ±Ù….» او از تأثیر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مدرن غرب بر ایران Ù†ÙØ±Øª داشت Ùˆ به پیروی از جلال آل¬اØÙ…د آن را "غربزدگی" Ù…ÛŒ نامید. ذهن شریعتی Ùˆ آل اØÙ…د ذهنی پیش-مدرن Ùˆ متعلق به سده های میانی بودند. همچنان Ú©Ù‡ شریعتی خود اعترا٠می کند : «ما شرقی ها همه « گذشته پرستیم » ØŒ نه «گذشته گرا » Ú©Ù‡ برای ما ØµÙØª بی رمقی است. Ùˆ آنچه ما Ø§ØØ³Ø§Ø³ Ù…ÛŒ کنیم با آنچه اروپایی ها کلاسیسم Ù…ÛŒ نامند یکی نیست. از این است Ú©Ù‡ همواره « دوران طلایی » ما در گذشته قرار دارد.» ( کویر ØµÙØÙ‡ ÛŒ 12.)
اندیشه ÛŒ اسطوره ای زندانی گذشته است. به همین سبب مسلمانان در Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ مدرنیته هیچ سهمی نداشته اند Ùˆ از آن Ù…ØªÙ†ÙØ± نیز بوده اند . چون با اعتقاداتشان سازگار نیست. ولی برعکس، هر ایدئولوژی ضد مدرنیته را با آغوش باز Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØªÙ‡ اند؛ مانند نازیسم، ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù…ØŒ بلشویسم Ùˆ پست¬مدرنیسم.
شریعتی مسیØÛŒØª را "دین ÙØ±Ø¯ÛŒ" Ù…ÛŒ دانست Ùˆ از همین رو از آن Ù…ØªÙ†ÙØ± بود، ولی اسلام را "دین جمعی" (کلکتیویسم) Ù…ÛŒ پنداشت Ùˆ به همین خاطر آن را ستایش Ù…ÛŒ کرد. شریعتی در دهه ÛŒ 1950 عضو "نهضت خداپرستان سوسیالیست" -بود. شریعتی مانند پیشگامان بلشویکش ØŒ درست مانند "تسخیر شدگان" داستایوسکی، خدا Ùˆ مردم را با هم برابر Ù…ÛŒ دانست. از نظر او توØÛŒØ¯ (اسلام) Ùˆ شرک (پرستش خدایان چندگانه) -Ú©Ù‡ این شرک شامل یهودیت Ùˆ مسیØÛŒØª نیز Ù…ÛŒ شد بیانهای مبارزه ÛŒ طبقاتی بودند Ùˆ نیز منطبق با آن دوتایی بودند Ú©Ù‡ شریعتی اختراع کرده بود: Ù…Ø³ØªØ¶Ø¹ÙØ§Ù† Ùˆ مستکبران. شریعتی مردم را به مقام خدایی رساند. «جهاد در راه خدا، جهاد در راه مردم است.» این نظریهای کاملاً پوپولیستی Ùˆ کاملاً رادیکال از انقلاب بود. انسان شریعتی خدا-مانند است؛ اخلاق این انسان، اخلاق انسان کامل است. او غیب گویی بود Ú©Ù‡ متقاعد شده بود Ú©Ù‡ هیچ کس در سرزمین او به اندازه ÛŒ او نور (الهی) را ندیده است. او خود را منورالÙکر بزرگی Ù…ÛŒ دانست Ú©Ù‡ رسالتی قدسی برعهده دارد Ú©Ù‡ ایرانیان را از "ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ استعماری" رهایی بخشد، Ùˆ به این طریق ایرانیان سرشت ØÙ‚یقی خود را بازیابند. اما چگونه؟
گنوسیسم در ØØ±Ú©ØªÛŒ دوگانه، امر مطلق را متØÙ‚Ù‚ Ù…ÛŒ سازد: 1- با برقراری کمال در امر متناهی Ùˆ انسان ناکامل؛ 2- اما برای Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª این کمال Ùˆ امر مطلق باید مردم را بسیج کرد. آنچه در این ÙØ±Ø¢ÛŒÙ†Ø¯ دوگانه، گنوسی است این ادعا ست Ú©Ù‡ انسان Ù…ÛŒ تواند از شرایط [اجتماعیش] بگریزد Ùˆ سرشت متناهی خود را از میان ببرد. به دیگر سخن سرشت خود را تغییر دهد. تغییردادن سرشت انسان را هر دینی وظیÙÙ‡ ÛŒ خود Ù…ÛŒ داند Ùˆ همین اعتقاد دینی ØŒ اسطوره ÛŒ همه ÛŒ انقلاب ها شده است Ùˆ در اعتقاد به هزاره ÛŒ ÙØ±Ø¬Ø§Ù… شناختی (یا آخرالزمانی) تجسد ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. هر اتوپیایی اساساً پوج Ùˆ تهی است. اتوپیا Ùقط دربردارنده ÛŒ آرزوهای باورمندانی است Ú©Ù‡ آرزوهای خود را به اتوپیا ÙØ±Ø§ÙÚ©Ù†ÛŒ کرده اند. اتوپیای انقلاب روسیه ØŒ اتوپیای انقلاب نازی ها واتوپیای انقلاب چینی ها Ùˆ ....همه چنین بوده اند.
برداشت شریعتی از تشیع Ú©Ù‡ آن را ØØ²Ø¨ÛŒ مانند ØØ²Ø¨ بلشویک Ù…ÛŒ پنداشت، برداشتی لنینی بود. ØØ²Ø¨ ابزار انقلاب بود؛ کانونی بود Ú©Ù‡ ایمان Ùˆ عمل انقلابی (جهاد) در آن به هم Ù…ÛŒ پیوستند. شعار "شهید قلب تاریخ است" شعاری است Ú©Ù‡ شریعتی رایج کرد Ú©Ù‡ در سال های اول انقلاب اسلامی، مکرراً سرداده Ù…ÛŒ شد Ùˆ هنوز هم ،کم Ùˆ بیش ØŒ سرداده Ù…ÛŒ-شود. شریعتی: «موÙÙ‚ شد تا جوانانی را Ú©Ù‡ به رهبران دینی اعتنایی نمی کردند، دوباره اسلامی شان کند (...) جوانانی را Ú©Ù‡ غربی شده بودند به جهادگران اسلامی تبدیل کند؛ Ùˆ این تبدیل روانی Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒØŒ خود را در رد Ø±ÙˆØ²Ø§ÙØ²ÙˆÙ† مدل غربی نشان داد (...) شریعتی خود را "پلی" ساخت Ú©Ù‡ عناصر ÙØ¹Ø§Ù„ طبقه¬ی متوسط اسلام گرا، با جوانان ØªØØµÛŒÙ„ کرده Ùˆ با مردم سنتی Ú©Ù‡ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙˆÙ† رهبری Ù…ÛŒ کردند، به هم متصل Ù…ÛŒ شدند. این "مثلث" انقلاب اسلامی هزار Ùˆ سیصد Ùˆ پنجاه Ùˆ Ù‡ÙØª را پدید آورد.»