مشکل آقای گنجی و گنجی ها این است که تصور می کنند با اندک دانشی که در ایران کسب کرده اند می توانند وارد بحث های بسیار پیچیده دین شناسی و اسلام شناسی شوند.

نگاهی گذرا به نظریه « رویا های رسولانه » دکتر عبدالکریم سروش


مشکل آقای گنجی و گنجی ها این است که تصور می کنند با اندک دانشی که در ایران کسب کرده اند می توانند وارد بحث های بسیار پیچیده دین شناسی و اسلام شناسی شوند. آنچه دکتر سروش می گوید تازگی ندارد و لااقل بعضی ار حرف هایش 3 یا 4 قرن از قدمتشان می گذرد. وحی رویا ست جزو مباحث انسان شناسی است و از قرن هجدهم مبلغان مسیحی گزارش کرده بودند که برای سرخ پوستان یا در دیگر جا ها رویا پیامی از عالم غیب است . پس سروش در این مورد مطلب تازه ای نگفته است فقط این موضوع را به قران تعمیم داده است. سروش اشاره می کند که میان وحی و شاعری ارتباط هست. چندین کتاب در باره ارتباط شاعری با وحی نوشته شده اند. کتابی در باره شعر عبری و تورات نوشته شده است. رومانتیک ها بویژه رومانتیک های آلمانی در این باره مطالب بسیار زیادی نوشته اند. پس این هم نظر جدیدی نیست بلکه فقط سروش این موضوع را به مولوی و مثنوی وی تعمیم داده است.. البته فکر نمی کنم آقای گنجی با این مباحث آشنا باشد. مطالبی که سروش در این دو مورد زده است جای بحث دارد. ولی این مطالب با زدن این انگ که او می خواهد فرقه سروشیه درست کند ارتباطی ندارد. بحث علمی با پرونده سازی دو تاست. اکنون اسلام شناسان مدعی اند که کسی می تواند قران را بفهمد که علاوه بر تسلط بر عربی زبان های آرامی و سریانی و عبری وحتی یونانی و پهلوی را نیز خوب بداند. من اگر می خواستم به دکتر سروش و نظریه رویای های رسولانه اش ایراد بگیرم بحث را این طور شروع می کردم که قران کتاب بسیار پیچیده ای است که مخاطبش نه بیسوادان مکه و مدینه بلکه کشیشان مسیحی اند . قران پر از اشارات به عقاید مسیحی و یهودی است. قران بنابر نظر بسیاری از اسلام شناسان کتابی پیچیده و بسیار دشوار فهم است . از اینرو قران نمی تواند
« حاصل رویا های رسولانه » باشد.
البته اگر فرصت شد مطلب مفصل تری در باره مطالب آقای دکتر سروش و طرح پرسش هایی ازایشان در ارتباط با اسلام شناسان تجدید نظر طلب خواهم نوشت.

دین شناسی رشته آکادمیکی است که برای آشنایی با آن به سال ها وقت نیاز است. یهود شناسی مستقل از مسیحیت شناسی و اسلام شناسی است. اعتقادات یک یهودی معمولی حتی یک خاخام یک چیز است و یهود شناسی علمی چیزی دیگر. یولیوس ولهازن در قرن نوزدهم اعلام کرد که شیوه نگارش کتاب های آغازین تورات تا کتاب پادشاهان متعلق به دوران پس از تبعید یهودیان به بابل است. و اصالت تاریخی ندارند. این بحث ها در میان یهود شناسان است که آیا موسی یک شخصیت اسطوره ای است یا تاریخی؟ در مورد مسیحیت نیز وضع همین گونه است. آیا انجیل ها اصالت تاریخی دارند یا جعلی اند ؟ آیا از اول به زبان یونانی نوشته شده اند ،آن چنان که ادعا می شود ، یا اول به زبان آرامی بوده اند و بعد به یونانی ترجمه شده اند و اصل آرامی آنها از میان رفته اند؟ آیا عیسی بن مریم شخصیت تاریخی است؟ یا آبای کلیسا او را ساخته اند و یک شخصیت اسطوره ای است؟ من وارد بحث اسلام شناسی نمی شوم چون جایش اینجا نیست. ولی برای اطلاع دوستان به اختصار می گویم که اسلام شناسان به دو دسته تقسیم شده اند . یکی اسلام شناسان سنت گرا. یعنی دسته ای که به اصالت کتاب هایی مانند سیره ابن هشام و دیگر روایاتی که از دوران پیامبر (ص ) به ما رسیده اند ، البته با قیودی ، اعتقاد دارند. دسته دیگر اسلام شناسان تجدید نظر طلب اند که مدعی اند کتاب ها یی که در باره سیره و سنن و غیره اند در اواخر قرن دوم یا اوایل قرن سوم هجری نگاشته شده اند. بنابراین چندان معتبر نیستند. من دیگر این بحث را ادامه نمی دهم.


در چند دهه گذشته اسلام شناسان نیز مانند یهود شناسان و مسیح شناسان صحت بسیاری از مطالب کتب قدما را مورد تردید قرار داده اند. اسلام شناسان تجدید نظر طلب مثلا صحت بعضی مطالب سیره ابن هشام و کتاب مغازی واقدی و ....را مورد تردید جدی قرار داده اند. بسیاری از رویداد هایی که اعتقاد به آنها در تاریخ اسلام دوران ساز بوده اند اینان مردود دانسته اند. مثلا کتابی هست با عنوان « چشم انداز های جدید در باره قرآن » با زیر عنوان
« قران در متن و زمینه تاریخی اش» که در دو جلد است که بر جلد دوم آن آقای سروش پیشگفتار نوشته اند. این کتاب حاصل کنفرانس اسلام شناسان در باره قرآن است. لوکسنبرگ نیز در این کتاب مقاله دارد. او مدعی است که زبان قران در اصل آرامی-سریانی یا لااقل زبانش مخلوطی از آرامی و عربی بوده است. عنوان کتاب او هست : « خوانش آرامی- سریانی از قران ». آقای سروش در پیشگفتار یاد شده فقط گفته اند که مسلمانان شایسته است که با نظریات جدید اسلام شناسان آشنا شوند. ولی از موضع گیری نسبت به ادعا های لوکسنبرگ خود داری کرده اند و مسائل دیگری هست که اولیگ و همکارانش مطرح کرده اند . در عصر اینترنت جلو اشاعه این نظریات را نمی توان گرفت. چرا جناب دکتر سروش که به این گونه کنفرانس ها دعوت می شوند موضع مشخصی نسبت به این گونه نظریات اتخاذ نمی کنند؟ اگر آقای بازرگان خود را قران شناس می دانند چرا در برابر ادعا های کوگسنبرگ سکوت کرده اند؟ چرا ؟

البته سروش سخنان ضدونقیض زیاد می گوید . مثلا عبارات زیر سخن یک عارف پیرو مولانا نیست.

در کتاب « بسته شدن ذهن مسلمانان » این نقل قول از عبدالکریم سروش آمده است :
Without a different theology, can one have democracy? Iranian philosopher Dr. Abdulkarim
Soroush explicitly answered this question: “You need some philosophical underpinning, even
theological underpinning in order to have a real democratic system. Your God cannot be a despotic
God anymore. A despotic God would not be compatible with a democratic rule, with the idea of
rights. So you even have to change your idea of God.” Elsewhere, Dr. Soroush wrote, “some of the
understandings that exist in our society today of the Imams or of the Mahdaviyat (Shi‘a belief in the
twelfth Imam’s return) or even of the concept of God are not particularly compatible with an
accountable state and do not allow society to grow and develop in the modern-day sense.”p.132
ترجمه این عبارات :
« آیا بدون الهیاتی متفاوت می توان دموکراسی داشت ؟ فیلسوف ایرانی دکتر عبدالکریم سروش صریحا به این پرسش پاسخ داده است : « شما به نوعی شالوده ریزی فلسفی نیاز دارید ، حتی شالوده ریزی الهیاتی تا نظام دموکراتیک واقعی داشته باشید. خدای شما نمی تواند بیش از این خدایی مستبد باشد. خدای مستبد باحکومت دموکراتیک و با ایده حقوق سازگاری ندارد. بنابراین شما باید حتی تصور خود از خدا را تغییر دهید.» و در جای دیگری دکتر سروش می نویسد « بعضی از دریافت ها که در جامعه امروز ما از امامان و یا مهدویت یا حتی خدا وجود دارند به خصوص با یک دولت پاسخگو سازگار نیستند و اجازه نمی دهند که به معنای مدرن امروزی جامعه رشد کند و تحول یابد. » این سخنان زاییده یک ذهن سکولار است نه ذهنی که غرق عرفان است. دکتر سروش بیشتر به تناقضات درون اندیشه هایش توجه کند.البته هگل هم گفته است که خدا ی یک قوم تصویر آن قوم از خودش است .