از رنسانس تا پست مدرنیسم
از رنسانس تا پست مدرنیسم (چاپ شده در روز نامه روزگار 11 بهمن 1390)
یدالله موقن
ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادها يا ØÙˆØ§Ø¯Ø« طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ ÙØ±Ù…انروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد.
شنيده‌ايم Ùˆ خوانده‌ايم كه ÙØ±Ø¯ÙŠØª در دوره‌ي رنسانس شكل Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ سوژه [يعني انسان شناسنده] Ùˆ ابژه [يعني موضوع شناخت] از يكديگر متمايز شدند. ابژه در رنسانس بيشتر به معني طبيعت يا كيهان است. ÙØ±Ø¯ÙŠØª انسان بر اثر كوشش‌هايش در جهت شناخت كيهان ØØ§ØµÙ„ شد.بنابر این ÙØ±Ø¯ÛŒØª انسان Ùˆ کیهان دو همبسته ÛŒ اند.
لئوناردو داوينچي Ùˆ گاليله Ùˆ جوردانو برونو در Ø¢ÙØ±ÙŠØ¯Ù† Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قانون ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادهاي طبيعي نقش اساسي داشته‌اند. دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد، گاليله را Ù…ØØ§ÙƒÙ…Ù‡ Ùˆ او را ناچار به توبه کرد. اما جوردانو برونو پس از سال‌ها زنداني بودن سرانجام به ØÙƒÙ… دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد زنده در آتش سوزانده شد. علوم طبيعي براي استقرار خود قربانيان بسياري داده‌اند. كليسا دانشمندان بسياري را به دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد كشاند آنان را زنداني كرد Ùˆ بعضي را نيز زنده در آتش سوزاند. كتاب‌هاي علمي كتاب‌هاي ضاله شناخته Ù…ÛŒ شدند Ùˆ طعمه ØØ±ÙŠÙ‚ Ù…ÛŒ گشتند. پيدايش مدرنيته در وهله نخست پي آمد نظريه‌ي خورشيد- مركزي كوپرنيك بود. اين نظريه همه‌ي دگم‌هاي يهودي- مسيØÙŠ Ø±Ø§ بي‌اعتبار Ù…ÛŒ كرد. زمين، ديگر مركز جهان نبود Ùˆ به تبع آن، انسان مركز خلقت Ùˆ سرور مخلوقات شناخته نمي‌شد. بر اثر اين نظريه نظام قرون وسطایی ترك‌هاي عميقي برداشت Ùˆ سرانجام ÙØ±Ùˆ ريخت. به دنبال كوپرنيك، گاليله Ùˆ كپلر Ùˆ دكارت Ùˆ نيوتن ظهور کردند Ùˆ علم Ùيزيك را مستقر ساختند Ùˆ استØÙƒØ§Ù… بخشيدند. Ù…Ùهوم قانون Ùˆ ضرورت يا جبر ØØ§ÙƒÙ… بر پديده‌هاي طبيعي شكل Ú¯Ø±ÙØª. قوانين طبيعت، ضرورت وجودي خود را داشتند Ùˆ مستقل از اراده انسان يا Ø±ÙØªØ§Ø± اخلاقي او بودند. مهم‌ترين دستاورد روشنگري همين موضوع بود كه با Ø³ØØ± Ùˆ جادو يا با خواندن ادعيه Ùˆ اوراد نمي‌توان بر رويدادهاي طبيعي اثر گذاشت Ùˆ جلوي وقوعشان را Ú¯Ø±ÙØª يا وقوعشان را به جلو یا به تاخیر انداخت. Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قوانين طبيعي موضوع‌هاي ناشناخته ای براي ذهن ايراني هستند. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما Ùˆ به طور كلي انديشه‌ي ايراني هنوز ØØªÛŒ به مرØÙ„ه‌ي اندیشه رنسانسی نرسيده است. ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادها يا ØÙˆØ§Ø¯Ø« طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. یکی از مشخصه ÛŒ مهم روشنگري كش٠قوانين ØØ§ÙƒÙ… بر پديده‌هاي طبيعي بود. هد٠روشنگري اÙول قدرت كليسا Ùˆ اعتقادات مرتبط با آن بود Ùˆ نیز روشن كردن اذهان عمومي Ùˆ از ميان بردن جهل Ùˆ تعصب Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ ÙØ±Ù…انروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد. عقل ديگر زير دست كتاب مقدس Ùˆ كليسا Ùˆ سنت نيست بلكه برعكس، اعتبار همه‌ي اين مراجع را بايد با Ù…ØÙƒ عقل سنجيد. روشنگري هيچ مانعي را براي كنجكاوي‌هاي عقلي Ùˆ علمي به رسمیت نمي‌شناسد. عقل Ùˆ علم استقلال دارند Ùˆ بايد آزاد باشند كه بي‌هيچ واهمه‌اي به بررسي موضوع‌هاي خود بپردازند Ùˆ آزادانه اظهارنظر كنند.
از همان قرن Ù‡ÙØ¯Ù‡Ù… Ùˆ به ويژه از قرن هجدهم علم Ùيزيك از الهيات مستقل مي‌شود. براي نخستين بار روش پژوهش در علم Ùيزيك را نه ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† بلكه خود Ùيزيك‌دانان ارائه مي‌دهند. از زمان گاليله به بعد ما شاهد اÙول اهميت ÙلسÙÙ‡ براي علوم هستيم. برعكس،اکنون این ÙلسÙÙ‡ است Ú©Ù‡ روش Ùيزيك نيوتني را مي‌پذيرد Ùˆ اين روش الگوي همه‌ي رشته‌هاي علمي مي‌شود. هر رشته‌ي علمي مي‌خواهد كه علمي به متقني علم Ùيزيك شود. اما موضوع Ù¾ÙØ³Øª مدرنيسم.
Ù¾ÙØ³Øª مدرنيسم معنايي دوگانه دارد: يكي اين‌كه ايده‌آل‌هاي روشنگري را راديكال‌تر كنيم Ùˆ برنامه‌ي روشنگري را جلوتر ببريم. در اين معنا من هم مي‌توانم مدعي شوم كه Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيستم . معناي ديگر پست‌مدرنيسم كه در ايران بيشتر مورد نظر است، اين است كه Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم ضد روشنگري Ùˆ ضدمدرنيته است. اگر مشخصه‌ي روشنگري، عقلاني كردن امور Ùˆ Ù‡Ø¯ÙØ´ تغییر دادن وضع موجود Ùˆ منسجم كردن انديشه Ùˆ ارج نهادن به علم Ùˆ مخصوصاً علوم تجربي است Ùˆ شعارش Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… روشن Ùˆ متمايز Ùˆ ابزارش تØÙ„يل است؛ مشخصه‌ي Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم، پريشان‌گويي عمدي، مغلق Ùˆ مبهم‌نويسي، پاي‌بند نبودن به اصل امتناع تناقض Ùˆ خوار شمردن قواعد دستوري در نگارش Ùˆ به قول امروزي‌ها در Ú¯ÙØªÙ…ان است. Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم بيشتر نوعي ژانر ادبي است Ùˆ الگويش نيز ژانر ادبي مدرنيسم است كه نمايندگانش جيمز جويس Ùˆ اليوت Ùˆ كاÙكا هستند. آدورنو سرآغاز Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم را اشعار بودلر مي‌داند. خواننده‌اي كه كتابم «لوسين لوي برول Ùˆ مسأله‌ي ذهنيت‌ها» يا مقدمه‌اي را كه بر ترجمه‌ي «كاركردهاي ذهني در جوامع عقب‌مانده» نوشته‌ام خوانده باشد به ياد خواهد آورد كه در آنجاها Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù… كه نظريه‌ي ذهنيت ابتدايي Ùˆ خصوصيات آن، هم سورئاليست‌ها (آندره برتون Ùˆ...) Ùˆ هم مدرنيست‌ها (جويس Ùˆ اليوت Ùˆ ...) را شديداً ØªØØªâ€ŒØªØ£Ø«ÙŠØ± قرار داد.
براي آنان شيوه‌ي كار ذهنيت ابتدايي الگوي ذهنيت قهرمانان داستان‌هاي مدرنيستي قرار مي‌گيرد. در مقاله "آدمیت وکسروی سرشت مدرنیته را نشناختند " Ú©Ù‡ در همین روز نامه به چاپ رسید از قول لويناس آمده بود كه ذهنيت ابتدايي نه از طريق مقولات Ùˆ ØØªÙŠ Ø¨Ø§Ø²Ù†Ù…Ø§ÙŠÙŠâ€ŒÙ‡Ø§ÙŠ خالص بلكه با معجوني از عواط٠و بازنمايي‌ها از Ù…ØÙŠØ· خود شناخت ØØ§ØµÙ„ مي‌كند Ùˆ لويناس Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª كه اØÙŠØ§ÙŠ Ø§ÙŠÙ† نوع ذهنيت هد٠ÙلسÙه‌هاي متاÙيزيكي معاصر بوده است.ولی Ùقط مدرنيست‌ها Ùˆ سورئاليست‌ها Ùˆ اگزيستانسياليست‌ها نيستند كه خواهان اØÙŠØ§ÙŠ Ø°Ù‡Ù†ÙŠØª ابتدايي هستند، Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيست‌ها نيز خواهان Ù…ØÙˆ ذهنيت منطقي- علمي Ùˆ اØÙŠØ§ÙŠ Ø°Ù‡Ù†ÙŠØª Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ùˆ پيش-‌منطقي انسان ابتدايي شده‌اند. Ù¾ÙØ³Øªâ€Œ مدرنيست‌ها نيز مي‌خواهند كه انسان ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ غربي قواعد منطقي تÙكر استدلالي به ويژه اصل امتناع تناقض را كنار نهد Ùˆ ذهنيتي مانند ذهنيت انسان ابتدايي پيدا كند. كاسيرر در اشاره به ÙلسÙه‌ي هايدگر مي‌گويد كه روشنگري زخم عميقي بر متاÙيزيك زد اما اكنون متاÙيزيك مي‌كوشد تا مجدداً بر پاي خود بايستد. اگر مقامات كليسا -كه در زمان گاليله Ùˆ دكارت قدرت مطلق داشتند- نتوانستند جلوي Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ تكنولوژي را بگيرند، Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌هاکه نه زر دارند نه زور به هيچ وجه قادر به انجام اين كار نخواهند بود. اتوپياي ماركسيسم در غرب جدي Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشد اما به دليل غلبه‌ي انديشه‌ي اسطوره‌اي- ديني بر جوامع شرقي، در شرق ÙˆØÙŠ Ù…Ù†Ø²Ù„ دانسته شد، Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم هم همين وضع را دارد. به خاطر غيرعقلاني بودن جوامعي مانند جامعه‌ي ما Ùˆ غيرعقلاني بودن ذهن روشنÙكران ما به اين گونه ÙلسÙه‌هاي غيرعقلاني بهایي بيش از ØØ¯ داده Ù…ÛŒ شود. اگر مجدداً ماركسيسم را مثال بزنيم، هنوز بسياري از روشنÙكران جهان سومي ماركسيست هستند.آنان Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ماركس از Ø¨ØØ±Ø§Ù†â€ŒÙ‡Ø§ÙŠ Ø§Ø¯ÙˆØ§Ø±ÙŠ سرمايه‌داري سخن Ú¯ÙØªÙ‡ است Ùˆ اكنون نيز اقتصاد كشورهاي سرمايه‌داري در Ø¨ØØ±Ø§Ù† است Ùˆ كارگران نيز به اعتراض‌هاي خياباني دست مي‌زنند. اما آنان نمی گویند Ú©Ù‡ هيچ كجا شعار «ديكتاتوري پرولتاريا» Ùˆ سرنگوني نظام سرمايه‌داري سر داده نمی شودو ديگر سخني از جنگ طبقاتي Ùˆ برپايي ديكتاتوري پرولتاريا Ùˆ ساختن جامعه‌ي بي‌طبقه نيست. ماركسيسم در كشورهاي سرمايه‌داري غربي مرده است؛ اما در كشورهاي جهان سوم هنوز كه هنوز است شعارهاي «ديكتاتوري پرولتاريا»، «مبارزه‌ي طبقاتي»، «جامعه‌ي بي‌دولت Ùˆ بي‌طبقه» به گوش مي‌رسد. وضع Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيسم نیز در غرب Ùˆ در كشورهايي مثل كشور ما همين است. در آنجا دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ دلوز Ùˆ ديگران شخصيت‌هاي بسيار مشهوري نيستند Ùقط دانشجويان Ùˆ مدرسان ÙلسÙÙ‡ Ùˆ تعدادي روشنÙكر، نام آنان را شنيده اند ولي آن‌چنان شهرتي ندارند كه ما مي‌پنداريم. رشته‌هاي علمي روش پژوهش خودشان را دارند Ùˆ معمولاً دانشمندان علوم تجربي ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† را Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ ÙŠØ§ÙˆÙ‡â€ŒÚ¯Ùˆ مي‌شناسند Ùˆ لاي كتاب‌هاي آنها را باز نمي‌كنند.از نظر آنان Ùيلسو٠نه تنها ÙØ±Ø¯ÙŠ ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ Ùˆ دانشور نیست بلكه او را شخصي Ù…ÛŒ پندارند كه پرت Ùˆ پلا زياد مي‌گويد. اگر ÙØ±Ø¯ÛŒ در رشته‌ي ÙلسÙÙ‡ يا علوم اجتماعي دكترا بگيرد شانس چندانی برای ÙŠØ§ÙØªÙ† شغل ندارد كه مثلاً يك مهندس يا يك Ùيزيكدان Ùˆ شيميدان دارد. ØÙƒÙˆÙ…ت‌ها Ùˆ ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† زر Ùˆ زور نيز براي ØØ±Ù‌هاي Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها تره خرد نمي‌كنند. هر روز ØµØ¨Ø Ø¨ÙŠØ´ از بيست ميليون Ù†ÙØ± براي كار وارد لندن مي‌شوند. قطارهايي كه از شهرهاي مختل٠وارد لندن مي‌شوند، بايد از مسيرهايي ØØ±ÙƒØª كنند كه با يكديگر برخورد نكنند. ورود بيش از بيست ميليون Ù†ÙØ± به لندن آن هم طي نيم ساعت به Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÙŠ Ø¨Ø³ÙŠØ§Ø± دقيق نياز دارد. Ùقط با برنامه‌ريزي‌هاي بسيار دقيق Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده مي‌توان چنين جمعيتي را ظر٠مدت كوتاهي جابه‌جا كرد. رياضي شدن پروژه‌ها امري گريزناپذير است. بازگشت به دوران پيش‌-مدرن ناشدني است. امروز عصر علم است، عصر تسخير كرات است. تا چند ميليارد سال ديگر خورشيد متورم مي‌شود Ùˆ زمين را در خود ÙØ±Ùˆ مي‌بلعد، بنابراين بشر بايد از هم‌اكنون در پي ÙŠØ§ÙØªÙ† كره يا كرات ديگري باشد كه از Ù„ØØ§Ø¸ خواص Ùيزيكي Ùˆ شيميايي همانند زمين باشد. براي ÙŠØ§ÙØªÙ† چنين كره يا كراتي از اباطيل Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها چيزي ØØ§ØµÙ„ نمي‌شود.روشنÙکران ایرانی کوشیده اند تا مدرنیته را Ùقط از چشم رومانتیسیسم -Ú©Ù‡ مارکسیسم نیز بخشی از آن است- ببینند. اما دیدگاه رومانتیک ها نسبت به مدرنیته دیدگاهی جدلی وخصمانه بوده است. از این رو درک روشنÙکران ایرانی نیز از مدرنیته درکی غرض آلود Ùˆ ستیزه جویانه بوده است. Ùقط علم- Ú©Ù‡ ØØ§ØµÙ„ مدرنیته است- مي‌تواند چنين كراتي را بيابد Ùˆ تاكنون پنجاه عدد از اين كرات پيدا شده‌اند. ØØªÙŠ Ù¾ÙŠØ´ از آن‌كه سوخت خورشيد به اتمام رسد ذخاير غذايي Ùˆ انرژي زمين تمام مي‌شود Ùˆ بشر براي ÙŠØ§ÙØªÙ† ذخاير غذايي Ùˆ انرژي‌ ناگزير است كه به جست‌وجوي كراتي بپردازد كه داراي ذخاير غذايي Ùˆ انرژي باشند. باز هم اين كار Ùقط از علم ساخته است نه از وراجي‌هاي Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيستي. كهكشان راه‌شيري، Ú©Ù‡ منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، مانند ديگر كهكشان‌هاهم به دور خودش مي‌چرخد Ùˆ هم در ÙØ¶Ø§ ØØ±ÙƒØª مي‌كند، خطر اين‌كه منظومه شمسي با يكي از آن كراتي كه ØÙره‌هاي سياه يا سياه‌چاله ‌ها ناميده مي‌شوند برخورد كند Ùˆ نابود شود زياد است. ÙŠØ§ÙØªÙ† اين سياه‌چاله ‌ها كار ستاره‌شناسان است يعني كار علم است. كره زمين در معرض برخورد با سنگ‌هاي آسماني نیز هست، پيدا كردن اين سنگ‌ها Ùˆ تعيين مدار ØØ±ÙƒØªâ€ŒØ´Ø§Ù† كار علم است. چنان Ú©Ù‡ يكي از این سنگ هادر مسیری باشد Ú©Ù‡ به زمین بر خورد Ù…ÛŒ کند Ú†Ù‡ كاري بايد كرد كه از این برخورد جلوگيري شود؟ اين كار Ùقط از علم برمي‌آيد Ùˆ از دست Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها هيچ كاري ساخته نيست.
اين‌كه مي‌گویند Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها از ØÙ‚وق اقليت‌ها Ø¯ÙØ§Ø¹ مي‌كنند، بايد Ú¯ÙØª كه كار خوبي مي‌كنند. اما وقتي آنان عقل را تخطئه كردند اساس Ùˆ مبناي نظري ØÙ‚وق بشر را از ميان برده ‌اند. بنابراين Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚وق اقليت‌ها شالوده‌ي نظري Ù…ØÙƒÙ…ÙŠ نخواهد داشت. هر مدرسي در غرب ناگزير است كه براي به دست آوردن كرسي استادي Ùˆ ØÙظ آن ØØ±Ù‌هاي تازه‌اي بزند. اما بيشتر اين ØØ±Ù‌هاي تازه شالوده‌ي نظري Ù…ØÙƒÙ…ÙŠ ندارند Ùˆ به زودي در Ù…ØØ§Ù‚ ÙØ±Ø§Ù…وشي Ù…ÙŠâ€ŒØ§ÙØªÙ†Ø¯. امروزه ميان قاره‌ها براي اشغال بازار رقابت شديدي وجود دارد. بنابراين بايد توليد مرغوب‌تر Ùˆ ارزان‌تر تمام شود تا بتواند در بازار جهاني رقابت كند؛ از اين رو نقش تكنولوژي، ماشين‌هاي خودكار Ùˆ Ø±ÙØ¨Ø§Øªâ€ŒÙ‡Ø§ بيشتر شده Ùˆ همه‌ي اين‌ها بر خلا٠آن چيزي هایی است كه Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها آرزوي تØÙ‚ق‌اش را دارند. عقلانيت رياضي رو به Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ است نه رو به كاهش. نكته‌ي مهم ديگري كه بايد در نظر داشت اين است كه عقايد Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيستي عقايد شخصي بعضي ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† غربي اند Ùˆ هر متÙكر غربي مدعي است كه Ùقط او درست مي‌گويد Ùˆ ديگران نادرست. هر Ùيلسو٠غربي پنبه عقايد ديگر ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† غربي را مي‌زند. اما نظريه‌هاي علمي ÙØ±Ø§Ø´Ø®ØµÙŠâ€ŒØ§Ù†Ø¯. هيچ‌كس نمي‌تواند به اثبات برساند كه نظريه‌هاي علمي، صدق جهان شمول ندارند Ùˆ عقايد شخصي Ùلان يا بهمان دانشمند اند. اما عقايد ÙلسÙÙŠ شديداً وابسته به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ موطن Ùيلسو٠اند Ùˆ Ù…ØÙ„ي‌اند نه جهان‌شمول. ØØªÙŠ ÙلسÙه‌هايي كه درباره‌ي Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… علمي هستند نيز چندان صدق جهان‌شمول ندارند تا Ú†Ù‡ رسد به ÙلسÙه‌هاي نظري.
یدالله موقن
ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادها يا ØÙˆØ§Ø¯Ø« طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ ÙØ±Ù…انروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد.
شنيده‌ايم Ùˆ خوانده‌ايم كه ÙØ±Ø¯ÙŠØª در دوره‌ي رنسانس شكل Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ سوژه [يعني انسان شناسنده] Ùˆ ابژه [يعني موضوع شناخت] از يكديگر متمايز شدند. ابژه در رنسانس بيشتر به معني طبيعت يا كيهان است. ÙØ±Ø¯ÙŠØª انسان بر اثر كوشش‌هايش در جهت شناخت كيهان ØØ§ØµÙ„ شد.بنابر این ÙØ±Ø¯ÛŒØª انسان Ùˆ کیهان دو همبسته ÛŒ اند.
لئوناردو داوينچي Ùˆ گاليله Ùˆ جوردانو برونو در Ø¢ÙØ±ÙŠØ¯Ù† Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قانون ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادهاي طبيعي نقش اساسي داشته‌اند. دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد، گاليله را Ù…ØØ§ÙƒÙ…Ù‡ Ùˆ او را ناچار به توبه کرد. اما جوردانو برونو پس از سال‌ها زنداني بودن سرانجام به ØÙƒÙ… دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد زنده در آتش سوزانده شد. علوم طبيعي براي استقرار خود قربانيان بسياري داده‌اند. كليسا دانشمندان بسياري را به دادگاه ØªÙØªÙŠØ´ عقايد كشاند آنان را زنداني كرد Ùˆ بعضي را نيز زنده در آتش سوزاند. كتاب‌هاي علمي كتاب‌هاي ضاله شناخته Ù…ÛŒ شدند Ùˆ طعمه ØØ±ÙŠÙ‚ Ù…ÛŒ گشتند. پيدايش مدرنيته در وهله نخست پي آمد نظريه‌ي خورشيد- مركزي كوپرنيك بود. اين نظريه همه‌ي دگم‌هاي يهودي- مسيØÙŠ Ø±Ø§ بي‌اعتبار Ù…ÛŒ كرد. زمين، ديگر مركز جهان نبود Ùˆ به تبع آن، انسان مركز خلقت Ùˆ سرور مخلوقات شناخته نمي‌شد. بر اثر اين نظريه نظام قرون وسطایی ترك‌هاي عميقي برداشت Ùˆ سرانجام ÙØ±Ùˆ ريخت. به دنبال كوپرنيك، گاليله Ùˆ كپلر Ùˆ دكارت Ùˆ نيوتن ظهور کردند Ùˆ علم Ùيزيك را مستقر ساختند Ùˆ استØÙƒØ§Ù… بخشيدند. Ù…Ùهوم قانون Ùˆ ضرورت يا جبر ØØ§ÙƒÙ… بر پديده‌هاي طبيعي شكل Ú¯Ø±ÙØª. قوانين طبيعت، ضرورت وجودي خود را داشتند Ùˆ مستقل از اراده انسان يا Ø±ÙØªØ§Ø± اخلاقي او بودند. مهم‌ترين دستاورد روشنگري همين موضوع بود كه با Ø³ØØ± Ùˆ جادو يا با خواندن ادعيه Ùˆ اوراد نمي‌توان بر رويدادهاي طبيعي اثر گذاشت Ùˆ جلوي وقوعشان را Ú¯Ø±ÙØª يا وقوعشان را به جلو یا به تاخیر انداخت. Ù…Ùهوم طبيعت Ùˆ قوانين طبيعي موضوع‌هاي ناشناخته ای براي ذهن ايراني هستند. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما Ùˆ به طور كلي انديشه‌ي ايراني هنوز ØØªÛŒ به مرØÙ„ه‌ي اندیشه رنسانسی نرسيده است. ذهن ايراني، ذهني پيش- رنسانسي، پيش‌-روشنگري Ùˆ به طور خلاصه ذهني پيش‌‌-مدرن است. ضرورت ØØ§ÙƒÙ… بر رويدادها يا ØÙˆØ§Ø¯Ø« طبيعي هنوز براي ذهن ايراني قابل هضم نيست. یکی از مشخصه ÛŒ مهم روشنگري كش٠قوانين ØØ§ÙƒÙ… بر پديده‌هاي طبيعي بود. هد٠روشنگري اÙول قدرت كليسا Ùˆ اعتقادات مرتبط با آن بود Ùˆ نیز روشن كردن اذهان عمومي Ùˆ از ميان بردن جهل Ùˆ تعصب Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª. روشنگري مدعي است كه عقل بشر توانايي شناخت طبيعت Ùˆ جامعه را دارد Ùˆ نيازي به كمك Ùوق طبيعي ندارد. روشنگري به جاي مرجعيت كتاب مقدس Ùˆ پاپ Ùˆ سنت Ùˆ ÙØ±Ù…انروا مرجعيت عقل را قرار مي‌دهد. عقل ديگر زير دست كتاب مقدس Ùˆ كليسا Ùˆ سنت نيست بلكه برعكس، اعتبار همه‌ي اين مراجع را بايد با Ù…ØÙƒ عقل سنجيد. روشنگري هيچ مانعي را براي كنجكاوي‌هاي عقلي Ùˆ علمي به رسمیت نمي‌شناسد. عقل Ùˆ علم استقلال دارند Ùˆ بايد آزاد باشند كه بي‌هيچ واهمه‌اي به بررسي موضوع‌هاي خود بپردازند Ùˆ آزادانه اظهارنظر كنند.
از همان قرن Ù‡ÙØ¯Ù‡Ù… Ùˆ به ويژه از قرن هجدهم علم Ùيزيك از الهيات مستقل مي‌شود. براي نخستين بار روش پژوهش در علم Ùيزيك را نه ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† بلكه خود Ùيزيك‌دانان ارائه مي‌دهند. از زمان گاليله به بعد ما شاهد اÙول اهميت ÙلسÙÙ‡ براي علوم هستيم. برعكس،اکنون این ÙلسÙÙ‡ است Ú©Ù‡ روش Ùيزيك نيوتني را مي‌پذيرد Ùˆ اين روش الگوي همه‌ي رشته‌هاي علمي مي‌شود. هر رشته‌ي علمي مي‌خواهد كه علمي به متقني علم Ùيزيك شود. اما موضوع Ù¾ÙØ³Øª مدرنيسم.
Ù¾ÙØ³Øª مدرنيسم معنايي دوگانه دارد: يكي اين‌كه ايده‌آل‌هاي روشنگري را راديكال‌تر كنيم Ùˆ برنامه‌ي روشنگري را جلوتر ببريم. در اين معنا من هم مي‌توانم مدعي شوم كه Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيستم . معناي ديگر پست‌مدرنيسم كه در ايران بيشتر مورد نظر است، اين است كه Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم ضد روشنگري Ùˆ ضدمدرنيته است. اگر مشخصه‌ي روشنگري، عقلاني كردن امور Ùˆ Ù‡Ø¯ÙØ´ تغییر دادن وضع موجود Ùˆ منسجم كردن انديشه Ùˆ ارج نهادن به علم Ùˆ مخصوصاً علوم تجربي است Ùˆ شعارش Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… روشن Ùˆ متمايز Ùˆ ابزارش تØÙ„يل است؛ مشخصه‌ي Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم، پريشان‌گويي عمدي، مغلق Ùˆ مبهم‌نويسي، پاي‌بند نبودن به اصل امتناع تناقض Ùˆ خوار شمردن قواعد دستوري در نگارش Ùˆ به قول امروزي‌ها در Ú¯ÙØªÙ…ان است. Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم بيشتر نوعي ژانر ادبي است Ùˆ الگويش نيز ژانر ادبي مدرنيسم است كه نمايندگانش جيمز جويس Ùˆ اليوت Ùˆ كاÙكا هستند. آدورنو سرآغاز Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم را اشعار بودلر مي‌داند. خواننده‌اي كه كتابم «لوسين لوي برول Ùˆ مسأله‌ي ذهنيت‌ها» يا مقدمه‌اي را كه بر ترجمه‌ي «كاركردهاي ذهني در جوامع عقب‌مانده» نوشته‌ام خوانده باشد به ياد خواهد آورد كه در آنجاها Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù… كه نظريه‌ي ذهنيت ابتدايي Ùˆ خصوصيات آن، هم سورئاليست‌ها (آندره برتون Ùˆ...) Ùˆ هم مدرنيست‌ها (جويس Ùˆ اليوت Ùˆ ...) را شديداً ØªØØªâ€ŒØªØ£Ø«ÙŠØ± قرار داد.
براي آنان شيوه‌ي كار ذهنيت ابتدايي الگوي ذهنيت قهرمانان داستان‌هاي مدرنيستي قرار مي‌گيرد. در مقاله "آدمیت وکسروی سرشت مدرنیته را نشناختند " Ú©Ù‡ در همین روز نامه به چاپ رسید از قول لويناس آمده بود كه ذهنيت ابتدايي نه از طريق مقولات Ùˆ ØØªÙŠ Ø¨Ø§Ø²Ù†Ù…Ø§ÙŠÙŠâ€ŒÙ‡Ø§ÙŠ خالص بلكه با معجوني از عواط٠و بازنمايي‌ها از Ù…ØÙŠØ· خود شناخت ØØ§ØµÙ„ مي‌كند Ùˆ لويناس Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª كه اØÙŠØ§ÙŠ Ø§ÙŠÙ† نوع ذهنيت هد٠ÙلسÙه‌هاي متاÙيزيكي معاصر بوده است.ولی Ùقط مدرنيست‌ها Ùˆ سورئاليست‌ها Ùˆ اگزيستانسياليست‌ها نيستند كه خواهان اØÙŠØ§ÙŠ Ø°Ù‡Ù†ÙŠØª ابتدايي هستند، Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيست‌ها نيز خواهان Ù…ØÙˆ ذهنيت منطقي- علمي Ùˆ اØÙŠØ§ÙŠ Ø°Ù‡Ù†ÙŠØª Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÙŠ Ùˆ پيش-‌منطقي انسان ابتدايي شده‌اند. Ù¾ÙØ³Øªâ€Œ مدرنيست‌ها نيز مي‌خواهند كه انسان ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ غربي قواعد منطقي تÙكر استدلالي به ويژه اصل امتناع تناقض را كنار نهد Ùˆ ذهنيتي مانند ذهنيت انسان ابتدايي پيدا كند. كاسيرر در اشاره به ÙلسÙه‌ي هايدگر مي‌گويد كه روشنگري زخم عميقي بر متاÙيزيك زد اما اكنون متاÙيزيك مي‌كوشد تا مجدداً بر پاي خود بايستد. اگر مقامات كليسا -كه در زمان گاليله Ùˆ دكارت قدرت مطلق داشتند- نتوانستند جلوي Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ تكنولوژي را بگيرند، Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌هاکه نه زر دارند نه زور به هيچ وجه قادر به انجام اين كار نخواهند بود. اتوپياي ماركسيسم در غرب جدي Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشد اما به دليل غلبه‌ي انديشه‌ي اسطوره‌اي- ديني بر جوامع شرقي، در شرق ÙˆØÙŠ Ù…Ù†Ø²Ù„ دانسته شد، Ù¾ÙØ³Øªâ€ŒÙ…درنيسم هم همين وضع را دارد. به خاطر غيرعقلاني بودن جوامعي مانند جامعه‌ي ما Ùˆ غيرعقلاني بودن ذهن روشنÙكران ما به اين گونه ÙلسÙه‌هاي غيرعقلاني بهایي بيش از ØØ¯ داده Ù…ÛŒ شود. اگر مجدداً ماركسيسم را مثال بزنيم، هنوز بسياري از روشنÙكران جهان سومي ماركسيست هستند.آنان Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ماركس از Ø¨ØØ±Ø§Ù†â€ŒÙ‡Ø§ÙŠ Ø§Ø¯ÙˆØ§Ø±ÙŠ سرمايه‌داري سخن Ú¯ÙØªÙ‡ است Ùˆ اكنون نيز اقتصاد كشورهاي سرمايه‌داري در Ø¨ØØ±Ø§Ù† است Ùˆ كارگران نيز به اعتراض‌هاي خياباني دست مي‌زنند. اما آنان نمی گویند Ú©Ù‡ هيچ كجا شعار «ديكتاتوري پرولتاريا» Ùˆ سرنگوني نظام سرمايه‌داري سر داده نمی شودو ديگر سخني از جنگ طبقاتي Ùˆ برپايي ديكتاتوري پرولتاريا Ùˆ ساختن جامعه‌ي بي‌طبقه نيست. ماركسيسم در كشورهاي سرمايه‌داري غربي مرده است؛ اما در كشورهاي جهان سوم هنوز كه هنوز است شعارهاي «ديكتاتوري پرولتاريا»، «مبارزه‌ي طبقاتي»، «جامعه‌ي بي‌دولت Ùˆ بي‌طبقه» به گوش مي‌رسد. وضع Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيسم نیز در غرب Ùˆ در كشورهايي مثل كشور ما همين است. در آنجا دريدا Ùˆ هايدگر Ùˆ دلوز Ùˆ ديگران شخصيت‌هاي بسيار مشهوري نيستند Ùقط دانشجويان Ùˆ مدرسان ÙلسÙÙ‡ Ùˆ تعدادي روشنÙكر، نام آنان را شنيده اند ولي آن‌چنان شهرتي ندارند كه ما مي‌پنداريم. رشته‌هاي علمي روش پژوهش خودشان را دارند Ùˆ معمولاً دانشمندان علوم تجربي ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† را Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ ÙŠØ§ÙˆÙ‡â€ŒÚ¯Ùˆ مي‌شناسند Ùˆ لاي كتاب‌هاي آنها را باز نمي‌كنند.از نظر آنان Ùيلسو٠نه تنها ÙØ±Ø¯ÙŠ ÙØ±Ù‡ÙŠØ®ØªÙ‡ Ùˆ دانشور نیست بلكه او را شخصي Ù…ÛŒ پندارند كه پرت Ùˆ پلا زياد مي‌گويد. اگر ÙØ±Ø¯ÛŒ در رشته‌ي ÙلسÙÙ‡ يا علوم اجتماعي دكترا بگيرد شانس چندانی برای ÙŠØ§ÙØªÙ† شغل ندارد كه مثلاً يك مهندس يا يك Ùيزيكدان Ùˆ شيميدان دارد. ØÙƒÙˆÙ…ت‌ها Ùˆ ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† زر Ùˆ زور نيز براي ØØ±Ù‌هاي Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها تره خرد نمي‌كنند. هر روز ØµØ¨Ø Ø¨ÙŠØ´ از بيست ميليون Ù†ÙØ± براي كار وارد لندن مي‌شوند. قطارهايي كه از شهرهاي مختل٠وارد لندن مي‌شوند، بايد از مسيرهايي ØØ±ÙƒØª كنند كه با يكديگر برخورد نكنند. ورود بيش از بيست ميليون Ù†ÙØ± به لندن آن هم طي نيم ساعت به Ù…ØØ§Ø³Ø¨Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÙŠ Ø¨Ø³ÙŠØ§Ø± دقيق نياز دارد. Ùقط با برنامه‌ريزي‌هاي بسيار دقيق Ùˆ ØØ³Ø§Ø¨ شده مي‌توان چنين جمعيتي را ظر٠مدت كوتاهي جابه‌جا كرد. رياضي شدن پروژه‌ها امري گريزناپذير است. بازگشت به دوران پيش‌-مدرن ناشدني است. امروز عصر علم است، عصر تسخير كرات است. تا چند ميليارد سال ديگر خورشيد متورم مي‌شود Ùˆ زمين را در خود ÙØ±Ùˆ مي‌بلعد، بنابراين بشر بايد از هم‌اكنون در پي ÙŠØ§ÙØªÙ† كره يا كرات ديگري باشد كه از Ù„ØØ§Ø¸ خواص Ùيزيكي Ùˆ شيميايي همانند زمين باشد. براي ÙŠØ§ÙØªÙ† چنين كره يا كراتي از اباطيل Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها چيزي ØØ§ØµÙ„ نمي‌شود.روشنÙکران ایرانی کوشیده اند تا مدرنیته را Ùقط از چشم رومانتیسیسم -Ú©Ù‡ مارکسیسم نیز بخشی از آن است- ببینند. اما دیدگاه رومانتیک ها نسبت به مدرنیته دیدگاهی جدلی وخصمانه بوده است. از این رو درک روشنÙکران ایرانی نیز از مدرنیته درکی غرض آلود Ùˆ ستیزه جویانه بوده است. Ùقط علم- Ú©Ù‡ ØØ§ØµÙ„ مدرنیته است- مي‌تواند چنين كراتي را بيابد Ùˆ تاكنون پنجاه عدد از اين كرات پيدا شده‌اند. ØØªÙŠ Ù¾ÙŠØ´ از آن‌كه سوخت خورشيد به اتمام رسد ذخاير غذايي Ùˆ انرژي زمين تمام مي‌شود Ùˆ بشر براي ÙŠØ§ÙØªÙ† ذخاير غذايي Ùˆ انرژي‌ ناگزير است كه به جست‌وجوي كراتي بپردازد كه داراي ذخاير غذايي Ùˆ انرژي باشند. باز هم اين كار Ùقط از علم ساخته است نه از وراجي‌هاي Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيستي. كهكشان راه‌شيري، Ú©Ù‡ منظومه شمسی ما در آن قرار دارد، مانند ديگر كهكشان‌هاهم به دور خودش مي‌چرخد Ùˆ هم در ÙØ¶Ø§ ØØ±ÙƒØª مي‌كند، خطر اين‌كه منظومه شمسي با يكي از آن كراتي كه ØÙره‌هاي سياه يا سياه‌چاله ‌ها ناميده مي‌شوند برخورد كند Ùˆ نابود شود زياد است. ÙŠØ§ÙØªÙ† اين سياه‌چاله ‌ها كار ستاره‌شناسان است يعني كار علم است. كره زمين در معرض برخورد با سنگ‌هاي آسماني نیز هست، پيدا كردن اين سنگ‌ها Ùˆ تعيين مدار ØØ±ÙƒØªâ€ŒØ´Ø§Ù† كار علم است. چنان Ú©Ù‡ يكي از این سنگ هادر مسیری باشد Ú©Ù‡ به زمین بر خورد Ù…ÛŒ کند Ú†Ù‡ كاري بايد كرد كه از این برخورد جلوگيري شود؟ اين كار Ùقط از علم برمي‌آيد Ùˆ از دست Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها هيچ كاري ساخته نيست.
اين‌كه مي‌گویند Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها از ØÙ‚وق اقليت‌ها Ø¯ÙØ§Ø¹ مي‌كنند، بايد Ú¯ÙØª كه كار خوبي مي‌كنند. اما وقتي آنان عقل را تخطئه كردند اساس Ùˆ مبناي نظري ØÙ‚وق بشر را از ميان برده ‌اند. بنابراين Ø¯ÙØ§Ø¹ از ØÙ‚وق اقليت‌ها شالوده‌ي نظري Ù…ØÙƒÙ…ÙŠ نخواهد داشت. هر مدرسي در غرب ناگزير است كه براي به دست آوردن كرسي استادي Ùˆ ØÙظ آن ØØ±Ù‌هاي تازه‌اي بزند. اما بيشتر اين ØØ±Ù‌هاي تازه شالوده‌ي نظري Ù…ØÙƒÙ…ÙŠ ندارند Ùˆ به زودي در Ù…ØØ§Ù‚ ÙØ±Ø§Ù…وشي Ù…ÙŠâ€ŒØ§ÙØªÙ†Ø¯. امروزه ميان قاره‌ها براي اشغال بازار رقابت شديدي وجود دارد. بنابراين بايد توليد مرغوب‌تر Ùˆ ارزان‌تر تمام شود تا بتواند در بازار جهاني رقابت كند؛ از اين رو نقش تكنولوژي، ماشين‌هاي خودكار Ùˆ Ø±ÙØ¨Ø§Øªâ€ŒÙ‡Ø§ بيشتر شده Ùˆ همه‌ي اين‌ها بر خلا٠آن چيزي هایی است كه Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيست‌ها آرزوي تØÙ‚ق‌اش را دارند. عقلانيت رياضي رو به Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ است نه رو به كاهش. نكته‌ي مهم ديگري كه بايد در نظر داشت اين است كه عقايد Ù¾ÙØ³Øª ‌مدرنيستي عقايد شخصي بعضي ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† غربي اند Ùˆ هر متÙكر غربي مدعي است كه Ùقط او درست مي‌گويد Ùˆ ديگران نادرست. هر Ùيلسو٠غربي پنبه عقايد ديگر ÙÙŠÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† غربي را مي‌زند. اما نظريه‌هاي علمي ÙØ±Ø§Ø´Ø®ØµÙŠâ€ŒØ§Ù†Ø¯. هيچ‌كس نمي‌تواند به اثبات برساند كه نظريه‌هاي علمي، صدق جهان شمول ندارند Ùˆ عقايد شخصي Ùلان يا بهمان دانشمند اند. اما عقايد ÙلسÙÙŠ شديداً وابسته به ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ موطن Ùيلسو٠اند Ùˆ Ù…ØÙ„ي‌اند نه جهان‌شمول. ØØªÙŠ ÙلسÙه‌هايي كه درباره‌ي Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… علمي هستند نيز چندان صدق جهان‌شمول ندارند تا Ú†Ù‡ رسد به ÙلسÙه‌هاي نظري.