یدالله موقن کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د : آیینۀ تمام نمای
این مقاله در شمارۀ 10 مجلۀ قلمیاران ( تهران ØŒ اردیبهشت ماه 1397) ØµÙØØ§Øª 34-24 به چاپ رسیده است.
این مقاله به صورت Ù¾ÛŒ.دی. اÙ. در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen نیز هست.
کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د : آیینۀ تمام نمای ذهنیت اسطوره ای
بیش ازپنجاه سال از چاپ نخست (1341) کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د Ù…ÛŒ گذرد. Ø·ÛŒ این مدت Ø¨ØØ« های بسیاری بر سر مطالب این کتاب صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ نقد های زیادی هم بر آن نوشته شده اند. اما Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØª من به مطالب این کتاب - لا اقل از نظر خودم - تازه است. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد : «ابزار زندگی بدوی از خیش Ùˆ کرسی Ùˆ گیوه Ùˆ چراغ موشی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا داسغاله Ùˆ چرخ ریسه Ùˆ دار قالی طرز تÙکر بدوی هم Ù…ÛŒ آورد. » ( غربزدگی ØµÙØÙ‡ 100 )1
آل اØÙ…د منظور خود از "طرز تÙکر بدوی" را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù†Ù…ÛŒ دهد. آیا در نشست Ùˆ برخاست با دوستان "ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡" چنین اصطلاØÛŒ را شنیده بوده است؟ هد٠نگارنده در این مقاله این است Ú©Ù‡ نشان دهد Ú©Ù‡ کتاب غربزدگی آل اØÙ…د خود آئینه تمام نمای این "طرز تÙکر بدوی" یا شیوه اندیشیدن اسطوره ای است.
لوسین لوی – برول در کتاب: کار کرد های ذهنی در جوامع عقب مانده یکی از خصوصیت های ذهنیت ابتدایی (یا به قول کاسیرر ذهنیت اسطوره ای) را پایبند نبودن به اصل امتناع تناقض می داند.
کتاب غرب زدگی آل اØÙ…د پر از مطالب متناقض است Ú©Ù‡ دیگر منتقدان پیش از من این تناقضات را نشان داده اند. بنابراین ضرورتی ندارد Ú©Ù‡ در اینجا به آنها بپردازم .
اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ Ù…Ùهوم غربزدگی
نخست از Ù…Ùهوم "غرب زدگی" آغازمی کنیم. Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ "غرب زدگی" را برای نخستین بار اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ به کار برده است Ø› سپس آل اØÙ…د این Ù…Ùهوم را از او Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ پیچش تازه ای به آن داده Ùˆ در کتاب غرب زدگی به کار برده است. پس بهتر است Ú©Ù‡ پیش از هر چیز آن ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùکری را باز Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ "غربزدگی " در آن Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. یکی از کسانی Ú©Ù‡ در آن ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùکری دم Ù…ÛŒ زده داریوش آشوری است. او در مطلبی با عنوان "دو یادداشت" Ú©Ù‡ یادداشت نخستش دربارۀ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ است در مجلۀ نگاه نو ( تهران ،شماره 22ØŒ مهر – آبان 1373 ) چنین Ù…ÛŒ نویسد :
« با مرگ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ø¯ÙØªØ± یک دوران از تاریخ Ùکر Ùˆ روشنÙکری در این کشور بسته شد. این مرگ٠مردی بود Ú©Ù‡ اگر Ú†Ù‡ جز چند مقاله ای در دوران جوانی ØŒ چیزی ننوشت ØŒ اما ØØ¶ÙˆØ± نیرومند Ùˆ اثر گذار آو در رابطه رویاروی سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ اندیشه او در ذهن گروهی از جوانان اثر گذارد Ùˆ در نوشته های برخی از نویسندگان دو نسل پس از او بازتاب داشته باشد . (...) اهمیت او از این جهت بود Ú©Ù‡ ØŒ از سویی ØŒ با تاریخ Ùˆ سنت تÙکر در جهان گذشتۀ تاریخی ما رابطه ای Ùˆ نسبتی جدی داشت ØŒ Ùˆ از سوی دیگر ØŒ با شاخه ای از تÙکر ÙلسÙÛŒ در غرب ØŒ یعنی با مکتب پدیدار شناسی مارتین هایدگر ØŒ نیز رابطه Ùˆ نسبتی جدی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود Ùˆ از آن اÙÙ‚ نگرشی تاریخی Ùˆ اگزیستانسیالیستی به نگرش در معنای تاریخ٠کنونی ما Ùˆ نسبت آن با گذشتۀ تاریخی ما ØŒ از سویی ØŒ Ùˆ تاریخ جهان مدرن غرب ØŒ از سوی دیگر Ù…ÛŒ پرداخت. همین نگرش در ماهیت Ùˆ تاریخ ماست Ú©Ù‡ او را سزاوار داشتن عنوان Ùیلسو٠می کند (...) ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ مساله نسبت ما با تاریخ گذشته مان Ùˆ با تاریخ جهان مدرن غرب را از ساده اندیشی روشنÙکرانه Ùˆ کارشناسانه به در آورد Ùˆ به صورت یک Ø¨ØØ±Ø§Ù† تاریخی Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯. گذشته از آن Ú©Ù‡ دیدگاه او را نسبت به این مساله بپذیریم یا نپذیریم اعتبار Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† مساله را باید برای او بشناسیم Ùˆ این همان چیزیست Ú©Ù‡ او را سزاوار عنوان نخستین٠ÙیلسوÙ٠تاریخ٠مدرن٠ما Ù…ÛŒ کند.» ( نگاه نو شماره22ØŒ ØµÙØØ§Øª 51- 150 )
آشوری در ادامۀ مطلب می گوید :
« ] او به [ نسبت ما Ùˆ اندیشه Ùˆ تاریخ ما با تاریخ Ùˆ اندیشۀ تمدن غربی به جد Ù…ÛŒ پرداخت Ùˆ راه درست آن هم ØŒ به گمان من ØŒ همان راهی بود Ú©Ù‡ او ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود ØŒ یعنی تاریخی اندیشی با روش پدیدار شناسیک» ) ØµÙØÙ‡ 154)
و نیز:
"خودآگاهی ژر٠ÙلسÙÛŒ به معنای مدرنیت Ùˆ تاریخ آن ØŒ Ú©Ù‡ با Ù‡Ú¯Ù„ آغاز شد ØŒ با نیچه به سنجش گری بنیادی این معنا از انسان Ùˆ انسانیت رسید Ùˆ کوشش نظری در واژگون کردن آن؛ Ùˆ همین خط Ùکری است Ú©Ù‡ به مارتین هایدگرو پیروان آن در آلمان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ù…ÛŒ رسد. اندیشۀ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒ Ù…ÛŒ خواست دنبالۀ این خط Ùکری ÙلسÙÛŒ باشد Ùˆ سنجش گری رادیکال از معنای انسان Ùˆ انسانیت مدرن را با خودآگاهی نسبت به وضع جامعۀ Ø´Ø±Ù‚ÛŒÙ Ø³Ø±Ú©ÙˆÙØªÙ‡ در زیر ÙØ´Ø§Ø± چیرگی٠غرب ØŒ پیوند زند.
(...) این Ù…Ùهوم بنیادی همان Ù…Ùهوم غرب زدگی بود Ú©Ù‡ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ برای نام گذاری وضع اجتماعی Ùˆ تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما در برخورد با غرب ساخت. این Ù…Ùهوم Ú©Ù‡ بنا بود توضیØÛŒ ÙلسÙÛŒ Ùˆ پدیدار شناسانه از وضع ما بدهد ØŒ در بازار
" اندیشۀ " پریشان Ùˆ آسیمۀ ما ØŒ به زودی به برچسبی Ùˆ انگی بدل شد Ùˆ با کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د راه به میدان درگیری های سیاسی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما باز کرد.» ( نگاه نو شماره 22 ØµÙØØ§Øª 53 - 152)
بنا بر ادعای آقای آشوری ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ با جعل Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØºØ±Ø¨ زدگی Ù…ÛŒ خواست وضع تاریخی ،اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما را نسبت به غرب نشان دهد Ùˆ راهنمای ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ ØŒ مارتین هایدگربوده است. مارتین هایدگر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آلمانی تنها نیست. او با گروهی از متÙکران آلمانی هم Ùکر Ùˆ هم هد٠است Ú©Ù‡ به " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی" شهرت دارند. شاید بتوان شبیه سازی کرد Ùˆ گروهی را Ú©Ù‡ دور اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ جمع شده بودند " Ù…ØØ§Ùظ کاران انقلابی " از نوع ایرانی آن خواند. در میان " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی " آلمانی Ù…ÛŒ توان اشخاصی مانند اسوالد شپنگلر ØŒ ارنست یونگر ØŒ کارل شمیت2 Ùˆ مارتین هایدگر3 را نام برد. اعضای این گروه در سرنگون کردن جمهوری وایمار نقش داشتند Ùˆ با ظهور جنبش نازیسم به آن پیوستند Ùˆ از هیتلر ØÙ…ایت کردند. نظر آنان این بود Ú©Ù‡ غرب بر اثر جنبش روشنگری Ùˆ مدرنیته راه Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· Ù…ÛŒ پیماید Ùˆ Ùقط قوم آلمانی این رسالت تاریخی را بر عهده دارد Ú©Ù‡ با این وضع مقابله کند Ùˆ هم با سرمایه داری آمریکایی Ùˆ هم با کمونیسم روسی مبارزه کند. آنان نیچه را رهبر Ùکری خود Ù…ÛŒ شناختند . زیرا معتقد بودند Ú©Ù‡ نیچه با ÙلسÙÛ€ خود راه را برای ظهور ابر مرد باز کرده است؛ ابر مردی Ú©Ù‡ "ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ سوی نیک Ùˆ بد" قرار داشت Ùˆ ØØ±Ù Ùˆ عملش ارزش های تازه ای بودند Ú©Ù‡ باید سر مشق قرار Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ از آن ها تبعیت Ù…ÛŒ شد. هیتلر هم از نظر " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی٠" آلمانی همین ابر مرد بود. ÙلسÙÛ€ هایدگر هم در همین راستا بود . داریوش آشوری یکی از اعضای گروه ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ بوده است Ú©Ù‡ مترجم دو اثر از نیچه Ùˆ همچنان نیز هوادار نیچه Ùˆ هایدگر است.
اگر انتشار غرب زدگی آل اØÙ…د را در پرتو چنین Ø¨ØØ« ها Ùˆ چنین ارتباطاتی ببینیم Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ کتاب غربزدگی Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª یا بیانیۀ " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابیÙ" ایرانی بوده است Ú©Ù‡ دنباله رو اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بوده اند. آشوری ده سال پس از نوشتن آن مقاله Ú©Ù‡ در آن ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ را Ùیلسو٠و ÙیلسوÙ٠تاریخ دانسته بود جزوه ای نوشته است با عنوان : "ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" Ùˆ با زیر عنوان "بازدیدی از نظریه ÛŒ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ درباره غربزدگی "(ÙØ±ÙˆØ±Ø¯ÛŒÙ† 1383) . آشوری علت Ø´ÛŒÙØªÚ¯ÛŒ اش را به اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ این گونه توجیه Ù…ÛŒ کند :
« ] اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ [ Ú¯ÙØªÙ…ان دیگری را بر سر بازار آورد Ú©Ù‡ از جبهۀ معنویت Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØª Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† شرقی به "مادیت" Ùˆ "نیهیلیسم"ØŒ Ùˆ علم Ùˆ تکنیک زدگی غرب ØÙ…له Ù…ÛŒ برد : این جبهۀ تازه ØŒ Ú©Ù‡ مشتاق "بازگشت به خود" Ùˆ "اصالت" شرقی Ùˆ اسلامی٠خود بود ØŒ با غربزدگی آل اØÙ…د Ùˆ نوشته های پر شور Ùˆ شتاب علی شریعتی زیرنÙوذ ÙØ¶Ø§ÛŒ "جهان سوم گرایی" روشنÙکری ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ]یعنی ژان پل سارتر ØŒ ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ امه سزر[ ØŒ در نیمه نخست دهۀ چهل دهان باز کرده بود ØŒ Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡ Ø±ÙØªÙ‡ زمینه ای ÙØ±Ø§Ù‡Ù… آمد Ú©Ù‡ این Ú¯ÙØªÙ…ان از زبان سیاسی – اجتماعی پا ÙØ±Ø§ تر بگذارد Ùˆ با ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ زبان ÙلسÙÛŒ - Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ او به میدان آید. در سال های بعد دو شاگرد هانری کربن ØŒ یکی سید ØØ³ÛŒÙ† نصر با اسلامیت دو آتشه اش ØŒ Ùˆ دیگری داریوش شایگان با گرایش های Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ در کتاب آسیا در برابر غرب به این ارکستر "معنویت شرقی" پیوستند Ùˆ دست آخر با بالا Ú¯Ø±ÙØªÙ† کار Ùˆ گرم تر شدن هر Ú†Ù‡ بیشتر بازار ØŒ Ø§ØØ³Ø§Ù† نراقی "جامعه شناس" نیز با یکی دو مجموعه ÛŒ مقاله ÛŒ "آنچه خود داشتی" به میان معرکه آمد ». ) همان ØµÙØÛ€ 7) .
آشوری رضا داوری را نیز شاگرد ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± Ùˆ ادامه دهندۀ راه اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ داند. (همان ØµÙØÛ€9 .)
آشوری ظاهرا آنچه را درباره ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ در "دو یادداشت" ]یادداشت نخستش[ در مجله نگاه نو Ú¯ÙØªÙ‡ بود Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ را " ÙیلسوÙ" Ùˆ " ÙیلسوÙ٠تاریخ" نامیده بود در جزوۀ مذکور از یاد برده است. البته Ú©Ù…ÛŒ پس ازمرگ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ این خبر شایع شد Ú©Ù‡ بعضی از مریدان ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ ،از جمله آقای آشوری ØŒ پس از آن Ú©Ù‡ معلوم شده مرادشان سخنان خوشایندی درباره مریدانشن Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ است، هر کدام به نوعی ØŒ بر او شوریده اند. زیرا آشوری در پانوشت شمارۀ 19 ØµÙØÛ€ 36 جزوۀ "ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" Ù…ÛŒ نویسد:
« کاش جا داشت Ú©Ù‡ از Ú¯ÙØªÙ‡ های ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ دربارۀ برخی ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† ØŒ مانند اÙلاطون Ùˆ ارسطو Ùˆ Ù‡Ú¯Ù„ Ùˆ نیچه ØŒ یادی بکنیم، ولی ترسم از این است Ú©Ù‡ مقاله بیش از اندازه دراز شود. اما همین یک جمله را درباره نیچه داشته باشید Ú©Ù‡ گمان Ù…ÛŒ کنم به عنوان مستوره بس باشد : «نیچه )... ( زمانی نرسیده بود Ú©Ù‡ زمان باقی٠پس ÙØ±Ø¯Ø§ Ùˆ مهدی٠منتظر را Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ø¯. اصلا زرتشت نیچه امام منتظر است.» (اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ : دیدار ÙØ±Ù‡ÛŒ Ùˆ ÙØªÙˆØØ§Øª آخرالزمان ØµÙØÛ€ 194) .
ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ دوره های تاریخی را بر پایۀ ظهور اسما به سه دوره بخش Ù…ÛŒ کند : هویت غیب ØŒ اسم آدم Ùˆ اسم یونان . دوره سوم از هزار Ùˆ پانصد سال پیش تا کنون غلبه داشته یعنی از عصر پیدایش ÙلسÙÙ‡ Ùˆ اÙلاطون Ùˆ ارسطو تا رنسانس Ùˆ روشنگری Ùˆ ظهور مدرنیته .
ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ گوید:
"تاریخ به عبارتی تاریخ٠اسم است Ùˆ به عبارتی در تاریخ ØŒ انسان مظهر اسم است ]...[ منتهی امروز ما طوری Ø·Ø±Ø ØªØ§Ø±ÛŒØ® Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ ØØªÛŒ در انقلاب هم اسما را یکی Ù…ÛŒ گیریم Ø› مانند غربی ها (Ú©Ù‡) علت را Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ ترقی Ùˆ تقدم از همین Ùکر است. بشر ترقی Ù…ÛŒ کند ØŒ معنی ترقی Ú©Ù‡ آمد تاریخ با اسمی از اÙلاطون شروع Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ اÙلاطون مظهر آن است. تاریخ از این نظر از ارسطو ترقی پیدا Ù…ÛŒ کند تا Ù…ÛŒ رسد به ملاصدرا Ùˆ بعد هم انقلاب را در کار Ù…ÛŒ آوریم ( دیدار ÙØ±Ù‡ÛŒ Ùˆ ÙØªÙˆØØ§Øª آخرالزمان ØµÙØÛ€ 21)
و نیز می گوید:
" بسم الله رØÙ…ان رØÛŒÙ… . مساله ای Ú©Ù‡ در روزگار ما اصلا Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÛŒ شود مساله ]ÛŒ[ اسماست Ùˆ این یعنی طاغوت زدگی "
(همان ØµÙØÛ€ 17)
از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ «غرب Ú©Ù„ باطل Ùˆ ØÙˆØ§Ù„ت تاریخی شیطان است» ( همان ØµÙØÙ‡ 62 ) یا «چهار صد سال تاریخ غرب]یعنی از رنسانس تا امروز[ سراسر باطل است. Ø¨ØØ±Ø§Ù† ابلیسی Ùˆ شیطانی ØŒ بطلان Ùˆ باطل .» ( همان ØµÙØÙ‡ 393)
از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ «اعلامیه جهانی ØÙ‚وق بشر اثری از انسانیت ندارد. آنچه هست انسان ممسوخ یعنی نسناس است Ú©Ù‡ اعلامیه جهانی ØÙ‚وق بشر را نوشته است.» ] همان ØµÙØÙ‡ 78[
البته اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ خود ØªØØª تاثیر هانری کربن (1978-1903 ) اسلام شناس ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ بوده است .
تاثیر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر جلال آل اØÙ…د
آشوری درباره تاثیر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر آل اØÙ…د Ùˆ وام گیری Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø " غرب زدگی" از ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ نویسد :
"ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ مقوله غرب زدگی را با زبانی پیچیده Ùˆ پر طمطراق ØŒ از دیدگاهی ÙلسÙÛŒ – Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ در مجالس خصوصی Ùˆ کلاس درس در دانشکدۀ ادبیات Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کرد . آل اØÙ…د هم در همان مجالس از او شنیده بود Ùˆ با شتاب زدگی خاص خود بی اعتنا به وجه نظری Ùˆ "ÙلسÙÛŒÙ" آن از دیدگاه ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ØŒ این Ù…Ùهوم را Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ به زبان خود Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯. ولی یک نکته را هم ÙØ±Ø§Ù…وش نباید کرد Ùˆ آن این Ú©Ù‡ پناه بردن٠دوباره ÛŒ آل اØÙ…د به اسلام در کتاب غربزدگی هم از Ø§Ø«Ø±Ù Ø§Ù†ÙØ§Ø³Ù ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بود. زیرا ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ از راه معنویت پناهی٠صوÙیانه به گونه ای، البته نا روشن، Ùˆ Ú†Ù‡ بسا ناهمساز، ØØ±Ù های ضد غرب Ùˆ ]ضد[ غرب زدگی خود را به اسلام Ùˆ قرآن مربوط Ù…ÛŒ کرد. به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ØŒ روی گرداندن از غرب Ùˆ غربزدگی Ùˆ "نیست انگاری" (نیهیلیسم) آن، Ùˆ Ø´ÙØ§ ÛŒØ§ÙØªÙ† از این بیماری، از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ØŒ به معنای بازگشت به دامان " شرق" Ùˆ معنویت آن بود Ú©Ù‡ در Ø¹Ø±ÙØ§Ù† نظری Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ تصو٠می بایست جست، Ú©Ù‡ آن را هم ØÙ‚یقت باطنی اسلام Ù…ÛŒ داند»
(" ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" ØµÙØØ§Øª 5-4).
آشوری بر Ú¯ÙØªÙ‡ های ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نام : "ØÚ©Ù…ت معنوی" Ù…ÛŒ نهد Ùˆ معتقد است Ú©Ù‡ : «سرچشمه ÛŒ تمامی این "ØÚ©Ù…ت معنوی" به هانری کرین (1978- 1903 ) Ù…ÛŒ رسد. پریدن از شاخ٠هایدگر به شاخ٠مØÛŒ الدین عربی Ùˆ سهروردی بدون توجه به ØªÙØ§ÙˆØª های اساسی زیر متن٠تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ آن ها Ùˆ این گمان Ú©Ù‡ به هوای دل خود Ù…ÛŒ شود از هر شاخی به هر شاخی پرید Ùˆ هرچیزی را به هرچیزی دوخت Ùˆ دوز کرد Ùˆ نام ÙلسÙÙ‡ Ùˆ ØÚ©Ù…ت بر آن گذاشت، از اثر Ù†Ùوذ Ùکری او ]= هانری کربن[ در شاگردانش است. ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نیز، در نیمه ÛŒ دهه ÛŒ 1320 ØŒ Ú©Ù‡ کربن به تهران آمده بود Ùˆ مجالسی برقرار کرده بود در آن مجالس شرکت داشته است.»
( همان پانوشت 13 ØµÙØÙ‡ ÛŒ 30)
.
داریوش آشوری در سال 1346 نقدی با عنوان : " هشیاری تاریخی : نگرشی در غرب زدگی Ùˆ مبانی نظری آن " بر کتاب غربزدگی جلال آل اØÙ…د نوشت Ùˆ سپس در سال 1348 در آن Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§ØªÛŒ بعمل آورد. او در آنجا Ù…ÛŒ نویسد:
«" غربزدگی" اساسی دارد یا زمینه ای یا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ قابل تامل ØŒ قابل بررسی ØŒ Ùˆ قابل Ø¯ÙØ§Ø¹ است Ùˆ آنچه به این مقاله ÛŒ بلند ]یعنی کتاب غربزدگی[ اهمیت بخشیده همین اساس Ùˆ زمینه است]...[ این Ú©Ù‡ آل اØÙ…د جرات چنین نگرشی را به خود داده اعتبار بزرگی برای اوست. Ùˆ از میان آن همه Ø±ÙØªÚ¯Ø§Ù†Ù راه تنها او بود Ú©Ù‡ چنین جسارتی Ùˆ همتی را در خود دید.»(در متنی Ú©Ù‡ روی اینترنت است ØµÙØÛ€ 15).
اگر واقعا آقای داریوش آشوری به ØØ±Ùهایی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ زدند اعتقاد داشته اند پس چرا سالهاست Ú©Ù‡ در پاریس، در پایتخت یک کشور استعماری، رØÙ„ اقامت اÙکنده اند؟ شاید هم به ØØ±Ù های خود اعتقادی نداشته اند Ùˆ برای عوام ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ این سخنان را Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ‡ اند؟ Ùˆ چرا ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ امه سزر ØŒ این دو استعمار ستیز، در کشور استعمار گر ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ ماندند واندیشه های گهر بار خود را به زبان استعمار گران ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ نوشتند نه به زبان های Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی؟ Ùˆ چرا Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚اییان آرزو دارند Ú©Ù‡ از Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا به کشور های غربی مهاجرت کنند ØŸ از این Ú©Ù‡ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ مریدانش مروج غرب ستیزی Ùˆ یهود ستیزی بوده اند Ø´Ú©ÛŒ نیست .اما آیا این Ø§ÙØªØ®Ø§Ø±ÛŒ برای آنان است ØŸ
آشوری می نویسد:
« شکست نهضت های ملی استقلال طلب در تØÙ‚Ù‚ بخشیدن به آرزوی های بهروزی ملت های به استقلال رسیده Ùˆ پیدایی اشکال نوین Ùˆ مخÙÛŒ استعمار، اندیشمندان این سرزمین ها را برانگیخت Ú©Ù‡ ریشه های درد را عمیق تر بکاوند Ùˆ مساله را نه تنها با ارزیابی وضع تاریخی خود، بلکه ØØªÛŒ با تØÙ„یل Ùˆ ارزیابی وضع تاریخی کشورهای مسلط، بررسی کنند Ùˆ این کار را در غرب تا جایی Ú©Ù‡ ما خبر داریم، گروه متÙکران پیوسته به سارتر، مانند ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ سزر، به طرز بهتر Ùˆ عمیق تری انجام داده اند. اهمیت بررسی آن ها در این است Ú©Ù‡ بر وجوه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اخلاقی استعمار زدگی توجه خاص کرده اند Ùˆ در "غرب زدگی"
آل اØÙ…د نیز گرده ای از این توجه است اما نه عمیق». (ØµÙØØ§Øª 15 -14)
دیدیم Ú©Ù‡ جلال آل اØÙ…د در Ù…ØØ¶Ø± اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ کسب Ùیض Ù…ÛŒ کرده است. اما Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ اندیشی Ùˆ پریشان گویی ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر ذهن آل اØÙ…د Ú†Ù‡ تاثیری داشته است معلوم نیست. آنچه داریوش آشوری از ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نقل Ù…ÛŒ کند بیانگر این است Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ به نیروی جادویی کلمات سخت معتقد بوده Ùˆ ذهنی خراÙÛŒ Ùˆ جادو باورداشته است. اگر کتاب غربزدگی آل اØÙ…د را مجموعۀ چند مقاله بدانیم Ú©Ù‡ یک ژورنالیست در برهه های زمانی مختل٠نوشته است شاید Ù…ÛŒ شد با آن برخورد دیگری داشت؛ اما نه اکنون Ú©Ù‡ آن را اثری Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ در دهۀ چهل شهرت ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ داشته Ùˆ Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª روشنÙکران شناخته Ù…ÛŒ شده است.
نظریه ÛŒ ذهنیت ابتدایی لوسین لوی-برول بر سورئالیست ها Ùˆ جیمز جوس وتی.اس. الیوت Ùˆ ویلیام ÙØ§Ú©Ù†Ø± تاثیر زیادی گذاشت. جریان سیال ذهن اصطلاØÛŒ بود Ú©Ù‡ برای توصی٠ذهنیت مغشوش Ùˆ در هم ریخته ÛŒ قهرمانان داستان های مدرنیسم به کار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. ذهنیتی Ú©Ù‡ نویسنده بر پایه ÛŒ نظریه ÛŒ ذهنیت ابتدایی لوی-برول به طور تصنعی برای قهرمانان داستانش ساخته بود. اما ما در کتاب غربزدگی با این ذهنیت ابتدایی یا با این جریان سیال ذهن به طور طبیعی روبرو Ù…ÛŒ شویم. چون ذهنیت آل اØÙ…د به طور طبیعی ابتدایی است؛ زیرا Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ در هم ریخته است. بنابراین تقدم Ùˆ تاخر رویدادها در ذهن او به هم ریخته اند. زمان برایش امری ذهنی شده است. کسانی Ú©Ù‡ کتاب ارنست کاسیرر ÙلسÙÛ€ روشنگری4 را خوانده باشند، اگر دقت کرده باشند ØŒ در ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند Ú©Ù‡ برای تاسیس هر علمی تبیین ÙØ§Ú©Øª های آن علم به عوامل درون باش توجه Ù…ÛŒ شود برخلا٠دوران قرون وسطی Ú©Ù‡ به عاملی برون باش ( مثلا خدا یا شیطان) متوسل Ù…ÛŒ شدند. برای ذهن های قرون وسطایی مانند ذهن جلال آل اØÙ…د یا ذهن شریعتی5 علت هر چیزی یا خداست یا شیطان. اما در عین ØØ§Ù„ ذهنیت مانوی آن دو جنبه ÛŒ این جهانی نیز پیدا کرده بودند. از اینرو برای آل اØÙ…د تولیدکنندگان ماشین اهریمن اند Ùˆ مصر٠کنندگان ماشین اهورا. تازه معلوم هم نیست Ú©Ù‡ منظور از ماشین، صنعت است یا اتومبیل. ذهنیت اسطوره ای – دینی وقتی به دنبال علت Ù…ÛŒ گردد، این علت یا یکی از خدایان است یا یکی از شیاطین. برای روشنÙکران ایرانی، اعم از Ú†Ù¾ Ùˆ راست، این شیطان، غرب است. ذهنیت ابتدایی پشت هر رویدادی دست جادوگری را دست اندر کار Ù…ÛŒ بیند. روشنÙکر جهان سومی هم وقوع هر ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای را بر اثر اراده ÛŒ شیطان (=غرب) یا جادوگر (=غرب) Ù…ÛŒ داند. خلاصۀ پیام کتاب غربزدگی آل اØÙ…د این است Ú©Ù‡ مسبب عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ú¯ÛŒ ما استعمار غرب است. یعنی علت را برون باش Ù…ÛŒ داند نه درون باش. آل اØÙ…د Ùˆ گروهی Ú©Ù‡ گرد اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ جمع شده بودند ذهنیتی جادویی-اسطوره ای داشته اند Ú©Ù‡ این ذهنیت مانع تØÙ„یل درست امور Ù…ÛŒ شده است. ایران هیچگاه مستعمره ÛŒ هیچ کشوری نبوده است. آیا ایرانی Ú©Ù‡ مستعمره ÛŒ هیچ کشوری نبوده است Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر است یا هند Ú©Ù‡ مستعمره ÛŒ انگلستان بوده است؟ هنگ Ú©Ù†Ú¯ Ú©Ù‡ زمانی مستعمرۀ انگلیس بوده Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر است یا دیگر شهر های چین Ú©Ù‡ مستعمره نبوده اند ØŸ اگرمن با کتاب های لوسین لوی- برول مانند: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده6 Ùˆ ذهنیت ابتدایی7 Ùˆ کتاب ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک : اندیشه اسطوره ای8 آشنا نبودم آنچه را در ایران Ù…ÛŒ گذرد نمی Ùهمیدم. ما در مرØÙ„Û€ تÙکر جادویی- اسطوره ای هستیم. اگر آل اØÙ…د خواهان صنعتی شدن ایران بوده است پس چرا در کتاب غربزدگی در ÙØµÙ„ " Ú©Ù…ÛŒ هم از ماشین زدگی" به انتقاد از جامعه ÛŒ صنعتی Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ جوامع پیش - صنعتی را بهتر از جوامع صنعتی Ù…ÛŒ داند؟ برداشتش آل اØÙ…د از رمان های غربی Ú©Ù‡ به عنوان پشتوانۀ نظر خود ØŒ در این ارتباط، ذکر Ù…ÛŒ کند نادرست است. مثلا یونسکو ازخطر ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… سخن Ù…ÛŒ گوید ولی آل اØÙ…د به نادرست تصور کرده است Ú©Ù‡ یونسکو از خطر ماشینیسم ØØ±Ù Ù…ÛŒ زند. Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ ذهن آل اØÙ…د مانند هر ذهن ابتدایی دیگری پایبند اصل امتناع تناقض نیست. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نماند Ú©Ù‡ پس از انقلاب 57 تاکید از صنعت بر تجارت قرار Ú¯Ø±ÙØª. آل اØÙ…د Ùˆ امثال او Ù…ÛŒ خواهند موضوعاتی را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù†Ø¯ Ùˆ مورد Ø¨ØØ« قرار دهند Ú©Ù‡ در آنها مطالعه ای ندارند؛ ولی در مقابل پیش داوری های ذهنی عجیب Ùˆ غریبی نسبت به آنها دارند. در اینجا نخست این موضوع را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ آیا استعمار مسبب عقب ماندگی کشورهای آسیایی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی بوده است؟ از دیدگاه های مختلÙÛŒ Ù…ÛŒ توان این موضوع را بررسی کرد. یکی از دیدگاه مقایسۀ ذهنیت ØØ§Ú©Ù… بر جوامع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÛ€ صنعتی غرب وجوامع غیر غربی (ارنست کاسیرر ولوسین لوی-برول ) دیگری از دیدگاه نقش دین در مناسبات اقتصادی( ماکس وبر ) Ùˆ سه دیگر از دیدگاه شیوۀ تولید( کارل مارکس).
مارکس و مسئلۀ استعمار
اگر نه همۀ ØŒ لااقل اکثر ØŒ نویسندگان غرب ستیز Ùˆ یا به قول خودشان "ضد امپریالیست" ØŒ ظاهرا به نظریات کارل مارکس در بارۀ نظام سرمایه داری متوسل Ù…ÛŒ شوند. بنابراین جا دارد Ú©Ù‡ نخست نظر مارکس را در بارۀ استعمار غرب جویا شویم. مارکس همه چیز را از دیدگاه شیوه ÛŒ تولید Ù…ÛŒ بیند. او معتقد بود Ú©Ù‡ شیوه ÛŒ تولید آسیایی، سبب در جا زدن کشورهای آسیایی شده است. او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ کشورهای آسیایی ایستا هستند Ùˆ نیروی درونی لازم برای تغییر Ùˆ تØÙˆÙ„ را ÙØ§Ù‚دند. Ùˆ به پیروی از منتسکیو جوامع آسیایی را به خاطر عدم ØªØØ±Ú© Ùˆ ایستا بودن جوامع بدون تاریخ Ù…ÛŒ دانست. بنابراین او معتقد بود Ú©Ù‡ نیروی لازم برای تغییر دادن شرایط ایستای جوامع شرقی باید از برون این جوامع بیاید. او در مقالاتی Ú©Ù‡ درباره ÛŒ نقش استعمار انگلیس در هند نوشته به این موضوع پرداخته است. او Ù…ÛŒ گوید: "انگلستان ابزار کور تاریخ برای تØÙ‚Ù‚ انقلاب اجتماعی در آسیا بوده است». مثلا ازنظر نظر ماركس چين «نقطة مقابل اروپاست.» چين «اين نيمه‌تمدن پوسيده» Ùˆ «كهنترين امپراتوري جهان» در سكنة خود «ØÙ…اقت موروثي» را تلقين مي‌كند Ùˆ «برخلا٠عقربه‌هاي زمان به زندگي گياهي خود ادامه مي‌دهد.» چين «نمايندة جهان منسوخ‌ شده است»؛ اما « تلاش مي‌كند كه خود را با اين توهم ÙØ±ÙŠØ¨ دهد كه كمال آسماني است». ماركس در مقالة مهمي كه در سال 1862 نوشته است، ÙØ±Ù…ول استاندارد خود از استبداد شرقي Ùˆ شيوة توليد آسيايي را يكبار ديگر در مورد امپراتوري چين به‌كار مي‌برد Ùˆ دربارة قيام تاي‌پينگ مي‌گويد كه چين «اين ÙØ³ÙŠÙ„ زنده» بر اثر انقلاب متشنج شده است. سپس Ù…ÙŠâ€ŒØ§ÙØ²Ø§ÙŠØ¯: «هيچ‌چيز Ùوق‌العاده‌اي در اين قيام نيست. چون شالوده‌هاي اجتماعي امپراتوري‌‌هاي خاورزمين همواره Ø¨ÙŠâ€ŒØªØØ±Ùƒ Ùˆ ايستايند، (اين امر موجب مي‌شود به جاي آنكه نيروي اتباع آنها در راه سازندگي جامعه به‌كار Ø§ÙØªØ¯) در اتباع Ùˆ قبايل آنها ناآرامي بي‌وقÙه‌اي به وجود آيد كه آنان را برمي‌انگيزد كه كنترل رو ساخت سياسي را به دست گيرند.» داوري ماركس در مورد انقلابيون تاي‌پينگ به‌طورغريبي تند Ùˆ خصمانه است. او آنان را چنين توصي٠مي‌كند:
«اين انقلابيون در نظر توده‌هاي مردم Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ§Ù†Ú¯ÙŠØ²ØªØ±Ù†Ø¯ تا ÙØ±Ù…انروايان قديم. به نظر مي‌آيد كه سرنوشت آنان چيزي جز اين نبوده كه با ويرانگري عظيمي كه شكل Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ¢ÙˆØ±ÙŠ ÙŠØ§ÙØªÙ‡ است، به مقابله با ركود Ùˆ ØªØØ¬Ø± Ù…ØØ§Ùظه‌كاران برخاسته باشند. اما ويرانگري آنان بدون ذره‌اي از سازندگي Ùˆ نوآوري است.» اين انقلابيون كه از ميان «اراذل Ùˆ اوباش Ùˆ عناصر ÙØ±ÙˆÙ…ايه Ùˆ ولگرد» دستچين شده‌اند، اختيار تام داشته‌اند كه هر اهانت قابل تصوري را نسبت به زنان Ùˆ دختران روا دارند.» انقلابيون تاي‌پينگ «پس از ده سال با ÙØ¹Ø§Ù„يتي پر سروصدا همه‌چيز را ويران كردند بي‌آنكه چيزي به وجود آورند.» 9
مارکس روسیه را نیز کشوری نیمه آسیایی Ù…ÛŒ دانست Ùˆ رژیم آن را استبداد شرقی . لنین وقتی در روسیه به قدرت رسید با همه توان خود در ØÙظ امپراتوری تزار ها کوشید. او برای تضعی٠کشورهای مستعمراتی رقیب دست به انواع تبلیغات ضد مارکسیستی Ùˆ ارتجاعی Ù…ÛŒ زد. لنین ØØªÛŒ اسلام گرایان را تشویق به جهاد بر ضد "امپریالیست ها" یعنی انگلستان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ù…ÛŒ کرد. آل اØÙ…د Ùˆ آشوری Ùˆ دیگران نیز ØØ±Ù های لنین را غرغره Ù…ÛŒ کنند. بر خلا٠نظر لنین ØŒ مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ داشتن مستعمرات هزینه دارد Ùˆ این هزینه را مالیات دهندگان انگلیسی Ù…ÛŒ پردازند. Ùˆ Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª چرا دولت انگلستان ØµØ±ÙØ§ برای پرستیژ Ùˆ جاه طلبی، پول مالیات دهندگان انگلیسی را صر٠مستعمره داری Ù…ÛŒ کند.
ماکس وبر و ظهور سرمایه داری صنعتی درغرب
ÙØ±Ø¯ دیگری Ú©Ù‡ به بررسی ØªÙØ§ÙˆØª تمدن های شرق Ùˆ غرب پرداخته ماکس وبر جامعه شناس آلمانی ( 1920-1864) است.
وبر به این موضوع علاقمندبود Ú©Ù‡ بÙهمد Ú†Ù‡ چیزی سبب شد Ú©Ù‡ سرمایه داری صنعتی Ùقط در غرب ظهور کند نه در کشورهای آسیایی مانند چین، هند یا در کشورهای اسلامی؟ برخلا٠مارکس Ú©Ù‡ شیوه ÛŒ تولید را زیربنا Ùˆ دین Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را روبنا Ù…ÛŒ دانست وبر دین را عامل تغییر Ù…ÛŒ پنداشت. بنابراین به مطالعه ÛŒ Ú©Ù†Ùوسیونیسم، هندوئیسم ØŒ یهودیت ØŒ مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام پرداخت. او به این نتیجه رسید Ú©Ù‡ Ùقط پروتستانیسم بوده Ú©Ù‡ برای رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی مساعد بوده است. بنابراین علت رشد نکردن مناسبات سرمایه داری صنعتی در کشورهای غیر پروتستان دین ØØ§Ú©Ù… بر آن کشورها بوده است. مطالعات وبر درباره ÛŒ اسلام به هنگام مرگش ناتمام بود. اما از یادداشت هایی Ú©Ù‡ در این باره از او به جای مانده است Ù…ÛŒ توان Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ نظرش Ú†Ù‡ بوده است. وبر Ù…ÛŒ گوید:« اسلام به منزله ÛŒ اعتقادی شخصی مانعی در راه ÙØ¹Ø§Ù„یت اقتصادی نیست(...) اما دولتی Ú©Ù‡ در چارچوب اسلام Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ تشکیلات آن Ùˆ نیز نظام قضایی Ù…ØØµÙˆØ± در قوانین شرع سبب ایجاد نوعی پاتریمونیالیسم شرقی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ این پاتریمونیالیسم مانع پیدایش Ùˆ رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی Ùˆ در نتیجه مانع پیدایش جامعه ÛŒ مدرن Ù…ÛŒ شود. »البته این نظر ماکس وبر مورد Ø¨ØØ« جامعه شناسان Ùˆ اسلام شناسان بوده Ùˆ هست. 10
نظریۀ ماکس وبر در بارۀ بی همتا بودن عقلانیت غربی
وبر در مقاله ای که در مقدمه ی جلد یکم کتاب جامعه شناسی دین به چاپ رسیده است می نویسد :
« مسائل تاریخ جهان، Ù…ØØµÙˆÙ„ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مدرن اروپا هستند. یکی از این مسائل Ú©Ù‡ به ضرورت Ùˆ به درستی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود این است Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ مجموعه شرایطی دست به دست هم دادند تا Ùقط در کشورهای غربی آن نوع آثار ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شوند Ùˆ نیز در جهتی تکامل یابند Ú©Ù‡ ØŒ لااقل از نظر ما ØŒ اهمیت Ùˆ اعتباری جهانی داشته باشند؟
Ùقط در مغرب زمین " علم" به آن مرØÙ„Ù‡ از تکامل رسیده است Ú©Ù‡ امروزه "اعتباری" جهانی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. در کشورهای غیر غربی، دانش تجربی، تامل درباره ÛŒ جهان Ùˆ مسائل زندگی، ØÚ©Ù…ت عمیق درباره ÛŒ امور زندگانی- خواه ÙلسÙÛŒ خواه دینی – وجود داشته اند، اما رشد کامل الهیات سیستماتیک ØªØØª تاثیر هلنیسم Ùقط در مسیØÛŒØª صورت Ú¯Ø±ÙØª ( البته در اسلام Ùˆ بعضی ÙØ±Ù‚Ù‡ های دینی هندوان Ù…Ø¨Ø§ØØ« مقدماتی کلام دیده Ù…ÛŒ شوند.)
در دیگر سرزمین ها Ùˆ بیش از همه در هند، چین، بابل Ùˆ مصر شناخت دقیقی در قلمروهای ستاره شناسی وجود داشته Ùˆ رصد های Ùوق العاده ظریÙÛŒ نیز صورت Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. اما ستاره شناسی بابلیها Ùˆ نیز دیگر اقوام بر ریاضیات، Ú©Ù‡ تØÙˆÙ„ ستاره شناسی را ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ کند، استوار نبود. این یونانیان بودند Ú©Ù‡ نجوم را بر ریاضیات متکی کردند. هندسه ÛŒ هندی ÙØ§Ù‚د روش "اثبات" ]قضایای هندسی[ بود. اما در اینجا نیز یونانیان بودند Ú©Ù‡ هندسه را به صورت علمی سیستماتیک درآوردند Ùˆ هم آنان بودند Ú©Ù‡ مکانیک Ùˆ Ùیزیک را نیز Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù†Ø¯. در هند علوم طبیعی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª کرده بودند اما آن علوم بر آزمایش هایی Ú©Ù‡ درستی یا نادرستی شان را نشان دهند، متکی نبودند. ولی در یونان باستان Ø´Ú©Ù„ مقدماتی راست آزمایی مستدل ]Ú©Ù‡ درستی یا نادرستی ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ای را نشان Ù…ÛŒ داد[ وجود داشت؛ اما راست آزمایی مستدل اساسا دستاورد دوره ÛŒ رنسانس Ùˆ ]به ویژه[ لابراتورهای مدرن غربی است. در هیچ تمدن غیر از تمدن غربی شیمی استدلالی وجود نداشته است.
گرچه در هند Ùنون تجربی پزشکی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª بسیاری کرده بود اما این Ùنون مبانی Ùیزیولوژیک Ùˆ به ویژه مبانی بیوشیمیایی نداشتند. این ادعا درست است Ú©Ù‡ ماکیاولی پیشگامانی در هند داشته است، اما اندیشه ÛŒ سیاسی آسیاییان درباره ÛŒ دولت ÙØ§Ù‚د روش سیستماتیکی است Ú©Ù‡ قابل قیاس با روش ارسطو باشد؛ Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ اندیشه ÛŒ سیاسی آسیاییان ÙØ§Ù‚د Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… عقلانی است. به رغم همه پیش بینی های ØÙ‚وقی در هند )مکتب میماسا Mimamsa) Ùˆ به رغم همه ÛŒ طبقه بندی های وسیع ØÙ‚وقی هندیان، آنان ÙØ§Ù‚د Ø´Ú©Ù„ های سیستماتیک آیین دادرسی رÙÙ…ÛŒ Ùˆ ØÙ‚وق غربی متاثر از آن هستند؛ چیزهایی Ú©Ù‡ برای امر قضاوت عقلانی، بسیار ضروری اند. در هند ساختار ØÙ‚وق قضایی وجود نداشته است.»11
ماکس وبر درباره ÛŒ جنگ میان یوناییان Ùˆ ایرانیان نیز Ø¨ØØ« کرده است. وبر معتقد است اگر خشایارشا در جنگ سالامیس یونانیان را شکست Ù…ÛŒ داد، این شکست سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ دینی-Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ایرانی بر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عقلانی یونان چیره شود Ùˆ ریشه عقلانیت در یونان بخشکد Ùˆ راه Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ بسته شود. ماکس وبر درباره غلبه کاتولیسیسم بر میترائیسم در رÙÙ… باستان نیز اظهار نظر کرده است. به نظر او اگر میترائیسم پیروزشده بود Ùˆ کاتولیسیسم شکست خورده بود این پیروزی سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† بر عقلانیت مستولی شود. البته آباء کلیسا برای خنثی کردن Ù†Ùوذ میترائیسم در میان کشاورزان رÙÙ…ÛŒ تلاش بسیار کردند Ùˆ ØØªÛŒ ناچار شدند روز تولد عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø±Ø§ منطبق با روز زایش خورشید یعنی شب یلدا کنند ( البته با چند روز اختلاÙ). بنابراین از نظر وبر غرب مظهر عقلانیت، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ علم سیستماتیک بوده است . ولی شرق هیچ گاه به علم سیستماتیک Ùˆ تÙکر سیستماتیک نرسیده است. اگر ایران مانند کشورهای غربی نیست یا ایرانی مانند غربی نمی اندیشد علتش استعمار غرب نیست. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ها متنوع اند Ùˆ شیوه های اندیشیدن نیز گوناگون. در تایید سخن وبر نظر وائل بن ØÙ„اق را متذکر Ù…ÛŒ شوم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید در اسلام " دولت " وجود نداشته است. دولت یک پدیدۀ اروپایی است. دولت - ملت های مدرن غربی Ú©Ù‡ ØŒ Ú©Ù… Ùˆ بیش ،سکولارند Ùˆ در آنها تÙکیک قوای مقننه ØŒ مجریه Ùˆ قضاییه وجود دارند دستاورد های نظریه پردازی های متÙکران روشنگری اند.12
آل اØÙ…د در کتاب غربزدگی Ù…ÛŒ نویسد:
«چون همه جا ظلم است Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ Ùˆ Ø®Ùقان Ùˆ تبعیض! Ùˆ به همین علت هاست Ú©Ù‡ در پانزده شعبان چنان جشنی میگیریم Ú©Ù‡ نوروز از ØØ³Ø¯ دق کند. Ùˆ با همین اعتقاد است Ú©Ù‡ تمام آن 90 درصد اهالی غیور مملکت دولت را عمله ÛŒ ظلم میدانند Ùˆ غاصب ØÙ‚ امام زمان (اعلی ØØ¶Ø±Øª ولی عصر عجله الله تعالی ÙØ±Ø¬Ù‡)».(ØµÙØÙ‡ ÛŒ 104)
مرØÙˆÙ… آل اØÙ…د در اینجا اعتقاد شیعه را بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نه ارتباطی به رژیم پهلوی دارد Ùˆ نه به هیچ سلسله ÛŒ سلطنتی دیگری؛ ونه ارتباطی به ظلم دارد Ùˆ نه رابطه ای با آزادی خواهی Ùˆ اعتراض. ماکس وبر در کتابش: جامعه شناسی ØÙ‚وق در Ù…Ø¨ØØ«: قوانین ایران (تشیع) Ù…ÛŒ نویسد:
«(...) اعتقاد به امام غایب Ú©Ù‡ در نظریه ÛŒ رسمی معصوم شناخته Ù…ÛŒ شود جانشین ضعیÙÛŒ برای سنت است. شاه Ú©Ù‡ از دیدگاه مذهب شیعه ÙØ±Ù…انروایی غاصب Ùˆ جایر است ] جایر یعنی کسی Ú©Ù‡ بدون رعایت قوانین شرعی شیعه قدرت را به دست گیرد Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت کند.[ قضات را تایید Ù…ÛŒ کند Ùˆ ناچار است Ú©Ù‡ به توقعات Ù…ØªÙ†ÙØ°ÛŒÙ† Ù…ØÙ„ÛŒ توجه Ùوق العاده ای مبذول دارد. تایید قضات از سوی شاه به معنای " نصب" آنان از طر٠وی نیست بلکه بیشتر اعلام قبولی داوطلبان ]مسند قضا[ است Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ های علمیه درس خوانده Ùˆ ÙØ§Ø±Øº Ø§Ù„ØªØØµÛŒÙ„ شده اند. (...) ÙØ±Ù‚Ù‡ گرایی شدید شیعه – Ú©Ù‡ بر اثر میراثی Ú©Ù‡ از تعصب زردشتی به او رسیده شدیدتر نیز شده است- هرگونه داد Ùˆ ستدی را با غیر مسلمان Ú©Ù‡ او را نجس Ù…ÛŒ داند، ØØ±Ø§Ù… Ù…ÛŒ شمرد. اما این قرنطینه ÛŒ دینی Ú©Ù‡ قانون مقدس Ù…ÛŒ طلبد سرانجام از طریق "کلاه شرعی " تقریبا به طور کامل کنار گذاشته است (...) گرچه ØÛŒØ·Ù‡ Ù†Ùوذ تئو کراسی کاهش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است ØŒ اما هنوز هم Ù†Ùوذ عنصر تئوکراتیک به اضاÙÙ‡ ویژگی های عجیب Ùˆ غریب پاتریمونیالیسم شرقی در ÙØ¹Ø§Ù„یت های اقتصادی ØØ§Ø¦Ø² اهمیت اند. »13
جلال آل اØÙ…د Ùˆ امثال او خواهان تداوم این "قرنطینه" ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اقتصادی بوده اند. ماکس وبر در مطلب بالا انگشت بر نکات مهمی Ù…ÛŒ گذارد Ú©Ù‡ از دید ایرانیان "روشنÙکر" پوشیده مانده است. یکی این Ú©Ù‡ نه شاه ( البته وبر در دورۀ قاجار بوده است نه پهلوی ها ) بلکه علما ØµØ§ØØ¨ Ù†Ùوذ در میان مردم بوده اند Ùˆ دیگر این Ú©Ù‡ جامعه ایران یک جامعۀ دینی یا تئوکراتیک است. با انقلاب اسلامی 1357 ØÚ©ÙˆÙ…ت هم تئوکراتیک شد. علاوه بر آن وبر از ویژگی های عجیب Ùˆ غریب پاتریمونیالیسم شرقی سخن Ù…ÛŒ گوید.
بر جوامع خاورمیانه پاتریمونیالیسم ØØ§Ú©Ù… است نه نئولیبرالیسم. "روشنÙکران" Ùˆ ژورنالیست های ایرانی چون تمایلات Ú†Ù¾ÛŒ دارند Ùکر Ù…ÛŒ کنند لیبرالیسم Ùˆ نئولیبرالیسم یعنی هرج Ùˆ مرج اقتصادی. از نظر وبر برای ظهور جامعۀ سرمایه داری باید آن جامعه عقلانی شود. ØÚ©ÙˆÙ…ت، ارگان ØÚ©ÙˆÙ…تی، دستگاه قضایی، دستگاه قانون گذاری همه باید عقلانی شوند تا نظام اقتصاد لیبرالی یا بازار آزاد بتواند کار کند. برای این Ú©Ù‡ روند عقلانی کردن جامعه Ùˆ ارگان های آن شروع شود وجود Ú†Ù‡ چیزی ضروری است؟ شاید بعضی ها بگویند Ú©Ù‡ روسیه Ùˆ چین Ùˆ ژاپن یا کشورهایی مانند کره جنوبی Ùˆ مالزی نیز صنعتی شده اند Ùˆ این شرایطی را Ú©Ù‡ وبر برمی شمارد نداشته اند.ولی کشور های نامبرده دنباله رو Ùˆ مقلد غرب بوده اند نه مبدع صنعت. استالین Ùˆ مائو با هزینه های سنگینی Ú©Ù‡ بر مردم کشورهایشان تØÙ…یل کردند از جمله کشتارهای چند میلیونی، برپایی اردوگاه های کار اجباری چند میلیونی، روند صنعتی کردن کشورهایشان را به پیش بردند.
این موضوع Ú©Ù‡ کشورهای غربی در علم Ùˆ صنعت Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ مثلا کشورهای خاورمیانه این طور نیستند با استعمار Ùˆ مناسبات اقتصادی ارتباطی ندارد. برای Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ دستیابی به صنعت مدرن نیاز به ذهنیتی است Ú©Ù‡ مردمان این کشورها ÙØ§Ù‚دند. کشور های غیر غربی گالیله ØŒ کپلر Ùˆ نیوتن نداشته اند. الکساندر کوایره در کتاب : از دنیای بسته تا کیهان بیکران Ù…ÛŒ نویسد وقتی نظریه خورشید - مرکزی را کوپرنیک ارائه داد وجدان اروپایی بر خود لرزید. چون دنیای بستۀ کلیسای کاتولیک متزلزل شده بود. آیا چنین زلزله های Ùکری را مردمان کشور های خاور میانه تجربه کرده اند ØŸ هر گز. ذهنیت ابتدایی نویسندۀ کتاب غربزدگی با آزادی زنان، نیز سر ستیز دارد. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
« یک تضاد دیگر؛ از واجبات غربزدگی Ùˆ مستلزمات آن آزادی دادن به زنان است. ظاهرا لابد Ø§ØØ³Ø§Ø³ کرده بودیم Ú©Ù‡ به قدرت کار این 50 درصد نیروی انسانی مملکت نیازمندیم Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒÙ… آب Ùˆ جارو کنند Ùˆ راه بندها را بردارند تا
قاÙله ÛŒ نسوان برسد(...) به زن تنها اجازه ÛŒ تظاهر در اجتماع را داده ایم. Ùقط تظاهر، یعنی خودنمایی، یعنی زن را Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ سنت Ùˆ خانواده Ùˆ نسل Ùˆ خون است به ولنگاری کشیده ایم. به Ú©ÙˆÚ†Ù‡ آورده ایم. به خودنمایی Ùˆ بی بند Ùˆ باری وا داشته ایم. Ú©Ù‡ سر Ùˆ رو را ØµÙØ§ بدهد Ùˆ هر روز ریخت Ùˆ مد تازه را به خود ببندد Ùˆ ول بگردد.» (ØµÙØÙ‡ 102)
آیا این عبارات ØŒ سخنان یک Ù…ØØ§Ùظه کار٠انقلابی یعنی یک ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª نیست؟ آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
«(شیخ ÙØ¶Ù„ الله نوری) به عنوان Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ "مشروعه " باید بالای دار برود(...) Ùˆ به عنوان Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ تشیع اسلامی(...).از آن روز بود Ú©Ù‡ نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند . Ùˆ من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شد. » (غربزدگی ØµÙØÙ‡ 78 .)
پس آل اØÙ…د انقلاب مشروطه را نیزاز مصائب غربزدگی Ù…ÛŒ داند وخواهان "مشروعه" Ùˆ مداخلۀ ÙØ¹Ø§Ù„ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØ§Ù† در سیاست بوده است.
Ù…ÛŒ گویند آل اØÙ…د نخست به ØØ²Ø¨ توده پیوست Ùˆ سپس به نیروی سوم. علاوه بر این ØªØØª تاثیر مرØÙˆÙ… مصدق Ùˆ جبهه ÛŒ ملی نیز بوده است . آیا مرØÙˆÙ… مصدق آن چنان Ú©Ù‡ شایع است یک لیبرال بود؟ نخستین پرسشی Ú©Ù‡ از عنوان "جبهه ملی" به ذهن خطور Ù…ÛŒ کند این است : آیا "جبهۀ ملی" در ایران دارای همان ایدئولوژی ،مثلا ØŒ "جبهۀ ملی" در ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ است؟ یعنی یک سازمان ÙØ§Ø´ÛŒØ³ØªÛŒ است؟ یا به دیگر سخن ØŒ سازمانی از Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی است؟ قراین نشان Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آری. مرØÙˆÙ… Ù…ØÙ…د مصدق یک Ù…ØØ§Ùظه کار بود اما نه Ù…ØØ§Ùظه کاری معمولی. او یک Ù…ØØ§Ùظه کار انقلابی یا Ù…ØØ§Ùظه کار برانداز بود؛ همچنان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانیم خاندان پهلوی را از ایران ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ داد. Ù…ØØ§Ùظظه کاران انقلابی Ø§ØªÙØ§Ù‚ا خیلی هم ضد غربی ،به ویژه، ضد انگلیسی Ùˆ ضد آمریکایی اند. موضع گیری های اعضای "جبهه ملی" در مقاطع مختل٠و در بزنگاه های ØØ³Ø§Ø³ ØŒ موضع گیری های Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی بوده است نه موضع گیری های لیبرالی.
ÙˆØØ´Øª انسان ابتدایی از نوآوری
آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد:
«آدم غرب زده شخصیت ندارد، چیزی است بی اصالت. خودش Ùˆ خانه اش Ùˆ ØØ±Ù هایش بوی هیچ چیزی را نمی دهد(...) آدم غرب زده قرتی است. زن ØµÙØª است. به خودش خیلی Ù…ÛŒ رسد. به سر Ùˆ پوزش خیلی ور Ù…ÛŒ رود. ØØªÛŒ گاهی زیر ابرو بر Ù…ÛŒ دارد. به Ú©ÙØ´ Ùˆ لباس Ùˆ خانه اش خیلی اهمیت Ù…ÛŒ دهد. همیشه انگار از لای زر ورق باز شده است.» ( ØµÙØØ§Øª 47-146)
همه ÛŒ این ØØ±Ù ها دلیل بر آنند Ú©Ù‡ گوینده اش یک سنت پرست است Ú©Ù‡ از سست شدن رسوم سنتی به ÙˆØØ´Øª Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. از نظر لوی- برول مشخصه ÛŒ ذهنیت ابتدایی ÙˆØØ´Øª از نوآوری است. انسان ابتدایی از هر گونه نوآوری در هر زمینه ای ÙˆØØ´Øª دارد. او دیروز جاویدان یا سنت را Ù…ÛŒ پرستد. به هم خوردن این دیروز جاویدان در ØÚ©Ù… خیانت، جنایت Ùˆ Ú©ÙØ± است. آیا Ù…ÛŒ توان از این ذهنیت ابتدایی گذر کرد Ùˆ به ذهنیت مدرن رسید؟ Ú†Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª هایی میان تÙکر سنتی Ùˆ تÙکر مدرن وجود دارند؟
نظریۀ آگوست کنت در بارۀ مراØÙ„ سه گانۀ تØÙˆÙ„ ذهن انسان
در اینجا به ابراز نظر آگوست کنت ØŒ یکی از بنیان گذاران جامعه شناسی، بسنده Ù…ÛŒ کنیم. از نظر کنت ذهن انسان ساختاری ثابت Ùˆ یگانه ندارد بلکه تØÙˆÙ„ پذیر است. از نظر او ذهن انسان – Ú©Ù‡ البته منظورش بیشتر ذهن انسان غربی است- از سه مرØÙ„Ù‡ گذر کرده است. 1- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ خداشناختی. 2- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ متاÙیزیکی 3- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ اثباتی یا "پوزیتیو"ØŒ Ú©Ù‡ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی است. در اینجا Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… "خداشناختی" Ùˆ "متاÙیزیکی" معنای خاصی دارند Ùˆ دقیقا تعری٠می شوند. کنت
" خداشناسی" یا "الهیات" را نظامی عمومی از برداشت هایی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مربوط به پدیدارهای Ú©Ù„ÛŒ است. این نظام عمومی تÙکر وقوع پدیدارها را بر اثر اراده ÛŒ خدایان Ù…ÛŒ داند. منظور کنت این است Ú©Ù‡ در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ خداشناختی ØªÙØ³ÛŒØ± پدیدارهای طبیعی از طریق علل Ùوق طبیعی Ùˆ یا علل دلبخواهی صورت Ù…ÛŒ گیرد. بنابراین در اینجا "خداشناختی" به معنای Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ای است Ùˆ در دیگر جاها کنت این شیوه ÛŒ تبیین پدیدارهای طبیعی را " خیالی" یا "اسطوره ای" Ù…ÛŒ نامد. همچنان Ú©Ù‡ در بالا Ú¯ÙØªÛŒÙ… شیوه ÛŒ تبیین ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ مریدانش از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ در همین مقوله قرار Ù…ÛŒ گیرد. در زیر در این باره Ù…Ø´Ø±ÙˆØ ØªØ± سخن خواهیم Ú¯ÙØª Ùˆ از کتاب غربزدگی نمونه هایی خواهم آورد. البته در اینجا لازم است Ú©Ù‡ اضاÙÙ‡ کنم Ú©Ù‡ ذیل Ù…Ø¨ØØ« " اعتقاد اسطوره ای " ØŒ اعتقادات زیادی قرار Ù…ÛŒ گیرند. Ù…ÛŒ گوییم ریاضیات، ولی ریاضیات شامل ØØ³Ø§Ø¨ØŒ هندسه- Ú©Ù‡ خود هندسه شامل هندسۀ اقلیدسی، هندسۀ ریمانی Ùˆ هندسۀ Ù„Ø¨Ø§Ú†ÙˆÙØ³Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ شود- جبر (Ú©Ù‡ خود جبر شاخه های زیادی دارد) تانسور ØŒ آنالیز Ùˆ غیره Ù…ÛŒ شود. اسطوره هم Ù…Ø¨Ø§ØØ« زیادی دارد. ÙØ±Ø¬Ø§Ù… شناسی ( آپوکلیپتیک)ØŒ اعتقاد به هزارگان یعنی پس از هزار سال عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯ÙˆØ¨Ø§Ø±Ù‡ ظهور Ù…ÛŒ کند، یا هر هزار سال تØÙˆÙ„ÛŒ در جامعه بشر رخ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ یا این اعتقاد Ú©Ù‡ Ø·ÙˆÙØ§Ù† Ù…ÛŒ آید Ùˆ زمین در آب ÙØ±Ùˆ Ù…ÛŒ رود.
آگوست کنت مرØÙ„Ù‡ ÛŒ "خداشناختی" در تØÙˆÙ„ ذهن انسان را مانند دوره ÛŒ تØÙˆÙ„ ذهن کودک Ù…ÛŒ داند. ژان پیاژه بر پایه ÛŒ نظریه ÛŒ ذهنیت پیش- منطÙÛŒ لوسین لوی-برول مراØÙ„ مختل٠تØÙˆÙ„ ذهنی کودک را تبیین Ù…ÛŒ کرد. کنت Ù…ÛŒ گوید آیا هر یک از ما به خاطر نمی آورد Ú©Ù‡ در دوران کودکی خود همین سیستم عمومی درک را به کار Ù…ÛŒ برده است. از این رو انسان در دوره ÛŒ کودکی متاله است Ùˆ در نوجوانی ØÚ©ÛŒÙ… ما بعدالطبیعه Ùˆ وقتی به بلوغ ذهنی Ù…ÛŒ رسد Ùیزیکدان Ù…ÛŒ شود. منظور کنت در اینجا این نیست Ú©Ù‡ کودک اعتقادات دینی والدین خود را Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ طبق آنها امور را تبیین Ù…ÛŒ کند؛ بلکه منظورش این است Ú©Ù‡ تمایلی خود انگیخته در کودک وجود دارد Ú©Ù‡ وقوع پدیدارهای طبیعی یا اجتماعی را بر اثر اراده ÛŒ اشخاص، Ú†Ù‡ ØÙ‚یقی Ùˆ Ú†Ù‡ موهومی، بداند. دقیقا این همان کاری است Ú©Ù‡ در کشورهای عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ مرسوم است. آل اØÙ…د Ùˆ دیگران نیز از همین الگوی Ùکری تبعیت Ù…ÛŒ کنند. در اینجا Ù…Ùهوم "خداشناختی" متراد٠است با انسان گونه پنداری در درک علل رویدادها، اعم از طبیعی Ùˆ اجتماعی. همین طور واژه ÛŒ "متاÙیزیک" را کنت در رایج ترین معنای آن به کار نمی برد. مثلا در Ùیزیک با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ اتر ( یا اثیر) پدیده های نور Ùˆ الکتریسیته را تبیین Ù…ÛŒ کردند یا با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ "روØ" بعضی پدیده های روانشناختی را یا در Ùیزیولوژی با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ " اصل ØÛŒØ§ØªÛŒ" پدیده ÛŒ ØÛŒØ§Øª را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادند. روش تبیین "متاÙیزیکی" ÙØ±Ù‚ چندانی با روش " خداشناختی " ندارد. این شیوه های تبیین با درک بهتر پدیدارهای طبیعی Ú©Ù… Ú©Ù… رنگ Ù…ÛŒ بازند Ùˆ Ù…ØÙˆ Ù…ÛŒ شوند. هرچه پدیدارهای طبیعی دقیق تر مشاهده شوند تبیین آنها نه از طریق اراده ÛŒ خدایان یا شیاطین بلکه از طریق قوانین طبیعت تبیین Ù…ÛŒ شود. این شیوه ای Ú©Ù‡ کنت "خداشناختی " Ù…ÛŒ نامد لوسین لوی- برول آن را ذهنیت "Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ" Ùˆ ذهنیت "پیش-منطقی" Ù…ÛŒ نامد Ùˆ کاسیرر آن را را شیوه ÛŒ اندیشه ÛŒ اسطوره ای Ù…ÛŒ خواند. رشد ذهن انسان خاورمیانه ای از جمله رشد ذهن ایرانی ØŒ گویا، در همین مرØÙ„Ù‡ متوق٠شده است. اما ذهن انسان غربی از این مرØÙ„Ù‡ Ùˆ نیز از مرØÙ„Ù‡ ÛŒ "متاÙیزیکی" هم گذر کرده است Ùˆ به مرØÙ„Ù‡ ÛŒ علمی یا به قول کنت "پوزیتیو" رسیده است. در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نخست سازمان جامعه ØŒ ابتدایی است Ùˆ آنچه امور جامعه را انتظام Ù…ÛŒ بخشد، سنت است. در جامعه ÛŒ سنتی تÙکر غالب Ùˆ ØØ§Ú©Ù… تÙکر دینی است، کشیشان زمام امور ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ سیاسی Ùˆ قضایی جامعه را بر عهده دارند Ùˆ همه کاره اند. از نظر آگوست کنت جامعه ÛŒ سنتی دو خصلت اساسی دارد : یکی اینکه "تئوکراتیک " است یعنی دین مدار است Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یت غالب در آن، نظامی است. مثل جنگ های صلیبی Ú©Ù‡ نمونه ای از این ÙØ¹Ø§Ù„یت نظامی بودند. در جامعه " تئوکراتیک"همواره بر طبل جنگ کوبیده Ù…ÛŒ شود تا ازین طریق غنایمی به دست آید Ùˆ جیب ها پر شود. در این نوع جامعه عالی ترین مقام ها به نظامیان داده Ù…ÛŒ شود. اما این نوع جامعه در برابر چشمان آگوست کنت در ØØ§Ù„ Ù…ØÙˆ شدن بود Ùˆ نوع تازه ای از جامعه پدیدار Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ وجه تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر آن، علمی بود. به دیگر سخن ذهن انسان غربی دو مرØÙ„Ù‡ ÛŒ پیشین را پشت سر گذاشته بود Ùˆ وارد مرØÙ„Ù‡ ÛŒ سوم یعنی مرØÙ„Ù‡ ÛŒ علمی شده بود. در این مرØÙ„Ù‡ ذهن انسان پدیدارها را مشاهده Ù…ÛŒ کند Ùˆ به این خرسند Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در خصوص پدیدار شدن شان قاعده یا قانونی بیابد.Ùˆ وقتی قوانین ØØ§Ú©Ù… بر وقوع پدیدار ها را به دست آورد قانع Ù…ÛŒ شود Ùˆ دیگر در Ù¾ÛŒ ÛŒØ§ÙØªÙ† یک اصل متاÙیزیکی Ú©Ù‡ در پشت آنها باشد بر نمی آید. Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ کنت معتقد بود Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ سنتی دین مدار یا خدا مدار بود. کشیشیان Ùˆ نظامیان همه کاره بودند؛ اما در جامعه ÛŒ مدرن جای کشیشان را دانشمندان Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ جای نظامیان را مدیران صنعتی Ùˆ کارخانه داران. از نظر آگوست کنت مهم ترین عامل در تغییرات اجتماعی تØÙˆÙ„ اندیشه است.14
به قول ماکس وبر " علم غربی از جامعه Ø§ÙØ³ÙˆÙ† زدایی کرده است". در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اندیشه ÛŒ اقوام غیر غربی زندانی تخیلات اسطوره ای است، اندیشه ÛŒ غربی اوهام را زدوده است Ùˆ دیگر از ازطریق تخیلات اسطوره ای Ùˆ توهمات ذهنی به جهان نمی نگرد؛ بلکه پدیده های جهان را زیر سیطره ÛŒ قوانین Ùˆ شبکه ای از روابط علت Ùˆ معلولی قرار داده Ùˆ به این طریق از جهان Ø§ÙØ³ÙˆÙ† زدایی کرده است. سکولار شدن اندیشه ÛŒ انسان غربی آن طور Ú©Ù‡ باید Ùˆ شاید مورد توجه قرار Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. وبر را جامعه شناس عقلانیت غربی Ùˆ سکولاریسم Ù…ÛŒ دانند. در ادبیات نیچه Ùˆ هایدگر Ùˆ دیگر Ù…ØØ§Ùظه کاران Ùˆ مرتجعان نیهیلیسم معادل سکولاریسم است. نیچه Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª :« خدامرده است. ما او را کشتیم. قبلا آسمان ارزش ها را برای ما تعیین Ù…ÛŒ کرد اما اکنون انسان خودش ارزش ها را تعیین Ù…ÛŒ کند. یعنی انسان جای خدا را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است.» چون خدا مرده است زندگی دیگر غایتی ندارد یعنی معطو٠به آخرت Ùˆ این جور چیز ها نیست Ùˆ این یعنی "نیهیلیسم". نیچه یک قرن Ùˆ نیم پیش از آن Ú©Ù‡ آل اØÙ…د در همه چیز دست مسیØÛŒØª را ببیند اعلام کرده بود Ú©Ù‡ خدای مسیØÛŒØª مرده است.
چند سال پس از انتشار غربزدگی جلال آل اØÙ…د، در مجله ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒØŒ گویا، در سه شماره مقالاتی چاپ شد با عنوان:" غربزدگی یا عربزدگی؟" Ú©Ù‡ بر اثر ÙØ´Ø§Ø± خوانندگان مجله Ùˆ هواداران آل اØÙ…د انتشارآنها متوق٠شد.
اکنون نشان Ù…ÛŒ دهیم Ú©Ù‡ علیتی Ú©Ù‡ آل اØÙ…د برای رویدادهای تاریخی ارائه Ù…ÛŒ دهد از نوع اسطوره ای است. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد:
« سلام اسلامی ØµÙ„Ø Ø¬ÙˆÛŒØ§Ù†Ù‡ ترین شعاری است Ú©Ù‡ دینی در عالم داشته. گذشته از این، اسلام پیش از آنکه به مقابله ÛŒ ما بیاید، این ما بودیم Ú©Ù‡ دعوتش کردیم. بگذریم Ú©Ù‡ رستم ÙØ±Ø® زادی بود Ú©Ù‡ از ÙØ±ÙˆØ³ÛŒØª ساسانی Ùˆ سنت Ù…ØªØØ¬Ø± زردشتی Ø¯ÙØ§Ø¹ÛŒ Ù…Ø°Ø¨ÙˆØ Ú©Ø±Ø¯. اما اهل مداین تیسÙون نان Ùˆ خرما به دست در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ به پیشواز اعرابی ایستاده بودند Ú©Ù‡ به غارت کاخ شاهی Ùˆ ÙØ±Ø´
" بهارستان" Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ سلمان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سال پیش از آن Ú©Ù‡ یزدگرد به مرو بگریزد از"جیÙ"اصÙهان به مدینه گریخته بود Ùˆ به دستگاه اسلام پناه برده(...) به این طریق گمان نمیکنم بتوان اسلام را جهان گشا دانست(...).» (غربزدگی ØµÙØØ§Øª 8-47).
البته آل اØÙ…د هیچ مأخذی برای ادعاهایش ذکر نمی کند .ÙˆÛŒ ظاهرا نه از کتاب مغازی واقدی اطلاعی داشته Ùˆ نه از تاریخ الرسل Ùˆ الملوک Ù…ØÙ…د بن جریربن طبری.
آیا به راستی آل اØÙ…د مدعی است Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اعرابی Ú©Ù‡ به ایران یورش بردند از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی ها Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر بوده است ØŸ ظاهرا چنین نظری دارد Ùˆ Ù…ÛŒ پندارد Ú©Ù‡ ØÙ…Ù„Û€ اعراب به ایران ØÙ…له ای رهایی بخش از جور وستم پادشاهان ایرانی بوده است. شاید آل اØÙ…د نمی داند Ú©Ù‡ همین نظری را Ú©Ù‡ او در مورد هجوم اعراب به ایران دارد مارکس در مورد استعمار انگلیس در آسیا دارد. او معنقد بود Ú©Ù‡ انگلیسیان از هندیان Ùˆ ایرانیان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تری دارند Ùˆ همین موضوع سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ مستعمرات انگلیس Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª کنند. به نظر مارکس انگلیسی ها در مستعمرات خود مدرسه Ùˆ دانشگاه تاسیس Ù…ÛŒ کنند، راه آهن Ù…ÛŒ کشند، کارخانه دایر Ù…ÛŒ کنند، مستعمرات را سرو سامان میدهند، ارتش برایشان درست Ù…ÛŒ کنند ودولت- ملت برایشان تاسیس Ù…ÛŒ کنند Ùˆ غیره.
جلال آل اØÙ…د ازاین Ú©Ù‡ صÙویان تشیع را در ایران ØØ§Ú©Ù… کردند نیز خشمگین است.
او می نویسد:
« (...) غرب نه تنها عثمانی را خورد Ùˆ از هر استخوان پاره اش گرزی ساخت برای روز مبادای قیام مردم عراق Ùˆ مصر Ùˆ سوریه Ùˆ لبنان- بلکه به زودی سراغ ما هم آمد. Ùˆ من ریشه ÛŒ غربزدگی را در همین جا Ù…ÛŒ بینم. از طرÙÛŒ در دراز دستی صنعت غرب، از طرÙÛŒ دیگر در کوتاه دستی ØÚ©ÙˆÙ…ت ملی بر مبنای سنتی به ضرب سنی Ú©Ø´ÛŒ مسلط شده.» (غرب زدگی ØµÙØØ§Øª 58-57)
آل اØÙ…د از ØÙ…له Ùˆ تهاجم امپراتوری عثمانی به کشور های اروپایی ØÙ…ایت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ غرور. او از این Ú©Ù‡ کشور های عربی جزوی از امپراتوری عثمانی بوده اند شادمان است . یعنی ازنظر او مستعمره داشتن خیلی هم خوب است به شرطی Ú©Ù‡ کشور استعمار گر مسلمان باشد مانند ترکیۀ عثمانی. Ùˆ مستعمره بودن هم بد نیست به شرطی Ú©Ù‡ آن کشور مستعمرۀ یک کشور مسلمان باشد.
آل اØÙ…د از این Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت صÙÙˆÛŒ با ØØ§Ú©Ù… کردن مذهب تشیع در ایران در اسلام شکا٠انداخته است ابراز Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒ Ù…ÛŒ کند. آل اØÙ…د پان اسلامیست متعصبی است Ú©Ù‡ استقلال ایران را از امپراتوری عرب بر نمی تابد Ùˆ از این Ú©Ù‡ در زمان صÙویه ایران دارای مرز های Ø¬ÙØ±Ø§Ùیایی مشخصی Ù…ÛŒ شود خشمگین است. او آرزو دارد Ú©Ù‡ سر زمین ایران Ù…ØÙˆ در امپراتوری عرب باشد یا Ù…ØÙˆ در امپراتوری عثمانی.
Ø§ØªÙØ§Ù‚ا رهبران مستعمرات انگلیس هم نگرشی مشابه آل اØÙ…د دارند. آنها ØØªÛŒ پس از استقلال از انگلیس ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ در سازمان کشور های مشترک Ø§Ù„Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ به رهبری انگلستان باقی بمانند.
Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی در پشت هر ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای دست جادوگری را Ù…ÛŒ بیند.
لوی-برول در کتاب : ذهنیت ابتدایی Ù…ÛŒ نویسد: «کدخدای روستایی در Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا دختر خرد سالش را به همراه کسی به روستای مجاور Ù…ÛŒ ÙØ±Ø³ØªØ¯. در میانه راه تمساØÛŒ دختر خرد سال را Ù…ÛŒ بلعد. وقتی پدر دختر از واقعه آگاه Ù…ÛŒ شود Ù…ÛŒ گوید باید تØÙ‚یق کرد Ú©Ù‡ کدام جادوگر به Ø´Ú©Ù„ ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¯Ø± آمده Ùˆ دختر او را خورده است یا Ùهمید Ú©Ù‡ کدام Ø³Ø§ØØ±ÛŒ بوده Ú©Ù‡ در گوش ØªÙ…Ø³Ø§Ø ÙˆØ±Ø¯ÛŒ خوانده Ùˆ او را ØªØØ±ÛŒÚ© کرده است Ú©Ù‡ دخترخرد سالش را ببلعد.»15
از نظر کدخدای بهمان روستای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¢Ø¯Ù…Ø®ÙˆØ§Ø± نیست. پس یا جادوگری خود را به Ø´Ú©Ù„ ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¯Ø± آورده است یا جادوگری وردی در گوش ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø®ÙˆØ§Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ او تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© کرده است Ú©Ù‡ به دختر خرد سال ØÙ…له برد Ùˆ او را بخورد. همین الگوی علیت را در ذهن آل اØÙ…د Ù…ÛŒ یابیم. او نه تنها هجوم مغولان به ایران را بر اثر تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© مارکوپولو ÛŒ مسیØÛŒ (=جادوگر) Ù…ÛŒ داند بلکه ØÙ…Ù„Û€ تیمور را هم توطئۀ مسیØÛŒØª Ù…ÛŒ داند؛ یعنی مسیØÛŒØª را یک شخص، یعنی همان جادوگر چیره دست ØŒ Ù…ÛŒ داند. از نظر ذهنیت ابتدایی آل اØÙ…د مغولان مثلا به خاطر غارت Ùˆ چپاول Ùˆ کشت Ùˆ کشتار یا به سبب خشکسالی یا ازدیاد جمعیت Ùˆ کمبود مواد غذایی یا جاه طلبی های چنگیزخان نمی توانسته اند به ماورالنهر Ùˆ خراسان Ùˆ دیگر جا ها ØÙ…له کنند. پس باید جادوگری آنان را تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© کرده باشد. آل اØÙ…د در همین رابطه Ù…ÛŒ نویسد :
« اما غرب پیش Ùˆ پس از اینها هم در Ùکر چاره های دیگری بوده است. Ùˆ آخرین نکته ای Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ خواهم تذکر بدهم همین است: Ú©Ù‡ اگر یکی از علت های اصلی هجوم مغولان به دنیای اسلام زمینه سازی های قبلی مسیØÛŒØª در بیابان های غور دور نبود – دست Ú©Ù… در یورش تیمور به این سوی عالم به جا پا های ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø§Ù† بر Ù…ÛŒ خوریم از ØªØØ±ÛŒÚ© اروپای در مانده در جنگهای صلیبی Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ به بازار های شرق.» ( اگر اروپاییان در مانده بوده اند پس چگونه تولید اضاÙÛŒ داشته اند Ú©Ù‡ در جستجوی بازار برای ÙØ±ÙˆØ´ آنها بوده باشند ØŸ )
آل اØÙ…د ادامه Ù…ÛŒ دهد:
« سراغ آثار ÙØ±Ù†Ú¯Ø§Ù† نمی روم Ú©Ù‡ در چنین مواردی به هرصورت مواظب٠قول Ùˆ ÙØ¹Ù„ خویشند- ورقی به آثار خودی بزنم بهتر است Ú©Ù‡ گولی Ùˆ Ú¯Ù†Ú¯ÛŒ را بیشتر Ù…ÛŒ توان دید. ابن خلدون Ú©Ù‡ در اواخر عمر خود تیمور را دیده است Ùˆ با او Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای دارد Ù…ÛŒ نویسد: " هنگامی Ú©Ù‡ هنوز در مغرب بودم پیشگویی های بسیار از قیام تیمور شنیده بودم (...)توجه کنید Ú©Ù‡ راویان این اخبار یکی واعظی است از قسطنطنیه آمده Ú©Ù‡ تازه به دست مسلمانان عثمانی ÙØªØ شده Ùˆ دیگر طبیبی یهودی از دربار شاهی از ÙØ±Ù†Ú¯! ] یعنی ظهور تیمور توطئه مسیØÛŒØª با مشارکت یهودیت بوده یعنی مشارکت دو شیطان یا دو جادوگر [ به این طریق Ùکر نمی کنید ØÙ‚ داشته باشیم Ú©Ù‡ ازاین جای پای ØµØ±ÛŒØ ] یعنی پیشگویی; غیب گویی[ ØŒ این ØÙ‚یقت تاریخی را بخوانیم Ú©Ù‡ رÙÙØª Ùˆ روب مغول هنوز به اندازه ÛŒ کاÙÛŒ کمر اسلام را نشکسته بوده است، Ùˆ در غرب همیشه خواب نطربوق دیگری را Ù…ÛŒ دیده اند Ú©Ù‡ بیاید Ùˆ پشت این پهلوان را عاقبت به خاک برساند! اگر هنوز Ø´Ú©ÛŒ دارید متوجه باشید Ú©Ù‡ نه از آتش ویرانی مغول Ùˆ نه از کشتار تیمور هرگز جرقه ای به دامن مسیØÛŒØª نرسید. Ùˆ روسیه هم Ú©Ù‡ اندکی تادیب شد به Ú©ÛŒÙØ± این گناه بود Ú©Ù‡ " ارتودوکس " بود Ùˆ سر به آستان پاپ اعظم روم نمی سود.» (غربزدگی ØµÙØØ§Øª 68-66)
پس از نظر آل اØÙ…د پاپ Ùˆ مسیØÛŒØª کاتولیک آن جادوگرانی هستند Ú©Ù‡ آل اØÙ…د در Ù¾ÛŒ Ú©Ø´ÙØ´Ø§Ù† بوده است.
در ذهن اسطوره ای آل اØÙ…د مانند هر انسان ابتدایی دیگری توالی زمانی رویدادها به هم Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ پس Ùˆ پیش Ù…ÛŒ شوند. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
« "دوک " های جمهوری ونیز( پیش قراولان مسیØÛŒØ§Ù† بازرگان یا بازرگانان مسیØÛŒ) نخستین کسانی نبودند Ú©Ù‡ به جستجوی Ù…ØªØØ¯ÛŒ برای Ø¯ÙØ¹ شر ØØ±ÛŒÙان٠جنگ های صلیبی ØŒ دست به دامان ایل نشین بت پرست شمال شرقی ایران شدند.» (غربزدگی ØµÙØÛ€ 62 )Ùˆ
هم چنان Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒÙ… آل اØÙ…د در جستجوی جادوگر دیگری است Ùˆ او این جادوگر را در ØÙ…له مغول به ایران Ùˆ جهان اسلام Ù…ÛŒ یابد. این جادوگر مارکوپولو نام دارد. اما عیب کار در اینجاست Ú©Ù‡ مارکوپولو پنجاه Ùˆ چهار سال پس از ØÙ…له مغول ظاهر Ù…ÛŒ شود Ùˆ با "قوییلای قاآن" دیدار Ù…ÛŒ کند؛ نه در زمان چنگیز خان!
ولی گویا نه ØÙ…Ù„Û€ مغول برای "‘ برای شکستن کمر اسلام" کاÙÛŒ بوده Ùˆ نه ØÙ…Ù„Û€ تیمور. پس از نظر جلال آل اØÙ…د غرب مسیØÛŒ ( = جادوگر )باید چاره ÛŒ دیگری Ù…ÛŒ اندیشید. آل اØÙ…د در ادامه Ù…ÛŒ نویسد :
« اگر باز هم Ø´Ú©ÛŒ دارید متوجه باشید Ú©Ù‡ درست پنجاه سال بعد از ÙØªØ قسطنطنیه به دست مسلمانان _ ØÚ©ÙˆÙ…ت صÙÙˆÛŒ در اردبیل تاسیس شد_ یعنی درست پشت سر عثمانی . بهترین جا برای ÙØ±Ùˆ کردن خنجر. Ùˆ آیا Ù…ÛŒ دانید یا نه Ú©Ù‡ در "چالدران" با قتل عام های داخلی از دو سو _ خون نزدیک به پانصد هزار مسلمان به زمین ریخت ØŸ! » (غربزدگی ØµÙØÙ‡ 68 ).
پس از نظر آل اØÙ…د روی کار آمدن صÙویه هم توطئۀ مسیØÛŒØ§Ù† بوده است تا در جهان اسلام ØªÙØ±Ù‚Ù‡ بیÙکنند.آیا آل اØÙ…د نمی داند Ú©Ù‡ نخستین جنگ میان ÙØ±Ù‚Ù‡ های اسلامی از همان صدر اسلام با جنگ جمل آغاز شد Ùˆ تا امروزهم ادامه دارد ØŸ مغولان Ùقط به امپراتوری خوارزمشاهیان ØÙ…له نمی کنند . آنان به چین Ùˆ روسیه نیز ØÙ…له Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در اروپای شرقی به پیش Ù…ÛŒ روند وبه لهستان Ùˆ مجارستان هم یورش Ù…ÛŒ برند. ولی لهستان Ùˆ مجارستان کاتولیک هستند. پس پاپ Ùˆ کاتولیک ها لااقل نمی توانسته اند مغولان را تشویق به ØÙ…له به دو کشور کاتولیک کنند.
علیتی Ú©Ù‡ جلال آل اØÙ…د میان رویداد های تاریخی بر قرار Ù…ÛŒ کند بر پایۀ توهمات ذهنی خودش است. یکی از خصوصیات ذهنیت ابتدایی یا اسطوره ای این است Ú©Ù‡ انسان ابتدایی میان توهمات ذهنی خود Ùˆ واقعیت تمایزی قائل نیبست. کتاب غربزدگی آل اØÙ…د به راستی Ú©Ù‡ آئینۀ تمام نمای ذهنیت اسطوره ای است. البته باید توجه داشت Ú©Ù‡ ساختار ذهن جلال آل اØÙ…د نمونۀ نوعی ذهنیت اکثر"روشنÙکران "ما در گذشته Ùˆ ØØ§Ù„ است. در پایان به یکی دیگر از اعضای "ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ " اشاره ای بکنم . داریوش شایگان نیز جزو گروه " ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ " بوده است. او نیز Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ نیچه ای است Ùˆ پیرو هایدگر. ولی در عین ØØ§Ù„ هم مرتاض هندی بود Ùˆ هم عار٠ایرانی! نگارنده در Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای مدعی شد Ú©Ù‡ داریوش شایگان نظریات ارنست کاسیرر Ùˆ لوسین لوی – برول را وارونه Ùهمیده است. البته شایگان بعد ها اعترا٠کرد Ú©Ù‡ "ذهنش بینابینی" است. شاید منظورش این بود Ú©Ù‡ ذهنش نه صد در صد مدرن است Ùˆ نه صد در صد سنتی. نه مدرنیته را درست Ù…ÛŒ Ùهمد Ùˆ نه سنت را. سالها پیش در پاسخ Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ کننده ای ( آقای Ù…ØÙ…د رضا ارشاد ) Ú¯ÙØªÙ…:
«ترجمه متون ÙلسÙÙŠ به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ تغيير دادن شيوۀ تÙكر ما Ù†Ø§Ø¨Ø³Ù†Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. ما به خاطر ساختار Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ØªÙكرمان از متون ÙلسÙÙŠ استنباطهاي غلطي ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ…. آقاي داريوش شايگان كه نامشان بر خواص Ùˆ عوام آشناست در كتاب خودشان: بت هاي ذهني Ùˆ خاطرۀ ازلي از كتاب كاسيرر: ÙلسÙÛ€ صورتهاي سمبلیك: انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù†Ø§Ù… Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ù†Ø¯ ومطالبي از آن نقل ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه براي من كه مترجم كتاب به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù‡Ø³ØªÙ… ØÙŠØ±Øª آور است.â€Ø§ÙŠØ´Ø§Ù† همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ Ùˆ در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù‚Ø¯Ø³ÙŠ سير وسلوك ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯. اما كاسيرر در كتاب ياد شده ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯: چون انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙØ§Ù‚د ابزارهاي تØÙ„يلي Ùˆ انتقادي است همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس Ùˆ رمز Ùˆ راز قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯. ولي رمز Ùˆ رازي وجود ندارد.
وقتي داريوش شايگان بر داشتتش از كتاب كاسيرر وارونه باشد واي به ØØ§Ù„ خواننده میان مایۀ متون ÙلسÙÙŠ. بنده كسان زيادي را Ù…ÙŠâ€Ø´Ù†Ø§Ø³Ù… كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯ اما پس از خواندن آنها، ØØ±Ùهاي ÙƒÙ„ÙŠØ´Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù‡Ù…ÙŠØ´Ú¯ÙŠ خود را تكرار ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯.â€Ø§ÙŠÙ† وضع Ø¨ÙŠØ§Ù†Ú¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† است كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را خوانندۀ â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ú†Ù†Ø¯Ø§Ù† در نميâ€ÙŠØ§Ø¨Ø¯ Ùˆ بر ساخت انديشه اش نيز اثر گذار نيست.ترجمه آثار دكارت را مثال Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù…. آيا ترجمه ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¢Ù†Ù‡Ø§ همان تاثيري را Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§ داشتند كه در تÙكر اروپايي بر جاي گذاشتند؟ مسلماً نه! وقتي ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙŠÙ… ساخت تÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø³Øª يكي از Ù¾ÙŠØ§Ù…Ø¯Ù‡Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† ساخت Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† است كه تÙكر استدلالي برايش اگر Ù…ØØ§Ù„ نباشد لااقل مشكل است، تا Ú†Ù‡ رسد به†اينكه†اين ساخت ذهني بتواند نظامهاي ÙلسÙÙŠ را درك كند Ùˆ به نقد بكشد. تÙكر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما هنوز شكل منطقي Ùˆ سيستماتيك پيدا نكرده است.»14
پایان
پانوشت ها :
1- در سراسر این مقاله ارجاعات به این چاپ از غربزدگی است :
جلال آل اØÙ…د : غربزدگی (چاپ اول مول٠1341 ØŒ چاپ دوم با تجدید نظر، انتشارات رواق ØŒ 2536 ).
2- یدالله موقن : کارل شمیت: ØÙ‚وقدان٠کاتولیک٠اگزیستانسیالیست Ùˆ نازی آلمانی در مجلۀ: قلمیاران شمارۀ 8 ( بهمن 1396 ) ØµÙØØ§Øª 32- 22Ø› ودر کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ موجود است.
3- مقالات متعددی به قلم نگارنده در باره ارتباط ÙلسÙÙ‡ هایدگر با نازیسم نوشته شده است Ú©Ù‡ در کانال تلگرامم ونیزدر سایت ماه Ù…Ú¯ موجودند.
4-ارنست کاسیرر : ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن ( تهران ØŒ انتشارات Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ± ØŒ چاپ اول 1370 ØŒ چاپ چهارم، با سه پیوست تازه ،بهمن 1395 )
5- برای آگاهی بیشتر از نظریات علی شریعتی بنگرید به : لورنت موراویک :« ذهنیت جهادی علی شریعتی » ترجمۀ یدالله موقن مجلۀ قلمیاران ( شماره 3 تیر ماه 1396 ) ØµÙØØ§Øª 10-7. واکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ هم هست.) Ùˆ
6- لوسین لوی – برول: کار کرد های ذهنی در جوامع عقب مانده ترجمه یدالله موقن ( تهران نشر هرمس ØŒ چاپ اول 1389 ØŒ چاپ سوم 1393). Ùˆ نیز بنگرید به : یدالله موقن : لوسین لوی – برول Ùˆ مسئلۀ ذهنیت ها( تهران ØŒ Ø¯ÙØªØ± پژوهش های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ØŒ 1389 )
7-Lucien Lévy-Bruhl ,Primitive Mentality, translated by Lilian A. Clare, London , Geoge Allen and Unwin, Ltd. 1923.
8- ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک : اندیشۀ اسطوره ای ترجمه ÛŒ یدالله موقن ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ سوم1390 )
9- یدالله موقن : تاریخچۀ Ù…Ùهوم استبداد شرقی Ú©Ù‡ نخست درمجلۀ نگاه نو ( تهران، شماره 22 ØŒ آذر-بهمن 1373) ØµÙØØ§Øª 97-78 به چاپ رسید Ùˆ سپس در کتابم : زبان، اندیشه Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯( تهران، نشر هرمس ØŒ 1378) ØµÙØØ§Øª 200- 181تجدید چاپ شده است. ( Ùˆ در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/ moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ هم هست.)
10- برای آگاهی بیشتر بنگرید به :یدالله موقن: ØªÙØ§ÙˆØª تمدن های شرق Ùˆ غرب از دیدگاه ماکس وبر. واکنون در کانال تلگرامم Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ موجودند . وهمچنین بنگرید به کتاب : آزادی Ùˆ عقلانیت مقالاتی از ماکس وبر ودر بارۀ ماکس وبر ترجمۀ یدالله موقن.( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ سوم 1389.)
12- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : یدالله موقن : دولت ممتنع ( نقدی بر کتاب وائل بن ØÙ„اق : دولت ممتنع ) مجلۀ قلمياران ( تهران ØŒ شماره 4ØŒ 1396)ØµÙØØ§Øª 34-27.ودرکانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯
13- ماکس وبر : جامعه شناسی ØÙ‚وق : قوانين ايران( تشيع ) ترجمۀ یدالله موقن مجلۀ ناقد ( تهران ØŒ شمارۀ 4 ØŒ 1383 ) ØµÙØØ§Øª 34-13 Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیزدر سایت ماه Ù…Ú¯.
مشخصات چاپ آلمانی کتاب :
Max Weber, Wirtschaft und Gesellschaft, FŨntte Rividierte Auflage, 1975, S. 474-477.
و مشخصات ترجمۀ انگلیسی کتاب :
Max Weber, Economy and Society, University of California Press, 1978, pp. 818-823.
3-Max weber, Gesammelte Aufsatze zur Religionssoziologie, Tubingen, 1920, Bd. 1,51-2.
14- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : یدالله موقن : متÙکران ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ùˆ مسئله تØÙˆÙ„ ذهن انسان (جامعه شناسی٠شناخت یا جامعه شناسی٠آگاهی) نخست در در Ù‡ÙØªÙ‡ نامه « صدا » (شماره 58 آبان 94 ) ØµÙØØ§Øª 39-38. Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen ونیز در سایت ماه Ù…Ú¯.
15-ماخذ شمارۀ 7 به ویژه ÙØµÙ„ یکم : بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ انسان های ابتدایی نسبت به علل ثانوی. ØµÙØØ§Øª 58-.35.
16- یدالله موقن : اسطوره، â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ Ùˆ روشنÙكري ما (Ú¯ÙØªÚ¯ÙˆÛŒ Ù…ØÙ…د رضا ارشاد با یدالله موقن) در کتاب : گسترۀاسطوره ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ 1382) ØµÙØØ§Øª 350-309 بویژه ØµÙØÛ€ 339.
این مقاله به صورت Ù¾ÛŒ.دی. اÙ. در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen نیز هست.
کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د : آیینۀ تمام نمای ذهنیت اسطوره ای
بیش ازپنجاه سال از چاپ نخست (1341) کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د Ù…ÛŒ گذرد. Ø·ÛŒ این مدت Ø¨ØØ« های بسیاری بر سر مطالب این کتاب صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ نقد های زیادی هم بر آن نوشته شده اند. اما Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØª من به مطالب این کتاب - لا اقل از نظر خودم - تازه است. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد : «ابزار زندگی بدوی از خیش Ùˆ کرسی Ùˆ گیوه Ùˆ چراغ موشی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا داسغاله Ùˆ چرخ ریسه Ùˆ دار قالی طرز تÙکر بدوی هم Ù…ÛŒ آورد. » ( غربزدگی ØµÙØÙ‡ 100 )1
آل اØÙ…د منظور خود از "طرز تÙکر بدوی" را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù†Ù…ÛŒ دهد. آیا در نشست Ùˆ برخاست با دوستان "ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡" چنین اصطلاØÛŒ را شنیده بوده است؟ هد٠نگارنده در این مقاله این است Ú©Ù‡ نشان دهد Ú©Ù‡ کتاب غربزدگی آل اØÙ…د خود آئینه تمام نمای این "طرز تÙکر بدوی" یا شیوه اندیشیدن اسطوره ای است.
لوسین لوی – برول در کتاب: کار کرد های ذهنی در جوامع عقب مانده یکی از خصوصیت های ذهنیت ابتدایی (یا به قول کاسیرر ذهنیت اسطوره ای) را پایبند نبودن به اصل امتناع تناقض می داند.
کتاب غرب زدگی آل اØÙ…د پر از مطالب متناقض است Ú©Ù‡ دیگر منتقدان پیش از من این تناقضات را نشان داده اند. بنابراین ضرورتی ندارد Ú©Ù‡ در اینجا به آنها بپردازم .
اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ Ù…Ùهوم غربزدگی
نخست از Ù…Ùهوم "غرب زدگی" آغازمی کنیم. Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ "غرب زدگی" را برای نخستین بار اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ به کار برده است Ø› سپس آل اØÙ…د این Ù…Ùهوم را از او Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ پیچش تازه ای به آن داده Ùˆ در کتاب غرب زدگی به کار برده است. پس بهتر است Ú©Ù‡ پیش از هر چیز آن ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùکری را باز Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ "غربزدگی " در آن Ø´Ú©Ù„ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. یکی از کسانی Ú©Ù‡ در آن ÙØ¶Ø§ÛŒ Ùکری دم Ù…ÛŒ زده داریوش آشوری است. او در مطلبی با عنوان "دو یادداشت" Ú©Ù‡ یادداشت نخستش دربارۀ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ است در مجلۀ نگاه نو ( تهران ،شماره 22ØŒ مهر – آبان 1373 ) چنین Ù…ÛŒ نویسد :
« با مرگ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ø¯ÙØªØ± یک دوران از تاریخ Ùکر Ùˆ روشنÙکری در این کشور بسته شد. این مرگ٠مردی بود Ú©Ù‡ اگر Ú†Ù‡ جز چند مقاله ای در دوران جوانی ØŒ چیزی ننوشت ØŒ اما ØØ¶ÙˆØ± نیرومند Ùˆ اثر گذار آو در رابطه رویاروی سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ اندیشه او در ذهن گروهی از جوانان اثر گذارد Ùˆ در نوشته های برخی از نویسندگان دو نسل پس از او بازتاب داشته باشد . (...) اهمیت او از این جهت بود Ú©Ù‡ ØŒ از سویی ØŒ با تاریخ Ùˆ سنت تÙکر در جهان گذشتۀ تاریخی ما رابطه ای Ùˆ نسبتی جدی داشت ØŒ Ùˆ از سوی دیگر ØŒ با شاخه ای از تÙکر ÙلسÙÛŒ در غرب ØŒ یعنی با مکتب پدیدار شناسی مارتین هایدگر ØŒ نیز رابطه Ùˆ نسبتی جدی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود Ùˆ از آن اÙÙ‚ نگرشی تاریخی Ùˆ اگزیستانسیالیستی به نگرش در معنای تاریخ٠کنونی ما Ùˆ نسبت آن با گذشتۀ تاریخی ما ØŒ از سویی ØŒ Ùˆ تاریخ جهان مدرن غرب ØŒ از سوی دیگر Ù…ÛŒ پرداخت. همین نگرش در ماهیت Ùˆ تاریخ ماست Ú©Ù‡ او را سزاوار داشتن عنوان Ùیلسو٠می کند (...) ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ مساله نسبت ما با تاریخ گذشته مان Ùˆ با تاریخ جهان مدرن غرب را از ساده اندیشی روشنÙکرانه Ùˆ کارشناسانه به در آورد Ùˆ به صورت یک Ø¨ØØ±Ø§Ù† تاریخی Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯. گذشته از آن Ú©Ù‡ دیدگاه او را نسبت به این مساله بپذیریم یا نپذیریم اعتبار Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† مساله را باید برای او بشناسیم Ùˆ این همان چیزیست Ú©Ù‡ او را سزاوار عنوان نخستین٠ÙیلسوÙ٠تاریخ٠مدرن٠ما Ù…ÛŒ کند.» ( نگاه نو شماره22ØŒ ØµÙØØ§Øª 51- 150 )
آشوری در ادامۀ مطلب می گوید :
« ] او به [ نسبت ما Ùˆ اندیشه Ùˆ تاریخ ما با تاریخ Ùˆ اندیشۀ تمدن غربی به جد Ù…ÛŒ پرداخت Ùˆ راه درست آن هم ØŒ به گمان من ØŒ همان راهی بود Ú©Ù‡ او ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود ØŒ یعنی تاریخی اندیشی با روش پدیدار شناسیک» ) ØµÙØÙ‡ 154)
و نیز:
"خودآگاهی ژر٠ÙلسÙÛŒ به معنای مدرنیت Ùˆ تاریخ آن ØŒ Ú©Ù‡ با Ù‡Ú¯Ù„ آغاز شد ØŒ با نیچه به سنجش گری بنیادی این معنا از انسان Ùˆ انسانیت رسید Ùˆ کوشش نظری در واژگون کردن آن؛ Ùˆ همین خط Ùکری است Ú©Ù‡ به مارتین هایدگرو پیروان آن در آلمان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ù…ÛŒ رسد. اندیشۀ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒ Ù…ÛŒ خواست دنبالۀ این خط Ùکری ÙلسÙÛŒ باشد Ùˆ سنجش گری رادیکال از معنای انسان Ùˆ انسانیت مدرن را با خودآگاهی نسبت به وضع جامعۀ Ø´Ø±Ù‚ÛŒÙ Ø³Ø±Ú©ÙˆÙØªÙ‡ در زیر ÙØ´Ø§Ø± چیرگی٠غرب ØŒ پیوند زند.
(...) این Ù…Ùهوم بنیادی همان Ù…Ùهوم غرب زدگی بود Ú©Ù‡ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ برای نام گذاری وضع اجتماعی Ùˆ تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما در برخورد با غرب ساخت. این Ù…Ùهوم Ú©Ù‡ بنا بود توضیØÛŒ ÙلسÙÛŒ Ùˆ پدیدار شناسانه از وضع ما بدهد ØŒ در بازار
" اندیشۀ " پریشان Ùˆ آسیمۀ ما ØŒ به زودی به برچسبی Ùˆ انگی بدل شد Ùˆ با کتاب غرب زدگی جلال آل اØÙ…د راه به میدان درگیری های سیاسی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما باز کرد.» ( نگاه نو شماره 22 ØµÙØØ§Øª 53 - 152)
بنا بر ادعای آقای آشوری ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ با جعل Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø ØºØ±Ø¨ زدگی Ù…ÛŒ خواست وضع تاریخی ،اجتماعی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما را نسبت به غرب نشان دهد Ùˆ راهنمای ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ ØŒ مارتین هایدگربوده است. مارتین هایدگر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آلمانی تنها نیست. او با گروهی از متÙکران آلمانی هم Ùکر Ùˆ هم هد٠است Ú©Ù‡ به " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی" شهرت دارند. شاید بتوان شبیه سازی کرد Ùˆ گروهی را Ú©Ù‡ دور اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ جمع شده بودند " Ù…ØØ§Ùظ کاران انقلابی " از نوع ایرانی آن خواند. در میان " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی " آلمانی Ù…ÛŒ توان اشخاصی مانند اسوالد شپنگلر ØŒ ارنست یونگر ØŒ کارل شمیت2 Ùˆ مارتین هایدگر3 را نام برد. اعضای این گروه در سرنگون کردن جمهوری وایمار نقش داشتند Ùˆ با ظهور جنبش نازیسم به آن پیوستند Ùˆ از هیتلر ØÙ…ایت کردند. نظر آنان این بود Ú©Ù‡ غرب بر اثر جنبش روشنگری Ùˆ مدرنیته راه Ø§Ù†ØØ·Ø§Ø· Ù…ÛŒ پیماید Ùˆ Ùقط قوم آلمانی این رسالت تاریخی را بر عهده دارد Ú©Ù‡ با این وضع مقابله کند Ùˆ هم با سرمایه داری آمریکایی Ùˆ هم با کمونیسم روسی مبارزه کند. آنان نیچه را رهبر Ùکری خود Ù…ÛŒ شناختند . زیرا معتقد بودند Ú©Ù‡ نیچه با ÙلسÙÛ€ خود راه را برای ظهور ابر مرد باز کرده است؛ ابر مردی Ú©Ù‡ "ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ سوی نیک Ùˆ بد" قرار داشت Ùˆ ØØ±Ù Ùˆ عملش ارزش های تازه ای بودند Ú©Ù‡ باید سر مشق قرار Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ از آن ها تبعیت Ù…ÛŒ شد. هیتلر هم از نظر " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی٠" آلمانی همین ابر مرد بود. ÙلسÙÛ€ هایدگر هم در همین راستا بود . داریوش آشوری یکی از اعضای گروه ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ بوده است Ú©Ù‡ مترجم دو اثر از نیچه Ùˆ همچنان نیز هوادار نیچه Ùˆ هایدگر است.
اگر انتشار غرب زدگی آل اØÙ…د را در پرتو چنین Ø¨ØØ« ها Ùˆ چنین ارتباطاتی ببینیم Ù…ÛŒ توان Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ کتاب غربزدگی Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª یا بیانیۀ " Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابیÙ" ایرانی بوده است Ú©Ù‡ دنباله رو اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بوده اند. آشوری ده سال پس از نوشتن آن مقاله Ú©Ù‡ در آن ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ را Ùیلسو٠و ÙیلسوÙ٠تاریخ دانسته بود جزوه ای نوشته است با عنوان : "ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" Ùˆ با زیر عنوان "بازدیدی از نظریه ÛŒ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ درباره غربزدگی "(ÙØ±ÙˆØ±Ø¯ÛŒÙ† 1383) . آشوری علت Ø´ÛŒÙØªÚ¯ÛŒ اش را به اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ این گونه توجیه Ù…ÛŒ کند :
« ] اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ [ Ú¯ÙØªÙ…ان دیگری را بر سر بازار آورد Ú©Ù‡ از جبهۀ معنویت Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØª Ùˆ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† شرقی به "مادیت" Ùˆ "نیهیلیسم"ØŒ Ùˆ علم Ùˆ تکنیک زدگی غرب ØÙ…له Ù…ÛŒ برد : این جبهۀ تازه ØŒ Ú©Ù‡ مشتاق "بازگشت به خود" Ùˆ "اصالت" شرقی Ùˆ اسلامی٠خود بود ØŒ با غربزدگی آل اØÙ…د Ùˆ نوشته های پر شور Ùˆ شتاب علی شریعتی زیرنÙوذ ÙØ¶Ø§ÛŒ "جهان سوم گرایی" روشنÙکری ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ ]یعنی ژان پل سارتر ØŒ ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ امه سزر[ ØŒ در نیمه نخست دهۀ چهل دهان باز کرده بود ØŒ Ùˆ Ø±ÙØªÙ‡ Ø±ÙØªÙ‡ زمینه ای ÙØ±Ø§Ù‡Ù… آمد Ú©Ù‡ این Ú¯ÙØªÙ…ان از زبان سیاسی – اجتماعی پا ÙØ±Ø§ تر بگذارد Ùˆ با ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ زبان ÙلسÙÛŒ - Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ او به میدان آید. در سال های بعد دو شاگرد هانری کربن ØŒ یکی سید ØØ³ÛŒÙ† نصر با اسلامیت دو آتشه اش ØŒ Ùˆ دیگری داریوش شایگان با گرایش های Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ در کتاب آسیا در برابر غرب به این ارکستر "معنویت شرقی" پیوستند Ùˆ دست آخر با بالا Ú¯Ø±ÙØªÙ† کار Ùˆ گرم تر شدن هر Ú†Ù‡ بیشتر بازار ØŒ Ø§ØØ³Ø§Ù† نراقی "جامعه شناس" نیز با یکی دو مجموعه ÛŒ مقاله ÛŒ "آنچه خود داشتی" به میان معرکه آمد ». ) همان ØµÙØÛ€ 7) .
آشوری رضا داوری را نیز شاگرد ÙˆÙØ§Ø¯Ø§Ø± Ùˆ ادامه دهندۀ راه اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ داند. (همان ØµÙØÛ€9 .)
آشوری ظاهرا آنچه را درباره ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ در "دو یادداشت" ]یادداشت نخستش[ در مجله نگاه نو Ú¯ÙØªÙ‡ بود Ùˆ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ را " ÙیلسوÙ" Ùˆ " ÙیلسوÙ٠تاریخ" نامیده بود در جزوۀ مذکور از یاد برده است. البته Ú©Ù…ÛŒ پس ازمرگ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ این خبر شایع شد Ú©Ù‡ بعضی از مریدان ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ ،از جمله آقای آشوری ØŒ پس از آن Ú©Ù‡ معلوم شده مرادشان سخنان خوشایندی درباره مریدانشن Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ است، هر کدام به نوعی ØŒ بر او شوریده اند. زیرا آشوری در پانوشت شمارۀ 19 ØµÙØÛ€ 36 جزوۀ "ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" Ù…ÛŒ نویسد:
« کاش جا داشت Ú©Ù‡ از Ú¯ÙØªÙ‡ های ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ دربارۀ برخی ÙÛŒÙ„Ø³ÙˆÙØ§Ù† ØŒ مانند اÙلاطون Ùˆ ارسطو Ùˆ Ù‡Ú¯Ù„ Ùˆ نیچه ØŒ یادی بکنیم، ولی ترسم از این است Ú©Ù‡ مقاله بیش از اندازه دراز شود. اما همین یک جمله را درباره نیچه داشته باشید Ú©Ù‡ گمان Ù…ÛŒ کنم به عنوان مستوره بس باشد : «نیچه )... ( زمانی نرسیده بود Ú©Ù‡ زمان باقی٠پس ÙØ±Ø¯Ø§ Ùˆ مهدی٠منتظر را Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ø¯. اصلا زرتشت نیچه امام منتظر است.» (اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ : دیدار ÙØ±Ù‡ÛŒ Ùˆ ÙØªÙˆØØ§Øª آخرالزمان ØµÙØÛ€ 194) .
ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ دوره های تاریخی را بر پایۀ ظهور اسما به سه دوره بخش Ù…ÛŒ کند : هویت غیب ØŒ اسم آدم Ùˆ اسم یونان . دوره سوم از هزار Ùˆ پانصد سال پیش تا کنون غلبه داشته یعنی از عصر پیدایش ÙلسÙÙ‡ Ùˆ اÙلاطون Ùˆ ارسطو تا رنسانس Ùˆ روشنگری Ùˆ ظهور مدرنیته .
ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ گوید:
"تاریخ به عبارتی تاریخ٠اسم است Ùˆ به عبارتی در تاریخ ØŒ انسان مظهر اسم است ]...[ منتهی امروز ما طوری Ø·Ø±Ø ØªØ§Ø±ÛŒØ® Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ ØØªÛŒ در انقلاب هم اسما را یکی Ù…ÛŒ گیریم Ø› مانند غربی ها (Ú©Ù‡) علت را Ù…ÛŒ گیرند Ùˆ ترقی Ùˆ تقدم از همین Ùکر است. بشر ترقی Ù…ÛŒ کند ØŒ معنی ترقی Ú©Ù‡ آمد تاریخ با اسمی از اÙلاطون شروع Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ اÙلاطون مظهر آن است. تاریخ از این نظر از ارسطو ترقی پیدا Ù…ÛŒ کند تا Ù…ÛŒ رسد به ملاصدرا Ùˆ بعد هم انقلاب را در کار Ù…ÛŒ آوریم ( دیدار ÙØ±Ù‡ÛŒ Ùˆ ÙØªÙˆØØ§Øª آخرالزمان ØµÙØÛ€ 21)
و نیز می گوید:
" بسم الله رØÙ…ان رØÛŒÙ… . مساله ای Ú©Ù‡ در روزگار ما اصلا Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÛŒ شود مساله ]ÛŒ[ اسماست Ùˆ این یعنی طاغوت زدگی "
(همان ØµÙØÛ€ 17)
از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ «غرب Ú©Ù„ باطل Ùˆ ØÙˆØ§Ù„ت تاریخی شیطان است» ( همان ØµÙØÙ‡ 62 ) یا «چهار صد سال تاریخ غرب]یعنی از رنسانس تا امروز[ سراسر باطل است. Ø¨ØØ±Ø§Ù† ابلیسی Ùˆ شیطانی ØŒ بطلان Ùˆ باطل .» ( همان ØµÙØÙ‡ 393)
از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ «اعلامیه جهانی ØÙ‚وق بشر اثری از انسانیت ندارد. آنچه هست انسان ممسوخ یعنی نسناس است Ú©Ù‡ اعلامیه جهانی ØÙ‚وق بشر را نوشته است.» ] همان ØµÙØÙ‡ 78[
البته اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ خود ØªØØª تاثیر هانری کربن (1978-1903 ) اسلام شناس ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ بوده است .
تاثیر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر جلال آل اØÙ…د
آشوری درباره تاثیر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر آل اØÙ…د Ùˆ وام گیری Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø " غرب زدگی" از ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ù…ÛŒ نویسد :
"ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ مقوله غرب زدگی را با زبانی پیچیده Ùˆ پر طمطراق ØŒ از دیدگاهی ÙلسÙÛŒ – Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ØŒ در مجالس خصوصی Ùˆ کلاس درس در دانشکدۀ ادبیات Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کرد . آل اØÙ…د هم در همان مجالس از او شنیده بود Ùˆ با شتاب زدگی خاص خود بی اعتنا به وجه نظری Ùˆ "ÙلسÙÛŒÙ" آن از دیدگاه ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ØŒ این Ù…Ùهوم را Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ به زبان خود Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯. ولی یک نکته را هم ÙØ±Ø§Ù…وش نباید کرد Ùˆ آن این Ú©Ù‡ پناه بردن٠دوباره ÛŒ آل اØÙ…د به اسلام در کتاب غربزدگی هم از Ø§Ø«Ø±Ù Ø§Ù†ÙØ§Ø³Ù ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بود. زیرا ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ از راه معنویت پناهی٠صوÙیانه به گونه ای، البته نا روشن، Ùˆ Ú†Ù‡ بسا ناهمساز، ØØ±Ù های ضد غرب Ùˆ ]ضد[ غرب زدگی خود را به اسلام Ùˆ قرآن مربوط Ù…ÛŒ کرد. به Ù‡Ø±ØØ§Ù„ØŒ روی گرداندن از غرب Ùˆ غربزدگی Ùˆ "نیست انگاری" (نیهیلیسم) آن، Ùˆ Ø´ÙØ§ ÛŒØ§ÙØªÙ† از این بیماری، از نظر ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ØŒ به معنای بازگشت به دامان " شرق" Ùˆ معنویت آن بود Ú©Ù‡ در Ø¹Ø±ÙØ§Ù† نظری Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ تصو٠می بایست جست، Ú©Ù‡ آن را هم ØÙ‚یقت باطنی اسلام Ù…ÛŒ داند»
(" ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اسطوره در میان ما" ØµÙØØ§Øª 5-4).
آشوری بر Ú¯ÙØªÙ‡ های ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نام : "ØÚ©Ù…ت معنوی" Ù…ÛŒ نهد Ùˆ معتقد است Ú©Ù‡ : «سرچشمه ÛŒ تمامی این "ØÚ©Ù…ت معنوی" به هانری کرین (1978- 1903 ) Ù…ÛŒ رسد. پریدن از شاخ٠هایدگر به شاخ٠مØÛŒ الدین عربی Ùˆ سهروردی بدون توجه به ØªÙØ§ÙˆØª های اساسی زیر متن٠تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ آن ها Ùˆ این گمان Ú©Ù‡ به هوای دل خود Ù…ÛŒ شود از هر شاخی به هر شاخی پرید Ùˆ هرچیزی را به هرچیزی دوخت Ùˆ دوز کرد Ùˆ نام ÙلسÙÙ‡ Ùˆ ØÚ©Ù…ت بر آن گذاشت، از اثر Ù†Ùوذ Ùکری او ]= هانری کربن[ در شاگردانش است. ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نیز، در نیمه ÛŒ دهه ÛŒ 1320 ØŒ Ú©Ù‡ کربن به تهران آمده بود Ùˆ مجالسی برقرار کرده بود در آن مجالس شرکت داشته است.»
( همان پانوشت 13 ØµÙØÙ‡ ÛŒ 30)
.
داریوش آشوری در سال 1346 نقدی با عنوان : " هشیاری تاریخی : نگرشی در غرب زدگی Ùˆ مبانی نظری آن " بر کتاب غربزدگی جلال آل اØÙ…د نوشت Ùˆ سپس در سال 1348 در آن Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§ØªÛŒ بعمل آورد. او در آنجا Ù…ÛŒ نویسد:
«" غربزدگی" اساسی دارد یا زمینه ای یا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ قابل تامل ØŒ قابل بررسی ØŒ Ùˆ قابل Ø¯ÙØ§Ø¹ است Ùˆ آنچه به این مقاله ÛŒ بلند ]یعنی کتاب غربزدگی[ اهمیت بخشیده همین اساس Ùˆ زمینه است]...[ این Ú©Ù‡ آل اØÙ…د جرات چنین نگرشی را به خود داده اعتبار بزرگی برای اوست. Ùˆ از میان آن همه Ø±ÙØªÚ¯Ø§Ù†Ù راه تنها او بود Ú©Ù‡ چنین جسارتی Ùˆ همتی را در خود دید.»(در متنی Ú©Ù‡ روی اینترنت است ØµÙØÛ€ 15).
اگر واقعا آقای داریوش آشوری به ØØ±Ùهایی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ زدند اعتقاد داشته اند پس چرا سالهاست Ú©Ù‡ در پاریس، در پایتخت یک کشور استعماری، رØÙ„ اقامت اÙکنده اند؟ شاید هم به ØØ±Ù های خود اعتقادی نداشته اند Ùˆ برای عوام ÙØ±ÛŒØ¨ÛŒ این سخنان را Ù…ÛŒ Ú¯ÙØªÙ‡ اند؟ Ùˆ چرا ÙØ±Ø§Ù†ØªØ³ ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ امه سزر ØŒ این دو استعمار ستیز، در کشور استعمار گر ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ ماندند واندیشه های گهر بار خود را به زبان استعمار گران ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ نوشتند نه به زبان های Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی؟ Ùˆ چرا Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚اییان آرزو دارند Ú©Ù‡ از Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ا به کشور های غربی مهاجرت کنند ØŸ از این Ú©Ù‡ اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ مریدانش مروج غرب ستیزی Ùˆ یهود ستیزی بوده اند Ø´Ú©ÛŒ نیست .اما آیا این Ø§ÙØªØ®Ø§Ø±ÛŒ برای آنان است ØŸ
آشوری می نویسد:
« شکست نهضت های ملی استقلال طلب در تØÙ‚Ù‚ بخشیدن به آرزوی های بهروزی ملت های به استقلال رسیده Ùˆ پیدایی اشکال نوین Ùˆ مخÙÛŒ استعمار، اندیشمندان این سرزمین ها را برانگیخت Ú©Ù‡ ریشه های درد را عمیق تر بکاوند Ùˆ مساله را نه تنها با ارزیابی وضع تاریخی خود، بلکه ØØªÛŒ با تØÙ„یل Ùˆ ارزیابی وضع تاریخی کشورهای مسلط، بررسی کنند Ùˆ این کار را در غرب تا جایی Ú©Ù‡ ما خبر داریم، گروه متÙکران پیوسته به سارتر، مانند ÙØ§Ù†ÙˆÙ† Ùˆ سزر، به طرز بهتر Ùˆ عمیق تری انجام داده اند. اهمیت بررسی آن ها در این است Ú©Ù‡ بر وجوه ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اخلاقی استعمار زدگی توجه خاص کرده اند Ùˆ در "غرب زدگی"
آل اØÙ…د نیز گرده ای از این توجه است اما نه عمیق». (ØµÙØØ§Øª 15 -14)
دیدیم Ú©Ù‡ جلال آل اØÙ…د در Ù…ØØ¶Ø± اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ کسب Ùیض Ù…ÛŒ کرده است. اما Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ اندیشی Ùˆ پریشان گویی ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ بر ذهن آل اØÙ…د Ú†Ù‡ تاثیری داشته است معلوم نیست. آنچه داریوش آشوری از ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ نقل Ù…ÛŒ کند بیانگر این است Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ به نیروی جادویی کلمات سخت معتقد بوده Ùˆ ذهنی خراÙÛŒ Ùˆ جادو باورداشته است. اگر کتاب غربزدگی آل اØÙ…د را مجموعۀ چند مقاله بدانیم Ú©Ù‡ یک ژورنالیست در برهه های زمانی مختل٠نوشته است شاید Ù…ÛŒ شد با آن برخورد دیگری داشت؛ اما نه اکنون Ú©Ù‡ آن را اثری Ù…ÛŒ دانند Ú©Ù‡ در دهۀ چهل شهرت ÙØ±Ø§ÙˆØ§Ù†ÛŒ داشته Ùˆ Ù…Ø§Ù†ÛŒÙØ³Øª روشنÙکران شناخته Ù…ÛŒ شده است.
نظریه ÛŒ ذهنیت ابتدایی لوسین لوی-برول بر سورئالیست ها Ùˆ جیمز جوس وتی.اس. الیوت Ùˆ ویلیام ÙØ§Ú©Ù†Ø± تاثیر زیادی گذاشت. جریان سیال ذهن اصطلاØÛŒ بود Ú©Ù‡ برای توصی٠ذهنیت مغشوش Ùˆ در هم ریخته ÛŒ قهرمانان داستان های مدرنیسم به کار Ù…ÛŒ Ø±ÙØª. ذهنیتی Ú©Ù‡ نویسنده بر پایه ÛŒ نظریه ÛŒ ذهنیت ابتدایی لوی-برول به طور تصنعی برای قهرمانان داستانش ساخته بود. اما ما در کتاب غربزدگی با این ذهنیت ابتدایی یا با این جریان سیال ذهن به طور طبیعی روبرو Ù…ÛŒ شویم. چون ذهنیت آل اØÙ…د به طور طبیعی ابتدایی است؛ زیرا Ø¢Ø´ÙØªÙ‡ Ùˆ در هم ریخته است. بنابراین تقدم Ùˆ تاخر رویدادها در ذهن او به هم ریخته اند. زمان برایش امری ذهنی شده است. کسانی Ú©Ù‡ کتاب ارنست کاسیرر ÙلسÙÛ€ روشنگری4 را خوانده باشند، اگر دقت کرده باشند ØŒ در ÛŒØ§ÙØªÙ‡ اند Ú©Ù‡ برای تاسیس هر علمی تبیین ÙØ§Ú©Øª های آن علم به عوامل درون باش توجه Ù…ÛŒ شود برخلا٠دوران قرون وسطی Ú©Ù‡ به عاملی برون باش ( مثلا خدا یا شیطان) متوسل Ù…ÛŒ شدند. برای ذهن های قرون وسطایی مانند ذهن جلال آل اØÙ…د یا ذهن شریعتی5 علت هر چیزی یا خداست یا شیطان. اما در عین ØØ§Ù„ ذهنیت مانوی آن دو جنبه ÛŒ این جهانی نیز پیدا کرده بودند. از اینرو برای آل اØÙ…د تولیدکنندگان ماشین اهریمن اند Ùˆ مصر٠کنندگان ماشین اهورا. تازه معلوم هم نیست Ú©Ù‡ منظور از ماشین، صنعت است یا اتومبیل. ذهنیت اسطوره ای – دینی وقتی به دنبال علت Ù…ÛŒ گردد، این علت یا یکی از خدایان است یا یکی از شیاطین. برای روشنÙکران ایرانی، اعم از Ú†Ù¾ Ùˆ راست، این شیطان، غرب است. ذهنیت ابتدایی پشت هر رویدادی دست جادوگری را دست اندر کار Ù…ÛŒ بیند. روشنÙکر جهان سومی هم وقوع هر ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای را بر اثر اراده ÛŒ شیطان (=غرب) یا جادوگر (=غرب) Ù…ÛŒ داند. خلاصۀ پیام کتاب غربزدگی آل اØÙ…د این است Ú©Ù‡ مسبب عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ú¯ÛŒ ما استعمار غرب است. یعنی علت را برون باش Ù…ÛŒ داند نه درون باش. آل اØÙ…د Ùˆ گروهی Ú©Ù‡ گرد اØÙ…د ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ جمع شده بودند ذهنیتی جادویی-اسطوره ای داشته اند Ú©Ù‡ این ذهنیت مانع تØÙ„یل درست امور Ù…ÛŒ شده است. ایران هیچگاه مستعمره ÛŒ هیچ کشوری نبوده است. آیا ایرانی Ú©Ù‡ مستعمره ÛŒ هیچ کشوری نبوده است Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر است یا هند Ú©Ù‡ مستعمره ÛŒ انگلستان بوده است؟ هنگ Ú©Ù†Ú¯ Ú©Ù‡ زمانی مستعمرۀ انگلیس بوده Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر است یا دیگر شهر های چین Ú©Ù‡ مستعمره نبوده اند ØŸ اگرمن با کتاب های لوسین لوی- برول مانند: کارکردهای ذهنی در جوامع عقب مانده6 Ùˆ ذهنیت ابتدایی7 Ùˆ کتاب ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک : اندیشه اسطوره ای8 آشنا نبودم آنچه را در ایران Ù…ÛŒ گذرد نمی Ùهمیدم. ما در مرØÙ„Û€ تÙکر جادویی- اسطوره ای هستیم. اگر آل اØÙ…د خواهان صنعتی شدن ایران بوده است پس چرا در کتاب غربزدگی در ÙØµÙ„ " Ú©Ù…ÛŒ هم از ماشین زدگی" به انتقاد از جامعه ÛŒ صنعتی Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ جوامع پیش - صنعتی را بهتر از جوامع صنعتی Ù…ÛŒ داند؟ برداشتش آل اØÙ…د از رمان های غربی Ú©Ù‡ به عنوان پشتوانۀ نظر خود ØŒ در این ارتباط، ذکر Ù…ÛŒ کند نادرست است. مثلا یونسکو ازخطر ÙØ§Ø´ÛŒØ³Ù… سخن Ù…ÛŒ گوید ولی آل اØÙ…د به نادرست تصور کرده است Ú©Ù‡ یونسکو از خطر ماشینیسم ØØ±Ù Ù…ÛŒ زند. Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ ذهن آل اØÙ…د مانند هر ذهن ابتدایی دیگری پایبند اصل امتناع تناقض نیست. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نماند Ú©Ù‡ پس از انقلاب 57 تاکید از صنعت بر تجارت قرار Ú¯Ø±ÙØª. آل اØÙ…د Ùˆ امثال او Ù…ÛŒ خواهند موضوعاتی را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ù†Ù†Ø¯ Ùˆ مورد Ø¨ØØ« قرار دهند Ú©Ù‡ در آنها مطالعه ای ندارند؛ ولی در مقابل پیش داوری های ذهنی عجیب Ùˆ غریبی نسبت به آنها دارند. در اینجا نخست این موضوع را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنیم Ú©Ù‡ آیا استعمار مسبب عقب ماندگی کشورهای آسیایی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی بوده است؟ از دیدگاه های مختلÙÛŒ Ù…ÛŒ توان این موضوع را بررسی کرد. یکی از دیدگاه مقایسۀ ذهنیت ØØ§Ú©Ù… بر جوامع Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÛ€ صنعتی غرب وجوامع غیر غربی (ارنست کاسیرر ولوسین لوی-برول ) دیگری از دیدگاه نقش دین در مناسبات اقتصادی( ماکس وبر ) Ùˆ سه دیگر از دیدگاه شیوۀ تولید( کارل مارکس).
مارکس و مسئلۀ استعمار
اگر نه همۀ ØŒ لااقل اکثر ØŒ نویسندگان غرب ستیز Ùˆ یا به قول خودشان "ضد امپریالیست" ØŒ ظاهرا به نظریات کارل مارکس در بارۀ نظام سرمایه داری متوسل Ù…ÛŒ شوند. بنابراین جا دارد Ú©Ù‡ نخست نظر مارکس را در بارۀ استعمار غرب جویا شویم. مارکس همه چیز را از دیدگاه شیوه ÛŒ تولید Ù…ÛŒ بیند. او معتقد بود Ú©Ù‡ شیوه ÛŒ تولید آسیایی، سبب در جا زدن کشورهای آسیایی شده است. او اعتقاد داشت Ú©Ù‡ کشورهای آسیایی ایستا هستند Ùˆ نیروی درونی لازم برای تغییر Ùˆ تØÙˆÙ„ را ÙØ§Ù‚دند. Ùˆ به پیروی از منتسکیو جوامع آسیایی را به خاطر عدم ØªØØ±Ú© Ùˆ ایستا بودن جوامع بدون تاریخ Ù…ÛŒ دانست. بنابراین او معتقد بود Ú©Ù‡ نیروی لازم برای تغییر دادن شرایط ایستای جوامع شرقی باید از برون این جوامع بیاید. او در مقالاتی Ú©Ù‡ درباره ÛŒ نقش استعمار انگلیس در هند نوشته به این موضوع پرداخته است. او Ù…ÛŒ گوید: "انگلستان ابزار کور تاریخ برای تØÙ‚Ù‚ انقلاب اجتماعی در آسیا بوده است». مثلا ازنظر نظر ماركس چين «نقطة مقابل اروپاست.» چين «اين نيمه‌تمدن پوسيده» Ùˆ «كهنترين امپراتوري جهان» در سكنة خود «ØÙ…اقت موروثي» را تلقين مي‌كند Ùˆ «برخلا٠عقربه‌هاي زمان به زندگي گياهي خود ادامه مي‌دهد.» چين «نمايندة جهان منسوخ‌ شده است»؛ اما « تلاش مي‌كند كه خود را با اين توهم ÙØ±ÙŠØ¨ دهد كه كمال آسماني است». ماركس در مقالة مهمي كه در سال 1862 نوشته است، ÙØ±Ù…ول استاندارد خود از استبداد شرقي Ùˆ شيوة توليد آسيايي را يكبار ديگر در مورد امپراتوري چين به‌كار مي‌برد Ùˆ دربارة قيام تاي‌پينگ مي‌گويد كه چين «اين ÙØ³ÙŠÙ„ زنده» بر اثر انقلاب متشنج شده است. سپس Ù…ÙŠâ€ŒØ§ÙØ²Ø§ÙŠØ¯: «هيچ‌چيز Ùوق‌العاده‌اي در اين قيام نيست. چون شالوده‌هاي اجتماعي امپراتوري‌‌هاي خاورزمين همواره Ø¨ÙŠâ€ŒØªØØ±Ùƒ Ùˆ ايستايند، (اين امر موجب مي‌شود به جاي آنكه نيروي اتباع آنها در راه سازندگي جامعه به‌كار Ø§ÙØªØ¯) در اتباع Ùˆ قبايل آنها ناآرامي بي‌وقÙه‌اي به وجود آيد كه آنان را برمي‌انگيزد كه كنترل رو ساخت سياسي را به دست گيرند.» داوري ماركس در مورد انقلابيون تاي‌پينگ به‌طورغريبي تند Ùˆ خصمانه است. او آنان را چنين توصي٠مي‌كند:
«اين انقلابيون در نظر توده‌هاي مردم Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ§Ù†Ú¯ÙŠØ²ØªØ±Ù†Ø¯ تا ÙØ±Ù…انروايان قديم. به نظر مي‌آيد كه سرنوشت آنان چيزي جز اين نبوده كه با ويرانگري عظيمي كه شكل Ù†ÙØ±Øªâ€ŒØ¢ÙˆØ±ÙŠ ÙŠØ§ÙØªÙ‡ است، به مقابله با ركود Ùˆ ØªØØ¬Ø± Ù…ØØ§Ùظه‌كاران برخاسته باشند. اما ويرانگري آنان بدون ذره‌اي از سازندگي Ùˆ نوآوري است.» اين انقلابيون كه از ميان «اراذل Ùˆ اوباش Ùˆ عناصر ÙØ±ÙˆÙ…ايه Ùˆ ولگرد» دستچين شده‌اند، اختيار تام داشته‌اند كه هر اهانت قابل تصوري را نسبت به زنان Ùˆ دختران روا دارند.» انقلابيون تاي‌پينگ «پس از ده سال با ÙØ¹Ø§Ù„يتي پر سروصدا همه‌چيز را ويران كردند بي‌آنكه چيزي به وجود آورند.» 9
مارکس روسیه را نیز کشوری نیمه آسیایی Ù…ÛŒ دانست Ùˆ رژیم آن را استبداد شرقی . لنین وقتی در روسیه به قدرت رسید با همه توان خود در ØÙظ امپراتوری تزار ها کوشید. او برای تضعی٠کشورهای مستعمراتی رقیب دست به انواع تبلیغات ضد مارکسیستی Ùˆ ارتجاعی Ù…ÛŒ زد. لنین ØØªÛŒ اسلام گرایان را تشویق به جهاد بر ضد "امپریالیست ها" یعنی انگلستان Ùˆ ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ Ù…ÛŒ کرد. آل اØÙ…د Ùˆ آشوری Ùˆ دیگران نیز ØØ±Ù های لنین را غرغره Ù…ÛŒ کنند. بر خلا٠نظر لنین ØŒ مارکس معتقد بود Ú©Ù‡ داشتن مستعمرات هزینه دارد Ùˆ این هزینه را مالیات دهندگان انگلیسی Ù…ÛŒ پردازند. Ùˆ Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª چرا دولت انگلستان ØµØ±ÙØ§ برای پرستیژ Ùˆ جاه طلبی، پول مالیات دهندگان انگلیسی را صر٠مستعمره داری Ù…ÛŒ کند.
ماکس وبر و ظهور سرمایه داری صنعتی درغرب
ÙØ±Ø¯ دیگری Ú©Ù‡ به بررسی ØªÙØ§ÙˆØª تمدن های شرق Ùˆ غرب پرداخته ماکس وبر جامعه شناس آلمانی ( 1920-1864) است.
وبر به این موضوع علاقمندبود Ú©Ù‡ بÙهمد Ú†Ù‡ چیزی سبب شد Ú©Ù‡ سرمایه داری صنعتی Ùقط در غرب ظهور کند نه در کشورهای آسیایی مانند چین، هند یا در کشورهای اسلامی؟ برخلا٠مارکس Ú©Ù‡ شیوه ÛŒ تولید را زیربنا Ùˆ دین Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را روبنا Ù…ÛŒ دانست وبر دین را عامل تغییر Ù…ÛŒ پنداشت. بنابراین به مطالعه ÛŒ Ú©Ù†Ùوسیونیسم، هندوئیسم ØŒ یهودیت ØŒ مسیØÛŒØª Ùˆ اسلام پرداخت. او به این نتیجه رسید Ú©Ù‡ Ùقط پروتستانیسم بوده Ú©Ù‡ برای رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی مساعد بوده است. بنابراین علت رشد نکردن مناسبات سرمایه داری صنعتی در کشورهای غیر پروتستان دین ØØ§Ú©Ù… بر آن کشورها بوده است. مطالعات وبر درباره ÛŒ اسلام به هنگام مرگش ناتمام بود. اما از یادداشت هایی Ú©Ù‡ در این باره از او به جای مانده است Ù…ÛŒ توان Ù¾ÛŒ برد Ú©Ù‡ نظرش Ú†Ù‡ بوده است. وبر Ù…ÛŒ گوید:« اسلام به منزله ÛŒ اعتقادی شخصی مانعی در راه ÙØ¹Ø§Ù„یت اقتصادی نیست(...) اما دولتی Ú©Ù‡ در چارچوب اسلام Ø´Ú©Ù„ Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ تشکیلات آن Ùˆ نیز نظام قضایی Ù…ØØµÙˆØ± در قوانین شرع سبب ایجاد نوعی پاتریمونیالیسم شرقی Ù…ÛŒ گردد Ú©Ù‡ این پاتریمونیالیسم مانع پیدایش Ùˆ رشد مناسبات سرمایه داری صنعتی Ùˆ در نتیجه مانع پیدایش جامعه ÛŒ مدرن Ù…ÛŒ شود. »البته این نظر ماکس وبر مورد Ø¨ØØ« جامعه شناسان Ùˆ اسلام شناسان بوده Ùˆ هست. 10
نظریۀ ماکس وبر در بارۀ بی همتا بودن عقلانیت غربی
وبر در مقاله ای که در مقدمه ی جلد یکم کتاب جامعه شناسی دین به چاپ رسیده است می نویسد :
« مسائل تاریخ جهان، Ù…ØØµÙˆÙ„ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مدرن اروپا هستند. یکی از این مسائل Ú©Ù‡ به ضرورت Ùˆ به درستی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ شود این است Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ مجموعه شرایطی دست به دست هم دادند تا Ùقط در کشورهای غربی آن نوع آثار ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù‡ شوند Ùˆ نیز در جهتی تکامل یابند Ú©Ù‡ ØŒ لااقل از نظر ما ØŒ اهمیت Ùˆ اعتباری جهانی داشته باشند؟
Ùقط در مغرب زمین " علم" به آن مرØÙ„Ù‡ از تکامل رسیده است Ú©Ù‡ امروزه "اعتباری" جهانی ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است. در کشورهای غیر غربی، دانش تجربی، تامل درباره ÛŒ جهان Ùˆ مسائل زندگی، ØÚ©Ù…ت عمیق درباره ÛŒ امور زندگانی- خواه ÙلسÙÛŒ خواه دینی – وجود داشته اند، اما رشد کامل الهیات سیستماتیک ØªØØª تاثیر هلنیسم Ùقط در مسیØÛŒØª صورت Ú¯Ø±ÙØª ( البته در اسلام Ùˆ بعضی ÙØ±Ù‚Ù‡ های دینی هندوان Ù…Ø¨Ø§ØØ« مقدماتی کلام دیده Ù…ÛŒ شوند.)
در دیگر سرزمین ها Ùˆ بیش از همه در هند، چین، بابل Ùˆ مصر شناخت دقیقی در قلمروهای ستاره شناسی وجود داشته Ùˆ رصد های Ùوق العاده ظریÙÛŒ نیز صورت Ù…ÛŒ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. اما ستاره شناسی بابلیها Ùˆ نیز دیگر اقوام بر ریاضیات، Ú©Ù‡ تØÙˆÙ„ ستاره شناسی را ØÛŒØ±Øª آور Ù…ÛŒ کند، استوار نبود. این یونانیان بودند Ú©Ù‡ نجوم را بر ریاضیات متکی کردند. هندسه ÛŒ هندی ÙØ§Ù‚د روش "اثبات" ]قضایای هندسی[ بود. اما در اینجا نیز یونانیان بودند Ú©Ù‡ هندسه را به صورت علمی سیستماتیک درآوردند Ùˆ هم آنان بودند Ú©Ù‡ مکانیک Ùˆ Ùیزیک را نیز Ø¢ÙØ±ÛŒØ¯Ù†Ø¯. در هند علوم طبیعی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª کرده بودند اما آن علوم بر آزمایش هایی Ú©Ù‡ درستی یا نادرستی شان را نشان دهند، متکی نبودند. ولی در یونان باستان Ø´Ú©Ù„ مقدماتی راست آزمایی مستدل ]Ú©Ù‡ درستی یا نادرستی ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ای را نشان Ù…ÛŒ داد[ وجود داشت؛ اما راست آزمایی مستدل اساسا دستاورد دوره ÛŒ رنسانس Ùˆ ]به ویژه[ لابراتورهای مدرن غربی است. در هیچ تمدن غیر از تمدن غربی شیمی استدلالی وجود نداشته است.
گرچه در هند Ùنون تجربی پزشکی Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª بسیاری کرده بود اما این Ùنون مبانی Ùیزیولوژیک Ùˆ به ویژه مبانی بیوشیمیایی نداشتند. این ادعا درست است Ú©Ù‡ ماکیاولی پیشگامانی در هند داشته است، اما اندیشه ÛŒ سیاسی آسیاییان درباره ÛŒ دولت ÙØ§Ù‚د روش سیستماتیکی است Ú©Ù‡ قابل قیاس با روش ارسطو باشد؛ Ùˆ به طور Ú©Ù„ÛŒ اندیشه ÛŒ سیاسی آسیاییان ÙØ§Ù‚د Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… عقلانی است. به رغم همه پیش بینی های ØÙ‚وقی در هند )مکتب میماسا Mimamsa) Ùˆ به رغم همه ÛŒ طبقه بندی های وسیع ØÙ‚وقی هندیان، آنان ÙØ§Ù‚د Ø´Ú©Ù„ های سیستماتیک آیین دادرسی رÙÙ…ÛŒ Ùˆ ØÙ‚وق غربی متاثر از آن هستند؛ چیزهایی Ú©Ù‡ برای امر قضاوت عقلانی، بسیار ضروری اند. در هند ساختار ØÙ‚وق قضایی وجود نداشته است.»11
ماکس وبر درباره ÛŒ جنگ میان یوناییان Ùˆ ایرانیان نیز Ø¨ØØ« کرده است. وبر معتقد است اگر خشایارشا در جنگ سالامیس یونانیان را شکست Ù…ÛŒ داد، این شکست سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ دینی-Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ ایرانی بر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عقلانی یونان چیره شود Ùˆ ریشه عقلانیت در یونان بخشکد Ùˆ راه Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ ÙلسÙÙ‡ بسته شود. ماکس وبر درباره غلبه کاتولیسیسم بر میترائیسم در رÙÙ… باستان نیز اظهار نظر کرده است. به نظر او اگر میترائیسم پیروزشده بود Ùˆ کاتولیسیسم شکست خورده بود این پیروزی سبب Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ Ø¹Ø±ÙØ§Ù† بر عقلانیت مستولی شود. البته آباء کلیسا برای خنثی کردن Ù†Ùوذ میترائیسم در میان کشاورزان رÙÙ…ÛŒ تلاش بسیار کردند Ùˆ ØØªÛŒ ناچار شدند روز تولد عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø±Ø§ منطبق با روز زایش خورشید یعنی شب یلدا کنند ( البته با چند روز اختلاÙ). بنابراین از نظر وبر غرب مظهر عقلانیت، ÙلسÙÙ‡ Ùˆ علم سیستماتیک بوده است . ولی شرق هیچ گاه به علم سیستماتیک Ùˆ تÙکر سیستماتیک نرسیده است. اگر ایران مانند کشورهای غربی نیست یا ایرانی مانند غربی نمی اندیشد علتش استعمار غرب نیست. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ها متنوع اند Ùˆ شیوه های اندیشیدن نیز گوناگون. در تایید سخن وبر نظر وائل بن ØÙ„اق را متذکر Ù…ÛŒ شوم Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید در اسلام " دولت " وجود نداشته است. دولت یک پدیدۀ اروپایی است. دولت - ملت های مدرن غربی Ú©Ù‡ ØŒ Ú©Ù… Ùˆ بیش ،سکولارند Ùˆ در آنها تÙکیک قوای مقننه ØŒ مجریه Ùˆ قضاییه وجود دارند دستاورد های نظریه پردازی های متÙکران روشنگری اند.12
آل اØÙ…د در کتاب غربزدگی Ù…ÛŒ نویسد:
«چون همه جا ظلم است Ùˆ ØÙ‚ Ú©Ø´ÛŒ Ùˆ Ø®Ùقان Ùˆ تبعیض! Ùˆ به همین علت هاست Ú©Ù‡ در پانزده شعبان چنان جشنی میگیریم Ú©Ù‡ نوروز از ØØ³Ø¯ دق کند. Ùˆ با همین اعتقاد است Ú©Ù‡ تمام آن 90 درصد اهالی غیور مملکت دولت را عمله ÛŒ ظلم میدانند Ùˆ غاصب ØÙ‚ امام زمان (اعلی ØØ¶Ø±Øª ولی عصر عجله الله تعالی ÙØ±Ø¬Ù‡)».(ØµÙØÙ‡ ÛŒ 104)
مرØÙˆÙ… آل اØÙ…د در اینجا اعتقاد شیعه را بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ نه ارتباطی به رژیم پهلوی دارد Ùˆ نه به هیچ سلسله ÛŒ سلطنتی دیگری؛ ونه ارتباطی به ظلم دارد Ùˆ نه رابطه ای با آزادی خواهی Ùˆ اعتراض. ماکس وبر در کتابش: جامعه شناسی ØÙ‚وق در Ù…Ø¨ØØ«: قوانین ایران (تشیع) Ù…ÛŒ نویسد:
«(...) اعتقاد به امام غایب Ú©Ù‡ در نظریه ÛŒ رسمی معصوم شناخته Ù…ÛŒ شود جانشین ضعیÙÛŒ برای سنت است. شاه Ú©Ù‡ از دیدگاه مذهب شیعه ÙØ±Ù…انروایی غاصب Ùˆ جایر است ] جایر یعنی کسی Ú©Ù‡ بدون رعایت قوانین شرعی شیعه قدرت را به دست گیرد Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت کند.[ قضات را تایید Ù…ÛŒ کند Ùˆ ناچار است Ú©Ù‡ به توقعات Ù…ØªÙ†ÙØ°ÛŒÙ† Ù…ØÙ„ÛŒ توجه Ùوق العاده ای مبذول دارد. تایید قضات از سوی شاه به معنای " نصب" آنان از طر٠وی نیست بلکه بیشتر اعلام قبولی داوطلبان ]مسند قضا[ است Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ های علمیه درس خوانده Ùˆ ÙØ§Ø±Øº Ø§Ù„ØªØØµÛŒÙ„ شده اند. (...) ÙØ±Ù‚Ù‡ گرایی شدید شیعه – Ú©Ù‡ بر اثر میراثی Ú©Ù‡ از تعصب زردشتی به او رسیده شدیدتر نیز شده است- هرگونه داد Ùˆ ستدی را با غیر مسلمان Ú©Ù‡ او را نجس Ù…ÛŒ داند، ØØ±Ø§Ù… Ù…ÛŒ شمرد. اما این قرنطینه ÛŒ دینی Ú©Ù‡ قانون مقدس Ù…ÛŒ طلبد سرانجام از طریق "کلاه شرعی " تقریبا به طور کامل کنار گذاشته است (...) گرچه ØÛŒØ·Ù‡ Ù†Ùوذ تئو کراسی کاهش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ است ØŒ اما هنوز هم Ù†Ùوذ عنصر تئوکراتیک به اضاÙÙ‡ ویژگی های عجیب Ùˆ غریب پاتریمونیالیسم شرقی در ÙØ¹Ø§Ù„یت های اقتصادی ØØ§Ø¦Ø² اهمیت اند. »13
جلال آل اØÙ…د Ùˆ امثال او خواهان تداوم این "قرنطینه" ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ اقتصادی بوده اند. ماکس وبر در مطلب بالا انگشت بر نکات مهمی Ù…ÛŒ گذارد Ú©Ù‡ از دید ایرانیان "روشنÙکر" پوشیده مانده است. یکی این Ú©Ù‡ نه شاه ( البته وبر در دورۀ قاجار بوده است نه پهلوی ها ) بلکه علما ØµØ§ØØ¨ Ù†Ùوذ در میان مردم بوده اند Ùˆ دیگر این Ú©Ù‡ جامعه ایران یک جامعۀ دینی یا تئوکراتیک است. با انقلاب اسلامی 1357 ØÚ©ÙˆÙ…ت هم تئوکراتیک شد. علاوه بر آن وبر از ویژگی های عجیب Ùˆ غریب پاتریمونیالیسم شرقی سخن Ù…ÛŒ گوید.
بر جوامع خاورمیانه پاتریمونیالیسم ØØ§Ú©Ù… است نه نئولیبرالیسم. "روشنÙکران" Ùˆ ژورنالیست های ایرانی چون تمایلات Ú†Ù¾ÛŒ دارند Ùکر Ù…ÛŒ کنند لیبرالیسم Ùˆ نئولیبرالیسم یعنی هرج Ùˆ مرج اقتصادی. از نظر وبر برای ظهور جامعۀ سرمایه داری باید آن جامعه عقلانی شود. ØÚ©ÙˆÙ…ت، ارگان ØÚ©ÙˆÙ…تی، دستگاه قضایی، دستگاه قانون گذاری همه باید عقلانی شوند تا نظام اقتصاد لیبرالی یا بازار آزاد بتواند کار کند. برای این Ú©Ù‡ روند عقلانی کردن جامعه Ùˆ ارگان های آن شروع شود وجود Ú†Ù‡ چیزی ضروری است؟ شاید بعضی ها بگویند Ú©Ù‡ روسیه Ùˆ چین Ùˆ ژاپن یا کشورهایی مانند کره جنوبی Ùˆ مالزی نیز صنعتی شده اند Ùˆ این شرایطی را Ú©Ù‡ وبر برمی شمارد نداشته اند.ولی کشور های نامبرده دنباله رو Ùˆ مقلد غرب بوده اند نه مبدع صنعت. استالین Ùˆ مائو با هزینه های سنگینی Ú©Ù‡ بر مردم کشورهایشان تØÙ…یل کردند از جمله کشتارهای چند میلیونی، برپایی اردوگاه های کار اجباری چند میلیونی، روند صنعتی کردن کشورهایشان را به پیش بردند.
این موضوع Ú©Ù‡ کشورهای غربی در علم Ùˆ صنعت Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ مثلا کشورهای خاورمیانه این طور نیستند با استعمار Ùˆ مناسبات اقتصادی ارتباطی ندارد. برای Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª علم Ùˆ دستیابی به صنعت مدرن نیاز به ذهنیتی است Ú©Ù‡ مردمان این کشورها ÙØ§Ù‚دند. کشور های غیر غربی گالیله ØŒ کپلر Ùˆ نیوتن نداشته اند. الکساندر کوایره در کتاب : از دنیای بسته تا کیهان بیکران Ù…ÛŒ نویسد وقتی نظریه خورشید - مرکزی را کوپرنیک ارائه داد وجدان اروپایی بر خود لرزید. چون دنیای بستۀ کلیسای کاتولیک متزلزل شده بود. آیا چنین زلزله های Ùکری را مردمان کشور های خاور میانه تجربه کرده اند ØŸ هر گز. ذهنیت ابتدایی نویسندۀ کتاب غربزدگی با آزادی زنان، نیز سر ستیز دارد. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
« یک تضاد دیگر؛ از واجبات غربزدگی Ùˆ مستلزمات آن آزادی دادن به زنان است. ظاهرا لابد Ø§ØØ³Ø§Ø³ کرده بودیم Ú©Ù‡ به قدرت کار این 50 درصد نیروی انسانی مملکت نیازمندیم Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒÙ… آب Ùˆ جارو کنند Ùˆ راه بندها را بردارند تا
قاÙله ÛŒ نسوان برسد(...) به زن تنها اجازه ÛŒ تظاهر در اجتماع را داده ایم. Ùقط تظاهر، یعنی خودنمایی، یعنی زن را Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ سنت Ùˆ خانواده Ùˆ نسل Ùˆ خون است به ولنگاری کشیده ایم. به Ú©ÙˆÚ†Ù‡ آورده ایم. به خودنمایی Ùˆ بی بند Ùˆ باری وا داشته ایم. Ú©Ù‡ سر Ùˆ رو را ØµÙØ§ بدهد Ùˆ هر روز ریخت Ùˆ مد تازه را به خود ببندد Ùˆ ول بگردد.» (ØµÙØÙ‡ 102)
آیا این عبارات ØŒ سخنان یک Ù…ØØ§Ùظه کار٠انقلابی یعنی یک ÙØ§Ø´ÛŒØ³Øª نیست؟ آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
«(شیخ ÙØ¶Ù„ الله نوری) به عنوان Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ "مشروعه " باید بالای دار برود(...) Ùˆ به عنوان Ù…Ø¯Ø§ÙØ¹ تشیع اسلامی(...).از آن روز بود Ú©Ù‡ نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند . Ùˆ من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی Ù…ÛŒ دانم Ú©Ù‡ به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شد. » (غربزدگی ØµÙØÙ‡ 78 .)
پس آل اØÙ…د انقلاب مشروطه را نیزاز مصائب غربزدگی Ù…ÛŒ داند وخواهان "مشروعه" Ùˆ مداخلۀ ÙØ¹Ø§Ù„ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØ§Ù† در سیاست بوده است.
Ù…ÛŒ گویند آل اØÙ…د نخست به ØØ²Ø¨ توده پیوست Ùˆ سپس به نیروی سوم. علاوه بر این ØªØØª تاثیر مرØÙˆÙ… مصدق Ùˆ جبهه ÛŒ ملی نیز بوده است . آیا مرØÙˆÙ… مصدق آن چنان Ú©Ù‡ شایع است یک لیبرال بود؟ نخستین پرسشی Ú©Ù‡ از عنوان "جبهه ملی" به ذهن خطور Ù…ÛŒ کند این است : آیا "جبهۀ ملی" در ایران دارای همان ایدئولوژی ،مثلا ØŒ "جبهۀ ملی" در ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ است؟ یعنی یک سازمان ÙØ§Ø´ÛŒØ³ØªÛŒ است؟ یا به دیگر سخن ØŒ سازمانی از Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی است؟ قراین نشان Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ آری. مرØÙˆÙ… Ù…ØÙ…د مصدق یک Ù…ØØ§Ùظه کار بود اما نه Ù…ØØ§Ùظه کاری معمولی. او یک Ù…ØØ§Ùظه کار انقلابی یا Ù…ØØ§Ùظه کار برانداز بود؛ همچنان Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ دانیم خاندان پهلوی را از ایران ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ داد. Ù…ØØ§Ùظظه کاران انقلابی Ø§ØªÙØ§Ù‚ا خیلی هم ضد غربی ،به ویژه، ضد انگلیسی Ùˆ ضد آمریکایی اند. موضع گیری های اعضای "جبهه ملی" در مقاطع مختل٠و در بزنگاه های ØØ³Ø§Ø³ ØŒ موضع گیری های Ù…ØØ§Ùظه کاران انقلابی بوده است نه موضع گیری های لیبرالی.
ÙˆØØ´Øª انسان ابتدایی از نوآوری
آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد:
«آدم غرب زده شخصیت ندارد، چیزی است بی اصالت. خودش Ùˆ خانه اش Ùˆ ØØ±Ù هایش بوی هیچ چیزی را نمی دهد(...) آدم غرب زده قرتی است. زن ØµÙØª است. به خودش خیلی Ù…ÛŒ رسد. به سر Ùˆ پوزش خیلی ور Ù…ÛŒ رود. ØØªÛŒ گاهی زیر ابرو بر Ù…ÛŒ دارد. به Ú©ÙØ´ Ùˆ لباس Ùˆ خانه اش خیلی اهمیت Ù…ÛŒ دهد. همیشه انگار از لای زر ورق باز شده است.» ( ØµÙØØ§Øª 47-146)
همه ÛŒ این ØØ±Ù ها دلیل بر آنند Ú©Ù‡ گوینده اش یک سنت پرست است Ú©Ù‡ از سست شدن رسوم سنتی به ÙˆØØ´Øª Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است. از نظر لوی- برول مشخصه ÛŒ ذهنیت ابتدایی ÙˆØØ´Øª از نوآوری است. انسان ابتدایی از هر گونه نوآوری در هر زمینه ای ÙˆØØ´Øª دارد. او دیروز جاویدان یا سنت را Ù…ÛŒ پرستد. به هم خوردن این دیروز جاویدان در ØÚ©Ù… خیانت، جنایت Ùˆ Ú©ÙØ± است. آیا Ù…ÛŒ توان از این ذهنیت ابتدایی گذر کرد Ùˆ به ذهنیت مدرن رسید؟ Ú†Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª هایی میان تÙکر سنتی Ùˆ تÙکر مدرن وجود دارند؟
نظریۀ آگوست کنت در بارۀ مراØÙ„ سه گانۀ تØÙˆÙ„ ذهن انسان
در اینجا به ابراز نظر آگوست کنت ØŒ یکی از بنیان گذاران جامعه شناسی، بسنده Ù…ÛŒ کنیم. از نظر کنت ذهن انسان ساختاری ثابت Ùˆ یگانه ندارد بلکه تØÙˆÙ„ پذیر است. از نظر او ذهن انسان – Ú©Ù‡ البته منظورش بیشتر ذهن انسان غربی است- از سه مرØÙ„Ù‡ گذر کرده است. 1- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ خداشناختی. 2- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ متاÙیزیکی 3- مرØÙ„Ù‡ ÛŒ اثباتی یا "پوزیتیو"ØŒ Ú©Ù‡ مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نهایی است. در اینجا Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… "خداشناختی" Ùˆ "متاÙیزیکی" معنای خاصی دارند Ùˆ دقیقا تعری٠می شوند. کنت
" خداشناسی" یا "الهیات" را نظامی عمومی از برداشت هایی Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ مربوط به پدیدارهای Ú©Ù„ÛŒ است. این نظام عمومی تÙکر وقوع پدیدارها را بر اثر اراده ÛŒ خدایان Ù…ÛŒ داند. منظور کنت این است Ú©Ù‡ در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ خداشناختی ØªÙØ³ÛŒØ± پدیدارهای طبیعی از طریق علل Ùوق طبیعی Ùˆ یا علل دلبخواهی صورت Ù…ÛŒ گیرد. بنابراین در اینجا "خداشناختی" به معنای Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ ای است Ùˆ در دیگر جاها کنت این شیوه ÛŒ تبیین پدیدارهای طبیعی را " خیالی" یا "اسطوره ای" Ù…ÛŒ نامد. همچنان Ú©Ù‡ در بالا Ú¯ÙØªÛŒÙ… شیوه ÛŒ تبیین ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ Ùˆ مریدانش از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ در همین مقوله قرار Ù…ÛŒ گیرد. در زیر در این باره Ù…Ø´Ø±ÙˆØ ØªØ± سخن خواهیم Ú¯ÙØª Ùˆ از کتاب غربزدگی نمونه هایی خواهم آورد. البته در اینجا لازم است Ú©Ù‡ اضاÙÙ‡ کنم Ú©Ù‡ ذیل Ù…Ø¨ØØ« " اعتقاد اسطوره ای " ØŒ اعتقادات زیادی قرار Ù…ÛŒ گیرند. Ù…ÛŒ گوییم ریاضیات، ولی ریاضیات شامل ØØ³Ø§Ø¨ØŒ هندسه- Ú©Ù‡ خود هندسه شامل هندسۀ اقلیدسی، هندسۀ ریمانی Ùˆ هندسۀ Ù„Ø¨Ø§Ú†ÙˆÙØ³Ú©ÛŒ Ù…ÛŒ شود- جبر (Ú©Ù‡ خود جبر شاخه های زیادی دارد) تانسور ØŒ آنالیز Ùˆ غیره Ù…ÛŒ شود. اسطوره هم Ù…Ø¨Ø§ØØ« زیادی دارد. ÙØ±Ø¬Ø§Ù… شناسی ( آپوکلیپتیک)ØŒ اعتقاد به هزارگان یعنی پس از هزار سال عیسی Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯ÙˆØ¨Ø§Ø±Ù‡ ظهور Ù…ÛŒ کند، یا هر هزار سال تØÙˆÙ„ÛŒ در جامعه بشر رخ Ù…ÛŒ دهد Ùˆ یا این اعتقاد Ú©Ù‡ Ø·ÙˆÙØ§Ù† Ù…ÛŒ آید Ùˆ زمین در آب ÙØ±Ùˆ Ù…ÛŒ رود.
آگوست کنت مرØÙ„Ù‡ ÛŒ "خداشناختی" در تØÙˆÙ„ ذهن انسان را مانند دوره ÛŒ تØÙˆÙ„ ذهن کودک Ù…ÛŒ داند. ژان پیاژه بر پایه ÛŒ نظریه ÛŒ ذهنیت پیش- منطÙÛŒ لوسین لوی-برول مراØÙ„ مختل٠تØÙˆÙ„ ذهنی کودک را تبیین Ù…ÛŒ کرد. کنت Ù…ÛŒ گوید آیا هر یک از ما به خاطر نمی آورد Ú©Ù‡ در دوران کودکی خود همین سیستم عمومی درک را به کار Ù…ÛŒ برده است. از این رو انسان در دوره ÛŒ کودکی متاله است Ùˆ در نوجوانی ØÚ©ÛŒÙ… ما بعدالطبیعه Ùˆ وقتی به بلوغ ذهنی Ù…ÛŒ رسد Ùیزیکدان Ù…ÛŒ شود. منظور کنت در اینجا این نیست Ú©Ù‡ کودک اعتقادات دینی والدین خود را Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ طبق آنها امور را تبیین Ù…ÛŒ کند؛ بلکه منظورش این است Ú©Ù‡ تمایلی خود انگیخته در کودک وجود دارد Ú©Ù‡ وقوع پدیدارهای طبیعی یا اجتماعی را بر اثر اراده ÛŒ اشخاص، Ú†Ù‡ ØÙ‚یقی Ùˆ Ú†Ù‡ موهومی، بداند. دقیقا این همان کاری است Ú©Ù‡ در کشورهای عقب Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ مرسوم است. آل اØÙ…د Ùˆ دیگران نیز از همین الگوی Ùکری تبعیت Ù…ÛŒ کنند. در اینجا Ù…Ùهوم "خداشناختی" متراد٠است با انسان گونه پنداری در درک علل رویدادها، اعم از طبیعی Ùˆ اجتماعی. همین طور واژه ÛŒ "متاÙیزیک" را کنت در رایج ترین معنای آن به کار نمی برد. مثلا در Ùیزیک با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ اتر ( یا اثیر) پدیده های نور Ùˆ الکتریسیته را تبیین Ù…ÛŒ کردند یا با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ "روØ" بعضی پدیده های روانشناختی را یا در Ùیزیولوژی با ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡ ÛŒ " اصل ØÛŒØ§ØªÛŒ" پدیده ÛŒ ØÛŒØ§Øª را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادند. روش تبیین "متاÙیزیکی" ÙØ±Ù‚ چندانی با روش " خداشناختی " ندارد. این شیوه های تبیین با درک بهتر پدیدارهای طبیعی Ú©Ù… Ú©Ù… رنگ Ù…ÛŒ بازند Ùˆ Ù…ØÙˆ Ù…ÛŒ شوند. هرچه پدیدارهای طبیعی دقیق تر مشاهده شوند تبیین آنها نه از طریق اراده ÛŒ خدایان یا شیاطین بلکه از طریق قوانین طبیعت تبیین Ù…ÛŒ شود. این شیوه ای Ú©Ù‡ کنت "خداشناختی " Ù…ÛŒ نامد لوسین لوی- برول آن را ذهنیت "Ø¹Ø±ÙØ§Ù†ÛŒ" Ùˆ ذهنیت "پیش-منطقی" Ù…ÛŒ نامد Ùˆ کاسیرر آن را را شیوه ÛŒ اندیشه ÛŒ اسطوره ای Ù…ÛŒ خواند. رشد ذهن انسان خاورمیانه ای از جمله رشد ذهن ایرانی ØŒ گویا، در همین مرØÙ„Ù‡ متوق٠شده است. اما ذهن انسان غربی از این مرØÙ„Ù‡ Ùˆ نیز از مرØÙ„Ù‡ ÛŒ "متاÙیزیکی" هم گذر کرده است Ùˆ به مرØÙ„Ù‡ ÛŒ علمی یا به قول کنت "پوزیتیو" رسیده است. در مرØÙ„Ù‡ ÛŒ نخست سازمان جامعه ØŒ ابتدایی است Ùˆ آنچه امور جامعه را انتظام Ù…ÛŒ بخشد، سنت است. در جامعه ÛŒ سنتی تÙکر غالب Ùˆ ØØ§Ú©Ù… تÙکر دینی است، کشیشان زمام امور ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØŒ سیاسی Ùˆ قضایی جامعه را بر عهده دارند Ùˆ همه کاره اند. از نظر آگوست کنت جامعه ÛŒ سنتی دو خصلت اساسی دارد : یکی اینکه "تئوکراتیک " است یعنی دین مدار است Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„یت غالب در آن، نظامی است. مثل جنگ های صلیبی Ú©Ù‡ نمونه ای از این ÙØ¹Ø§Ù„یت نظامی بودند. در جامعه " تئوکراتیک"همواره بر طبل جنگ کوبیده Ù…ÛŒ شود تا ازین طریق غنایمی به دست آید Ùˆ جیب ها پر شود. در این نوع جامعه عالی ترین مقام ها به نظامیان داده Ù…ÛŒ شود. اما این نوع جامعه در برابر چشمان آگوست کنت در ØØ§Ù„ Ù…ØÙˆ شدن بود Ùˆ نوع تازه ای از جامعه پدیدار Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ وجه تÙکر ØØ§Ú©Ù… بر آن، علمی بود. به دیگر سخن ذهن انسان غربی دو مرØÙ„Ù‡ ÛŒ پیشین را پشت سر گذاشته بود Ùˆ وارد مرØÙ„Ù‡ ÛŒ سوم یعنی مرØÙ„Ù‡ ÛŒ علمی شده بود. در این مرØÙ„Ù‡ ذهن انسان پدیدارها را مشاهده Ù…ÛŒ کند Ùˆ به این خرسند Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در خصوص پدیدار شدن شان قاعده یا قانونی بیابد.Ùˆ وقتی قوانین ØØ§Ú©Ù… بر وقوع پدیدار ها را به دست آورد قانع Ù…ÛŒ شود Ùˆ دیگر در Ù¾ÛŒ ÛŒØ§ÙØªÙ† یک اصل متاÙیزیکی Ú©Ù‡ در پشت آنها باشد بر نمی آید. Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ کنت معتقد بود Ú©Ù‡ جامعه ÛŒ سنتی دین مدار یا خدا مدار بود. کشیشیان Ùˆ نظامیان همه کاره بودند؛ اما در جامعه ÛŒ مدرن جای کشیشان را دانشمندان Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند Ùˆ جای نظامیان را مدیران صنعتی Ùˆ کارخانه داران. از نظر آگوست کنت مهم ترین عامل در تغییرات اجتماعی تØÙˆÙ„ اندیشه است.14
به قول ماکس وبر " علم غربی از جامعه Ø§ÙØ³ÙˆÙ† زدایی کرده است". در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ اندیشه ÛŒ اقوام غیر غربی زندانی تخیلات اسطوره ای است، اندیشه ÛŒ غربی اوهام را زدوده است Ùˆ دیگر از ازطریق تخیلات اسطوره ای Ùˆ توهمات ذهنی به جهان نمی نگرد؛ بلکه پدیده های جهان را زیر سیطره ÛŒ قوانین Ùˆ شبکه ای از روابط علت Ùˆ معلولی قرار داده Ùˆ به این طریق از جهان Ø§ÙØ³ÙˆÙ† زدایی کرده است. سکولار شدن اندیشه ÛŒ انسان غربی آن طور Ú©Ù‡ باید Ùˆ شاید مورد توجه قرار Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است. وبر را جامعه شناس عقلانیت غربی Ùˆ سکولاریسم Ù…ÛŒ دانند. در ادبیات نیچه Ùˆ هایدگر Ùˆ دیگر Ù…ØØ§Ùظه کاران Ùˆ مرتجعان نیهیلیسم معادل سکولاریسم است. نیچه Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª :« خدامرده است. ما او را کشتیم. قبلا آسمان ارزش ها را برای ما تعیین Ù…ÛŒ کرد اما اکنون انسان خودش ارزش ها را تعیین Ù…ÛŒ کند. یعنی انسان جای خدا را Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است.» چون خدا مرده است زندگی دیگر غایتی ندارد یعنی معطو٠به آخرت Ùˆ این جور چیز ها نیست Ùˆ این یعنی "نیهیلیسم". نیچه یک قرن Ùˆ نیم پیش از آن Ú©Ù‡ آل اØÙ…د در همه چیز دست مسیØÛŒØª را ببیند اعلام کرده بود Ú©Ù‡ خدای مسیØÛŒØª مرده است.
چند سال پس از انتشار غربزدگی جلال آل اØÙ…د، در مجله ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒØŒ گویا، در سه شماره مقالاتی چاپ شد با عنوان:" غربزدگی یا عربزدگی؟" Ú©Ù‡ بر اثر ÙØ´Ø§Ø± خوانندگان مجله Ùˆ هواداران آل اØÙ…د انتشارآنها متوق٠شد.
اکنون نشان Ù…ÛŒ دهیم Ú©Ù‡ علیتی Ú©Ù‡ آل اØÙ…د برای رویدادهای تاریخی ارائه Ù…ÛŒ دهد از نوع اسطوره ای است. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد:
« سلام اسلامی ØµÙ„Ø Ø¬ÙˆÛŒØ§Ù†Ù‡ ترین شعاری است Ú©Ù‡ دینی در عالم داشته. گذشته از این، اسلام پیش از آنکه به مقابله ÛŒ ما بیاید، این ما بودیم Ú©Ù‡ دعوتش کردیم. بگذریم Ú©Ù‡ رستم ÙØ±Ø® زادی بود Ú©Ù‡ از ÙØ±ÙˆØ³ÛŒØª ساسانی Ùˆ سنت Ù…ØªØØ¬Ø± زردشتی Ø¯ÙØ§Ø¹ÛŒ Ù…Ø°Ø¨ÙˆØ Ú©Ø±Ø¯. اما اهل مداین تیسÙون نان Ùˆ خرما به دست در Ú©ÙˆÚ†Ù‡ به پیشواز اعرابی ایستاده بودند Ú©Ù‡ به غارت کاخ شاهی Ùˆ ÙØ±Ø´
" بهارستان" Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯ Ùˆ سلمان ÙØ§Ø±Ø³ÛŒ سال پیش از آن Ú©Ù‡ یزدگرد به مرو بگریزد از"جیÙ"اصÙهان به مدینه گریخته بود Ùˆ به دستگاه اسلام پناه برده(...) به این طریق گمان نمیکنم بتوان اسلام را جهان گشا دانست(...).» (غربزدگی ØµÙØØ§Øª 8-47).
البته آل اØÙ…د هیچ مأخذی برای ادعاهایش ذکر نمی کند .ÙˆÛŒ ظاهرا نه از کتاب مغازی واقدی اطلاعی داشته Ùˆ نه از تاریخ الرسل Ùˆ الملوک Ù…ØÙ…د بن جریربن طبری.
آیا به راستی آل اØÙ…د مدعی است Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ اعرابی Ú©Ù‡ به ایران یورش بردند از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی ها Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تر بوده است ØŸ ظاهرا چنین نظری دارد Ùˆ Ù…ÛŒ پندارد Ú©Ù‡ ØÙ…Ù„Û€ اعراب به ایران ØÙ…له ای رهایی بخش از جور وستم پادشاهان ایرانی بوده است. شاید آل اØÙ…د نمی داند Ú©Ù‡ همین نظری را Ú©Ù‡ او در مورد هجوم اعراب به ایران دارد مارکس در مورد استعمار انگلیس در آسیا دارد. او معنقد بود Ú©Ù‡ انگلیسیان از هندیان Ùˆ ایرانیان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØªÙ‡ تری دارند Ùˆ همین موضوع سبب Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ مستعمرات انگلیس Ù¾ÛŒØ´Ø±ÙØª کنند. به نظر مارکس انگلیسی ها در مستعمرات خود مدرسه Ùˆ دانشگاه تاسیس Ù…ÛŒ کنند، راه آهن Ù…ÛŒ کشند، کارخانه دایر Ù…ÛŒ کنند، مستعمرات را سرو سامان میدهند، ارتش برایشان درست Ù…ÛŒ کنند ودولت- ملت برایشان تاسیس Ù…ÛŒ کنند Ùˆ غیره.
جلال آل اØÙ…د ازاین Ú©Ù‡ صÙویان تشیع را در ایران ØØ§Ú©Ù… کردند نیز خشمگین است.
او می نویسد:
« (...) غرب نه تنها عثمانی را خورد Ùˆ از هر استخوان پاره اش گرزی ساخت برای روز مبادای قیام مردم عراق Ùˆ مصر Ùˆ سوریه Ùˆ لبنان- بلکه به زودی سراغ ما هم آمد. Ùˆ من ریشه ÛŒ غربزدگی را در همین جا Ù…ÛŒ بینم. از طرÙÛŒ در دراز دستی صنعت غرب، از طرÙÛŒ دیگر در کوتاه دستی ØÚ©ÙˆÙ…ت ملی بر مبنای سنتی به ضرب سنی Ú©Ø´ÛŒ مسلط شده.» (غرب زدگی ØµÙØØ§Øª 58-57)
آل اØÙ…د از ØÙ…له Ùˆ تهاجم امپراتوری عثمانی به کشور های اروپایی ØÙ…ایت Ù…ÛŒ کند Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ غرور. او از این Ú©Ù‡ کشور های عربی جزوی از امپراتوری عثمانی بوده اند شادمان است . یعنی ازنظر او مستعمره داشتن خیلی هم خوب است به شرطی Ú©Ù‡ کشور استعمار گر مسلمان باشد مانند ترکیۀ عثمانی. Ùˆ مستعمره بودن هم بد نیست به شرطی Ú©Ù‡ آن کشور مستعمرۀ یک کشور مسلمان باشد.
آل اØÙ…د از این Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت صÙÙˆÛŒ با ØØ§Ú©Ù… کردن مذهب تشیع در ایران در اسلام شکا٠انداخته است ابراز Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªÛŒ Ù…ÛŒ کند. آل اØÙ…د پان اسلامیست متعصبی است Ú©Ù‡ استقلال ایران را از امپراتوری عرب بر نمی تابد Ùˆ از این Ú©Ù‡ در زمان صÙویه ایران دارای مرز های Ø¬ÙØ±Ø§Ùیایی مشخصی Ù…ÛŒ شود خشمگین است. او آرزو دارد Ú©Ù‡ سر زمین ایران Ù…ØÙˆ در امپراتوری عرب باشد یا Ù…ØÙˆ در امپراتوری عثمانی.
Ø§ØªÙØ§Ù‚ا رهبران مستعمرات انگلیس هم نگرشی مشابه آل اØÙ…د دارند. آنها ØØªÛŒ پس از استقلال از انگلیس ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù†Ø¯ Ú©Ù‡ در سازمان کشور های مشترک Ø§Ù„Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ به رهبری انگلستان باقی بمانند.
Ú¯ÙØªÛŒÙ… Ú©Ù‡ ذهنیت ابتدایی در پشت هر ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ ای دست جادوگری را Ù…ÛŒ بیند.
لوی-برول در کتاب : ذهنیت ابتدایی Ù…ÛŒ نویسد: «کدخدای روستایی در Ø§ÙØ±ÛŒÙ‚ا دختر خرد سالش را به همراه کسی به روستای مجاور Ù…ÛŒ ÙØ±Ø³ØªØ¯. در میانه راه تمساØÛŒ دختر خرد سال را Ù…ÛŒ بلعد. وقتی پدر دختر از واقعه آگاه Ù…ÛŒ شود Ù…ÛŒ گوید باید تØÙ‚یق کرد Ú©Ù‡ کدام جادوگر به Ø´Ú©Ù„ ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¯Ø± آمده Ùˆ دختر او را خورده است یا Ùهمید Ú©Ù‡ کدام Ø³Ø§ØØ±ÛŒ بوده Ú©Ù‡ در گوش ØªÙ…Ø³Ø§Ø ÙˆØ±Ø¯ÛŒ خوانده Ùˆ او را ØªØØ±ÛŒÚ© کرده است Ú©Ù‡ دخترخرد سالش را ببلعد.»15
از نظر کدخدای بهمان روستای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ‚ایی ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¢Ø¯Ù…Ø®ÙˆØ§Ø± نیست. پس یا جادوگری خود را به Ø´Ú©Ù„ ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø¯Ø± آورده است یا جادوگری وردی در گوش ØªÙ…Ø³Ø§Ø Ø®ÙˆØ§Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ او تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© کرده است Ú©Ù‡ به دختر خرد سال ØÙ…له برد Ùˆ او را بخورد. همین الگوی علیت را در ذهن آل اØÙ…د Ù…ÛŒ یابیم. او نه تنها هجوم مغولان به ایران را بر اثر تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© مارکوپولو ÛŒ مسیØÛŒ (=جادوگر) Ù…ÛŒ داند بلکه ØÙ…Ù„Û€ تیمور را هم توطئۀ مسیØÛŒØª Ù…ÛŒ داند؛ یعنی مسیØÛŒØª را یک شخص، یعنی همان جادوگر چیره دست ØŒ Ù…ÛŒ داند. از نظر ذهنیت ابتدایی آل اØÙ…د مغولان مثلا به خاطر غارت Ùˆ چپاول Ùˆ کشت Ùˆ کشتار یا به سبب خشکسالی یا ازدیاد جمعیت Ùˆ کمبود مواد غذایی یا جاه طلبی های چنگیزخان نمی توانسته اند به ماورالنهر Ùˆ خراسان Ùˆ دیگر جا ها ØÙ…له کنند. پس باید جادوگری آنان را تشویق Ùˆ ØªØØ±ÛŒÚ© کرده باشد. آل اØÙ…د در همین رابطه Ù…ÛŒ نویسد :
« اما غرب پیش Ùˆ پس از اینها هم در Ùکر چاره های دیگری بوده است. Ùˆ آخرین نکته ای Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ خواهم تذکر بدهم همین است: Ú©Ù‡ اگر یکی از علت های اصلی هجوم مغولان به دنیای اسلام زمینه سازی های قبلی مسیØÛŒØª در بیابان های غور دور نبود – دست Ú©Ù… در یورش تیمور به این سوی عالم به جا پا های ÙØ±Ø§ÙˆØ±Ø§Ù† بر Ù…ÛŒ خوریم از ØªØØ±ÛŒÚ© اروپای در مانده در جنگهای صلیبی Ùˆ Ù…ØØªØ§Ø¬ به بازار های شرق.» ( اگر اروپاییان در مانده بوده اند پس چگونه تولید اضاÙÛŒ داشته اند Ú©Ù‡ در جستجوی بازار برای ÙØ±ÙˆØ´ آنها بوده باشند ØŸ )
آل اØÙ…د ادامه Ù…ÛŒ دهد:
« سراغ آثار ÙØ±Ù†Ú¯Ø§Ù† نمی روم Ú©Ù‡ در چنین مواردی به هرصورت مواظب٠قول Ùˆ ÙØ¹Ù„ خویشند- ورقی به آثار خودی بزنم بهتر است Ú©Ù‡ گولی Ùˆ Ú¯Ù†Ú¯ÛŒ را بیشتر Ù…ÛŒ توان دید. ابن خلدون Ú©Ù‡ در اواخر عمر خود تیمور را دیده است Ùˆ با او Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای دارد Ù…ÛŒ نویسد: " هنگامی Ú©Ù‡ هنوز در مغرب بودم پیشگویی های بسیار از قیام تیمور شنیده بودم (...)توجه کنید Ú©Ù‡ راویان این اخبار یکی واعظی است از قسطنطنیه آمده Ú©Ù‡ تازه به دست مسلمانان عثمانی ÙØªØ شده Ùˆ دیگر طبیبی یهودی از دربار شاهی از ÙØ±Ù†Ú¯! ] یعنی ظهور تیمور توطئه مسیØÛŒØª با مشارکت یهودیت بوده یعنی مشارکت دو شیطان یا دو جادوگر [ به این طریق Ùکر نمی کنید ØÙ‚ داشته باشیم Ú©Ù‡ ازاین جای پای ØµØ±ÛŒØ ] یعنی پیشگویی; غیب گویی[ ØŒ این ØÙ‚یقت تاریخی را بخوانیم Ú©Ù‡ رÙÙØª Ùˆ روب مغول هنوز به اندازه ÛŒ کاÙÛŒ کمر اسلام را نشکسته بوده است، Ùˆ در غرب همیشه خواب نطربوق دیگری را Ù…ÛŒ دیده اند Ú©Ù‡ بیاید Ùˆ پشت این پهلوان را عاقبت به خاک برساند! اگر هنوز Ø´Ú©ÛŒ دارید متوجه باشید Ú©Ù‡ نه از آتش ویرانی مغول Ùˆ نه از کشتار تیمور هرگز جرقه ای به دامن مسیØÛŒØª نرسید. Ùˆ روسیه هم Ú©Ù‡ اندکی تادیب شد به Ú©ÛŒÙØ± این گناه بود Ú©Ù‡ " ارتودوکس " بود Ùˆ سر به آستان پاپ اعظم روم نمی سود.» (غربزدگی ØµÙØØ§Øª 68-66)
پس از نظر آل اØÙ…د پاپ Ùˆ مسیØÛŒØª کاتولیک آن جادوگرانی هستند Ú©Ù‡ آل اØÙ…د در Ù¾ÛŒ Ú©Ø´ÙØ´Ø§Ù† بوده است.
در ذهن اسطوره ای آل اØÙ…د مانند هر انسان ابتدایی دیگری توالی زمانی رویدادها به هم Ù…ÛŒ ریزند Ùˆ پس Ùˆ پیش Ù…ÛŒ شوند. آل اØÙ…د Ù…ÛŒ نویسد :
« "دوک " های جمهوری ونیز( پیش قراولان مسیØÛŒØ§Ù† بازرگان یا بازرگانان مسیØÛŒ) نخستین کسانی نبودند Ú©Ù‡ به جستجوی Ù…ØªØØ¯ÛŒ برای Ø¯ÙØ¹ شر ØØ±ÛŒÙان٠جنگ های صلیبی ØŒ دست به دامان ایل نشین بت پرست شمال شرقی ایران شدند.» (غربزدگی ØµÙØÛ€ 62 )Ùˆ
هم چنان Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒÙ… آل اØÙ…د در جستجوی جادوگر دیگری است Ùˆ او این جادوگر را در ØÙ…له مغول به ایران Ùˆ جهان اسلام Ù…ÛŒ یابد. این جادوگر مارکوپولو نام دارد. اما عیب کار در اینجاست Ú©Ù‡ مارکوپولو پنجاه Ùˆ چهار سال پس از ØÙ…له مغول ظاهر Ù…ÛŒ شود Ùˆ با "قوییلای قاآن" دیدار Ù…ÛŒ کند؛ نه در زمان چنگیز خان!
ولی گویا نه ØÙ…Ù„Û€ مغول برای "‘ برای شکستن کمر اسلام" کاÙÛŒ بوده Ùˆ نه ØÙ…Ù„Û€ تیمور. پس از نظر جلال آل اØÙ…د غرب مسیØÛŒ ( = جادوگر )باید چاره ÛŒ دیگری Ù…ÛŒ اندیشید. آل اØÙ…د در ادامه Ù…ÛŒ نویسد :
« اگر باز هم Ø´Ú©ÛŒ دارید متوجه باشید Ú©Ù‡ درست پنجاه سال بعد از ÙØªØ قسطنطنیه به دست مسلمانان _ ØÚ©ÙˆÙ…ت صÙÙˆÛŒ در اردبیل تاسیس شد_ یعنی درست پشت سر عثمانی . بهترین جا برای ÙØ±Ùˆ کردن خنجر. Ùˆ آیا Ù…ÛŒ دانید یا نه Ú©Ù‡ در "چالدران" با قتل عام های داخلی از دو سو _ خون نزدیک به پانصد هزار مسلمان به زمین ریخت ØŸ! » (غربزدگی ØµÙØÙ‡ 68 ).
پس از نظر آل اØÙ…د روی کار آمدن صÙویه هم توطئۀ مسیØÛŒØ§Ù† بوده است تا در جهان اسلام ØªÙØ±Ù‚Ù‡ بیÙکنند.آیا آل اØÙ…د نمی داند Ú©Ù‡ نخستین جنگ میان ÙØ±Ù‚Ù‡ های اسلامی از همان صدر اسلام با جنگ جمل آغاز شد Ùˆ تا امروزهم ادامه دارد ØŸ مغولان Ùقط به امپراتوری خوارزمشاهیان ØÙ…له نمی کنند . آنان به چین Ùˆ روسیه نیز ØÙ…له Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در اروپای شرقی به پیش Ù…ÛŒ روند وبه لهستان Ùˆ مجارستان هم یورش Ù…ÛŒ برند. ولی لهستان Ùˆ مجارستان کاتولیک هستند. پس پاپ Ùˆ کاتولیک ها لااقل نمی توانسته اند مغولان را تشویق به ØÙ…له به دو کشور کاتولیک کنند.
علیتی Ú©Ù‡ جلال آل اØÙ…د میان رویداد های تاریخی بر قرار Ù…ÛŒ کند بر پایۀ توهمات ذهنی خودش است. یکی از خصوصیات ذهنیت ابتدایی یا اسطوره ای این است Ú©Ù‡ انسان ابتدایی میان توهمات ذهنی خود Ùˆ واقعیت تمایزی قائل نیبست. کتاب غربزدگی آل اØÙ…د به راستی Ú©Ù‡ آئینۀ تمام نمای ذهنیت اسطوره ای است. البته باید توجه داشت Ú©Ù‡ ساختار ذهن جلال آل اØÙ…د نمونۀ نوعی ذهنیت اکثر"روشنÙکران "ما در گذشته Ùˆ ØØ§Ù„ است. در پایان به یکی دیگر از اعضای "ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ " اشاره ای بکنم . داریوش شایگان نیز جزو گروه " ÙØ±Ø¯ÛŒØ¯ÛŒÙ‡ " بوده است. او نیز Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ نیچه ای است Ùˆ پیرو هایدگر. ولی در عین ØØ§Ù„ هم مرتاض هندی بود Ùˆ هم عار٠ایرانی! نگارنده در Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ ای مدعی شد Ú©Ù‡ داریوش شایگان نظریات ارنست کاسیرر Ùˆ لوسین لوی – برول را وارونه Ùهمیده است. البته شایگان بعد ها اعترا٠کرد Ú©Ù‡ "ذهنش بینابینی" است. شاید منظورش این بود Ú©Ù‡ ذهنش نه صد در صد مدرن است Ùˆ نه صد در صد سنتی. نه مدرنیته را درست Ù…ÛŒ Ùهمد Ùˆ نه سنت را. سالها پیش در پاسخ Ù…ØµØ§ØØ¨Ù‡ کننده ای ( آقای Ù…ØÙ…د رضا ارشاد ) Ú¯ÙØªÙ…:
«ترجمه متون ÙلسÙÙŠ به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠ تغيير دادن شيوۀ تÙكر ما Ù†Ø§Ø¨Ø³Ù†Ø¯Ù‡â€Ø§Ù†Ø¯. ما به خاطر ساختار Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ØªÙكرمان از متون ÙلسÙÙŠ استنباطهاي غلطي ميâ€ÙƒÙ†ÙŠÙ…. آقاي داريوش شايگان كه نامشان بر خواص Ùˆ عوام آشناست در كتاب خودشان: بت هاي ذهني Ùˆ خاطرۀ ازلي از كتاب كاسيرر: ÙلسÙÛ€ صورتهاي سمبلیك: انديشۀ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù†Ø§Ù… Ù…ÙŠâ€Ø¨Ø±Ù†Ø¯ ومطالبي از آن نقل ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯ كه براي من كه مترجم كتاب به ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ù‡Ø³ØªÙ… ØÙŠØ±Øª آور است.â€Ø§ÙŠØ´Ø§Ù† همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ Ùˆ در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù‚Ø¯Ø³ÙŠ سير وسلوك ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯. اما كاسيرر در كتاب ياد شده ميâ€Ú¯ÙˆÙŠØ¯: چون انديشه Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ ÙØ§Ù‚د ابزارهاي تØÙ„يلي Ùˆ انتقادي است همه چيز را در Ù‡Ø§Ù„Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø² تقدس Ùˆ رمز Ùˆ راز قرار Ù…ÙŠâ€Ø¯Ù‡Ø¯. ولي رمز Ùˆ رازي وجود ندارد.
وقتي داريوش شايگان بر داشتتش از كتاب كاسيرر وارونه باشد واي به ØØ§Ù„ خواننده میان مایۀ متون ÙلسÙÙŠ. بنده كسان زيادي را Ù…ÙŠâ€Ø´Ù†Ø§Ø³Ù… كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را Ù…ÙŠâ€Ø®ÙˆØ§Ù†Ù†Ø¯ اما پس از خواندن آنها، ØØ±Ùهاي ÙƒÙ„ÙŠØ´Ù‡â€Ø§ÙŠ Ù‡Ù…ÙŠØ´Ú¯ÙŠ خود را تكرار ميâ€ÙƒÙ†Ù†Ø¯.â€Ø§ÙŠÙ† وضع Ø¨ÙŠØ§Ù†Ú¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ† است كه كتابهاي ÙلسÙÙŠ را خوانندۀ â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ú†Ù†Ø¯Ø§Ù† در نميâ€ÙŠØ§Ø¨Ø¯ Ùˆ بر ساخت انديشه اش نيز اثر گذار نيست.ترجمه آثار دكارت را مثال Ù…ÙŠâ€Ø²Ù†Ù…. آيا ترجمه ÙØ§Ø±Ø³ÙŠ Ø¢Ù†Ù‡Ø§ همان تاثيري را Ø¯Ø±â€Ø§ÙŠÙ†Ø¬Ø§ داشتند كه در تÙكر اروپايي بر جاي گذاشتند؟ مسلماً نه! وقتي ميâ€Ú¯ÙˆÙŠÙŠÙ… ساخت تÙÙƒØ±â€Ø§ÙŠØ±Ø§Ù†ÙŠ Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠ Ø§Ø³Øª يكي از Ù¾ÙŠØ§Ù…Ø¯Ù‡Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† ساخت Ø§Ø³Ø·ÙˆØ±Ù‡â€Ø§ÙŠâ€Ø§ÙŠÙ† است كه تÙكر استدلالي برايش اگر Ù…ØØ§Ù„ نباشد لااقل مشكل است، تا Ú†Ù‡ رسد به†اينكه†اين ساخت ذهني بتواند نظامهاي ÙلسÙÙŠ را درك كند Ùˆ به نقد بكشد. تÙكر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما هنوز شكل منطقي Ùˆ سيستماتيك پيدا نكرده است.»14
پایان
پانوشت ها :
1- در سراسر این مقاله ارجاعات به این چاپ از غربزدگی است :
جلال آل اØÙ…د : غربزدگی (چاپ اول مول٠1341 ØŒ چاپ دوم با تجدید نظر، انتشارات رواق ØŒ 2536 ).
2- یدالله موقن : کارل شمیت: ØÙ‚وقدان٠کاتولیک٠اگزیستانسیالیست Ùˆ نازی آلمانی در مجلۀ: قلمیاران شمارۀ 8 ( بهمن 1396 ) ØµÙØØ§Øª 32- 22Ø› ودر کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ موجود است.
3- مقالات متعددی به قلم نگارنده در باره ارتباط ÙلسÙÙ‡ هایدگر با نازیسم نوشته شده است Ú©Ù‡ در کانال تلگرامم ونیزدر سایت ماه Ù…Ú¯ موجودند.
4-ارنست کاسیرر : ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن ( تهران ØŒ انتشارات Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ± ØŒ چاپ اول 1370 ØŒ چاپ چهارم، با سه پیوست تازه ،بهمن 1395 )
5- برای آگاهی بیشتر از نظریات علی شریعتی بنگرید به : لورنت موراویک :« ذهنیت جهادی علی شریعتی » ترجمۀ یدالله موقن مجلۀ قلمیاران ( شماره 3 تیر ماه 1396 ) ØµÙØØ§Øª 10-7. واکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ هم هست.) Ùˆ
6- لوسین لوی – برول: کار کرد های ذهنی در جوامع عقب مانده ترجمه یدالله موقن ( تهران نشر هرمس ØŒ چاپ اول 1389 ØŒ چاپ سوم 1393). Ùˆ نیز بنگرید به : یدالله موقن : لوسین لوی – برول Ùˆ مسئلۀ ذهنیت ها( تهران ØŒ Ø¯ÙØªØ± پژوهش های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ØŒ 1389 )
7-Lucien Lévy-Bruhl ,Primitive Mentality, translated by Lilian A. Clare, London , Geoge Allen and Unwin, Ltd. 1923.
8- ارنست کاسیرر: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ صورت های سمبلیک : اندیشۀ اسطوره ای ترجمه ÛŒ یدالله موقن ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ سوم1390 )
9- یدالله موقن : تاریخچۀ Ù…Ùهوم استبداد شرقی Ú©Ù‡ نخست درمجلۀ نگاه نو ( تهران، شماره 22 ØŒ آذر-بهمن 1373) ØµÙØØ§Øª 97-78 به چاپ رسید Ùˆ سپس در کتابم : زبان، اندیشه Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯( تهران، نشر هرمس ØŒ 1378) ØµÙØØ§Øª 200- 181تجدید چاپ شده است. ( Ùˆ در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/ moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ هم هست.)
10- برای آگاهی بیشتر بنگرید به :یدالله موقن: ØªÙØ§ÙˆØª تمدن های شرق Ùˆ غرب از دیدگاه ماکس وبر. واکنون در کانال تلگرامم Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯ موجودند . وهمچنین بنگرید به کتاب : آزادی Ùˆ عقلانیت مقالاتی از ماکس وبر ودر بارۀ ماکس وبر ترجمۀ یدالله موقن.( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ چاپ سوم 1389.)
12- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : یدالله موقن : دولت ممتنع ( نقدی بر کتاب وائل بن ØÙ„اق : دولت ممتنع ) مجلۀ قلمياران ( تهران ØŒ شماره 4ØŒ 1396)ØµÙØØ§Øª 34-27.ودرکانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیز در سایت ماه Ù…Ú¯
13- ماکس وبر : جامعه شناسی ØÙ‚وق : قوانين ايران( تشيع ) ترجمۀ یدالله موقن مجلۀ ناقد ( تهران ØŒ شمارۀ 4 ØŒ 1383 ) ØµÙØØ§Øª 34-13 Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen Ùˆ نیزدر سایت ماه Ù…Ú¯.
مشخصات چاپ آلمانی کتاب :
Max Weber, Wirtschaft und Gesellschaft, FŨntte Rividierte Auflage, 1975, S. 474-477.
و مشخصات ترجمۀ انگلیسی کتاب :
Max Weber, Economy and Society, University of California Press, 1978, pp. 818-823.
3-Max weber, Gesammelte Aufsatze zur Religionssoziologie, Tubingen, 1920, Bd. 1,51-2.
14- برای آگاهی بیشتر بنگرید به : یدالله موقن : متÙکران ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÙˆÛŒ Ùˆ مسئله تØÙˆÙ„ ذهن انسان (جامعه شناسی٠شناخت یا جامعه شناسی٠آگاهی) نخست در در Ù‡ÙØªÙ‡ نامه « صدا » (شماره 58 آبان 94 ) ØµÙØØ§Øª 39-38. Ùˆ اکنون در کانال تلگرامم به آدرس : https://t.me/moughen ونیز در سایت ماه Ù…Ú¯.
15-ماخذ شمارۀ 7 به ویژه ÙØµÙ„ یکم : بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ انسان های ابتدایی نسبت به علل ثانوی. ØµÙØØ§Øª 58-.35.
16- یدالله موقن : اسطوره، â€Ø§ÙŠØ¯Ø¦ÙˆÙ„ÙˆÚ˜ÙŠ Ùˆ روشنÙكري ما (Ú¯ÙØªÚ¯ÙˆÛŒ Ù…ØÙ…د رضا ارشاد با یدالله موقن) در کتاب : گسترۀاسطوره ( تهران ØŒ نشر هرمس ØŒ 1382) ØµÙØØ§Øª 350-309 بویژه ØµÙØÛ€ 339.