نقش اسطوره وتکنولوژی در ظهور توتالیتاریسم از دیدگاه ارنست کاسیرر(1)
The Role of Myth and Technology in the Rise of Totalitarism
نوشتۀ جان مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
(بØران در شناخت انسان از من٠خویش)
اسطوره «در زمانهای بØرانی» Ùˆ در «موقعیت های غیرعادی Ùˆ خطرناک» خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. اسطوره در مواقعی Ú©Ù‡ اØساسی شدید ØŒ نیازی مبرم یا خطری عظیم وجود داشته باشد به جامعه رخنه Ù…ÛŒ کند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنین وضعی هنگامی پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی، به هر دلیلی،توان خویش را از دست داده باشند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÛ€ 408)
هنگامی Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد شیرازه ÛŒ جامعه در Øال از هم گسیختن است نیاز به وجود یک رهبر Ùرا رسیده است . Ùراخواندن یک رهبر از آرزوی جمعی برای تجدید نظم اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. گروهی Ú©Ù‡ بر این آرزوی جمعی Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازند Ù…ÛŒ توانند ØŒ این اØساسات را به طریقی به کار گیرند Ú©Ù‡ جامعه را دوباره متØد کنند. «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی بشر» ØŒ یعنی «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هنگامی قدرت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ اعتقاد به آنها سست شده باشد.
اختصارات Øرو٠انگلیسی آمده در متن، نام کتابهای زیر به قلم کاسیررند:
D Descartes : Lehre – personlichkeit – Wirkung . Stockholm : Berman-fischer verlag 1939
EM An Essay on Man . New Haven : Yale University Press, 1944.
KW Zur Logik der Kulturwissenschaften [1942]. Reprint . Darmstadt : Wissenschaftliche Buchgesellschaft , 1961.
MS The Myth of the state . New Haven : Yale University Press, 1946.
PK The Problem of knowledge : Philosophy , History , Scienec since Hegel. Translated by William H. Woglom and Charles W. Hendel . New Haven : Yale University Press , 1950.
PsF Philosophie der symbolischen Formen [1923 – 29]. Reprint . 3. Vols . Vol . 1 , Die Sprache ; Vol. 2 , Das mythische Denken ; Vol . 3 , Die Phanomenologie der Erkenntnis. Darmstadt : Wissenschaflishche Buchgesellschaft , 1964.
PSF The Philosophy of Symbolic Forms [PsF , 1923 – 1929 ] . Translated by Ralph Manheim . 3 vols . Vol . 1 , Language ; Vol . 2 , Mythical Thought ; Vol. 3 , The Phenomenology of Knowledge . New Haven : Yale University Press , 1953 – 57.
SMC Symbol , Myth , and Culture : Essays and Lectures of Ernst Cassirer , 1935 – 1945. Edited by Donald Philip Verene. New Haven : Yale University Press, 1979.
STS Symbol , Technik , sprache : Aufsaze aus den Jahren 1927 – 1933 . Edited by Ernst Wolfgang Orth and John Michael Krois . Hamburg : Felix Meiner Verlage 1985.
ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن (تهران،انتشارات نیلوÙر، چاپ اول 1370 چاپ دوم 1382).
ارنست کاسیرر:اسطورۀ دولت ترجمۀ یدالله موقن (تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول 1377 ، چاپ دوم 1382).
ارنست کاسیرر :ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک:اندیشۀ اسطوره ای ترجمۀ یدالله موقن (تهران، انتشارات هرمس،چاپ اول( 1378 ).
نقش اسطوره وتکنولوژی در ظهور توتالیتاریسم از دیدگاه ارنست کاسیرر (1)
The Role of Myth and Technology in the Rise of Totalitarism
نوشتۀ مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
(بØران در شناخت انسان از من٠خویش)
اسطوره «در زمانهای بØرانی» Ùˆ در «موقعیت های غیرعادی Ùˆ خطرناک» خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. اسطوره در مواقعی Ú©Ù‡ اØساسی شدید ØŒ نیازی مبرم یا خطری عظیم وجود داشته باشد به جامعه رخنه Ù…ÛŒ کند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنین وضعی هنگامی پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «نیروهای پیوند دهندۀ Øیات اجتماعی، به هر دلیلی،توان خویش را از دست داده باشند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÛ€ 408)
هنگامی Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد شیرازه ÛŒ جامعه در Øال از هم گسیختن است نیاز به وجود یک رهبر Ùرا رسیده است . Ùراخواندن یک رهبر از آرزوی جمعی برای تجدید نظم اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. گروهی Ú©Ù‡ بر این آرزوی جمعی Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازند Ù…ÛŒ توانند ØŒ این اØساسات را به طریقی به کار گیرند Ú©Ù‡ جامعه را دوباره متØد کنند. «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی بشر» ØŒ یعنی «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هنگامی قدرت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ اعتقاد به آنها سست شده باشد.
هنگامی Ú©Ù‡ اعتقاد به این نیروها، هر Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند باشند ØŒ نقصان یابد نتیجه اش از میان رÙتن اعتماد به Ù†Ùس اÙراد خواهد بود Ú©Ù‡ این نیز به نوبه ÛŒ خود به اØساس زبونی Ùˆ ناتوانی Ù…ÛŒ انجامد Ùˆ همین اØساس زبونی Ùˆ ناتوانی علت عمومی روی آوردن به اندیشه ÛŒ اسطوره ای است. اسطوره نیروهایی را تصویر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از نیروهایی Ú©Ù‡ بشر را تهدید Ù…ÛŒ نمایند قویترند Ùˆ بنابراین Ù…ÛŒ توانند انسان را در پناه خود گیرند Ùˆ از او Ù…ØاÙظت کنند.
بØرانی Ú©Ù‡ کاسیرر در Ùصل نخست کتاب خود: رساله ای درباره ÛŒ بشر مورد بØØ« قرار Ù…ÛŒ دهد بØران سیاسی نیست ØŒ یا لااقل مستقیماً به سیاست ارتباط نمی یابد. این بØران ،بØرانی در اندیشه است. Ùهم بشر از خود، از آغاز پیدایش علم مدرن ØŒ به تدریج دچار تغییری Ùزاینده شده است.
گامهایی Ú©Ù‡ در جهت این تغییر برداشته شده کاملاً شناخته شده اند. کاسیرر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه برداشتهای مسیØÛŒ Ùˆ ÙلسÙÛŒ در مورد مشیت الهی Ú©Ù‡ بر جهان Ùˆ بر سرنوشت بشر Øاکم است با کیهان شناسی جدید کوپرنیکوس در تقابل قرار گرÙته است. زیرا طبق کیهان شناسی اخیر، بشر دیگر مرکز کائنات شناخته نمی شود.
علم به تدریج Ù…Ùهوم «غایات » را در طبیعت مردود دانست . زیست شناسی پست – دارونیسم سرانجام معتقد شد Ú©Ù‡ Øتی وجود بشر نمی تواند چیزی بیش از امری تصادÙÛŒ باشد.
کاسیرر Ù…ÛŒ گوید «متÙکران دوران مدرن معتقدند Ú©Ù‡ پس از تلاشهای بی شمار Ùˆ بی Øاصل٠زمانهای گذشته سرانجام آنان به طور قطع موÙÙ‚ شده اند Ú©Ù‡ Øیات ارگانیک را به منزله ÛŒ Ùراوده ÛŒ Ù…Øض ØªØµØ§Ø¯Ù ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯Â» (درباره ÛŒ زیست شناسی EM , 19 ; CF. PK ) .
اما بØران واقعی در شناخت بشر از خود٠خویش وقتی سر بر کشید Ú©Ù‡ این موضوع کش٠شد Ú©Ù‡ دیگر هیچ شیوه ÛŒ بامعنایی برای پاسخ دادن به پرسش مربوط به سرشت بشر وجود ندارد. در این مورد امروز با آن چیزی روبرو هستیم Ú©Ù‡ کاسیرر آن را «آشÙتگی کامل اندیشه» Ù…ÛŒ نامد (EM , 21) . در میان ÙیلسوÙان معاصر نظرات Ùˆ ارزیابیهای مختلÙÛŒ درباره ÛŒ زندگی انسان وجود دارد ØŒ اما معیاری Ú©Ù‡ مورد قبول عموم باشد Ùˆ بتوان با آن این نظرات را سنجید وجود ندارد.
ÙیلسوÙان ØŒ روان شناسان ØŒ متکلمان ØŒ جامعه شناسان Ùˆ دیگر متخصصان هم در میان خودشان Ùˆ هم با دیگران بر سر این موضوع Ú©Ù‡ سرشت بشر چیست اختلا٠نظر دارند. Øتی دیگر روشی برای Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† پرسش وجود ندارد Ú©Ù‡ مورد پذیرش همه باشد . بشر چیست؟ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ این Ùقط موضوعی تئوریک نیست بلکه «تهدیدی جدی به Ú©Ù„ Øیات اخلاقی Ùˆ Ùرهنگی ما است (EM , 22) . زیرا «هر بØران عظیمی در اندیشه های بشر معمولاً با بØران عمیقی در سلوک اخلاقی Ùˆ اجتماعی او همراه است (SMC , 22) . بØران در شناخت بشر از خود٠خویش «مسئله ای عینی نیست Ú©Ù‡ راه ØÙ„ درستی بطلبد این بØران به معنی از دست رÙتن هویت شخص سوال کننده است . این بØران یابه از دست رÙتن اعتماد به Ù†Ùس یا برعکس، به اعتماد بیش از Øد به خود داشتن Ù…ÛŒ انجامد Ú©Ù‡ ناشی از Ùقدان بینش مثبتی از بشر است بینشی Ú©Ù‡ بتواند معیاری برای کردار بشر قرار گیرد. این نظر Ú©Ù‡ ذات بشر باید «خود را بسازد» اندیشۀ Ù…Øوری ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اومانیسم ] = انسان گرا[ Ùˆ بر نهاد اساسی انسان شناسی ÙلسÙÛŒ معاصر است. اما این بر نهاد پوچ Ùˆ Ùاقد Ù…Øتوا خواهد بود مگر این Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ یا هدÙÛŒ مشترک وجود داشته باشد Ú©Ù‡ بشر برای نیل به آن تلاش ورزد. «آشÙتگی Ùکری» در مورد سرشت بشر این خطر را در بردارد Ú©Ù‡ به هرج Ùˆ مرج در رÙتار Ùˆ کردار بشر بینجامد.
کاسیرر در پیش Ú¯Ùتار کتاب خود: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری خواهان بازگشت به Ø±ÙˆØ ØŒ اگر نه به نص Ùˆ Ù„Ùظ، اندیشه قرن هجدهم Ù…ÛŒ شود او پیشنهاد Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ عصر کنونی ØŒ خود را در «آئینه ÛŒ صا٠و Ø´ÙاÙی» Ú©Ù‡ عصر روشنگری عرضه کرده است ببیند Ùˆ از تهور آن عصر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کوشید از طریق اندیشه ÛŒ عقلانی زندگی را Ø´Ú©Ù„ Ùˆ Ùرم ببخشد سرمشق بگیرد. (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن ØŒ صÙØات 46 – 50). با توجه به وضع آلمان به هنگام انتشار کتاب٠ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری (1932) درخواست کاسیرر قابل درک است . اما این درخواست در ضمن نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ کاسیرر هنوز عمق بØران شناخت انسان از خود خویش را درک نکرده بود. زیرا این بØران Ùقط بØرانی در تÙکر نبود ] آن چنان Ú©Ù‡ کاسیرر در آن موقع Ù…ÛŒ پنداشت[ بلکه بØران در اØساس Ùˆ Øس کردن من٠خویش نیز بود. جایگاه این بØران در هوش نبود بلکه در لایه ÛŒ عمیق تری بود Ú©Ù‡ کاسیرر بعداً درباره اش Ú¯Ùت «این لایه تا عمق زیادی پایین Ù…ÛŒ رود » (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 473) یعنی لایه ای Ú©Ù‡ جایگاه اØساسی است Ú©Ù‡ اÙراد بشر از هد٠خود در زندگی دارند یا ندارند.
هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر اسطوره ÛŒ دولت را نوشت جنگ جهانی دوم تقریباً به پایان رسیده بود. بیشتر بخشهای اروپا ویران شده Ùˆ میلیونها Ù†Ùر جان باخته بودند. اکنون کاسیرر در این مصائب چیزی بیش از یک تراژدی عظیم سیاسی را Ù…ÛŒ دید. او ناسیونال سوسیالیستها را چیزی بیش از تبلیغات Ú†ÛŒ های موÙÙ‚ Ù…ÛŒ شناخت Ùˆ رایش سوم را چیزی بیش از رژیمی سÙاک Ùˆ بیرØÙ… Ù…ÛŒ دانست.
از نظر کاسیرر وقایعی Ú©Ù‡ به جنگ جهانی دوم انجامید Ùˆ طریقی Ú©Ù‡ این نبرد انجام گرÙت Ùˆ همه ÛŒ امکاناتی Ú©Ù‡ در راه جنگ بسیج شدند Ùˆ به کار رÙتند اهمیتی پایدار دارند Ú©Ù‡ بایستی زمانی طولانی پس از شکست نازیها Ùˆ پایان جنگ، مورد بررسی قرار گیرند.
کاسیرر در سال 1935 پس از سخنرانی خود به مناسبت ورود به دانشگاه یوته بوری Goteburg دلایل خود در مورد ØÙ‚ سلب ناشدنی بشر از «شخصیت» خویش را پروراند، هیچ کس ØÙ‚ ندارد Ú©Ù‡ استقلال شخص دیگری را انکار کند Ùˆ آزادی او را در اندیشیدن Ùˆ تصمیم گیری از او سلب کند. این ØÙ‚ ØŒ مستلزم داشتن مسئولیت Ùردی Ùˆ وظای٠شخصی است. در رایش سوم چیزی اتÙاق اÙتاد Ú©Ù‡ کاسیرر آن را قبلاً در نظر نگرÙته بود. اقشار مختل٠مردم ØŒ Ú†Ù‡ Ùرهیخته ØŒ Ú†Ù‡ غیرÙرهیخته، Ú†Ù‡ پیر ØŒ Ú†Ù‡ جوان از ارزشهای Ùرهنگ عقلانی لیبرالی دوری Ù…ÛŒ جستند Ùˆ سر سپرده ÛŒ ایدئولوژی ناسیونالیستی Ùˆ نژادپرستانه Ù…ÛŒ شدند Ùˆ با این کار داوطلبانه Ùردیت خویش را قربانی Ù…ÛŒ کردند Ùˆ کورکورانه از آنچه به آنها Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شد اطاعت Ù…ÛŒ کردند. این جمله Ú©Ù‡ «من Ùقط از دستورات اطاعت Ù…ÛŒ کردم» به جای قبول مسئولیت شخصی بر زبان ها جاری Ù…ÛŒ شد. جای مسئولیت شخصی را ایقان به مرجعیت رهبر گرÙته بود.
چنین وضعی برای کاسیرر شوک آور بود. او عقیده داشت Ú©Ù‡ این وضع عواقب وخیمی در بر دارد. کاسیرر در سال 1945 در کتاب خود: اسطوره ÛŒ دولت واکنش خود را نسبت به وضع یاد شده چنین تبیین Ù…ÛŒ کند « از میان همه ÛŒ تجربه های اندوه بار دوازده ساله ÛŒ اخیر، تجربه ÛŒ همرنگ شدن با Ù…Øیط ØŒ شاید از دیگر تجربه ها ناگوارتر بوده است. این تجربه را Ù…ÛŒ توان با تجربه ÛŒ اودیسه در جزیره ÛŒ سیرسه Circe مقایسه کرد. اما این تجربه Øتی از تجربه ÛŒ اودیسه نیز ناگوارتر است. زیرا سیرسه ØŒ دوستان Ùˆ همراهان اودیسه را به Ø´Ú©Ù„ جانوران گوناگون درآورده بود، اما در این زمان، این مردان Ùرهیخته Ùˆ هوشمند Ùˆ شری٠و صدیق اند Ú©Ù‡ به طور ناگهانی عالی ترین امتیاز انسانی خود را ترک Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نمی خواهند Ú©Ù‡ اÙرادی آزاد Ùˆ متشخص باشند. ] ...[ در Øیات سیاسی روش های اختناق Ùˆ سرکوب همواره به کار Ù…ÛŒ رÙته اند . ] ...[ اما اکنون اسطوره های سیاسی جدید به شیوه ای کاملاً متÙاوت عمل Ù…ÛŒ کنند. آنها با درخواست انجام برخی اعمال یا نهی بعضی رÙتارها کار را شروع نمی نمایند. آنها Ù…ÛŒ خواهند مردمان را دگرگون کنند تا بتوانند آنان را زیر Ùرمان Ùˆ تØت کنترل خود داشته باشند. اسطوره های سیاسی همچون ماری عمل Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ قربانی خود را پیش از Øمله Ùلج Ù…ÛŒ کند. مردمان قربانی اسطوره های سیاسی Ù…ÛŒ شوند بی آنکه در برابر آن ها مقاومتی جدی نشان دهند. آنها پیش از آن Ú©Ù‡ دریابند واقعاً Ú†Ù‡ اتÙاقی اÙتاده است مغلوب Ùˆ منقاد شده اند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØات 415 – 416)
ناسیونال سیوسیالیستها ÙÙ† نیرومندی کش٠کرده بودند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست همه مردم را به زیر Ùرمان درآورد هیچ کس آمادگی رویارویی با چنین چیزی را نداشت . این Ùن، Ø³Ù„Ø§Ø Ù…Ø·ÛŒØ¹ Ùˆ منقاد کردن مردم بود . اگر این تکنیک (یا ÙÙ†) را «تبلیغات» بخوانیم جنبه اصلی Ùˆ مهم آن را در نظر نگرÙته ایم این تکنیک چیزی بیش از تبلیغات بود.
ناسیونال سوسیالیستها کش٠کردند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان سرچشمۀ تÙکر انتقادی را در ذهن Ùرد خشکاند. آنها کش٠کردند Ú©Ù‡ چگونه نوعی آگاهی اسطوره ای را با وسایل ÙÙ†ÛŒ بوجود آورند Ùˆ از این طریق توانستند «مردمان را به گونه ای تغییر دهند» Ú©Ù‡ شخصیت Ùرد مطیع Ùˆ منقاد Ùرمان شخص دیگری شود .یکی از مقامات مهم در رایش سوم به نام آلبرت شپیر Albert Speer Ú©Ù‡ برنامه های بزرگ معماری Ùˆ ÙÙ†ÛŒ هیتلر Ùˆ نیز گردهمایی های مشهور نورنبرگ را سازماندهی کرده بود در زندان کتاب اسطوره ÛŒ دولت کاسیرر را خواند Ùˆ وقتی به قطعه ÛŒ یاد شده رسید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کاسیرر در این عبارات بر بزرگترین معضلی Ú©Ù‡ رژیم نازی به وجود آورد انگشت گذاشته است یعنی از میان بردن Øس مسئولیت شخصی.1
کاسیرر در کناب اسطوره ÛŒ دولت تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ برای بررسی اسطوره های سیاسی آمادگی نداشت . او دربارۀ نیروی اندیشه ÛŒ اسطوره ای قضاوتی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ شایسته است نظر هر خواننده ÛŒ علاقمند به مسائل ÙلسÙÛŒ را به خود معطو٠دارد؛ زیرا این قضاوت به پاشنه ÛŒ پای ÙلسÙÛŒ آشیل اشاره Ù…ÛŒ کند ØŒ مکانی Ú©Ù‡ در آنجا اÙعی٠اسطوره همیشه Ù…ÛŒ تواند بگزد Ùˆ همیشه نیز پیروز شود. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید «اسطوره از Ù„Øاظی آسیب ناپذیر است استدلال های عقلی بر آن بی اثرند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 8 – 427) .
Ù…Øال است Ú©Ù‡ بتوان با کسی Ú©Ù‡ مسخر اعتقادات اسطوره ای شده است بØØ« استدلالی کرد. مگر ÙلسÙÙ‡ چیزی بیش از استدلال عقلی است؟ این Ú¯Ùته ÛŒ کاسیرر باید مورد توجه هر منتقد ÙلسÙÛŒ کتاب اسطوره ÛŒ دولت قرار گیرد. اما هیچ منتقد ÙلسÙÛŒ Øتی اشاره ای هم به آن نکرده است.2 در واقع کتاب اسطوره ÛŒ دولت از زمان انتشارش کمتر مورد توجه ÙیلسوÙان ØرÙÙ‡ ای قرار گرÙته است.3
ÙیلسوÙان تمایلی به بررسی اسطوره ندارند. این نکته ای بود Ú©Ù‡ نلسون گودمن اظهار داشت. او Ú¯Ùت Ú©Ù‡ نمی تواند سخنان کاسیرر را در مورد اسطوره درک کند. از دیدگاه ÙیلسوÙان، اسطوره موضوع بسیار مبهم Ùˆ تاریکی است. اما کاسیرر معتقد بود Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ تئوریک با نادیده گرÙتن اسطوره از درک زبان ØŒ شناخت شناسی Ùˆ تØول Ùرهنگ، قاصر خواهد بود. ولی در Øوزه ÛŒ اخلاق Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اجتماعی Ùˆ سیاسی آشنا نبودن با کارکردهای اندیشه ÛŒ اسطوره ای صرÙاً نقصی تئوریک نیست بلکه ÙلسÙÙ‡ را در وضعیتی قرار Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ دیگر نمی تواند وظیÙÙ‡ اش را انجام دهد. ÙلسÙÙ‡ با نادیده گرÙتن نقش اجتماعی اندیشه ÛŒ اسطوره ای Ùˆ قدرت آن ØŒ صرÙاً در Ùضای لطی٠بØØ« آکادمیک Øرکت خواهد کرد Ùˆ نمی تواند با عمیق ترین نیروها در Øیات سیاسی ارتباط برقرار نماید یا Øتی آنها را درک کند.
کاسیرر درباره ÛŒ معضلات سیاسی خاصی Ú©Ù‡ بر جمهوری Ùˆ ایمار اثر داشتند مطلب زیادی نمی گوید ØŒ معضلاتی مانند غرامت جنگی Ú©Ù‡ طبق معاهدۀ ورسای، آلمان ناگزیر از پرداخت آن بود. تورم مخرب 1923 Ùˆ بØران اقتصادی جهان در اواخر دهه ÛŒ 1920 Ùˆ اوایل دهه ÛŒ 1930 ØŒ نقایص قانون اساسی آلمان Ú©Ù‡ سبب Ù…ÛŒ شد دهها Øزب سیاسی در پارلمان کرسی به دست آورند Ùˆ این نیز به نوبه خود روند تصمیم گیری ] Ùˆ تصویب لوایØ[ را با بن بست روبرو Ù…ÛŒ کرد. Ø´Ú©Ù„ گیری ائتلاÙهای سیاسی نیز روز به روز دشوارتر Ù…ÛŒ شد Ùˆ رأی دهندگان آلمانی هم هر Ú†Ù‡ بیشتر به اØزاب اÙراطی رأی Ù…ÛŒ دادند تا آن Ú©Ù‡ سرانجام دشمنان جمهوری بر آن Øاکم شدند.
کاسیرر در سال 1944 نوشت «بی Ø´Ú© شرایط اقتصادی در تØول Ùˆ رشد سریع نهضت ناسیونال سوسیالیست سهم زیادی داشته اند.
اما عمیق ترین Ùˆ موثرترین علل ] پیروزی ناسیونال سوسیالیستها[ را نباید در بØران اقتصادی ای جستجو کرد Ú©Ù‡ گریبان آلمان را گرÙته بود» (SMC , 236) . ناسیونال سوسیالیستها مسائل Ùˆ مشکلات اقتصادی را خارج از چارچوب بØØ«ØŒ تواÙÙ‚ Ùˆ تصمیم گیری های عملی قرار Ù…ÛŒ دادند Ùˆ آنها را به طور اسطوره ای یعنی به منزله ÛŒ نبردی بزرگ نمایش Ù…ÛŒ دادند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ رهبران سیاسی جمهوری Ùˆ ایمار «در قالب اصطلاØات اقتصادی Ù…ÛŒ اندیشیدند Ùˆ سخن Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند Ùˆ معتقد بودند Ú©Ù‡ اقتصاد سرچشمه ÛŒ اصلی Øیات سیاسی Ùˆ Øلال همه ÛŒ معضلات اجتماعی است» (SMC , 236) .
شیوه های تÙکر تجربی Ùˆ سنجشگرانۀ رهبران جمهوری Ùˆ ایمار نمی گذاشت Ú©Ù‡ به اهمیت این Øقیقت Ù¾ÛŒ ببرند Ú©Ù‡ آنان Ùˆ ناسیونال سوسیالیستها به زبان واØدی سخن نمی Ú¯Ùتند. اما ناسیونال سوسیالیستها برخلا٠اØزاب دموکراتیک توانستند اعتماد مردم را جلب کنند. کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ علتش این بود Ú©Ù‡ ناسیونال سوسیالیستها چیز تازه ای Ø¢Ùریدند Ú©Ù‡ موجب پیروزی آنان در انتخابات Ùˆ پس از آن شد: «ابداع ابزار تکنیکی جدید ØŒ یعنی تکنیک اسطوره های سیاسی Ùˆ به کارگیری ماهرانه ÛŒ آن بود Ú©Ù‡ پیروزی جنبش ناسیونال سوسیالیست را در آلمان Ùراهم آورد» (SMC , 236).
این بینش خصوصیت پس نگری به وقایع را دارد. کاسیرر در آغاز امیدوار بود Ú©Ù‡ اومانیسم لیبرال Ùˆ Ùرهنگ عقلانی نیروهای خود را بسیج کرده بتوانند نیروهای غیرعقلانی Ú©Ù‡ کنترل بØØ« سیاسی را در جمهوری Ùˆ ایمار به دست گرÙته بودند پس برانند. کاسیرر مانند توماس مان Ù…ÛŒ کوشید Ú©Ù‡ با اتکای به خرد Ùˆ با استدلال نشان دهد Ú©Ù‡ جمهوری Ùˆ ایمار بر ایده های لایب نیتس ØŒ ول٠و کانت متکی است Ùˆ بنابراین Ùرزند ÙلسÙÙ‡ ÛŒ آلمانی است Ùˆ چیزی «غیرآلمانی» در آن نیست Ùˆ از این طریق جمهوری Ùˆ ایمار را برای عموم پذیرÙتنی کند. توماس مان نیز نظیر همین دلایل را ارایه Ù…ÛŒ داد وایدۀ جمهوری را به ایده ÛŒ انسان گرایانه Humanitat در کلاسیسم آلمان Ù¾ÛŒ گیری Ù…ÛŒ کرد.4
اما با اید ئولوژی غیرعقلانی Ú©Ù‡ تعداد کثیری از اÙراد را به خشونت های خیابانی Ù…ÛŒ کشاند نمی شد با سیاستی برخورد کرد Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ عقلانی داشت Ùˆ متعهد بود Ú©Ù‡ به قول توماس مان «خواست های مدنی برای خوشبختی مانند : آزادی ØŒ عقلانیت Ùˆ Ùرهنگ» را تامین کند.5
Øیرت کاسیرر در مورد توÙیق ناسیونال سوسیالیستها به این علت نبود Ú©Ù‡ در قرن بیستم روشن اندیش رژیمی سرکوب گر امکان استقرار Ùˆ مقبولیت عمومی Ù…ÛŒ یاÙت ØŒ بلکه Ø´Ú¯Ùتی او از به کارگیری موÙقیت آمیز تکنیک اسطوره بود. کاسیرر استدلال Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ این کاری کاملاً جدید در تاریخ سیاست بود. زیرا تکنیک اسطوره سازی به تکنولوژی مدرن نیاز داشت Ùˆ متکی بدان بود Ùˆ به ویژه به تکنولوژی در قلمرو Ùˆ وسایل ارتباط جمعی. اما این تکنیک بیش از هر چیز به این علت جدید بود چون وسایل مدرن ارتباط جمعی مانند رادیو، Ùیلم Ùˆ مجلات تصویری را به کار Ù…ÛŒ گرÙت تا تکنیک جدید یعنی تکنیک اسطوره سازی را به منزله ÛŒ ابزاری برای کنترل اندیشه ایجاد کند. «تØول ÙÙ† اسطوره سازی برای قرن ما ØŒ یعنی عصر تکنولوژی، ذخیره شده بود. از این پس Ù…ÛŒ توان اسطوره ها را به همان معنا Ùˆ بنابر همان روش هایی ساخت Ú©Ù‡ Ø³Ù„Ø§Ø Ù‡Ø§ÛŒ مدرن مانند مسلسل Ùˆ هواپیما را Ù…ÛŒ سازند. ÙÙ† اسطوره سازی چیز تازه ای است ØŒ چیزی Ú©Ù‡ اهمیت Øیاتی دارد Ùˆ تمامی Ø´Ú©Ù„ Øیات اجتماعی ما را دگرگون کرده است» (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صÙØÙ‡ 411).
تکنیک اسطوره
Øکومت توتالیتر را با قدرتی Ú©Ù‡ بر زندگی اÙراد دارد مشخص Ù…ÛŒ کنند. بدین معنی Ú©Ù‡ قدرت طلبی Øکومت Ùˆ مداخله ÛŒ آن در امور خصوصی اÙراد Øد Ùˆ Øصری نمی شناسد. با تصویب قانون اختیارات تام Ermachtigungsgesetz مصوب 24 مارس 1933 اختیار قانون گذاری از قوه ÛŒ مقننه به شخص رهبر ] = هیتلر[ انتقال یاÙت Ùˆ اعلام شد Ú©Ù‡ او مرجع Ùˆ ØÙŽÚ©ÙŽÙ… نهایی در Øکومت آلمان است. نه پارلمان منØÙ„ شد Ùˆ نه قانون اساسی به Øال تعلیق درآمد بلکه این دو دیگر عواملی مؤثر در Øکومت نبودند.
رهبر، دولت بود. دولت دیگر مشروعیت خود را از این Ú©Ù‡ دولتی مبتنی بر قانون است به دست نمی آورد ØŒ بلکه در واقعیت ØŒ قانون آن چیزی بود Ú©Ù‡ در خدمت اراده ÛŒ رهبر قرار داشت ØŒ رهبری Ú©Ù‡ Ùوق قانون بود.
چنین دولت توتالیتری دیگر مشروعیت خود را از قانون کسب نمی کرد بلکه مشروعیتش را از اسطوره دریاÙت Ù…ÛŒ داشت.
بر جوامع ابتدایی٠اسطوره ای( mythic society) قانون Øکومت نمی کند بلکه رسوم ØŒ تابوها Ùˆ اعتقادات قبیله ای Ùˆ ایمان به Øکمت Ùˆ دانایی کسانی Ú©Ù‡ قدرت غیبت گویی دارند Øاکم است.
در جامعه ÛŒ ابتدایی٠اسطوره ای هر کس «جا Ùˆ منزلت خود را Ù…ÛŒ شناسد» Ùˆ هر کس Ú©Ù‡ از شناختن جای خویش سرباز زند تهدیدی به جماعت به شمار Ù…ÛŒ آید. چنانچه بگوییم Ú©Ù‡ در جوامع ابتدایی بØØ« آزاد به عنوان Ù…Øملی برای برخورد آرا Ùˆ اندیشه های سیاسی مختل٠سرکوب Ù…ÛŒ شود سخنی بی جا Ú¯Ùته ایم. چون در این جوامع بØØ« آزاد امری شناخته شده ای نیست Ùˆ جای برجسته ای در Øیات اجتماعی ندارد. بنابراین سرکوبی بØØ« آزاد چیز تازه ای در سیاست نیست؛ اما این سرکوبی در Øکومت توتالیتر Ø´Ú©Ù„ جدیدی پیدا Ù…ÛŒ کند. در زمان رایش سوم انتقاد چنان بی اثر شده بود Ú©Ù‡ اگر کسی Øاضر به همکاری با Øکومت نبود یا Ù…ÛŒ بایست آلمان را ترک کند یا به نوعی کناره گیری کند Ùˆ «به درون مهاجرت» نماید ØŒ این وضع صرÙاً به خاطر به کارگیری غیرعادی سرکوب به وجود نیامده بود بلکه هم چنین بر اثر Øمایت توده ÛŒ مردم از Øکومت توتالیتر بود.
آمادگی مردم برای اطاعت از Ùرمانها Ùˆ دستورات دولت بود Ú©Ù‡ به رایش سوم نیرو Ù…ÛŒ بخشید. سرچشمه ÛŒ پای بندی به Ùرمانبرداری از دولت در Ù…Øتوای ایده ئولوژی ناسیونال سوسیالیست قرار نداشت؛ زیرا عقایدی Ú©Ù‡ نازیها تبلیغ Ù…ÛŒ کردند، در مقام اندیشه ها ØŒ نه جدید بودند Ùˆ نه عقلانی. کامیابی اید ئولوژی نازی ها بدین علت بود Ú©Ù‡ به این اید ئولوژی Ø´Ú©Ù„ اسطوره ای داده بودند تا در برابر انتقاد عقلانی مصونیت داشته باشد، Ùˆ این Ø´Ú©Ù„ اسطوره ای را عمداً یعنی با به کارگیری تکنیک های خاص بدان داده بودند. نظر کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت همین است.
هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر کتاب ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک را نوشت اسطوره را از Ù„Øاظ سرشت Ùˆ خصلت چیزی کاملاً سنتی Ù…ÛŒ دانست، چیزی Ú©Ù‡ دیگر نمی توان آن را ابداع کرد Ùˆ در میان مردم اشاعه داد، درست مانند زبانی Ú©Ù‡ مردم بدان سخن Ù…ÛŒ گویند (PSF , 2 : 6 ; PSF , 2 : 9)
اما در سال 1945 کاسیرر نظر خود را در این مورد تغییر داد: «اسطوره را همیشه نتیجه ÛŒ Ùعالیت ناآگاه Ùˆ Ù…Øصول تخیل٠آزاد توصی٠کرده اند. اما در اینجا اسطوره هایی را Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ طبق نقشه ساخته Ùˆ پرداخته شده اند. اسطوره های سیاسی جدید آزادانه رشد نمی کنند ] ...[ بلکه مصنوعاتی هستند Ú©Ù‡ به دست صنعتگرانی ماهر Ùˆ زیرک ساخته شده اند (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 411)
تکنیک اسطوره شامل چهار بخش است Ú©Ù‡ همۀ٠آنها در خدمت هد٠واØدی قرار Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ عبارتند از: منع داشتن اندیشه ای مستقل Ùˆ منع بØØ« انتقادی. این تکنیک ها از این قرارند:
1 – دستکاری زبان به گونه ای Ú©Ù‡ مانع تÙاهم Ùˆ ارتباط شود یا لااقل ارتباط را Ù…Øدود کند.
2 – مناسکی کردن اعمال تا مرز میان زندگی خصوصی و عمومی از میان برود.
3 – از میان بردن همه ی ارزشهای ایده آل و نشاندن تصاویر ملموس نیک و بد به جایشان تا در مورد همه ی تصمیم گیری ها ، پیشداوری و جود داشته باشد.
4 – تÙسیر مجدد زمان Ùˆ تاریخ به منزله ÛŒ «سرنوشت» Ú©Ù‡ توجیه غایی تسلیم شدن شخص در برابر دولت توتالیتر باشد . دو تکنیک نخست خلاقیت اندیشه Ùˆ عمل را Ù…Øدود Ù…ÛŒ کند Ùˆ دو تکنیک دیگر جانشین اندیشه Ùˆ عمل خلاق Ù…ÛŒ شوند.
کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ «اسطوره ÛŒ دولت» بدان گونه Ú©Ù‡ رهبران یک Øکومت تبلیغ Ù…ÛŒ کنند از Ù„Øاظ جوهری مانند ظهور اعتقادات اسطوره ای در Ùرهنگ نیست ØŒ اما نقش Ùˆ توان «اسطوره ÛŒ دولت » به نظر کاسیرر، از اسطوره به عنوان یک پدیده ÛŒ بنیادی اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. در اندیشه ÛŒ اسطوره ای ذهن، منقاد Ùˆ زندانی نیروی اعتقادات خود Ù…ÛŒ شود اما این اعتقادات شخصی نیستند بلکه جمعی اند Ùˆ موجب پیوند شخص با گروه Ù…ÛŒ شوند.
تکنیک 1 :
زبان معمولاً هم خصلت تØریک عواط٠را دارد Ùˆ هم خصلت رساندن معنا را . کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ هر دو نقش در خدمت «ایجاد ارتباط جمعی Ùˆ Ùهم متقابل» قرار دارند (SMC , 254)Ù¾
اما با انتقال تأکید از زبان توصیÙÛŒ به زبان عاطÙÛŒ ØŒ واژه هایی Ú©Ù‡ برای نامیدن اشیاء Ùˆ بیان اندیشه ها به کار Ù…ÛŒ رÙتند اکنون Ù…ÛŒ توانند موجب برانگیختن اØساس تنÙر Ùˆ انزجار Ùˆ تØقیر Ùˆ بدگمانی شوند (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صص 411 – 413) Ùˆ (SMC , 253 – 55)
برای دستکاری زبان در Ø³Ø·Ø Ù…Ù„ÛŒ باید وسایل تکنولوژیکی ارتباط جمعی در دسترس باشند. به کارگیری مداوم Ùˆ دقیق زبان دستکاری شده ØŒ رÙته رÙته ØŒ مانع بØØ« بی طرÙانه Ùˆ Ùارغ از Øب Ùˆ بغض خواهد شد. زیرا لازمه ÛŒ بØØ« بی طرÙانه پیراستن بودن واژه ها از اØساسات Ùˆ پیشداوریها است. در زبانی Ú©Ù‡ واژه ها لبریز از اØساسات تنÙر Ùˆ انزجار Ùˆ بدگمانی باشند بØØ« بی طرÙانه Ùˆ بی غرضانه ناممکن است.
تکنیک 2 :
کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ هیچ چیز مانند مناسکی شدن زندگی Ú©Ù‡ از طریق تظاهرات عمومی Ùˆ مداوم٠«تعلق داشتن» ] به مسلک یا نژاد خاصی[ صورت Ù…ÛŒ گیرد نمی تواند «اØساس شخصیت Ùˆ مسئولیت Ùردی ما را از بین ببرد» (اسطوره ÛŒ دولت صص 413 – 414) (SMC , 255 – 58)
هد٠از مناسکی کردن زندگی این است که «دیگر میان زندگی خصوصی و زندگی عمومی مرزی موجود نباشد» (SMC , 256)
این نیز بخشی از دستکاری کردن زبان است. درود Ùرستادن به هیتلر همه جا Øاضر Ùˆ بلندکردن دست به نشانه ÛŒ سلام دادن به او ØŒ اعمال مناسکی مداوم Ùˆ روزمره ای بود Ú©Ù‡ در رایش سوم اجرا Ù…ÛŒ شد. این اعمال شعایری به تشکیل گروههای مختل٠نیز تعمیم Ù…ÛŒ یاÙت مانند گروه های جوان، گروه های کارگر، گروه های مادر . همه ÛŒ این گروهها آرم Ùˆ نشانه ها Ùˆ اونیÙورم ها Ùˆ مناسک ویژه ÛŒ خود را داشتند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ تأثیر مناسکی کردن زندگی این بود Ú©Ù‡ اØساس خلاقیت Ùˆ خودجوشی انسان را کاهش Ù…ÛŒ داد.
«هیچ چیز بیش از اجرای یکنواخت این شعایر Ùˆ مناسک نمیتواند نیروهای Ùعال ØŒ قدرت قضاوت Ùˆ قوه ÛŒ تمیز انتقادی ما را از کار بیندازد Ùˆ اØساس شخصیت Ùˆ مسئولیت Ùردی ما را از بین ببرد» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 414)
تکنیک 3 :
برای متØدکردن همه ÛŒ اعضای جامعه ØŒ ارزشی ساده Ùˆ واØد به عنوان ارزشی عالی اعلام Ù…ÛŒ شود Ùˆ این، هیچ ارزش دیگری را در کنار خود تØمل نمی کند. این ارزش، «اسطوره ÛŒ نژاد» بود (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 417 Ùˆ نیز صص 343 – 370)
نژاد آریایی یا نژاد سالار ابداً ارزش نیست زیرا ارزشها، معیارها یا هنجارهای ایده آل اند. نژاد مانند هر گروهی از مردم چیزی ملموس ] = کانکریت[ است نه چیزی انتزاعی مانند «خوب» ØŒ «درست» ØŒ «Øقیقی» یا «زیبا» .
ارزش اصیل، معیاری بهنجار برای داوری کردن آنچه هست ارایه می دهد. اما برداشت نژادسالاری وارونه ی این ، عمل می کند. آنچه باید باشد با آنچه هست سنجیده می شود.
با تکنیک اسطوره معنای ارزش وارونه Ù…ÛŒ شود، بدین معنی Ú©Ù‡ مدلول معمول «باید باشد» Ùˆ «آنچه هست » را تکنیک اسطوره چنان وارونه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ «وجود،مقدم بر اخلاق است Ùˆ عامل تعیین کننده ÛŒ اخلاق باقی Ù…ÛŒ ماند (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 360) .
طبق اید ئولوژی نژاد سالاری، شخص نه بر پایه ÛŒ اعمالی Ú©Ù‡ انجام Ù…ÛŒ دهد شری٠و با Ùضیلت شناخته Ù…ÛŒ شود بلکه برعکس طبق تعری٠نژاد سالاری، آنچه را Ú©Ù‡ یک شخص متعلق به نژاد شری٠و والا انجام Ù…ÛŒ دهد باید خوب شمرد. بنابراین ØŒ Ùضیلت «موهبتی زمینی است » (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 358).
کاسیرر نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه این نوع استدلال مدور را گوبینو در کتاب خود به نام رساله ای درباره ÛŒ نابرابری نژادهای انسانی به کار Ù…ÛŒ برد تا برتری یک نژاد را به اثبات رساند. معیار برای اثبات این Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ نژادی عالی ترین نژاد است داوری خود عالی ترین نژاد است . «آنچه را آنان والا، نیک Ùˆ پاک بدانند، بر پایه ÛŒ برتری نژادیشان ØŒ معیار٠سنجش والایی، نیکی Ùˆ پاکی Ùˆ ... Ù…ÛŒ شود» (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 359).
گوبینو می گوید که عالی ترین نژاد، نژاد آریایی است . و چون گوبینو خود از نژاد آریایی است پس این ادعا نمی تواند دروغ باشد. این نوع برهان از دیدگاه اندیشۀ عقلانی، آشکارا مصادره به مطلوب است.
از دیدگاه عقل ØŒ استدلال گوبینو به طور چاره ناپذیری خام است. «اما Ø´Ú¯Ùتی آور این است Ú©Ù‡ دقیقاً به خاطر همین خامی اش بود Ú©Ù‡ نظریه ÛŒ گوبینو نیروی عظیم عملی Ùˆ تأثیر شگرÙÛŒ به دست آورد. نظریه ÛŒ او به دلیل دوری بودنش از Ù„Øاظی ØŒ آسیب ناپذیر است. زیرا نمی توان بر ضد یک ØÚ©Ù… تØلیلی استدلال کرد ØŒ Ùˆ نمی توان آن را با دلایل عقلی یا تجربی رد کرد » (اسطوره ÛŒ دولت صص 360)
تصویر نژاد آریایی سالار به عنوان عالی ترین خوبی ØŒ تصویر بسیار ساده ای است Ú©Ù‡ هر کس Ù…ÛŒ تواند آن را درک کند. سادگی آن به سبب Ø´Ú©Ù„ Ùˆ Ùرمش است نه Ù…Øتوایش. هر Ù…Øتوایی را Ù…ÛŒ توان در این قالب ریخت ØŒ Ù…ÛŒ توان هر نژادی را نژاد سالار قلمداد کرد ØŒ Ù…ÛŒ توان هر دین یا هر عقیده ÛŒ سیاسی را معیار Ùˆ میزان سنجش دیگر امور دانست. این نوع تÙکر جهان را به شیوه ÛŒ خاصی تصویر Ù…ÛŒ کند : این تصویر ØŒ مطلق گرایانه است Ùˆ جز خود چیزی دیگری را قبول ندارد Ùˆ تØمل نمی کند. بر پایه ÛŒ چنین نظری، هیچ امیدی نمی توان داشت Ú©Ù‡ مثلاً Ùردی از نژاد غیرآریایی، Ùردی شری٠و والا شود. از دیدگاه چنین تÙکری، تغییر Ùˆ تØول امری Ù…Øال ] Ùˆ Øتی مذموم است[ . منطق اسطوره همین است : «برای ابداع، Ú†Ù‡ به توسط Ùرد صورت گیرد Ú†Ù‡ قوم،امکانی وجود ندارد وبرای تلبیس Ùˆ سوء Ùهم نیز وقتی نیست»(PsF , 2 : 9 ; PSF , 2 : 6 ;) .
امور همین طور Ú©Ù‡ اکنون هستند همواره بوده اند Ùˆ همیشه نیز خواهند بود . ذهن هر کس Ú©Ù‡ منقاد چنین تصویری از امور شده باشد از انتقاد کردن از عقاید خویش ناتوان خواهد بود، زیرا ذهن چنین شخصی آماده ÛŒ این است Ú©Ù‡ هر نوع انتقادی را نوعی توطئه بداند. چنین کسی ناتوان از درک دیدگاهی است Ú©Ù‡ اجازه Ù…ÛŒ دهد معیار دیگری برای انتقاد از اعتقاداتش به کار گرÙته شود زیرا چنین کسی طبق تعری٠] از نوع تعریÙ٠مدور٠گوبینو[ اعتقادات خود را برترین دیدگاه Ù…ÛŒ داند.
تکنیک 4 :
سرانجام آن Ú©Ù‡ تکنیک اسطوره ØŒ برداشت اسطوره ای از زمان Ùˆ تاریخ را به منزله «تقدیر» Ù…ÛŒ پروراند. این کار با وسایل گوناگون صورت Ù…ÛŒ گیرد ولی در میان این وسایل از همه مهمتر امر پیش گویی در امور سیاسی است (البته به معنای غیب گویی جادوگر) . کاسیرر Ù…ÛŒ نویسد : «دیگر نوع ابتدایی Ùال بینی یا پیش گویی با قرعه را نداریم ØŒ دیگر پرواز پرندگان را رصد نمی کنیم Ùˆ امعاء Ùˆ اØشاء جانوران قربانی را معاینه نمی نماییم، بلکه روش پیش گویی بسیار ظری٠تر Ùˆ پرداخته تری Ø¢Ùریده ایم ØŒ روشی Ú©Ù‡ ادعا Ù…ÛŒ شود علمی Ùˆ ÙلسÙÛŒ است ] ...[ سیاستمداران جدید به درستی دریاÙته اند Ú©Ù‡ توده های عظیم مردم را با نیروی تخیل آسان تر Ù…ÛŒ توان به جنبش درآورد تا با نیروی مادی Ù…Øض. سیاستمداران از این موضوع استÙاده ÛŒ بسیار کرده اند . سیاستمداران نوعی پیش گویی یا غیب Ú¯ÙˆÛŒ عمومی شده است. پیش گویی یا غیب گویی عنصر اساسی در ÙÙ† جدید رهبری سیاسی است » (اسطوره ÛŒ دولت صص 419)
(SMC , 258 – 63).
یکی از بارزترین خصوصیات رژیم نازی این بود Ú©Ù‡ در آثار ناسیونال سوسیالیستی Ùˆ در سخنرانی های هیتلر همیشه به مشیت الهی ارجاع Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ به عنوان تقدیر یا سرنوشت در تاریخ مداخله Ù…ÛŒ کند. نقش سیاسی Ù…Ùهوم تقدیر (Ù…Ùهوم «قانون٠تاریخ») این است Ú©Ù‡ از میان بردن روش های دموکراتیک را توجیه کند. رهبر نخبه Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ «باید» باشد Ùˆ بنابراین Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ باید کرد Ùˆ چون مصون از خطا Ùˆ لغزش است Ù…ÛŒ تواند خواست الهی را برای مردم تÙسیر کند Ùˆ بدین ترتیب هر عملی را Ú©Ù‡ انجام Ù…ÛŒ دهد این گونه توجیه کند Ú©Ù‡ انجام آن از واجبات بوده است Ùˆ برداشت غیب گویانه prophetic از تاریخ Ùقط بخشی از اید ئولوژی نازیسم نبود بلکه عقیده ای بود Ú©Ù‡ مقبولیت آکادمیک به دست آورده بود Ùˆ Øتی پیش از آن Ú©Ù‡ عقیده ÛŒ رسمی در رایش سوم شود در میان Ùرهیختگان Ùˆ درس خواندگان اشاعه یاÙته بود. کاسیرر به توÙیق Ùوق العاده ÛŒ کتاب شینگلر به نام انØطاط غرب اشاره Ù…ÛŒ کند، کتابی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ú¯Ùت تاریخ هیچ هدÙÛŒ ندارد Ùˆ انسانی هیچ کاری نمی تواند بکند جز آن Ú©Ù‡ آن را به عنوان تقدیر بپذیرد (SMC , 226 – 29) Ùˆ (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صص 419 – 423) . علاوه بر شینگلر ØŒ برداشت هایدگر از پرتاب شدن ] یا هبوط[ انسان به جهان، از نظر کاسیرر، نمونه ÛŒ بارز آن نوع تÙکر ÙلسÙÛŒ است Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ دهد چگونه Ù…ÛŒ توان نیاز به تسلیم شدن در برابر «سرنوشت » را بیان کرد (SMC , 229 – 30) Ùˆ (اسطوره ÛŒ دولت صص 423 – 427 ) .
کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ شینگلر Ùˆ هایدگر رویه ای انÙعالی را تشویق Ù…ÛŒ کردند عقاید آنان «نمی تواند به انسان بیاموزد Ú©Ù‡ چگونه نیروهای Ùعال خود را بپرورد تا بتواند زندگی Ùردی Ùˆ اجتماعی خویش را Ø´Ú©Ù„ دهد (SMC , 230).
درکتاب اسطوره ÛŒ دولت تکنیک اسطوره به منزلۀ نوعی ابداع معرÙÛŒ شده است. تØلیل کاسیرر از تکنیک اسطوره به کاربرد آن توسط ابداع کنندگانش ارجاع Ù…ÛŒ کند، اما تØلیل کاسیرر صرÙاً توصی٠تاریخی نیست. در تÙسیر او، تکنیک اسطوره ØŒ تکنیک به معنای واقعی آن است ØŒ چیزی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آن را در مکان ها Ùˆ زمان های مختل٠برای هد٠های متÙاوتی به کار بست. بنابراین کتاب اسطوره ÛŒ دولت ØŒ Ùقط اثری درباره ÛŒ نازیسم آلمان نیست بلکه کتابی درباره ÛŒ Ø´Ú©Ù„ جدیدی از سیاست است Ú©Ù‡ نازیها مبدع آن بودند Ùˆ آن را به کار بستند.
کاسیرر این موضوع را روشن Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این Ø´Ú©Ù„ از سیاست خود نوعی تکنیک است Ùˆ Ù…Øصول «عصر تکنولوژیکی ما» است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ تکنیک اسطوره سازی به سایر تکنیکها نیاز دارد Ú©Ù‡ مقدم بر همه ÛŒ آنها ØŒ وسایل تکنولوژیکی مدرن Ùˆ ارتباط جمعی است. اما کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت درباره ÛŒ علت مؤثر بودن تکنیک اسطوره سازی در قرن بیستم چیزی نمی گوید Ùˆ Ùقط به ذکر این نکته اکتÙا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در زمان های بØرانی Ú©Ù‡ نیروهای عقلانی ØŒ اخلاقی Ùˆ هنری یک Ùرهنگ توان خود را از دست بدهند، اسطوره Ù…ÛŒ تواند دوباره ظهور کند. کاسیرر شرØÛŒ از موثربودن تکنیک اسطوره سازی ارایه Ù…ÛŒ دهد اما علت آمادگی مردم را ØŒ در قرن بیستم روشن اندیش، برای این Ú©Ù‡ از صمیم دل به یک ایدئولوژی غیرعقلانی بگروند بیان نمی کند.
چه چیزی موجب شد که در تاریخ اروپای پس از عصر روشنگری عقیده به این که تاریخ ، تقدیر است مقبولیت پیدا کند؟
لئوستراوس در نقدی Ú©Ù‡ بر کتاب اسطوره ÛŒ دولت نوشته است همین سوال را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. از اظهارات کاسیرر در مورد شهرت نویسنده ای مانند شپنگلر این موضوع روشن Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در آلمان ] Øتی پیش از پیروزی نازی ها[ مردم آماده ÛŒ پذیرش این نظر بوده اند Ú©Ù‡ تاریخ ØŒ سرنوشت است Ùˆ ناسیونال سوسیالیستها از همین آمادگی ذهنی مردم سود جستند.
«بØران عقلانی در شناخت انسان از من خویش» را Ú©Ù‡ کاسیرر در کتاب خود رساله ای درباره ÛŒ بشر توصی٠کرده است نمی توان مردود دانست. اما آیا این بØران عاملی قاطع در مؤثربودن تکنیک اسطوره بود؟ آیا همین بØران سرچشمه ÛŒ از دست دادن اعتماد به Ù†Ùسی بود Ú©Ù‡ عمومیت یاÙته بود ØŸ نگرانی Ùˆ دل مشغولی یی Ú©Ù‡ کاسیرر در کتاب خود: رساله ای درباره ÛŒ بشر به بØØ« Ù…ÛŒ گیرد به انØطاط برداشت عمومی از هد٠های نهایی Ùعالیت های انسای ارتباط Ù…ÛŒ یابد.
اما برداشت کاسیرر از مسئله ÛŒ مذکور، در کتاب: رساله ای درباره ÛŒ بشر، عقل گرایانه است. زیرا مسئله را در قالب «نظریه ای درباره ÛŒ انسان» Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. کاسیرر جنبه ÛŒ دیگری از همین مسئله را در بØØ« خود از تعین اراده در کتاب خویش: تعین Ùˆ عدم تعین در Ùیزیک مدرن ارایه داده است. گرچه تØلیل او از Ùرق میان «عدم تعین» Ùیزیکی Ùˆ عدم تعین ارادی Øاکی از عمق دانش او است Ùˆ از Ù„Øاظ ÙلسÙÛŒ نیز به کنه موضوع راه یاÙته است اما مسایل Ùیزیک کوانتوم بسیار دور از Øیات سیاسی اند Ùˆ گرچه شاید، آنها بخشی از بØران عقلانی عمومی باشند اما نمی توانند علت پیدایش اØساسات عمومی در مورد این بØران باشند.
بررسی کاسیرر از زمینه ÛŒ اید ئولوژی ناسیونال سوسیالیست در کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ùˆ نقش اسطوره در اندیشه ÛŒ سیاسی از زمان یونانیان تا امروز در معرض انتقادهای مشابهی قرار داشته است. جرج ساباین در نقد خود بر کتاب: اسطوره ÛŒ دولت در مورد پژوهش خاص کاسیرر از اندیشه ÛŒ کارلایل، گوبینو Ùˆ Ù‡Ú¯Ù„ Ù…ÛŒ نویسد : «به دشواری Ù…ÛŒ توان باور کرد Ú©Ù‡ اندیشه های این سه شخص از چنان نیروی کاÙی٠تضعی٠کننده ای برخوردار بوده اند ØŒ Ú©Ù‡ هنگامی Ú©Ù‡ Ùرهنگ اروپا دچار Ùشارهای روانی Ùˆ تنش های دوره ÛŒ پس از جنگ جهانی اول شد، توانستند موجبات اختلال در Ùرهنگ اروپا را Ùراهم آورند».6
Ù…ÛŒ توان به تمامی بØØ« کاسیرر از سیر اندیشه ÛŒ عقلانی همین ایراد را گرÙت . البته کاسیرر مدعی نیست Ú©Ù‡ این متÙکران مسبب آنچه ] در آلمان[ اتÙاق اÙتاد هستند، بلکه نظرش این است Ú©Ù‡ آنان عامل Ú©Ù…Ú© کننده ÛŒ مهمی در تضعی٠نیروهای Ùعال انسان بودند. ولی به هر جهت سخن این متÙکران بی شنونده نبود. اما این پرسش هم چنان Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزی موجب شد Ú©Ù‡ در قرن بیستم توده ÛŒ مردم آماده ÛŒ پذیرش اعتقادات غیرعقلانی شوند؟
هم چنان Ú©Ù‡ در بالا Ú¯Ùته شد Ø´Ø±Ø Ú©Ø§Ø³ÛŒØ±Ø± از نیروهای ویرانگر اجتماعی در جمهوری Ùˆ ایمار موجز Ùˆ گذراست . او به تورم Ùˆ بیکاری Ú©Ù‡ جمهوری را به زانو درآورده بود اشاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید آشÙتگی اقتصادی Ùˆ نارضایتی اجتماعی ناشی از آن ØŒ مردم را آماده ÛŒ پذیرش اید ئولوژی اسطوره ای کرد Ùˆ موجب به قدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیستها شد. ساباین Ø´Ú¯Ùتی خود را در این باره بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه عامل اقتصادی با ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک جور در Ù…ÛŒ آید.
ساباین Ù…ÛŒ نویسد : «اما این علل صرÙاً جامعه شناختی Ùˆ اقتصادی اند. اینها علل هستند Ú©Ù‡ Øتی یک مارکسیست هم Ù…ÛŒ تواند ] برای تبیین ظهور نازیسم[بدانها دست یازد. اما این علل به دشواری در همان سطØÛŒ قرار دارند Ú©Ù‡ «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هستند. ] کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ نیروهای اخیر[ اسطوره را رام Ùˆ مطیع Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Ùرهنگ را Ù…ÛŒ Ø¢Ùریند. اما اگر شرایط بد اقتصادی Ù…ÛŒ تواند موجبات Ùروریزی یک Ùرهنگ را Ùراهم آورد آیا هنوز هم Ù…ÛŒ توان ادعا کردکه شرایط مساعد اقتصادی برای Ø¢Ùرینش Ùرهنگ مؤثر نیستند؟
Ùرمهای سمبلیک پروÙسور کاسیرر قاعدتاً در Ùضای کاملاً لطی٠هنر Ùˆ تئوری به سر Ù…ÛŒ برند. بنابراین Ú©Ù…ÛŒ مشوش کننده است Ú©Ù‡ Ùرمهای سمبلیک را در کنار امور عامیانه ای مانند تورم Ùˆ تبلیغات بیابیم» (ماخذ پیشین، صص 317 – 318)
این نکته گیریها درست اند بدین معنی Ú©Ù‡ کاسیرر نمی تواند بی آن Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ Ùرمهای سمبلیک خویش را نقض کند، عامل اقتصاد را به Øساب آورد.
زیرا ÙˆÛŒ معتقد است Ú©Ù‡ نیروهای اساسی در Ùرهنگ Ú©Ù‡ اسطوره را مهار Ù…ÛŒ کنند نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری هستند. اگر کاسیرر اقتصاد Ùˆ غرایز طبیعی بشر مانند نیاز به خوراک Ùˆ نظیر آن را Ù…Øرکهای اولیه ÛŒ Ùرهنگ در نظر Ù…ÛŒ گرÙت بدین معنی بود Ú©Ù‡ کاسیرر به سوی برداشت طبیعت گرایانه ] = ناتورالیستی[ تری از تاریخ Ùˆ Ùرهنگ گام برداشته است . این مسئله در بØثهایی Ú©Ù‡ در آلمان درباره ÛŒ بینشهای مارکسیستی صورت می¬گرÙت به Die Magenfragen (مسئله Ø´Ú©Ù…) مشهور بود. از نظر کاسیرر، Ùˆ نیز هرمان کوهن، این مسئله مقدم بر موضوع اخلاق است Ùˆ نه بخشی از اخلاق. رÙاه اقتصادی شرط لازم برای پیدایش تمدن هست ولی شرط کاÙÛŒ نیست. رÙاه اقتصادی موجد Ùˆ ضامن Ùضیلت اخلاقی نیست Ùˆ Ùقدان رÙاه اقتصادی نیز ضرورتاً نباید به بازگشت به بربریسم بینجامد. کاسیرر علل اقتصادی را مسئول موÙقیت ناسیونال سوسیالیسم نمی داند (SMC , 236) . اما ساباین در این مورد درست Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کاسیرر نمی تواند برای ظهور توتالیتاریسم تبیین علّی اقتصادی ارائه دهد، زیرا ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک ØŒ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ معنا meaning است.
گرسنگی نمی تواند به خودی خود آمادگی توده ÛŒ مردم برای پذیرش اید ئولوژی توتالیتاریستی یا اعتقاد به قانون تاریخ را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯. ناسیونال سوسیالیستها دریاÙتند Ú©Ù‡ با متهم کردن گروه خاصی از مردم برای Ùقر اقتصادی آلمان نه Ùقط Ù…ÛŒ توانند از Ùقر اقتصادی مردم سود جویند بلکه از میل آنان به تبیین علل Ùقیربودنشان نیز بهره گیرند. بنابراین نازیها به جای آن Ú©Ù‡ وضع بد اقتصادی را از طریق اصول علم اقتصاد ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ انگشت اتهام را به سوی دشمن دراز Ù…ÛŒ کردند.
ولی این نظر ساباین نادرست است Ú©Ù‡ Ùرمهای سمبلیک صرÙاً با معنای تئوریک Ùˆ هنری ارتباط دارند، آنچه را کاسیرر به عنوان تبیین «مادی» ] = ماتریالیستی[ ظهور توتالیتاریسم ارائه Ù…ÛŒ دهد عامل اقتصاد نیست بلکه تکنولوژی یعنی تکنیک اسطوره سازی است. کاسیرر معتقد نبود Ú©Ù‡ وضع اقتصادی Ù…ÛŒ تواند ظهور تاریخی توتالیتاریسم را تبیین کند : وضع بد اقتصادی ماده ÛŒ خامی بود Ú©Ù‡ دست اندرکاران تکنیک اسطوره سازی سیاسی آن را به کار بستند. البته تکنیک صرÙاً جنبه ÛŒ مادی Øیات Ùرهنگی نیست بلکه شیوه ای است برای Ùهم جهان. تکنیک نیز خود یک نوع Ùرم سمبلیک است.
کاسیرر با برداشتی Ú©Ù‡ از تکنیک Ù…ÛŒ کند شیوه ÛŒ دیگری برای Ùهم ظهور توتالیتارسیم ارائه Ù…ÛŒ دهد. هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ابداع تکنیک اسطوره سازی چیزی بود Ú©Ù‡ برای عصر تکنولوژیکی ما ذخیره شده بود، چیزی بیش از این معنی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ وسایل ارتباط جمعی ابزاری برای این تکنیک Ùراهم کرده اند.
کاسیرر در مقاله ÛŒ «Ùرم Ùˆ تکنیک» همچنین نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ظهور تکنولوژی مدرن مسئول بØران Ùرهنگی است Ú©Ù‡ عمق زیادی دارد Ùˆ ادراک عمومی ما را از جامعه تØت تأثیر قرار داده است.
نوشتۀ جان مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
(بØران در شناخت انسان از من٠خویش)
اسطوره «در زمانهای بØرانی» Ùˆ در «موقعیت های غیرعادی Ùˆ خطرناک» خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. اسطوره در مواقعی Ú©Ù‡ اØساسی شدید ØŒ نیازی مبرم یا خطری عظیم وجود داشته باشد به جامعه رخنه Ù…ÛŒ کند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنین وضعی هنگامی پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی، به هر دلیلی،توان خویش را از دست داده باشند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÛ€ 408)
هنگامی Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد شیرازه ÛŒ جامعه در Øال از هم گسیختن است نیاز به وجود یک رهبر Ùرا رسیده است . Ùراخواندن یک رهبر از آرزوی جمعی برای تجدید نظم اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. گروهی Ú©Ù‡ بر این آرزوی جمعی Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازند Ù…ÛŒ توانند ØŒ این اØساسات را به طریقی به کار گیرند Ú©Ù‡ جامعه را دوباره متØد کنند. «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی بشر» ØŒ یعنی «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هنگامی قدرت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ اعتقاد به آنها سست شده باشد.
اختصارات Øرو٠انگلیسی آمده در متن، نام کتابهای زیر به قلم کاسیررند:
D Descartes : Lehre – personlichkeit – Wirkung . Stockholm : Berman-fischer verlag 1939
EM An Essay on Man . New Haven : Yale University Press, 1944.
KW Zur Logik der Kulturwissenschaften [1942]. Reprint . Darmstadt : Wissenschaftliche Buchgesellschaft , 1961.
MS The Myth of the state . New Haven : Yale University Press, 1946.
PK The Problem of knowledge : Philosophy , History , Scienec since Hegel. Translated by William H. Woglom and Charles W. Hendel . New Haven : Yale University Press , 1950.
PsF Philosophie der symbolischen Formen [1923 – 29]. Reprint . 3. Vols . Vol . 1 , Die Sprache ; Vol. 2 , Das mythische Denken ; Vol . 3 , Die Phanomenologie der Erkenntnis. Darmstadt : Wissenschaflishche Buchgesellschaft , 1964.
PSF The Philosophy of Symbolic Forms [PsF , 1923 – 1929 ] . Translated by Ralph Manheim . 3 vols . Vol . 1 , Language ; Vol . 2 , Mythical Thought ; Vol. 3 , The Phenomenology of Knowledge . New Haven : Yale University Press , 1953 – 57.
SMC Symbol , Myth , and Culture : Essays and Lectures of Ernst Cassirer , 1935 – 1945. Edited by Donald Philip Verene. New Haven : Yale University Press, 1979.
STS Symbol , Technik , sprache : Aufsaze aus den Jahren 1927 – 1933 . Edited by Ernst Wolfgang Orth and John Michael Krois . Hamburg : Felix Meiner Verlage 1985.
ارنست کاسیرر: ÙلسÙÛ€ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن (تهران،انتشارات نیلوÙر، چاپ اول 1370 چاپ دوم 1382).
ارنست کاسیرر:اسطورۀ دولت ترجمۀ یدالله موقن (تهران،انتشارات هرمس،چاپ اول 1377 ، چاپ دوم 1382).
ارنست کاسیرر :ÙلسÙÛ€ صورتهای سمبلیک:اندیشۀ اسطوره ای ترجمۀ یدالله موقن (تهران، انتشارات هرمس،چاپ اول( 1378 ).
نقش اسطوره وتکنولوژی در ظهور توتالیتاریسم از دیدگاه ارنست کاسیرر (1)
The Role of Myth and Technology in the Rise of Totalitarism
نوشتۀ مایکل کرویز ترجمۀ یدالله موقن( شرØÛŒ بر اسطورۀ دولت ارنست کاسیرر)
(بØران در شناخت انسان از من٠خویش)
اسطوره «در زمانهای بØرانی» Ùˆ در «موقعیت های غیرعادی Ùˆ خطرناک» خود را نشان Ù…ÛŒ دهد. اسطوره در مواقعی Ú©Ù‡ اØساسی شدید ØŒ نیازی مبرم یا خطری عظیم وجود داشته باشد به جامعه رخنه Ù…ÛŒ کند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ چنین وضعی هنگامی پیش Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ «نیروهای پیوند دهندۀ Øیات اجتماعی، به هر دلیلی،توان خویش را از دست داده باشند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÛ€ 408)
هنگامی Ú©Ù‡ به نظر Ù…ÛŒ رسد شیرازه ÛŒ جامعه در Øال از هم گسیختن است نیاز به وجود یک رهبر Ùرا رسیده است . Ùراخواندن یک رهبر از آرزوی جمعی برای تجدید نظم اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. گروهی Ú©Ù‡ بر این آرزوی جمعی Ú†Ù†Ú¯ Ù…ÛŒ اندازند Ù…ÛŒ توانند ØŒ این اØساسات را به طریقی به کار گیرند Ú©Ù‡ جامعه را دوباره متØد کنند. «نیروهای پیوند دهنده ÛŒ Øیات اجتماعی بشر» ØŒ یعنی «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هنگامی قدرت خود را از دست Ù…ÛŒ دهند Ú©Ù‡ اعتقاد به آنها سست شده باشد.
هنگامی Ú©Ù‡ اعتقاد به این نیروها، هر Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ خواهند باشند ØŒ نقصان یابد نتیجه اش از میان رÙتن اعتماد به Ù†Ùس اÙراد خواهد بود Ú©Ù‡ این نیز به نوبه ÛŒ خود به اØساس زبونی Ùˆ ناتوانی Ù…ÛŒ انجامد Ùˆ همین اØساس زبونی Ùˆ ناتوانی علت عمومی روی آوردن به اندیشه ÛŒ اسطوره ای است. اسطوره نیروهایی را تصویر Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ از نیروهایی Ú©Ù‡ بشر را تهدید Ù…ÛŒ نمایند قویترند Ùˆ بنابراین Ù…ÛŒ توانند انسان را در پناه خود گیرند Ùˆ از او Ù…ØاÙظت کنند.
بØرانی Ú©Ù‡ کاسیرر در Ùصل نخست کتاب خود: رساله ای درباره ÛŒ بشر مورد بØØ« قرار Ù…ÛŒ دهد بØران سیاسی نیست ØŒ یا لااقل مستقیماً به سیاست ارتباط نمی یابد. این بØران ،بØرانی در اندیشه است. Ùهم بشر از خود، از آغاز پیدایش علم مدرن ØŒ به تدریج دچار تغییری Ùزاینده شده است.
گامهایی Ú©Ù‡ در جهت این تغییر برداشته شده کاملاً شناخته شده اند. کاسیرر ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه برداشتهای مسیØÛŒ Ùˆ ÙلسÙÛŒ در مورد مشیت الهی Ú©Ù‡ بر جهان Ùˆ بر سرنوشت بشر Øاکم است با کیهان شناسی جدید کوپرنیکوس در تقابل قرار گرÙته است. زیرا طبق کیهان شناسی اخیر، بشر دیگر مرکز کائنات شناخته نمی شود.
علم به تدریج Ù…Ùهوم «غایات » را در طبیعت مردود دانست . زیست شناسی پست – دارونیسم سرانجام معتقد شد Ú©Ù‡ Øتی وجود بشر نمی تواند چیزی بیش از امری تصادÙÛŒ باشد.
کاسیرر Ù…ÛŒ گوید «متÙکران دوران مدرن معتقدند Ú©Ù‡ پس از تلاشهای بی شمار Ùˆ بی Øاصل٠زمانهای گذشته سرانجام آنان به طور قطع موÙÙ‚ شده اند Ú©Ù‡ Øیات ارگانیک را به منزله ÛŒ Ùراوده ÛŒ Ù…Øض ØªØµØ§Ø¯Ù ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯Â» (درباره ÛŒ زیست شناسی EM , 19 ; CF. PK ) .
اما بØران واقعی در شناخت بشر از خود٠خویش وقتی سر بر کشید Ú©Ù‡ این موضوع کش٠شد Ú©Ù‡ دیگر هیچ شیوه ÛŒ بامعنایی برای پاسخ دادن به پرسش مربوط به سرشت بشر وجود ندارد. در این مورد امروز با آن چیزی روبرو هستیم Ú©Ù‡ کاسیرر آن را «آشÙتگی کامل اندیشه» Ù…ÛŒ نامد (EM , 21) . در میان ÙیلسوÙان معاصر نظرات Ùˆ ارزیابیهای مختلÙÛŒ درباره ÛŒ زندگی انسان وجود دارد ØŒ اما معیاری Ú©Ù‡ مورد قبول عموم باشد Ùˆ بتوان با آن این نظرات را سنجید وجود ندارد.
ÙیلسوÙان ØŒ روان شناسان ØŒ متکلمان ØŒ جامعه شناسان Ùˆ دیگر متخصصان هم در میان خودشان Ùˆ هم با دیگران بر سر این موضوع Ú©Ù‡ سرشت بشر چیست اختلا٠نظر دارند. Øتی دیگر روشی برای Ø·Ø±Ø Ø§ÛŒÙ† پرسش وجود ندارد Ú©Ù‡ مورد پذیرش همه باشد . بشر چیست؟ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ این Ùقط موضوعی تئوریک نیست بلکه «تهدیدی جدی به Ú©Ù„ Øیات اخلاقی Ùˆ Ùرهنگی ما است (EM , 22) . زیرا «هر بØران عظیمی در اندیشه های بشر معمولاً با بØران عمیقی در سلوک اخلاقی Ùˆ اجتماعی او همراه است (SMC , 22) . بØران در شناخت بشر از خود٠خویش «مسئله ای عینی نیست Ú©Ù‡ راه ØÙ„ درستی بطلبد این بØران به معنی از دست رÙتن هویت شخص سوال کننده است . این بØران یابه از دست رÙتن اعتماد به Ù†Ùس یا برعکس، به اعتماد بیش از Øد به خود داشتن Ù…ÛŒ انجامد Ú©Ù‡ ناشی از Ùقدان بینش مثبتی از بشر است بینشی Ú©Ù‡ بتواند معیاری برای کردار بشر قرار گیرد. این نظر Ú©Ù‡ ذات بشر باید «خود را بسازد» اندیشۀ Ù…Øوری ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اومانیسم ] = انسان گرا[ Ùˆ بر نهاد اساسی انسان شناسی ÙلسÙÛŒ معاصر است. اما این بر نهاد پوچ Ùˆ Ùاقد Ù…Øتوا خواهد بود مگر این Ú©Ù‡ وظیÙÙ‡ یا هدÙÛŒ مشترک وجود داشته باشد Ú©Ù‡ بشر برای نیل به آن تلاش ورزد. «آشÙتگی Ùکری» در مورد سرشت بشر این خطر را در بردارد Ú©Ù‡ به هرج Ùˆ مرج در رÙتار Ùˆ کردار بشر بینجامد.
کاسیرر در پیش Ú¯Ùتار کتاب خود: ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری خواهان بازگشت به Ø±ÙˆØ ØŒ اگر نه به نص Ùˆ Ù„Ùظ، اندیشه قرن هجدهم Ù…ÛŒ شود او پیشنهاد Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ عصر کنونی ØŒ خود را در «آئینه ÛŒ صا٠و Ø´ÙاÙی» Ú©Ù‡ عصر روشنگری عرضه کرده است ببیند Ùˆ از تهور آن عصر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ کوشید از طریق اندیشه ÛŒ عقلانی زندگی را Ø´Ú©Ù„ Ùˆ Ùرم ببخشد سرمشق بگیرد. (ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری ترجمۀ یدالله موقن ØŒ صÙØات 46 – 50). با توجه به وضع آلمان به هنگام انتشار کتاب٠ÙلسÙÙ‡ ÛŒ روشنگری (1932) درخواست کاسیرر قابل درک است . اما این درخواست در ضمن نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ کاسیرر هنوز عمق بØران شناخت انسان از خود خویش را درک نکرده بود. زیرا این بØران Ùقط بØرانی در تÙکر نبود ] آن چنان Ú©Ù‡ کاسیرر در آن موقع Ù…ÛŒ پنداشت[ بلکه بØران در اØساس Ùˆ Øس کردن من٠خویش نیز بود. جایگاه این بØران در هوش نبود بلکه در لایه ÛŒ عمیق تری بود Ú©Ù‡ کاسیرر بعداً درباره اش Ú¯Ùت «این لایه تا عمق زیادی پایین Ù…ÛŒ رود » (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 473) یعنی لایه ای Ú©Ù‡ جایگاه اØساسی است Ú©Ù‡ اÙراد بشر از هد٠خود در زندگی دارند یا ندارند.
هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر اسطوره ÛŒ دولت را نوشت جنگ جهانی دوم تقریباً به پایان رسیده بود. بیشتر بخشهای اروپا ویران شده Ùˆ میلیونها Ù†Ùر جان باخته بودند. اکنون کاسیرر در این مصائب چیزی بیش از یک تراژدی عظیم سیاسی را Ù…ÛŒ دید. او ناسیونال سوسیالیستها را چیزی بیش از تبلیغات Ú†ÛŒ های موÙÙ‚ Ù…ÛŒ شناخت Ùˆ رایش سوم را چیزی بیش از رژیمی سÙاک Ùˆ بیرØÙ… Ù…ÛŒ دانست.
از نظر کاسیرر وقایعی Ú©Ù‡ به جنگ جهانی دوم انجامید Ùˆ طریقی Ú©Ù‡ این نبرد انجام گرÙت Ùˆ همه ÛŒ امکاناتی Ú©Ù‡ در راه جنگ بسیج شدند Ùˆ به کار رÙتند اهمیتی پایدار دارند Ú©Ù‡ بایستی زمانی طولانی پس از شکست نازیها Ùˆ پایان جنگ، مورد بررسی قرار گیرند.
کاسیرر در سال 1935 پس از سخنرانی خود به مناسبت ورود به دانشگاه یوته بوری Goteburg دلایل خود در مورد ØÙ‚ سلب ناشدنی بشر از «شخصیت» خویش را پروراند، هیچ کس ØÙ‚ ندارد Ú©Ù‡ استقلال شخص دیگری را انکار کند Ùˆ آزادی او را در اندیشیدن Ùˆ تصمیم گیری از او سلب کند. این ØÙ‚ ØŒ مستلزم داشتن مسئولیت Ùردی Ùˆ وظای٠شخصی است. در رایش سوم چیزی اتÙاق اÙتاد Ú©Ù‡ کاسیرر آن را قبلاً در نظر نگرÙته بود. اقشار مختل٠مردم ØŒ Ú†Ù‡ Ùرهیخته ØŒ Ú†Ù‡ غیرÙرهیخته، Ú†Ù‡ پیر ØŒ Ú†Ù‡ جوان از ارزشهای Ùرهنگ عقلانی لیبرالی دوری Ù…ÛŒ جستند Ùˆ سر سپرده ÛŒ ایدئولوژی ناسیونالیستی Ùˆ نژادپرستانه Ù…ÛŒ شدند Ùˆ با این کار داوطلبانه Ùردیت خویش را قربانی Ù…ÛŒ کردند Ùˆ کورکورانه از آنچه به آنها Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شد اطاعت Ù…ÛŒ کردند. این جمله Ú©Ù‡ «من Ùقط از دستورات اطاعت Ù…ÛŒ کردم» به جای قبول مسئولیت شخصی بر زبان ها جاری Ù…ÛŒ شد. جای مسئولیت شخصی را ایقان به مرجعیت رهبر گرÙته بود.
چنین وضعی برای کاسیرر شوک آور بود. او عقیده داشت Ú©Ù‡ این وضع عواقب وخیمی در بر دارد. کاسیرر در سال 1945 در کتاب خود: اسطوره ÛŒ دولت واکنش خود را نسبت به وضع یاد شده چنین تبیین Ù…ÛŒ کند « از میان همه ÛŒ تجربه های اندوه بار دوازده ساله ÛŒ اخیر، تجربه ÛŒ همرنگ شدن با Ù…Øیط ØŒ شاید از دیگر تجربه ها ناگوارتر بوده است. این تجربه را Ù…ÛŒ توان با تجربه ÛŒ اودیسه در جزیره ÛŒ سیرسه Circe مقایسه کرد. اما این تجربه Øتی از تجربه ÛŒ اودیسه نیز ناگوارتر است. زیرا سیرسه ØŒ دوستان Ùˆ همراهان اودیسه را به Ø´Ú©Ù„ جانوران گوناگون درآورده بود، اما در این زمان، این مردان Ùرهیخته Ùˆ هوشمند Ùˆ شری٠و صدیق اند Ú©Ù‡ به طور ناگهانی عالی ترین امتیاز انسانی خود را ترک Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نمی خواهند Ú©Ù‡ اÙرادی آزاد Ùˆ متشخص باشند. ] ...[ در Øیات سیاسی روش های اختناق Ùˆ سرکوب همواره به کار Ù…ÛŒ رÙته اند . ] ...[ اما اکنون اسطوره های سیاسی جدید به شیوه ای کاملاً متÙاوت عمل Ù…ÛŒ کنند. آنها با درخواست انجام برخی اعمال یا نهی بعضی رÙتارها کار را شروع نمی نمایند. آنها Ù…ÛŒ خواهند مردمان را دگرگون کنند تا بتوانند آنان را زیر Ùرمان Ùˆ تØت کنترل خود داشته باشند. اسطوره های سیاسی همچون ماری عمل Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ قربانی خود را پیش از Øمله Ùلج Ù…ÛŒ کند. مردمان قربانی اسطوره های سیاسی Ù…ÛŒ شوند بی آنکه در برابر آن ها مقاومتی جدی نشان دهند. آنها پیش از آن Ú©Ù‡ دریابند واقعاً Ú†Ù‡ اتÙاقی اÙتاده است مغلوب Ùˆ منقاد شده اند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØات 415 – 416)
ناسیونال سیوسیالیستها ÙÙ† نیرومندی کش٠کرده بودند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانست همه مردم را به زیر Ùرمان درآورد هیچ کس آمادگی رویارویی با چنین چیزی را نداشت . این Ùن، Ø³Ù„Ø§Ø Ù…Ø·ÛŒØ¹ Ùˆ منقاد کردن مردم بود . اگر این تکنیک (یا ÙÙ†) را «تبلیغات» بخوانیم جنبه اصلی Ùˆ مهم آن را در نظر نگرÙته ایم این تکنیک چیزی بیش از تبلیغات بود.
ناسیونال سوسیالیستها کش٠کردند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان سرچشمۀ تÙکر انتقادی را در ذهن Ùرد خشکاند. آنها کش٠کردند Ú©Ù‡ چگونه نوعی آگاهی اسطوره ای را با وسایل ÙÙ†ÛŒ بوجود آورند Ùˆ از این طریق توانستند «مردمان را به گونه ای تغییر دهند» Ú©Ù‡ شخصیت Ùرد مطیع Ùˆ منقاد Ùرمان شخص دیگری شود .یکی از مقامات مهم در رایش سوم به نام آلبرت شپیر Albert Speer Ú©Ù‡ برنامه های بزرگ معماری Ùˆ ÙÙ†ÛŒ هیتلر Ùˆ نیز گردهمایی های مشهور نورنبرگ را سازماندهی کرده بود در زندان کتاب اسطوره ÛŒ دولت کاسیرر را خواند Ùˆ وقتی به قطعه ÛŒ یاد شده رسید Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کاسیرر در این عبارات بر بزرگترین معضلی Ú©Ù‡ رژیم نازی به وجود آورد انگشت گذاشته است یعنی از میان بردن Øس مسئولیت شخصی.1
کاسیرر در کناب اسطوره ÛŒ دولت تاکید Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ برای بررسی اسطوره های سیاسی آمادگی نداشت . او دربارۀ نیروی اندیشه ÛŒ اسطوره ای قضاوتی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ شایسته است نظر هر خواننده ÛŒ علاقمند به مسائل ÙلسÙÛŒ را به خود معطو٠دارد؛ زیرا این قضاوت به پاشنه ÛŒ پای ÙلسÙÛŒ آشیل اشاره Ù…ÛŒ کند ØŒ مکانی Ú©Ù‡ در آنجا اÙعی٠اسطوره همیشه Ù…ÛŒ تواند بگزد Ùˆ همیشه نیز پیروز شود. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید «اسطوره از Ù„Øاظی آسیب ناپذیر است استدلال های عقلی بر آن بی اثرند» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 8 – 427) .
Ù…Øال است Ú©Ù‡ بتوان با کسی Ú©Ù‡ مسخر اعتقادات اسطوره ای شده است بØØ« استدلالی کرد. مگر ÙلسÙÙ‡ چیزی بیش از استدلال عقلی است؟ این Ú¯Ùته ÛŒ کاسیرر باید مورد توجه هر منتقد ÙلسÙÛŒ کتاب اسطوره ÛŒ دولت قرار گیرد. اما هیچ منتقد ÙلسÙÛŒ Øتی اشاره ای هم به آن نکرده است.2 در واقع کتاب اسطوره ÛŒ دولت از زمان انتشارش کمتر مورد توجه ÙیلسوÙان ØرÙÙ‡ ای قرار گرÙته است.3
ÙیلسوÙان تمایلی به بررسی اسطوره ندارند. این نکته ای بود Ú©Ù‡ نلسون گودمن اظهار داشت. او Ú¯Ùت Ú©Ù‡ نمی تواند سخنان کاسیرر را در مورد اسطوره درک کند. از دیدگاه ÙیلسوÙان، اسطوره موضوع بسیار مبهم Ùˆ تاریکی است. اما کاسیرر معتقد بود Ú©Ù‡ ÙلسÙÛ€ تئوریک با نادیده گرÙتن اسطوره از درک زبان ØŒ شناخت شناسی Ùˆ تØول Ùرهنگ، قاصر خواهد بود. ولی در Øوزه ÛŒ اخلاق Ùˆ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ اجتماعی Ùˆ سیاسی آشنا نبودن با کارکردهای اندیشه ÛŒ اسطوره ای صرÙاً نقصی تئوریک نیست بلکه ÙلسÙÙ‡ را در وضعیتی قرار Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ دیگر نمی تواند وظیÙÙ‡ اش را انجام دهد. ÙلسÙÙ‡ با نادیده گرÙتن نقش اجتماعی اندیشه ÛŒ اسطوره ای Ùˆ قدرت آن ØŒ صرÙاً در Ùضای لطی٠بØØ« آکادمیک Øرکت خواهد کرد Ùˆ نمی تواند با عمیق ترین نیروها در Øیات سیاسی ارتباط برقرار نماید یا Øتی آنها را درک کند.
کاسیرر درباره ÛŒ معضلات سیاسی خاصی Ú©Ù‡ بر جمهوری Ùˆ ایمار اثر داشتند مطلب زیادی نمی گوید ØŒ معضلاتی مانند غرامت جنگی Ú©Ù‡ طبق معاهدۀ ورسای، آلمان ناگزیر از پرداخت آن بود. تورم مخرب 1923 Ùˆ بØران اقتصادی جهان در اواخر دهه ÛŒ 1920 Ùˆ اوایل دهه ÛŒ 1930 ØŒ نقایص قانون اساسی آلمان Ú©Ù‡ سبب Ù…ÛŒ شد دهها Øزب سیاسی در پارلمان کرسی به دست آورند Ùˆ این نیز به نوبه خود روند تصمیم گیری ] Ùˆ تصویب لوایØ[ را با بن بست روبرو Ù…ÛŒ کرد. Ø´Ú©Ù„ گیری ائتلاÙهای سیاسی نیز روز به روز دشوارتر Ù…ÛŒ شد Ùˆ رأی دهندگان آلمانی هم هر Ú†Ù‡ بیشتر به اØزاب اÙراطی رأی Ù…ÛŒ دادند تا آن Ú©Ù‡ سرانجام دشمنان جمهوری بر آن Øاکم شدند.
کاسیرر در سال 1944 نوشت «بی Ø´Ú© شرایط اقتصادی در تØول Ùˆ رشد سریع نهضت ناسیونال سوسیالیست سهم زیادی داشته اند.
اما عمیق ترین Ùˆ موثرترین علل ] پیروزی ناسیونال سوسیالیستها[ را نباید در بØران اقتصادی ای جستجو کرد Ú©Ù‡ گریبان آلمان را گرÙته بود» (SMC , 236) . ناسیونال سوسیالیستها مسائل Ùˆ مشکلات اقتصادی را خارج از چارچوب بØØ«ØŒ تواÙÙ‚ Ùˆ تصمیم گیری های عملی قرار Ù…ÛŒ دادند Ùˆ آنها را به طور اسطوره ای یعنی به منزله ÛŒ نبردی بزرگ نمایش Ù…ÛŒ دادند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ رهبران سیاسی جمهوری Ùˆ ایمار «در قالب اصطلاØات اقتصادی Ù…ÛŒ اندیشیدند Ùˆ سخن Ù…ÛŒ Ú¯Ùتند Ùˆ معتقد بودند Ú©Ù‡ اقتصاد سرچشمه ÛŒ اصلی Øیات سیاسی Ùˆ Øلال همه ÛŒ معضلات اجتماعی است» (SMC , 236) .
شیوه های تÙکر تجربی Ùˆ سنجشگرانۀ رهبران جمهوری Ùˆ ایمار نمی گذاشت Ú©Ù‡ به اهمیت این Øقیقت Ù¾ÛŒ ببرند Ú©Ù‡ آنان Ùˆ ناسیونال سوسیالیستها به زبان واØدی سخن نمی Ú¯Ùتند. اما ناسیونال سوسیالیستها برخلا٠اØزاب دموکراتیک توانستند اعتماد مردم را جلب کنند. کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ علتش این بود Ú©Ù‡ ناسیونال سوسیالیستها چیز تازه ای Ø¢Ùریدند Ú©Ù‡ موجب پیروزی آنان در انتخابات Ùˆ پس از آن شد: «ابداع ابزار تکنیکی جدید ØŒ یعنی تکنیک اسطوره های سیاسی Ùˆ به کارگیری ماهرانه ÛŒ آن بود Ú©Ù‡ پیروزی جنبش ناسیونال سوسیالیست را در آلمان Ùراهم آورد» (SMC , 236).
این بینش خصوصیت پس نگری به وقایع را دارد. کاسیرر در آغاز امیدوار بود Ú©Ù‡ اومانیسم لیبرال Ùˆ Ùرهنگ عقلانی نیروهای خود را بسیج کرده بتوانند نیروهای غیرعقلانی Ú©Ù‡ کنترل بØØ« سیاسی را در جمهوری Ùˆ ایمار به دست گرÙته بودند پس برانند. کاسیرر مانند توماس مان Ù…ÛŒ کوشید Ú©Ù‡ با اتکای به خرد Ùˆ با استدلال نشان دهد Ú©Ù‡ جمهوری Ùˆ ایمار بر ایده های لایب نیتس ØŒ ول٠و کانت متکی است Ùˆ بنابراین Ùرزند ÙلسÙÙ‡ ÛŒ آلمانی است Ùˆ چیزی «غیرآلمانی» در آن نیست Ùˆ از این طریق جمهوری Ùˆ ایمار را برای عموم پذیرÙتنی کند. توماس مان نیز نظیر همین دلایل را ارایه Ù…ÛŒ داد وایدۀ جمهوری را به ایده ÛŒ انسان گرایانه Humanitat در کلاسیسم آلمان Ù¾ÛŒ گیری Ù…ÛŒ کرد.4
اما با اید ئولوژی غیرعقلانی Ú©Ù‡ تعداد کثیری از اÙراد را به خشونت های خیابانی Ù…ÛŒ کشاند نمی شد با سیاستی برخورد کرد Ú©Ù‡ Ø´Ú©Ù„ عقلانی داشت Ùˆ متعهد بود Ú©Ù‡ به قول توماس مان «خواست های مدنی برای خوشبختی مانند : آزادی ØŒ عقلانیت Ùˆ Ùرهنگ» را تامین کند.5
Øیرت کاسیرر در مورد توÙیق ناسیونال سوسیالیستها به این علت نبود Ú©Ù‡ در قرن بیستم روشن اندیش رژیمی سرکوب گر امکان استقرار Ùˆ مقبولیت عمومی Ù…ÛŒ یاÙت ØŒ بلکه Ø´Ú¯Ùتی او از به کارگیری موÙقیت آمیز تکنیک اسطوره بود. کاسیرر استدلال Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ این کاری کاملاً جدید در تاریخ سیاست بود. زیرا تکنیک اسطوره سازی به تکنولوژی مدرن نیاز داشت Ùˆ متکی بدان بود Ùˆ به ویژه به تکنولوژی در قلمرو Ùˆ وسایل ارتباط جمعی. اما این تکنیک بیش از هر چیز به این علت جدید بود چون وسایل مدرن ارتباط جمعی مانند رادیو، Ùیلم Ùˆ مجلات تصویری را به کار Ù…ÛŒ گرÙت تا تکنیک جدید یعنی تکنیک اسطوره سازی را به منزله ÛŒ ابزاری برای کنترل اندیشه ایجاد کند. «تØول ÙÙ† اسطوره سازی برای قرن ما ØŒ یعنی عصر تکنولوژی، ذخیره شده بود. از این پس Ù…ÛŒ توان اسطوره ها را به همان معنا Ùˆ بنابر همان روش هایی ساخت Ú©Ù‡ Ø³Ù„Ø§Ø Ù‡Ø§ÛŒ مدرن مانند مسلسل Ùˆ هواپیما را Ù…ÛŒ سازند. ÙÙ† اسطوره سازی چیز تازه ای است ØŒ چیزی Ú©Ù‡ اهمیت Øیاتی دارد Ùˆ تمامی Ø´Ú©Ù„ Øیات اجتماعی ما را دگرگون کرده است» (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صÙØÙ‡ 411).
تکنیک اسطوره
Øکومت توتالیتر را با قدرتی Ú©Ù‡ بر زندگی اÙراد دارد مشخص Ù…ÛŒ کنند. بدین معنی Ú©Ù‡ قدرت طلبی Øکومت Ùˆ مداخله ÛŒ آن در امور خصوصی اÙراد Øد Ùˆ Øصری نمی شناسد. با تصویب قانون اختیارات تام Ermachtigungsgesetz مصوب 24 مارس 1933 اختیار قانون گذاری از قوه ÛŒ مقننه به شخص رهبر ] = هیتلر[ انتقال یاÙت Ùˆ اعلام شد Ú©Ù‡ او مرجع Ùˆ ØÙŽÚ©ÙŽÙ… نهایی در Øکومت آلمان است. نه پارلمان منØÙ„ شد Ùˆ نه قانون اساسی به Øال تعلیق درآمد بلکه این دو دیگر عواملی مؤثر در Øکومت نبودند.
رهبر، دولت بود. دولت دیگر مشروعیت خود را از این Ú©Ù‡ دولتی مبتنی بر قانون است به دست نمی آورد ØŒ بلکه در واقعیت ØŒ قانون آن چیزی بود Ú©Ù‡ در خدمت اراده ÛŒ رهبر قرار داشت ØŒ رهبری Ú©Ù‡ Ùوق قانون بود.
چنین دولت توتالیتری دیگر مشروعیت خود را از قانون کسب نمی کرد بلکه مشروعیتش را از اسطوره دریاÙت Ù…ÛŒ داشت.
بر جوامع ابتدایی٠اسطوره ای( mythic society) قانون Øکومت نمی کند بلکه رسوم ØŒ تابوها Ùˆ اعتقادات قبیله ای Ùˆ ایمان به Øکمت Ùˆ دانایی کسانی Ú©Ù‡ قدرت غیبت گویی دارند Øاکم است.
در جامعه ÛŒ ابتدایی٠اسطوره ای هر کس «جا Ùˆ منزلت خود را Ù…ÛŒ شناسد» Ùˆ هر کس Ú©Ù‡ از شناختن جای خویش سرباز زند تهدیدی به جماعت به شمار Ù…ÛŒ آید. چنانچه بگوییم Ú©Ù‡ در جوامع ابتدایی بØØ« آزاد به عنوان Ù…Øملی برای برخورد آرا Ùˆ اندیشه های سیاسی مختل٠سرکوب Ù…ÛŒ شود سخنی بی جا Ú¯Ùته ایم. چون در این جوامع بØØ« آزاد امری شناخته شده ای نیست Ùˆ جای برجسته ای در Øیات اجتماعی ندارد. بنابراین سرکوبی بØØ« آزاد چیز تازه ای در سیاست نیست؛ اما این سرکوبی در Øکومت توتالیتر Ø´Ú©Ù„ جدیدی پیدا Ù…ÛŒ کند. در زمان رایش سوم انتقاد چنان بی اثر شده بود Ú©Ù‡ اگر کسی Øاضر به همکاری با Øکومت نبود یا Ù…ÛŒ بایست آلمان را ترک کند یا به نوعی کناره گیری کند Ùˆ «به درون مهاجرت» نماید ØŒ این وضع صرÙاً به خاطر به کارگیری غیرعادی سرکوب به وجود نیامده بود بلکه هم چنین بر اثر Øمایت توده ÛŒ مردم از Øکومت توتالیتر بود.
آمادگی مردم برای اطاعت از Ùرمانها Ùˆ دستورات دولت بود Ú©Ù‡ به رایش سوم نیرو Ù…ÛŒ بخشید. سرچشمه ÛŒ پای بندی به Ùرمانبرداری از دولت در Ù…Øتوای ایده ئولوژی ناسیونال سوسیالیست قرار نداشت؛ زیرا عقایدی Ú©Ù‡ نازیها تبلیغ Ù…ÛŒ کردند، در مقام اندیشه ها ØŒ نه جدید بودند Ùˆ نه عقلانی. کامیابی اید ئولوژی نازی ها بدین علت بود Ú©Ù‡ به این اید ئولوژی Ø´Ú©Ù„ اسطوره ای داده بودند تا در برابر انتقاد عقلانی مصونیت داشته باشد، Ùˆ این Ø´Ú©Ù„ اسطوره ای را عمداً یعنی با به کارگیری تکنیک های خاص بدان داده بودند. نظر کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت همین است.
هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر کتاب ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک را نوشت اسطوره را از Ù„Øاظ سرشت Ùˆ خصلت چیزی کاملاً سنتی Ù…ÛŒ دانست، چیزی Ú©Ù‡ دیگر نمی توان آن را ابداع کرد Ùˆ در میان مردم اشاعه داد، درست مانند زبانی Ú©Ù‡ مردم بدان سخن Ù…ÛŒ گویند (PSF , 2 : 6 ; PSF , 2 : 9)
اما در سال 1945 کاسیرر نظر خود را در این مورد تغییر داد: «اسطوره را همیشه نتیجه ÛŒ Ùعالیت ناآگاه Ùˆ Ù…Øصول تخیل٠آزاد توصی٠کرده اند. اما در اینجا اسطوره هایی را Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ طبق نقشه ساخته Ùˆ پرداخته شده اند. اسطوره های سیاسی جدید آزادانه رشد نمی کنند ] ...[ بلکه مصنوعاتی هستند Ú©Ù‡ به دست صنعتگرانی ماهر Ùˆ زیرک ساخته شده اند (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 411)
تکنیک اسطوره شامل چهار بخش است Ú©Ù‡ همۀ٠آنها در خدمت هد٠واØدی قرار Ù…ÛŒ گیرند Ú©Ù‡ عبارتند از: منع داشتن اندیشه ای مستقل Ùˆ منع بØØ« انتقادی. این تکنیک ها از این قرارند:
1 – دستکاری زبان به گونه ای Ú©Ù‡ مانع تÙاهم Ùˆ ارتباط شود یا لااقل ارتباط را Ù…Øدود کند.
2 – مناسکی کردن اعمال تا مرز میان زندگی خصوصی و عمومی از میان برود.
3 – از میان بردن همه ی ارزشهای ایده آل و نشاندن تصاویر ملموس نیک و بد به جایشان تا در مورد همه ی تصمیم گیری ها ، پیشداوری و جود داشته باشد.
4 – تÙسیر مجدد زمان Ùˆ تاریخ به منزله ÛŒ «سرنوشت» Ú©Ù‡ توجیه غایی تسلیم شدن شخص در برابر دولت توتالیتر باشد . دو تکنیک نخست خلاقیت اندیشه Ùˆ عمل را Ù…Øدود Ù…ÛŒ کند Ùˆ دو تکنیک دیگر جانشین اندیشه Ùˆ عمل خلاق Ù…ÛŒ شوند.
کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ «اسطوره ÛŒ دولت» بدان گونه Ú©Ù‡ رهبران یک Øکومت تبلیغ Ù…ÛŒ کنند از Ù„Øاظ جوهری مانند ظهور اعتقادات اسطوره ای در Ùرهنگ نیست ØŒ اما نقش Ùˆ توان «اسطوره ÛŒ دولت » به نظر کاسیرر، از اسطوره به عنوان یک پدیده ÛŒ بنیادی اجتماعی ناشی Ù…ÛŒ شود. در اندیشه ÛŒ اسطوره ای ذهن، منقاد Ùˆ زندانی نیروی اعتقادات خود Ù…ÛŒ شود اما این اعتقادات شخصی نیستند بلکه جمعی اند Ùˆ موجب پیوند شخص با گروه Ù…ÛŒ شوند.
تکنیک 1 :
زبان معمولاً هم خصلت تØریک عواط٠را دارد Ùˆ هم خصلت رساندن معنا را . کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ هر دو نقش در خدمت «ایجاد ارتباط جمعی Ùˆ Ùهم متقابل» قرار دارند (SMC , 254)Ù¾
اما با انتقال تأکید از زبان توصیÙÛŒ به زبان عاطÙÛŒ ØŒ واژه هایی Ú©Ù‡ برای نامیدن اشیاء Ùˆ بیان اندیشه ها به کار Ù…ÛŒ رÙتند اکنون Ù…ÛŒ توانند موجب برانگیختن اØساس تنÙر Ùˆ انزجار Ùˆ تØقیر Ùˆ بدگمانی شوند (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صص 411 – 413) Ùˆ (SMC , 253 – 55)
برای دستکاری زبان در Ø³Ø·Ø Ù…Ù„ÛŒ باید وسایل تکنولوژیکی ارتباط جمعی در دسترس باشند. به کارگیری مداوم Ùˆ دقیق زبان دستکاری شده ØŒ رÙته رÙته ØŒ مانع بØØ« بی طرÙانه Ùˆ Ùارغ از Øب Ùˆ بغض خواهد شد. زیرا لازمه ÛŒ بØØ« بی طرÙانه پیراستن بودن واژه ها از اØساسات Ùˆ پیشداوریها است. در زبانی Ú©Ù‡ واژه ها لبریز از اØساسات تنÙر Ùˆ انزجار Ùˆ بدگمانی باشند بØØ« بی طرÙانه Ùˆ بی غرضانه ناممکن است.
تکنیک 2 :
کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ هیچ چیز مانند مناسکی شدن زندگی Ú©Ù‡ از طریق تظاهرات عمومی Ùˆ مداوم٠«تعلق داشتن» ] به مسلک یا نژاد خاصی[ صورت Ù…ÛŒ گیرد نمی تواند «اØساس شخصیت Ùˆ مسئولیت Ùردی ما را از بین ببرد» (اسطوره ÛŒ دولت صص 413 – 414) (SMC , 255 – 58)
هد٠از مناسکی کردن زندگی این است که «دیگر میان زندگی خصوصی و زندگی عمومی مرزی موجود نباشد» (SMC , 256)
این نیز بخشی از دستکاری کردن زبان است. درود Ùرستادن به هیتلر همه جا Øاضر Ùˆ بلندکردن دست به نشانه ÛŒ سلام دادن به او ØŒ اعمال مناسکی مداوم Ùˆ روزمره ای بود Ú©Ù‡ در رایش سوم اجرا Ù…ÛŒ شد. این اعمال شعایری به تشکیل گروههای مختل٠نیز تعمیم Ù…ÛŒ یاÙت مانند گروه های جوان، گروه های کارگر، گروه های مادر . همه ÛŒ این گروهها آرم Ùˆ نشانه ها Ùˆ اونیÙورم ها Ùˆ مناسک ویژه ÛŒ خود را داشتند. کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ تأثیر مناسکی کردن زندگی این بود Ú©Ù‡ اØساس خلاقیت Ùˆ خودجوشی انسان را کاهش Ù…ÛŒ داد.
«هیچ چیز بیش از اجرای یکنواخت این شعایر Ùˆ مناسک نمیتواند نیروهای Ùعال ØŒ قدرت قضاوت Ùˆ قوه ÛŒ تمیز انتقادی ما را از کار بیندازد Ùˆ اØساس شخصیت Ùˆ مسئولیت Ùردی ما را از بین ببرد» (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 414)
تکنیک 3 :
برای متØدکردن همه ÛŒ اعضای جامعه ØŒ ارزشی ساده Ùˆ واØد به عنوان ارزشی عالی اعلام Ù…ÛŒ شود Ùˆ این، هیچ ارزش دیگری را در کنار خود تØمل نمی کند. این ارزش، «اسطوره ÛŒ نژاد» بود (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ 417 Ùˆ نیز صص 343 – 370)
نژاد آریایی یا نژاد سالار ابداً ارزش نیست زیرا ارزشها، معیارها یا هنجارهای ایده آل اند. نژاد مانند هر گروهی از مردم چیزی ملموس ] = کانکریت[ است نه چیزی انتزاعی مانند «خوب» ØŒ «درست» ØŒ «Øقیقی» یا «زیبا» .
ارزش اصیل، معیاری بهنجار برای داوری کردن آنچه هست ارایه می دهد. اما برداشت نژادسالاری وارونه ی این ، عمل می کند. آنچه باید باشد با آنچه هست سنجیده می شود.
با تکنیک اسطوره معنای ارزش وارونه Ù…ÛŒ شود، بدین معنی Ú©Ù‡ مدلول معمول «باید باشد» Ùˆ «آنچه هست » را تکنیک اسطوره چنان وارونه Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ «وجود،مقدم بر اخلاق است Ùˆ عامل تعیین کننده ÛŒ اخلاق باقی Ù…ÛŒ ماند (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 360) .
طبق اید ئولوژی نژاد سالاری، شخص نه بر پایه ÛŒ اعمالی Ú©Ù‡ انجام Ù…ÛŒ دهد شری٠و با Ùضیلت شناخته Ù…ÛŒ شود بلکه برعکس طبق تعری٠نژاد سالاری، آنچه را Ú©Ù‡ یک شخص متعلق به نژاد شری٠و والا انجام Ù…ÛŒ دهد باید خوب شمرد. بنابراین ØŒ Ùضیلت «موهبتی زمینی است » (اسطوره ÛŒ دولت صÙØÙ‡ ÛŒ 358).
کاسیرر نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چگونه این نوع استدلال مدور را گوبینو در کتاب خود به نام رساله ای درباره ÛŒ نابرابری نژادهای انسانی به کار Ù…ÛŒ برد تا برتری یک نژاد را به اثبات رساند. معیار برای اثبات این Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ نژادی عالی ترین نژاد است داوری خود عالی ترین نژاد است . «آنچه را آنان والا، نیک Ùˆ پاک بدانند، بر پایه ÛŒ برتری نژادیشان ØŒ معیار٠سنجش والایی، نیکی Ùˆ پاکی Ùˆ ... Ù…ÛŒ شود» (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صÙØÙ‡ ÛŒ 359).
گوبینو می گوید که عالی ترین نژاد، نژاد آریایی است . و چون گوبینو خود از نژاد آریایی است پس این ادعا نمی تواند دروغ باشد. این نوع برهان از دیدگاه اندیشۀ عقلانی، آشکارا مصادره به مطلوب است.
از دیدگاه عقل ØŒ استدلال گوبینو به طور چاره ناپذیری خام است. «اما Ø´Ú¯Ùتی آور این است Ú©Ù‡ دقیقاً به خاطر همین خامی اش بود Ú©Ù‡ نظریه ÛŒ گوبینو نیروی عظیم عملی Ùˆ تأثیر شگرÙÛŒ به دست آورد. نظریه ÛŒ او به دلیل دوری بودنش از Ù„Øاظی ØŒ آسیب ناپذیر است. زیرا نمی توان بر ضد یک ØÚ©Ù… تØلیلی استدلال کرد ØŒ Ùˆ نمی توان آن را با دلایل عقلی یا تجربی رد کرد » (اسطوره ÛŒ دولت صص 360)
تصویر نژاد آریایی سالار به عنوان عالی ترین خوبی ØŒ تصویر بسیار ساده ای است Ú©Ù‡ هر کس Ù…ÛŒ تواند آن را درک کند. سادگی آن به سبب Ø´Ú©Ù„ Ùˆ Ùرمش است نه Ù…Øتوایش. هر Ù…Øتوایی را Ù…ÛŒ توان در این قالب ریخت ØŒ Ù…ÛŒ توان هر نژادی را نژاد سالار قلمداد کرد ØŒ Ù…ÛŒ توان هر دین یا هر عقیده ÛŒ سیاسی را معیار Ùˆ میزان سنجش دیگر امور دانست. این نوع تÙکر جهان را به شیوه ÛŒ خاصی تصویر Ù…ÛŒ کند : این تصویر ØŒ مطلق گرایانه است Ùˆ جز خود چیزی دیگری را قبول ندارد Ùˆ تØمل نمی کند. بر پایه ÛŒ چنین نظری، هیچ امیدی نمی توان داشت Ú©Ù‡ مثلاً Ùردی از نژاد غیرآریایی، Ùردی شری٠و والا شود. از دیدگاه چنین تÙکری، تغییر Ùˆ تØول امری Ù…Øال ] Ùˆ Øتی مذموم است[ . منطق اسطوره همین است : «برای ابداع، Ú†Ù‡ به توسط Ùرد صورت گیرد Ú†Ù‡ قوم،امکانی وجود ندارد وبرای تلبیس Ùˆ سوء Ùهم نیز وقتی نیست»(PsF , 2 : 9 ; PSF , 2 : 6 ;) .
امور همین طور Ú©Ù‡ اکنون هستند همواره بوده اند Ùˆ همیشه نیز خواهند بود . ذهن هر کس Ú©Ù‡ منقاد چنین تصویری از امور شده باشد از انتقاد کردن از عقاید خویش ناتوان خواهد بود، زیرا ذهن چنین شخصی آماده ÛŒ این است Ú©Ù‡ هر نوع انتقادی را نوعی توطئه بداند. چنین کسی ناتوان از درک دیدگاهی است Ú©Ù‡ اجازه Ù…ÛŒ دهد معیار دیگری برای انتقاد از اعتقاداتش به کار گرÙته شود زیرا چنین کسی طبق تعری٠] از نوع تعریÙ٠مدور٠گوبینو[ اعتقادات خود را برترین دیدگاه Ù…ÛŒ داند.
تکنیک 4 :
سرانجام آن Ú©Ù‡ تکنیک اسطوره ØŒ برداشت اسطوره ای از زمان Ùˆ تاریخ را به منزله «تقدیر» Ù…ÛŒ پروراند. این کار با وسایل گوناگون صورت Ù…ÛŒ گیرد ولی در میان این وسایل از همه مهمتر امر پیش گویی در امور سیاسی است (البته به معنای غیب گویی جادوگر) . کاسیرر Ù…ÛŒ نویسد : «دیگر نوع ابتدایی Ùال بینی یا پیش گویی با قرعه را نداریم ØŒ دیگر پرواز پرندگان را رصد نمی کنیم Ùˆ امعاء Ùˆ اØشاء جانوران قربانی را معاینه نمی نماییم، بلکه روش پیش گویی بسیار ظری٠تر Ùˆ پرداخته تری Ø¢Ùریده ایم ØŒ روشی Ú©Ù‡ ادعا Ù…ÛŒ شود علمی Ùˆ ÙلسÙÛŒ است ] ...[ سیاستمداران جدید به درستی دریاÙته اند Ú©Ù‡ توده های عظیم مردم را با نیروی تخیل آسان تر Ù…ÛŒ توان به جنبش درآورد تا با نیروی مادی Ù…Øض. سیاستمداران از این موضوع استÙاده ÛŒ بسیار کرده اند . سیاستمداران نوعی پیش گویی یا غیب Ú¯ÙˆÛŒ عمومی شده است. پیش گویی یا غیب گویی عنصر اساسی در ÙÙ† جدید رهبری سیاسی است » (اسطوره ÛŒ دولت صص 419)
(SMC , 258 – 63).
یکی از بارزترین خصوصیات رژیم نازی این بود Ú©Ù‡ در آثار ناسیونال سوسیالیستی Ùˆ در سخنرانی های هیتلر همیشه به مشیت الهی ارجاع Ù…ÛŒ شد Ú©Ù‡ به عنوان تقدیر یا سرنوشت در تاریخ مداخله Ù…ÛŒ کند. نقش سیاسی Ù…Ùهوم تقدیر (Ù…Ùهوم «قانون٠تاریخ») این است Ú©Ù‡ از میان بردن روش های دموکراتیک را توجیه کند. رهبر نخبه Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ «باید» باشد Ùˆ بنابراین Ù…ÛŒ داند Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ باید کرد Ùˆ چون مصون از خطا Ùˆ لغزش است Ù…ÛŒ تواند خواست الهی را برای مردم تÙسیر کند Ùˆ بدین ترتیب هر عملی را Ú©Ù‡ انجام Ù…ÛŒ دهد این گونه توجیه کند Ú©Ù‡ انجام آن از واجبات بوده است Ùˆ برداشت غیب گویانه prophetic از تاریخ Ùقط بخشی از اید ئولوژی نازیسم نبود بلکه عقیده ای بود Ú©Ù‡ مقبولیت آکادمیک به دست آورده بود Ùˆ Øتی پیش از آن Ú©Ù‡ عقیده ÛŒ رسمی در رایش سوم شود در میان Ùرهیختگان Ùˆ درس خواندگان اشاعه یاÙته بود. کاسیرر به توÙیق Ùوق العاده ÛŒ کتاب شینگلر به نام انØطاط غرب اشاره Ù…ÛŒ کند، کتابی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ú¯Ùت تاریخ هیچ هدÙÛŒ ندارد Ùˆ انسانی هیچ کاری نمی تواند بکند جز آن Ú©Ù‡ آن را به عنوان تقدیر بپذیرد (SMC , 226 – 29) Ùˆ (اسطوره ÛŒ دولت ØŒ صص 419 – 423) . علاوه بر شینگلر ØŒ برداشت هایدگر از پرتاب شدن ] یا هبوط[ انسان به جهان، از نظر کاسیرر، نمونه ÛŒ بارز آن نوع تÙکر ÙلسÙÛŒ است Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ دهد چگونه Ù…ÛŒ توان نیاز به تسلیم شدن در برابر «سرنوشت » را بیان کرد (SMC , 229 – 30) Ùˆ (اسطوره ÛŒ دولت صص 423 – 427 ) .
کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ شینگلر Ùˆ هایدگر رویه ای انÙعالی را تشویق Ù…ÛŒ کردند عقاید آنان «نمی تواند به انسان بیاموزد Ú©Ù‡ چگونه نیروهای Ùعال خود را بپرورد تا بتواند زندگی Ùردی Ùˆ اجتماعی خویش را Ø´Ú©Ù„ دهد (SMC , 230).
درکتاب اسطوره ÛŒ دولت تکنیک اسطوره به منزلۀ نوعی ابداع معرÙÛŒ شده است. تØلیل کاسیرر از تکنیک اسطوره به کاربرد آن توسط ابداع کنندگانش ارجاع Ù…ÛŒ کند، اما تØلیل کاسیرر صرÙاً توصی٠تاریخی نیست. در تÙسیر او، تکنیک اسطوره ØŒ تکنیک به معنای واقعی آن است ØŒ چیزی است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان آن را در مکان ها Ùˆ زمان های مختل٠برای هد٠های متÙاوتی به کار بست. بنابراین کتاب اسطوره ÛŒ دولت ØŒ Ùقط اثری درباره ÛŒ نازیسم آلمان نیست بلکه کتابی درباره ÛŒ Ø´Ú©Ù„ جدیدی از سیاست است Ú©Ù‡ نازیها مبدع آن بودند Ùˆ آن را به کار بستند.
کاسیرر این موضوع را روشن Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ این Ø´Ú©Ù„ از سیاست خود نوعی تکنیک است Ùˆ Ù…Øصول «عصر تکنولوژیکی ما» است ØŒ به این معنی Ú©Ù‡ تکنیک اسطوره سازی به سایر تکنیکها نیاز دارد Ú©Ù‡ مقدم بر همه ÛŒ آنها ØŒ وسایل تکنولوژیکی مدرن Ùˆ ارتباط جمعی است. اما کاسیرر در کتاب اسطوره ÛŒ دولت درباره ÛŒ علت مؤثر بودن تکنیک اسطوره سازی در قرن بیستم چیزی نمی گوید Ùˆ Ùقط به ذکر این نکته اکتÙا Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ در زمان های بØرانی Ú©Ù‡ نیروهای عقلانی ØŒ اخلاقی Ùˆ هنری یک Ùرهنگ توان خود را از دست بدهند، اسطوره Ù…ÛŒ تواند دوباره ظهور کند. کاسیرر شرØÛŒ از موثربودن تکنیک اسطوره سازی ارایه Ù…ÛŒ دهد اما علت آمادگی مردم را ØŒ در قرن بیستم روشن اندیش، برای این Ú©Ù‡ از صمیم دل به یک ایدئولوژی غیرعقلانی بگروند بیان نمی کند.
چه چیزی موجب شد که در تاریخ اروپای پس از عصر روشنگری عقیده به این که تاریخ ، تقدیر است مقبولیت پیدا کند؟
لئوستراوس در نقدی Ú©Ù‡ بر کتاب اسطوره ÛŒ دولت نوشته است همین سوال را Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. از اظهارات کاسیرر در مورد شهرت نویسنده ای مانند شپنگلر این موضوع روشن Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ در آلمان ] Øتی پیش از پیروزی نازی ها[ مردم آماده ÛŒ پذیرش این نظر بوده اند Ú©Ù‡ تاریخ ØŒ سرنوشت است Ùˆ ناسیونال سوسیالیستها از همین آمادگی ذهنی مردم سود جستند.
«بØران عقلانی در شناخت انسان از من خویش» را Ú©Ù‡ کاسیرر در کتاب خود رساله ای درباره ÛŒ بشر توصی٠کرده است نمی توان مردود دانست. اما آیا این بØران عاملی قاطع در مؤثربودن تکنیک اسطوره بود؟ آیا همین بØران سرچشمه ÛŒ از دست دادن اعتماد به Ù†Ùسی بود Ú©Ù‡ عمومیت یاÙته بود ØŸ نگرانی Ùˆ دل مشغولی یی Ú©Ù‡ کاسیرر در کتاب خود: رساله ای درباره ÛŒ بشر به بØØ« Ù…ÛŒ گیرد به انØطاط برداشت عمومی از هد٠های نهایی Ùعالیت های انسای ارتباط Ù…ÛŒ یابد.
اما برداشت کاسیرر از مسئله ÛŒ مذکور، در کتاب: رساله ای درباره ÛŒ بشر، عقل گرایانه است. زیرا مسئله را در قالب «نظریه ای درباره ÛŒ انسان» Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کند. کاسیرر جنبه ÛŒ دیگری از همین مسئله را در بØØ« خود از تعین اراده در کتاب خویش: تعین Ùˆ عدم تعین در Ùیزیک مدرن ارایه داده است. گرچه تØلیل او از Ùرق میان «عدم تعین» Ùیزیکی Ùˆ عدم تعین ارادی Øاکی از عمق دانش او است Ùˆ از Ù„Øاظ ÙلسÙÛŒ نیز به کنه موضوع راه یاÙته است اما مسایل Ùیزیک کوانتوم بسیار دور از Øیات سیاسی اند Ùˆ گرچه شاید، آنها بخشی از بØران عقلانی عمومی باشند اما نمی توانند علت پیدایش اØساسات عمومی در مورد این بØران باشند.
بررسی کاسیرر از زمینه ÛŒ اید ئولوژی ناسیونال سوسیالیست در کتاب اسطوره ÛŒ دولت Ùˆ نقش اسطوره در اندیشه ÛŒ سیاسی از زمان یونانیان تا امروز در معرض انتقادهای مشابهی قرار داشته است. جرج ساباین در نقد خود بر کتاب: اسطوره ÛŒ دولت در مورد پژوهش خاص کاسیرر از اندیشه ÛŒ کارلایل، گوبینو Ùˆ Ù‡Ú¯Ù„ Ù…ÛŒ نویسد : «به دشواری Ù…ÛŒ توان باور کرد Ú©Ù‡ اندیشه های این سه شخص از چنان نیروی کاÙی٠تضعی٠کننده ای برخوردار بوده اند ØŒ Ú©Ù‡ هنگامی Ú©Ù‡ Ùرهنگ اروپا دچار Ùشارهای روانی Ùˆ تنش های دوره ÛŒ پس از جنگ جهانی اول شد، توانستند موجبات اختلال در Ùرهنگ اروپا را Ùراهم آورند».6
Ù…ÛŒ توان به تمامی بØØ« کاسیرر از سیر اندیشه ÛŒ عقلانی همین ایراد را گرÙت . البته کاسیرر مدعی نیست Ú©Ù‡ این متÙکران مسبب آنچه ] در آلمان[ اتÙاق اÙتاد هستند، بلکه نظرش این است Ú©Ù‡ آنان عامل Ú©Ù…Ú© کننده ÛŒ مهمی در تضعی٠نیروهای Ùعال انسان بودند. ولی به هر جهت سخن این متÙکران بی شنونده نبود. اما این پرسش هم چنان Ù…Ø·Ø±Ø Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ چیزی موجب شد Ú©Ù‡ در قرن بیستم توده ÛŒ مردم آماده ÛŒ پذیرش اعتقادات غیرعقلانی شوند؟
هم چنان Ú©Ù‡ در بالا Ú¯Ùته شد Ø´Ø±Ø Ú©Ø§Ø³ÛŒØ±Ø± از نیروهای ویرانگر اجتماعی در جمهوری Ùˆ ایمار موجز Ùˆ گذراست . او به تورم Ùˆ بیکاری Ú©Ù‡ جمهوری را به زانو درآورده بود اشاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ به نظر Ù…ÛŒ آید Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ گوید آشÙتگی اقتصادی Ùˆ نارضایتی اجتماعی ناشی از آن ØŒ مردم را آماده ÛŒ پذیرش اید ئولوژی اسطوره ای کرد Ùˆ موجب به قدرت رسیدن ناسیونال سوسیالیستها شد. ساباین Ø´Ú¯Ùتی خود را در این باره بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه عامل اقتصادی با ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک جور در Ù…ÛŒ آید.
ساباین Ù…ÛŒ نویسد : «اما این علل صرÙاً جامعه شناختی Ùˆ اقتصادی اند. اینها علل هستند Ú©Ù‡ Øتی یک مارکسیست هم Ù…ÛŒ تواند ] برای تبیین ظهور نازیسم[بدانها دست یازد. اما این علل به دشواری در همان سطØÛŒ قرار دارند Ú©Ù‡ «نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری» هستند. ] کاسیرر معتقد است Ú©Ù‡ نیروهای اخیر[ اسطوره را رام Ùˆ مطیع Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Ùرهنگ را Ù…ÛŒ Ø¢Ùریند. اما اگر شرایط بد اقتصادی Ù…ÛŒ تواند موجبات Ùروریزی یک Ùرهنگ را Ùراهم آورد آیا هنوز هم Ù…ÛŒ توان ادعا کردکه شرایط مساعد اقتصادی برای Ø¢Ùرینش Ùرهنگ مؤثر نیستند؟
Ùرمهای سمبلیک پروÙسور کاسیرر قاعدتاً در Ùضای کاملاً لطی٠هنر Ùˆ تئوری به سر Ù…ÛŒ برند. بنابراین Ú©Ù…ÛŒ مشوش کننده است Ú©Ù‡ Ùرمهای سمبلیک را در کنار امور عامیانه ای مانند تورم Ùˆ تبلیغات بیابیم» (ماخذ پیشین، صص 317 – 318)
این نکته گیریها درست اند بدین معنی Ú©Ù‡ کاسیرر نمی تواند بی آن Ú©Ù‡ ÙلسÙÙ‡ Ùرمهای سمبلیک خویش را نقض کند، عامل اقتصاد را به Øساب آورد.
زیرا ÙˆÛŒ معتقد است Ú©Ù‡ نیروهای اساسی در Ùرهنگ Ú©Ù‡ اسطوره را مهار Ù…ÛŒ کنند نیروهای عقلانی، اخلاقی Ùˆ هنری هستند. اگر کاسیرر اقتصاد Ùˆ غرایز طبیعی بشر مانند نیاز به خوراک Ùˆ نظیر آن را Ù…Øرکهای اولیه ÛŒ Ùرهنگ در نظر Ù…ÛŒ گرÙت بدین معنی بود Ú©Ù‡ کاسیرر به سوی برداشت طبیعت گرایانه ] = ناتورالیستی[ تری از تاریخ Ùˆ Ùرهنگ گام برداشته است . این مسئله در بØثهایی Ú©Ù‡ در آلمان درباره ÛŒ بینشهای مارکسیستی صورت می¬گرÙت به Die Magenfragen (مسئله Ø´Ú©Ù…) مشهور بود. از نظر کاسیرر، Ùˆ نیز هرمان کوهن، این مسئله مقدم بر موضوع اخلاق است Ùˆ نه بخشی از اخلاق. رÙاه اقتصادی شرط لازم برای پیدایش تمدن هست ولی شرط کاÙÛŒ نیست. رÙاه اقتصادی موجد Ùˆ ضامن Ùضیلت اخلاقی نیست Ùˆ Ùقدان رÙاه اقتصادی نیز ضرورتاً نباید به بازگشت به بربریسم بینجامد. کاسیرر علل اقتصادی را مسئول موÙقیت ناسیونال سوسیالیسم نمی داند (SMC , 236) . اما ساباین در این مورد درست Ù…ÛŒ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ کاسیرر نمی تواند برای ظهور توتالیتاریسم تبیین علّی اقتصادی ارائه دهد، زیرا ÙلسÙÙ‡ ÛŒ Ùرمهای سمبلیک ØŒ ÙلسÙÙ‡ ÛŒ معنا meaning است.
گرسنگی نمی تواند به خودی خود آمادگی توده ÛŒ مردم برای پذیرش اید ئولوژی توتالیتاریستی یا اعتقاد به قانون تاریخ را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ø¯. ناسیونال سوسیالیستها دریاÙتند Ú©Ù‡ با متهم کردن گروه خاصی از مردم برای Ùقر اقتصادی آلمان نه Ùقط Ù…ÛŒ توانند از Ùقر اقتصادی مردم سود جویند بلکه از میل آنان به تبیین علل Ùقیربودنشان نیز بهره گیرند. بنابراین نازیها به جای آن Ú©Ù‡ وضع بد اقتصادی را از طریق اصول علم اقتصاد ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯ انگشت اتهام را به سوی دشمن دراز Ù…ÛŒ کردند.
ولی این نظر ساباین نادرست است Ú©Ù‡ Ùرمهای سمبلیک صرÙاً با معنای تئوریک Ùˆ هنری ارتباط دارند، آنچه را کاسیرر به عنوان تبیین «مادی» ] = ماتریالیستی[ ظهور توتالیتاریسم ارائه Ù…ÛŒ دهد عامل اقتصاد نیست بلکه تکنولوژی یعنی تکنیک اسطوره سازی است. کاسیرر معتقد نبود Ú©Ù‡ وضع اقتصادی Ù…ÛŒ تواند ظهور تاریخی توتالیتاریسم را تبیین کند : وضع بد اقتصادی ماده ÛŒ خامی بود Ú©Ù‡ دست اندرکاران تکنیک اسطوره سازی سیاسی آن را به کار بستند. البته تکنیک صرÙاً جنبه ÛŒ مادی Øیات Ùرهنگی نیست بلکه شیوه ای است برای Ùهم جهان. تکنیک نیز خود یک نوع Ùرم سمبلیک است.
کاسیرر با برداشتی Ú©Ù‡ از تکنیک Ù…ÛŒ کند شیوه ÛŒ دیگری برای Ùهم ظهور توتالیتارسیم ارائه Ù…ÛŒ دهد. هنگامی Ú©Ù‡ کاسیرر Ù…ÛŒ گوید Ú©Ù‡ ابداع تکنیک اسطوره سازی چیزی بود Ú©Ù‡ برای عصر تکنولوژیکی ما ذخیره شده بود، چیزی بیش از این معنی Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ وسایل ارتباط جمعی ابزاری برای این تکنیک Ùراهم کرده اند.
کاسیرر در مقاله ÛŒ «Ùرم Ùˆ تکنیک» همچنین نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ظهور تکنولوژی مدرن مسئول بØران Ùرهنگی است Ú©Ù‡ عمق زیادی دارد Ùˆ ادراک عمومی ما را از جامعه تØت تأثیر قرار داده است.