آسیب شناسی یک Øکایت نو از بØران جنسی ایرانیان......داریوش برادری (د.ساتیر)
آسیب شناسی یک Øکایت نو از بØران جنسی ایرانیان Ùˆ ظهور یک Ùیلم سکسی خصوصی در اینترنت ایرانی!
داریوش برادری (د.ساتیر) روانشناس. روان درمانگر
نه
این نگاه کردن نیست
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
با جنایت Ù…Øتوم ما Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ کنند؟
ما کودکان معصوم
ÙاتØانه Ùکر Ù…ÛŒ کنیم چیزی از همدیگر دزدیده ایم
وقتی شب پیش در آغوش یکدیگر خوابیده ایم
ما کودکان معصوم
ÙاتØانه Ùکر Ù…ÛŒ کنیم
با قدم های مرگ
رو به رو رقم های Ùربه تاریخ
پیش رÙته ایم
اما همیشه قرن بیست و یکم
برای مان تازگی خواهد داشت!
..............
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
(بخشی از شعر نیچه با شلوار کردی از مریم هوله)
گویی مریم هوله با نوشتن اینکه این نسل تشنه Ùˆ این نسل نارسیسم نابالغ Ùˆ دو یا چندشخصیتی Ùˆ چندپاره Øتی در هماغوشی عاشقانه چون انسان پوچی Ú©Ù‡ بدنبال دزدیدن سکس Ùˆ دست یاÙتن به توهم یکی شدن با دیگری Ùˆ چیره شدن بر دیگری Ùˆ پر کردن پوچی درونیش از طریق دزدیدن سکس Ùˆ توهم <کردن Ùˆ بازی کردن با معشوق Ùˆ بدست گرÙتن او> Ù…ÛŒ باشد، بگونه ای شاعرانه تراژدی پخش Ùیلم سکسی Ùˆ خصوصی بنام زهرا امیر ابراهیمی را Ú©Ù‡ امروزه در اینترنت پخش شده است،پیشگویی Ù…ÛŒ کند. اینگونه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم، ویدئو سکس شخصی Ùردی،خواه امیرابراهیمی باشد Ùˆ یا نباشد، از طر٠مردی Ú©Ù‡ به خیالش با <خوابیدن Ùˆ ..رد Ù† او> به سان کازانوایی بزرگ بر پوچی درونیش چیره میشود Ùˆ نمی بیند Ú©Ù‡ او جز یک کاهن لجام گسیخته نیست Ú©Ù‡ با این توهین Ùˆ بی شرمی، بیش از ضربه زدن به معشوق، به خویش Ùˆ ظراÙت مردانه اش ضربه Ù…ÛŒ زند Ùˆ بار دیگر چون راوی هراسان Ùˆ تØقیرکننده سکس، این بار بشکل کاهن لجام گسیخته Ùˆ تØقیرکننده سکس Ùˆ معشوق، دست به کشتن تن خویش Ùˆ کشتن زنانگی Ùˆ مردانگی مدرن Ùˆ به ابتذال کشیدن وقتل سنتی همخوابگی Ùˆ قتل تمنای عاشقانه Ùˆ اروتیکی مدرن Ù…ÛŒ زند؛ تمنّایی Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ نام دیگرش قانون Ùˆ مسئولیت در برابر جسم خویش Ùˆ معشوقش وممانعت از ورود چشم هیز دیگری Ùˆ یا چشمان هیز ملتی تشنه Ùˆ خشن Ùˆ خاله زنک یا عمومردک به عرصه خصوصی Ùˆ پرشرم عشق جنسی Ùˆ تمنای اروتیکی عاشق Ùˆ معشوق است. او با این کار،خواه خودش اینکار را کرده باشد Ùˆ یا دوستانش، دیگربار بسان راوی نو Ùˆ کاهن لجام گسیخته نو با کشتن شرم در عشق Ùˆ شرم نهÙته در تن خویش Ùˆ معشوق Ùˆ تØقیر معشوق،خویش را Ùˆ مردانگیش را Ù…ÛŒ کشد Ùˆ اینگونه در پایان تبدیل به پیرمرد خنزرپنزی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با قرص ویاگرا Ùˆ یا اکسزی Ùˆ یا خنده تØقیرآمیزش اکنون Ù…ÛŒ خواهد،توهم جوان بودن Ùˆ مدرن بودن Ùˆ رÙع تشنگی درونیش کند Ùˆ در نهایت هم خودش Ùˆ هم قومی تشنه در پشت دوربین اینترنتی، باز هم تشنه تر پس از چشیدن این خوشی دردآور Ù…ÛŒ شوند. او اگر تا دیروز بنام اخلاقیات Ùˆ بنام خجالت Ùˆ Øجب Ùˆ Øیای اخلاقی Ú©Ù‡ ناÙÛŒ ارتباط Ùˆ کشنده Ùˆ مسخ کننده شرم نهÙته Ùˆ پرلذت در هر ارتباط عشقی Ùˆ اروتیکی Ú©Ù‡ نماد ارتباط Ùˆ Øس دیگریست(در این زمینه به Ø¢Ùوریسم من در ستایش شرم Ùˆ Ù†ÙÛŒ خجالت در مقالات اسرار Ù…Ú¯Ùˆ Ùˆ یا شماره جدید نشریه چراغ مراجعه کنید) شورهای جنسی Ùˆ اروتیکی Ùˆ عشقیش را Ù…ÛŒ کشت Ùˆ تØقیر Ù…ÛŒ کرد Ùˆ اینگونه خویش را اخته Ùˆ بیمار Ù…ÛŒ کرد، امروز با مسخ مدرنیت توسط جسم Ùˆ نگاه بیمار Ùˆ تشنه اش Ùˆ میل بی اخلاقی Ùˆ بی قانونی Ùˆ بی مسئولیتی در برابر جسم خویش Ùˆ معشوق خویش، دیگربار به کشتن شورجنسی Ùˆ کشتن زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ جسم خویش Ùˆ تقویت سنت Ùˆ تکرار تراژدی پیروزی مداوم سنت عمل Ù…ÛŒ کند. اینگونه باید به دÙاع از زهرا امیر ابراهیمی Ùˆ جسارتش در دÙاع از خویش پرداخت Ùˆ Øر٠زهرا امیرابراهیمی را پذیرÙت Ú©Ù‡ آنکه در Ùیلم است، او نیست. زیرا اینجا ما شاهد خوشی دردآور یک کاهن لجام گسیخته Ùˆ نیز خوشی دردآور قومی تشنه Ùˆ ناتوان از تبدیل امیال جنسیشان به تمنای پرشور عاشقانه/اروتیکی Ùˆ اسارت در بند تشنگی Ùˆ تکرار سنت هستند. اینگونه آنها بجای تصویر امیرابراهیمی Ùˆ یا زنی دیگر، با تصویر زن گمشده Ùˆ تØقیر شده درون خویش روبرویند Ú©Ù‡ تمامی سنت ÙˆÙرهنگشان Ùˆ اشتیاقات تشنه شان در Øول اشتیاق به این زن Ùˆ هراس از این زن Ùˆ میل دست یابی به او Ùˆ همزمان میل کشتن اشتیاق هراس انگیز خویش Ùˆ کشتن تمناهای ظری٠مردانه Ùˆ زنانه خویش دارند Ùˆ از اینرو هم زن رابه سان زن اثیری Ù…ÛŒ پرستند وبه سان Øوا سنگسارش Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نمی بینند Ú©Ù‡ در تمامی Ù„Øظه آنها در Øال یک استمناء روØÛŒ Ùˆ یک مونولوگ درونی Ùˆ در نهایت خوابیدن با تصویر خویش Ùˆ با خویش بوده اند Ùˆ به زبان طنز زندگی،Øساب خویش را رسیده اند Ùˆ خود را Ùˆ تمناهای عاشقانه مردانه خویش را کشته اند. اینگونه نیز بایستی به دÙاع از زهرا امیر ابراهیمی Ùˆ تکذیبش نشست Ùˆ در این هیستری جمعی تبلوری از بزرگترین معضل Ùرهنگی ما Ùˆ تبلور هراس ما از جسم، از زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ تبلور هراسمان از تمناهای عشقی Ùˆ اروتیکی Ùˆ میل سرکوب نیازهای خویش Ùˆ تØقیر خویش را یاÙت Ú©Ù‡ باعث قرون متوالی اختگی Ùˆ خودزنی این مردان Ùˆ زنان پدرسالار شده است. موضوع برای من این نیست Ú©Ù‡ آیا شخص به این ویدئو نگریسته است Ùˆ یا نه، Ú©Ù‡ اگر خودم هم ندیده بودم، نمی توانستم درباره اش اینجا نقدی بنویسم. موضوع نوع برخورد یک جامعه Ùˆ وبلاگستان به سان تبلوری از این جامعه است Ú©Ù‡ آیا در این ویدئو تبلور خوشی دردآور Ùˆ تراژدی Ùرهنگی خویش را Ù…ÛŒ بیند Ùˆ اینگونه بدÙاع از خویش Ùˆ نگاه مدرن خویش به سان مرد وزن ایرانی Ùˆ بدÙاع از امیرابراهیمی برمی خیزد Ùˆ دÙاع از تمنای عشقی Ùˆ اروتیکی مدرن Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ در مقابل نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ خوشی تهوع آورشان Ùˆ تشنگی تراژیکشان Ù…ÛŒ ایستد Ùˆ از نگاه نوی خویش، از دیسکورس نوی مدرن جنسی Ùˆ از اینرو از جدایی عرصه عمومی Ùˆ عرصه خصوصی Ùˆ Ù†ÙÛŒ تØقیر وسرکوب جنسی دÙاع Ù…ÛŒ کند Ùˆ یا خود نیز اسیر این خوشی تهوع آور Ùˆ تکرار تراژدی دگردیسی راوی به پیرمرد خنزرپنزری میشود. این Øادثه تراژیک دیگربار ضرورت جدل همه جانبه انسانهای مدرن ایرانی را با نگاه ضدجنسی Ùˆ اخلاقی کاهن Ùˆ عار٠ضد جسم Ùˆ یا نگاه ضداخلاقی کاهن Ùˆ عار٠لجام گسیخته Ùˆ جدل میان عاشق Ùˆ عار٠زمینی Ùˆ یا جسم خندان Ùˆ چندلایه Ùˆ هویتهای جنسیتی متÙاوت Ùˆ متÙاوط زنان Ùˆ مردان مدرن ایرانی را در عرصه همه دیسکورسهای جنسی Ùˆ جنسیتی با این نگاه اخلاقی سرکوب گر زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ نوع دیگرش با این تبلور کاهن لجام گسیخته Ùˆ تشنه Ùˆ خشن را نشان میدهد Ùˆ ضرورت ایجاد تÙاوت Ùˆ استØکام سلیقه مدرن خویش Ùˆ تمنای چندلایه عاشقانه Ùˆ اروتیکی خویش بجای این Ùرهنگ ضد عشق،ضد جسم Ùˆ تØقیرکننده زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ اسیر در بند امیال تعالی نیاÙته خویش. آینده ایران Ùˆ رنسانس ایران را این تØول Ùˆ ایجاد تÙاوت سلیقه ای Ùˆ معنایی در دیسکورس جنسی،جنسیتی Ùˆ غیره نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ بباور من در برابر قدرت Ùˆ شرارت خندان این نسل نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی بوجود آمده Ùˆ در Øال بوجود آمدن، این بازماندگان Ùˆ این نسل نوی راویان Ùˆ لکاته های لجام گسیخته، قدرت مقاومتی ندارند،هرچند از Ù„Øاظ کمّی نیز اکنون تعدادشان بیشتر باشد. اما این جنگ Ùˆ جدل بی خونریزی جسمهای خندان Ùˆ عاشقان Ùˆ خردمندان زمینی شاد Ùˆ چندلایه نسلهای ما، با این بچه جغله های اسیر پستان مادر Ùˆ سنت است Ùˆ تÙاوت از زمین تا آسمان است. این نبرد Ùˆ چالش سلیقه ای Ùˆ خندان Ùˆ بی کین توزی میان نسلی عبور کرده Ùˆ یا در Øال عبور از بØران مدرنیت وسنت Ùˆ خالق تلÙیق خویش Ùˆ نسلی اسیر سنت Ùˆ نابالغ است Ùˆ جدل میان این غولهای زمینی خندان Ùˆ این نسل رشد نیاÙته Ùˆ تشنه، جز بشیوه بدست گرÙتن آنها Ùˆ بدام انداختن آنها در دام جدلها Ùˆ چالشهای Ùکری وسلیقه ای خود Ùˆ تشدید بØران آنها با خنده زیبای خویش نمی تواند Ø´Ú©Ù„ دیگری یابد، زیرا Ùاصله میان ما وآنها بیش از بیست سال Ùˆ Ùاصله Ùˆ تÙاوت قدرت Ùˆ شور خردمندانه ØŒ شرورانه Ùˆ عاشقانه میان یک جسم خندان Ùˆ چندلایه با این کودکان رشدنیاÙته Ùˆ اسیر پستان سنت است. هم اکنون نیز این جدل Ùˆ چالش با تمامی ضعÙها Ùˆ تناقضاتش Ùˆ با ضرورت صداقت علمی با خویش Ùˆ دیدن نقاط ضع٠خویش، در Øال تØول قدرتی Ùˆ بنÙع این نسل نوی ایرانیان است. با آنکه طعم Ùˆ بوی رنسانس جسم گرایانه در Øال رشد ایران، اکنون تنها برای عده ای Ù…Øدود Ú©Ù‡ خود اینراه را رÙته اند، قابل Øس Ùˆ لمس است، اما در ضرورت پیروزی این نگاه Ùˆ ضرورت دست یابی به این تلÙیق زمینی Ùˆ چندلایه Ùˆ این جهان هزارجهانی Ø´Ú©ÛŒ نمی تواند باشد Ùˆ این منطق عمیق روند بØران ایران است Ú©Ù‡ بما جسم گرایان امکان Ù…ÛŒ دهد، خندان Ùˆ سبکبال Ùˆ بدون هیچ عصبیتی به این نبرد Ùˆ چالش قدرتی تن دهیم، زیرا ایرانی یا مجبور است از این چندپارگی به چندلایگی Ùˆ جهان هزار جهانی خویش Ùˆ بازی عشق Ùˆ قدرت میان این تلÙیقهای مختل٠در عین رواداری متقابل دست یابد Ùˆ یا Ù…Øکوم به تشدید بØران خویش Ùˆ Ù…Øکوم به Ùرسودگی Ùˆ داغانی بیشتر خویش است. برای سنت Ùˆ این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ یا این نسل Øسابگر ایرانی راهی نمی ماند Ú©Ù‡ در Ù¾ÛŒ دست یابی به لذت Ùˆ قدرت بیشتر جسم Ú©Ù‡ همین اکنون در بازیهای بیمارگونه شان نیز لذتهایی از این جسم را،هرچند بیمارگونه، Ù…ÛŒ چشند، هرچه بیشتر نگاهشان را به سمت جسم Ùˆ اشتیاقات پنهان خویش Ùˆ لزوم تلÙیق Ùˆ تعالی بخشی آنها سوق دهند. اینگونه آنها راهی جز ورود به جهان زمینی Ùˆ چندلایه ما Ùˆ عبور از بیماری خویش ندارند. راه دیگر تشنگی جاودان Ùˆ تکرار بØرانشان است. موضوع این است Ú©Ù‡ جامعه Ùˆ زن Ùˆ مرد ایرانی راهی ندارد، جز آنکه از این چندپارگی به این جسم خندان Ùˆ چندلایه Ùˆ این هویت جنسیتی مردانه Ùˆ زنانه متÙاوت Ùˆ متÙاوط Ùˆ جهان هزارجهانی این عاشقان Ùˆ خردمندان زمینی دست یابد Ùˆ جهان انسانی Ùˆ ایرانیشان را به عرصه جدل عاشقانه Ùˆ قدرتمندانه این تلÙیقهای مختل٠خدایان Ùانی تبدیل سازد Ùˆ اینگونه پایش بر زمین قرار گیرد Ùˆ در عین Øال جهانی شود Ùˆ یا آنکه با تکرار چندپارگی Ùˆ بØران به تشدید بØران خویش Ùˆ تشدید Ùرسودگی خویش Ú©Ù…Ú© رساند Ùˆ آخر مثل درختی توخالی شود Ú©Ù‡ با هو٠و خنده این نسل نوی خندان Ùˆ یا بدست یک قدرت خارجی(Ú©Ù‡ راه بدتر Ùˆ بضرر رنسانس ایران است) مانند دوران ساسانیان Ùˆ یا اواخر هخامنشیان Ùˆ یا در هنگام انقلاب ایران درهم Ùروپاشد. هیچ کس به زندگی نمی تواند Ú©Ù„Ú© بزند Ùˆ آنکه بخواهد چون نسل کنونی کاهنان لجام گسیخته، روزها جانماز آب بکشد Ùˆ شبها خاک توسری کند Ùˆ اسم این را زرنگی مدرن بنامد، آخر Ù…Øکوم بدان است مثل سیزی٠سنگی را مرتب از کوهی بالا ببرد Ùˆ این سنگ دوباره پایین اÙتد Ùˆ یا مثل اسطوره دیگر یونانی با سطلی بدون ته از چاه آب بیرون کشد. برای ما راهی جز عبور از این چندپارگی به چندلایگی Ùˆ یا ادامه Ùˆ تشدید بØران Ùˆ تشدید تشنگی خویش نیست. اینگونه نیز این مردک اØمق Ú©Ù‡ اینگونه با سوءاستÙاده از اعتماد معشوقش Ùˆ در Ù¾ÛŒ ارضای تشنگی Ùˆ پرکردن پوچی Ùˆ گره Øقارت خویش دست به چنین کاری میزند، چندروز دیگر پس از رÙع این نئشگی قدرت بیمارگونه، دوباره اØساس توخالی بودن Ùˆ پوچ بودن Ùˆ تشدید گره Øقارت درونیش Ù…ÛŒ کند Ùˆ خرد جانش Ùˆ این غول زیبای درونش Ú©Ù‡ اینگونه مورد توهین Ùˆ سوءاستÙاده واقع شده است،خشمگین بر در خودآگاهیش Ù…ÛŒ کوبد Ùˆ با شیوه استعاره Ùˆ مجاز نشانش Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ Ùالوسش چقدر Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ بیمار Ùˆ جهانش چقدر سطØÛŒ است Ùˆ چگونه او با تØقیر معشوق Ùˆ تØقیر انتخاب خویش، خود را Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ زشت ساخته است Ùˆ اکنون مجبور به دیدن پوچی عمیق خویش، لمس خماری خویش Ùˆ دیدن تصویر زشت خویش Ùˆ عقده Øقارتش Ù…ÛŒ باشد Ùˆ چگونه در نهایت تنش به او نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ به خود تجاوز کرده است. زیرا این انسان سنتی اØمق نمی داند Ú©Ù‡ بقول لاکان، من Ùˆ او ØŒ دیگری هستیم Ùˆ هر ضربه نارÙیقانه به معشوق Ùˆ یا رÙیق چون تÙÛŒ سربالا بسمت خود این انسان اØمق بر Ù…ÛŒ گردد، زیرا او دیگریست. رابطه انسان با دیگری مثل نوار مویبوس است Ú©Ù‡ در مقطعی پشت Ùˆ روش به هم تبدیل میشوند Ùˆ شخصیت یکایک ما نقطه تلاقی این من Ùˆ دیگری،نقطه تلاقی زن Ùˆ مرد، مدرنیت Ùˆ سنت Ùˆ نقطه تلاقی بوسیدن Ùˆ بوسیده شدن است. این منطق Ùˆ عدالت اخلاق چشم اندازی Ùˆ سبکبال جسم است Ú©Ù‡ Øال به او نشان میدهد،چگونه با هر ضربه به معشوق، مثل Ùیلم <غریبه Ùˆ مه> بهرام بیضایی Ú©Ù‡ در آن قهرمان Ùیلم با هر ضربه ای به غریبه هایی Ú©Ù‡ از دریا Ù…ÛŒ آیند، همان جای تن خودش نیز خونین Ù…ÛŒ شود، زیرا این غریبه ها خود او Ùˆ ناخودآگاهی او هستند، همینگونه نیز این تشنه لجام گسیخته با تØقیر تن معشوق Ùˆ کشتن شرم عرصه خصوصی،خود را نیز درونا Ùˆ برونا لخت بر همه نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ ما میتوانیم تصویر نهایی این دوریان گری ایرانی Ùˆ چهره زشتش Ùˆ عقده Øقارتش را در Ùیلم نیز ببینیم Ùˆ با خنده ای دردناک بگوییم،< آخر آدم اØمق مگر نمی بینی Ú©Ù‡ خودتم لخت نشان Ù…ÛŒ دهی Ùˆ خودت را نیز مضØÚ©Ù‡ عام Ùˆ خاص Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ>. با آنکه او طبیعتا در Ù¾ÛŒ نشان دادن این تن نمایی بیمارگونه Ùˆ چیرگی بر کمپلکس اختگی خویش است. اما مثل هر تن نمای بیماری در نهایت با هر تن نمایی بیشتر بیمار Ù…ÛŒ شود Ùˆ Øقیرتر Ùˆ بیشتر اسیر این لذت بیمارگونه خویش Ùˆ بار دیگر باید برای دست یابی به ارگاسم مرتب نگاه این جمع را در رابطه اش اØساس کند Ùˆ اینگونه این اØمق خویش را اسیر نگاه جمع Ùˆ به تن Ùروش بی مزد Ùˆ مواجب این نگاه جمعی تشنگان لجام گسیخته Ù…ÛŒ کند. جالبی تراژیک این ویدئو این است Ú©Ù‡ ما در همان Ùیلم نیز، برتری نگاه Ùˆ تمنای عاشقانه زن را Ú©Ù‡ در Øال تن دادن به معشوقش Ùˆ به تمناهای عشقی/اروتیکی خویش است Ùˆ تÙاوت میان تمنا Ùˆ لذت چندلایه او را با مرد سنتی Ùˆ این کاهن لجام گسیخته Ù…ÛŒ بینیم اینگونه بعد از چنددقیقه زن گویی دوربین را Ùراموش Ù…ÛŒ کند Ùˆ سراپا اØساس Ùˆ تن Ùˆ میل رابطه میشود Ùˆ سراپا به شور عاشقانه/اروتیکیش تن Ù…ÛŒ دهد Ùˆ از هماغوشی با معشوقش لذت Ù…ÛŒ برد،Øتی آنگاه Ú©Ù‡ از درد Ùˆ لذت گریه Ù…ÛŒ کند Ùˆ مرد در تمامی وقت بخش عمده توجه اش به دوربین است Ùˆ اینکه خوب Ùیلم برداری کند. از اینرو لذت جنسی Ùˆ اروتیکی او از رابطه عشقی در نهایت بسیار ضعی٠و دقیقا بشکل Ø¢Ùانیسیسی است Ú©Ù‡ لاکان Ùˆ جونز Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در معنای ارنست جونز به معنای Ú©Ù… شدن هرچه بیشتر لذت جنسی Ùˆ تبدیل سکس به یک عمل مکانیکی است Ú©Ù‡ اینجا بکمک ویاگرا Ùˆ غیره صورت گرÙته است Ùˆ در معنای لاکانی به معنای از دست دادن Ùردیت خویش Ùˆ Ú¯Ù… شدنش در تصویر Ùˆ نگاه سوژه بزرگ Ùˆ یا کاهن لجام گسیخته خویش است، Ú©Ù‡ در این ویدنو به Ø´Ú©Ù„ غرق شدن هرچه بیشتر مرد در نگاه دروبین Ùˆ به ابزار دست او تبدیل شدن Ùˆ از دست دادن Ùردیت جنسی خویش Ùˆ تبدیل شدن به یک بازیگر Ùیلم پورنو تبدیل Ù…ÛŒ شود. از اینرو نیز هرچه بیشتر در مسیر سکس، زن بیشتر به تمنا Ùˆ Ù„Øظه دست Ù…ÛŒ یابد Ùˆ با Ùراموشی خویش Ùˆ دوربین تن به Ù„Øظه Ùˆ تمنایش Ùˆ معشوقش Ù…ÛŒ دهد ،مرد در عوض مرتب از Ù„Øظه Ùˆ توانایی تن دادن به Ù„Øظه Ùˆ تن دادن به تمنای عشقی Ùˆ به معشوق دور میشود Ùˆ به دوربین تبدیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ گویی زن هرچه بیشتر به بازیگر پرشور تمنای صادقانه خویش تبدیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ زیباتر Ù…ÛŒ گردد Ùˆ مرد در عوض یک هنرپیشه دست دوم باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ نمیتواند سراپا تن به معشوق Ùˆ Ù„Øظه دهد Ùˆ از سکس لذت ببرد. زن عشق Ù…ÛŒ ورزد Ùˆ لذت Ù…ÛŒ برد،مرد زور Ù…ÛŒ زند،نقش بازی Ù…ÛŒ کند Ùˆ همان Ù„Øظه Ú©Ù‡ بقول خودش دارد در برابر نگاه دوربین <Ù…ÛŒ کند>ØŒ در واقع بنوعی پنهان به دوربین Ù…ÛŒ دهد Ùˆ اسیر نگاه دوربین است Ùˆ از معشوق Ùˆ تمنای خویش دور Ùˆ اسیر نگاه دوربین Ùˆ لذت لجام گسیخته خویش است. با از دست دادن این توانایی تن دادن به Ù„Øظه Ùˆ تن Ùˆ دور شدن هرچه بیشتر مرد از ارتباط عشقی Ùˆ اروتیکی با معشوق Ùˆ تبدیل سکس برای مرد به یک تلمبه زنی مکانیکی Ùˆ با Ú©Ù…Ú© قرص طبیعی است Ú©Ù‡ در انتها Øتی با ارضاء شدن در عمل تشنه باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ برای رÙع این تشنگی اش Ùˆ دست یابی به لذت بیمارگونه تن نمایان بیمار از طریق نگاه دیگری Ùˆ Øس عکس العمل دیگری خیالی در پشت دوربین Ú©Ù‡ بخیالش به او Ø¢Ùرین Ù…ÛŒ گویند، این ویدئو خصوصی را در اینترنت منتشر Ù…ÛŒ کند Ùˆ اینگونه بزرگترین اصل اØترام متقابل Ùˆ تÙاوت Øوزه خصوصی Ùˆ عمومی را از طریق خیانت به معشوق،خیانت به خویش Ùˆ خیانت به تمنای عاشقانه را به قتل Ù…ÛŒ رساند ودر عمل Ùردیت خویش را در پای دست یابی به لذت بیمارگونه تن نمایی Ùˆ ØÙ„ شدن در نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین از دست Ù…ÛŒ دهد Ùˆ به اینخاطر نیز لذتش نیز به یک خوشی دردآور تبدیل میشود. آری طنز Ùˆ عدالت زیبای زندگی در این است Ú©Ù‡ چنین زنی Ú©Ù‡ قادر به تن دادن Ùˆ Øس Ùˆ لمس تمنای عشقی خویش باشد، همانجا در رابطه اش زیباترین لذتها را Ù…ÛŒ برد Ùˆ اینگونه دوربین از یادش Ù…ÛŒ رود Ùˆ نیازی به پخش این نوار در اینترنت ندارد، Ùˆ ما شاهد تمنای عاشقانه یک زن آری Ú¯ÙˆÛŒ به تمناهای عاشقانه خویش Ùˆ قادر به بیان Ùˆ نشان دادن عشقش به معشوقش است، اما مرد اØمق با کشتن Ùردیت جنسیتی خویش Ùˆ تن ندادن به عشقش به معشوقش Ùˆ هراسش از عشق Ùˆ هراسش از تمنای عاشقانه به یک هنرپیشه ناشی Ùˆ دست دوم پورنوی با Øرکات مکانیکی تبدیل میشود Ú©Ù‡ بکمک قرصی Ùˆ اسیر نگاه دوربین Ùˆ در واقع خوابیدن با دوربین Ùˆ نگاه دیگری Ùˆ میل Øس نگاه دیگری بر خویش هرلØظه بیشتر از رابطه عاشقانه دور میشود Ùˆ اینگونه نیز ما شاهد هیجانات اØساسی در او نیستیم. به اینخاطر در پایان سکس، زن بخاطر تن دادن به Ùردیت جنسیتی Ùˆ عاشقانه خویش به تمنای چندلایه دست یاÙته است Ùˆ زیباست Ùˆ مرد در عوض Øتی در Ù„Øظه ارگاسم هم به دوربین Ù…ÛŒ اندیشد Ùˆ ناتوان از رها کردن خویش در Ù„Øظه Ùˆ در آغوش عشق Ùˆ تمنای عاشقانه اش به معشوقش Ùˆ دست یابی به یک ارگاسم عاشقانه Ùˆ دربرگیرنده تمامی تن است Ùˆ بجای آن تمام وقت نگاهش به دوربین Ùˆ بازیست Ùˆ بجای ارگاسم جسمی به ریختن منی قناعت Ù…ÛŒ کند. این قناعت بیمارگونه این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ ناتوانیشان از Øس Ùˆ لمس تمنای پرشور Ùˆ چندلایه عشق جسمی Ùˆ اروتیکی، Øاصلش همین تشنگی درونیست Ú©Ù‡ اکنون بکمک پخش Ùیلم در اینترنت در واقع Ù…ÛŒ خواهد به ارضای عملا Ùˆ درونا دست نیاÙته ،دست یابد Ùˆ اینگونه بشیوه اینترپاسیویتی Ùˆ بکمک Øس نگاه نسلی تشنه مثل خودش Ú©Ù‡ گویی تØسینش Ù…ÛŒ کنند، بکمک این چشمهای نماینده به لذت ارگاسمی به Ø´Ú©Ù„ بیمارگونه دست یابد. اما او باز هم ناتوان از تن دادن به جسم Ùˆ معشوق وبه مردانگی خویش است Ùˆ اینگونه نگاه دیگران Ùˆ دوربین تشنگیش را Ùˆ اسارتش در نگاه دیگران را بیشتر Ù…ÛŒ کند. او دور از جسم خویش Ùˆ معشوق خویش، اسیر یک نگاه Ùˆ لذت نارسیستی روØÛŒ Ùˆ یک استمناء روØیست.مانند مردی Ùˆ یا زنی Ú©Ù‡ بخاطر هراسش از سکس Ùˆ تمنا Ùˆ هراسش از تن دادن به تمنای عاشقانه Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ متقابل است، مجبور است دورادور از جسم معشوق Ùˆ یا دور Ùˆ ناتوان از لمس جسم خودش، بکمک زور زدن روØÛŒ Ùˆ Ùانتزیهای سادومازوخیستی بیمارگونه Ùˆ یا تن نمایانه بیمارگونه( نه بشکل سالم Ùانتزیهای سادومازوخیستی Ùˆ تن نمایی Ú©Ù‡ یک تمنای عاشقانه Ùˆ بر بستر عشق Ùˆ اØترام متقابل میان عاشق Ùˆ معشوق صورت Ù…ÛŒ گیرد،Øتی وقتی بازی ارباب/برده ای انجام مید هند) به استمناء روØÛŒ Ùˆ ریختن آب منی دست یابد Ùˆ بدینخاطر تشنه Ùˆ اسیر لذت بیمارگونه اش Ùˆ نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین Ùˆ ناÙÛŒ تمنای عشقی باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ در واقع بجز خوشی دردآور تن نمایی بیمارگونه Ùˆ اÙانیسیس Ùˆ Ú©Ù… لذت بردن از عشق جنسی با معشوق خویش چیزی بدست نمی آورد. زیرا از Øرکات او در Ùیلم نیز معلوم است Ú©Ù‡ نقشه دیگری با این Ùیلم دارد. او از رابطه عاشقانه با معشوقش لذت نمی برد Ùˆ برای لذت بری اØتیاج به این تØقیر خویش Ùˆ معشوق از طریق پخش این Ùیلم Ùˆ دست یابی به اØساس دختربازی بزرگ بودن، از طریق ØÙ„ شدن نارسیستی در نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین دارد Ùˆ در همین اسارتش در نگاه کاهن لجام گسیخته Ùˆ ناتوانیش از تن دادن به معشوق Ùˆ ناتوانی از Ùراموش کردن دوربین،نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چقدر از Ù„Øاظ اØساسی Ùˆ جنسی داغان است Ùˆ چقدر در نهایت کودکی اسیر کمپلکس اختگی Ùˆ هراسهای کودکانه است. اینگونه او با این کارش تنها به بدبختی جنسی Ùˆ عشقی خود اشاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ این زن است Ú©Ù‡ با تن دادن به عشق Ùردیش Ùˆ تمنای Ùردیش به لذت جسم دست یاÙته است Ùˆ Ù…ÛŒ تواند از راه خویش Ùˆ توانایی تن دادنش به تمنای عشقی Ùˆ جنسی خویش مغرور باشد Ùˆ بدینخاطر است Ú©Ù‡ بایستی با دÙاع از امیرابراهیمی Ùˆ دÙاع از ضرورت ادامه کار هنریش به توان Ùردی این هنرمند Ùˆ جسارتش در دÙاع از جسم Ùˆ جان Ùˆ Ùردیت خویش Ùˆ مقابله با هر دروغی اØترام گذاشت Ùˆ از او دÙاع کرد. دÙاع از او Ùˆ دÙاع از لزوم جدایی عرصه خصوصی از عرصه اجتماعی Ùˆ دیدن ضرورت دستیابی به Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ آری گویی به تمنای عاشقانه Ùˆ جنسی خویش Ùˆ رهایی از این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ خوشیهای تهوع آورشان، وظیÙÙ‡ هر انسان مدرن ایرانیست. در برابر این نسل انسانهای مدرن ایرانی Ùˆ در برابر Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه این نسل نو Ùˆ تمنای چندلایه شان، خوشیهای دردآور این نسل کاهن لجام گسیخته، توان مقاومت Ùˆ جدل ندارد. اینگونه نیز است Ú©Ù‡ این آدم اØمق Ùˆ ناتوان از تن دادن به Ùردیت Ùˆ تمنای عشقی خویش، مجبور است برای دستیابی به لذتی بیمارگونه تن به نگاه دوربین بدهد Ùˆ بگذارد دوربین Ùˆ نگاه دیگری او را،نه معشوقش در درجه اول، بلکه خود او را مورد تجاوز قرار دهد.وگرنه اسیر نگاه دیگری بودن Ùˆ میل بزرگ بودن در چشمان این کاهن لجام گسیخته پشت دوربین،مگر در نهایت چیزی جز میل <Ùاعل بودن Ùˆ مرد سنتی بودن> Ùˆ برسمیت شناخته شدن توسط نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ توسط نگاه پدرجبار درون خویش است. مگر این میل <Ùاعل بودن Ùˆ دخترباز بزرگ بودن> Ùˆ یکی شدن با چشم کاهن لجام گسیخته در درونش Ùˆ یا در دوربین،مگر خود زیربنایی Ùˆ پیش شرطی مثل اØساس (Ù…Ùعول بودن) Ùˆ اØساس Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ùالوس Ùˆ رهایی از هراس کمپلکس اختگی با Ú©Ù…Ú© قرص Ùˆ نگاه دوربین نباید داشته باشد Ùˆ مگر این اØساسات نابالغ Ùˆ این میل نارسیستی یکی شدن با نگاه دوربین Ùˆ ناتوانی از تن دادن به نگاه Ùˆ تن معشوق خویش، خود Øکایت از یک ناتوانی اØساسی Ùˆ جنسی نمی کند. آری خود این ویدئو در نهایت شاهدی Ùˆ سندی بر شکست نهایی این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ اسیر نگاه پدر جبار Ùˆ پیروزی نسل زنان Ùˆ مردان ایرانی قادر به تمنای عشق Ùˆ جنسی Ùˆ قادربه بیان Ùˆ Øس هویت Ùردی Ùˆ جنسیتی خویشند. به این خاطر زن درÙیلم نیازی به استÙاده از ویدئو Ùˆ پخش آن برای دستیابی به لذت تن نمایی بیمارگونه ندارد Ùˆ تنها Ù…ÛŒ خواهد به یک Ùانتزی عاشقانه با معشوقش Ùˆ ایجاد یادگاری از Ù„Øظه عشق جنسیشان تن دهد Ùˆ اینگونه نیز Ù„Øظه ای بعد سراپا اØساس میشود Ùˆ دوربین را Ùراموش Ù…ÛŒ کند. باری بایستی هم از این زن عاشق وبرتری او در همه جوانب بر این مرد اØمق دÙاع کرد Ùˆ هم از تکذیب امیرابراهیمی دÙاع کرد Ùˆ از جسارت او برای دÙاع از خویش در برابر این ترور شخصیتی پشتیبانی نمود. باری دوران جدل نهایی میان عاشقان زمینی چندلایه Ùˆ Ùردیتهای مدرن جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ قادر به تن دادن به تمنای خویش Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ نام دیگرش قانون Ùˆ مسئولیت در برابر تن Ùˆ جان خویش Ùˆ معشوق است ØŒ با این نسل رجاله ها Ùˆ کاهنان لجام گسیخته Ùˆ پیروزی نهایی بر این نسل ناÙÛŒ مدرنیت Ùˆ مسخ کننده مدرنیت،چه در Ø´Ú©Ù„ کاهن اخلاقی Ùˆ یا کاهن لجام گسیخته ضد اخلاقش، Ùرارسیده است. آنها در برابر تمنا Ùˆ لذت چندلایه Ùˆ پر از شور عاشقانه Ùˆ قدرتمندانه ما، چیزی جز این لذت Ùˆ خوشی تهوع آور Ùˆ این نماد اسارتشان Ùˆ ناتوانی جنسی Ùˆ روØیشان چیزی برای عرضه کردن ندارند. باری اصطبل اوژیاس کشورمان Ùˆ درونمان را با آری Ú¯Ùتن به این جسم خندان Ùˆ تمنای چندلایه Ùˆ به Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه چندلایه Ùˆ متÙاوت Ùˆ متÙاوط خویش را Ùˆ با خنده ای عاشقانه Ùˆ شرورانه از این نسل کاهنان لجام گسیخته پاک کنیم Ùˆ در برابر این Øرکات ضد عشق آنها، با خنده ای بگوییم:« Ú©Ù‡ آنچه ما Ù…ÛŒ بینیم، تØقیر خویش Ùˆ ت٠سربالای او Ùˆ توهین به خویش Ùˆ جسم خویش است Ùˆ معشوقش صدبرابر از او قویتر Ùˆ تواناتر Ùˆ مالامال از توان Ùردی Ùˆ عشقیست Ùˆ در برابر این معشوق زیبا، او چون کودکی ترسو Ùˆ هراسان از تمنای عشقی بیش نیست،که از اØساس Ùˆ تن خویش Ùˆ عشقش به معشوق Ù…ÛŒ ترسد Ùˆ بجای آن اسیر نگاه مردی دیگر در پشت دوربین است» Ùˆ بعد با نگاهی ژر٠و مهربانانه بپرسیم، « راستی نگاه خیالی این مرد بزرگ Ùˆ کاهن لجام گسیخته پشت دروبین تو را به یاد Ú†ÛŒ Ù…ÛŒ اندازد> Ùˆ اینگونه او را وادار کنیم،که خویش را در آینه ای Ú©Ù‡ صادقانه در برابرش گذاشته ایم ببیند Ùˆ به تراژدی خویش Ù¾ÛŒ ببرد. آنگاه او قادر به عبور از این تراژدی خویش خواهد بود.
باری راه عبور از این تراژدی مکرر،داغان کردن این Ùرهنگ ضداخلاقی Ùˆ ضد جنسی از طریق تØول، سابورزیون Ùˆ ایجاد تÙاوت مدرن Ùˆ تلÙیق مدرن در دیسکورس جنسی Ùˆ جنسیتی ایرانی Ùˆ جانشینی Ùˆ سروری این جسم خندان Ùˆ چندلایه بجای ساختار نارسیستی Ùˆ نابالغانه Ùˆ جایگزینی ساختار کاهنانه/عارÙانه روان ایرانی با هویت مدرن Ùˆ تثلیثی این نسل نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی Ùˆ اشکال متÙاوت Ùˆ متÙاوط این نسل عاشقان Ùˆ خردمندان Ùˆ قدرتمندان Ùˆ نیز مومنان سبکبال مدرن Ùˆ زمینی است؛ جایگزینی سلیقه ها Ùˆ علائق این نسل از یکسو تشنه Ùˆ از سوی دیگر اخلاقی Ùˆ خشن Ùˆ سرکوبگر خویش Ùˆ دیگری، با تمناهای عشقی Ùˆ اروتیکی متقابل Ùردیتهای زنانه Ùˆ مردانه ایرانی Ùˆ قادر به ارتباط تثلیثی بسان Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ توانا به لمس تمنای عاشقانه/اروتیکی Ùˆ لذت بخش چندلایه Ùˆ همراه با مسئولیت در برابر خویش Ùˆ معشوق است.زیرا ضلع سوم این مثلث ارتباطی Ùˆ نام دیگر Ùˆ آن روی سکه تمنای عاشقانه Ùˆ اروتیکی بشری،مسئولیت در برابر تن خویش Ùˆ معشوق Ùˆ توانایی به نقد انتقادی کارها Ùˆ تمناهای خویش Ùˆ ازاینرو امکان تØول در Ùردیت،تمنا Ùˆ قانون جنسی خویش Ù…ÛŒ باشد. تنها با تن دادن هرچه بیشتر ایرانی زن ومرد به این جسم خویش Ùˆ لمس تمنای عشقی Ùˆ اروتیکی چندلایه Ùˆ لذت بخش، قادر به عبور از لذتهای سنتی Ùˆ لذت دزدی Ùˆ Ú©Ù„Ú© جنسی Ùˆ خوشی دردآور این نسل چندپاره است. بر امیال جنسی بیمارگونه با Ùرمان اخلاقی نمی توان چیره شد بلکه تنها وقتی انسان قادر به Øس Ùˆ لمس این تمنای چندلایه باشد Ùˆ بتواند به سان Ùرد این امیال را در خویش تعالی بخشد Ùˆ به تمنای عاشقانه Ùˆ در خدمت خویش تبدیل سازد، قادر است لذت عمیق Ùˆ چندلایه یک بوسه عاشقانه Ùˆ یا اروتیکی را Ùˆ تÙاوتش را با این دزدی Ùˆ تشنگی لجام گسیخته با تن Ùˆ جسمش لمس ÙˆØس کند؛ Ù…ÛŒ تواند آنگاه به این خوشی دردآور بخندد Ùˆ از آن عبور کند، زیرا لمس Ùˆ درک Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه این خوشی دردآور بیمارش Ù…ÛŒ کند Ùˆ هم به او لذت کاÙÛŒ نمی دهد Ùˆ دچار Ø¢Ùانیسس درونی Ùˆ یا ناتوانی از لذت بری جنسی Ùˆ ناتوانی از باز کردن خویش Ùˆ تن دادن به دیگری Ù…ÛŒ شود. خصلت زیبای عدالت Ùˆ خرد جسم در این است Ú©Ù‡ تنها از طریق لمس Ùˆ چشیدن این بوسه چندلایه Ùˆ سکس چندلایه Ùˆ پرتمناست Ú©Ù‡ به عمق Øقارت Ùˆ ضع٠لذتی این بوسه جنسی مالامال از خشم Ùˆ کینه خویش Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بری Ùˆ تÙاوت این <کردن Ùˆ یا گاییدن> سنتی را با همخوابگی لیبرتین گونه Ùˆ یا رمانتیک مدرن Ùˆ یا با عبور از اشتباهات لیبرتین، با همخوابگی چندلایه Ùˆ مالامال از اØساسات پارادکس Ùˆ چندلایه خندان مارکی دساد خندان Ùˆ یا کازانوای خندان Ùˆ عاشق ومعشوق زمینی خندان را لمس Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ با جسمت Ùˆ بوسه ات Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بری Ú©Ù‡ چرا لیبرتین وقتی واقعا عاشق Ùˆ قادر به لمس عشق چندلایه میشود،ناگهان مونوگام میشود Ùˆ Øاضر به تعویض معشوقش در عشق گروهی نیست Ùˆ به عشق بی پروا Ùˆ پرشرم عاشق Ùˆ معشوق در Ø®Ùا Ùˆ دور از انظار عمومی تن Ù…ÛŒ دهد. یا Øتی اگر بقول بخشی از مدرنهای اروپایی بخواهد، بازهم با معشوقش در سکس گروهی بماند،متوجه میشوی Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ دیوار نازکی میان خویش Ùˆ دیگران کشیده اند Ú©Ù‡ عرصه عشق آنهاست Ùˆ بخیال خودشان در این عرصه هیچکس دیگر وارد نمیشود. اما عمدتا زندگی بهای این دوتیکه کردن Ø±ÙˆØ Ùˆ جسم معشوق را Ùˆ میل Ú©Ù„Ú© زدن به زندگی را با جدایی یک معشوق Ùˆ Ùرار با یک پارتنر دیگر سکس گروهی به عرصه عشق خصوصی Ùˆ شکست عشق سابق Ù…ÛŒ دهد. کسی به زندگی نمی تواند Ú©Ù„Ú© بزند، زیرا Ú©Ù„Ú© زدن به زندگی به معنای Ú©Ù„Ú© زدن به خویش است Ùˆ هرکس بهای کارش را Ù…ÛŒ گیرد. از اینرو انسان سنتی با سرکوب شدید خواستها Ùˆ ناتوانی از تعالی بخشی Ùˆ جذب تمناهایش، خود را اخته Ùˆ سترون Ùˆ یا اسیر خوشی تهوع آور کاهن لجام گسیخته Ùˆ اسیر جنگ جاودانه اØساس گناه/وسوسه Ù…ÛŒ کند Ùˆ یا چون انسان مدرن با Ú©ÙˆÚ†Ú© کردن Ùˆ بیمار کردن شورهای بزرگ خویش Ùˆ ندیدن منطق Ùˆ خرد نهÙته در اØساسات Ùˆ جسم خویش، خود را ضعی٠و Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ دچار کسالت جاودانه Ù…ÛŒ کند. باری Øاصل ناتوانی از دست یابی به این ارتباط تثلیثی Ùˆ دگردیسی به مرد Ùˆ زن مدرن، اسارت Ùرهنگ ما در این ارتباط نارسیستی Ùˆ میل بلعیدن مدرنیت Ùˆ یا پسامدرنیت Ùˆ یا بلعیده شدن در اندیشه مدرن Ùˆ پسامدرن است Ú©Ù‡ از طر٠دیگر این رابطه نارسیستی مرید/مرادی Ùˆ Ø´ÛŒÙتگانه/متنÙرانه نمی گذارد این Ùرهنگ Ùˆ انسان سنتی دیگربار بالغ شود Ùˆ اینگونه اسیر رابطه نارسیستی کودکانه با تصویر Ùˆ نگاه مادر، پدر Ùˆ نگاه نو باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ نمی تواند بسان سوژه Ùˆ جسم خندان به ارتباط تثلیثی Ùˆ با Ùاصله با این عناصر دست یابد Ùˆ آنها را در جهان سمبلیکش هضم Ùˆ جذب کند Ùˆ اینگونه به Ùردیت جسمی خویش Ùˆ Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ تمنای عشقی چندلایه خویش دست یابد. باری این تراژدی بار دیگر هم ضرورت عبور از این بØران Ùˆ ضرورت چیرگی نگاه نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی را بر این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ نیز کاهنان اخلاقی ضد جنس نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ هم همزمان خود این Øادثه بار دیگر بشیوه ای تراژیک نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چرا این نسل لجام گسیخته، اینگونه دچار ناتوانی جنسی Ùˆ عشق Ùˆ ناتوانی از دست یابی به Ùردیت خویش Ùˆ Ù…Øکوم به اسارت جاودانه در رابطه نارسیستی با مراد خویش Ùˆ نگاه پدر جبار Ùˆ یا تصویر مادر عارÙانه خویشند Ùˆ به زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ تمنای چندلایه عاشقانه/اروتیکی دست نمی یابند Ùˆ مرتب خویش را اخته Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به خویش Ùˆ تمناهایشان تجاوز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ چگونه این نسل رجاله ها Ùˆ راویان Ùˆ لکاته ها با کشتن شور زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ Ùردیت خویش،خود را به پیرمرد خنزرپنزری تبدیل Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به تکرار Ùاجعه جامعه ما Ú©Ù‡ همان هراس از جسم Ùˆ هراس از زن است، دست Ù…ÛŒ زنند. باری دوستان! با خنده عاشقانه Ùˆ خردمندانه مان Ùˆ با دگردیسیمان به زن Ùˆ مرد مدرن ایرانی Ùˆ چندلایه Ùˆ با دگردیسیمان به عاشق Ùˆ عار٠زمینی چندلایه Ùˆ مدرن به این تکرار خنده دار Ùˆ مسخره این تراژدی این نسل کاهنان اخلاقی Ùˆ این کاهنان لجام گسیخته Ùˆ تشنه پایان دهیم Ùˆ اصطبل اوژیاس درونمان Ùˆ Ùرهنگمان را پاک سازیم Ùˆ خالق جهانی نو شویم، خالق جهان عاشقان زمینی زن Ùˆ مرد Ùˆ بازی جاودانه Ùˆ پرتمنای عشق Ùˆ قدرت آنها بر روی این زمین زیبا. بیایید با وسوسه این نسل کاهنان لجام گسیخته به سوی چشیدن لذت زمینی Ùˆ تمنای چندلایه ما، با خنده Ùˆ لذت زمینیمان وسوسه شان کنیم، Ú©Ù‡ برای دست یابی به این لذت Ùˆ تمنای چندلایه زمینی به Ùردیت خویش Ùˆ عبور از این خوشی دردآور خویش دست زنند Ùˆ تراژدی واقعی Ùˆ ناتوانی جنسی Ùˆ روØÛŒ Ùˆ اختگی قرون متوالی خویش را در آینه های نقدهای ما ببینند Ùˆ از خویش Ùˆ خوشیهای تهوع آورشان به تنگ آیند Ùˆ خویش را Ùˆ این Ùرهنگ تشنه را بالا بیاورند. باری بگذارید به این نسل کاهنان لجام گسیخته، بازی پرشور Ùˆ عاشقانه زنان ومردان مدرن را یاد دهیم Ùˆ با خنده ای از روی آنها بپریم Ùˆ با خنده ای بر آنها چیره شویم Ùˆ رنسانس عشق،خرد Ùˆ قدرت خندان ایرانی را بیاÙرینیم Ùˆ با خنده Ùˆ وسوسه ÛŒ پرشورمان جهانی نو Ùˆ زیبا بیاÙرینیم. باری از این Øادثه درس خویش گیریم Ùˆ به این تراژدی پایان دهیم. وظیÙÙ‡ نسلهای ما دست یابی به این رنسانس جسم ایرانی، دست یابی به Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه ØŒ دست یابی به تلÙیق Ùˆ جذب مدرنیت در جهان سمبلیک خویش Ùˆ دست یابی به مدرنیت ایرانی Ùˆ چیرگی بر این نسل کاهنان Ùˆ عارÙان اخلاقی Ùˆ کاهنان Ùˆ عارÙان لجام گسیخته Ùˆ ایجاد رنسانس عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی Ùˆ چندلایه است. کار خویش به پایان رسانیم Ùˆ مانع تکرار تراژدیهای اینگونه شویم. در برابر ما غولان خندان زمینی Ùˆ در برابر قدرت خرد Ùˆ عشق زمینی Ùˆ لذت تمناهای چندلایه ما غولان زیبای زمینی ØŒ این لذت دردآور این کاهنان لجام گسیخته، نه قدرت برابری Ùˆ یا مقاومت دارد. پس با خنده عاشقانه Ùˆ قدرتمندمان، آنها Ùˆ جهانشان را بکشیم Ùˆ بر ایشان Ùˆ لذت دردآورشان چیره شویم Ùˆ وجودشان را غیرضروری Ùˆ چون خاطره ای تلخ از بØران سنت/مدرنیت ایرانی تبدیل سازیم. این جدل زیبا Ùˆ خندان Ùˆ این چیرگی پرشور Ùˆ عاشقانه وظیÙÙ‡ نسلهای ماست. کار خویش به پایان رسانیم.
https://www.sateer.persianblog.com/
داریوش برادری (د.ساتیر) روانشناس. روان درمانگر
نه
این نگاه کردن نیست
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
با جنایت Ù…Øتوم ما Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ کنند؟
ما کودکان معصوم
ÙاتØانه Ùکر Ù…ÛŒ کنیم چیزی از همدیگر دزدیده ایم
وقتی شب پیش در آغوش یکدیگر خوابیده ایم
ما کودکان معصوم
ÙاتØانه Ùکر Ù…ÛŒ کنیم
با قدم های مرگ
رو به رو رقم های Ùربه تاریخ
پیش رÙته ایم
اما همیشه قرن بیست و یکم
برای مان تازگی خواهد داشت!
..............
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
این نقاب ها با ما چه می کنند؟
(بخشی از شعر نیچه با شلوار کردی از مریم هوله)
گویی مریم هوله با نوشتن اینکه این نسل تشنه Ùˆ این نسل نارسیسم نابالغ Ùˆ دو یا چندشخصیتی Ùˆ چندپاره Øتی در هماغوشی عاشقانه چون انسان پوچی Ú©Ù‡ بدنبال دزدیدن سکس Ùˆ دست یاÙتن به توهم یکی شدن با دیگری Ùˆ چیره شدن بر دیگری Ùˆ پر کردن پوچی درونیش از طریق دزدیدن سکس Ùˆ توهم <کردن Ùˆ بازی کردن با معشوق Ùˆ بدست گرÙتن او> Ù…ÛŒ باشد، بگونه ای شاعرانه تراژدی پخش Ùیلم سکسی Ùˆ خصوصی بنام زهرا امیر ابراهیمی را Ú©Ù‡ امروزه در اینترنت پخش شده است،پیشگویی Ù…ÛŒ کند. اینگونه است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بینیم، ویدئو سکس شخصی Ùردی،خواه امیرابراهیمی باشد Ùˆ یا نباشد، از طر٠مردی Ú©Ù‡ به خیالش با <خوابیدن Ùˆ ..رد Ù† او> به سان کازانوایی بزرگ بر پوچی درونیش چیره میشود Ùˆ نمی بیند Ú©Ù‡ او جز یک کاهن لجام گسیخته نیست Ú©Ù‡ با این توهین Ùˆ بی شرمی، بیش از ضربه زدن به معشوق، به خویش Ùˆ ظراÙت مردانه اش ضربه Ù…ÛŒ زند Ùˆ بار دیگر چون راوی هراسان Ùˆ تØقیرکننده سکس، این بار بشکل کاهن لجام گسیخته Ùˆ تØقیرکننده سکس Ùˆ معشوق، دست به کشتن تن خویش Ùˆ کشتن زنانگی Ùˆ مردانگی مدرن Ùˆ به ابتذال کشیدن وقتل سنتی همخوابگی Ùˆ قتل تمنای عاشقانه Ùˆ اروتیکی مدرن Ù…ÛŒ زند؛ تمنّایی Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ نام دیگرش قانون Ùˆ مسئولیت در برابر جسم خویش Ùˆ معشوقش وممانعت از ورود چشم هیز دیگری Ùˆ یا چشمان هیز ملتی تشنه Ùˆ خشن Ùˆ خاله زنک یا عمومردک به عرصه خصوصی Ùˆ پرشرم عشق جنسی Ùˆ تمنای اروتیکی عاشق Ùˆ معشوق است. او با این کار،خواه خودش اینکار را کرده باشد Ùˆ یا دوستانش، دیگربار بسان راوی نو Ùˆ کاهن لجام گسیخته نو با کشتن شرم در عشق Ùˆ شرم نهÙته در تن خویش Ùˆ معشوق Ùˆ تØقیر معشوق،خویش را Ùˆ مردانگیش را Ù…ÛŒ کشد Ùˆ اینگونه در پایان تبدیل به پیرمرد خنزرپنزی Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ با قرص ویاگرا Ùˆ یا اکسزی Ùˆ یا خنده تØقیرآمیزش اکنون Ù…ÛŒ خواهد،توهم جوان بودن Ùˆ مدرن بودن Ùˆ رÙع تشنگی درونیش کند Ùˆ در نهایت هم خودش Ùˆ هم قومی تشنه در پشت دوربین اینترنتی، باز هم تشنه تر پس از چشیدن این خوشی دردآور Ù…ÛŒ شوند. او اگر تا دیروز بنام اخلاقیات Ùˆ بنام خجالت Ùˆ Øجب Ùˆ Øیای اخلاقی Ú©Ù‡ ناÙÛŒ ارتباط Ùˆ کشنده Ùˆ مسخ کننده شرم نهÙته Ùˆ پرلذت در هر ارتباط عشقی Ùˆ اروتیکی Ú©Ù‡ نماد ارتباط Ùˆ Øس دیگریست(در این زمینه به Ø¢Ùوریسم من در ستایش شرم Ùˆ Ù†ÙÛŒ خجالت در مقالات اسرار Ù…Ú¯Ùˆ Ùˆ یا شماره جدید نشریه چراغ مراجعه کنید) شورهای جنسی Ùˆ اروتیکی Ùˆ عشقیش را Ù…ÛŒ کشت Ùˆ تØقیر Ù…ÛŒ کرد Ùˆ اینگونه خویش را اخته Ùˆ بیمار Ù…ÛŒ کرد، امروز با مسخ مدرنیت توسط جسم Ùˆ نگاه بیمار Ùˆ تشنه اش Ùˆ میل بی اخلاقی Ùˆ بی قانونی Ùˆ بی مسئولیتی در برابر جسم خویش Ùˆ معشوق خویش، دیگربار به کشتن شورجنسی Ùˆ کشتن زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ جسم خویش Ùˆ تقویت سنت Ùˆ تکرار تراژدی پیروزی مداوم سنت عمل Ù…ÛŒ کند. اینگونه باید به دÙاع از زهرا امیر ابراهیمی Ùˆ جسارتش در دÙاع از خویش پرداخت Ùˆ Øر٠زهرا امیرابراهیمی را پذیرÙت Ú©Ù‡ آنکه در Ùیلم است، او نیست. زیرا اینجا ما شاهد خوشی دردآور یک کاهن لجام گسیخته Ùˆ نیز خوشی دردآور قومی تشنه Ùˆ ناتوان از تبدیل امیال جنسیشان به تمنای پرشور عاشقانه/اروتیکی Ùˆ اسارت در بند تشنگی Ùˆ تکرار سنت هستند. اینگونه آنها بجای تصویر امیرابراهیمی Ùˆ یا زنی دیگر، با تصویر زن گمشده Ùˆ تØقیر شده درون خویش روبرویند Ú©Ù‡ تمامی سنت ÙˆÙرهنگشان Ùˆ اشتیاقات تشنه شان در Øول اشتیاق به این زن Ùˆ هراس از این زن Ùˆ میل دست یابی به او Ùˆ همزمان میل کشتن اشتیاق هراس انگیز خویش Ùˆ کشتن تمناهای ظری٠مردانه Ùˆ زنانه خویش دارند Ùˆ از اینرو هم زن رابه سان زن اثیری Ù…ÛŒ پرستند وبه سان Øوا سنگسارش Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نمی بینند Ú©Ù‡ در تمامی Ù„Øظه آنها در Øال یک استمناء روØÛŒ Ùˆ یک مونولوگ درونی Ùˆ در نهایت خوابیدن با تصویر خویش Ùˆ با خویش بوده اند Ùˆ به زبان طنز زندگی،Øساب خویش را رسیده اند Ùˆ خود را Ùˆ تمناهای عاشقانه مردانه خویش را کشته اند. اینگونه نیز بایستی به دÙاع از زهرا امیر ابراهیمی Ùˆ تکذیبش نشست Ùˆ در این هیستری جمعی تبلوری از بزرگترین معضل Ùرهنگی ما Ùˆ تبلور هراس ما از جسم، از زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ تبلور هراسمان از تمناهای عشقی Ùˆ اروتیکی Ùˆ میل سرکوب نیازهای خویش Ùˆ تØقیر خویش را یاÙت Ú©Ù‡ باعث قرون متوالی اختگی Ùˆ خودزنی این مردان Ùˆ زنان پدرسالار شده است. موضوع برای من این نیست Ú©Ù‡ آیا شخص به این ویدئو نگریسته است Ùˆ یا نه، Ú©Ù‡ اگر خودم هم ندیده بودم، نمی توانستم درباره اش اینجا نقدی بنویسم. موضوع نوع برخورد یک جامعه Ùˆ وبلاگستان به سان تبلوری از این جامعه است Ú©Ù‡ آیا در این ویدئو تبلور خوشی دردآور Ùˆ تراژدی Ùرهنگی خویش را Ù…ÛŒ بیند Ùˆ اینگونه بدÙاع از خویش Ùˆ نگاه مدرن خویش به سان مرد وزن ایرانی Ùˆ بدÙاع از امیرابراهیمی برمی خیزد Ùˆ دÙاع از تمنای عشقی Ùˆ اروتیکی مدرن Ù…ÛŒ پردازد Ùˆ در مقابل نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ خوشی تهوع آورشان Ùˆ تشنگی تراژیکشان Ù…ÛŒ ایستد Ùˆ از نگاه نوی خویش، از دیسکورس نوی مدرن جنسی Ùˆ از اینرو از جدایی عرصه عمومی Ùˆ عرصه خصوصی Ùˆ Ù†ÙÛŒ تØقیر وسرکوب جنسی دÙاع Ù…ÛŒ کند Ùˆ یا خود نیز اسیر این خوشی تهوع آور Ùˆ تکرار تراژدی دگردیسی راوی به پیرمرد خنزرپنزری میشود. این Øادثه تراژیک دیگربار ضرورت جدل همه جانبه انسانهای مدرن ایرانی را با نگاه ضدجنسی Ùˆ اخلاقی کاهن Ùˆ عار٠ضد جسم Ùˆ یا نگاه ضداخلاقی کاهن Ùˆ عار٠لجام گسیخته Ùˆ جدل میان عاشق Ùˆ عار٠زمینی Ùˆ یا جسم خندان Ùˆ چندلایه Ùˆ هویتهای جنسیتی متÙاوت Ùˆ متÙاوط زنان Ùˆ مردان مدرن ایرانی را در عرصه همه دیسکورسهای جنسی Ùˆ جنسیتی با این نگاه اخلاقی سرکوب گر زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ نوع دیگرش با این تبلور کاهن لجام گسیخته Ùˆ تشنه Ùˆ خشن را نشان میدهد Ùˆ ضرورت ایجاد تÙاوت Ùˆ استØکام سلیقه مدرن خویش Ùˆ تمنای چندلایه عاشقانه Ùˆ اروتیکی خویش بجای این Ùرهنگ ضد عشق،ضد جسم Ùˆ تØقیرکننده زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ اسیر در بند امیال تعالی نیاÙته خویش. آینده ایران Ùˆ رنسانس ایران را این تØول Ùˆ ایجاد تÙاوت سلیقه ای Ùˆ معنایی در دیسکورس جنسی،جنسیتی Ùˆ غیره نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ بباور من در برابر قدرت Ùˆ شرارت خندان این نسل نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی بوجود آمده Ùˆ در Øال بوجود آمدن، این بازماندگان Ùˆ این نسل نوی راویان Ùˆ لکاته های لجام گسیخته، قدرت مقاومتی ندارند،هرچند از Ù„Øاظ کمّی نیز اکنون تعدادشان بیشتر باشد. اما این جنگ Ùˆ جدل بی خونریزی جسمهای خندان Ùˆ عاشقان Ùˆ خردمندان زمینی شاد Ùˆ چندلایه نسلهای ما، با این بچه جغله های اسیر پستان مادر Ùˆ سنت است Ùˆ تÙاوت از زمین تا آسمان است. این نبرد Ùˆ چالش سلیقه ای Ùˆ خندان Ùˆ بی کین توزی میان نسلی عبور کرده Ùˆ یا در Øال عبور از بØران مدرنیت وسنت Ùˆ خالق تلÙیق خویش Ùˆ نسلی اسیر سنت Ùˆ نابالغ است Ùˆ جدل میان این غولهای زمینی خندان Ùˆ این نسل رشد نیاÙته Ùˆ تشنه، جز بشیوه بدست گرÙتن آنها Ùˆ بدام انداختن آنها در دام جدلها Ùˆ چالشهای Ùکری وسلیقه ای خود Ùˆ تشدید بØران آنها با خنده زیبای خویش نمی تواند Ø´Ú©Ù„ دیگری یابد، زیرا Ùاصله میان ما وآنها بیش از بیست سال Ùˆ Ùاصله Ùˆ تÙاوت قدرت Ùˆ شور خردمندانه ØŒ شرورانه Ùˆ عاشقانه میان یک جسم خندان Ùˆ چندلایه با این کودکان رشدنیاÙته Ùˆ اسیر پستان سنت است. هم اکنون نیز این جدل Ùˆ چالش با تمامی ضعÙها Ùˆ تناقضاتش Ùˆ با ضرورت صداقت علمی با خویش Ùˆ دیدن نقاط ضع٠خویش، در Øال تØول قدرتی Ùˆ بنÙع این نسل نوی ایرانیان است. با آنکه طعم Ùˆ بوی رنسانس جسم گرایانه در Øال رشد ایران، اکنون تنها برای عده ای Ù…Øدود Ú©Ù‡ خود اینراه را رÙته اند، قابل Øس Ùˆ لمس است، اما در ضرورت پیروزی این نگاه Ùˆ ضرورت دست یابی به این تلÙیق زمینی Ùˆ چندلایه Ùˆ این جهان هزارجهانی Ø´Ú©ÛŒ نمی تواند باشد Ùˆ این منطق عمیق روند بØران ایران است Ú©Ù‡ بما جسم گرایان امکان Ù…ÛŒ دهد، خندان Ùˆ سبکبال Ùˆ بدون هیچ عصبیتی به این نبرد Ùˆ چالش قدرتی تن دهیم، زیرا ایرانی یا مجبور است از این چندپارگی به چندلایگی Ùˆ جهان هزار جهانی خویش Ùˆ بازی عشق Ùˆ قدرت میان این تلÙیقهای مختل٠در عین رواداری متقابل دست یابد Ùˆ یا Ù…Øکوم به تشدید بØران خویش Ùˆ Ù…Øکوم به Ùرسودگی Ùˆ داغانی بیشتر خویش است. برای سنت Ùˆ این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ یا این نسل Øسابگر ایرانی راهی نمی ماند Ú©Ù‡ در Ù¾ÛŒ دست یابی به لذت Ùˆ قدرت بیشتر جسم Ú©Ù‡ همین اکنون در بازیهای بیمارگونه شان نیز لذتهایی از این جسم را،هرچند بیمارگونه، Ù…ÛŒ چشند، هرچه بیشتر نگاهشان را به سمت جسم Ùˆ اشتیاقات پنهان خویش Ùˆ لزوم تلÙیق Ùˆ تعالی بخشی آنها سوق دهند. اینگونه آنها راهی جز ورود به جهان زمینی Ùˆ چندلایه ما Ùˆ عبور از بیماری خویش ندارند. راه دیگر تشنگی جاودان Ùˆ تکرار بØرانشان است. موضوع این است Ú©Ù‡ جامعه Ùˆ زن Ùˆ مرد ایرانی راهی ندارد، جز آنکه از این چندپارگی به این جسم خندان Ùˆ چندلایه Ùˆ این هویت جنسیتی مردانه Ùˆ زنانه متÙاوت Ùˆ متÙاوط Ùˆ جهان هزارجهانی این عاشقان Ùˆ خردمندان زمینی دست یابد Ùˆ جهان انسانی Ùˆ ایرانیشان را به عرصه جدل عاشقانه Ùˆ قدرتمندانه این تلÙیقهای مختل٠خدایان Ùانی تبدیل سازد Ùˆ اینگونه پایش بر زمین قرار گیرد Ùˆ در عین Øال جهانی شود Ùˆ یا آنکه با تکرار چندپارگی Ùˆ بØران به تشدید بØران خویش Ùˆ تشدید Ùرسودگی خویش Ú©Ù…Ú© رساند Ùˆ آخر مثل درختی توخالی شود Ú©Ù‡ با هو٠و خنده این نسل نوی خندان Ùˆ یا بدست یک قدرت خارجی(Ú©Ù‡ راه بدتر Ùˆ بضرر رنسانس ایران است) مانند دوران ساسانیان Ùˆ یا اواخر هخامنشیان Ùˆ یا در هنگام انقلاب ایران درهم Ùروپاشد. هیچ کس به زندگی نمی تواند Ú©Ù„Ú© بزند Ùˆ آنکه بخواهد چون نسل کنونی کاهنان لجام گسیخته، روزها جانماز آب بکشد Ùˆ شبها خاک توسری کند Ùˆ اسم این را زرنگی مدرن بنامد، آخر Ù…Øکوم بدان است مثل سیزی٠سنگی را مرتب از کوهی بالا ببرد Ùˆ این سنگ دوباره پایین اÙتد Ùˆ یا مثل اسطوره دیگر یونانی با سطلی بدون ته از چاه آب بیرون کشد. برای ما راهی جز عبور از این چندپارگی به چندلایگی Ùˆ یا ادامه Ùˆ تشدید بØران Ùˆ تشدید تشنگی خویش نیست. اینگونه نیز این مردک اØمق Ú©Ù‡ اینگونه با سوءاستÙاده از اعتماد معشوقش Ùˆ در Ù¾ÛŒ ارضای تشنگی Ùˆ پرکردن پوچی Ùˆ گره Øقارت خویش دست به چنین کاری میزند، چندروز دیگر پس از رÙع این نئشگی قدرت بیمارگونه، دوباره اØساس توخالی بودن Ùˆ پوچ بودن Ùˆ تشدید گره Øقارت درونیش Ù…ÛŒ کند Ùˆ خرد جانش Ùˆ این غول زیبای درونش Ú©Ù‡ اینگونه مورد توهین Ùˆ سوءاستÙاده واقع شده است،خشمگین بر در خودآگاهیش Ù…ÛŒ کوبد Ùˆ با شیوه استعاره Ùˆ مجاز نشانش Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ Ùالوسش چقدر Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ بیمار Ùˆ جهانش چقدر سطØÛŒ است Ùˆ چگونه او با تØقیر معشوق Ùˆ تØقیر انتخاب خویش، خود را Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ زشت ساخته است Ùˆ اکنون مجبور به دیدن پوچی عمیق خویش، لمس خماری خویش Ùˆ دیدن تصویر زشت خویش Ùˆ عقده Øقارتش Ù…ÛŒ باشد Ùˆ چگونه در نهایت تنش به او نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ به خود تجاوز کرده است. زیرا این انسان سنتی اØمق نمی داند Ú©Ù‡ بقول لاکان، من Ùˆ او ØŒ دیگری هستیم Ùˆ هر ضربه نارÙیقانه به معشوق Ùˆ یا رÙیق چون تÙÛŒ سربالا بسمت خود این انسان اØمق بر Ù…ÛŒ گردد، زیرا او دیگریست. رابطه انسان با دیگری مثل نوار مویبوس است Ú©Ù‡ در مقطعی پشت Ùˆ روش به هم تبدیل میشوند Ùˆ شخصیت یکایک ما نقطه تلاقی این من Ùˆ دیگری،نقطه تلاقی زن Ùˆ مرد، مدرنیت Ùˆ سنت Ùˆ نقطه تلاقی بوسیدن Ùˆ بوسیده شدن است. این منطق Ùˆ عدالت اخلاق چشم اندازی Ùˆ سبکبال جسم است Ú©Ù‡ Øال به او نشان میدهد،چگونه با هر ضربه به معشوق، مثل Ùیلم <غریبه Ùˆ مه> بهرام بیضایی Ú©Ù‡ در آن قهرمان Ùیلم با هر ضربه ای به غریبه هایی Ú©Ù‡ از دریا Ù…ÛŒ آیند، همان جای تن خودش نیز خونین Ù…ÛŒ شود، زیرا این غریبه ها خود او Ùˆ ناخودآگاهی او هستند، همینگونه نیز این تشنه لجام گسیخته با تØقیر تن معشوق Ùˆ کشتن شرم عرصه خصوصی،خود را نیز درونا Ùˆ برونا لخت بر همه نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ ما میتوانیم تصویر نهایی این دوریان گری ایرانی Ùˆ چهره زشتش Ùˆ عقده Øقارتش را در Ùیلم نیز ببینیم Ùˆ با خنده ای دردناک بگوییم،< آخر آدم اØمق مگر نمی بینی Ú©Ù‡ خودتم لخت نشان Ù…ÛŒ دهی Ùˆ خودت را نیز مضØÚ©Ù‡ عام Ùˆ خاص Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ>. با آنکه او طبیعتا در Ù¾ÛŒ نشان دادن این تن نمایی بیمارگونه Ùˆ چیرگی بر کمپلکس اختگی خویش است. اما مثل هر تن نمای بیماری در نهایت با هر تن نمایی بیشتر بیمار Ù…ÛŒ شود Ùˆ Øقیرتر Ùˆ بیشتر اسیر این لذت بیمارگونه خویش Ùˆ بار دیگر باید برای دست یابی به ارگاسم مرتب نگاه این جمع را در رابطه اش اØساس کند Ùˆ اینگونه این اØمق خویش را اسیر نگاه جمع Ùˆ به تن Ùروش بی مزد Ùˆ مواجب این نگاه جمعی تشنگان لجام گسیخته Ù…ÛŒ کند. جالبی تراژیک این ویدئو این است Ú©Ù‡ ما در همان Ùیلم نیز، برتری نگاه Ùˆ تمنای عاشقانه زن را Ú©Ù‡ در Øال تن دادن به معشوقش Ùˆ به تمناهای عشقی/اروتیکی خویش است Ùˆ تÙاوت میان تمنا Ùˆ لذت چندلایه او را با مرد سنتی Ùˆ این کاهن لجام گسیخته Ù…ÛŒ بینیم اینگونه بعد از چنددقیقه زن گویی دوربین را Ùراموش Ù…ÛŒ کند Ùˆ سراپا اØساس Ùˆ تن Ùˆ میل رابطه میشود Ùˆ سراپا به شور عاشقانه/اروتیکیش تن Ù…ÛŒ دهد Ùˆ از هماغوشی با معشوقش لذت Ù…ÛŒ برد،Øتی آنگاه Ú©Ù‡ از درد Ùˆ لذت گریه Ù…ÛŒ کند Ùˆ مرد در تمامی وقت بخش عمده توجه اش به دوربین است Ùˆ اینکه خوب Ùیلم برداری کند. از اینرو لذت جنسی Ùˆ اروتیکی او از رابطه عشقی در نهایت بسیار ضعی٠و دقیقا بشکل Ø¢Ùانیسیسی است Ú©Ù‡ لاکان Ùˆ جونز Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنند Ùˆ در معنای ارنست جونز به معنای Ú©Ù… شدن هرچه بیشتر لذت جنسی Ùˆ تبدیل سکس به یک عمل مکانیکی است Ú©Ù‡ اینجا بکمک ویاگرا Ùˆ غیره صورت گرÙته است Ùˆ در معنای لاکانی به معنای از دست دادن Ùردیت خویش Ùˆ Ú¯Ù… شدنش در تصویر Ùˆ نگاه سوژه بزرگ Ùˆ یا کاهن لجام گسیخته خویش است، Ú©Ù‡ در این ویدنو به Ø´Ú©Ù„ غرق شدن هرچه بیشتر مرد در نگاه دروبین Ùˆ به ابزار دست او تبدیل شدن Ùˆ از دست دادن Ùردیت جنسی خویش Ùˆ تبدیل شدن به یک بازیگر Ùیلم پورنو تبدیل Ù…ÛŒ شود. از اینرو نیز هرچه بیشتر در مسیر سکس، زن بیشتر به تمنا Ùˆ Ù„Øظه دست Ù…ÛŒ یابد Ùˆ با Ùراموشی خویش Ùˆ دوربین تن به Ù„Øظه Ùˆ تمنایش Ùˆ معشوقش Ù…ÛŒ دهد ،مرد در عوض مرتب از Ù„Øظه Ùˆ توانایی تن دادن به Ù„Øظه Ùˆ تن دادن به تمنای عشقی Ùˆ به معشوق دور میشود Ùˆ به دوربین تبدیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ گویی زن هرچه بیشتر به بازیگر پرشور تمنای صادقانه خویش تبدیل Ù…ÛŒ شود Ùˆ زیباتر Ù…ÛŒ گردد Ùˆ مرد در عوض یک هنرپیشه دست دوم باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ نمیتواند سراپا تن به معشوق Ùˆ Ù„Øظه دهد Ùˆ از سکس لذت ببرد. زن عشق Ù…ÛŒ ورزد Ùˆ لذت Ù…ÛŒ برد،مرد زور Ù…ÛŒ زند،نقش بازی Ù…ÛŒ کند Ùˆ همان Ù„Øظه Ú©Ù‡ بقول خودش دارد در برابر نگاه دوربین <Ù…ÛŒ کند>ØŒ در واقع بنوعی پنهان به دوربین Ù…ÛŒ دهد Ùˆ اسیر نگاه دوربین است Ùˆ از معشوق Ùˆ تمنای خویش دور Ùˆ اسیر نگاه دوربین Ùˆ لذت لجام گسیخته خویش است. با از دست دادن این توانایی تن دادن به Ù„Øظه Ùˆ تن Ùˆ دور شدن هرچه بیشتر مرد از ارتباط عشقی Ùˆ اروتیکی با معشوق Ùˆ تبدیل سکس برای مرد به یک تلمبه زنی مکانیکی Ùˆ با Ú©Ù…Ú© قرص طبیعی است Ú©Ù‡ در انتها Øتی با ارضاء شدن در عمل تشنه باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ برای رÙع این تشنگی اش Ùˆ دست یابی به لذت بیمارگونه تن نمایان بیمار از طریق نگاه دیگری Ùˆ Øس عکس العمل دیگری خیالی در پشت دوربین Ú©Ù‡ بخیالش به او Ø¢Ùرین Ù…ÛŒ گویند، این ویدئو خصوصی را در اینترنت منتشر Ù…ÛŒ کند Ùˆ اینگونه بزرگترین اصل اØترام متقابل Ùˆ تÙاوت Øوزه خصوصی Ùˆ عمومی را از طریق خیانت به معشوق،خیانت به خویش Ùˆ خیانت به تمنای عاشقانه را به قتل Ù…ÛŒ رساند ودر عمل Ùردیت خویش را در پای دست یابی به لذت بیمارگونه تن نمایی Ùˆ ØÙ„ شدن در نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین از دست Ù…ÛŒ دهد Ùˆ به اینخاطر نیز لذتش نیز به یک خوشی دردآور تبدیل میشود. آری طنز Ùˆ عدالت زیبای زندگی در این است Ú©Ù‡ چنین زنی Ú©Ù‡ قادر به تن دادن Ùˆ Øس Ùˆ لمس تمنای عشقی خویش باشد، همانجا در رابطه اش زیباترین لذتها را Ù…ÛŒ برد Ùˆ اینگونه دوربین از یادش Ù…ÛŒ رود Ùˆ نیازی به پخش این نوار در اینترنت ندارد، Ùˆ ما شاهد تمنای عاشقانه یک زن آری Ú¯ÙˆÛŒ به تمناهای عاشقانه خویش Ùˆ قادر به بیان Ùˆ نشان دادن عشقش به معشوقش است، اما مرد اØمق با کشتن Ùردیت جنسیتی خویش Ùˆ تن ندادن به عشقش به معشوقش Ùˆ هراسش از عشق Ùˆ هراسش از تمنای عاشقانه به یک هنرپیشه ناشی Ùˆ دست دوم پورنوی با Øرکات مکانیکی تبدیل میشود Ú©Ù‡ بکمک قرصی Ùˆ اسیر نگاه دوربین Ùˆ در واقع خوابیدن با دوربین Ùˆ نگاه دیگری Ùˆ میل Øس نگاه دیگری بر خویش هرلØظه بیشتر از رابطه عاشقانه دور میشود Ùˆ اینگونه نیز ما شاهد هیجانات اØساسی در او نیستیم. به اینخاطر در پایان سکس، زن بخاطر تن دادن به Ùردیت جنسیتی Ùˆ عاشقانه خویش به تمنای چندلایه دست یاÙته است Ùˆ زیباست Ùˆ مرد در عوض Øتی در Ù„Øظه ارگاسم هم به دوربین Ù…ÛŒ اندیشد Ùˆ ناتوان از رها کردن خویش در Ù„Øظه Ùˆ در آغوش عشق Ùˆ تمنای عاشقانه اش به معشوقش Ùˆ دست یابی به یک ارگاسم عاشقانه Ùˆ دربرگیرنده تمامی تن است Ùˆ بجای آن تمام وقت نگاهش به دوربین Ùˆ بازیست Ùˆ بجای ارگاسم جسمی به ریختن منی قناعت Ù…ÛŒ کند. این قناعت بیمارگونه این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ ناتوانیشان از Øس Ùˆ لمس تمنای پرشور Ùˆ چندلایه عشق جسمی Ùˆ اروتیکی، Øاصلش همین تشنگی درونیست Ú©Ù‡ اکنون بکمک پخش Ùیلم در اینترنت در واقع Ù…ÛŒ خواهد به ارضای عملا Ùˆ درونا دست نیاÙته ،دست یابد Ùˆ اینگونه بشیوه اینترپاسیویتی Ùˆ بکمک Øس نگاه نسلی تشنه مثل خودش Ú©Ù‡ گویی تØسینش Ù…ÛŒ کنند، بکمک این چشمهای نماینده به لذت ارگاسمی به Ø´Ú©Ù„ بیمارگونه دست یابد. اما او باز هم ناتوان از تن دادن به جسم Ùˆ معشوق وبه مردانگی خویش است Ùˆ اینگونه نگاه دیگران Ùˆ دوربین تشنگیش را Ùˆ اسارتش در نگاه دیگران را بیشتر Ù…ÛŒ کند. او دور از جسم خویش Ùˆ معشوق خویش، اسیر یک نگاه Ùˆ لذت نارسیستی روØÛŒ Ùˆ یک استمناء روØیست.مانند مردی Ùˆ یا زنی Ú©Ù‡ بخاطر هراسش از سکس Ùˆ تمنا Ùˆ هراسش از تن دادن به تمنای عاشقانه Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ متقابل است، مجبور است دورادور از جسم معشوق Ùˆ یا دور Ùˆ ناتوان از لمس جسم خودش، بکمک زور زدن روØÛŒ Ùˆ Ùانتزیهای سادومازوخیستی بیمارگونه Ùˆ یا تن نمایانه بیمارگونه( نه بشکل سالم Ùانتزیهای سادومازوخیستی Ùˆ تن نمایی Ú©Ù‡ یک تمنای عاشقانه Ùˆ بر بستر عشق Ùˆ اØترام متقابل میان عاشق Ùˆ معشوق صورت Ù…ÛŒ گیرد،Øتی وقتی بازی ارباب/برده ای انجام مید هند) به استمناء روØÛŒ Ùˆ ریختن آب منی دست یابد Ùˆ بدینخاطر تشنه Ùˆ اسیر لذت بیمارگونه اش Ùˆ نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین Ùˆ ناÙÛŒ تمنای عشقی باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ در واقع بجز خوشی دردآور تن نمایی بیمارگونه Ùˆ اÙانیسیس Ùˆ Ú©Ù… لذت بردن از عشق جنسی با معشوق خویش چیزی بدست نمی آورد. زیرا از Øرکات او در Ùیلم نیز معلوم است Ú©Ù‡ نقشه دیگری با این Ùیلم دارد. او از رابطه عاشقانه با معشوقش لذت نمی برد Ùˆ برای لذت بری اØتیاج به این تØقیر خویش Ùˆ معشوق از طریق پخش این Ùیلم Ùˆ دست یابی به اØساس دختربازی بزرگ بودن، از طریق ØÙ„ شدن نارسیستی در نگاه کاهن لجام گسیخته پشت دوربین دارد Ùˆ در همین اسارتش در نگاه کاهن لجام گسیخته Ùˆ ناتوانیش از تن دادن به معشوق Ùˆ ناتوانی از Ùراموش کردن دوربین،نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چقدر از Ù„Øاظ اØساسی Ùˆ جنسی داغان است Ùˆ چقدر در نهایت کودکی اسیر کمپلکس اختگی Ùˆ هراسهای کودکانه است. اینگونه او با این کارش تنها به بدبختی جنسی Ùˆ عشقی خود اشاره Ù…ÛŒ کند Ùˆ این زن است Ú©Ù‡ با تن دادن به عشق Ùردیش Ùˆ تمنای Ùردیش به لذت جسم دست یاÙته است Ùˆ Ù…ÛŒ تواند از راه خویش Ùˆ توانایی تن دادنش به تمنای عشقی Ùˆ جنسی خویش مغرور باشد Ùˆ بدینخاطر است Ú©Ù‡ بایستی با دÙاع از امیرابراهیمی Ùˆ دÙاع از ضرورت ادامه کار هنریش به توان Ùردی این هنرمند Ùˆ جسارتش در دÙاع از جسم Ùˆ جان Ùˆ Ùردیت خویش Ùˆ مقابله با هر دروغی اØترام گذاشت Ùˆ از او دÙاع کرد. دÙاع از او Ùˆ دÙاع از لزوم جدایی عرصه خصوصی از عرصه اجتماعی Ùˆ دیدن ضرورت دستیابی به Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ آری گویی به تمنای عاشقانه Ùˆ جنسی خویش Ùˆ رهایی از این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ خوشیهای تهوع آورشان، وظیÙÙ‡ هر انسان مدرن ایرانیست. در برابر این نسل انسانهای مدرن ایرانی Ùˆ در برابر Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه این نسل نو Ùˆ تمنای چندلایه شان، خوشیهای دردآور این نسل کاهن لجام گسیخته، توان مقاومت Ùˆ جدل ندارد. اینگونه نیز است Ú©Ù‡ این آدم اØمق Ùˆ ناتوان از تن دادن به Ùردیت Ùˆ تمنای عشقی خویش، مجبور است برای دستیابی به لذتی بیمارگونه تن به نگاه دوربین بدهد Ùˆ بگذارد دوربین Ùˆ نگاه دیگری او را،نه معشوقش در درجه اول، بلکه خود او را مورد تجاوز قرار دهد.وگرنه اسیر نگاه دیگری بودن Ùˆ میل بزرگ بودن در چشمان این کاهن لجام گسیخته پشت دوربین،مگر در نهایت چیزی جز میل <Ùاعل بودن Ùˆ مرد سنتی بودن> Ùˆ برسمیت شناخته شدن توسط نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ توسط نگاه پدرجبار درون خویش است. مگر این میل <Ùاعل بودن Ùˆ دخترباز بزرگ بودن> Ùˆ یکی شدن با چشم کاهن لجام گسیخته در درونش Ùˆ یا در دوربین،مگر خود زیربنایی Ùˆ پیش شرطی مثل اØساس (Ù…Ùعول بودن) Ùˆ اØساس Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ùالوس Ùˆ رهایی از هراس کمپلکس اختگی با Ú©Ù…Ú© قرص Ùˆ نگاه دوربین نباید داشته باشد Ùˆ مگر این اØساسات نابالغ Ùˆ این میل نارسیستی یکی شدن با نگاه دوربین Ùˆ ناتوانی از تن دادن به نگاه Ùˆ تن معشوق خویش، خود Øکایت از یک ناتوانی اØساسی Ùˆ جنسی نمی کند. آری خود این ویدئو در نهایت شاهدی Ùˆ سندی بر شکست نهایی این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ اسیر نگاه پدر جبار Ùˆ پیروزی نسل زنان Ùˆ مردان ایرانی قادر به تمنای عشق Ùˆ جنسی Ùˆ قادربه بیان Ùˆ Øس هویت Ùردی Ùˆ جنسیتی خویشند. به این خاطر زن درÙیلم نیازی به استÙاده از ویدئو Ùˆ پخش آن برای دستیابی به لذت تن نمایی بیمارگونه ندارد Ùˆ تنها Ù…ÛŒ خواهد به یک Ùانتزی عاشقانه با معشوقش Ùˆ ایجاد یادگاری از Ù„Øظه عشق جنسیشان تن دهد Ùˆ اینگونه نیز Ù„Øظه ای بعد سراپا اØساس میشود Ùˆ دوربین را Ùراموش Ù…ÛŒ کند. باری بایستی هم از این زن عاشق وبرتری او در همه جوانب بر این مرد اØمق دÙاع کرد Ùˆ هم از تکذیب امیرابراهیمی دÙاع کرد Ùˆ از جسارت او برای دÙاع از خویش در برابر این ترور شخصیتی پشتیبانی نمود. باری دوران جدل نهایی میان عاشقان زمینی چندلایه Ùˆ Ùردیتهای مدرن جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ قادر به تن دادن به تمنای خویش Ú©Ù‡ همیشه تمنای دیگریست Ùˆ نام دیگرش قانون Ùˆ مسئولیت در برابر تن Ùˆ جان خویش Ùˆ معشوق است ØŒ با این نسل رجاله ها Ùˆ کاهنان لجام گسیخته Ùˆ پیروزی نهایی بر این نسل ناÙÛŒ مدرنیت Ùˆ مسخ کننده مدرنیت،چه در Ø´Ú©Ù„ کاهن اخلاقی Ùˆ یا کاهن لجام گسیخته ضد اخلاقش، Ùرارسیده است. آنها در برابر تمنا Ùˆ لذت چندلایه Ùˆ پر از شور عاشقانه Ùˆ قدرتمندانه ما، چیزی جز این لذت Ùˆ خوشی تهوع آور Ùˆ این نماد اسارتشان Ùˆ ناتوانی جنسی Ùˆ روØیشان چیزی برای عرضه کردن ندارند. باری اصطبل اوژیاس کشورمان Ùˆ درونمان را با آری Ú¯Ùتن به این جسم خندان Ùˆ تمنای چندلایه Ùˆ به Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه چندلایه Ùˆ متÙاوت Ùˆ متÙاوط خویش را Ùˆ با خنده ای عاشقانه Ùˆ شرورانه از این نسل کاهنان لجام گسیخته پاک کنیم Ùˆ در برابر این Øرکات ضد عشق آنها، با خنده ای بگوییم:« Ú©Ù‡ آنچه ما Ù…ÛŒ بینیم، تØقیر خویش Ùˆ ت٠سربالای او Ùˆ توهین به خویش Ùˆ جسم خویش است Ùˆ معشوقش صدبرابر از او قویتر Ùˆ تواناتر Ùˆ مالامال از توان Ùردی Ùˆ عشقیست Ùˆ در برابر این معشوق زیبا، او چون کودکی ترسو Ùˆ هراسان از تمنای عشقی بیش نیست،که از اØساس Ùˆ تن خویش Ùˆ عشقش به معشوق Ù…ÛŒ ترسد Ùˆ بجای آن اسیر نگاه مردی دیگر در پشت دوربین است» Ùˆ بعد با نگاهی ژر٠و مهربانانه بپرسیم، « راستی نگاه خیالی این مرد بزرگ Ùˆ کاهن لجام گسیخته پشت دروبین تو را به یاد Ú†ÛŒ Ù…ÛŒ اندازد> Ùˆ اینگونه او را وادار کنیم،که خویش را در آینه ای Ú©Ù‡ صادقانه در برابرش گذاشته ایم ببیند Ùˆ به تراژدی خویش Ù¾ÛŒ ببرد. آنگاه او قادر به عبور از این تراژدی خویش خواهد بود.
باری راه عبور از این تراژدی مکرر،داغان کردن این Ùرهنگ ضداخلاقی Ùˆ ضد جنسی از طریق تØول، سابورزیون Ùˆ ایجاد تÙاوت مدرن Ùˆ تلÙیق مدرن در دیسکورس جنسی Ùˆ جنسیتی ایرانی Ùˆ جانشینی Ùˆ سروری این جسم خندان Ùˆ چندلایه بجای ساختار نارسیستی Ùˆ نابالغانه Ùˆ جایگزینی ساختار کاهنانه/عارÙانه روان ایرانی با هویت مدرن Ùˆ تثلیثی این نسل نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی Ùˆ اشکال متÙاوت Ùˆ متÙاوط این نسل عاشقان Ùˆ خردمندان Ùˆ قدرتمندان Ùˆ نیز مومنان سبکبال مدرن Ùˆ زمینی است؛ جایگزینی سلیقه ها Ùˆ علائق این نسل از یکسو تشنه Ùˆ از سوی دیگر اخلاقی Ùˆ خشن Ùˆ سرکوبگر خویش Ùˆ دیگری، با تمناهای عشقی Ùˆ اروتیکی متقابل Ùردیتهای زنانه Ùˆ مردانه ایرانی Ùˆ قادر به ارتباط تثلیثی بسان Ùردیت زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ توانا به لمس تمنای عاشقانه/اروتیکی Ùˆ لذت بخش چندلایه Ùˆ همراه با مسئولیت در برابر خویش Ùˆ معشوق است.زیرا ضلع سوم این مثلث ارتباطی Ùˆ نام دیگر Ùˆ آن روی سکه تمنای عاشقانه Ùˆ اروتیکی بشری،مسئولیت در برابر تن خویش Ùˆ معشوق Ùˆ توانایی به نقد انتقادی کارها Ùˆ تمناهای خویش Ùˆ ازاینرو امکان تØول در Ùردیت،تمنا Ùˆ قانون جنسی خویش Ù…ÛŒ باشد. تنها با تن دادن هرچه بیشتر ایرانی زن ومرد به این جسم خویش Ùˆ لمس تمنای عشقی Ùˆ اروتیکی چندلایه Ùˆ لذت بخش، قادر به عبور از لذتهای سنتی Ùˆ لذت دزدی Ùˆ Ú©Ù„Ú© جنسی Ùˆ خوشی دردآور این نسل چندپاره است. بر امیال جنسی بیمارگونه با Ùرمان اخلاقی نمی توان چیره شد بلکه تنها وقتی انسان قادر به Øس Ùˆ لمس این تمنای چندلایه باشد Ùˆ بتواند به سان Ùرد این امیال را در خویش تعالی بخشد Ùˆ به تمنای عاشقانه Ùˆ در خدمت خویش تبدیل سازد، قادر است لذت عمیق Ùˆ چندلایه یک بوسه عاشقانه Ùˆ یا اروتیکی را Ùˆ تÙاوتش را با این دزدی Ùˆ تشنگی لجام گسیخته با تن Ùˆ جسمش لمس ÙˆØس کند؛ Ù…ÛŒ تواند آنگاه به این خوشی دردآور بخندد Ùˆ از آن عبور کند، زیرا لمس Ùˆ درک Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه این خوشی دردآور بیمارش Ù…ÛŒ کند Ùˆ هم به او لذت کاÙÛŒ نمی دهد Ùˆ دچار Ø¢Ùانیسس درونی Ùˆ یا ناتوانی از لذت بری جنسی Ùˆ ناتوانی از باز کردن خویش Ùˆ تن دادن به دیگری Ù…ÛŒ شود. خصلت زیبای عدالت Ùˆ خرد جسم در این است Ú©Ù‡ تنها از طریق لمس Ùˆ چشیدن این بوسه چندلایه Ùˆ سکس چندلایه Ùˆ پرتمناست Ú©Ù‡ به عمق Øقارت Ùˆ ضع٠لذتی این بوسه جنسی مالامال از خشم Ùˆ کینه خویش Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بری Ùˆ تÙاوت این <کردن Ùˆ یا گاییدن> سنتی را با همخوابگی لیبرتین گونه Ùˆ یا رمانتیک مدرن Ùˆ یا با عبور از اشتباهات لیبرتین، با همخوابگی چندلایه Ùˆ مالامال از اØساسات پارادکس Ùˆ چندلایه خندان مارکی دساد خندان Ùˆ یا کازانوای خندان Ùˆ عاشق ومعشوق زمینی خندان را لمس Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ با جسمت Ùˆ بوسه ات Ù¾ÛŒ Ù…ÛŒ بری Ú©Ù‡ چرا لیبرتین وقتی واقعا عاشق Ùˆ قادر به لمس عشق چندلایه میشود،ناگهان مونوگام میشود Ùˆ Øاضر به تعویض معشوقش در عشق گروهی نیست Ùˆ به عشق بی پروا Ùˆ پرشرم عاشق Ùˆ معشوق در Ø®Ùا Ùˆ دور از انظار عمومی تن Ù…ÛŒ دهد. یا Øتی اگر بقول بخشی از مدرنهای اروپایی بخواهد، بازهم با معشوقش در سکس گروهی بماند،متوجه میشوی Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ دیوار نازکی میان خویش Ùˆ دیگران کشیده اند Ú©Ù‡ عرصه عشق آنهاست Ùˆ بخیال خودشان در این عرصه هیچکس دیگر وارد نمیشود. اما عمدتا زندگی بهای این دوتیکه کردن Ø±ÙˆØ Ùˆ جسم معشوق را Ùˆ میل Ú©Ù„Ú© زدن به زندگی را با جدایی یک معشوق Ùˆ Ùرار با یک پارتنر دیگر سکس گروهی به عرصه عشق خصوصی Ùˆ شکست عشق سابق Ù…ÛŒ دهد. کسی به زندگی نمی تواند Ú©Ù„Ú© بزند، زیرا Ú©Ù„Ú© زدن به زندگی به معنای Ú©Ù„Ú© زدن به خویش است Ùˆ هرکس بهای کارش را Ù…ÛŒ گیرد. از اینرو انسان سنتی با سرکوب شدید خواستها Ùˆ ناتوانی از تعالی بخشی Ùˆ جذب تمناهایش، خود را اخته Ùˆ سترون Ùˆ یا اسیر خوشی تهوع آور کاهن لجام گسیخته Ùˆ اسیر جنگ جاودانه اØساس گناه/وسوسه Ù…ÛŒ کند Ùˆ یا چون انسان مدرن با Ú©ÙˆÚ†Ú© کردن Ùˆ بیمار کردن شورهای بزرگ خویش Ùˆ ندیدن منطق Ùˆ خرد نهÙته در اØساسات Ùˆ جسم خویش، خود را ضعی٠و Ú©ÙˆÚ†Ú© Ùˆ دچار کسالت جاودانه Ù…ÛŒ کند. باری Øاصل ناتوانی از دست یابی به این ارتباط تثلیثی Ùˆ دگردیسی به مرد Ùˆ زن مدرن، اسارت Ùرهنگ ما در این ارتباط نارسیستی Ùˆ میل بلعیدن مدرنیت Ùˆ یا پسامدرنیت Ùˆ یا بلعیده شدن در اندیشه مدرن Ùˆ پسامدرن است Ú©Ù‡ از طر٠دیگر این رابطه نارسیستی مرید/مرادی Ùˆ Ø´ÛŒÙتگانه/متنÙرانه نمی گذارد این Ùرهنگ Ùˆ انسان سنتی دیگربار بالغ شود Ùˆ اینگونه اسیر رابطه نارسیستی کودکانه با تصویر Ùˆ نگاه مادر، پدر Ùˆ نگاه نو باقی Ù…ÛŒ ماند Ùˆ نمی تواند بسان سوژه Ùˆ جسم خندان به ارتباط تثلیثی Ùˆ با Ùاصله با این عناصر دست یابد Ùˆ آنها را در جهان سمبلیکش هضم Ùˆ جذب کند Ùˆ اینگونه به Ùردیت جسمی خویش Ùˆ Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه Ùˆ تمنای عشقی چندلایه خویش دست یابد. باری این تراژدی بار دیگر هم ضرورت عبور از این بØران Ùˆ ضرورت چیرگی نگاه نوی عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی را بر این نسل کاهنان لجام گسیخته Ùˆ نیز کاهنان اخلاقی ضد جنس نشان Ù…ÛŒ دهد Ùˆ هم همزمان خود این Øادثه بار دیگر بشیوه ای تراژیک نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ چرا این نسل لجام گسیخته، اینگونه دچار ناتوانی جنسی Ùˆ عشق Ùˆ ناتوانی از دست یابی به Ùردیت خویش Ùˆ Ù…Øکوم به اسارت جاودانه در رابطه نارسیستی با مراد خویش Ùˆ نگاه پدر جبار Ùˆ یا تصویر مادر عارÙانه خویشند Ùˆ به زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ تمنای چندلایه عاشقانه/اروتیکی دست نمی یابند Ùˆ مرتب خویش را اخته Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به خویش Ùˆ تمناهایشان تجاوز Ù…ÛŒ کنند Ùˆ چگونه این نسل رجاله ها Ùˆ راویان Ùˆ لکاته ها با کشتن شور زنانگی Ùˆ مردانگی Ùˆ Ùردیت خویش،خود را به پیرمرد خنزرپنزری تبدیل Ù…ÛŒ کنند Ùˆ به تکرار Ùاجعه جامعه ما Ú©Ù‡ همان هراس از جسم Ùˆ هراس از زن است، دست Ù…ÛŒ زنند. باری دوستان! با خنده عاشقانه Ùˆ خردمندانه مان Ùˆ با دگردیسیمان به زن Ùˆ مرد مدرن ایرانی Ùˆ چندلایه Ùˆ با دگردیسیمان به عاشق Ùˆ عار٠زمینی چندلایه Ùˆ مدرن به این تکرار خنده دار Ùˆ مسخره این تراژدی این نسل کاهنان اخلاقی Ùˆ این کاهنان لجام گسیخته Ùˆ تشنه پایان دهیم Ùˆ اصطبل اوژیاس درونمان Ùˆ Ùرهنگمان را پاک سازیم Ùˆ خالق جهانی نو شویم، خالق جهان عاشقان زمینی زن Ùˆ مرد Ùˆ بازی جاودانه Ùˆ پرتمنای عشق Ùˆ قدرت آنها بر روی این زمین زیبا. بیایید با وسوسه این نسل کاهنان لجام گسیخته به سوی چشیدن لذت زمینی Ùˆ تمنای چندلایه ما، با خنده Ùˆ لذت زمینیمان وسوسه شان کنیم، Ú©Ù‡ برای دست یابی به این لذت Ùˆ تمنای چندلایه زمینی به Ùردیت خویش Ùˆ عبور از این خوشی دردآور خویش دست زنند Ùˆ تراژدی واقعی Ùˆ ناتوانی جنسی Ùˆ روØÛŒ Ùˆ اختگی قرون متوالی خویش را در آینه های نقدهای ما ببینند Ùˆ از خویش Ùˆ خوشیهای تهوع آورشان به تنگ آیند Ùˆ خویش را Ùˆ این Ùرهنگ تشنه را بالا بیاورند. باری بگذارید به این نسل کاهنان لجام گسیخته، بازی پرشور Ùˆ عاشقانه زنان ومردان مدرن را یاد دهیم Ùˆ با خنده ای از روی آنها بپریم Ùˆ با خنده ای بر آنها چیره شویم Ùˆ رنسانس عشق،خرد Ùˆ قدرت خندان ایرانی را بیاÙرینیم Ùˆ با خنده Ùˆ وسوسه ÛŒ پرشورمان جهانی نو Ùˆ زیبا بیاÙرینیم. باری از این Øادثه درس خویش گیریم Ùˆ به این تراژدی پایان دهیم. وظیÙÙ‡ نسلهای ما دست یابی به این رنسانس جسم ایرانی، دست یابی به Ùردیت جنسیتی زنانه Ùˆ مردانه ØŒ دست یابی به تلÙیق Ùˆ جذب مدرنیت در جهان سمبلیک خویش Ùˆ دست یابی به مدرنیت ایرانی Ùˆ چیرگی بر این نسل کاهنان Ùˆ عارÙان اخلاقی Ùˆ کاهنان Ùˆ عارÙان لجام گسیخته Ùˆ ایجاد رنسانس عاشقان Ùˆ عارÙان زمینی Ùˆ چندلایه است. کار خویش به پایان رسانیم Ùˆ مانع تکرار تراژدیهای اینگونه شویم. در برابر ما غولان خندان زمینی Ùˆ در برابر قدرت خرد Ùˆ عشق زمینی Ùˆ لذت تمناهای چندلایه ما غولان زیبای زمینی ØŒ این لذت دردآور این کاهنان لجام گسیخته، نه قدرت برابری Ùˆ یا مقاومت دارد. پس با خنده عاشقانه Ùˆ قدرتمندمان، آنها Ùˆ جهانشان را بکشیم Ùˆ بر ایشان Ùˆ لذت دردآورشان چیره شویم Ùˆ وجودشان را غیرضروری Ùˆ چون خاطره ای تلخ از بØران سنت/مدرنیت ایرانی تبدیل سازیم. این جدل زیبا Ùˆ خندان Ùˆ این چیرگی پرشور Ùˆ عاشقانه وظیÙÙ‡ نسلهای ماست. کار خویش به پایان رسانیم.
https://www.sateer.persianblog.com/
سهراب نوشت