نکاتی چند در مورد شعر سپید کرستوÙر مارلو 1
نوشته تی . اس . الیوت
مترجم : آزاده دواچی
مقدمه مترجم
تی اس الیوت Ú©Ù‡ از شاعران به نام آمریکایی است در نقد زیر Ù…ÛŒ کوشد تا ویژگیهای برجسته شعر سپیدمارلو را روشن سازد . آنچه در نوشته زیر مشخص است ÙˆÛŒ تمایزهای زیادی را میان شکسپیر Ùˆ مارلو Ùˆ Øتی مارلو Ùˆ دیگر هم عصرانش قائل شده است.
ÙˆÛŒ معتقد است Ú©Ù‡ مارلو مبتکر نوع خاصی از شعر سپید Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تاریخ ادبیات انگلیس بدیع بوده Ùˆ متعلق به خود مارلو Ù…ÛŒ باشد. گرچه شکسپیر برای بسیار ÛŒ از ادیبان انگلیس یگانه نمایشنامه نویس است Ú©Ù‡ دیگران از او تأثیر پذیرÙته اند ØŒ اما الیوت دراین مقاله نشان داده Ú©Ù‡ غیر از شکسپیر کسان دیگری هم هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند Ùˆ باید مورد توجه قرار گیرند Ùˆ درواقع اینگونه بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ مارلو نویسنده Ùˆ شاعری مجزا بوده Ú©Ù‡ تØت تأثیر کسی عمل نکرده Ùˆ تنها بدعت خودش را در اشعارش به کار برده است . نقد زیر از مجومه نقدهای الیوت بر شعر Ùˆ نثر انتخاب شده است.
"مارلو خنجر خورد Ùˆ مرد درØالی Ú©Ù‡ سوگندش از خاطر نبرد"
منتقد عزیز آقای ای. سی سوینبرن2 این شاعر را اینگونه می بیند " مار لو پدر نمایشنامه های تراژدی انگلیس و خالق اشعار سپید انگلیس بود و همچنین معلم و راهنمای شکسپیر " .
در این جمله دو Ùرضیه اشتباه Ùˆ دو نتیجه گیری گمراه کننده وجود دارد. کید3 آنقدر لیاقت دارد Ú©Ù‡ به اندازه مارلو در صدر نام آوران قرار گیرد Ùˆ بعد از آن هم سوری 4 Ù…ÛŒ تواند به عنوان دومین مقام Ù…Ùتخر شود ØŒ Ùˆ شکسپیراز هیچ یک از پیشینیانش Ùˆ هم عصرانش راهنمایی نگرÙته Ùˆ از آنان چیزی نیاموخته است . در اینجا عقیده ای Ú©Ù‡ کمتر Ù…ÛŒ شود در آن تردید کرد این است Ú©Ù‡ مارلو تأثیر بسزایی در نمایشنامه نویسی پس از خودش گذاشته است ؛گرچه ÙˆÛŒ به اندازه کید نمایشنامه نویس مشهوری نبود ØŒ اما توانست Ù„ØÙ† ها Ùˆ سبکهای جدیدی را در شعر سپید بشناساند Ùˆ مرØله گسسته ای را آغاز کرد Ú©Ù‡ در نتیجه موسیقی شعر سپید را بسیار Ùراتر از شعر با قاÙیه ترسیم کرد، Ùˆ در واقع این چیزی است Ú©Ù‡ شکسپیر از او وام گرÙته است Ú©Ù‡ اغلب در شروع زیباست Ùˆ شکسپیر اگر چیز Ú©Ù… ارزش تری را نساخته باشد تنها به گونه ای متÙاوت عمل کرده است .
مقایسه تطببقی ساخت شعری انگلیس در زمانهای متÙاوت بخش گسترده ای از تاریخ نانوشته را تشکیل Ù…ÛŒ دهد . برای اینکه مطالعه شعر سپید به تنهایی امکان پذیر گردد، نیاز به ظاهر ساختن نتایجی دقیق Ùˆ موشکاÙانه Ù…ÛŒ باشد. من بر این باورم Ú©Ù‡ شعر سپید در دوران زندگی شکسپیر بسیار گسترش یاÙت Ú©Ù‡ از آن به عنوان ابزار هنر Øسی گوناگون Ùˆ ژرÙÛŒ بیشتر از هر زمان دیگر بیان Ù…ÛŒ شود، چرا Ú©Ù‡ از آن زمان به بعد پس از برپایی دیوار چینی های میلتون، شعر سپید نه تنها از سکون رنج Ù…ÛŒ برد بلکه دچار نوعی پس رÙت شده بود. شعر سپید تنی سون 5برای مثال نمونه کاملی از این Ùرم در شرایط خاص Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ناپخته تر ( نه اینکه پرداخت نشده باشد یا اینکه در Ùرمش کمتر به کمال رسیده باشد) از نیمی بیشتر از هم عصران شکسپیر بوده Ùˆ نا پخته تر است چرا Ú©Ù‡ توانایی کمتری در بیان اØساسات Ø´Ú¯Ùت انگیز Ùˆ موشکاÙانه Ùˆ پیچیده دارد.
هر نویسنده ای Ú©Ù‡ شعر سپیدی نوشته باشد ارزش Ù†Ú¯Ù‡ داشتن دارد؛ چرا Ú©Ù‡ نوع خاصی از موسیقی را به وجود آورده Ú©Ù‡ شعر خودش Ùˆ دیگر اشعار قادر به اظهار آن نیستنتد Ùˆ باید به خاطر داشته باشیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ وقت در مورد تأثیرات Ùˆ وام گیری از دیگری صØبت کنیم. شکسپیر جهانی است (اگر شما قبول دارید) چرا Ú©Ù‡ او بیشتر از هر کس دیگر از این آواها در شعرش استÙاده کرده است ØŒ اما همه آنها در Øد یک Ù†Ùر نیست یک آدم نمی تواند بیشتر از یک آدم باشد ØŒ اØتمالا شش شکسپیر در یک Ù„Øظه بوده اند بدون آنکه بر Øدود یکدیگر تعدی کنند Ø› Ùˆ Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ شکسپیر تقریبا تمامی اØساسات بشر را بیان کرده است ،اگر این گونه استنباط کنیم Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ چیز Ú©Ù…ÛŒ برای دیگران به جا گذاشته است، سوء تعبیری بنیادین از هنر Ùˆ هنرمند است Ø› سوء تعبیری Ú©Ù‡ Øتی اگر به صورت کاملا مشخص رد شود ممکن است منجر به غÙلت ما در تلاش برای کش٠ویژگیهای خاص شعری هم عصران شکسپیر شود. گسترش شعر سپید ممکن است به بررسی تولید صنعتی مهم قطران زغال سنگ مربوط شود. شعر مارلو یکی از مشتقات اولیه آن Ù…ÛŒ باشد ،اما دارای ویژگیهایی است Ú©Ù‡ درهیچ کدام از اشعار سپید تØلیلی Ùˆ هم نهادی Ú©Ù‡ بعد ها کش٠شد تکرار نشده است .
نقص Ùرم زمان شکسپیر Ùˆ مارلو نامی است در خور بسیار ÛŒ از نقصهایی Ú©Ù‡ شاید هیچ یک از آنها توسط همه نویسنگان به کار نرÙته باشد . Øداقل شایداینگونه بتوان خاطر نشان کرد Ú©Ù‡ علم بدیع مارلو از Ù„Øاظ خصوصیتی مانند علم بدیع شکسپیر نیست ØŒ هنر بیان مارلو از یک گزاÙÙ‡ گویی ساده Ùˆ زیبا یی تشکیل شده در Øالی Ú©Ù‡ شکسپیر بیشتر دارای نقص Ùرم است ØŒ یک نوع زیرکیی Ú©Ù‡ به منظور ØÙظ تØری٠تصاویر وبه جای متمرکز شدن بر تخیل ØŒ از هم Ù…ÛŒ پاشدوشاید تا اندازه ای مربوط به تأثیراتی باشد Ú©Ù‡ مارلو ا ز آن بی بهره مانده بود. بعدها این نتیجه به دست آمد Ú©Ù‡ نقص Ùرم مارلو تبدیل به یک Øسن شده است . Ùˆ اینگونه Ù…ÛŒ توان استنباط کرد Ú©Ù‡ این شاعر تند ایماژیست بسیاری از بهترین جزئیات شعری خود را شناخته ( تعدادی از یکی یا دو Ù†Ùر دیگر شاعران )ØŒ آنها را ØÙظ کرده Ùˆ بیشتر از یک بار به کاربرده است Ùˆ تقریبا به طور یکنواخت در Ø·ÛŒ مراØÙ„ÛŒ Ú©ÛŒÙیت آنها را بهبود بخشیده است .
کار ارزشمندی خواهد بود زمانی که تعدادی از این متون را مورد توجه قرار دهیم . چرا که آنها تا اندازه ای این نکته را روشن می سازند که برخلا٠نظر معمول مارلو هنرمندی آگاه و دقیق است . آقای جی ام روبرت سون6 وام گیری جالب مارلو از اسپنسر را نشان داده است :
مثل یک درخت بادام بربلندی نهاده شده است
به تنهایی روی بلندی سالینیوس7 سبز
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی پرشکوه Ú©Ù‡ با ظراÙت آراسته شده اند
Ú©Ù‡ با هر تکانی Ù‚ÙÙ„ شکنندشان Ù…ÛŒ لرزد
با Ù†Ùس Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در آسمان Ù…ÛŒ وزد
و در اینجا شعر مارلو را داریم:
مثل یک درخت بادام که بر بلندی نهاده شده است
بر بلندای سر به ÙÙ„Ú© کشیده Ùˆ آسمانی
بر روی سیلینوس همیشه سبز که به زیبایی آراسته شده است
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی Ú©Ù‡ از ابروان ایریسینا سÙید ترند
Ú©Ù‡ Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ های نرمشان با هر کس Ù…ÛŒ لرزند
با هر Ù†Ùسی Ú©ÙˆÚ†Ú© Ú©Ù‡ در میان بهشت وزیده Ù…ÛŒ شود
این رونمایی جالب است نه به خاطر اینکه تنها استعداد مارلو Ú©Ù‡ مانند بیشتر شاعران Ú©Ù‡ تا Øدودی ترکیبی است را نشان دهد؛ بلکه به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ سرنخهایی از تأثیرات شعر غنایی به خصوص آنچه Ú©Ù‡ در نمایشنامه تیمور لنگ به چشم Ù…ÛŒ خورد را به ما Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ این تأثیرات در دیگر نمایشنامه های ÙˆÛŒ Ùˆ در هیچ نمایشنامه دیگری دیده نمی شود. برای مثال در ستایش زنوکریت8 قسمت 2 پرده دوم Ù…ÛŒ گوید:
اکنون Ùرشته هار ا بر روی دیوراهای بهشت راه ببر
وقتی Ú©Ù‡ قراقلان را از روØهای جاودانت آگاه Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ
تا از زنوکریت مقدس پذیرایی کنید
این نتیجه جنبش ادبی مربوط به اسپنسر نیست اما تأثیر اسپنسر وجود دارد. اشعار سپید زیادی قبل از مارلو نبوده است اما Øضور پرقدر ت این چنین قالب شگر٠آهنگینی پیشتر هم Ùˆ جودداشته Ùˆ آمیزه ای از آنها نتایجی را پدید آوردند Ú©Ù‡ تکرار نشدنی است . گمان نمی کنم Ú©Ù‡ بتوان اینگونه Ùرض کرد Ú©Ù‡ پیله9 اینجا تأثیری داشته است . متنی Ú©Ù‡ از اسپنسر نقل شده است ØŒ نکته جالب دیگری هم دارد. Ù…ÛŒ توان اینگونه استنباط کرد Ú©Ù‡ خط چهارم :
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی سÙید تر از ابروهای اریسینا10
کار خود مارلو باشد . این خط رابا دیگر خطوط شعری مارلو مقایسه کنید :
پس به عشق من بنگرید Ú©Ù‡ بر ابروانش سایه Ù…ÛŒ اÙکند
(نمایشنامه تیمور لنگ )
مثل سایه های اهرام ثلاثه
(نمایشنامه تیمور لنگ11)
و آخرین و بهترین نمونه آن:
زیبایی بیشتر بر ابروان ظریÙشان سایه Ù…ÛŒ اندازد
Ùˆ بعد پیش بندهای سÙید ملکه عشق را در دست Ù…ÛŒ گیرند
(دکتر Ùاستس12 )
Ùˆ Øالا تمامی آن را با اسپنسر مقایسه Ù…ÛŒ کنیم:
زیر پلکهایش متانت بسیاری نشسته
Øتی در زیر سایه ابروهایش
متنی را Ú©Ù‡ آقای رابرت سون Ú¯Ùت اسپنسر در سه جای دیگر شخصا به کاربرده است. این شیوه بیان همیشگی مارلو ست . در طول نمایشنامه تیمور لنگ این نوع بیان به صورت تکنواختی به کار رÙته است مخصوصا کاربرد اسامی پرطنین در اینجا امری کاملا مشهود Ùˆ سهوی Ù…ÛŒ باشد (مثلا تکرار کلمه دریا Ùˆ دریاچه خزر با تأثیر آوایی مشابه ) موردی Ú©Ù‡ میلتون در پیروی از مارلو آن را انجام داد اما مارلو تنها خودش این ÙÙ† را بسط داده بود. دوباره:
زنوکیرت عاشق تر از عشق ژوپیتر 13
روشن تر از شهابی نقره ای
که بعدتر با این سطر برابری می کند :
زنو کریت دوست داشتنی ترین دوشیزه زمین
ظریÙتر از مروارید Ùˆ سنگهای قیمتی
یک سطر مارلو این پیروزی ÙاتØانه را دوباره به تصویر Ù…ÛŒ کشد :
Ùˆ همچون درÙØ´ سیاهی د ر اÙلاک Ù…ÛŒ نشیند (تمیور لنگ )
می شود
بینید ØŒ بینید کجا خون Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯Ø± اÙلاک جاری Ù…ÛŒ گردد
(دکتر Ùاستوس)
دستاورد ساختار منظم تیمور لنگ مشخصا دو نوع Ù…ÛŒ باشد Ø› مارلو با موسیقی شعر سپید آشنا Ù…ÛŒ شود Ùˆ یک نیروی Ù…Øرکی را به دست Ù…ÛŒ آورد تاطول جمله را نسبت به سطر بیشتر کند . جملات بلند ٠سریع Ú©Ù‡ از سطری به سطر دیگر Ù…ÛŒ روند مثل تک گویی های مشهور " طبیعت از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است" Ùˆ زیبایی چیست پس زنجمهایم را بگو " گریز مشخص شعر سپید را از ابیات دارای وزن نمایان Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از آن دسته دوبیتی ها یا بیشتر تن های ساده سوری Ú©Ù‡ تنیسون به آنها بازگشته بود نیز جدا Ù…ÛŒ شوند. اگر Ú©Ù‡ این دو تک گویی را با معاصران سرشناس مارلو مثل کید ،که اصلا شاعر انتقاد پذیری نبود، را مقایسه کنید ،متوجه اهمیت این نوآوری Ù…ÛŒ شوید.
یکی ایمن گاه را گرÙت Ùˆ به بیرون Ùرستاده شد
و در سوتس وارک هنگامی که از گرین ویچ عبور می کرد کشته شد
جایی Ú©Ù‡ لرد Ùرماندار اعظم غنوده بود
بلک ویل در Ùلاش روی صØنه سوخت
گرین در اوسبریج در کنت به دار آویخته شد
که واقعا در درجه پایین تری نسبت به این شعر قرار ندارد:
پس این چها ر کاشانه
در میان یک خانه با همند
و همینطور که سالها می گذشت
ماری مونسی دیگر گزید
اما درا تا Ù„Øظه مرگش ازدواج نکرد
در Ú¯Ùتگوی Ùاستوس ،مارلو Ùراتر رÙته ØŒ خطوط را متوق٠کرده تا به شورمندی آخرین تک گویی در نمایشنامه برسد Ùˆ Ù„ØÙ† Ù…Øاوره ای مهم Ùˆ جدیدی را در مکالمات Ùاستوس با شیطان گسترش داده است. روی نمایشنامه ادوارد دو 14 بیشتر کار شده است Ùˆ این مسئله در Ùضای Ú©Ù…ØŒ مطلوب تر است تا بتوان نکته ای چند را در مورد دو نمایشنامه Ú©Ù‡ هر یک از آنها به Ù†ØÙˆÛŒ سوء تعبیر شده اند Ùˆ یا دست Ú©Ù… گرÙته شده اند را نشان داد . این دو نمایشنامه یهود مالتا15 Ùˆ دیدو16 ملکه سرزمین کارتاژ Ù…ÛŒ باشند . اولین چیزی Ú©Ù‡ همیشه در مورد این دو نمایشنامه Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شده است این بوده Ú©Ù‡ پایان Ùˆ Øتی دو پرده آخر مناسب سه نمایشنامه اولی نمی باشند . اگر کسی یهود مالتا را نه به عنوان تراژدی یا تراژدی انتقام بلکه به عنوان نمایشنامه طنزی در نظر بگیرد در این صورت Ù…Øاسبه هر نمایش قابل درک Ù…ÛŒ شود Ø› Ùˆ اگر ما با گوشی دقیق به تصنی٠شعری این نمایشنامه در صØنه Øاضر شویم در Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ مارلو این Ù„ØÙ† را گسترش داده تا با این نمایشنامه کمدی متناسب شود Ùˆ Øتی شاید این نوع Ù„ØÙ† Ú¯Ùتاری مؤثرترین Ùˆ کامل ترین نوع آن باشد. من Ú¯Ùتم نمایشنامه کمدی اما با توجه به خصلت زمان ما این نام به اشتباه به کار برده شده است ØŒ این نمایشنامه های کمدی به سبک انگلیس قدیم بود Ú©Ù‡ به قطعا واقعی بودند Ùˆ Øتی به صورتی گستاخانه Ù„Øنشان کمدی بود Ø› شوخ طبعی Ú©Ù‡ Ù†Ùس های آخرش را بر نبوغ رو به زوال کسانی مثل دیکنز صر٠کرد. Ùˆ این نوع از نمایشنامه هیچ Ùˆ جه مشترکی با جی. ام. بری17 Ùˆ کاپیتان بایرنس Ùادر18 یا پانچ ندارد . Ù„ØÙ† این نمایشنامه از نوع بسیار واقعی (اما متÙاوت ) نمایشنامه هایی چون والپانی19Ù…ÛŒ باشد.
ابتدا از این تمایلات خالی شو
Ø´Ùقت ØŒ عشق ØŒ امید واهی Ùˆ ترسی بی اشتیاق
به سوی هیچ Øرکت Ú©Ù† ØŒ اÙسوس نخور
همانطور که من در شب به دوردستها می روم
و مردم بیمار را که در کنار دیوارها می نالند می کشم
گاهی به اطرا٠می روم و چشمه های آب را مسموم می کنم
Ùˆ آخرین کلمات باربارا این تقلید Ø´Ú¯Ùت انگیز را کامل Ù…ÛŒ کند :
اما اکنون نهایت گرما یت را آغاز کن
تا با دردی شدید Ùˆ تØمل ناپذیرم در تنگنایم گذاری
بمیر زندگی! Ø±ÙˆØ Ø¨Ù‡ پرواز در Ø¢ ØŒ Ù†Ùرین بر آمالشان Ùˆ بمیر
این چیزی است Ú©Ù‡ شکسپیر نتوانست انجام دهد Ùˆ درک کند . نمایشنامه دیدو به نظر نماشنامه ای است Ú©Ù‡ شتابزده نوشته شده است شاید به خاطر اینکه قرار بود همراه با شعر اینه اید20 درØضورشکسپیر انجام Ù…ÛŒ شد. اما Øتی در این نمایشنامه هم پیشرÙتی مشاهده Ù…ÛŒ شود. ØªÙˆØ¶ÛŒØ ÙˆØ§Ù‚Ø¹Ù‡ غارت تروی در Ùرم جدیدتر مارلو نشان داده Ù…ÛŒ شود این Ùرم Ú©Ù‡ همیشه بر روی بخشی از وام گیری در زمان مقتضی تأکید دارد .
سربازان یونانی خسته از جنگ ده ساله
Ùریاد زدن را آغاز کردند " بگذارید به کشتیهایمان برگردیم
تروی شکست ناپذیر است ؛ چرا اینجا ایستاده ایم ؟
از این طریق اردوگاه را به نزدیک دیوارها آوردند
و از طریق شکا٠میان دیوار به خیابانها گام نهادند
جایی Ú©Ù‡ دیگر سربازان را دیدند ÙˆÙریاد برآوردند بکشید بکشید
و بعد ازاو گروه مورمدان21آمدند
با گلوله هایی از آتش سهمگین بر دستهای خون آلودشان
سرانجام سربازان از پاشنه هاش او را می کشیدند
Ùˆ او را در Ùضایی خالی آویزان کردند
کاساندرا22را دیدیم Ú©Ù‡ در خیابانها به سختی را Ù‡ Ù…ÛŒ رÙت
این ورجیل23 یا شکسپیر نیست خود مارلو است . هرکس با مقایسه Ú©Ù„ این مکالمه با تمامی سخنان رؤیای کلارنس24در ریچارد 253 به بینش Ù…Øدودی نسبت به تÙاوت میان مارلو Ùˆ شکسپیر خواهد رسید:
انتقام این سوگند شکنی چیست ؟
آیا سلطنت سیاه کلارنس خطا کار را می تواند بپذیرد ؟
اینجا از سویی دیگر سبکی است Ú©Ù‡ Ùرم مارلو نمی تواند از عهده آن برآید ØŒ عبارت دارای ایجاز است Ú©Ù‡ اغلب کلاسیک است Ùˆ قطعا منسوب به دانته Ù…ÛŒ باشد . دوباره مانند اغلب نمایشنامه نویسان دوارن الیزابت در نمایشنامه مارلو سطرهایی وجود دارد Ùˆ در کنار آن بسیاری از سطرهایی است Ú©Ù‡ شکسپیر از آن اقتباس کرده است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند توسط هر کدام از این دو نوشته شود:
اگر تو اینجا بمانی
به بازوانم درآی ، آغوشم برای تو گشوده گشوده است
واگر نه از من روی گردان و من هم از تو روی می گردانم
هرچند که تو قلبی داری که با من بدرود گوید
و من قدرت ماندن نزد تو را ندارم.
اما مسیر تصنی٠شعری مارلو ممکن است Ú©Ù‡ جابجا شود Ú©Ù‡ قطعا مخال٠Ùرم شکسپیری Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بیشتر متمایل به شعری پرشور Ùˆ جدی Ùˆ بی چون وچراست Ú©Ù‡ مثل بسیاری از نقاشان Ùˆ مجسمه سازان تأثیراتش را از چیز دیگری به دست آورده تا اینکه تأثیری مقلدانه باشد.
پانویس ها
1- کریستوÙر مارلو (Christopher Marlow ) : نمایشنامه نویس ØŒ شاعر Ùˆ مترجم انگلیسی دوران الیزابت است . ÙˆÛŒ از مهمترین تراژدی نویسان این دوره Ùˆ نردیک به شکسپیر بود . مارلو از تأثیر گذاران شعر سپید در انگلیس بود Ú©Ù‡ در جوانی به قتل رسید.
2- آلجرنون چارلز سوینبرن (Algernon Charles Swinburne) : شاعر انگیسی که از جنجالی ترین شاعران زمان خودش بود.
3- توماس کید (Thomas Kyd): از نمایشنامه نویسان به نام دوران الیزابت بود که تأثیر مهمی بر نمایشنامه نویسان این دوره گذاشت وی هم دوره مارلو بود .
4- اØتمالا منظور تی اس الیوت نمایشنامه نویس اهل سوری Ù…ÛŒ باشد (Surrey) Ú©Ù‡ نام شهری است در انگلیس . دراینجا تی اس الیوت منظورش توماس میدلتون Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ از نمایشنامه نویسان هم عصر با مارلو بود.
5- آلÙرد تنیسون Ú©Ù‡ Ù…Ùتخر به مقام ملک الشعرای انگلیس شد ÙˆÛŒ از شاعران معرو٠انگلیس Ù…ÛŒ باشد.
6- جی . ام . رابرتسون (1857-1933-John Mackinnon Robertson) روزنامه نگار Ùعال Ùˆ از طرÙداران ÙلسÙÙ‡ عقل گرایی Ùˆ دنیا گرای بود Ú©Ù‡ از اعضای آزادی خواه مجلس انگلیس بود.
7- سالینیوش (Selinunte) : منطقه باستانی یونان Ú©Ù‡ در سواØÙ„ جنوبی مدیترانه Ùˆ در شهر سیسیل واقع شده است .
8- زنوکریت (Zenocrate ) شخصیت نمایشنامه تیمور لنگ نوشته کرستوÙر مارلو Ùˆ دختر پادشله مصر
9- پیله (George Peele) : جورج پیله از نمایشنامه نویسان مشهور انگلیسی معاصر شکسپیر بود .
10- اریسینا ( Erycina ) : از خدایان یونان باستان
11- نمایشنامه تیمور لنگ ( Tamburlain ) نوشته کرسیتوÙر مارلو
12- 1Ùاستس ( Faustus) از شخصیتهای نمایشنامه تیمور لنگ
13- ژوپیتر (Jove ) اÙسانه یونان به نام ژوپیتر خوانده Ù…ÛŒ شود
14- ادوارد دو ( Edward II) : نمایشنامه اثر کریستوÙر مارلو
15- یهود مالتا (Jew of Malta) : نمایشنامه نوشته مارلو
16- دیدو ملکه کارتاژ (Dido Queen of Carthage) : نمایشنامه کوتاه نوشته مارلو
17- جی ام بری (Sir James Matthew Barrie) : نمایشنامه نویس و نویسنده اسکاتلندی
18- بروس بیرنس Ùادر (Bruce Bairnsfathe ): کارتون نویس Ùˆ Ùکاهی نویس متولد بریتیش ایندیا
19- والپانی (Volpone) نمایشنامه کمدی نوشته بن جانسون
20- انه‌اید(Aeneid) : منظومه‌ای‌ست Øماسی در دوازده جلد Ú©Ù‡ ویرژیل شاعر روم باستان آن را در سدهٔ یکم پیش از میلاد سروده‌است.
21- مورمدان ( Myrmidons ) : اسطوره یونان هریک ازدلیرلنی Ú©Ù‡ درجنگ تروی زیر Ùرمان آشیل Ù…ÛŒ جنگیدند
22- کاساندرا (Cassandra) : اسطوره یونان دختر پادشاه تروی
23- ویرجیل (Virgil ): Øماسه سرای رومی
24- کلارنس (Clarence)
25- ریچارد سه (Richard III) نمایشنامه ای تاریخی نوشته شگسپیر
مترجم : آزاده دواچی
مقدمه مترجم
تی اس الیوت Ú©Ù‡ از شاعران به نام آمریکایی است در نقد زیر Ù…ÛŒ کوشد تا ویژگیهای برجسته شعر سپیدمارلو را روشن سازد . آنچه در نوشته زیر مشخص است ÙˆÛŒ تمایزهای زیادی را میان شکسپیر Ùˆ مارلو Ùˆ Øتی مارلو Ùˆ دیگر هم عصرانش قائل شده است.
ÙˆÛŒ معتقد است Ú©Ù‡ مارلو مبتکر نوع خاصی از شعر سپید Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ در تاریخ ادبیات انگلیس بدیع بوده Ùˆ متعلق به خود مارلو Ù…ÛŒ باشد. گرچه شکسپیر برای بسیار ÛŒ از ادیبان انگلیس یگانه نمایشنامه نویس است Ú©Ù‡ دیگران از او تأثیر پذیرÙته اند ØŒ اما الیوت دراین مقاله نشان داده Ú©Ù‡ غیر از شکسپیر کسان دیگری هم هستند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توانند Ùˆ باید مورد توجه قرار گیرند Ùˆ درواقع اینگونه بیان Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ مارلو نویسنده Ùˆ شاعری مجزا بوده Ú©Ù‡ تØت تأثیر کسی عمل نکرده Ùˆ تنها بدعت خودش را در اشعارش به کار برده است . نقد زیر از مجومه نقدهای الیوت بر شعر Ùˆ نثر انتخاب شده است.
"مارلو خنجر خورد Ùˆ مرد درØالی Ú©Ù‡ سوگندش از خاطر نبرد"
منتقد عزیز آقای ای. سی سوینبرن2 این شاعر را اینگونه می بیند " مار لو پدر نمایشنامه های تراژدی انگلیس و خالق اشعار سپید انگلیس بود و همچنین معلم و راهنمای شکسپیر " .
در این جمله دو Ùرضیه اشتباه Ùˆ دو نتیجه گیری گمراه کننده وجود دارد. کید3 آنقدر لیاقت دارد Ú©Ù‡ به اندازه مارلو در صدر نام آوران قرار گیرد Ùˆ بعد از آن هم سوری 4 Ù…ÛŒ تواند به عنوان دومین مقام Ù…Ùتخر شود ØŒ Ùˆ شکسپیراز هیچ یک از پیشینیانش Ùˆ هم عصرانش راهنمایی نگرÙته Ùˆ از آنان چیزی نیاموخته است . در اینجا عقیده ای Ú©Ù‡ کمتر Ù…ÛŒ شود در آن تردید کرد این است Ú©Ù‡ مارلو تأثیر بسزایی در نمایشنامه نویسی پس از خودش گذاشته است ؛گرچه ÙˆÛŒ به اندازه کید نمایشنامه نویس مشهوری نبود ØŒ اما توانست Ù„ØÙ† ها Ùˆ سبکهای جدیدی را در شعر سپید بشناساند Ùˆ مرØله گسسته ای را آغاز کرد Ú©Ù‡ در نتیجه موسیقی شعر سپید را بسیار Ùراتر از شعر با قاÙیه ترسیم کرد، Ùˆ در واقع این چیزی است Ú©Ù‡ شکسپیر از او وام گرÙته است Ú©Ù‡ اغلب در شروع زیباست Ùˆ شکسپیر اگر چیز Ú©Ù… ارزش تری را نساخته باشد تنها به گونه ای متÙاوت عمل کرده است .
مقایسه تطببقی ساخت شعری انگلیس در زمانهای متÙاوت بخش گسترده ای از تاریخ نانوشته را تشکیل Ù…ÛŒ دهد . برای اینکه مطالعه شعر سپید به تنهایی امکان پذیر گردد، نیاز به ظاهر ساختن نتایجی دقیق Ùˆ موشکاÙانه Ù…ÛŒ باشد. من بر این باورم Ú©Ù‡ شعر سپید در دوران زندگی شکسپیر بسیار گسترش یاÙت Ú©Ù‡ از آن به عنوان ابزار هنر Øسی گوناگون Ùˆ ژرÙÛŒ بیشتر از هر زمان دیگر بیان Ù…ÛŒ شود، چرا Ú©Ù‡ از آن زمان به بعد پس از برپایی دیوار چینی های میلتون، شعر سپید نه تنها از سکون رنج Ù…ÛŒ برد بلکه دچار نوعی پس رÙت شده بود. شعر سپید تنی سون 5برای مثال نمونه کاملی از این Ùرم در شرایط خاص Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ ناپخته تر ( نه اینکه پرداخت نشده باشد یا اینکه در Ùرمش کمتر به کمال رسیده باشد) از نیمی بیشتر از هم عصران شکسپیر بوده Ùˆ نا پخته تر است چرا Ú©Ù‡ توانایی کمتری در بیان اØساسات Ø´Ú¯Ùت انگیز Ùˆ موشکاÙانه Ùˆ پیچیده دارد.
هر نویسنده ای Ú©Ù‡ شعر سپیدی نوشته باشد ارزش Ù†Ú¯Ù‡ داشتن دارد؛ چرا Ú©Ù‡ نوع خاصی از موسیقی را به وجود آورده Ú©Ù‡ شعر خودش Ùˆ دیگر اشعار قادر به اظهار آن نیستنتد Ùˆ باید به خاطر داشته باشیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ وقت در مورد تأثیرات Ùˆ وام گیری از دیگری صØبت کنیم. شکسپیر جهانی است (اگر شما قبول دارید) چرا Ú©Ù‡ او بیشتر از هر کس دیگر از این آواها در شعرش استÙاده کرده است ØŒ اما همه آنها در Øد یک Ù†Ùر نیست یک آدم نمی تواند بیشتر از یک آدم باشد ØŒ اØتمالا شش شکسپیر در یک Ù„Øظه بوده اند بدون آنکه بر Øدود یکدیگر تعدی کنند Ø› Ùˆ Ù…ÛŒ توان Ú¯Ùت Ú©Ù‡ شکسپیر تقریبا تمامی اØساسات بشر را بیان کرده است ،اگر این گونه استنباط کنیم Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ چیز Ú©Ù…ÛŒ برای دیگران به جا گذاشته است، سوء تعبیری بنیادین از هنر Ùˆ هنرمند است Ø› سوء تعبیری Ú©Ù‡ Øتی اگر به صورت کاملا مشخص رد شود ممکن است منجر به غÙلت ما در تلاش برای کش٠ویژگیهای خاص شعری هم عصران شکسپیر شود. گسترش شعر سپید ممکن است به بررسی تولید صنعتی مهم قطران زغال سنگ مربوط شود. شعر مارلو یکی از مشتقات اولیه آن Ù…ÛŒ باشد ،اما دارای ویژگیهایی است Ú©Ù‡ درهیچ کدام از اشعار سپید تØلیلی Ùˆ هم نهادی Ú©Ù‡ بعد ها کش٠شد تکرار نشده است .
نقص Ùرم زمان شکسپیر Ùˆ مارلو نامی است در خور بسیار ÛŒ از نقصهایی Ú©Ù‡ شاید هیچ یک از آنها توسط همه نویسنگان به کار نرÙته باشد . Øداقل شایداینگونه بتوان خاطر نشان کرد Ú©Ù‡ علم بدیع مارلو از Ù„Øاظ خصوصیتی مانند علم بدیع شکسپیر نیست ØŒ هنر بیان مارلو از یک گزاÙÙ‡ گویی ساده Ùˆ زیبا یی تشکیل شده در Øالی Ú©Ù‡ شکسپیر بیشتر دارای نقص Ùرم است ØŒ یک نوع زیرکیی Ú©Ù‡ به منظور ØÙظ تØری٠تصاویر وبه جای متمرکز شدن بر تخیل ØŒ از هم Ù…ÛŒ پاشدوشاید تا اندازه ای مربوط به تأثیراتی باشد Ú©Ù‡ مارلو ا ز آن بی بهره مانده بود. بعدها این نتیجه به دست آمد Ú©Ù‡ نقص Ùرم مارلو تبدیل به یک Øسن شده است . Ùˆ اینگونه Ù…ÛŒ توان استنباط کرد Ú©Ù‡ این شاعر تند ایماژیست بسیاری از بهترین جزئیات شعری خود را شناخته ( تعدادی از یکی یا دو Ù†Ùر دیگر شاعران )ØŒ آنها را ØÙظ کرده Ùˆ بیشتر از یک بار به کاربرده است Ùˆ تقریبا به طور یکنواخت در Ø·ÛŒ مراØÙ„ÛŒ Ú©ÛŒÙیت آنها را بهبود بخشیده است .
کار ارزشمندی خواهد بود زمانی که تعدادی از این متون را مورد توجه قرار دهیم . چرا که آنها تا اندازه ای این نکته را روشن می سازند که برخلا٠نظر معمول مارلو هنرمندی آگاه و دقیق است . آقای جی ام روبرت سون6 وام گیری جالب مارلو از اسپنسر را نشان داده است :
مثل یک درخت بادام بربلندی نهاده شده است
به تنهایی روی بلندی سالینیوس7 سبز
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی پرشکوه Ú©Ù‡ با ظراÙت آراسته شده اند
Ú©Ù‡ با هر تکانی Ù‚ÙÙ„ شکنندشان Ù…ÛŒ لرزد
با Ù†Ùس Ú©ÙˆÚ†Ú©ÛŒ Ú©Ù‡ در آسمان Ù…ÛŒ وزد
و در اینجا شعر مارلو را داریم:
مثل یک درخت بادام که بر بلندی نهاده شده است
بر بلندای سر به ÙÙ„Ú© کشیده Ùˆ آسمانی
بر روی سیلینوس همیشه سبز که به زیبایی آراسته شده است
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی Ú©Ù‡ از ابروان ایریسینا سÙید ترند
Ú©Ù‡ Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ های نرمشان با هر کس Ù…ÛŒ لرزند
با هر Ù†Ùسی Ú©ÙˆÚ†Ú© Ú©Ù‡ در میان بهشت وزیده Ù…ÛŒ شود
این رونمایی جالب است نه به خاطر اینکه تنها استعداد مارلو Ú©Ù‡ مانند بیشتر شاعران Ú©Ù‡ تا Øدودی ترکیبی است را نشان دهد؛ بلکه به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ سرنخهایی از تأثیرات شعر غنایی به خصوص آنچه Ú©Ù‡ در نمایشنامه تیمور لنگ به چشم Ù…ÛŒ خورد را به ما Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ این تأثیرات در دیگر نمایشنامه های ÙˆÛŒ Ùˆ در هیچ نمایشنامه دیگری دیده نمی شود. برای مثال در ستایش زنوکریت8 قسمت 2 پرده دوم Ù…ÛŒ گوید:
اکنون Ùرشته هار ا بر روی دیوراهای بهشت راه ببر
وقتی Ú©Ù‡ قراقلان را از روØهای جاودانت آگاه Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ
تا از زنوکریت مقدس پذیرایی کنید
این نتیجه جنبش ادبی مربوط به اسپنسر نیست اما تأثیر اسپنسر وجود دارد. اشعار سپید زیادی قبل از مارلو نبوده است اما Øضور پرقدر ت این چنین قالب شگر٠آهنگینی پیشتر هم Ùˆ جودداشته Ùˆ آمیزه ای از آنها نتایجی را پدید آوردند Ú©Ù‡ تکرار نشدنی است . گمان نمی کنم Ú©Ù‡ بتوان اینگونه Ùرض کرد Ú©Ù‡ پیله9 اینجا تأثیری داشته است . متنی Ú©Ù‡ از اسپنسر نقل شده است ØŒ نکته جالب دیگری هم دارد. Ù…ÛŒ توان اینگونه استنباط کرد Ú©Ù‡ خط چهارم :
با Ø´Ú©ÙˆÙÙ‡ هایی سÙید تر از ابروهای اریسینا10
کار خود مارلو باشد . این خط رابا دیگر خطوط شعری مارلو مقایسه کنید :
پس به عشق من بنگرید Ú©Ù‡ بر ابروانش سایه Ù…ÛŒ اÙکند
(نمایشنامه تیمور لنگ )
مثل سایه های اهرام ثلاثه
(نمایشنامه تیمور لنگ11)
و آخرین و بهترین نمونه آن:
زیبایی بیشتر بر ابروان ظریÙشان سایه Ù…ÛŒ اندازد
Ùˆ بعد پیش بندهای سÙید ملکه عشق را در دست Ù…ÛŒ گیرند
(دکتر Ùاستس12 )
Ùˆ Øالا تمامی آن را با اسپنسر مقایسه Ù…ÛŒ کنیم:
زیر پلکهایش متانت بسیاری نشسته
Øتی در زیر سایه ابروهایش
متنی را Ú©Ù‡ آقای رابرت سون Ú¯Ùت اسپنسر در سه جای دیگر شخصا به کاربرده است. این شیوه بیان همیشگی مارلو ست . در طول نمایشنامه تیمور لنگ این نوع بیان به صورت تکنواختی به کار رÙته است مخصوصا کاربرد اسامی پرطنین در اینجا امری کاملا مشهود Ùˆ سهوی Ù…ÛŒ باشد (مثلا تکرار کلمه دریا Ùˆ دریاچه خزر با تأثیر آوایی مشابه ) موردی Ú©Ù‡ میلتون در پیروی از مارلو آن را انجام داد اما مارلو تنها خودش این ÙÙ† را بسط داده بود. دوباره:
زنوکیرت عاشق تر از عشق ژوپیتر 13
روشن تر از شهابی نقره ای
که بعدتر با این سطر برابری می کند :
زنو کریت دوست داشتنی ترین دوشیزه زمین
ظریÙتر از مروارید Ùˆ سنگهای قیمتی
یک سطر مارلو این پیروزی ÙاتØانه را دوباره به تصویر Ù…ÛŒ کشد :
Ùˆ همچون درÙØ´ سیاهی د ر اÙلاک Ù…ÛŒ نشیند (تمیور لنگ )
می شود
بینید ØŒ بینید کجا خون Ù…Ø³ÛŒØ Ø¯Ø± اÙلاک جاری Ù…ÛŒ گردد
(دکتر Ùاستوس)
دستاورد ساختار منظم تیمور لنگ مشخصا دو نوع Ù…ÛŒ باشد Ø› مارلو با موسیقی شعر سپید آشنا Ù…ÛŒ شود Ùˆ یک نیروی Ù…Øرکی را به دست Ù…ÛŒ آورد تاطول جمله را نسبت به سطر بیشتر کند . جملات بلند ٠سریع Ú©Ù‡ از سطری به سطر دیگر Ù…ÛŒ روند مثل تک گویی های مشهور " طبیعت از چهار عنصر اصلی تشکیل شده است" Ùˆ زیبایی چیست پس زنجمهایم را بگو " گریز مشخص شعر سپید را از ابیات دارای وزن نمایان Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از آن دسته دوبیتی ها یا بیشتر تن های ساده سوری Ú©Ù‡ تنیسون به آنها بازگشته بود نیز جدا Ù…ÛŒ شوند. اگر Ú©Ù‡ این دو تک گویی را با معاصران سرشناس مارلو مثل کید ،که اصلا شاعر انتقاد پذیری نبود، را مقایسه کنید ،متوجه اهمیت این نوآوری Ù…ÛŒ شوید.
یکی ایمن گاه را گرÙت Ùˆ به بیرون Ùرستاده شد
و در سوتس وارک هنگامی که از گرین ویچ عبور می کرد کشته شد
جایی Ú©Ù‡ لرد Ùرماندار اعظم غنوده بود
بلک ویل در Ùلاش روی صØنه سوخت
گرین در اوسبریج در کنت به دار آویخته شد
که واقعا در درجه پایین تری نسبت به این شعر قرار ندارد:
پس این چها ر کاشانه
در میان یک خانه با همند
و همینطور که سالها می گذشت
ماری مونسی دیگر گزید
اما درا تا Ù„Øظه مرگش ازدواج نکرد
در Ú¯Ùتگوی Ùاستوس ،مارلو Ùراتر رÙته ØŒ خطوط را متوق٠کرده تا به شورمندی آخرین تک گویی در نمایشنامه برسد Ùˆ Ù„ØÙ† Ù…Øاوره ای مهم Ùˆ جدیدی را در مکالمات Ùاستوس با شیطان گسترش داده است. روی نمایشنامه ادوارد دو 14 بیشتر کار شده است Ùˆ این مسئله در Ùضای Ú©Ù…ØŒ مطلوب تر است تا بتوان نکته ای چند را در مورد دو نمایشنامه Ú©Ù‡ هر یک از آنها به Ù†ØÙˆÛŒ سوء تعبیر شده اند Ùˆ یا دست Ú©Ù… گرÙته شده اند را نشان داد . این دو نمایشنامه یهود مالتا15 Ùˆ دیدو16 ملکه سرزمین کارتاژ Ù…ÛŒ باشند . اولین چیزی Ú©Ù‡ همیشه در مورد این دو نمایشنامه Ú¯Ùته Ù…ÛŒ شده است این بوده Ú©Ù‡ پایان Ùˆ Øتی دو پرده آخر مناسب سه نمایشنامه اولی نمی باشند . اگر کسی یهود مالتا را نه به عنوان تراژدی یا تراژدی انتقام بلکه به عنوان نمایشنامه طنزی در نظر بگیرد در این صورت Ù…Øاسبه هر نمایش قابل درک Ù…ÛŒ شود Ø› Ùˆ اگر ما با گوشی دقیق به تصنی٠شعری این نمایشنامه در صØنه Øاضر شویم در Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ مارلو این Ù„ØÙ† را گسترش داده تا با این نمایشنامه کمدی متناسب شود Ùˆ Øتی شاید این نوع Ù„ØÙ† Ú¯Ùتاری مؤثرترین Ùˆ کامل ترین نوع آن باشد. من Ú¯Ùتم نمایشنامه کمدی اما با توجه به خصلت زمان ما این نام به اشتباه به کار برده شده است ØŒ این نمایشنامه های کمدی به سبک انگلیس قدیم بود Ú©Ù‡ به قطعا واقعی بودند Ùˆ Øتی به صورتی گستاخانه Ù„Øنشان کمدی بود Ø› شوخ طبعی Ú©Ù‡ Ù†Ùس های آخرش را بر نبوغ رو به زوال کسانی مثل دیکنز صر٠کرد. Ùˆ این نوع از نمایشنامه هیچ Ùˆ جه مشترکی با جی. ام. بری17 Ùˆ کاپیتان بایرنس Ùادر18 یا پانچ ندارد . Ù„ØÙ† این نمایشنامه از نوع بسیار واقعی (اما متÙاوت ) نمایشنامه هایی چون والپانی19Ù…ÛŒ باشد.
ابتدا از این تمایلات خالی شو
Ø´Ùقت ØŒ عشق ØŒ امید واهی Ùˆ ترسی بی اشتیاق
به سوی هیچ Øرکت Ú©Ù† ØŒ اÙسوس نخور
همانطور که من در شب به دوردستها می روم
و مردم بیمار را که در کنار دیوارها می نالند می کشم
گاهی به اطرا٠می روم و چشمه های آب را مسموم می کنم
Ùˆ آخرین کلمات باربارا این تقلید Ø´Ú¯Ùت انگیز را کامل Ù…ÛŒ کند :
اما اکنون نهایت گرما یت را آغاز کن
تا با دردی شدید Ùˆ تØمل ناپذیرم در تنگنایم گذاری
بمیر زندگی! Ø±ÙˆØ Ø¨Ù‡ پرواز در Ø¢ ØŒ Ù†Ùرین بر آمالشان Ùˆ بمیر
این چیزی است Ú©Ù‡ شکسپیر نتوانست انجام دهد Ùˆ درک کند . نمایشنامه دیدو به نظر نماشنامه ای است Ú©Ù‡ شتابزده نوشته شده است شاید به خاطر اینکه قرار بود همراه با شعر اینه اید20 درØضورشکسپیر انجام Ù…ÛŒ شد. اما Øتی در این نمایشنامه هم پیشرÙتی مشاهده Ù…ÛŒ شود. ØªÙˆØ¶ÛŒØ ÙˆØ§Ù‚Ø¹Ù‡ غارت تروی در Ùرم جدیدتر مارلو نشان داده Ù…ÛŒ شود این Ùرم Ú©Ù‡ همیشه بر روی بخشی از وام گیری در زمان مقتضی تأکید دارد .
سربازان یونانی خسته از جنگ ده ساله
Ùریاد زدن را آغاز کردند " بگذارید به کشتیهایمان برگردیم
تروی شکست ناپذیر است ؛ چرا اینجا ایستاده ایم ؟
از این طریق اردوگاه را به نزدیک دیوارها آوردند
و از طریق شکا٠میان دیوار به خیابانها گام نهادند
جایی Ú©Ù‡ دیگر سربازان را دیدند ÙˆÙریاد برآوردند بکشید بکشید
و بعد ازاو گروه مورمدان21آمدند
با گلوله هایی از آتش سهمگین بر دستهای خون آلودشان
سرانجام سربازان از پاشنه هاش او را می کشیدند
Ùˆ او را در Ùضایی خالی آویزان کردند
کاساندرا22را دیدیم Ú©Ù‡ در خیابانها به سختی را Ù‡ Ù…ÛŒ رÙت
این ورجیل23 یا شکسپیر نیست خود مارلو است . هرکس با مقایسه Ú©Ù„ این مکالمه با تمامی سخنان رؤیای کلارنس24در ریچارد 253 به بینش Ù…Øدودی نسبت به تÙاوت میان مارلو Ùˆ شکسپیر خواهد رسید:
انتقام این سوگند شکنی چیست ؟
آیا سلطنت سیاه کلارنس خطا کار را می تواند بپذیرد ؟
اینجا از سویی دیگر سبکی است Ú©Ù‡ Ùرم مارلو نمی تواند از عهده آن برآید ØŒ عبارت دارای ایجاز است Ú©Ù‡ اغلب کلاسیک است Ùˆ قطعا منسوب به دانته Ù…ÛŒ باشد . دوباره مانند اغلب نمایشنامه نویسان دوارن الیزابت در نمایشنامه مارلو سطرهایی وجود دارد Ùˆ در کنار آن بسیاری از سطرهایی است Ú©Ù‡ شکسپیر از آن اقتباس کرده است Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند توسط هر کدام از این دو نوشته شود:
اگر تو اینجا بمانی
به بازوانم درآی ، آغوشم برای تو گشوده گشوده است
واگر نه از من روی گردان و من هم از تو روی می گردانم
هرچند که تو قلبی داری که با من بدرود گوید
و من قدرت ماندن نزد تو را ندارم.
اما مسیر تصنی٠شعری مارلو ممکن است Ú©Ù‡ جابجا شود Ú©Ù‡ قطعا مخال٠Ùرم شکسپیری Ù…ÛŒ باشد Ùˆ بیشتر متمایل به شعری پرشور Ùˆ جدی Ùˆ بی چون وچراست Ú©Ù‡ مثل بسیاری از نقاشان Ùˆ مجسمه سازان تأثیراتش را از چیز دیگری به دست آورده تا اینکه تأثیری مقلدانه باشد.
پانویس ها
1- کریستوÙر مارلو (Christopher Marlow ) : نمایشنامه نویس ØŒ شاعر Ùˆ مترجم انگلیسی دوران الیزابت است . ÙˆÛŒ از مهمترین تراژدی نویسان این دوره Ùˆ نردیک به شکسپیر بود . مارلو از تأثیر گذاران شعر سپید در انگلیس بود Ú©Ù‡ در جوانی به قتل رسید.
2- آلجرنون چارلز سوینبرن (Algernon Charles Swinburne) : شاعر انگیسی که از جنجالی ترین شاعران زمان خودش بود.
3- توماس کید (Thomas Kyd): از نمایشنامه نویسان به نام دوران الیزابت بود که تأثیر مهمی بر نمایشنامه نویسان این دوره گذاشت وی هم دوره مارلو بود .
4- اØتمالا منظور تی اس الیوت نمایشنامه نویس اهل سوری Ù…ÛŒ باشد (Surrey) Ú©Ù‡ نام شهری است در انگلیس . دراینجا تی اس الیوت منظورش توماس میدلتون Ù…ÛŒ باشد Ú©Ù‡ از نمایشنامه نویسان هم عصر با مارلو بود.
5- آلÙرد تنیسون Ú©Ù‡ Ù…Ùتخر به مقام ملک الشعرای انگلیس شد ÙˆÛŒ از شاعران معرو٠انگلیس Ù…ÛŒ باشد.
6- جی . ام . رابرتسون (1857-1933-John Mackinnon Robertson) روزنامه نگار Ùعال Ùˆ از طرÙداران ÙلسÙÙ‡ عقل گرایی Ùˆ دنیا گرای بود Ú©Ù‡ از اعضای آزادی خواه مجلس انگلیس بود.
7- سالینیوش (Selinunte) : منطقه باستانی یونان Ú©Ù‡ در سواØÙ„ جنوبی مدیترانه Ùˆ در شهر سیسیل واقع شده است .
8- زنوکریت (Zenocrate ) شخصیت نمایشنامه تیمور لنگ نوشته کرستوÙر مارلو Ùˆ دختر پادشله مصر
9- پیله (George Peele) : جورج پیله از نمایشنامه نویسان مشهور انگلیسی معاصر شکسپیر بود .
10- اریسینا ( Erycina ) : از خدایان یونان باستان
11- نمایشنامه تیمور لنگ ( Tamburlain ) نوشته کرسیتوÙر مارلو
12- 1Ùاستس ( Faustus) از شخصیتهای نمایشنامه تیمور لنگ
13- ژوپیتر (Jove ) اÙسانه یونان به نام ژوپیتر خوانده Ù…ÛŒ شود
14- ادوارد دو ( Edward II) : نمایشنامه اثر کریستوÙر مارلو
15- یهود مالتا (Jew of Malta) : نمایشنامه نوشته مارلو
16- دیدو ملکه کارتاژ (Dido Queen of Carthage) : نمایشنامه کوتاه نوشته مارلو
17- جی ام بری (Sir James Matthew Barrie) : نمایشنامه نویس و نویسنده اسکاتلندی
18- بروس بیرنس Ùادر (Bruce Bairnsfathe ): کارتون نویس Ùˆ Ùکاهی نویس متولد بریتیش ایندیا
19- والپانی (Volpone) نمایشنامه کمدی نوشته بن جانسون
20- انه‌اید(Aeneid) : منظومه‌ای‌ست Øماسی در دوازده جلد Ú©Ù‡ ویرژیل شاعر روم باستان آن را در سدهٔ یکم پیش از میلاد سروده‌است.
21- مورمدان ( Myrmidons ) : اسطوره یونان هریک ازدلیرلنی Ú©Ù‡ درجنگ تروی زیر Ùرمان آشیل Ù…ÛŒ جنگیدند
22- کاساندرا (Cassandra) : اسطوره یونان دختر پادشاه تروی
23- ویرجیل (Virgil ): Øماسه سرای رومی
24- کلارنس (Clarence)
25- ریچارد سه (Richard III) نمایشنامه ای تاریخی نوشته شگسپیر
نیره نورالهدی نوشت
ترجمه ÛŒ کامل Ùˆ جامعی بود.بسیار زØمت کشیده بودید.اشعار مارلو آنقدر زیبا Ùˆ خاطره انگیز بود Ú©Ù‡ مرا برد به باغهای کودکی به دشتهای سرسبز Ùˆ به دوران بیخبری نوجوانی.
ممنونم.