چله نشيني واژه ها در چاه

نگاهي به مجموعه شعر Â«Ø§ÙØ´ÙŠÙ† هاي شاهرودي
«به نظر شما من واقعا پشت عكاسي مخÙÙŠ شده ام؟»اين سئوالي است كه شاعر-عكاس ما در مجموعه‌ي جديدش با نام Â«Ø§ÙØ´ÙŠÙ† هاي شاهرودي» با خودش زمزمه مي كند.آيا واقعا Ø§ÙØ´ÙŠÙ† شاهرودي پشت عكس‌هايش مخÙÙŠ شده؟ براي جواب به اين سئوال، به سراغ شعرهاي ديداري شاعر مي روييم.
Ø§ÙØ´ÙŠÙ† شاهرودي نزديك به 4 دهه با شعر زندگي مي كند Ø› Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ Ùˆ Ù„ØÙ† شاعرانه اش را در اين مد ت،گاهي به عكس‌هايش مي بخشد Ùˆ ما از اعلام ØØ¶ÙˆØ± رسمي شاعر،گاهي غاÙÙ„ مانده‌ايم ولي واقعيت اين است كه او در اين سال‌ها با عكس‌ها Ùˆ شعرهايش به جاهاي متمركزي رسيده است.
در كتاب «خاطرات من، ماه،چاه Ùˆ باغچه» كه در اواسط دهه‌ي Ù‡ÙØªØ§Ø¯ منتشر شد Ùˆ در Ø§Ø²Ø¯ØØ§Ù… Ùˆ شلوغي گاه كاذب ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø´Ø¹Ø± در آن سال‌ها به درستي ديده نشد ما با شاعري روبه رو هستيم كه دغدغه ÙŠ نوشدن Ùˆ ديگرگونه نويسي دارد Ùˆ پيامدهاي به روز رسا ني‌اش را در كتاب «از زمان جنون » به تماشا مي گذارد. Ùˆ به خواننده‌ي شعرهايش ياد آوري مي كند كه پروسه اي در ØØ§Ù„ تكوين است وسرانجام در مجموعه شعر تازه‌ي شاعر با نام Â«Ø§ÙØ´ÙŠÙ† هاي شاهرودي» ØŒÙØ±Ø§ÙŠÙ†Ø¯ آهسته Ùˆ پيوسته گام برداشتن او را در شعرهايش مي بينيم.
او از Ø¹Ø±ÙØ§Ù† Ùˆ درون نگري‌هاي شاعرانه اي كه «بيژن جلالي » در شعرهايش از آن بهره مي برد، گذر كرده است Ùˆ همين طور از روايت‌هاي متناوب Ùˆ گاه طولاني اØÙ…درضا اØÙ…دي نيز پيشي Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است اگرچه به نظر مي رسد كه ØªØ§Ø«ÙŠØ±ÙØ¶Ø§ÙŠ Ø´Ø¹Ø±Ù‡Ø§ÙŠ اØÙ…درضا اØÙ…دي در شعرهاي او گاهي مشهود است اما شاهرودي با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ÙØ¶Ø§ Ùˆ روايتي كه مختص خودش است شعرهايش را از اين آسيب دور كرده است.كلمات Ùˆ واژه‌ها در شعرهاي او از كيÙيتي ارگانيك برخوردارند. واژه‌ها جان دارند Ùˆ با ما ØØ±Ù مي زنند.او براي Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از واژه ها از درون،با وسواس عمل مي كند.
Ø±ÙØªØ§Ø± زباني Ø§ÙØ´ÙŠÙ† شاهرودي در اين كتاب؛متمدنانه ØŒØØ³Ø§Ø¨ شده Ùˆ با چينش درست واژه‌ها كنار هم ØŒ هم راه است .كه اين هاهمه از Ø±ÙØªØ§Ø±Ø´Ù†Ø§Ø³ÙŠ ØØ³Ø§Ø¨ شده‌ي شاعر با واژه‌ها خبر مي دهد.
چيزي كه در بطن واژه‌هاي اين كتاب،موج مي زند آرامشي است كه كلمات دارند Ùˆ هر كدام رها Ùˆ آرام كنار هم نشسته اند Ùˆ تعارضي با هم ندارند. اما اين آرامش به نوعي اعلان جنگي غير رسمي است. همان گونه كه شاعر در اين كتاب از پديده ÙŠ جنگ Ùˆ تاثير آن در Ø¨Ø§ÙØª شعرها ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ ØµÙ„Ø Ø¢Ù…ÙŠØ² Ùˆ قابل تامل براي خواننده رقم مي زند:
«امروز/هواپيمايي/ در آسمان خانه ظاهر شد/ اما به پنجره خورد/ Ùˆ به باغچه سقوط كرد/امشب هم /ماه با پوتين هاي بچه گانه/از جبهه آمده/ Ùˆ ØØ§Ù„ا روي پله ها/از سينه ÙŠ Ø§Ù†ÙØ¬Ø§Ø±ÙŠ Ù…Ø§Ø¯Ø±Ù…/ شير مي خورد.» ص 53
كلمات او از نوعي وقو٠و دانايي برخوردار است . اگرچه در اين كتاب گاهي با بسامد بالاي واژه‌هايي عمومي مثل «ماه» مواجه مي شوييم كه امكان خطر اجرايي كلان‌نگر را به متن مي تواند بدهد اما شاعر توانسته است از كلان‌نويسي بگذرد Ùˆ واژه‌هاي عمومي‌اش را Ù…Ù†ØØµØ± به ÙØ±Ø¯ كند Ùˆ به روايتي كليشه‌مند بدل نسازد Ùˆ ØØªÙŠ Ø§Ø² اين مرØÙ„Ù‡ هم گذر كند وبا Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از واژه‌هايي عمومي ،طنزي عاشقانه Ø¨ÙŠØ§ÙØ±ÙŠÙ†Ø¯ :
«امروز/درجيب ماه/ يك نامه عاشقانه پيدا كردم/نوشته بود: / در آسمان بركه/ منتظرت هستم» ص 47
نوستالوژياي كودكي ØŒØ§ØªÙØ§Ù‚ÙŠ است كه در اين كتاب،از شاعر جدا نمي شود . تصويرها در اين كتاب،اغلب از كودكي شاعر عبور كرده است Ùˆ هنگام خواندن شعرها مانند Ùيلمي از ØµÙØÙ‡ ÙŠ ذهن مخاطب مي گذرد. Ùيلم‌هاي كوتاهي از كودكي دل نشين شاعر كه آن را با مخاطب در ميان مي گذارد. نگاه‌هاي سوررئاليستي ،يكي از ويژگي هاي بارز كتاب است او در جزئي ترين Ø§ØªÙØ§Ù‚‌هاي زندگي،مي تواند ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ ØºÙŠØ± واقعي Ø¨ÙŠØ§ÙØ±ÙŠÙ†Ø¯:«گوزن‌ها كه Ø±ÙØªÙ†Ø¯/ پروانه‌اي/ با بال‌هاي سرخ/از سينما/آمد Ùˆ روي صورت سردم نشست/هنوز/دارم آتش صورتم را خاموش مي كنم» ص 46
برش‌هايي از ÙØ¶Ø§Ù‡Ø§ÙŠ Ø±ÙˆØ²Ù…Ø±Ù‡ در شعرهاي اين كتاب ديده مي شود كه شاعر با Ù„ØÙ† Ùˆ بيان خود اين ÙØ¶Ø§ رابه ÙØ¶Ø§ÙŠÙŠ Ø±ÙŠØªÙ…ÙŠÙƒ Ùˆ خاص شاعر مي كند:«آن وقت/ مرضيه Ú¯ÙØª: آن/ من Ú¯ÙØªÙ… :اين/او:آن /من:اين؟آن اين آن اين....تا باز قطار ØØ±ÙƒØª كرد»ص 45
Ø§ØªÙØ§Ù‚ ديگري كه در اين كتاب براي شاعر Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ است ،چله نشيني اش به شكل ناخودآگاه با عنصر «چاه» است. كه عنصري خلوت گزين شناخته مي شود. «چاه» براي شاعر،مامني است كه در آن جا سكوت مي كند آرام مي شود Ùˆ در طي طريق تازه اي به شعرهايش برمي گردد:«من/تازه Ùهميده‌ام كه چرا هستم/ديشب كه ماه در چاه بود/Ùˆ چاه پر از ماه/پدرم/با چشم‌هاي گرسنه/مادرم را بلعيد»ص 30
كودك واره‌گي‌هاي شاعر Ùˆ بازيگوشي‌هاي كلامي Ùˆ تصويري‌اش در متن اين كتاب،همراه با اضطراب Ùˆ نگراني‌هايش از هستي Ø§Ø·Ø±Ø§ÙØ´ØŒØ¨Ø®Ø´ زيادي از شعرهاي اين مجموعه را در Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است.كودك درون شعرهاي شاهرودي ،هميشه ÙØ¹Ø§Ù„ است Ùˆ شلنگ‌انداز پرسه مي زند.گاهي سئوال‌هاي ÙلسÙÙŠ از خودش مي پرسد Ùˆ چندان هم درپي Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª پاسخ نمي گردد
در شعرهاي ديداري اين كتاب،مرز مشخصي ميان ديدن Ùˆ خواندن نمي توانيم تعيين كنيم.تصوير به مثابه ÙŠ يك متن است .بخشي كه جداسازي از روايت غيرممكن مي شود Ùˆ در مواردي ØØªÙŠ Ø¨Ù‡ متن كمك مي كند Ùˆ ØØªØ§ پيش رو تر از متن ØØ±ÙƒØª مي كند. شعرهاي اين كتاب در واقع كلاژي از وهم Ùˆ واقعيت‌هاي شاعر است. Ùˆ Ø¨Ø§ÙØª كلامي با ÙØ¶Ø§ÙŠ ØªØµÙˆÙŠØ±ÙŠ در شعر، ارتباطي توامان Ùˆ جدانشدني دارد.دوباره بر مي گردم به سئوال شاعر از خودش Ùˆ آن را از مخاطب اين كتاب مي پرسم. ØØ§Ù„ا به نظر شما Ø§ÙØ´ÙŠÙ† شاهرودي در اين سال ها پشت عكس هايش مخÙÙŠ شده بود؟!
منتشر شده در وازنا