قانون گذاران جهان

مقاله ای از آدریان ریچ
ØªÙØ³ÛŒØ±ÛŒ از زمان تاریک ما ØŒ ما شعر را بیشتر از هر زمان دیگری نیاز داریم Ùˆ این Ù…Ø¨ØØ« را ریچ در مقاله زیر به چالش Ù…ÛŒ کشد.
مترجم آزاده دواچی
مقدمه مترجم
آدریان ریچ شاعر، نویسنده، استاد دانشگاه Ùˆ Ùمینیست آمریکایی است . مقالات ÙˆÛŒ در زمینه های هم جنس گرایی در تئوریهای Ùمنیسم Ùˆ تأکید بر هویت یابی زنانه Ùˆ هستی هم جنس گرایانه به عنوان یک زن هم جنس گرا نقش به سزایی در جنبش زنان Ùˆ در پیشبرد این Ù…Ø¨Ø§ØØ« داشته است. او همچنین نظریه ها Ùˆ مقالاتی در خصوص شعر وتأثیر سیاست بآن ارائه داده است Ú©Ù‡ مورد استقبال جامعه منتقدان Ùˆ شاعران آمریکا Ùˆ جهان قرار Ú¯Ø±ÙØª . از نظر ÙˆÛŒ سیاست Ùˆ شعر دو چیز نا گسستنی از یکدیگرند Ùˆ آدریان ریچ این موضوع را در مقاله زیر به Ø¨ØØ« Ù…ÛŒ گذارد . آنچه از نظر ریچ مهم است دغدغه های زبانی Ùˆ یا زیبا شناختی شعر نیست بلکه تعهدی است Ú©Ù‡ شاعر در قبال جامعه خود دارد . شاعر همچون دیگر ÙØ±Ø¯ÛŒ از اعضای جامعه اش باید متعهد به رویدادها ÛŒ روان جامعه خویش باشد وگرنه شعری بدون تعهد Ùˆ شعری Ú©Ù‡ مدام Ùˆ تنها بر پایه زبان باشد نمی تواند در درازنای تاریخ پا برجا بماند . این نظریه همانند دیگر نظریات تأثیر گذار بر شعر اجتماعی امریکا توانست راه جدیدی را مقابل شاعران قرن بیستم به بعد بگذارد Ùˆ از آنان بخواهد تا شاعرانی متعهد به وقایع سرزمین خود باشند . ترجمه زیر Ø¨Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ از مقاله ای است Ú©Ù‡ ریچ در گاردین به چاپ رسانده است .
در Ø¯ÙØ§Ø¹ از شعر در سال 1821 شلی 1 ادعا کرد Ú©Ù‡ شاعران قانون گذاران اعلام نشده جهان هستند. از این جمله ما در Ù…ÛŒ یابیم Ú©Ù‡ به سادگی به واسطه نوشتن شعر ،شاعر نوعی از قدرت الگوی اخلاقی را بدون آگاهی مشخصی بیرون Ù…ÛŒ کشد . در واقع در مقاله سیاسی پیشینش " نگاه ÙلسÙÛŒ Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª" شلی نوشته بود Ú©Ù‡ ÙلاسÙÙ‡ Ùˆ شاعران ناشناخته هستند Ùˆ غیره . ÙلاسÙÙ‡ ای Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ از آنها ØµØØ¨Øª کرده بود متÙکران انقلابی چون توماس پین2 ØŒ ویلیام گادوین 3 ØŒ ولتر 4 ØŒ ماری ولستون Ú©Ø±Ø§ÙØª 5 بودند . Ùˆ شلی بدون تردید مصمم برای تغییر قانون گذاری زمان خودش بود . از نظر او هیچ تقابلی میان شعر ØŒ ÙلسÙÙ‡ سیاسی Ùˆ Ùˆ مواجه جدی اش با ØÚ©ÙˆÙ…ت نامشروع وجود نداشت . از دیدگاه او هنر دارای ارتباطی بنیادین با چالش میان انقلاب Ùˆ استبداد ØÚ©ÙˆÙ…ت ØØ§Ú©Ù…Ù‡ داشت . باد غربی6 او اعلانی از پیش آمدی بود Ú©Ù‡ اÙکار مرده را همچون برگهای پژمرده راند تا ØÛŒØ§Øª بخش تولدی نوین باشد.
من هم شاعر هستم Ùˆ هم یکی از همین آدمهای کشورم . من هم با ترسی کنترل شده ØŒ بی توجهی ØŒ Ø¢Ø´ÙØªÚ¯ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ضدیت های اجتماعی زندگی Ù…ÛŒ کنم Ú©Ù‡ با هم به نقصهای ØÚ©ÙˆÙ…ت متصلند . امیدوارم Ú©Ù‡ هرگز شعر را ایده آلی نکنم چرا Ú©Ù‡ به ØØ¯ کاÙÛŒ ایده آل گرایی شده است . شعر یک Ù…ØÙ„ول آشتی پذیر Ùˆ یا پیغام Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ Ùˆ یا نوعی از آروما تراپی زبان شناختی نیست ØŒ همینطور شعر یک Ø·Ø±Ø Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ یا دستور العمل دست ساز یا تابلوی اعلانات هم نمی باشد . هیچ شعر جهانی وجود ندارد در Ù‡Ø±ØØ§Ù„ تنها شعر Ùˆ شاعران Ùˆ جریان های به هم پیچیده تاریخی وجود دارند Ú©Ù‡ به آن تعلق دارند. به طور ØØªÙ… Ùˆ ضرورتا جایی برای هم نرودا Ùˆ سزار والجو7 برای پیر پائولو پاسولینی8Ùˆ آلÙوسینا استونی9 Ùˆ همینطور برای ازرا پاند Ùˆ نلی ساکس10 Ùˆ جود دارد.
شعر Ùˆ شاعری ساده تر Ùˆ خالص تر از تاریخ بشری نیستند. Ùˆ شاعران Ú©Ù‡ در منطقه اجتماعی خاصی سکونت دارند Ùˆ شاعران واپس گرا هم انتقال اÙکار Ùˆ اشعا رشان در طول مرزها به آسانی قابل پیگیری نیست.
والت ویتمن11 هرگز شعرش را از دیدش نسب به دموکراسی آمریکا جدا نکرد. بعدها در زندگی اش او آن را این گونه نام نها د " Ùوت Ùˆ ÙÙ† شعری Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ ای است Ú©Ù‡ به طور Ø§ØªÙØ§ Ù‚ÛŒ در تاریکی ØŒ از سخنورانی در Ø®ÙØ§ Ùˆ یا دوردست شنیده Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ ما تنها زمزمه های شکسته ای از آن را Ù…ÛŒ گیریم" ابهامی Ú©Ù‡ ممکن است اکنون به آن بیندیشیم از خود دموکراسی است . اما همینطور از آن زمانهای تاریکی است Ú©Ù‡ برتولت برشت به ما این اطمینان را بخشیده بود Ú©Ù‡ باید نداهایی در این زمان تاریک قابل شنیدن باشند .
شعر با زیبا شناسی شناخته شده است Ùˆ بدین ترتیب در واقعیات ÙØ®Ø´ÙˆÙ†Øª آمیز٠Ùقدرت ØŒ در اعمالی چون مجازات دسته جمعی ØŒ شکنجه ØŒ تجاوز Ùˆ قتل عام Ùˆ نسل Ú©Ø´ÛŒ شرکت دارد . این اتهام مشهور در متن آدرنو12 "بعد از هولوکاست شعر غنایی Ù…ØØ§Ù„ است" به کار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ شد ØŒ متنی Ú©Ù‡ بعدها ÙˆÛŒ آن را انکار کرد Ùˆ سلسه شاعران یهودی بعد هم Ú©Ù‡ در کارهایشان آن را رد کردند.
اما اگر شعر بعد از هر قتل عامی در تاریخ خاموش شود، هیچ شعری در جهان نخواهد ماند . اگر زیبا شناسی کردن آن به تدریج گذشتن ٠ار خشونت Ùˆ بی رØÙ…ÛŒ باشد Ùˆ با Ø¢Ù†Ù‡Ø§ØµØ±ÙØ§ به عنوان رویدادهای نمایشی برای هنر مند پرداخت تا ساختارهای از قدرت ØŒ Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ تواند توصی٠شود Ùˆ یا از آنها پرده برداشت، در نتیجه بیشتر متکی بر همان کلمه ØµØ±ÙØ§ است .
ÙØ±ØµØª طلبی Ùˆ نان به نرخ روز خوری همانند توجه ÙØªØ¹Ù‡Ø¯ گرا نیست . اما ما Ù…ÛŒ توانیم کلمه زیبا شناسی را نه به عنوان انعکاس جداگانه Ùˆ ممتاز رنجهای آدمی ØŒ بلکه به عنوان آگاهی از اخبار Ùˆ استقامتی Ú©Ù‡ تمامی ارگانها را Ù…ÛŒ خواهند سرکوب کنند ØŒ تعری٠کنیم .
هنر به درون ما می آید از آنچه که هنوز پر از هیجان است و مرعوب و سرکوب شده نیست.
شعر در جایگاه دیگری هم از ارزشش کاسته شده است. شعر Ù…ØØµÙˆÙ„ Ù¾Ø±ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ نیست Ùˆ در کیوسکهای روزنامه ÙØ±ÙˆØ´ÛŒ Ùˆ یا در راهروهای سوپرمارکتها ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ‡ نمی شود شعر برای اÙکار متوسط دشوار است وبا ارزش ترین چیز است Ú©Ù‡ یک آدم پولدار در سوتبی 13 برایش قیمت تعیین نمی کند Ùˆ به مزایده نمی گذاردش ØŒ خلاصه بگوییم شعر چیز اضاÙÛŒ است . این ممکن است نقد بازار آزاد شعر نامیده شود .
در واقع ارتباط عجیبی میان این عقاید وجود دارد ØŒ شعر یا در مقابله با رنج بشریت نابسنده Ùˆ ØØªÛŒ غیر اخلاقی است Ùˆ یا اینکه ناسودمند Ùˆ در نتیجه بی ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ Ùˆ به درد نخور است . به گونه ای دیگر به شاعران توصیه Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ سرهای ما را از چوبها ÛŒ چادرنمان آویزان کنند Ùˆ چادرهایمان را جمع کنند. Ùˆ در واقع هنوز در سراتاسر جهان تراوش زبان شاعرانه Ù…ÛŒ تواند کاملا ØªØØª Ø§Ù„ÙØ¸ÛŒ باشد Ú©Ù‡ بیشتر جسم Ùˆ Ø±ÙˆØ Ø±Ø§ متصل هم Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد.
Ù…Ø¨Ø§ØØ« انتقادی در مورد شعر، چیز Ú©Ù…ÛŒ در مورد شرایط روزانه از وجود مادی ما در گذشته Ùˆ ØØ§Ù„ Ú¯ÙØªÙ‡ است ØŒ اینکه چطور اشعار ØŒ ØÛŒØ§Øª Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª ما Ùˆ واکنش های غیر عادی بشری را ØÚ© کرده اند Ùˆ Ú†Ù‡ طور ما نگاهی اجمالی به Ù„Ú©Ù‡ های دود در هوا Ù…ÛŒ اندازیم، به Ø¬ÙØªÛŒ Ú©ÙØ´ در ویترین مغازه ای Ùˆ یا به گروهی از مردان در گوشه خیابان Ù…ÛŒ نگریم ØŒ Ú†Ù‡ طور صدای باران را بر سق٠خانه مان یا مو زیک رادیو را از پایین پلکانی Ù…ÛŒ شنویم ØŒ چگونه ما به چشمهای همسایه یا غریبه ای Ù…ÛŒ نگریم Ùˆ یا از آن اجتناب Ù…ÛŒ کنیم . آن ÙØ´Ø§Ø±Ù‡Ø§ØŒ زاویه دید ما را ،چه آن را بازشناسیم Ùˆ Ú†Ù‡ نشناسیم، خم Ù…ÛŒ کند. بسیاری از اشعاری Ú©Ù‡ خوب آراسته شده اند Ùˆ یا اشعار پیش Ùˆ پا Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ مثل خیلی از مقاله های بر روی شعر Ùˆ شاعران به گونه ای نوشته Ù…ÛŒ شوند Ú©Ù‡ گویی آن نوع ÙØ´Ø§Ø± ها وجود نداشته است . اما این مسئله تنها ØØ¶ÙˆØ± آنها را آشکار Ù…ÛŒ سازد.
اما وقتی Ú©Ù‡ شعر دستش را برشانه ما Ù…ÛŒ نهد ما تقریبا از نظر Ùیزیگی لمس Ù…ÛŒ شویم Ùˆ ØØ±Ú©Øª Ù…ÛŒ کنیم . جاده های خیال Ùˆ رؤیا در پیش ما گشوده Ù…ÛŒ گردد Ùˆ بعد، آن Ú¯ÙØªÙ‡ یا نوشته زبان بسته را متهم به دروÙگویی Ù…ÛŒ کنند Ú©Ù‡ " چاره ای نیست " .
البته مثل شعوری Ú©Ù‡ پشت سرشعر است ØŒ مثل هر هنری، یک شعر Ù…ÛŒ تواند عمیق یا سطØÛŒ باشد، سلیس Ùˆ روان Ùˆ یا خیالی Ùˆ صوری باشد Ùˆ یا اینکه در چهارچوب ØØ§Ø¶Ø± ÙØ§Ù‡Ø¯Ø§Ù جا Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد . Ú†Ù‡ چیزی دستور زبان Ùˆ Ù†ØÙˆ را به جلو پیش Ù…ÛŒ برد ØŒ صداها ØŒ تصویر آیا این Ù…ØØ¯ÙˆÛŒØª نص گرایی ØŒ بنیاد گرایی ØŒ ØØ±ÙÙ‡ گرایی ترÙند زبانی است ØŸ یا اینکه قدرت عظیم استعاره است Ùˆ یا بیرون کشیدن درجه ای از ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ شباهتهاست ØŸ شعر توانایی این را دارد Ú©Ù‡ به ما چیزهایی را یاد آور شود Ú©Ù‡ دیدن آنها برای ما ممنوع شده است . آینده ÙØ±Ø§Ù…وش شده ØŒ مکانی خلق نشده Ú©Ù‡ معماری اخلاقی اش نه برپایه مالکیت یا عدم مالکیت ØŒ انقیاد زنان ØŒ Ùˆ یا گروهی منزوی شده Ùˆ یا به هم پیوسته باشد، بلکه بر پایه دوباره تعری٠کردن آزادی است ØŒ آن کلمه ای Ú©Ù‡ اکنون زیر خانه ای نگاه داشته Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ توسط بازاهای آزاد معانی بیان Ø§ÙØ±Ø§Ø´ØªÙ‡ شده است . این آینده Ú©Ù‡ پیش Ù…ÛŒ رود ØŒ به کرات از ارزشش کاسته شده است Ùˆ هنوز در این دید وجود دارد . در تمام طول دنیا راههایش دوباره Ú©Ø´Ù Ùˆ دوباره ابداع Ù…ÛŒ شوند.
همیشه آن چیزی Ú©Ù‡ در شعر وجود دارد، درک نخواهد شد Ùˆ نمی تواند توصی٠شود Ùˆ توجه همه جانبه ØŒ تئوریهای انتقادانه Ùˆ Ø¨ØØ«Ù‡Ø§ÛŒ شبانه مان را زنده Ù†Ú¯Ù‡ Ù…ÛŒ دارد . همیشه ( من از شاعری ترجمه Ù…ÛŒ کنم مترجم آمریکو ÙØ±Ø§Ø±ÛŒ) 14 یک رابطه توصی٠ناپذیرو یا شاید هسته رابطه زنده ای میان شاعر Ùˆ ساکنان جهان وجود دارد " .
پانویس ها
1- Shelley
2- Thomas Paine
3- William Godwin
4- Voltaire
5- Mary Wollstonecraft.
6- The west wind:
بادی Ú©Ù‡ از غرب نشأت Ù…ÛŒ گیرد Ùˆ درشرق Ù…ÛŒ وزد . در Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ Ùˆ اسطور شناسی یونان باستان Ø²ÙØ±ÙˆØ³ (Zephyrus) تجسم شخصیت باد غرب است Ùˆ نوید بخش شروع بهار Ùˆ نسیم های اول تابستان است . در Ø§ÙØ³Ø§Ù†Ù‡ خدای عشق وشاهزاده زیبایی ØŒ باد غربی خدمتکار خدای عشق است Ú©Ù‡ شاهزاده زیبایی را به قصر ارباب خود یعنی خدای عشق Ù…ÛŒ آورد .
7- Cesar Vallejo
8- Pier Paolo Pasolini
9- Alfonsina Storni,
10- Nelly Sachs
11- Walt Whitman
12- Adorno
13- Sotheby سومین مرکز ØØ±Ø§Ø¬ جهان
14- Américo Ferrari