نگاهي به مجموعه شعر : من عيسي بن خودم سروده ی مانا آقایی توسط علیرضا عباسی
(.../من آدم بودن را با همه ÙŠ مضراتش پذيرÙته ام/...) (ص11)
(.../ زندگي با همه ي عظمتش در يك چمدان خلاصه مي شود/...)(ص14)
...
نگاهي به مجموعه شعر (من عيسي بن خودم)
سروده مانا آقايي (ناشر :آلÙابت ماكسيم (استكهلم))
عليرضاعباسي
انسان امروز در وضعيتي قرار دارد كه هجوم داده ها هر Ù„Øظه او را به همزيستي با Ùرهنگ گسترده تري نسبت به آموزه هاي زيستگاهي Ùˆ تعصبات قومي اش وا مي دارد Ùˆ جهان را با تمام سرشت پارادوكسيكالي كه در خود پنهان كرده هر Ù„Øظه براي او Ø´Ùا٠تر مي كند .
اين Ø´ÙاÙيت زاينده ÙŠ نزديكي غير قابل انكاري است كه انسان امروز را در معرض كنش Ùكري يا واكنش عقلي قرار داده است . اگر سرازيري وقايع بيروني كه در هر انساني منجر به تØريك براي انديشه گري مي شود را Ù…Øرك هاي كنشي تصور كنيم آنوقت Ú†Ù‡ تصوري بايد براي واكنشي در قالب خردورزي از وي داشت ØŒ Ùˆ اگر انسان مورد نظر نه از طبقه اي خاص به Ù„Øاظ اجتماعي كه ممتاز از Øيث گرايشات هنري باشد تكلي٠زيبا شناختي وجه هنري در جهاني پر از چالش ها Ùˆ تناقضات Ú†Ù‡ مي تواند باشد.
آيا انسان امروز هنوز Ùرصت غرق شدن صر٠در Ù…Ùاهيم كلان Ùˆ ازلي يا ابدي را دارد يا دغدغه هاي Ùراوان پيرامونش قابليت تØليل Ùˆ انديشه گري را براي او تغيير مي دهند Ùˆ Øتي Ù…Ùاهيم را از خود متاثر مي سازند؟
هد٠از اين اشاره كلي اما مختصر ورود به مباØØ« تئوري ØŒ جدا از عنوان اين متن نمي باشد ØŒ چرا كه شاعر در جايگاه يك هنرمند به هيچ عنوان Ùردي متمايز از دغدغه ها Ùˆ روزمرگي هاي پيرامونش نيست ØŒ Ú†Ù‡ اينكه وي از نگاه Ùرهنگ عمومي عضوي Ùرهيخته اما منتسب به مردم Ùˆ جامعه است وتعري٠Ùرهيختگي در انسان معاصر از مرز آداب رÙتاري به بلوغ Ùكري Ùˆ تربيت پنداري نزديك شده است.
در مجموعه ÙŠ مورد بØØ« نيز اشاره خواهد شد كه شاعر اين مجموعه با دغدغه هايي سروكار دارد كه وجهي عمومي Ùˆ انساني دارند Ùˆ او با درك عيني Ùˆ ذهني از بغرنجي هاي موجود در زندگي انسان امروز ØŒ توانسته تصويري ملموس Ùˆ قابل همذات انديشي از آنها در آثارش ارائه نمايد Ùˆ در اين زمينه از موÙقيت قابل توجهي در پرداخت شاعرانه Ùˆ ØÙظ المان هاي زيبايي شناختي برخوردار باشد. شاعر اين مجموعه نشان داده كه اهل دنياي پر از چالش Ùˆ تناقض امروز است Ùˆ شعر را مرز تÙكيك خود از جامعه ØŒ مردم Ùˆ جهان پيرامونش نمي داند.
آنچه در دنياي امروز منجر به نزديك تر شدن Ùرهنگ متنوع جهاني Ùˆ گاهي آميختگي آن بهم مي شود چيزي جز مشتركات انساني Ùˆ دغدغه هاي موجود در آن نيست وبراي انسان امروز كه چند سويه در معرض دغدغه هاي مشترك قرار دارد همواره Øس تعمق Ùˆ تØليل در وقايع Ùˆ واقعيت هاي دنباي پيرامونش برانگيخته تر شده است Ùˆ اين برانگيختگي در انديشه Ùراتر از تكاپو در وضعيت هاي شخصي Ùˆ باورهاي Ù…Øدود مي باشد.
مجموعه شعر (من عيسي بن خودم) مجموعه اي است متشكل از 23 اثر نسبتا بلند از سروده هاي مانا آقايي كه در سال 1386 (بهار2007) توسط نشر آلÙابت ماكسيم در استكهلم سوئد به چاپ اول رسيده است.
اين مجموعه را بدليل برخورداري از نگاهي نو Ùˆ مدرن Ùˆ همساز با وضعيت هاي عيني در جهان پيرامون كه منجر به ايجاد زباني سالم Ùˆ داراي تشخص شعري شده Ùˆ از طرÙÙŠ بدليل بهره مندي از انديشه اي همزيست با مشتركات Ùˆ دغدغه هاي قابل توجه انساني دركناربرجستگي هاي شاعرانه ØŒ تخيل خيره كننده اما نزديك به واقيعت ØŒ ذهن سيال ØŒ وجود طنز دروني Ùˆ قابل توجه Ùˆ تØسين در آثار Ùˆ نيز تنوع در دايره واژگاني Ùˆ موضوع نگري سروده ها، مي توان مجموعه اي موÙÙ‚ Ùˆ قابل تØسين دانست كه گويي در خوانش هاي مكرر آثار اين مجموعه مخاطب همواره به امكانات تاويل بيشتري دسترسي پيدا مي كند ودنياي درون متني در آثار ØŒ متكثر Ùˆ بدور از برخورد با Ùضاي معلق، مدام در Øال تعليق معنايي مي باشد.
آثار اين مجموعه علاوه بر دلايل ذكر شده كه بدليل صميميت بياني Ùˆ سلامت زبان شاعرانه ÙŠ مول٠، ملموس Ùˆ قابل دركند ØŒ با امكان Øس Ùˆ درياÙتي كه در مخاطب Øتي در خوانش اوليه ايجاد مي كنند ØŒ امكان همذات انديشي را در وي اÙزايش مي دهند Ùˆ مجموعه مدام از وضعيت انديشه ÙŠ شخصي به دايره ÙŠ اجتماعي كشيده مي شود .
عوامل ذكر شده ÙŠ بالا خود دلايل Ù…Øكمي است كه آثار چنين مجموعه اي در ردي٠سروده هاي مدرن قرار گيرد ØŒ سروده هايي كه از خصايص بارز آنها كاهش متن از استعاره براي بيان واقعيات Ùˆ پرداختن مستقيم به چالش ها Ùˆ نيز استÙاده از زبان مشترك ØŒ انديشه ÙŠ وسيع Ùˆ قابل درياÙت در Øيطه ÙŠ جهاني ØŒ وجود معيارها Ùˆ مصاديق نو Ùˆ در دسترس ذهن مخاطب مي باشد.
مهاجرت به هر دليل مقوله ايست كه عليرغم غنادهندگي به تجربه هاي دروني Ùˆ بيروني Ùˆ زمينه سازي براي تØول ØŒ همواره Ø±ÙˆØ Ø³Ø±Ú¯Ø±Ø¯Ø§Ù†ÙŠ را نيز تقويت مي كند. همچنانكه در مجموعه ØŒ همواره روايتي از آوارگي هاي مشترك Ø±ÙˆØ Ø§Ù†Ø³Ø§Ù†ÙŠ موج مي زند Ùˆ گاهي نامتمركزي Ùˆ دوراÙتادگي آن به پريش انديشي منجر شده است.
(ديگر هيچ خياباني مرا به جا نمي آورد/.../هميشه وقتي مي رسم /تازه مي Ùهمم كه بايد برگردم/.../يكي در من هميشه دوست دارد برگردد / Ùˆ Ù†Ùرتش را مثل خمپاره اي /در اولين چهارراه شلوغ زمين منÙجر كند/
جمعيت ÙمتÙرق ! / چقدر گورستان لازم است / تا اتØاد تو Ùراهم شود؟ ) (از شعر بلند بازگشت ص29)
(.../من راه مي روم/مي نويسم/ برهنه مي شوم/ ودر آينه Ù†Ùس هاي عميق مي كشم/ ديگر Øتي صندلي / مرا به نشستن متعهد نمي كند.)(ص46)
يكي از نقاط برجسته Ùˆ قابل ذكر در آثار مجموعه انسجام دروني غالب آنهاست كه عليرغم سياليت ذهن شاعر Ùˆ تنوع دايره واژگاني در هر سروده ØŒ همواره بر اثر تناظر معنايي شبه روايتي منسجم در آثار اØساس مي شود كه هرگز بر متن غلبه نمي كند اما به انسجام دروني Ùˆ مضموني آن منجر مي شود Ùˆ نيز قابل توجه است كه
مانا آقايي ØŒ در سروده هاي بلند خود دچار اتناب نشده Ùˆ اگرچه بدليل قوت برخي سطرها يا بندها مخاطب Øس مواجه شدن با Ùرود Ùˆ پايان بندي را دارد اما تجربه Ùˆ ذهن خلاق Ùˆ نيز تخيل برجسته ÙŠ وي باعث شده ادامه مجدد شعر ØŒ مورد قبول متن Ùˆ ذهن مخاطب ØŒ بدون تØميل Ùˆ بدور از اØساس وضعيت توضيØÙŠ يا اتناب قرار گيرد .
اما اگر بخواهيم به زبان مجموعه اشاره ÙŠ دقيق تري داشته باشيم بايد به اين مطلب توجه شود كه تلÙيق مجموعه اي از ويژگي ها در آثار (مانند انديشه ØŒ معنا ØŒ تصوير ØŒ طنز، تخيل Ùˆ تصور) به نسبتي كه هيچكدام منجر به ØØ°Ù Ùˆ كمرنگ شدن ديگري نشده باعث گرديده زبان در وضعيتي صميمي ØŒ شاعرانه Ùˆ از طرÙÙŠ برجسته در مجموعه رخ نمايد.
در اشاره به ويژگي ها بطور مستقل به ذكر نمونه هايي بعنوان شاهد از مجموعه خواهيم پرداخت.
وجود لايه هاي طنز در شعر امروز يكي از عوامل تشخيص شعر مدرن Ù…Øسوب مي شود، چرا كه تÙكر انسان مدرن ØŒ تÙكري انتقادي ست Ùˆ طنز در لايه زيرين خود همواره نگاهي نقادانه به تناقضات Ùˆ بغرنجي ها دارد اما شناخت طنز Ùˆ بكارگيري آن در آثار تنها بر اثر مرور تجربه امكان پذير مي نمايد زيرا در شعر مدرن با طنزي روبرو هستيم كه در لايه هاي دروني اش اتÙاق مي اÙتد.
در مجموعه ÙŠ (من عيسي بن خودم) از نامگذاري مجموعه گرÙته تا درون اكثرآثار با طنزي دروني Ùˆ شاخص Ùˆ نگاهي نقادانه روبرو هستيم كه مدام در Øال تلنگر زدن به وجوه انديشه ÙŠ مخاطب مي باشد Ùˆ اين مولÙÙ‡ در شاعر بصورتي نهادينه شده اØساس مي شود چرا كه هيچ يك ازكاربري هاي آن بر اثر ساخت صورت نگرÙته Ùˆ بطور قابل ملاØظه اي در خدمت متن Ùˆ بيان مول٠قرار دارد.
براي ÙˆØ§Ø¶Ø ØªØ± شدن وجود چنين مولÙÙ‡ اي به ذكر چند مورد از نمونه هاي زيادي كه بسيار موÙÙ‚ در مجموعه وجود دارند ØŒ اكتÙا مي كنيم :
(.../من آدم بودن را با همه ÙŠ مضراتش پذيرÙته ام/...) (ص11)
(.../ زندگي با همه ي عظمتش در يك چمدان خلاصه مي شود/...)(ص14)
(.../كم كم مي Ùهمم كه چرا/ از آزادي مجسمه مي سازند/...) (ص15)
(.../شاهزاده توي قصه هاست/امروز عاشقي سرمايه مي خواهد /وقت آزاد Ùˆ Øواس جمع/...)(ص17)
(.../برادرم-خداي خشمگين خانه-/كه Ùكرمي كند تمام راه هاي برگشت را مي شناسد/هيچ وقت با خودش كليد ندارد/ سمج تراز او / مردي چسبيده به دكمه ÙŠ پيراهنم/ كه نمي اÙتد.) (ص19)
(.../ مي خواهم نامت را / همچون يوغي بر گردنم بيندازم/...) (ص 26)
(براي مكيدن لب هايش /زهرآگين ترين نيش ها را/به جان خريدم/ قسم خورد به وجدان يك كندو/ كه ديگر هرگز به Ú¯Ù„ هاي روسري ام/هجوم نياورد/آنگاه دكمه هاي پيراهنم را گشود/ Ùˆ با من درآميخت/مثل زنبوري كه با سر/ بيÙتد در جام عسل.) (شعر عسل ص 68)
بدليل كثرت وجود اين مولÙÙ‡ ÙŠ دروني Ùˆ زيبا در اكثر آثار به چند مورد ذكر شده بسنده مي شود اما قابل اشاره است كه موارد ذكر شده علاوه بر ويژگي طنز Ùˆ نگاه نقادانه داراي بار تخيلي Ùˆ شاعرانه نيز مي باشند كه در وجه تخيل Ùˆ تصور به نمونه هاي مشترك ديگري نيز اشاره خواهد شد.
تصور Ùˆ تخيل عليرغم كمرنگ بودن وضعيت توصيÙÙŠ در آثار Ùˆ همچنين كاهش Ùضاي استعاري Ùˆ استعاره در آنها ØŒ مولÙÙ‡ هايي چشمگير در مجموعه بØساب مي آيند Ùˆ تخيل شاعردر آثار اين مجموعه با نزديكي به واقعيت از وضعيت انتزاعي خارج شده Ùˆ همچنان در خدمت دغدغه ÙŠ ملموس Ùˆ مشترك انساني مول٠قرار گرÙته است.
اين تخيل Ùˆ تصور گاهي به ايجاد Ùˆ خلق تصاوير با عمق معنايي منجر شده كه به پررنگ تر شدن مولÙÙ‡ ÙŠ انديشه در مجموعه دامن زده وبه موÙقيت مجموعه كمك شاياني نموده اند.
(.../ من Ùكر مي كنم خدا / آدم را / براي غنچه كردن لب ها Ø¢Ùريده است / Ùˆ بادها را براي بالا زدن دامن ها /...) (از شعر عاشقانه ص 44)
(مهرباني/ لبخند ÙاتØانه ÙŠ مردي مغرور نيست /كه با دسته كليدش / در كوچه پس كوچه هاي يك پايتخت متروكه قدم مي زند/ مهرباني / تسليم جنگجوي پشيمان است/ تمرد سق٠است از Ùرو ريختن/ استيصال Ù‚ÙÙ„ هاست /...) (از شعر مهرباني ص 55)
(.../ من ماهيگير Ùقيري بودم/كه يكشب اقيانوس را به تختخوابم آوردم/ÙˆØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² بعد صيادان / درشت ترين مرواريد جهان را / از ميان ران هايم دزديدند/....) (از شعر Ùراخوان ص39)
(درخت نيستم / روزگاري اسب بوده ام / با يال هاي سرخ پريشان / كه ريختن خون را بر دامن خواهرانم / Ùˆ Øس لگدمال شدن را/در شيهه برادرانم گريسته ام/....)(از شعر شهادت ص20)
Ùˆ موارد موÙÙ‚ Ùˆ بسيار٠ديگري از اين دست مي توان مثال زد كه همچنان برخوردار از آميختگي تصور، تخيل ØŒ انديشه Ùˆ طنز مي باشند.
گرايشات موضوعي مول٠بر اثر لمس همان دغدغه هاي مشتركي است كه در تجربه هاي خودش بوقوع رسيده اند Ùˆ او با بهره گيري از پرداخت مناسب آنها را در بيان شاعرانه با ØÙظ اشاره به چالش ها به تصوير كشيده است ØŒ Øتي در وجه رمانتيك آثار به شيوه ÙŠ تمجيدي يا توصيÙÙŠ روي نياورده اند Ùˆ همچنان نگاه ناÙØ° Ùˆ نقادانه ÙŠ شاعر به تناقضات Ùˆ بغرنجي ها در چنين Ùضايي مي پردازد.
پايان بندي غالب آثار مجموعه بسيار زيبا مي باشند Ùˆ مخاطب را به Ù…Øدوده نتيجه دچار نمي كنند بلكه نسبت به Ù…Øور انديشه در هر اثر همچنان او را در تعليق معنايي Ùˆ ادامه ÙŠ تاويل آزاد مي گذارند.
مانا آقايي در بهره گيري Ùˆ بهره وري از آنچه پيرامونش بر اثر تغيير موقعيت هاي زيستگاهي Ùˆ نيز تجربه هاي دروني بر اثر واقعيت هاي بيروني به او آموخته بسيار موÙÙ‚ عمل مي كند Ùˆ نمونه هاي موجود درمجموعه ÙŠ مورد بØØ« مويد اين ادعاست .
اگرچه هيچ مجموعه اي را نمي توان خالي Ùˆ بدور از آسيب پذيري هاي قابل ذكر دانست اما در اين مجموعه تنها مي توان به چند پيشنهاد كوتاه اكتÙا كرد چرا كه اØساس مي شود شاعر اين مجموعه خود وقو٠نسبي به آسيب هاي مقطعي كه در مجموعه گاهي بچشم مي خورند ØŒ دارد .
پيشنهاد هايي از قبيل عدم بكارگيري عناصر آركائيك Ùˆ گزاره هاي Ùخيم Ùˆ وزين كه بندرت اتÙاق اÙتاده اند اما به آنها اشاره مي شود بعنوان مثال مي توان به شعر دايره ص 66 اشاره كرد كه در قياس زباني با ساير آثار از وضعيت زباني Ùˆ Øتي مضموني Ùˆ پرداختي ديگري بهره مي برد.
(.../ بر من Ùرود آئيد اي جنون هاي عمود / اي خط هايي كه شكستن Ùرجام شماست/..)
Ùˆ يا براي نمونه ÙŠ ديگري كه مي توان اشاره كرد شعر تولد ص23 را در نظر مي گيريم كه باز هم در قياس زبان Ùˆ پرداخت وجه متÙاوتي با آثار ديگر پيدا كرده است.
(در اين عقيم ترين شب/ كه باد / همچون جنيني در اعماق تاريكي تاب مي خورد/...)
گاهي نيز وجود اشاره هاي مستقيم به واژه ها يا عناصري كه بار نمادين ØŒ ايدئولوژيك يا تعصبي را در خود دارند منجر به كاهش ظرÙيت تاويل Ùˆ اØساس عصبيت در متن شده كه البته تنها چند مورد انگشت شمار از آنهادر مجموعه وجود دارد.
بايد اشاره كرد كه چند مورد ذكر شده كه تنها موارد موجود در مجموعه نيز مي باشند ØŒ بيشتر بدليل وجود جنس متÙاوت واژگاني بچشم مي خورند اما شاعر همچنان از وجه انديشه مداري خود بهره ÙŠ شاعرانه مي برد.
موارد قابل توجه ديگري نيز علاوه بر موارد ÙŠ كه در به توÙيق رساندن اين مجموعه به آنها اشاره شد وجود دارد ( مانند وجود پيشنهادهاي قابل توجه به شعر Ùˆ بطور خاص شعر زنان ØŒ وجود آشنايي زدايي از برخي موضوعات Ùˆ Ù…Ùاهيم ØŒ تلنگر Ùˆ Ùروپاشي برخي نگرش هاي تعصبي Ùˆ توهمات آرماني Ùˆ...)كه باتوجه به Øوصله ÙŠ متن از ذكر آنها خودداري شده است .
انتظار مي رود كه پس از اين نيزدر ادامه تجربه ÙŠ پيشروي مانا آقايي شاهد سرودن آثاري با قوت همين مجموعه Ùˆ نيز اÙزوده شدن پيشنهاد هاي تازه ÙŠ وي در قالب شعرهايش به جامعه ÙŠ ادبي باشيم.