نگاهی به رمان شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ نوشته هوشنگ گلشیری-ترانه جوانبخت T.Javanbakht-Golshiri
رمان شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ نوشته هوشنگ گلشیری یک رمان غیر خطی ست Ú©Ù‡ نویسنده در آن به Ø´Ø±Ø ÙˆÙ‚Ø§ÛŒØ¹ آخرین دوران قاجاریه Ù…ÛŒ پردازد. این رمان از این جهت غیر خطی ست Ú©Ù‡ زمان گذشته بعد از زمان ØØ§Ù„ در داستان روایت Ù…ÛŒ شود.
شخصیت های مهم رمان عبارتند از: شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ همسرش ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء مستخدمش ÙØ®Ø±ÛŒ شازده بزرگ پدربزرگ شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ پدر Ùˆ مادر شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ مراد پیشکار سابق شازده Ùˆ همسرش ØØ³Ù†ÛŒ. شخصیت اصلی رمان یعنی شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ مبتلا به بیماری سل است. او مردی با ذهنیتی سنتی ست Ú©Ù‡ از اداره کردن عمارات ارث اجدادی اش سرباز زده Ùˆ اموالش را صر٠قمار Ù…ÛŒ کند
داستان چند روایت کننده دارد: یک روایت کننده گلشیری به عنوان نویسنده داستان است. دیگری شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ Ùˆ سومی ÙØ®Ø±ÛŒ. بخش های مختل٠داستان از زبان این راویان نقل Ù…ÛŒ شود.
زندگی شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ با همسر Ùˆ مستخدمش یک زندگی تکراری Ùˆ بدون تغییر است. همسرش ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء دائم در خانه Ù…ÛŒ ماند. این انزوا Ú©Ù‡ برخلا٠میل باطنی اوست Ùˆ از طر٠شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ به او تØÙ…یل شده باعث Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ بتواند مردسالاری را در خانه ØØ§Ú©Ù… کند.
شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ در آخرین شب زندگی اش خاطرات خانوادگی خود را به یاد Ù…ÛŒ آورد Ùˆ نویسنده در بطن این خاطرات به Ø´Ø±Ø Ø®ÙˆÙ† ریزی Ùˆ ستم اجداد شازده Ù…ÛŒ پردازد. در این بخش از داستان گلشیری روایت Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ پدربزرگ شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ چگونه با ریختن خون رعیت های معترض آنها را سرکوب کرده است. از آن جایی Ú©Ù‡ شازده از اداره کردن عمارات اجدادی اش سرباز زده مورد خشم پدربزرگ Ùˆ سرزنش دیگر اعضای ÙØ§Ù…یل است Ùˆ آنها ÙˆÛŒ را موجب سراÙکندگی خاندان خود Ù…ÛŒ دانند.
ÙØ®Ø±ÛŒ مستخدم شازده تنها کسی ست Ú©Ù‡ در آخر داستان با اوست Ùˆ شاهد مرگ ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء همسر شازده نیز هست. شخصیت ÙØ®Ø±ÛŒ یک شخصیت تقسیم شده است زیرا از زمان مرگ ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء به بعد شازده همسرش را در ÙØ®Ø±ÛŒ جستجومی کند Ùˆ ÙˆÛŒ را واردار Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ شبیه ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء ظاهرش را بیاراید. اگرچه ÙØ®Ø±ÛŒ با تکرار این جمله Ú©Ù‡ "من ÙØ®Ø±ÛŒ هستم نه ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء" به شازده اعتراض Ù…ÛŒ کند اما این اعتراض ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ ای ندارد Ùˆ تا آخر داستان این تقسیم شخصیت ادامه Ù…ÛŒ یابد Ùˆ ÙˆÛŒ ناچار است با این توهم شازده کنار بیاید.
شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ چندان به همسرش ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء وابستگی روØÛŒ ندارد به طوری Ú©Ù‡ برای نشنیدن صدای سرÙÙ‡ های مکرر ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء از مستخدمش ÙØ®Ø±ÛŒ Ù…ÛŒ خواهد Ú©Ù‡ با صدای بلند بخندد. در آن قسمت از رمان Ú©Ù‡ شازده در جریان مرگ ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء قرار Ù…ÛŒ گیرد Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ ÙˆÛŒ چندان از این ØØ§Ø¯Ø«Ù‡ متاثر نمی شود. او با جایگزین کردن ÙØ®Ø±ÛŒ به جای ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء خیلی زود به مرگ همسرش عادت Ù…ÛŒ کند.
دو Ù…Ùهوم Ú©Ù‡ در رمان شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ جالب است یکی Ù…Ùهوم خیانت Ùˆ دیگری Ù…Ùهوم قربانی ست. در قسمت های مختل٠این رمان Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ خیانت به دیگران به تدریج به صورت خیانت به خود در Ù…ÛŒ آید. شازده نه تنها به زن خود خیانت Ù…ÛŒ کند Ùˆ او را در خانه اسیر زندگی روزمره Ù…ÛŒ کند Ùˆ مستخدمش را جای زنش Ù…ÛŒ گذارد بلکه به اجداد خود نیز به دلیل لاابالی بودن Ùˆ عدم Ø§ØØ³Ø§Ø³ مسئولیت نسبت به به اداره کردن املاک اجدادی اش خیانت Ù…ÛŒ کند. او ØØªÛŒ به خودش هم خیانت Ù…ÛŒ کند Ùˆ عمر خود را در پوچی Ù…ÛŒ گذراند.
Ù…Ùهوم قربانی نیز در این رمان قابل Ø¨ØØ« است. اصلا قربانی کیست Ùˆ اگر بیش از یک Ù†ÙØ± است Ú†Ù‡ کسانی هستند؟ اولین قربانی Ú©Ù‡ از دیگران نقشش پررنگ تر است ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء زن شازده است. دومین قربانی ÙØ®Ø±ÛŒ مستخدم اوست Ú©Ù‡ جسما توسط ÙˆÛŒ استثمار شده Ùˆ در عین ØØ§Ù„ باید نقش زنش را در ذهن این مرد لاابالی برای ÙˆÛŒ بازی کند. سومین قربانی خانواده پدری شازده است Ú©Ù‡ عمرشان با او تل٠شده اما قربانی اصلی به نظر من خود شازده است چون ØØªÛŒ از Ù…Ùهوم اصلی زندگی Ú©Ù‡ تنوع Ùˆ تکاپویی ست گریزان است Ùˆ روزمرگی Ùˆ پوسیدگی Ø±ÙˆØ Ø±Ø§ تجربه Ù…ÛŒ کند Ùˆ ØØªÛŒ ØªÙØ±ÛŒØ با زنان Ø±ÙˆØ Ø§Ùˆ را نمی تواند از روزمرگی Ú©Ù‡ دچارش شده نجات دهد.
زبان شخصیت ها در این رمان با یکدیگر ÙØ±Ù‚ دارد: زبان ÙØ®Ø±Ø§Ù„نساء طنز است ولی شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨ از زبان تØÚ©Ù… Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ Ù…ÛŒ کند Ùˆ سعی دارد با این زبان هر دو زن را ØªØØª رای Ùˆ نظر خود قرار دهد.
مراد پیشکار سابق شازده دائم به او خبر مرگ نزدیکانش را Ù…ÛŒ دهد Ùˆ در پایان داستان خبر مرگ خود شازده را برایش Ù…ÛŒ آورد. در این قسمت از داستان راوی خود گلشیری ست Ùˆ داستان پس از تعری٠شدن از زبان شازده Ùˆ ÙØ®Ø±ÛŒ دوباره از زبان خود نویسنده نقل Ù…ÛŒ شود.
مورد جالب دیگری Ú©Ù‡ در این رمان قابل Ø¨ØØ« است تعبیری ست Ú©Ù‡ از بخش پایانی رمان Ù…ÛŒ توان داشت. چرا گلشیری از مرگ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مختلÙÛŒ در این رمان نوشته Ú©Ù‡ توسط پیشکار شازده خبر مرگشان به شازده داده Ù…ÛŒ شود؟ Ùˆ چرا خبر آخر خبر مرگ خود شازده است؟ به نظر من Ù…ÛŒ توان از دو جنبه به این قضیه نگاه کرد. اولا تکرار Ùˆ یکنواختی در زندگی این مرد باعث بی ØªÙØ§ÙˆØªÛŒ اش نسبت به زندگی خودش Ùˆ دیگران شده به گونه ای Ú©Ù‡ ØØªÛŒ خبر مرگ اطراÙیان تغییری در روند زندگی اش نمی دهد. اما مورد دیگر Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ توان در عمق این روزمرگی دید این است Ú©Ù‡ مرگ شازده تعبیرش همان مرگ درونی اوست. چطور ممکن است یک پیشکار بتواند مرگ شازده را پیش گویی کند؟ تعبیر من از بخش پایانی داستان گلشیری این است Ú©Ù‡ نویسنده Ù…ÛŒ خواهد مرگ درونی شازده را از سوی زیردست ÙˆÛŒ به او یادآوری کند Ùˆ ØµØ±ÙØ§ مرگ جسمانی شازده مورد نظر گلشیری نبوده است.
در این داستان پلی Ùونی یا چند زبانی وجود ندارد. تصویر هیچ یک از شخصیت های داستان در Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مختل٠پراکنده نمی شود Ùˆ ساختارشکنی نیز در متن داستان دیده نمی شود. بنابراین این داستان یک داستان مدرن است Ú©Ù‡ گلشیری در آن با زبان مدرن به ØÚ©Ø§ÛŒØª زندگی سنتی آخرین دوران قاجار پرداخته است.
منبع:
شازده Ø§ØØªØ¬Ø§Ø¨- هوشنگ گلشیری- انتشارات Ù†ÛŒÙ„ÙˆÙØ±- چاپ چهاردهم- 1384- تهران
توجه نوشت