هانا آرنت - در نگاه صبا نخجوانی - Saba Nakhjavani

"هانا آرنت"ØŒ انديشمند بزرگ آلماني، سال 1906 در هانوور به دنيا آمد. در دانشگاه هاي ماربورگ Ùˆ ÙØ±Ø§ÙŠØ¨ÙˆØ±Ú¯ ØªØØª نظر استادانی چون "مارتين هايدگر" Ùˆ "كارل ياسپرس" به ØªØØµÙŠÙ„ ÙلسÙÙ‡ پرداخت Ùˆ به اخذ دكتراي ÙلسÙÙ‡ نائل گشت. با عروج هيولاي ÙØ§Ø´ÙŠØ³Ù… در آلمان، دورة پيگرد Ùˆ دربدري او نيز آغاز شد Ùˆ او را ناچار به ترك وطن ساخت. "آرنت" نخست به پاريس گريخت Ùˆ سپس از آنجا به مهاجرت آمريكا Ø±ÙØª. وي در اكثر دانشگاه هاي آمريكا به تدريس ÙلسÙÙ‡ پرداخت Ùˆ از خود آثار ÙلسÙÙŠ - سياسي با ارزشي به يادگار گذاشت. از جمله مهمترين نوشته هاي او مي توان به "عنصرها Ùˆ خاستگاه هاي ØØ§ÙƒÙ…يت تام"," ØÙ‚يقت Ùˆ دروغ در سياست"," درباره انقلاب" Ùˆ "قدرت Ùˆ قهر" اشاره كرد. "هانا آرنت"،سال 1975 در نيويورك چشم از جهان ÙØ±ÙˆØ¨Ø³Øª.
"آرنت" در شناخته شده ترين رسالة ÙلسÙÙŠ - سياسي خود يعني "قدرت Ùˆ قهر", با دقتي كم نظير Ùˆ Ù…ÙˆØ´ÙƒØ§ÙØ§Ù†Ù‡ØŒ به بررسي نقش قدرت Ùˆ قهر در زندگي اجتماعي پرداخته است . خود او علت چنين پژوهشي را ناروشني Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ…ÙŠ چون قدرت Ùˆ به ويژه قهر ذكر مي كند كه مضمون آنها در بسياري از ÙلسÙÙ‡ هاي سياسي معاصر در ابهام Ùˆ تاريكي مانده است . وي يادآور مي شود كه موضوع قهر در بررسي هاي سياسي Ùˆ اجتماعي، به ندرت به مثابه پديده اي مستقل مورد توجه قرار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است . "آرنت" علت اين امر را در يكسان گيري پديده هاي قدرت Ùˆ قهر مي داند كه در واقع دو Ù…Ùهوم كاملا Ù…ØªÙØ§ÙˆØª Ùˆ ØØªÙŠ Ù…ØªÙ‚Ø§Ø¨Ù„ هستند. "آرنت" مي نويسد :" هنگامي كه با دقت به ادبيات كثيري كه در ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ù¾Ø¯ÙŠØ¯Ø© قدرت وجود دارد نظر مي اÙكنيم، به سرعت در مي يابيم كه مسألة قهر درست به اين دليل مورد توجه قرار نمي گيرد، زيرا كه همة ØµØ§ØØ¨Ù†Ø¸Ø±Ø§Ù† از Ú†Ù¾ تا راست، در اين مسأله Ø§ØªÙØ§Ù‚ نظر دارند كه قدرت Ùˆ قهر Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… ÙˆØ§ØØ¯ÙŠ Ù‡Ø³ØªÙ†Ø¯ Ùˆ يا به عبارت ديگر، قهر چيزي نيست جز بارزترين تجلي قدرت."
"هانا آرنت" براي مستدل ساختن اين ادعاي خود، به نقل قولي از "رايت ميلز"ØŒ ØµØ§ØØ¨Ù†Ø¸Ø± علوم سياسي اشاره مي كند كه در آن Ú¯ÙØªÙ‡ بود :"سياست سراسر پيكار براي كسب قدرت است Ùˆ اوج قدرت نيز چيزي جز اعمال قهر نيست ". "آرنت" يادآور مي شود كه اين نظر "ميلز" در واقع دنباله روي از "ماكس وبر" Ùˆ تعري٠مشهور او از دولت است كه در آن Ú¯ÙØªÙ‡ بود :" دولت يعني مناسبات سلطه گرانة انسان ها بر انسان ها كه بر ابزار مشروع (يا ظاهرا مشروع ) قهرآميز استوار است "."آرنت" مي Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ¯ كه در واقع "ماكس وبر" نيز در اين زمينه، دقيقا به تأييد نظر "تروتسكي" پرداخته است كه در مذاكرات ØµÙ„Ø Ø¨Ø±Ø³Øª Ù„ÙŠØªÙˆÙØ³Ùƒ Ú¯ÙØªÙ‡ بود :" هر دولتي بر قهر استوار است".
در واقع امر نيز اين قرابت Ùكري درباره مسألة قهر Ø´Ú¯ÙØª آميز است، چرا كه يكي دانستن قدرت سياسي Ùˆ قهر سازمان ÙŠØ§ÙØªØ© دولتي تنها هنگامي قابل Ùهم است كه انسان مانند "كارل ماركس" معتقد باشد كه "دولت، ابزار سركوب در دست طبقة ØØ§ÙƒÙ… است". اما به نظر "هانا آرنت" عجيب تر اين است كه اين برداشت يكسان، در ميان اكثر ØµØ§ØØ¨Ù†Ø¸Ø±Ø§Ù† غيرماركسيست Ùˆ كساني كه دولت را ØµØ±ÙØ§ نهاد روبنايي جامعه نمي دانند نيز به چشم مي خورد . "آرنت" در اين زمينه به نمونه هاي جالبي اشاره مي كند. براي مثال "برتراند دوژوونل" جنگ را اقدامي مي داند كه "به ذات دولت مربوط است". " ماكس وبر " گامي ÙØ±Ø§ØªØ± نهاده Ùˆ ادعا مي كند كه "مشخصة ويژة دولت، داشتن Ø§Ù†ØØµØ§Ø± در اعمال قهر مشروع Ùيزيكي است ". در اينجاست كه "هانا آرنت" با زيركي مي پرسد:" پس آيا به اين ترتيب بايد پايان قهر نظامي را به منزلة پايان سازمان دولتي تلقي كرد؟ Ùˆ آيا پايان ÙŠØ§ÙØªÙ† منازعات نظامي ميان دولت ها، به معناي پايان ÙŠØ§ÙØªÙ† اين دولت ها نيست؟
زماني "ولتر" در تعري٠مÙهوم قدرت Ú¯ÙØªÙ‡ بود :"قدرت يعني مجبور كردن ديگران براي انجام عملي كه ميل من است " Ùˆ "ماكس وبر" اين تعري٠را به اين صورت تكميل كرده بود كه :" قدرت يعني هر امكاني كه در چارچوب يك رابطة اجتماعي بتوان ارادة خود را علي رغم مقاومت ديگران تØÙ…يل كرد" Ùˆ باز "ژوونل" Ú¯ÙØªÙ‡ بود ": بدون ÙØ±Ù…ان Ùˆ اطاعت، قدرت معني ندارد ". ØØ§Ù„ به نظر "هانا آرنت"ØŒ اگر سرشت قدرت را در تأثيرگذاري ÙØ±Ù…ان بدانيم، منطقا بايد مانند "مائوتسه دون" نتيجه بگيريم كه :" نيرومندترين قدرت از لولة تÙÙ†Ú¯ بيرون مي آيد ". در اينجاست كه "آرنت" ما را در مقابل اين پرسش قرار مي دهد كه :"پس Ú†Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØªÙŠ Ù…ÙŠØ§Ù† ÙØ±Ù…ان يك مأمور پليس Ùˆ يك تبهكار Ù…Ø³Ù„Ø ÙˆØ¬ÙˆØ¯ دارد؟.
"هانا آرنت"ØŒ پس از قياس تعاري٠و تعابير مشابهي كه در ميان متÙكران ÙÙ„Ø³ÙØ© سياسي درباره Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… قدرت Ùˆ قهر Ùˆ زور Ùˆ اقتدار Ùˆ غيره رايج است، نتيجه مي گيرد كه :" به نظر مي رسد كه علي رغم Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´ سياسي امروزين، زبان علمي ما به تÙكيك Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… كليدي ميان "قدرت ","زور" ØŒ" نيرو"ØŒ" اقتدار " Ùˆ "قهر" كه همگي پديده هايي كاملا Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اند، نمي پردازد." آنچه كه در اين زمينه مورد انتقاد "هانا آرنت" استة، اينست كه اين ناروشني Ù…Ùهومي ØØªÙŠ Ø¯Ø± نظريه هاي سياسي نيز به چشم مي خورد، وگرنه اختلاط معاني Ùˆ به كارگيري اين Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… به جاي يكديگر در زبان روزمره كار غريبي نيست .
"هانا آرنت" سپس به تقسيم بندي اين Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… كليدي Ùˆ تبيين دقيق هر كدام مي پردازد . از ديدگاه او :" قدرت (MACHT) قابليتي است انساني، نه Ùقط براي انجام عملي، بلكه براي Ø§ØªÙØ§Ù‚ ميان انسان ها Ùˆ اقدام مشترك آنان. بنا بر اين ØªØ¹Ø±ÙŠÙØŒ هيچگاه نمي توان قدرت را متعلق به يك ÙØ±Ø¯ دانست، چرا كه قدرت همواره داراي سرشتي اجتماعي است Ùˆ در اختيار گروهي از انسان هاست . مادامي كه اين گروه Ù…ØªØØ¯ است، قدرت آن پابرجاست . براي نمونه وقتي مي گوييم Ùلان شخص داراي قدرت است، به اين معناست كه او از طر٠جمعي مسئوليت ÙŠØ§ÙØªÙ‡ است تا به نام آنان دست به اقدام بزند Ùˆ لذا بدون ØÙ…ايت آن جمع، قدرت وي معنا ندارد . بنابراين اگر در زبان Ù…ØØ§ÙˆØ±Ù‡ از ÙØ±Ø¯ يا شخصيت قدرتمند ياد كنيم، منظورمان بيشتر، شخصيت زورمند است Ùˆ نه شخصيت داراي قدرت، زيرا "زور" (STARKE) بر خلا٠قدرت هميشه ويژگي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø§Ø³Øª Ùˆ آن را مي توان با كيÙيت مشابه در Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ يا اشياء ديگر سنجيد . زور ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø±Ø§ هيچ گاه ياراي ايستادگي در برابر قدرت جمع نيست .
"نيرو " (KRAFT) كه آن را اغلب با زور يكسان مي گيرند، به نظر "آرنت" از مختصات پديده هاي طبيعت(نيروي طبيعي) است .
"هانا آرنت"ØŒ "اقتدار" (AUTORITAL) را از نظر معنايي دشوارترين Ù…Ùهوم ارزيابي مي كند Ùˆ امكان سوء Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از آن را از Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… ديگر بيشتر مي داند . از نظر او، اقتدار هم مي تواند ويژگي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ هم ويژگي يك نهاد باشد . اقتدار ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø±Ø§ براي مثال مي توان در مناسبات ميان والدين با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†ØŒ يا استاد Ùˆ شاگرد تشخيص داد . اقتدار را به مثابه نهاد مي توان در هيرارشي نهادهاي مذهبي مانند كليساي كاتوليك Ùˆ يا ساختارهاي نظامي ديد . مشخصة اقتدار (آتوريته)ØŒ به رسميت شناختن بي چون Ùˆ چراي آن توسط كساني است كه از آنان انتظار ØØ±Ù شنوي Ùˆ ÙØ±Ù…انبري مي رود . اقتدار نيازي به جبر يا اقناع ندارد . براي مثال، اگر پدري ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ خود را تنبيه بدني كند Ùˆ يا براي متقاعد كردن او به استدلال صر٠متوسل شود، در هر دو صورت اعمال آتوريته نكرده است. Ø±ÙØªØ§Ø± چنين پدري در مورد اول ،ديكتاتورمنشانه Ùˆ در مورد دوم دمكراتيك است Ùˆ اين هر دو روش ناقض آتوريته است . به نظر "آرنت"ØŒ تأمين Ùˆ استمرار اقتدار، نيازمند Ø§ØØªØ±Ø§Ù… بي چون Ùˆ چرا به يك شخص يا يك نهاد است Ùˆ لذا خطرناك ترين نوع دشمني با آتوريته، Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با آن نيست، بلكه بي توجهي Ùˆ عدم Ø§Ù„ØªÙØ§Øª نسبت به آن است.
سرانجام Ù…Ùهوم "قهر" (GEWALT) است كه به عقيده "هانا آرنت"ØŒ اعمال آن همواره نيازمند ادوات Ùˆ ابزار است . شايد بتوان نزديكترين Ù…Ùهوم به قهر را زور ناميد . زيرا وسايل اعمال قهر مانند ساير ابزار در خدمت آن است كه زور اعمال كنندة آن را Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ دهد Ùˆ در نتيجه، وسايل اعمال قهر، چيزي جز ابزاري براي اعمال زور نيست . براي نمونه، يك Ù†ÙØ± مي تواند با مسلسل دستي خود، جمع بزرگي را در ØØ§Ù„ت آچمز Ù†Ú¯Ù‡ دارد Ùˆ اگر به جاي مسلسل، جنگ Ø§ÙØ²Ø§Ø±ÙŠ Ú†ÙˆÙ† بمب اتمي را در نظر بگيريم، مي توان با اتكاء به آن، موجبات رعب ميليون ها انسان را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… آورد Ùˆ با آنان به زبان زور سخن Ú¯ÙØª Ùˆ بدينسان اعمال قهر كرد .
"هانا آرنت" در رسالة يادشده، پس از تبيين Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… Ùوق الذكر، به ژر٠انديشي در مورد Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… قدرت Ùˆ قهر Ùˆ تÙكيك دقيق ميان آنها مي پردازد . همان گونه كه ذكر شد، در نزد اكثر نظريه پردازان ÙÙ„Ø³ÙØ© سياسي، اختلاط معاني عجيبي در مورد قدرت Ùˆ قهر به چشم مي خورد Ùˆ اكثر آنان متÙÙ‚ القول هستند كه قهر چيزي جز بارزترين تجلي قدرت نيست . اما براي "هانا آرنت" ميان اين دو Ù…Ùهوم، ØªÙØ§ÙˆØªÙŠ Ù…Ø§Ù‡ÙˆÙŠ وجود دارد: يكي از تعيين كننده ترين ØªÙØ§ÙˆØª هاي ميان قدرت Ùˆ قهر اين است كه قدرت هميشه وابسته به تعداد است، در ØØ§Ù„ÙŠ كه قهر تا درجة معيني مستقل از تعداد عمل مي كند، زيرا كه قهر متكي بر ابزار است .
"آرنت" خاطر نشان مي سازد كه براي روشن تر شدن اين ØªÙØ§ÙˆØª كاÙÙŠ است Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÙŠ ØªØ±ÙŠÙ† ØØ§Ù„ت هر يك از اين دو Ù…Ùهوم را در نظر بگيريم : Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÙŠ ØªØ±ÙŠÙ† ØØ§Ù„ت قدرت را مي توان در تركيب "همه در برابر يك Ù†ÙØ± " در نظر Ú¯Ø±ÙØª Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø·ÙŠ ØªØ±ÙŠÙ† صورت تجلي قهر، در تركيب " يكي در برابر همه " خود را نشان مي دهد Ùˆ اين دومي، هرگز بدون ابزار Ùˆ وسايل اعمال قهر ممكن نخواهد بود . البته چنين نمونه اي بيشتر خصلت نمادين (سمبوليك) دارد Ùˆ به خودي خود ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø±ÙˆØ´Ù†ÙŠ در مورد ØªÙØ§ÙˆØª ماهيت قدرت Ùˆ قهر نمي دهد . "هانا آرنت" با بررسي رابطة ميان "هد٠و وسيله" بر اين ناروشني پرتو مي اÙكند :" قهر داراي طبيعتي ابزارمند است Ùˆ مانند همة وسايل Ùˆ ادوات، هميشه نيازمند هدÙÙŠ است كه آن را هدايت Ùˆ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از آن را توجيه كند . Ùˆ آنچه كه براي توجيه خود نيازمند چيز ديگري است، خصلت كاربردي دارد ØŒ اما هرگز تعيين كننده نيست .
از نقل قول بالا مي توان نتيجه Ú¯Ø±ÙØª كه ماهيت قدرت را نمي توان با پديدة قهر توصي٠كرد . قهر بر خلا٠قدرت، داراي سرشتي ويرانگر است Ùˆ نه سازنده . هدÙÙŠ كه با قهر قابل دسترسي است، نيازمند ابزاري است كه خصلت مخرب، رعب آور Ùˆ زورگويانه دارد . اما اين امر براي قدرت صدق نمي كند . قدرت، ويژگي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ù†ÙŠØ³Øª Ùˆ تنها هنگامي پديد مي آيد كه انسانها Ù…ØªØØ¯ شوند . قدرت همواره نيازمند ÙØ¶Ø§ÙŠ ØµÙ„Ø Ø¢Ù…ÙŠØ² Ùˆ اعتماد متقابل است، در ØØ§Ù„ÙŠ كه جوّي كه با وسايل قهرآميز ايجاد مي گردد، سرشار از ترس Ùˆ اضطراب Ùˆ بي اعتماديست . "هانا آرنت" اين ØªÙØ§ÙˆØª را به صورتي درخشان Ø¬Ù…Ø¹â€Œâ€Ø¨Ù†Ø¯ÙŠ Ù…ÙŠ كند :"در قاموس سياسي كاÙÙŠ نيست بگوييم كه قدرت Ùˆ قهر يكي نيستند .قدرت Ùˆ قهر نقطة مقابل يكديگرند . در جايي كه يكي از اين دو بطور مطلق ØØ§ÙƒÙ… باشد، آن ديگري ØØ¶ÙˆØ± ندارد . قهر هنگامي در دستور كار قرار مي گيرد كه قدرت در خطر باشد . اگر سرنوشت قدرت را در گرو قهر بگذاريم، هد٠نهايي بطور همزمان پايان كار قدرت Ùˆ نابودي آن است. بنابراين ØØªÙŠ Ù†Ù…ÙŠ توان ادعا كرد كه نقطة مقابل قهر، عدم خشونت است Ùˆ طبعا ØµØØ¨Øª از قدرت "بدون قهر" نمي تواند معنا داشته باشد ... قهر مي تواند قدرت را نابود سازد، ولي هيچ گاه قادر به ايجاد آن نخواهد بود . چيزي كه از لولة تÙÙ†Ú¯ بيرون مي آيد، مي تواند ÙØ±Ù…ان مؤثري باشد كه اطاعت Ùوري Ùˆ بي چون Ùˆ چرا طلب مي كند، اما از لولة تÙÙ†Ú¯ هرگز قدرت بيرون نخواهد آمد .
با توجه به تأملات بالا مي توان Ú¯ÙØª كه قدرت در انديشة سياسي "هانا آرنت" داراي ذاتي اجتماعي ست Ùˆ از پيوند Ùˆ Ø§ØªØØ§Ø¯ داوطلبانة نيروهاي انساني ناشي مي شود . عناصر سازندة قدرت، مردم Ùˆ اراده Ùˆ اقدام مشترك آنان است . ÙØ±Ø¯ Ùˆ يا ØØªÙŠ Ú¯Ø±ÙˆÙ‡ÙŠ نامواÙÙ‚ Ùˆ پراكنده، داراي قدرت نيستند . زيرا سرچشمة پيدايش Ùˆ پويش قدرت، ارتباط Ùˆ مراودة آزاد انسان ها با يكديگر Ùˆ Ø§ØªÙØ§Ù‚ نظر Ùˆ اقدام مشترك آنان است . علاوه بر آن، "هانا آرنت" به ØªÙˆØ¶ÙŠØ ÙŠÙƒÙŠ از ضروريات قدرت، يعني مشروعيت آن مي پردازد Ùˆ مي نويسد :" قدرت نيازي به توجيه خود ندارد، زيرا امري است ÙÙŠ Ù†ÙØ³Ù‡ Ùˆ در ذات جوامع انساني وجود دارد . اما قدرت نيازمند مشروعيت است . ليكن مشروعيت قدرت مبتني بر اهدا٠يا وسايلي كه يك گروه اجتماعي به كار مي گيرد نيست، بلكه از سرچشمة قدرت كه با تشكيل گروه به وجود مي آيد، ناشي مي شود. قدرت براي مشروعيت خود به گذشته متوسل مي شود، در ØØ§Ù„ÙŠ كه غايتي كه وسيله را توجيه مي كند، امري مربوط به آينده است . قهر را مي توان توجيه كرد، اما هرگز نمي توان براي آن مشروعيت قائل شد .
"هانا آرنت" در بخش ديگري از رسالة خود به موضوع "از خود بيگانگي قدرت دولتي " مي پردازد . به نظر او، اين امر هنگامي صورت مي پذيرد كه دولت قانوني، به مثابه نهاد اعمال ارادة مردم، از جادة ÙˆØ¸ÙŠÙØ© اصلي خود به Ø§Ù†ØØ±Ø§Ù كشيده مي شود Ùˆ دولتمردان براي ØÙظ سيطرة بي پشتوانة خود، تدريجا قهر را جانشين قدرت مي سازند . "آرنت" مي گويد :" آنچه كه به نهادها Ùˆ قوانين يك كشور، قدرت مي بخشد، پشتيباني مردم است كه در واقع خود نيز تداوم ميثاق اوليه اي است كه اين نهادها Ùˆ قوانين را به وجود آورده است. در يك دولت قانوني با نمايندگان پارلماني، مردم ØØ§ÙƒÙ…ان واقعي هستند Ùˆ بر كساني كه ØÙƒÙˆÙ…ت مي كنند، تسلط دارند . تمام نهادهاي سياسي كه مظهر Ùˆ تبلور قدرت هستند، به Ù…ØØ¶ اينكه ØÙ…ايت Ùˆ پشتيباني توده هاي مردم را از دست بدهند، رو به انجماد Ùˆ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ù…ÙŠ گذارند.
به بيان ديگر، هنگامي كه يك نهاد اجرايي، خواه رهبري يك ØØ²Ø¨ باشد يا يك ØÙƒÙˆÙ…ت، ديگر مورد اعتماد Ùˆ پشتيباني انتخاب كنندگان خود نباشد، بطور قانونمند قدرت خود را از دست مي دهد . اين قدرت از دست Ø±ÙØªÙ‡ را با هيچ وسيلة ديگري نمي توان جبران كرد، مگر بازگرداندن قدرت به سرچشمة اصلي آن يعني مردم Ùˆ كسب اعتماد دوبارة آنان . اين نيز در واقع اصل اساسي همة نظام هاي دمكراتيك است : اØÙŠØ§ÙŠ Ø¯ÙˆØ¨Ø§Ø±Ø© قدرت از طريق انتخابات Ùˆ رأي مردم. ØØ§Ù„ به نظر "هانا آرنت" اگر ØÙƒÙˆÙ…تي از اين كار سر باز زند، ناچار است براي ØÙظ موقعيت خود، به ابزار ديگري متوسل شود Ùˆ در واقع قهر را جانشين قدرت از دست Ø±ÙØªÙ‡ سازد . در صورت بروز چنين امري، نخستين گام در راستاي نابودي كامل قدرت برداشته مي شود . گام هاي بعدي، يعني ØªØØ¯ÙŠØ¯ آزادي، پيگرد دگرانديشان Ùˆ تعطيل كردن زندگي مسالمت آميز اجتماعي، بطور اجتناب ناپذيري به دنبال گام نخست برداشته خواهد شد . بدينسان كل جامعه به ورطة Ø¨ØØ±Ø§Ù† ژرÙÙŠ كشيده مي شود Ùˆ جنگ تمام عيار قهر عليه قدرت Ùˆ مسخ Ùˆ ميان تهي كردن كامل نهادهاي قدرت آغاز مي گردد . در چنين وضعيتي به Ú¯ÙØªØ© "هانا آرنت" :"مي توان قهر را جانشين قدرت ساخت Ùˆ ØØªÙŠ Ø¨Ù‡ پيروزي موقت رسيد، اما هزينه اي كه بايد براي اين پيروزي پرداخت بسيار گران است، چرا كه در اين ØØ§Ù„ت، نه تنها مردم تاوان سنگيني مي پردازند، بلكه ØØ§ÙƒÙ…ان نيز اين هزينه را از سرماية معنوي قدرت خويش مي پردازند Ùˆ در واقع هر دو طر٠بازنده اند ... آنچه كه از نهاد قدرت باقي خواهد ماند، چيزي نيست جز ابزار اعمال خشونت .
ژر٠انديشي "هانا آرنت" درباره روند "از خود بيگانگي قدرت "ØŒ هنگامي كه نگاهي به تجربة انقلاب بهمن 1357 در ميهن خود مي اندازيم، برايمان Ù…Ùهوم تر Ù…ÙŠâ€Œâ€Ø´ÙˆØ¯ :
ØØ§ÙƒÙ…يت برآمده از انقلاب كه در آغاز از پشتيباني وسيع ترين لايه هاي اجتماعي برخوردار Ùˆ به Ù…Ùهوم "آرنتي" داراي قدرت واقعي بود، با گذشت زمان Ùˆ براي Ø§Ù†ØØµØ§Ø±ÙŠ ÙƒØ±Ø¯Ù† سيطرة خود، تدريجا قهر سازمان ÙŠØ§ÙØªÙ‡ را جانشين قدرت واقعي ساخت Ùˆ سرانجام به رويارويي با مردم، يعني سرچشمة اصلي قدرت كشيده شد . امروز با مسخ همة نهادهاي قدرت در ايران، از آنها چيزي جز ابزاري براي ارعاب، سركوب Ùˆ يا تØÙ…يق مردم باقي نمانده است .
گويي در همين زمينه است كه "هانا آرنت" ØªØµØ±ÙŠØ Ù…ÙŠ كند :" عنصر مخرب پيروزي قهر بر قدرت، در هيچ جا روشن تر از قلمرو ØÙƒÙˆÙ…ت ترور بروز نمي كند . البته ترور همان قهر نيست، زيرا ØÙƒÙˆÙ…ت ترور هنگامي جانشين ØÙƒÙˆÙ…ت قهر مي شود كه اين دومي پس از نابودي همة نهادهاي قدرت، كناره گيري نمي كند، بلكه بر عكس كنترل مركزي دستگاه دولتي را عهده دار مي شود .
با اين ØØ§Ù„ به نظر "هانا آرنت"ØŒ هرگز دولتي وجود نداشته است كه بتواند بطور كامل Ùقط بر وسايل قهر متكي باشد . زيرا ØØªÙŠ ØÙƒÙˆÙ…ت هاي تامگرا (توتاليتر) كه مهمترين ابزار ØÙƒÙ…راني شان زندان، ترور پليسي Ùˆ شكنجه است نيز به پاية قدرتي نيازمندند كه در چنين ØØ§Ù„تي از پليس مخÙÙŠ Ùˆ مزدوران خبرچين آن تشكيل مي شود .
"هانا آرنت"ØŒ زندگي انسان را شديدا ØªØØª تأثير رويدادهاي سياسي مي داند كه در مركز همة آنها قدرت سياسي قرار دارد . لذا بررسي قدرت سياسي، موضوع كانوني پژوهش "آرنت" را مي سازد . به عقيدة او، قدرت سياسي پديده اي است كه از انسان ها Ùˆ روابط آزادانه Ùˆ داوطلبانة ميان آنان سرچشمه مي گيرد . مادامي كه قدرت سياسي Ù…ØØµÙˆÙ„ مستقيم ارادة مردم است، زنده Ùˆ پابرجاست . اما هر آينه اين قدرت ملعبة دست گروهي زورگو Ùˆ Ø§Ù†ØØµØ§Ø±Ø·Ù„ب قرار گيرد، رو به مسخ Ùˆ ÙØ±ÙˆÙ¾Ø§Ø´ÙŠ Ù…ÙŠ گذارد .
"هانا آرنت" به مثابه انديشمندي آزاده Ùˆ انسان دوست، در سرتاسر آثار درخشان Ùˆ ماندگار خود، منادي قدرت Ùˆ شكيبايي Ùˆ مخال٠قهر Ùˆ Ø§Ù†ØØµØ§Ø±Ø·Ù„بي است
mahmag نوشت