رستاخیز پیام زرتشت، چگونه ممکن است ؟ --ايرج ارجمند راد
ايرج ارجمند راد
تاریخ نگار Ø´:â€â€â€â€Ú†Ù‡Ø§Ø± Ø´Ù†Ø¨Ù‡â€ØŒ 2007â€/03â€/28
رستاخیز پیام زرتشت، چگونه ممکن است ؟
[ سخنی با آقای کیومرث نویدی ]
در « شاهنامه ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ »، گلاویزی خرّمدینی با آیین میترایی در پیکار ÙØ±Ø§Ù†Ú© Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† با Ø¶ØØ§Ú© Ùˆ گلاویزی خرّمدینی با آیین مزدیسنایی در تراژدی رستم Ùˆ اسÙندیار آمده است . این تجربیّات مایه ای ایرانیان، هیچ ربطی به مسئله ÛŒ آنیمیسم Ùˆ امثالهم ندارند…
آیا این پرسش نباید هیچگاه Ùˆ هیچ زمانی Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ چگونه یک ملّت از اوجگاه شعور Ùˆ Ùهم زرتشت به پرتگاه گشتاسب Ùˆ اسÙندیار Ùˆ جنگ دینی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ† رستم Ùˆ بر اÙکندن دودمان خاندان های پهلوانی سیستان ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دست آخر نیز، به قعر باتلاق صغارت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùقاهتی رسید؟ .
سر سخن :
هم میهن گرامی، آقای « کیومرث نویدی » در نوشته ای ( 1 ) به نقد Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ از استاد جمالی ( 2 ) ØŒ پرداخته اند Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ کوشم، مختصر Ùˆ Ù…Ùید، به برداشت ایشان ØŒ نگاهی روشنگر داشته باشم.
پیام زرتشت :
پیام زرتشت Ú©Ù‡ تاکید ضروری او بر پرنسیپ تجربه ÛŒ مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم ایران (= قداست جان Ùˆ زندگی Ùˆ پیوسته Ú¯ÛŒ جهان جان ) » Ù…ÛŒ باشد، به درستی در ایران امروز Ù…ÛŒ تواند نقش بزرگی در به خود آمدن Ùˆ نوزایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان داشته باشد. دقیقا با برآمدن Ùˆ به ÙØ±Ø§Ø² آمدن Ùˆ نو اندیشی همین تجربه ÛŒ مایه ای است Ú©Ù‡ کلید رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما Ùˆ به خود آمدن ایرانیان، امکانپذیر Ù…ÛŒ شود.
این نه تنها به معنی بازگشت به هیچ کدام از صورتبندیهای تاریخی گذشته ما ایرانیان به طور کلّی نیست؛ بلکه همچنین به معنای تکرار آیینهای دینی وسیاسی ( از جمله بازگشت به آیین میترائی Ùˆ زرتشتی ) در گذشته های سپری شده نیز، نیست .Ùقط پرسش اینست Ú©Ù‡ رستاخیز این پیام، آیا بدون شناخت Ùˆ سنجشگری تاریخ Ùˆ سنت Ùˆ گذشته ÛŒ آیین زرتشتیگری، امکانپذیری Ù…ÛŒ باشد یا نه؟.
آقای کیومرث نویدی نیز به Ø¯ÙØ±Ùست از هسته انسانی Ùˆ کار آمد پیام زرتشت یاد کرده است Ú©Ù‡ همان « تجربی ÛŒ مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » در برابر تجربه های مذاهب ابراهیمی Ù…ÛŒ باشد. ایشان Ù…ÛŒ نویسند :
« در ایران باستان قتل عام ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª به عنوان قربانی رواج داشته است Ùˆ در اوستا، بارها، سخن از قربانی صد اسب Ùˆ هزار گاو Ùˆ ده هزار گوسÙند برای این یا آن خدا Ø±ÙØªÙ‡ است؛ اگر این ارقام را اغراق نیز بدانیم، باز نشانه ای از واقعیت در آنها هست؛ زردشت با قربانی کردن ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª به سختی مبارزه کرده است Ùˆ Ø§ØØªÙ…الا یکی از دلایل مغضوب شدن Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± او از زادگاهش نیز به همین خاطر است؛ روشن است Ú©Ù‡ در این میان این رهبانان بوده اند Ú©Ù‡ از تعطیل قربانی ضرر Ù…ÛŒ کرده اند Ùˆ از همین هم به دشمنی با زردشت برآمده اند. قربانی کردن نیز، آن هم به صورت قتل عام ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§ØªØŒ نمی توانسته است با باورهای آنی میستی Ùˆ یا آنچنان Ú©Ù‡ آقای جمالی Ù…ÛŒ نویسند ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ربطی داشته باشد. این نیز دلیل دیگری ست بر این Ú©Ù‡ زردشت در مسخ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی، به ÙØ±Ø¶ این Ú©Ù‡ این مسخ واقعا صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد، نقشی نداشته است. »
در اینکه در برابر آیین میترایی Ú©Ù‡ بر بنیان قربانی خونی استوار شده بود ( Ùˆ در پژوهشهای استاد جمالی، بارها از زوایای گوناگون، سنجشگری شده است)ØŒ زرتشت Ù…ÛŒ آید Ùˆ بر قداست جان Ùˆ زندگی، تاکید مبرم Ù…ÛŒ کند، هیچ تردیدی نیست . این را خود استاد منوچهر جمالی در بررسیهای اش در کتاب: « داستان سام Ùˆ زال » Ùˆ همچنین کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » Ø¨Ø§Ø²Ø´Ú©Ø§ÙØªÙ‡ است.
اگر آقای نویدی، کتابهای Ùوق؛ بویژه کتاب « داستان سام Ùˆ زال » را با ØÙˆØµÙ„Ù‡ Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ¨ÛŒÙ†ÛŒ بدون هیچ پیشداوری از قبل، خوانده بودند Ùˆ همینطور دیگر آثار استاد را ØŒ مطالعه Ùˆ سعی در Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† آنها Ù…ÛŒ کردند، بی Ø´Ú© به چاه چنان کژبرداشتهایی از اÙکار Ùˆ ایده های استاد جمالی درنمی غلتدند؛ زیرا استاد در همان Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø± کتاب « زال زر یا زرتشت؟ » / ص. 4 ØŒ زمینه های گلاویزی دینی میان آیین میترایی Ùˆ آیین مزدیسنایی Ùˆ پیوند هر دو را با خرّمدینی یا آیین سیمرغی، مستدل نشان Ù…ÛŒ دهد. ( 3 )
در « شاهنامه ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ »، گلاویزی خرّمدینی با آیین میترایی در پیکار ÙØ±Ø§Ù†Ú© Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† با Ø¶ØØ§Ú© Ùˆ گلاویزی خرّمدینی با آیین مزدیسنایی در تراژدی رستم Ùˆ اسÙندیار آمده است . این تجربیّات مایه ای ایرانیان، به سختی با تئوری هایی از نوع «آنیمیسم » Ùˆ امثالهم قابل درک Ùˆ بررسی اند. Ù…Ø¨Ø§ØØ« استاد جمالی، Ù…Ø¨Ø§ØØ« ÙلسÙÛŒ Ù…ÛŒ باشند Ùˆ تلاشهایی هستند برای زایاندن تجربیّات مایه ای ملّت ایران از بطن تصاویر اسطوره های ایرانزمین. Ø¨ØØ« آنیمیسم، در هیچکدام از آثار استاد جمالی Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø´Ø¯Ù‡ است. Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù† Ùˆ سخن Ú¯ÙØªÙ† از «آنیمیسم » در رویکرد به اÙکار Ùˆ ایده های استاد جمالی دقیقا به معنای Ú©Ú˜ راهه Ø±ÙØªÙ† به سوی ترکستان است Ùˆ از آن بد تر گریز از روبرو شدن سنجشگرانه با ژر٠کاوی های ÙˆÛŒ Ùˆ نتایج اجتماعی آن ها.
Ú¯ÙØªÙ…ان اصلی بر سر تصاویر ایده آلی از انسان Ùˆ خدا در دامنه تجربیات خرمدینی ØŒ در دامنه تجربیات زرتشتی Ùˆ در دامنه تجربیات میترایی است Ùˆ شگ٠این Ú©Ù‡ این را ØØªÛŒ پس از خواندن چند سطر از آثار استاد Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. سخن بر سر بازگشت به زنخدایی هم چون یک آیین نیست. ایده ÛŒ زنخدایی در تÙکّرات Ùˆ ایده های استاد جمالی ØŒ Ø¨ØØ« دین شناسی نیست ØŒ Ø¨ØØ« بلکه Ù…Ø¨Ø§ØØ« عمیق در باره ÛŒ تجربیات دینی Ùˆ سیاسی ایرانیان Ùˆ ابعاد راز آمیز Ùˆ آنتروپولوژیکی Ùˆ کیهانی انسان ایرانی بر شالوده ÛŒ تجربیّات اوست.
جایگاه زرتشت :
از دیدگاه استاد جمالی ص٠آرایی زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی، اوج درخشش کوششهای Ùکری Ùˆ پراکتیکی زرتشت است Ùˆ از این نظر، او با زال زر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی برابر است : « برترین ارزش Ùˆ غایت »، هم برای زال زر، هم برای زرتشت ØŒ « Ù†ÙÛŒ ضد زندگی » ØŒ یا « Ù†ÙÛŒ ٠ا+ Ú˜ÛŒ » ØŒ از« زنـدگـی = Ú˜ÛŒ » بود » ص 141 Ùˆ یا « زرتشت Ùˆ زال زر Ú©Ù‡ پسرسام (=گرشاسپ) بود ØŒ هردو « یک غایت » داشتند، Ú©Ù‡ این غایت ØŒ قطب٠(= بهی) ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران بوده است ØŒ وهردو، برای واقعیت بخشیدن به این « ارزش متعالی درجامعه بشری » برخاسته بودند .» Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ بر خلا٠برداشت آقای نویدی ØŒ « استاد جمالی » ( در آثار پیشین خود نیز ) درست، زرتشت را به همین دلیل، قلّه Ùˆ چکاد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ù…ÛŒ دانند. این امّا همه ÛŒ نقد « استاد جمالی » از آموزه های زرتشت نیست.
استاد جمالی در کتاب Ùوق در جستجوی خود نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ص٠آرایی Ùˆ گسست زرتشت در برابر ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ قربانی خونی Ú©Ù‡ میراث آیین میترایی بود (Ùˆ در مذاهب ابراهیمی امتداد ÛŒØ§ÙØª ) ØŒ استوار بر پرنسیپ قداست «جان Ùˆ زندگی» Ùˆ بر آمده از تجربیات دینی ایرانیان پیش از او بود. استاد اما Ù…ÛŒ پرسد Ùˆ Ù…ÛŒ کاود Ùˆ ریشه یابی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه آیین زرتشتی خود به ضدّ همین تجربه ÛŒ مایه ای Ùˆ پرنسیپی بسیار ارزشمند Ùˆ ستودنی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی Ùˆ خود زرتشت Ù…ÛŒ انجامد؟. آیا این جستجو Ùˆ این پرسش Ùˆ اندیشیدن ژر٠در باره ÛŒ آن نباید Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ ØŸ آیا این پرسش نباید هیچگاه Ùˆ هیچ زمانی Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ چگونه یک ملّت از اوجگاه شعور Ùˆ Ùهم زرتشت به پرتگاه گشتاسب Ùˆ اسÙندیار Ùˆ جنگ دینی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ† رستم Ùˆ بر اÙکندن دودمان خاندان های پهلوانی سیستان ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دست آخر نیز، به قعر باتلاق ذلالت Ùˆ صغارت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùقاهتی شیعه رسید؟ .
آمیدوارم Ú©Ù‡ آقای نویدی با من هم نظر باشند Ú©Ù‡ این پرسش تکاندهنده، سخت Ùهم Ùˆ گرانپاسخ است، امّا ما را از روبرو شدن با آن، گریزی Ùˆ گزیری نیست Ùˆ Ø§ØªÙØ§Ù‚ا رستاخیز آموزه های پر ارزش زرتشت Ùˆ ØØªÛŒ بر آمدن Ùˆ پوست انداختن آیین در بسته Ùˆ درون گراشده زرتشتی همچون یک پیام جهانی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران (Ùˆ نیز بر آمد خود جامعه زرتشتیان) ØŒ درست با همین پرسش Ùˆ دلیری در درک همه ÛŒ نتایج آن، پیوند دارد. براستی چگونه Ùˆ از درون کدام برداشت زرتشت ØŒ از درون کدام ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ بازخوانی اÙکار زرتشت از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ زرتشتیگری تاریخی، همچون یک آیین آزادی Ú©ÙØ´ Ùˆ خشک Ùˆ بسته سر بر آورد Ùˆ ایرانزمین را در برابر تاخت Ùˆ تاز خاصمانش، ناتوان کرد Ùˆ از پا در آورد ØŸ آیا این پرسش، سزاوار Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù† نیست Ùˆ نباید بر استاد منوچهر جمالی به دلیل همین دلیری Ùˆ رادمنشی اش در Ø·Ø±Ø Ù¾Ø±Ø³Ø´ Ùˆ همینطور به دلیل ژرÙکاوی هایش در ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخ به این پرسش، Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù‡Ø§ÛŒ Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ Ú¯ÙØª ØŸ این پرسشی جدّی است Ùˆ آقای نویدی خود نیز از اهمیت آن آگاه Ù…ÛŒ باشند. ما نباید بر سر این پرسش سازش کنیم . Ùˆ این پرسش لزوما نباید در راستای ستیز با زرتشت Ùˆ یا زرتشتیان Ùهمیده شود بلکه در راستای تØÙˆÙ„ Ùˆ رهایی Ùˆ نو گشت Ùˆ جوانی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ùˆ ایرانیان Ùˆ از جمله زرتشتیان ایران.
باید دلیرانه پرسید Ú©Ù‡ براستی Ú†Ù‡ پلی، آیین زرتشتی را به آیین میترایی پیوند Ù…ÛŒ زند Ùˆ کدام پاسخ Ùˆ Ú©Ú˜ Ùهمی زرتشت ØŒ ساختن این پل را به دست قدرت طلبان سیاسی Ùˆ دینی( = موبدان Ùˆ سلاطین بی ÙØ±Ù‘ ) امکان پذیر Ù…ÛŒ سازد ØŸ براستی اسÙندیار Ùˆ بهمن زرتشتی Ùˆ انوشیروان Ùˆ خسرو پرویز Ùˆ شیرویه زرتشتی از کدام اندیشه Ùˆ کدام پاسخ زرتشت به مسئله پایمال شدن « پرنسیپ قداست جان Ùˆ زندگی » سر بر Ù…ÛŒ آورند Ùˆ بر ضدّ آن Ù…ÛŒ جنگند ØŸ Ùˆ چرا ØŸ این پرسش جدی است Ú©Ù‡ در برابر پژوهشگران ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران با عطشی خواهنده ÛŒ پاسخ به همآوردی ایستاده است. پرسشی چنان جدی Ú©Ù‡ خود آقای کیومرث نویدی نیز با صمیمیّت، آن را این گونه بیان کرده است : [ بنا بر آنچه کلیما نقل کرده است، با این Ú©Ù‡ مغان زردشتی اندیشه های او را مسخ کردند تا از آن دینی رسمی Ùˆ آزادی Ú©Ø´ بسازند ... این نکته نیز Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ ست Ú©Ù‡ بسیاری از زردشت شناسان بر این متÙÙ‚ القولند Ú©Ù‡ میان آنچه به ویژه در دوران ساسانیان به نام دین زردشتی ساخته Ùˆ پرداخته شده Ùˆ آنچه زردشت Ú¯ÙØªÙ‡ است کمتر قرابتی هست. ]
براستی پاسخ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ کنکاویده ÛŒ آقای کیومرث نویدی به دو پرسشی Ú©Ù‡ خودش در برابر ما Ù…ÛŒ گذارند، چیست ØŸ این پرسشی آکادمیک Ùˆ برای اتلا٠وقت Ùˆ چیزنویسی نیست؛ بلکه این پرسشی برای Ø¨Ø±ÙˆÙ†Ø±ÙØª از Ùلاکت اکنون ما، برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ آینده ÛŒ ایران Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† ماست . آیا نباید در پیام با ارزش Ùˆ گرانقدر زرتشت برای زنده کردن ایرانزمین از سر اندیشید Ùˆ از راه Ùˆ Ú©Ú˜ راه آن درس Ú¯Ø±ÙØª ØŸ چگونه Ùˆ با انگیخته شدن از کدامین تجربیات ØŸ این گونه سنجشگری در بنیاد خود در رابطه ما با دیگر بزرگان Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† ما (از زرتشت تا مزدک Ùˆ از مزدک تا ÙØ±Ø°ÙˆØ³ÛŒ Ùˆ خیام Ùˆ مولوی Ùˆ ØØ§Ùظ Ùˆ هدایت Ùˆ صد ها چهره بیدار ایران زمین ) نیز باید صورت بگیرد.
آیا پیکار زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی Ù…ÛŒ تواند بدون گسستن از سنّت زرتشتیگری همچون یک دین تاریخی Ùˆ سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ بسته Ùˆ خشک شده ØŒ برای نوزایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان به کار آید ØŸ. اگر پاسخ ما به این پرسش، آری است ØŒ چگونه Ù…ÛŒ توان از زرتشت، راهی به آینده گشود ØŸ به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ این نگرانی آقای نویدی نیز هست؛ زیرا ایشان Ù…ÛŒ نویسند :
« ... Ùˆ گمان کنم این توصیه را Ù…ÛŒ شود به آقای جمالی نیز کرد؛ کشتن زردشت به ویژه در این واویلائی Ú©Ù‡ مردم ایران در آن گیر کرده اند Ùˆ جوانان ما، در به در، دنبال هویتی غیر اسلامی برای خویشند، خدمت به آنان نیست؛ آن هویت، قطعا، نمی تواند آنی میسم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باشد. آنی میسم سیمرغی، با همه زیبائی هایش، نمی تواند در جهان پیچیده ما به انسانها Ú©Ù…Ú© کند Ú©Ù‡ با جهان کنار آیند؛ Ú©Ù… دارد یعنی. زردشت را در پای این ØÙ‚یقت مطلقی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ اندیشید شما Ú©Ø´ÙØ´ کرده اید Ùˆ مالکش هستید، نکشید آقای جمالی. این قطعا قصد Ùˆ اختیار نیست. »
پیشتر به این پرسش Ú©Ù‡ رابطه هویت ما ایرانیان با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù…ان چیست Ùˆ نیز بی ربطی این هر دو با تز « آنیمیسم » اشاره کردم . اکنون تنها تکرار میکنم Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« بر سر تصاویر ایده آلی از خدا Ùˆ انسان Ùˆ همه نتایج آن در دامنه دین Ùˆ سیاست Ùˆ اجتماع است Ùˆ تصویر « سیمرغ گسترده پر» از ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ Ùˆ عطار Ùˆ مولوی Ùˆ ØØ§Ùظ Ùˆ در ادبیات پارسی نیز این گونه Ùهمیده Ù…ÛŒ شود .
اما بدون تردید Ùˆ با شوربختی باید به آشکارا Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ زرتشت را قبل از همه، سده ها پیش خود موبدان زرتشتی Ú©ÙØ´ØªÙ‡ اند. آموزه ÛŒ جانبخش زرتشت، درست با واقعیّت زشتکاری لشکر Ú©Ø´ÛŒ بزرگترین سردار زرتشتی (اسÙندیار ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ گشتاسب ) به سیستان بود Ú©Ù‡ متلاشی شد؛ زیرا چنان آموزه ای به پای قدرت طلبان سیاسی Ùˆ موبدان جاه طلب قربانی شد . آموزه جانبخش زرتشت، درست در زشتکاری نابردباری دینی Ùˆ سیاسی در برابر خرّمدینان Ùˆ عیسویان ایران عصر ساسانی بود Ú©Ù‡ با جدا شدن گرجستان Ùˆ ارمنستان از پیکر ایران زمین، لگد مال شد . این اما تنها یک گذشته ÛŒ تاریخی Ùˆ ÙØ±Ø§Ù…وش شده Ùˆ بدون پیامدهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار نیست.
کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ ما امروز، نگاهی دقیق به باز ماندگان زرتشتی در ایران Ùˆ هند بیÙکنیم تا ببینیم Ú©Ù‡ چگونه از یک دعوت جهانی Ùˆ بسیار کار Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† زرتشت در برابر قدرتمندان سیاسی Ùˆ دینی، یک آیین بسته Ùˆ در خود ساخته شده است. (Ø¨ØØ« بر سر انکا ر ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های نیک جامعه زرتشتی کنونی نظیر دنیا گرایی ØŒ سخت کوشی ØŒ نیکو کاری Ùˆ ایران دوستی نیست . تصویر ایده آلی جمشید (انسان آرمانی ایرانی ) هنوز زنده ترین ØØ¶ÙˆØ± را در میان پارسیان هند دارد Ùˆ آرمان «آبادسازی گیتی » Ùˆ ثروت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ (بر آمده از همین تصویر) اینان را شاخص ترین Ùˆ مورد Ø§ØØªØ±Ø§Ù… ترین اقلیت هند کرده است. این ها مورد انکار کسی نیست. )
اما چرا در هند ØŒ سرزمین آزادیهای هزار مذهب Ùˆ مسلک ØŒ سرزمینی Ú©Ù‡ پیوندهای مشترک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ با ما ایرانیان دارد، زرتشتیگری در ØØ§Ù„ زوال است Ùˆ انواع مسیونر های مسیØÛŒØŒ ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ù‘الی دارند ØŸ چرا آیین زرتشت در همین ایران زخم خورده از بیداد اسلامیّت Ùˆ شمشیر متولیان الله نمی تواند پژواکی ÙØ±Ø§ØªØ± از چند روشنÙکر داشته باشد Ùˆ راهی به سوی ملّت نمی یابد ØŸ براستی چرا ØŸ
پاسخ آقای کیومرث نویدی به این پرسش بر من آشکار نیست؛ امّا پاسخ استاد جمالی را می توانم برای ایشان باز گو کنم :
« آموزه واندیشه های زرتشت ØŒ Ø¯Ø±ÙØ¶Ø§Ø¦ÛŒ پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود Ú©Ù‡ « میتراگرایان = Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† » ØŒ آداب خود را چیره ساخته بودند . آموزه زرتشت، برای پیکار با آموزه Ùˆ آئین Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† ØŒ درمغز زرتشت ØŒ پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود وعبارت بندی شده بود . دراین آئین ØŒ Ø¨Ù€ÙØ±ÛŒØ¯Ù† ØŒ یا کشتن ( = قربانی خونی ) بنام میتراسMithras ØŒ مقدس ساخته شده بود . زرتشت ØŒ این کار را، به درستی Ùˆ با قاطعیت ØŒ پیکار با اصل« ضد زندگی » میدانست ØŒ Ùˆ غایتش در آموزه اش ØŒ پیکار با میتراگرایان (= Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† ) بود . جدا ساختن دقیق ٠« زندگی » Ùˆ « ضد زندگی » ازهمدیگر، Ùˆ روشن ساختن این دو اندیشه ازهم ØŒ برای مبارزه با Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù†ØŒ هم بسا وهم نیرومند بود. ازاین رو نیزهست Ú©Ù‡ آموزه زرتشت ØŒ برای مبارزه با ادیان ابراهیمی ØŒ Ùوق العاده نیرومند است ØŒ هرچند Ú©Ù‡ دراثـر ناتوانی موبدان زرتشتی ØŒ ازاین توانائی، هیچ بهره ای درتاریخ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشده است . » ص 113
از دیدگاه استاد جمالی ریشه این ناتوانی اما در خود آموزه زرتشت و دقیق تر در «شیوه » اوست :
««برترین ارزش وغایت»، هم برای زال زر، وهم برای زرتشت ØŒ « Ù†ÙÛŒ ضد زندگی » ØŒ یا « Ù†ÙÛŒ ٠ا+ Ú˜ÛŒ » ØŒ از« زنـدگـی = Ú˜ÛŒ » بود . « Ú˜ÛŒ » همان « Ú¯ÛŒ= جی = زی » هست ØŒ Ú©Ù‡ « زندگی » باشد . ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، با ادیان ابراهیمی، آنست Ú©Ù‡ ادیان ابراهیمی ØŒ گرد٠مØÙˆØ±Â« نجات دادن انسان وبشریت ازگـÙنـاه دربرابرØÚ©Ù… ٠الهی » میگردند ØŒ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ گرد٠مØÙˆØ±Â« نجات یابی انسان وبشریت ازآنچه ضد زندگی است » میگردد. این ØªÙØ§ÙˆØª ØŒ Ùوق العاده اهمیت دارد .این « اصـل ضـد زنـدگـی ØŒ « اژی » یا « اژدها Ùˆ Ø¶ØØ§Ú© »، خوانده میشود . پیام زرتشت ØŒ پیام تازه ای درایران نبود ØŒ وچنانکه از موبدان زرتشتی ادعا میشود ØŒ ایران پیش از زرتشت ØŒ ایران ٠جاهلیت نبوده است ØŒ بلکه خانواده سام ØŒ همین آرمان وارزش وغایت را ØŒ روزگاران درازپیش ازاو، به شیوه ای دیگرو ØØªØ§ مردمی تر ØŒ دنبال میکرده اند . ØªÙØ§ÙˆØª این دو ØŒ درشیوه رسیدن به این ارزش متعالی بوده است . ودرست « شـیـوه رسـیـدن به یک غایت » ØŒ Ú†Ù‡ بسا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ خود ٠آن غایت را ØŒ به Ú©Ù„ÛŒ دگرگون میسازد، Ùˆ درست ØŒ بجای « غایت » ØŒ ولی بنام « غایت » ØŒ « ضدغایت » را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… میآورد . بجای رسیدن به غایت Ù« زندگی» Ú©Ù‡ نوید داده ØŒ « ضد زندگی » را واقعیت میبخشد . بجای بهشتی Ú©Ù‡ نوید داده، Ùˆ همه را Ø´ÛŒÙØªÙ‡ آن ساخته ØŒ دوزخ را برای همه آنها درهمین گیتی میسازد ØŒ Ùˆ دوزخش را نیز بنام « بهشت » ØŒ میستاید .
آنها Ú©Ù‡ Ø´ÛŒÙØªÙ‡ غایت های مردمی ومتعالی میشوند ØŒ بندرت ØŒ دقت Ùˆ تاءمل در« شیوه رسیدن به آن غایات » میکنند . « غایت های Ùˆ آرمانهای بزرگ ونوید بخش » ØŒ با آوردن ٠چنین آزمونهای تلخ درتاریخ ØŒ بد نام Ùˆ بی ارزش Ùˆ خوار ساخته میشوند ØŒ چون شیوه های رسیدن به آن ØŒ درست برضد خود آن غایت ها بوده اند . تازه همین مبارزان ØŒ برای غایت های مردمی وعالی ØŒ از راههای ناسازگاربا آن غایتها ØŒ Ùˆ واقعیت بخشیدن به « ضد غایت » بجای « غایتی »که نویدش را داده اند ØŒ میکوشند همین « ضد غایت » را ØŒ بنام « غایت »، به جامعه بباورانند . واین کار، Ú†Ù†Ú¯ وارونه زدن، یا خدعه کردن با مردمانست . واینجاست Ú©Ù‡ خود این کوشندگان برای غایت های بزرگ ومردمی ØŒ از« شیوه های ناجور با آن غایت ها» ØŒ Ú©Ù‡ آنها را آسمانی والهی نیز میدانند ØŒ با دست خودشان ØŒ درانسانها ØŒ Ø´Ú© ورزی وبد بینی ودرپایان، نیهلیسم Nihilism (یکسره ØŒ زیر همه ارزشها وآرمانها زدن ) را خلق میکنند . پیدایش « رنـدی » در ایران ØŒ پیآیند همین « پوچ ازآب درآمدن همه آرمانها درواقعیت » بود . ناگهان ØŒ همه غایت ها ØŒ Ùقط « آلات ووسائل رسیدن به قدرت » ساخته میشوند. »" ص 141
Ùˆ نیز «. نـزد زرتشت ØŒ این راه ٠جستجو Ùˆ Ø§Ù…ØªØØ§Ù† کردن Ùˆ پژوهیدن Ùˆ جدا ساختن ØŒ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ میشود . خـرد ØŒ Ùقط دراثر روشن بودن تضاد Ù Ú˜ÛŒ Ùˆ اژی ازهمدیگر، Ùقط باید برگزیند . نزد زرتشت ØŒ « آزادی » ØŒ دراین ØÙ‚ وتوانائی گزینش، خلاصه میشو د . ولی نزد زال زر ØŒ آزادی ØŒ برشالوده Ù ØÙ‚ وتوانائی جستجوو آزمایش خود هرانسانی ØŒ برای ÛŒØ§ÙØªÙ† زندگی ازضد زندگی ØŒ Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است .
نزد زرتشت ØŒ بدی ( آزارجان ØŒ یا اژی )ØŒ یک ویژگی همیشگی Ùˆ مداوم چیزیست . یکی از دوهمزاد ØŒ « درگوهرش ØŒ اژی هست » . دراین صورت ØŒ « اژی = ضد زندگی » ØŒ اینهمانی با « هستی ØŒ با بÙÙ† آن چیز» Ù…ÛŒ یابد . دشمنی ØŒ دشمنی با « هستی دشمن » ØŒ دشمنی با « اهریمن» میگردد ØŒ Ùˆ لو وجود این اهریمن نیزانکار گردد ØŒ چون نامش را بطور آشکار، زرتشت نبرده است . » ص 169.
در همین رابطه ØŒ بررسی دقیق ØªÙØ§ÙˆØª های میان برداشت Ùˆ تصویر ایده آلی خرّمدینی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت با برداشت زرتشت از این دو، در کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » آمده است . من تنها برای روشن کردن این Ú©Ù‡ درک رنگین Ùˆ سویه سویه Ùˆ تعری٠ناپذیر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت چگونه بوده است Ùˆ این برداشت با برداشت سپید /سیاه زرتشتیان از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت، ÙØ±Ø³Ù†Ú¯Ù‡Ø§ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ دارد، یکبار دیگر به خود کتاب: «زال زر یا زرتشت؟ » ارجاع Ù…ÛŒ دهم:
«اسدی توسی ، درسیر گرشاسپ به جزایر گوناگون ، نیزخبراز گذرش به جزیره « رامنی » میدهد ، که « رامنا = رام » باشد .
همانجا ÛŒ دیدند کوهی سیاه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ سرش راه برچرخ ماه
درختی گشن شاخ برشخّ کوه ازانبوه شاخش، ستاره ستوه
زعود Ùˆ زصندل بهم ساخته بسر برش، ایوانی Ø§ÙØ±Ø§Ø®ØªÙ‡
دگر ره ، سپهدارپیروز بخت ( گرشاسپ )
Ø²Ù…Ù„Ø§Ø ØŒ پرسید ØŒ کار درخت
که برشاخش ، آن کاخ برپای چیست
چنین از بـَر ٠آسمان ، جای کیست ؟
چنین Ú¯ÙØª ØŒ کان جای سیمرغ راست
که برخیل مرغان ، همه پادشاست
این همان داستان شاهنامه است . Ùˆ کاخ یا ایوان ÙØ±Ø§Ø² درخت ØŒ به معنای آنست Ú©Ù‡ سیمرغ ØŒ خدای خانه Ùˆ آشیانه (شیان = هیل = ئیلان ) یا اصل شهرو مدنیت است .
پدید آمد آن مرغ هم در زمان
ازو شد ØŒ چوصــد رنـگ Ùــرش ØŒ آسمان
چو باغی روان ، درهوا ، سر نگون
Ø´Ú©ÙØªÙ‡ درختان درو ØŒ گونه گون
Ú†Ùˆ تازان Ú©Ù€ÙÙ‡ÛŒ پر Ú¯Ù„ Ùˆ لاله زار
زبالاش ØŒ قوس Ù‚Ø²Ø ØŒ صد هزار
و« باد پر سیمرغ » ، همان بادیست که درواقع ، اصل جان وعشق و موسیقی وجشن درگیتی است ، واین اندیشه در غزل مولوی باز تابیده میشود ، که « بانگ نی » را با « بانگ پرهما » و با خود « خدا » اینهمانی میدهد :
ای درآورده جهانی را زپای با نگ نای وبانگ نای وبا نگ نای
چیست نی؟ آن یار شیرین بوسه را
بوسه ، جای و ، بوسه ، جای و ، بوسه ، جای
آن نی بیدست وپا، بستد زخلق
دست وپای و دست و پای و دست و پای
نی، بهانه است ، این ، نه برپای نی است
نیست الا ، بانگ پرّ آن همای
خود، خدایست ، اینهمه ، رو پوش چیست !
میکشد اهل خدا را تا خدای» ص 253
من از آقای نویدی Ù…ÛŒ پرسم آیا این تجربه ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت Ùˆ زیبایی در تصویر اسطوره ای سیمرغ رابطه ای با « آنیمیسم » دارد ØŸ Ùˆ اصولا چرا باید در بررسی تجربه های بنیادی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی، سراغ چنین تئوریهای ناکار آمد Ùˆ بی ربط با ÙلسÙیدن Ùˆ اندیشیدن Ø±ÙØªØŸ. اساسا تصاویر اسطوره ای در هر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به طور کلّی Ùˆ در این زمینه ÛŒ خاصّ، تصاویر اسطوره های ایرانی، تجربیات مایه ای Ùˆ بنیادین ملّت ما را در تمامیّتش Ùˆ در چهره های رنگین Ùˆ متناقضشان در بر میگیرند. درست در این تناقضها Ùˆ گوناگونیهاست Ú©Ù‡ یگانگی Ùˆ تمامیت تجربه های ایرانی، درک شدنی هستند؛ نه با بر داشت تکاملی Ùˆ نردبانی روشنÙکران ما از تطّور Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ Ùکر Ùˆ زبان Ùˆ تجربیات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ پاره ای از این تجربیات را نابهنگام Ùˆ یا مربوط به گذشته Ù…ÛŒ دانند. تکامل Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ در دامنه ÛŒ ابزارها Ùˆ تکنیک Ùˆ اختراعات Ùˆ صنعت Ùˆ امثالهم را Ù…ÛŒ توان Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª Ùˆ Ùهمید Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªØ› ولی در تÙکّر Ùˆ اندیشیدن ما با نخستین انسانی Ú©Ù‡ برای ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخ درخور Ùˆ شایسته بر روی کره زمین از خودش پرسید: « آیا معنایی برای زندگی در این جهان هست Ùˆ آیا ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ این آسمان پر ستاره، چیزی نیز وجود دارد؟ »، هم عصر Ùˆ هم زمان Ùˆ همدوره هستیم؛ ولو آن انسان نخستین در بیست یا شاید هم صد هزار سال پیش بر روی کره زمین Ù…ÛŒ زیسته است.
در اندیشیدن Ùˆ ÙلسÙیدن، زمان قراردادی Ùˆ Ùیزیکی،نقشی ندارد؛ بلکه همانطور Ú©Ù‡ « اÙلاطون » نیز به Ø¯ÙØ±Ùست Ù…ÛŒ گوید، با آغاز تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن، مسئله ÛŒ « جریان زمان در مغز برای همیشه » قطع Ù…ÛŒ شود تا انسان بتواند بی واسطه Ùˆ سر راست با هر مسئله ای، پیوند مستقیم بیاید Ùˆ بتواند در باره ÛŒ چند Ùˆ چون آن بیندیشید. ما باید توانایی درک Ùˆ بازبینی Ùˆ بازیابی تجربیات خود را در ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ مرزهای زمان Ùˆ دوره های تاریخی بیابیم Ùˆ از آویزان شدن به ابزارهای نارسا Ùˆ الکنی هم چون تئوری « آنیمیسم » جدا بپرهیزیم؛ زیرا دخالت دادن چنین تزی در مسئله ÛŒ اندیشیدن در باره ÛŒ تصاویر اسطوره ای؛ یعنی دوغ Ùˆ دوشاب را از یکدیگر، تمیز ندادن. ( 4 )
برای روشن کردن اینکه پیوستگی تجربیات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را چگونه Ù…ÛŒ توان با کنار گذاشتن برداشت های ضدّ ÙلسÙÛŒ Ùˆ Ùیزیکی از زمان Ùˆ اسطوره ها بهتر Ùهمید، Ù…ÛŒ توان به یک یا دو نمونه اشاره کرد . آقای نویدی با اشاره به منشور کورش Ù…ÛŒ نویسند: [ ... استوانه کورش Ú©Ù‡ در آن به ØµØ±Ø§ØØªØŒ توهین به ادیان مردمان ØªØØª سیطره شاهنشاهی اش را ممنوع Ù…ÛŒ کند...]. آیا این تجربه Ùˆ تجربه داریوش دوم Ú©Ù‡ در گشودن سرزمینها ØŒ خدایان آن سرزمینها Ùˆ مردمان را «خدای خود » Ù…ÛŒ نامید Ùˆ این را در سنگنوشته هایش نیز درج Ù…ÛŒ کرد با تجربه «برادری همه ادیان Ùˆ جستجوی ÙØ±Ø¯ÛŒ ØÙ‚یقت» Ú©Ù‡ 2400 سال بعد از زبان « میرزا ØØ³ÛŒÙ†Ø¹Ù„ÛŒ بهاالله (پیشوای بهاییت ) » بیان شد Ùˆ نیز با سر اندیشه بنیادی « ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ Ú©ÙØ± Ùˆ ایمان » در Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی؛ بویژه در آثار عطار نیشابوری، یک رابطه بنیادی ÙلسÙÛŒ – ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ زمان تاریخی وجود ندارد.ØŸ هم چنین ص٠آرایی زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی، بارها در دوره های تاریخی از سوی بزرگان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ نخبگان ایرانزمین در کلمات Ùˆ شیوه های مختل٠زبانی، عبارتبندی های دیگری ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ باراندیشی Ùˆ تاکید ممتد شده اند. این تجربه ها را نمی توان با کلیشه ها Ùˆ قالبهای نردبانی Ùˆ تکاملی Ùˆ سبکسرانه رایج در میان درس خواندگان ما Ùهمید.
اندیشیدن ÙلسÙی، توانایی ما، به تن خود Ùˆ با Ùکر Ùˆ مغز خود برای اندیشیدن در گستره ÛŒ تصاویر Ùˆ تجربیّات Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ملّت Ùˆ سپس باز زایی آنها در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ù…ÛŒ باشد. در مسئله ÛŒ اندیشیدن بایستی در تاریخ تØÙˆÙ‘لات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سرزمین خود در واقعیّت دوران اندیشید Ùˆ به زبان ÙØ±Ø¯ÛŒ عبارت بندی کرد. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ سنجشگری را نبایستی با توهین به معتقدین ØŒ یکی پنداشت. سنجشگری بر باور به توانای انسان هم چون یک وجود مستعد برای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ¯Ù‡ شدن بر شالوده ÛŒ خرد Ùˆ تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ همچنین وجود خدایی اش استوار است .
بیاد بیاوریم Ú©Ù‡ نقش رستاخیزی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ اساطیر یونانی برای سرزمینهای باختری، Ø¯ÙØ±Ùست با توانایی Ùˆ دلیری اندیشمندان باختر زمینی در نو اندیشی Ùˆ در باز اندیشی Ùˆ انگیخته شدن از تصاویر اسطوره های یونانی Ùˆ تجربیات Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در آنها، پیوند Ù…ÛŒ یابد. اگر اندیشمندان باختری همچون آقای کیومرث نویدی با کلیشه ÛŒ Ùˆ خط Ú©Ø´ همیشه ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده ØŒ به سراغ مایه های ÙلسÙÛŒ Ùˆ اسطوره های یونانی Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯ØŒ هرگز به هیچ کجا نمی رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم با اینگونه قالبهای کلیشه ای به سراغ تجربیات بنیادی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ بزرگ Ùˆ تمدن Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ چون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مصری Ùˆ ایرانی – هندی Ùˆ چینی Ùˆ یونانی – رومی وغیره برویم ØŒ بدون تردید، تنها با انبان سرخورده گیها Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ هیچ بودن، باز خواهیم گشت.
این برداشت از تداوم Ùˆ پیوستگی تجربیات مایه ای ملت Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما را Ù…ÛŒ سازد از سوی استاد جمالی، این گونه بیان شده است :
« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØŒ « گوهر رنگین کمانی » دارد . چیزهائی Ú©Ù‡ باهم درهنگام پیدایششان در تضادند، هنگامی« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » میشوند ØŒ Ú©Ù‡ از اضداد ØŒ تØÙˆÙ„ به « گوناگونی Ùˆ رنگارنگی دریک طی٠به هم پیوسته » بیابند . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ نیروی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ دیگر گونه سازنده ایست Ú©Ù‡ از« اضـداد» ØŒ « گوناگونی رنگین کمان » را پدید میآورد . نوابغ ایران ØŒ رنگین کمان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران هستند، وهمه آنها ØŒ پیوندهای نامرئی ØŒ دراین رنگین کمان، باهم دارند . زال زر Ùˆ زرتشت Ùˆ کوروش Ùˆ مـانی ومـزدک Ùˆ سـعـدی Ùˆ ØÙ€Ø§Ùـظ Ùˆ Ùـردوسی Ùˆ نـظـامی Ùˆ عـطـارومـولـوی ØŒ درپیوند باهم ØŒ این « رنگین کمان آرش » ØŒ یا « رنگین کمان بهمن ØŒ خرد بنیادی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ایران » هستند.
« آنچه » این رنگارنگی Ùˆ گوناگونیهارا را به هم Ù…ÛŒ پیوندد ØŒ هرچند Ú©Ù‡ درواقع ØŒ نادیدنی Ùˆ Ù†Ø§Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ است ØŒ ولی بیان گستره ÛŒ سرشار ÙØ¶Ù…ÛŒØ±Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ ومعمائی ایرانی است، Ú©Ù‡ در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ میجوشد ØŒ Ùˆ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒØŒ باید برای درک غنای خودش ØŒ این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را ØŒ درگمان زنیها وکورمالیها ØŒ همیشه ازنو بجوید Ùˆ بیابد. تضادی Ú©Ù‡ زرتشت Ùˆ زال زر، در هنگام پیدایششان باهم داشتند ØŒ درپایان، تØÙˆÙ„ به گوناگونی دراین رنگین کمان Ù…ÛŒ یابد، Ùˆ به هم Ù…ÛŒ پیوندد . Ú©Ø´Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در برتری دادن یکی ازاین نوابغ بردیگری ØŒ Ø±ÙØªÙ† به بیراهه ØŒ ومغشوش ساختن ÙˆÙقیرساختن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . Ú©Ø´Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران در درک آنها درتضاد نخستینشان ØŒ وسپس تØÙˆÙ„شان به گوناگونی دریک طی٠ورنگین کمان ØŒ همیشه ازنو، ممکن میگردد . درک آنها درتضاد، پاره کردن انها ازهمدیگربرای روشن کردن است ØŒ ولی آنچه درآغاز، به Ø´Ú©Ù„ تضاد، چشمگیرمیشود، پس ازگذشت زمانی، Ø´Ú©Ù„ گوناگونی Ùˆ رنگارنگی درطی٠میگیرد، و« پارگی Ù…Ø¹Ø±ÙØª » ØŒ تبدیل به « پیوستگی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » میگردد . اندیشیدن ÙلسÙÛŒ ØŒ تØÙˆÙ„ دادن اندیشه هائیست Ú©Ù‡ هرچند درآغاز، به تضاد ØŒ کاسته ØŒ Ùˆ درضدیت آنها را ازهم پاره ساخته ØŒ به اندیشه های Ø·ÛŒÙÛŒ است Ú©Ù‡ باهم پیوند Ù…ÛŒ یابند. دراین بررسی Ú©Ù‡ بنیاد اندیشیدن ÙلسÙÛŒ ایرانست ØŒ روند ØØ±Ú©Øª ازتضاد ØŒ به« پیوند Ùˆ طی٠گوناگونی » آزموده خواهد شد .» ص 192
در اختتام کلامم اضاÙÙ‡ کنم Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ آقای کیومرث نویدی نیست Ú©Ù‡ بدون خواندن دقیق آثار استاد جمالی Ùˆ بدون خواندن دقیق کتاب « زال زر Ùˆ یا زرتشت ؟» به نتیجه گیریهای تاس٠باری همچون « راسیسم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ !ØŸ » برسند. نیک است Ú©Ù‡ در اندیشیدن Ùˆ استدلال آوردن به نیروی تمییز Ùˆ تشخیص ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ خرد اندیشنده Ùˆ پرسنده ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ اتّکا کنیم تا به مراجعی Ú©Ù‡ ما را به جای مدد رسانی، به بیراهه های پیشداوری Ùˆ Ú©Ú˜Ùهمی درمی غلتانند.
ما ایرانیان برای به خود آمدن Ùˆ برای از سر Ú¯Ø±ÙØªÙ† جوانی Ùˆ شادابی Ùˆ برای تØÙˆÙ‘Ù„ Ùˆ نو شدن باید قبل از هر چیز از تجربیّات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ملّت خودمان از عصر اساطیری تا همین امروز با مهر Ùˆ سنجشگری Ùˆ خواست ØÙ‚یقت جویی بدون هراس از قدرتهای ØØ§Ú©Ù… بیاغازیم.
ما ایرانیان باید از «خود»، همچون بنیانی ترین Ùˆ مایه ای ترین تجربیات تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در تمامی چهره ها Ùˆ عبارت بندیهای آن بیآغازیم Ùˆ به دلیری در باز خوانی Ùˆ نوزایی Ùˆ نو اندیشی Ùˆ به هنگام خوانی Ùˆ سنجشگری Ùˆ سپس پرورانیدن تخمه های Ùکری بکوشیم Ùˆ این خود گمشده در لایه های تاریخ را، از نو باز یابیم Ùˆ بپرورانیم Ùˆ به بار آوریم. بر بستر این رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است Ú©Ù‡ آموزه ÛŒ Ù…ØÙˆØ±ÛŒ اشو زرتشت را: «نه ! به آزارندگان جهان جان »، نیز Ù…ÛŒ توان Ùˆ باید از نو، باز اندیشیده Ùˆ عبارتبندی کرد .بر بستر این تلاش ØŒ پیام زرتشت Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران «نه ! به آزارندگان زندگی» از سر دستمایه امید جوانان ایران زمین خواهد شد.
پایان سخن این Ú©Ù‡ « هنر نزد ایرانیان است Ùˆ بس ..... نگیرند شیر ژیان را به کس »، درست در آموزه زرتشت نیز باز تاب Ù…ÛŒ یابد؛ زیرا هنر ( ÙØ¶ÛŒÙ„ت= ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ ÛŒ پیدایشی )ØŒ ص٠آرایی در برابر شیر درّنده Ùˆ ژیان، همچون نماد آزار زندگی Ùˆ به هیچ Ú¯Ø±ÙØªÙ† پرخاشگری Ùˆ ستیزه جویی، درست هسته مرکزی Ùˆ انسانی Ùˆ کار آمد پیام زرتشت است Ú©Ù‡ آقای نویدی از آن به درستی Ø¯ÙØ§Ø¹ Ù…ÛŒ کنند. این شعر ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ نیز هیچ ربطی به خراÙÙ‡ ÛŒ برتری جویی ایرانیان (Ú©Ù‡ زاییده ذهن ضدّ ایرانی Ùˆ شیعه زده ÛŒ است ) ندارد. در باره ÛŒ Ú©Ú˜Ùهمی ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار Ùˆ میلیونها بار جویده Ùˆ مضØÚ© شده ÛŒ « هنر، نزد ایرانیان است Ùˆ بس ! » نیز Ù…ÛŒ توانید به این Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ØŒ مراجعه کنید. ( 5 ) ///
آدرس پست الکترونیکی نگارنده : arjemandrad@yahoo.com
درج این نوشته در نشریات وتارنما های اینترنتی بدون تغییر آزاد است.
نویسنده از Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª دیدگاه های خوانندگان شاد Ù…ÛŒ شود.
این نوشته در تارنمای اینترنتی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´Ù‡Ø±Ø¨Ø§ÛŒÚ¯Ø§Ù†ÛŒ خواهد شد : www.farhangshahr.com
ایرج ارجمند راد
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانویسها:
مقاله ی آقای نویدی:
( https://archives.farhangshahr.com/standpoints/issue_270032007.php
Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± استاد جمالی:
https://archives.farhangshahr.com/public_segment/issue_259032007.php
متن کامل کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » :
https://www.jamali.info/zal/ )
در باره ÛŒ مسئله ÛŒ زمان، مراجعه کنید به این Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_51062005.php
در باره ی « هنر، نزد ایرانیان است و بس ! » :
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_193012007/
تاریخ نگار Ø´:â€â€â€â€Ú†Ù‡Ø§Ø± Ø´Ù†Ø¨Ù‡â€ØŒ 2007â€/03â€/28
رستاخیز پیام زرتشت، چگونه ممکن است ؟
[ سخنی با آقای کیومرث نویدی ]
در « شاهنامه ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ »، گلاویزی خرّمدینی با آیین میترایی در پیکار ÙØ±Ø§Ù†Ú© Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† با Ø¶ØØ§Ú© Ùˆ گلاویزی خرّمدینی با آیین مزدیسنایی در تراژدی رستم Ùˆ اسÙندیار آمده است . این تجربیّات مایه ای ایرانیان، هیچ ربطی به مسئله ÛŒ آنیمیسم Ùˆ امثالهم ندارند…
آیا این پرسش نباید هیچگاه Ùˆ هیچ زمانی Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ چگونه یک ملّت از اوجگاه شعور Ùˆ Ùهم زرتشت به پرتگاه گشتاسب Ùˆ اسÙندیار Ùˆ جنگ دینی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ† رستم Ùˆ بر اÙکندن دودمان خاندان های پهلوانی سیستان ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دست آخر نیز، به قعر باتلاق صغارت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùقاهتی رسید؟ .
سر سخن :
هم میهن گرامی، آقای « کیومرث نویدی » در نوشته ای ( 1 ) به نقد Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ÛŒ از استاد جمالی ( 2 ) ØŒ پرداخته اند Ú©Ù‡ من Ù…ÛŒ کوشم، مختصر Ùˆ Ù…Ùید، به برداشت ایشان ØŒ نگاهی روشنگر داشته باشم.
پیام زرتشت :
پیام زرتشت Ú©Ù‡ تاکید ضروری او بر پرنسیپ تجربه ÛŒ مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مردم ایران (= قداست جان Ùˆ زندگی Ùˆ پیوسته Ú¯ÛŒ جهان جان ) » Ù…ÛŒ باشد، به درستی در ایران امروز Ù…ÛŒ تواند نقش بزرگی در به خود آمدن Ùˆ نوزایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان داشته باشد. دقیقا با برآمدن Ùˆ به ÙØ±Ø§Ø² آمدن Ùˆ نو اندیشی همین تجربه ÛŒ مایه ای است Ú©Ù‡ کلید رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ما Ùˆ به خود آمدن ایرانیان، امکانپذیر Ù…ÛŒ شود.
این نه تنها به معنی بازگشت به هیچ کدام از صورتبندیهای تاریخی گذشته ما ایرانیان به طور کلّی نیست؛ بلکه همچنین به معنای تکرار آیینهای دینی وسیاسی ( از جمله بازگشت به آیین میترائی Ùˆ زرتشتی ) در گذشته های سپری شده نیز، نیست .Ùقط پرسش اینست Ú©Ù‡ رستاخیز این پیام، آیا بدون شناخت Ùˆ سنجشگری تاریخ Ùˆ سنت Ùˆ گذشته ÛŒ آیین زرتشتیگری، امکانپذیری Ù…ÛŒ باشد یا نه؟.
آقای کیومرث نویدی نیز به Ø¯ÙØ±Ùست از هسته انسانی Ùˆ کار آمد پیام زرتشت یاد کرده است Ú©Ù‡ همان « تجربی ÛŒ مایه ای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ایرانزمین » در برابر تجربه های مذاهب ابراهیمی Ù…ÛŒ باشد. ایشان Ù…ÛŒ نویسند :
« در ایران باستان قتل عام ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª به عنوان قربانی رواج داشته است Ùˆ در اوستا، بارها، سخن از قربانی صد اسب Ùˆ هزار گاو Ùˆ ده هزار گوسÙند برای این یا آن خدا Ø±ÙØªÙ‡ است؛ اگر این ارقام را اغراق نیز بدانیم، باز نشانه ای از واقعیت در آنها هست؛ زردشت با قربانی کردن ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª به سختی مبارزه کرده است Ùˆ Ø§ØØªÙ…الا یکی از دلایل مغضوب شدن Ùˆ ÙØ±Ø§Ø± او از زادگاهش نیز به همین خاطر است؛ روشن است Ú©Ù‡ در این میان این رهبانان بوده اند Ú©Ù‡ از تعطیل قربانی ضرر Ù…ÛŒ کرده اند Ùˆ از همین هم به دشمنی با زردشت برآمده اند. قربانی کردن نیز، آن هم به صورت قتل عام ØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§ØªØŒ نمی توانسته است با باورهای آنی میستی Ùˆ یا آنچنان Ú©Ù‡ آقای جمالی Ù…ÛŒ نویسند ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی ربطی داشته باشد. این نیز دلیل دیگری ست بر این Ú©Ù‡ زردشت در مسخ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی، به ÙØ±Ø¶ این Ú©Ù‡ این مسخ واقعا صورت Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ باشد، نقشی نداشته است. »
در اینکه در برابر آیین میترایی Ú©Ù‡ بر بنیان قربانی خونی استوار شده بود ( Ùˆ در پژوهشهای استاد جمالی، بارها از زوایای گوناگون، سنجشگری شده است)ØŒ زرتشت Ù…ÛŒ آید Ùˆ بر قداست جان Ùˆ زندگی، تاکید مبرم Ù…ÛŒ کند، هیچ تردیدی نیست . این را خود استاد منوچهر جمالی در بررسیهای اش در کتاب: « داستان سام Ùˆ زال » Ùˆ همچنین کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » Ø¨Ø§Ø²Ø´Ú©Ø§ÙØªÙ‡ است.
اگر آقای نویدی، کتابهای Ùوق؛ بویژه کتاب « داستان سام Ùˆ زال » را با ØÙˆØµÙ„Ù‡ Ùˆ Ú˜Ø±ÙØ¨ÛŒÙ†ÛŒ بدون هیچ پیشداوری از قبل، خوانده بودند Ùˆ همینطور دیگر آثار استاد را ØŒ مطالعه Ùˆ سعی در Ùهمیدن Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªÙ† آنها Ù…ÛŒ کردند، بی Ø´Ú© به چاه چنان کژبرداشتهایی از اÙکار Ùˆ ایده های استاد جمالی درنمی غلتدند؛ زیرا استاد در همان Ù¾ÛŒØ´Ú¯ÙØªØ§Ø± کتاب « زال زر یا زرتشت؟ » / ص. 4 ØŒ زمینه های گلاویزی دینی میان آیین میترایی Ùˆ آیین مزدیسنایی Ùˆ پیوند هر دو را با خرّمدینی یا آیین سیمرغی، مستدل نشان Ù…ÛŒ دهد. ( 3 )
در « شاهنامه ÛŒ ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ »، گلاویزی خرّمدینی با آیین میترایی در پیکار ÙØ±Ø§Ù†Ú© Ùˆ ÙØ±ÛŒØ¯ÙˆÙ† با Ø¶ØØ§Ú© Ùˆ گلاویزی خرّمدینی با آیین مزدیسنایی در تراژدی رستم Ùˆ اسÙندیار آمده است . این تجربیّات مایه ای ایرانیان، به سختی با تئوری هایی از نوع «آنیمیسم » Ùˆ امثالهم قابل درک Ùˆ بررسی اند. Ù…Ø¨Ø§ØØ« استاد جمالی، Ù…Ø¨Ø§ØØ« ÙلسÙÛŒ Ù…ÛŒ باشند Ùˆ تلاشهایی هستند برای زایاندن تجربیّات مایه ای ملّت ایران از بطن تصاویر اسطوره های ایرانزمین. Ø¨ØØ« آنیمیسم، در هیچکدام از آثار استاد جمالی Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ø´Ø¯Ù‡ است. Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù† Ùˆ سخن Ú¯ÙØªÙ† از «آنیمیسم » در رویکرد به اÙکار Ùˆ ایده های استاد جمالی دقیقا به معنای Ú©Ú˜ راهه Ø±ÙØªÙ† به سوی ترکستان است Ùˆ از آن بد تر گریز از روبرو شدن سنجشگرانه با ژر٠کاوی های ÙˆÛŒ Ùˆ نتایج اجتماعی آن ها.
Ú¯ÙØªÙ…ان اصلی بر سر تصاویر ایده آلی از انسان Ùˆ خدا در دامنه تجربیات خرمدینی ØŒ در دامنه تجربیات زرتشتی Ùˆ در دامنه تجربیات میترایی است Ùˆ شگ٠این Ú©Ù‡ این را ØØªÛŒ پس از خواندن چند سطر از آثار استاد Ù…ÛŒ توان Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª. سخن بر سر بازگشت به زنخدایی هم چون یک آیین نیست. ایده ÛŒ زنخدایی در تÙکّرات Ùˆ ایده های استاد جمالی ØŒ Ø¨ØØ« دین شناسی نیست ØŒ Ø¨ØØ« بلکه Ù…Ø¨Ø§ØØ« عمیق در باره ÛŒ تجربیات دینی Ùˆ سیاسی ایرانیان Ùˆ ابعاد راز آمیز Ùˆ آنتروپولوژیکی Ùˆ کیهانی انسان ایرانی بر شالوده ÛŒ تجربیّات اوست.
جایگاه زرتشت :
از دیدگاه استاد جمالی ص٠آرایی زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی، اوج درخشش کوششهای Ùکری Ùˆ پراکتیکی زرتشت است Ùˆ از این نظر، او با زال زر در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی برابر است : « برترین ارزش Ùˆ غایت »، هم برای زال زر، هم برای زرتشت ØŒ « Ù†ÙÛŒ ضد زندگی » ØŒ یا « Ù†ÙÛŒ ٠ا+ Ú˜ÛŒ » ØŒ از« زنـدگـی = Ú˜ÛŒ » بود » ص 141 Ùˆ یا « زرتشت Ùˆ زال زر Ú©Ù‡ پسرسام (=گرشاسپ) بود ØŒ هردو « یک غایت » داشتند، Ú©Ù‡ این غایت ØŒ قطب٠(= بهی) ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران بوده است ØŒ وهردو، برای واقعیت بخشیدن به این « ارزش متعالی درجامعه بشری » برخاسته بودند .» Ù…ÛŒ بینیم Ú©Ù‡ بر خلا٠برداشت آقای نویدی ØŒ « استاد جمالی » ( در آثار پیشین خود نیز ) درست، زرتشت را به همین دلیل، قلّه Ùˆ چکاد ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ù…ÛŒ دانند. این امّا همه ÛŒ نقد « استاد جمالی » از آموزه های زرتشت نیست.
استاد جمالی در کتاب Ùوق در جستجوی خود نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ ص٠آرایی Ùˆ گسست زرتشت در برابر ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ ÛŒ قربانی خونی Ú©Ù‡ میراث آیین میترایی بود (Ùˆ در مذاهب ابراهیمی امتداد ÛŒØ§ÙØª ) ØŒ استوار بر پرنسیپ قداست «جان Ùˆ زندگی» Ùˆ بر آمده از تجربیات دینی ایرانیان پیش از او بود. استاد اما Ù…ÛŒ پرسد Ùˆ Ù…ÛŒ کاود Ùˆ ریشه یابی Ù…ÛŒ کند Ú©Ù‡ چگونه آیین زرتشتی خود به ضدّ همین تجربه ÛŒ مایه ای Ùˆ پرنسیپی بسیار ارزشمند Ùˆ ستودنی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی Ùˆ خود زرتشت Ù…ÛŒ انجامد؟. آیا این جستجو Ùˆ این پرسش Ùˆ اندیشیدن ژر٠در باره ÛŒ آن نباید Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ ØŸ آیا این پرسش نباید هیچگاه Ùˆ هیچ زمانی Ø·Ø±Ø Ø´ÙˆØ¯ Ú©Ù‡ چگونه یک ملّت از اوجگاه شعور Ùˆ Ùهم زرتشت به پرتگاه گشتاسب Ùˆ اسÙندیار Ùˆ جنگ دینی Ùˆ Ú©ÙØ´ØªÙ† رستم Ùˆ بر اÙکندن دودمان خاندان های پهلوانی سیستان ÙØ±Ùˆ Ø§ÙØªØ§Ø¯ Ùˆ دست آخر نیز، به قعر باتلاق ذلالت Ùˆ صغارت Ùˆ ØÙ‚ارت Ùقاهتی شیعه رسید؟ .
آمیدوارم Ú©Ù‡ آقای نویدی با من هم نظر باشند Ú©Ù‡ این پرسش تکاندهنده، سخت Ùهم Ùˆ گرانپاسخ است، امّا ما را از روبرو شدن با آن، گریزی Ùˆ گزیری نیست Ùˆ Ø§ØªÙØ§Ù‚ا رستاخیز آموزه های پر ارزش زرتشت Ùˆ ØØªÛŒ بر آمدن Ùˆ پوست انداختن آیین در بسته Ùˆ درون گراشده زرتشتی همچون یک پیام جهانی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران (Ùˆ نیز بر آمد خود جامعه زرتشتیان) ØŒ درست با همین پرسش Ùˆ دلیری در درک همه ÛŒ نتایج آن، پیوند دارد. براستی چگونه Ùˆ از درون کدام برداشت زرتشت ØŒ از درون کدام ØªÙØ³ÛŒØ± Ùˆ بازخوانی اÙکار زرتشت از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ زرتشتیگری تاریخی، همچون یک آیین آزادی Ú©ÙØ´ Ùˆ خشک Ùˆ بسته سر بر آورد Ùˆ ایرانزمین را در برابر تاخت Ùˆ تاز خاصمانش، ناتوان کرد Ùˆ از پا در آورد ØŸ آیا این پرسش، سزاوار Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù† نیست Ùˆ نباید بر استاد منوچهر جمالی به دلیل همین دلیری Ùˆ رادمنشی اش در Ø·Ø±Ø Ù¾Ø±Ø³Ø´ Ùˆ همینطور به دلیل ژرÙکاوی هایش در ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخ به این پرسش، Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù‡Ø§ÛŒ Ù¾ÛŒ در Ù¾ÛŒ Ú¯ÙØª ØŸ این پرسشی جدّی است Ùˆ آقای نویدی خود نیز از اهمیت آن آگاه Ù…ÛŒ باشند. ما نباید بر سر این پرسش سازش کنیم . Ùˆ این پرسش لزوما نباید در راستای ستیز با زرتشت Ùˆ یا زرتشتیان Ùهمیده شود بلکه در راستای تØÙˆÙ„ Ùˆ رهایی Ùˆ نو گشت Ùˆ جوانی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران Ùˆ ایرانیان Ùˆ از جمله زرتشتیان ایران.
باید دلیرانه پرسید Ú©Ù‡ براستی Ú†Ù‡ پلی، آیین زرتشتی را به آیین میترایی پیوند Ù…ÛŒ زند Ùˆ کدام پاسخ Ùˆ Ú©Ú˜ Ùهمی زرتشت ØŒ ساختن این پل را به دست قدرت طلبان سیاسی Ùˆ دینی( = موبدان Ùˆ سلاطین بی ÙØ±Ù‘ ) امکان پذیر Ù…ÛŒ سازد ØŸ براستی اسÙندیار Ùˆ بهمن زرتشتی Ùˆ انوشیروان Ùˆ خسرو پرویز Ùˆ شیرویه زرتشتی از کدام اندیشه Ùˆ کدام پاسخ زرتشت به مسئله پایمال شدن « پرنسیپ قداست جان Ùˆ زندگی » سر بر Ù…ÛŒ آورند Ùˆ بر ضدّ آن Ù…ÛŒ جنگند ØŸ Ùˆ چرا ØŸ این پرسش جدی است Ú©Ù‡ در برابر پژوهشگران ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران با عطشی خواهنده ÛŒ پاسخ به همآوردی ایستاده است. پرسشی چنان جدی Ú©Ù‡ خود آقای کیومرث نویدی نیز با صمیمیّت، آن را این گونه بیان کرده است : [ بنا بر آنچه کلیما نقل کرده است، با این Ú©Ù‡ مغان زردشتی اندیشه های او را مسخ کردند تا از آن دینی رسمی Ùˆ آزادی Ú©Ø´ بسازند ... این نکته نیز Ú¯ÙØªÙ†ÛŒ ست Ú©Ù‡ بسیاری از زردشت شناسان بر این متÙÙ‚ القولند Ú©Ù‡ میان آنچه به ویژه در دوران ساسانیان به نام دین زردشتی ساخته Ùˆ پرداخته شده Ùˆ آنچه زردشت Ú¯ÙØªÙ‡ است کمتر قرابتی هست. ]
براستی پاسخ ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ کنکاویده ÛŒ آقای کیومرث نویدی به دو پرسشی Ú©Ù‡ خودش در برابر ما Ù…ÛŒ گذارند، چیست ØŸ این پرسشی آکادمیک Ùˆ برای اتلا٠وقت Ùˆ چیزنویسی نیست؛ بلکه این پرسشی برای Ø¨Ø±ÙˆÙ†Ø±ÙØª از Ùلاکت اکنون ما، برای Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø´ آینده ÛŒ ایران Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† ماست . آیا نباید در پیام با ارزش Ùˆ گرانقدر زرتشت برای زنده کردن ایرانزمین از سر اندیشید Ùˆ از راه Ùˆ Ú©Ú˜ راه آن درس Ú¯Ø±ÙØª ØŸ چگونه Ùˆ با انگیخته شدن از کدامین تجربیات ØŸ این گونه سنجشگری در بنیاد خود در رابطه ما با دیگر بزرگان Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ø§Ù† ما (از زرتشت تا مزدک Ùˆ از مزدک تا ÙØ±Ø°ÙˆØ³ÛŒ Ùˆ خیام Ùˆ مولوی Ùˆ ØØ§Ùظ Ùˆ هدایت Ùˆ صد ها چهره بیدار ایران زمین ) نیز باید صورت بگیرد.
آیا پیکار زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی Ù…ÛŒ تواند بدون گسستن از سنّت زرتشتیگری همچون یک دین تاریخی Ùˆ سازمان ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ بسته Ùˆ خشک شده ØŒ برای نوزایی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ایرانیان به کار آید ØŸ. اگر پاسخ ما به این پرسش، آری است ØŒ چگونه Ù…ÛŒ توان از زرتشت، راهی به آینده گشود ØŸ به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ این نگرانی آقای نویدی نیز هست؛ زیرا ایشان Ù…ÛŒ نویسند :
« ... Ùˆ گمان کنم این توصیه را Ù…ÛŒ شود به آقای جمالی نیز کرد؛ کشتن زردشت به ویژه در این واویلائی Ú©Ù‡ مردم ایران در آن گیر کرده اند Ùˆ جوانان ما، در به در، دنبال هویتی غیر اسلامی برای خویشند، خدمت به آنان نیست؛ آن هویت، قطعا، نمی تواند آنی میسم Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سیمرغی باشد. آنی میسم سیمرغی، با همه زیبائی هایش، نمی تواند در جهان پیچیده ما به انسانها Ú©Ù…Ú© کند Ú©Ù‡ با جهان کنار آیند؛ Ú©Ù… دارد یعنی. زردشت را در پای این ØÙ‚یقت مطلقی Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ اندیشید شما Ú©Ø´ÙØ´ کرده اید Ùˆ مالکش هستید، نکشید آقای جمالی. این قطعا قصد Ùˆ اختیار نیست. »
پیشتر به این پرسش Ú©Ù‡ رابطه هویت ما ایرانیان با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù…ان چیست Ùˆ نیز بی ربطی این هر دو با تز « آنیمیسم » اشاره کردم . اکنون تنها تکرار میکنم Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« بر سر تصاویر ایده آلی از خدا Ùˆ انسان Ùˆ همه نتایج آن در دامنه دین Ùˆ سیاست Ùˆ اجتماع است Ùˆ تصویر « سیمرغ گسترده پر» از ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ Ùˆ عطار Ùˆ مولوی Ùˆ ØØ§Ùظ Ùˆ در ادبیات پارسی نیز این گونه Ùهمیده Ù…ÛŒ شود .
اما بدون تردید Ùˆ با شوربختی باید به آشکارا Ú¯ÙØª Ú©Ù‡ زرتشت را قبل از همه، سده ها پیش خود موبدان زرتشتی Ú©ÙØ´ØªÙ‡ اند. آموزه ÛŒ جانبخش زرتشت، درست با واقعیّت زشتکاری لشکر Ú©Ø´ÛŒ بزرگترین سردار زرتشتی (اسÙندیار ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ گشتاسب ) به سیستان بود Ú©Ù‡ متلاشی شد؛ زیرا چنان آموزه ای به پای قدرت طلبان سیاسی Ùˆ موبدان جاه طلب قربانی شد . آموزه جانبخش زرتشت، درست در زشتکاری نابردباری دینی Ùˆ سیاسی در برابر خرّمدینان Ùˆ عیسویان ایران عصر ساسانی بود Ú©Ù‡ با جدا شدن گرجستان Ùˆ ارمنستان از پیکر ایران زمین، لگد مال شد . این اما تنها یک گذشته ÛŒ تاریخی Ùˆ ÙØ±Ø§Ù…وش شده Ùˆ بدون پیامدهای ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار نیست.
کاÙÛŒ است Ú©Ù‡ ما امروز، نگاهی دقیق به باز ماندگان زرتشتی در ایران Ùˆ هند بیÙکنیم تا ببینیم Ú©Ù‡ چگونه از یک دعوت جهانی Ùˆ بسیار کار Ø¢ÙØ±ÛŒÙ† زرتشت در برابر قدرتمندان سیاسی Ùˆ دینی، یک آیین بسته Ùˆ در خود ساخته شده است. (Ø¨ØØ« بر سر انکا ر ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ های نیک جامعه زرتشتی کنونی نظیر دنیا گرایی ØŒ سخت کوشی ØŒ نیکو کاری Ùˆ ایران دوستی نیست . تصویر ایده آلی جمشید (انسان آرمانی ایرانی ) هنوز زنده ترین ØØ¶ÙˆØ± را در میان پارسیان هند دارد Ùˆ آرمان «آبادسازی گیتی » Ùˆ ثروت Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ (بر آمده از همین تصویر) اینان را شاخص ترین Ùˆ مورد Ø§ØØªØ±Ø§Ù… ترین اقلیت هند کرده است. این ها مورد انکار کسی نیست. )
اما چرا در هند ØŒ سرزمین آزادیهای هزار مذهب Ùˆ مسلک ØŒ سرزمینی Ú©Ù‡ پیوندهای مشترک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ با ما ایرانیان دارد، زرتشتیگری در ØØ§Ù„ زوال است Ùˆ انواع مسیونر های مسیØÛŒØŒ ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ù‘الی دارند ØŸ چرا آیین زرتشت در همین ایران زخم خورده از بیداد اسلامیّت Ùˆ شمشیر متولیان الله نمی تواند پژواکی ÙØ±Ø§ØªØ± از چند روشنÙکر داشته باشد Ùˆ راهی به سوی ملّت نمی یابد ØŸ براستی چرا ØŸ
پاسخ آقای کیومرث نویدی به این پرسش بر من آشکار نیست؛ امّا پاسخ استاد جمالی را می توانم برای ایشان باز گو کنم :
« آموزه واندیشه های زرتشت ØŒ Ø¯Ø±ÙØ¶Ø§Ø¦ÛŒ پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود Ú©Ù‡ « میتراگرایان = Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† » ØŒ آداب خود را چیره ساخته بودند . آموزه زرتشت، برای پیکار با آموزه Ùˆ آئین Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† ØŒ درمغز زرتشت ØŒ پیدایش ÛŒØ§ÙØªÙ‡ بود وعبارت بندی شده بود . دراین آئین ØŒ Ø¨Ù€ÙØ±ÛŒØ¯Ù† ØŒ یا کشتن ( = قربانی خونی ) بنام میتراسMithras ØŒ مقدس ساخته شده بود . زرتشت ØŒ این کار را، به درستی Ùˆ با قاطعیت ØŒ پیکار با اصل« ضد زندگی » میدانست ØŒ Ùˆ غایتش در آموزه اش ØŒ پیکار با میتراگرایان (= Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù† ) بود . جدا ساختن دقیق ٠« زندگی » Ùˆ « ضد زندگی » ازهمدیگر، Ùˆ روشن ساختن این دو اندیشه ازهم ØŒ برای مبارزه با Ø¶ØØ§Ú©ÛŒØ§Ù†ØŒ هم بسا وهم نیرومند بود. ازاین رو نیزهست Ú©Ù‡ آموزه زرتشت ØŒ برای مبارزه با ادیان ابراهیمی ØŒ Ùوق العاده نیرومند است ØŒ هرچند Ú©Ù‡ دراثـر ناتوانی موبدان زرتشتی ØŒ ازاین توانائی، هیچ بهره ای درتاریخ Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ نشده است . » ص 113
از دیدگاه استاد جمالی ریشه این ناتوانی اما در خود آموزه زرتشت و دقیق تر در «شیوه » اوست :
««برترین ارزش وغایت»، هم برای زال زر، وهم برای زرتشت ØŒ « Ù†ÙÛŒ ضد زندگی » ØŒ یا « Ù†ÙÛŒ ٠ا+ Ú˜ÛŒ » ØŒ از« زنـدگـی = Ú˜ÛŒ » بود . « Ú˜ÛŒ » همان « Ú¯ÛŒ= جی = زی » هست ØŒ Ú©Ù‡ « زندگی » باشد . ØªÙØ§ÙˆØª ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران، با ادیان ابراهیمی، آنست Ú©Ù‡ ادیان ابراهیمی ØŒ گرد٠مØÙˆØ±Â« نجات دادن انسان وبشریت ازگـÙنـاه دربرابرØÚ©Ù… ٠الهی » میگردند ØŒ Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ گرد٠مØÙˆØ±Â« نجات یابی انسان وبشریت ازآنچه ضد زندگی است » میگردد. این ØªÙØ§ÙˆØª ØŒ Ùوق العاده اهمیت دارد .این « اصـل ضـد زنـدگـی ØŒ « اژی » یا « اژدها Ùˆ Ø¶ØØ§Ú© »، خوانده میشود . پیام زرتشت ØŒ پیام تازه ای درایران نبود ØŒ وچنانکه از موبدان زرتشتی ادعا میشود ØŒ ایران پیش از زرتشت ØŒ ایران ٠جاهلیت نبوده است ØŒ بلکه خانواده سام ØŒ همین آرمان وارزش وغایت را ØŒ روزگاران درازپیش ازاو، به شیوه ای دیگرو ØØªØ§ مردمی تر ØŒ دنبال میکرده اند . ØªÙØ§ÙˆØª این دو ØŒ درشیوه رسیدن به این ارزش متعالی بوده است . ودرست « شـیـوه رسـیـدن به یک غایت » ØŒ Ú†Ù‡ بسا Ù…ØØªÙˆØ§ÛŒ خود ٠آن غایت را ØŒ به Ú©Ù„ÛŒ دگرگون میسازد، Ùˆ درست ØŒ بجای « غایت » ØŒ ولی بنام « غایت » ØŒ « ضدغایت » را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… میآورد . بجای رسیدن به غایت Ù« زندگی» Ú©Ù‡ نوید داده ØŒ « ضد زندگی » را واقعیت میبخشد . بجای بهشتی Ú©Ù‡ نوید داده، Ùˆ همه را Ø´ÛŒÙØªÙ‡ آن ساخته ØŒ دوزخ را برای همه آنها درهمین گیتی میسازد ØŒ Ùˆ دوزخش را نیز بنام « بهشت » ØŒ میستاید .
آنها Ú©Ù‡ Ø´ÛŒÙØªÙ‡ غایت های مردمی ومتعالی میشوند ØŒ بندرت ØŒ دقت Ùˆ تاءمل در« شیوه رسیدن به آن غایات » میکنند . « غایت های Ùˆ آرمانهای بزرگ ونوید بخش » ØŒ با آوردن ٠چنین آزمونهای تلخ درتاریخ ØŒ بد نام Ùˆ بی ارزش Ùˆ خوار ساخته میشوند ØŒ چون شیوه های رسیدن به آن ØŒ درست برضد خود آن غایت ها بوده اند . تازه همین مبارزان ØŒ برای غایت های مردمی وعالی ØŒ از راههای ناسازگاربا آن غایتها ØŒ Ùˆ واقعیت بخشیدن به « ضد غایت » بجای « غایتی »که نویدش را داده اند ØŒ میکوشند همین « ضد غایت » را ØŒ بنام « غایت »، به جامعه بباورانند . واین کار، Ú†Ù†Ú¯ وارونه زدن، یا خدعه کردن با مردمانست . واینجاست Ú©Ù‡ خود این کوشندگان برای غایت های بزرگ ومردمی ØŒ از« شیوه های ناجور با آن غایت ها» ØŒ Ú©Ù‡ آنها را آسمانی والهی نیز میدانند ØŒ با دست خودشان ØŒ درانسانها ØŒ Ø´Ú© ورزی وبد بینی ودرپایان، نیهلیسم Nihilism (یکسره ØŒ زیر همه ارزشها وآرمانها زدن ) را خلق میکنند . پیدایش « رنـدی » در ایران ØŒ پیآیند همین « پوچ ازآب درآمدن همه آرمانها درواقعیت » بود . ناگهان ØŒ همه غایت ها ØŒ Ùقط « آلات ووسائل رسیدن به قدرت » ساخته میشوند. »" ص 141
Ùˆ نیز «. نـزد زرتشت ØŒ این راه ٠جستجو Ùˆ Ø§Ù…ØªØØ§Ù† کردن Ùˆ پژوهیدن Ùˆ جدا ساختن ØŒ نادیده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ میشود . خـرد ØŒ Ùقط دراثر روشن بودن تضاد Ù Ú˜ÛŒ Ùˆ اژی ازهمدیگر، Ùقط باید برگزیند . نزد زرتشت ØŒ « آزادی » ØŒ دراین ØÙ‚ وتوانائی گزینش، خلاصه میشو د . ولی نزد زال زر ØŒ آزادی ØŒ برشالوده Ù ØÙ‚ وتوانائی جستجوو آزمایش خود هرانسانی ØŒ برای ÛŒØ§ÙØªÙ† زندگی ازضد زندگی ØŒ Ù‚Ø±Ø§Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ است .
نزد زرتشت ØŒ بدی ( آزارجان ØŒ یا اژی )ØŒ یک ویژگی همیشگی Ùˆ مداوم چیزیست . یکی از دوهمزاد ØŒ « درگوهرش ØŒ اژی هست » . دراین صورت ØŒ « اژی = ضد زندگی » ØŒ اینهمانی با « هستی ØŒ با بÙÙ† آن چیز» Ù…ÛŒ یابد . دشمنی ØŒ دشمنی با « هستی دشمن » ØŒ دشمنی با « اهریمن» میگردد ØŒ Ùˆ لو وجود این اهریمن نیزانکار گردد ØŒ چون نامش را بطور آشکار، زرتشت نبرده است . » ص 169.
در همین رابطه ØŒ بررسی دقیق ØªÙØ§ÙˆØª های میان برداشت Ùˆ تصویر ایده آلی خرّمدینی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت با برداشت زرتشت از این دو، در کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » آمده است . من تنها برای روشن کردن این Ú©Ù‡ درک رنگین Ùˆ سویه سویه Ùˆ تعری٠ناپذیر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت چگونه بوده است Ùˆ این برداشت با برداشت سپید /سیاه زرتشتیان از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت، ÙØ±Ø³Ù†Ú¯Ù‡Ø§ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ دارد، یکبار دیگر به خود کتاب: «زال زر یا زرتشت؟ » ارجاع Ù…ÛŒ دهم:
«اسدی توسی ، درسیر گرشاسپ به جزایر گوناگون ، نیزخبراز گذرش به جزیره « رامنی » میدهد ، که « رامنا = رام » باشد .
همانجا ÛŒ دیدند کوهی سیاه Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ سرش راه برچرخ ماه
درختی گشن شاخ برشخّ کوه ازانبوه شاخش، ستاره ستوه
زعود Ùˆ زصندل بهم ساخته بسر برش، ایوانی Ø§ÙØ±Ø§Ø®ØªÙ‡
دگر ره ، سپهدارپیروز بخت ( گرشاسپ )
Ø²Ù…Ù„Ø§Ø ØŒ پرسید ØŒ کار درخت
که برشاخش ، آن کاخ برپای چیست
چنین از بـَر ٠آسمان ، جای کیست ؟
چنین Ú¯ÙØª ØŒ کان جای سیمرغ راست
که برخیل مرغان ، همه پادشاست
این همان داستان شاهنامه است . Ùˆ کاخ یا ایوان ÙØ±Ø§Ø² درخت ØŒ به معنای آنست Ú©Ù‡ سیمرغ ØŒ خدای خانه Ùˆ آشیانه (شیان = هیل = ئیلان ) یا اصل شهرو مدنیت است .
پدید آمد آن مرغ هم در زمان
ازو شد ØŒ چوصــد رنـگ Ùــرش ØŒ آسمان
چو باغی روان ، درهوا ، سر نگون
Ø´Ú©ÙØªÙ‡ درختان درو ØŒ گونه گون
Ú†Ùˆ تازان Ú©Ù€ÙÙ‡ÛŒ پر Ú¯Ù„ Ùˆ لاله زار
زبالاش ØŒ قوس Ù‚Ø²Ø ØŒ صد هزار
و« باد پر سیمرغ » ، همان بادیست که درواقع ، اصل جان وعشق و موسیقی وجشن درگیتی است ، واین اندیشه در غزل مولوی باز تابیده میشود ، که « بانگ نی » را با « بانگ پرهما » و با خود « خدا » اینهمانی میدهد :
ای درآورده جهانی را زپای با نگ نای وبانگ نای وبا نگ نای
چیست نی؟ آن یار شیرین بوسه را
بوسه ، جای و ، بوسه ، جای و ، بوسه ، جای
آن نی بیدست وپا، بستد زخلق
دست وپای و دست و پای و دست و پای
نی، بهانه است ، این ، نه برپای نی است
نیست الا ، بانگ پرّ آن همای
خود، خدایست ، اینهمه ، رو پوش چیست !
میکشد اهل خدا را تا خدای» ص 253
من از آقای نویدی Ù…ÛŒ پرسم آیا این تجربه ÛŒ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی از خدا Ùˆ ØÙ‚یقت Ùˆ زیبایی در تصویر اسطوره ای سیمرغ رابطه ای با « آنیمیسم » دارد ØŸ Ùˆ اصولا چرا باید در بررسی تجربه های بنیادی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانی، سراغ چنین تئوریهای ناکار آمد Ùˆ بی ربط با ÙلسÙیدن Ùˆ اندیشیدن Ø±ÙØªØŸ. اساسا تصاویر اسطوره ای در هر ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ به طور کلّی Ùˆ در این زمینه ÛŒ خاصّ، تصاویر اسطوره های ایرانی، تجربیات مایه ای Ùˆ بنیادین ملّت ما را در تمامیّتش Ùˆ در چهره های رنگین Ùˆ متناقضشان در بر میگیرند. درست در این تناقضها Ùˆ گوناگونیهاست Ú©Ù‡ یگانگی Ùˆ تمامیت تجربه های ایرانی، درک شدنی هستند؛ نه با بر داشت تکاملی Ùˆ نردبانی روشنÙکران ما از تطّور Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ Ùکر Ùˆ زبان Ùˆ تجربیات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ú©Ù‡ پاره ای از این تجربیات را نابهنگام Ùˆ یا مربوط به گذشته Ù…ÛŒ دانند. تکامل Ùˆ تØÙˆÙ‘Ù„ در دامنه ÛŒ ابزارها Ùˆ تکنیک Ùˆ اختراعات Ùˆ صنعت Ùˆ امثالهم را Ù…ÛŒ توان Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª Ùˆ Ùهمید Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØªØ› ولی در تÙکّر Ùˆ اندیشیدن ما با نخستین انسانی Ú©Ù‡ برای ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخ درخور Ùˆ شایسته بر روی کره زمین از خودش پرسید: « آیا معنایی برای زندگی در این جهان هست Ùˆ آیا ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ این آسمان پر ستاره، چیزی نیز وجود دارد؟ »، هم عصر Ùˆ هم زمان Ùˆ همدوره هستیم؛ ولو آن انسان نخستین در بیست یا شاید هم صد هزار سال پیش بر روی کره زمین Ù…ÛŒ زیسته است.
در اندیشیدن Ùˆ ÙلسÙیدن، زمان قراردادی Ùˆ Ùیزیکی،نقشی ندارد؛ بلکه همانطور Ú©Ù‡ « اÙلاطون » نیز به Ø¯ÙØ±Ùست Ù…ÛŒ گوید، با آغاز تÙکّر Ùˆ ÙلسÙیدن، مسئله ÛŒ « جریان زمان در مغز برای همیشه » قطع Ù…ÛŒ شود تا انسان بتواند بی واسطه Ùˆ سر راست با هر مسئله ای، پیوند مستقیم بیاید Ùˆ بتواند در باره ÛŒ چند Ùˆ چون آن بیندیشید. ما باید توانایی درک Ùˆ بازبینی Ùˆ بازیابی تجربیات خود را در ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ مرزهای زمان Ùˆ دوره های تاریخی بیابیم Ùˆ از آویزان شدن به ابزارهای نارسا Ùˆ الکنی هم چون تئوری « آنیمیسم » جدا بپرهیزیم؛ زیرا دخالت دادن چنین تزی در مسئله ÛŒ اندیشیدن در باره ÛŒ تصاویر اسطوره ای؛ یعنی دوغ Ùˆ دوشاب را از یکدیگر، تمیز ندادن. ( 4 )
برای روشن کردن اینکه پیوستگی تجربیات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ را چگونه Ù…ÛŒ توان با کنار گذاشتن برداشت های ضدّ ÙلسÙÛŒ Ùˆ Ùیزیکی از زمان Ùˆ اسطوره ها بهتر Ùهمید، Ù…ÛŒ توان به یک یا دو نمونه اشاره کرد . آقای نویدی با اشاره به منشور کورش Ù…ÛŒ نویسند: [ ... استوانه کورش Ú©Ù‡ در آن به ØµØ±Ø§ØØªØŒ توهین به ادیان مردمان ØªØØª سیطره شاهنشاهی اش را ممنوع Ù…ÛŒ کند...]. آیا این تجربه Ùˆ تجربه داریوش دوم Ú©Ù‡ در گشودن سرزمینها ØŒ خدایان آن سرزمینها Ùˆ مردمان را «خدای خود » Ù…ÛŒ نامید Ùˆ این را در سنگنوشته هایش نیز درج Ù…ÛŒ کرد با تجربه «برادری همه ادیان Ùˆ جستجوی ÙØ±Ø¯ÛŒ ØÙ‚یقت» Ú©Ù‡ 2400 سال بعد از زبان « میرزا ØØ³ÛŒÙ†Ø¹Ù„ÛŒ بهاالله (پیشوای بهاییت ) » بیان شد Ùˆ نیز با سر اندیشه بنیادی « ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ Ú©ÙØ± Ùˆ ایمان » در Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی؛ بویژه در آثار عطار نیشابوری، یک رابطه بنیادی ÙلسÙÛŒ – ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ ÙØ±Ø§Ø³ÙˆÛŒ زمان تاریخی وجود ندارد.ØŸ هم چنین ص٠آرایی زرتشت با آزارندگان جان Ùˆ زندگی، بارها در دوره های تاریخی از سوی بزرگان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ Ùˆ نخبگان ایرانزمین در کلمات Ùˆ شیوه های مختل٠زبانی، عبارتبندی های دیگری ÛŒØ§ÙØªÙ‡ Ùˆ باراندیشی Ùˆ تاکید ممتد شده اند. این تجربه ها را نمی توان با کلیشه ها Ùˆ قالبهای نردبانی Ùˆ تکاملی Ùˆ سبکسرانه رایج در میان درس خواندگان ما Ùهمید.
اندیشیدن ÙلسÙی، توانایی ما، به تن خود Ùˆ با Ùکر Ùˆ مغز خود برای اندیشیدن در گستره ÛŒ تصاویر Ùˆ تجربیّات Ùˆ بÙنمایه های ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ ملّت Ùˆ سپس باز زایی آنها در Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… Ù…ÛŒ باشد. در مسئله ÛŒ اندیشیدن بایستی در تاریخ تØÙˆÙ‘لات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ سرزمین خود در واقعیّت دوران اندیشید Ùˆ به زبان ÙØ±Ø¯ÛŒ عبارت بندی کرد. Ù†Ø§Ú¯ÙØªÙ‡ نگذارم Ú©Ù‡ سنجشگری را نبایستی با توهین به معتقدین ØŒ یکی پنداشت. سنجشگری بر باور به توانای انسان هم چون یک وجود مستعد برای ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒØ¯Ù‡ شدن بر شالوده ÛŒ خرد Ùˆ تجربیّات ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ همچنین وجود خدایی اش استوار است .
بیاد بیاوریم Ú©Ù‡ نقش رستاخیزی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ اساطیر یونانی برای سرزمینهای باختری، Ø¯ÙØ±Ùست با توانایی Ùˆ دلیری اندیشمندان باختر زمینی در نو اندیشی Ùˆ در باز اندیشی Ùˆ انگیخته شدن از تصاویر اسطوره های یونانی Ùˆ تجربیات Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ در آنها، پیوند Ù…ÛŒ یابد. اگر اندیشمندان باختری همچون آقای کیومرث نویدی با کلیشه ÛŒ Ùˆ خط Ú©Ø´ همیشه ØØ§Ø¶Ø± Ùˆ آماده ØŒ به سراغ مایه های ÙلسÙÛŒ Ùˆ اسطوره های یونانی Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÙ†Ø¯ØŒ هرگز به هیچ کجا نمی رسیدند. اگر ما نیز بخواهیم با اینگونه قالبهای کلیشه ای به سراغ تجربیات بنیادی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ù‡Ø§ÛŒ بزرگ Ùˆ تمدن Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†ÛŒ چون ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ مصری Ùˆ ایرانی – هندی Ùˆ چینی Ùˆ یونانی – رومی وغیره برویم ØŒ بدون تردید، تنها با انبان سرخورده گیها Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³ هیچ بودن، باز خواهیم گشت.
این برداشت از تداوم Ùˆ پیوستگی تجربیات مایه ای ملت Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ما را Ù…ÛŒ سازد از سوی استاد جمالی، این گونه بیان شده است :
« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ØŒ « گوهر رنگین کمانی » دارد . چیزهائی Ú©Ù‡ باهم درهنگام پیدایششان در تضادند، هنگامی« ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ » میشوند ØŒ Ú©Ù‡ از اضداد ØŒ تØÙˆÙ„ به « گوناگونی Ùˆ رنگارنگی دریک طی٠به هم پیوسته » بیابند . ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ØŒ نیروی Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ Ùˆ دیگر گونه سازنده ایست Ú©Ù‡ از« اضـداد» ØŒ « گوناگونی رنگین کمان » را پدید میآورد . نوابغ ایران ØŒ رنگین کمان ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران هستند، وهمه آنها ØŒ پیوندهای نامرئی ØŒ دراین رنگین کمان، باهم دارند . زال زر Ùˆ زرتشت Ùˆ کوروش Ùˆ مـانی ومـزدک Ùˆ سـعـدی Ùˆ ØÙ€Ø§Ùـظ Ùˆ Ùـردوسی Ùˆ نـظـامی Ùˆ عـطـارومـولـوی ØŒ درپیوند باهم ØŒ این « رنگین کمان آرش » ØŒ یا « رنگین کمان بهمن ØŒ خرد بنیادی Ùˆ Ø¢ÙØ±ÛŒÙ†Ù†Ø¯Ù‡ ایران » هستند.
« آنچه » این رنگارنگی Ùˆ گوناگونیهارا را به هم Ù…ÛŒ پیوندد ØŒ هرچند Ú©Ù‡ درواقع ØŒ نادیدنی Ùˆ Ù†Ø§Ú¯Ø±ÙØªÙ†ÛŒ است ØŒ ولی بیان گستره ÛŒ سرشار ÙØ¶Ù…ÛŒØ±Ù†Ù‡ÙØªÙ‡ ومعمائی ایرانی است، Ú©Ù‡ در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´ میجوشد ØŒ Ùˆ Ù‡Ø±ÙØ±Ø¯ÛŒØŒ باید برای درک غنای خودش ØŒ این ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ را ØŒ درگمان زنیها وکورمالیها ØŒ همیشه ازنو بجوید Ùˆ بیابد. تضادی Ú©Ù‡ زرتشت Ùˆ زال زر، در هنگام پیدایششان باهم داشتند ØŒ درپایان، تØÙˆÙ„ به گوناگونی دراین رنگین کمان Ù…ÛŒ یابد، Ùˆ به هم Ù…ÛŒ پیوندد . Ú©Ø´Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران ØŒ در برتری دادن یکی ازاین نوابغ بردیگری ØŒ Ø±ÙØªÙ† به بیراهه ØŒ ومغشوش ساختن ÙˆÙقیرساختن ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایرانست . Ú©Ø´Ù ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران در درک آنها درتضاد نخستینشان ØŒ وسپس تØÙˆÙ„شان به گوناگونی دریک طی٠ورنگین کمان ØŒ همیشه ازنو، ممکن میگردد . درک آنها درتضاد، پاره کردن انها ازهمدیگربرای روشن کردن است ØŒ ولی آنچه درآغاز، به Ø´Ú©Ù„ تضاد، چشمگیرمیشود، پس ازگذشت زمانی، Ø´Ú©Ù„ گوناگونی Ùˆ رنگارنگی درطی٠میگیرد، و« پارگی Ù…Ø¹Ø±ÙØª » ØŒ تبدیل به « پیوستگی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ » میگردد . اندیشیدن ÙلسÙÛŒ ØŒ تØÙˆÙ„ دادن اندیشه هائیست Ú©Ù‡ هرچند درآغاز، به تضاد ØŒ کاسته ØŒ Ùˆ درضدیت آنها را ازهم پاره ساخته ØŒ به اندیشه های Ø·ÛŒÙÛŒ است Ú©Ù‡ باهم پیوند Ù…ÛŒ یابند. دراین بررسی Ú©Ù‡ بنیاد اندیشیدن ÙلسÙÛŒ ایرانست ØŒ روند ØØ±Ú©Øª ازتضاد ØŒ به« پیوند Ùˆ طی٠گوناگونی » آزموده خواهد شد .» ص 192
در اختتام کلامم اضاÙÙ‡ کنم Ú©Ù‡ شایسته ÛŒ آقای کیومرث نویدی نیست Ú©Ù‡ بدون خواندن دقیق آثار استاد جمالی Ùˆ بدون خواندن دقیق کتاب « زال زر Ùˆ یا زرتشت ؟» به نتیجه گیریهای تاس٠باری همچون « راسیسم ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ !ØŸ » برسند. نیک است Ú©Ù‡ در اندیشیدن Ùˆ استدلال آوردن به نیروی تمییز Ùˆ تشخیص ÙØ±Ø¯ÛŒ Ùˆ خرد اندیشنده Ùˆ پرسنده ÛŒ ÙØ±Ø¯ÛŒ اتّکا کنیم تا به مراجعی Ú©Ù‡ ما را به جای مدد رسانی، به بیراهه های پیشداوری Ùˆ Ú©Ú˜Ùهمی درمی غلتانند.
ما ایرانیان برای به خود آمدن Ùˆ برای از سر Ú¯Ø±ÙØªÙ† جوانی Ùˆ شادابی Ùˆ برای تØÙˆÙ‘Ù„ Ùˆ نو شدن باید قبل از هر چیز از تجربیّات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ تاریخ ملّت خودمان از عصر اساطیری تا همین امروز با مهر Ùˆ سنجشگری Ùˆ خواست ØÙ‚یقت جویی بدون هراس از قدرتهای ØØ§Ú©Ù… بیاغازیم.
ما ایرانیان باید از «خود»، همچون بنیانی ترین Ùˆ مایه ای ترین تجربیات تاریخی Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ در تمامی چهره ها Ùˆ عبارت بندیهای آن بیآغازیم Ùˆ به دلیری در باز خوانی Ùˆ نوزایی Ùˆ نو اندیشی Ùˆ به هنگام خوانی Ùˆ سنجشگری Ùˆ سپس پرورانیدن تخمه های Ùکری بکوشیم Ùˆ این خود گمشده در لایه های تاریخ را، از نو باز یابیم Ùˆ بپرورانیم Ùˆ به بار آوریم. بر بستر این رستاخیز ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ است Ú©Ù‡ آموزه ÛŒ Ù…ØÙˆØ±ÛŒ اشو زرتشت را: «نه ! به آزارندگان جهان جان »، نیز Ù…ÛŒ توان Ùˆ باید از نو، باز اندیشیده Ùˆ عبارتبندی کرد .بر بستر این تلاش ØŒ پیام زرتشت Ùˆ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ایران «نه ! به آزارندگان زندگی» از سر دستمایه امید جوانان ایران زمین خواهد شد.
پایان سخن این Ú©Ù‡ « هنر نزد ایرانیان است Ùˆ بس ..... نگیرند شیر ژیان را به کس »، درست در آموزه زرتشت نیز باز تاب Ù…ÛŒ یابد؛ زیرا هنر ( ÙØ¶ÛŒÙ„ت= ÙØ±ÙˆØ²Ù‡ ÛŒ پیدایشی )ØŒ ص٠آرایی در برابر شیر درّنده Ùˆ ژیان، همچون نماد آزار زندگی Ùˆ به هیچ Ú¯Ø±ÙØªÙ† پرخاشگری Ùˆ ستیزه جویی، درست هسته مرکزی Ùˆ انسانی Ùˆ کار آمد پیام زرتشت است Ú©Ù‡ آقای نویدی از آن به درستی Ø¯ÙØ§Ø¹ Ù…ÛŒ کنند. این شعر ÙØ±Ø¯ÙˆØ³ÛŒ نیز هیچ ربطی به خراÙÙ‡ ÛŒ برتری جویی ایرانیان (Ú©Ù‡ زاییده ذهن ضدّ ایرانی Ùˆ شیعه زده ÛŒ است ) ندارد. در باره ÛŒ Ú©Ú˜Ùهمی ÙØ§Ø¬Ø¹Ù‡ بار Ùˆ میلیونها بار جویده Ùˆ مضØÚ© شده ÛŒ « هنر، نزد ایرانیان است Ùˆ بس ! » نیز Ù…ÛŒ توانید به این Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±ØŒ مراجعه کنید. ( 5 ) ///
آدرس پست الکترونیکی نگارنده : arjemandrad@yahoo.com
درج این نوشته در نشریات وتارنما های اینترنتی بدون تغییر آزاد است.
نویسنده از Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª دیدگاه های خوانندگان شاد Ù…ÛŒ شود.
این نوشته در تارنمای اینترنتی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯Ø´Ù‡Ø±Ø¨Ø§ÛŒÚ¯Ø§Ù†ÛŒ خواهد شد : www.farhangshahr.com
ایرج ارجمند راد
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
پانویسها:
مقاله ی آقای نویدی:
( https://archives.farhangshahr.com/standpoints/issue_270032007.php
Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø± استاد جمالی:
https://archives.farhangshahr.com/public_segment/issue_259032007.php
متن کامل کتاب: « زال زر یا زرتشت؟ » :
https://www.jamali.info/zal/ )
در باره ÛŒ مسئله ÛŒ زمان، مراجعه کنید به این Ø¬ÙØ³ØªØ§Ø±:
https://archives.farhangshahr.com/antecedent_archive/issue_51062005.php
در باره ی « هنر، نزد ایرانیان است و بس ! » :
https://archives.farhangshahr.com/private_segment/issue_193012007/